سلام به همه ی دوستداران تیم چلسی
در این قسمت بیوگرافی بازیکنان تیم چلسی قرار میگیرد
سلام به همه ی دوستداران تیم چلسی
در این قسمت بیوگرافی بازیکنان تیم چلسی قرار میگیرد
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 16:22
فرانک لمپارد
فرانک جمیمز لمپارد جونیور متولد 25 ژوئن 1978 در رامفورد انگلستان . او فرزند فرانک لمپارد سینیور مدافع سابق انگلیس و بازیکن پیشین تیم وستهام یونایتد . مادر او نیز از یک خانواده معروف فوتبالی است .
لمپارد در سال 1994 به عنوان کار آموز به باشگاه وستهام یونایتد پیوست . همان باشگاهی که پدرش دستیار سرپرست آن بود و در سال 1995 به طور رسمی با این باشگاه قرار داد بست . در اکتبر سال 1995 به تیم سی سیتی قرض داده شد و در همان باشگاه در نخستین بازی لیگ خود شرکت کرد و یک گل به ثمر رساند و در ژانویه سال 1996 دوباره به وستهام بازگشت . لمپارد بازیکن ثابت تیم جوانان وستهام بود و در کاپ قهرمانی جوانان 1996 کاپیتان تیم شد .
در سال 1998 لمپارد به تیم بزرگسالان وستهام پیوست و در کنار بزرگانی چون ( جوکول ) ، ( مایکل کاریک ) و ( ریوفردیناند ) به یکی از مهرهای با ارزش این تیم بدل گشت .
لمپارد در 15 می 2001 با یازده میلیون پوند به باشگاه ثروتمند چلسی نقل مکان کرد . او در فصل نخست حضور خود بازیکن فیکس تیم بود اما در فصل دوم حضورش تحت شعاع بازی خوب ( جیانفرانکوزولا ) قرار گرفت و افت کرد اما با آمدن آبراموویچ ملیاردر معروف روسی به باشگاه ، لمپارد دوباره شکوفا شد و خود را به عنوان بهترین هافبک تیم شناساند .
در سال 2004 ، 2005 لمپارد توانست در همه 38 بازی لیک بازی کند و 13 گل به ثمر برساند و با تیم چلسی قهرمان لیگ برتر شود . بازی او آنقدر زیبا بود که ( کارلوس البرتو ) و ( یوهان کرایف ) بازکنان مطرح جهان هر دو او را ستودند و لمپارد را بازیکن برتر جهان خواندند لمپارد موفق شد در آن فصل جایزه فوتبالیست سال Fwa را از آن خود کند . او در سال بعد بهتر ظاهر شد به طوری که خوزه مورینیو ( مربی آن دوران چلسی ) او را بهترین بازیکن دنیا لقب داد .
لمپارد در سال 2003 با ( النارایوز ) ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک دختر به نام ( لوناکوکو پاتریشیا لمپارد ) است ، لونا 22 آگوست سال 2005 به دنیا آمد . چندی پیش فرانک اظهار داشت که او و والنا در انتظار دومین فرزند خود به سر می برند . فرانک لمپارد در حال فراگیری زبان اسپانیایی است که به گفته برخی به خاطر احتمال پیوستن او به لالیگا اسپانیاست . ولی لمپارد اظهار کرد که آموزش زبان اسپانیایی او صرفا دلایل خانوادگی دارد ، زیرا انارایوز اسپانیایی است و او دوست دارد دخترشان و البته کودک آینده آنها دو زبانه بزرگ شود .
لمپارد در ماه های سپتامبر و اکتبر سال 2005 در مسابقه گل برتر روزنامه The Sun حضور داشت . در جولای سال 2006 The Sun کتاب زندگینامه لمپارد با نام ( همه چیز از فرانک ) را به صورت دنباله دار به چاپ رساند . این کتاب اسرار زندگی خانوادگی و خصوصی فرانک لمپارد و عکس العمل هایش را نسبت به نا امیدی های جام جهانی افشا کرده است .
