Design & Developed BY Patira

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    آرسنال :::توپچي ها خارج از ميدان «مقالات آرسنالي»:::

    به نام خدا

    با توجه به بازيهاي خاص آرسنال

    در اين تاپيك مقالات حواشي باشگاه و بازيهاي آرسنال قرار ميگيرد

    اميد به آنكه آرسنال را بيش از پيش بشناسيد

    و از فوتبال زيباي آرسنال لذت ببريد


    -مقالات با ذكر منبع باشد
    (حتي مقالات ترجمه شده)
    -از قرار دادن اسپم خودداري فرماييد
    -بحث و تبادل نظر در راستاي مقالات باشد
    -در صورت تمايل از نوشته ها و پست هاي مفيد استقبال ميشود
    با تشكر






    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت

    ویرایش توسط GOLL : 03-27-2012 در ساعت 15:26

  2. 4 کاربر از پست مفید GOLL تشکر کرده اند .


  3. #2
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    پیش فرض توماس روسیچکی مهم تر از هر زمان دیگری برای آرسن ونگر؟

    توماس روسیچکی مهم تر از هر زمان دیگری برای آرسن ونگر؟


    "واین همان چیزی بود که هواداران ارسنال را برای این فصل امیدوار نگه میداشت،"وقتی 25 ساله بود در جام جهانی 2006 المان خوش درخشید،گلش به امریکا را بیاد بیاورید که از چه فاصله ای و به کجا زده شد،توماس روسیچکی یکی از بهترین شوت زنان پاسورهای ان جام بود،در واقع خیلی زود هواداران ارسنال و ونگر متقاعد شدند که بهترین جایگزین برای رابرت پیرسی است که به تازگی از ارسنال به سوی اسپانیا و ویارئال رخت بربسته بود!"موتزارت کوچک" که با پوشیدن پیراهن شماره 7پیرس قرار بود جانشین خوبی برای او باشد اما چه شده که حالا سه سال است که در جهنم بدشانسی به سر می برد؟ او که اینهمه بد بوده است و غیر قابل استفاده،18 ماه به عنوان بازیکن خوب و مفید برای ارسنال بازی کرد،در اولین فصل حضورش برای ارسنال بسیار عالی و مفید واقع شد،اولین گل اروپای خود را در برابر هامبورگ در مرحله گروهی بثمر رساند،گلهای مهم دیگری نیز به ثمر رساند از جمله دو گل بسیار حیاطی در برابر لیورپول در انفیلد و گلها دقایق پایانی برابر ویگان که باعث پیروزی 2-1 در خانه شد.با این حال اما خوشحالیهای بعداز گل روسیچکی که برگرفته از نژاداصیل اوست( یعنی بوسیدن نشان باشگاه ) در حال فراموشی است!

    او در فصل 2007-8 یکی از مهمترین بازیکنان ونگر بود،وقتی ارسنال تا مدت زیادی از فصل بالای جدول را در اختیار داشت درخط میانی یکی از بهترینها،یکی از خوبها لیگ برتر بود اما در ماه ژانویه در یکی از مسابقات جام حذفی دچار مصدومیتی عجیب شد بطوری که تمام بازیهای باقیمانده و فصل 2008-9 را از دست داد،او حتی در بازیهای یورو 2008 نیز به دلیل جراحی حضور نداشت.
    وقتی که او بازگشت،همه فکر میکردند که به یک رهبر و یک بازیکن ارشد در تیم تبدیل شود اما او دیگر ان بازیکن سابق نبود حتی گل زنیهایش را فراموش کرده بود ،در بهترین حالت او یک نیمکت نشین بود،یک گل در تمام فصل این یعنی ناامیدی تمام!روسیچکی هم وضعش مانند ادواردو شد،او هرگز ان بازیکن گذشته نیست و در سن 31 سالگی هرگز هم نخواهد شد! هرچند اشکار است روسیچکی قبلا پتانسیل خودرا در ارسنال نشان داده است و در این فصل که مهمترین فصل ارسنال نیز به نوعی به شمار میرود می تواند خود را به یک عنصر مهم و اصلی برای توپچیا نشان دهد. زمانی که ونگر سیستم 4-4-2 را استفاده میکرد،اورا در مرکز زمین بازی میداد و این در حالی بود که روسیچکی در تیم ملی در سمت چپ زمین بازی می کرد.اما وقتی ونگر به سیستم 4-3-3 روی اورد،دیگر نشانی از روسیچکی ثابت دیده نمیشد!

    در فصل گذشته وقتی فابرگاس مصدوم شد،روسیچکی بجای او به بازی گرفته میشد ، هرچند فرصت کمی برای بازی کردن داشت ولی در همین مدت کوتاه نیز خود را نشان داد و خیلی کم از او انتقاد شد. انچه به وضوح اشکار است این است که به هر بازیکنی میدان داده نشود نمیتواند خود را اثبات کند،ونگر متوجه این موضوع در تیم خود هست و به همین دلیل بازیکنان متفاوتی را در میانه میدان خود به بازی میگیرد بازیکنانی مثل رمسی/ارتتا/روسیچکی بازیکنانی هستند که این شرایط را دارند و بعضا در نقاط مختلفی بکار گرفته میشوند. درحالی که با بازگشت رمسی در یک زمان مناسب انتظار می رفت به تیم کمک کند اما مشخص شد که به کار زیاد احتیاج دارد تا به ان بازیکن مورد پسند تبدیل شود،بعلاوه ونگر باید به فکر بازیکن بهتری می بود یک overplay زیرا ارتتا و ویلشر قطعا نمیتوانند جایگزین فابرگاس شود،همانطور که او قدرت مانور در میانه میدان را داشت قدرت حفظ توپ و توپ پخش کنی ـش نیز بسیار خوب بود و در حملات هم بخوبی شرکت میکرد،شاید بشود روسیچکی را یک طرف و نزدیک به این خصوصیات گذاشت،بازیکنی با تکنیکی خوب که بازی با توپش هم ظریف و زیبا است.اما بقیه را هرگز!

    در بعضی بازیهای این فصل دیده ایم که او بعنوان هافبک تهاجمی خیلی پرتلاش و با شوق بازی میکند اما خونسردی مثال زدنیش گاهی باعث ناهنجاریهائی می شود . بعنوان مثال در بازی با ساندلند وقتی بازیکن حریف ضربه ایستگاهی را به طرف دروازه ارسنال شوت کرد،او حتی به پشت سرش هم نگاه نکرد که ایا توپ گل می شود یا نه و همینجور خونسرد به طرف میانه میدان حرکت کرد که باعث ناراحتی هواداران شده بود!
    به نظر می اید روسیچکی حس تعصبش نسبت به توپچیها را از دست داده است و انجا را خانه خود نمی داند،همچنین با این سن و سال و مصدومیتهائی که گریبانگیرش شده است،اعتماد به نفسش را هم از دست داده است .چرا که بعداز سه سال هنوز نتوانسته در ترکیب اصلی جائی برای خود دست وپا کند و در تمام فصل قبل فقط یک گل برای تیم لندنی به ثمر رساند.
    اینها همه عواملی بوده اند که در این سه سال توماس روسیچکی را از جایگاه اصلی تیم دور کرده است،شاید اگر ونگر فقط درچند بازی او را از ابتدا و بصورت منظم روانه میدان کند اعتماد به نفس خود را بازگرداند،کاری که ونگر هرگز انجام نداده است.شاید با یک نگاه به بازیکنان ارسنال فکر کنیم بازیکنان شوت زنی را در اختیار دارد اما در عمل اینگونه نیست،خلع یک شوت زن حرفه ای در فصل قبل اشکار بود همان خصوصیتی که روسیچکی دارد و می تواند بهانه خوبی باشد تا ارسن ونگر بیشتر و بهتر از او استفاده کند. اما نکته جالب درمورد او این است که هیچوقت نسبت به نیمکت نشینی اعتراضی نداشته است،روسیچکی شخصیت سربه زیری دارد حتی در زمین بازی هم یک بازیکن خجالتی است.
    همانگونه که هواداران و رزنامه نگاران کشورش هم به این مورد اشاره کرده اند که درداخل و خارج از زمین فردی مهربان و فروتن است،در واقع این یک واقعیت است نه تعریف، او انقدر در ارسنال با تجربه و پخته شده است که مشکلات و مباحث داخل باشگاه را به یرون و نبرد و ان را رسانه ای نکند چیزی که خیلی از بازیکنان این تیم رعایت نمیکنند،روسیچکی حتی در خریدهای جدید و جوان باشگاه نیز به عنوان یک ستاره با تجربه کمک میکن،خریدهائی که زیاد هم بکار این تیم نیامده است .باشگاه اسنال به عنوان معروفترین باشگاه بزرگترین شهر اروپا باید چاره ای بیندیشد و در تابستان جبران این خریدهای اشتباه را کند تا این جایگاه نابسامان هم جبران شود. ترکیب روسیچکی بازیکنی که این روزها سخت تلاش میکند با چندجوان باکیفیت می تواند راه را برای ارسنال در این فصل هموار کند،کاری که حداقل تا اینجای فصل رخ نداده است و هواداران منتظر تابستان هستند.کافی است منطق و فکر خود را بکار بگیرید تا حضور و نیاز ارسنال به روسیچکی را درک کنید،بازی ارسنال ساندرلند را بیاد بیاورید که با حضورش در زمین بازی باعث پیروزی مهمی شد که با پنج پله ارتقا در جدول همراه بود. اما کسی این را ندید و همه او را بخاطر لبخندش سرزنش کردند. هواداران ارسنال همیشه به این فکر می کردند که در این قصل ممکن است روسیچکی به همان بازیکن سالهای گذشته تبدیل شود، همان روسیچکی سال 2006-7 چیزی که با رفتن سسک فابرگاس حالا ارزوی انهاست اما کسی چه می داند شاید این اتفاق رخ دهد،شاید با اندکی صبر شاهد یک اتفاق عجیب و غریب باشید.

    شاید در بازی با میلان و در شب کم فروغ معدود ستارگان آرسنال که با درخشش مثال زدنی ستارگان میلان مواجه شده بودن اگر با توجه بیشتر و موشکافانه تر به این مسابقه توجه کنیم متوجه خواهیم شد روسیچکی نسبت به مسابقات اخیر کاملا متفاوت بازی میکرد و برقی از تلاش و امید در چشمانش موج میزد ولی تلاش ها و انگیزه های او در لابه لای بی انگیزگی و ناامیدی دیگر بازیکنان آرسنال محو شده بود.این گذشت تا به مسابقه حساس و پر استرس با تاتنهام رسیدیم و شاید مصدومیت رمسی یک توفیق اجباری برای ما بود تا توماس بتواند در آخرین فرصت هایش بعد از مسابقه با میلان یک بار دیگر انگیزه ها و تجاربش را در اختیار آرسنال بگذارد.مسابقه در حال شروع شدن بود و ورزشگاه سرشار از شور و هیجان که شاید این به همه هواداران آرسنال یک حس خاص و یا در مفهوم بهتر یک حس نوستالوژیک میداد و ما را به خاطرات خوش گذشته میبرد که تاتنهامی های همیشه معمولی و ساکت که الان ادعای برتری و پادشاهی لندن را دارند روزی در مقابل هنرنمایی های ستارگان آرسنال تحقیر میشدن و ما تنها امید و آرزویمان برای این فصل تحقیر این رقیب و دشمن سنتی در این مسابقه بود.وقتی از همان ابتدا با فستیوال اشتباهات بازیکنان خودی از حریف عقب افتادیم موجی از نگرانی در همه ما به وجود آمد و با گل دوم تاتنهام شاید خیلی از ما شکست را قبول کردیم اما قطعا این ناشی از احساسات و بی تجربگی ما بود که حتی در بسیاری از موارد این را در بازیکنان جوان خود نیز شاهد هستیم ولی با حضور دو مهره با تجربه در وسط زمین و همچنین یک مهاجم خلاق در نوک حمله تیم , این نگرانی خیلی زود و در همان نیمه اول از وجود ما خارج شد و در این بین بار دیگر خلاقیت و تجربه روسچکی را شاهد بودیم.و قطعا رویایی ترین لحظه این مسابقه دقیقه 51 بود که توماس با همکاری سانیا گلی زد که ما را به خاطرات گذشته و همکاری پیرس و اشلی کول انداخت؛ این همان لحظه رویایی بود و ما دیگر باور کردیم که توماس هنوز هم میتواند به ما کمک کند و این موجی از امیدواری را در وجود هوادارن آرسنال به وجود آورد.بالاخره آرسنال موفق شد با درخشش توماس رسیچکی که خیلی برای دوران اوجش دل تنگ بودیم رقیب سنتی ما را تحقیر کند.

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]: [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت


  4. 4 کاربر از پست مفید GOLL تشکر کرده اند .


  5. #3
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    پیش فرض آرتتا ، ستاره نا محسوس!


    میکل آرتتا


    میکل آرتتا آماتریین ، متولد 26 مارچ 1982در محله گیپوز کوآ در شهر سن سباستین از توابع ایالت باسک اسپانیا . از کودکی عاشق فوتبال بود و در همان سال های ابتدایی که معنی و مفهوم توپ و چمن را فهمید به باشگاه محلی آنتیگوکو ، که در نزدیکی محل سکونت شان بود رفت و عضو آن تیم شد . در آنجا بود که با صمیمی ترین دوست امروز و رفیق سال های کودکی اش ، یعنی ژابی آلونسو آشنا شد . هر هفته با ژابی در تیمی که عضویت داشتند مسابقه می دادند و در اوقات بیکاری باز هم در ساحل سن سباستین ، این میکل و ژابی بودند که روی ماسه های طلایی به دنبال توپ می دویدند و در سرشان رویای بازی در تیم رئال سوسیداد ، تیم محبوب دوران کودکی ، را می پروراندند . اما تقدیر ، سرنوشت دیگری برای آنها در نظر گرفته بود ، سرنوشتی که هرگز نتوانند در یک تیم حرفه ای در کنار هم بازی کنند . وقتی پانزده ساله شد به تیم دوم بارسلونا ملحق شد این در حالی بود که آلونسو بالاخره به سوسیداد رفت . وقتی میکل نتوانست در تیم اول باشگاه جایگاهی برای خود دست و پا کند ، نهایتا در سال 2000 بود که به پاریس سنت ژرمن قرض داده شد و اینگونه بود که دریچه فوتبال حرفه ای به روی او باز شد . آرتتا مجموعا 45 بازی برای بارسلونا انجام داد و موفق به ثمر رساندن 3 گل برای آبی و اناری ها شد .

