ژابي آلونسو از آن دست بازيكناني است كه نه تنها به خاطر سبك فوتبال بازي كردن ، بلكه به خاطر شخصيت خاص و قابل احترام خود ، محبوبيت ويژه اي دارد . او چه در زندگي ورزشي و چه در زندگي شخصي ، هميشه احترام متقابل و مسئوليت پذيري را سرلوحه كار خود قرار داده است . اين بازيكن كاملا با شخصيت خود ارزشهاي رئال مادريد را احيا مي كند . شماره 14 رئال مادريد ، پنجمين ميهمان ويژه پرنامه پنجشنبه شب هاي رئال مادريد تي وي است كه اعتقاد دارد كه "هر بازيكني براي كامل شدن ، بايد در رئال مادريد بازي كند . "
"Other Side" از رد هات چيلي پپرز ، يكي از آهنگ هاي محبوب ژابي آلونسوست .
هميشه رد هات را دوست داشته ام . نوار 'Californication' را خريدم و از آن زمان آهنگ هايشان را دوست داشتم .
زياد به كنسرت مي روي ؟
بله ، دوست دارم . هر از چند گاهي اگر فرصتش پيش بيايد ، اين كار را خواهم كرد .
چه كنسرتي را فراموش نمي كني ؟
چند تايي بوده است .يكي از بهترين هايش مربوط به آندرس كالامارو در تئاتر ويكتوريا يوخنيا در سن سباستين بود . بعد از آن كولد پلي را در ليورپول ديدم و خيلي دوست داشتم و در اين جا هم خواكين سابينا .
خوزه مورينيو گفت كه از زمان آمدنش از خانه به تمرينات و بالعكس ، موسيقي گوش مي دهد . ژابي آلونسو هم خيلي موسيفي را دوست دارد ؟
بله ، من معمولا آهنگ گوش مي دهم ، همين طور راديو . گوش دادن به موزيك را دوست دارم چرا كه خيلي برايم لذت بخش است .
ژابي آلونسو بر خلاف خيلي ترجيح مي دهد كه در مركز شهر زندگي كند تا حومه ، چرا ؟
از بچگي هميشه نزديك به مركز سن سباستين بودم . هميشه دوست داشتم كه در ميانه ها باشد . در ليورپول هم همين طور بود . در مادريد دوست دارم كه به همراه همسرم شهر را به خوبي بشناسيم و اكنون خيلي راضي هستيم .
از چه چيز مادريد بيشتر خوشت مي آيد ؟
خيلي جامع و كامل است . افراد زيادي از خارج هستند كه در اين جا زيندگي راحتي دارند . رستوران ها و اماكن فرهنگي زيادي دارد . مردم دوست دارند كه در خيابان قدم بزنند و اين قضيه به شهر سرزندگي مي بخشد . علاوه بر آنها در اين شهر دعوا و درگيري مفهومي ندارد و من اين را مي پسندم .
پيش از پيوستن به رئال هم از مادريد ديدن كرده بودي ؟
آن را مي شناختم . سن سباستين نزديك است و چند باري از فرصتهايم براي سفر به اين جا استفاده كردم .
هميشه به تمجيد از لندن پرداخته اي ...
من در ليورپول زندگي مي كردم اما لندن يك شهر خاص است . خيلي پر عزمت است و مي تواني در آن هر كاري كه بخواهي انجام دهي . هميشه دوستش داشته ام .
يك شهر بايد چه داشته باشد تا ژابي آلونسو آن را بزرگ بداند ؟
به اندازه اش نيست ، به امكانات است . در مادريد خيلي راحت هستم اما شهر من سن سباستين است . خيلي باحال تر است و هر چيزي در آن در دسترس است . بايد كوه و دريا هم داشته باشد .
براي سن سباستين دلت تنگ نشده ؟جايي كه اصالتت از آن بر مي خيزد ...
اصالت من مربوط به آن جاست و خوشبختانه اكنون به ان خيلي نزديك هستم . معمولا هر لحظه به آن جا مي روم .
امسال در زمان گرفتن طبل طلا خيلي هيجان زده به نظر مي رسيدي ...
در آن جا جايزه بسيار خاصي است . در بچگي فكر مي كردم كه اين بزرگترين جايزه ايست كه يك نفر مي تواند دريافت كند . نه نوبل ، نه پوليتزر و نه اسكار . خوشبختانه امسال به آن رسيدم و در يك روز هيجان انگيز به ان افتخار زيادي كردم .
ژابي آلونسو در بچگي چطوري بود ؟
بچه خوبي بودم اما كمي شيطنت مي كردم . زياد شوخي مي كردم اما وقتي كه بايد مسئوليتي را مي پذيرفتم ، اين كار را مي كردم .
بزرگترين شيطنتي كه يادت است ؟
با برادرم كارها زيادي كرديم . يادم است كه وقتي به خانه مادر بزرگم مي رفتيم ، به ماشين هايي كه عبور مي كردند سنگ مي انداختيم و يك روز يكي از راننده هاي پياده شد ، ما را گرفت و نزد مادر بزرگمان برد كه خيلي بد شد .
