Design & Developed BY Patira

صفحه 1 از 18 12311 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 172
  1. #1
    مدیر بخش هواداران

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    Lahijan
    پست مورد علاقه
    DEF_CAM
    مربی مورد علاقه
    Carlo ancelotti /Chezare prandelli
    بازیکن محبوب
    Gattuso /Maldini / Nesta /Inzaghi / Seedorf / Kaka
    اسم واقعی شما
    Sina Sammak

    ItaliaMilanSS_Tehran

    Gattuso

    نوشته ها
    1,766
    تشکر ها
    7,599
    تشکر شده 12,276 در 2,437 پست

    Post بیوگرافی ستارگان حال حاظر جهان

    فرانک جمیمز لمپارد جونیور متولد 25 ژوئن 1978 در رامفورد انگلستان . او فرزند فرانک لمپارد سینیور مدافع سابق انگلیس و بازیکن پیشین تیم وستهام یونایتد . مادر او نیز از یک خانواده معروف فوتبالی است .



    لمپارد در سال 1994 به عنوان کار آموز به باشگاه وستهام یونایتد پیوست . همان باشگاهی که پدرش دستیار سرپرست آن بود و در سال 1995 به طور رسمی با این باشگاه قرار داد بست . در اکتبر سال 1995 به تیم سی سیتی قرض داده شد و در همان باشگاه در نخستین بازی لیگ خود شرکت کرد و یک گل به ثمر رساند و در ژانویه سال 1996 دوباره به وستهام بازگشت . لمپارد بازیکن ثابت تیم جوانان وستهام بود و در کاپ قهرمانی جوانان 1996 کاپیتان تیم شد .

    در سال 1998 لمپارد به تیم بزرگسالان وستهام پیوست و در کنار بزرگانی چون ( جوکول ) ، ( مایکل کاریک ) و ( ریوفردیناند ) به یکی از مهرهای با ارزش این تیم بدل گشت .



    لمپارد در 15 می 2001 با یازده میلیون پوند به باشگاه ثروتمند چلسی نقل مکان کرد . او در فصل نخست حضور خود بازیکن فیکس تیم بود اما در فصل دوم حضورش تحت شعاع بازی خوب ( جیانفرانکوزولا ) قرار گرفت و افت کرد اما با آمدن آبراموویچ ملیاردر معروف روسی به باشگاه ، لمپارد دوباره شکوفا شد و خود را به عنوان بهترین هافبک تیم شناساند .



    در سال 2004 ، 2005 لمپارد توانست در همه 38 بازی لیک بازی کند و 13 گل به ثمر برساند و با تیم چلسی قهرمان لیگ برتر شود . بازی او آنقدر زیبا بود که ( کارلوس البرتو ) و ( یوهان کرایف ) بازکنان مطرح جهان هر دو او را ستودند و لمپارد را بازیکن برتر جهان خواندند لمپارد موفق شد در آن فصل جایزه فوتبالیست سال FWA را از آن خود کند . او در سال بعد بهتر ظاهر شد به طوری که خوزه مورینیو ( مربی آن دوران چلسی ) او را بهترین بازیکن دنیا لقب داد .




    لمپارد در سال 2003 با ( النارایوز ) ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک دختر به نام ( لوناکوکو پاتریشیا لمپارد ) است ، لونا 22 آگوست سال 2005 به دنیا آمد . چندی پیش فرانک اظهار داشت که او و والنا در انتظار دومین فرزند خود به سر می برند . فرانک لمپارد در حال فراگیری زبان اسپانیایی است که به گفته برخی به خاطر احتمال پیوستن او به لالیگا اسپانیاست . ولی لمپارد اظهار کرد که آموزش زبان اسپانیایی او صرفا دلایل خانوادگی دارد ، زیرا انارایوز اسپانیایی است و او دوست دارد دخترشان و البته کودک آینده آنها دو زبانه بزرگ شود .



    لمپارد در ماه های سپتامبر و اکتبر سال 2005 در مسابقه گل برتر روزنامه THE SUN حضور داشت . در جولای سال 2006 THE SUN کتاب زندگینامه لمپارد با نام ( همه چیز از فرانک ) را به صورت دنباله دار به چاپ رساند . این کتاب اسرار زندگی خانوادگی و خصوصی فرانک لمپارد و عکس العمل هایش را نسبت به نا امیدی های جام جهانی افشا کرده است .



    لمپارد تا کنون توانسته است با چلسی 2 بار قهرمان لیگ برتر شود ، در نوامبر سال 2005 به عنوان دومین فوتبالیست برتر اروپا شناخته شد و جایزه فوتبالیست سال قاره خود را به هافبک برزیلی ( رونالدینیو ) سپرد . یک ماه بعد رنالدینیو عنوان بازیکن سال دنیا را از آن خود کرد و بار دیگر فرانک لمپارد به مقام دوم بسنده کرد .


    Distruggi i nemici Golden Bo
    rossoneri
    ویرایش توسط sina acm : 03-03-2012 در ساعت 08:36

  2. 8 کاربر از پست مفید sina acm تشکر کرده اند .


  3. #2
    مدیر بخش هواداران

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    Lahijan
    پست مورد علاقه
    DEF_CAM
    مربی مورد علاقه
    Carlo ancelotti /Chezare prandelli
    بازیکن محبوب
    Gattuso /Maldini / Nesta /Inzaghi / Seedorf / Kaka
    اسم واقعی شما
    Sina Sammak

    ItaliaMilanSS_Tehran

    Gattuso

    نوشته ها
    1,766
    تشکر ها
    7,599
    تشکر شده 12,276 در 2,437 پست

    پیش فرض

    زندگینامه لیونل مسی جادوگر فوتبال


    لیونل آندره مسی ۲۴ ژوئن سال ۱۹۸۷ در شهر روساریو آرژانتین دیده به جهان گشود. وی عضو تیم ملی بزرگسالان آرژانتین و تیم بارسلونا اسپانیا است.





    لیونل آندره مسی ۲۴ ژوئن سال ۱۹۸۷ در شهر روساریو آرژانتین دیده به جهان گشود. وی عضو تیم ملی بزرگسالان آرژانتین و تیم بارسلونا اسپانیا است. بسیاری از مطبوعات به وی لقب مارادونای جدید داده اند. لقب وی که توسط خودش انتخاب شده "جانشین" است. لیونل در سن ۵سالگی بازی را در تیم گراندولی آغاز کرد. تیمی که پدرش به عنوان مربی در آن جا مشغول به کار بود. در سال ۱۹۹۵ مسی به تیم نیوولز اولدبویز آرژانتین پیوست.
    وی ۱۱ سال داشت که پزشکان تشخیص دادند دچار کمبود هورمون رشد است. باشگاه ریور پلاته علاقه خود را برای به خدمت گرفتن مسی نشان داد اما آنها پول کافی برای خرج معالجه وی نداشتند. کارلوس ریساچ مدیر ورزشی باشگاه بارسلونا اسپانیا، از استعداد بی ظیر مسی آگاه شد. ریساچ پس از تماشای بازی وی به نمایندگی از باشگاه بارسلونا با مسی قراردادی امضا کرد. آنها پیشنهاد کردند تمام مخارج پزشکی لیونل را قبول می کنند به شرطی که وی برای شروع زندگی جدید به اسپانیا نقل مکان کند. خانواده مسی نیز به همراه این بازیکن جوان به اروپا منتقل شدند و لیونل کارش را در تیم جوانان بارسلونا آغاز کرد.
    جانشین به زودی توانست در ترکیب تیم دوم بارسلونا جایگاه ثابتی به دست آورد. در آن فصل وی رکورد جالبی برجای گذاشت. میانگین بیش از یک گل در هر بازی. مسی در آن فصل توانست در ۳۰ بازی ۳۷ گل به ثمر برساند. لیونل مسی در اکتبر ۲۰۰۴ توانست اولین بازی رسمی اش را برای بارسلونا برابر اسپانیول انجام دهد. با این بازی وی عنوان سومین بازیکن جوان تاریخ باشگاه بارسلونا را به خود اختصاص داد.
    زمانی که در تاریخ ۱ می ۲۰۰۵ مسی توانست اولین گل رسمی اش را برای بارسا در مقابل تیم الباسته بالومپایه به ثمر برساند تنها ۱۷ سال و ۱۰ ماه و ۷ روز سن داشت. وی با این گل توانست خود را به عنوان جوان ترین گلزن بارسلونا در لا لیگا مطرح کند. به مسی این شانس را دادند تا بتواند به عضویت تیم ملی اسپانیا دربیاید اما وی این پیشنهاد را رد کرد. در ژوئن سال ۲۰۰۴ مسی در بازی دوستانه بین دو تیم فوتبال زیر ۲۰ ساله هایآرژانتین و پاراگوئه به میدان رفت. در ژوئن ۲۰۰۵ توانست همراه با تیم زیر ۲۰ ساله های آرژانتین به مقام قهرمانی مسابقات جام جهانی جوانان دست یابد. لیونل با زدن ۶ گل کفش طلایی مسابقات و توپ طلایی بهترین بازیکن تورنمنت را نیز تصاحب کرد. با وجود این که لیونل بسیار جوان بود همیشه وی را با دیگو مارادونا مقایسه می کردند.
    در تاریخ ۲۷ ژوئن باشگاه بارسلونا قرارداد جدیدی با مسی تا سال ۲۰۱۰ منعقد کرد. در این قرارداد یک ماده وجود دارد که در آن آمده است هر تیمی می تواند با پرداخت مبلغ ۱۵۰ میلیون یورو، مسی را به خدمت بگیرد. این مبلغ ۳۰ میلیون یورو بیشتر از مبلغ فروش رونالدینیو است. در سال ۲۰۰۵ خوزه پکرمن، لیونل مسی را به تیم ملی بزرگسالان آرژانتین دعوت کرد. وی اولین بازی اش را برابر مجارستان انجام داد. مسی در دقیقه ۶۳ وارد میدان شد اما به فاصله ۴۰ ثانیه از زمین مسابقه اخراج شد. پس از این مسابقه، مسی اولین بازی واقعی خود را برای تیم ملی آرژانتین برابر پاراگوئه انجام داد.
    وی اولین بازی خود را در جام باشگاه های اروپا در تاریخ ۲۷ سپتامبر و در برابر اودینسه انجام دهد. در دسامبر همان سال روزنامه ایتالیایی توتو اسپورت جایزه پسر طلایی ۲۰۰۵ را که به بهترین بازیکن زیر ۲۱ سال اروپا داده می شود، به لیونل مسی داد. جانشین توانست بالاتر از وین رونی، لوکاس پودولسکی و کریستیانو رونالدو قرار بگیرد. مصدومیت شدید باعث شد مسی به مدت دو ماه از کلیه فعالیت های ورزشی دور بماند. به خاطر این مصدومیت حضور وی در جام جهانی ۲۰۰۶ در هاله ای از ابهام فرو رفت. با این وجود نام لیونل مسی را به عنوان بازیکن تیم ملی آرژانتین برای حضور در جام جهانی تحویل مقامات برگزاری مسابقات دادند. مسی پس از روماریو (فصل ۹۳-۹۴) اولین بازیکن بارسلونا بود که توانست در معروف ترین دربی اسپانیا هت تریک کند.
    در این فصل مسی گلی به ثمر رساند که همگان دوباره وی را با مارادونا مقایسه کردند. جانشین همانند مارادونا در بازی با انگلستان توپ را دریافت کرد، ۶۲ متر با توپ حرکت کرده ۶ نفر از بازیکنان حــریــف را پـشــت ســر گــذاشــت و دروازه خـتــافـــــــــه را گـشــــــــــود. تمام کارشناسان ورزشی جهان این گل را مشابه گل قرن مارادونا دانسته و پس از این گل، مطبوعات اسپانیا به وی لقب "مسیدونا" دادند. لیونل مسی در فصل ۲۰۰۷ -۲۰۰۸ توانست در یک هفته ۵ گل به ثمر برساند تا تیم بارسا به صدر جدول رده بندی صعود کرده و خودش نیز یک شروع رویایی را تجربه کند. فرانتس بکن بائر و یوهان کرایف ستارگان سابق جهان فوتبال، از لئو به عنوان بهترین بازیکن جهان نام برده اند.


