- مقالات پرسپولیسی -

[Fc Bayern München]

بنام خدا

با سلام

برای جلوگیری از شلوغی تاپیک های بخش پرسپولیس بنده این تاپیک رو با عنوان " مقالات پرسپولیسی " تاسیس میکنم

پس از این به بعد دیگر در بخش پرسپولیس تاپیک جدید باز نکنید و در این بخش قرار شون بدید

با تشکر

[Fc Bayern München]

یعنی تمامیت هم‌اندیشی‌ها در مورد تمام معضلات این ماه‌های پرسپولیس، به همین ختم شد که سرمربی را تغییر دهند و بعد تمام؟ کوه، گاهی وقت‌ها موش هم نمی‌زاید!

ستاره‌ها، برند و شخصیت و شناسنامه تیم‌ها می‌شوند. آن قاب عکس‌های قدیمی که گاهی پوستر می‌شد روی دیوار خانه نوجوان‌ها و جوان‌ها، یا رخت می‌شد روی تنه دیوار مغازه‌ها و محله‌های کسب، همیشه چند چهره خاص داشت.
یکی دو ستاره که می‌شد برای‌شان نعره کشید، سینه چاک کرد، در حد یک ناموس دوست‌شان داشت و برای حرف یا نگاهی چپ، غیرتی شد. ستاره‌ها، شناسنامه قاب عکس‌ تیم‌هایی می‌شدند که هوادار و هواخواه داشت. مثلا در دهه 60 پرسپولیسی‌ها پوستری که پروین را لای بازیکنانش نداشت نگاه هم نمی‌کردند.




دهه هفتاد که رسید واویلای عشق بازی با عکس‌ها بود. از ناصر محمدخانی و فرشاد پیوس گرفته تا بعدها علی دایی و کمی بعدتر مهدی مهدوی‌کیا و آن اواخر علی کریمی، برند پوسترهای پرسپولیس بودند. دهه هشتاد، اعتبار با کریم باقری روی قاب عکس‌ها می‌نشست. کریمی که برگشت، پوستر و دیوارکوب‌ها را معتبر کرد. آرام آرام سیر نزولی تعدد ستاره‌ها در پوسترها هم شروع شد. قاب عکس پرسپولیس، نه نرم نرم که خیلی سریع بی‌اعتبار شد! ستاره‌ها، رفتند. جای‌شان را چه کسانی گرفتند؟ مثلا پیام صادقیان... شب زنده‌دار اعظم شهر و پسری که در تمرین همیشه دهان دره‌اش را به دوربین‌ها هدیه می‌کند. یکی مثل سوشا به جای عابدزاده، بنگر جای محمدخانی، نوراللهی جای باقری، عالیشاه جای مهدوی‌کیا!

طی تمام این سال‌ها، چند پوستر از پرسپولیس روی خانه مردم دیده‌اید؟ روی دیوار دکان بقالی، روی شیشه یک آرایشگاه، روی دیواره فلزی یک دکه روزنامه فروشی! اصلا دیده‌اید؟ پوستر پرسپولیس را دقیقا باید برای دیدن کدام ستاره، کدام استاری که بدل به ناموس هوادار شده روی دیوارها دید؟ هیکل این بازیکنان را به دیوار بکوبند که صبح تا شب آینه دق ببینند؟!

رفته‌اند سراغ برانکو! می‌دانید پرسپولیس از کی و کجا بی در و پیکر شد؟ از وقتی شیث رضایی را کسی کنار نمی‌گذاشت. شده بود نماد وقاحت در فوتبال ایران. آن از رفتارش در هواپیمایی که به شیراز می‌رفت. آن از فریاد زدنش سر قطبی، آن از بازوبند به دست بستنش، آن از نمایش‌های مضحکش در دربی، آن از رفتارهای ناهنجارش با کرانچار و دایی. فقط دایی بود که هرازگاهی اخراجش می‌کرد و بعد هم خودش پشیمان می‌شد. آن هم از انگشت نما شدنش در رشت!