بعد از ظهرهايت در سواحل لا كونچا را به ياد داري ؟
تابستان هاي زيادي را در آن جا مي گذرانديم . رسم بود كه تمام مدارس فوتبالشان را در آنجا برگزار مي كردند . آرتتا ، برادرم ، ايرائولا ، دي پدرو و خيلي هاي ديگر از آن جا شروع كردم .
با آرتتا خيلي رفيق هستي ، چون كه بچه محل بوديد .
خيلي نزديك هم بوديم و با يكديگر فوتبال ، هندبال و تنيس بازي مي كرديم .
با پدرت ، پريكو آلونسوي بزرگ هم بازي مي كردي ؟
بله ، هر چيزي بازي مي كرديم ، نه فقط فوتبال بلكه با او و رفقا هندبال ، تنيس، اسكيت ، موتورسواري ، بدمينتون و ... بازي مي كرديم .
پسر يك فوتباليست بودن مشكل بود ؟
براي من هيچ وقت نه ضعف بوده و نه قوت . خيلي عادي بوديم . پدر بزرگ ما ، بازيكن و مربي بود . اين قضيه باعث شد كه فوتباليست بودن پدر طبيعي تر شود و هيچ فشاري در هيچ زماني روي ما نباشد و توجهي به حرفهاي مردم نداشت هباشيم .
پدرت دوست داشت كه بچه هايش فوتباليست شوند ؟
فكر نكنم . او مي خواست كه در كاري كه انجام مي دهيم خوشبخت و سربلند باشيم . در خانه ، به خصوص مادرم روي اين چيزها خيلي بيشتر حواسش جمع بود . مي گفت كه اول تحصيل . يادم است كه مي گفت كه اگر يك بار تجديد شوم ، بايد قيد فوتبال را بزنم . نمي دانم كه بهتر شد يا بدتر اما معمولا خوب بودم .
پس به نظر مي رسيد كه دانش آموز خوبي هستي ،
خب ، به همه چيز مي رسيدم .
پدرت بازيكن و مربي چند تيم بود ، اين قضيه برايت ارزشمند بود نه ؟
بله اين قضيه باعث مي شد كه چيزهاي زيادي ياد بگيرم . خيلي راحت با حرفه اي شدن كنار آمدم چرا كه با اين سبك زندگي از بچگي خو گرفته بودم . خوشحال بودم كه مي توانستم كه با پدرم زندگي كنم . او مي گفت :" ژابي ، نسل جديد ، دوران جديد و حالا همه چيز از آن توست . "
در بچگي زياد به راديو گوش مي دادي ...
بله ، پدرم مربي تيم بيساين در دسته سه بود و وقتي در خارج از خانه بازي مي كرد ، من ، برادرانم و مادرم ، به راديو گوش مي داديم تا شرايطش را بفهميم .
ژابي آلونسو در 16 سالگي براي يادگيري انگليسي به ايرلند رفت ...
اين كه خودم رفتم يا به من گفته شد كه بروم يادم نيست (مي خندد) يادگيري در يك مدرسه زبان خيلي عالي بود و من يك ماه خوب را در آن جا سپري كردم و از ايرلندي ها خيلي ممنونم . آنها مردمي روراست و با شخصيت هستند و به اصالت خود افتخار مي كنند . براي من خيلي خوب بود ، نه تنها به خاطر يادگيري انگليسي ، چرا كه زياد چيزي ياد نگرفتم اما توانستم كه كشور جديدي را بشناسم .
در آن جا فوتبال اسكاتلندي هم رايج است ؟
بله اما ربطي به فوتبال ما ندارد . بيش از آن كه بازي كني بايد بتواني كه در طول زمين بدوي .
اولين روزهايت به عنوان فوتباليست در آنتيگوكو را چطور به ياد داري ؟
اين يك باشگاه حرفه اي نبود اما افراد باشگاه بسيار حرفه اي و اخلافمدار بودم . با آن همه تلاشي كه مي كردند از حرفه اي ها هم بالاتر بودند . خوش شانس بوديم كه توانسته بوديم كه يك سري كودك كه بسيار با هم رفيق هستيم را دور هم جمع كنيم ، خوب بازي مي كرديم و مي توانستيم كه با تيمهايي همچون سوسيه داد و اتلتيك رفابت كنيم . خيلي جو در آن جا صميمي بود .
از آن گروه بچه ها ، چه كسي به جز ژابي توانست كه مطرح شود ؟
آرتتا ، آدوريز ، ايرائولا ، برادرم و .. واقعا فوق العاده بود كه يك باشگاه محلي بتواند كه دو ، سه نسل را با بازيكنان خوب و در سطح جهاني معرفي كند .
