سلام به همه ی دوستداران تیم چلسی
در این قسمت بیوگرافی بازیکنان تیم چلسی قرار میگیرد
سلام به همه ی دوستداران تیم چلسی
در این قسمت بیوگرافی بازیکنان تیم چلسی قرار میگیرد
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 16:22
بیوگرافی فرناندو تورس
فرناندو جوزه تورس سانز متولد 20 مارچ 1984 در شهر فواِنلابرادای اسپانیا(شهری در جنوب این کشور)و در همسایگی مادرید متولد شد.فوتبالش را از باشگاه نوجوانان اتلتیکو مادرید در سال 1995 آغاز کرد و در 17 سالگی به تیمبزرگسالان این تیم در آمد.اولین بازیش را برای این تیم در مقابل لژانس انجام داد و یک هفته بعد اولین گل خود را در برابر آلباسته به ثمر رساند.لقب او " اِل نینو " است که از زمان بچگی به او داده شده بود.
در فصل 02-2001 هنگامیکه اتلتیکو جواز حضور دوباره به لالیگا را بدست آورد ، تورس 17 ساله سال خوبی را در امر گلزنی پشت سر نگذاشت و فقط توانست 6 گل را در 36 بازی به ثمر برساند.
سال 2002 اولین فصل حضور تورس در لالیگا ، بالاترین سطح فوتبال اسپانیا بود.تورس در آن سال با زدن 13 گل در 29 بازی توانست اتلتیکو را در جایگاه 12 لالیگا قرار دهد.در فصل 04-2003 تورس گام های بلندتری برداشت و با زدن 19 گل در 35 بازی توانست جایگاه 7امی را برای اتلتیکو بدست آورد و با داشتن فقط 19 سال توانست کاپیتان این شود.وی حضور موفق خود را در فصل های 05-2004 با زدن 16 گل در 38 بازی در لالیگا و 2 گل در 5 بازی رقابت های اروپایی و 06-2005 با زدن 16 گل در 36 بازی ادامه داد و مهاجم اول تیم اتلتیکو بود.بعد از بازی های جام جهانی 2006 قرار بود تورس به چلسی بپیوندد ولی به دلیل حضور اتلتیکو مادرید در رقابت های جام یوفا در سال 07-2006 ، وی تصمیم گرفت یک سال دیگر در تیم اتلتیکو بماند.بعد از اتمام فصل 07-2006 ، باشگاه های آرسنال ، چلسی ، لیورپول و منچستر یونایتد به وی پیشنهاد دادند که سرانجام تورس به تیم لیورپول پیوست تا یکی از شاگردان رافائل بنیتز باشد.در واقع سران باشگاه تصمیم گرفتند که در مقابل به خدمت گرفتن لوئیس گارسیا و دریافت مبلغ 26 میلیون یورو ، تورس به لیورپول برود، تا با این پول بتوانند دیگو فورلان را نیز از باشگاه ویارئال به خدمت بگیرند.
وی در 11 آگوست اولین بازی اش را برای لیورپول در مقابل استون ویلا انجام داد و همچنین در 19 آگوست وی اولین گل اش را با پیراهن لیورپول در برابر چلسی به ثمر رساند.در 23 فوریه همان فصل وی اولین هت تریک خود با پیراهن لیورپول را در برابر میدلزبورو انجام داد و فقط 11 روز بعد یک هت تریک دیگر برابر وستهام انجام داد.در 15 مارچ 2008 وی با گلی که در دقیقه 47 در برابر ریدینگ زد توانست اولین بازیکن بعد از رابی فاولر باشد که بیش از 20 گل در رقابت های لیگ برتر انگلیس زده است.وی نشان داد که می تواند بهترین مهاجم لیورپول در چند سال اخیر باشد.موتور گلزنی لیورپول روشن است و با حرارت بسیار زیاد کار می کند.
افتخارت
کسب عنوان قهرمانی زیر 16 سال در تورنمنت آلگارو در سال 2001 با تیم ملی زیر 16 سال اسپانیا
کسب عنوان قهرمانی زیر 16 سال جهان در سال 2001 با تیم ملی زیر 16 سال اسپانیا ، و کسب آقای گل و بهترین بازیکن این رقابت ها با زدن 7 گل در 6 بازی
کسب عنوان قهرمانی زیر 19 سال جهان در سال 2002 با تیم زیر 19 سال اسپانیا ، و کسب آقای گل و بهترین بازیکن این رقابت ها با زدن 4 گل در 4 بازی
بهترین بازیکن زیر 15 سال اروپا در سال 1998
بهترین بازیکن ماه فوریه و مارچ لیگ برتر انگلیس در سال 2008
آقای گل یورو 2012
دیوانه و متعصب
فرناندو خوزه تورس سانز در ۲۰ مارچ سال ۱۹۸۴ در شهری در نزدیکی مادرید اسپانیا به دنیا آمد . او که هم اکنون عضو تیم باشگاهی چلسي می باشد فوتبالش را در پنج سالگی با تیم پارکو آغاز کرد. با اینکه پدر بزرگش تعصبی به فوتبال نداشت اما از طرفداران اتلتیکو مادرید بود و فرناندو این علاقه را از او به ارث برده بود. او در ابتدا می خواست مانند برادرش دروازه بان شود اما وقتی هفت ساله بود در یک بازی دو دندان جلویاش را از دست داد و مجبور به استفاده از پروتز مصنوعی شد . مادرش فلوری از او خواست تا پستش را عوض کند و به این ترتیب او مهاجم شد . در نه سالگی پدرش خوزه با بردن او به اتاق مدال ها و افتخارات باشگاه اتلتیکو مادرید او را غافلگیر کرد . او که تا آن زمان تنها عکسهایی از جام ها و مدالهای اتلتیکو را دیده بود توانست جام ها را از نزدیک ببیند و آنها را لمس کند.