شیث تمام تابوهای اخلاقی پرسپولیس را شکست. نشان داد که می‌شود یک بازیکن کاملا بی‌کیفیت بود و هنجارشکنی کرد و باز هم ماند. می‌شد یکی بود که از نظر فنی انگشت کوچک پای محرمی هم نمی‌شد و بعد می‌خواست در گستاخی‌ها از مجتبی پیشی بگیرد. او مفتح اتوبان پرسپولیس برای نسل بعد از خودش شد. کسی که وقتی کنار زمین کرانچار صدایش می‌زد، دست راستش را به سوی او پرت می‌کرد (که یعنی تو حرف نزن) و بعد راهش و سرش و نگاهش را کج می‌کرد.




امروز رفته‌اند سراغ برانکو! چرا؟ که بلای کرانچار را بر سرش بیاورند؟ که نابودش کنند؟ علی دایی (که البته خودش چنین تیم مصیبتی را برای این فصل بست و دودش هنوز چشمش را می‌سوزاند) و بعد حمید درخشان بس نبود؟! کرانچار درس عبرت نبود؟ برانکو نه... مورینیو و پپ هم مشترکا در این پرسپولیس نابود می‌شوند.

اگر قرار است با مربی همه دردها درمان شود، تیم منتخب مدارس یکی از مناطق تهران را دست برانکو بدهیم و وارد لیگ شویم. تغییر مربی، آن هم در این مقطع از فصل (مثل زمانی که دایی را عوض کردند) نشانه‌ای است از جهل مدیریتی در فوتبال ایران. بدبختی این پرسپولیس این است که نه صاحب و مالکی دارد و نه متولی و صاحب منسبی، بعد برایش مربی می‌آورند و مربی می‌برند. دقیقا چه کسی باید برای این پرسپولیس تصمیم بگیرد؟




بعد وقتی برانکو آمد، باز کنار زمین رفت و مثل کرانچار سر بازیکن فریاد زد و یکی (که کم هم نیستند) مثل شیث برای برانکو دست پرت کرد، چه کسی باید بازیکن را تنبیه و جریمه و ادب کند؟! نابود کردن تاریخچه برانکو آنقدر سخت نیست که لازم باشد حتما آن را به دست این پرسپولیس سپرد. می‌توانیم با پرسپولیس به اهدافی بزرگتر و رفیع‌تر فکر کنیم. به لجن کشیدن یک عمر مربیگری کاپلو و تراپاتونی، نابودن کردن مورینیو و گاس هیدینک، آوار کردن پپ و پیگرینی. باور کنید برانکو ارزش این همه سرمایه گذاری را ندارد!


یادتان هست؟ قبل از بازی با ملوان بود. پرسپولیسی‌ها (بازیکنانش) تحصن کرده بودند. مقابل درخشان گفته بودند که با سیستم او بازی نمی‌کنیم. به قاب عکس پرسپولیس نگاهی بیندازید. به همین عکس، به همین تصویر، به همین قابی که پیش چشم شماست. اینها را می‌شناسید؟ اسم چند نفرشان را می‌دانید؟ اگر آنها را در خیابان ببینید برای‌شان دست تکان می‌دهید؟ اصلا می‌فهمید بازیکن پرسپولیس هستند که بروید و امضا و یادگاری طلب کنید؟ بعد اینها در مورد سیستم تیم هم نظر می‌دهند... پروردگارا!



منبع مقاله: روزنامه ایران ورزشی

[Fc Bayern München]

قصه خصوصی سازی سرخابی‌ها سر دراز دارد. اتفاقی که قرار بود روز گذشته با باز کردن پاکت‌های پیشنهادی خریداران دو باشگاه رسما کلید بخورد اما نرسیدن هیچ درخواستی به سازمان خصوصی‌سازی سبب شد تا 24 ساعت مانده به برگزاری این حراج رسمی، نشست لغو شود. اتفاقی که در نوع خود بسیار عجیب می‌نمود چه آنکه به رغم قیمت بالای پیشنهادی 290 میلیاردی برای دو باشگاه باز هم از گوشه و کنار اخباری مبنی بر اظهار تمایل چند برند تجاری بزرگ از بانک‌های خصوصی گرفته تا بیمه و اپراتورهای تلفن همراه برای خرید این دو باشگاه به گوش می‌رسید اما در روز برگزاری حراج هیچ پیشنهاد رسمی و مکتوبی نیامد تا فاز اول حراج دو باشگاه لغو شود.



