Design & Developed BY Patira

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 22

موضوع: علم تمرین

  1. #1
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Feb 2009
    محل سکونت
    زمين فوتبال
    پست مورد علاقه
    همه جا بازي مي كنم جز دروازه
    مربی مورد علاقه
    سر الكس فرگوسن
    بازیکن محبوب
    علي دايي موقع اوجش
    نوشته ها
    142
    تشکر ها
    123
    تشکر شده 740 در 154 پست

    Danger بدن سازی هوازی در فوتبال چیست؟

    بدن سازی در فوتبال همواره از مهم ترین عوامل پایداری در نتیجه گیری یک تیم در طول یک فصل و یا یک تورنومنت بوده است . چه بسا تیم هایی بوده اند که در اوایل فصل نتایج بسیار خوبی را گرفته بوده اند و پس از گذشت زمان و خستگی ناشی از بازیهای بازیکنان روند نتیجه گیری تیم به کلی عوض شده و نتایج بد جایگزین نتیجه های درخشان یک تیم می شود.

    ابتدا با طرح چند برنامه بدن سازی ساده در مقاطع مختلف زمانی در باشگاه های برتر شروع کرده و در ادامه به صحبت درباره بدن سازی هوازی می پردازیم.


    نگاهی به برنامه تمرینی سال پیش برخی از تیم های معتبر


    تمرین هوازی برای فوتبال - تپه نوردی
    نيوكاسل
    هفته نخست: 10 دقيقه تپه هلث پارك؛ بسيار سبك
    هفته دوم: 10 دقيقه تپه هلث پارك؛ سبك
    هفته سوم: 18 دقيقه تپه هلث پارك؛ معمولي
    هفته چهارم: 20 دقيقه تپه هلث پارك؛ با وزنه
    در مجموع 18% تمرينات پيش فصل نيوكال به دستور مشخص بابي رابسون را تمرينات تپه‌اي تشكيل مي‌دهند.هلث پارك مخصوص تمرينات تيم‌هاي كريكت، دووميداني، بسكتبال و فوتبال است و اشخاص غيرحرفه‌اي حق حضور در آن منطقه را ندارند.
    منچستر يونايتد
    هفته نخست: 20 دقيقه تپه دويل تاون؛ بسيار سبك
    هفته دوم: 20 دقيقه تپه دويل تاون؛ سبك
    هفته سوم: 25 دقيقه تپه دويل تاون؛ معمولي
    هفته چهارم: 30 دقيقه تپه دويل تاون؛ با وزنه
    در مجموع 34% تمرينات پيش فصل منچستر يونايتد را تمرينات تپه‌اي تشكيل مي‌دهند. ناحيه دويل تاون يك مكان عمومي است، اما از ديد سر آلكس فرگوسن براي آمادگي جسماني بازيكنانش بسيار عالي و ايده‌آل است.
    بارسلونا
    هفته نخست 10 دقيقه تپه روخا؛ بسيار سبك
    هفته دوم: 15 دقيقه تپه روخا؛ سبك
    هفته سوم: 15 دقيقه تپه روخا؛ معمولي
    هفته چهارم: 20 دقيقه تپه روخا؛ با وزنه سنگين
    در مجموع، 23% تمرينات پيش فصل بارسلوناي اسپانيا را تمرينات تپه‌اي تشكيل مي‌دهند. از ديد فرانك ريكارد، تمرينات تپه‌اي اساس بدن ‌سازي مردان بارسلوناست و هر بازيكني كه در هفته دوم از تمرينات تپه ‌اي شانه خالي كند با جريمه سنگين مالي مواجه خواهد شد. وب سايت بارسلونا حتي تيتر يك خود را به تمرينات تپه‌اي و گزارش لحظه ‌به ‌لحظه آن اختصاص مي‌دهد.
    بايرن مونيخ
    هفته نخست: 5 دقيقه تپه‌هاي مرتفع بن؛ بسيار سبك(همراه با نرمش سنگين و سرعتي) .
    هفته دوم: 10 دقيقه تپه‌هاي مرتفع بن؛ سبك
    هفته سوم: 15 دقيقه تپه‌هاي مرتفع بن؛ معمولي
    هفته چهارم: 15 دقيقه تپه‌هاي مرتفع بن؛ با وزنه
    بايرن مونيخي‌ها چندان به تمرينات تپه‌اي بها نمي‌دهند و در مجموع 14% از تمرينات پيش فصل آنها به اين امر اختصاص داده مي‌شود، اما ضروري و لازم‌الاجراست.
    سوال مهم اين است كه چرا كارشناسان تمرينات تپه‌اي را در پيش برد تيم به‌ سوي موفقيت بسيار حياتي مي‌دانند?
    ديك ادوكات مربي نسبتا موفق هلند كه در نوع خود صاحب كتاب، سبك و مدرك معتبر فيفاست ادعا مي‌كند، تمام مربيگري و هويت فوتبال حرفه‌اي‌اش در تمرينات تپه‌اي خلاصه مي‌گردد. او اعتقاد دارد آمادگي جسماني مردانش مديون تمرينات فشرده و منظم او در تپه‌هاست نه در زمين فوتبال. ادوكات مي‌گويد: اين كار به علم روز دنيا نياز شديد دارد و اگر حساب نشده باشد اثر كاملاً منفي خواهد داشت. از طرفي تمرينات تپه‌اي از ديد كارشناسان فوتبال تركيه‌ 36% در پيشبرد فوتبال اين كشور تاثير داشته‌اند. چرا كه اساسا هر رويه‌اي كه باعث تقويت آمادگي جسماني بازيكنان يك تيم مي‌شود، سراسر سود و منفعت است. به‌خصوص اگر براي آن كار نيازي به صرف هزينه زياد نبوده و طبيعت 100% در آن دخيل باشد. چرا كه جدا از طولاني‌ترين تونل استخواني در ران پاي انسان قوي‌ترين و پرمسئوليت‌ترين ماهيچه‌هاي بدن در ناحيه پا به‌خصوص ناحيه ران پا هستند. از طرفي ساق پاي فوتباليست در حكم مغز متفكر يك شطرنج‌باز است و جدا از استعدادي كه احتمالاً در سلول‌هاي ماهيچه يك فرد نهفته است، نياز شديدي به انرژي وجود دارد. اگر فرد بيمار باشد پيرووات حاصل از گلوكوز در سيتوپلاسم بدون اكسيژن باقي مي‌ماند و وارد ميتوكندري، كارخانه توليد انرژي‌ بدن، نمي‌شود كه اولين تأثير اين امر، توليد الكل و اسيد لاكتيك است. الكل به مرور زمان سبب فراموشي فرد شده و اسيد لاكتيك به‌طور آني باعث خستگي ماهيچه‌اي مي‌گردد. نخستين هدفي كه در تمرينات تپه‌اي با رعايت استانداردها دنبال مي‌شود، عادت دادن ماهيچه‌هاي بدن به مصرف پيرووات و توليد انرژي است كه بايد تحت شرايط سخت نيز تا آنجا كه توان بدن فرد اجازه مي‌دهد، صورت بگيرد. تند دويدن هرگز نمي‌تواند استقامت ماهيچه‌هاي پاي انسان را تضمين كند مگر اين كه در مدت زمان بسيار طولاني صورت بگيرد كه عملا شدني نيست و غيرقابل قبول است. اما تنها 5 دقيقه دويدن آرام در شيب يك تپه در هواي آزاد و پاك، البته پس از گرم شدن بدن، يعني به كار افتادن كارخانه توليد انرژي سلول‌ها، مي‌تواند به اندازه 3 ساعت تمرين با توپ، مثمرثمر باشد. تمرين با توپ و بدون توپ از ديد ماهيچه بدن چندان اهميت ندارد، اما تفاوت مهم اين دو تمرين، به كار افتادن مغز است. چرا كه وجود توپ در تمرينات خودبه‌خود در بدن اضطراب كاذب ايجاد كرده و مغز مجبور به صرف انرژي بيشتري مي‌شود. اما اين انرژي آنقدرها زياد نيست كه به بهاي آن تمرينات بدن توپ را رها كرده و به‌خصوص تمرينات تپه‌اي را نفي كنيم. اصل تمرينات تپه‌اي بر پايه هماهنگي گروهي استوار است به‌ طوري‌ كه رهبر گروه بايد پاي خود را در بهترين مكان فرود آورد تا نفر پشتي درست در همان جا قدم بردارد. سطح مسيري كه بازيكنان در آن مي‌روند بايد پستي و بلندي نسبتا زيادي داشته باشد تا آنها مجبور شوند گاهي پرش داشته و به بدن فشار ناگهاني بياورند و مجبور بشوند آني تصميم بگيرند. اين تصميم ‌گيري‌ هاي آني آنها را كمك مي‌كند تا در زمين فوتبال نيز، بهترين تصميم را در شرايط سخت اتخاذ كنند. تمام بدن يك بازيكن در لحظاتي كه پستي‌ها و بلندي‌هاي يك تپه را پشت سر مي‌گذارد درگير است و در حالت سوزاندن گلوكوز فني شده به انرژي و گرما مي‌باشد. متابوليسم بدن نياز شديدي به شوك‌هاي روزانه دارد تا بتوان بعضا دست به پس‌انداز انرژي بزند. به‌خصوص مهاجمين يك تيم كه معمولا تحرك بيشتري دارند و بايد از قدرت تصميم‌ گيري بالايي برخوردار باشند نياز شديدي به تحمل اين فشارها دارند. نكته مهم در تمرينات تپه‌اي توجه خاص به استخوان هاست. چرا كه زانوهاي بازيكنان در اين تمرينات بسيار آسيب‌پذير نشان مي‌دهند. بازيكنان بايد قبل از انجام تمرينات تپه‌اي به‌طور كامل آموزش ببينند و بدانند كه در هنگام فرودآمدن پا به روي زمين نبايد با تمام قدرت ضربه بزنند بلكه فرم دويدن اصل نخست تمرينات تپه‌اي است. بازيكنان در تمرينات تپه‌اي بيشتر مي‌پرند و پاهاي خود را خيلي كم با زمين متصل نگه مي‌دارند. انجام تمرينات كششي قبل و بعد از تمرينات تپه‌اي بسيار مهم و ضروريست و در غير اين صورت احتمال مي‌رود در هر لحظه و به‌طور ناگهاني، شخص با گرفتگي شديد عضله مواجه شود. تمرينات تپه‌اي مشكلي براي دستگاه عصبي ايجاد نمي‌كنند. فيبرهاي ماهيچه‌اي كارگر در مقياس وسيع براي 90 دقيقه دوندگي بي‌امان به اين تمرينات نياز مبرم دارند. كسي كه در كمترين فاصله، به اشتباه بيشترين نيرو را به كار مي‌بندد هرگز نمي‌تواند 90 دقيقه بدود و مثمرثمر نيز باشد. در تمرينات تپه‌اي يك بازيكن بايد بتواند، 50 متر را در 8 قدم تا 10 قدم بپيمايد بدون اين كه به كف پايش فشار خاصي وارد شود يا نفس‌نفس بزند.
    اثر بي تمريني بر انعطاف پذيري عضلات پشت ران
    نتايج يك پژوهش نشان داد: افزايش زمان بي تمريني باعث افت و ماندگاري انعطاف پذيري عضلات پشت ران يا همسترينگ (hmf) مي شود. آقای غني زاده حصار ، عضو هيات علمي دانشگاه اروميه در پژوهشي كه به بررسي ماندگاري انعطاف پذيري عضلات پشت راني اندام غالب وغيرغالب بعد از يك دوره تمرين كشش( متوالي- متناوب) پرداخته است. مي افزايد: ضرورت دستيابي به شيوه اي كه در كمترين زمان بيشترين انعطاف پذيري را در بافت ايجاد كند، به طوري كه بيشترين ماندگاري را داشته باشد ، از مهمترين مسايل توانبخشي و ورزشي است. در اين پژوهش آمده است: امروزه تمرينات كششي به منظور بهبود انعطاف پذيري بخش مهمي ازهر فعاليت آمادگي جسماني است.




    منبع : سایت های معتبر اینترنتی در زمینه های بدن سازی در ورزش


  2. #11
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    پست مورد علاقه
    هافبک
    مربی مورد علاقه
    مارچلو لیپی
    بازیکن محبوب
    (ندود)
    اسم واقعی شما
    پوریا
    Juventus
    نوشته ها
    209
    تشکر ها
    668
    تشکر شده 1,595 در 322 پست

    Post میزبان جام جهانی 2022... قطر؟!(گذارش کامل و تصویری)

    میزبان جام جهانی 2022... قطر؟! (FourFourTwo)
    شاید کمی غیر واقعی به نظر برسد اما این کشور ثروتمند کوچک خیلی نسبت به این مساله خوش بین است.

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]* می نویسد:


    تیمی متشکل از حرکات خلاقانه ی زین الدین زیدان (Zinedine Zidane)، قدرت درک پپ گواردیولا (Pep Guardiola)، دید هجومی رونالد دی بوئر (Ronald de Boer) و ضربات تمام کننده ی خطرناک گابریل باتیستوتا (Gabriel Batistuta) غیر قابل شکست به نظر میرسد. البته اگر انها را در بهترین روزهای بازیگری شان در نظر بگیریم.


    حال تمامی این فوتبالیست های بزرگ مربوط به نسل گذشته ی فوتبال برای هدفی واحد متحد شده اند. اما این بار نه به عنوان تیمی مورد علاقه ی همه برای برنده شدن یک مسابقه بلکه برای به ارمغان آوردن اولین جام جهانی برای خاورمیانه.


    در برابر تمامی 9 نامزد دستیابی میزبانی یک جام جهانی که چند هفته ی بعد در زوریخ اعلام میشود، قطر کم ارزشترین آنهاست. البته این ارزیابی چندان هم عادلانه نیست.






    4 نامزد دیگر دستیابی امتیاز میزبانی جام جهانی 2022 (استرالیا، ژاپن، کره جنوبی و ایلات متحده ی آمریکا) همگی در گذشته دید مثبت جامعه ی غرب را برای رسیدن به استانداردهای آن جوامع بدست اورده اند. همچنین به جز استرالیا و قطر هر سه کشور دیگر به تازگی میزبانی این تورنومنت بزرگ را در اختیار داشته اند. باتوجه به این مساله و اینکه اگر فیفا همچنان قصد پافشاری بر سیاست گسترش فوتبال در تمام جهان را داشته باشد، این دو کشور به مراتب از شانس بیشتری برای گرفتن این مهم برخوردار خواهند بود.


    تاثیر موفقیت تجربه ی آفریقای جنوبی در برگزاری جام جهانی در تابستان گذشته باعث شد تا سپ بلاتر، رئیس فیفا، پافشاری بیشتری بر برگزاری اولین جام جهانی در جهان عرب را داشته باشد. رونالد دی بوئر نیز همین اعتقاد را نسبت به میزبانی قطر دارد. زمانی که او تازه به عنوان سفیر قطر در راه کسب میزبانی جام جهانی 2022 انتخاب شده بود،در یکی از استادیوم های این کشور با وی مصاحبه ای را انجام دادم و این موضوع را متوجه شدم.


    هافبک سابق بارسلونا و رنجرز معتقد است که: «این بهترین فرصت برای پرورش قدرت درک خاورمیانه در مقایسه با جهان غرب است.» «فکر میکنم که تا به الآن سوء نفاهمات زیادی درمورد مردم خاورمیانه وجود داشته که فوتبال میتواند به عنوان بهترین راه حل، این مسائل را برطرف کند.»


    بنابراین کلید اصلی اینجاست. دقیقا بهمانند آفریقای جنوبی که امسال اولین میزبان آفریقایی جام جهانی بود یا کره جنوبی و ژاپن که 8 سال پیش اولین میزبانان آسیایی آن بودند، قطر نیز میتواند اولین میزبان جام جهانی از خاور میانه بوده و باعث بالارفتن سطح فوتبال در این منطقه شود. اما برای بیشتر ناظران غربی مشکل اصلی، ناشناخته بودن مردم ثروتمند حاشیه ی این خلیج سرشار از منابع گاز و نفت است.


