کمپ دربی @ جلدچهارم $$

[Lee dewyze]

بسم الله الرحمن الرحيم

این کمپ دربی به جلد چهارم هم رسید بلاخره نوبت من هم شد

طبق معمول تاپیک های قبلی از دادن پست های کپی شده و اسپم تو این تاپیک خوداری و به تاپیک خودش مراجعه کنید

بیاید این بار 100 جلد بدونه اسپم (کپی کردن مطالب) باشه


خیلی ممنون داش مهدی آمار کمپ قبلی رو بیار بیزحمت

[Blue-StaR]

یعنی واقعا داغون کنندس .یه سری مثل ما نشستیم پشت سیستم جلو باد کولر ، یه سری قرآن به سر .

تو شمال غرب کشور فاجعه انسانی رخ داده اونوقت همه فکر عزاداری امام علی هستن (هیچ بی احترامی به ایشون و عقاید دیگران ندارم)

عکسایی که میاد تو نت واقعا آدمو له میکنه،یه سری ادم واقعا دارن جون میدن جلو چشم ، یه سری آدم که اگه بشون امداد نرسه در واقع زنده به گور میشن.

چند تا عکس میزارم فقط به عمق فاجعه پی ببرید ، شرمندم به خاطر عکسا :

[ibrahim]

مسئولین فعلا حوصله دردسر ندارن
بزار خوب کشته و مجروح بده بعدا آخراش میرن کمک رسانی
از اینا توقعی بیشتر از این نیست
(امشب بازی مونو بردیم 4-3 و رفتیم جز 4 تیم ، قابل توجه بعضی ها که اسمشون رسول هستش چشات درآد بازی بعدی ببریم میریم فینال ، این بازیکنای شیرازی ما هم خوب می فهمن فوتسال چیه ، البته پولی که میدیم هم کم نیستش)

[레자]

واقعا نمیتونین درک کنین که اینجوری شکلک خنده میزنین؟؟

من ساعت 10رفتم عزاداری شنیدم 68کشته و 600زخمی دادیم الان ساعت3 صبحه برگشتم میشنوم از150تا کشته هم گذشت!!!!!!!!!!

واقعا خیلی تکان دهندس مااینجا و اهر کجا اون وقت یه زلزله ی شدید اومد که بهش میگن پس لرزه برای ما حالا ببین خودشون چقدر عذاب کشیدن

بابت عکسام واقعا متاسفم

[레자]

فاجعه ازین بدتر نمیشه :امارو خودتون بخونین میفهمین چی میگم


تعداد قربانیان زلزله آذربایجان شرقی تا این لحظه: ۱۸۰ کشته و ۱۵۰۰ مجروح


خلیل ساعی مدیرکل ستاد بحران آذربایجان‌شرقی در تازه‌ترین خبر از تلفات زلزله اعلام کرد:آمار کشته‌شدگان در زلزله آذربایجان‌شرقی به ۱۸۰ نفر رسید.

حسن قدمی معاون وزیر کشور و رئیس سازمان مدیریت بحران با اشاره به تلفات زلزله شدید عصر امروز استان آذربایجان شرقی اظهار داشت: متأسفانه بر اساس آخرین آمار تاکنون ۱۵۳ نفر بر اثر این زلزله جان خود را از دست دادند.

وی افزود: ۴۵ نفر در شهرستان اهر، ۴۰ نفر در شهرستان ورزقان، ۵۰ نفر در شهرستان هریس و ۱۸ نفر نیز در بیمارستان‌های تبریز جان خود را از دست دادند.

خلیل ساعی مدیرکل مدیریت حوادث غیر‌مترقبه آذربایجان‌شرقی پیش از این گفته‌بود: زلزله امروز ۱۴۶ کشته و یک‌هزار و ۳۰۰ مجروح داشته است.

فوت ۱۸ نفر از مجروحان زلزله در بیمارستان‌های تبریز

ستاد بحران آذربایجان‌شرقی به ریاست استاندار آذربایجان شرقی دقایقی پیش برای برای بررسی بیشتر زلزله به همراه تمام اعضای ستاد به منطقه زلزله‌زده ورزقان اعزام شدند.