تحقق یک رویا
تورس در یازده سالگی با به ثمر رساندن ۵۵ گل برای تیمش توانست جزء یکی از سه بازیکنی باشد که اجازه حضور در تست تمرینی اتلتیکو مادرید را بدست اورده و سرانجام پس از جلب نظر کادر فنی این تیم توانست قراردادش را در سال ۱۹۹۵ با اتلتیکو امضاء کند. حضورش در این تیم برای خوانواده تورس یک رویا بود . آنها خیلی تلاش کردند تا او یک فوتبالیست شود و هیچ کدامشان تصور هم نمی کردند که او به جایگاهی که هم اکنون در آن است برسد. او در خاطراتش می گوید: پدرم باید بعد از ظهرها محل کارش را ترک می کرد تا مرا به محل تمرین برده وبعد با قطار به سر کارش بر می گشت. در بقیه اوقات مادرم مرا با قطار یا اتوبوس می رساند. مهم نبود که هوا بارانی بود یا خیلی گرم او به هر حال مرا می رساند . او همیشه به من می گفت هر وقت خسته شدی لازم نیست ادامه بدهی فکر نکن مجبوری که فوتبال را ادامه بدهی اما من هرگز خسته نشدم.
آغاز شهرت
تورس در چهارده سالگی به عنوان بهترین بازیکن رده سنی خودش در اروپا انتخاب شد . او توانست به همراه تیم ملی اسپانیا عنوان قهرمانی را در جام ملتهای اروپا و در رده سنی زیر شانزده سال بدست آورده وعنوان بهترین بازیکن و گلزن آن دوره از مسابقات را از آن خود کند . از آن زمان به بعد او به چهرهای شناخته شده در میان مردم تبدیل شد.
حضور در لیورپول
فرناندو نخستین حضور حرفه ایاش را در لیگ در سن ۱۷ سالگی تجربه کرد . کمک او با عث شد تا اتلتیکو از دسته دوم صعود کند . او در دومین فصل حضورش در این تیم به همراه تیم ملی اسپانیا قهرمان جام ملتهای اروپا در رده سنی زیر ۱۹ سال شد ودوباره عنوان آقای گلی مسابقات را بدست آورد. از آن زمان به بعد سیل پیشنهادها به او شروع شد که یکی از آنها از سوی آرسنال بود. با اینکه تورس تا قبل از آن تمایلی به ترک اتلتیکو نداشت اما نظرش تغییر کرد چرا که معتقد بود حضور در جمع بهترینهای فوتبال می تواند به پیشرفت او کمک کند و لیورپول تنها تیمی بود که فرناندو دوست داشت به آن بپیوندد. او با وجود داشتن پیشنهادهای مالی بهتر از سوی دیگرباشگاهها این تیم را انتخاب کرد. تورس پس از پیوستن به لیورپول امیدوار بود که بتواند به واسطه شش فصل حضورش در کنار بازیکنان بسیار خوب آن بازی کند وگلهای زیادی را به ثمر برساند . او می گوید: “بین بازیکنی که در دسته دوم اسپانیا بازی می کرد با بازیکنی که الان هستم تفاوتهای فیزیکی و فنی زیادی است و مهمترین آنها نوع حرکت من در میدان است. به مرور زمان بدون آنکه حس کنی یاد می گیری که بهتر حرکت کنی. خیلی کمتر از قبل می دوی و بیشتر با توپ کار می کنی سرعتت بالا می رود و می توانی در دفاع هم به تیم کمک کنی . دانستن این که در کجای زمین قرار بگیری چیزی است که در طول تجربه مسابقات می توانی آن را یاد بگیری ”
تورس با زانوهای استثنایی
حتی مصدومیتهای تورس هم جنبه مثبت خودش را داشت. او در دسامبر ۲۰۰۰ تحت عمل جراحی قرار گرفت. جراح او بعد از شکستن استخوان پایش از حالت کشسانی کاسه زانوی فرناندو شگفت زده شد و در این باره گفت: اینها منعطف ترین زانوهایی بوده است که تا به حال دیده ام.
اسطوره های کودکی تورس
قهرمانان کودکی تورس مایکل جردن بسکتبالیست آمریکایی، کیکو بازیکن سابق تیم اتلتیکو مادرید و میگل ایندوریان دوچرخه سوار اسپانیایی بودند و کارتون مورد علاقه اش نیز ( فوتبالیستها) بود و در زمانی که در باشگاه محلی ماریو بازی می کرد کاپیتان سوباسا را الگوی خودش قرار می داد با آنکه عده زیادی سبک بازی فرناندو را شبیه ماکو ون باستن ستاره هلندی باشگاه میلان و اژاکس امستردام و سر مربی فعلی این تیم می دانند اما خودش معتقد است با آنکه ون باستن الگویش بوده است اما راه زیادی تا رسیدن به فوتبال او در پیش دارد.
فرناندو و آرمان گرایی
مجسمه مومی تورس در موزهای در مادرید اسپانیا در حالی که در کنار مایکل جردن، میگل ایندوریان، زیدان و رائول ایستاده قرار داده شده و این امر باعث افتخار پدرش است. او به شدت ایده ال گراست و موفقیت خود را مدیون این خصلتش می داند . او حتی در زمین تمرین هم تحمل باخت ندارد. کتاب معروف چه کسی پنیر مرا جابجا کرده است را خوانده و به گفته خودش تاثیر مثبتی بر روی او گذاشته است. او خودش را خوش شانس و با اراده قوی توصیف می کند که به هر انچه که می خواسته رسیده است و با اینکه شانس را در زندگی مهم می داند اما معتقد است کسی چیزی را مجانی به او نداده واگر انسان به دنبال استعدادش برود آنچه را که می خواهد به دست خواهد اورد. دیوانه و متعصب کلماتی است که تورس خود را با آنها توصیف می کند کمی خرافاتی است و اگر قبل از گلزنی در یک بازی با کسی حرف زده باشد همیشه و قبل از سایر بازی ها آن کار را تکرار می کند.
************************************************** *****
JT Cappitan Leader , Legend
************************************************** ****
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 16:48
نگاهی سـطحی به پیشینه ی ویلاش بوآش
آندره ویلاش بوآش بعد از فاصله ی زمانی کمتر از 4 سال به چلسی بازگشت.
او مسئول شـناسائی تیم های حریف در زمان مـربیگری ژوزه مورینیو از تـابستان 2004 تا سـپتامبر سـال 2007 بـود. سـپس بعـد از جـدایی ژوزه مـورینیو از چـلسی و پـیوسـتن ـش به اینترمیلان در فصل 2008/09 وی نیز به همراه ژوزه به ایتالیا رفت، و آقای خـاص به افزایش تجـربیات کـاری او در باشگـاه های بزرگ اروپـایی و همچـنین به تجریباتش در قهرمـانی های بزرگ همچون قهرمانی در سـری آ کمک بسـزایی کرد.