    حداقل برای من میزبانی قطر از بین تمامی 9 نامزد موجود میتواند بهترین گزینه باشد. به عنوان یک قطری که در دوحه بزرگ شده ام؛ کاملا شاهد پیشرفت روز افزون کشور در دو دهه ی گذشته با وجود آب و هوای متفاوت این شبه جزیره ی عربی، بخصوص در زمینه ی ورزش بوده ام.






    از زمان میزبانی جام جهانی جوانان در حدود 15 سال پیش و بعد از انتخاب شدن برای میزبانی جام ملت های آسیا در ژانویه ی 2011، رویای میزبانی یک جام جهانی به عنوان سراب وسوسه انگیزی در بین تمام قطری های ساکن صحراها موج میزده است.
    باید اشاره کرد که فوتبال قطر نیز در حال پیشرفت است. این اتفاق از زمان تاسیس یک آکادمی فوق العاده کشف استعدادهای جوانان فوتبالیست در قلب دوحه به عنوان بزرگترین قدم رو به رشد برای آینده ی کشور آغاز شد. لازم به ذکر است که آکادمی استعدادیابی «رویاهای فوتبال» توسط فردی اداره میشود که لیونل مسی را کشف کرده است.


    البته این ها فقط حرف نیست؛ بلکه قطر با گرفتن مدال طلای فوتبال مسابقات آسیایی سال 2006 که در دوحه برگزار میشد، این را ثابت کرد. قطری ها در فضای سرشار از صداهای طبل که از تشویق های سنتی منطقه است و با دعای خیر مردم توانستند با نتیجه ی 1-0 عراق را در استادیوم السد شکست داده و مدال طلا را به گردن آویزند.






    اما یک خبر فوق العاده ی دیگر از مدت ها قبل در ذهن قطری ها نقش بسته بود که منتظر اعلام آن بودند.


    از همان روزی که قصد نامزد شدن برای میزبانی جام جهانی اعلام شد، من در جریان تمامی جزئیات پیشروی این موضوع بودم. سئود عبدالعزیز المحندی (Saud Abdulaziz Al Mohannadi)، دبیرکل فدراسیون فوتبال قطر (QFA)، به من گفت: «بدون شک این خیلی سخت است ولی ما شانس خیلی خوبی برای گرفتن این امتیاز خواهیم داشت. ما سخت کار میکنیم و خود را برای آغاز رقابت رسمی در راه بدست آوردن این مهم به خوبی آماده می کنیم.»


    حقیقتا قطری ها سخت کار کردند تا توانستند این سفیران را در اختیار بگیرند. تمامی افرادی که به عنوان سفیران قطر برای گرفتن میزبانی جام جهانی 2022 نام برده شده اند، به جز زیدان، کسانی بودند که حداقل یک سال از دوران بازیگری خود را در لیگ این کشور گذرانده اند.






    آنها همچنین تعداد زیادی استادیوم را طراحی و معرفی کرده اند که قرار است با استفاده از انرژی خورشیدی هوای استادیوم ها را خنک کنند. طراحی ها به گونه ای است که آمریزه ای از میراث جهان عرب و فناوری های روز موجود در جهان غرب باشد.


    ولی از زمان اعلام خبر نامزد شدن قطر برای گرفتن این امتیاز تابحال، شکایات بسیاری از سراسر جهان غرب به سوی این کشور روانه شده است: وای قطر خیلی کوچک است، و در آنجا نیز اجازه نوشیدن الکل را نداریم، این چه جام جهانی ای خواهد بود اگر نتوانی با خیال راحت در ان خوش بگذرانی و....



    قطری ها قبلا بارها به این نکته اشاره کرده اند که قصد دارند استفاده از الکل را در طول مسابقات آزاد کنند و قول داده اند که تابستان های گرم این سرزمین کوچک را برای آن دوره به تابستانی معتدل تبدیل کنند تا به زمره ی بهترین میزبانان تاریخ این مسابقات بپیوندند.






    البته شاید نتوان به راحتی به سوال های زیادی که افراد درمورد خرج های تبلیغاتی زیاد قطری ها برای این منظور پاسخ داد.
    ولی شاید بتوان به گونه ای دیگر جواب این شک و تردیدها را داد؛ یعنی از همان صورت مساله ی سوال برای پاسخ گویی استفاده کنیم: آیا برگزاری جام جهانی در غرب تنها راه لذت بردن از این رویداد جهانی است؟ جام جهانی آفریقای جنوبی ثابت کرد که مساله این نیست.


    حال سراسر قطر پرچم هایی به رنگ قرمز- قهوه ای و سفید خود را به دست گرفته و آماده ی شنیدن نام این کشور در روز دوم دسامبر (11 آذر) هستند. فیفا باید به تمامی اتهامات گفته شده درمورد رای دهندگان جواب قاطع دهد. زیرا تابحال دیده شده که عده ای از رای دهندگان عرب و یا عبری توسط رقیبان خریداری شده اند.


    خاورمیانه منطقه ای است که به سرعت در حال رشد در رشته ی فوتبال است و سرمایه گذاری های کلانی هم در این زمینه از سال ها پیش انجام شده است، با باشگاه های اروپایی برابری میکند. همه چیز در مسیر خوب پیش می رود.


    اما از این پس باید کانون توجهات به پیشرفت های منطقه باشد. برمیگردیم به 12 سال پیش که ضربه ی سر فوق العاده ی زیدان اولین قهرمانی تاریخ فوتبال فرانسه در جام جهانی را در خانه برای آنها به ارمغان آورد. ظرف چند دقیقه تصویر زیدان در سرتاسر پاریس پخش شده بود و شادی در فرانسه موج میزد.


    آیا میتوانید دقیقا همین سناریو را در یک کشور از شمال افریقا (برای مثال سرزمین اجدادی زیدان، الجزایر) تصور کنید؟ یا شاید در خاور میانه؟ شاید رویای قطری ها برای بلند پروازی در بدست آوردن میزبانی جام جهانی 2022 همین باشد. میگویید «چرا؟» شاید بهتر باشد بگویید «چرا که نه؟»!



    *:[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] فوتبال نویسی باتجربه ی جهانی فراوان است که تجربه ی نویسندگی برای ESPN Soccernet و الجزیره ی بین المللی را نیز دارد.

    منبع: [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    ترجمه از: خشایار نور

  3. 2 کاربر از پست مفید پوریا صبور تشکر کرده اند .


  4. #12
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    محل سکونت
    تهران
    پست مورد علاقه
    هافبک
    مربی مورد علاقه
    مارچلو لیپی
    بازیکن محبوب
    (ندود)
    اسم واقعی شما
    پوریا
    Juventus
    نوشته ها
    209
    تشکر ها
    668
    تشکر شده 1,595 در 322 پست

    Post فهرست تمام دارندگان توپ طلا و برترین بازیکنان فیفا!

    گزارش روز: فهرست تمام دارندگان توپ طلا و برترین بازیکنان فیفا!

    استفان کورتس، نگاهی به تمام برندگان عنوان«بهترین بازیکن سال فیفا» و دارندگان توپ طلا انداخته است




    تنها دو روز دیگر تا اعلام اولین برنده «توپ طلای فیفا» باقی است و به همین بهانه گل دات کام نگاهی به لیست برندگان توپ طلا و دارندگان عنوان «برترین بازیکن سال فیفا» که از امسال با هم ادغام شده اند انداخته است.
    اولین بار توپ طلا در سال 1956 توسط مجله فرانسوی «فرانس فوتبال» اهدا شد و «استنلی متئوس» این جایزه را به خود اختصاص داد.بازیکنان بزرگی که این جایزه را به خود اختصاص دادند، آلفردو دی استفانو، ریموند کوپا، اوسبیو، یوهان کرویف، فرانس بکن باوئر و میشل پلاتینی بودند
    برترین بازیکن سال فیفا
    توپ طلا
    سال

    استنلی متئوس
    1956

    آلفردو دی استفانو
    1957

    ریموند کوپا
    1958

    آلفردو دی استفانو
    1959

    لوئیس سوارس
    1960

    عمر سیوری
    1961

    جوزف ماسوپوست
    1962

    لو یاشین
    1963

    دنیس لا
    1964

    اوسبیو
    1965

    بابی چارلتون
    1966

    فلوریان آلبرت
    1967

    جرج بست
    1968

    جیانی ریورا
    1969

    گرد مولر
    1970

    یوهان کرویف
    1971

    فرانس بکن باوئر
    1972

    یوهان کرویف
    1973

    یوهان کرویف
    1974

    اولگ بلوخین
    1975

    فرانس بکن باوئر
    1976

    آلن سیمونسن
    1977

    کوین کیگان
    1978

    کوین کیگان
    1979

    کارل هاینس رومنیگه
    1980

    کارل هاینس رومنیگه
    1981

    پائولو روسی
    1982

    میشل پلاتینی
    1983

    میشل پلاتینی
    1984

    میشل پلاتینی
    1985

    ایگور بلانوف
    1986

    رود گولیت
    1987

    مارکو فان باستن
    1988

    مارکو فان باستن
    1989

    لوتر ماتئوس
    1990
    لوتر ماتئوس
    ژان پیر پاپین
    1991
    مارکو فان باستن
    مارکو فان باستن
    1992
    روبرتو باجو
    روبرتو باجو
    1993
    روماریو
    هریستو استویچکوف
    1994
    ژرژ وآ
    ژرژ وآ
    1995
    رونالدو
    ماتیاس سامر
    1996
    رونالدو
    رونالدو
    1997
    زین الدین زیدان
    زین الدین زیدان
    1998
    ریوالدو
    ریوالدو
    1999
    زین الدین زیدان
    لوئیس فیگو
    2000
    لوئیس فیگو
    مایکل اوون
    2001
    رونالدو
    رونالدو
    2002
    زین الدین زیدان
    پاول ندود
    2003
    رونالدینیو
    آندری شوچنکو
    2004
    رونالدینیو
    رونالدینیو
    2005
    فابیو کاناوارو
    فابیو کاناوارو
    2006
    کاکا
    کاکا
    2007
    کریس رونالدو
    کریس رونالدو
    2008
    لیونل مسی
    لیونل مسی
    2009
    ؟
    ؟
    2010
    در سال 1991 فیفا تصمیم به برگزیدن بازیکنی به عنوان«برترین بازیکن سال فیفا» گرفت و همین باعث شد تا هر سال دو جایزه جداگانه به برترین بازیکن سال اهدا شود.
    به عنوان مثال در سال 1996، فرانس فوتبال جایزه توپ طلای سال را به ماتیاس سامر آلمانی داد ولی فیفا چندان تحت تاثیر عملکرد ستاره آلمانی و قهرمان رقابتهای یورو1996 قرار نگرفت و به جای او، عنوان «برترین بازیکن سال فیفا» را به رونالدو داد.
    البته در اکثر مواقع دارنده توپ طلا ، به عنوان برترین بازیکن سال فیفا نیز انتخاب می شد و بازیکنانی مثل لیونل مسی، رونالدو،زیدان و ژرژ وآ هر دو عنوان را در یک سال کسب کردند.
    از همین رو سران فیفا و مجله فرانس فوتبال تصمیم گرفتند تا جایزه شان را به صورت مشترک اهدا کنند و باید منتظر ماند و دید امسال چه بازیکنی این جایزه را مال خود خواهد کرد.
    منبع:goal.com

  5. 5 کاربر از پست مفید پوریا صبور تشکر کرده اند .


  6. #13
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    May 2009
    نوشته ها
    2,377
    تشکر ها
    4,848
    تشکر شده 12,262 در 2,645 پست

    Post علم تمرین

    علم تمرین


    هدف کلی آشنایی وشناخت ویژگی های مختلف علم تمرین است.

    درعلم تمرین از کاربرد همه علوم مربوط به تربیت بدنی،به ویژه فیزیولوژی و ورزش ،برای آماده سازی ورزش کاران استفاده می شود.کاربرد همین علوم باعث شده تا برنامه تمرینی مناسب ارائه گردد.

    تمرین ورزشی: به فعالیت با هدف منظم وبرنا مه ریزی شده ای گفته میشود که هدف آن بهبود عملکرد ورزشکاران است.


    1.تمرین بایدبه توسعه همه سویه بیانجامد.
    2.تمرین بایدبه توسعه بدنی خاص هررشته ورزشی بیانجامد.
    3.تمرین باید توانایی اجرای همه تکنیک های مورد نیازرا بالا برد.
    4.تمرین بایدعامل تاکتیک رانیز فرا گیرد.
    5.تمرین باید ابعاد روانی رانیز در بربگیرد.
    6.تمرین باید به توانایی گروهی توجه کند.
    7.تمرین باید ارتقای سطح بهداشت وسلامت هرورزشکار راشامل شود.
    8.تمرین بایدمانع آسیب ورزشکارشود.
    9.تمرین بایدموجب ارتقای سطح دانش نظری ورزشکارشود.



    دستگاه های انرژی ورابطه آنهاباورزش های مختلف:
    l 1.دستگاه فسفازنPC)-ATP ).
    l 2.دستگاه گلیکولتیک (اسیدلاکتیک).
    l 3.دستگاه هوازی



    ساده ترین دستگاه انرژی بدن دستگاه فسفاژن یا ATP-PC است .علاوه برATP ،سلولهاملکول فسفات پرانرزی دیگری نیز دارند که انرژی را ذ خیره می کند.این مولکول"کراتین فسفات"یا"CrP"نامیده می شود.


    روش دیگرتولید ATPتولیدانرژی ازتجزیه موادقندی یعنی گلوکزوگلیکوژن است. این
    دستگاه به((گلیکولیتیک))نیزموسوم است .





    دستگاه پایانی تولیدانرژی سلولی دستگاه هوازی است.دستگاه هوازی بسیار پیچیده ترازدستگاه های دیگراست. در این دستگاه انرژیATP دراندامک های ویژه سلول،موسوم به میتوکندری تولید می شود.

    l دردودستگاه فسفاژن واسیدلاکتیک انرژیATPدرسیتوپلاسم سلولی تولید می شود.درحالی که دردستگاه هوازیATPدراندامک های ویژه سلول موسوم به((میتوکندری))تولید میشود.

    l دردستگاه هوازیATPازاکسیداسیون دومنبع یعنی مواد قندی وچربی هاتولید می شود وبه ندرت برای تولیدانرژی ازمواد پروتئینی استفاده میکند.مگرذخایراین دومنبع تمام شده باشد .


    اکسیدا سیون موادقندی:
    دراکسیداسیون موادقندی سه مرحله هست که عبارتنداز:

    1.گلیکولیز

    2.چرخه کربس

    3.زنجیره انتقال الکترونی


    پیش از آنکه مربی بتواند یک برنامه تمرین ورزشی موثربلند مدت را ارائه کند ، با توجه به اینکه تمرین یک فرایند با نظام است، با ید برای بهره گیری از مزایای آن ،اصول معینی را رعایت کند؛که در این فصل این اصول به اجمال برسی میشود.

    1.اصل اضافه بار:
    بار تمرين ورزشی عبارت از مجموعه فعاليتها يا تمرينهايي که ورزشکار در يک جلسه به انجام مي‌رساند و تعيين بار تمرينی به معنی تعيين مجموعه‌ای از فعاليتهای مختلف تمرينی است پس اضافه بار يعنی عضله با بيش از مقاومت‌های عادی تمرين کند.

    2. اصل اضافه بار تدريجی يا مقاومت فزاينده:
    ورزشکار هنگامی به سازگاری فيزيولوژيکی با اصل اضافه بار می‌رسند که افزايش تدريجی اضافه بار را رعايت کنند.اگر بار تمرین به سرعت اضافه شود ،بدن نمی تواند با فشار تمرین سازگار شود.