لمپارد تا کنون توانسته است با چلسی 2 بار قهرمان لیگ برتر شود ، در نوامبر سال 2005 به عنوان دومین فوتبالیست برتر اروپا شناخته شد و جایزه فوتبالیست سال قاره خود را به هافبک برزیلی ( رونالدینیو ) سپرد . یک ماه بعد رونالدینیو عنوان بازیکن سال دنیا را از آن خود کرد و بار دیگر فرانک لمپارد به مقام دوم بسنده کرد
ویرایش توسط DanielBahrami : 09-12-2011 در ساعت 21:13
دروگبا
روز يازدهم مارس 1978 در شهر «ابيجال» در ساحل عاج به دنيا آمد. او دوران كودكي را در زادگاهش ساحل عاج و فرانسه گذراند. دوستان و خانواده، او را «تيتو» صدا ميزدند. تيتو در پنج سالگي كشورش را ترك كرد و به شهر «برست» در بريتاني رفت. دروگبا بيشتر عمر خود را در نقل و انتقال گذرانده است. بيشترين زماني كه يك جا زندگي كرده پنج سال بوده و آن پنج سال ابتداي زندگياش در ساحل عاج ميباشد. از آن زمان تاكنون بيش از چهارده شهر عوض كرده است. او تمام اين چهارده شهر را به ياد دارد ولي هيچ يك از اين نقل و انتقالات براي او به يادماندنيتر از اولين سفرش به فرانسه نيست.
والدين دروگبا به خاطر مشكلات مالي نميتوانستند همراه پسرشان به فرانسه سفر كنند. دروگبا در حالي كه از پنجره به هواي باراني چلسي نگاه ميكند آن روز آفتابي غم گرفته را به خاطر ميآورد و ميگويد: كاملا يادم هست. مجبور بودم تنها سفر كنم. فقط پنج سالم بود يادم ميآيد يك پلاكارد كه اسمم روي آن نوشته شده بود دور گردنم قرار داشت. مهماندار از من مراقبت ميكرد. خيليخيلي سخت بود. وقتي به فرانسه رسيدم هر روز گريه ميكردم. نه به خاطر اينكه در فرانسه بودم بلكه به اين خاطر كه آن همه از پدر و مادرم فاصله داشتم. دلم برايشان خيلي تنگ شده بود.
ديديه سه فصل به همراه عمويش از باشگاهي به باشگاه ديگر ميرفت و در كنار فوتبال به درس ومدرسهاش هم ميرسيد. او پس از سه سال دوري از كشور در هشت سالگي به آغوش خانوادهاش برگشت. ديديه سه سال متمادي پدر و مادرش را نديده بود پس از بازگشت به شهرش، دوستانقديمياش را دوباره ديد. او و دوستانش با هم مسابقه فوتبال ترتيب ميدادند و در يك محوطهپاركينگ در نزديكي خانهشان بازي ميكردند. سه سال ديگر هم گذشت و در سال 1989 كشور گرفتار بحران اقتصادي شديدي شد. پدر و مادر ديديه قربانيان اين بحران شدند و كار خود را از دست دادند. آنها تصميم گرفتند به خاطر آينده پسرشان دوباره او را به فرانسه بفرستند تا زيرنظر عمو ميچل اميچل گوبا كه يك فوتباليست حرفهاي بود به تمرينات فوتبال بپردازد و ديديه بار ديگر به شمال فرانسه رفت و در همان جا بود كه ديديه به نخستين باشگاه حقيقي خود پيوست. اوايل در دفاع راست بازي ميكرد ولي عمويش از اين موقعيت راضي نبود. ميچل گوبا به ديديه ميگفت:«تو آن عقب چه كار ميتواني بكني؟ مردم فقط به مهاجمها نگاه ميكنند.» ديديه جوان به توصيه عمو گوش كرد و از آن پس مهاجم وسط تيم شد.
او اول در ابويل و بعد در توركوئين بازي ميكرد و هر جا عمويش ميرفت او هم به اجبار با او ميرفت. در سال 1991 در حالي كه تيتو ديديه سيزده سال داشت به بريتاني برگشت. در همان سال بود كه پدر و مادر ديديه هم تصميم گرفتند به فرانسه نقل مكان كنند. ديديه كه در آن زمان به سن نوجواني رسيده بود بدون اينكه بداند، نظم زندگياش را فراموش كرد و ناگهان دريافت او كه زماني شاگرد اول كلاس بود حالا يك سال رفوزه هم شده است. پدر و مادرش بلافاصله عكسالعمل نشان دادند و يك سال او را از بازي فوتبال محروم كردند. در سال 1993 به شهري در نزديكي پاريس رفتند و او به همراه شش خواهر و برادرش در يك خانه سكني گزيدند. ديديه در آن زمان 15 سال داشت. در همان سال بود كه با باشگاه siolaveL پيوست و پس از امضاي قرارداد با اين باشگاه در حومه پاريس بود كه كمكم ديديه دروگباي جوان توانست نام خود را به گوش دنياي فوتبال برساند.
