+++دانشنامه شیاطین+++

[ibrahim]

به نام خدا

+++دانشنامه شیاطین+++



همه چیز در مورد منچستر یونایتد فقط در [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[danteiv]

26دیروز

مي، صد و سومين سالگرد تولد سر مت بازبي، يکي از بزرگ‌ترين سرمربيانتاريخ فوتبال بريتانياست. به همين مناسبت، مرور کوتاهي خواهيم داشت براتفاقات مهم زندگي اين مرد بزرگ و برخي از مشهورترين نقل‌قول‌هاي بازبي:

26 مي 1909

در روستاي لنرکشاير اسکاتلند به دنيا آمد.

11 فوريه 1928

به باشگاه منچسترسيتي پيوست.

12 مارچ 1936

پس از حضور در بيش از 200 بازي با پيراهن سيتي، اين باشگاه را به مقصد ليورپول ترک کرد.

1939

با شروع جنگ جهاني دوم، فوتبال حرفه‌اي را رها کرده به خدمت سربازي رفت.

19 فوريه 1945

به طور رسمي به باشگاه منچستريونايتد پيوست.

28 آپريل 1948

اولين جام خود را با پيروزي برابر بلکپول در فينال جام حذفي انگلستان به دست آورد.

1948

به عنوان سرمربي تيم المپيک انگلستان انتخاب شد و با اين تيم تا مرحله نيمه‌نهايي پيش رفت.

21 آپريل 1952

به همراه منچستريونايتد پس از 41 سال، قهرماني دسته اول انگلستان را جشن گرفت.

4 آپريل 1953

بازيکناننوجواني چون دانکن ادواردز، ادي کولمن و مارک جونز را جايگزين بازيکنانباتجربه‌اي چون جک راولي ( سومين گلزن برتر تاريخ باشگاه) کرد.

30 مارچ 1956

بازبيموفق شد سبک نويني را به فوتبال عرضه کند و با بازيکناني با ميانگين سنيزير 24 سال (ملقب به بچه‌هاي بازبي) قهرماني در دسته اول فوتبال انگلستانرا جشن بگيرد.

20 آپريل 1957

بازبي براي سومين بار قهرماني دسته اول را جشن گرفت.

27 آپريل 1957

منچستريونايتد در نيمه‌نهايي جام اروپا مغلوب رئال‌مادريد شد و از دور رقابت‌ها کنار رفت.

29 آپريل 1957

بچه‌هاي بازبي فصل را با يک رکورد خارق‌العاده به پايان رساندند: 57 بازي و 143 گل زده!

6 فوريه 1958

يکياز تلخ‌ترين فجايع تاريخ فوتبال رقم خورد: هواپيماي حامل بازيکنان و کادرفني منچستريونايتد در فرودگاه مونيخ سقوط کرد و 8 تن از بچه‌هاي بازبي جان‌خود را از دست دادند.

17 آپريل 1958

بازبي پس از 71 روز مداوا در بيمارستان، سرانجام به منچستر بازگشت.

25 مي 1963

بازبي بار ديگر بازگشت و به همراه يونايتد موفق به فتح جام حذفي انگلستان شد.

1965

منچستريونايتد با بازبي به قهرماني ليگ رسيد.

1967

مردان بازبي تنها دو سال بعد، قهرماني در ليگ را تکرار کردند.

29 مي 1968

بازبيباز هم افتخار آفريد: منچستر با نتيجه 4-1 بنفيکاي پرتغال را در فينالشکست داد تا به قهرماني اروپا برسد. بازبي با کسب اين افتخار براي انگلستانموفق شد به لقب سر (شواليه) نائل آيد.

15 ژانويه 1969

مت بازبي رسما بازنشسته شد.

28 دسامبر 1970

هيئت مديره منچستريونايتد از بازبي خواست بازگردد و تا پايان فصل جانشين مربي وقت، مک‌گينس باشد.

1993

جاده‌اي‌ که به اولدترافورد ختم مي‌شود به نام وي نامگذاري شد.