احمد علیرضابیگی استاندار آذربایجان شرقی دقایقی پیش پس از تشکیل ستاد بحران در تبریز به همراه تمام اعضای ستاد بحران برای تشکیل جلسه و بررسی موضوع به شهرستان ورزقان یکی از مناطق زلزله‌زده عازم شدند.

استاندار آذربایجان شرقی همچنین در این زمینه گفت: آرامش مردم و همکاری آنها لازمه تسریع در عملیات امدادرسانی به زلزله‌زدگان حادثه استان است.

احمد علیرضابیگی باز بودن مسیر تبریز- اهر را نیاز اصلی گروه‌های امدادرسان دانست و از مردم خواست کمترین تردد را در این مسیر داشته باشند تا کار امدادرسانی به مجروحان حادثه به سرعت انجام شود.

وی گفت: خودروهای آواربرداری در حال حرکت به سمت مناطق زلزله زده و آمبولانس‌ها نیز در حال انتقال مجروحان به بیمارستان‌های تبریز هستند، با این حال این محور دچار تراکم و تردد سنگینی است و برخی ابنیه راهداری نیز در این مسیر آسیب‌ دیده است.

وی از استقرار بیمارستان صحرایی ورزقان در ساعات آینده خبر داد و گفت: بالگردهای نیروهای مسلح و هلال احمر به همراه تیم‌های امدادی به منطقه اعزام شده است.

بیگی تاکید کرد: چادر و پتو برای اسکان زلزله‌زدگان به اندازه کافی موجود است و در شرایط فعلی بیشتر از همه به آرامش مردم احتیاج داریم.

وی با بیان اینکه کادر درمانی بیمارستان‌های تبریز در حال انجام وظیفه و امدادرسانی به مجروحان هستند، افزود: متاسفانه ۱۸ نفر از مجروحان زلزله در بیمارستان‌های تبریز جان باخته‌اند.

گزارش فارس از شهرهای زلزله‌زده به ویژه تبریز حکایت از آن دارد که شهروندان این مناطق به دلیل خطر وقوع پس‌لرزه‌، شب را در پارک‌ها، فضای باز و خارج از منزل سپری می‌کنند.

پذیرش ۷۰۰ مصدوم در ۲۸ بیمارستان اردبیل، تبریز، ارومیه و خوی

رئیس اورژانس کشور از پذیرش ۷۰۰ مصدوم زلزله آذربایجان شرقی در ۲۸ بیمارستان اردبیل، تبریز،ارومیه،، خوی، نقده، مهاباد،سلماس،میاندوآب و پلدشت خبر داد.

غلامرضا معصومی در گفت و گو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، افزود: تاکنون ۷۰۰ مصدوم حادثه زلزله استان آذربایجان شرقی در ۳ بیمارستان اردبیل،۹ بیمارستان تبریز،۱۰ بیمارستان ارومیه و بیمارستانهای شهرستانهای خوی، نقده، میاندوآب، سلماس و پلدشت منتقل شده اند و کار انتقال بقیه مصدومان ادامه دارد.

وی گفت: تعداد مصدومان این حادثه بیش از این میزان است البته تعداد زیادی از مصدومان در محل حادثه به صورت سرپایی در حال گرفتن خدمات درمانی هستند و در صورت لزوم افراد بدحال به بیمارستان منتقل می شوند.

رئیس اورژانس کشور افزود: با توجه به وضعیت نا مناسب مصدومان و لزوم نجات جان آنها، اورژانس کشور بیشتر به مصدومان این حادثه و نجات آنها رسیدگی می کند و آمار دقیق کشته های این حادثه در اختیار دستگاههای امدادی دیگر است ولی اورژانس کشور تاکنون ۱۰۰ کشته را ثبت کرده است.





تحویل ۱۰۸ جسد به پزشکی قانونی

پزشکی قانونی آذربایجان شرقی نیز از تحویل ۱۰۸ جسد به پزشکی قانونی بعد ار زلزله عصر شنبه خبر داد.

به گزارش فارس، پزشکی قانونی آذربایجان شرقی با اشاره به استقرار ۷ اکیپ در مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی از تحویل ۱۰۸ جسد به پزشکی قانونی این استان بر اثر زلزله عصر دیروز شنبه ۲۱ مرداد خبر داد.