آغاز بازي حرفه اي:
ديديه در siolaveL خيلي زود تحت نظر و تعليم «سربنكو رپسيس» مربي سابق اهل يوگسلاوي كه مربي فني باشگاه بود قرار گرفت و از همان ابتدا خيلي خوب ظاهر شد. رپسيس درباره او ميگويد: «او مثل همتيميهاي ديگرش شبها به كلوپهاي شبانه نميرفت. خيلي عاقل بود. با استعداد هم بود.» مرد جوان ساحل عاجي خيلي زود توجه پاريس را به خود جلب كرد. او ستاره تيم فوتبال زير هفده سال با مربيگري كريستين پورنين شد. اين مهاجم سياهپوست در دو فصل متوالي سي گل به ثمر رساند و آنقدر خوب كار كرد و حس اعتماد مربيان را برانگيخت كه سال بعد او را عضو تيم اول باشگاه كردند.
مهاجم خوش تكنيك:
ديديه همچنان شاگردي ميكرد و به ويژه ميآموخت كه صبور و پرحوصله باشد و به تصميمات مربي احترام بگذارد. با اينكه از نظر «رپسيس» بهترين بازيكن تيم بود ولي مربي جديدش به او اعتماد كافي نداشت و بيشتر اوقات بايد روي نيمكت ذخيرهها مينشست. او در يك بازي فقط ده دقيقه وارد زمين شد ولي در همان مدت كوتاه يك گل روانه دروازه كرد. با اينكه زمان كمي را در زمين ميگذراند و كمتر فرصت داشت هنرهاي خود را به نمايش بگذارد ولي باز هم علاقه و توجه باشگاههايي مثل «گوينگام»، «لمنس»، «لنس» و «پاري سن ژرمن» را جلب كرد. در همان زمان براي نخستين بار به طور جدي مصدوم شد. در يكي از بازيها پاي ديديه شكست و در گچ رفت اما اين شكستگي پا باشگاه لمنس را از خريد او منصرف نكرد و آنها با وجود مصدوميت، خواهان اين مهاجم بودند. بدين ترتيب بود كه ديديه چمدانهايش را بست و به منطقه «سارت» فرانسه رفت و در نوزده سالگي يك فوتباليست حرفهاي شد.
دروگبا در تيمهاي «لمنس»، «گوينگام» و «المپيك مارسي» بازي حرفهاي كرد و سرانجام در سال 2004 به تيم مطرح چلسي راه يافت. او در اواخر فصل بازيهاي آن سال با قيمت 24 ميليون پوند كه در زمان خود بيشترين قيمت محسوب ميشد به چلسي پيوست و پس از آن بود كه شوچنكو با سي ميليون پوند به اين باشگاه رفت و ركورد دروگبا را شكست. دروگبا هنوز هم در مارسي طرفداران بسياري دارد. تماشاچيان فوتبالدوست آن باشگاه هنوز هم نام او را فرياد ميزنند و پيراهنش در سالن باشگاه مارسي بر ديوار است.
يك فوتباليست محبوب:
مردم ساحل عاج عاشق دروگبا هستند هر بار كه به وطنش باز ميگردد، خبرنگاران و مردم او را محاصره ميكنند و خبر رسيدن او اولين اخبار راديو و تلويزيون ميشود. «دروگبا سايت» كه به معناي «دروگبا شدن» است يك پديده فرهنگي است كه به خاطر او ساخته شده است. او ميگويد: «دروگبا سايت! آن موسيقي درباره من است. درباره موفقيتهاي من در چهار سال گذشته يعني از زمان اولين حضورم در تيم ملي. ارتباط خاصي بين موسيقي و فوتبال وجود دارد. موسيقي دروگبا سايت هنوز هم محبوب است. من هم آن را خيلي دوست دارم و به آن احتياج دارم. به خصوص قبل از مسابقات مهم حتما به آن گوش ميدهم. در چلسي هميشه قبل از شروع بازي در اتاق رختكن به آن گوش ميدهم.» ديديه دروگبا يكي از خريداران عمده پيراهن چلسي است. او ميگويد: «از فروشگاههاي چلسي بپرسيد آنها به شما ميگويند كه من همه پيراهنهايشان را ميخرم! هر وقت به ساحل عاج برميگردم هميشه بايد يك عالمه پيراهن با خودم ببرم چون تمام دوستان و اقوامم از من پيراهن چلسي را ميخواهند.»