20 ژانويه 1994

سرمت بازبي سرانجام در بيمارستان آلکساندرا درگذشت. مراسم تشييع‌جنازه وييکي از به‌يادماندني‌ترين خداحافظي‌‌هاي تاريخ انگلستان به شمار مي‌‌آيد.

27 آوريل 1996

مجسمه سر مت بازبي روبروي درب ورودي باشگاه نصب شد تا همه به ياد داشته باشند اين باشگاه چه تاريخي داشته است.

درانتها بايد اضافه کرد منچستريونايتد در سال 99 (در روز تولد بازبي) باشکست بايرن‌مونيخ در فينال توانست به قهرماني چمپيونزليگ برسد. اگر بازبيزنده بود آن روز در 90 سالگي جام را بالاي سر مي‌برد!

جملات ماندگار سر مت بازبي

درباشگاه منچستريونايتد ما تنها براي کمال مي‌جنگيم. اگر شکست خورديمبازمي‌گرديم و تلاش مي‌کنيم تا باز، بهترين باشيم نه يکي ازبهترين‌ها!

جمله‌اي که بين بازيکنان تيم به يک دستور تاکتيکي بدل شده بود: هر زمان که امکانش بود توپ را به جرج (بست) پاس دهيد!

من هرگز نمي‌خواستم منچستريونايتد، اولويت دوم باشد. تنها خواسته ما اين بود که بهترين باشيم.

درکمال فروتني بايد بگويم نتيجه جمع‌بندي من از فصل 1955/56 و 1956/57 ايناست که هيچ باشگاهي در کشور (انگلستان) توانايي رقابت با منچستريونايتد راندارد

بابي چارلتون از همان 12 سالگي قابل ستايش بود.

اگر مشکلات را تحمل نکني، متوجه ارزش آنچه به دست مي‌آوري نخواهي شد.

تاسال‌ها بعد از آن حادثه، مردم خيلي از بازيکنان را دانکن ادواردز دوممي‌ناميدند: اول ديو مک‌کي و بعد، برايان رابسون. ولي هيچکدام از آنهانتوانستد مانند دانکن باشند. او تنها بازيکني بود که در تيم جايگاهي والاتراز من داشت.

من نگران باز شدن دروازه تيمم نيستم چون ايمان دارم مهاجمان تيم دو برابر اين گل‌ها را وارد دروازه حريف خواهند کرد.

فوتبال فقط برد در بازي نيست. هرگز از پيروزي‌ها مغرور نشو و بعد از شکست‌ها، نااميدي را از خود دور کن!

وقتي بازيکني به اندازه کافي خوب فوتبال بازي کند، يعني به اندازه کافي تجربه کسب کرده!

يادگاري‌هاي بازبي

درفصل 1957-1956، رئيس باشگاه رئال‌مادريد به مت بازبي پيشنهاد داد هدايتاين تيم را برعهده بگيرد: ”هدايت باشگاهي مثل رئال‌مادريد با ستاره‌‌هاييچون آلفردو دي‌استفانو، براي تو همانند يک بهشت خواهد بود.“ اما بازبي پاسخداد:‌ ”بهشت من اينجاست. منچستر بهشت من است. جايي که پسرانم در آن بازيمي‌کنند.“ جالب است بدانيد جمله ”منچستر بهشت من است!“ در نزد هوادارانبسيار محبوب شد به طوري که هم اکنون در اولدترافورد بنرهايي با جمله MANCHESTER IS MY HEAVEN و تصوير سر مت بازبي در جايگاه‌هاي مختلف مشاهدهمي‌شود.