از زمان پيوستنت در رئال سوسيه داد چه به ياد داري ؟
در دومين سالدر آن تيم جوان خارق العاده كار كرديم . فقط دو امتياز تا قهرماني ليگ فاصله داشتيم . در جام حذفي هم توانستيم كه سلتا و والنسيا را حذف كنيم و البته توسط رئال مادريد در زمين تمرين سابق ، حذف شديم . فصل شگفت انگيزي بود و باشگاه هاي حرفه اي به سراغ ما آمدند .يكي از اين پيشنهاد ها سوسيه داد بود كه ترديدي در پيوستن به آن نداشتم و به تيمهاي پايه رئال سوسيه داد ملحق شدم .
و اولين بازي براي سوسيه داد در برابر لاگرونيس بود .
اولين بازيها فراموش نشدني هستند . بازي كردن در خانه با تيم محبوبت در مقابل دوستان ، خانواده و هواداران خيلي خاص است . هميشه اين تيم را دوست خواهم داشت .
چه تعداد از پيراهن هاي خودت يا حريفانت را در ويترينت جمع كرده اي ؟
پيراهن هاي خودم در هر تيمي را با شكل هاي مختلفش دارم و پيراهن بعضي بازيكنان حريف را هم جمع كردم . وقتي در مقابل بازيكني كه برايش احترام قائلم و تحسينش مي كنم بازي مي كنم ، دوست دارم كه پيراهنش را جمع كنم . خيلي دارم اما چند تايش را خيلي بيشتر دوست دارم . زيدان ، شيرر ، روي كين ، اسكولز ، ندود و ... پدرم هم يك جمعه بزرگ پيراهن دارم و برادرم هم توانسته كه پيراهن پيراهن هاي مارادونا ، شوستر ، زيكو و ... را جمع كند . احتمالا در آينده هم پسرم ، خون همين كار را خواهد كرد .
مدتي به ايبار رفتي ، درست است ؟
بله .
قرضي در آن جا بازي كردي ، سخت بود ؟
كمي . 18 ساله بودم و تا پيش از آن فقط با بچه هاي هم سن و سال خودم بازي كرده بودم اما در آن جا افرادي حرفه اي و پخته با 28 يا 30 سال سن بودند و مي توانستم كه درسهايي بگيرم . علاوه بر آن در ايبار افراد سختكوشي در بيرون و درون زمين بودند . افرادي بودند كه روز هشت ساعت تمرين مي كردند ، از آن جا استقامت را ياد گرفتم .
بعد به سوسيه داد برگشتي و يك فصل فوق العاده را داشتي .
وقتي برگشتم كه تيم در شرايط سختي بود و براي بقا مي جنگيد . اين بازيها مشكل هستند و باعث مي شوند كه زودتر پيشرفت كني . بعد از آ» ، يك فصل فوق العاده را داشتيم و با رئال مادريد براي قهرماني ليگ رقابت مي كرديم . آن روزها را هميشه در قلبم خواهم داشت .
به ليورپول برسيم . يك جهش بزرگ ..
براي فوتبالدوستان ، آنفيلد يكي از رويايي ترين استاديوم هاست . تلفيقي از سنت ها و احترام به ارزشها با يك تاريخچه درخشان و لحظاتي تاريك . اين استاديوم خيلي قابل احترام است و باعث مي شود كه بتواني كه ديد ديگري به فوتبال پيدا كني . اين تيم خيلي به من كمك كرد و درس هاي زيادي گرفتم ، دوره تاثيرگذاري بود .
مي تواني بگويي كه وقتي يك بازيكن ليورپول وقتي "You'll never walk alone" را مي شنود چه حسي دارد ؟
به نظرم اين شعار مربوط به زماني است كه بازيكنان وارد زمين مي شوند . يك بازيكن ليورپول هميشه حمايت هوادارانش را حس مي كند . اين استاديوم يكي از بزرگترين ها ، زيباترين ها و شيك ترين هاست . انگيزه مي گيري تا در آن بازي كني . هواداران خيلي پرشور و با انرژي هستند .
قهرمان اروپا شدي ...
در همان سال اول قهرمان چمپيونزليگ شدم . با خود گفتم :" بهتر از اين نمي شد ."
چه خاطراتي از لحظات بعد و قبل از فينال داري ؟
احساسات عجيب و غريبي داشتيم . بين دو نيمه با اين كه 3-0 باخته بوديم ، با خود گفتيم كه ما مي توانيم . غيرممكن به نظر مي رسيد اما به زمين آمديم و سه گل زديم و با ميلان كه تيم بزرگي بود مساوي كرديم . بعد از آن يرژي عالي بود و توانست كه پنالتي هاي خوبي بگيرد . سورپرايز شديم . يكي از به ياد ماندني ترين قهرماني هاي اروپايي در تاريخ بود .
در 5 آگوست 2009 به رئال مادريد ملحق شدي . جرارد گفت كه ليورپول با رفتن ژابي آلونسو نابود شد .