    Distruggi i nemici Golden Bo
    rossoneri

  4. 8 کاربر از پست مفید sina acm تشکر کرده اند .


  5. #3
    مدیر بخش هواداران

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    Lahijan
    پست مورد علاقه
    DEF_CAM
    مربی مورد علاقه
    Carlo ancelotti /Chezare prandelli
    بازیکن محبوب
    Gattuso /Maldini / Nesta /Inzaghi / Seedorf / Kaka
    اسم واقعی شما
    Sina Sammak

    ItaliaMilanSS_Tehran

    Gattuso

    نوشته ها
    1,766
    تشکر ها
    7,599
    تشکر شده 12,276 در 2,437 پست

    پیش فرض

    یوگرافی PATO

    الكساندرو رودریگز داسیلوا كهدر دوم سپتامبر 1989 در پاتو برانكو پارانا به دنیا اومد و به نام الكساندر پاتو شناخته میشه مهاجمی برزیلیه كه طی سال های 2001 تا 2007 برای اینترناسیونال بازی كرد. در آگوست 2007 قراردادی رو با میلان امضا كرد. نام مستعارش"داك" از شهر محل تولدش گرفته شده"پاتو برانكو"(كه یه فارسی میشه"اردك سپید").زندگی كودكی:

    او فوتسال را از 3 سالگی در شهر محل تولش آغاز كرد.به زودی تواناییش در تمام ایالت جنوب برزیل پارانا شناخته شد بعد از تشویق شدن به وسیله بسیاری از مربیانش او در نوجوانی به Porto Alegre, Rio Grande do Sul رفت تا برای بازی در گرمیو (تیم محبوبش در كودكی)اقدام كنه اما به هر حال خانوادش تصمیم گرفتند كه او باید برای اینترناسیونال بازی كنه . در سال 2001 در 11 سالگی او به آنجا منتقل شد و به همراه 83 نوجوان دیگر كه مثل او می خواستند در تیم اول اینترناسینال نامی برای خود دست و پا كنند.





    زندگی حرفه ای(Career):

    بعد از قراردای كه درآمد سالانه او رو از 3000 به 25000 دلار می رسوند و مدت حضورش رو تا 2009 افزایش میداد و مبلغ آزادی او (مبلغی كه به اضای حق رضایت نامه داده می شود) به 23 میلیون دلار رسید پاتو بالاخره برای شروع كردن بازی در لیگ برزیل آماده شناخته شد.

    در اولین بازی او در تیم اصلی در 17 سالگی او تیمش را در برد 4-1 برابر پالمیراس كمك كرد(در 26 نوامبر 2006).او سه پاس گل و یك گل در اون بازی داشت. عملكرد او نظرهارو به سمتش جلب كرد و پیشبینی ها و مقایسه ها رو با دیگر سوپراستار برزیلی رونالدینیو به وجود آورد.

    پاتو اولین گل اینتر ناسینال در جام باشگاههای جهان رو در 13 دسامبر در نیمه نهایی برابر الاهلی قاهره به ثمر رسوند كه تیمش رو در پیروزی 2-1 یاری كرد و به فینال مسابقات رسوند. او در نیمه دوم به خاطر مصدومیت پای راست تعویض شد و جانشین او گل دوم و پیروزی بخش تیمش رو به ثمر رسوند.

    قبل از بازی تیمش برابر بارسلونا در بازی نهایی ستاره برزیلی بارسلونا"رونالدینیو" او رو بازیكن بازیكن قابل توجه در فوتبال برزیل معرفی كرد. او در اون بازی درخشان نبود و قبل از اینكه تیمش توسط آدریانو گابیرو گل برتری رو به ثمر برسونه و سبب قهرمانی بشه تعویض شد.

    او تیم برزیل رو درقهرمانی امریكای جنوبی 2007 در پاراگوئه یاری كرد.كه سبب صعود برزیل به مسابقات جهانی زیر 20 سال در كانادا و المپیك 2008 پكن شد.او بهترین گلزن برزیل در این تورنمنت بود با 5 گل زده.

    پاتو با باشگاههای بزرگ زیادی از جمله میلان بنفیكا یووه اینتر لیورپول چلسی و آرسنال در ارتباط بود.

    میلان رسما جذب پاتو رو در 2 آگوست 2007 اعلام كرد. مبلغ قرارداد او كمترین میزان ذكر شده در قرارداد او با اینترناسیونال بود 20 میلیون دلار(14.7 میلیو یورو). با توجه به قوانین فوتبال ایتالیا برای غیر اروپایی هایی كه به سن قانونی نرسیده اند پاتو قادر نخواهد بود در دیدار های رسمی میلان تا 3 ژانویه 2008 شركت كند(زمانی كه بازار نقل و انتقالات ایتالیا باز میشود).به هر حال میلان اجازه دارد از 3 سپتامبر 2007 "یك روز پس از 18 ساله شدنش" او را در تمرینات و مسایقات دوستانه شركت دهد.

    او در مجله وردساكر و مچ بهترین بازیكن زیر 2 سال جهان انتخاب شد.

    افتخارات:

    Winner
    Campeonato Brasileiro Sub-20: 2006
    FIFA Club World Cup: 2006
    Recopa Sudamericana: 2007
    Brazilian national football team

    Winner
    2007 South American U-20 Championship


    Distruggi i nemici Golden Bo
    rossoneri

  6. 5 کاربر از پست مفید sina acm تشکر کرده اند .


  7. #4
    مدیر بخش هواداران

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    Lahijan
    پست مورد علاقه
    DEF_CAM
    مربی مورد علاقه
    Carlo ancelotti /Chezare prandelli
    بازیکن محبوب
    Gattuso /Maldini / Nesta /Inzaghi / Seedorf / Kaka
    اسم واقعی شما
    Sina Sammak

    ItaliaMilanSS_Tehran

    Gattuso

    نوشته ها
    1,766
    تشکر ها
    7,599
    تشکر شده 12,276 در 2,437 پست

    پیش فرض

    بیوگرافی دروگبا

    روز یازدهم مارس 1978 در شهر «ابیجال» در ساحل عاج به دنیا آمد. او دوران کودکی را در زادگاهش ساحل عاج و فرانسه گذراند. دوستان و خانواده، او را «تیتو» صدا می‌زدند. تیتو در پنج سالگی کشورش را ترک کرد و به شهر «برست» در بریتانی رفت. دروگبا بیشتر عمر خود را در نقل و انتقال گذرانده است. بیشترین زمانی که یک جا زندگی کرده پنج سال بوده و آن پنج سال ابتدای زندگی‌اش در ساحل عاج می‌باشد. از آن زمان تاکنون بیش از چهارده شهر عوض کرده است. او تمام این چهارده شهر را به یاد دارد ولی هیچ یک از این نقل و انتقالات برای او به یادماندنی‌تر از اولین سفرش به فرانسه نیست.

    والدین دروگبا به خاطر مشکلات مالی نمی‌توانستند همراه پسرشان به فرانسه سفر کنند. دروگبا در حالی که از پنجره به هوای بارانی چلسی نگاه می‌کند آن روز آفتابی غم گرفته را به خاطر می‌آورد و می‌گوید: کاملا یادم هست. مجبور بودم تنها سفر کنم. فقط پنج سالم بود یادم می‌آید یک پلاکارد که اسمم روی آن نوشته شده بود دور گردنم قرار داشت. مهماندار از من مراقبت می‌کرد. خیلی‌خیلی سخت بود. وقتی به فرانسه رسیدم هر روز گریه می‌کردم. نه به خاطر این‌که در فرانسه بودم بلکه به این خاطر که آن همه از پدر و مادرم فاصله داشتم. دلم برایشان خیلی تنگ شده بود.
    دیدیه سه فصل به همراه عمویش از باشگاهی به باشگاه دیگر می‌رفت و در کنار فوتبال به درس ومدرسه‌اش هم می‌رسید. او پس از سه سال دوری از کشور در هشت سالگی به آغوش خانواده‌اش برگشت. دیدیه سه سال متمادی پدر و مادرش را ندیده بود پس از بازگشت به شهرش، دوستانقدیمی‌اش را دوباره دید. او و دوستانش با هم مسابقه فوتبال ترتیب می‌دادند و در یک محوطهپارکینگ در نزدیکی خانه‌شان بازی می‌کردند. سه سال دیگر هم گذشت و در سال 1989 کشور گرفتار بحران اقتصادی شدیدی شد. پدر و مادر دیدیه قربانیان این بحران شدند و کار خود را از دست دادند. آنها تصمیم گرفتند به خاطر آینده پسرشان دوباره او را به فرانسه بفرستند تا زیرنظر عمو میچل امیچل گوبا که یک فوتبالیست حرفه‌ای بود به تمرینات فوتبال بپردازد و دیدیه بار دیگر به شمال فرانسه رفت و در همان جا بود که دیدیه به نخستین باشگاه حقیقی خود پیوست. اوایل در دفاع راست بازی می‌کرد ولی عمویش از این موقعیت راضی نبود. میچل گوبا به دیدیه می‌گفت:«تو آن عقب چه کار می‌توانی بکنی؟ مردم فقط به مهاجم‌ها نگاه می‌کنند.» دیدیه جوان به توصیه عمو گوش کرد و از آن پس مهاجم وسط تیم شد.