در این زمینه اکیپ‌های پزشکی قانونی در آذربایجان شرقی مستقر هستند که ۲ اکیپ در شهرستان اهر و ۵ اکیپ در بیمارستان‌های شهدا، سینا، امام رضا (ع)، سینا و شهید مدنی و یک اکیپ هم در آرامستان تبریز مستقر هستند.

اسکان ۱۶هزار زلزله‌زده در ۳ هزار چادر

قائم مقام سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر با اشاره به برپایی ۳ هزار چادر برای زلزله‌زدگان از اسکان اضطراری ۱۶ هزار زلزله‌زده آذربایجان شرقی خبر داد.

احمدرضا شجیعی در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس با اشاره به برپایی ۳ هزار چادر برای زلزله‌زدگان آذربایجان شرقی اظهار داشت: در این زمینه ۱۶ هزار نفر با برپایی این چادرها اسکان اضطراری می‌یابند.

وی افزود: در این زمینه بیش از ۱۱ هزار بسته غذایی و ۱۲ هزار و ۸۲۸ تن ماهی بین زلزله‌زدگان توزیع شده است، افزود: در این راستا ۱۵ هزار و ۸۶۵ پتو نیز بین زلزله‌زدگان توزیع شده است.

شجیعی با اشاره به کمک‌های استان‌های مجاور برای امدادرسانی به زلزله‌زدگان استان آذربایجان شرقی اظهار داشت: در حال حاضر عملیات نجات در اهر به پایان رسیده است و آواربرداری نیز به مراحل پایانی خود می‌رسد.

وی افزود: اکنون ما در مرحله اسکان و تغذیه اضطراری هستیم و در این زمینه ۳۲۰ نفر نیز از آواره‌ها نجات یافته‌اند و در نهایت ۱۵ تیم آنس (سگ جستجو) به منطقه زلزله‌زده شده اعزام شده است.



وقوع ۱۵ پس لرزه در آذربایجان شرقی

در همین حال پایگاه لرزه‌نگاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران اعلام کرد: تعداد ۱۵ پس لرزه مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی را لرزاند.

بر اساس اعلام این پایگاه نخستین زلزله ثبت شده روز شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۱ همزمان با شب ۲۳ ماه مبارک رمضان به بزرگی ۶٫۲ ریشتر شهر اهر در ساعت ۱۶:۵۳ و سپس زلزله ۶ ریشتری شهر ورزقان در استان آذربایجان شرقی را لرزاند.

بر پایه این گزارش ، تعداد ۱۵ پس لرزه تا ساعت ۲۲:۲۸ مناطق زلزله زده استان آذربایجان شرقی را لرزاند که بیشترین آن ۶٫۲ و کمترین این لرزه‌ها ۴ ریشتر بوده است.

طبق گزارشات رسیده، زلزله بین سه شهر اهر،ورزقان و هریس در استان آذربایجان شرقی رخ داده است.

به گفته مسولان ستاد بحران استان آذربایجان شرقی ، امداد رسانی به مردم زلزله زده ادامه دارد.

[raptor]

سلام....من ديشب رو محض احطياط تو پارك خوابيدم.....ديوار خونمونم يه ترك جزئي برداشته....البته اينجا چيزي نشده بود و كانون زلزله تو اهر و ورزقان بود.....طبق اخبار محلي بيش از 220 كشته و 1500 زخمي آمار تلفات اعلام شده.....من احتمالا امروز برم اهر واسه كمك...خواهشا دعا واسه زخميا فراموش نشه....

[Alex Dlpiero_10]

بله واقعا حادثه ناراحت کننده ای بود در آستانه شبهای قدر عدد کشته ها از دیشب تا الان122تا کشته اضافه شده گزارش تصویری از فاجعه باور نکردنی

(دوستان اگه تحمل ندارین این عکس ها رو نگاه نکنید)

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[레자]

سلام....من ديشب رو محض احتياط تو پارك خوابيدم.....ديوار خونمونم يه ترك جزئي برداشته....البته اينجا چيزي نشده بود و كانون زلزله تو اهر و ورزقان بود.....طبق اخبار محلي بيش از 220 كشته و 1500 زخمي آمار تلفات اعلام شده.....من احتمالا امروز برم اهر واسه كمك...خواهشا دعا واسه زخميا فراموش نشه....