    پاریس سنت ژرمن ، آغاز راه


    تیم پاریسی سکوی پرتاب میکل به دنیای حرفه ای فوتبال بود ، او تا آن زمان 30 بازی ملی برای تیم های پایه ای اسپانیا انجام داده بود و 5 گل نیز به ثمر رسانده بود . طی دو سال حضور به صورت قرضی برای ژرمن ها 31 بار به میدان رفت اما به دلیل اینکه عقب تر از جایی که دوست داشت بازی کند ، از او بازی گرفته می شد تنها 2 بار موفق به گشودن دروازه حریفان شد .


    گلاسکو رنجرز ، رهبری در اوج جوانی



    در سال 2002 ، در سن 21 سالگی به عنوان بازیکن آزاد به تیم گلاسکو رنجرز اسکاتلند پیوست ، در این زمان عضو تیم زیر 21 ساله های اسپانیا هم بود و در 12 بازی ، 2 گل ملی هم به ثمر رساند . اوج افتخار برای او در سال 2003 بود که با رنجرز توانستند رقیب سنتی خود یعنی سلتیک را در هر سه جام معتبر این کشور شکست بدهند و هم لیگ برتر ، جام حذفی و جام اتحادیه را برای آبی ها کسب نمایند . جوان اسپانیایی به زودی تبدیل به رهبر تیمش شد و نزد هواداران محبوب ترین بازیکن گلاسکو لقب گرفت . آرتتا دو سال رویایی را با این تیم اسکاتلندی سپری نمود و مجموعا در 50 بازی 12 بار برای آنها گلزنی نمود ، اما آرزوی دوران کودکی او را به سرزمین مادری باز گرداند.

    رئال سوسیداد ، تحقق یک رویا


    سال 2004 ، تمام هماهنگی ها انجام شده بود ، حتی تلفنی با آلونسو صحبت کرده بود ، وقتی قرارداد 5.2 میلیون دلاری اش را با تیم محبوبش ثبت کرد تا بتواند در کنار دوستش در سوسیداد بازی کنند ، به ناگاه خبر رسید که آلونسو با لیورپول به توافق رسیده و به زودی به این تیم ملحق خواهد شد . رویای بازی در رئال محقق شده بود اما بدون آلونسو . فصل فوق العاده ای برایش نبود ، 15 بازی و تنها یک گل ، تنها دست آورد حضور در سوسیداد رسیدن به آرزوی دوران کودکی بود .

    اورتون ، مدیون آرتتا


    در پنجره نقل و انتقالات ژانویه در سال 2005 ، این دیوید مویس بود که تشخیص داد آرتتا بهترین گزینه برای جانشینی هافبک کهنه کار سوئدی ، توماس گراوسن است . آرتتا به تیم دوم بندر لیورپول ، یعنی اورتون پیوست که دست بر قضا به جای بازی کردن در کنار دوست صمیمی اش این بار رو در روی او قرار می گرفت . هرچند در لیورپول هم دوستی این دو بازیکن پا برجا بود و حتی همسایه هم بودند که برای هواداران اصلا قابل هضم نبود ! آرتتا قرارداد 5 ساله ای را با آبی پوشان لیورپولی به امضا رساند و در رسیدن اورتون به مرحله پلی آف لیگ قهرمانان اروپا نقش بسزایی ایفا نمود ، هرچند آنها در مرحله آخر نتوانستند جواز حضور در این رقابت ها را بدست بیاورند . اولین بار در پیروزی چهار بر صفر در مقابل کریستال پالاس برای تیمش موفق به گلزنی شد .


    فصل 2005 – 2006 هر دو عنوان بهترین بازیکن از نگاه هواداران و بازیکن منتخب بازیکنان را به خود اختصاص داد و این فرم عالی را تا سال 2007 حفظ نمود . برای دعوت به تیم ملی اسپانیا لحظه شماری می نمود اما گویا دیده نمی شد و ستاره ای به نام آرتتا وجود خارجی نداشت . 35 بازی در این فصل و انتخاب به عنوان بهترین بازیکن میدان در اکثر مسابقاتی که بازی کرده بود و زدن 9 گل ، موجب شد برای دومین سال پیاپی عنوان بهترین بازیکن فصل را از آن خود نماید . همچنین کاربران اسکای او را به عنوان بهترین هافبک سال جزیره معرفی نمودند و جایزه پی اف ای را نیز با اندکی اختلاف به کریستین رونالدو واگذار نمود . خلاقیت او بخش اساسی برنامه های هجومی اورتون را تشکیل می داد اما افتخار آفرینی های او به همین جا ختم نشد . در فصل 2007 – 2008 به عنوان بهترین بازیکن نورث وست معرفی شد و به عنوان تنها بازیکن تاریخ باشگاه اورتون ، در ژانویه 2008 ، جایزه اکو را که به بهترین چهره ورزشی شهر لیورپول اهدا می شود را بدست آورد .


    در نیمه دوم فصل دچار آسیب دیدگی از ناحیه شکم شد که مجبور شد برای مداوا جراحی را انتخاب نماید . بازگشت خود را به میادین ، در فصل 2008 -2009 با یک ضربه آزاد استثنایی در مقابل بلکبرن جشن گرفت و برای اولین بار بازوبند کاپیتانی اورتون را در دیدار برابر نیوکاسل به بازو بست ، دیداری که در آن یک ضربه پنالتی را نیز به گل تبدیل نمود . اما ماه فوریه و بازی در برابر نیوکاسل ، تلخ ترین اتفاق را در دوران حرفه ای ورزشی او رقم زد . در حالی که برای اولین بار برای بازی به تیم ملی اسپانیا دعوت شده بود ، با آسیب دیدگی لیگامنت زانو ، بر روی برانکارد استادیوم را ترک کرد . این مصدومیت شدید موجب شد باقی فصل ، همچنین پنج ماه اول فصل 2009 -2010 را نیز از دست بدهد .


    در ماه اوت 2010 اخباری مبنی بر اعلام علاقه سرمربی وقت تیم ملی انگلستان مبنی بر دعوت از او برای بازی برای سه شیر ها روی تلکس خبرگذاری ها مخابره شد ، اما به سرعت معلوم شد به خاطر قوانین و موارد مطروحه در اساسنامه فیفا ، صرف گرفتن گذرنامه انگلیسی او نمی تواند برای تیم ملی انگلستان به میدان برود . او از مصدومیت رهایی یافته بود و در آگوست 2010 ، قراردادش را برای 5 سال دیگر با اورتون تمدید نمود . او در این باره گفت : " من اکنون 29 ساله هستم و هرگز چنین شانسی نصیب من نخواهد شد ، می خواهم برای اورتون بهترین باشم . " او مجموعا در 174 بازی که برای اورتون به میدان رفت موفق به ثمر رساندن 27 گل برای تیمش شد . یقینا آرتتا در این زمان نمی دانست که روزی به جمع توپچی های لندن خواهد پیوست . بی تردید اورتون بخش اعظمی از موفقیت های سال های اخیر خود را مدیون ستاره اسپانیایی اش ، میکل آرتتا می باشد . بازیکنی که هیچ گاه در رده ملی به چیزی که استحقاقش را داشت نرسید ، اما هرگز نا امید نشده است . میکل در نوامبر 2011 در این خصوص گفت : " این یکی از بزرگ ترین هدف های من است و هرگز برای رسیدن به آن دست از تلاش بر نخواهم داشت . زیرا واقعا دوست دارم به نمایندگی از کشورم در زمین مسابقه حاضر شوم. "

    آرسنال ، اوج پختگی


    31 اوت 2011 در آخرین ساعات نقل و انتقالات لیگ برتر ، میکل آرتتا در ازای 10 میلیون پاوند و طی یک قرارداد 4 ساله به جمع توپچی های شمال لندن ملحق شد . آرتتا اولین بازی خود را در دهم سپتامبر در برد یک بر صفر مقابل سوانسی سیتی برای آرسنال انجام داد موفق شد در ایوود پارک اولین گل خود را برای آنها به ثمر برساند ، هرچند نتیجه در پایان چهار بر سه به نفع بلکبرن رقم خورد .


    ری پارلور ، هافبک اسبق آرسنال درباره آرتتا می گوید : " او همان بازیکنی است که آرسنال بدان نیاز داشت . او کسی است که ویلشر و رمزی می توانند در کنار او پیشرفت کنند . "


    آرتتا اکنون در اوج پختگی و تکامل قرار دارد ، او بازیکنی است با ضریب هوشی بالا ، که کمتر دیده شده توپ را بدون علت نزد خود نگه دارد . معمولا سر بالا بازی می کند و سعی می کند بهترین تصمیمات را در لحظه بگیرد . با اضافه شدن میکل آرتتا به خط میانی توپچی ها ، با وجودی که جک ویلشر ، ستاره انگلیسی آنها هنوز مصدوم است وزن تیمی آنها در این قسمت از میدان بالا رفته است . او با کوله باری از تجربه هم اکنون به عنوان یک هافبک دفاعی تمام عیار در خدمت تیم خود می باشد . ستاره همچنان می درخشد اما طبق سرنوشتی که از ابتدا برایش رقم خورده بود دیده نمی شود . آرتتا در این فصل 22 بار برای آرسنال در لیگ برتر ، به میدان رفته که در اکثر موارد جزو مهره های شاخص آنها بوده است . وی طی این مدت کوتاه حضور موفق به ثمر رساندن 8 گل نیز گردیده است . در حالی که بودن او در تیم کمتر به چشم می آید اما هر بار نبودش در میانه میدان کاملا حس شده است .


    آرسن ونگر در مورد آرتتا گفته است : " او بازیکن مهمی برای ما است ، بازی او ترکیبی از بازی سانگ ، رمزی و روسیچکی است . هر گاه به توپ نیاز داشته باشیم او آن را برای ما بدست می آورد ، او باعث ثبات خط میانی ما شده است . متاسفانه اومثل رایان گیگز است ، این یک بدشانسی بزرگ است که در کشوری به دنیا بیایید که بهترین هافبک های جهان را در اختیار دارد . اگر او انگلیسی بود تا به حال بازی های زیادی برای تیم ملی انجام داده بود . "


    آرتتا موفق به بستن بازوبند کاپیتانی آرسنال در این مدت اندک نیز شده است ، در دیدار مقابل لیدز یونایتد در چهارچوب مسابقات جام حذفی که با گلزنی اسطوره ، تیری آنری ، تبدیل به یک شب رویایی برای توپچی ها شد ، این آرتتا بود که رهبری میانه میدان را عهده دار بود . اما آمار نیز خود گویای همه مسائل در مورد این بازیکن اسپانیایی است . میکل آرتتا با دادن 1771 پاس که 90% آنها صحیح بوده ، تا به امروز ، به عنوان بهترین پاسور جزیزه شناخته می شود ، وی همچنین رتبه چهارم بهترین هافبک های جزیره را در اختیار دارد . میکل آرتتا اکنون در 29 سالگی و در اوج دوران بازیگری قراردارد ، او جزو کلیدی ترین مهره های حال حاضر آرسنال است . ستاره اسپانیای همچنان در حال درخشش است ، اما بصورت نا محسوس !



    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]به قلم سعید میلانی
    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت

    ویرایش توسط GOLL : 03-27-2012 در ساعت 15:40

  6. 3 کاربر از پست مفید GOLL تشکر کرده اند .


  7. #4
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    پیش فرض رقص معماهای آرسنال

    رقص معماهای آرسنال - قسمت اول


    شمال لندن پس از بازگشت خاطره انگیز و بارقه دار و بریدن سر تاتنهام هاتسپر قرمز باقی ماند. این عملکرد به هواداران آرسنال که مدت زیادی است آزرده خاطر هستند امید داد. آرسنال فصل بسیار سختی را تا به ایجای کار سپری کرده است و در بسیاری از موقعیت ها گلوله ی توپچی ها عمل نکرده است و اسلحه ی آن ها گیر کرده است.
    بازی های زیادی باقی مانده است اما پیروزی مقابل همسایه ی رقیب موجب شد آرسنال به جمع 4 تیم بالای جدول بازگردد و امید داشته باشد رکورد فوق العاده 14 حضور پیاپی در لیگ قهرمانان اروپا را بتواند همچنان حفظ کرده و ارتقا بخشد. اگر چه با توجه به نیاز به یک معجزه برای بازگرداندن نتیجه بازی مقابل میلان آن ها هفتمین سال بدون جام خود را سپری خواهند کرد که یک نتیجه ضعیف برای باشگاهی با منابع آرسنال است.
    اگر چه نشانه هایی از امید در این تیم دیده می شود اما این صحبت که در مجموع این فصل یکی از بدترین فصول آرسنال در سال های اخیر بوده است ناعادلانه نیست. حذف در جام اتحادیه توسط منچسترسیتی و (مطلبی که هضم آن دشوارتر است) حذف در جام حذفی مقابل ساندرلند و فاصله 17 امتیازی با تیم صدرنشین لیگ برتر و فاصله 7 امتیازی مقابل اسپرز در کنار نتیجه ضعیف مقابل میلان بر این ادعا صحه می گذارد.
    "کنترل زمین توسط سرگرد توماس"
    پیش از این توپچی ها هشت شکست را در لیگ برتر تجربه کرده اند، که دردناک ترین آن ها شکست 8-2 مقابل منچستریونایتد بود اما مقابل تیم های ضعیف تری مانند بلکبرن روورز، فولهام و وسانسی نیز تن به شکست دادند. عدم ثبات دیوانه کننده بوده است زیرا بارها آن ها پتانسیل خود را نشان دادند که قابل ذکرترین آن ها پیروزی خیره کننده 5-3 در استمفوردبریج و پیروزی 7-1 خانگی مقابل بلکبرن روورز در بازی برگشت بوده است.

    بسیای از تقصیرها در این بین می تواند به فعالیت آرسنال در فصل نقل و انتقالات تابستانی بازگردانده شود که آن ها دو تن از بهترین بازیکنان خود سسک فابرگاس و مسیر نصری را از دست دادند و استعدادهای درجه دومی را جانشین آن ها کردند. این مشکل با بحث های طولانی در مورد این انتقال ها تشدید یافت و در روز پایانی نقل و انتفالات چند خرید از نوع خریدهای معمول سوپرمارکتی در فوتبال انجام شد که به استراتژی منسجم آرسنال ترجیح داده می شود.