    او اول در ابویل و بعد در تورکوئین بازی می‌کرد و هر جا عمویش می‌رفت او هم به اجبار با او می‌رفت. در سال 1991 در حالی که تیتو دیدیه سیزده سال داشت به بریتانی برگشت. در همان سال بود که پدر و مادر دیدیه هم تصمیم گرفتند به فرانسه نقل مکان کنند. دیدیه که در آن زمان به سن نوجوانی رسیده بود بدون این‌که بداند، نظم زندگی‌اش را فراموش کرد و ناگهان دریافت او که زمانی شاگرد اول کلاس بود حالا یک سال رفوزه هم شده است. پدر و مادرش بلافاصله عکس‌العمل نشان دادند و یک سال او را از بازی فوتبال محروم کردند. در سال 1993 به شهری در نزدیکی پاریس رفتند و او به همراه شش خواهر و برادرش در یک خانه سکنی گزیدند. دیدیه در آن زمان 15 سال داشت. در همان سال بود که با باشگاه siolaveL پیوست و پس از امضای قرارداد با این باشگاه در حومه پاریس بود که کم‌کم دیدیه دروگبای جوان توانست نام خود را به گوش دنیای فوتبال برساند.

    آغاز بازی حرفه ای:
    دیدیه در siolaveL خیلی زود تحت نظر و تعلیم «سربنکو رپسیس» مربی سابق اهل یوگسلاوی که مربی فنی باشگاه بود قرار گرفت و از همان ابتدا خیلی خوب ظاهر شد. رپسیس درباره او می‌گوید: «او مثل هم‌تیمی‌های دیگرش شب‌ها به کلوپ‌های شبانه نمی‌رفت. خیلی عاقل بود. با استعداد هم بود.» مرد جوان ساحل عاجی خیلی زود توجه پاریس را به خود جلب کرد. او ستاره تیم فوتبال زیر هفده سال با مربیگری کریستین پورنین شد. این مهاجم سیاه‌پوست در دو فصل متوالی سی گل به ثمر رساند و آن‌قدر خوب کار کرد و حس اعتماد مربیان را برانگیخت که سال بعد او را عضو تیم اول باشگاه کردند.

    مهاجم خوش تکنیک:
    دیدیه همچنان شاگردی می‌کرد و به ویژه می‌آموخت که صبور و پرحوصله باشد و به تصمیمات مربی احترام بگذارد. با این‌که از نظر «رپسیس» بهترین بازیکن تیم بود ولی مربی جدیدش به او اعتماد کافی نداشت و بیشتر اوقات باید روی نیمکت ذخیره‌ها می‌نشست. او در یک بازی فقط ده دقیقه وارد زمین شد ولی در همان مدت کوتاه یک گل روانه دروازه کرد. با این‌که زمان کمی را در زمین می‌گذراند و کمتر فرصت داشت هنرهای خود را به نمایش بگذارد ولی باز هم علاقه و توجه باشگاه‌هایی مثل «گوینگام»، «لمنس»، «لنس» و «پاری سن ژرمن» را جلب کرد. در همان زمان برای نخستین بار به طور جدی مصدوم شد. در یکی از بازی‌ها پای دیدیه شکست و در گچ رفت اما این شکستگی پا باشگاه لمنس را از خرید او منصرف نکرد و آنها با وجود مصدومیت، خواهان این مهاجم بودند. بدین ترتیب بود که دیدیه چمدان‌هایش را بست و به منطقه «سارت» فرانسه رفت و در نوزده سالگی یک فوتبالیست حرفه‌ای شد.
    دروگبا در تیم‌های «لمنس»، «گوینگام» و «المپیک مارسی» بازی حرفه‌ای کرد و سرانجام در سال 2004 به تیم مطرح چلسی راه یافت. او در اواخر فصل بازی‌های آن سال با قیمت 24 میلیون پوند که در زمان خود بیشترین قیمت محسوب می‌شد به چلسی پیوست و پس از آن بود که شوچنکو با سی میلیون پوند به این باشگاه رفت و رکورد دروگبا را شکست. دروگبا هنوز هم در مارسی طرفداران بسیاری دارد. تماشاچیان فوتبال‌دوست آن باشگاه هنوز هم نام او را فریاد می‌زنند و پیراهنش در سالن باشگاه مارسی بر دیوار است.

    یک فوتبالیست محبوب:
    مردم ساحل عاج عاشق دروگبا هستند هر بار که به وطنش باز می‌گردد، خبرنگاران و مردم او را محاصره می‌کنند و خبر رسیدن او اولین اخبار رادیو و تلویزیون می‌شود. «دروگبا سایت» که به معنای «دروگبا شدن» است یک پدیده فرهنگی است که به خاطر او ساخته شده است. او می‌گوید: «دروگبا سایت! آن موسیقی درباره من است. درباره موفقیت‌های من در چهار سال گذشته یعنی از زمان اولین حضورم در تیم ملی. ارتباط خاصی بین موسیقی و فوتبال وجود دارد. موسیقی دروگبا سایت هنوز هم محبوب است. من هم آن را خیلی دوست دارم و به آن احتیاج دارم. به خصوص قبل از مسابقات مهم حتما به آن گوش می‌دهم. در چلسی همیشه قبل از شروع بازی در اتاق رختکن به آن گوش می‌دهم.» دیدیه دروگبا یکی از خریداران عمده پیراهن چلسی است. او می‌گوید: «از فروشگاه‌های چلسی بپرسید آنها به شما می‌گویند که من همه پیراهن‌هایشان را می‌خرم! هر وقت به ساحل عاج برمی‌گردم همیشه باید یک عالمه پیراهن با خودم ببرم چون تمام دوستان و اقوامم از من پیراهن چلسی را می‌خواهند.»

    زندگی خصوصی:
    سال 1999 سال بزرگی برای دروگبا بود. در آن سال او و همسرش «الا» زنی اهل «مالی» که دروگبا اولین بار او را در پاریس دید با یکدیگر ازدواج کردند. او می‌گوید: تولد پسرم «ایزاک» نقطه عطفی در زندگی من بود که به من قدرت داد. دروگبا اکنون سه فرزند دارد و مایل نیست که آنها هم مثل او همیشه در حال تغییر مکان از شهری به شهر دیگر باشند. انگلیس کشور محبوب دروگباست. او تمایل دارد پس از پایان فوتبال حرفه‌ای در انگلیس بماند. به نظر او هیچ جایی بهتر از انگلیس نیست و در این رابطه می‌گوید: «وقتی از شهری خوشم بیاید دیگر دوست ندارم از آن جا بروم. بچه‌هایم هم انگلیس را دوست دارند.»

    پسرش ایزاک طرفدار تیم آرسنال است چون تیه‌ری آنری بازیکن محبوب او در آن بازی می‌کرد. دروگبا به فرزندانش علاقه زیادی دارد و می‌گوید: وقتی هر روز صبح بیدار می‌شوم و صدای بچه‌هایم را می‌شنوم که دور و برم به زبان انگلیسی حرف می‌زنند لذت می‌برم. باید اعتراف کنم انگلیسی حرف زدن آنها از من خیلی بهتر است. امروزه چندین فوتبالیست معروف، کتاب زندگی خود را منتشر کرده‌اند ولی آیا زندگینامه دروگبا هم چاپ می‌شود؟ دروگبا پاسخ می‌دهد: «بله، من به این کتاب فکر می‌کنم. خیلی چیزها دارم که در آن بنویسم. از ساحل عاج تا انگلیس خیلی اتفاقات برای من افتاده است ولی مطمئن نیستم چه وقت این کار را می‌کنم. شاید این کتاب را بعدها یعنی وقتی فوتبال را کنار گذاشتم بنویسم.»

    دروگبا پس از خداحافظی از فوتبال چه خواهد کرد؟ پاسخ دروگبا به این سوال هم، چنین است: «در این مورد هم خیلی فکر کرده‌ام. نمی‌خواهم تا سی و چهار سالگی صبر کنم و بعد تازه به فکر آینده خود و خانواده‌ام بیفتم. اگر بشود می‌خواهم مربی شوم ولی می‌دانم که همسرم زیاد با این تصمیم من موافق نیست اما خودم دوست دارم.»

    دروگبا محبوبیت زیادی دارد. او سفیر افتخاری سازمان ملل هم هست و مشکلات و وضعیت زندگی مردم کشورش را به گوش مسئولان می‌رساند. دیدیه دروگبا دوستان قدیمی خودش را هنوز فراموش نکرده و هر وقت فرصتی پیدا کند و به ساحل عاج برود سری هم به آنها می‌زند و دلشان را شاد می‌کند. او مسیری سخت و طولانی را سپری کرده است. مسیری از ساحل عاج، این کشور فقیر آفریقایی که پدر و مادرش در آن کارمند ساده بانک بودند تا انگلیس که خود هم اکنون در آن یک سوپراستار میدان فوتبال است. او به خودش قول داده است که نه تنها در عالم فوتبال بلکه در دنیای کوچک خانواده خودش هم سوپراستار باشد و آنها را تنها نگذارد .