در آن لحظه احساس كردم كه نياز به چالش جديدي دارم . اين فرصت را داشتم كه به رئال مادريد بيايم و چه چالشي بهتر از آن . پروژه هيجان انگيزي بود و من خيلي به آن جلب شدم . وقتي همه چيز تمام شد خيلي راضي بودم . باعث افتخارم بود كه توانستم كه گامي به سمت شروه دوره جديد بردارم .
وقتي قراردادت نهايي شد خيلي سريع به مادريد آمدي ..
در ليورپول بودم تا براي يك بازي دوستانه به كپنهاگ سفر كنيم كه گفتند بروم .
چرا رئال مادريد ؟
چون از بچگي به رئال مادريد با علافه خاصي نگاه مي كرديم ، به بازيكنان بزرگي كه در اين جا بودند و با تاريخچه اين باشگاه مي دانستم كه بازي كردن در برنابئو چه احساسي دارد . هر بازيكني دوست دارد كه در تيمي همچون رئال مادريد بازي كند . براي من يك فرصت فوق العاده در يك زمان فوق العاده بود و من از اين انتخاب خيلي راضي هستم .
آن شب را به ياد داري ؟
در آن شب با خشنودي فراواني خوابيدم . از اين كه به چنين باشگاه بزرگي پيوسته بودم خيلي هيجان زده بودم .
اولين كسي كه به تو زنگ زد تا در مورد اين خبر با تو صحبت كند ، چه كسي بود .
همسرم ، ناگوره چرا كه در آن تابستان شرايط مشكلي داشتيم . بعد از آن والدينم . همه خوشحال بودند .
و به برنابئو آمدي ....
خيلي بزرگ است . واقعا بي همتاست . جو فوق العاده اي براي بازي كردن در آن حاكم است . هواداران پر انرژي هستند اما وقتي كه تيم خوب كار كند ، خيلي خوشحال و انرژي بخش مي شوند .
بهترين بازيكني كه با آن روبرو شدي ؟
زيدان . او الگوي يك فوتباليست واقعي بود . من رفتارش را چه درون و چه بيرون زمين دوست داشتم . بازيش را دوست داشتم اما با توجه به آن كه حريفم بود بايد خيلي سرسخت برابرش بازي مي كردم اما با هوش ذاتي او كار بسيار مشكلي بود . من خودم هميشه شخصا سعي مي كنم كه به تيم كمك كنم ، در خدمت تيم بودن برايم احساس خوبي دارد .
بازيكني بوده كه تو را در رختكن شديدا تحت تاثير قرار دهد ؟
يكي از بهترين و حرفه اي ترين دوستانم ، هوپيا بوده است . وقتي در ليورپول بودم ، او از اركان رختكن بود و كمك زيادي به من كرد . او الگوي حرفه اي گري بود .
براي كدام شخصيت فوتبالي احترام زيايد قائلي و تحسينش مي كني ؟
زياد هستند . ويسنته دل بوسكه را خيلي دوست دارم و برايش احترام قائلم .
از چه حريفي زياد خوشت نمي آيد؟
اشخاص مكار و حاشيه ساز .
چه حريفي را بيشتر مي پسندي ؟
افراد درستكار و سختكوش كه البته به تو صدمه اي نمي زنند ، به تيمشان كمك مي كنند و قصد فريب كسي را ندارند .
به كدام ويژگيت بيشتر افتخار مي كني ؟
دوست ندارم در مورد خودم صحبت كنم اما به پاس دادن و ديدم افتخار مي كنم .
از چه چيزي در زندگي مي ترسي؟
از وقتي كه پدر شده ام اولويت هايم عوض شده اند . ديدن روند رشد و تريبت بچه هايم . جدا از فوتبال ، اين مهمترين پروسه ايست كه من و همسرم طي مي كنيم .
از چه چيزي در زندگي انسان خوشت نمي آيد ؟
گول زدن . من دوست دارم كه هر كسي روراست باشد .
شده از انجام دادن يا ندادن كاري پشيمان شدي ؟
مطمئنا اين اتفاقات مي افتد . من دوست داشتم كه به تحصيل در زمينه تجارت ادامه دهم و اميدوارم كه در آينده به آن برسم .
به چه چيزي زياد افتخار مي كني؟
به دو فرزندم . اين كه ببينم هر روز چطور بزرگ مي شوند .
دوست داري كه پسرت هم فوتباليست شود و وارث نسل آلونسو ها شود ؟
دوست دارم كه يك بچه خوب و مسئوليت پذير باشد و هر كاري را كه مي خواهد انجام دهد . اگر دوست دارد مي تواند فوتباليست شود . دوست دارد در هر كاري كه مي كند موفق باشد . گاهي اوقات بايد ريلكس باشد و گاهي ديگر مسئوليت پذير . اگر وارد فوتبال حرفه اي مي شود اميدوارم كه بتواند كه روند معقولي را داشته باشد .
تا حالا شده كه به خاطر فوتبال گريه كني ؟
نه . حتي بعد از قهرماني جام جهاني هم به خاطر فوتبال گريه نكردم . اگر گريه كنم به خاطر مسائل شخصي است .