لغو مزایده استقلال و پرسپولیس، حالا وزارت ورزش را با ابهام‌های تازه‌ای روبرو کرده است. سیبی که به هوا پرتاب شده، چند چرخ می‌خورد تا به زمین برسد. این مصداق بارز وضعیت این روزهای سرخابی هاست. یک روز مانده به این مزایده، ناگهان خبر رسید خریداران خصوصی پرسپولیس با هم توافق کرده‌اند که هیچ کدام برای خرید این باشگاه، پاکت 300 میلیارد تومانی به سازمان خصوصی سازی ندهند تا قیمت اولیه، شکسته شود.

نکته اینجاست؛ گروه اسپانسری که حاضر بود سالیانه 30 میلیارد تومان برای هزینه‌های پرسپولیس بپردازد چطور حالا حاضر نیست برای خرید این باشگاه 300 میلیارد تومان بپردازد؟ از سویی علی پروین و گروهش اعلام کرده‌اند حاضر نیستند بیش از 200 میلیارد تومان بابت خرید پرسپولیس بدهند. آنها حتی شرط کرده‌اند 20 درصد از مبلغ کل را در ابتدای معامله پرداخت می‌کنند؛ یعنی رقمی که در حدود 40 میلیارد تومان است. این در حالی است که وزارت ورزش می‌گوید برای پیش خرید باید 40 درصد از رقم کلی پرداخت شود.




با وضعیت پیش آمده، واگذاری سرخابی‌ها یک هفته دیگر به تعویق افتاد و به احتمال فراوان تا آن زمان، قیمت سهام دو باشگاه با افت قیمت مواجه خواهد شد؛ افتی که شاید نزدیک به 50 میلیارد تومان باشد و باعث شود تا باشگاهی مثل پرسپولیس در نهایت 250 میلیارد تومان معامله شود. جالب اینجاست که رقیب این باشگاه یعنی استقلال، حتی رنگ چنین بازی‌هایی را به خود ندیده و هیچکس برای خریدش حتی پیشقدم هم نشده است!

مشتریان امروز پرسپولیس همان‌هایی هستند که می‌گفتند در صورتی که باشگاه به آنها واگذار شود سالیانه 100 میلیارد تومان از آن درآمدزایی می‌کنند اما حالا برای خرید همین باشگاه حاضر نیستند به صورت قسطی 300 میلیارد تومان بپردازند؛ تازه این رقم در صورتی قرار است پرداخت شود که املاک دو باشگاه در اختیار خریدار قرار می‌گیرد. حتی بدهی‌های استقلال و پرسپولیس هم که نزدیک به 100 میلیارد تومان است از قیمت کلی باشگاه کم می‌شود و خریداران به جای 300 میلیارد فعلی، تنها 200 میلیارد تومان پرداخت خواهند کرد.




فعلا گمانه زنی‌ها درباره واگذاری سرخابی‌ها ادامه دارد و فروش سهام آنها به هفته آینده موکول شده است. وزارت ورزش هم قصد دارد با پول حاصل از فروش این دو باشگاه، پروژه ورزشگاه‌های نیمه کاره را به انتها برساند، البته اگر مشتری خاصی برای این دو تیم پیدا شود.



منبع مقاله: روزنامه ایران ورزشی

[Fc Bayern München]

این سؤال که اصولاً تغییرات پی‌درپی در مدیریت و نیمکت پرسپولیس بر چه اساسی است، سؤالی نسبتاً عجیب و نابه‌جاست! می‌دانید چرا؟ اساساً تغییر و تحولات در باشگاه‌های ایران و به ویژه پرسپولیس، استراتژی و مانیفست مشخصی ندارد.


در اولين دوره ليگ حرفه‌اي كشور، علي پروين به عنوان سرمربي روي نيمكت‌ پرسپوليس نشست و اتفاقاً روز آخر ليگ و به لطف شكست استقلال در انزلي و گل ابراهيم اسدي، به عنوان قهرماني رسيد. پس از علي پروين، پرسپوليسي‌ها افشين قطبي، افشين پيرواني، علي دايي، حميد استيلي، محسن عاشوري، يحيي گل‌محمدي، علي دايي و حميد درخشان را به عنوان سرمربي ايراني روي نيمكت خود ديدند.