    Distruggi i nemici Golden Bo
    rossoneri

  8. 6 کاربر از پست مفید sina acm تشکر کرده اند .


  9. #5
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    محل سکونت
    زیرآسمان آبی
    سن
    31
    پست مورد علاقه
    هافبک بازی ساز
    مربی مورد علاقه
    خوزه مورینیو
    بازیکن محبوب
    کاکا - سرخیوکانالس - فابیو کونترائو- نوری شاهین
    اسم واقعی شما
    پوریا

    BrazilManUtdRealMadrid

    نوشته ها
    738
    تشکر ها
    3,351
    تشکر شده 5,530 در 1,166 پست

    پیش فرض علایق کریستین رونالدو

    نام کامل:Cristiano Ronaldo dos Santos Aveiro

    لقبها:Cris, Ron, Ronnie, The Sultan Of The Stepover

    تاریخ تولد:دوشنبه 5 فوریه 1985

    محل تولد:فونچال,پرتغال

    قد:184 سانتیمتر

    وزن:78 کیلوگرم

    فیلم مورد علاقه:The Sixth Sense

    هنرپیشه مورد علاقه:آنجلینا جولی

    رنگ مورد علاقه:سفید

    شماره مورد علاقه:7

    نوشیدنی مورد علاقه:کوکا کولا

    رنگ مو:قهوه ای تیره

    رنگ چشم:قهوه ای

    مذهب:کاتولیک

    نام مادر:Maria Dolores dos Santos Aveiro

    نام پدر:Jose Diniz Aveiro

    نام برادر:Hugo Aveiro

    نام خواهرها:Elma Aveiro و Katia Aveiro

    نام دائی:Alex Aveiro

    مدل گوشی:Nokia 6230 - Black

    ماشینها:پورش نقره ای و فراری 435 قرمز

    فیلمهای مستند:2006 FIFA World Cup Germany (2006) (mini) TV Series و Manchester United: Play Like Champions (2003)
    مربی مورد علاقه: سرالکس فرگوسن و خوزه مورینیو
    سیگار نمیکشه.
    منبع: [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

    تو رئال مادرید غریب و تنها بودی. 70 هزار نفر تو را هو میکردند اما کودکی 10 ساله برایت دست تکان میداد و می گفت دوستت دارد. یادم نمی رود که در مورد هو کردنت پرسیدند و گفتی من تشویق شدم چون آن کودک با من بود. حالا رفتی بجایی که بدان تعلق داری.بهترین ها را برایت آرزومندم.
    درود بر تو ای بهترین مربی تاریخ ای ، مورینیوی بزرگ.


  10. 7 کاربر از پست مفید مورینیو... تشکر کرده اند .


  11. #6
    مدیر بخش هواداران

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    Lahijan
    پست مورد علاقه
    DEF_CAM
    مربی مورد علاقه
    Carlo ancelotti /Chezare prandelli
    بازیکن محبوب
    Gattuso /Maldini / Nesta /Inzaghi / Seedorf / Kaka
    اسم واقعی شما
    Sina Sammak

    ItaliaMilanSS_Tehran

    Gattuso

    نوشته ها
    1,766
    تشکر ها
    7,599
    تشکر شده 12,276 در 2,437 پست

    پیش فرض

    بيوگرافي فابرگاس

    سسک فابرگاس در 4 مِی سال 1987 میلادی در آرنا دِمار ایالت کاتالونیای اسپانیا متولد شد.فوتبال حرفه ایش را از تیم ب بارسلونا شروع کرد.وی با تیم زیر 17 سال اسپانیا قهرمان جام جهانی زیر 17 ساله های جهان شده است.او در این جام به عنوان بهترین بازیکن و بهترین گلزن انتخاب شد.




    هنگامیکه او تنها 16 سال بیشتر نداشت با مبلغ قرارداد 2.25 میلیون یورو به انگلیس رفت تا فوتبال حرفه ایش را در آرسنال دنبال کند.او در حالیکه 16 سال و 177 روز داشت به عنوان جوانترین هافبک تاریخ باشگاه آرسنال به میدان رفت.او در اولین بازی اش که در تاریخ 23 اکتبر سال 2003 بود برای آرسنال خوش یمن بود و آرسنال در آن روز بعد از تساوی 1-1 موفق شد در ضربات پنالتی در جام حذفی انگلیس به پیروزی برسد.نبوغ بعدی وی هنگامیکه بود که پای وی در برد 5-1 آرسنال مقابل ولورهمپتون به گل باز شد.وی نگاه ها را هنگامیکه که در جام خیریه انگلیس در برابر منچستر یونایتد به میدان رفت به خود اختصاص داد.آرسنال در آن بازی 3 بر 1 پیروز شد.هنگامی او در لیگ برتر به میدان رفت تا جای خالی پاتریک ویرا را پر کند.در آن بازی آرسنال در خارج از خانه اورتون را 4 بر 1 در هم کوبید.سس به عنوان بازیکن فیکس در بازی بعد و بعد تر به میدان رفت.اولین گل لیگ برتری وی در مقابل بلک برن بود که آرسنال با نتیجه 3 بر صفر بازی را به سود خود به پایان رساند.متاسفانه پاتریک ویرا از بند مصدومیت رها شده به ترکیب اصلی بازگشت و جای سس جوان را گرفت و وی به نیمکت ذخیره ها روانه شد.اما چند بازی بعد وی در کنار پاتریک ویرا به میدان رفت.چند بازی بعد در حالیکه پاتریک ویرا غایب بود وی در جام باشگاه های اروپا در مقابل پاناتینایکوس به میدان رفت و آن باری با حساب 2-2 به پایان رسید و اولین بازی وی در جام باشگاه های اروپا انجام شد.وی در آن سال اولین جام قهرمانی خود به همراه آرسنال را در جام حذفی انگلیس کسب کرد.تابستان سال بعد پاتریک ویرا به یوونتوس پیوست و راه را برای این جوان اسپانیایی کاملاً باز گذاشت.وی با درخشش در بازی مقابل یوونتوس در جام باشگاه های اروپا که با گلزنی و گل سازی او برای آنری همراه بود، آرسنال را با نتیجه 2 بر صفر به پیروزی رساند و نگاه مردم و رسانه های جهان رو به خود جلب کرد.آرسنال در آن سال با بازی های او نائب قهرمان جام باشگاه های اروپا شد.وی به تیم ملی اسپانیا دعوت شد و اولین بازی اش را مقابل لیختنشتاین که با حساب 4 بر صفر به نفع اسپانیا به پایان رسید را انجام داد.سِس هم اکنون علی رقم سن کم ، از رکن های اصلی آرسنال به حساب می آید و همگان بر این باورند که آینده ای درخشان تر در انتظار اوست.


    Distruggi i nemici Golden Bo
    rossoneri

  12. 6 کاربر از پست مفید sina acm تشکر کرده اند .


  13. #7
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    همينجاها
    پست مورد علاقه
    هافبک میانه
    مربی مورد علاقه
    گواردیولا
    بازیکن محبوب
    مسی-ژاوی-اینیستا
    اسم واقعی شما
    حميدرضا

    ArgentinaBarcelonaPersepolis

    نوشته ها
    458
    تشکر ها
    1,438
    تشکر شده 2,492 در 631 پست

    بارسلونا بیوگرافی ژاوی هرناندز کروز





    مشخصات فردی

    نام: ژاویر هرناندس کروواس
    پست: هافبک
    محل تولد: ترسا (بارسلونا)
    تاریخ تولد: 1980-01-25
    قد: 170 سانتیمتر
    وزن: 68 کیلوگرم




    ژاوی تمام عمر فوتبالی خود را در نوکمپ گذرانده است. او زمانی که تنها 11 سال داشت به بارسا پیوست. پیشرفت او بسیار سریع بود تا اینکه در فصل 97-98 از تیم جوانان وارد تیم دوم بارسا شد.


    در تیم دوم بارسا او به مغز متفکر تیم جوردی گونزالو تبدیل شد و به همراه تیم جواز صعود به دسته دوم را کسب کرد.

    رویای ژاوی یعنی شروع رسمی کار با تیم اصلی زمانی تحقق یافت که او در تابستان 1998 در سوپر جام اسپانیا برابر مایورکا بازی کرد. او در ترکیب ثابت بود و گلزنی کرد، شروعی که برای او بهتر از این نمیشد. ژاوی همچنین در قهرمانی لیگ در فصل 1998-99 با مربیگری فن گال نقش مهمی را ایفا کرد که بارزترین مورد گل بسیار مهم او در نوئوو زوریا بود که شانس های تیم را برای قهرمانی افزایش داد.


    فصل 1999-2000 فصل خوبی برای ژاوی بود که به علت مصدومیت گواردیولا او برای قسمت اعظم فصل انتخاب اول بود. بعد از اینکه کاپیتان افسانه ای تیم را به مقصد فوتبال ایتالیا ترک کرد ژاوی به بازیساز تیم بدل شد و به این کار ادامه داده است تا تمام استعداد و نبوغ خود را در این پست به اثبات برساند.

    در زمان مربیگری فن گال، رکساچ، آنتیچ و رایکارد ژاوی همواره یک مهره کلیدی بوده است. این حقیقت زمانی اثبات میشود که بدانیم او در طول این مدت و در حالیکه هنوز فقط 25 سال سن دارد، 300 بازی رسمی انجام داده است.

    در زمان مربیگری رایکارد، ژاوی نشان داده است که نه تنها میتواند در قلب خط هافبک بازی کند، بلکه این توانایی را دارد که در هر پستی در وسط زمین به بازی گرفته شود. این توانایی را از آنجا میتوان فهمید که او در قهرمانی لیگ در فصل 2004-05 بازیکنی بود که با انجام 36 بازی بیشترین بازی ها را انجام داد.

    ژاوی هرگز 2 دسامبر 2005 را فراموش نخواهد کرد. در حین تمرین در لامسیا، لگامنت پای چپ او پاره شد. دوره درمانی او سریعتر از انتظار طی شد و پس از 5 ماه توانست بازی کند. در 29 آوریل 2006 و در بازی مقابل کادیز، ژاوی مجددا "احساس یک فوتبالیست" را داشت. او به موقع برگشت تا قهرمانی های لیگ و لیگ قهرمانان را در کنار هم تیمی هایش جشن بگیرد.

