مورینهو ،امید جدید کهکشانیها

[Los Anseleig]

ای پست همون طور که از اسمش معلومه بحث و تبادل نظر درباره آمدن مورینهو به رئال مادرید هست.

[B O S S]

لطفا عکس....

[Los Anseleig]

مرجع خبری رئال مادرید : فصل اول-خانواده مورینیو

زندگی نامه خوزه مورینیو،مربی جدید رئال مادرید،در ده بخش مختلف از امروز در سایت قرار خواهد گرفت.

"من بسیار دعا می کنم،یک کاتولیک هستم،به خدا معتقدم و سعی می کنم انسان خوبی باشم تا زمان هایی که نیاز به او دارم مرا یاری دهد"این یکی از فصل هایی است که شخصیت مورینیو را به عنوان مردی مذهبی و عمیقا معتقد بیان می کند.شخص دوم در زندگی او همسرش ماتیلدا است.

مردی معتقد

مورینیو مرد عمل است نه حرف.این عکسی از اعمال مذهبی او در سال 2005 است.او به کمپ تمرین دهندگان مشترک بچه های اسرائیلی و فلسطینی دربیت المقدس رفت و از فرصت استفاده کرد تا مراسم مذهبی را هم به جای آورد.

مورینیو چند هفته پیش هم به واتیکان سفر کرد،البته به همراه کادر فنی اینتر.او 30 عدد صلیب خرید و آن ها را به اینتری ها داد تا بتوانند با نیرویی مضاعف به کارشان ادامه دهند.

اما این تنها رابطه مورینیو با صلیب نیست.در پایان بازی اش با رجینا یک صلیب که متعلق به همسرش هم بود را به یکی از هواداران داد که بعدا موجب انتقاد هایی از او شد.

ماتیلدا،یکی از دلایل موفقیتش

در یکی از سال های دهه 80 میلادی که خانواده ی خوزه برای فرار از شهر شلوغ لیسبون به قصد تفریح به ستوبال رفتند،خوزه با ماتیلدا آشنا شد و از آن پس این دو،زوجی جدایی ناپذیر بوده اند.

ماتیدا دانشجوی بهترین داشنگاه پرتغال بود.اما با از خود گذشتگی که از خود نشان داد به دنبال خوزه آمد،تا بعد از ازدواج در سال 1989 به دنبال آرزو های خوزه بروند،مربی شدن.در آن زمان خوزه فقط یک مربی بدنساز بود.

"همسرم در خانه یک رئیس است،بهترین مربی جهان"

مورینیو چندین بار اعلام کرد که دوست ندارد در زندگی خصوصیش سرک بکشند.خوزه حدود زندگی اش را برای خبرنگاران مشخص کرد،و در انگلیس این مرز ها تا حدی رعایت شد.اما در ایتالیا این مرز ها به تمسخر گرفته شد.

مورینیو دو فرزند دارد،به نام های خوزه و ماتیلدا.برای خوزه ی کوچک که عاشق فوتبال است،پدرش یک مرجع بی نظیر فوتبال است.مورینیو بعد از پیروزی در برنابئو او را به همراه خود به زمین آورد.

"او بی نظیر است،چند ماه پیش به من گفت،تو امسال جام قهرمانان را می بری،در تمام بازی ها در سن سیرو بود،و برای من یک انگیزه مضاعف است."

منبع:[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[Los Anseleig]

مرجع خبری رئال مادرید : فصل دوم-فلسفه فوتبال

با هم به بررسی فصل دوم زندگی نامه خوزه مورینیو می پردازیم.

افسانه یک مربی دفاعی

مربی پرتغالی باید جواب همه کسانی که او را یک مربی دفاعی می دانند را بدهد.

خیلی ها در هفته های اخیر مورینیو را لایق مربیگری در رئال مادرید با فلسفه ی حاکم بر این باشگاه نمی دانستند.چرا که مورینیو را مربی دفاعی می دانند.اما واقعیت چیز دیگری است.