در اين ميان مربيان خارجي همچون وينگو بگوويچ (كرواسي)، راينر زوبل (آلمان)، آري هان (هلند)، مصطفي دنيزلي (تركيه)، ادواردو نلو وينگادا (پرتغال)، زلاتكو كرانچار (كرواسي)، مجدداً مصطفي دنيزلي(!) و مانوئل ژوزه (پرتغال) نيز هدايت اين تيم پرطرفدار را در حالي بر عهده گرفتند كه هيچ توجيهي براي حضور آنان وجود نداشت!

باورش كمي سخت است اما علت اصلي حضور برخي از اين مربيان در فوتبال ايران واسطه‌ها، دلالان و پر كردن جيب برخي دوستان(!) بوده است. هر چند كساني مثل مصطفي دنيزلي يا آري هان توانستند رضايت هواداران پرسپوليس را برآورده كنند ولي نحوه جدايي اين دو مربي از فوتبال ايران هم ابهامات فراواني را به دنبال داشت.




حكايت مربيان ايراني پرسپوليس نيز دست كمي از خارجي‌ها ندارد. افرادي كه اغلب در جمع كردن اين تيم پرحاشيه ناتوان نشان داده و صرفاً براساس رابطه يا فرو رفتن در قالب منتقد در رسانه‌ها به نيمكت سرخ رسيدند. امروز كه داستان بازگشت برانكو و افشين قطبي به ايران و بركناري يا بقاي حميد درخشان مطرح شده، ناچار به يادآوري اين نكته شديم كه از آغاز ليگ حرفه‌اي فوتبال ايران تاكنون، پرسپوليس تهران 15 سرمربي را در مقاطع مختلف بالاي سر خود ديده و هرگز ثبات نداشته است.


البته لازم به ذكر است برخي از اين مربيان در چند نوبت روي نيمكت پرسپوليس نشسته و عجبا كه در دومين حضور نيز توفيق چنداني نداشته‌اند. اين در حالي است كه رقيب سنتي پرسپوليس طي ادوار مختلف ليگ حرفه‌اي كشور از مربيان كمتري استفاده كرده و ثبات بيشتري داشته است. همين نكته ظريف باعث شده استقلال به نسبت پرسپوليس عملكرد بهتري در ليگ حرفه‌اي بر جا بگذارد.


سپاهان اصفهان را هم مي‌توان در اين قالب گنجاند و مدعي شد باشگاه پرسپوليس عربي‌ترين (!) تيم ايران است! لطفاً تعجب نكنيد پرسپوليس با اين همه تغيير و تحول در تركيب كادرفني خود باشگاه‌هاي عربي را نيز روسفيد كرده است!

تصورش را بكنيد چنانچه پرسپوليس به جاي 15 مربي مختلف طي اين سال‌ها به يك نفر اعتماد مي‌كرد و سه سال فرصت مي‌داد، آن گاه به موفقيت‌هاي بيشتري نمي‌رسيد؟

جواب روشن است! تصور چنين سياستي از سوي باشگاهي كه طي يك سال و اندي اخير 7 مديرعامل با 7 تفكر و برنامه مختلف را به خود ديده، امري غيرممكن و محال است، نيست؟!




منبع مقاله: خبر ورزشی

[Fc Bayern München]

در حالیکه نام افشین قطبی از گزینه ها خط خورده بود، نام برانکو تنها نامی است که برای پرسپولیسی ها باقی مانده است تا به او دل خوش شوند.

این در حالی است که در درخشان در کنفرانس امروزش اشاره کرده که در لیگ قهرمانان آسیا ، ناکامی های لیگ برتر راجبران می کند. اما آیا به او وقت می دهند؟ همین چند دقیقه پیش پیامک های اخراج درخشان و جایگزینی برانکو به تلفن های همراه رسید و البته در شبکه های اجتماعی هم غوغایی برپاست.

خبرنگاران در این باره نوشتند:« ممکن است حمید درخشان به زودی از سرمربیگری پرسپولیس برکنار شود. تساوی پرسپولیس مقابل صبای قم آن هم در ورزشگاه آزادی، كار محمدحسین نژاد فلاح را برای بركناری حمید درخشان آسان كرد. نژاد فلاح كه اخیرا همه كاره پرسپولیس شده، چند روز قبل در مصاحبه ای گفت كه «فعلا» درخشان گزینه اول اوست و تا پنجشنبه (امروز) قصد تغییر سرمربی را ندارد. اما حالا نژاد فلاح می تواند با این بهانه كه پرسپولیس در بازی خانگی هم مساوی كرده، سرمربی تیمش را عوض كند.