شما اهل کدوم شهرید؟تو شمال غرب کشورید؟

پایان شوم میهمانی در باغ اوشان


کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ عاملان جنایت «باغ‌اوشان» را که مردی متاهل را با ضربات متعدد چاقو از پای درآورده بودند، دستگیر کردند.

ماموران کلانتری ۱۶۲ فشم روز ۲۰ مرداد امسال از طریق مرکز فوریت های پلیسی در جریان یک فقره درگیری منجر به جرح در منطقه اوشان قرار گرفتند.



با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات مقدماتی مشخص شد که سه نفر به اسامی “کاظم . الف” (۲۵ ساله) ، “مهدی . الف” (۲۷ ساله) و “حامد . ع” (۳۰ ساله) بر اثر اصابت ضربات چاقو مجروح و به بیمارستان انتقال یافته که در این بین ، “حامد . ع” به علت شدت جراحت های ناشی از اصابت دو ضربه چاقو به شکم و پهلو ، در داخل بیمارستان فوت می‌کند.



در زمان حضور مأموران کلانتری در محل درگیری مشخص شد که مقتول سرایه دار و نگهبان خانه ای ویلایی در منظقه اوشان بوده و در زمان درگیری فردی به هویت “برهان . م” ( ۲۹ ساله ) را در داخل یکی از اتاق های سرایه داری حبس کرده و در زمان حضور دو نفر از دوستان برهان . م در محل ، به همراه تعدادی از بستگان خود با آنها درگیر شده که در طی درگیری با این دو نفر مورد اصابت چاقو قرار گرفته و به قتل می رسد که بلافاصله برهان توسط مأموران دستگیر و جهت انجام تحقیقات به کلانتری منتقل شد.

پرونده در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ :



با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور ریاست شعبه او دادسرای شهرستان رودبار قصران ، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .



شناسایی عاملان جنایت



با ارجاع پرونده به اداره دهم پلیس آگاهی ، برهان در اظهارات اولیه خود منکر هرگونه آشنایی با علاملان جنایت شده و عنوان داشت : “در زمان درگیری من توسط مقتول در داخل اتاق حبس شده بودم و هیچ اطلاعی ندارم که چه افرادی به درب منزل مقتول مراجعه و او را به قتل رسانده اند ” .

در ادامه تحقیقات و به دست آمدن برخی دلایل و مدارک غیر قابل انکار ، برهان لب به بیان حقیقت گشود و در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : زمانیکه توسط مقتول در داخل اتاق حبس شده بودم ، با دو نفر از دوستان خود به اسامی شهرام و امید که در یک کارگاه سنگ بری در خیابان فدائیان اسلام مشغول به کار بوده و شب ها نیز در آنجا به عنوان نگهبان حضور دارند ، تماس گرفته و آنها نیز پس از اطلاع از موضوع و برای کمک کردن به من با مراجعه به درب ویلا با مقتول درگیر شده و پس از مجروح کردن حامد و دو نفر دیگر از محل متواری شدند.



برهان درباره علت حضور خود در منزل مقتول نیز به کارآگاهان گفت : در حدود چند ماه پیش بود که بر سر موضوعی شخصی با مقتول دچار اختلافات شده بودم تا اینکه طی تماس تلفنی همسر مقتول ، به یک میهمانی دعوت شدم تا به بهانه حضور در میهمانی ، من و حامد با یکدیگر صحبت کرده و اختلافات قبلی خود را حل و فصل نماییم اما در زمان حضور در میهمانی بود که حامد نسبت به حضور من در میهمانی اعتراض کرد ؛ در همین زمان همسر مقتول مرا به خانه خودشان برده و از من خواست تا ساعتی را در یکی از اتاق های خانه بمانم تا او بتواند همسرش را آرام نماید که مقتول با اطلاع از موضوع ، به خانه مراجعه و ضمن اعتراض به حضور من در خانه اش مرا در داخل یکی از اتاق ها حبس کرد و من نیز که بسیار ترسیده بودم ، با دو نفر از دوستانم تماس گرفته و از آنها درخواست کمک کردم اما به هیچ عنوان در درگیری حضور نداشتم .