زندگي خصوصي:
سال 1999 سال بزرگي براي دروگبا بود. در آن سال او و همسرش «الا» زني اهل «مالي» كه دروگبا اولين بار او را در پاريس ديد با يكديگر ازدواج كردند. او ميگويد: تولد پسرم «ايزاك» نقطه عطفي در زندگي من بود كه به من قدرت داد. دروگبا اكنون سه فرزند دارد و مايل نيست كه آنها هم مثل او هميشه در حال تغيير مكان از شهري به شهر ديگر باشند. انگليس كشور محبوب دروگباست. او تمايل دارد پس از پايان فوتبال حرفهاي در انگليس بماند. به نظر او هيچ جايي بهتر از انگليس نيست و در اين رابطه ميگويد: «وقتي از شهري خوشم بيايد ديگر دوست ندارم از آن جا بروم. بچههايم هم انگليس را دوست دارند.»
پسرش ايزاك طرفدار تيم آرسنال است چون تيهري آنري بازيكن محبوب او در آن بازي ميكرد. دروگبا به فرزندانش علاقه زيادي دارد و ميگويد: وقتي هر روز صبح بيدار ميشوم و صداي بچههايم را ميشنوم كه دور و برم به زبان انگليسي حرف ميزنند لذت ميبرم. بايد اعتراف كنم انگليسي حرف زدن آنها از من خيلي بهتر است. امروزه چندين فوتباليست معروف، كتاب زندگي خود را منتشر كردهاند ولي آيا زندگينامه دروگبا هم چاپ ميشود؟ دروگبا پاسخ ميدهد: «بله، من به اين كتاب فكر ميكنم. خيلي چيزها دارم كه در آن بنويسم. از ساحل عاج تا انگليس خيلي اتفاقات براي من افتاده است ولي مطمئن نيستم چه وقت اين كار را ميكنم. شايد اين كتاب را بعدها يعني وقتي فوتبال را كنار گذاشتم بنويسم.»
دروگبا پس از خداحافظي از فوتبال چه خواهد كرد؟ پاسخ دروگبا به اين سوال هم، چنين است: «در اين مورد هم خيلي فكر كردهام. نميخواهم تا سي و چهار سالگي صبر كنم و بعد تازه به فكر آينده خود و خانوادهام بيفتم. اگر بشود ميخواهم مربي شوم ولي ميدانم كه همسرم زياد با اين تصميم من موافق نيست اما خودم دوست دارم.»
دروگبا محبوبيت زيادي دارد. او سفير افتخاري سازمان ملل هم هست و مشكلات و وضعيت زندگي مردم كشورش را به گوش مسئولان ميرساند. ديديه دروگبا دوستان قديمي خودش را هنوز فراموش نكرده و هر وقت فرصتي پيدا كند و به ساحل عاج برود سري هم به آنها ميزند و دلشان را شاد ميكند. او مسيري سخت و طولاني را سپري كرده است. مسيري از ساحل عاج، اين كشور فقير آفريقايي كه پدر و مادرش در آن كارمند ساده بانك بودند تا انگليس كه خود هم اكنون در آن يك سوپراستار ميدان فوتبال است. او به خودش قول داده است كه نه تنها در عالم فوتبال بلكه در دنياي كوچك خانواده خودش هم سوپراستار باشد و آنها را تنها نگذارد.
ویرایش توسط DanielBahrami : 09-12-2011 در ساعت 21:13
بالاک
سال تولد:26 سپتامبر1976
محل تولد:گورلینز
ستاره ی بخت:لیبرا
لقب:بالا
وزن:80کیلو گرم
قد:189سانتی متر
وضعیت تاهل:متاهل.همسر سیمونه و سه فرزند به نام های لویس-امیلیو-یوردی
تحصیلات:مقطع ابتدایی
علایق:گلف-موزیک-سفر-سینما-تنیس
شعار:زندگی را سخت نگیر
خصوصیات اخلاقی:راست گو-جاه طلب و شوخ طبع
افتخارات:3قهرمانی بوندس لیگا-2جام حذفی-نایب قهرمان جام جهانی 2002-مرد سال فوتبال آلمان2002
بهترین هافبک اروپا2002
نخستین بازی ملی:28 آوریل 1999مقابل اسکاتلند
نخستین گل ملی:28مارس2001برابریونان
تیم های بالاک:چمیناتزر-کایزر سلاترن-بایرن لور کوزن-بایرن مونیخ-چلسی
ویرایش توسط DanielBahrami : 09-12-2011 در ساعت 21:15
Michael Ballack
میشائل بالاک زاده: ۲۶ سپتامبر ۱۹۷۶ در گورلیتز،آلمان شرقی کاپیتان تیم ملی فوتبال آلمان و بازیکن تیم چلسی است.