او البته همه كارهای لازم را برای ایجاد تغییرات انجام داده و بودجه سرمربی خارجی جدید تیم را هم قرار است وزارت ورزش تامین كند. از قرارداد برانكو با پرسپولیس فقط امضای آن باقی مانده و هیچ مشكل دیگری در این راه وجود ندارد. نكته جالب توجه در این مورد، تشویق بی امان هواداران پرسپولیس در جریان مسابقه با صبای قم بود. آن ها بیش از ۹۰ دقیقه تیمشان را تشویق كردند و فقط در چند ثانیه آخر این مسابقه و زمانی كه مطمئن شدند تیمشان شانسی برای برد ندارد، شعار «درخشان حیا كن پرسپولیس رو رها كن» سر دادند.

اما چرا متولیان پرسپولیس در وزارت هایورزش و اقتصاد برای یک تغییر اساسی به توافق رسیده اند و آن هم آوردن یک مربی سرشناس به اسم برانکو ایووانکویچ است؟

عمر حمید درخشان روی نیمکت لغزان پرسپولیس، شاید به پایان امشب هم نکشد. او مثل پادشاهی است که هر لحظه ممکن است امپراتوری‌‌اش فروبریزد.

او خود، اين را بيش از همه درك مي‌كند. حميد درخشان از تمام جزئيات و اتفاقات باخبر است‌؛ اينكه باشگاه پرسپوليس با برانكو ايوانكوويچ به توافق نهایي رسيده است و اگر ‌نژادفلاح، امضاي پاي قرارداد را بزند، خورشيد غروب نكرده، بايد نيمكت تيم را به او بسپارد. ساعت‌هاي حياتي براي درخشان رو به سپري است و آنچه از برآيند اين اتفاقات حاصل مي‌شود، بستگي به نتيجه بازي امروز او مقابل صبا داشت.

پرسپوليسي‌ها اين دست، آن دست مي‌كنند اما آنچه ديروز منابع نزديك به وزارت ورزش فاش كردند، پيش‌قرارداد با برانكو ايوانكوويچ امضا شده و توافق با مربي كروات سريع‌تر از آنچه تصور مي‌شد، به ‌دست آمد. او شرايط پرسپوليس را پذيرفت و پرسپوليس هم شرايط او را؛ تا امروز قرارداد نهايي هم تنظيم شده باشد. برانكو در كرواسي منتظر قرارداد نهايي است و در صورتي كه ‌نژادفلاح آن را در تهران امضا كند، او به فاصله يك روز بعد مي‌‌آيد تا روي نيمكت سرخ‌ها بنشيند.

خبرآنلاین در ادامه گزارشش نوشته است:« باشگاه پرسپوليس مشكلي براي پرداخت پول برانكو ندارد و حتي وزارت ورزش قصد دارد قسط اوليه براي حضور اين مربي را پرداخت كند. يكي از نزديكان وزارت ورزش فاش كرد مسئولان رده بالاي اين وزارتخانه تمايلي براي ادامه همكاري درخشان و پرسپوليس ندارند. دو گروه گلرخسار و هدايتي كه قصد دارند حامي مالي اين باشگاه باشند براي ورود به گود، حاضر شده‌اند مبلغ قرارداد برانكو را به طور كامل پرداخت كنند اما وزارتخانه فعلاً ترجيح مي‌دهد تصميم قطعي در اين زمينه نگيرد و خودش پيش‌پرداخت قرارداد برانكو را بدهد.

به ادعاي مسئولان وزارت ورزش، در دوره‌اي كه درخشان نتايج بدي در پرسپوليس مي‌گرفت با ۵۰ كارشناس حرف زدند كه ۱۰ كارشناس از پيشكسوت‌هاي بزرگ پرسپوليس بودند. جمع‌بندي اين مشورت‌ها در يك جمله خلاصه شد‌؛ «درخشان اقتدار لازم را براي مربيگري پرسپوليس ندارد.» در كميته فني هم اين موضوع مطرح شد و گفتند برانكو پذيرفته به ايران بيايد. در آنجا كاشاني و زادمهر گفتند: «به ما زمان بدهيد، بالاخره اگر قرار است نظر ما تأثيرگذار باشد، بايد فكر كنيم. چند روز صبر كنيد و به ناگهان تغيير ندهيد.»