اظهارات همسر مقتول



با اطلاع کارآگاهان از نقش همسر مقتول در دعوت برهان به میهمانی و انتقال وی به داخل منزل مقتول ، کارآگاهان به تحقیق از همسر مقتول پرداخته و او نیز ضمن تأیید اظهارات برهان ، به کارآگاهان گفت : یک روز قبل از حادثه به همراه تعدادی دیگر از اعضای فامیل در منزل یکی از بستگان دعوت بودیم و به همین علت از فرصت استفاده کرده و برهان را که پیش از این با همسرم درگیر شده بود را ـ بدون اطلاع میزبان ـ به میهمانی دعوت کردم ؛ در داخل میهمانی و پس از خوردن شام ، بار دیگر اختلاف میان همسرم و برهان بالا گرفت و من نیز برای آرام کردن هر دو نفر ، برهان را به منزل خودمان بردم ؛ دقایقی از حضور برهان در خانه نگذشته بود که همسرم به خانه آمد و زمانیکه متوجه حضور برهان در داخل خانه شد بسیار عصبانی شد و با برداشتن یک چاقو از داخل آشپزخانه اظهار داشت که قصد کشتن برهان را دارد ؛ چاقو را از دستش گرفته و او را قدری آرام کردم و از او خواستم تا اجازه بدهد برهان از خانه خارج شود اما او با درخواست من مخالفت کرد و او را در داخل اتاقی حبس و درب آنرا نیز قفل کرد . در همین زمان ، برهان با گوشی تلفن همراه من تماس گرفت تا درب اتاق را برای او باز کنم اما شوهرم همچنان اصرار داشت که برهان را رها نمی کند.



دستگیری عاملان جنایت



با توجه به اعترافات برهان در خصوص تماس وی با دو نفر از دوستانش به اسامی “شهرام” و “امید” ، کارآگاهان اداره دهم با شناسایی محل کار آنها در کارگاه سنگ بری واقع در خیابان فدائیان اسلام ، در ساعت ۰۱:۰۰ مورخه ۲۱/۰۵/۱۳۹۱ این محل را تحت محاصره سه تیم عملیاتی اداره دهم در آورده و در حالیکه شهرام ( ۲۱ ساله ) و امید ( ۳۲ ساله ) پس از اطلاع از حضور کارآگاهان در محل قصد درگیری و فرار از محل را داشتند ، هر دو نفر آنها را با شلیک ۶ تیر هوایی دستگیر و به اداره دهم انتقال دادند .



با انتقال شهرام و امید به اداره دهم و آغاز تحقیقات ، یکی از متهمان به هویت شهرام . ن در همان ساعات اولیه لب به اعتراف گشود و به درگیری خود با مقتول اعتراف کرد . متهم در اعترافات خود به کارآگاهان گفت : “در حدود ساعت ۰۲:۰۰ بامداد بود که برهان با امید تماس گرفت و عنوان داشت که او را به گروگان گرفته اند و از امید خواست تا هرچه سریع تر خودش را به منطقه اوشان برساند ؛ امید نیز موضوع را با من در میان گذاشت و هر دو نفر با آژانس ، خود را به آدرسی که برهان به امید داده بود ، رساندیم . زمانیکه به آدرس رسیدیم مقتول به همراه چند نفر دیگر در مقابل درب یک ویلا ایستاده بود ؛ با معرفی خود به عنوان دوستان برهان قصد صحبت کردن با آنها را داشتیم که با لحن توهین آمیزی ، با ما صحبت کردند . در همین زمان ، امید با دو نفر از آنها درگیر شد و من نیز در همین زمان با مقتول درگیر شدم و از آنجائیکه به همراه خود [ یک قبضه ] چاقو داشتم ، دو ضربه به پهلو و شکم مقتول و چند ضربه نیز به دو نفر دیگر ـ که با امید درگیر شده بودم ـ زده که در همین زمان ، مقتول بر روی زمین افتاد و ما نیز به سرعت از محل متواری شدیم .



سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : با توجه به اعترافات اولیه متهمان در خصوص ارتکاب جنایت و مشخص شدن دیگر زوایای این پرونده ، به دستور مقام محترم قضایی قرار بازداشت موقت برای همسر مقتول و سه متهم دیگر پرونده صادر و متهمان جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.



