سالی که گذشت ( 1387 )
ورق زدن كابوس بدون دست يافتن به رؤيا
... و باز در واپسين لحظه هاى كار، نوبت رسيد به مشق وداع. وداع با سالى كه پرونده اش بسته شد و رفت پى كارش. وداع با سالى كه پشت سر گذاشته شد، بى يارى مرور خاطرات تلخ و شيرين - عمدتاً اولى- محال است اما حتى ورق زدن سالى كه گذشت نيز نتوانست شور و شوقى در دل ايجاد كند از براى مرور خاطرات. چشم، بى احساس بود و دست، مشتاق تندتر ورق زدن و نت برداشتن از تمام آنچه در طول سال ۸۷ به شما گزارش كرده بوديم.از تكرار اين ورق زدن سالانه اما چيزى عايد نشد. نه تمناى تكرار خاطراتى، نه شوق تندتر ورق زدن و رسيدن به خاطره اى شيرين و نه حتى نم اشكى در تمناى وصال مجدد آنها كه در سال ۸۷ وداع كرده بودند با نفس كشيدن. «سال ۸۷» همان طور ورق خورد و به تصوير كشيده شد كه رقم خورده بود. بى حوصله، از سر وظيفه اى تلخ و بدون شوق و سرشار از لحظات سياه. هرچند همه چيز خاكسترى است و تلفيقى از سياه و سفيد اما خاكسترى نهايى سال ،۸۷ يك هوا بيشتر به سياهى مى زد انگار...
•••
تمام نمى شد اين ورق زدن هاى شبانه روز. پروژه اى كه از اواخر بهمن ماه رقم خورد تا صفحات ويژه نامه را زودتر از هر سال براى چاپ آماده كند برعكس منجر شد به طولانى تر شدن روند كار. شگفت انگيز اينكه برگه هاى دست نويس امسال رشدى خيره كننده يافت،آنقدر كه به ناچار ۲ ماه آخر سال كشيده شد به صفحه طنز.
•••
ببخشيد اگر مرور سالى كه به پايان رسيد، خاطر شما را مكدر مى سازد. از ما نيست به خدا. ما تنها روايتگر گمنام اتفاقات سياهيم و بس. بر سر سفره هفت سين خود، دعا كنيد براى سالى سپيد. از «مقلب القلوب» بخواهيد كه يكى از آن «احسن الحال» هاى درجه يكش را براى ما كنار بگذارد. خسته شديم از تكرار هر ساله چيز هاى تكرارى.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]