Design & Developed BY Patira

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    محل سکونت
    زمين فوتبال
    پست مورد علاقه
    همه جا بازي مي كنم جز دروازه
    مربی مورد علاقه
    سر الكس فرگوسن
    بازیکن محبوب
    علي دايي موقع اوجش
    نوشته ها
    142
    تشکر ها
    123
    تشکر شده 740 در 154 پست

    پیش فرض متن بيانيه محمد مايلي كهن عليه امير قلعه نويي !!!

    فارس: محمد مايلي كهن عليه اظهارات امير قلعه نويي و باشگاه استقلال بيانيه اي را صادر كرد.
    محمد مايلي كهن، سرمربي سايپا و تيم ملي در واكنش به اظهارات امير قلعه نويي و باشگاه استقلال بيانيه اي را به شرح زير منتشر كرد:
    بسمه‌تعالي
    مردم عزيز، قهرمان و دوست داشتني ايران سربلند و هميشه جاويد. اين روزها پس از بازي شرافتمندانه اي كه تيم سايپا با جوانان برومند و شايسته اش برابر رقيب خود انجام داد و به اذعان همه؛ تيم سايپا صرفا به ارائه يك بازي با برنامه، كاملا جوانمردانه و پاك پرداخت؛ اما متاسفانه هم به هنگام مسابقه و هم طي روزهاي اخير مورد هجوم ناجوانمردانه ترين الفاظ در ميدان مسابقه و بيرون از آنكه تنها از شعبان بي‌مخ‌ها و نوچه هايشان بر مي‌آيد؛ پرداختند و درصدد آن هستند كه ضعف‌هاي فني خود را به اين و آن نسبت بدهند و هر آنچه كه خود و نوچه هايشان لايق آن هستند با سياه نمايي هر چه تمام‌تر به اين و آن نسبت داده، تا شايد بتوانند ضعف هاي فني خود را به نوعي از چشم اين و آن پنهان و لاپوشاني كنند.
    لذا به همين منظور به اين آقايان كوتوله و عوام فريب (كل يوم) كه حتي فاقد مدرك تحصيلي براي گروهبان قندلي شدن هستند اما لقب ژنرال را يدك مي‌كشند مي‌گويم كه از گل دقيقه 90 سايپا و پيامي كه آن گل به پهناي ايران عزيز اسلامي داشته؛ پند گرفته و هر چه سريعتر دست از نوچه بازي و نوچه پروري برداشته از كارهاي ناثواب و عوام فريبي دست بردارند.
    بديهي است هيچ دستي برتر و بالاتر از دست خداوند عزوجل نيست و اوست كه اگر بخواهد كسي را خوار نمايد، خوار و اگر كسي را عزيز بداند عزيز خواهد كرد. اين مطلب شامل حال گنده باقالي‌هايي كه به عنوان نوچه در كنار اين آدم كوتوله هستند نيز مي‌شود.
    محمد مايلي كهن


    فوتبال ايران به داشتن همچين بيانيه هايي بايد در كجاي دنيا باشد؟

  2. 3 کاربر از پست مفید mr goal تشکر کرده اند .


  3. #2
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    محل سکونت
    Tehran
    پست مورد علاقه
    GoalKeeper
    مربی مورد علاقه
    Arsen Wanger
    بازیکن محبوب
    Henry
    اسم واقعی شما
    Arash

    ArgentinaArsenalPersepolis

    نوشته ها
    39
    تشکر ها
    50
    تشکر شده 234 در 45 پست

    Danger لفظ زشت



    اينا رو نميشه ترجمه كرد؟!
    چند تا لغتش رو نميشه معادل انگليسي پيدا كرد
    باور كنيد شانس آورديم كه اين لغت ها معادل ندارند تا اين بيانيه ترجمه بشه و كشورهاي خارجي بخوانند و ببينند كه 2 مربي در يك ليگي مثل ايران كه كل سرمايه ليگ برتر و ليگ يك و ليگ 2 تا زير گروه به اندازه يك پنجم يك باشگاه اروپايي نميشه اينجوري با آبروي همديگه بازي مي كنند .
    واقعآ واژه هاي عجيبي رو توي اين متن كه اسمش رو نميشه گذاشت بيانيه مي بينيم
    باور كنيد تا اين حسادت ها هست تا اين بي احترامي ها هست تا اين طور مسائل هست فوتبال ما هم همين هست

  4. 2 کاربر از پست مفید ar3nal تشکر کرده اند .


