به نام خدا
در این تاپیک یه سری میزنیم به قدیما و از ستاره های سالهای دور میلان یادی میکنیم.
اگر کسی چیز جالبی درباره اونا داره بگه تا همه لذت ببرن
پائولو مالدینی
فرانکو بارزی
چزاره مالدینی
روود گولیت
مارکو فان باستن
فابیو کاپلو
آلساندرو کاستاکورتا
مانوئل روی کاستا
مائورو تاسوتی
کارلو آنجلوتی
یاپ استم
پترو پائولو ویردیس
ریوالدو
کافو
به نام خدا
در این تاپیک یه سری میزنیم به قدیما و از ستاره های سالهای دور میلان یادی میکنیم.
اگر کسی چیز جالبی درباره اونا داره بگه تا همه لذت ببرن
خداحافظ اسطوره من
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ویرایش توسط sina acm : 02-17-2012 در ساعت 11:52
فعاليت به عنوان بازيكن
باشگاه:
آژاكس آمستردام
فان باستن ابتدا بين سالهاي 1970 و 1980 در تيم اوترخت و در فصل 82/1981 در الينكويك بازي ميكرد، تا اين كه در سال 1982 به آژاكس آمستردام پيوست. وي اولين حضور خود در تيم حرفهاي را در آوريل 1982 در پيروزي 5 بر 0 مقابل نيژمگن تجربه كرد كه توانست اولين گل خود را نيز براي قرمز- سفيدپوشان به ثمر برساند. او در آن بازي به جاي اسطوره فوتبال هلند، يوهان كرايف، وارد زمين شد. وي در فصل 83/1982 هم در سايه ويم كيفت قرار داشت كه در فصل بعدي به باشگاه پيزا كالچو در سری آ رفت.
فان باستن در سالهاي 1984، 1985، 1986 و 1987 آقاي گل ليگ فوتبال هلند شده و تبديل به يكي از برترين گلزنان دهه 80 شد. اين مهاجم 188 سانتيمتري در سال 1986،همچنين آقاي گل اروپا شد. وي در آن فصل 37 گل در 26 بازي زد. در سال 1987، در ديدار فينال جام در جام باشگاههاي اروپا در مقابل اف. ث. لايپزيگ گل پيروزيبخش تيمش را زد.
ميلان
بعد از كسب اين افتخار به میلان پيوست، تيمي كه در آن به همراه هموطنانش، رود گولیت و فرانك ريكارد، بهترين مثلث فوتبال اروپا را شكل داد. ميلان با فان باستن در سالهاي 1989 و 1990 قهرمان جام باشگاههاي اروپا شد. تقريبا در اواخر دوران بازياش، به دليل مصدوميتي جدي در ناحيه قوزك پا، مجبور به استراحت شد. آخرين بازي رسمي براي ميلان را در فينال جام باشگاههاي اروپا در برابر المپيك مارسي در تاريخ 26 مه سال 1993 انجام داد. بلافاصله بعد از آن، به دليل همان مصدوميت، دوباره مجبور به استراحت و عدم بازي شد، اما با وجود زحمات زياد، ديگر نتوانست به فعاليتش ادامه دهد و بالاخره درسال 1995 از فوتبال خداحافظي كرد.
تيم ملي:
فان باستن در بين سپتامبر 1983 و اكتبر 1992، 58 بار پيراهن تيم ملي فوتبال هلند را به تن كرد و 24 گل نيز وارد دروازه حريفان اين تيم كرد. او با اين تيم در سال 1988 به قهرماني جام ملتهای اروپا رسيد و با 5 گل زده نيز آقاي گل اين رقابتها شد. وي در ديدار فينال مقابل تيم ملي شوروي، زيباترين گل تمام تاريخ فوتبال را به ثمر رساند. او توپ را از زاويهاي كاملا بسته، در كنار خط عرضي زمين، از بالاي سر رينات داسايف، يكي از بهترين دروازهبانهاي آن زمان دنيا به تور دروازه شوروي دوخت.
عناوين و موفقيتها:
به عنوان بازيكن تيم ملي
قهرماني در جام ملتهاي اروپا: 1988
به عنوان بازيكن باشگاهي
قهرماني در جام در جام اروپا: 1987
قهرماني در باشگاههاي هلند: 1982، 1983، 1985
قهرماني در جام آمستل: 1983، 1986، 1987
قهرماني در جام باشگاههاي اروپا: 1989، 1990
قهرماني در جام باشگاههاي جهان: 1989، 1990
قهرماني در سوپر جام اروپا: 1989، 1990
قهرماني در باشگاههاي ايتاليا: 1988، 1992، 1993
قهرماني در سوپر جام ايتاليا: 1988، 1992، 1993
افتخارات شخصي:
آقاي گل باشگاههاي هلند: 1984، 1985، 1986، 1987
مرد سال فوتبال هلند: 1985
برنده كفش طلاي يوفا به عنوان بهترين گلزن اروپا: 1986
آقاي گل و بهترين بازيكن جام ملتهاي اروپا: 1988
مرد سال فوتبال اروپا: 1988، 1989، 1992
آقاي گل سري a ايتاليا: 1990، 1992
مرد سال فوتبال جهان: 1992
مرد سال فوتبال به انتخاب ورد ساكر: 1988، 1992
فعاليت به عنوان مربي
فان باستن در فصل 04/2003 مربيگري را در تيم جوانان آژاكس آمستردام آغاز كرد.
تيم ملي هلند
وي از تاريخ 29 جولاي 2004 مربي تيم ملي بزرگسالان هلند شد. دستيارش هم يان فان شيپ بود كه در آژاكس نيز با يكديگر همكاري ميكردند.
با حضور فان باستن تغييراتي اساسي در تيم ملي هلند به وجود آمد. بازيكناني مانند كلارنس سيدورف، پاتريك كلايورت، ادگار داويدز، روي ماكاي و مارك فان بومل ديگر مورد توجه قرار نگرفتند. مدت زمان زيادي بود كه سه باشگاه بزرگ هلندي (آژاكس آمستردام، فاينورد روتردام،آيندهوون) اركان اصلي تيم ملي هلند بودند. اما فان باستن به بازيكنان جواني مانند دني لاندزات، باري اوپدام، باري فان گان، رون ولار، يان كرومكامپ و يوريس ماتيسن از تيم تازهوارد آ. زد. آلكمار اين امكان را داد تا خود را نشان دهند. بازيكنان مستعد ديگري چون خال بولاهروز، هدويگز مادورو، رايان بابل و رومئو كاستلن هم شانس بازي پيدا كردند.
با هدايت فان باستن، تيم ملي هلند در بازيهاي مقدماتي جام جهانی 2006 شكستي را پذيرا نشد. با اين وجود، فان باستن اولين تورنمنت بزرگ خود، جام جهاني 2006 آلمان را در كمال ناباوري خيلي زود به پايان برد. هلند در مرحله يك هشتم نهايي با يك گل از پرتغال شكست خورد و حذف شد. فان باستن به دليل نيمكتنشين كردن رود فان نيستلروي با انتقادات شديدي مواجه شد. اين مهاجم نيز مدت كمي بعد از جام جهاني گفت كه تا زماني كه فان باستن مربي تيم ملي است، در اين تيم بازي نخواهد كرد. اما در ماه مه سال 2007 دوطرف با يكديگر آشتي كردند و نیستلروی دوباره عضو ثابت تيم ملي هلند شد.
در تاريخ 4 دسامبر 2007 اعلام شد كه فان باستن پس از جام ملتهاي 2008 اروپا از سمت خود در تيم ملي استعفا داده است. تيم تحت رهبري وي در جام ملتها با نمايشي خوب در دور گروهي، به مرحله يك چهارم نهايي صعود كرد و در اين مرحله باروسیه روبهرو شد كه در اين بازي با شكست 1 بر 3 از دور رقابتها كنار رفت. اين آخرين بازي براي فان باستن در سمت سرمربي نارنجيپوشان بود.
آژاكس آمستردام
در شروع فصل 2009/2008 فان باستن به عنوان جانشين آدري كاستر، مربي آژاكس آمستردام شد. وي در 22 فوريه 2008 قراردادي چهارساله با اين تيم امضاء كرد، اما در 6 مه 2009 به علت عدم موفقيت كنارهگيري كرد. آژاكس لیگ قهرمانان اروپا را از دست داد و در ليگ فوتبال هلند هم تنها به مكان سوم جدول بسنده كرد.
خداحافظ اسطوره من
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
زندگينامه رود گوليت (1962)
نويسنده: مريم دری منش
رود گوليت در تاريخ اول سپتامبر سال 1962 در آمستردام هلند به دنيا آمد.