    3. اصل انطباق
    به سازگارهايي اشاره می‌کند که نتيجه آنها بهبود قلبی تنفسی کسب قدرت و استقامت و همچنين تقويت ااستخوانها, رباطها, تاندون‌ها در ورزشکاران است.

    4. اصل ويژگی تمرين
    از مهمترين اصول تمرين برای هر رشته ورزشی بايد خاص آن رشته باشد که ابعد مختلفی دارد:
    الف. ويژگی دستگاه انرژی ب. ويژگی ويژه تمرين ج. ويژگی الگوهای حرکتی و گروههای عضلانی

    5. اصل برگشت پذيری
    اگر تمرينات به طور منظم پيگيری نشود بسياری از سازگاری‌های به دست آمده از تمرين بازگشت پذير هستند.

    6. اصل تداوم تمرين
    تمرينات بايد به طور مستمر و درازمدت به انجام برسد. به مربيان توصيه می‌شود که شکيبا بوده و با تمرينات منظم پيشرفت ورزشکاران خود را تعقيب کند.

    7.اصل تنوع تمرين
    تمرينات بايد متنوع باشند تا علاقه ورزشکار از ميان نرود و دو مفهوم «کار – استراحت» و «سنگين – آسان» رعايت گردد.

    8.اصل تفاوت فردی
    انسان موجود منحصر به فرد است و توانايي و واکنش های هر فرد به تمرينهای ورزشی خاص خود اوست, بنابراين هيچ برنامه‌ای به عنوان برنامه تمرينی همگانی مطلوب نيست.


    عوامل متعدد که بر طرح تمرين ورزشکار خاص اثر می‌کنند عبارت از:

    الف. وراثت

    ب. سن رشدی

    ج. سن تمرينی

    9.اصل مشارکت ورزشکار در تمرين و برنامه‌ريزی
    برای مؤثر بودن يک برنامه تمرينی ورزشکار باید فعال و مشتاق در به انجام رسيدن آن شرکت کند.

    10.اصل گرم کردن – سرد کردن:
    گرم کردن پيش از فعاليت شديد بدن را آماده می‌کند. و از خطر آسيب می‌کاهد و پس از تمرين بدن بايد به تدريج سرد شود ،چندين حرکت کششی, می‌تواند از ماندن مقدار زيادی خون در عضلات کارکرده جلوگيری کرده و اسيد لاکتيک را سريع تر از بدن دور کند.

    11.اصل اعتدال
    اعتدال در تمرين راز موفقيت پايدار است. افراط در تمرين بيش از هر چيز ديگر موجب ملال ورزشکار می‌شود .


    آشنايي با مفهوم بی‌تمرينی


    اگر محرکهای تمرينی کم يا قطع شود سازگاری از ميان می‌رود و اختلالاتی در عملکرد جسمانی حتی روانی ورزشکار بروز مي‌کند اين پد يده را بی‌تمرينی ناميده‌اند دو دليل اصلی بی‌تمرينی:
    1. دوره بازنشستگی
    2.قطع تمرين

    آشنايی با مفهوم خستگی و بيش تمرينی
    عبارت است از فشار بيش ازحد که عضلات بدن ورزشکار زير فشارهای نامتناسب قرار می‌گيرند. علائم بيش تمرينی نتيجه چرخه های تمرين هفتگی متوالی که درآنهاافراط شده يا منابع انرژی به درستی بازسازی نشده‌اند.

    سه عامل اصلی بر بيش تمرينی اثر می‌کند
    1. خستگی عصبی عضلانی بدن
    2. خستگی ناشی از سوخت و ساز بدن
    3. خستگی عصبی و هورمونی بدن

    آشنايی با مفهوم تعد يل تمرين
    هنگامی که ورزشکاران خود را برای مسابقه آماده می‌کنند مايل هستند که برای مدت مشخصی از فشار تمرينات خود بکاهند؛ اين فن به عنوان تعديل شناخته می‌شود که در عملکرد ورزشکار تأثير بسزايی دارد.
    واکنش فرد به تعد يل می‌تواند در ارتباط با عوامل زير باشد:
    الف. مقدار کاهش شدت حجم و تواتر تمرين.
    ب. مقدار تأثير مجموعه اين عوامل که تعامل با يکديگر
    هستند.

    آشنايی با مفهوم بازيافت
    بازیافت يا بازسازی يک فرآيند چند بعدی است که به عوامل درونی و بيرونی وابسته است که با شناخت اين عوامل می‌توان بسياری از بازسازهای فيزيولوژيکی و روانی ورزشکار را برآورده کرد.

    برخی از اين عوامل عبارتند از:
    1. سن ورزشکار
    2. تجربة ورزشکار
    3. عوامل محيطی
    4. عوامل درونی
    5. رهايی از صد مه و بيش تمرينی
    6. تغذيه
    7. سطح آمادگی جسمانی ورزشکار


    آشنايی با مفهوم حجم تمرين
    يکی از عناصر اساسی تمرين است و نيازهای کمی تمرين ورزشکاربرای موفقيتهای جسمانی تاکتيکی و تکنيکی را معلوم می‌کند. منظور از حجم تمرین ،تعدادجلسات ،ساعت وروزهای تمرین است .

    بخشهای مختلف حجم تمرین
    الف. مدت زمان تمرين
    ب. فاصله طی شده يا وزنه‌های برداشته شده درهرواحدزمان
    ج. تکرارهای تمرين و عناصر فنی يک ورزشکار در زمان مشخص
    د. حجم که به کل کميت فعالیت در تمرین اشاره می کند.

    آشنايی با مفهوم شدت تمرين
    شدت تمرين عنصر کيفی کاری است که در زمان مشخص به انجام می‌رسد هر چه کار در واحد زمان بيشتر باشد شدت بيشتر است.
    آشنايی با مفهوم تراکم تمرين
    تواتری که در آن يک ورزشکار در واحد زمان به يک رشته از تحريکات جواب مي‌دهد تراکم تمرين ناميده می‌شود. رابطه ميان مراحل کار و استراحت تمرين است که با واحد زمان هم بيان می‌شود.

    آشنايی با مفهوم سازگاری تمرين:

    مجموعه تغييراتی است که بوسيله تکرار منظم تمرينات ايجاد مي‌شود .این تغییرات ساختاری وفیزیولوژیکی ،نتیجه نیازهای ویژه ای هستند که ورزشکاران با تمرین در بدن ايجاد مي‌کنند و به حجم, شدت و تواتر تمرين وابسته‌اند.

    رابطه کلی توانایی های زیست حرکتی

    l رابطه قدرت, سرعت واستقامت در ورزشکاران نخبه به عنوان توانايی‌های زيست حرکتی مهم و دشواری که بايد گسترده شوند, به ويژگي‌های هر ورزش و نيازهای ورزشکار وابسته است.

    در بيشتر ورزشها ترکيب سه توانايی قدرت, سرعت, استقامت به نتايج متفاوتی مي‌انجامد به گونه‌ای که هر يک از اين عوامل شايد با اهميت ويژه‌ای همراه باشد.

    قدرت و چگونگی توسعه آن
    توانايی بدن برای واردکردن نيرو به قدرت عضلات وابسته است. هنگامی که تارهای عضلانی فعال می‌شوند از خود آنها را قادر می‌سازد که به گونه‌ای بهتری به دستگاه عصبی مرکزی پاسخ دهند.

    قدرت حداکثر
    بيشترين نيرويی که عضله مي‌تواند با انقباض خود توليد کند.قدرت حداکثر به این مفهوم نیست که یک حرکت با چه سرعتی به انجام رسیده یاتا چه مدتی ادامه داشته است ، بلکه اهمیت آن زمانی است که لازم است بر یک مقاومت بسیار زیاد غلبه کرده یا آن را تحت کنترل درآورد.

    قدرت انفجاری (توان)
    قدرتی که بر اثر آن يک عضله می‌تواند در برابر نيروی مقاوم به سرعت واکنش نشان دهد در رشته‌های خاص مانند دو ميدانی, پرشها, پرتابها, شيرجه و..... که به استفاده انفجاری از قدرت نيازمند, اهميت بسياری دارد.

    قدرت عمومی
    قدرت کلی دستگاه عضلانی بدن و در واقع پايه و سازه اصلی برنامه تمرينات قدرتی است. این نوع قدرت باید درمراحل نخست یک برنامه تمرینی توسعه یابد.پايين بودن قدرت عمومی و پيشرفت ورزشکار را محدود می‌کند.

    قدرت ويژه
    قدرت عضلانی است که به گونه اختصاصی در حرکات يا ورزشهای منتخب يا مشخص فعال هستند. بنابراين قدرت ويژه برای هر رشته ورزشی ويژه است.



    حجيم شدن عضلات بر اثر تمرينات قدرتی به خاطر عوامل زير ايجاد می‌شود
    1. تعداد ميوفيبريل‌های هر تار عضلانی افزوده مي‌شود. (هيپوتروفی)
    2. چگالی مويرگ‌های هر تار عضلانی افزوده مي‌شود.
    3. مقدار پروتئين افزوده می‌شود.
    4. تعداد کل تارهای عضلانی افزوده می‌شود.

    برای اينکه قدرت توسعه يابد بايد از مقاومت‌های خارجی استفاده شود
    1.وزن بدن
    2. استفاده از توپهای طبی
    3. استفاده از کشش يا فنرهای تمرينی
    4. استفاده از دمبل
    5. استفاده از وزنه‌های آزاد
    6. استفاده از مقاومت‌های ثابت برای انقباضات ایزومتریک


    استقامت عضلانی
    استقامت عضلانی ترکيبات مختلفی دارد که هر ورزش به تناسب مدت اجرا به يکی از ترکيبات آن بيشتر نياز دارد.


    استقامت عضلانی کوتاه مدت
    ورزشهايی که زمان اجرای آنها 40 ثانيه تا دو دقيقه است مانند:100متر شنا اغلب استقامت عضلانی کوتاه مدت مورد نیاز است .

    استقامت عضلانی میان مدت
    استقامت عضلانی میان مدت زمان اجرای آنهادو تا پنج دقیقه است. مانند :شنای 400متر و200متر،دوهای نیمه استقامت یعنی 800متر و1500متر ودوچرخه سواری تعقیبی

    استقامت بلند مدت
    استقامت بلند مدت ورزش‌هايی که زمان اجرای آنهابیش از 6 دقيقه است .مانند :استقامت 5000متر و10000متر وقایقرانی و....

    سرعت آستانه بي‌هوازی
    برای تقویت این عامل ،ورزشکار باید با سرعتی در حدود آستانه بی هوازی یعنی 4میلی مول لاکتات تمرین کند ،که تقريبا معادل ضربان قلب برابربا 170 باردر دقيقه است.


    سرعت آستانه هوازی
    عاملی است که ورزشکار بايد برای توسعه آن با سرعتی در حدود دو تاسه میلی مول لاکتات د رلیتر یا با ضربان قلبی د رحدود 140 تا 125باردر دقيقه تمرين کند.


    پنج قانون اصلی در تمرينات قدرتی:
    l 1. توسعه انعطاف
    l 2. توسعه قدرت تاندونهاوليگامنتها
    l 3. توسعه قدرت مرکزی
    l 4. توسعه تثبيت کننده‌ها
    l 5. توسعه مجموع عضلات بدن به جای عضلات منفرد

    زمانبندی تمرينات قدرتی شامل چندين مرحله است
    l سازگاری ساختاری
    l حجیم سازی
    l توسعه قدرت حداکثر
    l تبدیل قدرت حداکثر به توان ودیگر ترکیبات قدرت
    l حفظ قدرت


    مرحله اول - سازگاری ساختاری
    سازگاری تدريجی عضلات و به ويژه اتصالات عضلانی به استخوان است تا ورزشکار بتواند در مرحله بعدی تمرين به اسانی با بارهای تمرينی سنگين‌تر روبرو شود.
    l آسانترين روش برای ايجاد سازگاری ساختاری تمرينات دايره‌ای است.


    مرحله دوم – حجيم سازی
    l در مرحله حجيم سازی آنچه که مهم است بهره‌مندی از کمترين درصد چربی بدن و يک توده عضلانی فعال و سريع است .

    روشهای تمرين در پرورش اندام
    1. روش جداسازی گروهای عضلانی در روزهای مختلف
    2. روش تکرار با کمک
    3. روش افزايش مقاومت در تکرار پايانی
    4. روش نوبتهای زياد
    5. روش تنوع حرکت در يک گروه عضلانی

    مرحله سوم – قدرت حداکثر
    قدرت حداکثر, اگر عامل اصلی نباشد نقش آن در ايجاد قدرت ويژه هر ورزش مهم است. و همين امر موجب می‌شود که طول اين مرحله متفاوت باشد.

    l تمرينات مربوط به قدرت حداکثربه برانگيختی دستگاه عصبی مرکزی نيازمند است. بنابراين ورزشکار نه تنها نبايد خسته باشد بلکه بايد تمرکز و انگيزه او بالا باشد.

    چند روش تمرين برای توسعه قدرت حداکثر
    l 1.روش مقاومت حد اکثر(ایزوتونیک)
    l 4.روش ایزومتریک
    l 5.روش ایزوکنتیک
    l 6.روش اسنتریک

    مرحله چهارم – تبديل
    l در اين مرحله ورزشکار بايد قدرتی را که مراحل پيش به دست آورده در طول تمرينات به قدرت ويژه مورد نياز رشته تبديل کند اين مرحله شامل دو بخش است:
    1-ديل قدرت حداکثر به توان
    2-ديل قدرت به استقامت عضلانی

    روشهای تبدیل قدرت حداکثر به توان
    l روش ایزوتونیک
    l روش پرتابی
    l روش پولیومتریک


    استقامت
    استقامت عبارت است از توانايی فعاليت با شدت معين در يک دورة درازمدت که گاهی «بنيه» نيز ناميده مي‌شود.
    به طور کلی استقامت بر دو نوع است :
    -استقامت هوازی
    – استقامت بی‌هوازی

    استقامت هوازی
    استقامت هوازی عبارت از حرکت يا فعاليت عضله است که در آن عضله با استفاده از اکسيژن, انرژی موردنياز برای کار يا توليد نيرو از منابع ذخيره شده, توليد مي‌کند.

    استقامت بی‌هوازی
    استقامت بی‌هوازی عبارت است از فعاليت دستگاههای انرژی که در آن عضلات با استفاده از انرژی ذخيرة خود فعاليت مي‌کند عضلات در طول تمرين نمي‌تواند از اکسيژن استفاده کند.

    روشهای توسعة استقامت

    1. روش متکی بر مدت تمرين:

    الف. روش مداوم
    ب. روش کند و تند
    ج. روش فارتلک

    2.روش متکی بر تکرار تمرين

    الف. تمرينات تناوبی
    ب. تمرينات تکراری

    3. روش متکی بر مسابقه آزمون

    سرعت
    سرعت به عنوان توانايی حرکت يک عضو يا بخشی ازدستگاه اهرمی بدن يا حرکت کل بدن به حداکثر سرعت ممکن تعريف مي‌شود.
    1. سرعت واکنش: زمان بين ارائه محرک و نخستين حرکت ورزشکار
    2. سرعت اندام: به معنی سرعت يکی از اندامها
    3. سرعت کنترل شده در ورزشهايی که در محدودة خاصی بايد به انجام برسد.
    4. سرعت کل بدن: سرعت به معنی حرکت و جابجايی کل بدن از نقطه‌ای به نقطه‌ای ديگر

    عوامل مؤثر بر سرعت:
    – شکل بدن
    – قدرت
    – آزادی عضله
    – اراده و پشتکار ورزشکار
    – پذيرش عمل
    - وراثت
    – خاصيت ارتجاعی عضله
    – طول عضله
    – نيرو و سرعت
    – سن و جنس
    – درجه حرارت
    -انعطاف


    راه‌های توسعه سرعت
    برای توسعه سرعت بايد اجزای اصلی مهارت موردنظر را با حداکثر سرعت ممکن يا نزديک به سرعت حداکثر اجرا اجرا شود.مدت زمان استراحت میان تکرارها باید به دقت تعیین شود.