    با این که امثال میکل آرتتا، یوسی بنایون، پر مرته ساکر، جروینیو و آندره سانتوس همگی لحظات خاصی برای خود رقم زده اند اما هیچ یک از خریدهای جدید از آن نوعی نبودند که آرسنال را به سطح بالاتری برسانند. استثنای احتمالی در این بین الکس اوکسلید چمبرلین بود که بازیکن آینده محسوب می شود. مطمئناً آن ها فشار خود برای حرید امثال ماریو گوتزه، ادن هازارد یا خوان ماتا که همگی به عنوان خریدهای احتمالی نام برده می شدند، بالا نبردند.
    " پول موجود در حساب "
    حتی آرسن ونگر تأیید کرد که این تابستان بدترین دوران مربیگری او بوده است زیرا برنامه های او با درخواست بازیکنانی که تازه به سطح بلوغ رسیده بودند و خواستار ترک باشگاه بودند به طرز بدی تحت تأثیر قرار گرفت. همچنین او با مصدومیت جک ویلشر، توماس ورمالن، آبو دیابی و کایرن گیبز - که دو نفر آخر اگر مصدوم نباشند جای تعجب است - مجبور شد در دقایق پایانی دست به خرید بزند تا خلأ آن ها را پر کند.

    علیرغم این خریدها آرسنال باز هم در نقل و انتقالات درآمد کسب کرد و اوضاع مالی خود را تقویت کرد. امری که هضم آن برای بسیاری هواداران دشوار است. آن ها می بینند که تیم ضعیف تر می شود اما اوضاع مالی هچنان تقویت می شود. بدتر از این تکذیب مدیریت اجرایی از وقوع این رخداد بود و ایوان گازیدیس مدیر اجرایی آرسنال ادعا کرد منچسترسیتی دوست دارد در جایگاه آرسنال باشد. این اظهار نظر در آن مقطع به نظر احمقانه می آمد اما گازیدیس تنها چند روز بعد عکس ادعای خود را در بازی مقابل میلان و ساندرلند مشاهده کرد.
    روند کسب درآمدهای موقت و پاره وقت آرسنال
    هنگامی که باشگاه با افتخار اعلام کرده است که 49.5 میلیون پوند سود در سود موقت خود (سود شش ماه قبل از 30 نوامبر 2011) داشته است ابروها بالاتر نیز رفت و موجب تعجب بیشتر شد، چا که این رقم 55.6 میلیون پوند بهتر از ضرر 6.1 میلیون پوندی گزارش شده سال پیش بود. چرا که تمامی شاخص های درآمد آرسنال به طور مؤثری به دلیل فروش بازیکنان این تیم رشد کرده بودند. رقم فروش بازیکنان از 4 میلیون پوند گزارش شده در نوامبر 2010 به 63 میلیون پوند در نوامبر 2011 رسیده بود و رشدی 59 میلیون پوندی داشت (عمده این درآمد بر اثر فروش فابرگاس، نصری و گائل کلیچی بود).

    همچنین گردش مالی حاصل از فعالیت های فوتبالی باشگاه نیز رشد تأثیرگذار 16% داشته است و از 98 میلیون پوند به 114 میلیون پوند رسیده است که رشدی 16 میلیون پوندی را نشان می دهد. این رشد با افزایش تعداد بازیکنان و افزایش تعداد بازیکنان حقوق بگیر بالای 8 میلیون پوند و البته کم شدن مقدار حقوق بازیکنان فروخته شده و استهلاک سرمایه 7 میلیون پوندی روی داده است.

    همان طور که انتظار می رفت تأخیر در کسب در آمد یکی از خواص تجارت است و درآمدهای حاصله از فعالیت های تجاری باشگاه از 19 میلیون پوند به 3 میلیون پوند کاهش یافته است. البته کاهش سود خالص در این قسمت بسیار کمتر بوده است و از 3.3 میلیون پوند به 0.6 میلیون پوند کاهش یافته است.

    لازم به ذکر است که بسیاری از رشد درآمدها وابسته به زمان است مثلاً رشد درآمدهای بلیط فروشی و سایر فعالیت های آرسنال در روز مسابقه (match day) به دلیل چهار بازی خانگی بیشتری است که در این مقطع زمانی (6 ماه قبل از نوامبر 2011) بیشتر از مقطع زمانی مشابه سال قبل (6 ماه قبل از نوامبر 2010) انجام داده اند. با فرض صعود میلان در لیگ قهرمانان اروپا آنگاه تفاوت تعداد بازی ها در کل سال تنها یک مسابقه خواهد بود. علاوه بر این تمامی فعالیت های اقتصادی یک باشگاه فوتبال فازبندی نمی شود. بنابراین نتایج 6 ماهه می تواند کمی گمراه کننده باشد. به همین دلیل بررسی های بیشتر منوط به انتشار فعالیت های سالانه است که ببینیم چه اتفاقاتی در آرسنال رخ داده است.
    "روند کسب درآمد کلی باشگاه آرسنال"
    آنچه ما می توانیم بگوئیم این است که این نتیجه ی 6 ماهه ی بسیار عالی که رکوردی در موفقیت مالی تلقی می شود موجب غبطه ی سایر باشگاه ها و مدیرانشان می شود. سود سالیانه قبل از پرداخت مالیات از رقم خیره کننده 26 میلیون پوند در سال 2010 به 15 میلیون پوند در سال 2011 کاهش یافته بود که البته این رقم نیز برای یک باشگاه فوتبال رقم تأثیرگذاری است. کارشاناسان آرسنالی با دو آمار عالی می توانند مورد مشاهده و دقت قرار بگیرند. a) آخرین باری که آن ها دچار ضرر شدند به سال 2002 بازمی گردد. b) در چهار سال گذشته به تنهایی آن ها توانسته اند سودی 153 میلیون پوندی در مجموع کسب کنند.

    این نوع تجارت دلاورانه در سطح دنیای فوتبال استثنایی است. به عنوان مثال در سال 2010 تنها چهار باشگاه لیگ برتری توانسته اند در پایان سال مالی سود داشته باشند. با این حال علاقه ی آرسنال به شنا بر خلاف جهت جریان آب را شاید بتوان با مقایسه نتایج مالی آن ها با دیگر تیم های برتر انگلیس در دو فصل اخیر نشان داد.
    " سود تیم های بزرگ لیگ برتری"
    در یک طرف این طیف آرسنال را داریم که 71 میلیون پوند سود داشته است و در سوی مقابل منچسترسیتی با 319 میلیون پوند ضرر که بسیار قابل توجه است قرار گرفته است و چلسی نیز ضرر 137 میلیون پوندی دارد. لیورپول هنوز آمار سال 2011 خود را منتشر نکرده است اما آن ها در سال 2010 بیست میلیون پوند ضرر داشته اند که قابل توجه است. در عین جال تاتنهام که در مسائل مالی محتاط است ضرری 6 میلیون پوندی داشته است. تنها منچستریونایتد بوده است که به همراه آرسنال یک باشگاه سودآور بوده است و توانایی آن ها برای کسب در آمدی بیشتر از بدی های سنگین خود در سال 2011 نیز قابل توجه است. (آن ها نیز در سال 2010 ضرر داشته اند)

    تا اینجای کار همه چیز خوب و عالی است اما تمامی داستان آرسنال به اینجا ختم نمی شود؛ سود آن ها متکی بر رشد دارایی های باشگاه و فروش بازیکنان بوده است. در این دوره های زمانی قسمت اعظم سود آن ها بر اساس فروش بازیکن بوده است و تنها قسمت اندکی از آن اختصاص به رشد دارایی های باشگاه دارد. در واقع 63 میلیون پوند روی فروش بازیکنان عاید این تیم شده است و اگر این امر وجود نداشت آن ها ضرری 14 میلیون پوندی در کارنامه خود داشتند که 7 میلیون پوند آن نیز شامل زیان عملیاتی می شد.
    " تأثیر فروش بازیکنان در سود باشگاه آرسنال در سالیان گذشته"
    در نتایج سالیانه سال 2011، دارایی ها نقش عمده ای داشتند و قسمت اعظم سود 15 میلیون پوند (در واقع 13 میلیون پوند از 15 میلیون پوند) به این بخش مربوط می شد و تنها دو میلیون پوند به تجارت فوتبالی باشگاه باز می گشت. اگر پول حاصل از فروش بازیکنان در این سال یعنی 6.3 میلیون پوند را از چرخه محاسبات خارج کنیم باشگاه در بخش فوتبالی خود 4 میلیون پوند ضرر خواهد داشت. همچنین در سود عظیم 56 میلیون پوندی سال 2010 نیز تنها 7 میلیون پوند سود بدون در نظر گرفتن پول فروش بازیکنان حاصل می شد و در واقع 11 میلیون پوند سود از دارایی های باشگاه و 38 میلیون پوند از فروش بازیکنان حاصل شده است.

    این امر نگران کننده است. سود دارایی های باشگاه در این مقطع در حال کم شدن است و آرسنال نیز دوست ندارد یک باشگاه فروشنده باشند. فروش بازیکنان، دلیل مهم سودهای اخیر آرسنال بوده است. به عنوان مثال 94 میلیون پوند (بیش از 60%) از سود 153 میلیون پوندی چهار سال اخیر باشگاه از فروش بازیکن بوده است. این تجارت خوبی است اما با این روند نمی توان یک تیم پیروز ساخت.

    ضمناً نمودار بالا از صحبت های رمزآلود ونگر در مورد این که باشگاه باید هر سال 15 میلیون پوند سود داشته باشد حمایت می کند. چرا که این امر مقدار بهره ی قابل پرداخت سالیانه ی آن ها را در بر می گیرد. همان طور که این مرد بزرگ گفت:" ما می خواهیم بدهی حاصل از ساخت استادیوم خود را بازگردانیم و برای این کار باید هر سال حداقل 15 میلیون پوند سود کنیم. بنابراین طبیعی است که ما مجبوریم در ابتدا 15 میلیون پوند دربیاوریم و یا این که پول خود را از دست بدهیم."
    "دنیای خصوصی"
    علیرغم رشد دارایی های باشگاه به دلیل ساخت میدان هایبوری این امر آن طور که در ابتدا به نظر می آمد سودآور نبود و به دلیل نزول روند اقتصادی اروپا برای باشگاه آنچنان پولی ایجاد نکرد. این امر در سال 2010 به اوج خود رسید و درآمد حاصل از این میدان 157 میلیون پوند بود یعنی تنها سودی 11 میلیون پوندی نصیب باشگاه کرد.

    تنها آپارتمان های اندکی برای فروش باقی مانده است اما پیشرفت های اساسی دیگری در کوئینزلند رود (Queensland Road)، هورنسی رود (Hornsey Road) و هولوی رود (Holloway Road) وجود دارد که می تواند پول دیگری نصیب باشگاه شود و گازیدیس نیز اشاره کرد "تجارت دارایی ها و مایملک ما فارغ از مسأله بدهی است و بنابراین ما به هر گونه فروش جدید در دارایی های باشگاه برای کسب در آمد در آینده بسیار مثبت نگاه می کنیم." بنا بر گزارش اتحادیه هواداران آرسنال (Arsenal Supporters’ Trust (AST)) این درآمد تا 35 میلیون پوند تحمین زده می شود و می توان برای ابتدای فصل 2012/13 روی آن حساب کرد.

    برای این که این داستان طولانی را کوتاه کنیم (جمله ای که عیناً در یکی از ترانه های گروه Spandau Ballet وجود دارد)، عملکرد مالی آرسنال بدون شک تأثیرگذار است به ویژه وقتی با دیگر باشگاه های فوتبال مقایسه می شود اما مشکلات آن ها بیش از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر می آید.
    " کوسیلنی جدید را ببینید"
    سؤال های بسیاری می تواند پرسیده شود اما بگذارید کمی خودمان را محدود کنیم (به شیوه گاردین) و تنها پنج سؤال نگران کننده ای که از سوی هواداران مطرح می شود را مطرح کنیم (حداقل آن هایی که در مسائل خارج از زمین مورد توجه است)

    1- رشد درآمد از کجا حاصل خواهد شد؟

    2- اگر آرسنال به لیگ قهرمانان راه پیدا نکند چه اتفاقی می افتد؟

    3- بودجه نقل و انتقالات آرسنال چقدر است؟

    4- چگونه دستمزدها می تواند بسیار بالا باشد؟

    5- درآمدهای به دست آمده کجا رفته است؟

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت


  8. 3 کاربر از پست مفید GOLL تشکر کرده اند .


  9. #5
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    پیش فرض رقص معماهای آرسنال - قسمت دوم

    1- رشد در آمد از کجا حاصل می شود؟

    در آمد باشگاه های فوتبال در فصل 2010/11 از سوی Deloitte
    در نگاه اول آرسنال مشکل کسب درآمد ندارد و آن ها پنجمین تیم پردآمد اروپا از سوی لیگ درآمدزایی Deloitte شناخته می شوند. در انگلیس تنها منچستریونایتد است که با درآمد 331 میلیون پوندی خود از آرسنال پیشی گرفته است و توپچی ها جلوتر از لیورپول با درآمد 184 میلیون پوند، تاتنهام (164 میلیون پوند) و منچسترسیتی (153 میلیون پوند) قرار دارند.