مادر گوليت، ريا ديل هلندي و پدرش، جرج گوليت از سورينام بودند. پدر او در تيم ملي فوتبال سورينام بازي ميكرد. از آنجايي كه پدر او خانواده ديگري هم داشت، او نزد مادر و پدربزرگش زندگي ميكرد. نام رسمي وي هم رود ديل است. وقتي 16 ساله بود و زماني كه اولين قرارداد حرفهاياش را امضاء كرد، نامش را به رود گوليت تغيير داد، چون اعتقاد داشت كه اين نام براي يك فوتباليست بزرگ، بهتر به گوش ميخورد. وي را به خاطر موهاي فري و پرپشتش، لاله سياه مينامند.
فعاليت به عنوان بازيكن
رودگوليت اولين بازي ملياش را اول سپتامبر سال 1981 در مقابل تيم ملي سوئيس براي هلند انجام داد. وي در آن بازي به جاي فرانك ريكارد - او هم اولين بازياش را در تيم ملي انجام ميداد- وارد زمين شد. گوليت در سال 1986 كاپيتان تيم ملي هلند شد. تيم ملي هلند كه نتوانسته بود به جام جهاني 1986 مكزيك راه پيدا كند، قصد داشت تيم جديدي را حول محور گوليت بسازد.
وي در سال 1987، پس از قهرماني با آيندهوون در ليگ فوتبال باشگاهي هلند، راهي آ. ث. ميلان ايتاليا شد، تيمي كه هموطنش، ماركو فان باستن نيز در آن بود و يك سال بعد، فرانك ريكارد نيز به جمعشان اضافه شد.
گوليت در سال 1987 به عنوان برترين فوتباليست اروپا و نيز بهترين بازيكن جهان انتخاب شد. اين انتخاب غيرمنتظره بود، چراكه وي تا آن موقع هيچ موفقيت بينالمللي به دست نياورده بود. او جايزهاش را به نلسون ماندلا، كه آن زمان هنوز در زندان بود، تقديم كرد.
در تيم ملي هلند، به همراه همباشگاهيهايش، فان باستن و ريكارد، مثلث قدرتمندي را تشكيل داد كه با بازيكناني مانند رونالد كومان و هانس فان بروكلن كامل ميشد. اين تيم توانست موفقيتهاي دهه 70 را تكرار كند. در سال 1988، نارنجيپوشان هلند با هدايت رينوس ميشل در جام ملتهاي اروپا در آلمان، توانستند در ديدار فينال با دو گل بر تيم شوروي غلبه كرده و قهرمان اروپا شوند. در آن بازي، گوليت گل اول هلند را زد.
اين موفقيت در ميلان كه شايد بهترين بازيكنان تاريخ خود را در اختيار داشت، ادامه پيدا كرد. ابتدا گوليت با اين تيم ميلاني، قهرمان باشگاههاي ايتاليا شد و در سال 1989 قهرماني باشگاههاي اروپا را به دست آورد. مانند يك سال پيش از آن، در فينال جام ملتهاي اروپا، گوليت و فان باستن گلزنان تيم بودند؛ هريك از آنها در پيروزي 4 بر 0 مقابل استهآوا بخارست روماني، دو گل به ثمر رساندند. به دنبال اين موفقيت، گوليت براي دومين بار به عنوان مرد سال جهان برگزيده شد.
با تكرار قهرماني باشگاههاي اروپا در سال 1990، گوليت به قهرماني باشگاههاي اروپا و نيز قهرماني در جام ملتهاي اروپا، پا به جام جهاني 1990 ايتاليا گذاشت. اما وي در آن جام جهاني چندان روي فرم مطلوب نبود و هلند در يك ديدار به ياد ماندني در مرحله يك هشتم نهايي، در مقابل آلمان 1 بر 2 شكست خورده و حذف شد. در جام ملتهاي 1992 اروپا در سوئد نيز، هلند در مرحله نيمه نهايي در مقابل دانمارك كه قهرمان آن دوره هم شد، در ضربات پنالتي مغلوب، و از دور رقابتها كنار رفت.
گوليت، چند روز مانده به شروع جام جهاني 1994، به علت اختلاف و مشاجره با ديك ادووكات، سرمربي تيم ملي، اردوي اين تيم را ترك كرد و به فعاليتش در تيم ملي هلند خاتمه داد. پس از يك دوره فعاليت در باشگاه ايتاليايي سمپدوريا جنوا، در سال 1995 به چلسي لندن پيوست. در سال 1996، در اين تيم مربي شد. وي در سال 1998 به عنوان
يكي از درخشندهترين بازيكنان تاريخ فوتبال هلند، پس از يوهان كرايف، از دنياي فوتبال به عنوان بازيكن كنار رفت. او نه تنها به عنوان فوتباليست، بلكه به عنوان يك مبارز ضد نژادپرستي هم فعاليت كرده و نقش سياسي مهمي را در اين زمينه در هلند ايفا ميكند.
فعاليت به عنوان مربي
گوليت با چلسي به عنوان جوانترين مربي تاريخ فوتبال انگليس، قهرمان جام حذفي شد. وي در فصل 99/1998 هدايت نيوكاسل يونايتد را به عهده گرفت.
وي در فصل 05/2004 مربي فاينورد روتردام هلند بود. او پس از گذشت يك فصل و قرار گرفتن تيمش در رده چهارم جدول، با 25 امتياز اختلاف نسبت به تيم آيندهوون كه قهرمان شد، از اين تيم كنارهگيري كرد.
او از 8 نوامبر سال 2007 تا 11 آگوست 2008 نيز مربي تيم لس آنجلس گالكسي آمريكا بود.
زندگي خصوصي
رود گوليت تاكنون سه بار ازدواج كرده است: با اولين همسرش، ايوون دو وريس از سال 1984 تا 1991 زندگي كرد و از او دو دختر به نامهاي فليسيتي و شارماين دارد. 1994 با كريستينا پنزاي ايتاليايي ازدواج كرد كه دو فرزند نيز به نامهاي كوئينسي و شين دارند. آنها در سال 2000 از يكديگر جدا شدند. تنها يك ماه پس از آن، با همسر فعلياش، استله كرايف، برادرزاده يوهان كرايف ازدواج كرد. اين دو نيز دو فرزند به نامهاي جوئل و ماكسيم دارند.
منبع: همشهری آنلاین
خداحافظ اسطوره من
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
زندگينامه: كارلو آنچلوتي (1959-)
----------------------------------------
كارلو آنچلوتي در 10 ژوئن سال 1959در رگولو در ايتاليا متولد شد.
فوتبال را در 17 سالگي در تيم پارما آغاز كرد. در سال 1979 به آ. اس. رم پيوست و با اين تيم يك بار قهرمان ليگ و چهار بار قهرمان جام حذفي ايتاليا شد و در آنجا بود كه تبديل به يك بازيكن ثابت شده و مليپوش شد. بين سالهاي 1984 تا 1987 به عنوان كاپيتان، تيمش را در ميدان رهبري ميكرد. بلافاصله پس از آن، از 1987 تا 1992 براي ميلان بازي كرد. او متعلق به تيم اسطورههاي ميلان است كه در سال هاي 1989 و 1990 قهرماني جام باشگاههاي اروپا را كسب كردند.
تيم ملي
آنچلوتي در مجموع 26 مرتبه پيراهن تيم بزرگسالان ايتاليا را به تن كرد. پس از انجام 7 بازي براي تيم ملي زير 21 سال و تيم ملي المپيك، براي اولين مرتبه در تاريخ 6 ژانويه 1981 در برابر تيم ملي فوتبال هلند به ميدان رفت (1 : 1). او در جام جهاني 1986 مكزيك و جام ملتهاي اروپا در سال 1988 در آلمان نيز حضور داشت و نامش در فهرست اسامي بازيكنان جام جهاني 1990 در كشورش ايتاليا هم كه اين تيم به مقام سوم جهان رسيد، ديده ميشد.
فعاليت به عنوان مربي
پس از دوران موفقيتآميز بازي، آنچلوتي تصميم گرفت به عنوان مربي كار كند. ايستگاه اول او به عنوان مربي، تيم ملي ايتاليا بود. او در آنجا بين سالهاي 1992 و 1995 به عنوان دستيار آريگو ساكي كار كرد و توانست با اين تيم به فينال جام جهاني 1994 در آمريكا برسد. در آنجا ايتاليا در ضربات پنالتي مغلوب تيم ملي فوتبال برزيل شد.
آنچلوتي در تابستان سال 1995براي اولين بار به عنوان سرمربي با رجينا در سري b قرارداد بست و در اولين سال حضورش موفق شد اين تيم را راهي سري a كند. بعد از سپري شدن يك فصل در رجينا، در تابستان سال 1996 به پارما رفت. در اولين فصل حضور در پارما ( 97/1996) به طرزي باورنكردني اين تيم را به مقام نايب قهرماني سري a رساند. در فوريه سال 1999 جانشين مارچلو ليپي در يوونتوس تورين شد كه در اين تيم، موفقيتي در آن فصل كسب نكرده بود. آنچلوتي در يوونتوس نتوانست عنوانهاي ملي يا بينالمللي مورد اتنظار را به دست آورد. وي براي اين تيم جام يوفا اينترتوتو را درسال 1999 به ارمغان آورد و دوبار در سالهاي 2000 و 2001، اين تيم را به نايب قهرماني سري a رساند. وي در تابستان سال 2001 به دليل عدم كسب نتايج مطلوب، دوباره جايش را به مارچلو ليپي داد.