************************


۲۵۰ کشته و دو هزار مجروح آخرین آمار زلزله آذربایجان شرقی

تبریز- رییس سازمان مدیریت بحران وزارت كشور اعلام كرد: زلزله عصر دیروز در شهرستان‌های اهر، هریس و ورزقان 250 كشته و بیش از دو هزار مجروح برجا گذاشته است. حسن قدمی با اشاره به اینكه عملیات امداد و نجات به پایان رسیده است، گفت: در جریان وقوع زلزله در شهرستان‌های اهر، هریس و ورزقان 110 روستا دچار خسارت شده‌اند. زمین لرزه ای به بزرگی 6. 2 ریشتر ساعت 16: 53 دقیقه روز شنبه با مركزیت اهر در آذربایجان شرقی به وقوع پیوست و زلزله دیگری نیز به بزرگی 6 ریشتر ساعت 17: 04 دقیقه در ورزقان روی داد.

[amir-97]

منم تسلیت میگم این اتفاق تلخ رو
بچه ها لطفا عکسها و خبرها رو تو اسپم سیتی بزارین
تا خوده آقا مهدی منتقلشون نکرده

[mortezarm]

ضمن تاسف برای جانباخته ها و مجروحا
اما این اتفاق فقط تو ایرانه که اینقد کشته زخمی میده بعد همه میان به اخ و اوه میفتن خب یه کاری کنن
مثلا این شهرداری چه غلطی میکنه وظیفش چیه چرا خونه های کاه گلی هم هنوز تو ایران اینقد فراوونه؟!!
چرا تسهیلات نمیدن
کافیه یه زلزله 7 ریشتری توتهران بیاد تا ایران کشته هایی میلیونی رو به چشم ببینه و اونوقته که کشور بدونه جنگ متلاشی میشه اما بازم میگن خدا خودش از ما محافظت میکنه بابا نمیشه همه چیو که انداخت رو دوش خدا
همین الانم باید کلی تغییر تو خیلی از شهرا صورت بگیره.امیدوارم این شوک حداقل باز برای مدتی کوتاه تو فکر ببرشون

[Great Milan]

شبی غمبار در ورزقان و اهر
سرت را که بر می گردانی اهالی هر یک به سمتی می دوند، یکی سرش را گرفته یکی بچه اش را در آغوش دارد و به سمت آمبولانس هلال احمر می دود، دیگری با اینکه دستش یارای کار کردن ندارد اما با دست سالم خود زیر بغل دیگری را گرفته و به کناری می کشد.

فکر می کنی سرت گیج می رود ، زمین زیر پایت بالا و پایین می شود، فکر می کنی چون سحری نخوردی حالت بد شده ولی نه ساختمان هم تکان می خورد، شهر تکان می خورد اینجا همه چیز در یک آن به تکان خوردن افتاده است ، زلزله آمده....

به گزارش مهر، گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که اهر و ورزقان در کانون زلزله آذربایجان شرقی قرار گرفته اند.

ماشین را بر می داریم و راهی ورزقان می شویم. عکاس هایمان دوربین ها را برداشته اند و آماده تهیه گزارش هستند اما دلشان در تبریز پیش خانواده هایشان مانده است، این برای اولین بار بود که زمین زیر پای تبریزی های جوان به این شدت لرزید، یکی از دوستان زیر لب می گوید: «خدایا می دانم که گنهکارم اما تو را به آبروی مولا علی به ما رحم کن». اشک در چشمانم جمع می شود.

وارد جاده ورزقان که می شویم ریزش کوه را می بینیم که در اطراف جاده مواصلاتی ریزش کرده و عرض جاده را کاهش داده است.

برخی رانندگان سعی می کنند خود را به ورزقان برسانند اما ترک های روی پل ها و شکاف وسط جاده ها از سرعتشان کاسته و همه در تاریکی شب با چراغ نور بالای خودروهایشان انتهای جاده سیاهی را که به سمت ورزقان می رود روشن می کنند تا نور امید در دل خود و خانوده های منتظرشان خاموش نشود.

برخی خودروها هم در حال بازگشت از ورزقان هستند، اینها آرام روی پدال گاز فشار می دهند.