    اگر چه این فاصله بین چهار تیم برترانگلیس و شکاف موجود یک مشکل است اما بخشی از آن به نرخ نقل و انتقالات باز می گردد. رئال مادرید و بارسلونا دو غول اسپانیایی 200 میلیون پوند بیش از آرسنال کسب درآمد داشته اند و به ترتیب 433 میلیون پوند و 407 میلیون پوند در آمدزایی داشته اند. به همین ترتیب منچستریونایتد با در آمد 331 میلیون پوندی خود افزون بر 100 میلیون پوند بیشتر از آرسنال کسب درآمد داشته است. بایرن مونیخ نیز با در آمد 290 میلیون پوندی خود 60 میلیون پوند بیشتر از آرسنال درآمد داشته است. پر کردن این فاصله و رقابت با این باشگاه با این وضعیت نابسامان اقتصادی بسیار مشکل است به خصوص اگر در نظر داشته باشید که آن ها هر فصل از سودهای متعاقبی (نظیر سودهای قهرمانی) نیز بهره مند می شوند.
    رشد در آمدها
    حقیقت این است که درآمد آرسنال در طول سه فصل گذشته یک روند ثابت داشته است و همواره در حدود 225 میلیون پوند بوده است. در حالی که دیگر باشگاه ها در طول این مدت رشد در آمد داشته است. در این بازه زمانی منچستریونایتد، تاتنهام و منچسترسیتی همگی بیش از 50 میلیون پوند رشد در آمد داشته اند و چلسی نیز از رشد در آمدی در حدود 19 میلیون پوند برخوردار بوده است. در بین 6 تیم برتر تنها باشگاهی که عملکردی بدتر از آرسنال داشته لیورپول بوده است؛ با در نظر گرفتن این که آن ها به دلیل عدم حضور در لیگ قهرمانان اروپا از مزایای مالی کمتری برخوردار شده اند و با این حال سعی کرده اند این نقیصه را تا حد خوبی جبران کنند.
    رشد در آمد آرسنال
    بر پایه ی آمار یک فصل کامل مالی، آرسنال از فصل 2009 تا به حال تنها از بخش درآمد حاصل از پخش تلویزیونی با رشد در آمد روبرو بوده است و در این مدت درآمد حاصل از این بخش از 73 میلیون پوند در سال 2009 با رشدی 12 میلیون پوندی به 85 میلیون پوند در سال 2011 رسیده است. بر اساس مذاکرات بین لیگ برتر و یوفا (برای لیگ قهرمانان اروپا) و قراردادهای آن ها، هیأت مدیره آرسنال نمی تواند روی این موضوع نیز حسابی باز کند.

    هر دو بخش دیگر کسب در آمد روند نزولی داشته است. در آمد حاصل از فروش بلیط و سایر فعالیت های روز مسابقه (match day) از 100 میلیون پوند به 93 میلیون پوند رسیده است. ممکن است در پایان فصل 2011/12 به دلیل افزایش قیمت بلیط ها و چند بازی بیشتر خانگی آرسنال در این بخش رشد در آمد داشته باشد. در بخش فعالیت های تجاری نیز آرسنال با کاهشی دو میلیون پوندی روبرو بوده است و از 48 میلیون پوند در سال 2009 به 46 میلیون پوند در پایان فصل گذشته رسیده است. این ها نشانه هایی از نتایج موقتی برنامه ی پنج ساله ی مشهور آرسنال است و مقدار سود حاصل از فعالیت های تجاری ار مقدار 23.1 در نوامبر 2010 به 26.6 در نوامبر 2011 رسیده است و سودی 15 درصدی (3.4 میلیون پوندی) داشته است. (شکل 4 قسمت اول مقاله) اگر چه این مقدار هنوز یک بازگشت کم و منصفانه در ذات سرمایه گذاری تیم اقتصادی محسوب می شود.

    گذشته از بحث فنی مقدار درآمد سال 2011 که 225.4 میلیون پوند در تحلیل فوق است کمی کمتر از مقدار درآمد محاسبه شده توسط Deloitte است که 226.8 میلیون پوند حساب شده است چرا که آن ها مقدار سود مشارکتی 2.2 میلیون پوندی را نیز در محاسبات خود لحاظ کرده اند اما سود 0.7 میلیون پوندی بازیکنان قرضی را در نظر نگرفته اند.
    توزیع وجوه و سرمایه ها بین تیم های لیگ برتری
    بنابراین درآمد حاصل از پخش تلویزیونی با قرارداد جدید تلویزیونی سه ساله لیگ برتر به تیم ها کمک کرده است. این قرارداد از سال 2010 شروع شده است که سهام آرسنال در توزیع سرمایه لیگ برتر افزایشی 4 میلیون پوندی داشته است اگر چه آن ها یک پله سقوط داشته اند و به رتبه چهارم رسیده اند به مقدار 56 میلیون پوند رسیده است که این امر به دلیل افزایش کلی حق تیم ها (از پخش تلویزیونی) می باشد.

    هر باشگاهی میزان در آمد مساوی 50% از حق بومی (13.8 میلیون پوند) دارد و 100% نیز از حق پخش کلی (17.9 میلیون پوند) بهره می برد. اجرت تسهیلات (25% حقوق بومی) بستگی به این دارد که چه تعداد از بازی های تیم به صورت زنده پخش شود که برای آرسنال 11.6 میلیون پوند بوده است. (بر اساس 22 بازی) در نهایت پرداخت شایسته سالارانه (25% حقوق بومی) است که 0.8 میلیون پوند بر اساس رتبه نهایی جدول طبقه بندی می شود و با توجه به رتبه چهارم آرسنال برای آن ها 12.9 میلیون پوند بوده است.

    به بیان دیگر اگر آرسنال از جمع 4 تیم برتر لیگ خارج می شد از مقدار کمتری از پرداخت شایسته سالارانه و احتمالاً مقدار کمتر اجرت تسهیلات برخوردار می شد چرا که بازی های آن ها در اولویت کمتری برای پخش تلویزیونی قرار می گرفت و دارای جذابیت کمتری می شد. اگر چه از لحاظ مالی این امر تأثیر بسیار زیادی ندارد. مثلاً تاتنهام تنها 3 میلیون پوند کمتر از آرسنال که در رتبه چهارم فصل 2010/11 قرار گرفت دریافت کرده است. به طور مشابه جوایز بیشتری برای تیم قهرمان لیگ برتر اختصاص می یابد که البته اختلاف فاحشی بین تیم ها به وجود نمی آورد اما در هر صورت این یک جام است. (در این مورد [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] را مشاهده کنید)
    20 تیم پرتماشاگر اروپایی
    درآمد روز مسابقه در پی افزایش 6.5% قیمت بلیط ها در فصل 2011/12 در حدود 4 میلیون پوند افزایش خواهد داشت اما این جریان کسب در آمد به نقطه اشباع خود رسیده است. آرسنال با حفظ جمعیت 60 هزار نفری خود (هفتمین ورزشگاه بزرگ اروپا) و قیمت بلیط هایش که جزو گران ترین قیمت های بلیط جهان است مقایسه ها را دشوار کرده است (با در نظر گرفتن هفت بازی نخست آن ها در رقابت های اروپایی و جام حذفی)

    در فصل 2010/11 این مقدار 3.3 میلیون پوند به ازای هر بازی بود که به دلیل تعداد بازی های کمتر نسبت به فصل پیش آن (2 بازی کمتر در لیگ قهرمانان اروپا) این مقدار کمتر از فصل گذشته بود. با این حال، مجموع در آمدهای روز مسابقه 93 میلیون پوند بوده است که چهارمین مقدار در آمد بالا در این زمینه در لیگ درآمد Deloitte می باشد و تنها از رئال مادرید، منچستریونایتد و بارسلونا عقب تر هستند. در واقع آرسنال تنها باشگاه در این لیگ درآمدی است که نسبت درآمد روز مسابقه به مجموع در آمدهایش بیشترین درصد را (در مقایسه با دیگر بخش های در آمدی) دارد.
    درآمدهای روز مسابقه آرسنال
    در نتیجه، شاید خیلی غیر منتظره نبود که باشگاه در مورد توافق عمومی در تجدید قیمت بلیط ها نیاز به تثبیت قیمت ها دارد و بنابراین 7,000 عضو ویژه ی باشگاه ها در این زمینه خیلی خوش شانس نبودند چرا که باید 2% پول بیشتری بپردازند که حرکت عجیبی بود و تنها 1 میلیون پوند پول بیشتر به باشگاه تزریق می کرد. باشگاه تأکید کرد که باشگاه از ثابت نگه داشتن قیمت بلیط ها در چهار فصل از شش فصل گذشته دچار رنج و زحمت شده است که البته توجیه خوبی نبود که از این نقطه شروع بالا (قیمت بالا) کار را شروع کنند.

    یکی از پیامدهایی که ممکن است روی درآمد تأثیر منفی بگذارد این است که باشگاه نتواند فصل آینده در مسابقات اروپایی حاضر باشد و به لیگ اروپا که درجه ی کم اهمیت تری دارد برود. در واقع برخی ممکن است بگویند ریسک در آمد در اینجا کمتر است. ترکیبی از تیم هایی که موفقیت های کمتری دارند در این لیگ حاضر هستند و حضور تیم های معتبر موجب می شود اثر بحران اقتصادی اینجا کمتر دیده شود و البته هواداران حضور در این سطح را مطلوب ندانند. امی که ونگر نیز به آن اشاره می کند. " ورزشگاه ها کمتر پر می شود و ما به این امر توجه داریم."
    درآمد تجاری در فصل 2010/11 بر حسب میلیون پوند
    با توجه به محدودیت های رشد کسب در آمد در درآمدهای روز مسابقه و پخش تلویزیونی لیگ برتر (در کوتاه مدت) آرسنال باید در درآمدهای تجاری خود رشد داشته باشد که این مقدار برای باشگاهی در حد و اندازه های آرسنال پائین است. در فصل 2010/11 مقدار درآمد آن ها در این بخش 46 میلیون پوند بوده است که در مقابل در آمدهای تیم هایی مانند بایرن مونیخ (161 میلیون پوند)، رئال مادرید (156 میلیون پوند)، بارسلونا (141 میلیون پوند) و منچستریونایتد (103 میلیون پوند) در این بخش بسیار نازل است.

    ضعف آرسنال در این قسمت بیشتر به این دلیل است که آن ها قراردادهای طولانی مدت زیادی منعقد کردند تا بتوانند مقدار پول مورد نیاز برای ساخت ورزشگاه جدید خود را به دست بیاورند که در حال حاضر موجب به وجود آمدن حس دافعه در حال حاضر شده است اما قراردادهای اخیر باشگاه های دیگر نشان می دهد که آرسنال هر فصل در این بخش چه مقدار پولی را از دست می دهد.

    قرارداد با The Emirates در حدود 90 میلیون پوند ارزش داشت که 15 سال حق نام این ورزشگاه (42 میلیون پوند) را تا فصل 2020/21 پوشش می داد و هشت سال نیز اسپانسر روی پیراهن آرسنال (48 میلیون پوند) تا سال 2014 بود. بنابراین حق اسپانسرشیپ پیراهن به ازاری هر فصل 5.5 میلیون پوند می شود در حالی که لیورپول از Standard Chartered برای درج نام آن روی پیراهن و منچستریونایتد از Aon و منچسترسیتی از Etihad بیست میلیون پوند دریافت کردند و حتی تاتنهام (که تنها یک فصل در لیگ قهرمانان اروپا بود) اکنون هر فصل از تبلیغ پیراهن 12.5 میلیون پوند دریافت می کند. (10 میلیون پوند از Auresma و 2.5 میلیون پوند از Investec)
    درآمدهای حاصل از تبلیغ روی پیراهن و تهیه ی لباس (بر حسب میلیون پوند)
    در مورد قراردادهای تهیه لباس آرسنال نیز اوضاع بهتر از این نیست و باشگاه قراردادی 7 ساله با نایک تا سال 2011 داشت که اکنون سه سال دیگر نیز تمدید شد و تا سال 2014 ادامه خواهد داشت. در این بخش آرسنال 8 میلیون پوند در هر فصل دریافت کرده است که می تواند با قرارداد جدیدی لیورپول با Warrior Sports به ازش 25 میلیون پوند و قرارداد جدید منچستریونایتد با نایک به ارزش 25.4 میلیون پوند مقایسه کرد.

    آرسنال تیم اجرایی خود را با هزینه ی زیادی بازسازی کرد و تام فاکس (Tom Fox ) را در آگوست 2009 از NBA به خدمت گرفت تا مدیر بازرگانی باشگاه شود و "موفقیت بازرگانی باشگاه در بلند مدت را موجب شود" اما تا به امروز رشد محسوسی در کسب در آمد حاصل نشده است. در کمال بی طرفی باید گفت شاید بحث دوباره در مورد قراردادهای اصلی مشکل باشد (کاری که چلسی در سال 2005 در قبال تأمین کننده ی لباس خود انجام داد) اما ما باید بر روی اسپانسرهای ثانویه امیدوار باشیم که از عوامل اصلی رشد بازرگانی منچستریونایتد بوده اند.

    همان طور که ما مشاهده کردیم نشانه های امیدوارکننده ای در نتایج موقت منتشر شده وجود دارد اما هنوز راه درازی پیش رو وجو دارد و با این وجود درآمد سالیانه فقط 53 میلیون پوند خواهد شد. بخری اسپانسرهای جدید اخیراً با باشگاه قرارداد امضا کرده اند که شامل Carlsberg است که سالانه 3 میلیون پوند خواهد پرداخت و Indesit نیز یک قرارداد چند میلیونی امضا کرده است. به علاوه سیتروئن قرارداد خود را با رقم بالاتی تمدید کرد و توافق جدیدی با Thomas Cook صورت گرفت تا جانشین Thompson Sport شود و با شرکت شرط بندی آنلاین Betsson نیز قرارداد امضا شد. آرسنال هنوز کمتر از نصف تعداد اسپانسرهایی که با منچستریونایتد همکاری می کنند را داراست.
    تو را دوباره کی خواهیم دید؟
    آرسنال این فصل دورترین طول پیش فصل خود در 12 سال گذشته را در مالزی و چین برگزار کرد که به آن ها کمک کرد تا خزانه ی خود را پر کنند! اما شاید تأثیر معکوسی روی آمادگی بدنی بازیکنان داشت و با ضعیف ترین شروع فصل آرسنال در اذهان عمومی توأم شد. با این جال آن ها در نظر دارند که در تابستان امسال این کار را تکرار کنند و سه پایتخت آسیایی (سئول، پکن و هنگ کنگ) بروند و به نیجریه نیز سفری داشته باشند.

    نیمه پر لیوان این است که قراردادهای اسپانسرهای اصلی در سال 2004 باید مورد تجدید قرار بگیرد. آرسنال فرصت خوبی برای افزایش درآمدهایش تا 30 میلیون پوند داد. اگر چه در اینجا چند مسأله مطرح است: خطر این که تیم روند ناموفقیت آمیز خود را ادامه دهد و نتواند برای لیگ قهرمانان اروپا انتخاب شود. که این امر متعاقباً قدرت چانه زنی باشگاه را ضعیف تر خواهد کرد. گفته می شود لیورپول قراردادهای فوق العاده ای امضا کرده است که آن ها هم به این وضعیت دچار خواهند شد. (هر چند برخی می گویند نام لیورپول برند قوی تری است)
    2- چه اتفاقی رخ می دهد اگر آرسنال نتواند به لیگ قهرمانان اروپا راه یابد؟
    اثر لیگ قهرمانان اروپا بر روی درآمدهای پخش تلویزیونی در فصل 2010/11
    هیچ شکی نیست که رقابت در لیگ قهرمانان اروپا می تواند تفاوت زیادی ایجاد کند و وقتی شما به مقدار پول حاصل از پخش تلویزیونی این رقابت ها که به باشگاه های برتر انگلیسی داده شده است نگاه می کنید متوجه می شوید که حضور در اروپا چه مزیتی برای تیم ها دارد.