او که معمولاً در پست هافبک وسط بازی میکند، سابقه بازی در تیمهای: کایزرسلاترن، بایر لورکوزن و بایرن مونیخ را دارد و از سال ۲۰۰۴ تا به حال کاپیتان تیم ملی آلمان بودهاست. او از مهمترین بازیکنان این کشور به شمار میآید. او از سال 2006 برای چلسی انگلستان به میدان می رود.
او سابقهی نایب قهرمانی جهان با تیم آلمان در جام جهانی ۲۰۰۲ را دارد. در این جام از بهترین پاسورها بود و بسیار درخشید و در چام جهانی ۲۰۰۶ نیز بسیار خوب کار کرد و توانست در کشور خودش به مقام ۳ برسد ، همچنین در یورو ۲۰۰۸ با بد شانسی از بدست آوردن جام بازماند
باشگاهی :
میشائیل بالاک فوتبال را با تیم بی.س.ژ موتور کارل-مارکس-اشتادت آغاز کرد. والدینش او را در هفت سالگی به تمرین این تیم فرستادند و او در همان نگاه اول چشم مربی وقت، استفن هانیش، (که خود از بازیکنان دستهٔ دوم آلمان شرقی بود) را گرفت. قابلیت بازی با دوپای بالاک از مهمترین خاصیتهای چشمگیر او بود.
بالاک مدام پیشرفت میکرد و مخصوصا به قابلیت گلزنیاش اضافه میشد. او تنها ده سال داشت که به باشگاه بزرگتری راه پیدا کرد. یعنی باشگاه کارل-مارکس-اشتادت که بعدها به چمنیتزر تغییر نام داد.
در ۱۹۹۵ بالاک برای اولین بار قراردادی امضا کرد و به خاطر قابلیتهای خاصش به یاد بکنبائر به «قیصر کوچک» معروف شد. او در ۴ آگوست ۱۹۹۵ برای اولین بار در یک بازی حرفهای بزرگسالان در اوبرلیگا(دستهٔ دوم) مقابل لیپزیگ به میدان آمد. چمنیتز نهایتا به دستهٔ پایینتر سقوط کرد. با این حال این فصل برای بالاک فصل موفقی بود. زیرا او در ۲۶ مارس ۱۹۹۶ در تیم ملی زیر ۲۱ سال آلمان به میدان آمد
در فصل بعدی بالاک جز ترکیب ثابت چمنیتزر شد و در درخشش دوبارهٔ این تیم نقش داشت. او در تمام بازیها به میدان آمد و ده گل به ثمر رساند. چمنیتزر نتوانست به دستهٔ بالاتر برگردد اما در تابستان ۱۹۹۷ بالاک به کایزرسلاترنی پیوست که تازه به بوندسلیگا برگشته بود.
کایزرسلاترن:
بالاک در این فصل جمعا ۱۶ بار برای تیم جدیدش به میدان آمد و نقشی هر چند کوچک در مقام بینظیر کایزرسلاترن یعنی فتح بوندسلیگا بلافاصله پس از بالا آمدن از دستهٔ پایینتر،بازی کرد. در فصل بعدی بالاک از بازیکنان اصلی تیم شد و در ۳۰ بازی به میدان آمد و چهار گل به ثمر رساند. کایزرسلاترن در آن فصل تا یک چهارم نهایی جام باشگاههای اروپا بالا رفت و در آنجا توسط بایرن مونیخ حذف شد.
در ۱ ژولای ۱۹۹۹ دو ماه بعد از اولین بازی بالاک در تیم ملی بزرگسالان، او در سن ۲۲ سالگی به بایر لورکوزن پیوست. هنوز یک سال از قرارداد او با کایزرسلاترن باقی مانده بود و به همین علت بایر لورکوزن مجبور به پرداخت ۸ میلیون مارک آلمان (نزدیک ۵ میلیون یورو) برای انتقال او شد.
بایر لورکوزن:
بالاک در بایرلورکوزن به خوبی درخشید. این آغاز درخشش جدی او بود. مربیان او در این تیم کریستوفر دام و کلاس تاپمولر بودند. او در این تیم هافبک تهاجمی بود و جلوی کارستن راملو بازی میکرد.
او جمعا سه فصل برای لورکوزن بازی کرد و ۲۷ گل در بوندسلیگا و ۹ گل در اروپا به ثمر رساند.
در سال ۲۰۰۰ لورکوزن تنها به یک تساوی مقابل اونترهاخینگ نیاز داشت تا برای اولین بار در تاریخ فاتح بوندسلیگا شود اما با گل به خودی بالاک، آنها شکست خوردند تا باز هم بایرن مونیخ قهرمان شود.