از یکی می پرسم: چه خبر؟ اوضاع شهر در چه وضعی است؟

با صدای لرزان می گوید: شهر که آسیب دیده اما تلفات روستاها خیلی بالاست. چند روستا با خاک یکسان شده است، اهل روستا همگی کشته شده اند یا زیر آوار منتظر کمک هستند، من مجبور شدم بچه ها را به تبریز برسانم ولی بر می گردم کمک فامیل...

«بر می گردم» را محکم به زبان می آورد و روی آن تاکید می کند. همکارمان با راهنمایی یکی از عکاسان گروه، ماشین را از شکاف روی پل عبور می دهد.

به ورودی شهر که می رسیم رقص قرمز رنگ نور چراغ های امداد و نجات استرس آدمی را زیاد می کند.

یاد خون می افتی و مرگ، کاش رنگ این چراغ ها را عوض می کردند، دلم آشوب می شود یک شهر خاموش با چراغ های قرمز رنگ، با خودم می گویم چرا نشانه سفیران نجات مردم باید رنگ خون باشد...

جلوی فرمانداری می ایستیم و از امدادگران جویای وضع نهایی می شویم. چند چادر هلال احمر برپا شده است. کورمال کورمال یکی را پیدا می کنم، اوضاع که تشریح می شود به عمق فاجعه پی می بریم، ورزقان تنها شهرستان استان است که بیمارستان ندارد و تنها مرکز بهداری آن هم با دو پزشک عمومی در حال خدمت رسانی است.

ماشین را به سمت داخل شهر هدایت می کنیم، دیوارهای خانه ها فرو ریخته ، تیرهای چراغ برق کج شده اند ، وسط خیابان اصلی شهر پر است از آجر پاره و خرده شیشه خانه ها و مغازه ها، خودروها زیر آوار له شده اند.

سرت را که بر می گردانی اهالی هر یک به سمتی می دوند، یکی سرش را گرفته یکی بچه اش را در آغوش دارد و به سمت آمبولانس هلال احمر می دود، دیگری با اینکه دستش یارای کار کردن ندارد اما با دست سالم خود زیر بغل دیگری را گرفته و به کناری می کشد.

از شهر که خارج می شویم به ماشینمان شتاب می دهیم و راهی روستای چغلی می شویم.

باز ریزش کوه و باز تاریکی مطلق . یک وانت نیسان را می بینیم که چند نفر مصدوم را در باربندش گذاشته و به شتاب به سمت ورزقان می رود.

روستا حدود 70 درصد ویران شده است ، بوی گرد و خاک به محض پیاده شدن از ماشین مشامت را به میهمانی مرگ می برد.

صدای فریاد ، ناله و شیون از هر سو به گوش می رسد ، زنها شیون می کنند ، مردها می گریند ، صدای ناله از زیر آوار بلند است برخی کمک می خواهند تا دستی دست مأیوسشان را در زیر آوار بگیرد.

فریاد و شیون از هر سو به گوش می رسد. کمی آن سوتر اهالی روستا جنازه های چندین زن و مرد و کودک را در کنار هم رو به قبله ردیف کرده و رویشان را با چادر سیاه زنانه و پتوهای پاره پوشانده اند.

لنز دوربین به سمت جنازه ها بر می گردد اما عکاس چشمانش را می بندد و دگمه شاتر را فشار می دهد و صدای شاتر صحنه را چند بار پشت سرهم ضبط می کند.

برق قطع است، راهمان را با نور موبایل در میان خرابه های روستا پیدا می کنیم. دوستان عکاسمان می گویند راه بیفتیم ، سوار ماشین می شویم و به روستای شاللی می رویم.

روستا را که می بینیم سایه مرگ بر روی آن چنبره زده است سکوت مطلق ، ویرانه های خاموش روستا! همه زیر آوار مانده اند و از خودروهای امدادی خبری نیست.

خوف این روستا بر وجودمان چنگ می زند سریع از آن رد می شویم و رو به سمت «میرزاکندی» می گذاریم این روستا هم تخریب شده است با 70 درصد ویرانی و خسارت.

اهالی با دست خالی خاک ها و آوارها را کنار می زنند تا عزیزان خود را بیرون بکشند. عرق بر تن همه شان خشک شده هیچ کس عرق نمی کند اضطراب حاکم بر وجودشان توان عکس العمل را از آنها گرفته است.