مـدت کـوتاهی بعـد از شـروع همان فصل، وی فرصـتی را برای شـروع دوران مـربیگریش در تیـم پـرتغـالی آکـادمیا واقع در شهر Coimbra پـیدا کرد. وی پس از قـبول مسـئولیت مربیگری آن بـاشگاه، آنها را از انتهـای جـدول در حـالی که حـتی یک پیروزی هم نـداشتند به رتبه ی یـازدهم جـدول رسـاند و همچنین تیم آکـادمیا را تـا نیمه نهـایی لیگ کـاپ پرتغال نیز رهنمود سـاخت اما آنها در آن مرحله به پورتو بـاختند . سـپس پورتو تـصمیم گرفت تا او را بـا وجود تـجربه ی مـربیگری کمتر از یک سـال به خـدمت بگیرد . آندره نیز این تصمیم پورتو را بی جـواب نگذاشت.
بعـد از منـصوب شـدن وی بر سـمت مربیگری پورتو، آنها به دوران درخشـانی که در زمان ژوزه مـورینیو آن را تجـربه کرده بودند بـازگشتند و در ابـتدای فصل سـوپر کـاپ پُرتـغال را از آن خـود سـاختند و همچـنین مـوفق شـدند تـا در ادامه قهرمانی های داخـلی اعم از قهرمانی در لیگ و لیگ کاپ را به دست بیاورند تا در زمینه ی بـومی دابل کرده باشـند، سـپس در فینال لیگ اروپا در برابر دیگر تیم پرتغالی، بارگا صـف آرایی کردند و با نتـیجه ی 1-0 عنـوان قهرمـانی اروپا را نیز در می مـاه از آن خـود سـاختند. این مـربی 33 سـاله، مـلقب به جـوانترین مـربی شـد که تاکنون تـوانسته عنوان قهرمانی اروپا را کسب کند.
در ابـتدای فصل پـورتو رکورد شـکست نـاپذیری در خـانه را که قبلاً هم در دسـتان خودشان بود شـکستند، این رکورد قبلاً در زمان ژوزه مـورینیو ثـبت شـده بود، آنها قـبل از شـکست در یکی از بازی های گروهی لیگ کاپ، 36 بازی بدون شـکست را پُشت سرگذاشته بودند. همچنین آنها در رقـابت های لیـگ چـه در بازی های خـانگی و چـه خـارج از خـانه شکـست نـاپذیر مـاندند و از 30 بـازی انجام شـده تنها سـه بازی را بـا نتیجه ی تسـاوی به پـایان بردند و 73 گُل نیز به ثـمر رسـاندند. همچـنین آنها در شـرایطی قهرمان لیگ شـدند که بـا تیم دوم جـدول، یعنی بـنفیکا 21 امـتیاز فـاصله داشـتند ! آنان همـچنین به خـاطر بازی زیـبا و تهـاجمیشـان بارها چـه در رقابت های داخلی و چه در رقابت های اروپـایی مـورد تمجـید همگان قرار گرفتند.
آندره در چـلسی اولین کسـی بود که به صـورت اخـتصاصی مـسئولیت شـناسـایی تیم های رقیب را برعهده گرفت، و بـه صورت تمام وقت کـار کرد، او از برای این کـارش از ابـتکاری جـدید اسـتفاده کرد و بـا بهره از کـامپیوتر های به روز و تکنولوژی تـصویری شـرحی از تیم حریف را به تیم مربیگری و بـازیکنان ارائه می داد. این مـوضوع کمک به سـزایی در قهرمانی پُشت سـرهم چـلسی در لیگ برتر و قهرمانی های جام حـذفی و لیگ کاپ داشـت.
مـداخله ی او در فـوتبال حـرفه ای از سـن 17 سـالگیش آغـاز شد جـایی که بعـدها به همـان سـاختمانی که مربی پـورتو ، بابی رابسـون در شـهر سـاکن بود، منتقل شـد.
یک هـواخـواه جـوان و مشـتاق برای ورزش، که از صـحبت ها و ارتباطش با مـربی بـاتجربه ی وقـت انگلسـتان لـذت و بهـره بُرد. او به خـاطر انگلیسی بـودن مـادربزرگ ـش ، انگلیسـی را در حـد اسـتاندارد و خـوبی صـحبت می کرد که این مـوضوع در زمانی که وی راهی چـلسی شـد، به او کمک زیـادی کرد.
او در جـلسات تمرینی پـورتو دعـوت می شـد و رابسـون به شـاگرد جـوان ـش پیشنـهاد کرد تـا برای آمـوخـتن دوره های مربیگری به بریتـانیا برود. سپس او مـبدل به جـوانترین فـردی شـد که تـوانسـته از فدراسـیون فوتبال مـدرک مـربیگری اخـذ کرده باشد.
سـپس رابسـون، آندره را مربی تیم جـوانان پورتو کـرد، و او تـا هـفت سـال یعنی تا زمانی که مـورینیو از راه رسـید، به فعـالیتش ادامه داد. در آن سـال ها تـا قبل از سـال 2004 که تیم مربیگری به چلسی منـتقل شـد، آنها در پورتو دو عنوان قهرمانی در لیگ، یک عنوان قهرمانی در لیگ کاپ پرتغال، یـوفا کاپ و لیگ قهرمانان اروپا را کسب کردند.
************************************************** *****
JT Cappitan Leader , Legend
************************************************** ****
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 16:34
مایکل اسین متولد ۳ دسامبر ۱۹۸۲ فوتبالیست تیم ملی غنا بازیکن باشگاه فوتبال چلسی است.اسین یک بازیکن حرفهای در پستهای دفاع و هافبک میباشد. مایکل از سال ۲۰۰۲ تاکنون ۵۱ بازی و ۹ گل ملی را در کارنامه دارد.
این بازیکن غنایی با قد ۱٫۷۸ سانتی متری در پست خود نسبتا قد بلند به شمار می رود ، اما ویژگی که او را نسبت به دیگر بازیکنان جلوتر قرار میدهید بدن آماده و قدرت مند اوست که چه در حرکت های تک به تک ، چه در حرکات گروهی میتواند به تیمش کمک به سزایی کند .