آ. ث. ميلان
آنچلوتي در 5 نوامبر سال 2001 به جاي فاتح تريك، سكان هدايت تيم پرآوازه آ. ث. ميلان را به دست گرفت. در آن برهه از زمان، ميلان گرفتار بحراني شديد بود. او ميلان را به نيمه نهايي جام يوفا در فصل 02/2001 رساند و فصل را با كسب مقام چهارم سري a به پايان رساند. پس از آنكه در شروع كار، به دليل شيوه بازي دفاعي، به شدت مورد انتقادعلني رئيس باشگاه، سيلويو برلوسكوني قرار گرفت، اما ارائه بازيهاي چشمگير و سراسر نظم و انضباط، احترام زيادي برايش به وجود آورد. براي فصل 03/2002 توانست دو بازيكن مهم به نامهاي آندرهآ پيرلو و روي كاستا را به ميلان بياورد. به علاوه با هدايت وي، فيليپو اينزاگي و آندره شوچنكو به يك زوج خط حمله قدرتمند تبديل شدند.
ميلان در فصل 03/2002 در فينال ليگ قهرمانان اروپا در مقابل يوونتوس تورين قرار گرفت و توانست اين تيم را در ضربات پنالتي 3 بر 2 مغلوب كند. چند روز بعد هم قهرماني جام حذفي ايتاليا را به دست آورد. براي فصل 04/2003، كاكا، ستاره فوتبال برزيل با ميلان قرارداد امضاء كرد. آنچلوتي با كاكا، به عنوان بازيكن كليدي تيمش، ميلان را در فصل 04/2003 به سوي قهرماني سوپر جام اروپا و اسكودتو هدايت كرد.
در فصل بعد از آن (05/2004)، آنچلوتي دوباره ميلان را به فينال ليگ قهرمانان اروپا رساند. بعد از برتري 3 بر 0 در نيمه اول، تيم او در نيمه دوم برترياش را از دست داد و پس از 90 دقيقه و تساوي 3 بر 3، در ضربات پنالتي، قهرماني را به ليورپول انگليس واگذار كرد. دو سال بعد، در فصل 07/2006، دوباره اين دو تيم در فينال به هم رسيدند. اينبار اما ميلان موفق شد با دو گل فيليپو اينزاگي، قهرماني اروپا را از آن خود كند. اين پيروزي وجهه شايان توجهي براي كارلو آنچلوتي به ارمغان آورد. وي در آغاز ماه جون سال 2007، قراردادش را با ميلان تا سال 2010 تمديد كرد.
آنچلوتي با قهرماني در ليگ قهرمانان اروپا در سال 2007، به جرگه كساني پيوست كه هم به عنوان بازيكن و هم مربي، اين افتخار را كسب كردهاند. چهار نفر ديگر عبارتند از ميگوئل مونوز، جوواني تراپاتوني، يوهان كرايف و فرانك ريكارد.
با اين قهرماني، به علاوه وي در دايره كوچك مربياني قرار گرفت كه دوبار صاحب اين عنوان شدهاند. دركنار آنچلوتي، ويسنته دلبوسكه، اوتمار هيتزفلد و الكس فرگوسن دوبار قهرمان اين جام شدهاند.
افتخارات به عنوان بازيكن
در تيم ملي
تيم سوم جهان: 1990
در باشگاه
قهرمان جام حذفي: 1980، 1981، 1984، 1986
قهرماني سري آ: 1983، 1988، 1992
قهرماني سوپرجام ايتاليا: 1988
قهرماني ليگ قهرمانان اروپا: 1989، 1990
قهرماني سوپرجام اروپا: 1989، 1990
قهرماني جام باشگاههاي جهان: 1990
افتخارات به عنوان مربي
به عنوان كمك مربي تيم ملي:
نايب قهرمان جهان در جام جهاني 1994 در آمريكا
به عنوان مربي باشگاهي:
نايب قهرمان سري آ: 1997، 2000، 2001، 2005، 2006
قهرمان جام حذفي ايتاليا: 2003
قهرمان سري آ: 2004
قهرمان سوپرجام ايتاليا: 2004
نايب قهرمان سوپرجام ايتاليا: 2003
قهرمان جام يوفا اينترتوتو: 1999
نايب قهرمان ليگ قهرمانان اروپا: 2005
قهرمان ليگ قهرمانان اروپا: 2003، 2007
قهرمان سوپرجام اروپا: 2003، 2007
قهرمان جام باشگاههاي جهان: 2007
نايب قهرمان جام باشگاههاي جهان: 2003
عناوين شخصي به عنوان مربي
جايزه باشگاه فوتبال يوفا: مربي سال: 2003، 2007
برترين مربي باشگاهي جهان: 2007
ورد ساكر: مربي سال: 2003
اي. اس. ام: مربي سال اروپا: 2007
مربي سال ايتاليا: 2001، 2004
خداحافظ اسطوره من
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
آريگو ساچي در اول آوريل سال 1946 در فوزينيانوی ايتاليا به دنيا آمد.ساچي در طول زماني كه بازي ميكرد، يك فوتباليست متوسط بود و نتوانست با باشگاههايي كه در آنها بازي ميكرد به موفقيت بزرگي دست پيدا كند.
اولين حضور او در ميادين فوتبال به عنوان مربي در سال 1982 در تيم ريميني كالچو از سري C باشگاههاي ايتاليا بود. او تيم را به سري B رساند و وقتي توانست در فصل 1987/1986 در جام حذفي، تيم پرقدرت و پرآوازه ميلان را شكست دهد، توجهات را به سوي خود جلب كرد. بعد از آن، سيلويو برلوسكوني، رئيس باشگاه ميلان، وي را به استخدام اين تيم درآورد. بدين ترتيب تاريخ موفقيتآميز منحصر به فردي آغاز شد.
ساچي تيمي با سبك بازي هجومي تشكليل داد كه در فوتبال سري A ايتاليا كمتر ديده شده بود. با فرانكو بارهسي، كاپيتان و سازماندهنده خط دفاع، پائولو مالديني، مدافع كناري جواني كه رو به جلو بازي ميكرد، مثلث هلندي فرانك ريكارد، رود گوليت و ماركو فان باستن توانست در همان سال 1988 قهرماني باشگاههاي دسته اول ايتاليا را براي هواداران ميلان به ارمغان آورد. يك سال بعد قهرمان جام باشگاههاي اروپا شده و سال بعد نيز موفق به دفاع از اين عنوان شدند.
علاوه بر اينها، ميلان با ساچي توانست در سالهاي 1989 و 1990 به قهرماني در جام باشگاههاي جهان و نيز قهرماني سوپرجام اروپا برسد. در اين زمان از ساچي به عنوان مدرنترين مربي ايتاليا تجليل شد.
اين موفقيتها سبب شد تا ساچي در سال 1991 به عنوان سرمربي تيم ملي ايتاليا معرفي شود، تيمي كه در بحران قرار داشت و و نتوانسته بود به جام ملتهاي 1992 اروپا كه در سوئد برگزار ميشد، راه پيدا كند. ساچي با ستارههاي ميلان تيمي تهاجمي ساخت كه البته به دليل نبودن ستارههاي هلندي در آن، تيمي كه كاملا دلخواه او بود، شكل نگرفت. با اين وجود ايتاليا با رهبري وي موفق شد به مسابقات جام جهاني سال 1994 در آمريكا صعود كند. اما اين جام با يك نتيجه ياسآور آغاز شد.
ايتاليا در مقابل ايرلند با يك گل شكست خورد. اين جام براي تيم ملي ايتاليا بسيار سخت و آزاردهنده بود، اما به لطف گلهاي روبرتو باجو و نيز شانس زياد، توانستند تا فينال پيش بروند. در ديدار فينال كه در مقابل برزيل انجام ميشد، ايتاليا با همان شيوه قديمي دفاعي به ميدان آمد و بازي در وقت قانوني بدون گل مساوي به پايان رسيد تا ضربات پنالتي تكليف قهرمان را مسخص كند. در اين جا بود كه فرانكو بارهسي و روبرتو باجو، ستارهها و قهرمانان تيم، پنالتي خود را به هدر دادند تا تيم ملي برزيل براي چهارمين مرتبه جام قهرماني جهان را به چنگ آورد.
دو سال بعد، در جام ملتهاي اروپاي سال 1996، تيم ملي ايتاليا نه تنها با انجام بازيهاي نهچندان زيبا و جذاب، هوادارانش را مايوس كرد، بلكه اين تيم در مرحله مقدماتي نيز از دور رقابتها حذف شد.
