اخبار و حواشی دوازدهمین دوره لیگ برتر ایران

[ibrahim]

به نام خدا

29 تير؛ آغاز ليگ دوازدهم برتر فوتبال

در این قسمت اخبار و حواشی لیگ برتر ایران فصل 1391-1392 قرار میگیرد.

[레자]

نگاهي به وضعيت نيمکت لرزان 18 تيم ليگ برتري

هفت هفته از مسابقات فوتبال ليگ برتر گذشته و تا به اين هفته هنوز هيچ مربي برکنار نشده است.با اين حال از اين هفته به بعد همه منتظر رونمايي از اولين قرباني هستند.



به گزارش خبرنگار مهر، نيم فصل اول مسابقات فوتبال ليگ برتر باشگاه‌هاي کشور با برگزاري ديدارهاي هفته هشتم به نيمه راه خود مي‌رسد. تا به امروز که هفت هفته از ليگ دوازدهم برگزار شده، هنوز مربي برکنار نشده و استعفا نداده است که به نسبت فصل گذشته براي فوتبال ايران يک گام روبه جلو است! فصل گذشته در پايان هفته پنجم مسابقات ليگ برتر مديران دو باشگاه کرماني مس و مس سرچشمه تصميم به برکناري عبدالصمد مرفاوي و احمد سنجري گرفتند تا با اقدام خود در فوتبال ايران صاحب رکورد شوند!


در زير اشاره‌اي گذرا به شرايط تيم‌ها و نيمکت‌هاي مربيگري‌شان مي‌شود، نيمکت‌هايي استوار و در عين حال البته لرزان!


*منصور ابراهيم‌زاده (نفت تهران)

نفت تهران در ليگ دوازدهم آنقدر خوب کار کرده است که فکر تغيير و جابه‌جايي در کادر فني اين تيم فعلا به ذهن مديران اين باشگاه تهراني خطور نکند. ابراهيم‌زاده که از مربيان تواناي فوتبال ايران است، نفت را به خوبي متحول کرده و پاداش تحول در اين تيم جايگاه مستحکم او روي نيمکت زردپوشان تهراني است.


*زلاتکو کرانچار (سپاهان اصفهان)

مربي که سپاهان را فصل گذشته براي سومين بار قهرمان کرد و تيمش در اين فصل هم جزو تيم‌هاي مدعي و بالاي جدول است، قطعا عملکرد خوبي داشته. کرانچار حتي در روزهاي شکست و ناکامي تيم سپاهان نيز از گزند حملات رسانه‌ها و هواداران سپاهان در امان است و به جاي او دستيارش مرزبان محاکمه مي‌شود! با اين شرايط ماندن او در سپاهان قطعي است مگر اينکه اتفاق خاصي بيافتد.


*مجتبي تقوي (سايپاي البرز)

سايپاي مجتبي تقوي هم خوب بازي مي‌کند و هم خوب نتيجه مي‌گيرد. در اين شرايط آيا گزينه‌اي بهتر از تقوي براي اين تيم هست؟!


*علي دايي (راه آهن)

دايي با تيم راه آهن فراتر از انتظار عمل کرده است. او با تيمي که در دو هفته جمع شد رتبه چهارم جدول را در اختيار دارد. فعلا براي راه آهن گزينه‌اي بهتر و بزرگتر از دايي نيست و او نيز به غير از راه آهن تيمي را براي هدايت در تهران پيدا نمي‌کند. با اين اوصاف ادامه همکاري هم به سود راه آهن است و هم دايي.


*فرهاد پورغلامي (ملوان بندرانزلي)

نتايج خوب ملوان در هفته‌هاي ابتدايي ليگ دوازدهم و تعصب مردم انزلي به اينکه تيم اين شهرشان را بايد يک انزلي‌چي هدايت کند، باعث شده تا هدايتي و درودگر دست به کادر فني تيم ملوان نزنند، وگرنه آنها تا همين هفته هفتم نام‌هاي دهان پرکني را براي هدايت ملوان رديف مي‌کردند!


*توني اوليويرا (تراکتورسازي تبريز)

در اينکه تراکتورسازي، تيم فصل گذشته نيست تقريبا ديگر شکي وجود ندارد. تيم منظم فصل گذشته آزاد شده و اين آزادي بي نظمي‌هايي را به دنبال داشته است. توني که جايگاه قلعه نويي را در بين هواداران و خبرنگاران تبريزي ندارد، با نشاندن تراکتورسازي بر رده هفتم جدول به تعطيلات رفته است، تعطيلاتي که شايد براي آن پاياني نباشد.


*يحيي گل محمدي (صباي قم)

اگر مشکلات مالي برطرف شود، اگر مديران باشگاه صباي قم کمي توجه به کادر فني تيم فوتبال اين باشگاه داشته باشند، اگر همدلي‌ها در اين تيم افزايش يابد، اگر استعفاي گل محمدي پذيرفته نشود و ... اين مربي جوان فعلا در صباي قم ماندني است.


*محمود ياوري (فجرسپاسي شيراز)

فجر خوب نتيجه گرفته و فعلا خطر سقوط به ليگ دسته اول اين تيم را تهديد نمي‌کند، پس دليلي براي قطع همکاري با ياوري وجود ندارد. باشگاه فجرسپاسي به تجربه ياوري نيازمند است تا به تجربه برق شيراز دچار نشود.


*عبدالله ويسي (پيکان تهران)

ويسي تازه از پيکان مدل 91 رونمايي کرده است، پس نه او دل از محصول تازه رونمايي شده‌اش مي کشد نه مديران پيکان.


*امير قلعه نويي (استقلال تهران)

استقلال با مشکلات متعدد مالي دست به گريبان است و هنوز مبالغ قرارداد بازيکنان اين تيم پرداخت نشده. در اين اوضاع و احوال نابسامان تنها کسي که استقلال را در آرامش نگاه داشته قلعه نويي است. جايگاه قلعه نويي در تيم استقلال خيلي محکم است، محکم‌تر از جايگاه سرمربي تيم صدرنشين ليگ!


*اميد هرندي (داماش گيلان)

بعد از مدت‌ها يک مربي بومي هدايت تيم داماش گيلان را برعهده گرفته و اتفاقا نتايجي بدي هم بدست نياورده است. هرندي حمايت شهر رشت را به دنبال خود دارد و خاطرش از ادامه حضور در داماش آسوده است. تنها دل نگراني او مي‌تواند بلندپروازي مالکان جديد باشگاه باشد و شايعاتي که هميشه اطراف دفتر امير عابديني به گوش مي‌رسد!


*اکبر ميثاقيان (آلومينيوم هرمزگان)

ميثاقيان روزهاي گرم بندرعباس و شرايط سخت آلومينيوم را پشت سر گذاشته، پس دليلي ندارد حالا که تيمش به ثبات رسيده جايي برود.


*ابراهيم قاسمپور (مس کرمان)

فراز و نشيب تيم مس کرمان در هفته ابتدايي ليگ برتر زياد بود. در اين شرايط اگر تصميم گيري با هواداران بعضا ناراضي تيم مس باشد راي به برکناري قاسمپور مي‌دهند اما مديران باشگاه مس و قاسمپور نظر ديگري دارند و فعلا در فضاي تفاهم (حداقل در ظاهر) کار را پيش مي‌برند. اين مربي خوزستاني تا زماني که مس به جمع فانوس بدستان بازنگشته مي‌تواند اميدوار به ادامه حضور در کرمان باشد.