مایکل فوتبال حرفه ای خود را از تیم باستیا در سال ۲۰۰۰ آغاز کرد که شاید کلید استارت موفقیت نیز شروع موفق با آن تیم بود ، او بعد از سه سال بازی در این تیم غنایی به فرانسه و تیم لیون منتقل شد او با ۷۱ بازی در این تیم ویژگی های خودش را تا حدی به فوتبال جهان ثابت کرد. پس از آن بود که تیم چلسی با خرید این بازیکن مایکل را با سطح اول فوتبال جهان آورد و تا کنون نیز این بازیکن به افتخارات متعددی بعد آن تاریخ رسیده است .
لیون
- لیگ ۱ :۲۰۰۳–۰۴, ۲۰۰۴–۰۵
؛ چلسی :
- قهرمانی در لیگ برتر در فصلهای ۲۰۰۵–۰۶, ۲۰۰۹–۱۰
- جام حذفی :2011 - 2012 /2009–2010/ 2009 - 2008 / 2006 - 2007
- کارلینگ کاپ : ۲۰۰۶–۰۷
- جام خیریه انگلیس : ۲۰۰۹
- لیگ قهرمانان اروپا : 2011 - 2012
؛ شخصی :
- بازیکن سال UNFP Ligue ۱ در فصل ۲۰۰۵
- بهترین بازیکن آفریقایی از نگاه بی بی سی در سال ۲۰۰۶
- گلزنی برای تیم چلسی در مقابل تیمهای آرسنال در فصل ۲۰۰۶–۰۷ و در تیم بارسلونا در فصل ۲۰۰۸–۰۹
- باریکن سال باشگاه فوتبال چلسی در سال ۲۰۰۷
- انتخاب برای تیم منتخب جام ملتهای آفریقا در سال ۲۰۰۸
من نمیخواستم بدم از دست تورو آسون
تو نمیذاشتی پا بگیره زندگیمون
من که شنیدم طعنه های اینو اونو
تو که نذاشتی که بسازیم خونمونو
اگه تو میموندی تورو میبخشیدم
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 16:42
بیوگرافی رائول میرلس
رائول خوزه تریندید میرلس
شماره 16
قد : ۱۷۹ سانتی متر
وزن : ۶۵ کیلو گرم
متولد ۱۷ مارس ۱۹۸۳ در شهر آوز ( پورتو ) از کشور پرتغال
٬ رائول میرلس را در آگوست ۲۰۱۰ از پورتو به لیورپول رفت و پس از یک فصل به چلسی پیوست.
او یکی از ستاره های پرتغال در جام جهانی ۲۰۱۰ بود که به عقیده بسیاری از بهترین هافبک های دونده اروپا است.
یکی از برجستگی های زندگی ورزشی میرلس کمکش به تیم زیر ۱۶ ساله های پرتغال برای قهرمانیشان در سال ۲۰۰۰ است. این درخشش و درخشش در باشگاهش اوز به آن اندازه بود که به بواویستا منتقل گردد.
او فقط یک ترم در استادیو دو بسا بود چون تیم پرقدرت پرتغالی٬ پورتو ٬ برای خرید او اقدام کرد. این اتفاق در سال ۲۰۰۴ افتاد.
بعد از غالب شدن بر یکی از شروع های سخت زندگیش در باشگاه شهر تولدش ٬ که در آن زمان در پست دفاع چپ به کار گرفته میشد ( ۲۰۰۶ - ۲۰۰۵ ) خودش را به عنوان یک هافبک میانی معرفی کرد.
نمایش پویا و تسلطش در کنار لوچو گنزالس به پورتو کمک کرد تا به قهرمانی ۳ گانه پورتو در لیگ پرتغال ٬ جام حذفی و سوپر کاپ اروپا دست یابند . و خود را به عنوان ملی پوش پرتغالی ها معرفی بکند !
میرلس تاثیرات بازی اش را ٬ در لیگ قهرمانان نیز با گلزنی برابر چلسی نشان داد. ( ۲۰۰۷ - ۲۰۰۶ ) او در برابر لیورپول نیز با لباس پورتو بازی کرده است.
گل ها و پاس های گل میرلس به پورتو کمک کرد تا برای بار چهارم پی در پی قهرمان لیگ پرتغال شود. ( ۲۰۰۹ - ۲۰۰۸ )
او در یورو ۲۰۰۸ یکی از بازیکنان ملی پوش پرتغال بود. و اولین گل ملی اش را نیز برابر ترکیه در آن تورنمنت به ثمر رساند.
اما وقتی مرحله انتخابی جام جهانی ۲۰۱۰ شروع شد ٬ با توجه به توانمندی های رائول در پورتو او به عنوان فیکس تیم ملی کشورش معرفی شد.او در هر بازی سبک بازیش را با گل نشان همگان میداد تا مسیر صعود آنها به جام جهانی آفریقای جنوبی هموار گردد. او به بوسنی هرزگووین گلزنی کرد.
میرلس رد جام جهانی ۲۰۱۰ نیز هر ۴ بازی تیم ملی کشورش را به صورت فیکس بازی کرد و اولین گل پرتغال را نیز برابر کره ی شمالی در پیروزی ۷ بر ۰ آنها ٬ او به ثمر رساند. البته آنها در مرحله حذفی از پس اسپانیا ( قهرمان آن دوره) بر نیامدند و حذف شدند.
با وجود این نا امیدی او خیلی زود با فراخواندنش توسط روی هادسون به لیورپول خشک شد !
اولین بازی اش برای لیورپول نیز در ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۰ بود که به عنوان یار تعویضی در تساوی بدون گل لیورپول و اس تی اندروس وارد بازی شد.
او 49 بار برای تیم ملی کشورش به میدان رفته و ۸ گل زده نیز دارد.
در اوایل فصل 2011 - 2012 او نیمکت نشین بود ولی بعد از مدتی در ترکیب اصلی قرار گرفت و توانست بازی های خوبی را انجام دهد . او در هر دو بازی چلسی و بارسلونا در نیمه نهایی لیگ قهرمانان نمایشی خیره کننده داشت و توانست جلوی حملات بارسا را به خوبی بگیرد .