پساز اينکه بازبي براي اولين بار پس از حادثه مونيخ به هوش آمد، خطاب بهجيمي مورفي گفت:” پرچم را بالا نگه دار جيمي!‌ تا وقتي من بازگردم سعي کنتيم مانند گذشته به کار خود ادامه دهد.“

بازبيبازگشت به اولدترافورد پس از 71 روز مداوا در بيمارستان را اينگونه توصيفمي‌کند: ” استراحت در بيمارستان آلمان يک چيز بود و حضور دوباره دراولدترافورد چيز ديگري. زماني که به آرامي در تونل راه مي‌رفتم و به چمننزديک مي‌شدم‌، يکي از ترسناک‌ترين صحنه‌هاي عمرم را تماشا کردم. هزارانطرفدار منچستريونايتد که به سختي در کنار هم ايستاده بودند يک صدا ما راتشويق مي کردند. من باور داشتم که روح پسرانم آنجا حضور دارد و مطمئنم کهآنها در کنارم بودند. آنها براي هميشه در اولدترافورد هستند و در هر بازي،بازيکنان سرخ‌پوش و جوانم از تونل وارد چمن سبز اولدترافورد مي شوند.“

يکياز دردناک‌ترين نقل‌قول‌هاي بازبي در مصاحبه‌اي پس از فاجعه مونيخ:‌ ” منحتي با چشماني بسته هم مي‌توانستم از بازي بچه‌ها لذت ببرم. آرزوي من اينبود که روزي مرد شدن اين پسرها را ببينم.“

If ever they're playing in your town,

Get yourself to that football ground

Take a lesson, you will see

[omid2]

چرا منچستر یونایتد نمی تواند با چلسی و من سیتی رقابت کند؟

از سال 2005 که خانواده گلیزرها به منچستر یونایتد آمدند، باشگاه چهار عنوان قهرمانی در لیگ برتر، یک عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و سه عنوان قهرمانی در جام اتحادیه را کسب کرده اند، البته دو بار دیگر رسیدن به فینال لیگ قهرمانان اروپا را نیز تجربه کرده اند. از آن زمان، یونایتد نه تنها کمتر از قهرمان فعلی لیگ برتر، منچستر سیتی (با خالص پرداختی 417.12 میلیون پوند) و قهرمان فعلی لیگ قهرمانان اروپا (چلسی با خالص پرداختی 276.44 میلیون پوند)، بلکه از تیم های لیورپول (108.95 میلیون پوند) و تاتنهام (90.95 میلیون پوند) در هفت سال گذشته، با خالص پرداختی 52.6 میلیون پوند، کمتر خرج کرده است. نکته عجیب این است که یونایتد در سه سال اخیر حتی از تیم هایی مثل بلکپول، هال سیتی و برنلی نیز در زمینه نقل و انتقالات کمتر خرج کرده است. دلیل این آمار خیره کننده، انتقال تاریخی کریستیانو رونالدو به رئال مادرید است، اگرچه یونایتد پول باقی مانده را در نقل و انتقالاتی که تیم هایی مثل سیتی، چلسی و غول های اسپانیایی انجام می دهند، خرج نکرده است. از آنجایی که یونایتد به شدت کم هزینه است، واضح است که سرالکس را وادار می کنند تا برای تقویت تیم خود، در زمنیه پرداخت پول در فصل نقل و انتقالات و برای رقابت با چلسی و سیتی تلاش بیشتری کند.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 06-2005
خالص پرداختی: 1 میلیون پوند

با از دست دادن ادن هازارد، آیا به نظر می رسد که یونایتد دیگر نمی تواند در مسابقات بزرگ رقابت کند؟ در اینجا به بررسی خالص پرداختی هر فصل منچستر یونایتد، از زمانی که گلیزرها به یونایتد آمده اند، خواهیم پرداخت. خرید نمانیا ویدیچ با مبلغ 7 میلیون پوند یک خرید کلیدی در همان فصل اول بود، به همراه اورا با مبلغ 5.5 میلیون پوند و ادوین وندرسار با مبلغ 2 میلیون پوند. بخش عمده ی این هزینه ها به لطف 12.5 میلیون پوند غرامتی که برای جان اوبی میکل توسط یونایتد دریافت شد، جبران شدند.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 07-2006
خالص پرداختی: 4.1 میلیون پوند