*حسين فرکي (فولاد خوزستان)

فرکي هم شرايطي مشابه قاسمپور دارد با اين تفاوت که فعلا مديران باشگاه فولاد خوزستان از گزينه مورد نظر خود حمايت مي‌کنند. فولادخوزستان در هفت هفته نخست ليگ برتر خوب نتيجه نگرفته و فعلا مقصر اصلي ناکامي اين تيم فرکي است. اين مربي باتجربه را مي‌توان در زمره مربياني قرار داد که نيمکت‌شان سست و لرزان است.


*مهدي تارتار (گهر دورود)

مشکل اين روزهاي تيم گهر دورود بيشتر مربوط مي‌شود به مسائل مالي و کمبود امکانات تا موارد فني. در مقطع زماني فعلي شايد کمتر مربي باشد که با اين شرايط در تيم گهر قبول مسئوليت کند. فعلا تارتار اين مسئوليت را پذيرفته و کارش را پيش مي‌برد، مگر اينکه تيمش به بن بست برسد يا اينکه شخصا تصميم به جدايي بگيرد.


*مانوئل خوزه (پرسپوليس)

پرسپوليس ضعيف‌ترين نتايج خود را کسب کرده و هر هفته به انتهاي جدول نزديک‎تر مي‌شود. در ناکامي و افت پرسپوليس نقش مانوئل ژوزه پررنگ است اما رويانيان همچنان از اين مربي حمايت مي‌کند! تا ماداميکه رويانيان از ژوزه پشتيباني مي‌کند و اين مربي پرتغالي تصميم به جدايي نگيرد، شاهد حضور او در جمع سرخپوشان خواهيم بود، مگر اينکه طي روزهاي آينده اتفاقي تازه رخ دهد.


*آلبرتو کاستا (صنعت نفت آبادان)

قعرنشيني طي هفت هفته اول، کسب ضعيف‌ترين نتايج ممکن، ارائه بازي‌هاي نه چندان دلچسب و ... علت اينکه تيم صنعت نفت آبادان به چنين وضعيتي دچار شده، چيست؟ ضعف آلبرتو کاستا؟ تدارک تيمي نه چندان قدرتمند در فصل نقل و انتقالات؟ و يا ... . تا به امروز مسئولان باشگاه آباداني روي ضعف کاستا به اتفاق نظر نرسيده‌اند که اگر رسيده بودند، راي به برکناري او مي‌دادند. شايد با تغييرات در رده مديريتي باشگاه صنعت نفت آبادان اتفاقاتي تازه در اين تيم رقم بخورد.


*رسول کربکندي (ذوب آهن اصفهان)

وضعيت رسول کربکندي از تمامي مربيان ليگ برتري فوتبال ايران بدتر است و شايد اگر اوضاع باشگاه ذوب آهن به نابساماني امروز نبود، او خيلي زودتر از اينها از سمت خود برکنار شده بود. استعفاي دسته جمعي اعضاي هيات مديره باشگاه ذوب آهن و تداوم نتايج ضعيف ذوب آهن شايد به قرباني شدن کربکندي بيانجامد، مگر اينکه ذوبي‌ها رويه‌اي تازه را در پيش بگيرند و از شکست دست بر دارند.

[레자]

به نام خدا

شایعه درگذشت عطاء الله بهمنش اسطوره گزارشگری ایران

عطاءالله بهمنش ـ نویسنده، روزنامه‌نگار، كارشناس مفسر، تاریخ‌شناس ورزشی و گزارشگر حرفه‌یی كشور ما ـ بی‌تردید ستاره‌ی است تابان در تاریخ ورزش ایران.

زاده‌ی 24 فروردین 1302 كرمانشاه، كه هم اینك غبار كهولت سن، گهگاه او را در بستر بیماری زمین‌گیر می‌كند. در سال‌هایی كه رادیو بزرگترین منبع رسانه‌یی برای پیگیری مسابقات ورزشی بود، با صدای جادویی و كلام شیرین خود كاری می‌كرد كه گویی شنوندگان و طرفداران ورزش، در ورزشگاه و یا سالن مسابقه حضور دارند و از نزدیك آن دیدار را تماشا می‌كنند.

هنوز خاطره‌ی دیدار دو تیم ملی فوتبال آلمان و مراكش در جام جهانی 1970 در ذهن و خاطر طرفداران دیروز ورزش باقی است. بهمنش كه گزارشگر این بازی بود، برای توصیف دروازه‌بان تیم ملی مراكش كه بارها از سقوط دروازه خود مقابل مهاجمان آلمانی جلوگیری كرده بود، گفت: “…این چنین به نظر میاد كه گُلر مراكش در دروازه را قفل كرده و كلیدش را انداخته رو پشت بوم كازابلانكا!!”

دفاع راست تیم فوتبال بانك ملی، با عطیه‌ای كه خداوند متعال به او عنایت كرده بود، در حالی با ذهن پویای خود برای ما و پدران ما از تاریخچه‌ی فوتبال و اطلاعات تخصصی این رشته، تحلیل‌ها و تفسیرهای زیبایی را داشت كه نه موتورهای جستجوگر اینترنتی وجود داشت و نه خبری از این همه منابع اطلاعاتی بود.

استاد بهمنش اولین گزارشگر تاریخ فوتبال ایران نیز هست. وی در كنار یكی دو تن از گزارشگران موفق آن دوران پای ثابت گزارش‌های فوتبال بود و بازی‌های مهم تیم ملی به او ‌سپرده می‌شد. او شجرنامه‌ی نه تنها فوتبالیست‌ها كه تمام ورزشكاران را داشت و به راحتی می‌توانست به شما بگوید پای “غفور‌‌ جهانی” برای اولین بار كی و كجا به توپ خورده است. لحظه‌ای كه پای “غفور جهانی” به توپ خورده شب بوده یا روز و یا …!

عطاءالله بهمنش

استاد بهمنش فقط در گزارشگری فوتبال ید طولایی نداشت؛ او در دنیای كشتی نیز یك پدیده‌ی شگفت‌انگیز بود و به اعتقاد بسیاری از كارشناسان هنوز هم كسی نتوانسته است جای او را بگیرد. گزارش‌های حیرت انگیز او در بخش كشتی‌های جام‌های جهانی و بازی‌های المپیك (هر كدام شش دوره و در طول نزدیك به 30 سال در پیش از انقلاب) و خصوصا گزارش كشتی‌های مرحوم “جهان پهلوان تختی” و یا “عبدالله موحد” را باید شنید تا اوج ظرافت، مهارت و هیجان را درك كرد. او آنچنان در كار خود خبره بود كه انگار یك مربی تمام عیار كشتی است و به نظر می‌رسید همچنان كه “استاد محمدرضا شجریان” تمامی 400‌ و اند ‌گوشه‌های موسیقی سنتی ایران را تك به تك می‌شناسد، عطالله بهمنش نیز 400 و اند كل فن و ضدفن و بدل‌های كشتی را تك به تك (و حتی فراتر از مربیان تیم ملی) می‌داند.