************************************************** *****
JT Cappitan Leader , Legend
************************************************** ****
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 18:41
لوکاس پیازون
در مسابقات اخير جام جهاني فوتبال نوجوانان كه با شركت 24 تيم در خاك مكزيك انجام پذيرفت همانطور كه پيشبيني ميشد، لوكاس پيازون يكي از پديدههاي جديد فوتبال برزيل در تركيب تيم اعزامي كشورش ظهوري چشمگير و حضوري خوش داشت و نشان داد چرا چلسي مدتي است وي را ميخواهد و او را تقريبا ـ و حتي تحقيقا ـ به تور خود انداخته و به چه سبب ساير باشگاههاي بزرگ اروپا هم بيتمايل به جذب وي نبودهاند.
يكي از نمودهاي بزرگ اين قضيه در مسابقه برزيل با ساحل عاج كه واپسين بازي هر دو كشور در گروه ششم رقابتها بود، رويت شد.
در اين مسابقه برزيل تا وقت تلف شده با حساب 2-3 از رقيب قدرتي و آفريقايياش عقب بود. توپي كه به منتهياليه خط كناري زمين ارسال شده بود، راهي اوت بود كه لوكاس پيازون از راه رسيد و آن را در جريان بازي نگه داشت و بلافاصله يك پاس دقيق در عرض به مقصد 18 قدم ساحل عاج براي يارش ادريان فرستاد و ادريان كه عضو باشگاه فلامنگو است، با خونسردياي مشابه توپ را گل كرد تا نتيجه بازي 3-3 شد.
نكتهاي باورنكردني
بدون شك اگر سرعت انتقال و بينش پيازون در كار نبود، زرد و آبيپوشان قادر به فرار از شكست مسلم در برابر رقيب آفريقايي خود در آن لحظات خطير نبودند. اين كه پيازون فقط 18 سال سن داشته باشد، عجيبترين قسمت قضيه و نكتهاي باورنكردني است، اما حقيقت دارد. اين اولين جام جهاني لوكاس است و همين مساله بر ارزش كار او ميافزايد. امرسون اويلا مربي تيم ملي نوجوانان برزيلي ميگويد: «حسن بزرگ لوكاس پيازون هوش سرشار اوست. اگر غير از اين بود او نميتوانست در آخرين ثانيههاي يك مسابقه سنگين فيزيكي و پاياپاي، آن پاس گل را بفرستد. گاهي فكر ميكنم او بيش از حد خونسرد است و اگر بيشتر و سريعتر عصبي شود كار ما به لحظات آخر نميكشد، اما نميتوانم طبيعت او را عوض كنم.»
غيرقابل پيشبيني
پيازون معترف است كه حتي برخي كارهاي بزرگ او نيز محصول اتفاقات لحظهاي مسابقه و در زمانهايي است كه از قبل نميشود آنها را حدس زد و بازيكني را ميطلبد كه هميشه بيدار و مترصد فرصتها باشد. به گمان او اينگونه بازيكنان در اردوي برزيل كم نيستند، اما آنچه در جام جهاني اخير رويت شد، برخلاف ادعاي او نشانگر مسالهاي متفاوت و ثابتكننده اين مساله بود كه فقط تعداد انگشتشماري از بازيكنان ميتوانند قوه ادراكي همچون او از لحظات و ثانيهها در يك مسابقه داشته باشند و بسرعت تصميمگيري و اقدام كنند.او حتي در مسابقه مورد بحث، گل اول برزيليها را هم در دروازه ساحل عاج جاي داده بود. برزيل هميشه يكي از مدعيان اصلي فتح جامهاي جهاني نوجوانان بوده و با اين كه آفريقاييها نيز سالهاست در اين مسابقات خوش ميدرخشد، اما كمتر كسي با اعجاز فردي نوجوانان برزيل در اين رقابتها برابري كرده است. پيازون در اوايل تابستاني كه ميتواند مقدمهاي بر تابستانها و سالهايي بسيار بهتر براي او در فوتبال اروپا باشد، ميگويد: «دشواري جامهاي جهاني، فضاي سنگين و پُر استرسي است كه دارند. در شرايط عادي شايد بسياري از توپهايي كه ما در جام امسال در خاك مكزيك از دست داديم، گل ميشدند اما ما ياد گرفتهايم كه حتي بردهاي خفيف در اين شرايط دشوار روحي براي صعود كفايت ميكند.»
يك چيز ديگر
نبايد از حق گذشت كه تيم اعزامي برزيل به رقابتهاي اخير جام جهاني نوجوانان 2011 در مكزيك، فن و ظرايف فوتبال را نيك ميشناخت و بازي تركيبي زيبايي را به اجرا ميگذاشت و به محض اين كه فرصت مهيا ميشد، با حركات «يك ـ دو» و با استفاده از تركيبهاي 2 و 3 نفره در نقاط مختلف زمين مترصد زدن ضربات نهايي ميماند. برزيل 2011 نفرات باهوش ديگري همچون اده ميلسون را هم در تركيب خود داشت و بهرغم برخي مشكلات فني و راههايي كه رقبايي چون استراليا و دانمارك سعي در ناهموارسازي آن براي آنها داشتند، از گروهش بالا رفت و از هيچيك از ساير صعودكنندگان كمتر و پايينتر نشان نداد. با وجود اين امرسون اويلا كه پيشتر هم نامش آمد، در مقام سرمربي برزيل، لوكاس را چيز ديگري ميداند و ميگويد: «شايد در بازيهاي تيم سائوپولو در ليگ برزيل به اندازه كافي از او استفاده نشود، اما وي در همان دقايق اندك هم درخشيده است، مطمئنم كه او بعد از الحاقش به چلسي، در اين باشگاه لندني هم تاثيرات مشابهي خواهد داشت.»
نوع بازي لوكاس پيازون طوري است كه او را با كاكا قياس كردهاند. او مثل كاكا بسيار سريع و قوي نيست، اما هوش فراوان وي به او اين امكان را ميبخشد كه با ارسال دقيقترين پاسها و انجام موثرترين و غافلگيركنندهترين حركات پايهگذار گلهاي حساسي براي تيم ملي نوجوانان برزيل و حتي باشگاه سائوپولو در زمان رويكرد اين باشگاه به وي باشد.