    انعطاف وچگونگی توسعه آن
    انعطاف به معنای توانایی حرکت مفاصل دریک دامنه وسیع حرکتی است .
    محدوده ی طبیعی حرکتی هرمفصل دربدن به چگونگی قرار گرفتن و ترها و زرد پی ها وبافت های متصل به مفصل وعضلات وابسته است.

    کمبودانعطاف یکی از دلایل ضعف فنی واجرای ناموفق مهارت هاست.کاهش انعطاف مانع از رسیدن به حداکثرسرعت واستقامت مفید دویدن می شود.

    توسعه انعطاف
    توسعه انعطاف مانند توسعه دیگراجزای توانایی های زیست،کند است.
    برای افزایش وسعت دامنه حرکتی یک مفصل،کشش عضلات باید بیش ازحد معمول باشد.

    l دو نوع تمرین کششی هست که عبارتند از:

    1.تمرین کششی فعال؛

    2.تمرین کششی غیر فعال.

    1.تمرین کششی فعال:
    درتمرین کششی فعال ورزشکار حرکت راکنترل می کند.

    2.تمرین کششی غیر فعال:
    تمرین کششی غیرفعال تنها از نوع ایستاد وبه صورت تمرین های تا وضع پایانی است.

    آزمونهای مورد استفاده برای سنجش عوامل عمومی
    1.آزمون های ساختاری(آنتروپومتریک)
    2.آزمون های عمومی آمادگی جسمانی
    3. آزمونهای فیزیولوژی ماننداندازه گیری توانایی قلبی و...؛
    4.آزمون های روانی مانند بررسی ویژگی های شخصیتی،اعتماد به نفس و...؛
    5.آزمون های مهارتی.


    در تقسيم زماني تمرين اين مراحل بايد رعايت كرد
    1. جلسه تمرين
    2. جلسه روزانه
    3. جلسه هفتگي
    4. چرخه هفتگي
    5. چرخه سالانه

    ساختار كلي يك برنامه زمان بندي شده تمرين
    1.دوره آماده سازي
    2. دوره مسابقات
    3. دوره انتقال

    دوره آماده سازی
    نخستين و دراز مدت ترِين دوره هر برنامه تمرينی، دوره آماده سازی است،‌ در اين دوره ورزشكار به تدريج ازتمرين های عمومی، به تمرين های اختصاصی خواهد رسيد.

    دوره مسابقه
    دردوره مسابقه از حجم تمرين ها به تدريج كاسته شده ، به شدت آنها افزوده مي شود ، در اين دوره بلند كردن وزنه هاي سنگين تر ممنوع نيست ، به اين شرط كه دفعات آن كم باشد .

    دوره انتقال
    دردوره انتقا ل که ميتوان آنرا دوره استراحت فعا ل به شمار آورد.هد ف اصلی دوره انتقال ،اين است كه در برابر فشار تمريني دوره های آما د گی و مسابقه ،فرصت استراحت جسمانی و روانی ورزشكا ر را فراهم كند.

    هر جلسه تمرين شا مل مراحل زير است
    l - گرم كردن بدن
    l -واحد كار مهارت
    l - واحد كار توانايی های زيست حركتی
    l - سرد كردن بدن






  7. 5 کاربر از پست مفید ibrahim تشکر کرده اند .


  8. #14
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    May 2009
    نوشته ها
    2,377
    تشکر ها
    4,848
    تشکر شده 12,262 در 2,645 پست

    Neww آسیب رباط جانبی داخلی زانو

    پیش زمینه
    آسیب رباط جانبی داخلی زانو ازشایع ترین آسیب های ورزشی است. اغلب آسیبهای رباط جانبی داخل زانو مرتبط با ورزش است و در همه سنین می تواند رخ دهد.رباط جانبی داخلی زانو شایعترین رباط زانو است که در ورزش دچار آسیب دیدگی و صدمه ورزشی می شود.
    فرکانس
    بخاطر طیف وسیع آسیبهای وارده به رباط جانبی داخلی زانو تعیین میزان بروز این آسیب امکانپذیر نیست. بسیاری از آسیبهای این رباط جزئی بوده و نیازی به درمان خاص ندارند و بهبودی خودبخودی دارند.
    آناتومی کاربردی
    نمای داخلی زانو را می توان به سه لایه تقسیم نمود, لایه سطحی اول همان غلاف عضلانی دو عضله سارتوریوس و گاستروکنمیوس است. لایه دوم شامل رباط جانبی داخلی سطحی است که به آن رباط جانبی درشت نی هم می گوییم. این رباط در بالا به انتهای تحتانی داخلی استخوان ران و در پائین 5-4 سانتی متر پائین مفصل زانو به استخوان درشت نی اتصال دارد.
    لایه سوم همان کپسول مفصلی زانو است که در بالا و پائین به لبه های مفصلی اتصال دارد. کپسول زانو خود سه جزء دارد که 3/1 قدامی آن نازک بوده و به منیسک داخلی اتصال دارد, 3/1 میانی شامل رباط جانبی داخلی عمقی است و محکم به تنه میانی منیسک داخلی اتصال دارد , 3/1 خلفی کپسول را رباط مایل خلفی زانو می سازد.
    بیومکانیک ورزشی
    نشان داده شده رباط سطحی جانبی داخلی زانو در مقابل نیروهایی که زانو را به سمت داخل می فشارد ( از خارج به داخل ) مقاومت می کند و این مقاومت را در هر درجه ای از میزان خم شدن زانو خواهد داشت, یعنی زانو در هر زاویه ای که باشد از باز بودن کامل تا بسته بودن این رباط در برابر نیروهایی که از خارج به داخل زانو وارد می شود مقاومت و مفصل زانو را پایدار نگه می دارد. همچنین بخش سطحی رباط جانبی داخلی زانو در مقابل چرخش به خارج بیش از حد درشت نی هم مقاومت می کند.
    اصولاً پایداری استاتیک مفاصل را رباطها و پایداری دینامیک را عضلات تامین می کنند. در پایداری استاتیک مفصل زانو رباط جانبی داخلی عمقی زانو و رباط مایل خلفی در قالب کپسول مفصلی و نیز رباط جانبی داخلی سطحی نقش دارند.
    شرح حال
    • کی و چگونه آسیب رخ داده ؟
    • مکانیسم و حالت ایجاد آسیب چی بوده است ؟
    • وضعیت زانو در هنگام آسیب چگونه بوده است ؟
    • آیا ورزشکار بلافاصله بعد از آسیب قادر به تحمل وزن در راه رفتن بوده و یا خیر, حالا چطور ؟
    • آیا تورم زانو بلافاصله رخ داده یا با تاخیر ؟
    • آیا در هنگام صدمه دیدگی فرد صدایی مثل « تق » در زانو احساس کرده یا خیر ؟
    • آیا تغییر شکل واضح در مفصل داریم یا خیر ( مثلاً‌ در رفتگی کشکک )
    • آیا سابقه ای از آسیب یا شکستگی قبلی در زانو وجود دارد یا خیر ؟
    معاینه
    • نگاه و لمس ناحیه صدمه دیده, توجه به حساسیت در لمس, تورم بافت نرم , تغییر شکل, خونریزی و توجه خاص به ناحیه مربوط به رباط داخلی جانبی زانو.
    • تجمع زیاد مایع مفصلی می تواند نشاندهنده وجود آسیب داخلی مفصلی همراه باشد . مثلاً آسیب همراه در منیسک داخلی و یا رباطهای صلیبی قدامی و خلفی.
    • قوام و عملکرد رباط جانبی داخلی زانو را با اعمال نیرویی از خارج به داخل در محل مفصل زانو ارزیابی می کنیم. این نیرو را در دو وضعیت وارد می کنیم. اول در هنگامی که زانو کاملاً باز و دوم در وضعیتی که زانو 30 درجه خم شده است. هر گونه شلی و جابجایی زیاد نشان دهنده آسیب این رباط است که درجات خاص خود را دارد.
    • انجام تستهای Ant , post draw test و Lachman برای رد آسیب های رباطی همراه احتمالی.
    درجه بندی آسیب ( بر اساس درجه بندی جامعه پزشکی آمریکا )
    درجه 1 : صفر تا نیم سانتی متر باز شدن مفصل در سمت داخل زانو در اثر اعمال فشار به قسمت خارجی زانو.
    درجه 2 : نیم تا یک سانتی متر باز شدن مفصل در سمت داخل زانو در اثر اعمال فشار به قسمت خارجی زانو.
    درجه 3 : باز شدن بیش از سه سانتی متر.
    درجه بندی O΄Donghue
    درجه 1 : تعداد کمی فیبر رباط جانبی داخلی پاره شده اما رباط از نظر ظاهری پایدار و یکدست است.
    درجه 2 : پارگی ناکامل رباط و عدم شلی قابل توجه در سمت داخل زانو
    درجه 3 : پارگی کامل رباط و شلی و ناپایداری واضح در سمت داخل زانو.
    آسیب های همراه با آسیب رباط جانبی داخلی زانو
    1- آسیب رباط صلیبی قدامی : در 20% موارد از آسیب درجه 1 رباط جانبی داخلی و در 78% از آسیب درجه 3 رباط جانبی داخلی آسیب همزمان در رباط صلیبی قدامی دیده می شود.
    2- آسیب منیسک داخلی : در 25-5 % از مواردی که رباط جانبی داخلی دچار جراحت و صدمه دیدگی می شود آسیب منیسک داخلی بخاطر اتصالاتی که به این رباط دارد دیده می شود.
    3- رباط صلیبی خلفی : در موارد معدودی احتمال آسیب دیدگی دارد.
    بررسی های تصویری
    رادیوگرافی :
    • برای رد شکستگی در صفحه استخوان درشت نی, انتهای تحتانی ران و کشکک.
    • انجام نماهای AP و Lateral و Patellofemoral .
    • وجود کلسیفیکاسیون در محل اتصال رباط جانبی داخلی به استخوان ران نمایانگر آسیب قبلی به این رباط است.
    ام ار آی :
    • زمانی نیاز است که به آسیبهای همراه شک داریم.
    • با MRI می تواند آسیب رباطهای صلیبی و منیسک را براحتی تشخیص داد.
    سونوگرافی :
    • مطالعات اخیر نشان می دهد که سونوگرافی در تشخیص آسیب دیدگی رباط جانبی داخلی زانو ارزشمند است.
    درمان
    * فاز حاد:
    در درجه اول همان اصول و روشهای اولیه برخورد با آسیب باید صورت گیرد که عبارتند از استراحت و توقف فعالیت, سرما درمانی در 24 تا 48 ساعت اول , فشار موضعی محل با بانداژ محکم برای جلوگیری از تورم و بالا نگه داشتن عضو آنهم برای کاهش تورم و التهاب.
    در آسیب های درجه 1 و 2 درمان اصلی غیر جراحی و از نوع حمایتی است. با استراحت به زانو و استفاده از چوب زیر بغل برای جلوگیری از اعمال فشار به زانو بعد از چند روز بهبودی رخ می دهد.
    در پارگی درجه 3 در قدیم روش اصلی جراحی بود اما امروزه سعی می کنند تا با روش غیر جراحی اقدام کنند. امروزه توصیه می شود برای مدت 6 هفته زانو را در وضعیت 30 درجه خم شده توسط یک Brace نگه دارند و در 2-1 هفته اول از چوب بغل استفاده کنند.
    هدف از درمان کاهش ناراحتی ودرد, بازیابی دامنه حرکات طبیعی مفصلی و بدست آوردن دوباره قدرت عضلانی مناسب است. لازم است تا زمانی که فرد در هنگام اعمال نیرو یا وزن روی زانو احساس ناراحتی ودرد دارد از چوب زیر بغل استفاده شود. لازم است تمرینهای مناسب جهت افزایش دامنه حرکات مفصل زانو انجام گیرد, بعد از تقویت عضله چهار سر رانی می توان به تمرینهای اختصاصی ورزشکار در ورزش مربوطه پرداخت.
    * فاز بهبودی:
    مطالعات دراز مدت نشان داده است که تقریباً‌ همه ورزشکارانی که آسیب درجه 1 و 2 داشته اند طی 3 ماه به وضعیت قبل از آسیب دیدگی بر می گردند. در آنها که آسیب درجه 3 داشته اند این زمان 9-6 ماه است.
    بازگشت به تمرین
    زمان بازگشت به تمرین زمانی است که زانوی صدمه دیده 90% توان و قدرت قبل از آسیب دیدگی را بدست آورد. این مدت برای آسیب درجه 1و 2 حدود 3-1 هفته و برای آسیب درجه 3 معمولاً 6 هفته است.
    پیش آگهی
    درجه 1 و 2 : بهبودی کامل و بازگشت سریع به تمرین
    درجه 3 : معمولاً بهبودی کامل و بازگشت دیرتر به مسابقه و تمرین.

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

  9. 4 کاربر از پست مفید ibrahim تشکر کرده اند .


  10. #15
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    May 2009
    نوشته ها
    2,377
    تشکر ها
    4,848
    تشکر شده 12,262 در 2,645 پست