فلسقه فوتبال خوزه مورینیو بر این پایه ها استوار است:چرخش توپ در بین بازیکنان،پرس ناحیه ای برای گرفتن توپ و تغییر به فاز حمله در کمترین زمان ممکن،فضا و سرعت مناسب در حمله و مهمتر بودن دفاع تیمی بر دفاع فردی.

در کتاب "چرا مورینیو یک پیروز است"او روش تمرین نظام مند را معرفی می کند،که در آن به تمرین با توپ و بدون توپ پرداخته می شود.

این فلسفه بر بازی با توپ استوار است اما به وظایف بازیکنان هنگام از دست دادن توپ هم اهمیت می دهد.

در بیو گرافی رسمی خود ،مورینیو روشی به عنوان "بسته تمرینی" نام می برد.بسته ای که تمام راهنمایی ها برای اجرای متد هایش را در بر دارد و تجربیاتی که در سال های طولانی در فوتبال در کشورهای مختلف اندوخته است.

مدل بازی او

متد "ایده آل" فوتبال او طوری است که در آن تمام بازیکن ها با او هم عقیده می شوند.او تیم را یک واحد تصور می کند و نه به خاطر حرف های او بلکه به خاطر سیتسم اوست که تیم هایش جام می گیرند،به خاطر همین سیستم است که تیمش قدرتمند است و او بر تیمش رهبری دارد.

یکی از علایق مورینیو ایستادن جلوی دوربینهاست،تا فشار عصبی را از روی بازیکنانش بر دارد،او هیچ وقت اهمیت جنبه روانی فوتبال را فراموش نمی کند."نمی دانم فوتبال کجا و کی آغاز شده،نمی دانم فیزیک و روانشناسی در فوتبال جداگانه چه معنایی دارد،برای من فوتبال یک واحد مستقل است"

در فوتبال امروز یکی از باور های غلط باور به وضعیت فیزیکی است،مورینیو تمرکز تمام روی این موضوع را غلط می داند"وقتی که بازیکنانی را می بینم که در کوه و ساحل تمرین بدنساری در پیش فصل می کنند،به این نتیجه می رسم که این روش دیگر منسوخ است"

شناخت حریف

"حریفت را بشناس،درست مانند جنگ،وقتی بدانی چطور حمله و دفاع می کنند،راحتتر پیروز میشوی"

این جمله گویای یکی از جنبه های برتر تفکرات مورینیو است.

او در مورد انتقاد های پس از بازی اینتر،که تیم او را یک "ایر باس" جلوی دروازه می دانستند-گفت"وفتی تیم شما تحت فشار است باید سعی کنید از این فشار خارج شوید"تیم او در نهایت با توانایی فیزیکی خوب بازیکنان و به لطف استفاده از دو سیستم کاملا متفاوت باسلونا را شکست داد.

وضعیت بازی

"می خواهم توپ همواره در اختیار تیمم باشد،دوست دارم تیمم همواره برای بردن اشتیاق داشته باشد،دوست ندارم تیمم بالانسش را از دست بدهد،لازمه ی این فوتبال بازی با توپ و گردش توپ است"این می تواند جوابی به منتقدان باشد"فوتبال تهاجمی من از دروازه خودی آغاز می شود.

منبع:[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[Los Anseleig]

مرجع خبری رئال مادرید : مورینیو ، مربی جدید رئال مادرید امشب نیز با یک شبکه رادیویی گفتگو کرد .

احتمال پیوستنتان به رئال مادرید چطور شکل گرفت ؟
سه ماه پیش تشخیص دادم که در فوتبال ایتالیا ناراحت نیستم و پس از دو سال تصمیم گرفتم که از این لیگ جدا شوم . وقتی مندس به گفت که فرصت حضور در مادرید را دیدم آن را بسیار مناسب یافتم .