بعد از اين ناكامي، چزاره مالديني جانشين آريگو ساچي شد و وي به مربيگري در سطح باشگاهي بازگشت. اما در تيمهاي آتلتيكو مادريد و آ. ث. پارما نتوانست موفقيتهايي را كه قبلا با آ. ث. ميلان به دست آورده بود، تكرار كند.
ساچي از 21 دسامبر سال 2004 مدير ورزشي باشگاه رئال مادريد شد. وي در 6 دسامبر سال 2005 اعلام كرد كه در پايان سال از دنياي فوتبال كنارهگيري ميكند.
افتخارات به عنوان مربي:
با تيم ملي ايتاليا
نايب قهرمان جهان در جام جهاني 1994
با باشگاه آ. ث. ميلان
نايب قهرمان سري A: 1990، 1991
قهرمان سري A : 1988
قهرمان سوپرجام ايتاليا : 1988
قهرمان جام باشگاههاي اروپا : 1989، 1990
قهرمان سوپرجام اروپا : 1989، 1990
قهرمان باشگاههاي جهان : 1989، 1990
افتخارات شخصي به عنوان مربي:
برترين مربي سال فوتبال جهان : 1989
خداحافظ اسطوره من
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
فرانكلين ادموندو ريكارد در تاريخ 30 سپتامبر سال 1962 در آمستردام هلند به دنيا آمد.
فعاليت به عنوان بازيكن:
باشگاه
آژاكس آمستردام
ريكارد در سال 1980 فعاليت حرفهاي خود را در آژاكس آمستردام آغاز كرد. در فصل 81/1980، لئو بينهاكر، سرمربي تيم، او را به تيم اصلي باشگاه آورد. وي در 23 آگوست 1980 اولين بازي خود را براي اين تيم انجام داد. در بازي مقابل ايگلز، همزمان اولين گل خود براي آژاكس را هم به ثمر رساند. در طول اولين سال حضور حرفهاياش در فوتبال، تبديل به يار ثابت تيمش شد.
در سال بعد، اولين قهرمانياش را با آژاكس جشن گرفت. اين تيم در فصل 83/1982 نيز از عنوانش دفاع كرد. يك قهرماني ديگر هم در سال 1985 به دست آمد. در طول هفت سال اول بازي در آمستردام، در كننار موفقيتهاي كسب شده در ليگ فوتبال هلند، سه قهرماني در جام حذفي را نيز به دست آورد. اين هافبك جوان در فصل 87/1986 اولين عنوان بينالمللي را هم كسب كرد. در مسابقات جام در جام اروپا، آژاكس به فينال رسيد. در آن زمان تيمهاي پرآوازهاي چون المپياكوس پيروس يونان و رئال زاراگوسا متحمل شكست از آژاكس شدند. در ديدار نهايي نيز هلنديها با يك گل بر تيم لايپزيگ غلبه كرده و به قهرماني رسيدند.
در سپتامبر سال 1987 روابط ريكارد و يوهان كرايف رو به تيرگي گذاشت. به همين دليل وي به خارج از هلند رفت و با اسپورتينگ ليسبون پرتغال قرارداد بست. از آنجايي كه اين انتقال خيلي دير صورت گرفت، ريكارد از حضور در كليه تورنمنتها محروم شد. به همين سبب مسئولين باشگاه بنفيكا تصميم گرفتند وي را به عنوان يار قرضي در اختيار باشگاه رئال زاراگوساي اسپانيا قرار دهند. در همين زمان ، ريكارد قرادادي با آ. ث. ميلان به امضاء رسانيد و براي فصل 89/1988 به اين تيم پيوست. در اين تيم بود كه وي به يكي از بهترين مدافعان فوتبال جهان تبديل شد. مثلث طلايي هلندي متشكل از ريكارد به عنوان مدافع، گوليت به عنوان كارگردان خط مياني و فان باستن به عنون گلزن درخط حمله، موفقترين دوران تاريخ باشگاه ميلان را رقم زدند. سال 1989 اين تيم موفق بشد با غلبه بر استهآوا بخارست روماني وسال بعد با غلبه بر بنفيكا ليسبون پرتغال، جام باشگاههاي اروپا را تصاحب كند. در فينال سال 1990هم ريكارد گلزني كرد. سالهاي 1992 و 1993 قهرماني سريA ايتاليا نصيب ميلان شد.
بازگشت به آژاكس
در تابستان سال 1993، لوئيز فان گال دوباره او را به آژاكس كشاند. وي در آنجا به همراه دني بليند، ديواره دفاعي تيم آمستردامي را تشكليل ميداد. در همان فصل اول، آژاكس قهرمان باشگاههاي هلند شد و در سال 1995 هم از اين عنوان دفاع كرد. در همين سال، آژاكس به فينال جام باشگاههاي اروپا رسيد كه در اين سال به ليگ قهرمانان اروپا تغيير نام داده بود. در اين جام، ريكارد با تيم سابقش، ميلان روبه رو شد. در مرحله مقدماتي در گروه D، دو بار دو تيم به مصاف هم رفتند. در هر دو بازي هم برتري با آمسترداميها بود. در ديدار فينال اين جام هم، پاتريك كلايورت گل زد و ريكارد سومين جام باشگاهي اروپايي خود را به دست آورد. او با اين پيروزي به فعاليتش به عنوان بازيكن پايان داد.
تيم ملي
ريكارد كه اصليتي سورينامي دارد، يكي از بازيكناني بود كه كه با تيم ملي هلند در سال 1988 در آلمان قهرمان اروپا شد. آنها پس از پيروزي 2 بر 1 در ديدار نيمه نهايي مقابل آلمان، در بازي فينال نيز با دو گل بر شوروي غلبه كردند و توانستند براي اولين و تاكنون تنها دفعه، قهرماني اروپا را به دست آورند.
وي در ادامه مسير فعاليت، در جامهاي جهاني 1990 و 1994 و نيز جام ملتهاي 1992 اروپا در سوئد هم شركت كرد. به مانند سال 1990، در سالهاي 1992 و 1994 هم هلند به قهرمان بعدي مسابقات باخته و از دور رقابتها حذف شد. در سال 1992 در سوئد، بازي نيمه نهايي در مقابل دانمارك، و سال 1994 در آمريكا، بازي يك چهارم نهايي در مقابل برزيل پايان راه تيم هلند بود.
در جام جهاني 1990 در شهر ميلان ايتاليا، تيم هلند در برابر تيم ملي فوتبال آلمان قرار گرفت. زماني كه بازي هنوز بدون گل مساوي بود، ريكارد در يك درگيري با رودي فولر آلماني به صورت وي آبدهان انداخت. اوستو، داور آرژانتيني آن بازي تشخيص داد كه فولر هم در اين درگيري مقصر بوده و به هر دو بازيكن كارت قرمز نشان داده و آنها را از زمين اخراج كرد. وقتي هم كه هر دو در تونل به سمت رختكن ميرفتند، دوربينهاي تلويزيوني صحنهاي را ثبت كردند كه وي دوباره به سمت فولر آبدهان پرتاب كرد.
موفقيت به عنوان بازيكن:
قهرمان باشگاههاي هلند با آژاكس آمستردام: 1982، 1983، 1985، 1994، 1995
قهرمان جام حذفي هلند با آژاكس آمستردام: 1983، 1986، 1987
قهرمان جام باشگاههاي اروپا با آژاكس آمستردام: 1995
قهرمان جام يوهان كرايف (سوپرجام هلند) با آژاكس آمستردام: 1993، 1994
قهرمان جام باشگاههاي اروپا با آ. ث. ميلان: 1989، 1990
قهرمان باشگاههاي ايتاليا با آ. ث. ميلان: 1992، 1993
قهرمان اروپا با تيم ملي هلند: 1988
افتخارات شخصي:
برنده كفش طلاي هلند: 1985، 1987
برترين بازيكن خارجي سري A ايتاليا: 1992
فعاليت به عنوان مربي:
در جام ملتهاي سال 2000 در كشور هلند، ريكارد مربي تيم ملي كشورش بود كه در اين جام در مرحله نيمه نهايي در ضربات پنالتي در مقابل ايتاليا حذف شد. ريكارد كه چند هفته قبل از شروع اين جام گفته بود كه فقط رسيدن به فينال براي اهميت دارد، پس از اين شكست از سمت خود كنارهگيري كرد.
اف. ث. بارسلونا
با وجود عدم موفقيت با اسپارتا روتردام در سالهاي 2001 و 2002، باشگاه بارسلونا وي را براي فصل 2004/2003 به عنوان مربي استخدام خود درآورد.
بعد از اين كه وي در فصل 2005/2004 توانست قهرماني لاليگا را پس از قهرماني 1999/1998 براي اين تيم به ارمغان بياورد، موفق شد در سال بعد نيز از اين عنوان دفاع كرده و ليگ قهرمانان اروپا را هم فتح كند.
بدين ترتيب وي پنجمين بازيكني است كه به عنوان مربي هم فاتح اين تورنمنت شده است. وي در مجموع توانسته است پنج بار جام قهرماني باشگاههاي اروپا را بالاي سر ببرد (1989، 1990، 1995، 2006).