    Post صدمه و پارگی منیسک زانو

    پیش زمینه صدمه و آسیب زانو در محل منیسک ها شایعترین صدمه دیدگی زانو محسوب می گردد و میزان شیوع آن 10000/61 نفر می باشد. مردان نسبت به زنان 5/2 برابر بیشتر دچار آن می شوند. سن شایع در مردان 40-31 سال و در زنان 20-11 سال می باشد. سالانه در دنیا 250000 عمل جراحی منیسک صورت می گیرد.
    آناتومی کاربردی
    منیسکها ساختارهایی غضروفی- فیبری هستند که در مفصل زانو در حد فاصل ران و درشت نی ( تیبیا ) قرار دارند. سطح فوقانی آنها مقعر بوده و در آنها کوندیل استخوان ران قرار می گیرد. سطح تحتانی آنها صاف بوده و به استخوان تیبیا اتصال مییابند. قسمت محیطی منیسک ها محدب بوده و به کپسول مفصلی زانو اتصال دارد. لذا منیسک ها در برش عرضی سه گوشند که قاعده آنها به سمت محیط و رأس آنها به سمت مرکز است.
    منیسک داخلی C شکل بوده و دو شاخ قدامی و خلفی دارد. قطر قدامی- خلفی آن cm 5/3 است. شاخ خلفی درست در جلوی رباط صلیبی خلفی ( PCL ) به تیبیا اتصال دارد و شاخ قدامی mm 8-6 جلوی رباط صلیبی قدامی ( ACL ) به تیبیا اتصال دارد. شاخ خلفی پهن تر از قدامی است.
    منیسک خارجی O شکل است و نسبت به منیسک داخلی سطح بیشتری از بخش فوقانی تیبیا می پوشاند و از اطراف به کپسول مفصلی زانو اتصال دارد. قطر این منیسک از نوع داخلی کمتر است. علی رغم اتصالات منیسک ها هر دو مقداری تحرک دارند نوع داخلی mm 5 و نوع خارجی mm10 حرکت دارند . شاخ قدامی منیسک داخلی حرکت بیشتری از شاخ خلفی دارد و لذا بیشترین صدمات به شاخ خلفی منیسک داخلی که کمترین حرکت را دارد وارد می آید. بجز قسمت محیطی منیسک ها سایر بخشهای آنها بدون رگ بوده و از راه انتشار از مایع مفصلی تغذیه می شوند.
    30%-10 حاشیه خارجی منیسک خارجی و% 25-10حاشیه منیسک داخلی عروق دارند.
    اعصاب منیسک ها بدنبال عروق حرکت می کنند و بیشترین عصب گیری در شاخ قدامی و خلفی وجود دارد.
    عمده وظایف منیسک ها بطور خلاصه
    1- حس عمقی مفصل
    2- استحکام مفصل زانو با افزایش سطح تماس ران و درشت نی
    3- انتقال و پخش متناسب نیروهای وارده به زانو
    4- تحمل نیرو: 50% نیروها در هنگام ایستادن و 95% در هنگام خم شدن زانو به آنها وارد می شود.
    5- نرم کنندگی حرکات ( لوبریکاسیون )
    انواع جراحات منیسک
    1- جراحات طولی
    2- جراحات شعاعی
    3- جراحاتی افقی
    4- جراحات مایل
    5- جراحات کمپکس
    شرح حال
    بسیاری از صدمات منیسک را با شرح حال دقیق می توان تشخیص داد. نکات مهم در شرح حال عبارتند از :
    1-مکانیسم صدمه دیدگی: معمولاً در اثر ضربه است. اما حرکات چرخشی ناگهانی در مفصل زانو و یا چمباتمه زدنهای مکرر هم می تواند سبب جراحت منیسک گردد . از نظر زمانی هم معمولاً فرد زمان دقیقی از بروز صدمه نمی دهد.
    2-درد:درد متناوب و محدود به مفصل
    3-تورم : امکان دارد نباشد یا جزء علائم و نشانه های تاخیری باشد، تورم فوری بیانگر صدمه به محیط منیسک که عروق دارد می باشد.
    4-عوارض دیگر : بیمار بیان می کند که احساس کلیک دارد یا احساس سایش در مفصل یا خالی کردن مفصل دارد گاهی هم می گوید مفصل زانو قفل می شود.
    معاینه
    در معاینه دردزانو حتماً باید ناحیه کمر، لگن، مفصل ران و کشکک هم معاینه شوند تا دردهای ارجاعی رد شوند. وجود دردموقع هنگام معاینه علامت بسیار مهمی است که در 77% بیماران دیده میشود. جمع شدن مایع در مفصل ( افیوژن ) در نیمی از بیماران دچار صدمه منیسک دیده میشود. دامنه حرکات مفصلی ROM )) معمولاً کاهش یافته است اما قفل شدن زانو می تواند نشانه منیسک جابجا شده باشد.
    در پایان تستهای ارتوپدی اختصاصی مثل مک موری و Steinmann و Apely انجام می گیرد.
    تصویربرداری
    plain radiograph : برای رد شکستگی تغییرات تخریبی مفصل انجام می شود و در 4 جهت گرفته می شود :
    1- عکس قدامی خلفی در حالت ایستاده از زانو
    2- عکس خلفی قدامی در حالت خم شدگی 45 درجه زانو
    3- عکس از lateral view
    4- patellar view Merchant
    Artherography : در قدیم روش استاندارد بود اما الان MRI جای آنرا گرفته است.
    MRI امروزه روش استاندارد برای تشخیص ضایعات منیسک است و 92% دقت دارد. ضایعات منیسک به 3 گروه در عکس MRI تقسیم میشوند.
    گروه I : ناحیه کوچکی از منیسک دارای افزایش سیگنال است.
    گروه II : ناحیه خطی دارای افزایش سیگنال که به سطح مفصلی گسترش ندارد.
    گروه ‌III : افزایش غیر عادی سیگنال که به سطح مفصلی یا لبه خارجی منیسک میرسد.
    درمان
    فاز حاد:اغلب ضایعات منیسکها نیاز به جراحی دارند با این حال در تمام انواع صدمات منیسک در وهله اول درمان محافظتی را انجام می دهیم که شامل استراحت همراه با کاهش فعالیت، سرما درمانی با یخ و استفاده از داروهای ضد التهابی غیر استروییدی است..
    در این فاز انجام یک برنامه فیزیو تراپی با در نظر گرفتن سطح فعالیت فرد, سن , نوع و شدت و نیز مدت علایم سبب کاهش مایع جمع شده در مفصل، جلوگیری از تحلیل عضلانی، از بین رفتن ناراحتی و افزایش دامنه حرکات و حفظ حس عمقی مفصل می گردد. پارگی هایی که کمتر از 1 سانتی متر هستند و در ناحیه عروقی حاشیه منیسک قرار دارند یا از نوع پارگی طولی هستند می توانند بدون جراحی و با انجام درمان محافظتی بهبودی یابند.چنانچه علایم پایدار بماند و با انجام درمانهای غیر جراحی رفع نگردد و یا فرد بخاطر نوع شغل یا ورزش نیاز به رفع سریع علایم دارد و در افرادی که دچار علایم شدید و خاص مثل قفل شدن زانو هستند درمان جراحی را در اسرع وقت انجام می دهیم. در جراحی منیسک اگر ضایعه قابل ترمیم باشد مثلا یک پارگی بزرگتر از 1 سانتی متر در ناحیه عروقی حاشیه منیسک داشته باشیم آنرا حین عمل ترمیم می کنیم. اما از آنجا که اغلب صدمات منیسکها که عمدتا در ناحیه غیر عروقی آن قرار دارند قابل ترمیم نیستند لذا قسمت معیوب منیسک را برداشته و سایر نقاط سالم آن را حفظ می کنند. در حین جراحی زانو اگر صدمه همراه در رباط های زانو وجود داشته باشد - رباط صلیبی قدامی شایعترین رباط زانو است که دچار صدمه همراه با جراحت منیسک می شود - ضایعه رباطی را هم ترمیم می کنیم.در مواردی که از روش آرتروپلاستی بجای جراحی باز استفاده می شود زمان بستری کوتاهتر و بدست آوردن بهبودی سریع تر است.

    فاز بهبودی:اهداف فیزیکال تراپی در این بخش همان اهداف فاز حاد می باشد.در افرادی که برای آنها جراحی از نوع برداشتن بخشی از منیسک انجام شده معمولا می توانند در روز بعد از عمل حرکات با تماس کم یا غیر تماسی مثل رکاب زنی روی دوچرخه درجا یا بالا آوردن زانوی کاملا باز را انجام دهند.شواهد نشان می دهند در این دسته از بیماران توان عضله چهار سر رانی در سمت مبتلا تا 12 هفته بعد از جراحی نسبت به سمت دیگر کمتر است لذا باید بر تقویت آن اهتمام بیشتری انجام گیرد.در افرادی که ترمیم اولیه منیسک انجام شده توجه به دو امر اهمیت زیادی دارد اول اینکه تشویق شوند هر چه سریعتر بتوانند زانو را بطور کامل باز کنند که نباید این باز کردن در برابر مقاومت باشد و دوم اینکه نباید قبل از 4-6 هفته بعد از جراحی روی پای صدمه دیده اعمال وزن کنند(استفاده از چوب زیر بغل)
    بازگشت به مسابقه
    زمان بازگشت به تمرین و مسابقه بر حسب نوع صدمه دیدگی و نوع درمان انجام شده و پروتکل بازتوانی صورت گرفته برای ورزشکار متغیر است. اما بطور کلی 8-6 هفته بعد از ترمیم منیسک می تواند به سر تمرین بازگردد.
    پیشگیری
    پیشگیری از صدمه دیدگی مجدد با حفظ قدرت و انعطاف پذیری عضلات دو سر مفصل زانو امکان پذیر است.



    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

  11. 5 کاربر از پست مفید ibrahim تشکر کرده اند .


  12. #16
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    محل سکونت
    شهرری
    سن
    32
    پست مورد علاقه
    دروازبانی
    مربی مورد علاقه
    مورینیو-فرگوسن-گواردیولا
    بازیکن محبوب
    کاسیاس-رونالدو-تورس-کاکا.فابریکه(فابرگاس وپیکه)
    اسم واقعی شما
    حمیدرضا(مه

    SpainRealMadridManUtd

    Casillas

    نوشته ها
    440
    تشکر ها
    53
    تشکر شده 1,970 در 377 پست

    Jadide تاکتیک ها درسال2010 چگونه گسترش یافت؟

    جام جهانی به جای ارائه ایده های خلاقانه، صرفاً به انعکاسی از جریان های گذشته فوتبال تبدیل شده بود. فوتبال بین المللی اکنون در تاریکی قرار گرفته است.


    اسپانیا پس از موفقیت در جام جهانی، دلایل زیادی برای جشن گرفتن داشت اما این تورنمنت یک بازی فوق العاده کم داشت.

    در ماه آگوست، من مقاله ای برای ضمیمه ی پیش فصل روزنامه گاردین نوشتم، در آن مقاله عنوان شده بود که به نظر می رسد پس از جام جهانی و موفقیت اینتر در لیگ قهرمانان، شاهد موجی از بازگشت به سوی فوتبال واکنشی (مبتنی بر ضد حمله) باشیم. از آن زمان تا کنون آنچه دیده شد، شاید هجومی ترین دوره در تاریخ لیگ برتر انگلیس بود؛ واقعیتی که دو نکته را نشان می دهد: اول، هیچ گاه سخن کسی را قبول نکنید که می خواهد آینده فوتبال را پیش بینی کند. و دوم، جام جهانی دیگر طلیعه دار فوتبال جهان محسوب نمی شود.

    درک این نکته که فوتبال بین المللی تا چه اندازه از فوتبال باشگاهی عقب مانده است، احتمالاً تکان دهنده ترین حقیقت سال بوده است. قبلاً جام جهانی مانند کنفرانسی بود که در آن نمایندگانی از سراسر جهان به تبادل ایده هایشان می پرداختند: برای مثال، برزیل در تورنمنت 1958 به یکباره سیستم 4-2-4 اش را در دنیا گسترش داد، انگلستان در سال 1966 اثربخشی 2-4-4 را به همگان نشان داد، توتال فوتبال (با اینکه آژاکس تا پیش از آن نیز سه جام اروپایی را بدست آورده بود) در سال 1974 نگاه ها را به سوی خود جلب کرد و موفقیت آرژانتین در جام جهانی 1986 سرآغازی برای گسترش دفاع سه نفره بود. اما درس اصلی جام جهانی ِ این تابستان، جانشینی 4-4-2 توسط سیستم 4-2-3-1 به عنوان یک تغییر جهانی بود. تغییری که از سال ها قبل در فوتبال باشگاهی به چشم می خورد.

    این چیدمان به خاطر تدافعی شدن جام جهانی از سوی بسیاری افراد مورد انتقاد قرار گرفته است، اما این طرز نگرش گمراه کننده است؛ باید توجه داشت که سیستم ها به خودی خود خنثی هستند. این شیوه ی به کارگیری آن هاست که استنباط مثبت یا منفی را از آن ها ایجاد می کند. بسیاری از مربیان 1-3-2-4 را ترجیح دادند چون هدف اولیه شان بازی تدافعی بود و این چیدمان به آن ها اجازه می داد تا همزمان با جریان دادن به خط میانی، حرکاتی هجومی نیز از خط سه نفره ی میانی شکل گیرد. این جاست که شیوه ی به کارگیری این سیستم، در ظاهر آن تفاوت ایجاد می کند: اگر این خط سه نفره شامل دو وینگر یا مهاجم بال و یک بازیساز باشد، سیستم ظاهری هیجان انگیز به خود می گیرد، ولی اگر هر سه نفر در عمق کشیده شوند، نه.

    سوال اینجاست که چرا این همه ذهنیت منفی در برابر این سیستم ایجاد شد. واقعیت نگران کننده این است که دلیل این موضوع احتمالاً جزئی از ذات فوتبال بین المللی ست. وقتی زمان ِ در دسترس برای درک دوجانبه در تیم های ملی تا این اندازه محدود است، اکثر مربیان تمرکز خود را بر بالا بردن ِ پیوستگی دفاعی معطوف می کنند. به همان میزان، تعداد اندک بازی های ملی (که به چیزی در حدود دوازده بازی در یک سال می رسد) نشان دهنده ی ریسک بالای هر بازی برای مریبان است و این موضوع آنان را محتاط تر می سازد. نتیجه این می شود که مربیان تعداد زیادی مدافع را در مقابل توپ قرار می دهند و برای گلزنی صرفاً چشم به درخشش فردی بازیکنان دارند.

    در جام جهانی اسپانیا (تیمی که به مدت سه سال به ترکیبی ثابت دست یافته بود و بازیکنانش به طور عمده از دو باشگاه انتخاب شده بودند و در نتیجه درک خوبی از یکدیگر داشتند) و شیلی (که از مربی ای با شخصیت خاص و درخشان مانند مارسلو بیلسا برخوردار بود) تنها تیم هایی بودند که واقعاً بازی هجومی ارائه دادند و – همانطور که آریگو ساچی گفته است – این بازی تهاجمی است که به عظمت واقعی می انجامد. حتی آلمان – با وجود تمام گل هایی که به ثمر رساند – بالفطره تیمی تدافعی اما با قدرت بسیار بالا در ضد حملات بود. از همه ناامید کننده تر، تیم هایی با سابقه عظیم در فوتبال تهاجمی مانند برزیل و هلند بودند که در این تورنمنت بر پایه دفاعی قوی تکیه داشتند و برای تغییر مسیر بازی به روند دلخواهشان، چشم به عملکرد فردی ستاره های خود داشتند.

    افرادی نیز اسپانیا را به ارائه بازی خسته کننده متهم کردند. اما اسپانیا چه باید می کرد وقتی تیم حریف ده بازیکن در برابر توپ قرار می داد؟ همانطور که پیتر تیلور (Peter Taylor) یک بار در پاسخ به انتقادهای معطوف به ناتینگهام فارست بیان کرد:"یک تیم نمی تواند خسته کننده باشد اگر توپ را در اختیار داشته باشد." آن ها توپ را به گوشه های زمین نمی بردند و یا وقت تلف نمی کردند؛ آن ها در مناطق مختلف زمین پاسکاری می کردند و منتظر می ماندند تا حریف برای گرفتن توپ پیش بیاید – کاری که فقط شیلی برای انجامش تلاش کرد - . نگاه منفی افکار عموم که حاصل از کمبود کیفیت و صحنه های نمایشی در بازی ها بود، بازخوردی مهم برای جام جهانی ست. این تورنمنت از سال 1998 تا کنون یک بازی فوق العاده هم نداشته است؛ پیروزی ایتالیا بر آلمان در نیمه نهایی تورنمنت 2006 را می توان در حد خیلی خوب (نه فوق العاده) به حساب آورد. اگر این جریان ادامه داشته باشد، سؤال اساسی اینجاست که حضور جمعیت مشتاق برای دیدن بازی ها در ورزشگاه ها چقدر ادامه خواهد یافت.

    جام جهانی انعکاسی از جریان های قبلی فوتبال است. زوال سیستم 2-4-4 احتمالاً نظریه ای اغراق آمیز است - هرچند وقتی مایکل اوون (Michael Owen) تردیدهایش را در باره ی آن آشکارانه بیان می کند، می توان فهمید که روزهای تسلط این سیستم به پایان رسیده است - اما استفاده از این چیدمان امروزه بیشتر شناخته شده است و این سیستم نیز به صورت رایج برای مقاصد دفاعی استفاده می شود، دو دسته ی 4 تایی بازیکن در که در عمق دفاع حضور دارند و تلاش می کنند دو مهاجم جلویی را با پاس های بلند و مستقیم راه بیاندازند. حتی وقتی از این سیستم با شکل متکامل تری استفاده می شود (همانطور که منچستر یونایتد در این فصل از آن استفاده می کند. البته نه در مقابل آرسنال یا منچستر سیتی) معمولاً یک مهاجم به داخل و یک هافبک به جلو کشیده می شوند تا خط چهارمی ایجاد شود، چرا که سه خط برای بازی های بازتر ِ امروز (که به دلیل آزاد سازی قانون آفساید ایجاد شده اند) کافی به نظر نمی رسد. (همین موضوع از قدرت تهاجمی این سیستم می کاهد.)