استاد بهمنش برخی از مسابقات مهم “محمدعلی كلی”، بوكسور پرآوازه امریكایی را نیز گزارش می‌كرد. این گزارش‌ها آنچنان اعجاب انگیز بود كه مردم را در زمستان‌های با دو متر برف وادار می‌كرد ساعت پنج صبح به قهوه‌خانه‌ و یا خانه‌هایی كه تلویزیون در آنها وجود داشت، بكشاند.

مردم ایران عاشق استاد بهمنش بودند، به طوری كه وقتی تلویزیون، مسابقه فوتبالی را با صدای گزارشگر دیگری پخش می‌كرد و بهمنش همزمان در رادیو آن مسابقه را به شكل مستقیم گزارش و تفسیر می‌كرد، مردم صدای تلویزیون را می‌بستند تا تصویر تلویزیون را با صدای بهمنش از رادیو ببینند.

او همچنان كه در گزارشگری رادیو و تلویزیون یك فرد خارق‌العاده بود، در حرفه‌ی روزنامه‌نگاری نیز یك فرد چیره‌دست به شمار می‌آمد. بهمنش نویسندگی را از دی ماه 1330 در مجله‌ی ورزشی “نیرو و راستی” كه توسط “منیر مهران” و “منوچهر مهران” منتشر می‌شد، شروع كرد و همكاری خود با آن نشریه را تا هنگام تعطیلی آن در سال 1337 ادامه داد.

بهمنش همچنین در سال‌های 1333 تا 1337 در نشریه “امید ایران” نیز می‌نوشت و پس از آن نیز از نویسندگان اصلی “هفته نامه كیهان ورزشی” به شمار می‌آمد و با نشریاتی همچون “روزنامه اطلاعات”، “گلبانگ”، “روزنامه ری” و تا همین اواسط دهه 80 شمسی با “ایران ورزشی” نیز همكاری داشت. از وی علاوه بر مقالات، گزارش‌ها و یادداشت‌های مختلف ورزشی، چندین كتاب ورزشی نیز به یادگار باقی مانده است.

در گوشه‌ای از كتاب فوتبال، نوشته استاد بهمنش آمده است: «فوتبال ما همچون نگارخانه‌ای است كه بر‌پاكنندگان آن تصویرهای زشت و زیبا را بر در و دیوار آن آویخته‌اند و تماشاگران پس از دور زدن و نگاهی سرسری، پی كار خود را می‌گیرند تا گشایش نگارخانه دیگر.»

این كتاب كه در سال 1361 به قلم استاد به نگارش درآمده است، افق بلند نگاه وی را نشان می‌دهد كه چگونه با نكته‌سنجی و ذكاوت بر مسائلی دست می‌گذارد كه امروز با نام “بداخلاقی” گریبان فوتبال ما را گرفته است. همچنین در جای دیگری از این كتاب آمده است: «اگر هنر بازی با توپ و انسانیت و ادب و نزاكت را از فوتبال بگیرم چه چیزی باقی می‌ماند؟ هیچی! لگذ زدن به توپ.»

استاد بهمنش كه از دید بسیاری از بزرگان ورزش ایران به تاریخ مصور ورزش نیز شهرت دارد، در خصوص نحوه‌ی آشنایی و راهیابی به حرفه‌ی گزارشگری و فعالیت در مطبوعات ورزشی (گفت‌وگو بر‌گرفته از كتاب روزنامه‌نگاری ایرانی) می‌گوید: «سال 1337 بدون استاد شروع كردم، اما قبل از آن در مطبوعات كار می‌كردم. زمانی كه در بانك ملی، هافبك راست بودم و با اصول و كلیات ورزش آشنایی داشتم هیچ وقت فكر نمی‌كردم روزی به خانواده بزرگ مطبوعات وارد شوم. مطبوعات قابل احترام است و در هر سطحی باشد،برای روشن شدن جامعه لازم است. مملكت بدون مطبوعات نمی‌شود؟! راستش را بخواهید اولین مطلبی كه من نوشتم در سال 1330 بود كه راجع به “جسی اونس” بود و در مجله “نیرو و راستی” چاپ شد.»

استاد بهمنش همچنین در خصوص راهیابی خود به رادیو می‌گوید: «من یك ضبط صوت “جلو‌سوی” ایتالیایی خریده بودم. 250 تومان. پول نداشتم، همه‌اش را بدهم، قسطی از دفتر مجله خریدم. الان هم نگهش داشته‌ام. یك روز كه كسی خانه نبود، در دوران رقابت كشتی بین “امامعلی حبیبی” و “جهانبخت توفیق”، من گزارش این كشتی را نوشتم تا به مطبوعات بدهم. اما گفتم ببینیم با این ضبط صوتم چطور می‌شود كار كرد. من كه استاد نداشتم. هر چه بود اگر چشمه زلال بود یا گل آلود، خودش بود. این را من گزارش كردم و بعد گوش دادم. دیدم بد نیست. فقط یك عیب دارد و آن هم این كه سروصدای محیط را ندارد. به كسی حرفی نزدم، یك روز ضبط صوتم را برداشتم و به ورزشگاه رفتم و گوشه‌ای از یك بازی را ضبط كردم. دستگاه میكس نداشتم. هر دوی اینها را گوش دادم و مقایسه كردم، دیدم كه گزارشم با صدا چگونه است. این را بردم سر كلاس درس. دبیر ما “معینیان” بود. بعضی از دوستانم به من خندیدند كه این كیسه مارگیری چیست كه با خودت آورده‌ای! اما من گوش ندادم و گزارشم را پخش كردم. دبیر گوش داد و گفت بعد از كلاس بیا دفتر. در دفتر به من گفت: هر كس به تو حرفی زد گوش نكن. همان كاری را كه خودت تشخیص داده‌ای انجام بده!

بعد همان دبیر باعث شد مرا برای اولین بار دعوت كردند كه بازی فوتبال بین ایران و هندوستان را به طور زنده گزارش كنم. من رفتم كنار چمن نشستم و گزارش كردم. وقتی به رادیو برگشتم از در كه رسیدم، هر كس به من رسید، گفت عالی بود، چقدر خوب بود! اما من از این كار احساس غرور نكردم.»

استاد بهمنش كه با استعداد ذاتی و تسلط بر ادبیات فارسی به عنوان نویسنده چیره دست مطبوعات توانسته بود در زمان خود به یك گزارشگر شش دانگ تبدیل شود نظرات جالبی نیز در خصوص كار یك گزارشگر دارد: «من نظر شخصی خودم را می‌دهم. یك گزارشگر رادیو و تلویزیون باید نویسنده چیره دست مطبوعات باشد. اگر ادبیات مملكتش و قضاوت مردم را دور بریزد و به آن اهمیت ندهد و از كنار مسائل فنی بدون توجه بگذرد، هیچ نمی‌ارزد!

گزارشگرهای ما خیلی زود پرش كرده‌اند. من راجع به این مساله صحبت نمی‌كنم، چون یك عده ناراحت می‌شوند، گزارشگر باید ذاتاً سریع باشد، اهل مطالعه باشد، حواسش به جهان باشد، دروغگو نباشد و البته سیاست هم داشته باشد.»