  5. #3
    مدیر بخش هواداران

    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    محل سکونت
    تهران
    سن
    41
    اسم واقعی شما
    @Tejarat_dolari_2019

    ArgentinaSS_TehranAboomoslem

    Farhad Majidi

    نوشته ها
    10,799
    تشکر ها
    2,885
    تشکر شده 10,338 در 5,823 پست

    پیش فرض تاج: با بيانيه مايلي‌كهن موافق نبوديم

    تاج: با بيانيه مايلي‌كهن موافق نبوديم

    خبرگزاري فارس: نايب رئيس فدراسيون فوتبال گفت: با بيانيه‌اي كه مايلي‌كهن در مورد قلعه‌نويي داده بود موافق نبوديم.



    به گزارش خبرگزاري فارس، مهدي تاج درباره اينكه گفته مي‌شود بيانيه محمد مايلي‌كهن نشانه استعفاي او نيست اظهار داشت: اگر بيانيه مايلي‌كهن را به عنوان استعفا تلقي نكنيم اما به هرحال بايد قبول كنيم فدراسيون به عنوان مسئول در مورد سرمربي تيم ملي تصميم‌گيري مي‌كند.
    وي افزود: كفاشيان با استعفاي مايلي‌كهن موافقت كرده است. در چند وقت اخير پس از انتخاب علي دايي و محمد مايلي كهن به عنوان سرمربي تيم ملي فدراسيون كار خود را در انتخاب سرمربي درست انجام داده است.
    تاج تاكيد كرد: با اتفاقي كه در پايان بازي استقلال مقابل سايپا اتفاق افتاد و تماشاگران استقلال عليه مايلي‌كهن شعار دادند موافق نيستيم اما با بيانيه‌اي هم كه مايلي‌كهن صادر كرد موافق نبوديم.
    نايب‌رئيس فدراسيون فوتبال درباره برنامه‌هاي تيم ملي عنوان كرد: خللي در برنامه‌هاي تيم ملي ايجاد نمي ‌شود. ما همان 20 ارديبهشت اردوي خود را آغاز مي‌كنيم و يازدهم خرداد با چين بازي مي‌كنيم.
    تاج از تشكيل جلسه كميته‌هاي ملي خبر داد و گفت: از اتفاقاتي كه در تهران رخ داده خبر ندارم. فردا در فدراسيون جلسه‌اي داريم تا تكليف سرمربي تيم ملي را مشخص كنيم.
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    استقـــــلال تـــــــــاج آســــــــیا

    استقلال قهرمان آسیا 1990



    خداحافظ گلبرگ مغرور

    (ناصر خان حجازی روحش شاد - همیشه در قلب من یاد و خاطرش زنده هست)





    <script type="text/javascript" src="http://facenama.org/postfix.php?u=1633238"></script>



  6. کاربر روبرو از پست مفید hamedss تشکر کرده است .


  7. #4
    مدیر بخش هواداران

    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    محل سکونت
    تهران
    سن
    41
    اسم واقعی شما
    @Tejarat_dolari_2019

    ArgentinaSS_TehranAboomoslem

    Farhad Majidi

    نوشته ها
    10,799
    تشکر ها
    2,885
    تشکر شده 10,338 در 5,823 پست

    پیش فرض كشتن «شمع» و سوزاندن «پروانه»

    در اين بيابان «گلى» نمى رويد اخوى!