    دفاع سه نفره – که قبلاً با ظهور سیستم های تک مهاجمه ناپدید شده بود – اکنون به عنوان استراتژی دفاعی بازگشته است و دو بازیکن اضافه برای شرکت در امور دفاعی را فراهم می کند. اروگوئه از این تاکتیک برابر فرانسه و الجزایر در مقابل انگلستان در جام جهانی استفاده کردند. استودیانتس قهرمانی آپرتورای آرژانتین را در تساوی خارج از خانه برابر ولز سارسفیلد ِ رده دومی با استفاده از سیستم 3-4-2-1 ِ دفاعی برای خود مسجل کرد. در لیگ قهرمانان نیز، رنجرز با سیستم 1-4-5 در برابر حریفانش ایستاد و با کمی چاشنی شانس و تمام کنندگی بهتر در بازی خانگی برابر والنسیا می توانست جایگاه دوم در گروهش را پس از منچستر یونایتد بدست آورد.

    دفاع سه نفره همچنین تبدیل به سیستم مورد استفاده تیم هایی شد که از دفاع های کناری ِ هجومی استفاده می کنند. این جریان ابتدا توسط چلسی ِ لوئیز فیلیپه اسکولاری (Luiz Felipe Scolari) به کار گرفته شد، در آن تیم میکل جان ابی (Mikel Jon Obi) معمولاً به عقب و بین دو دفاع مرکزی حرکت می کرد و خوزه بوسینگوا (José Bosingwa) و اشلی کول (Ashley Cole) در حمله شرکت می کردند. مکزیک نیز در جام جهانی عملکردی مشابه داشت اما این بارسلوناست که به طور واضح این سیستم را به تکامل رسانده است، سرخیو بوسکتس (Sergio Busquets) غالباً بین کارلس پویول (Carles Puyol) و جرارد پیکه (Gerard Piqué) قرار می گیرد و به دنی آلوز (Dani Alves) و مکسول (Maxwell) آزادی لازم را برای شرکت در حملات می دهد. شرکت این دو بازیکن در حملات، عرض هجوم های بارسا را برابر تیم هایی که کاملاً در لاک دفاعی فرو رفته اند، افزایش می دهد. شاید اسپانیا نیز می توانست شیوه ی مشابهی را با سرخیو راموس و خوان کاپدویلا (Joan Capdevila) در جام جهانی در پیش گیرد، اما هماهنگی لازم برای این شیوه فقط با گذر زمان حاصل می شود.

    بارسا همچنان سودمندی دو جریان دیگر در تاریخ فوتبال باشگاهی را نشان می دهد: شماره 9 کاذب و وینگرهای جابه جا شده. غیبت این شیوه ها در سطح ملی نیز احتمالاً به عدم وجود کمال نسبی در بازی های بین المللی باز می گردد. وقتی لیونل مسی (Lionel Messi) در میانه ی خط حمله بازی می کند، مصرانه عقب می کشد تا به پدرو (Pedro) و داوید ویا (David Villa) فضای لازم برای حرکت به داخل را از جناحین بدهد. بدین ترتیب آن ها دائماً حرکات قطری دارند و در فضاهای موجود بین دفاع وسط و دفاع کناری حریف عمل می کنند. اگر این شیوه کارگر بیفتد، همانگونه که در هفته های اخیر شاهد آن بوده ایم، ویرانگر خواهد بود. پیروزی 5 بر 0 برابر رئال مادرید احتمالاً به همان اندازه در تاریخ بارسا باقی خواهد ماند که برد 5 بر 0 میلان برابر رئال در نیمه نهایی جام اروپایی 1989 در تاریخ میلان باقی می ماند.

    آن بازی سرشار از شادی بود، غالباً به این دلیل که 8 بازیکن از 11 بازیکن ِ آغازکننده بارسا در آکادمی خودشان رشد یافته بودند (البته این موضوع این سؤال را مطرح می کند که چطور با این شرایط بدهی هایی چنین عظیم برایشان به جا مانده است.) بهترین فوتبال هنوز هم در تیم هایی ارائه می شود که از سنین پایین شکل و تکامل یافته اند. در این تیم ها بازیکنان به درکی ذاتی از یکدیگر – مکانی که خودشان باید در آن حضور داشته باشند و مکانی که هم تیمی هایشان حضور دارند – می رسند. و در دنیایی که در آن صاحبان میلیاردر باشگاه ها صرفاً به دنبال موفقیت در خریدها و نقل و انتقالات خود هستند، اندیشه ی بارسا، تسلی دهنده است.

    به نظر می رسد حتی رومن آبراموویچ نیز به این نتیجه رسیده است و اگر این موضوع درست باشد که وی تیکی بگریستین (Txiki Begiristain) را به خدمت گرفته و از او خواسته تا چلسی را به بارسا تبدیل کند، باید دید که صاحب روسی چلسی صبر کافی برای یک دهه زمان لازم را دارد یا شخصیتی به استحکام باشگاه بارسلونا لازم است تا این شیوه را تدریجاً جا بیاندازد. با این حال در سطح ملی زمان لازم برای شکل گیری تیمی مانند بارسا وجود ندارد. اگر از سال 2010 بتوان فقط یک درس آموخت، این نکته است که شکاف بین فوتبال باشگاهی و ملی وسیع است، و هر لحظه به وسعت آن اضافه می شود.



    ========================



    نویسنده: جاناتان ویلسون
    ([برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید])
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    ترجمه اختصاصی از casillas1995

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

  13. 3 کاربر از پست مفید casillas1995 تشکر کرده اند .


  14. #17
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    محل سکونت
    شهرری
    سن
    32
    پست مورد علاقه
    دروازبانی
    مربی مورد علاقه
    مورینیو-فرگوسن-گواردیولا
    بازیکن محبوب
    کاسیاس-رونالدو-تورس-کاکا.فابریکه(فابرگاس وپیکه)
    اسم واقعی شما
    حمیدرضا(مه

    SpainRealMadridManUtd

    Casillas

    نوشته ها
    440
    تشکر ها
    53
    تشکر شده 1,970 در 377 پست

    Jadide چرا بیشتر تیم ها اینگونه گلزنی نمی کنند؟

    قـانون جــدید آفسـایدگیری بـاعث شده تـا مـدافعین و مغـزهـای فوتبـال نـاکام بمـانند، امـا مهـاجمانی که باید از این موضوع بهرمند شـوند هنـوز به قدر کـافی مهـارت پیدا نکرده اند.

    اول از همه باید پیشینه ی این قـانون را بررسی کنیم، مخصـوصـاً تغییرات کنونی که در رابطه با این موضوع اعمـال شده اند.
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] کـه صرف تـاریخچه ی این قـانون شده است به نمـونه هایی از تـاکتیک به کـار رفته در این رابطه اشـاره کرده، ضمن اینکه کیت هگت (Keith Hackett) رئیس مجمع داوران لیگ برتر انگلسـتان نیز در مورد نمـای اجمـالی قـانون جدید آفسـایدگیری با تمـام خصوصیـات و جزیئـات آن نظراتش را ارائه کرده.

    در این مقـاله مـا سعی داریم تـا بـا نتـایج خـاص این تغییرات مواجه شویم. در حـال حـاضر، این قـانون به این شکل است که؛ یک بازیکن در شرایط آفسـاید حرکت می کند و پـاسی در همـان جهت حرکتش ارسـال می شود، در این وضعیت بازیکن تـا زمـانی که پـایش به توپ نخورده باشد، می تواند در وضعیت آفسـاید بـا توپ حرکت کند.
    امـا اگر دراین مـیان، بازیکنی که در آفسـاید نبوده، صـاحب چنین توپی شود و بـا پـاسش، بازیکنی که از خط عرضی زمین، عقب تر از اوست را صـاحب توپ سـازد، سـوت داور مـانع از ادامه ی دیدار نمی شود.

    این توضیح نسبتاً طولـانی را خـواندیم تـا بهتر با این موضوع سـاده آشنـا شویم. حـال گلزنی می تواند انتخـابی برای این تـاکتیک باشد.

    گل کریستیـانو رونـالدو در اوایل فصل مقـابل ریسینگ سـانتـاندر نمـونه ی واضحی از این تـاکتیک بود.




    در عکس به نظر خطر خیلی فـاحشی دیده نمی شود. انجـل دی مـاریو (Angel di Maria) در جنـاح راست صـاحب توپ است (زرد) که هیچ فشـاری روی او نیست، و میسـوت اوزیل (Mesut Ozil) می خواهد از آخرین دفـاع، پیشی بگیرد (قرمز). در این وضعیت، مدافعین میـانی باید چنین شرایطی را کنترل کنند.

    وضعیت بغرنج است، دراین بین رونـالدو هنوز در محوطه ی جریمه ی حریف حـاضر است و در تصویر بـالـا خـارج از دید مـاست (آبی). پیش از این تصویر رونـالدو فرض می کرد که می تواند در آن محوطه مفید واقع شود امـا حتی فکر آن را هم نمی کرد که مکمل چنین حرکتی باشد.



    حـال هرچقدر که اوزیل با توپ سریع تر به موازات رونـالدو بدود، رونـالدو از وضعیت آفسـاید خـارج می شود. اوزیل توپ را ارسـال می کند و رونـالدو توپ را گُل می کند.

    گل را می توانید از اینجـا دانلود کنید:

    C. Ronaldo 3-0

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]| [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

    دیدید چقـدر راحت هست؟ فرض می کنیم که غفلت مدافعین عـامل این گُل بوده. شمـا نباید با چنین خط دفـاعی عریضی، بدون فشـار بر روی فرد صـاحب توپ بازی کنید، با یک نگـاه به عکس دوم متوجه می شویم که خود اوزیل نیز می توانست حرکتش را ادامه دهد و بـا دروازه بان ریسینگ تک به تک شود.

    اگرچـه، بازی کردن بـا خط بُلند دفـاعی تنهـا عـامل دریـافت چنین گلهـایی نیست. گُل دوم هـلند برابر جمهوری چـک در رقـابت هـای یورو 2004 نیز شبـاهت خیلی نزدیکی به گُل رئـال مـادرید دارد.



    در اینجـا روود ون نیسـتلروی (سبز) زننده ی گُل، و آرین روبن (آبی) سـازنده ی گُل است. زمـانی که ادگـار دیویدز (قرمز) پـاس اول را می دهـد، ون نیستلروی کـاملـاً در آفسـاید است. امـا چونکه روبن خودش را جـلوتر از نیستلروی رسـاند، مجـاز بود که برای تمـام کردن، توپ را برای ون نیستلروی ارسـال کند.


    بنـابراین گلزنی طبق چنین تـاکتیکی که در عکس زیر نیز به نمـایش درآمده، راحت به نظر می رسد. اگر هـافبک گوش تیم آبی (برای مثـال تئو والکات) بتواند مسـافت a تـا b را سریعتر از مدافع هـدفش طی کند و به شرطی که ارسـالش دقیق باشد، بدون شک شـاهد یک پـاس گُل بی نقص خـواهیم بود.

    اگر والکـات در مرکز زمین واقع شده بود و همزمـان با پـاسی که برایش ارسـال می شود، از مدافع هـدفش سبقت می گرفت، خودش می توانست زننده ی گُل باشد.
    امـا توپ هـای مستقیم که از بـالـای سر مـدافعین رد می شود، کنترلش سخت است، البته اگرهم موفق شوند، شـانس زیادی برای روبرو شدن بـا دروازه بان تیم مقـابل دارد. امـا باید این را در نظر بگیریم که تئو والکـات در میـانه ی زمین باید از پی دو مدافع میـانی عبور کند ولی یک هـافبک گوش تنهـا باید با یک مدافع کورس بگذارد و پـاس مورب کمک زیـادی می کند تـا هـافبک کنـاری زودتر به توپ برسد.



    حـال فرض کنید که وضعیت فرق کند و طبق نظریه ی ویلسون مـدافعین عمیق تر دفـاع کنند تـا در برابر چنین سبک حمله ای مقـاومت کنند. گُل هـلند که پیشتر آن را بررسی کردیم نشـان داد چنین نوع گلزنی تنها در شرایطی که دفـاع حریف از خط بلند عرضی سـاخته شده باشد صورت نمی گیرد - بلکه شمـا تنها به یک هـافبک کنـاری با شـتاب بـالـا و قـابلیت ارسـال هـای دقیق به همراه 10 یـارد فضـای باز نیـاز دارید.

    هنـوز مدافعین نتوانسـته اند بـا خطری که بازیکنـان سردرگُم در فضـای آفسـاید ایجـاد می کنند، خودشـان را تطبیق دهند و زمـانی که توپی از خط دفـاع به سمت مهـاجمی که در محوطه ی آفسـاید قراردارد ارسـال می شود، مدافعین نـاخدآگـاه به فرض اعلام آفسـاید از حرکت درمی آیند، امـا طبق قـانون تغییر یـافته، تـا زمـانی که مهـاجم توپ را لمس نکرده باشد، سوت داور به اعلام توقف بازی به صدا در نمی آید.

    گل خـاویر هـرنـاندز برابر اسپـانیا در مـاه آگوست به خوبی این موضوع رو اثبـات می کند. هم بازی او کـارلوس ولـا کـاملـاً در آفسـاید بود و مـدافعین اسپـانیا همگی به فرض اعلام آفسـاید میایستند و هرنـاندز که در شرایط آفسـاید نبوده از راه می رسد و توپ را گُل می کند. این گُل کـاملـاً قـانونی است امـا مدافعین به خـاطر موقعیت آفسـاید بـازیکن (a) تلـاشی نمی کنند و خود بازیکن (a) نیز توپ را لمس نمی کند و به هم تیمیش (b) اجـازه می دهد تـا بـا توپ دروازه ی حریف را باز کند.

    این نوع گُل بـا نمونه هـای پیشین تفـاوت دارد امـا این را نشـان می دهد که حضور یک مهـاجم در شرایط آفسـاید و ارسـال توپی به سمت او بـاعث می شود تـا مـدافعین به فرض اشتبـاه از حرکت بایستند چراکه آن توپ به نظر آفسـاید میاید امـا برخلـاف عقیده ی آنها حضور یک بازیکن دیگر می تواند در چنین شرایطی برای تیم حمله کننده گلی را به ارمغـان آورد.

    حـال سؤال اینجـاست که چرا تیم هـای بیشتری از چنین تـاکتیکی بهره نمی برند؟ مسلمـاً مشکلی در کـار است، آن هم اینست که مهـاجمی که چنین نقشی را قرار باشد انجـام دهد از کُل جریان بازی دور خـواهد مـاند و قـادر به شراکت در جریـان بازی نخواهد بود.

    امـا یک تیم بـاید از تدابیری بهره مند بـاشد تـا بتواند چنین تـاکتیکی را اجـرا کند. بدون شک یک هـافبک گوش باید سریعتر از مـدافعین مـیانی و کنـاری حریفش باشد و با نزدیک شدن به هم تیمیش، چند ثـانیه برای کنترل و ضربه ی پـایانی توپ برایش مهیـا سازد.

    در سطح رقـابت هـای لیگ برتر انگلسـتان، مـدافعین بـاید بقدری باهـوش باشند تـا بتوانند بـا این شرایط مقـابله کنند. امـا هرچـه سطح مدافعین تیم هـا پـایین تر باشد، یک هـافبک سریع می تواند با استفـاده از این روش تیمی را از پـای دربیـاورد.



    ====================

    تـرجمه ی از : casillas1995

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

  15. 4 کاربر از پست مفید casillas1995 تشکر کرده اند .