تنها یک بازیکن در تابستان 2006 به یونایتد اضافه شد، اما مایکل کریک 18.6 میلیون پوندی ارزان به نظر نمی رسید. فروش رود ون نیستلرووی به مبلغ 10 میلیون پوند کمک کرد تا بخش از وجه نقد رفته را بازگرداند و با حضور وین رونی و کریستیانو رونالدو در خط حمله، یونایتد اولین عنوان را از سال 2003 توانست کسب کند، بعد از اینکه توانست تیم ثروتمند و تازه قدرت یافته چلسی را پشت سر بگذارد اما اگر فرگی تمایل به کسب عنوان های اروپایی داشت، باید بیشتر خرج می کرد.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 08-2007
خالص پرداختی: 26.55 میلیون پوند

به دنبال حضور مایکل کریک، یونایتد در بخش میانی تیم خرج زیادی کرد و اوون هارگریوز (17 میلیون پوند) و اندرسون (15 میلیون پوند) را به همراه نانی (13.5 میلیون پوند) و کارلوس توز (9 میلیون پوند به طور قرضی) به خدمت گرفت. جدایی جرارد پیکه (6 میلیون پوند) و جوزپه روسی (6.7 میلیون پوند) و همچنین کایران ریچاردز (5.5 میلیون پوند) بخشی از پول را بازگرداند، اما سرمایه گذاری منصفانه ای بود که منجر به تکرار قهرمانی در لیگ برتر شد و از آن مهمتر به قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا انجامید. همه چیز مهیا بود تا یونایتد تسلط داشته باشد (بر فوتبال اروپا)، اما آیا آنها خرج خواهند کرد؟

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 09-2008
خالص پرداختی: 33.75 میلیون پوند

الکس فرگوسن دیمیتار برباتف مهاجم تاتنهام را با مبلغ 30.75 میلیون پوند به دست آورد، بازیکنی که توانست در اولین فصل حضورش در یونایتد قهرمانی در لیگ برتر را تجربه کند، اما نتوانست از شکست یونایتد مقابل بارسا در فینال لیگ قهرمانان جلوگیری کند. به این ترتیب یونایتد شانس تسلط یونایتد بر اروپا از دست رفته بود.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 10-2009
خالص دریافتی (سود خالص): 64.5 میلیون پوند

فروش کریستیانو رونالدو که رکورد جهانی را نیز شکست، سود کلانی را در تابستان 2009 برای یونایتد به جا گذاشت، با جایگزینی آنتونیو والنسیا 16 میلیون پوندی که جانشین کریس رونالدو 80 میلیون پوندی شد. با وجودی که حساب بانکی این تیم در وضعیت کاملا مساعدی بود، عنوان قهرمانی را برای اولین بار در چهار سال گذشته از دست داد و تنها موفق شد که جام اتحادیه را از آنِ خود کند. آیا گلیزرها برای بازگرداندن یونایتد به جایگاه اصلی، قانون شکنی در هزینه ها انجام می دهند؟

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 11-2010
خالص پرداختی: 13.55 میلیون پوند

کریس اسمالینگ گران قیمت ترین بازیکنی بود که در تابستان 2010 به یونایتد آمد، با مبلغ 10 میلیون پوند، زمانی که هرناندز با مبلغ 6 میلیون یک خرید ارزان به حساب می آمد، مخصوصا وقتی که با فروش بن فاستر پولی که بابت او پرداخت شده بود، بازگشت. یونایتد همچنین زوران توسیچ را 7 میلیون پوند فروخت. این تیم موفق شد که به فینال لیگ قهرمانان برسد، اما دوباره مغلوب بارسلونا شد، اگرچه فرگوسن عنوان قهرمانی لیگ برتر را دوباره کسب کرد. هیچ شکی وجود نداشت که یونایتد نیاز به تقویت قابل توجهی داشت...

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 12-2011
خالص پرداختی: 38.15 میلیون پوند

با خرج های هنگفت سیتی، یونایتد به افتخارات گذشته خود اتکا نکرد و فرگی با بودجه ای که در اختیارش گذاشته بودند، توانست بازیکنان جوان و مستعد از جمله داوید ده خیا (18.9 میلیون پوند)، فیل جونز مدافع 17 میلیون پوندی و اشلی یانگ هافبک 17 میلیون پوندی را بخرد. بازیکنان مُسن تر یونایتد مثل وس براون (1.2 میلیون پوند) و جان اوشی (4.5 میلیون پوند) در کنار بازیکنان مقطعی یونایتد از جمله اوبرتان (3 میلیون پوند) و دارن گیبسون (2 میلیون پوند) از منچستر یونایتد جدا شدند. تقریبا کافی بود برای گرفتن تیم سیتی، اما نه کاملا. آیا یونایتد دوباره خرج خواهد کرد تا به رقابت با سیتی بپردازد؟ کاگاوا یک شروع است...