    در گذشته گازیدیس ادعا کرد که آرسنال " مدل پایداری دارد که شاید نتواند با دیگر تیم ها رقابت کند اما بسیار خوب کار می کند و با دیگر تیم ها رقابت می کند." اما اگر آرسنال نتواند به لیگ قهرمانان برود آیا گفته ی ونگر که فصل بدون لیگ قهرمانان یک فاجعه و مصیبت است ادعای درستی خواهد بود؟

    The AST (اتحادیه هواداران آرسنال) گزارش کرده است که این امر برای آرسنال در حدود 45 میلیون پوند کاهش درآمد را در بر خواهد داشت که همین امر موجب می شود آن ها اولین باشگاهی شوند که نمی توانند موارد قانون عادلانه مالی یوفا (Financial Fair Play) را با موفقیت سپری کنند. این امر می تواند طعنه ای به باشگاهی باشد که یکی از نمونه ها و معیارهای میشل پلاتینی رئیس یوفا بوده است.
    توزیع درآمدهای تیم های اروپایی حاصل از لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2010/11
    اگر چه AST به طور جزئی ارزیابی خود را ارائه داد اما در حقیقت تنها 27 میلیون پوند (30 میلیون یورو) را برای پولی که یوفا به دلیل شرکت تیم ها در این لیگ و جوایز دیگری که (برای بردها و باخت ها و گل های زده در فصل 2010/11 به تیم ها داد) در نظر گرفته است و 18 میلیون پوند دیگر را احتمالاً از " اثر فروش بیشتر بلیط های فصل" در نظر گرفته است که به طور تئوری یعنی 20% سود روز مسابقه کمتر برای تیم. البته این نوع مساحبه دیگر بیش از حد بدبینانه است و اگر آرسنال در لیگ اروپا حاض باشد آن گاه جالب خواهد بود که ببینیم باشگاه برای قیمت بلیط های فصل خود چه کاری انجام خواهد داد.

    مسلماً جوایز مالی یوفا برای لیگ اروپا بسیار کمتر است مثلاً فصل گذشته دو نماینده انگلیس در این رقابت ها یعنی منچسترسیتی و لیورپول هر یک تنها 6 میلیون یورو برای راهیابی به جمه 16 تیم پایانی به دست آوردند و بیشترین مقداری که یوفا برای این بخش اختصا داد تنها 9 میلیون یورو بود.
    تخصیص پخش تلویزیونی لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2010/11
    ناظرین تیزبین خواهند گفت که تخصیص پخش تلویزیونی برای باشگاه های انگلیسی به طور معنی داری متفاوت است (چلسی 27 میلیون پوند، منچستریونایتد 25.9 میلیون پوند، آرسنال 16.6 میلیون پوند و تاتنهام 14.4 میلیون پوند) این امر بدین دلیل که متدولوژی استفاده شده برای تخصیص در آمد این قسمت با نظر بدین موارد است: a) نیمی از این مقدار به جایگاهی که تیم در فصل گذشته لیگ برتر کسب کرده است بستگی دارد که تیمی که در رتبه نخست بوده 40%، تیم دوم 30%، تیم سوم 20% و تیم چهام 10% سود خواهد برد. از آنجایی که آرسنال در فصل 2009/10 لیگ برتر در رتبه سوم ایستاد آن ها نصف چلسی در آمد اختصاص یافته داشتند. b) نیمه ی دیگر بستگی به روند تیم در این فصل لیگ قهرمانان اروپا دارد که با تعداد بازی هایی که تیم بازی می کند رابطه مستقیم دارد. بنابراین آرسنال چون در مرحله یک هشتم نهایی حذف شد کمترین مقدار را در این قسمت نسبت به سه تیم دیگر می گیرد.

    به بیان دیگر موفقیت رابطه ی مستقیم با مقدار پولی که دریافت می کنید دارد. اگر آرسنال با قرار گرفتن در رتبه چهارم به لیگ قهرمانان مبی رفت به نفعش بود (تعداد بازی های بیشتری انجام می داد) اما از سوی دیگر به دلیل رتبه پائین تر در جدول از تخصیص پول کمتری برخوردار می شد. البته رتبه چهارم تبعات بد دیگری نیز دارد. نه فقط به خاطر حضور در مسابقه انتخابی که مرحله ناخوشایندی است. (مانند بازی مقابل اودینزه) بلکه بدین خاطر که این مسأله روی فعالیت در پنجره نقل و انتقالات نیز اثر می گذرد و بودجه اختصاص یافته نیز به این بازی بستگی خواهد داشت.

    به طور معمول باید وجه دیگر انتخاب نشدن برای لیگ قهرمانا اروپا این است که بازیکنانی نظیر رابین ون پرسی برای ماندن ترغیب نخواهند شد و بازیکنان بزرگ نیز برای رساندن آرسنال به قهرمانی به این تیم نخواهند آمد.
    اثرات محرومیت قانون عادلانه مالی یوفا
    آرسنال برای به دست آوردن شرایط قانون عادلانه مالی یوفا تلاش خواهد کرد و این امر برای من مشکوک است. حتی اگر آن ها 45 میلیون پوند از در آمد خود را دست بدهند این امر با کاهش هزینه های آن ها توأم خواهد شد. مثلاً تعداد بازی هایی که باید میزبانی کنند و کاهش سفرها و پرداخت های اضافی. همچنین راه های زیادی برای مانور روی پرداخت حقوق ها وجود دارد اما این هم فکر نمی کنم مورد نیاز باشد زیرا جزو هزینه های سالمی که یوفا از محاسبه ی چرخه ی سر به سر شدن (بدون ضرر و سود) آن ها را مستثنی می داند.

    بنابراین این که اگر آرسنال به لیگ قهرمانان نرود با این قانون عادلانه مالی دچار مشکل می شود دارای سؤال است.

    در حساب های فصل 2010/11 این مقدار 38 میلیون پوند بوده است که شامل میزان پرداخت های توسعه سیستم جوانان و فعالیت های اجتماعی باشگاه بوده است (به ترتیب 10 میلیون و 1میلیون پوند تخمین زده می شود)، همچنین دیگر پرداخت ها شامل اجاره ورزشگاه (14 میلیون پوند) و استهلاک ناچیز سرمایه های باشگاه بوده است (12 میلیون پوند)
    مقدار انحراف قابل قبول در هر قسمت
    هزینه های بالا به سود فوتبالی 2 میلیون پوندی اضافه می شود (سود 13 میلیون پوندی توسعه دارایی های باشگاه نیز نادیده گرفته شده است). ما سود قانون عادلانه مالی را داریم که 40 میلیون پوند است و می تواند کسری حاصل از عدم راهیابی به لیگ قهرمانان اروپا را جبران کند. این موارد می گوید که هزینه ی سالیانه احتمالاً حدود 20 میلیون پوند خواهد بود که شامل افزایش حقوق بازیکنان و استهلاک بازیکنان است. بسیاری از این قسمت ها با افزایش درآمد جبران می شود (به جز قسمت مربوط به لیگ قهرمانان) از سوی دیگر فصل 2010/11 کاهش سود حاصل از فروش بازیکنان را نیز داشت که 6 میلیون پوند بود.

    اگر این مقدار کافی نباشد آن گاه باید این نکته ذکر شود که باشگاه ها می توانند طبق شاخص انحراف قابل قبول، ضرر داشته باشند که در حدود 45 میلیون یورو (38 میلیون پوند) است. د طول دو فصل اول اجرای این قانون در فصل 2013/14 و سپس سه فصل دوم اجرای آن، باشگاه ها باید کسری در آمد خود را جبران کنند. مقدار حداکثر ضرر مجاز در فصل 2015/16 به 30 میلیون یورو کاهش پیدا میک ند و سپس در فصل 2018/19 به مقدار کمتری خواهد رسید. (مقدار آن مشخص نیست)

    اگر بازهم این دلایل کافی نیست (برای این که آرسنال مشکلی از جهت قانون مالی یوفا بابت راه نیافتن به لیگ قهرمانان پیدا نخواهد کرد) باید گفت که عبارتی در قانون عادلانه مالی یوفا وجود دارد (ضمیمه نه) که به باشگاه ها اجازه می دهد مقدار حقوق بازیکنانی که قبل از ژوئن 2010 به خدمت گرفته اند از محاسبات مسثنی شود. البته با فرض این که قرارداد آن ها پس از آن تاریخ تمدید نشده باشد. به امید این که باشگاه روند مثبتی را در نتایج سر به سر شدن حساب های سالیانه گزارش دهد.
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت


  10. کاربر روبرو از پست مفید GOLL تشکر کرده است .


  11. #6
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    پیش فرض رقص معماهای آرسنال - قسمت سوم

    3- بودجه نقل و انتقالات آرسنال چقدر است؟
    میزان هزینه های تیم ها در نقل و انتقالات در 5 سال گذشته
    این سؤال با صرفه جویی های آرسنال در نقل و انتقالات همواره مطرح بوده است. در این زمینه آن ها تنها باشگاهی بوده اند که در طول 5 سال گذشته سود داشته اند که این سود در مجموع در حدود 33 میلیون پوند بوده است. همان طور که گازیدیس اخیراً اشاره کرد "ما ستاره تولید می کنیم نه این که آن ها را بخریم". منچسترسیتی با هزینه ی بالغ بر 431 میلیون پوند در این زمینه پیشتاز است. چلسی نیز 160 میلیون پوند ریخت و پاش داشته است. در مقاسه منچستریونایتد، تاتنهام و لیورپول به نسبت با صرفه و میانه رو بوده اند اما حتی خرج این تیم ها هم حداقل 80 میلیون پوند بیش از آرسنال بوده است.

    البته آرسنال تابستان گذشته به نسبت خوب خرج کرد و 53 میلیون پوند خرید داشت که شامل خرید 12 میلیون پوندی اوکسلید چمبرلین، 11 میلیون پوندی جروینیو، 10 میلیون پوندی آرتتا، 10 میلیون پوندی مرته ساکر و 6 میلیون پوندی سانتوس بود. نتایج وضعیت موقتی منتشر شده نشان می دهد که باشگاه در واقع 75 میلیون پوند در این زمینه سرمایه گذاری کرده است که شامل این خریدها و تمدید قراردادهای برخی بازیکنان بوده است که در این بین حقوق بازیکنان نیز بالا رفته است و البته بندهایی برای پرداخت بیشتر حقوق به بازیکنان نیز وجود دارد که به عنوان مثال یک بند برای وفاداری به باشگاه و ... می باشد.
    مانند سانگ
    در خصوص مقدار پولی که باشگاه اکنون در این زمینه در اختیار دارد صحبت ها کمی ضد و نقیض است. پس از تابستان گذشته گازیدیس گفت:" ما عمداً و با تأمل برخی توانایی هایمان را تنها در صورت لزوم استفاده می کنیم. پشتوانه مالی برای سرمایه گذاری در صورت لزوم برای ژانویه و تابستان آینده موجود است." او از سوی استن کروئنکه مالک باشگاه حمایت شده است که او نیز از هزینه های کم آرسنال حمایت کرده است. "این گونه نبوده است که چون پولی نداریم خرجی نشده است. ما وجه لازم را داریم." اما ونگر چند هفته پیش گفت که این صحبت که ما 50 میلیون پوند برای خرید در اختیار داریم هیچ گونه مبنایی ندارد و صحبت درستی نیست. این رقم را بسیاری از تحلیل گران در اتحادیه هواداران آرسنال و ارادتمند شما در مقاله های قبلی خود اشاره تخمین زده بودند.

    این رقم مقدار پول نقد موجود است و در نظر گرفتن حد نهایی این رقم کار معناداری نیست. چرا که بیشتر نقل و انتقالات با پرداخت پله پله و تدریجی انجام می شود. به عنوان مثال در حال حاضر آرسنال 19 میلیون پوند از باشگاه های دیگر طلب دارد اما از سوی دیگر 23 میلیون پوند نیز به باشگاه های دیگر بدهکار است بنابراین تمامی پول اختصاص داده شده به نقل و انتقالات به صورت دفعتاً و آنی پرداخت نمی شود و نباید حداکثر پول را در محاسبات مد نظر داشت.

    علاوه بر این، وضعیت قوی آرسنال در تعادل مالی به آن ها اجازه می دهد برخی بدهی های بیشتر را نیز قبول کنند به خصوص وقتی این بدهی ها با پول نقد جبران می شود که یک سرمایه گذاری صِرف محسوب خواهد شد.
    تراز نقدی آرسنال
    برخی ممکن است نگران باشند که مقدار تراز نقدی آرسنال در شش ماه گذشته از 160 میلیون پوند به 115 میلیون پوند کاهش پیدا کرده است اما این وضعیت موقت است زیرا جریان وجوه نقدی و سیر طبیعی آن در طول سال چنین طبیعتی دارد. به عنوان مثال همواره در ماه این تعادل مالی در پله های بالاتری در ماه نوامبر قرار خواهد گرفت چرا که در آن ماه هجوم پول واریزی بلیط های کل فصل را داریم. برای مقایسه ی مربوط به این امر می توان به نوامبر 2010 نگاه کرد که وضعیت تراز مالی 110 میلیون پوند است. به بیان دیگر روند اساسی همواره همین گونه و رو به ترقی خواهد بود.