دو «كاكا» در چلسي
گفته ميشود كه بر سر انتقال پيازون به چلسي از ژانويه 2012 (دي 1390) تفاهم نهايي برقرار و كار نهايي شده است و اين از دست قضا و قدر و شايد هم در بردارنده مفاهيمي ويژه و نويدهايي خاص است كه در ماههاي اخير پيوسته صحبت از انتقال كاكا هم به چلسي در ميان بوده، زيرا وي در رئال مادريد يا مصدوم بوده يا با بازي بيش از حد فانتزياش نتوانسته است انتظارها را برآورده كند. اما چه كاكا هم به استمفورد بريج بيايد و چه خير پيازون ميداند كه تست اصلي او تازه در راه است و در چلسي بايد همانقدر موفق باشد كه كاكا در بدو استقرارش در آث.ميلان بود. كاكا هم در سال 2003 از سائوپولو به اروپا آمد و 9 سال بعد از آن روزها، تاريخ به شكلي مشابه در حال تكرار شدن براي لوكاس پيازون است و بعيد مينمايد او گلهاي از شرايط موجود داشته باشد و دور از ذهن است كه او بخشهايي از كارهاي بزرگ سلف خود ـ كاكا ـ را در اروپا تكرار نكند.
************************************************** *****
JT Cappitan Leader , Legend
************************************************** ****
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 16:44
پیتر چک
پیتر چک متولد 20 مِی 1982 در پِلِزن جمهوری چک دارای 197 سانتیمتر قد و پستش دروازبان است.فوتبالش را از تیم ویکتوریا پلزن آغاز کرد اما نه در پست دروازبان بلکه در پست هافبک و فوروارد
از وقتیکه پایش در سن 10 سالگی شکست ، وی پس از بهبود گاه گاه در درون دروازه می ایستاد و کم کم به این پست علاقمند شد.در سن 17 سالگی وی به تیم چِمل بِلسانی در سال 1999 با یک قرارداد رسمی ملحق شد ولی نتوانست در این تیم موفق باشد.
بعد از انجام 27 بازی در 2 فصل ، باشگاه آ.ث. اسپارتا پراگ یکی از تیم هایی بود که استعداد پیتر چک را به عنوان یک بازیکن کم سن و سال قبول داشت و با پیشنهاد بالای 700 هزار یورویی برای یک دروازبان با وی قرارداد بست.
وی پس از پیوستن به این تیم به سرعت درخشید و فصل بسیار موفقی را با این تیم طی نمود.وی توانست در آن سال رکورد 855 دقیقه بدون خوردن گل را ثبت کند.همچنین درخشش وی در بازی های جام باشگاه های اروپا با این تیم سبب شد که وی مورد توجه باشگاه های بزرگ قرار گیرد.اما وی با تیم رِن فرانسه به نوافق رسید و قرارداد 5 میلیون یورویی را با این تیم امضا کرد که یک مبلغ گزاف برای یک دروازبان در سال 2002 بود.
مسلماً رِن تیم بزرگی در فرانسه نبود ولی به عنوان تجربه در تیمی خارج از کشورش و همچنین به عنوان سکوی پرتابی برای ستاره شدن اش دارای اهمیت بود.بعد از 2 سال در تابستان 2004 وی با قرارداد 10 میلیون یورویی جایگزین کارلو کودیچینی ای شد که در چلسی خوب کار نمیکرد و مسئولین این تیم را ملزم به آوردن دروازبان جایگزین کرده بود تا هم در درون دروازه گزینه ی مناسبی داشته باشد و هم با ایجاد حس رقابت ، انگیزه ی کودیچینی را هم بالا ببرند.
پیتر چک خیلی زود و به خوبی توانست جای کودیچی را پر کند و مورد تشویق طرفداران چلسی واقع شود.وی با استفاده از این فرصتی که به وی داده شده بود به جهان نشان داد که چه می تواند بکند.
وی همچنین در لیگ انگلیس هم رکورد ثبت کرد و توانست 1025 دقیقه دروازه ی خود را بسته نگه دارد. اوضاع برای پیتر چک داشت خوب پیش میرفت تا اینکه وی در یک مصدومیت شدید از ناحیه جمجمه آسیب دید و مدت ها از میادین دور بود.وی بعد از بهبودی با کلاه مخصوصی به فوتبالش ادامه داد.
پیتر چک هم اکنون اگر بهترین دروازبان دنیا نباشد بین 3 دروازبان برتر جهان به حساب می آید و بسیاری از تیم ها آرزوی داشتن چنین دروازبانی را دارند.
افتخارات پیتر چک:
بهترین دروازبان اروپا در رده ی سنی امید همراه با تیم چک در سال 2002
بهترین دروازبان لیگ انگلیس در سال 2005
قهرمانی با تیم چلسی در لیگ برتر انگلیس در فصل های 2004-2005 و 2005-2006
قهرمانی جام اتحادیه انگلیس در سال 2005-2006
قهرمانی جام حذفی انگلیس در فصل 2006-2007
قهرمانی جام اتحادیه در فصل 2006-2007
قهرمانی جام حذفی انگلیس در فصل 2009-2010
بهترین بازیکن سال 2009 جمهوری چک
************************************************** *****
JT Cappitan Leader , Legend
************************************************** ****
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 18:19
دیدیه دروگبا
روز يازدهم مارس 1978 در شهر «ابيجال» در ساحل عاج به دنيا آمد. او دوران كودكي را در زادگاهش ساحل عاج و فرانسه گذراند. دوستان و خانواده، او را «تيتو» صدا ميزدند. تيتو در پنج سالگي كشورش را ترك كرد و به شهر «برست» در بريتاني رفت. دروگبا بيشتر عمر خود را در نقل و انتقال گذرانده است. بيشترين زماني كه يك جا زندگي كرده پنج سال بوده و آن پنج سال ابتداي زندگياش در ساحل عاج ميباشد. از آن زمان تاكنون بيش از چهارده شهر عوض كرده است. او تمام اين چهارده شهر را به ياد دارد ولي هيچ يك از اين نقل و انتقالات براي او به يادماندنيتر از اولين سفرش به فرانسه نيست.