    در دو فصل پایانی حضور فرانک رایکارد بر روی نیمکت بارسا، ژاوی یکی از بازیکنانی بود که بیش از بقیه مورد استفاده این هلندی قرار گرفته بود. علاوه بر این در فصل 2007/08 او رکورد شخصی خود را به 7 گل ارتقا بخشید. رکورد قبلی او، 4 گل در فصلهای 2001/02 و 2003/04 بود.

    بعلاوه، ژاوی هرناندر همچنین بازیکن فیکس تیم ملی اسپانیا بوده است. او در جامهای جهانی 2002 و 2006 و جام ملتهای اروپای 2004 و 2008 حضور داشته است و در یورو 2008، پس از قهرمانی اسپانیا، به عنوان بهترین بازیکن تورنمنت انتخاب شد.

    خصوصیات و ویژگی ها

    ژاوی در تمام بازی ها بازیساز تیم است و هیچگاه ابدا عصبی نمی شود به طوریکه که با خونسردی فوق العاده ای تیم را هدایت میکند. از زمانی که او بازیساز بارسا شده است، بینایی و دیدی باورنکردنی در درون زمین نشان داده است. او نمونه دیگری از کار خوبی است که در تیم جوانان بارسلونا انجام میشود، خصوصا در پستی که به شماره 4 برمیگردد و همانگونه که او به بلوغ رسیده توانایی بیشتری از خود بروز داده است و میتواند هر گاه که مربی از او بخواهد خود را با پست های مختلف میانه زمین وفق دهد.


    پاس های روبه جلوی او و توانایی اش در برداشتن فشار از روی تیم و حفظ توپش که تقریبا از تمام بازیکنان دیگر بهتر است،از یک یک نقطه قوت درون زمین ساخته است. او همچنین در کارهای دفاعی و در گرفتن توپ از حریف کاملا توانا است.


    به علاوه، او خودش را در استفاده از توپ های مرده هم به خوبی نشان داده است، همانگونه که با شوت های قدرتمندش گلهای حساسی را از روی این موقعیت ها به ثمر رسانده است.


    ژاوی روز دوم دسامبر سال 2005 را همیشه به یاد خواهد داشت. در طول تمرین در لاماسیا هافبک متولد ترسا از ناحیه زانوی چپ دچار مصدومیت شدید و پارگی لیگامنت شد. بعد از حدود پنج ماه او به میادین بازگشت. در بیست و نهم آوریل 2006 بازگشت و در مقابل کادیز بازی کرد و گفت" دوباره احساس یک فوتبالیست را دارم".او توانست به همراه بقیه هم تیمی هایش قهرمانی در لیگ و لیگ قهرمانان را جشن بگیرد.


    بازیساز بارسا یکی از اعضای ثابت تیم ملی اسپانیا به رهبری لوئیز آراگونز در جام جهانی 2006 آلمان بود. جایی که تیم اسپانیا تا مرحله دوم پیش رفت و در آنجا به وسیله فرانسه حذف شد.


    افتخارات

    بارسلونا

    2006-07 سوپرجام اسپانیا
    2005-06 لیگ قهرمانان
    2005-06 لالیگا
    2005-06 سوپرجام اسپانیا
    2004-05 لالیگا
    1998-99 لالیگا

    تیم ملی اسپانیا

    1999 قهرمانی زیر 20 سال جهان
    2000 مدال نقره بازی های المپیک سیدنی
    2008 قهرمانی جام ملتهای اروپا
    قهرمان در 4جام داخلی و اروپایی
    در فصل 2008-09
    قهرمانی در لا لیگا
    قهرمانی در کوپا دل ری
    قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا
    وقهرمان جام باشگاهای جهان
    راز باش
    ولي فاش نشدني!


  14. 6 کاربر از پست مفید messi1373 تشکر کرده اند .


  15. #8
    مدیر انجمن

    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    محل سکونت
    ShIraZ
    سن
    26
    پست مورد علاقه
    AMF-SS
    مربی مورد علاقه
    FerGoseN - MorInhO- Zidane
    بازیکن محبوب
    CR7-LM10-All Players RealMadrId and ManuTd
    اسم واقعی شما
    ~ ALIreZA ~