زنها و بچه هایی که زنده مانده اند در گوشه ای امن اسکان داده شده اند و لای لحاف پیچیده اند. گریه بچه هایی که دنبال مادرشان می گردند دل هر سنگی را آب می کند. اما نمی توان به این راحتی گفت که دیگر مادری وجود ندارد.

همکارمان ماشین را برمی گرداند به سمت ورزقان ، گاز ماشین را می گیریم و به ورزقان می رسیم.

جلوی مرکز بهداشت غوغایی است ، وارد که می شویم به سمت سردخانه راهنمایی مان می کنند چند جنازه در کنار هم اعم از زن و مرد و کودک ردیف شده اند.

دهقانی نماینده ورزقان در مجلس را می بینم که با عده ای از مسئولان مقابل بهداری ایستاده است.

جلو می روم و بعد از یک احوالپرسی کوتاه از او اطلاعاتی می خواهم. می گوید با این گزارشاتی که دریافت کرده ام تقریبا 35 درصد اهالی روستاهای ورزقان کشته شده اند جای خوشحالی اینجاست که مردم روستا در زمین های کشاورزی خود مشغول برداشت عدس بودند اما اکثر کشته ها زنان و بچه هایی هستند که در خانه باقی مانده بودند.

خداحافظی می کنیم و راه ورزقان را که به سمت اهر بر می گردیم، کاروان نیروهای امدادی را مشاهده می کنیم که به سمت روستاها با سرعت در حرکت هستند.

به اهر که می رسیم جلوی بیمارستان شهر ترافیک شدیدی حاکم است، خوشبختانه اهر بیمارستان دارد، مردم مصدومان خود را به بیمارستان می رسانند، جای خالی وجود ندارد و بر حسب فوریت های پزشکی مصدومان را به سمت بیمارستان های تبریز هدایت می کنند.

اوضاع داخل اهر به هم ریخته است ، دیوار خانه ها ترک های بزرگی برداشته ، مردم به هم ریخته و دنبال راهی برای فرار از پس لرزه هایی هستند که مدام لرزه بر جان شهر و مردمش می اندازند.

از ماشین که پیاده می شویم صدای همهمه مردم خواب را از چشم شهر گرفته است. چند قدمی جلوتر می روم که همکار عکاسم می گوید: «زلزله، زلزله...!»

زمین زیر پایم می لرزد و سریع سرم را با دستانم می گیرم و چمباتمه وسط خیابان می نشینم، صدای جیغ و داد مردم به خصوص زنها فضای شهر را پر می کند. صدای شکسته شدن دیوارهای سست شهر را به وضوح می توان شنید. چند ثانیه بیشتر طول نمی کشد اما همین چند ثانیه کار خودش را می کند.

مردی از اهالی ورزقان را می بینم که جلوی بیمارستان بلند بلند می گوید «خدایا بچه هایم مردند همه شان را به امام سجاد(ع) هدیه کردم، قبولشان کن»، زنی را می بینم که با شیون و ضجه در حالی که پایش را آتل گرفته و در محوطه بیمارستان روی تخت دراز کشیده، دستان شوهرش را در دستش گرفته و مدام «بالالاریم اولدی(بچه هایم مردند)» می گوید و شانه های مردانه شوهرش از زور گریه بالا و پایین می شود و می گوید: «گریه نکن زن ناشکری نکن خدا بزرگه...» اما بغض راه گلویش را می بندد و زیر گریه می زند.

مردم را در گوشه و کنار شهر می بینیم که زیر آسمان پر ستاره خدا پناه گرفته اند. خانه هایی که برای ساختنشان سالها کار کرده بودند و برای داشتنش پول هزینه کرده بودند امشب به نا امن ترین خانه های روی زمین تبدیل شده اند و سقفی محکمتر از سقف آسمان نمی تواند نگهبانشان باشد.

برخی از خانواده ها را می شد دید که شب قدر را در کنار خیابان بیمارستان قرآن به سر نشسته اند و ملتمسانه از درگاه ایزد متعال طلب عفو و مغفرت می کردند؛ دیشب همه از صمیم قلب به درگاه خدا متوسل شده بودند.