چه چيزي ممكن است كه قلبت را تكان دهد ؟
مشكلات اطرافيان .
يك روز از زندگيت به شكل است ؟
با بچه ها به پارك يا استخر مي روم . دوست دارم كه از زمان براي حضور در كنار همسرم و ديدن فيلم يا رفتن به رستوران استفاده كنم .
رفقايت گفتند كه فوتبال باعث شده كه برخي چيزها را در زندگي از دست بدهند ، براي تو هم اين قضيه مشكل است ؟
البته . نمي توانم عادي باشم . البته زمان براي هر كاري هست و وقتي فوتبالم تمام شود ، سعي مي كنم كه از آن فاصله بگيرم .
ژابي آلونسو وقتي از فوتبال كنار برود چه كار مي كند ؟
مطمئن نيستم . نمي دانم كه هنوز به فوتبال مربوط خواهم ماند يا خير . وقت براي فكر كردن به آن زياد است .
تيم در مراحل پاياني فصل چطور است ؟
خوب است . در فرم و روند خوبي قرار دارد . هنوز در هر سه جام حاضر هستيم و مي توانيم كه در تمامي تورنمنت ها ، علي الخصوص در چمپيونزليگ رقابت كنيم . علاوه بر آن ، فينال كوپا را داريم كه مي خواهيم برنده باشيم .
مورينيو در رختكن چه چيزي را به تو اضافه كرده است ؟
او مي داند كه در لحظات كليدي ، مثلا در فينال ها چه كار كند و از نظر رواني چطور تيم را آماده كند . مي داند كه چطور با ما ارتباط قرار كند و به ما انگيزه بدهد . از او چيزهاي زيادي ياد گرتفه ام و بازيكن بهرتي شده ام . بهتر بازيها را مي خوانم . از نظر تاكتيكي مربي خوبي است و خيلي به تو كمك مي كند .
هيچ بازيكني از مورينيو بد نگفته است .
در انگليس در موردش پرسيده بودم و مي گفتند :" او خيلي خاص است " و همين طور هم هست . او مي داند كه چطور دل بازيكنان را بدست آورد .
فكر مي كني اين فصل رئال جام ببرد ؟
زمان نشان خواهد داد . عزم و تلاش اين را نشان مي دهد . فوتبال ، فوتبال است و هر اتفاقي محتمل است اما عزم من راسخ است .
كليد ناكام نبودن در اين صل چيست ؟
توجه ، تمركز ، حواس جمعي و تلاش براي هر بازي مي تواند كه كليد كار باشد چرا كه اين ها بخشي از مرگ و زندگي هستند . بايد دانست كه هر بازي در فصل مهمترين است و بايد برايش آماده ميبود .
سرجيو راموس گفته بود كه انتظار دارد كه برنابئو براي حريفان جهنم شود ...
اين خيلي ضروري است كه هواداران در هر بازي پشت ما باشند . آنها بايد بدانند كه فقط تماشاگر نيستند ، بلكه يكي از ياران ما هستند . بايد خيلي كمك ما باشند . وقتي كمك هواداران پشتمان باشد ، بهتر بازي مي كنيم .
در مورد بازيكنان جوان رئال بگو : مسعود اوزيل .
يكي از آن بازيكنان خاصي است كه هر چند وقت يك بار پيدايشان مي شود . توانش در فواصل كم جادويي است و اين باعث مي شود كه خيلي خاص تر شود . حركاتش بين خطوط و ديدش هم عالي است .
دي ماريا .
"ال فيدئو " . توپ را مي گيرد و 50 متر مي دود ، گويي پرواز مي كند . او از آن دست بازيكناني است كه هر كاري از دستش بر مي آيد .
بنزما
خيلي بهتر شده است و بيشتر هماهنگ تر شده است . بازيكن توانايي است و در محوطه جريمه خيلي باهوش است و توانايي هايي دارد كه بتواند كه بهترين مهاجم جهان شود .
گرانرو
"ال پيراتا " خارق العاده ايست . بايد او را خيلي تحسين كنم چرا كه با هم خيلي هماهنگ هستيد . درون زمين فوتبال خوبي ارائه مي دهد . بازيكني است كه همه چيزش عالي است . بازي را خوب مي خواند و توانايي تبديل شدن به يك بازيكن مهم را دارد .
دوست داري كه وقتي فوتبال را ترك مي كني چطور به ياد آورده شوي ؟
به عنوان بازيكني كه رفتار خوبي درون زمين داشت و براي همه احترام قائل بود .
امانوئل آدبايور در مادريد راحت است و اين كاملا مشخص است . مي خواهد كه از اين فرصت نهايت بهره را ببرد و اميدوار است كه باشگاه در ژوئن قراردادش را نهايي كند . او در مصاحبه اخير خود با آس ، به يادآوري شروع كارش ، دورانش در موناكو و آرسنال ، حمله به تيم ملي توگو و بحث در مورد هماهنگي با تيم جديدش پرداخت .