پس از طي دو فصل ناموفق، در تابستان سال 2008 از بارسلونا اخراج شده و جوزپ گوارديولا جانشين وي شد.
گالاتاسراي استانبول
در 5 ژوئن سال 2009 رسما اعلام شد كه او از فصل 10/2009 مربي تيم دسته اولي گالاتسراي استانبول تركيه خواهد شد.
موفقيت به عنوان مربي:
بارسلونا
قهرماني باشگاههاي اسپانيا: 2005، 2006
قهرماني سوپرجام اسپانيا: 2005، 2006
قهرماني باشگاههاي اروپا: 2006
خداحافظ اسطوره من
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
رونالدو لوئيز نازاريو د ليما در تاريخ 22 سپتامبر سال 1976 در ريودوژانيرو در برزيل به دنيا آمد.
رونالدو فوتبال را در باشگاه تنيس والكوئره كه يك تيم فوتسال محلي در منطقه بنتو ريبيرو بود (منطقهاي كه در آن متولد شده بود)، آغاز كرد. اول قصد داشت دروازهبان شود، اما به دليل كم بودن زمان حضورش درتيم، به خط حمله روي آورد. در 13 سالگي به باشگاه فوتسال سوسيا راموس بنتو ريبيرو پيوست. دو سال بعد به تيم سائوكريستووائو رفت و از آنجا بود كه در زمينهاي بزرگ بازي كرد. به دليل توانايي زيادش در بازي از يك سو پيشنهاد بازي در تيم ملي زير 17 سال برزيل را دريافت كرد و از سوي ديگر مورد توجه باشگاه كروزيرو از بلو هوريزونته قرار گرفت كه در سال 1993 نيز او را به خدمت گرفت.
رونالدو در اولين فصل حضورش در ليگ فوتبال برزيل، 12 گل در 14 بازي به نام خود ثبت كرد. به اينها بايد 22 گلي را هم كه در ليگ منطقهاي ميناس گرايس زد، اضافه كرد.
بعد از اين كه در سال 1994 اولين بازي ملي خود را انجام داد و در جام جهاني آمريكا هم شركت كرد، مورد توجه و علاقه چندين باشگاه اروپايي قرار گرفت. گرچه دو تيم بزرك ايتاليايي، يوونتوس تورين و آ.ث. ميلان هم در بين اين تيمها بودند، وي به پيشنهاد روماريو، همتيمياش در تيم ملي برزيل، به ازاي 5/9 ميليون مارك راهي باشگاه هلندي آيندهوون شد. اين مبلغ در آن زمان بالاترين مبلغي بود تا آن موقع به يك بازيكن برزيلي پرداخت شده بود.
رونالدو از سال 1994 تا 1996، 57 بازي رسمي براي آيندهوون انجام داد و 54 گل هم زد. وي در سال 1996 به ازاي 30 ميليون مارك به بارسلونا پيوست. گرچه فقط يك فصل در اين تيم بود، اما در همين مدت بسيار موفق عمل كرد. وي در فينال جام در جام اروپا تك گل پيروزيبخش بارسا را در مقابل پاري سن ژرمن، مدافع عنوان قهرماني به ثمر رساند و با 34 گل زده، در سال 1997 آقاي گل باشگاههاي اسپانيا شد. وي در اين دوره دوبار نيز در سالهاي 1996 و 1997 به عنوان مرد سال فوتبال جهان و يك بار در سال 1997 به عنوان مرد سال فوتبال اروپا انتخاب شد، و هر دو بار به عنوان جوانترين بازيكني كه به اين موفقيت دست پيدا ميكند.
وي در شروع فصل 1998/1997 به باشگاه ايتاليايي اينتر ميلان منتقل شد. نراتزوريها اميدوار بودند كه با استخدام وي سلطه يوونتوس و ميلان بر سري A را بشكنند و اولين عنوان قهرماني پس از سال 1989 را كسب كنند. اين انتقال 50 ميليون مارك براي اينتر هزينه داشت كه در آن زمان ركورد نقل و انتقالات را در دنيا شكست. در آن فصل اينتر نايب قهرمان سري A و نيز قهرمان جام يوفا شد. رونالدو نيز برخلاف آن كه در هر ليگي در همان فصل اول آقاي گل ميشد، در آن فصل بعد از اوليور بيرهوف آلماني، دومين گلزن برتر ايتاليا شد.
فصل بعدي براي اينتر ميلان فاجعهآميز بود. آنها در ليگ هشتم شدند و به هيچيك از جامهاي اروپايي هم راه نيافتند. رونالدو در اين فصل براي اولين بار دچار مصدوميتي جزئي شد و فقط در 19 بازي تيمش حضور پيدا كرد و 14 گل نيز زد. فصل بعدي مصدوميتش پيشرفت كرد. در نوامبر سال 1999 زانوي راستش به شدت آسيب ديد و پس از چهار ماه، وقتي به ميدان برگشت، در همان بازي اول و در دقيقه ششم به علت پارگي دوباره رباط پاي راستش مجبور به ترك زمين شد. پس از 17 ماه استراحت در 20 سپتامبر سال 2001 در جام يوفا در مقابل تيم رومانيايي اف.سي. براشو به ميدان بازگشت. با درخشش رونالدو در دور برگشت فصل 2002/2001 (7 گل زده در 10 بازي)، اينتر تا هفته آخر ليگ هم شانس قهرماني داشت. با يك شكست 2 بر 4 مقابل لاتزيورم در روز آخر، صدر جدول به يوونتوس رسيد. در مقابل، در جام جهاني 2002 در ژاپن و كره جنوبي، رونالدو بازگشتي موثر در قهرماني برزيل داشت .
بعد از آن، رونالدو از اينتر ميلان جدا شد و با مبلغ 45 ميليون يورو به رئال مادريد پيوست تا پس از لوئيز فيگو و زينالدين زيدان، سومين فوقستاره خارجي اين تيم باشد. اولين فصل حضور در رئال بسيار موفقيتآميز بود. او در همان سال با رئال قهرمان جام باشگاههاي جهان شد و به علاوه بازهم به عنوان مرد سال اروپا و جهان انتخاب شد. وي از يك سو مطمئنترين گلزن تيمش بود و از سويي ديگر در اين فصل، بيست و نهمين قهرمانياش در لاليگا را جشن گرفت. در فصل بعدي نيز يك بار ديگر پس از سال 1997 آقاي گل باشگاههاي اسپانيا شد. اما رئال نه در آن فصل و نه در دو فصل بعدي موفق به كسب هيچ عنواني نشد، چيزي كه براي تيم با آن همه ستاره يك فاجعه واقعي بود به خصوص كه همزمان بارسلونا، بزرگترين رقيب رئال، هم در لاليگا و هم در ليگ قهرمانان اروپا توانسته بود به مقام قهرماني برسد.
از فصل 2007/2006 ديگر رونالدو موقعيت خوبي در تيم نداشت. به طوري كه در طول 215 روز هيچ گلي نزد و از سوي سرمربي جديد رئال، فابيو كاپلو، از تركيب اصلي نيز كنار گذاشته شد، چراكه به مهاجم تازه وارد تيم، رود فان نيستلروي هلندي اعتماد بيشتري داشت. در كنار همه اينها، مصدوميتهاي جديد نيز گريبانگير رونالدو شد. همه اينها سبب شد تا وي در ژانويه سال 2007 به فكر بازگشت به ميلان در سري A ايتاليا بيفتد. البته اينبار نه به اينتر ميلان، بلكه به تيم رقيبش، آ.ث. ميلان. انتقالي كه باعث بياعتبارياش نزد هواداران اينتر شد. در ميلان دوباره شروع به گلزني كرد، اما در ليگ قهرمانان اروپا حق بازي در ميلان را نداشت، چراكه در همان فصل با پيراهن رئال در اين مسابقات بازي كرده بود. البته در همان فصل، تيم سابق او، رئال موفق شد قهرماني در لاليگا را كسب كند.
در سال 2007 با چندين مصدوميت مواجه شد، به طوري كه در مجموع يك نيمسال در اختيار تيمش نبود متعاقب آن به تيم فنرباغچه استانبول تركيه و سپس فلامينگو ريودوژانيرو پيوست. در همين زمان به دليل انجام يك انتقال خون كه براي بهبودي سريعتر پاي مصدومش انجام شده بود، به دوپينگ متهم شد. با وجود اين، در تاريخ 13 ژانويه سال 2000در بازگشت به ميادين فوتبال، در ديدار برابر ناپل دو گل زد و يك گل ساخت تا بازهم هنر فوتبالش را به رخ بكشد.