باید منتظر چه اتفاقی در مادرید باشیم ؟
رئال مادرید بزرگترین باشگاه جهان است اما اکنون در مرحله افت به سر می برد . من برای پیشرفت تیم به آن نحوی که دوست دارم آمده ام . من حقیقتا دوست ندارم که وارد باشگاهی باشم و ادامه دهنده ی پروژه ای شوم . من بیشتر ترجیح می دهم که یک رویای جدید بسازم .

در مورد رابطه تان با والدانو حرفهای زیادی گفته می شود .
والدانو از پلگرینی حمایت کرد و من این را دوست داشتم . مدیر داخلی تیم است و باید وظایفش را انجام دهد . می دانم که از من نیز حمایت خواهد کرد .

اخیرا رئال مادرید سالی یک مربی عوض کرده است ...
من به چلسی رفتم و پس از چهار دهه قهرمان لیگ شدم . به اینتر رفتم و پس از چهار دهه قهرمان اروپا شدم . حالا به رئال مادرید آمدم که یک دهه است که به چمیپونزلیگ نرسیده است . فشار هواداران را پشت سر خودم برای موفق شدن حس می کنم . به زودی به سیبلس باز خواهیم گشت .

فرد خشنی هستید ؟
وقتی که پیش از بازی وارد کنفرانس مطبوعاتی می شوی یا وقتی که در حال بازی هستی یا در مصاحبه با مطبوعات پس از بازی باید خشن باشی . این وقتهای جنگ هست . البته زندگی مورینیو هر روز متفاوت تر می شود .

تمرینات شما چطور خواهد بود ؟
تمرینات برای وفتی که آمار هفته بازی دارید با وقتی که یک هفته استراحت هستید فرق می کند . من بازیکنی را دوست دارم که به موقع به تمرین بیاید ، حتی یک ساعت زودتر . باید فرصت صحبت کردن با من را پیدا کند ، با هم صبحانه بخوریم ، به کلینیک برویم . من بازیکنی که صرفا در تمرینات حاضر باشد را دوست ندارم . دوست دارم جو تیم صمیمی تر باشد . هر چند که هتل در والدبباس نداریم اما می توانیم زندگی گروهی داشته باشیم . من خودم خانواده دارم و می دانم که بچه هایم به حمایت من نیاز دارند . همین طور فکر می کنم در رئال مادرید نیز ما یک خانواده هستیم .

بیرون از کار چطوری هستید؟
من دوست ندارم یک فرد انگشت نما باشم . دوست ندارم به گرانترین رستوران شهر بروم یا در مراسم اکران فیلمها شرکت کنم یا به بهترین فروشگاه ها بروم . دوست دارم که بی سر و صدا زندگی کنم و در شبهای مادرید کسی خوزه مورینیو را نشناسد . من اصولا فردی منضبط هستم . درست پنج دقیقه پس از شروع تمرین می فهمم که چه کسی در تمرین نبوده است . ترجیح می دهم که یک بازیکن به من بگوید که اشتباه کرده است تا این که به دروغ بگوید که شب گذشته را در بیمارستان در کنار مادرش بوده است .

کریستیانو را در طول فصل اولش در مادرید چطور دیدید ؟
پس از یک مصدومیت شدید ، فصل فوق العاده ای داشت .

چطور کاکا و بنزما را بازیابی می کنید ؟
اول باید ببینم که چرا فصل گذشته آماده نبودند . گفته های شخصی خود بازیکنان می تواند علت خوب بازی نکردن کاکا و بنزما را در فصل قبل مشخص کند .

در دو جناح بازیکن می خواهید ؟
دو بازیکن در هر دو جناح می خواهیم. راموس از نظر من دفاع وسط است . شاید اشتباه کنم اما او پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بهترینهای جهان را دارد . گارای و آلبیول نیز هستند . مارسلو و آربلوا را در جناحین داریم و دو بازیکن کم هستند .