با این حال بالاک در بایر لورکوزن به یکی از بهترین هافبکهای اروپا بدل شد. آخرین فصل او در لورکوزن فصل ۲۰۰۱/۰۲ بود که فصلی به یاد ماندنی به شمار میآید. او در این سال با لورکوزن مقام نایب قهرمانی بوندسلیگا، جام باشگاههای اروپا و جام حذفی آلمان را کسب کرد. چهار تا از بازیکنان لورکوزن در آن سال در تیم ملی آلمان بودند و نایب قهرمان جهان شدند. بالاک در آخرین فصل خود ۱۷ گل به ثمر رساند و بازیهای خوبش باعث شد به عنوان بازیکن سال آلمان انتخاب شود.
بایرن مونیخ:
در سال ۲۰۰۲ بالاک با قراردادی به ارزش نزدیک ۱۳ میلیون یورو به بایرن مونیخ پیوست. بایرن مونیخ با سیستمی دفاعی تر بازی میکرد و بالاک باید با آن تطبیق مییافت اما بهرحال او در فصل اول ده گل در قهرمانی بایرن مونیخ در بوندسلیگا به ثمر رساند. همچنین در فینال جام حذفی آلمان به میدان آمد و دو گل به کایزرسلاترن زد تا بایرن ۳-۱ پیروز شود و به قهرمانی برسددر سال بعد بالاک بازهم درخشید و با مربی جدید، فلیکس ماگات، نیز رابطهٔ خوبی داشت.
بالاک جمعا چهار فصل برای بایرنیها بازی کرد و سه بار قهرمان بوندسلیگا و دوبار قهرمان جام حذفی شد و جمعا در ۱۳۵ بازی به میدان آمد و ۴۷ گل به ثمر رساند. این مجموع گلهای داخلی بالاک از ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ را به ۶۱ میرساند.
چلسی:
بالاک در فصل آخر خود در بایرن از منچستر یونایتد،چلسی، رئال مادرید و آث میلان پیشنهادهایی دریافت کرد و نهایتا در ۱۵ می با استفاده از قانون بوسمن با قراردادی سه ساله به چلسی پیوست.
مورینیو در بارهٔ او گفتهاست: «برای من او از بهترین بازیکنان جهان است. بسیار باهوش است، از نظر تاکتیکی بسیار قوی است و گلهای بسیاری به ثمر میرساند. برای من در اروپا تنها فرانک لمپارد در این سطح بازی میکند. این دو زوجی رویایی را تشکیل خواهند داد.»
وی در حال حاضر در لندن, انگلستان ساکن است
بالاک ۱۸۹ سانت قد و ۸۰ کیلو وزن و چشمانی سبز-آبی و موهایی به رنگ قهوه ای تیره دارد. او با نامزد(همسرش)، سیمونه، زندگی می*کند و از او صاحب سه فرزند به نام*های لوئیس، امیلیو و جوردی شده*است.
در حال حاضر در لندن, انگلستان ساکن است.
تیم ملی آلمان:
بالاک در هنگام بازیگری در تیم چمنیتز به تیم ملی زیر ۲۱ سال آلمان دعوت شد و در ۲۱ مارس ۱۹۹۶ اولین بازی ملی خود را در رده زیر ۲۱ سال مقابل دانمارک به میدان آمد و در مجموع برای آن تیم ۱۹ بازی و ۴ گل زد.
اولین دعوت بالاک به تیم ملی بار از سوی برتی فوگتس بود. هنگامی که در کایزرسلاترن بازی میکرد.
اولین بازی ملی او در ۲۸ آوریل ۱۹۹۹ و زمان مربیگری اریش ریبک انجام شد. در آن روز بالاک مقابل اسکاتلند در دقیقهٔ ۶۰ به جای دیتمارهامان به بازی آمد.
در یورو ۲۰۰۰ بالاک جز تیم آلمان بود که بسیار ضعیف نتیجه گرفت و در دور اول حذف شد. بالاک در کل این جام تنها ۶۳ دقیقه به میدان آمد.
در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ بالاک با بازیسازی خوبش در مرکز زمین خود را به عنوان ستاره تیم ملی کشورش مطرح کرد. او در بازی تک حذفی مقابل اکراین سه گل به ثمر رساند تا حضور آلمان در این جام تضمین شود.