اما اين بازگشت فقط يك ماه به طول انجاميد، چراكه در 13 فوريه 2008 در ديدار مقابل ليوورنو رباط زانوي چپش به كلي پاره شده و به شدت دچار مصدوميت شد. پزشكان معالجش پيشبيني ميكردند كه تا اوايل ماه نوامبر بهبود يابد. به موازات اين جريان، اتهام دوپينگ برعليه او و باشگاه سابقش علني شد و گفته شد كه وي زماني كه در آيندهوون هلند بازي ميكرده است، براي انبساط ماهيچه داروي آنابوليكا به او تجويز شده و همين معالجه سبب بروز اينهمه آسيبديدگي شده است.
از همين رو باشگاه ميلان قرارداد او را تمديد نكرد، به طوري كه وي در اول ژولاي سال 2008 بدون باشگاه ماند. وقتي به ريودوژانيرو بازگشت، در دسامبر همان سال قراردادي يك ساله با باشگاه كورينتيانس سائوپائولو امضاء كرد و در همان ابتدا با اين تيم قهرمان منطقه سائوپائولو و جام حذفي برزيل شد.
تيم ملي
اولين حضور رونالدو در تيم ملي، در تيم ملي زير 17 سال برزيل بود. او با اين تيم در سال 1993 در كشور كلمبيا قهرمان آمريكاي جنوبي شد. اولين بازي او در تيم ملي بزرگسالان در تاريخ 23 مارس 1994 در يك بازي دوستانه مقابل آرژانتين بود. در 4 مه همان سال در ديدار مقابل ايسلند اولين گل ملياش را زد. در همان سال و تنها در سن 17 سالگي براي حضور در جام جهاني آمريكا به تيم ملي فراخوانده شد. البته در اين جام در تركيب تيم قرار نگرفت و به اين ترتيب سهم كوچكي در قهرماني برزيل در جام جهاني 1994 داشته است. سال بعد از آن هنوز يك بازيكن ذخيره بود كه با تيمش در جام آمبرو در انگليس شركت كرد و به همراه اين تيم قهرمان آن جام شد و در همان سال در جام كوپا آمهريكا فقط در يك بازي حضور پيدا كرد. او در سال 1996 اولين موفقيت بينالمللياش را جشن گرفت و توانست در مسابقات المپيك 1996 مدال برنز را بر گردن بياويزد و خودش نيز پس از زوج خط حملهاش، ببتو و هرنان كرسپوي آرژانتيني، سومين گلزن برتر اين مسابقات شد.
پس از آن، وي بازيكن ثابت تيم ملي شد. در سال 1997 در جامهاي تورنوا دو فرانس، كوپا آمهريكا و كنفدراسيونها شركت كرد كه در دوتاي آخري به همراه تيم ملي برزيل قهرمان شد. در آن زمان رونالدو به همراه روماريو زوج موفقي در خط حمله ساخته بود. اما در سال بعد از آن و زماني كه ماريو زاگالو، سرمربي تيم ملي از روماريو براي حضور در جام جهاني 1998 فرانسه دعوت نكرد، اين زوج منحل شد. برزيل در آن جام يكي از شانسهاي اول قهرماني بود، اما در فينال در مقابل تيم ميزبان شكست خورد. رونالدو كه دوباره در خط حمله در كنار ببتو قرار گرفته بود، در آن جام چهار گل به ثمر رساند. او در ديدار فينال نمايش ضعيفي داشت، و اين در حالي بود كه وي يك روز قبل از بازي فينال، بر اثر تشنجي كه دليل آن هنوز توضيح داده نشده، به بيمارستان منتقل شد. به دنبال آن، خيلي از بازيكنان و كارشناسان، وضعيت رونالدو را كه سبب عدم تمركز شديد تيم شده بود، دليل شكست برزيل در فينال اعلام كردند. به علاوه شايعات زيادي قوت گرفت مبني بر اين كه اصولا رونالدو نبايد بازي ميكرده است و فقط به دليل فشار حامي مالياش در تركيب قرار گرفته بود. البته بازيكنان و مقامات رسمي تا امروز درباره اين موضوع جنجالبرانگيز سكوت كردهاند. با اين حال، رونالدو از سوي نمايندگان مطبوعات به عنوان ارزشمندترين بازيكن جام انتخاب شده و توپ طلايي را دريافت كرد.
بعد از آن به مدت يك سال از تيم ملي دور بود و سپس در كوپا آمهريكا در سال 1999 حضور يافت و به همراه ريوالدو، برزيل را به قهرماني اين جام رساند. چند ماه بعد از آن، مصدوميت زانويش طوري شدت گرفت كه بازي مقابل هلند در تاريخ 9 اكتبر 1999 آخرين بازي ملياش تقريبا تا دوسال نيم ديگر شد. در 27 مارس 2002 به تيم ملي بازگشت و با وجود دوري طولانيمدت از اين تيم، بلافاصله با تيم ملي راهي جام جهاني 2002 ژاپن - كره جنوبي شد. وي در اين جام نمايشي فوقالعاده داشت و با هشت گل زده در هفت بازي، آقاي گل جام جهاني شد و در بازي فينال در برابر آلمان، با زدن دو گل، برزيل را به قهرماني رساند.
وي پس از آن جام از حضور در تورنمنتهاي بزرگ صرفنظر كرده و از جمله در كوپا آمهريكا در سال 2004 و جام كنفدراسيونها در سالهاي 2003 و 2005 شركت نكرد. بدين ترتيب آخرين تورنمنت مهم او، جام جهاني 2006 آلمان بود كه البته براي برزيل بسيار نااميدكننده بود. اين تيم در دور يك چهارم نهايي با شكست برابر فرانسه از مسابقات حذف شد. به خصوص رونالدو به دليل وضعيت جسمانياش (چاق و كند بودن) به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. با وجود اين، وي در چهار بازي سه گل زد و بدين ترتيب به تنهايي ركورددار گلزني در تمام جامهاي جهاني شد.
موفقيتها:
به عنوان بازيكن ملي
شركت در جام جهاني:
1994 (بدون انجام بازي)- قهرمان
1998 (7 بازي، 4 گل)- مقام دوم
2002 (7 بازي، 8 گل) - قهرمان
2006 (4 بازي، 3 گل)
شركت در كوپا آمهريكا:
1995 (1 بازي، بدون گل) - مقام دوم
1997 (6 بازي، 5 گل)- قهرمان
1999 (6 بازي، 5 گل) - قهرمان
شركت در جام كنفدراسيونها:
1997 (5 بازي، 4 گل) - قهرمان
شركت در المپيك:
1996 (6 بازي، 5 گل)- مقام سوم
به عنوان بازيكن باشگاهي
قهرمان جام در جام اروپا: 1997
قهرمان جام يوفا: 1998
قهرمان جام باشگاههاي جهان:2002 و 2007
قهرمان سوپرجام اروپا: 2002، 2007
قهرمان باشگاههاي اسپانيا: 2003، 2007
قهرمان جام حذفي اسپانيا: 1997
قهرمان سوپرجام اسپانيا: 1996، 2003
قهرمان جام حذفي هلند: 1996
قهرمان جام حذفي برزيل: 1993، 2009
قهرمان منطقه ميناس گرايس: 1994
قهرمان منطقه سائوپائولو: 2009
افتخارات شخصي:
مرد سال فوتبال جهان: 1996، 1997، 2002
مرد سال فوتبال اروپا: 1997، 2002
برنده توپ طلا: 1998
عنوان آقاي گلي:
1996 در هلند
1999 در كوپا آمهريكا
1997 و 2004 در اسپانيا
1997 در اروپا
1997 در جهان
2002 در جام جهاني
ركورددار گلزني در جام جهاني فوتبال (15 گل در 19 بازي در سه دوره جام جهاني)
خداحافظ اسطوره من
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ژرژ وهآ در تاريخ اول اكتبر سال 1966 در مونرويا در ليبريا به دنيا آمد.
ژرژ وهآ متولد شهر مونرويا اسلوم كلارا بوده و نزد مادربزرگش بزرگ شده است. پس از اتمام مدرسه، به عنوان تكنسين در شركت مخابرات ليبريا مشغول كار شد.
او همسري جامائيكايي و سه فرزند دارد. وي پس از بازگشت به مونرويا شبكه "راديو كلر" را تاسيس و آن را به همسرش تقديم كرد.
فعاليت ورزشي
وهآ ابتدا در تيم "يازده شكستناپذير" ليبريا و بعد از آن براي تيم "تونر يوند" كامرون بازي ميكرد. سپس به اروپا رفت و در آن مدت در پست مهاجم در تيمهايي چون آ.اس. موناكو (1992/06 – 1988/07)، پاري سن ژرمن (1995/06 – 1992/07)، آ.ث. ميلان (2000/01 – 1995/07)، چلسي (2000/06 – 2000/01)، منچستر سيتي (2000/10 – 2000/07) و المپيك مارسي (2001/06 – 2000/10) بازي كرد.
در سال 1994 به همراه پاري سن ژرمن قهرماني ليگ دسته اول فوتبال فرانسه و در سالهاي 1996 و 1999 قهرماني سري A ايتاليا را با ميلان به دست آورد.