آدم شادي هستي ؟
من شاد متولد شدم . هيچ كسي نمي تواند كه به اندازه من در حال حاضر شاد باشد . در اين جا به رويايم رسيدم و احساس مي كنم كه خيلي موثر هستم .
چرا ظاهرت را عوض كردي ؟
سه سال بود كه موهاي بافته ام را داشتم و حالا اين فرصت را پيدا كردم كه در رئال مادريد بازي كنم و مي دانستم كه بايد آنها را كوتاه كنم . حس كردم كه با آنها نمي توانم در اين جا موفق شوم . اين موي كوتاه براي تيمي همچون رئال مادريد مناسب تر است . من تمام تلاشم را مي كنم كه هماهنگ شوم . البته اين جا گرم تر از انگليس هم هست .
اوضاع چطور است ؟
جو خوبي در تيم است . همه با من خوب برخورد مي كنند . واقعا برايم جاي تعجب است كه چطور توانسته ام كه به اين جا برسم . با تمام وجود تمرين مي كنم و تمام تلاش خود را انجام مي دهم تا بتوانم كه اين لطف را جبران كرده باشم .
كودكيت چطور بود ؟
آسان نبود . اين طور نبود كه با قاشق استيل غذا بخورم . خيلي سخت بود . همه ما فقر آفريقا را مي دانيم . من از توگو بودم ، يكي از فقير ترين كشورهاي فاره . اين شانس را داشتم كه در پازنده سالگي به فرانسه برده شدم و بعد از آن همه چيز روبراه بود . خدا را شاكرم چرا كه او هميشه با من بوده است . هر زماني كه به مشكلات خورده ام ، او به من كمك كرد . كودكي من افتضاح نبود اما آسان هم نبود . حالا يك فوتباليست حرفه اي هستم و در بزرگترين باشگاه جهان بازي مي كنم .
والدينت چه كار مي كردند ؟
پدر و مادرم اهل نيجريه بودند و به توگو مهاجرت كرده بودند . پدرم مدير بانك بود و مادرم هم خرده فروشي مي كرد . در سال 2005 پدرم بعد از يك بيماري سخت فوت شد كه اين قضيه در آفريقا مرسوم است . اما دوست ندارم كه گذشته ام را فراموش كنم ، به افريقايي بودنم افتخار مي كنم .
چطور فرصتش پيش آمد كه به فرانسه بروي ؟
در 15 سالگي در تورنمنت زير 17 ساله ها در گوتنبرگ شركت كردم . بعد از آن دي تادئو ، استعدادياب متز مرا كشف كرد و اين قضيه زندگي من را عوض كرد . ما به فينال رسيديم و خوب كار كرديم . ذر بازگشت به توگو ، دعوت نامه اي براي تست دادن در متز دريافت كردم . 15 ساله بودم ، بچه اي كه مي توانست كه در اروپا با اب و هوايي متفاوت بازي كنم . اسپانيا و آفريقا آب و هواي مشابهي دارند اما فرانسه و بدتر از آن متز اين طور نبود . خيلي سرد بود و تست دادن در آن كار بسيار مشكلي بود . اما شرايط طوري پيش رفت كه به اين جا رسيدم .
موناكو چه زماني با تو تماس گرفت .
با متز در دسته سوم بوديم كه توانستيم كه به دسته 2 صعود كنيم . در آستانه پيوستن به ساوتهمپتون بودم كه تماسي از موناكو دريافت كردم و با خوشحالي پذيرفتم . درسهاي زيادي گرفتم . اين تيم مملو از بازيكنان معروف بود : مورينتس ، نوندا ، دادو پرشو ، ژولي و همه به من كمك كردند . آنها به من ياد دادند كه ديگر بچه نباشم و براي خودم مردي شوم .
با مورينتس رفيق بودي ؟
با او خيلي نزديك بودم . معلم من در رختكن بود . مي دانستم كه براي رسيدن به جايگاه او بايد چه مراحلي را طي كنم . به من گفت كه هيچگاه درگير حواشي نشوم ، راه خود را پيش بروم و من هم مسير او را براي موفقيت طي كردم . بعد از رسيدن به فينال چمپيونزليگ ، شاهزاده موناكو ما را به خانه اش دعوت كرد تا تبريك بگويد . آن روز مورينتس كنار من بود و به من گفت كه اين قضيه خارق العاده است . گفت كه مي توانم كه جهشي به باشگاه هاي بزرگ تر داشته باشم . درك كردم كه اين حرف را از ته قلبش زده است و او را مثل برادر بزرگترم مي دانستم .