[ashly]

امروز 8 آگوست، سالگرد تولد جيمي مورفي فقيد است. جيمي مورفي کار مربيگري خودش را در سال 1946 و در کنار مت بازبي آغاز کرد. جيمي مورفي را مي‌توان پدر آکادمي فوتبال و تيم‌هاي پايه دانست. کاري که اکنون تيم‌هايي مثل بارسلونا يا آياکس انجام مي‌دهند، در واقع همگي به ايده و همت جيمي مورفي بوده است. جيمي با تاسيس آکادمي و پرورش جواناني که بعدها به بچه‌هاي بازبي شهرت يافتند، منچستر يونايتد را به بهترين تيم اروپا تبديل کرد. اما اوج کار مورفي در فاجعه مونيخ بود! زماني که تمامي هيئت مديره قصد داشتند باشگاه را تعطيل کنند، ولي جيمي مورفي به تنهايي در مقابل باشگاه ايستاد و از نابودي منچستر يونايتد جلوگيري کرد. جيمي در غيبت بازبي تيم نابود شده يونايتد را حفظ کرد و با خريد چند بازيکن جوان و چند بازيکن پا به سن گذاشته، توانست تيم را به فينال جام حذفي برساند. پس از اينکه آن فصل به پايان رسيد، جيمي سياست پيشين خود را ادامه داد و با پرورش بازيکناني مانند نابي استايلز و جرج بست، توانست به همراه ديگر اعضاي يونايتد، در دهمين سالگرد فاجعه مونيخ، قهرماني اروپا را جشن بگيرد. جيمي سرانجام در سال 1971 از فوتبال کناره گيري کرد و 18 سال بعد درگذشت: در 14 نوامبر سال 1989. جيمي مورفي مدتي نيز به عنوان سرمربي تيم ولز فعاليت مي کرد و تنها سرمربي است که توانسته تيم ملي ولز را به جام جهاني ببرد. گفتني است جايزه سال آکادمي منچستريونايتد هم به ياد جيمي، جايزه جيمي مورفي نام‌گذاري شده است.
اکنون نگاهي خواهيم داشت بر برخي از با ارزش ترين خدمات اين مربي بزرگ

1) جيمي، مردي از جنس مردم.

زماني که جيمي هدايت ولز را بر عهده گرفت، تمامي بازيکنان و طرفداران از خوشحالي سر از پا نمي‌شناختند. کسي او را رئيس يا جناب خطاب نمي‌کرد. جيمي هميشه جيمي بود. او غير قابل وصف بود. در نخستين روز ملاقات ما با جيمي‏‌، او همه تيم را به يکي از اتاق‌هاي هتلي که در آن مستقر بوديم، برد! ما فکر کرديم جيمي مي‌خواهد مانند ديگر مربيان در مورد استفاده از فضاهاي ايجاد شده بين مدافعين حريف و از اين قبيل حرف‌ها، صحبت کند. ما خود را براي چرت زدن آماده کرده بوديم اما، جيمي ناگهان بلند شد و اتاق را با يک جذبه خاص، خاموش کرد. او در ابتدا به همه خوشآمد گفت و سپس در مورد اميدها و اهداف تيم ولز سخن گفت:

” ما خيلي خوش شانسيم بچه‌ها! ما با فوتبال زندگي ‌‌مي‌کنيم. به آن کارگراني فکر کنيد که براي به دست آوردن پول تا اعماق زمين مي‌روند و با دستان خود، زغال سنگ را استخراج مي‌کنند. به خانواده‌هايي فکر کنيد که براي به دست آوردن پول، شبانه روز کار مي‌کنند. شما نماينده‌هاي کشور و مردم‌تان هستيد. وقتي که در زمين قدم مي‌گذاريد، با غرور بازي کنيد! براي کشورتان بازي کنيد!"