والدين دروگبا به خاطر مشكلات مالي نميتوانستند همراه پسرشان به فرانسه سفر كنند. دروگبا در حالي كه از پنجره به هواي باراني چلسي نگاه ميكند آن روز آفتابي غم گرفته را به خاطر ميآورد و ميگويد: كاملا يادم هست. مجبور بودم تنها سفر كنم. فقط پنج سالم بود يادم ميآيد يك پلاكارد كه اسمم روي آن نوشته شده بود دور گردنم قرار داشت. مهماندار از من مراقبت ميكرد. خيليخيلي سخت بود. وقتي به فرانسه رسيدم هر روز گريه ميكردم. نه به خاطر اينكه در فرانسه بودم بلكه به اين خاطر كه آن همه از پدر و مادرم فاصله داشتم. دلم برايشان خيلي تنگ شده بود.
ديديه سه فصل به همراه عمويش از باشگاهي به باشگاه ديگر ميرفت و در كنار فوتبال به درس ومدرسهاش هم ميرسيد. او پس از سه سال دوري از كشور در هشت سالگي به آغوش خانوادهاش برگشت. ديديه سه سال متمادي پدر و مادرش را نديده بود پس از بازگشت به شهرش، دوستانقديمياش را دوباره ديد. او و دوستانش با هم مسابقه فوتبال ترتيب ميدادند و در يك محوطهپاركينگ در نزديكي خانهشان بازي ميكردند. سه سال ديگر هم گذشت و در سال 1989 كشور گرفتار بحران اقتصادي شديدي شد. پدر و مادر ديديه قربانيان اين بحران شدند و كار خود را از دست دادند. آنها تصميم گرفتند به خاطر آينده پسرشان دوباره او را به فرانسه بفرستند تا زيرنظر عمو ميچل اميچل گوبا كه يك فوتباليست حرفهاي بود به تمرينات فوتبال بپردازد و ديديه بار ديگر به شمال فرانسه رفت و در همان جا بود كه ديديه به نخستين باشگاه حقيقي خود پيوست. اوايل در دفاع راست بازي ميكرد ولي عمويش از اين موقعيت راضي نبود. ميچل گوبا به ديديه ميگفت:«تو آن عقب چه كار ميتواني بكني؟ مردم فقط به مهاجمها نگاه ميكنند.» ديديه جوان به توصيه عمو گوش كرد و از آن پس مهاجم وسط تيم شد.
او اول در ابويل و بعد در توركوئين بازي ميكرد و هر جا عمويش ميرفت او هم به اجبار با او ميرفت. در سال 1991 در حالي كه تيتو ديديه سيزده سال داشت به بريتاني برگشت. در همان سال بود كه پدر و مادر ديديه هم تصميم گرفتند به فرانسه نقل مكان كنند. ديديه كه در آن زمان به سن نوجواني رسيده بود بدون اينكه بداند، نظم زندگياش را فراموش كرد و ناگهان دريافت او كه زماني شاگرد اول كلاس بود حالا يك سال رفوزه هم شده است. پدر و مادرش بلافاصله عكسالعمل نشان دادند و يك سال او را از بازي فوتبال محروم كردند. در سال 1993 به شهري در نزديكي پاريس رفتند و او به همراه شش خواهر و برادرش در يك خانه سكني گزيدند. ديديه در آن زمان 15 سال داشت. در همان سال بود كه با باشگاه siolaveL پيوست و پس از امضاي قرارداد با اين باشگاه در حومه پاريس بود كه كمكم ديديه دروگباي جوان توانست نام خود را به گوش دنياي فوتبال برساند.
آغاز بازي حرفه اي:
ديديه در siolaveL خيلي زود تحت نظر و تعليم «سربنكو رپسيس» مربي سابق اهل يوگسلاوي كه مربي فني باشگاه بود قرار گرفت و از همان ابتدا خيلي خوب ظاهر شد. رپسيس درباره او ميگويد: «او مثل همتيميهاي ديگرش شبها به كلوپهاي شبانه نميرفت. خيلي عاقل بود. با استعداد هم بود.» مرد جوان ساحل عاجي خيلي زود توجه پاريس را به خود جلب كرد. او ستاره تيم فوتبال زير هفده سال با مربيگري كريستين پورنين شد. اين مهاجم سياهپوست در دو فصل متوالي سي گل به ثمر رساند و آنقدر خوب كار كرد و حس اعتماد مربيان را برانگيخت كه سال بعد او را عضو تيم اول باشگاه كردند.
مهاجم خوش تكنيك:
ديديه همچنان شاگردي ميكرد و به ويژه ميآموخت كه صبور و پرحوصله باشد و به تصميمات مربي احترام بگذارد. با اينكه از نظر «رپسيس» بهترين بازيكن تيم بود ولي مربي جديدش به او اعتماد كافي نداشت و بيشتر اوقات بايد روي نيمكت ذخيرهها مينشست. او در يك بازي فقط ده دقيقه وارد زمين شد ولي در همان مدت كوتاه يك گل روانه دروازه كرد. با اينكه زمان كمي را در زمين ميگذراند و كمتر فرصت داشت هنرهاي خود را به نمايش بگذارد ولي باز هم علاقه و توجه باشگاههايي مثل «گوينگام»، «لمنس»، «لنس» و «پاري سن ژرمن» را جلب كرد. در همان زمان براي نخستين بار به طور جدي مصدوم شد. در يكي از بازيها پاي ديديه شكست و در گچ رفت اما اين شكستگي پا باشگاه لمنس را از خريد او منصرف نكرد و آنها با وجود مصدوميت، خواهان اين مهاجم بودند. بدين ترتيب بود كه ديديه چمدانهايش را بست و به منطقه «سارت» فرانسه رفت و در نوزده سالگي يك فوتباليست حرفهاي شد.
دروگبا در تيمهاي «لمنس»، «گوينگام» و «المپيك مارسي» بازي حرفهاي كرد و سرانجام در سال 2004 به تيم مطرح چلسي راه يافت. او در اواخر فصل بازيهاي آن سال با قيمت 24 ميليون پوند كه در زمان خود بيشترين قيمت محسوب ميشد به چلسي پيوست و پس از آن بود كه شوچنكو با سي ميليون پوند به اين باشگاه رفت و ركورد دروگبا را شكست. دروگبا هنوز هم در مارسي طرفداران بسياري دارد. تماشاچيان فوتبالدوست آن باشگاه هنوز هم نام او را فرياد ميزنند و پيراهنش در سالن باشگاه مارسي بر ديوار است.