اما هنوز مقامات پرسپوليس معتقدند درخشان نتوانسته تيم را به طور كامل به ‌دست بگيرد و بازيكنان به حرف‌هايش گوش نمي‌دهند. اين موضوع حتي در هيأت‌مديره پرسپوليس توسط كلاني، كاشاني و زادمهر هم تأييد شده است. در اين شرايط ‌نژادفلاح هم تمايل به تغييرات دارد اما او نمي‌خواهد ماجراي حضورش در پرسپوليس و در رسانه‌ها، زير سايه برانكو قرار بگيرد.

به نظر می رسد درخشان در اين شرايط خود را آماده رفتن كرده است و اگر امروز مقابل صبا نتيجه نگيرد، از كار بركنار خواهد شد. هرچند مسئولان پرسپوليس گفته‌اند درخشان برايشان اهميت دارد ولي تماس‌هاي خود را با برانكو قطع نكرده‌اند و همه اینها نشانه های مهمی است.

یکی از دوستان به شوخی می گفت اگر محمد مایلی کهن سرمربی پرسپولیس هم شد نباید زیاد تعجب کرد. در پرسپولیس هر اتفاقی بیفتد هم نباید تعجب کرد. همین الان هم یک پیامک رسید که مضمونش انتخاب سرمربی پرسپولیس است.





منبع مقاله: 90tv.ir

[Fc Bayern München]

حمید درخشان پیش از نیم فصل اعلام کرده بود «بازیکن مکفی ندارد». در واقع او از فقر بازیکن نالیده بود، آنهم در روزگاری که مربیان ضعیف‌ترین تیم‌های دنیا هم چنین نکته‌ای را به فرض وجود بیان نمی‌کنند.


آری هان و دنیزلی و درخشان




در همین پرسپولیس آری هان هلندی و دنیزلی ترک در مقاطعی تیم را در دست گرفتند که خیلی ها می گفتند کار آن تیم تمام است اما هر دو اتفاقا چند نفر دیگر را هم کنار گذاشتند و وقتی سوت آغاز مسابقاتشان به صدا درآمد چنان دوندگی از همان بازیکنان گرفتند که هنوز یاد و خاطره برخی از آنها از یاد ها نرفته است، حتی می توان همین امیر قلعه نویی سال ۸۱ را مثال زد که ۱۳ بازیکن بزرگ مثل همدانی ها و دین محمدی ها و هاشمی نسب ها و پاشازاده ها و مومن زاده ها و ... را از میانشان کنار گذاشت و با جوانهاییمثل جباری و قربانی و صادقی و طالب لو به میدان آمد و تحسین همگان را برانگیت.

لیست امروز پرسپولیس را ببینید سوشا مکانی، مسعود همامی، محسن بنگر، مایکل اومانا، علیرضا نورمحمدی، حمیدرضا علی عسگری، محمدرضا خانزاده، بابک حاتمی، مهرداد کفشگری، محمد نوری، رضا خالقی فر، ژوزه تادئو، فرناندو گابریل، مهدی دغاغله، احمد نورالهی، علی علیپور، امید عالیشاه، محمد عباس زاده، مهدی طارمی، پیام صادقیان، مهدی جعفرپور و هادی نوروزی.


از این لیست بازیکنانی مثل جعفر پور، تادائو، گابریل، حاتمی، علیپور و خالقی فر با نظر مستقیم درخشان جذب شده اند و در میان دیگر بازی کنان هم بازیکنان بسیار خوبی دیده می‌شوند مثل عباس زاده یا کفشگری که پدیده‌ها و جزو بازیکنان خوب سال گذشته بوده اند و البته محمد نوری،پیام صادقیان، بنگر و اومانیا هم هستند که بازیکنانی در حد طراز اول فوتبال ایران به شمار می روند وجزو دار و دسته میلیاردی ها محسوب می شوند.