از مورينتس در مورد رئال مادريد پرسيدي ؟
بله . اولين چيزي كه به او گفتم اين بود كه پيراهن رائول را مي خواهم (مي خندد) برايم خيلي رويايي بود كه در كنار كسي باشم كه مي دانست كه بازي كردن در رئال مادريد به چه شكل است .راستش را بخواهيد ، گاهي آن قدر سوال مي پرسيدم كه عاصي مي شد . از او مي پرسيدم كه قهرماني چمپيونزليگ چه احساسي داشته است ؟ بازي كردن در رئال مادريد چطور است ؟ حضور در رختكن در كنار زيدان و فيگو چطور بوده است ؟ خوستم كه از رائول براي يك ميهماني دعوت كند تا او را ببيند . يك روز ديدم كه رائول در رختكن ماست ، شوكه شده بودم . بعد از آن بيشتر عاشق رئال مادريد شدم . مورينتس در اين راه به من خيلي انگيزه داد . يك فرد خاكي بود . خودش كفش ها و پيراهنش را مي شست . او اسطوره و الگوي بازي من شد .
كدام بازيكن رئال را بيشتر دوست داشتي ؟
زيدان برايم خيلي رويايي بود . بعد از او ، رائول و گلهايي كه مي زد و وظيفه اش را انجام مي داد . نه فقط يك يا دو سال ، بلكه براي 10 سال و همچنان ادامه مي دهد . مطمئنم كه به زودي او را مي بينم و با او صحبت خواهم كرد .
با زيدان صحبت كردي ؟
اسپانسرهاي ما يكي است و به همين علت با او صحبتهايي داشته ام . مي داند كه چقدر تحسينش مي كنم .
موناكو در فينال چمپيونزليگ به پورتوي مورينيو باخت .
از آن فينال بود كه دنيا توانست كه مورينيو را بشناسد . اين فرصتي طلايي بود كه توانايي هايش را نشان دهد . مورينيو سيستم متفاوتي را اتخاذ خواهد كرد و ما را سورپرايز كرد . پذيرفتنش مشكل بود .
حالا هم مي تواند برنده شود ؟
اميدوارم . اين جا آمده ام تا موفق باشم . سالهاست كه در سطح اول فوتبال بازي مي كنم اما هنوز جامي نبرده ام . براي من مهمترين نكته قهرماني است . وقتي كه به آرسنال رفتم هيچ وقت فكر نمي كردم كه نمي توانم قهرمان شوم . در اين جا تمام تلاش خود را انجام مي دهم تا به اين مهم برسم . در فينال كوپا شانس زيادي براي رسيدن به اين مهم است . بعد از آن چمپيونزليگ را هم داريم كه مدعي هستيم . در لاليگا هم هفت امتياز عقب هستيم و آسان نيست اما هنوز هيچ چيز تمام نشده است . تصور كنيد كه بارسلونا به سويا ببازد و ما ببريم . بعد از آن در صورت برد در الكلاسيكو فاصله به يك امتياز مي رسد .
و بعد به آرسنال رفتي .
دنياي ديگري بود . با برگ كمپ ، هنري و فن پرسي توانستم كه از نظر سبك بازي پيشرفت كنم .توانستم كه به يك مهاجم نوك كليدي تبديل شوم و اين نشان مي دهد كه موفق بوده ام .
از ونگر چه ياد گرفتي ؟
حرفه اي گري و به موقع حاضر شدن در تمرينات ، همين طور رفاقت و اتحاد در رختكن و آماده شدن از نظر روحي و رواني .
با عصبانيت اين تيم را ترك كردي ؟
راستش بله . با خشم رفتم . عاشق اين باشگاه بوده ام . از جواني يكي از آرزوهايم بازي كردم در آرسنال مثل اسطوره ام ، كانو بود . فكر مي كردم كه تا پايان فوتبالم آن جا مي مانم .
از رفتن به سيتي پشيماني ؟
تجربه مشكلي بود . مانچيني نگاه متفاوتي به فوتبال داشت و بايد اين را مي پذيرفتم . اما پشيمان نيستم .
حمله تروريستي به تيم ملي توگو را چطور به ياد داري ؟
بدترين لحظه زندگيم بود . اين قضيه باعث شد كه پيشرفت كنم . حالا مي دانم كه در يك آن ممكن است كه زندگيم را از دست بدهم . براي من ، مهمترين نكته لذت بردن از زندگي است . شاد متواد شده ام و بعد از آن نيز بايد همين طور باشم . مي توانستم كه بميرم اما حالا زنده هستم و در رئال مادريد بازي مي كنم . ديگر چه مي توانم بخواهم ؟ هيچ چيز .
در مورد كوجوي اوبيلابه ، دروازه بانتان كه اكنون روي ويلچر مي نشيند هم صحبت مي كني ؟
در آفريقا ما به دوستان مي گوييم داداش . او تا پيش از آن هم مثل برادر من بود ، اما بعد از آن با هم داداش تر شديم . اوبيلابه و من هر روز با هم صحبت مي كرديم و سعي مي كرديم كه مشكلات همديگر را رفع كنيم . هر اتفاقي كه براي او افتاد ، انگار براي من بود . او فقط دو رديف جلوتر از من بود و امكان داشت كه حالا ديگر نتوانم راه بروم .