    نکته ی دیگری که مردم اغلب در مورد آن سؤال دارند بحث در مورد بودجه نقل و انتقالات است که باید در مورد حقوق بازیکنان جدید و بودجه ی اختصاص یافته به این امر نیز دقت داشت. اگر باشگاه یک بازیکن 25 میلیون پوند را با قراردادی 5 ساله و حقوق هفتگی 100 هزار پوند به خدمت بگیرد. یعنی باید 50 میلیون پوند به این بازیکن اختصاص داد. این واقعیتی است که بدون رو در بایستی مورد غفلت قرار می گیرد و حداقل باید با خروج یکی از بازیکنان موجود همراه باشد. حتی نه حداقل به این دلیل؛ بلکه محدودیت هایی نیز در مورد تعداد نفراتی که تیم باید در اختیار داشته باشد و تعداد بازیکن هایی که مشمول قانون "رشد در خانه" هستند نیز وجود دارد.
    4- چگونه دستمزدها می تواند بسیار بالا باشد؟
    رشد دستمزدها
    وقتی ما در مورد سیاست نقل و انتقالات صحبت می کنیم این عنوان مباحث مربوط به سیاست دستمزدها را نیز در بر می گیرد. این دو مبحث دو وجه یک سکه در آرسنال هستند که ونگر با بودجه ی کلی این بخش در مورد نقل و انتقالات و دستمزدها تصمیم می گیرد و آن را کنترل می کند. به طور خاص ونگر تأیید کرده است که آرسنال نمی تواند سیاستی را در پیش بگیرد که هم خریدهای بالا و هم دستمزدهای بالا را در بگیرد.

    این مسأله مهم است که میزان دستمزدهایی که آرسنال می دهد از بالاترین میزان دستمزدهای موجود در کشور است و سالانه 124 میلیون پوند می باشد. اگر چه این میزان از مقدار دستمزد سالیانه منچسترسیتی به مبلغ 174 میلیون پوند، چلسی 168 میلیون پوند و منچستریونایتد 153 میلیون پوند پائین تر است اما توجه داشته باشید که مثلاً منچستریونایتد به دلیل عملکرد تیم (به عنوان مثال قهرمانی) باید میزان بیشتری (بر حسب قرارداد بازیکنان) به دستمزد آنان اضافه کند و تفاوت اساسی میزان دستمزدهای دو تیم بسیار کمتر است. بر این اساس عملکرد آرسنال در اتمام فصل در رتبه سوم یا چهارم لیگ برتر باید در نظر گرفته شود که کمی بهتر از چیزی است که انتظار می رفته است. برخی ممکن است به این برهه ی تاتنهام اشاره کنند که اکنون جلوتر از آرسنال در لیگ است اما همچنان میزان دستمزدهای آنان 30 میلیون پوند کمتر است. اما باید گفت این تنها یک فصل است و البته هنوز فصل تمام نشده است.

    فشاری که برای رقابت وجود دارد واضح است چرا که میزان دستمزدهای آرسنال بنا بر درصد کسب در آمد از 46% در سال 2009 به 55% در سال 2011 رسیده است (و این نوعی بدتر شدن اوضاع است) اگر چه این مقدار کنونی باز هم یکی از بهترین مقادیر لیگ برتر است. این رشد درصد حقوق از در آمد نیز منطقی است چرا که بیشتر گفتیم که میزان در آمد آرسنال روی یک خط ثابت حرکت کرده است و میزان دستمزدها نیز 20% بالا رفته است. همچنین نشانه های کم سویی نیز در این روند وجود دارد که این اوضاع به زودی خاتمه پیدا خواهد کرد. چرا که در نتایج مالی موقت منتشر شده تنها 8 میلیون پوند افزایش حقوق بازیکنان گزارش شده است. بر پایه تحلیل های سالانه می توان گفت که میزان دستمزدهای آرسنال در فصل 2011/12 به 140 میلیون پوند خواهد رسید.
    میزان دستمزدها در برابر درآمدهای آرسنال
    در اینجا به وضوح پیامدهایی از ساختار دستمزدهای منصفانه ی آرسنال دیده می شود که نشان می دهد بهترین بازیکنان این تیم نظیر رابین ون پرسی رقمی که اختلاف فاحشی با دیگران داشته باشد دریافت نمی کند و به خوبی پاداش نمی گیرد (بر اساس استانداردهای جدید) درحالی که بازیکنان حاشیه نشینی نظیر آبو دیابی، مروان شماک و مانوئل آلمونیا برای تلاش خود پول می گیرند. این امر اخیراً به طور مجسم و خلاصه در قرارداد جدید یوهان جورو با حقوق هفتگی 50 هزار پوند در هفته نشان داده شده است که به نظر می رسد بیشتر به خاطر مصاحبه های مکرر او با Arsenal.com است و نه توانایی های دفاعی او.

    این سیاست نه تنها پول لازم برای بازیکنان درجه یک را کاهش می دهد بلکه موجب می شود بازیکنانی که عملکردی زیر حد انتظار را دارند نیز به سختی فروخته شوند. از این رو بنتنر و دنیلسون به دوران قرضی رفتند. البته از سوی دیگر منطقی وجود دارد که جوانان قراردادهای خوبی داشته باشند و باشگاه های دیگر نتوانند آنان را به طور آزاد جذب کنند اما همچنان این سؤال باقی است که آیا این روند به کار آرسنال می آید و به نسبت موجب کاهش موفقیت آنان نمی شود؟ امید من این است که یکی از مسؤولان اجرایی باهوش آرسنال مروری بر این قضیه داشته باش که آیا این رویکرد مناسب ترین رویکرد در سال 2012 است؟
    5- درآمد حاصل شده کجا رفته است؟
    گردش مالی وجوه نقدی آرسنال
    با در نظر گرفتن این که در طولانی مدت آرسنال سودآور بوده است این سؤال بیش از پیش مطرح می شود که این درآمد کسب شده چه شده است؟ در طول 6 سال گذشته در مجموع آرسنال 389 میلیون پوند درآمد عملیاتی داشته است. با نگاه به گردش وجوه نقدی مشخص می شود این پول خیلی کم صرف خرید بازیکنان جدید شده است و به طور خاصل در نقل و انتقالات (برآیند پول خرید و فروش بازیکنان) تنها 14 میلیون پوند به این امر اختصاص داده شده است.

    نمی توان تصور کرد تمام این پول نیز صرف ورزشگاه جدید، دارایی ها و دیگر زیرساخت ها شده است (به عنوان مثال ساخت یک مرکز پزشکی جدید و مدرن در لاندن کولنی). 180 میلیون پوند صرف مخارج سرمایه ای (هزینه ای که برای بهبود سرمایه و افزایش آن به کار می رود) و 111 میلیون پوند صرف بهره ی وام شده است. این بهره ها در سال 2008 به اوج خود رسدیه است و 156 میلیون پوند (به طور خالص یعنی برآیند درآمد و هزینه) برای بازپرداخت بدهی ها صرف شده است و البته این تراز نقدی به بالا رفتن خود ادامه خواهد داد.

    با حذف میزان بدهی دارایی های باشگاه تنها بدهی برجسته رهن ورزشگاه امارات است. در پایان سال 2011 رقم بدهی ناخالص 258 میلیون پوند گزارش شد که دربرگیرنده ی گروها و اوراق قرضی بلند مدت آرسنال است. در شش ماه گذشته این مقدار 6 میلیون پوند کاهش یافته است اما بدهی خالص با افزایش 39 میلیون پوندی از 98 میلیون پوند به 137 میلیون پوند رسیده است که به دلیل کاهش 45 میلیون پوندی وجوه نقدی مورد بحث است که در بالا در این مورد سخن گفتیم.
    بدهی های آرسنال
    بسیاری می پرسند که آیا آرسنال قادر است تا بدهی برجسته و عظیم خود را هر چه زودتر تسویه کند تا از میزان بهره های متعاقب آن بکاهد یا خیر اما گازیدیس پیش تر اشاره داشت که احتمال این موضوع بسیار کم است و البته تمام بدهی ها هم بد نیست. " بدهی ای که برای ما باقی مانده است که من آن را ’بدهی سالم‘ می نامم در طولانی مدت خواهد بود که با درصد کم خواهد بود و برای باشگاه پرداخت آن میسر است."

    بنابراین نتیجه و حاصل اقتصاد آرسنال چیست؟

    من حدس می زنم که این امر به این بستگی دارد که شما چگونه آدمی هستید و به طور کلی ”نیمه پر لیوان“ را می بینید یا ”نیمه خالی“ آن را. شکی نیست که مدل اقتصادی پایدار آرسنال باید بیش از این ها مورد تحسین قرار گیرد اما این امر خالی از چالش نیست به خصوص در مورد رشد در آمدهای بازرگانی و کنترل رشد دستمزدها. به طور خاص وجود اسپانسرهای ثانویه و عقد قرارداد با آن ها پیش از عقد قرارداد اسپانسر اصلی در سال 2014 حیاتی است که در آن هنگام اقتصاد آرسنال می تواند اوج بگیرد.
    قهرمان پر سرعت
    علیرغم این مسائل بسیاری هواداران هنوز آرزو می کنند که هیأت مدیره کمی بیشتر این کشتی را به جلو براند. در این بین یک راه میانه ای نیز وجود دارد که نه غیر متداول خرج کرد و نه برای روز مبادا پول ذخیره کرد.

    به راه دیگری باید فکر کرد. باید سؤال کرد که آیا ارزش دارد آرسنال با خرج نکردن مقابله کند و از پس آن بر می آید. همان طور که گازیدیس تأیید کرده است " باشگاه آنجایی که ما می خواهیم باشد نیست" اگر آن ها نتوانند به لیگ قهرمانان اروپای سال بعد راه یابند رویکرد محتاطانه ی آن ها در صرفه جویی اقتصادی نتیجه غلطی خواهد داد. البته نباید تصور کرد باشگاه در بحران خواهد بود اما بدیهی است که باشگاهی به ارزش آرسنال باید بهتر عمل کند. باید در انتها جمله موریسه (Morrissey) - خواننده و ترانه سرای انگلیسی - را به نوعی دیگر تأویل کنم که " هر روز ممکن است مانند یکشنبه باشد"
    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت


  12. کاربر روبرو از پست مفید GOLL تشکر کرده است .


  13. #7
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    پیش فرض آنالیز بازی آرسنال 1-0 منچسترسیتی

    آرسنال 1-0 منچسترسیتی

    سیتی جنگ میانه ی زمین و قهرمانی را با هم باخت
    شوت از راه دور آرتتا مسابقه ای که آرسنال می توانست با گل های بیشتری به پایان برساند به نفع آرسنال پایان داد.
    آرسن ونگر تنها یک تغییر نسبت به بازی هفته گذشته مقابل کوئینزپارک رنجرز که با شکست این تیم پایان یافته بود در تیمش ایجاد کرد. آرون رمزی که در سمت چپ زمین در آن مسابقه راحت بازی نکرده بود از ترکیب بیرون رفت و یوسی بنایون بازیکنی که به طور ذاتی متمایل به کناره ها بازی می کند جانشین او شد.

    روبرتو مانچینی داوید سیلوا را در اختیرا نداشت و از سمیر نصری، جیمز میلنر، سرخیو آگئرو و ماریو بالوتلی که همیشه بازی های بزرگ را آغاز می کردند استفاده کرد و ادین ژکوی ناآماده روی نیمکت نشست. پابلو زابالتا در دفاع راست قرار گرفت و مایکا ریچاردز روی نیمت نشست.
    آرسنال این بازی را با تلاشی بیشتر از حد تصور آغاز کرد و ادامه داد. آن ها توپ به تیرک زدند موقعیت دروازه خالی را از دست دادند و یکی از موقعیت هایشان با برخورد به بازیکن خودی از دست رفت. پیروزی آن ها در این مسابقه قطعی نبود اما مطمئناً آن ها تیم بهتر زمین بودند.

    از نوع چینش نفرات اصلی می توان نتیجه گرفت منچسترسیتی مانند تمامی بازی های بزرگ این فصل از همان سیستم 2-4-4 خود استفاده کرد که بالوتلی در پشت آگئرو در نوک خط حمله بازی می کرد. اما مانچینی کمی ترکیب تیمش را محتاط تر کرده بود و در مرکز زمین تیمش را به گونه ای آرایش کرده بود که با آرسنال برابری کند. نصری به عنوان هافبک تهاجمی، میلنر در سمت راست و بالوتلی کمی جلوتر از این دو در سمت چپ قرار گرفته بود. مهاجم ایتالیایی در بازی مقابل ناپولی در ایتالیا نیز در همین نقش بازی کرده بود.

    دو تیم برای حفظ توپ با هم رقابت می کردند. ستی به طور میانگین در بازی های خارج از خانه در این فصل بیش از همه تیم ها توپ را در اختیار داشته است اما آرسنال نیز تیمی بود که در بازی های خانگی بیش از همه تیم ها مالکیت توپ را در خاتیار داشت.

    خیلی طول نکشید که آرسنال کاملاً در دقایق ابتدایی بر بازی تسلط پیدا کرد و یک ضربه ناخواسته نیز به تیرک زد. باکاری سانیا در سمت راست آزادی عمل زیادی داشت و با وجود بالوتلی در روبروی او، این بازیکن بحث برانگیز من سیتی به خوبی از همان خط حمله دفاع نمی کرد (اگر چه هر بار هم این کار را انجام می داد بسیار خشن و بی احتیاط بود و هر دو کارت زرد خود را به دلیل تکل روی سانیا انجام داد پس بهتر است او در حمله آرام بایستد). آرسنال روی کرنرها نیز تهدید برانگیز ظاهر می شد.
    خروج توره، ورود پیزارو
    نیمه اول زمانی تغییر پیدا کرد که یایا توره به دلیل آسیب دیدگی بیرون رفت و محتمل ترین گزینه یعنی دیوید پیزارو جانشین او شد. او کاملاً و به سادگی می توانست در نقش توره بازی کند (حداقل در همان جایگاهی که او بازی می کرد بازی کند با وجود این که آن ها به وضوح بازیکنان متفاوتی هستند). اما مانچینی با ورود او به زمین تغییری در ساختار تیمش ایجاد کرد و برای احتیاط بیشتر او را در پیش روی سه هافبک خود به بازی گرفت. این بدین معنی بود که نصری به راست رفت. میلنر به مرکز آمد و متمایل به سمت چپ شد و بری به عنوان هافبک میانی سمت راست بازی کرد. این تغییر شکل تیم را دچار بی نظمی کرد در حالی که یک تعویض ساده بود.

    اما در عوض به سیتی کمک کرد تا در حدی بازی را کنترل کند. به نظر نمی رسید پیزارو در خطوطی که مثلاً نصری در آن قسمت بازی می کند به دنبال فضا باشد. او عمق را بسته بود و به سیتی کمک کرد تا توپ را در میانه زمین در اختیار داشته باشد و حرکات معکوس او به امثال میلنر کمک می کرد (با شعاع حرکتی کم) بتواند حرکت کند و بری نیز به سمت حمله متمایل شود.

