شاید کسی فکر نمیکرد اثبات دوباره ی او 697 روز به طول بینجامد؛ (از زمان پیستن به رئال) برخی از باخت اول و دوم قافیه را باخته دیدند و دست از اندیشه خوانی او برداشتند. و او نیز برای صاحب جلد دفترچه ی فوتبال شدن احقاق حق کرد؛ زمان را موکل خود کرد و وارد دادگاه شد. اما دستمزد موکلش به سنگینی گذشت عمر و سپیدی موی سرش انجامید. اما او پیروزی خود را بر همه ارجع دانست.
شاید از روز اول که سر اولین تمرین موبایل بنزما رو از رو گوشش برداشتی و تو سطل آشغال بغل دستت انداختی داشتی به 25 آپریل 2012 فکر میکردی. اونا هم فهمیدن کجان و تو ازشون چی میخوای. برنامه ریزی تو شبیه یه دفتر خاطرات آینده بود و هر لحظه ای که میگذت به آخرین هدفت فکر میکردی.یه باخت دو باخت سه باخت... و دیگه همه بیخیالت شدن و این تو بودی که فقط به خودت ایمان داشتی. و اینک همه گان در مقابل تو تعظیم کردند.
هر روز چند بار از روی جمله ی "آنقدر شکست میخورم که راه پیروزی را بیاموزم؛ آنوقت آنقدر پیروز میشوم که حریفم را زیر خاک کنم" دیکته میکنم که تو را بدین جا رسانده. اندیشه ی شطرنجی تو برای پیروز شدن 697 روز زمان میخواست و تو چه خوب و به موقع حریف را مات کردی. طوری که حتی قیاس تو با معلم کلاس رو به رو هم بسیار خنده دار است. حالا همه از روی شطرنج بازی تو دستنوشته مینویسند و به بالا می آیند و تو چه خوب از پایین به آنها لبخند میزنی که پلکان آخر را شل بسته ای.
نقشه ی گنج تو به مقصد رسید و بار دیگر اندیشه ی ترو تازه ی تو جدول تکراری را پر میکند و تو در بالای جهان آقایی میکنی.
برای تو که صبر 697 روزه را به ما آموختی
برای تو که روی شرافت و ابهت ات چنگیدی و بدست آوردی
برای تو که اندیشه را بر همه چیز پیروز کردی
برای تو از جا برمیخیزیم و کلاه بر میداریم
دوستت داریم