شما آنتی بارسلونا هستید ؟
در بارسلونا دوره ی فوق العاده ای داشتم . هیچ خاطره بدی از آن شهر ندارم . در زمان کارم در آن جا بسیار جوان بودم و البته تجربه ی فراوانی کسب کردم . طبیعتا هم با 35 سال سن انتظار نداشتم که مربی بارسلنا شوم و به همین دلیل به دنبال زندگی در جایی دیگر داشتم . اما خب مطمئنا دوست دارم که در برابر آنها قرار بگیرم . من دوست دارم بهترین ها را شکست دهم و باید بگویم که برای شکست آنها بیشتر هیجان زده بودم تا پیروزی در فینال .

منبع:[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[Los Anseleig]

مرجع خبری رئال مادرید : قسمت سوم از زندگی نامه خوزه مورینیو

از بازیکنی معمولی تا مترجمی افسانه ای
از کودکی علاقه و اشتیاق خاصی به فوتبال داشت،پدرش فوتبالیستی حرفه ای بود و حتی در مواقعی دروازه بان اول پرتغال.به خاطر اینکه می دانست در فوتبالیست بودن موفق نخواهد بود راه دور و درازش را در مربیگری آغاز کرد راهی که در آن بابی رابسون و لوییس فن گال هم به عنوان معلمان او حضور داشتند.

پدرش در مورد علاقه او به فوتبال گفت:"اگر روز تولدش برای او توپ فوتبال نمی خریدی،مثل این بود اصلا هدیه ای برایش نخریده ای"
مادرش او را یک ایده آل گرا می داند و می گوید نمود این ایده آل گرایی او در هامن روزهای اول مدرسه اش بارز بوده است.
شاید کلمه ای نباشد که بتواند علاقه او به فوتبال را توصیف کند،اما علاقه به توپ و فوتبال در وجود او غیر قابل انکار بود.پدرش فیلیکس هم افتخار گرفتن پنالتی اوزه بیو را در کارنامه ی دروازه بانیش داشت.
بعد از پایان دوران دروازه بانی پدرش به مربیگری روی آورد و مورینیو در سن 15 سالگی به پدرش در جمع آوری اطلاعات در مورد تیم حریف کمک می کرد.فوتبال حرفه ای خوزه مورینیو کوچک خیلی زود به پایان رسید و او فقط توانست در تیم های ریو آوه و بلنسس بازی کند،و هیچ وقت موفق به کسب موفقیت به عنوان یک فوتبالیست نشد.
در یکی از بازی ها که خوزه می خواست در تیم پدرش به میدان رود رئیس باشگاه به پدرش اخطار کرد که اگر خوزه را به زمین بفرستد،او را اخراج خواهد کرد.او شانس خود را در دسته دوم با بلسیس آزمود اما چند سال بعد گامی به عقبتر برداشت و به دسته سوم رفت.
مورینیو که با جثه ی نه چندان توانمندش نمی تواست وظایف دفاعی را خوب انجام دهد،قدم در راه پر فراز و نشیب مربی گری شد.او به عنوان مربی در ویتیوریا سوتبال کارش را آغاز کرد و سر مربی آن تیم یعنی مانوئل فرناندس به علت توانایی بالای او،خوزه را دستیار اول خود کرد و او را با خود به تیم آمادورا برد،هرچند بعد از یک فصل هر دو از آن باشگاه اخراج شدند.
خوشبختانه هنگامی که سر بابی رابسون به پرتغال آمد به خاطر تسلط نداشتن به زبان پرتغالی مانوئل فرناندس را به عنوان دستیار و خوزه مورینیو را به عنوان دستیار سوم برگزید.این شروع دوستی خوب بین خوزه و سر بابی رابسون و آغاز دوران او به عنوان یک مترجم است.
سر بابی رابسون یک دوست خوب
بعد از جدایی رابسون از بارسلونا،مورینیو در نیو کمپ ماند و فن گال به عنوان مربی جدید بارسلونا انتخاب شد.این شروع دوره رشد مورینیو بود.فن گال در یکی از مصاحبه هایش می گوید:"او در کارش بسیار جدی بود و دیدن رشد او و اشتیاق او برای یک مربی خوب شدن ،عالی بود"
بعد از سه سال و کسب چندین جام فن گال بارسلونا را در سال 2000 ترک کرد،و این شروع راه مورینیو برای مربیگری در بنفیکا،دی لیریا و موقعیت بزرگی به نام پورتو بود.
مورینیو کار خود و فلسفه خود را در پورتو پایه گذاری کرد،با تمام تجربیاتی که در این سال ها اندوخته بود