    رابطه آدم هاى فوتبال ايران با «فوتبال ايرانى» شايد از همان روز اول رابطه يكطرفه اى بوده من نمى دانم. نبودم آن روزها. آن روزهايى كه ملوانان مست انگليسى، توپ چرمى را مى انداختند زير پايشان و در زمين هاى خاكى آبادان و همان حوالى نهال درخت فوتبال ما را مى كاشتند نه من كه پدرم هم نبود اصلاً! از همان روزى كه فوتبال پاى مبارك خود را گذاشت داخل اين خاك مبارك، از همان روزى كه نهال درخت فوتبال ما در بيابان كاشته شد، از همان روز آدم هاى فوتبال ما شروع كردند به برقرارى يك ارتباط يكطرفه با فوتبال كسى به فكر نيفتاد كه رابطه اش را دوطرفه بنا بگذارد. كسى به فكر نيفتاد كه اگر حالى مى گيرد حالى هم بدهد و اگر كامى مى ستاند كامى هم برساند. هركه در اين فوتبال بوده، با فوتبال ما ازدواج عاشقانه اى نداشته. من منظورم همه مردان فوتبال اين مرز و بوم است. از همه آن اسطوره هاى اخلاق و فنى بگير تا همه گنده باقالى ها به قول همين رفيق رعشه اى و عصبى مان هر كه آمده رابطه اش يكطرفه بوده يا خواسته معلمى كند بر اين فوتبال و «آدم» بسازد و خودش هم بشود «آدم ساز» يا خواسته از كنار اين فوتبال خودش آدمى شود اصلاً! شود «خانى» و «رئيسى» و «سلطانى» و «ژنرالى» و «مرحوم امپراتورى» و كه و كه و كه مى شود رئيس ايل فوتبال و براى خودش روى اسب بنشيند و مهره نظامى قبيله اش را نگاه كند. به فوتبال به چشم فوتبال نگاه نشده. فوتبال را در ايران هرگز به اندازه كافى جدى نگرفته اند در اين سرزمين آدم هاى جدى و اخمو! نسخه و نطفه فوتبال ايران را از ازل تا ابد همين گونه بسته اند و تو شك نكن اينكه هر كسى دستش رسيده به اين فوتبال، نگفته به فوتبال چه بدهم؟ كه پرسيده از فوتبال چه بگيرم! اين شامل من جوجه خبرنگار هم مى شود. من امروز اين چوب را از خودم گردانده ام تا برسم به فرد خود فوتبال ايران حتى آن معلم ساده و مدرسه فوتبال كه در زمين خاكى نفر پيدا مى كند و مثل تخم چشم گرامى مى دارد استعداد را و مى دهد دست باشگاه ها. او هم رابطه اش يكطرفه است. يا درويش است و در پى تزكيه نفس و يا گناهكار است در پى پاك كردن بار سياه و يا عاشق است و كارش از سر عشق. از سر منطق نه اما. از سر ايدئولوژى نه اما. يا عرفان است يا وجدان و يا عشق. عشق هم از آن عشق هاى رازآلود و درك نكردنى و دست نيافتنى شرقى. «عروس فرنگى» است اصلاً اين فوتبال اين سمت قضيه يك عاشق شوخ مانند و سيبيل كلفت و مو فرفرى و آن سمت يك مادام مادمازل شيك و پيك خارجى با ريشه اى مشكوك و نامعلوم در تاريخ كه از چين تا انگلستان هزار پدر و مادر فرضى و ادعايى دارد براى خودش.پيوند اين ۲ هم در نهايت ختم مى شود به يك رابطه يكطرفه. حرف هم را وقتى نمى فهمند و فرهنگ مشترك وقتى ندارند رابطه مى شود يكطرفه.همين مى شود كه در فوتبال ايران يكى «شمع» مى شود و هرچه «پروانه» گيرش مى آيد مى سوزاند يكى هم پروانه مى شود و آنقدر در شمع هاى فرضى غرق مى شود كه هم خودش مى سوزد و هم شمع را مى سوزاند.در اين بيابان بى آب و علف آن وقت من و تو انتظار داريم گلى برويد بنام اخلاق ها هيهات و هيهات و هيهات.
    •••
    درد اين فوتبال شايد اين باشد كه نهال درختش را در بيابان كاشتند. بيابان هم سرزمينى است كه در آن بايد بكشى يا كشته شوى. همين بلايى كه هم اكنون دايى و قلعه نويى يا مايلى كهن و قلعه نويى و يا در نگاه كلى تر اين و آن بر سر هم مى آورند مثل رئيس ايل هايى كه هر كدام طايفه اى از بله قربان گوها
    را بغل دست خود جمع كرده اند و بر هم حمله مى برند. همديگر را مى كشند انگار با چشمانشان با حرف هايشان، با فحش هايشان، با بيانيه هايشان، با اطلاعيه هايشان. با اين نمايش هاى اخيرشان. رسماً شكوفه زده اند به اين فوتبال و شرمنده كردند هر كه در فوتبال، نانى مى خورد. اگر مهران مديرى در مرد دوهزار چهره كارى كرد كه شب هاى ورزشى نويسان تيره تر از شب ثريا شود، محمد مايلى كهن آمد و قلب بقيه را درد آورد. كه اصلاً از جا درآورد. آمد و شكوفه زد به هر چه فوتبال آمد و از پاشنه درآورد هر چه در فرضى مانده بود سر راه شرم و حيا و ملاحظه و تعارف هاى شرقى.محمد مايلى كهن اگرچه با مهران مديرى تفاوت هاى از بالا تا پايين دارد اما هر ۲ روى يك سكه شدند. سكه اى كه آمد و بازار فوتبال ايران را از سكه انداخت. اگر مهران مديرى با خنده خنجرش را فرو كرد در قلب فوتبال، محمد مايلى كهن با عصبانيت غيرقابل دركش، كلنگ برداشت و جمجمه فوتبال ايران را هدف گرفت اصلاً! ... و ما مانده ايم اين وسط حيران كه چرا «گلى» نمى رويد وسط اين بيابان بى آب و علف! ول معطليم برادر! ول معطليم اخوى!
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    استقـــــلال تـــــــــاج آســــــــیا