وی در بخشی دیگری از این گفت‌وگوی خود بر این نكته نیز تاكید می‌كند: «به عقیده‌ی من، گزارشگر باید بی‌طرف باشد. بی‌طرفی را خیلی‌ها نمی‌پسندند، می‌گویند درست نیست، آدم بی‌طرف به درد نمی‌خورد، اما من عقیده دارم كه میكروفون مال مردم است، حق مردم است و ما حق نداریم عقیده خودمان را به آنها بخورانیم. از نكته مثبت باید جانبداری كرد. خاطره‌ای برای شما تعریف كنم؛ غلامرضا تختی در فینال بازی‌های المپیك 1960 رم باخت. من كنار زمین بودم. كشتی شكل بخصوصی دارد. یك وقت ممكن است یك آدم ضعیف ولی كاردان بیاید و یك آدم قوی ر ا ببرد. تختی با “عصمت آتلی” كشتی گیر ترك قابل مقایسه نبود. این كشتی گیر قبلا به كشتی گیران دیگر ایران باخته بود. یك دست تختی به او می‌ارزید.

پاییز بود. هوا سرد بود. من گزارش كردم. این گزارش در بایگانی رادیو هست. تختی باخت. در باختش شكی نبود. بد باخت. خوب باختن هم شرط است. اگر از همه قوا و تجربه‌‌ام استفاده كنم و ببازم، از توشه خودم استفاده كرده‌ام و باخته‌ام. این ایرادی ندارد. تختی یك دفعه رفت زیر، نشد؛ دو دفعه زیر رفت،نشد. دیگر آقای حبیب بلور (مربی آن زمان تیم كشتی آزاد) باید می‌‌گفت زیر نرو! اما نتوانست اداره‌اش كند، باخت. من از این باخت اوقاتم تلخ شد، اما در گزارش دخالت ندادم. تختی هم خودش گیج بود. چطور می‌شود پنج به دو ببازد؟! گفتم، راهنمایی بسیار بد بود. من به این نتیجه می‌رسم كه وقتی مسابقه‌ای در جریان است، من به عنوان یك گزارشگر می‌توانم بی طرف …

نباید طرفداری كنی. باید حق را بگویی و حق هر كسی را بدهی؛ چه بازی گروهی باشد، چه تك به تك. انسانیت و واقعیت چیز دیگری است.»

از حق نباید گذشت. به زعم اكثر كارشناسان و گزارشگران ورزشی، نخ تسبیح ماندگاری استاد بهمنش همین انسانیت و صداقت اوست. استاد با كلمات ساده همه را مبهوت نوشته یا صدای خود می‌كرد، آنگونه كه پس از سالیان دراز هنوز آوای گرم و محكم او با آن واژه‌های منحصر به فرد در ذهن اكثر مردم ایران همچنان وجود دارد.

بسیاری از علاقمندان به ورزش هنوز یادشان هست كه “سعید فائقی” ـ معاون وقت سازمان تربیت بدنی و كارشناس ورزشی ـ‌ در یكی از برنامه‌های زنده تلویزیون در خصوص استاد بهمنش گفت: «من همیشه وقتی این واژه “چِغر” را از زبان استاد بهمنش می‌شنیدم، می‌توانستم به راحتی آن را لمس كنم، اما هرگز نتوانستم بفهمم این چغر یعنی چه!» (واژه چغر از ابداعات بهمنش در ورزش كشتی است، همچنان كه دكتر “كاووسی” واژه فیلم فارسی را در نقد فیلم ابداع كرد.)

عطاءالله بهمنش

عطاءالله بهمنش، هر چند در حال گذراندن روزهای 90 سالگی خود است، اما او همچنان فرهیخته و استوار، عاشق و دلسوز ورزش ایران است. مردی كه در حرفه‌ی گزارشگری هیچگاه گاف نداد و اسم بازیكنان را به اشتباه به زبان نمی‌آورد!

باید قبول كرد كه دیگر گزارشگر حرفه‌یی به مانند عطاءالله بهمنش در دستگاه عریض و طویل صدا و سیما بسیار اندك یافت می‌شود. و اینگونه است كه هر گاه بازی‌های ورزشی متمركز مثل بازی‌های آسیایی و یا المپیك شروع می‌شود، این زخم قدیمی از نو سرباز می‌كند. فقدان گزارشگر متخصص در بسیاری از رشته‌های ورزشی و استفاده از برخی افراد كه فن بیان خوبی ندارند، پدیده‌ای است كه به وضوح در دوره بازی‌های المپیك 2012 لندن از طرف برنامه‌های صدا و سیما دیده شد. اگر بگویم سرمایه تلویزیون در این بخش اندك و محدود است و در عمل پس از سالیان دراز هنوز نتوانسته‌ایم یك نفر به مانند بهمنش را برای چنین روزهای تربیت و آماده كنیم، سخنی به گزاف نگفته‌ایم.

به راستی چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟! نبود یك گزارشگر حرفه‌یی كه بتواند چندین رشته ورزشی را بدون گاف دادن گزارش كند، چرا برای ما به یك رویا تبدیل شده است. متأسفانه ما شاهدیم كه گزارشگرانی كه به صورت كاملا تخصصی یك رشته را دنبال می‌كنند نیز در گزارشات خود دارای مشكلات فنی فراوانی هستند.

با راه افتادن شبكه ورزشی كه به شكلی تخصصی برنامه‌های ورزشی را بررسی می‌كند، این نیاز مطمئنا بیش از پیش رخ نمایی خواهد كرد. در واقع اگر قرار باشد این شبكه به شكلی هدفمند و همه جانبه در وظایف خود موفق باشد، نیاز مبرمی به حضور گزارشگران ورزیده و كاربلد دارد.

مطمئناً حل این مشكل نیز با اعتماد به جوانان و پرورش آنها در یك مسیر درست می‌تواند ما را به مقصد مطلوب برساند.

فراموش نكنیم، همین جوانانی كه امروز در قامت گزارشگر فوتبال صاحب سبك هستند و به چهره‌های شناخته شده و محبوبی در سطح كشور تبدیل شده‌اند، از روی فراخوان‌هایی انتخاب شدند كه صدا و سیما سال‌ها پیش اقدام به انجام آن كرده بود.

عادل فردوسی‌پور، مجری برنامه تلویزیونی “نود” و گزارشگر فوتبال كه از نزدیك نیز شاهد رقابت‌های المپیك لندن بود و اخبار این رویداد جهانی را به كشور مخابره می كرد، در خصوص استاد بهمنش، می‌گوید: «آقای بهمنش استادی است كه پیش از آنكه افتخار تلمذ نزد ایشان را داشته باشم، از خصوصیات بارز كار ایشان بسیار شنیده بودم. از اینكه در راهی قدم برمی‌دارم كه زمانی استاد بهمنش در آن حضور داشته‌اند به خود افتخار می كنم.»

هنوز هم دیر نیست، فقط كافی است رهنمودهای استاد بهمنش را به كار ببندیم؛ «ما باید به جوانانمان بهاء بدهیم. آنها آینده ما هستند. برای ساختن جوانان، باید كوشید. ما باید با طرح و برنامه‌های صحیح جوانانمان را به سمت درست رهنمون كنیم. هنوز خیلی كارها هست كه می‌توان انجام داد و باید هم انجام بدهیم. این‌ها آینده مملكتند.»