منبع:[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[Los Anseleig]

مرجع خبری رئال مادرید : قسمت چهارم از زندگی نامه خوزه مورینیو

پرواز اژدها:مورینیو در اولین فصل حضورش در پورتو،و بعد از دوفص موفق در بنفیکا و لیریا،موفق به کسب سه جام شد(یوفا-جام حذفی و لیگ)
و سال بعد شاهد شاهکار مورینیو در پورتو بودیم.
مورینیو بعد از دو فصل خوب در لیریا و بنفیکا در نهایت راهی پورتو شد و قدرت و برتری افکار خود را بر پرتغال و اروپا دیکته کرد.
درست در اولین روز حضورش در پورتو به رختکن رفت و گفت"ما امسال قهرمان لیگ میشویم"و همان شد که او گفت.در سال 2003 سه جام را فتح کرد اما این در برابر طعم قهرمانی اروپا و سوپر کاپ پرتغال در یک سال هیچ چیز نبود.

پورتو با مورینیو در 74 درصد بازی هایش پیروز بود و میانگین دو گل در هر بازی را داشت،و بنی مکارتی هم بهترین گلزن چند فصل مورینیو بود.
مورینیو تیمی قدرتمند را پایه نهاد،که با دو دفاع جوان،کاروالیو و فریرا ، وکاستینها و دکو و مانیش در خط میانی و درلی شکل گرفت.و با دو سیتسم 2-4-4 و 3-3-4به کارش در لیگ های متفاوت ادامه می داد.
اولین امتحان مهم مورینیو فینال سویا در برابر سلتیک،در فینال جام یوفا بود که او آن بازی را یکی از بهترین خاطراتش معرفی می کند.البته قبل از بازی اینتر با بارسلونا!.پورتو در آن بازی با گل درلی بازی را 3-2 برد.
قهرمانان می آیند.
در سال 2003 او با مندس و آلبرتو تیم خود را تقویت کرد،که ستارگان بازی فینال بودند.او در دور گروهی موفق به شکست 3-1 رئال مادرید در خانه شد.و راه قهرمانی را با بازی های موناکو،پارتیزان،لیون و لاکرونا ادامه داد،و شاید شاهکار او شکست دادن منچستر بود.
کارنامه اش در الد ترافورد
مورینیو یکی از بهترین لحظاتش را عبور تیمش از سد بزرگی به نام منچستر،آن هم در الدترفورد می داند،و خوشحالی او در آن بازی حالا دیگر یکی از خوشحالی های بیشمار آقای خاص است.

حالا دیگر کار او در پورتو تمام است،و خوزه با پیشنهاد های فراوانی که دارد باید به تیم دیگری برود،هدف بعدی چلسی رومن آبراموویچ

منبع:[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[AlexDelpiero]

قوانین و بایدو نبایدهای مورینیو برای کهکشانی ها

حدود 5دقیقه تمرین کافی است که بفهمم که کدام بازیکنان شب قبل به میهمانی های شبانه رفته اند.ترجیح می دهم بازیکنان به من حقیقت را بگویند تا اینکه به دروغگویی روی بیاورند.