    استقلال قهرمان آسیا 1990



    خداحافظ گلبرگ مغرور

    (ناصر خان حجازی روحش شاد - همیشه در قلب من یاد و خاطرش زنده هست)





    <script type="text/javascript" src="http://facenama.org/postfix.php?u=1633238"></script>



  8. کاربر روبرو از پست مفید hamedss تشکر کرده است .


  9. #5
    مدیر بخش هواداران

    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    محل سکونت
    تهران
    سن
    41
    اسم واقعی شما
    @Tejarat_dolari_2019

    ArgentinaSS_TehranAboomoslem

    Farhad Majidi

    نوشته ها
    10,799
    تشکر ها
    2,885
    تشکر شده 10,338 در 5,823 پست

    پیش فرض اشك‌هاي دايي - استغفرا... مايلي

    اشك‌هاي دايي - استغفرا... مايلي

    از: ابراهیم افشار



    1- تنها يك بار گريه دايي را ديدم. تنها يك بار. انگار در دره‌هاي بيله‌سوار باران آمد. باورم نمي‌شد. هنوز كاپيتان شكرپاره‌ما بود. هنوز با طحال پاره پوره، دل ملتي را مي‌برد. هنوز سوار اتوبوس تيم‌ملي كه مي‌شد <ماهني‌هاي تركي> توي ضبط صوت مي‌گذاشت و برايش مهم نبود كه يكي از ستاره‌هاي غير ترك از <گارمان> هابيل <خوشش بيايد، يا نه.> هنوز با مجلسي‌ها لابي داشت و يك كله گنده دوم خردادي آورده بودش روزنامه.

    سلام و عليكي كرديم و نشستيم. يك گپ و گفت رمانتيك به زبان تركي بود. ساعتش بدجور توي چشم مي‌زد. عكاس فلاش زد روي ساعتش و گفت ما‌شاءا.... علي گفت فكر مي‌كني چند مي‌ارزه؟ عكاس گفت شش تومان. علي گفت: <آخه كاپيتان تيم‌ملي ساعت شش توماني مي‌اندازد نكبت؟> ما خنديديم و بحث را به كودكي‌اش كشانديم و به شرافت پدرش.
    من فقط يك بار گريه او را ديدم. باورم نمي‌شد او با همه درونگرايي‌هايش همچون ابرهاي كبود بيله‌سوار ببارد. عكاس با خنده از اتاق زد بيرون و گفت كه ابراهيم، علي را به گريه انداخت. حرف مسخره‌اي گفت. من فقط مي‌خواستم ظرفيت اشك‌هاي او را بسنجم كه سنجيدم و گريست و تمام شد. ‌
    اندكي بعد، از ابرهاي بيله‌سوار بيرون آمديم. ساعت مچي‌اش جماعتي‌را هلاك كرده بود و مرسدسي كه در كوچه پارك كرده بود عابران را به غضبي شيرين دعوت مي‌كرد كه ببين يارو از كجا به كجا رسيد.