    PortugalRealMadridManUtd

    Cristiano Ronaldo

    نوشته ها
    5,945
    تشکر ها
    40,825
    تشکر شده 30,590 در 6,151 پست

    ویترین امتیازات

    پیش فرض بیوگرافی ایکر کاسیاس

    نام کامل : ايکر کاسياس فرناندز
    محل تولد: موستولس-مادريد- اسپانيا
    وزن:70کيلو گرم
    قد:1.85سانتي متر
    تارخ تولد:20مي1981
    18روز بعد از روز تولد بکام
    باشگاه: رئال مادريد
    ايکر کاسياس از کوچکي علاقه ي فراواني به فوتبال داشت ولي او استعداد خود را در دروازباني نشان داد.هنگامي که به دوران نوجواني رسيد تيم رئال به استعداد او پي برد وخبر از حضور پديده اي در فوتبال را دادند سر انجام او به تيم هاي پايه ي رئال راه يافت و با بازي هاي خوب خودراهي بزرگسالان اين تيم شد وتا حالا اين تيم به خاطر دروازباني هاي خوبي که کاسياس در طول اين چند سال کرده قرارداد او را تا پنج سال ديگر با او تمديد کرده است.از نظر خيلي ها او بهترين دروازبان تاريخ اسپانيا است او در رده بندي بهترين دروازبان هاي جهان رده ي چهارم را در اختيار دارد .او دروازبان شماره يک اسپانياست و دروازبان هايي همانند ويکتور والدز(بارسلونا) و رينا(ليور پول)هنوز نتوانسته اند جاي او را بگيرند
    نظر شخصي :بهترين دروازه بان جهان(البته بعد از جام جهاني2010 و دريافت دستكش طلا در اين مورد شكي وجود نداره)
    «ايكر كاسياس فرناندز» متولد بيستم ماه مي‌ سال 1981 در «موستولس» مادريد دروازه‌بان فوتبال اسپانياست، كاسياس محبوب تمام مادريدي‌هاست. او يك دروازه‌بان ايده‌آل است. دستانش بدون دستكش هم با يك اشاره توپ را مي‌گيرد.
    او از سال 1999 همچون صخره محكمي آخرين مدافع تيم رئال‌مادريد بوده است. هر چند ابتدا براي دروازه‌بان بودن جوان به نظر مي‌رسيد ولي حركات آكروباتيك او سبب شد همتايانش از او حساب ببرند. او تاكنون بارها با عكس‌العمل‌هاي سريع خود تيمش را نجات داده است و معروف است به اين‌كه هرگز از شكستن مچ پايش نمي‌هراسد. اين دروازه‌بان 29 ساله اولين بازي ملي خود را در سال 2000 مقابل تيم سوئد انجام داد. او تمام مدت در آن بازي روي نيمكت ذخيره‌ها نشسته بود. به همين دليل وقتي در جام‌جهاني 2002 سرانجام داخل دروازه تيمش قرار گرفت عزم خود را جزم كرد كه استعدادش را به دنيا نشان دهد.
    مطبوعات نام او را «سنت كاسياس» گذاشته بودند زيرا، توانايي خارق‌العاده‌اش مثل يك فرشته نجات شوت‌ها را سد مي‌كرد و جلوي ورود آنها را به دروازه مي‌گرفت.
    كاسياس از سال 1999 پيراهن شماره يك رئال‌مادريد را بر تن كرد. باشگاهي كه از هشت سالگي براي تيم بچه‌ها شوت مي‌زد. او بسيار خونسرد است و اعصاب آرامي دارد و در سخت‌ترين شرايط كنترل خود را حفظ مي‌كند. بنابراين مربي اسپانيا هيچ وقت ترديدي در انتخاب دروازه‌بان خود ندارد هر چند اين كشور دروازه‌بان خوب ديگري همچون «سانتياگو كانيزارس» را روي نيمكت خود دارد.
    خانواده
    پدرش «خوزه لوئيس كاسياس» نام دارد و كارمند وزارت آموزش و پرورش اسپانياست. مادر او «ماريا دل كارمن فرناندز» سوم نوامبر 1958 در مادريد به دنيا آمد. او قبلا در يك آرايشگاه زنانه كار مي‌كرد ولي هم‌اكنون در مادريد يك فروشگاه لوازم ورزشي را اداره مي‌كند.
    ايكر برادري به نام «اوناي» دارد كه متولد 1988 است. فوتبال او بهتر از برادر بزرگترش «ايكر» است ولي علاقه خاصي به بازي‌هاي تلويزيوني و پلي‌استيشن دارد و تنها در تيم محلي‌شان فوتبال بازي مي‌كند. او هوادار تيم بارسلوناست ولي «ايكر» مي‌گويد تازگي‌ها به رئال مادريد هم علاقه پيدا كرده و تمام بازي‌هاي اين تيم را تماشا مي‌كند.
    همسري كه همه مي‌شناسند
    كاسياس اولين بار در سال 2003 با «اواگونزالس» آشنا شد و مدتي بعد با هم نامزد شدند. «اوا» در همان سال ملكه زيبايي كشورش شده بود و از همان زمان به چهره‌اي سرشناس تبديل گشت. او خود را دختري خنده‌رو، خوش قلب وساده مي‌داند. غذاي مورد علاقه او غذاهاي اسپانيايي است و عاشق درست كردن نان سيب‌زميني مي‌باشد و مي‌گويد راز خوشمزه شدن نان‌هاي خانگي‌اش صبر و حوصله او در زمان پخت وپز است. بازيگران مورد علاقه اين خانم «روبرتو بنيني» و «جوليا رابرتز» هستند. «اوا» از چيزي مي‌ترسد كه شايد خيلي‌ها اين ترس دارند و جرات ابراز آن را ندارند. او از آسانسور خوشش نمي‌آيد و در آن احساس امنيت نمي‌كند. به همين خاطر تا جايي كه امكان داشته باشد از پله‌ها بالا و پايين مي‌رود. او قبل از زندگي مشترك با «ايكر» به همراه پدر و مادرش در «سويل» زندگي مي‌كرد. خواهرش «ماريا» هم مثل او بسيار زيبا است. او مي‌گويد انتخاب شدنش به عنوان ملكه زيبايي روال آرام زندگي‌اش را زير و رو كرد و آن را كاملا تغيير داد.
    دست‌هاي بيمه شده
    «ايكر كاسياس» مدتي پيش دست‌هاي خود را به قيمت 5/7 ميليون يورو بيمه كرد و قراردادي با شركت بيمه «گروپاما» بست. اين قرارداد تنها تا پايان اين فصل از بازي‌ها اعتبار دارد و شامل تمام بازي‌هاي «ايكر كاسياس» در هر مكان و هر زماني مي‌شود. اين قرارداد در حقيقت تبليغي براي شركت «گروپاما» هم هست زيرا با اين اقدام بين مردم شناخته‌تر مي‌شود.
    ايكر در اين باره گفت: «خيلي جالب است. من هيجان‌زده شده‌ام، اميدوارم مردم هم از اين كار من خوششان بيايد.» و بعد با خنده افزود: «اگر زانو يا پاهايم هم صدمه ديدند مي‌توانم به آنها بگويم دستم مصدوم شده است و پولش را بگيرم.»
    دروغ متنفرم
    خبرنگار مجله هالا‌مادريد: قبل از هر چيز مي‌خواهم از شما اجازه بخواهم كمتر وارد مقوله فوتبال بشوم. اشكالي ندارد؟
    هر طور مايليد.
    خبرنگار: شعار شما در زندگي چيست؟
    اگر بخواهم يك جمله را انتخاب كنم اين است: «از هر روزمان حداكثر استفاده را بكنيم.» هر چه سن انسان بالاتر مي‌رود بيشتر به اطرافش توجه مي‌كند. مثلا دقيق‌تر تلويزيون تماشا مي‌كند و بهتر مشكلات را مي‌بيند. اين باعث مي‌شود انسان بنشيند و فكر كند. در اين صورت است كه مي‌فهميم خيلي خوشبختيم كه در ميان مردمي خوش فكر به دنيا آمده‌ايم.
    خبرنگار: شما از بچگي براي بازي فوتبال با مترو به مادريد مي‌آمديد، چه خاطراتي از آن روزها داريد؟ خاطرات خيلي خوبي دارم. آن وقت‌ها بايد شهر را خوب ياد مي‌گرفتم. آن روزها ياد گرفتم كه مسئوليت‌پذير باشم چون بايد با هم‌تيمي‌هايم به تنهايي و بدون خانواده به سفر مي‌رفتم. همه ما بچه بوديم. تجربه، انسان را بزرگ مي‌كند ولي در همان لحظه آدم اين را نمي‌فهمد.
    خبرنگار: يادتان مي‌آيد ماهانه چقدر خرج رفت و آمد با مترو مي‌كرديد؟
    راستش را بخواهيد، نه.
    خبرنگار: باز هم دوست داريد به ياد گذشته مترو سوار شويد؟
    بله واقعا دوست دارم. اين را نمي‌گويم كه مردم خوششان بيايد. همه اطرافيانم مي‌دانند ولي به خاطر اين‌كه مردم كمتري مرا بشناسند مجبورم با اتومبيل از راه‌هاي كوتاه‌تر و خلوت ‌تر بروم.
    خبرنگار: اگر اين قدر معروف نبوديد دوست داشتيد چه كار مي‌كرديد؟
    همه كار، به جاهاي شلوغ مي‌رفتم. توي خيابان‌هاي مادريد قدم مي‌زدم. كارهايي را انجام مي‌دادم كه براي مردم عادي كاملا معمولي است ولي من سال‌هاست كه نمي‌توانم اين كارها را انجام دهم.
    خبرنگار: مي‌توانيد به سينما برويد؟
    البته كه مي‌روم ولي نه در ساعات شلوغ، چون مردم به خاطر لطفي كه دارند پشت سر هم از من مي‌خواهند با آنها عكس بگيرم يا به آنها امضا بدهم. من از اين كارها خوشم مي‌آيد ولي هر كسي دوست دارد حريم خصوصي‌اش حفظ شود و مدتي از روز را در آرامش باشد. ولي وقتي كسي مشهور شد اين چيزها خيلي سخت مي‌شوند.
    خبرنگار: شهر كوچك «ناوال كروز» بهترين جا براي رسيدن به آرامش شماست؟
    دقيقا. در «ناوال كروز» من هم يكي از شهروندان مي‌شوم و در آرامش به هر جايي كه بخواهم مي‌روم. من از بچگي به آن جا مي‌رفتم. مردم آنجا به ديدن من عادت دارند. آنها مثل مردم عادي با من سلام و احوالپرسي مي‌كنند و يكي، دو سوال هم از وضعيت مادريد مي‌پرسند ولي ديگر مزاحم نمي‌شوند چون از بچگي مرا مي‌شناسند و ديگر اطلاع بيشتري احتياج ندارند.
    خبرنگار: آيا دوستانتان براي شما مهم هستند؟
    صرف‌نظر از خانواده، به نظر من دوستان مهم‌ترين چيز در زندگي هستند. من از تنها ماندن خوشم نمي‌آيد. هر چه سن آدم بالاتر مي‌رود بيشتر احتياج دارد مردم را ببيند. دوست خوب داشتن خيلي مهم است چون آنها هميشه پشت آدم مي‌مانند و در خوشي و ناخوشي همراهمان هستند.
    خبرنگار: ارزش يك انسان به چيست؟
    صداقت، من از دروغ و فريب متنفرم.
    خبرنگار: بهترين هديه‌اي كه مي‌توانيد به يك بچه بدهيد، چيست؟
    كفش ورزشي يا توپ. چون فكر مي‌كنم اين چيزها بچه‌ها را خيلي خوشحال مي‌كند.
    خبرنگار: آيا مشهور بودن براي شما مسئوليت ايجاد نمي‌كند؟
    تمام مسئوليت‌ها روي دوش ماست. بچه‌ها تصورات و تخيلات خاص خودشان را دارند و براي خود الگوسازي مي‌كنند. اينجاست كه افراد مشهور مسئوليت سنگيني پيدا مي‌كنند.
    خبرنگار: اگر يك آرزو داشته باشيد، آن چيست؟
    صلح بر روي زمين و شادماني براي همه.
    خبرنگار: آخرين فيلمي كه در سينما ديديد چه بود؟
    شبي در موزه. فكر مي‌كردم اين فيلم مخصوص بزرگ‌ترهاست ولي تازه در سينما فهميدم براي بچه‌هاست.
    خبرنگار: از چه ژانري خوشتان مي‌آيد؟
    علمي – تخيلي.
    خبرنگار: آخرين كتابي كه خوانديد چه بود؟
    كيمياگر، كتاب خوبي بود.
    خبرنگار: نمي‌خواهيد زندگيتان را بنويسيد؟
    بدم نمي‌آيد اين كار را بكنم.
    خبرنگار: اسمش را چه مي‌گذاريد؟
    نمي‌دانم. تا حالا در موردش فكر نكرده‌ام.
    خبرنگار: اگر به يك جزيره متروك برويد چه چيزي را با خودتان مي‌بريد؟
    تمام كساني را كه دوستشان دارم و برايم عزيز هستند..

    HALA MADRID


  16. 5 کاربر از پست مفید AL1reZA تشکر کرده اند .


  17. #9
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    همينجاها
    پست مورد علاقه
    هافبک میانه
    مربی مورد علاقه
    گواردیولا
    بازیکن محبوب
    مسی-ژاوی-اینیستا
    اسم واقعی شما
    حميدرضا

    ArgentinaBarcelonaPersepolis

    نوشته ها
    458
    تشکر ها
    1,438
    تشکر شده 2,492 در 631 پست

    بارسلونا دنیل آلوز


    دنی آلوز

    شناسنامه
    نام کامل دانیل آلوز داسیلوا
    تاریخ تولد ۶ می ۱۹۸۳ (۲۶ سال سن)
    محل تولد جوازیرو، برزیل
    قد ۱٫۷۱ متر (۵ فوت و ۷ اینچ)
    اطلاعات باشگاهی
    باشگاه کنونی بارسلونا
    شمارهٔ پیراهن ۲
    پُست دفاع راست
    باشگاه‌های جوانان
    باهیا
    باشگاه‌های حرفه‌ای
    ۲۰۰۱-۲۰۰۲
    ۲۰۰۲-۲۰۰۸
    ۲۰۰۸- باهیا
    باشگاه فوتبال سویا
    بارسلونا ۱
    ۱۱
    ۵
    تیم ملی
    ۲۰۰۶- تیم بزرگسالان ۳

    دانیل آلوز داسیلوا (متولد ۶ می ۱۹۸۳ در جوازیرو)، که به دنی آلوز معروف است، فوتبالیستی برزیلی است که در حال حاضر در پست دفاع راست هجومی، برای تیم فوتبال بارسلونا در رقابت های لالیگا، و همچنین تیم ملی فوتبال برزیل بازی می کند. قبل از پیوستن به تیم کاتالونیایی، آلوز به مدت ۶ سال در تیم سویا بازی می کرد و با دو عنوان قهرمانی در جام یوفا و یک قهرمانی در کوپا دل ری، دوران موفقیت آمیزی را در این تیم گذراند. او با مبلغ ۲۹ میلیون یورو به علاوه مقدار ۶ میلیون یورو اضافی، به بارسلونا پیوست، تا به عنوان گران ترین هافبک راست تاریخ شناخته شود و همچنین بتواند در اولین فصل حضور خود در این تیم، سه‌گانه را ببرد.

    سوابق باشگاهی

    سویا

    در سال ۰۳-۲۰۰۲، بعد از این که دنی آلوز به صورت قرضی از باهیا به سویا منتقل شد، به عنوان یکی از بازیکنان تیم ملی جوانان برزیل در جام جهانی جوانان ۲۰۰۳ بازی کرد و با این تیم به مقام قهرمانی رسید. در پایان این مسابقات، آلوز به عنوان سومین بازیکن برتر جام شناخته شد، اتفاقی که باعث دائمی شدن قرارداد او با باشگاه سویا شد.