سایت گل- ژوزه مورینیو مربی جدید باشگاه مادریدی مروری بر دوره مربی گری اش در فوتبال ایتالیا انجام داده و بدین ترتیب نکات پایه ای که در جریان تمرینات تیم مادریدی نیز برایش حائز اهمیت است را یادآوری کرده.
مورینیو در موردنکاتی که از شاگردان جدیدش توقع دارد گفت:« من از بازیکنانی خوشم می آید که به موقع بر سر تمرین می آیند که زمان برای انجام تمام کارهایشان دارند،بازیکنانی که یک ساعت قبل از آغاز تمرینات به کمپ می آیند. آنها باید زمان کافی برای مراجعه به نزد پزشک تیم، گپ زدن با من و صبحانه خوردن با هم تیمی هایشان را داشته باشند. دوست ندارم که بازیکن دقایقی قبل از آغاز تمرینات برسر زمین بیاید و اگر تمرینات تیممان در دو نوبت صبح و بعدازظهر انجام می شود، می خواهم که آنها در وقفه بین این دو تمرین در باشگاه بمانند. ما در والدبباس هتل نداریم ولی تجهیزاتی برای زندگی گروهی بازیکنان تعبیه شده است.»

آقای خاص در مورد زندگی شاگردانش خارج از زمین چمن گفت:« ترجیح می دهم از کنار یکسری مسائل نادیده عبور کنم.من یک پلیس نیستم که بازیکنان را چک کنم ولی مطمئن باشید که ساعت 10.05 دقیقه و تنها 5 دقیقه پس از شروع تمرینات، متوجه می شوم که شب قبل کدام بازیکنان تا دیروقت به تفریح و خوشگذرانی و میهمانی های شبانه پرداخته اند. ترجیح می دهم که خود بازیکنان بیاید و به من بگوید که شرایط خوبی ندارد و اصلا دوست ندارم که کسی به دروغ به من بگوید که شب گذشته را در بیمارستان و بالای سر مادر بیمارش بوده.»
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[Los Anseleig]

مرجع خبری رئال مادرید : و "آقای خاص" متولد شد ....

"مرا ببخشید ، اگر شغل آسان می خواستم باید در پورتو و در صندلی آبی زیبایم می ماندم . همه من را به عنوان قهرمان می شناختند و پس از خدا من را می پرستیدند . به جای آن به این جا آمدم . ببخشید اگر متکبر و یک مربی خاص هستم ." مورینیو پس از قهرمانی با چلسی زمانی که وارد لندن شد این را گفت .
از همان لحظه ، لقب "آقای خاص" برای مربی پرتغالی در میان خبرنگاران انگلیسی مرسوم شد . در حالی که برخی از همان ابتدا با عینک بدبینی به او نگاه می کردند اما پس از مدتی همه ی انگلیس عاشق حرکات او شده بودند . مورینیو در فوتبال انگلیس شخصیت فنی و اخلاقی جدیدی را به عنوان یک مربی وارد کرده بود و تمام مسئولیت تیم را به دوش می کشید .
او توانست که کارنامه اش را با دو لیگ برتبر ، یک جام حذفی و دو جام اتحادیه درخشان تر کند اما نتوانست که به قهرمانی چمپیونزلیگ که رویای آبراموویچ بود برسد .درست است که انتقاداتی به او می شد اما همه او را به عنوان ستاره ی جدید باشگاهی که نیم قرن هیچ قهرمانی به دست نیاورده بود می شناختند .
او بلافاصله ستاره های پوشالی چلسی همچون کرسپو ، موتو و ورون را از تیم بیرون کرد تا امیدش به ستاره های گمنامی همچون روبن ، لمپارد ، دروگبا و کاروالیو باشد . چلسی "آقای خاص" در عرض کمتر از دوازده ماه مبدل به بهترین تیم لیگ انگلیس شد .
او برای بازیکنانش بیشتر از یک مربی بود ، شاید همچون پدرشان . ستارگانی همچون دروگبا ، تری و لمپارد با تمام جنجالهایش او را می پرستیدند . هواداران برایش احترام زیادی قائل بودند .