پرسپولیس فقیر یا ثروتمند




در واقع اگر روزی روزگاری می گفتیم و می گفتند که پرسپولیس فقر بازیکن دارد، حالا و با این لیست باید بگوییم پرسپولیس یکی از بهترین تیم‌های سالهای اخیر خود را دارد و اصلا پذیرفتنی نیست که کسی این تیم را با کمبود مهره معرفی کند.

حتی در میان مهاجمان پرسپولیس بازیکنانی دیده می شوند که هر کدام می توانند مثل شهباززاده برای استقلال باشند بازیکنانی مثل طارمی و یا عباس زاده که به سادگی آب خوردن گل می زدند و تسلط آنها در این راه حتی از شهباززاده ای که او هم در استقلال به اوج رسید بیشتر هم بوده است.

در سمت راست بابک حاتمی عالی کار می کند، در سمت چپ پرسپولیس عالیشاه را دارد که فوق العاده بوده است، خالقی فر یکی از دونده ترین هافبک‌های ایران به شمار می رود و گابریل در همین دو بازی نشان داده که می تواند برترین بازیساز لیگ هم باشد اما به نظر می رسد این تیم فرمانده ای که اینها را به صف کند و از آنها کار بکشد ندارد.

در واقع حمید درخشان به خوبی جمع این مردان را جمع نمی کند و از تمام ظرفیت آنها استفاده نمی کند که اگر چنین کند این تیم همین حالا و با همین بازیکنان می تواند از گروه خودش در آسیا هم صعود کند. این همه بازیکن در حالی شمرده می شوند که علیپور عالی نشان داده و دغاغله پیش از این جزو بازیکنان خوب ایران بوده و هادی نوروزی هم در کنار بابک حاتمی بی نقص ترین بازی سالهای اخیر خودش را به نمایش گذاشته است.شایدبزرگترین عیب را بتوان در درون دروازه پرحاشیه پرسپولیس جستجو کرد که البته او هم انتخاب خود حمید درخشان بود که به نیلسون ترجیح داده شده است.


درخشان به خودش اولتیماتوم بدهد




به واقع حمید درخشان هرگز بهانه کمبود بازیکن ندارد و انتخابهای خود او این پرسپولیس را ساخته که تیم بسیار خوبی هم هست. در واقع شاید بهتر باشد حمید درخشان به خودش اولتیماتوم بدهد و برای خودش ضرب الاجلی در نظر بگیرد نه اینکه تیمش را رها کند و مسیر خودش را بگیرد.



منبع مقاله: خبرگزاری مهر

[Fc Bayern München]

برانکو ایوانکوویچ و افشین قطبی هر دو از مربیانی هستند که بدون تسویه بدهی ‌مالیاتی خود در ایران کشور را ترک کردند و اکنون اولین مجوز حضور این دو در ایران پرداخت این بدهی‌هاست که آن‌هم توسط باشگاه بحران زده پرسپولیس تقبل شده است.

بررسی کارنامه گزینه‌های سرمربیگری پرسپولیس برای ادامه لیگ برتر و حضور در لیگ قهرمانان آسیا و نیز کیفیت بازیکنان فعلی پرسپولیس حاکی از آن است که علاج قرمزپوشان در تغییر سرمربی نیست، آن‌ها با تغییر چهار سرپرست و سه سرمربی (با احتمال اخراج درخشان) در این فصل رکورددار خواهند بود.

حذف ایران از جام جهانی 2006 آلمان برای برانکو و عملکرد ضعیف پرسپولیس در لیگ هشتم و حذف تیم ملی در مقدماتی جام جهانی 2010 برای قطبی،‌ آخرین داده‌های کارنامه این دو گزینه سرمربی‌گری پرسپولیس در ایران است.

اما به طور دقیق و جزیی‌تر عملکرد این دو را پس ترک ایران بررسی کرده‌ایم تا در معیار مسئولان باشگاه پرسپولیس در انتخاب برانکو و قطبی برای هدایت پرسپولیس چالشی ایجاد کنیم تا پاسخ آن‌ها را در نحوه و علت انتخاب سرمربی جدید قرمزپوشان بدانیم.



برانکو ایوانکوویچ پس از خروج از ایران سرمربی دینامو زاگرب کرواسی شد، دو قهرمانی برای دینامو در همین سال بهترین عملکرد سرمربی کروات بود. برانکو در ادامه به علت اختلاف با مدیرعامل از باشگاه رفت هرچند در آخرین تجربه مربی‌گری خود بازهم بر روی نیمکت این تیم نشست.