[레자]

به نام خدا

جملات قصار فوتبالی ها/ فتح الله زاده: یه برنامه بذار بریم سونا، شنا کنیم!

«گاف های فوتبال»؛ این عنوان خود به خود می توانند مجذوب کننده باشد.



اشتباه کلامی رخ می دهد، حتی برای بزرگترین چهره های سیاسی یا ورزشی دنیا. در این گزارش تنها قرار است به برخی از گاف ها و جملات تاریخی فوتبال ایران اشاره شود.

به عنوان مثال اصطلاح «کل یوم» که یکی از معروفترین گاف های فوتبال ایران است، بی شک ماندگارترین هم بوده که استفاده دوباره آن در یک سریال طنز باعث شد تا گریزی به بخشی از گاف ها و جمله های به یاد ماندنی زده شود...


***
بعد از داربی رفت سال گذشته اینقدر ذوق زده بود که جملات قصار را پشت سر هم ردیف کند، اما بی شک جالب ترین جمله علی فتح الله زاده سرپرست موقت باشگاه استقلال این بود: «برد حق استقلال بود ولی پرسپولیس خیلی بهتر بازی کرد!» او هر چه نباشد، می تواند منبع جملات قصار باشد. فتح الله زاده که سال هاست در این فوتبال می رود و می آید، روزی به دوستش خبرنگارش گفت: «حاجی یه برنامه بذار بریم سونا شنا کنیم!» اما قطعا جالب ترین جمله او مربوط به همان هواداری است که در مرغوبکار به خودش آسیب رساند تا فتح الله زاده بگوید: «هوادار واقعی استقلال آن است که به «مرغوبه کار» رفت و خودش را با قمه جریحه دار کرد!» بی شک بلژیکی ها هم از همه کاره فعلی آبی ها دل پری دارند. او که در گذشته سفری به این کشور داشت بعد از بازگشت اصطلاح تاریخی «شهردار، شهر بلژیک» را به کار برد تا چند روزی اطرافیانش را سرگرم کند. یکی از آخرین اصطلاح های جالب علی فتح الله زاده هم در مجمع سالیانه فدراسیون فوتبال به کار رفت که خوراک رسانه ها شد. او که قصد داشت بگوید استقلال بازی فیر پلی را در مقابل صبا رعایت کرد، یک جابجایی مختصر در این اصطلاح صورت داد: «ما بازی فلر پی را رعایت کردیم!» .

جدال های لفظی او با فردوسی پور در برنامه های نود گذشته نیز پر از سوژه بود ، جایی که فتح الله زاده در جواب فردوسی پور که پرسید چرا بازیکنان برای باشگاه شما تعیین تکلیف می کنند پاسخ داد«مگر من از شما می پرسم عادل خان چرا موهایت را فرمژه کرده ای!» در یکی جالب ترین فتح ا... زاده در برنامه هفته گذشتنه 90 نیز ادای عادل فردوسی پور را هم در آورد تا نشان دهد په پتانسیلی دارد!


***

هر کس جز امیر قلعه نویی اصطلاح «کل یوم» را به زبان می آورد، اینقدر تاریخی نمی شد. ولی شاید جالبترین و ویژه ترین اشتباه تاریخی امیر قلعه نویی به خوش و بش با خواننده معروف در یک برنامه زنده تلویزیونی باشد. او که بعد از ورود به استودیو برنامه و قرار گرفتن مقابل دوربین قبل از صبحت های فوتبالی گفت: «اول از همه تشکر می کنم از آقا مجید(اخشابی) بابت این صدای خیلی خوبش.» دریغ از اینکه خواننده برنامه نه اخشابی است و نه آقا مجید! جریان 360 درجه، روز فیفا دی و هالی دی امیر قلعه نویی هم از اصطلاح های تاریخی قلعه نویی است. اما شاید مانور دادن او روی نام های خارجی، ویژه تر از تمام اینها باشد. او که روی قصد داشت فان بومل هافبک بایرن را مثال بزند، با صدای بلند گفت: «همین آقای بون فامل در مونیخ!» یا وقتی قصد داشت نام تیمو هیلدبراوون گلر تیم ملی آلمان را بگوید، با مکث طولانی گفت: «شما نیگا کن، همین آقای تیم...تیمو...تی
م و هیلدر گلر تیم ملی آلمان!»


***

همه تیم های لیگ برتر از شکست یا تعطیلات متضرر می شوند، اما استقلال از این بابت «متضرضر» می شود چون پرویز مظلومی سرمربی سابق آبی ها این را می گوید. او واژه جدیدی به فرهنگ فارسی اضافه کرده است!


***
عادل فردوسی پور که در پشت صحنه های برنامه 90 معمولا با تکه «چرا فردوسی پور می خند» معروف عوامل صحنه را می خنداند، قدم در راه علی پریون گذاشت تا در یکی از برنامه های زنده تلویزیونی بگوید: «آقای ملوان.» او که مقابل محمد احمدزاد مربی سابق این تیم نشسته بود، به جای «تیم ملوان» از «آقای ملوان» استفاده کرد تا خودش هم زیر خنده بزند.


***
فریدون زندی در ابتدای ورود به ایران، خوراک دوربین های تلویزونی بود. هنوز این جمله او مقابل دوربین تلویزونی در خاطر طرفداران هست: «من دیشب آمدم، خیلی خوش آمدم.» فریدون اصطلاح جالب دیگری هم دارد که معمولا در طول مصاحبه بارها آن را به کار می برد: «مربی به من گفت برو، من چی بکنم آخه؟» در اغلب اوقات فعل های او به فاعلش نمی خورد و کلا از مصاحبه هایش جمله جالب زیاد بیرون می آید. او روزی در پاسخ به سوال خبرنگاری چنین جمله ای را به کار برد: «من الان خواستی بیای، ولی رفتی!»


***
بعد از شکست استقلال در یکی از بازی های لیگ برتر صمد مرفاوی سرمربی استقلال با چهره برافروخته و گوش هایی که از آن دود بیرون می زند وارد اتاق کنفرانس می شود. او اینقدر عصبانی است که اسم بازیکنانش را گم می کند، وقتی می خواهد از علی علیزاده انتقاد کند با صدای بلند می گوید: «این یارو.....» مرفاوی نزدیک به یک دقیقه سکوت می کند و در نهایت نام علیزاده یادش می آید!


***
جریان قرعه کشی برنامه 90 هم برای خودش سوژه ای است. همیشه پیش از وارد شدن برنامه به فاز اصلی خود، در بین شماره ها قرعه کشی می شود تا برنده نظرسنجی هفته قبل 90 مشخص شود. معمولا کارشناسان داوری با گاف های خود در انتخاب اعداد در همان بخش خواب را از سر بیننده های تلویزیونی می پردانند. به عنوان مثال میرزا بیگی یکی از این کارشناسان اغلب اوقات عددی را انتخاب می کند که درست نیست. وقتی عادل فردوسی پور به او می گوید از عدد 5 تا 10 هزار یکی را انتخاب کنید یا دستپاچگی می گوید: «15 هزار!»