در تقریبا چهار سال حضور در انگلیس بارها و بارها با توجه به شیوه بازی تیمش و اخلاق خودش جنجال به پا کرد . بر اساس گفته ی خود مورینیو ، در لیگ انگلیس بیشتر از همه چیز برد مهم است . مورینیو در مصاحبه ای در مورد رختکن تیمش گفت :" بازیکنانم از من می پرسند که وقتی برنده می شویم هم از ما انتقاد می کنند و من پاسخ دادم که آنها از باخت خودشان ناراحت هستند و می خواهند آن را گردن ما بیندازند ."
"بازیکنانم می دانستند که اگر گل بزنند برنده ی بازی می شوند ." این گفته ی مورینیو چندان بی مدرک هم نبود چرا که چلسی او در هر بازیتنها 0.55 گل دریافت کرد که نشان از استحکام خط دفاعی تیمش دارد ."آقای خاص" نیمکت چلسی را در سپتامبر 2007 پس از مشکلاتی که با مالک روسی این تیم بر سر شوچنکوی اوکراینی داشت ترک کرد .

منبع:[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[Los Anseleig]

مرجع خبری رئال مادرید : پس از چلسی نوبت درخشش خوزه مورینیو در اینتر بود .

وارث هلانیو هره رای جادوگر . این برچسبی است که می توان به طور خلاصه به شیوه ی او در میلان زد . مربی پرتغالی توانست که در اینتر رکوردی به جای بگذارد که هیچ کس پیش از او موفق به کسب آن نشده بود . او توانست که با سه جامه شدن تاریخی که هیچ تیمی در تاریخ ایتالیا به آن نرسیده بود جاودانه شود .
مربی پرتغالی در تابستان 2004 هم به نزدیکی نیمکت نراتزوری ها رسیده بود اما یوروهای آبراموویچ موجب شد که به عنوان سرمربی چلسی انتخاب شود . اما موراتی به این راحتی ها از او دست نکشید و پس از آن که دوره اش در باشگاه لندنی به پایان رسید تصمیم گرفت که این مربی ستوبالی را به خدمت بگیرد . مذاکره موراتی و مورینیو رمانی که در رستوران پاریسین بودند توسط گتزتا دلوا اسپورت لو رفت ، این در حالی بود که روبرتو مانچینی هنوز مربی اینتر بود .
وکیل این مربی پرتغالی در آن زمان گفت :" مورینیو مانند باد است ، برخی آن را دوست دارند و برخی برایشان آزار دهنده است ." و سر انجام او به باشگاهی رفت که از سال 1965 نتوانسته بود که قهرمان اروپا شود .
مورینیو از همان روز اولی که وارد میلان شد جنگ رسانه ای را آغاز کرد و اولین سخنانش نیز هشدار دهنده بود :" من احمق نیستم ." از همین جا جنگ با مطبوعات ، داوران و مربیان تیمهای رقیب و در کل جو فوتبال ایتالیا آغاز شد .
مورینیو با وجود تمامی مشکلاتی که با محیط فوتبال اروپا داشت مورینیو با قدرت توانست که به عناوین محتلف دست یابد . او سال اول توانست که به راحتی قهرمان لیگ ایتالیا شود اما هدف اصلی قهرمانی در اروپا بود .
او در اولین سالش در اینتر اسکودتو را فتح کرد اما در چمپیونزلیگ توسط منچستریونایتد در یک بازی نه چندان خوب حذف شد .
در فصل دوم او تصمیم به فروش ابراهیموویچ گرفت . مورینیو روابط خوبی با این مهاجم سوئدی نداشت و به همین دلیل اجازه داد که این بازیکن جدا شود . به جای او "آقای خاص" بازیکنی همچون اتوو ، تیاگو موتا ، لوسیو و وسلی اشنایدر را آورد که کلیدهای اصلی سه جامه شدن اینتر بودند .
اینتر با این خرید ها همچنان در ایتالیا یکه تازی می کرد اما مهم اروپا بود . مورینیو در مرحله اول با دوست دیرینه اش ، چلسی مواجه شد . او توانست که با پیروزی در استمفورد بریج شایستگی های خود را به رخ کسانی که دوست نداشتند او با چلسی ادامه دهد بکشد .
اما شاید نیمه نهایی این جام تاریخی ترین لحظه بود . مورینیو باید مقابل بارسا قرار می گرفت ، تیمی که شش جامه شده بود و مداقع قهرمانی جام بود . اما مورینیو توانست که با یک بازی منطقی چه در سن سیرو و چه در نیوکمپ گواردیولا را مغلوب سازد .
او توانست که کار سخت را انجام دهد و تنها یک گام به سه جامه شدنی برسد که خیلی ها در آغاز فصل آن را غیرممکن می دانستند . اینتر در یک قدمیه اسکودتو ، کوپا ایتالیا و کسب چمپیونزلیگ در برنابئویی بود که اکنون دیگر خانه ی مورینیو خواهد بود