سرمربی سابق تیم ملی، به عنوان سرمربی تیم شاندونگ چین انتخاب شد، هرچند او با این تیم قهرمان لیگ چین شد اما کسب نتایج ضعیف در لیگ قهرمانان آسیا منجر به اخراج او از باشگاه شد.

ایوانکوویچ پس از آن به عربستان رفت و برروی نیمکت الاتفاق نشست. او که به نتیجه‌ای بهتر از کسب عنوان چهارمی در لیگ عربستان نرسید در نهایت باز هم از این تیم اخراج شد تا راهی الوحده امارات شود، قراردادی که با اماراتی‌ها دو ساله بسته شده بود پس از باخت مقابل عجمان در سال 2013، فسخ و برانکو بازهم یک مربی اخراجی لقب گرفت.

دینامو زاگرب آخرین تیمی بود که برانکو بر روی نیمکت آن نشست، برانکو این‌بار در تجربه‌ای ناموفق تنها پنج بازی روی نیمکت این تیم دوام آورد و بازهم اخراج شد.



اما افشین قطبی که با قبول سرمربی‌گری تیم‌ملی در مرحله مقدماتی جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی ریسک بزرگی را پذیرفته بود در سه بازی آخر ایران روی نیمکت تیم ملی نشست. قطبی حدود سه ماه پیش از آن به دلیل کسب نتایج ضعیف در پرسپولیس برکنار شده بود در تیم ملی نیز ناموفق بود تا ایران در میان 32 تیم جام جهانی جایی نداشته باشد.

حضور سه و نیم ساله قطبی در ژاپن مقامی بهتر از رتبه نهمی جی‌لیگ نبود. او در سال 2011 با تیم شیمیزو به مقام دهمی جی لیگ رسید و در سال‌های 2012 و 2013 نیز رتبه‌ای بهتر از نهمی در لیگ ژاپن کسب نکرد. او در سال 2014 نیز از 17 بازی ابتدایی جی لیگ تنها 21 امتیاز گرفت تا در نهایت از شیمیزو اخراج شود.

گزینه‌های پرسپولیسی‌ها که نتایجی توام با اخراج را در پرونده ثبت کرده‌اند رقم‌های پیشنهادی قراردادشان با پرسپولیس هم کم نخواهد بود. آن‌چه از رقم احتمالی قراداد برانکو طی چند روزه اخیر رسانه‌ای شد مبلغ 700 هزار دلار برای یک و نیم فصل و همراهی این تیم در لیگ قهرمانان آسیا بود، پرداخت مالیات برانکو در سالیان قبلی حضورش در کشور که مانع حضور مربی کروات در ایران خواهد بود نیز مساله‌ای است که توسط باشگاه پرسپولیس مورد توافق قرار گرفته است. هرچند بعید می‌رسد که قطبی نیز به رقمی کمتر از رقم قرارداد برانکو و پیش شرط‌های حضور او در ایران بسنده کرده باشد.

پرسپولیس و مهره‌هایش در این فصل نشان داده‌اند چه با دایی و چه با درخشان پتانسیل لازم را برای کسب نتیجه ندارند و شاید تنها با پایان لیگ بتوان به حضور موفق این تیم در لیگ پانزدهم امیدوار بود.

نژاد فلاح قائم مقام باشگاه پرسپولیس که ادامه حضورش در این باشگاه در صورت واگذاری پرسپولیس در مزایده 19 اسفند در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد این روزها افکاری را در سر می‌پرواند که احتمالا در روزهای آتی به برانکو یا قطبی ختم خواهد شد. شوکی بزرگ به پرسپولیس که پیکره این تیم را در ادامه شوک‌های متوالی برای این تیم در فصل جاری نحیف‌تر از همیشه خواهد کرد. استدلال نژاد فلاح برای توافق با گزینه‌های سرمربی‌گری پرسپولیس هرچه باشد کارنامه ناموفق قطبی یا برانکو در سالیان اخیر نخواهد بود چرا که جز شکست چیزی برای آن‌ها در تاریخ ثبت نشده است.



منبع مقاله: خبرگزاری ایسنا