    وقتی پیزارو توپ را در عمق در اختیار می گرفت توپ های بلند مستقیم خوبی به پشت دفاع می فرستاد و سعی می کرد از این فضا به نفع سیتی استفاده کند (چرا که آرسنال خط دفاع خود را با فاصله زیادی از دروازه مستقر می کند). ووجیچ چزنی در این بین باید این فضا را پوشش می داد.

    با این تفاسیر هیچ یک از هافبک ها و مهاجمین سیتی در پست مورد علاقه ی خود به کار گرفته نشدند. نصری در سمت راست در صورتی که دوست دارد در مرکز بازی کند، آگئدرو در حالی که دوست دارد زوجی در خط حمله داشته باشد تنها در حمله بود. بالوتلی که در حمله بازی می کند به سمت چپ متمایل شده بود و پیزارو در صورتی که دوست دارد در عمق و دفاعی بازی کند و میلنر نیز دوست دارد تهاجمی تر باشد در پست های خود به کار نگرفته نشدند و بری نیز در حالی که در سمت چپ خط میانی بهتر کار می کند در سمت راست باید بازی می رد.
    به کارگیری بری در آن سمت به این دلیل بود که توماس روسیچکی در آن منطقه کار می کرد و یوسی بنایون نیز از کناره ها به مرکز می آمد. سیتی باید در آنجا فشرده کار می کرد در حالی که در سمت دیگر تئو والکات که در حمله کار می کرد با حضور گائل کلیچی پوشش داده شده بود و هیچ هافبکی به کمک کلیچی نمی رفت.
    نیمه دوم
    مانچینی در نیمه دوم در تیمش تغییراتی ایجاد کرد. پیزارو به نقش اصلی خود یعنی عمقی ترین هافبک بازگشت و بی به سمت چپ رفت و میلنر به راست متمایل شد. این دو به عنوان هافبک های بلاک کننده سعی می کردند کار الکس سانگ و میکل آرتتا را از همان خط میانی زمین خراب کنند و به پیزارو فضا دهند تا پشت سر آن ها را جمع کند. این تاکتیک به چند دلیل خوب بود و سیتی در شروع نیمه دوم بهتر بازی کرد. پیزارو خیلی خوب این فضا و فضای پشت سر کلیچی را در حمله می توانست جمع کند.

    اما هنگامی که سیتی در دفاع بود روی تغییر تاکتیکی روی کار دفاعی سیتی تأثیر می گذاشت. پیزارو برای نقش هافبک دفاعی اولیه مناسب ترین فرد نیست. او تکل کننده ی خوبی است اما در جایگیری در این منطقه مهارت ندارد و هافبک پر جنب و جوشی نیز نیست. آرسنال سعی کرد از فضای بین این خطوط استفاده کند و روسیچکی به عنوان بازیکن آزاد در این منطقه کار کرد. وقتی او در این فضا (فضای بین پیزارو با بری و میلنر) می ماند پیزارو را به خود مشغول می کرد و به کناره ها می کشید (به جای این که به مرکز و عمق زمین منایل شود) و در این فضا آرسنال می توانست موقعیت های خوبی به دست آورد.

    دومین اثر بازی کردن پیزارو در این نقش عمقی ای نبود که سانگ نیز نقش عمقی تری پیدا کرد. او در نیمه اول بسیار محتاط بود و حواس خود را بیشتر به نصری و پس از آن پیزارو معطوف کرده بود. اما اکنون سیتی، آرایش 3-3-4 بدون یک هافبک تهاجمی واقعی به خود گرفته بود و اکنون سانگ می توانست بیشتر به بازیسازی بپردازد. او در موقعیت های خوب می توانست پاس های چیپ خود برای رابین ون پرسی را ایجاد کند که در یکی از این موقعیت ها ضربه سر ون پرسی به تیرک برخورد کرد. در داماه این نیمه نیز او در سمت چپ و نقش هافبک تهاجمی ظاهر شد و هر جایی که فضا ایجاد می شد سعی می کرد به آن نفوذ کند. او و روسیچکی هر دو با در اختیار گرفتن توپ زمان را به نفع آرسنال می گرفتند و اکنون آرسنال کاملاً بر بازی مسلط شده بود.

    مانچینی نیاز داشت تغییری در تیمش ایجاد کند و اولین تغییر او عجیب بود. نصری بیرون رفت و الکساندر کولاروف وارد بازی شد. حالا سیتی به سیستم 2-4-4 خود وباره بازگشته بود و کولاروف در سمت چپ، میلنر در سمت راست و بالوتلی در کنار آگئرو قرار گرفته بود. پس از آن، کارلوس توز جایگزین آگئرو شد.
    اما این بازی، جنگ در مرکز زمین بود. سیتی که در نیمه اول توانسته بود کمی شرایط را پیدار کند با اشتباه پیزارو سرانجام گل پیروزی بخش را به آرسنال هدیه کردند. او توپ را ازدست داد و آرتتا از فضای جلوی دفاع استفده کرد و شوت سرکشی را به کنج دروازه زد.
    نتیجه گیری
    در دیداری که سیتی نیاز به پیروزی داشت یک نمایش ناامید کننده و بی روحی از سیتی شاهد بودیم. مانچینی در تمام بازی ادین ژکو را کنار گذاشت و کارلوس توز تنها 5 دقیقه بازی کرد. این در حالی بود که سیتی برای خلق موقعیت دچار مشکل بود و شهرت مانچینی در زمینه یک مربی دفاعی را بدتر کرد.

    مانچینی در این زمینه درست فکر می کرد که وقتی سیتی باید برای حفظ میانه زمین بجنگد به یک مهاجم دیگر نباز دارد و تعویض هایی مانند آمدن ژکو به جای میلنر مشکلات سیتی را در مرکز زمین بیشتر می کرد اما آن ها در جنگ های میانه زمین اصلاً موفق نبودند و نتوانستند موقعیت هایی روی دروازه آرسنال خلق کنند و مشخص نبود که برنامه ی بازی آن ها دقیقاً چگونه است.

    آرسنال با سیستم معمول خود شروع کرد و در تمام بازی همان سیسم را ادامه داد. در مورد رویکرد تاکتیکی آن ها مسأله ی تازه ای برای گفتن وجود ندارد. (بنایون در بازی مقابل تاتنهام نیز همین نقش بسیار خوب بازی کرده بود که در آنالیز بازی مقابل تاتنهام به آن اشاره شد) آن ها ترجیح دادند بازی خود را انجام دهند و سیتی را در منازعه با تنظیم با جایگیری ها و استراتژی نامشخصش باقی بگذارند.
    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت


  14. کاربر روبرو از پست مفید GOLL تشکر کرده است .


  15. #8
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    آرسنال


    مقایسه پودولسکی با اسطوره آلمانها





    در این مقاله به مقایسه پودولسکی با کلینزمن پرداخته میشود..

    با تایید این موضوع که لوکاس پودولسکی فصل آینده بازیکن آرسنال خواهد بود،لیگ برتر خود را برای ورود یکی دیگر از بازیکنان بزرگ آلمان آماده میکند.

    یورگن کلینزمن افسانه ای ،یکی دیگر از بازیکنان آلمانی است که برای یک تیم شمال لندنی یعنی تاتنهام اسپرز بازی کرده است.

    اما آیا لوکاس پودولسکی می تواند شبیه و یا بهتر از هموطنش برای آرسنال باشد؟
    در این مقاله می خواهیم وضعیت این دو بازیکن را با یکدیگر مقایسه کنیم.

    آغاز

    لوکاس پودولسکی زمانی که 18 سال داشت کارش را برای کلن شروع کرد،او در فصل اول در 18 بازی 10 گل برای کلن به ثمر رساند.او با نمایش خوب خود سال بعد به تیم ملی آلمان دعوت شد.

    در آن زمان باشگاه او به دسته دوم سقوط کرد اما او با ادامه روند فوق العاده اش در لیگ دسته دوم آلمان به یکی از تنها دو نفری تبدیل شد که از سال 1975 برای تیم ملی آلمان از دسته دوم بازی میکردند.

    یورگن کلینزکن کار خود را از لیگ دسته دوم با اشتوتگارت آغاز کرد،با وجود اینکه او یک سطح پایین تر از لوکاس کارش را آغاز کرد، تنها موفق شد 6 بازی انجام دهد و یک گل به ثمر برساند.

    در سطح ملی نیز پودولسکی از کلینزمن بهتر است.کلینزمن در سن 21 سالگی و در سال 1987 به تیم ملی آلمان دعوت شد.

    قضاوت

    شروع به کار لوکاس پودولسکی در هر دو مورد باشگاهی و ملی بهتر از کلینزمن است. لوکاس در لیگ دسته یک بازی را آغاز کرده و کلینزمن در دسته دوم کارش را شروع کرده است.

    رکورد گلزنی لوکاس در فصل اول به مراتب بهتر از یورگن است.پودولسکی می تواند ادعا کند سه سال زود تر از کلینزمن خود را برای حضور در تیم ملی اثبات کرده است.


    گلها

    رکورد گلزنی لوکاس پر نوسان بوده است.او بیشترین گلی که در یک فصل زده 18 بوده و کمترین گل او در یک فصل دو گل بوده است.
    قسمت خوب ماجرا برای آرسنال این است که او 18 گلش را در این فصل زده و این نشان می دهد که او در شرایط مطلوبی به سر میبرد.

    او برای تیم ملی آلمان 95 بازی ملی انجام داده است و توانسته 43 گل نیز به ثمر برساند.یعنی به طور متوسط 0.45 گل در هر بازی.
    این آمار زمانی حیرت انگیز می شود که بدانیم لوکاس اغلب به عنوان مهاجم دوم بازی کرده است و در سالهای اخیر حتی به عنوان یک هافبک چپ برای تیم ملی اش به میدان رفته است.

    این نشان می دهد او در هر جایی از زمین که بازی کند می تواند گلزنی کند و این خبر بسیار خوبی برای هواداران تیم آرسنال می تواند باشد.این موضوع باعث دلگرم شدن رابین ونپرسی نیز خواهد شد.

    با وجود شهرت گلزنی کلینزمن او بیشترین گلهایی که در یک فصل به ثمر رسانده 21 گل برای تیم تاتنهام بوده است.او دیگر هرگز موفق به گلزنی بیش از 20 گل نشد.کمترین گلزنی او دو گل در یک فصل برای سامپدوریا در فصل 1997/98 بوده است.
    او برای موناکو در فصل 93/94 7 گل به ثمر رساند .او در اوج دوران خود برای تیم های اشتوتگارت،اینتر،موناکو و تاتنهام بازی کرد.

    کلینزمن در تیم ملی آلمان 108 بازی انجام داد و توانست 47 گل به ثمر برساند،به طور متوسط در هر بازی 0.43 گل.بر خلاف پودولسکی،کلینزمن به عنوان مهاجم اول بازی کرده است.

    قضاوت

    در سطح باشگاهی کلینزمن به مراتب کم نوسان تر و بهتر بوده است،هرچند که این مرد تاتنهامی زمان بیشتری برای گلزنی داشته است.
    کلینزمن برای برخی از باشگاه هایش گلهای کمی زده است.اما او در تیمهای تاتنهام و بایرن به مراتب بهتر بوده و عملکرد خوبی داشته است.
    پودولسکی هنوز هم می تواند رکورد 21 گل در یک فصل کلینزمن را بدست آورد . لوکاس در این فصل 18 گل به ثمر رسانده است و هنوز هم امکان بیشتر کردن گلهایش را دارد.

    در زمینه ملی لوکاس کمی بهتر از کلینزمن است و او هنوز هم با توجه به سن و سالش می تواند برای تیم ملی آلمان بازی کند.

    سوابق و افتخارات

    پودولسکی در طول دوران حرفه ایش تنها یک بار با بایرن مونیخ توانسته قهرمان آلمان شود،او آن زمان در تیم بایرن جایگاه خوبی نداشت و به عنوان یک بازیکن ذخیره در این تیم حضور داشت.
    پودولسکی در سطح فردی برتری دارد،او توانست در جام جهانی 2006 به عنوان بهترین بازیکن جوان این جام شناخته شود.
    او با تیم ملی آلمان توانست به عنوان نائب قهرمانی یورو 2008 دست یابد.

    کلینزمن در ایتالیا توانست با اینتر قهرمان جام یوفا شود.او در جام جهانی 1990 نیز با آلمان قهرمان جام جهانی شد.
    در سطح شخصی نیز کلینزمن به عنوان بهترین بازیکن آلمان غربی در سال 98 شناخته شد.

    قضاوت

    کلینزمن قطعا در بدست آوردن افتخارات بهتر از پودولسکی بوده اما در سطح فردی بازیکن آرسنال با کسب بهترین بازیکن جوان جام جهانی بهتر بوده است.

    باید به این موضوع اشاره کرد جدا از مدت حضور پودولسکی در بایرن،او تمام دوران حرفه ایش را در کلن سپری کرده است،در حالیکه کلینزمن برای تیمهای مختلفی بازی کرده است.
    دستاوردهای فردی پودولسکی نشان می دهد او تمام پتانسیل درست برای رشد کردن را دارد.اما آیا آرسنال مکان مناسبی برای رشد اوست؟


    سرانجام

    لوکاس پودولسکی نشان داده است هم در عرصه باشگاهی و هم در عرصه ملی قابلیت های بسیار زیادی دارد.
    او با تلاش و پشت کار می تواند در دو زمینه بهتر از اسطوره آلمانی ها باشد.

    لوکاس تنها با داشتن 26 سال توانسته است در برخی از قسمتها بهتر از کلینزمن باشد و قطعا او با حفظ و حتی بهبود این روند می تواند به یکی از اسطوره های آلمان و حتی آرسنال تبدیل شود.
    امیدوارم او در آرسنال روند رو به رشدی داشته باشد.و در آرسنال بتواند به جامهای متعددی دست پیدا کند.

    برداشتی آزاد از تالک اسپورت
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت


  16. کاربر روبرو از پست مفید GOLL تشکر کرده است .


  17. #9
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    پیش فرض پاسخ : :::توپچي ها خارج از ميدان «مقالات آرسنالي»:::

    آرسنال در فصلي كه گذشت




    بررسی وضعیت تیم فوتبال آرسنال از نگاه اسکای اسپورت در فصل جاری...