    در ماه ژوئن ۲۰۰۶، سویا با انتقال آلوز به لیورپول موافقت کرد، اما مذاکرات به دلیل این که باشگاه انگلیسی نتوانست رقم خود را به رقم درخواستی آلوز برساند، به نتیجه نرسید[۱]. در دسامبر ۲۰۰۶، آلوز قراردادی با سویا به امضا رساند که او را تا سال ۲۰۱۲ در سویا ماندگار می کرد[۲]. او فصل ۰۷-۲۰۰۶ را با موفقیت پشت سر گذاشت و با ۴۷ بار حضور در ترکیب سویا و به ثمر رساندن ۵ گل، از بازیکنان مهم تیم به شمار می آمد. او همچنین در تمام بازی های سویا در جام یوفا که سرانجام با قهرمانی تیمش به پایان رسید، حضور داشت.

    در سال های حضور در اسپانیا، آلوز توانست تابعیت اسپانیایی نیز بگیرد، موضوعی که باعث می شد محدودیت های کشورهای خارج از اتحادیه اروپا برای او از بین برود و برای بازی در تیم های کشورهای اتحادیه اروپا، به مجوز کار نیازی نداشته باشد[۳].

    در اوت ۲۰۰۷، آلوز در مصاحبه‌ای در شبکه ورزشی اسپور تیوی کشور برزیل اعلام کرد که قصد جدایی از سویا و پیوستن به باشگاهی قدرتمند در اروپا را دارد[۴]، و مدتی بعد نیز در گفتگویی با روزنامهٔ اسپانیایی مارکا، از علاقهٔ خود به ترک سویا خبر داد و اعلام کرد که باشگاه چلسی علاقه مند به استخدام اوست و او نیز هرگز نمی تواند این شانس بزرگ را نادیده بگیرد[۵]. در مصاحبه‌ای با شبکهٔ اسپانیایی آنتنا 3 در ۸ اوت، دنی آلوز گفت که مدیر برنامه‌هایش در انگلیس حضور دارد و در حال بررسی پیشنهاد چلسی است، و نیز از مسئولان سویا درخواست کرد که حداقل این پیشنهاد مناسب را بررسی کنند[۶].

    در ۱۶ اوت ۲۰۰۷، سویا پیشنهاد چلسی برای خریدن آلوز را رد کرد، و شش روز بعد نیز دومین پیشنهاد چلسی را نپذیرفت، با این استدلال که «آنها بسیار پایین تر از چیزی بودند که انتظار می رفت»[۷][۸]. بعد از آن که مذاکرات آلوز با چلسی به دلیل مخالفت باشگاه سویا به بن بست رسید، آلوز از رئیس باشگاه سویا، خوزه ماریا دل نیدو، به دلیل مخالفت با پیشنهاد چلسی، به شدت انتقاد کرد، مخصوصاً این که بعد از منتفی شدن حضور او در استمفورد بریج، باشگاه انگلیسی با قیمت پایین تری مدافعی برزیلی دیگری به نام جولیانو بلتی را به خدمت گرفت[۹]. بعد از درگیری هایی مطبوعاتی بین آلوز و دل نیدو[۱۰]، و نیز بعد از مرگ هم تیمی اش آنتونیو پوئرتا، آلوز تصمیم به ماندن در سویا گرفت، و در نتیجه بازیکن و رئیس سویا با یکدیگر آشتی کردند[۱۱].

    بارسلونا

    آلوز در تاریخ ۲ جولای ۲۰۰۸ رسماً به بارسلونا پیوست. او سویا را با اندوه فراوان ترک کرد و اعلام کرد علاقه مند به بازگشت دوباره به باشگاه است. او گفت که به عنوان یک «پسربچه» وارد سویا شده و اکنون به عنوان یک «مرد» تیم را ترک می کند، و نیز در کنفرانس مطبوعاتی مربوط به خداحافظی از باشگاه به گریه افتاد[۱۲]. رقم رسمی این انتقال ۲۹ میلیون یورو اعلام شد، که به همراه ۶ میلیون یورو اضافه مرتبط با عملکرد او در بارسا، آلوز را تبدیل به گران ترین دفاع راست دنیا می کرد[۱۳]، و همچنین نام او را به عنوان سومین بازیکن گرن قیمت بارسا در طول تاریخ این باشگاه قرار می داد. او با بارسا قراردادی ۴ ساله به امضا رساند که رقم فسخ آن ۹۰ میلیون یورو تعیین شده بود. تا ۸ اوت، او به عنوان گران ترین بازیکن انتقال یافته در بازار نقل و انتقالات تابستان ۲۰۰۸ محسوب می شد، اما این رکورد هنگامی که روبینیو، فوروارد رئال مادرید، با رقمی در حدود ۴۰ میلیون یورو در روز پایانی نقل و انتقالات به منچسترسیتی انتقال یافت، شکسته شد.

    دنی آلوز بازی خود در بارسلونا را با بازی مقابل ویستا کراکوف در دور سوم مقدماتی فصل ۰۹-۲۰۰۸ لیگ قهرمانان اروپا در تاریخ ۱۳ اوت ۲۰۰۸ آغاز کرد[۱۴]. او همچنین اولین بازی خود در لا لیگا با پیراهم بارسا را مقابل نومانسیا در ۳۱ اوت ۲۰۰۸ انجام داد[۱۵]. آلوز به دلیل کارت زردی که مقابل چلسی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان گرفت، از بازی در فینال لیگ قهرمانان اروپا مقابل منچستر یونایتد محروم شد، جایی که یارسا موفق شد بازی را با نتیجه ۰ - ۲ به سود خود به پایان برده و سه‌گانه خود را کامل کند.

    سوابق ملی

    دنی آلوز اولین بازی خود با پیراهن تیم ملی فوتبال برزیل را در مسابقه‌ای دوستانه و غیررسمی مقابل تیم منتخب «الکویت» کویت در ۷ اکتبر ۲۰۰۶ انجام داد. ۳ روز بعد، او برای اولین بار به طور رسمی برای بازی دوستانه مقابل اکوادور به تیم ملی دعوت شد. او همچنین جزو نفرات تیم ملی برزیل در مسابقات کوپا آمریکا ۲۰۰۷ قرار داشت. او در ۴ مسابقه در این رقابت ها بازی کرد، و نیز در فینال رقابت ها مقابل آرژانتین نیز به میدان رفت، جایی که موفق شد با یک گل و یک پاس گل نقش مهمی در پیروزی ۰ - ۳ تیمش داشته باشد.

    اگرچه آلوز به عنوان گران قیمت ترین مدافع تاریخ شناخته می شود، اما در تیم ملی هرگز نتوانسته جایی ثابت برای خود به دست آورد، و هم تیمی اش مایکون در صورت حضور، انتخاب اول پست دفاع راست است. در نیمه نهایی جام کنفدراسیون ها در سال ۲۰۰۹، آلوز در بازی مقابل آفریقای جنوبی به عنوان یار ذخیره به میدان رفت و موفق شد در دقیقهٔ ۸۸ گل برتری تیمش را از روی ضربه‌ای آزاد به ثمر برساند[۱۶].

    راز باش
    ولي فاش نشدني!


  18. 6 کاربر از پست مفید messi1373 تشکر کرده اند .


  19. #10
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    همينجاها
    پست مورد علاقه
    هافبک میانه
    مربی مورد علاقه
    گواردیولا
    بازیکن محبوب
    مسی-ژاوی-اینیستا
    اسم واقعی شما
    حميدرضا