***
اغلب گاف ها در برنامه نود رقم خورده، جایی که اکبر میثاقیان هم یکی از بزرگترین سوتی های عمرش را داده. بی شک در آن دوشنبه به یادماندنی که بعدها تصاویر آن روی اینترنت قرار گرفت، عوامل برنامه تا صبح از دست سرمربی سابق ابومسلم می خندیدند!

***

تشنه و گرسنه افشین قطبی سرمربی سابق تیم ملی که برای خودش ماجرای جالبی است. در راستای تشنه بودن بازیکنان به پیراهن تیم ملی، واژه گرسنه هم به آن اضافه شد تا قطبی همچنان جزو خاص های فوتبال ایران باشد. او جمله بندی های خاص خود را دارد و گاها در تمرینات از کلماتی مانند crazy خطاب به خبرنگاران استفاده می کند. البته افشین قطبی خیلی زود متوجه می شود که این واژه در ایران باعث دلخوری می شود و در توجیه آن می گوید: «در خارج این حرف بدی نیست. من crazy هستم، شما crazy هستی. دیدید اصلا حرف بدی نیست!»


***
ناجی بداوی با تیم المپیک قهرمان پوسان شد، با تیم بزرگسالان به جام ملت ها رفت و در همین چند سال به تاریخ پیوست. از او روایت زیاد است. می گویند وقتی قصد داشت با فولاد قرارداد ببندد، حرکتی تاریخی انجام داد. سرپرست فولاد به او می گوید: «ما 12 میلیون به تو می دهیم.» اما بداوی پاسخ می دهد: «یک کلام، کمتر از 10 میلیون نمی گیرم.» سرپرست تاکید می کند: «خب ما 12 میلیون می دهیم.» اما بداوی دوباره اصرار می کند: «یک کلام 10 میلیون می گیرم!» حالا بیابید چرا؟ بداوی اصولا جملات و حرکات تاریخی زیاد دارد. می گویند در پوسان و جام ملت های آسیا (چین) او از نوع جدیدی آب سرد کن برای نوشیدن آب استفاده می کرده!


***
بعد از جام ملت های چین وقتی خبرنگاری با ستار زارع مدافع چپ آن روزهای تیم ملی تماس می گیرد تا از او بپرسد چرا در بازی نیمه نهایی با بازیکن چین درگیر شد، چنین جواب داد: «به من فحش خانوادگی داد و با او درگیر شدم.» چند سال گذشته اما هنوز آن خبرنگار با خودش کلنجار می رود که ستار زاره چطور زبان بازیکن چینی را فهمید؟


****
اصولا بازیکنان فولاد در دهه اخیر جملات تاریخی زیاد به زبان آورده. یک نقل تاریخی از میثم سلیمانی بازیکن سابق فولاد وجود دارد که بی بدیل است. در راه صعود تیم امید به المپیک آتن، ایران نتایج خوبی نگرفت و در روز آخر منتظر بود تا نتیجه دیدار دو تیم دیگر گروه مشخص شود تا شاید به المپیک برسد. اما دقیقا همان نتیجه ای رقم خورد که باعث حذف ایران شد. خبرنگاری ناراخت از این اتفاق با میثم سلیمانی بازیکن آن روزهای تیم امید تماس می گیرد و درباره این شکست می پرسد. سلیمانی در همین لحظه آن حرف تاریخی را به زبان می آورد: «داداش ناراحت نباش. ما که حذف نشدیم، هنوز شانس داریم. ایشالا صعود می کنیم!»


***
ابراهیم تقی پور که در استقلال بازی می کند با یکی از مهاجمان حریف درگیر می شود. او بعد از بازی سکوت می کند اما یک روز بعد سکوت را می شکند تا با عصبانیت بگوید: «این مهاجم حریف بازی پل اف را رعایت نکرد.» منظور او همان بازی فیرپلی بوده!


****
«باران در ورزشگاه، در حال وزیدن است!»، «حالا غلام حسین دین محمدی برادر بزرگتر رسول خطیبی وارد زمین میشه»، «کریم انصاری فرد با انصاری فردها هیچ نسبتی ندارد، مخصوصا با محمد حسین انصاری فرد!»، «الان اهالی میدان استقلال سر از پا نمی شناسند! »، «بدون شک الان مردم شهر چلسی!! خیلی خوشحال هستند.(شهر چلسی وجود ندارد)»، «میگن بارسا این بازیکنو می خواد، دیوید ویارو عرض می کنم(دو ماه بعد از عقد قراداد ویا با بارسا!)»، «حالا توپ در اختیار سبز قامتان زامبیا قرار دارد!»، « شاید در دنیا تنها به اندازه انگشتان یک دست بازیکنی باشه که موقعی که می خواد به توپ ضربه نزنه، بزنه یا موقعی که نمی خواد ضربه بزنه، بزنه!»، « واقعا عجیبه که در تهران ما هوا گرمه ولی در آفریقا هوا الان کمی سرده!»، «آفرین علیرضا محمد. آفرین . واقعا یک بار دیگه با صراحت می گم. آفرین علیرضا محمد»، «از 4 دقیقه وقت تلف شده یک دقیقه تلف شد!»، «حملات دو تیم ، حملاتی است که دروازه ها را بدجوری تهدید می کنه و هر دو تیم از گل زدن به مشکل برخوردند!» و... اینها تنها گوشه ای از گاف های بزرگ گزارشگر مشهور تلویزیون است که با گزارش بازی ایران و استرالیا، حماسی شد. حواد خیابانی که معمولا جملات خیلی جالبی در گزارش هایش به کار می برد، رقیب جدی کم دارد. او از گزارشگران دیگر به قدری پیشی گرفته که دست نیافتنی می نماید. حتی در روزیکه پیمان یوسفی می گوید: «وضعیت جدول در برق شیراز(به جای وضعیت برق شیراز در جدول) یا الان هواداران دارند همان آنگ معروف هوار هوار را می خوانند(در هنگام فریاد زدن نام هوار عراقی از سوی طرفداران پرسپولیس)» اشتباهات او اینقدر بزرگ نمی شود که گاف های خیابانی دهان به دهان می چرخد. از جملات ویژه گزارشگران بازی باید به مصاحبه تاریخی بهروان با عرب براقی اشاره کرد. در جریان بازی سپاهان و ذوب اهن در جام حذفی از یکی از داوران قدیمی کشور به نام عرب براقی تقدیر شد. پس از سوت پایان بازی عباس بهروان دوان دوان خودش را به او رساند و گفت : «بینندگان عزیز در خدمت زنده یاد عرب براقی هستیم!» یا دقایق پایانی بازی برزیل و هلند در مرحله نهایی جام جهانی 98 که داور به نشانه خطا سوت زد و بهرام شفیع گفت: «و این هم سوت پایان بازی!» برزیلی ها ضربه خطا را زدند و گزارشگر به امید اینکه داور خیلی زود خاتمه بازی را اعلام کند سکوت کرد یک دقیقه هم گذشت اما داور سوت نزد شفیع هم بدون آنکه خم به ابرو بیاورد سکوت را شکست و گفت:حالا رونالدو صاحب توپ میشه! شفیع یک شاهکار تاریخی هم در جام 90 به جای گذاشته بود. او بعد از گزنی سالواتوره اسکیلاچی برای تیم ملی ایتالیا گفت: «حالا اسکیلاچی ،اسکلاچی ،اشیلاچی، شیلاچی یا هر اسم دیگه ای داره من نمیدونم... به هر حال گل خودش را زد!»