او در فرانسه در مجموع در 218 بازي ليگ حضور داشته و 84 گل نيز به ثمر رساند. به علاوه براي موناكو و پاري سن ژرمن روي هم رفته 51 بازي در جامهاي اروپايي با 28 گل زده انجام داد. اما با تيم ملي ليبريا به هيچ افتخاري نرسيد. بعد از چند سال فعاليت در اروپا به باشگاه الجزيره امارات متحده عربي پيوست و از سال 2001/07 تا 2003/06 براي اين تيم توپ زد.
در سال 1995 به عنوان مرد سال فوتبال جهان (به عنوان اولين فوتباليست آفريقايي)، مرد سال فوتبال اروپا، و نيز مرد سال فوتبال آفريقا انتخاب شد. در سال 1998 عنوان برترين فوتباليست قرن آفريقا را از آن خود كرد؛ افتخاري كه بزرگاني چون پله و يوهان كرايف در قارههاي خود به دست آورده بودند. اما در يك انتخابات جديد در سال 2006، روژه ميلا به عنوان برترين بازيكن 50 سال اخير آفريقا برگزيده شد. وهآ در ماه مارس سال 2004 از سوي پله در فهرست 125 بازيكن برتر زنده دنيا قرار گرفت.
وهآ از اواسط دهه 1990 مشغول انجام پروژههاي بشردوستانه در ليبريا شد. در سال 1994 باشگاه فوتبال "جوانان حرفهاي" را تشكيل داد كه خودش رياست آن را به عهده گرفت. برخي از بازيكناني كه در آن تيم بازي ميكنند، به تيم ملي ليبريا راه يافتند. شرط ورود به اين تيم فوتبال نيز اين است كه بازيكنان به طور مرتب به مدرسه بروند و به تحصيل بپردازند.
وهآ در ضمن سفير يونيسف هم بود و در سال 2004 "جايزه شجاعت آرتور اش" را به خاطر فعاليتهاي انساندوستانهاش دريافت كرد.
فعاليت سياسي
در ماه نوامبر سال 2004 نامزد انتخابات رياست جمهوري شد كه در 11 اكتبر 2005 برگزار ميشد و طي آن جانشين گايد بريانت انتخاب ميشد. از آنجايي كه وي در كشورش بسيار محبوب و معروف بود، با وجود عدم تجربه سياسي شانس زيادي براي پيروزياش تصور ميشد. او قصد داشت در صورت انتخاب، حداقل در دوره شش ساله اول نيروهاي حافظ صلح (UNMIL) را در ليبريا نگه دارد تا از شعلهور شدن دوباره جنگ داخلي ممانعت به عمل آورد.
در اولين رايگيري 3/28% آرا را به دست آورد. سرسختترين رقيبش، همكار سابق بانك جهاني و وزير داراي سابق، الن جانسون سيرليف 8/19% از آرا را كسب كرد. دور دوم انتخابات در 8 نوامبر 2005 برگزار شد. در اين مرحله وهآ با كسب 6/49% آرا به وضوح از جانسون سرليف كه 4/59% راي آورده بود، عقب ماند. وهآ نسبت به بينظمي در شمارش آرا شكايت كرد. به همين دليل جانسون سرليف پست رياست يكي از وزارتخانهها را به وي پيشنهاد كرد، اما حزب وهآ با عدم پذيرش آن، انتخابات را به رسميت نشناخت.
در اواسط ماه دسامبر، وهآ در ملاء عام سخناني عليه رئيس جمهور به زبان آورد كه سبب بروز ناآراميهايي در مونرويا شد. چند روز بعد با وساطت عبدالسلامي ابوبكر، رئيس جمهور سابق نيجريه، ملاقاتي بين او و رئيس جمهور ليبريا انجام شد كه موجب آرام شدن اوضاع شد. در 16 ژانويه سال 2006 الن جانسون به عنوان رئيس جمهور سوگند ياد كرد.
خداحافظ اسطوره من
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
آندري ميكولايوويچ شوچنكو در تاريخ 29 سپتامبر سال 1976 در كييف اوكراين به دنيا آمد.
فعاليت باشگاهي
شوچنكو فوتبال را از مدرسه فوتبال باشگاه دينامو كييف اوكراين شروع كرد و تا سال 1999 نيز براي اين باشگاه بازي كرد. در كيِف تحت رهبري اسطوره مربيگري ، بوبانوفسكي قرار داشت. شوچنكو تحصيلاتش را در دانشگاه ورزش كييف به اتمام رساند.
آ.ث. ميلان
در سال 1999 به آ.ث. ميلان پيوست. اين تيم در فصل 05/2004 پيشنهاد 90 ميليون يورويي چلسي لندن براي به خدمت گرفت او را رد كرد.
در فصل 06/2005 و در هفته 24 مسابقات سري A ايتاليا صد و شصت و پنجمين گلش را براي ميلان زد و به اين ترتيب در ليست گلزنان باشگاه، جاني ريورا را پشت سر گذاشت. شوچنكو در طول هفت سال حضورش در ميلان، به جانشيني كاپيتان، پائولو مالديني نائل شده و به وضوح بازيكن مورد علاقه سيلويو برلوسكوني، مالك و رئيس باشگاه بود.
در 23 نوامبر سال 2005 در ليگ قهرمانان باشگاههاي اروپا در بازي مقابل فنرباغچه استانبول چهار گل زد. تا آن زمان فقط چهار بازيكن ديگر در تاريخ ليگ قهرمانان اروپا موفق به انجام اين كار شده بودند. وي در فهرست گلزنان ليگ قهرمانان اروپا نيز با 56 گل در 108 بازي در رده سوم قرار دارد. پيش از آن نيز دوبار آقاي گل سري A شده است.
اف.سي. چلسي
پس از جام جهاني 2006، با مبلغ 51 ميليون يورو به چلسي لندن پيوست، اما در آنجا نتوانست خودي نشان دهد و از فرم ايدهآل خود عقب ماند. در اولين فصل حضور در ليگ برتر انگليس فقط ده بازي انجام داد و سه گل زد.
در فصل 09/2008 براي يك سال به سور قرضي از چلسي به ميلان برگشت.
در آگوست سال 2009، پس از عدم موفقيت در چلسي و لغو يازده ماه آخر قراردادش، به دينامو كيِف بازگشت و در آنجا قراردادي دوساله به امضاء رساند.
فعاليت ملي
شوچنكو اولين بازي ملي خود را در تاريخ 25 مارس سال 1995 در مقال كرواسي انجام داد. در سال 2006 با تيم ملي اوكراين به مرحله يك چهارم نهايي جام جهاني رسيد كه تاكنون بزرگترين موفقيت تيم ملي اوكراين در تاريخ به نسبت كوتاه اين تيم ميباشد. پيش از آن به نظر بسياري از مردم، وي در كنار جرج بست، يكي از بهترين بازيكناني شمرده ميشد كه هيچگاه نتوانسته بودند در يك جام جهاني شركت كنند. در 11 اكتبر سال 2008 با انجام 85 بازي، ركورددار بازي ملي در اوكراين شد.
افتخارات
وي در اوكراين مدالها و نشانهاي زيادي دريافت كرد، از جمله در سال 2003 كه جايزه " قهرمان لايق ورزش" را به خود اختصاص داد. اين مهاجم در سال 2004 عنوان مرد سال فوتبال اروپا را هم به دست آورد. در فصل 1999/1998 نيز از سوي اتحاديه فوتبال اروپا (يوفا) به عنوان بهترين بازيكن ليگ قهرمانان برگزيده شد.
زندگي شخصي
شوچنكو در ماه ژولاي سال 2004 با كريستن پازيك آمريكايي ازدواج كرد كه حاصل آن نيز دو پسر مي باشد. پدر وي، نيكلاي، سالهاي زيادي سرباز ارتش سرخ در پوتسدام بود. آندره چند سال از دوران جوانياش را در اين شهر به سر بردد و خواهرش، النا نيز درهمين شهر به دنيا آمد.
موفقيتها
در باشگاه:
قهرمان باشگاههاي اوكراين: 95/1994، 96/1995، 97/1996، 98/1997، 99/1998
قهرماني جام حذفي اوكراين: 96/1995، 98/1997، 99/1998
قهرمان باشگاههاي ايتاليا: 04/2003
قهرمان جام حذفي ايتاليا: 03/2002
قهرمان سوپرجام اروپا: 2003
قهرمان سوپرجام ايتاليا: 2004
قهرمان ليگ قهرمانان باشگاههاي اروپا: 03/2002
قهرمان جام اتحاديه انگليس: 2007
قهرمان جام حذفي انگليس: 2007
عناوين و افتخارات
آقاي گل باشگاههاي اوكراين: 99/1998
آقاي گل باشگاههاي ايتاليا: 2000/1999، 04/2003
مرد سال فوتبال اروپا: 2004
آقاي گل ليگ قهرمانان ارويپا: 99/1998، 01/2000، 06/2005
مرد سال فوتبال اوكراين: 1997، 1999، 2000، 2001، 2004، 2005
مهاجم سال: 1999
بهترين بازيكن خارجي سري آ: 2000
خداحافظ اسطوره من
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
سیدورف در سیصد و نود و پنجمین بازی اش با پیراهن میلان، او از لیدهلم افسانه ای هم عبور کرد و رکورد جدیدی را در این زمینه ثبت کرد.به راستی که او،مردی از جنس افتخار است
در 22 نوامبر 1992، وقتی هواداران آژاکس،آن نوجوان سیاه پوست را در زمین دیدند،هرگز تصور نمیکردند که یک فوق ستاره دیگر در باشگاهشان متولد شده باشد.آن نوجوان که تنها 16 سال و 242 روز سن داشت،با بازی در آن روز تبدیل به جوان ترین بازیکن تاریخ آژاکس شد که در بالاترین سطح فوتبال حرفه ای به میدان میرود.او، کلارنس سیدورف بود.