در جام جهانی ۲۰۰۲ بالاک بسیار خوش درخشید و نقطهٔ اوج فوتبال او رقم خورد. او در این مسابقات در یک چهارم نهایی مقابل آمریکا و در نیمه نهایی مقابل کرهٔ جنوبی تک گل پیروزی بخش تیمش را به ثمر رساند. در بازی مقابل کرهٔ جنوبی بالاک با یک خطای فنی یک خطر مسلم گلزنی را از کرهایها گرفت و به همین علت کارت زردی دریافت کرد که او را از حضور در فینال بازداشت. با این حال بالاک در نایب قهرمانی آلمان نقش بسزایی داشت و از بهترین پاسورهای کل بازیها بود
پس از بازیهای یورو ۲۰۰۴ و با انتخاب یورگن کلینزمن به جای رودی فولر در سمت مربی تیم ملی آلمان، بالاک هم به جای الیور کان کاپیتان تیم ملی شد.
بالاک با ۶۰ بازی ملی، ۲۹ گل به ثمر رساندهاست. او پیراهن شمارهٔ ۱۳ معروف تیم را به تن میکند یعنی همان پیراهنی که قبلا گرد مولر و فرانس بکنبائر به تن داشتهاند.
ویرایش توسط DanielBahrami : 09-12-2011 در ساعت 21:15
آندرسون لویس دی سوزا ملقب به دکو که در سال 1977 در سائوبرناردودوکامپو در برزیل متولد شد.او با قدی 177 سانتی متری و 73 کیلو یکی از بهترین هافبکهای دنیا است.
دکو فوتبال حرفه ای خود را از برزیل با تیم سائوپائولو (96_1995 و 97_1996) اغاز کرد. او فصل بعد را هم در برزیل با تیم کورینتیناس سپری کرد.
دکو در فصل 98_97 به تیم پرتغالی بنفیکا پیوست. بعد از گذراندن یک فصل خوب در بنفیکا به تیم سالگویروس رفت و از انجا با پیشنهاد فرناندو کاسترو مربی پورتو به این تیم پیوست و پنج فصل برای این تیم توپ زد.(2004_1999)
دکو در جام باشگاههای اروپا در سال 2004 همراه مورینیو قهرمان این جام معتبر شد. بعد از قهرمانی در این جام مورد توجه بعضی از تیمهای مطرح اروپا از جمله بارسلونا قرار گرفت.
او در تابستان سال 2004 به تیم بارسلونا پیوست و همراه این تیم در فصل 2005_2004 نایب قهرمانی اسپانیا را به دست آورد و در فصل بعد از آن (2006_2005) همراه بارسلونا قهرمان اسپانیا شد و در همان سال قهرمانی جام باشگاههای اروپا را فتح کرد.
دکو در 29 مارچ 2003 با مسئولین پرتغال برای گرفتن تبعیت این کشور وارد مذاکره شد و در تابستان 2004 باتیم پرتغال در فینال جام ملتهای اروپا با نتیجه ی یک بر صفر مغلوب یونان شد تا به عنوان نایب قهرمانی دست یابد و همچنین در جام جهانی 2006 همراه پرتغال به مقام چهارمی دست یافت.
متولد 7 دسامر 1980 در لندن
او در سال 98 از تیم جوانان چلسی بهتیم بزرگسالان این تیم پیوستو زیر نظر جوان لوکا ویالی اولین بازی خود را در لیگ برتر انجام داد
2001 بهترین بازیکن جوان چلسی
2003-2004 کاپتان چلسی
2004-2005 بهترین بازیکن از نظر اتحادیه بازیکنان حرفه ای لیگ برتر
در امد سالیانه : 11 میلیون دلار
تا 2009 قرار داد خود را با چلسی تمدید کرده
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
«««««»»»»»
||[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]||
«««««»»»»»
||[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]||
ویرایش توسط DanielBahrami : 09-12-2011 در ساعت 21:18
تر چک متولد 20 مِی 1982 در پِلِزن جمهوری چک دارای 197 سانتیمتر قد و پستش دروازبان است.فوتبالش را از تیم ویکتوریا پلزن آغاز کرد اما نه در پست دروازبان بلکه در پست هافبک و فوروارد
ه گزارش کانون هواداران چلسی در ایران ، از وقتیکه پایش در سن 10 سالگی شکست ، وی پس از بهبود گاه گاه در درون دروازه می ایستاد و کم کم به این پست علاقمند شد.در سن 17 سالگی وی به تیم چِمل بِلسانی در سال 1999 با یک قرارداد رسمی ملحق شد ولی نتوانست در این تیم موفق باشد.بعد از انجام 27 بازی در 2 فصل ، باشگاه آ.ث. اسپارتا پراگ یکی از تیم هایی بود که استعداد پیتر چک را به عنوان یک بازیکن کم سن و سال قبول داشت و با پیشنهاد بالای 700 هزار یورویی برای یک دروازبان با وی قرارداد بست.وی پس از پیوستن به این تیم به سرعت درخشید و فصل بسیار موفقی را با این تیم طی نمود.وی توانست در آن سال رکورد 855 دقیقه بدون خوردن گل را ثبت کند.همچنین درخشش وی در بازی های جام باشگاه های اروپا با این تیم سبب شد که وی مورد توجه باشگاه های بزرگ قرار گیرد.اما وی با تیم رِن فرانسه به نوافق رسید و قرارداد 5 میلیون یورویی را با این تیم امضا کرد که یک مبلغ گزاف برای یک دروازبان در سال 2002 بود.