او فوق العاده بود! ‌من هرگز نديدم کسي به زيبايي جيمي سخن بگويد.

- خاطره‌اي از برايان هيوز‏‌، بازيکن سال‌هاي دور ولز و ليدزيونايتد

2) پرچم را بالا نگه دار‏‌، جيمي!

شب سردي بود، اما براي جيمي همه چيز فوق العاده بود. تيم ملي ولز به رهبري او توانسته بود در مرحله انتخابي جام جهاني، اسرائيل را شکست دهد و منچستر يونايتد هم در غياب او موفق شده بود با تساوي 3-3 در بلگراد، به مرحله نيمه نهايي جام اروپا صعود کند. او با يک سبد پر از پرتقال با شادماني به دفتر باشگاه رفت تا اين موفقيت را به همراه ديگران جشن بگيرد. زماني که وارد دفتر شد با همان صداي رساي خود اين موفقيت را به منشي باشگاه تبريک گفت و از او خواست که با پرتقال‌ها از خودش پذيرايي کند. اما زماني که به صورت منشي نگاه کرد‏‌، متوجه شد که مشکلي پيش آمده است. او به آرامي در حالي که گوشي تلفن در دستانش بود‏ زير لب مي‌گفت: ” هواپيما سقوط کرد!“ جيمي در ابتدا متوجه منظور او نشد و از او پرسيد ”منظورت چيست؟“ منشي اين بار بلند گفت: ” هواپيماي تيم! ما نمي‌دانيم چه کساني زنده مانند.“ لبخند بر لبان جيمي خشک شد. اندکي طول کشيد تا به عمق فاجعه پي ببرد. يعني چه بر سرشان آمده بود؟ جيمي با ظاهري مضطرب از منشي درخواست کرد تا هرچه سريع‌تر از طريق سفارت آلمان، اطلاعات کامل و موثق به دست آورد. جيمي با اولين پرواز خود را به مونيخ رساند. در بيمارستان مونيخ، بدن جيمي يخ کرد! از همان چيزي که وحشت داشت، جلوي چشمانش قرار گرفته بود. پسراني که 10 سال براي آن‌ها شبانه روز زحمت کشيده بود‏، با پاهايي شکسته و دست‌هايي قطع شده، بر روي تخت بيمارستان، بيهوش خوابيده بودند. اما اين ابتداي فاجعه بود، پس از آنکه جيمي آمار کشته شدگان را از پزشکان جويا شد، عرق سردي بر پيشاني اش نشست. هفت تن از پسرانش را از دست بود. پسراني که مايه افتخار او، انگلستان و منچستر يونايتد بودند. پسراني که فقط عاشق فوتبال بازي کردن بودند. جيمي پس از آن به ديدار مت بازبي رفت. مي‌دانست که او زنده است، اما انتظار نداشت آن مرد رشيد و مقتدر را آنطور بر روي تخت بيمارستان ببيند، زماني که به تخت بازبي نزديک شد، بازبي به او دستور داد تا باشگاه را پايدار نگه دارد: ”پرچم را بالا نگه دار‏‌‏‌جيمي!“ جيمي به بازبي قول داد‏‌، همانطور که روزي به پسرانش قول داده بود تا پرچم را بالا نگه دارد! و اين ملاقات، آغازگر حماسه جيمي مورفي و منچستر يونايتد بود! جيمي پس از بازگشت به منچستر و برگزاري مراسم تشيع جنازه قربانيان، با هيئت مديره جلسه‌اي مهم ترتيب داد:

جيمي که همواره يک سيگار در گوشه لبش بود‏‌، به صحبت‌هاي هيئت مديره گوش مي‌کرد، آن‌ها مي‌دانستند که با توجه به مرگ اعضاي تيم اصلي و مجروح شدن مت بازبي، محال است که يک کمک مربي بتواند باشگاه را از خطر نابودي نجات دهد.