منبع:[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[Los Anseleig]

مرجع خبری رئال مادرید : بخش هفتم از زندگی نامه خوزه مورینیو

امید سفید
بعد از دو ماه پر از شایعات بالاخره مورینیو مربی کهکشانی ها شد،طرفداران منتظر ظهور رئال مادریدی قدرتمند تر از قبل و پایان سلطه بارسلونا هستند.
مورینیو به نظر متخصص قهرمانی در اولین سال حضورش در هر تیمی است.
مورینیو با کوله باری از تجربه و گروهی متخصص به رئال مادرید آمده است،تا خون قهرمانی را به رگ های رئال مادرید بازگرداند.کاری که در پورتو،چلسی و اینتر نشان داد توانایی آن را دارد.
خوزه یک متخصص واقعی در بازگردان تیمهاست.و حال او بزرگترین امید مادریدی ها برای پایان سلطه فوتبال بارسلونا،که به حق یکی از بهترین بارسلونا های طول تاریخ است،خاتمه دهد.
برای انجام این مهم پرز دست مورینیو را بازتر گذاشته است.خیلی ها از همین حالا او را مربی کهکشانی می نامند،لقبی که لوسو بعد از 10 سال مربیگری به دست آورد.بدون شک مورینیو یکی از جذاب ترین شخصیت ها و تاثیر گذارترین خلقیات را در طول تاریخ فوتبال دارد.
رابطه ی مورینیو و پرز به 7 سال پیش بر می گردد،از آن روز مورینیو بارها و بارها اعلام کرد که مربیگری نکردن در رئال مادرید مانند یک نقص در کارنامه اوست.آخرین بار صراحتا این حرف را قبل از فینال برنابئو زد.

اولین ابراز تمایل مورینیو برای مربیگری در رئال در سال 2003

مورینیو از سال 2008 به بعد همواره از گزینه های مربیگری رئال مادرید بوده است،و بالاخره در سال 2010 با برکناری پیگرینی،که به نظر شانس دو فصل ماندن در مادرید را از ابتدا نداشت،روی کار آمد.
سه جام بزرگ
یکی از انگیزه های بزرگ مورینیو فتح سه جام انگلستان،ایتالیا و اسپانیا است،و تا به اینجا تا درصد زیادی موفق به انجام این هدف شده است،اما رئال مادرید می تواند نقطه ی پایانی بر این هدف باشد.
علاقه ی رئالی ها به آقای خاص از نیمه نهایی جام قهرمانان اروپا آغاز شد.جایی که مورینیو در دو بازی در نیو کمپ و سن سیرو،راه رسیدن بارسلونا به برنابئو را قطع کرد.همان روزها بود که سران مادرید متقاعد شدند که اگر یک نفر بتواند رئال مادرید را هدایت کند او کسی جز مورینیو نیست.
البته از آن موقع عکس العمل های مورینیو نشان می داد او هم دقیقا مایل به بر عهده گرفتن مسئولیت مادریدی هاست.او در چندین مصاحبه اعلام کرد که دوست دارد در رئال مادرید مربیگری کند و بالاخره امروز او موفق به این کار شده...

منبع:[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]