  16. #18
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    May 2009
    محل سکونت
    اينجا
    پست مورد علاقه
    هافبك چپ
    مربی مورد علاقه
    فرگوسن و كاپلو
    بازیکن محبوب
    رايان گيگز و علي نيكبخت
    MilanManUtd
    نوشته ها
    134
    تشکر ها
    126
    تشکر شده 455 در 130 پست

    Bia Inja انواع آسیب دیدگی مچ پا (( Ankle Sprain ))


    آسیب دیدگی مچ پا Ankle Sprain


    صدمات مچ در ورزشکاران میزان بروز بالایی دارد. شایعترین ضایعه مچ پا ،اسپرین (Sprain) است. ابتدا اسپرین را تعریف می کنیم و سپس آن را در مچ پا بررسی می کنیم.
    Sprain اسپرین: زمانی که ساختمانی مانند لیگامان، جامعیت ساختمانی خود را از دست بدهد، از این واژه استفاده می گردد. از بین رفتن تمامیت ساختمانی گاهی به صورت پارگی tearing است که دو قسمت پاره شده کاملاً از هم جدا نشده اند. در صورت جدا شدن کامل Sprain به صورت Rupture توصیف میشود..
    Sprain را بر اساس دو معیار جامعیت ساختمانی لیگامانی و وجود ناپایداری در مفصل به 3 درجه تقسیم می کنیم:
    درجه1: پارگی خفیف وجود دارد به طوری که ساختمان لیگامانی تقریباً سالم است و ناپایداری وجود ندارد.
    درجه2: پارگی متوسط وجود دارد و ساختمان لیگامان تقریباً ناسالم است و ناپایداری تا حدی در مفصل وجود دارد.
    درجه3: پارگی کامل وجود دارد و ساختمان لیگامان کاملاً ناسالم است و ناپایداری کاملاً وجود دارد.
    در مچ پا دو دسته لیگامان مهم وجود دارد:
    الف) لیگامان داخلی مچ پا که به شکل مثلث است و بسیار قوی است و مفصل را در سمت داخل محافظت می کند. یعنی هرگاه مچ پا به خارج حرکت کند ، از حرکت بیش از حد آن جلوگیری می کند. این لیگامان به قدری قوی است که در حرکات شدید پا به سمت خارج، برجستگی استخوان ساق کنده می شود تا اینکه این لیگامان آسیب ببیند.
    ب) لیگامان خارجی مچ پا که شامل سه دسته لیگامان است و به صورت بادبزنی قرار گرفته اند، این لیگامان مانع از حرکات شدید مچ به سمت داخل می شود. در ضایعات لیگامانی کل بدن ، این لیگامان بیشترین صدمات را به خود اختصاص می دهد. در ضایعات این لیگامان بیمار سابقه ای از پیچ خوردن پا را می دهد. راه رفتن با کفش های پاشنه بلند، راه رفتن در سطوح ناهموار و لبه پیاده رو احتمال این نوع صدمه را افزایش می دهد.
    در ضایعات درجه 1 و 2 درد وجود دارد و محل درد اغلب در همان موضع درگیر است اما گاهی به پا و ساق پا نیز انتشار می یابد. در بیمار با پارگی کامل درجه3 درد شدید در ابتدا احساس می شود اما بعد از آن درد کاملاً فروکش می کند و ناپایداری و بی ثباتی در مفصل جایگزین آن می شود. در ضایعات درجه 1 و 2 در مقایسه با درجه3 درد و ناتوانی بیمار شدیدتر است.
    در ضایعات لیگامانی با هر درجه ای سه مرحله وجود دارد: حاد ، تحت حاد ، مزمن
    در مرحله حاد اغلب بیمار لنگش دارد و مرحله وزن اندازی او حین راه رفتن کوتاه می شود. تورم، درد، اسپاسم عضلانی، محدودیت حرکتی و خون مردگی اطراف مچ پا از علائم دیگر این مرحله است. اغلب تورم و افزایش مایع مفصلی در این نوع آسیب دیده می شود. در مرحله حاد غالباً تمام حرکات دردناک هستند اما در مراحل دیگر درد فقط در حرکتی احساس می شود که لیگامان را تحت کشش قرار دهد. حساسیت به لمس در موضع نیز وجود دارد. درجه حرارت پوست در مرحله حاد بالا می رود ولی در مراحل دیگر طبیعی است.
    درمان درجه1

    مرحله حاد: با هدف کاهش التهاب و درد از Ice Massage هر دو ساعت یک بار و یا فرو کردن پا در آب یخ و استفاده از باندهای فشاری و بالا قرار دادن اندام برای کمک به برگشت خون وریدی توصیه می شود.
    در این مرحله بهتر است حین راه رفتن بیمار کف پا را کاملاً روی زمین قرار ندهد و با پنجه پا یا نوک انگشتان و با کمک عصا راه برود. تمرینات انقباضی عضلات و حرکات بدون درد مفصل جهت جلوگیری از تحلیل عضلانی و حفظ دامنه حرکتی لازم است.
    مرحله تحت حاد و مزمن: فیزیوتراپی (us, friction, …) تمرینات تقویتی عضلات، تمرینات تحریک حس عمقی و تمرینات تحملی توصیه می شود. برگشت به فعالیت ها باید تدریجی باشد و در ورزشکاران تا زمانی که قدرت عضلات طبیعی نشده و دامنه حرکتی کامل و بدون درد نباشد، نباید فعالیت ورزشی را شروع کنند.
    مشاهده کلینیکی بهبود لیگامان نشاندهنده برگشت قدرت طبیعی لیگامان نیست و در واقع ساخت کلاژن های جدید به ماه ها و حتی یک سال وقت نیاز دارد.
    درمان درجه2

    درمان مشابه درجه1 است با این تفاوت که از مچ پا باید محافظت بیشتری کرد و آن را بی حرکت نمود. بی حرکتی باید دو الی سه هفته ادامه یابد و بیمار با کمک عصا راه برود و نوک انگشتان را روی زمین بگذارد و در این مدت تمرینات انقباضی عضلات را انجام دهد. سپس تمرینات دامنه حرکتی ، تقویتی پیشرونده عضلات، تحریک حس عمقی، تمرینات تحملی و تعادلی را انجام دهد. تمرینات کششی و فیزیوتراپی (us, friction, …) توصیه می شود.
    درمان درجه3

    در پارگی کامل لیگامان نظرات مختلفی جهت درمان وجود دارد. اغلب این اعتقاد وجود دارد که در پارگی هایی که با ناپایداری زیاد در مفصل همراه است جراحی ترمیمی باید صورت گیرد. جراحی باید سریع صورت گیرد زیرا انتهای پاره شده تمایل به جمع شدن دارد و این موضوع کار جراح را سخت می کند. در پارگی کامل یک قسمت از لیگامان و نه همه آن، تحقیقات در مورد درمانهای جراحی و غیر جراحی نشان داده که اختلاف معنی داری بین آن ها وجود ندارد حتی درمان غیر جراحی بیمار را سریع تر به فعالیت قبلی بر می گرداند.
    در درمان غیر جراحی بین آنهایی که حرکات زودرس داشته اند و کسانی که کاملاً بی حرکت بوده اند در کسب پایداری مفصلی اختلافی وجود نداشته است. بهرحال با هر دو روش درمانی که در پارگی کامل اتخاذ شده باشد، بیمار با عصا و روی نوک انگشتان راه می رود و بعد از کسب کنترل اندام تحتانی به طور کامل راه می رود. تمرینات این موارد مانند درجه1 و 2 ضایعات لیگامانی است.
    شياطين سرخ فوتبال جهان

  17. 3 کاربر از پست مفید ReD تشکر کرده اند .


  18. #19
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    shiraz
    سن
    29
    پست مورد علاقه
    gk
    مربی مورد علاقه
    carlo ancelotti
    بازیکن محبوب
    alexandre pato
    اسم واقعی شما
    Ramin Dehghani

    ItaliaMilanSS_Tehran

    نوشته ها
    306
    تشکر ها
    1,280
    تشکر شده 1,730 در 479 پست

    پیش فرض وضعيت مربيگري فصل گذشته در5 ليگ ممتاز جهان

    بوندس‌ليگا و کالچو، متزلزل‌ترين و لوشامپيونه باثبات‌ترين ليگ اروپا
    وضعيت مربيگري فصل گذشته در5 ليگ ممتاز جهان


    آمار و ارقام موجود از فصل گذشته فوتبال باشگاهي از تزلزل و سستي دوران مربيگري در بوندس‌ليگا آلمان و کالچو ايتاليا در فصل گذشته حکايت دارد.

    در فصل گذشته ليگي همچون بوندس‌‌ليگا در زمينه‌هاي مثل شمار تماشاگر و هوادار به موفقيت‌هاي چشمگيري دست يافت. کالچو ايتاليا نيز با وجود عقب‌ماندن از ليگ‌هاي رقيبي به مانند انگليس و اسپانيا، عوامل مثبتي را از آن خود کرد. ولي اين همين دو ليگ، از نظر طول عمر و دوام نيمکت مربيگري، صاحب رکورد منفي شدند و در صدر جدول «پرعزل‌ترين»‌ليگ هاي درجه اول اروپاي غربي جاي گرفتند.
    به اين ترتيب در اين دو ليگ شمار زيادي از مربيان بنابه دلايلي همچون عزل، استعفا و ... حرفه‌ خود را از دست دادند. اتفاقي که هيچ‌گاه تا حدي که در آمارهاي موجود آمده، در تاريخ حيات اين دو ليگ برجسته سابقه نداشته است.
    براساس آمار موجود در فصل 2011-2010 ليگ آلمان، 14 مربي به دلايل مختلف، در جريان فصل از کار برکنار شدند يا اين که خود اقدام به کناره‌گيري کردند.


    * رکورداري اشتوتگارت، ولفسبورگ و کلن
    اين اتفاق درحالي نزد ژرمن‌ها صورت گرفت که تيم‌‌هاي مثل اشتوتگارت، ولفسبورگ و کلن، حتي در طول 9 ماه برگزاري فصل، دو بار مربيان خود را تغيير دادند.
    ضمن آنکه عزل لويي فان‌خال از بايرن‌مونيخ، آرمين فه از هامبورگ و خروج فليکس ماگات از شالکه بحث‌انگيزترين و پرسروصداترين، کناره‌گيري‌ها در اين زمينه به شمار رفت.
    نکته جالب در اين ميان مربوط به ماگات 57 ساله بود. زيرا او با خروج از شالکه،‌ در کمتر از 24 ساعت سر از مربيگري ولفسبورگ در‌آورد.

    *ايتاليا:‌ اولين اخراج قبل از شروع هفته اول!
    کالچو ايتاليا در فصل گذشته نيز از منظر عزل پرشمار مربيان وضعيتي مشابه بوندس‌‌ليگا آلمان داشت.
    اين ليگ قديمي و درجه يک اروپايي با فاصله کمي از همتاي ژرمني، در رده دوم فهرست پرعزل‌ترين ليگ‌هاي ممتاز اروپايي درفصل گذشته، جاي گرفت. زيرا مطابق آمار 13 مربي شغل خود را در هفته‌هاي سپري شده از دست دادند.
    در اين ميان نکته عجيب مربوط به اولين عزل بود. زيرا در شرايطي که هنوز فصل فوتبال شروع نشده بود و ساعاتي به شروع آن باقي مانده بود که باشگاه اف.ث بولونيا اقدام به عزل فرانکو کولومبا کرد. در اين ارتباط مقامات بولونيا هيچ توضيح قانع کننده‌اي ندادند، ولي برخي رسانه‌ها عنوان کردند اختلاف در دستمزد و خريد بازيکن عامل برکنار بوده است. بعد نيز آلبرتو مالساني نيز جانشين وي شد.
    اتفاقات خاص در زمينه عزل مربي در کالچو به همين مورد ختم نشد. به عنوان مثال برکناري کادر فني اينترميلان شکل پرسروصدايي به خود گرفت. زيرا ساعاتي قبل از کريسمس رافائل بنيتس اسپانيايي که تابستان سال گذشته جانشين خوزه مورينيو شده بود، به خاطر تيره‌روزي‌هاي فراوان از مقامش عزل شد و بعد، لئوناردو برزيلي که با رقيب و دشمن ديرينه همشهري يعني آ.ث‌ميلان ناموفق عمل کرده بود، به عنوان جانشين زمام امور نراتزوري‌ها را در اختيار گرفت.
    * برکنار کن و دومرتبه به کار دعوت کن!
    دو تيم ايتاليايي پالرمو و برشيا در همين زمينه رفتار‌هاي به واقع عجيب و غريبي داشتند. اين دو تيم در دور برگشت مربيان خود را از کار عزل کردند‌. وقتي اين اقدام از سوي مديران باشگاه مذکور روي داد، هواداران تصور کردند مربيان به خاطر اشتباهات خود با چنين سرنوشتي روبه‌رو شدند، ولي پس از گذشت مدتي کوتاه همين هواداران در کنار مديران تصميم‌گيرنده(!) فهميدند عزل،‌ اقدامي اشتباه بوده و مربيان گناهي نداشتند.
    به اين ترتيب بود که پالرمويي‌ها پس از گذشت 5 هفته از عزل دليو روسي، او را دو مرتبه دعوت به کار کردند. در نتيجه سرزه کوزومي‌، مربي 5 هفته‌اي خويش را عزل کردند!
    در مقابل در برشيا، ماريو بره‌تا به مدت 8 هفته در مقام سرمربي باقي ماند تا اين که رياست باشگاه دومرتبه به سراغ جوزپه لاچيني رفت و او را مجددا به خدمت گرفت.
    *استه‌بان موفق پس از 5 هفته عزل شد
    در مقام مقايسه با بوندس‌ليگا و کالچو، ليگ فوتبال فرانسه يعني لوشامپيونه از لحاظ ثبات و عمر کاري،‌ کم‌ترين ميزان عزل در فصل قبل داشت. از اين رو مربيان در اين ليگ از آرامش نسبي برخوردار بودند. مطابق آمار موجود تنها 4 مربي در طول فصل شغل خود را از دست دادند،‌ ولي حتي در کشور قهرمان جام جهاني 1998 نيز برکناري‌ها، شکلي حيرت‌انگيزي داشت.
    به عنوان مثال اولين برکناري اين ليگ مربوط به ميشل استبان از تيم آرله بود.او پنج هفته ابتدايي را با موفقيت پشت سر گذاشت، ولي به جاي تشکر مديران از وي،‌ حکم عزل در ماه سپتامبر به دستش داده شد.
    اين اتفاق در حالي صورت مي‌گرفت که مربي 49 ساله از 5 سال قبل زمام امور را با موفقيت در دست داشت. در واقع توانسته بود موفقيت‌هاي قابل توجهي براي چنين تيم کوچکي به ارمغان بياورد.
    اما چون درخواست تجديد نظر در دستمزد خود را کرده بود، به جاي تشکر بابت آوردن تيم به ليگ دسته اول‌، با برکناري از او تشکر و قدرداني شد!
    *وضعيت مربيگري خاص در اسپانيا و انگليس
    ليگ برتر انگليس و لاليگا اسپانيا از منظر عزل پس از بوندس‌ليگا و کالچو و بالاتر از لوشامپيونه فرانسه در فصل قبل قرار داشتند.
    در اين دو ليگ به نظر رسيد نيمکت‌مربيگري تا اندازه‌اي با ثبات تر است. در لاليگا 8 مربي و در انگليس 6 مربي زمام امور کار را از دست دادند.
    از جمله اتقاقات تلخ روي داده در اين زمينه در ليگ‌هاي نامبرده، يکي نيز مربوط به عزل روي هاجسون، مربي 63 ساله و با سابقه بود.
    اين مربي داراي بيلان عالي در فصل 2010-2009 در مقام مربي فولام تا فينال ليگ اروپا پيش رفت و افتخار آفريد. ولي به فاصله چند ماه در قالب مربي ليورپول چيزي جز شکست مطلق کسب نکرد و از کار برکنار شد.
    باشگاه آنفيلدي در ماه ژانويه وقتي ديد سرخ‌پوشان در وضعيت بحراني در رده دوازدهم جدول قراردارند، وي را کنار گذاشت و به جاي کني دالگليش را استخدام کرد.
    هاجسون هم از فوريه مسئوليت تيم وست‌برومويچ‌البيون را برعهده گرفت و توانست اين تيم را درليگ برتر حفظ کند.
    *آمار عزل در 5 ليگ ممتاز اروپايي در فصل گذشته
    1- آلمان: 14 تغيير مربيگري
    2- کالچو ايتاليا :13 تغيير مربيگري
    3- لاليگا اسپانيا : 8 تغيير مربيگري
    4- ليگ برتر انگليس : 6 تغيير مربيگري
    5- لوشامپيونه فرانسه: 4 تغيير مربيگري

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


    EZIO AUDITORE DAFIRENZE
    Nothing is TRUE,Everything is PERMITED
    The Most Successful Club
    *Just Rossoneri*Just AC Mila
    n*

  19. 4 کاربر از پست مفید *Rossonero* تشکر کرده اند .