****
اما بی شک فیروز کریمی یکی از استعدادهای طنز در ایران است. سرمربی سابق پاس، ابومسلم، راه آهن، استقلال اهواز، استقلال و... اینقدر جمله تاریخی دارد که کسی از شنیدن آنها سیر نشود. او زمان حضور در راه آهن بعد از یکی از شکست های تیمش مقابل خبرنگاری ایستاد و با جدیت گفت: «شما به نام بازیکنان ما نگاه کنید. اسم فوروارد ما افشین غنچه عراقی است. با چنین اسمی قبل از اینکه به زمین بیاییم سه بر صفر از حریف عقبیم!» او در سال های مربیگری در ابومسلم هم کم حرف تاریخی نزد: «زمانى که در شهاب زنجان بودم مهدى ثابتى در بازى اشتباه بچگانه اى کرد که به او گفتم برو خانه که داور اجازه خروج به او نداد و خودم وارد عمل شدم و با دوى ۱۰۰ متر به دنبال او رفتم که وى براى حفظ جانش از در دیگر استادیوم به داخل خیابان رفت. من هم که نمى خواستم جلوى این بازیکن کم بیاورم به دنبال او رفتم و تا آخر شب در تعقیب و گریز بودم که پس از چند ساعت بالاخره او توانست فرار کند. وقتى برگشتم استادیوم گفتند همه رفتند خوابیدند و تنها شما بیدارید. ساعت را که نگاه کردم دیدم ۳ صبح است.» او در انتقاد از چمن ورزشگاه تختی مشهد هم گفته بود: «آقاى پورحسن مد یرکل تربیت بدنى خراسان زحمات زیادى مى کشند تا ورزش درآمد زا باشد، ایشان براى درآمد زایى در زمین سوزن ته گرد مى کارند و با آبیارى آن ها در دراز مدت میخ طویله از زمین درو مى کنند، این واقعیت نشان مى دهد ایشان چقدر در مدیریت خود درآمدزا هستند چرا که هیچ کسى به فکر تولید میخ طویله از طریق کاشت سوزن ته گرد نیست.» کریمی در استقلال اهواز هم این رویه را ادامه داد و یک چنین جملاتی را به زبان آورد: «درست در دقیقه ۲۰ بازى استقلال اهواز با کشت و صنعت شوشتر بود که دیدم گوسفندى از کنار پایم به داخل زمین رفت، به فاصله یک دقیقه نزدیک به ۲۰۰ گوسفند داخل زمین بودند. ناظر فدراسیون در آستانه سکته بود که من تمام بازیکنانم را به صف کردم تا با حرکت انتحارى گوسفندان را به بیرون از چمن هدایت کنیم. گوسفندان خیلى زرنگ بودند و دست مرا خواندند که من سریع تغییر تاکتیک دادم تا موفق شدم آنها را از زمین بیرون کنم.»


****
علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال هم کم خوشحال نیست و جمله تاریخی زیاد می گوید. او که در جریان دعوای اساسی فدراسیون و دایی بر سر طلب سرمربی سابق ایران گفت: «از او نمی ترسم.» اخیرا در اظهار نظری بسیار خوشحال تاکید کرده: «اگر در فدراسیون فوتبال خوش بگذرد، برای دوره سوم هم رئیس می شوم!»


***
«الان شما نگاه کنید، استادیوم 150 درصد پر است.»، «اس ام اس ها را بسته، همش آقای عادل پور فردوس پوس اس ام اس ها را بسته.» و... این ها بخشی دیگر از جملات به یادماندنی فوتبال هستند که بی شک از خاطر کسی نمی رود

[레자]

به نام خدا
قلعه نویی: انتقاد می‌کنند تا عکس‌شان چاپ شود

سرمربی تیم فوتبال استقلال با بیان اینکه برخی از تیم ملی انتقاد می‌کنند تا عکس‌شان چاپ شود گفت: اگر هم قرار است انتقادی مطرح شود باید در جهت کمک به تیم ملی باشد نه اینکه طرف به فکر مطرح شدن خودش باشد.



امیر قلعه‌نویی در شرایطی استقلال را برای حضور در ادامه رقابت‌های لیگ برتر آماده می‌کند که هنوز مشکلات مالی این باشگاه پابرجاست و این یکی از دغدغه‌های آبی پوشان است. با این حال سرمربی استقلال امیدوار است که در آینده تیمش به شرایط مطلوب دست پیدا کند. قلعه نویی عصر شنبه در حاشیه تمرین استقلال با خبرنگاران گفتگو کرد:

استقلال سه بخش است

سرمربی تیم فوتبال استقلال در تشریح آخرین وضعیت این تیم گفت: تیم ما در این مدت سه بخش شده است. یک بخش شامل ملی پوشان می شود، یک بخش مصدومان و بخش سوم هم بازیکنانی هستند که در تمرینات شرکت می کنند. با این حال روندمان خوب است و تیم به سمت جلو حرکت می کند.

به آینده استقلال خوشبینم

قلعه نویی با بیان اینکه اصلی ترین مشکل این روزهای آبی پوشان مشکلات مالی و پرداخت نشدن به موقع مطالبات بازیکنان است در مورد آینده این تیم گفت: وقتی ما عملکرد تیم را آنالیز کردیم به این نتیجه رسیدیم که می توانیم در آینده شرایط مطلوبی پیدا کنیم. حالا هم به آینده استقلال بسیار خوش بین هستم. مطمئن باشید که ما روز به روز بهتر می شویم و به همان تیمی تبدیل خواهیم شد که هواداران می خواهند.

در کار مدیریت دخالت نمی‌کنم

وی در پاسخ به این پرسش که ظاهرا اعضای هیات مدیره جدید هم قولی برای حل مشکلات مالی استقلال نداده‌اند گفت: حیطه وظایف من در مسائل فنی است و نمی خواهم در کار مدیریت دخالت کنم. ولی اینطور کار کردن خیلی سخت است. فتح الله زاده هم دست تنهاست و نمی تواند یک تنه همه کار کند.

ظاهرا شانس من است!

امیر قلعه نویی با بیان اینکه فصل گذشته در همین موقع استقلال 3 تا 4 میلیارد تومان به بازیکنانش پرداخت کرده بود خاطرنشان کرد: ظاهرا شانس من است که هر جا می روم این مشکلات مالی وجود دارد. وقتی من را آوردند فکر کردم به خاطر توانایی های فنی ام است اما بعد متوجه شدم که چون پول ندارند مرا آورده اند! ما در حال حاضر بدترین شرایط را در استقلال تجربه می کنیم که قطعا روی کیفیت فنی تیم هم تاثیر خواهد گذاشت.

انتقاد باید به تیم ملی کمک کند

بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران با بیان اینکه دیدار برابر اردن را به طور کامل ندیده است در تحلیلش از آخرین وضعیت تیم ملی گفت: حتی اگر بپذیریم که تیم ملی مقابل اردن بد بازی کرده است بازهم نباید از این تیم بی مورد انتقاد کنیم. اگر هم قرار است کسی انتقاد کند باید در جهت کمک به تیم ملی باشد نه اینکه یکی بخواهد خودش را مطرح کند.

