پرش از مانع سقف قرارداد!
جام جم آنلاين: رشد بيرويه و فزاينده رقم قراردادهاي بازيكنان و مربيان فوتبال سبب شد تا فدراسيون فوتبال با وضع قانوني به نام سقف قرارداد به ظاهر جلوي پرداختهاي نجومي و آنچناني به بازيكنان و مربيان را بگيرد و به قول اهالي فوتبال، ترمز زيادهخواهي آنها را بكشد.
براي فوتبال ما، اما اين پايان كار نبود چون اين قانون مثل خيلي از قوانين حاكم در اين رشته ورزشي نه ضمانت اجرايي چنداني داشت و نه در تدوين آن جوانب كار سنجيده شده بود، تا جايي كه امروز خيلي از كساني كه حتي منتقد تفاوت آشكار دستمزد فوتباليها با ساير اقشار جامعه بوده و هستند به اين طرح و شيوه اجراي آن اشكالاتي را وارد ميدانند.
فصل گذشته كه اولين سال اعمال اين قانون بود شاهد عقد قراردادهايي تا حتي بيشتر از 2 برابر مبلغ سقف قرارداد بوديم، قراردادهايي كه البته تا حد مجاز سقف يعني 350 ميليون تومان در هياتهاي فوتبال به ثبت رسيد، اما در طول فصل و به بهانههاي مختلف ميزان بالاتر از آن پرداخت شد تا اين كه سازمان ليگ در آستانه آغاز ليگ يازدهم با جديت بيشتري پيگير اجراي اين قانون در فصل نقل و انتقالات شد، هرچند كه گفته ميشود همچنان برخي باشگاهها اين قانون را به نوعي دور ميزنند تا بتوانند بازيكن و مربي را براي حضور در تيمشان قانع كنند.
به نظر ميرسد جديتر شدن اين قانون راه ديگري را پيش پاي بازيكنان فوتبال ما قرار داده است؛ فرار بازيكنان از فوتبال ايران و حضور آنها در ليگهاي كشورهاي حوزه خليجفارس كه كيفيت و اعتبار چنداني ندارد، ميتواند تازهترين معضل قانون ناقص سقف قراردادهاي فدراسيون فوتبال براي بازيكنان و مربيان باشد.
راهي كه خلعتبري، مبعلي، عقيلي، پژمان نوري و بازيكنان ديگر براي پيوستن به ليگ امارات و قطر در پيش گرفتند، همان راهي است كه پيش از اين خيلي از ستارههاي فوتبال ما انتخاب كردند و نهتنها از تيم ملي دور ماندند، بلكه در بازگشت به فوتبال ايران هرگز آمادگي گذشته را پيدا نكردند و حالا چون در باشگاههاي فوتبال كشورمان توان پرداختهاي نجومي نيست و قانون هم اين اجازه را نميدهد، دوباره تيمهاي عربي با پيشنهادات خيرهكننده خود براي بازيكنان ايراني جذاب شدهاند. اما آيا اين تمام چيزي است كه فدراسيون فوتبال از اتخاذ اين قانون ميخواست يا ضروري است كه قانون سقف قراردادها بازنگري شود تا اجراي آن با اعمال تبصرههايي به اصلاح فوتبال ما در بحث پرداختها و جلوگيري از افزايش نرخ كاذب قرارداد بازيكنان كمك كند.
خالي شدن تيمها از ستاره
پژمان نوري، يكي از بازيكناني كه در 31 سالگي امارات را براي ادامه فوتبال انتخاب كرده است بعد از پيوستن به الامارات ميگويد: اين نظر درست است كه قانون سقف قرارداد، بازيكنان را براي حضور در كشورهاي ديگر به جز ايران تشويق ميكند، اما يك بازيكن مگر چند سال ميتواند بازي كند. به ناچار هر بازيكني بايد به آينده خودش فكر كند و بهترين تصميم را به لحاظ مالي اتخاذ كند.