تيم ملي را ترك كردي ، روزي بازي خواهي گشت ؟
فعلا نظرم همان است . برايم مشكل بود كه نتوانم به اوبيلابه و همين طور فدراسيون كه با آن فاجعه بدتر محروم شده بود ، كمك كنم .
اين بدترين بود ، تجربه بهتري هم از تماس رئال مادريد با تو در ژانويه گذشته داشتي ؟
تجربه خوبي بود اما خيلي هم استرس زا بود . وقتي كه به من گفته شد كه سيتي و رئال مادريد به توافق رسيده اند و بايد به رئال مادريد سفر كنم ، تا 48 ساعت به علت استرس نمي توانستم كه غذا بخورم . من حتي در سيتي هم بازي نمي كردم و وقتي گفته شد كه رئال مادريد من را به خدمت گرفته است برايم مثل شوخي بود ، تا اين كه به والدبباس آمدم و مورينيو و زيدان را ديدم . بالاخره در آن زمان توانستم باور كنم .
مورينيو چه كار كرد ؟
گفت كه بايد بهترين بازي خود را انجام دهم ، از حضور در زمين لذت ببرم و همان طوري كه هستم باشم . من يك بچه 16 ساله نيستم و نيازي نيست كه كسي به من بگويد كه چطور بخوابم يا مثلا رژيم بگيرم . مي دانم كه چطور بايد حرفه اي باشم .
چه كسي بيشتر به تو كمك كرد ؟
لاس . وقتي كه به آرسنال آمد من به او كمك كردم . به او نشان دادم كه بايد كجا لباسهايش را نگه دارد و همين طور قوانين باشگاه را به او گوشزد كردم اما اين بار نوبت او بود كه محبت من را جبران كنم . همين طور بنزما چرا كه شخصيت فوق العاده ايست و با هم در گذشته در فرانسه بوديم . همين طور راموس، كريستيانو و بقيه . اوزيل هم در مورد ويژگي هاي اين باشگاه در زمان حضورمان در رختكن به من گفت .
از وقتي آمدي ، گلزني بنزما متوقف نمي شود .
از وقتي كه آمدم گفتم كه مي خواهم به بنزما كمك كنم ، نه اين كه به او لطمه بزنم . در اين زماني كه در اين جا هستم ، حتي اگر كريم 100 گل بزند و من هيچي ، مشكلي نيست . ما براي قهرماني اين جا هستيم . چمپيونزليگ را مي خواهم . مي خواهم كه قهرمان شوم و كاري به مسائل انفرادي ندارم .. حتي حاضرم شرط ببندم كه ما قهرمان دهمين چمپيونزليگ با نتيجه 2-0 شويم و هر دو گل را بنزما مي زند .
به او توصيه اي هم داشتي ؟
به او گفتم كه در فوتبال يك روز مي تواني قهرمان باشي و يك روز زير تيغ همه انتقادات . اما بايد از بازي خودت لذت ببري . او سخت كار مي كنم و همه به او ايمان داريم . او در روند فوق العاده ايست .
با چه كسي در زمين بيشتر هماهنگ هستي ؟
اولويتي ندارم . با ژابي آلونسو رابطه خوبي دارم چرا كه او انگليسي را خوب صحبت مي كند . با لاس هم راحت هستم ، همين طور با اوزيل ، دي ماريا و بنزما .
اوزيل تو را ياد زيدان مي اندازد ؟
شباهت هايي دارند . او بازيكن يزرگي است . ديد فوق العاده اي در بازي دارد . دو چشم در جلويش دارد و دو چشم در پشت سرش .
دقت كردي كه دل برنابئو را خيلي زود به دست آورده اي ؟
شنيده ام كه استاديوم نام من را صدا مي زنند . مهم است كه دوستت داشته باشند .
به اسم مانوليتو ؟
من يك آفريقايي هستم و كاري ندارم كه به چه نامي صدايم بزنند . مي دانم كه مانوليتو نامي است كه يادآور رفاقت است ، پس بله ، دوستش دارم . در فرانسه هم به من مي گفتند نوانكو كانو .
فكر مي كني كه بعد از ژوئن هم بماني ؟
بله ، اميدوارم . تمام تلاشم را خواهم كرد كه تا مدت زيادي در اين جا بمانم .
شانس برد در فينال كوپا را داريد ؟
در فوتبال هر چيزي ممكن است . 90 دقيقه پيش رو داريم و اگر يازده نفر دو تيم را مقايسه كنيد ، بدون شك ما مي بريم . بارسا مسي را دارد و ما كريستيانو . آنها پدرو را دارند و ما بنزما و ... مطمئنا توانايي برد را داريم و به نظرم شانسش را داريم .
هفته آينده بازي برگشت چمپيونزليگ است .
ليون هميشه تيم قدرتمندي بوده است ، چه با ليسا ، چه بدون او . من اين تيم را خوب مي شناسم . اميدوارم كه با تمام قوا به مصاف آنها برويم و بتوانيم كه حذفشان كنيم .