    ArgentinaBarcelonaPersepolis

    نوشته ها
    458
    تشکر ها
    1,438
    تشکر شده 2,492 در 631 پست

    بارسلونا جیان لوئیجی بوفون

    جان لوئیجی بوفون بهترین دروازه بان حال حاضر جهان سرانجام برای ماندن در یوونتوس قراردادی تا پایان ماه ژوئن سال 2012 امضا کرد و به این ترتیب سنگربان شماره یک تیم ملی فوتبال ایتالیا مدت طولانی در موطن خود باقی می ماند. به طور حتم این بخش از معرفی بوفون هم خواندنی است و هم هیجان انگیز! این مطلب به قلم جان لوئیجی بوفون می باشد... یک خانواده کاملاً ورزشی! باید همه چیز را از روز اول شرح دهم. من متولد بیست و هشتم ژانویه سال 1978 در کارارا هستم. باید بگویم که در خانواده کاملاً علاقمند به ورزش و ورزشکار به دنیا آمدم. مادرم یعنی ماریا استلا که همانند من در کارارا به دنیا آمده یکی از قهرمانان پرتاب وزنه و پرتاب دیسک در رشته دوومیدانی است. او برای پرتاب وزنه رکوردی با 15 متر و 43 سانتی متر در اختیار دارد و 17 مقام قهرمانی را در لیگ ایتالیا به خود اختصاص داده است و در رشته پرتاب دیسک نیز او در تیم ملی ایتالیا با 57 متر و 54 سانتی متر به عنوان یک رکوردگذار معرفی شد. در واقع مادر من در ایتالیا از این نظر صاحب عنوان بود، او در 14 می 1972 با ورزش حرفه ای خداحافظی کرد. اما پدرم یعنی آدریانو متولد لاتیزانا از شهر اودینزه است. او نیز یک ورزشکار حرفه ای بود و همانند مادرم در رشته پرتاب وزنه و هم تیمی او در تیم ملی ایتالیا البته در دسته مردان! او دارای یک مقام دومی در رقابت های قهرمانی در اروپاست و 15 بار نیز به تیم ملی ایتالیا دعوت شده است و در نهایت با عنوان سرگروهی آتزوریها از ورزش حرفه ای کناره گیری کرد و در حالی که پروفسور فیزیک بود در دبیرستان مشغول به ادامه تدریس شد. اما من دو خواهر هم دارم که البته هر دوی آنها بزرگتر از من هستند. جوئندالینا و رونیکا هر دو متولد شده در کارارا مثل من و مادرم. آنها عاشق بسکتبال هستند جوئندالینا عضو تیم ماته را در سری A1 و تیم ملی بسکتبال ایتالیا بوده که با ماته را به یک مقام اولی در لیگ ایتالیا دست یافته است. ولی در مجموع من از همه آنها مقام هایم بیشتر است، زیرا ورزش را به صورت کاملاً حرفه ای دنبال می کنم. هافبکی که دروازه بان شد! به خاطر شرایط خاص خانوادگی و علاقه فراوانم به فوتبال پدرم تصمیم گرفت در 6 سالگی مرا به یک مدرسه فوتبال بفرستد و به این ترتیب من در یکی از بهترین مدارس فوتبال به نام " کانالتو" زیرنظر لیبروسالوتی که خاطرات زیبایی از این مربی دارم به آموزش فوتبال پرداختم آن هم با جدیت مثال زدنی و تشویق بسیار زیاد خانواده ام. در هر حال با اشتیاق فراوانی که داشتم خیلی زود به تیم پرتیکتا در کارارا پیوستم و زیرنظر مربیانی همچون بونی، روزینی و آوالونه که خیلی به من کمک کردند تمرین کردم. آنها می گفتند من بیشتر به درد دفاع می خورم و عده ای دیگر دروازه بانی را برایم مفید می دانستند، اما بنا به خواسته یکی از مربیان و اغلب دوستانم در خط میانی مشغول به بازی شدم و این موضوع برای بازیکن نوجوانی مثل من اصلاً خوشایند نبود. اسطوره آن زمان من در خط میانی لوتار ماتئوس هافبک تیم ملی آلمان و به عقیده من او در دوره خود یکی از بهترین بازیکنان میانه میدان بود. بعد از مدتی از تیم پرتیکاتا جدا شدم و به پسکارا در شهر جنوا رفتم. در اولین مسابقه به عنوان هافبک در سن 10 سالگی در پیکار منتخب نوجوانان توسکانی با ونه تو به میدان رفتم و سپس برای تشویق به استادیوم سن سیرو فرستاده شدیم. یک اضطراب و هیجان باورنکردنی بازی اینتر با ورونا در لیگ ایتالیا فصل 89-1988 که با پیروزی یک بر صفر اینتر به پایان رسید. گل این مسابقه رابرتی به ثمر رساند و این یک خاطره نه چندان بد برایم بود. سرانجام دروازه بان شدم! برای رسیدن به پست مورد نظرم خیلی زحمت کشیدم. به هیچ وجه نتوانستم خودم را قانع کنم که در خط میانی بازی کنم و به همین خاطر به دنبال دروازه بانی رفتم. افسانه آن روزهای من کسی جز توماس انکونو دروازه بان بزرگ تیم ملی کامرون نبود. بازیهای او مرا هیجان زده می کرد انکونو به عنوان یک ستاره بزرگ در جام جهانی 1982 شناخته شد که البته آن زمان من خیلی کوچک بودم. اما اوج هنر او در جام جهانی 1990 در ایتالیا بود. اولین مسابقه مقابل آرژانتین که هرگز آن را از خاطرم نمی برد و سپس رسیدن به مرحله یک چهارم پایانی، بهترین بازی او در برابر انگلستان بود و مهار 2 ضربه پنالتی انگلیس های بزرگ و مغرور! انکونو انگیزه هایم را برای دروازه بان شدن بیشتر کرد و در سن 12 سالگی به آنچه می خواستم رسیدم. من برای این کارم چند دلیل داشتم. اول انتخاب خودم، دوم عشق به توماس انکونو و سوم به خاطر هم شباهت بودن نام فامیلی ام با لورنزو بوفون سنگربان بزرگ اینتر و میلان! اما موضوع به همین جا ختم پیدا نکرد و من در عرض مدت 5 الی 6 ماه زیرنظر پیزه رینی مربی دروازه بانان بوناسکولو و آویرو مائکونی تحت تعلیم قرار گرفتم. باید اعتراف کنم، پدرم در این راه خیلی کمکم کرد، او برنامه هایم را مرتب می کرد و با مربیان در موردم صحبت می کرد و اکثراً به خاطر احترام به پدرم کمک حال من می شدند. حضور بازیها در 12 سالگی تبدیل به یک دروازه بان خوب شدم و 3 تیم مطرح پارما، میلان و بولونیا خواهان استخدامم شدند و این یک لحظه رؤیایی برای من و اعضای خانواده ام بود. به خاطر علاقه ام به میلان تصمیم گرفتم راهی این تیم شوم زیرا در آن 2 بازیکن بزرگ هلندی همچون فان باستنف رودگولیت و... حضور داشتند، اما خانواده ام به پارما رای دادند زیرا این تیم به منزل ما نزدیک بود و در نهایت در سال 1991 و در سن 13 سلگی به این تیم ملحق شدم در آنزمان پارما در سری B حضور داشت. در پارما 2 مربی همیشه در قلب من جای دارند. اولی ارمزپولی مربی تیم با 300 بازی با پیراهن پارما و دومی ارمزفولونی مربی دروازه بان پارماکه از بزرگترین و تاثیرگذارترین مربیان در زندگی ام بودند. بعد از گذشت 6 ماه با پارما به سری A صعود کردیم. روزگار پرکاری را با فولیونی سپری می کردم و هر روز با پشتکار زیاد و جدیت فراوان تمرین کردم. بعد از صعود پارما به لیگ دسته اول ارمز پولی جای خود را به راییتو داد. من در سن جوانی دوستان خوبی پیدا کردم مثل مورلو، فالزینی، بارونه، فرانچسکینی و بره تی روز به روز به تیم بزرگسالان پارما نزدیک تر شدم تا این که در سال 1995 و در سن 17 سالگی به تیم نویواسکالا پیوستم با بازیکنانی نظیر بوچی، گالی ویسنتا. اسکالا اوائل اصلاً اهمیتی به من نمی داد، اما پس از حضور چند دقیقه ای در یک بازی دوستانه به او ثابت کردم می توانم بیشتر در ترکیب اصلی قرار بگیرم و البته اسکالا نیز از به خدمت گرفتن من ابراز رضایت کرد. او روزی به من گفت: ایمان دارم تو در آینده دروازه بان بزرگی می شوی، پس بیشتر تمرین کن و کمتر وقت خود را بیهود بگذران! روزهای طلایی آغاز شد به سفارش پدرم به دنبال شخصی مطمئن و با درایت برای سپردن برنامه هایم به او گشتم و به سراغ سیلوانو مارتینا رفتم. در 14 سالگی هم این درخواست را از او کرده بودم ول یوی نپذیرفت و اذعان کرد که هنوز خیلی جوانم ولی بعد از 3 سال که دوباره این پیشنهاد را به وی دادم خیلی سریع و با اشتیاق پذیرفت. بعد از آن به دنبال جذب یک اسپانسر مالی گشتم. اول Uhisport که کمپانی لوازم و پوشاک ورزشی بود را انتخاب کردم آنها 10 میلیون به من پیشنهاد دادند، ولی پس از مدتی با " Poma" به توافق رسیدم که از همه نظر برای من عالی بود و هر دو طرف از این همکاری راضی و خوشحال بودند و فکر می کنم آنها تا پایان دوران حرفه ای فوتبالم در کنارم باشند. در فصل 96-1995 در جام یوفا مقابل هالم استادس پوچی درون دروازه قرار گرفت. گالی به تیم لوکه زه ملحث شده بود اما برای یکشنبه بعد و بازی مقابل میلان در 19 نوامبر 1995 دی پالما مربی دروازه بانان تیم به اسکالا مرا پیشنهاد داد. او اذعان کرد من در حال حاضر بهترین کاندیدا برای این پست هستم و سرانجام اسکالا مرا به جای پوچی روانه زمین کرد. آن لحظه زیبا و هیجان انگیزه را هرگز فراموش نمی کنم. اولین حضور در سری A بالاخره روزی که می خواستم فرا رسید و به سفارش دی پالما در یک دیدار بزرگ به میدان رفتم. 19 نوابر 95 را برای همیشه در خاطرم حک کردم، در این بازی بازیکنان بزرگ حضور داشتند و در پایان دو تیم به تساوی بدون گل رسیدند، خوشحال بودم که در اولین بازی گلی دریافت نکردم، آن هم مقابل مهاجمان بزرگ میلان! آرام آرام تغییراتی در پارما صورت گرفت، اسکالا رفت و به جای او کارلو آنچلوتی آمد. جان فرانکوزولا نیز در نوامبر به چلسی رفت و به این ترتیب پارما به نوعی خانه تکانی کرد. خاطرات زیبایی از آن فصل دارم. دوستان خوبی برای خودم پیدا کرده بودم، آپولونی، بناریوو، کاناوارو، تورام، دینوباجو، کریپا، استانیچ، کیه زا و کرسپو. در سال بعد مورد تایید آنچلوتی قرار گرفتم و جانشین مناسبی برای لوکابوچی شدم. تیم قدرتمندی شده بودیم. همه چیز به خوبی پیش می رفت. آدریانو(پدرم) می گفت: هرگز تصور نمی کرد که مرا در این سطح از فوتبال ببیند، او هنوز هم این حرف را در مهمانی های خانوادگی و خودمانی بر زبان می آورد




    انچه درباره بوفون باید بدانید


    نام و نام خانوادگی : جان لوئیجی بوفون


    متولد : 28 ژانویه 1978


    محل تولد : کارارا . ایتالیا


    سن : 28 سال


    قد : 91/1


    نام اختصاری : جی جی


    وزن : 83


    در جام جهانی 2006 آلمان 453 دقیقه دروازه ایتالیا رو بسته نگه داشته است


    در جام جهانی 2006 آلمان فقط 2 گل دریافت کرده که یک گل به خودی بوده و


    دیگری از روی نقطه پنالتی به دست آمده است


    از سوی پله عضو 125 بازیکن برتر زنده دنیا قرار دارد


    یکی از دلایلش برای موندن در یوونتوس الکس دل پیرو کاپیتان
    راز باش
    ولي فاش نشدني!


  20. 8 کاربر از پست مفید messi1373 تشکر کرده اند .


صفحه 1 از 18 12311 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
تغییر پس زمینه