وي ادامه ميدهد: در قانون سقف قرارداد ميتوان براي مليپوشان شرايط ديگري را قائل شد تا انگيزه بازيكنان هم بالا برود. با شيوه موجود مليپوشان يكييكي از ليگ ايران دور ميشوند و اين كيفيت مسابقات را پايين ميآورد، ليگ ما با ستارهها جذاب است و اگر قرار باشد تيمها از ستارهها خالي شوند اين جذابيت از بين ميرود.
كاهش حضور تماشاگران در ورزشگاهها
خالي شدن تيمها از ستارهها بحثي است كه ارتباط مستقيم با تماشاگران فوتبال دارد. بزرگترين تيمهاي دنيا كه طرفداران پرشماري هم دارند از به خدمت گرفتن بهترين بازيكنان و ستارههاي فوتبال اهداف مختلفي را دنبال ميكنند كه برتري فني نسبت به حريفان يكي از آنهاست. آنها بر اين باورند كه سرمايهگذاري براي جذب اين بازيكنان تماشاگر را براي آمدن به استاديوم ترغيب ميكند و اين حضور تماشاگر وقتي با نتيجه گرفتن و موفقيت همراه شود بين باشگاه و تماشاگر تبادل سرمايه رخ داده و چرخه درستي از درآمد شكل ميگيرد.
اين در حالي است كه در فوتبال كشورمان شاهد ريزش تماشاگران و كاهش حضور آنها در استاديومها هستيم كه البته كارشناسان خالي شدن تيمها از ستاره را يكي از دلايل آن ميدانند.
<OBJECT style="MARGIN: 3px; WIDTH: 5px; BACKGROUND: red; FLOAT: right; HEIGHT: 14px"></OBJECT>عزيزاله محمدي: ما سقف قرارداد تعيين كرديم، كف قرارداد كه نگذاشتيم، باشگاهها ميتوانند 350 ميليون را براي ستارهها و مليپوشان در نظر بگيرند و براي ساير بازيكنان به نسبت آن، مبلغي را تعيين كنند
محمدرضا زادمهر، پيشكسوت تيم فوتبال پرسپوليس در اينباره به «جامجم» ميگويد: زماني كه ما فوتبال بازي ميكرديم مردم بيشتر از آن كه دنبال نتيجه باشند به دنبال تشويق بازيكنان محبوب خود بودند، بازيكناني كه در تاريخ فوتبال ايران بينظير هستند و ماندگار شدند، تماشاگر اگر از فوتبال لذت ببرد و بازيكناني را در تيمش ببيند كه ستاره هستند و در اوج قرار دارند خيلي از حاشيههاي مرسوم اين روزهاي فوتبال از بين ميرود، جذب ستارهها هم بودجه ميخواهد و هم قانوني كه دست و پاي باشگاهها را نبندد. من با پرداختهاي غيرمنطقي به بازيكني كه حتي نيمي از هزينههايي كه براي استخدام او شده را نميتواند با بازي موثر و خوب جبران كند مخالف هستم، اما تصور ميكنم مثلا بايد بين دروازهبان شماره يك تيم ملي و بقيه دروازهبانها تفاوت باشد، وقتي يك دروازهبان معمولي رقم سقف را بگيرد تعادل به هم ميخورد و توقعات بالا ميرود، با اين روش نهتنها رقابت برابر نيست، بلكه بازيكن به خاطر سطح توقعي كه شايد منطقي هم باشد بدون تيم ميماند و تيم بدون بازيكن ستاره.
بازيكنان بدون تيم و تيمهاي بدون بازيكن
حميد درخشان نيز در گفتوگو با «جامجم» با اشاره به ضعفهايي كه قانون سقف قرارداد بازيكنان دارد، تصريح ميكند: وقتي يك قانون را وضع ميكنيم بايد جوانب را بسنجيم، درست است كه اين قانون با اهداف مثبت طراحي شده اما در حال حاضر ضررهايي كه به فوتبال ما ميزند بيشتر از منفعتهاي آن است، همين رفتن بازيكنان به امارات و قطر در بلندمدت تيم ملي ما را متضرر ميكند، درست است كه امارات پيشرفتهايي در فوتبال داشته، اما نميتواند باعث پيشرفت بازيكنان ما شود با اين تفاوت كه بازيكنان ما قبلا با منت به اين باشگاهها ميرفتند اما حالا با اين نگاه كه در كشور خودتان ايران بيشتر از اين به شما نميدهند استخدام ميشوند، طبيعي است كه بازيكن با مبلغي بيشتر موافقتر است.