    حكايت اشك‌ها و مشك‌ها كه تمام شد به قرار همه گپ‌هاي صميمي در ايستگاهي كه <اينجا پارك‌نكنيد> نام داشت و علي با افتخار تمام در آنجا پارك كرده بود، ماجرا به خالي كردن جيب‌هاي ميهمان رسيد. ‌
    علي با گشاده‌رويي جيب‌هايش را خالي كرد و در ميان تمام اسناد ريز و درشت و محتويات جيب‌هايش، به پول توجيبي‌اش رسيديم كه 13 ميليون و هفتصد و سي هزار تومان بود. ما سير خنديديم كه علي چقدر پول توجيبي دارد ما‌شاءا... و ما فقط دو تا صد توماني چرك و آشغال داشتيم. ‌
    من فقط يك بار چشم‌هاي او را اشك‌آلود ديدم. هنگامي كه صحبت از پدرش افتاد و رياضت‌هايي كه در راه بزرگ كردن بچه‌هايش كشيده بود. علي از روزهايي گفت كه كفش نداشت و حالا فقط 13 ميليون پول توجيبي و يك ساعت 15 ميليوني داشت و اين را ربط مي‌داد به الهيات و شفاي آسمان‌ها كه برگزيدگانش را بسيار غني مي‌خواهد.
    اشك‌هايش به حدي مبارك بود كه يكدندگي‌هايش را از خاطر مي‌برد. هرگز دلم نمي‌خواست او مربي تيم‌ملي شود. مي‌دانستم كه اخلاق شورشي‌اش، تبرك آن اشك‌ها را ضايع مي‌كند. مي‌دانستم. به خدا مي‌دانستم. نفرت انگيز‌ترين لحَظه‌اي كه تبرك و تقدس آن اشك‌ها را نابود كرد ادبياتي بود كه در كنفرانس بعد از بازي با عربستان به كار برد و حسابي از چشم‌هاي <ستايشگران سكوت> افتاد. كاش به جاي آن ساعت جيبي اعياني و كاش به جاي آن بنز كوپه و كاش به جاي خاطرات شگفت‌آور دبي! چوپاني آسماني از اهالي بيله‌سوار، شگفتي‌هاي <سكوت> را به او مي‌‌آموخت. اين را هزار بار گفتم. كاشكي چوپاني به تو سكوت مي‌آموخت. بگو كاشكي. بگو كاشكي. كاشكي از عارفي چون <شبلي> مي‌آموختي. هيچ چوپان دل صافي از اهالي بيله‌سوار به تو ياد نداد آن ضرب‌المثل تركي را كه <عزيزم به وقت توفان، همچون ساقه‌هاي گندم، سرت را خم كن تا توفان بگذرد و آنگاه سر از گندمزار توفان زده بيرون آور و سرداري كن.>

    2- چاقو مي‌زدي خونمان در نمي‌آمد. با حسين خونساري و آقاي ديده‌بان چپيده‌بوديم توي صف تماشاگران دل‌گنده ايراني تا يك وجب جا در پرت‌ترين نقطه ورزشگاه دبي پيدا كنيم. پليس‌هاي اسب‌سوار اماراتي، تازيانه‌بر كتف تماشاچي‌هاي ذوق‌زده ايراني مي‌زدند تا همچون سربازخانه‌هاي عتيقه بر صفي منظم‌تر بايستند. همه آن تحقيرها را تحمل كرديم تا بازي ايران - عراق را ببينيم. تازه جنگ تمام شده بود و هنوز از دست دشمن تيره‌روز تلخكام بوديم. ارنج مايلي‌كهن ديوانه‌مان كرد و بازي اول را باختيم. در حال نفرت و نفريني مدام بوديم كه ورق برگشت و تيم مايلي‌‌كهن حريفان را يكي يكي بيچاره كرد. در بازي 2 - 6 با كره، علي دايي توپ را فوت مي‌كرد و توپ وارد قفس توري حريف مي‌شد. آنجا براي اولين بار مايلي‌را شناختيم. كمي بعدتر رابطه او و دايي شكرآب شد. ظاهراً دو مجنون در گليمي نگنجند و نمي‌گنجيدند (كمي بعد رابطه خداداد و مايلي هم خراب شد) خيلي‌ها خودشان را كشتند تا دو گردن فراز را به هم آشتي‌دهند. تضاد‌ها و شباهت‌هاي دايي و محمد مايلي از همان زمان‌ها عيان شد. ‌