انتقاد می‌کنند تا عکس‌شان چاپ شود

امیر قلعه نویی به انتقاد از برخی اهالی فوتبال که بی مورد عملکرد تیم ملی را زیر سوال می برند پرداخت و گفت: متاسفانه این روزها برخی ها انتقاد می کنند تا عکس شان در روزنامه ها چاپ شود. آنها حرفی نمی زنند که به درد تیم ملی بخورد. بلکه حرفی می زنند که چیزی گفته باشند و عکس شان در روزنامه ها چاپ شود و مطرح شوند.

همه باید به تیم ملی کمک کنند

سرمربی تیم فوتبال استقلال که برخی بازیکنانش در اردوی تیم ملی هستند و تمریناتش را به طور کامل برگزار نمی کند خاطرنشان کرد: وظیفه همه ما این است که به تیم ملی کمک کنیم. مهم موفقیت تیم ملی است. درست است که مشکلات و نقایصی وجود دارد اما ما نباید نقایص و کمبودهایمان را بیندازیم گردن دیگران. الان همه باید از تیم ملی حمایت کنند تا موفق شود.

جریانی علیه بیک زاده در کار است

سرمربی تیم فوتبال استقلال حمله هایی که این روزها به عملکرد هاشم بیک زاده می شود گفت: می دانم که جریانی در کار است تا برای این بازیکن حاشیه درست کنند. یا اینکه می خواهند به استقلال و این بازیکن ضربه بزنند. وگرنه چه دلیلی دارد که از بهترین بازیکن ما در دیدار برابر پرسپولیس اینقدر انتقاد می کنند.

من سنتی هستم، چرا از کرش انتقاد می کنند؟

هافبک میانی پیشین تیم ملی فوتبال ایران در ادامه دفاع از هاشم بیک زاده گفت: از امیر قلعه نویی انتقاد می کنند که سنتی است، اما حالا که کرش بیک زاده را به تیم ملی دعوت کرده دیگر چرا از او انتقاد می کنند؟ مگر کرش هم سنتی است؟ این نشان می دهد که برخی ها قلم شان را فروخته اند و فقط به فکر انتقاد هستند و می خواهند تیم ما را به حاشیه ببرند.

امیدوارم مشکلات استقلال برطرف شود

امیر قلعه نویی با بیان اینکه استقلال در حال حاضر دو مشکل بزرگ دارد خاطرنشان کرد: ما باید سرعت تیمی مان را بالا ببریم. این مشکلی است که برای ما در شش هفته اول لیگ برتر وجود داشته و باید برطرفش کنیم. ضمن اینکه تعداد موقعیت هایی که برای گلزنی ایجاد می کنیم کم است که باید این مشکل را هم برای ادامه رقابتهای لیگ برتر برطرف کنیم.

[레자]

به نام خدا

بزن بزن سرمربی سابق پرسپولیس در داربی جنجالی!!(+تصاویر)

درگیری فیزیكی محمد نوازی و حمید استیلی در داربی جنجالی سال 1379

[RezaVilla7]

تائيد شدن سهميه 3 1درليگ قهرمانان آسيا

رئيس فدراسيون فوتبال از تائيد شدن سهميه ايران در ليگ قهرمانان آسيا خبر داد.
به نقل از سايت فدراسيون فوتبال، علي کفاشيان گفت: جلسه کميته مسابقات صبح امروز برگزار شد و مباحث مختلفي در اين جلسه مطرح شد. اعطاي سهميه 3 1 به باشگاه هاي ايران در ليگ قهرمانان آسيا تاييد شد و کميته مسابقات با توجه به همه معيارها و فاکتورها اين سهميه را به فوتبال ايران داده که فردا در جلسه کميته اجرايي تعداد سهميه هاي نهايي تصويب و به صورت رسمي اعلام خواهد شد. در حال حاضر هم جلسه کميته بازاريابيدر حال برگزاري است و مهدي محمد نبيدر آن حضور دارد.
کفاشيان ادامه داد: در جلسه کميته مسابقات تلاش کرديم سهميه هاي فوتبال ايران بيشتر شود اما مسئولان اين کميته به ما اعلام کردند بايد برخي از کشورها حذف شوند که چنين امکاني به وجود آيد. در ادامه جلسه هم درباره عملکرد ميزبانان رقابت هاي نوجوانان و جوانان آسيا در تهران و امارات بحث و بررسي صورتگرفت و همچنين مقررات برگزاري اين رقابت ها بازنگري شد. ضمن اينکه تغيير مقررات برگزاري رقابت ها و دادن سهميه ها و دستور العمل اجرايي مسابقات مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
رئيس فدراسيون فوتبال در پايان درباره بازه زماني و تقويم رقابت هاي ليگ قهرمانان و اينکه آيا براي تغيير زمان اين رقابت ها که در حال حاضر دو فصل را در برمي گيرد، گفت: اين مورد هم مطرح شد وقرار شد به همين منوال تا سال 2014 رقابت ها برگزار شود. بررسي هايي انجام شده که از سال 2015 رقابت ها در يک فصل شروع شود و به پايان برسد. به هر جهت هر تغييري باشد از سال 2015 وپس از تصويب در کميته هاي مرتبط و تصويب نهايي در کميته اجرايي به مرحله اجرا درخواهد آمد.

[علی2012]

روابط عمومی سازمان لیگ اعلام کرد با توجه به اعلام محمد رویانیان مدیرعامل محترم باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس مبنی بر واگذاری تبلیغات محیطی لیگ برتر به وی در قبال 100 میلیارد تومان، ضمن تشکر از ایشان خواهشمند است درخواست کتبی و رسمی خود را ظرف مدت یک هفته جهت طرح و تصویب در هیئت رئیسه سازمان لیگ به این سازمان ارسال فرمایند.
به گزارش فارس، محمد رویانیان در روزهای گذشته اعلام کرده بود حاضر است تبلیغات محیطی لیگ برتر را به ازای 100 میلیارد تومان در اختیار بگیرد.

[Reza29.4]

پس از پايان ليگ مشکلات مالي باشگاه استقلال به حدي بغرنج شد که در نهايت علي فتح الله زاده را مجبور به استعفا کرد اما پس از اين اتفاقات وزارت ورزش اعلام کرد که همه چيز را به اعضاي هيئت مديره سپرده است. به گزارش فارس،هيئت مديره استقلال و نجف نژاد که رياست اين هيئت را بر عهده دارد پس از جلسه با وزير موافقت او را براي پرداخت بودجه وزارت ورزش به باشگاه استقلال را گرفت و در نهايت وزارت ورزش بخشي از بودجه پيشنهادي خود را به اين باشگاه پرداخت کرد. اين بخش از بودجه باشگاه استقلال در راستاي حضور پرقدرت اين باشگاه در فصل نقل و انتقالات واريز شد. اين مسئله در حالي صورت گرفت که محمد عباسي فردا به کشور کره سفر خواهد کرد. با اين شرايط علي فتح الله زاده رسما به کار خود بازگشت.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خداییش تعداد بارهایی که فتح الله زاده استعفا داده و بعد ماندنی شد از عمر باشگاه استقلال زیادتر شده