وي ادامه ميدهد: ما الان واقعا براي بستن يك تيم با مشكل مواجه هستيم، اين قانون به جاي اين كه جلوي افزايش قيمتها را بگيرد باشگاهها را در تنگنا قرار داده است. جدا از اين كه خيليها قانون را رعايت نميكنند و بازيكنان به گرفتن مبلغ سقف راضي نميشوند. الان فوتبال ما 5 دروازهبان خوب دارد كه با توجه به رقمهاي مد نظرشان جرات نميكنيد پاي مذاكره با آنها برويد، جالب است كه آنها ترجيح ميدهند فعلا بدون تيم باشند چون بالاخره يا پيشنهاد خارجي به آنها ميرسد يا باشگاهها راهي براي راضي كردن آنها پيدا ميكنند. اين وسط دوباره بازيكن سود ميكند و اين باشگاههايي كه سقف قرارداد را رعايت ميكنند يا اصلا بودجه زيادي ندارند، متضرر شده و دچار افت ميشوند. اين قانون نياز به اصلاح دارد، بايد شرايطي در آن در نظر گرفته شود كه واقعا به باشگاهها و فوتبال ما كمك كند. وقتي دستمزد بازيكن ثابت ميشود طبيعي است كه او دنبال هر راهي براي گرفتن رقم بيشتر ميگردد و كشورهاي عربي حاضرند اين مبالغ را پرداخت كنند.
فعاليت ويژه دلالان و واسطهها
اما در اين بين به فعاليت دلالان و واسطهها هم بايد اشاره كرد، خيلي از واسطههايي كه از انتقال بازيكنان مورد نظر خود به تيمهاي ليگ برتري با مبالغ آنچناني نااميد شدند و سود خود را در خطر ميبينند فعاليت تازهاي را در انتقال بازيكنان به ليگهاي حوزه خليج فارس آغاز كردند تا از اين طريق قانون سقف قرارداد را به عنوان مانعي براي بهره بردن خود از فصل نقل و انتقالات از پيشرو بردارند. منابع آگاه از ارتباط اين واسطهها با بازيكنان خبر ميدهند، واسطههايي كه بازيكنان را تشويق ميكنند در ازاي گرفتن مبلغي بيشتر به جاي تيمهاي ايراني به امارات و قطر بروند و با وعدههاي آنچناني آنها را ترغيب ميكنند.
سازمان ليگ ،انتقادها را نميپذيرد
اما عزيزالله محمدي، رئيس سازمان ليگ اين نظرات را قبول ندارد و به «جامجم» ميگويد: ما سقف قرارداد تعيين كرديم، كف قرارداد كه نگذاشتيم، باشگاهها ميتوانند 350 ميليون را براي ستارهها و مليپوشان در نظر بگيرند و براي ساير بازيكنان به نسبت آن مبلغي را تعيين كنند، اين باشگاهها هستند كه بازار نقل و انتقالات را خراب ميكنند و بعد معترض ميشوند كه اين قانون مانع پيشرفت آنها شده است.
وي در خصوص انتقال بازيكنان به ليگ امارات و قطر و ارتباط آن با قانون سقف قرارداد ميگويد: مگر در سالهاي گذشته كه سقف قرارداد نبود بازيكنان به اين كشورها منتقل نميشدند، اين انتقالها ربطي به سقف قرارداد ندارد و بهتر است باشگاهها به جاي اين انتقادها به فكر اجراي درست اين قانون باشند، چون تمام اين كارها براي اين است كه باشگاهها بتوانند طي 2 سال آينده هزينههاي خود را كم كنند و پروانه حرفهاي بودن بگيرند.