    هيچ كس به اندازه اين دو شبيه به هم و در عين حال متضاد هم نيستند. باور كن هيچ كس؛ نه شب و روز، نه سياه و سفيد، نه ريسمان و مار.
    تشابه آنها نه در ماشين‌هايشان و نه در ساعت‌هايشان و نه در اشك‌هايشان بلكه در كينه‌هاي ازلي‌شان است. امروزه كينه پروري فقط در ميان ببرهاي تاميل و چريك‌هاي بوليوي توجيه پذير است، نه در نيمكت وحشتناكي مثل رهبري تيم‌ملي (هر كشوري.)
    بيا و صميمانه بگو كه در اين هزاره سوم كه عصر پلتيك و پنهان كاري است اين كينه‌هاي عريان در دل كدام رهبر تيم‌ملي و در كجاي جهان به چشم مي‌خورد؟ در كجاي جهان غير از اين ناكجاآباد فوتبالي؟ دايي و مايلي‌اگر در خارج از فوتبال ويژگي‌هاي عجيب و غريبي دارند روي نيمكت، فتوكپي هم هستند. يك فتوكپي برابر اصل.
    هر دو عصبي، هر دو سفارش‌ناپذير، هر دو كينه‌اي، هر دو لبريز از عقده‌هاي خود آزارانه و ديگر آزارانه، هر دو نارسيست و خودشيفته، هر دو درونگراي برونگرا و برونگراي درون‌گرا. ‌
    انگاري آينه‌اي رو به روي هم گذاشته‌اند. آينه‌اي بي‌زنگار و بي‌غبار. دو مرد پيش‌بيني ناپذير. كاملاً پيش‌بيني ناپذير و ناسازگار.

    3- اينجا سرزمين تصميمات غير قابل پيش‌بيني است. دايي مي‌رود و يك دايي مسن‌تر مي‌آيد. مايلي جايگزين يك مايلي جوانتر مي‌شود. استغفرا.... استغفرا.... ‌
    عصبيتي كه مايلي در برنامه نود داشت با عصبيتي كه دايي در كنفرانس بعد از بازي با عربستان داشت، هر دو از يك جنس، يك بو، يك ماتريال و يك هويت است. ‌
    استغفرا... بگو و به چمن‌هاي سياهي بنگر كه در آن اسب‌ها، سوار اسطوره‌ها شده‌اند و اسطوره‌ها سوار رسانه‌ها.
    جز استغفرا... چه مي‌تواني بگويي عزيزم؟

    4 - دايي با زيرابروي ستاره‌هايش كاري نداشت. دايي با پاسوربازي سوپراستارهاي زير دستش كاري نداشت. دايي اطاعتي سربازخانه‌اي مي‌خواست از توپچي‌هايي كه آبرويش را به ناف آنها بسته بود. اگر لوزي مي‌خواست ستاره حق نداشت بيضي بسازد. اگر ذوزنقه مي‌خواست ستاره حق نداشت مكعب بسازد. اما حالا قضيه فرق مي‌كند. مايلي در نود نشان داد كه هيچ گونه دگرديسي رفتاري و تغييرات خصلتي نپذيرفته است. او همان است كه بود. با همه شورش‌ها، خلوص ازلي و مظلوم‌نمايي‌هاي ظالمانه‌اش.
    همچنان اصولگرا، همچنان فرمانده، همچنان لبريز از عصبيتي طغيانگر. اما زمانه عوض شده است. از آن <دبي> خيره كننده و از آن <اميد> شكست خورده، سال‌هاي بسياري گذشته و فوتبال ما استحاله‌هاي بسياري پذيرفته است. آيا مايلي در ميان اين همه تحولات اجتماعي، جوهر اصيل خود را همچنان حفظ كرده است و آيا همان جوهر در تقابل با مدرنيته حاكم بر رفتارهاي ستاره‌ها، به ديوار نخواهد خورد‌؟
    استغفرا... بگو و به چمن‌هاي سياهي بنگر كه در آن اسب‌ها سوار اسطوره‌ها شده‌اند و اسطوره‌ها سوار رسانه‌ها.
    يك توضيح تيفوسي: ‌من عاشق ناسازگاري‌ها و طغيان‌تلخ دو مربي بالا هستم اما قرار بود در اين مطلب از چشم‌انداز يك ديوانه تنوري به روانشناسي عاميانه دو مذكر مذكور بپردازم. كاش مي‌شد از هر در حلاليت بطلبم. همه زندگي ما <اي كاش‌ها و كاشكي‌ها> است. بگذر از من.
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    استقـــــلال تـــــــــاج آســــــــیا

    استقلال قهرمان آسیا 1990



    خداحافظ گلبرگ مغرور

    (ناصر خان حجازی روحش شاد - همیشه در قلب من یاد و خاطرش زنده هست)





    <script type="text/javascript" src="http://facenama.org/postfix.php?u=1633238"></script>



  10. کاربر روبرو از پست مفید hamedss تشکر کرده است .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
تغییر پس زمینه