مسلماً رِن تیم بزرگی در فرانسه نبود ولی به عنوان تجربه در تیمی خارج از کشورش و همچنین به عنوان سکوی پرتابی برای ستاره شدن اش دارای اهمیت بود.بعد از 2 سال در تابستان 2004 وی با قرارداد 10 میلیون یورویی جایگزین کارلو کودیچینی ای شد که در چلسی خوب کار نمیکرد و مسئولین این تیم را ملزم به آوردن دروازبان جایگزین کرده بود تا هم در درون دروازه گزینه ی مناسبی داشته باشد و هم با ایجاد حس رقابت ، انگیزه ی کودیچینی را هم بالا ببرند.پیتر چک خیلی زود و به خوبی توانست جای کودیچی را پر کند و مورد تشویق طرفداران چلسی واقع شود.وی با استفاده از این فرصتی که به وی داده شده بود به جهان نشان داد که چه می تواند بکند.وی همچنین در لیگ انگلیس هم رکورد ثبت کرد و توانست 1025 دقیقه دروازه ی خود را بسته نگه دارد. اوضاع برای پیتر چک داشت خوب پیش میرفت تا اینکه وی در یک مصدومیت شدید از ناحیه جمجمه آسیب دید و مدت ها از میادین دور بود.وی بعد از بهبودی با کلاه مخصوصی به فوتبالش ادامه داد.
پیتر چک هم اکنون اگر بهترین دروازبان دنیا نباشد بین 3 دروازبان برتر جهان به حساب می آید و بسیاری از تیم ها آرزوی داشتن چنین دروازبانی را دارند.
افتخارات پیتر چک
بهترین دروازبان اروپا در رده ی سنی امید همراه با تیم چک در سال 2002
بهترین دروازبان لیگ انگلیس در سال 2005
قهرمانی با تیم چلسی در لیگ برتر انگلیس در فصل های 2004-2005 و 2005-2006 بهمراه چلسی
قهرمانی جام اتحادیه انگلیس در سال 2005-2006 بهمراه چلسی
قهرمانی جام حذفی انگلیس در فصل 2006-2007 بهمراه چلسی
قهرمانی جام اتحادیه در فصل 2006-2007 بهمراه چلسی
حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال 2007-2008 بهمراه چلسی
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
«««««»»»»»
||[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]||
«««««»»»»»
||[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]||
ویرایش توسط DanielBahrami : 09-12-2011 در ساعت 21:18
1.در 26 سپتامبر سال 1976 در گورلیتز آلمان متولد شد
2.شعار همیشگی او زندگی رو سحت نگیر
3.به گلف موسیقی سفر سینما و تنیس علاقه داره
4.مرد سال فوتبال آلمان در سال 2002 وبهترین هفبک اروپا در همین سال شد
5.مورینو درباره او گفته:برای من او از بهترین بازیکنان جهان است
6.در سال 2004 کاپیتان آلمان شد
7.در جام جهانی بهترین سال بازی بالاک بود
8.در سال 95 اولین بار قرار داد امضا کرد
9.والدینش او را در 7 سالگی به تمرین فرستادند
10.مستربین رو به شدت دوست دارد
11.نحستین گل ملی خود را به یونان در سال 2001 زد
12.می گوید:در خانواده من فوتبال همه چیز است
13.در کودکی طرفدار وردربرمن بوده است
14.بهترین بازیکن دنیا رو پاول ندود میداند
15.در 10 سالگی به چمنیتزر پیوست
16.استفن هانیش مربی اول او بوده است
17.یورو 2000 جز تیم آلمان بود
18.در سن 22 سالگی به لورکوزن پیوست
19.در جام جهانی بهترین پاسور بود
20.با مبلغ 5 میلیون یورو به لورکوزن امد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)