اما جيمي با قدرت جواب داد:” من مي‌توانم!“
و رئيس باشگاه هم پاسخ داد:‌”‌اين غيرممکن است! “
جيمي صريحه پاسخ داد:”به من نگوييد چه چيزي غير ممکن است!‌ وقتي با مت بازبي کار در منچستريونايتد را آغاز کردم هيچکس شانسي براي ما متصور نبود. همگان گمان مي‌کردند منچستريونايتد در آن دوران ظرفيت پيروزي ندارد. آنها مي‌گفتند نمي‌توان با يک مشت بچه در ليگ حرفه‌اي بازي کرد و با بزرگان اروپا جنگيد. اما ما ثابت کرديم که اين امر ممکن است و به همين خاطر با تمام احترامي که براي شما قائل هستم بايد بگويم که اشتباه مي‌کنيد. اين کار ممکن است و ما موفق مي‌شويم. من از اين بابت مطمئن هستم! “

اما، رئيس باشگاه معتقد بود که اين امر غير ممکن است و جيمي تنها مي‌خواهد با اين کار ياد و خاطره بچه‌هاي بازبي را زنده نگه دارد. در آن زمان بود که جيمي يکي از مشهورترين سخنان خود را به زبان آورد: ” اين موضوع تنها در مورد افتخار به خاطره آنها نيست. ما بايد به جهان ثابت کنيم چه هويتي داريم. ما بايد به جهان نشان دهيم با اين تراژدي محو نمي شويم. نماي باشگاه در آينده به رفتار ما در زمان حال بستگي دارد."

پس از اين‏ جلسه ، جيمي همان سياست قديمي خود را پيش گرفت و با استخدام بازيکنان جوان و تربيت آن‌ها، باشگاه منچستر يونايتد را زنده نگه داشت و اين تيم را در حالي که تمامي بازيکنان اصلي خود را از دست داده بود، به فينال جام حذفي رساند. پس از آن نسل دوم بچه‌هاي بازبي نيز به همت جيمي رشد پيدا کردند و منچستر يونايتد به لطف بازيکناني که همگي پرورش يافته زحمات جيمي مورفي بودند، در دهمين سالگرد فاجعه‌مونيخ‏‌، قهرمان اروپا شد و بر قله فوتبال دنيا ايستاد! جيمي به قولش وفا کرده بود! او پرچم يونايتد را بالا نگه داشته بود! هنوز هم به لطف اوست که همچنان پرچم يونايتد بالا است!

- برگرفته از فيلم United, ساخت انگلستان، محصول 2011

3) جيمي، پدر آکادمي فوتبالشايد بسياري از ما معتقد باشيم که پايه گذار آکادمي فوتبال و تيم‌هاي پايه، تيم آياکس آمستردام و يوهان کرايف بوده است. اما اين گونه نيست! جيمي مورفي، نخستين فردي بود که ايده استفاده از بازيکنان جوانان و پرورش بازيکنان مستعد در خود باشگاه را مطرح کرد. زماني که جيمي در سال 1946 طي قراردادي که مت بازبي آن را مهم‌ترين و با ارزش‌ترين قرارداد عمر خود مي‌داند، به منچستر يونايتد پيوست، به تدريج شروع به يافتن استعدادهاي جوان در سطح انگلستان کرد و سپس با پرورش آن‌ها‏‌، يکي از کامل‌ترين و شگفت انگيزترين نسل بازيکنان، به جهان فوتبال معرفي شدند. بازيکناني با ميانگين سني 21 سال که همگي جهان فوتبال را به شگفتي وا داشتند. نسل بچه‌هاي بازبي تا سال‌ها، مستعدترين و موفق‌ترين نسل بازيکنان فوتبال بودند؛ از جمله دانکن ادواردز. دانکن ادواردز، دومين بازيکن جوان تاريخ فوتبال پس از رونالدوي برزيلي است که کانديداي کسب جايزه توپ طلا شده است. دانکن ادواردز در سال 1957 کانديداي جايزه توپ طلاي اروپا شد، اما در ميان رقيباني چون آلفردو دي استفانو، شانس زيادي براي کسب اين عنوان نداشت.