سیدورف در همان سنین پایین در نقش یک ستاره ظاهر شد و به افتخارات زیادی دست پیدا کرد.او زمانی که 21 سال داشت،برای دومین بار توانست لیگ قهرمانان را فتح کند.او بیش از 10 سال را در تیم های آژاکس،رئال و اینتر گذراند و پس از کسب افتخارات بسیار، در سال 2002 با فیلیپ کوکو معاوضه شد و به میلان پیوست.نگاهی به روز هایی که او در میلان سپری کرده می اندازیم.او در همان فصل اول،توانست جایگاهش را تثبیت کند و خط هافبک طلایی 3 نفره متشکل از پیرلو،سیدورف و گتوزو شکل گرفت.با این خط هافبک طلایی،میلان توانست درطی 5 فصل،3 بار به فینال لیگ قهرمانان صعود کند.او در فصل اول حضورش در میلان،با این تیم به قهرمانی اروپا رسید و به تنها بازیکن تاریخ این رقابتها تبدیل شد که توانسته با سه باشگاه مختلف،لیگ قهرمانان را فتح کند.او در همان فصل توانست با میلان در جام حذفی هم قهرمان شود.جامی که میلان پس از 26 سال دوباره آن را بدست آورد.بازگشت سیدورف به سانتیاگو برنابئو و رویارویی اش با رئال نیز از لحظات خاطره انگیز فصل برای او بود.
فصل 2003-2004 این بار افتخارات جدیدی را برای سیدورف به ارمغان آورد.او توانست به همراه میلان،اسکودتو را فتح کند.نمابش های بی نقص و حضور با ثبات او در ترکیب تیم،سیدورف را به یکی از عناصر کلیدی میلان در آن قهرمانی بدل کرد.هواداران میلان هرگز دربی خاطره انگیز دلامادونینا را در آن سال از یاد نخواهند برد.در آن بازی میلان با نتیجه 2-0 عقب افتاد اما با شلیک های مرگبار سیدورف در نیمه دوم ، میلان توانست به بازی بازگردد و در نهایت با ضربه فوق العاده او در دقیقه 85،آن بازی با نتیجه 3 بر 2 به نفع میلان به پایان رسید.
فصول 2005 و 2006، با روند صعودی سیدورف و بازی های درخشان او ادامه پیدا کرد اما میلان نتوانست جامی را کسب کند.شاید بدترین خاطره دوران بازیگری او در فصل 2005 رقم خورد.جایی که میلان در استانبول،در حالیکه بازی را 3-0 در نیمه اول پیش افتاده بود،در نیمه دوم طی 8 دقیقه 3 گل دریافت کرد و در نهایت در ضربات پنالتی از لیورل شکست خورد و جام را دو دستی تقدیم حریف کرد.جامی که میتوانست چهارمین قهرمانی سیدورف در این رقابت ها باشد.در فصل 2006 هم میلان تا نیمه نهایی این رقابت ها بالا آمد اما نتوانست از سد بارسلونا عبور کند.در پایان فصل،اتفاقات مربوط به کالچیو پولی و رفتن شوچنکو به چلسی،هواداران را نسبت به فصل آینده بسیار نگران کرده بود.اما این سیدورف و یارانش بودند که برگ جدیدی را در تاریخ باشگاه رقم زدند.
کارلتو در ابتدای فصل،دست به تغییر سیستمش زد و سیدورف را به یک خط جلوتر انتقال داد و او در کنار کاکا،تبدیل به هافبک تهاجمی میلان شد.این جابجایی به سیدورف کمک کرد تا یکی از بهترین فصل های دوران بازیگریش را پشت سر بگذارد.درخشش خیره کننده او و کاکا،میلان را تا فینال لیگ قهرمانان پیش برد.گلی که او در آلیانز وارد دروازه بایرن کرد،راه را برای صعود میلان هموار کرد و گل او به منچستر در سن سیرو،آب سردی بود بر پیکره این تیم.میلان از تمام موانع سخت عبور کرد و به فینال رسید.برخورد با لیورپول،بهترین فرصت برای انتقام فینال استانبول بود.لیورپول هم با درخشش اینزاگی نابود شد و کلارنس سیدورف برای چهارمین بار توانست فاتح لیگ قهرمانان شود.او توپ نقره ای این رقابت ها را دریافت کرد و به عنوان هافبک سال یوفا نیز انتخاب شد.
فصل بعد،او سوپر جام اروپا و چام باشگاه های جهان را نیز به همراه میلان فتح کرد.پس از آن،میلان 3 فصل پر فراز و نشیب را سپری کرد که به دور از هرگونه افتخار بود.اما سیدورف بر خلاف زیاد شدن سنش،از تاثیر گذاریش به هیچ وجه کم نشد و سن زیاد هم افت زیادی در او بوجود نیاورد.درخشش او در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو در فصل قبلی و کسب پیروزی تاریخی 3 بر 2 برابر رئال ،یکی دیگر از بازی های خاطره انگیز او برای میلان بود که هزگز از یاد هواداران نخواهد رفت.
اما فصل 2010-2011 ،فصل متفاوتی برای سیدورف بود.سرمربی جدید میلان،ماسیمیلیانو آلگری اعتقاد راسخی به سیدورف داشت و او در بسیاری از بازی های فصل به میدان رفت.در طول فصل اتفاقات فوق العاده جالبی رخ داد.در هفته های ابتدایی،نمایش او نسبتا خوب بود و کمک زیادی برای رسیدن به صدر جدول انجام داد.اما به مرور زمان ،او افت کرد و کم کم انتقادات زیادی به او وارد شد.اوج این انتقادات در بازی برابر اودینزه دیده شد.جایی که سیدورف توسط هواداران میلان به شدت هو شد و صجنه بسیار زشتی در ورزشگاه رفم خورد.اما آلگری با وجود همه این انتقادات باز هم از او استفاده میکرد.روند پر فراز و نشیب او ادامه داشت اما ناگهان سیدورف متحول شد و 7 هفته رویایی را پشت سر گذاشت.درخشش او از دربی دلامادونینا آغاز شد.سیدورف در هفته های پایانی فصل،چنان خوب کار کرد که بسیاری قهرمانی میلان را مدیون او میدانند.او در اکثر بازی های پایانی فصل یکی از بهترین بازیکنان زمین بود.چیزی که شاید در این سن و سال فوق العاده به نظر آید.سرانجام میلان پس از 7 سال توانست دوباره طعم قهرمانی در سری آ را بچشد و سیدورف،باز هم نقشی کلیدی در این قهرمانی ایفا کرد.
در پایان فصل،قرارداد او به پایان رسید و خیلی از هواداران انتظار داشتند تا او میلان را ترک کند.مذاکرات زیادی برای تمدید قرارداد انجام شد و سیدورف با تمام پیشنهاداتی که داشت،سرانجام حرف قلبش را گوش کرد و برای یک سال دیگر با میلان تمدید کرد.مطمئنا او فصل بعد هم میتواند بازیکن تاثیر گذاری برای میلان باشد.
افنتخاراتی که او بدست آورده در نوع خودش در دنیای فوتبال،بی نظیر است.او یس از بازی برابر سمپدوریا که در آن گلزنی هم کرد،تبدیل به بازیکنی شد که بیشترین بازی را بین تمام بازیکنان خارجی تاریخ باشگاه انجام داده است.در سیصد و نود و پنجمین بازی اش با پیراهن میلان، او از لیدهلم افسانه ای هم عبور کرد و رکورد جدیدی را در این زمینه ثبت کرد.به راستی که او،مردی از جنس افتخار است.مردی که در 35 سالگی هم تشنه کسب افتخارات جدید است و در این راه،همه تلاشش را به کار میگیرد.او علاقه خاصی به مربیگری نیز دارد و میتواند در آینده ادامه دهنده مکتب مربیان بزرگ هلندی باشد.
EZIO AUDITORE DAFIRENZE
Nothing is TRUE,Everything is PERMITED
The Most Successful Club
*Just Rossoneri*Just AC Milan*
ویرایش توسط sina acm : 05-11-2012 در ساعت 14:05
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)