    فصل برای آرسنالی ها با جشن و پایکوبی به پایان رسید ، اما آیا به واقع کسب مقام چهارم مسابقات لیگ برتر و نداشتن چشم اندازی برای کسب جام قهرمانی انگلستان ، می تواند برای فصل آینده ی توپچی ها کافی باشد؟ در مقاله ی پیش روی شما ، سارا وینتربرن به بررسی آرسنال امسال می پردازد. با نگاهی به خوشحالی و جشن بازیکن های آرسنال در روز پایانی مسابقات این فصل لیگ برتر به همراه تضمین شدن رتبه ی چهارم در جدول و حضور در رقابت های فصل آینده ی لیگ قهرمانان اروپا ، مسئله ی عجیبی نیست ، اما وقتی متعجب می شویم که به آغاز فصل و بازی نخستین آن ها در برابر ساندرلند در امارات باز می گردیم ، آیا به راستی چشم انداز آرسنال برای این فصل از مسابقات رسیدن به چنین پایانی بود؟ احتمالا نه. اما این سناریو زمانی قوت گرفت که توپچی ها در اوایل دسامبر در میانه های جدول بودند یا اوایل ماه مارس که دربی لندن را به تاتنهام واگذار کردند و آندره ویلاش بواش گفت سقوط آرسنال به پایین جدول آغاز شده است.

    در حقیقت از دست دادن یک ستاره و گلزن تمام عیار در تابستان و کسب امتیازاتی بیش از فصل گذشته می تواند دستاورد مثبتی باشد اما نه برای هواداران آرسنال که در سال های جاری ناخواسته رژیم عدم کسب جام گرفته اند. آنها مجاز هستند برای پایان شیرین و روحیه بخش خود در انتهای فصل شادی نمایند اما سرمایه گذاری تابستانی آرسنالی ها باید به دست آوردهایی به مراتب بزرگتر و ملموس تر منجر شود.

    بازیکن سال - سانتی کازورلا

    در حالی که تمام توجهات معطوف به تئو والکات بازیکن حیاتی این فصل آرسنالی ها است ، اما به دلیل افت و خیز و عدم ثبات او در طول فصل ، یقینا سانتی کازورلا بازیکنی بوده که بیشترین تاثیر را در روند رو به رشد آرسنال داشته است. شاید او در سایه ی بازیکن هایی نظیر خوان ماتا یا داوید سیلوا باشد اما روند تکاملی ، قدرت حمل توپ و نگاه خاص او به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. او یک حضور با شکوه و آغازی بی نظیر در لیگ برتر داشته است و به حق شایسته ی حضور در تیم منتخب این فصل لیگ برتر انگلستان ، جلوتر از بازیکنی مثل ادن هازارد بوده است.

    رده بندی بازیکن منتخب سال

    بر اساس رتبه بندی اسکای اسپورت به وضوح مشخص است که سانتی کازورلا به عنوان بهترین بازیکن این فصل آرسنال جلوتر از هم تیمی های خود قرار می گیرد ، با اندکی فاصله توماس روسیچکی اهل چک نیز غالبا نمرات خوبی در پایان مسابقات دریافت کرده است. اما در مورد توماس فرمالن فقط می توان سر تکان داد ، او این فصل بیشتر در نقش یک بازیکن متوسط ظاهر شد. دروازه بان ذخیره ی آرسنال ، لوکاژ فابیانسکی قطعا بالاتر از او قرار می گیرد ، اما او نیز تنها در پنج مسابقه از ابتدا برای آرسنال به میدان رفته است.

    پدیده ی سال - کارل جنکینسون

    این برای آرسنال غیر معمول است که هر سال پدیده ای در تیم خود نداشته باشد ، اما این پدیده ، امسال نه جک ویلشر بود و نه آلکس اکسلاد چمبرلین. شاید کارل جنکینسون تنها چهارده بار از ابتدا برای توپچی ها در مسابقات لیگ برتر به میدان رفته باشد ، اما در همین مدت حضور کم خود نیز نگرانی احتمالی هواداران را از خروج محتمل تابستانی باکاری سانیا رفع نموده است. دعوت شدن به تیم ملی انگلستان و ثبت قرارداد بلند مدت جدید با آرسنال همگی در جهت پیشرفت این بازیکن خواهد بود.

    خرید سال - سانتی کازورلا

    می دانستید که او انتخاب خواهد شد ، نمی دانستید؟ درست است که الیویه ژیرو و لوکاس پودولسکی جمعا گل های زیادی برای آرسنال به ثمر رساندند اما کازورلا با دوازده گل و دادن یازده پاس گل بهترین خرید آرسنال در لیگ برتر امسال بوده است. شاید هواداران آرسنال هیچ گاه هیئت مدیره را به خاطر تعلل در مورد خرید خوان ماتا نبخشند ، اما می توانند در مورد بهترین خریدی که تابستان گذشته انجام داده اند خشنود باشند.

    می تواند بهتر باشد - توماس فرمالن

    شاید وزن بازوبند کاپیتانی بود ( یا شوکی که یک نقل وانتقال بزرگ معمولا در پی دارد ) اما هرچه بود باعث شد این فصل مدافع میانی بلژیکی آرسنال فراموش شود! کسی که سال های گذشته رقابت شانه به شانه ای با رابین فن پرسی برای به دست آوردن لقب ارزشمندترین بازیکن آرسنال داشت ، اکنون افت کرده و افت او بسیار محسوس است. اشتباه مسلم او در مارس گذشته مقابل تاتنهام باعث شد تا آرسن ونگر شجاعت قابل ملاحظه ای از خود به خرج بدهد و بازوبند کاپیتانی را از او بگیرد و زوج مرته ساکر - کوشیلنی را در قلب دفاع مستقر نماید ، ترکیب موفقی که در نهایت منجر به کسب رتبه ی چهارمی برای آرسنالی ها شد.

    مربی

    شاید آرسن ونگر با بیش از حد صحبت کردن در مورد رتبه ی چهارمی ، حتی بیش از کسب مقام قهرمانی ، همچنین به کار بردن مداوم جمله ی معروفی که این تیم دارای کیفیت و روح بزرگی است انتقاد بسیاری از هواداران و کارشناسان را برانگیخت اما با تصمیماتی که در مورد نیمکت نشین کردن فرمالن و دادن استراحت به دروازه بان اصلی خود وویچک شسنی گرفت ، همچنین ثبات در رساندن یک تیم به لیگ قهرمانان اروپا برای سال های متمادی شایسته ی تقدیر است. اما او نیاز دارد در تابستان فکری به حال بازیکن هایی که به اندازه کافی شایسته ی حضور در آرسنال و رقابت برای کسب جام نیستند بنماید. یک خرج درست و حسابی و نهایتا یک فصل بیشتر برای ونگر؟

    اما دیدگاه جیمی ردنپ در خصوص آرسنال

    به پایان رساندن فصل بین چهار تیم بالای جدول یکی از بزرگترین دستاوردهای ونگر در طول دوران حضورش در آرسنال بود. چلسی و تاتنهام یقینا هر دو ، تیم بهتری نسبت به آرسنال در اختیار داشتند و مدعی اصلی حضور در لیگ قهرمانان سال آینده بودند ، اما اینکه آرسن ونگر همه سال تیمش را در هر شرایطی به این رقابت ها رهنمون می سازد ، نشان می دهد که او تا چه حد مربی بزرگ و فوق العاده ایست. با این حال آسیب پذیری آن ها نسبت به دیگر تیم ها در تمام طول فصل به چشم می آید ، علی الخصوص در رقابت هایی مانند لیگ قهرمانان اروپا. اگر ونگر می خواهد یک شروع تازه با این تیم داشته باشد و برای کسب جام ها و چیزی بیش تر از کسب مقام چهارمی در لیگ به میدان برود ، یقینا نباید این تابستان را نیز مانند سال های گذشته از دست بدهد و نهایتا با فروش بهترین بازیکن های خود و جایگزینی آن ها با بازیکن هایی با حداقل کیفیت فصل را آغاز نماید. شما نمی توانید همیشه در پوشاندن نقطه ضعف هایی که تیمتان دارد موفق عمل کنید ، اکنون وقت جذب چند ستاره و بازیکن اسم و رسم دار برای تیم آرسنال فرا رسیده است.
    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت


  18. کاربر روبرو از پست مفید GOLL تشکر کرده است .


  19. #10
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2009
    پست مورد علاقه
    فوروارد،هافبك تهاجمي

    ItaliaArsenal

    Bergkamp

    نوشته ها
    1,524
    تشکر ها
    8,575
    تشکر شده 7,822 در 1,799 پست

    پیش فرض پاسخ : :::توپچي ها خارج از ميدان «مقالات آرسنالي»:::


    چرا آرسنال فاتح لیگ خواهد شد ؟




    متن زیر به قلم الن اسمیت در روزنامه تلگراف چاپ شده است
    اگر شما بر اساس سطح ترکیب تیم و تجربه کسب عناوین قضاوت کتید و بدانید که چگونه حریفان قدرتمند رو از از پیش رو بردارید ، بنابراین ، بله ، منچستر سیتی و چلسی شانس بیشتری خواهند داشت . بر روی کاغذ به نظر هر دو تیم برای کل طول مسیر بهتر مجهز شده اند .

    اما شما نمی توانید به سادگی پیشرفت و موفقیت آرسنال در رسیدن به این نقطه را نادیده بگیرید . با پشت سر گذاشتن بیش از نیمی از فصل آن ها پیش از این یک بار در مقابل رقیبان اصلی خود قرار گرفته اند و تیم تحت رهبری آرسن ونگر به حق شایسته حضور در صدر جدول بوده است .

    هر چه می خواهید در مورد شکست سخت آن ها مقابل سیتی و یا شکست نا امید کننده مقابل یونایتد بگویید ، آرسنالی ها به خود نشان دادند که توان مقابله با فشار و استوار ماندن را دارند .

    با این وجود حفظ این روند بسیار به ثبات خط دفاعی به خصوص دو مدافع وسط که درک فوق العاده ای از هم پیدا کرده اند بستگی دارد . پیر مرتسآکر و لوران کوشچلنی تا اینجای کار در ایجاد یک خط دفاعی قابل اطمینان ، استثنایی بوده اند که این امر به دیگر بازیکنان در جلوی زمین این اجازه را می دهد که کارشان را انجام دهند .

    بهترین خط دفاعی در لیگ برتر : در حالی که در فصل های اخیر آرسنال تعداد زیادی گل آسان و بی دردسر دریافت کرده بود ، چه کسی می توانست به چنین چیزی فکر کند ؟ در شرایط موجود ، آن ها به شدت بر روی سازماندهی و قالب دفاعی خود کار کرده اند تا از اشتباهاتی که موجب عدم پیشرفت آن ها می شد جلوگیری به عمل آورند . دیگر هرگاه آن پیشینه سیاه خودی نشان می دهد با رویکردی شورمندانه مواجه می شود که می تواند تیم را در موقعیتی که توپ را از دست داده است مستحکم باقی نگه دارد .

    اگر آن ها بتوانند به همین حالت ادامه دهند ، آنگاه دلیلی وجود ندارد که فکر کنید آن ها نمی توانند ، آرسنال به خوبی توان حفظ کردن جایگاه نخست خود در 11 می و پایان این رقابت را داراست . آن جایگاه می تواند پاداش مناسبی برای بازیکنان با کیفیتی مانند جک ویلشر ، آرون رمزی ، سانتی کاسورلا و مسوت اوزیل که به شکل گیری واحدی بسیار تکنیکی ، مستعد و خلاق کمک کرده اند ، باشد .

    هیچ ترسی در مسیر موفقیت و در کوتاه مدت وجود ندارد . ونگر می تواند هافبک های خود را به صورتی چرخشی بازی دهد تا همه بازیکنان را آماده ، تازه نفس وبدون هیچ گونه افت کیفیتی نگه دارد . بدون شک مصدومیت تئو ولکات یک ضربه به تیم بود اما ظهور فوق العاده سرژ نبری ، بازگشت الکس اوکسلید چیمبرلن و استعداد توماس روسیتسکی می تواند برای پر کردن جای خالی او کافی باشد . فاکتور مهم دیگر ویژگی های دفاعی میکل آرتتا و متیو فلامینی است و شما به سختی می توانید بهتر از آن ها را پیدا کنید .


    تنها نگرانی ای که خیلی در مورد آن بحث شده است کمبود حمایت برای اولیویه ژیرو است . اگر مهاجم نوک مصدوم شود ، از میزان خطر آرسنال بسیار کاسته خواهد شد ، مسلم است که این مهاجم فرانسوی با استیل پشت به دروازه خود چگونه با بازیکنان اطراف هماهنگ شده است . برده شدن نام میرکو ووچینیچ به عنوان هدف آرسنال تعجب آور نیست . اگر به عنوان یار قرضی جذب شود ، مهاجم یوونتوس می تواند راه حلی برای این موقعیت تعیین کننده باشد .

    اما قرار بر بازی کردن هر کسی باشد ، آرسنال باید بداند که سخت ترین آزمون ها همچنان در راهند . در حالی که لیورپول و یونایتد در ماه آینده منتظر آرسنال هستند ، یک ماه مارچ جهنمی یا مسیر آن ها با سمت کسب عنوان را هموار می کند و یا با مشکل موجه می کند . رفتن به ورزشگاه های تاتنهام و چلسی پیش از بازی مقابل سیتی انجام می گیرد . بی عیب ظاهر شدن در این مسیر موجب می شود که بازیکنان واقعاً خودباوری را آغاز کنند .

    و من فکر می کنم که آن ها به یک پیروزی مقابل یکی از رقیبان اصلی نیاز دارند تا پیام قاطعی را منتشر کنند . آن ها هنوز چنین کاری نکرده اند بنابراین تمام شبهات به این خاطر است . اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد ، برای مثال پیروزی در استمفورد بریج یا شکست دادن سیتی در خانه ، می تواند تاثیر روانی عظیمی داشته باشد .

    در نهایت دسته اندکی از مردم ، واقعاً باور دارند که آرسنال توان انجام این کار را دارد . خیلی از مردم خارج از امارات فکر می کنند که توپچی ها زمانی که تحت فشار قرار گیرند از جایگاه فعلی پایین خواهند آمد . من ؟ من خیلی مطمئن نیستم . چیزهای در مورد این تیم وجود دارد که حس خوبی را القا می کند . روحیه تیمی ای که در رختکن وجود دارد بی گمان از برخی از رهبران شایسته تیم سرچشمه می گیرد .
    آیا آن کافی خواهد بود ؟ حدس من این است که بله خواهد بود .
    برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در آسمانهایت پرواز دهد.

    بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و استخوان

    سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.

    در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
تغییر پس زمینه