  20. #20
    مدیر بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    محل سکونت
    old trafford
    پست مورد علاقه
    AMF.CMF
    مربی مورد علاقه
    sir alex ferguson
    بازیکن محبوب
    c.ronaldo , best , cantona , beckham , scholes , giggs
    اسم واقعی شما
    saeed

    PortugalManUtdAboomoslem

    Ali Karimi

    نوشته ها
    2,050
    تشکر ها
    10,498
    تشکر شده 9,027 در 2,190 پست

    Neww دلایل ورود افراد متمول به فوتبال و تأثیرات آن در چند دیدگاه

    به نام خدا

    در این مقاله خواهیم خواند:

    1 - مقدمه.
    2 - دلیل گرایش مالکان متمول برای ورود به فوتبال، با توجه به روند روز به رشد تقاضا از سوی ایشان و رکورد حاکم بر اقتصاد جهانی.
    3 - نقش، تفاوت دیدگاه و ســـیاســـت نهادهای اجرایی در این مهم و سود حاصل از ورود افراد متمول به فوتبال.
    4 - معایب ورود افراد متمول در فوتبال.

    1 - مقدمه:

    ورود مالکان متمول بر بدنه فوتبال، به خصوص در چند سال گذشته انبوهی از حجم اخبارها و مطالب را به خود اختصاص داده. مخاطبین فوتبال به خصوص در چند سال گذشته ورود افرادی بر بدنه فوتبال را شاهد بودند که شاید تا قبل از آن کمتر کسی چنین روزهایی را پیش بینی میکرد. سعی خواهد شد در مقاله ذیل، تا جای ممکن به بررسی این موضوع بسیار حائز اهمیت و به روز فوتبال پرداخته و سعی شود از دریچه های متفات به آن نگاه شود.

    2 - دلیل گرایش مالکان متمول برای ورود به فوتبال، با توجه به روند روز به رشد تقاضا از سوی ایشان و رکورد حاکم بر اقتصاد جهانی:

    فوتبال همواره از جذابیتهای خاص خویش برخوردار بوده و راه های گوناگونی برای رسیدن به اهداف افراد مرتبط با آن، از ذات نفسی فوتبال بوده است. ورود افراد متمول برای ورود به فوتبال میتواند دلایل گوناگون شخصی، اجتماعی و تجاری داشته باشد که در این خصوص بررسی رزومه افراد ورودی بر پیکره فوتبال میتواند نقش و انگیزه های یک فرد را بهتر و دقیقتر عیان کند.
    روند تقاضا برای خرید باشگاهها از بعد از سال 2000 تا به حال و احتمالاً بعد از آن سیر نزولی به خود گرفته، حال آنکه سابقاً چنین خواسته ای از افراد متمول یا دیده نمیشد و یا کمتر از زمان فعلی بود. در نظر گرفتن موضوعی مهم حاوی پیغامی خاصیست و آن رکود اقتصاد جهانیست. کشوری مانند یونان در بدترین شرایط اقتصادی دوران خود از لحاظ بدهیهای سنگین به دول اروپایی به خصوص فرانسه و آلمان به سر میبرد و صندوق پول جهانی از دادن وام به این کشور سر باز زده، در ایتالیا سرانجام دولت سیلویو برلوسکونی مجبور به کناره گیری از زمام قدرت شد، بدهیهای دولت بارک اوباما در آمریکا روزهای بی سابقه ای را تجربه میکند و...حال چرا با وجود چنین اوضاع اقتصادی روند رو به رشد تقاضا برای خرید باشگاهها همچنان یکته تازی میکند؟!
    شاید بهتر باشد برای پاسخ به این سوال رزومه افراد متمولی که در چند سال گذشته به فوتبال جهان وارد شده اند را اینبار از بعدی جدید تر مورد تحلیل قرار دهیم.
    هر چند که باشگاهی مانند بلکبرن راورز در اواسط دهه نود با سرمایه گذاری انبوه به موفقیتهایی رسید اما شاید برای درک بهتر، لازم باشد از سال 2000 به بعد این مبحث را مورد چالش قرار دهیم. رومن آبراموویچ یکی از اولین نامهاییست که به سبک و سیاق فعلی بر پیکره فوتبال وارد شد و یا شاید تحمیل. او زاده تحول اساسی در شوروی سابق بود و تا قبل از فروپاشی شوروی، بیش از یک فرد عادی نبود، بازر ترین کاری که او انجام داد استفاده بهینه از آشوب شوروی و علم کردن ثروتی هنگفت برای خود با چنگ انداختن بر مخازن بی پایان نفت شوروی سابق بود. پس از آن به نامهایی چون مالکوم گلیزر بر خواهیم خورد که با استفاده از قدرت و محبوبیت یهودیان در ایالات متحده آمریکا و اخذ وامهای سنگین پای به عرصه فوتبال گذاشت، آن هم در زادگاه فوتبال، حال آنکه تا قبل از آن او فردی گم نام در فوتبال بود، به خصوص آنکه او در اصل در دیگر رشته های ورزشی به فعالیتهایی مشغول بود. ورود تام هیکس و جورج ژیلت از آمریکا دیگر نامهایی بودند که به گوش طرفداران رسید، آنها نیز با اخذ وامهای سنگین، باشگاه لیورپول را تا خرخره غرق در بدهی کردند اما شاید بشود پوئن مثبتی برای آنها در نظر گرفت، چرا که هر گاه بر آنها مسلم شد که از جنس فوتبال نیستند، شجاعانه صندلی های خود را ترک کردند. هر چند شیوخ عرب سرانجام موفق به تصاحب بخش عظیمی باشگاه پاریس سنت ژرمن شدند، اما به آخرین نام بزرگی که در این راستا برخواهیم خورد، شیخ منصور خواهد بود. ثروت بی پایان او با توجه به جوانی او قدری دور از ذهن است اما او نیز با بهره گیری از مخارن نفت بی پایان خاور میانه و ممالک عرب نشین سر انجام به خواسته خود رسید.
    به 3 نکته اساسی در مطالب فوق برخواهیم خود.
    1 - افراد ذکر شده در بالا به هیچ عنوان زحمت چندانی برای پول دار شدن متحمل نشدند و اتفاقات در این مورد محوری بوده است.
    2 - افراد ذکر شده در بالا از کشورهایی می آیند که در فوتبال روز دنیا جایگاه چندانی ندارند.
    3 - افراد ذکر شده در بالا معمولاً از جنس فوتبال نیستند و در رزومه شخصی آنها فوتبال شبیه سو سوی نوری بیش نیست.
    با توجه به این نکات، دلایل ورود افراد متمول به فوتبال عیان خواهد شد و شاید بتوان به زبان ساده گفت که افراد فوق از جاهایی می آیند که قطبی در فوتبال نیستند و از طرفی به دلایل مختلفی از جمله شرایط جغرافیایی زادگاه خویش، نوع حاکمیت در کشور خود و تاریخچه کشور خود، ار نظر شخصی و اجتماعی دلایل موجهی برای کشیده شدن به سمت مناطق فوتبال خیز دنیا دارند. نیازهای آنان در کشورهای خویش بر طرف نمیشد و پتانسیل کشورهای آنان هرگز جوابگوی ثروت آنان نبوده است.

    3 - نقش، تفاوت دیدگاه و ســـیاســـت نهادهای اجرایی در این مهم و سود حاصل از ورود افراد متمول به فوتبال:

    باید دید چه افراد و نهادهایی راه را برای ورود افراد متمول به فوتبال باز کرده اند و اصولاً دلیل این کار از سوی آنان چه بوده است؟
    صنعت تورسیم را در نظر بگیرید، کشورهایی که جاذبه های تورسیمی مستعد و مناسبی دارند همواره بر پول حاصل از آن حساب ویژه ای باز کرده اند. تعریف و دلیل منفعت ورود توریستان به یک کشور در چند جمله کوتاه مساویست با ورود افرادی که با خود پول و فرهنگ کشورهای مختلف به همراه آورده و به رشد و اقتصاد و فرهنگ آن کشور کمک میکنند و در معرفی بیشتر آن منقطه به جهانیان کمک میکنند و این یعنی سود مالی و معنوی. به همین سادگیست که توریستان افراد محبوبی در چشم دولتمردان و اقتصاد دانان کشورها هستند. آیا ورود افراد متمول به فوتبال یک کشور شبیه ورود توریستان نیست؟ حتی شاید بهتر از آن نیز باشد، چرا که بی تردید متمولان پولهای بیشتری در جیبشان خواهند داشت و این پولها بلاخره هزینه خواهد شد. در این بین بی تردید افراد زیادی سود خواهد برد. طرفداران با دیدن بازیکنان بهتر و جامهای بیشتر خوشحال تر از گذشته خواهند بود، کسب جامهای بین المللی برای نهادهای حاکم بر فوتبال آن کشور اعتبار بیشتر به دنبال خواهد داشت، سیل تقاضا برای دیدن مسابقات آن باشگاه تأثیر مستقیمی در روند رو به رشد رسانه های دیداری خواهد داشت، خرید از رسانه های نوشتاری از سوی مخاطبین روند رو به رشدی بر خود خواهد دید، باشگاههای دیگر از محل خرجهای آن فرد متمول به واسطه فروش بازیکنان به آنها سود خواهد برد، پویایی در دیگر باشگاهها برای کسب جامها بیشتر خواهد شد، روند زیر ساختهای یک جامعه در مباحث مختلف سیل مثبتی به خود خواهد گرفت و خیلی از موارد کوچک و بزرگ دیگر اما بی تردید ورود افراد متمول به فوتبال معایبی در خود خواهد داشت که در ادامه در این خصوص حرف خواهیم زد.
    اما در این میان شایسته است 3 کشور ایتالیا، اسپانیا و انگلستان به دلیل نقش محوری در فوتبال در این مقطع زمانی به صورت ریز تر مورد بررسی قرار گیرند. فوتبال انگلستان رو همچو بندری آزاد بندانید که مسئولین مربوطه در این کشور پذیرانی هر مالک متمول با هر ملیت و مذهبی خواهند بود و تاریخ گذشته اثبات کننده این مهم بوده است اما در کشورهایی مانند ایتالیا و اسپانیا هنوز هم بیشتر باشگاهها به صورت هیئت مدیره ای اداره میشوند و هنوز هم روی چندان خوشی به خارجیها نشان داده نمیشود. این کشورها دارای پتانسیل عمده ای برای سرمایه گذاری خاریجهای متمول هستند اما در فرهنگ این کشورها هنوز هم به خارجیها با دیده تردید نگاه میشود و گویی عطاء آن را به لقاء آن بخشیده اند اما بی تردید با ادامه روند کنوکی روزی پای ثروتمندان پر ولع و پر آرزو نیز به آنجا نیز باز خواهد شد، گامی که فرانسه و روسیه به تازگی برداشته اند و شاید به زودی شاهد گسترده تر شدن آن باشیم. ســـیاســـت نهادهای اجرایی در این راستا تعیین کننده و محوری هستند. در انگلستان راه برای ورود افراد متمول از هر کجای دنیا باز است چرا که مسئولین چنین بستری را فراهم کردند و از طرفی تقاضا برای خرید باشگاهی از انگلستان نیز بیشتر است. انگلستان زادگاه فوتبال محسوب میشود، مدتهاست که در رنکینگ بهترین لیگهای دنیا صدر نشین است، حداقل 4 باشگاه برتر در سطح جهانی در لیگ برتر انگلستان حضور دارند، سرتاسر دنیا هر هفته به تماشای مسابقات لیگهای این کشور مینشینند، با خاریجهای پول دار برخورد بهتری خواهد شد و...پس دلایل به اندازه کافی برای توجیه اذهان عومی در خصوص تراکم حضور متمولین در این کشور وجود دارد.

    4 - معایب ورود افراد متمول در فوتبال:

    هر چند ورود افراد متمول بر بنده فوتبال داری محاسنیست، اما ساده انگاریست که معایب آن دیده نشود که فهرست وارد به برخی از آنان اشاره خواهیم کرد.
    باید در نظر گرفت که برای ورود این قشر از افراد به فوتبال چه هزینه هایی پرداخت میشود و در اصل این مهم به چه قیمتی خواهد بود. پویایی باشگاهها در رقابت در عرصه های گوناگون در حالی رخ میدهد که به احتمال بسیار زیاد، طیف وسیعی از باشگاهها از نظر اقتصادی توان رقابت با باشگاهایی با مالکان متمول را نخواهند داشت و در زیر فشارهای اقتصادی کمر خم خواهند کرد. قیمت بازیکنان به صورت بسیار فزاینده و کاذب بالا خواهد رفت و در این میان بیشتر باشگاههایی متضرر خواهند شد که توان اقتصادی کمتری دارند و در اصل توازن حاکم بر اقتصاد یک منطقه و حتی کل فوتبال دست خوش تغییرات منفی قرار خواهد گرفت. جنبه های اقتصادی و تجاری فوتبال اهمیت بیشتری پیدا خواهند کرد و با غالب شدن آنها، معنویات و روح فوتبال در معرض دستخوش هایی زیان آور قرار خواهد گرفت. ورود افراد متمول به فوتبال یک منطقه بسترسازی برای زیر ساختمهای رده های ملی فوتبال آن منقطه بسیار گران تمام میشود، چرا که با داشتن پولهای زیاد باشگاهها چندان مایل نیستند وقت خود را برای ساختن بازیکنانها و استفاده از پتانسیلهای بومی هزینه کنند، چرا که مسلماً همه به دنبال طرح های زود بازده خواهند رفت و حتی این برای باشگاهها نیز خطرساز خواهد بود چرا که پر سابقه ها با تجارب خویش به مدارج بالا نخواهند رسید و باشگاههای تا دیروز کوچکتر به احتمال زیاد کشش این همه پول در مقطعی کوتاه را نخواهند داشت و وفاداری بازیکنان به پیراهن تیمشان کمرنگ تر از هز زمان خواهد بود، دلالان نقش محوری تر و پر رنگتری در جامعه فوتبال خواهند داشت و روسوخ آنان در فوتبال ریشه های آن را سست خواهد کرد، حال آنکه باید به روزی کابوس وار اندیشید که حمایتهای مالی افراد متمول به باشگاهها قطع شود و دست باشگاههای تا دیروز به شدت وابسته به ناگهان در پوست گردو قرار خواهد گرفت و در یک جمله هیچ تضمینی برای حضور مدام متمولین در فوتبال وجود ندارد و همه باید از روزی بترسند که آنان بخواهند عروسکهای گران قیمت خود را به دور بیندازند و بسیاری معایب دیگر.
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


    نويسنده:شهرام آريا
    گر بدانم نیستی ، غمی نیست ز تنهایی / اینکه هستی و تنهایم ، غم دارم

  21. 8 کاربر از پست مفید ManUtd تشکر کرده اند .


صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
تغییر پس زمینه