يك فوتباليست محبوب:
مردم ساحل عاج عاشق دروگبا هستند هر بار كه به وطنش باز ميگردد، خبرنگاران و مردم او را محاصره ميكنند و خبر رسيدن او اولين اخبار راديو و تلويزيون ميشود. «دروگبا سايت» كه به معناي «دروگبا شدن» است يك پديده فرهنگي است كه به خاطر او ساخته شده است. او ميگويد: «دروگبا سايت! آن موسيقي درباره من است. درباره موفقيتهاي من در چهار سال گذشته يعني از زمان اولين حضورم در تيم ملي. ارتباط خاصي بين موسيقي و فوتبال وجود دارد. موسيقي دروگبا سايت هنوز هم محبوب است. من هم آن را خيلي دوست دارم و به آن احتياج دارم. به خصوص قبل از مسابقات مهم حتما به آن گوش ميدهم. در چلسي هميشه قبل از شروع بازي در اتاق رختكن به آن گوش ميدهم.» ديديه دروگبا يكي از خريداران عمده پيراهن چلسي است. او ميگويد: «از فروشگاههاي چلسي بپرسيد آنها به شما ميگويند كه من همه پيراهنهايشان را ميخرم! هر وقت به ساحل عاج برميگردم هميشه بايد يك عالمه پيراهن با خودم ببرم چون تمام دوستان و اقوامم از من پيراهن چلسي را ميخواهند.»
زندگي خصوصي:
سال 1999 سال بزرگي براي دروگبا بود. در آن سال او و همسرش «الا» زني اهل «مالي» كه دروگبا اولين بار او را در پاريس ديد با يكديگر ازدواج كردند. او ميگويد: تولد پسرم «ايزاك» نقطه عطفي در زندگي من بود كه به من قدرت داد. دروگبا اكنون سه فرزند دارد و مايل نيست كه آنها هم مثل او هميشه در حال تغيير مكان از شهري به شهر ديگر باشند. انگليس كشور محبوب دروگباست. او تمايل دارد پس از پايان فوتبال حرفهاي در انگليس بماند. به نظر او هيچ جايي بهتر از انگليس نيست و در اين رابطه ميگويد: «وقتي از شهري خوشم بيايد ديگر دوست ندارم از آن جا بروم. بچههايم هم انگليس را دوست دارند.»
پسرش ايزاك طرفدار تيم آرسنال است چون تيهري آنري بازيكن محبوب او در آن بازي ميكرد. دروگبا به فرزندانش علاقه زيادي دارد و ميگويد: وقتي هر روز صبح بيدار ميشوم و صداي بچههايم را ميشنوم كه دور و برم به زبان انگليسي حرف ميزنند لذت ميبرم. بايد اعتراف كنم انگليسي حرف زدن آنها از من خيلي بهتر است. امروزه چندين فوتباليست معروف، كتاب زندگي خود را منتشر كردهاند ولي آيا زندگينامه دروگبا هم چاپ ميشود؟ دروگبا پاسخ ميدهد: «بله، من به اين كتاب فكر ميكنم. خيلي چيزها دارم كه در آن بنويسم. از ساحل عاج تا انگليس خيلي اتفاقات براي من افتاده است ولي مطمئن نيستم چه وقت اين كار را ميكنم. شايد اين كتاب را بعدها يعني وقتي فوتبال را كنار گذاشتم بنويسم.»
دروگبا پس از خداحافظي از فوتبال چه خواهد كرد؟ پاسخ دروگبا به اين سوال هم، چنين است: «در اين مورد هم خيلي فكر كردهام. نميخواهم تا سي و چهار سالگي صبر كنم و بعد تازه به فكر آينده خود و خانوادهام بيفتم. اگر بشود ميخواهم مربي شوم ولي ميدانم كه همسرم زياد با اين تصميم من موافق نيست اما خودم دوست دارم.»
دروگبا محبوبيت زيادي دارد. او سفير افتخاري سازمان ملل هم هست و مشكلات و وضعيت زندگي مردم كشورش را به گوش مسئولان ميرساند. ديديه دروگبا دوستان قديمي خودش را هنوز فراموش نكرده و هر وقت فرصتي پيدا كند و به ساحل عاج برود سري هم به آنها ميزند و دلشان را شاد ميكند. او مسيري سخت و طولاني را سپري كرده است. مسيري از ساحل عاج، اين كشور فقير آفريقايي كه پدر و مادرش در آن كارمند ساده بانك بودند تا انگليس كه خود هم اكنون در آن يك سوپراستار ميدان فوتبال است. او به خودش قول داده است كه نه تنها در عالم فوتبال بلكه در دنياي كوچك خانواده خودش هم سوپراستار باشد و آنها را تنها نگذارد.
************************************************** *****
JT Cappitan Leader , Legend
************************************************** ****
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 18:33
فرانک لمپارد
فرانک جمیمز لمپارد جونیور متولد 25 ژوئن 1978 در رامفورد انگلستان . او فرزند فرانک لمپارد سینیور مدافع سابق انگلیس و بازیکن پیشین تیم وستهام یونایتد . مادر او نیز از یک خانواده معروف فوتبالی است .
لمپارد در سال 1994 به عنوان کار آموز به باشگاه وستهام یونایتد پیوست . همان باشگاهی که پدرش دستیار سرپرست آن بود و در سال 1995 به طور رسمی با این باشگاه قرار داد بست . در اکتبر سال 1995 به تیم سی سیتی قرض داده شد و در همان باشگاه در نخستین بازی لیگ خود شرکت کرد و یک گل به ثمر رساند و در ژانویه سال 1996 دوباره به وستهام بازگشت . لمپارد بازیکن ثابت تیم جوانان وستهام بود و در کاپ قهرمانی جوانان 1996 کاپیتان تیم شد .
در سال 1998 لمپارد به تیم بزرگسالان وستهام پیوست و در کنار بزرگانی چون ( جوکول ) ، ( مایکل کاریک ) و ( ریوفردیناند ) به یکی از مهرهای با ارزش این تیم بدل گشت .
لمپارد در 15 می 2001 با یازده میلیون پوند به باشگاه ثروتمند چلسی نقل مکان کرد . او در فصل نخست حضور خود بازیکن فیکس تیم بود اما در فصل دوم حضورش تحت شعاع بازی خوب ( جیانفرانکوزولا ) قرار گرفت و افت کرد اما با آمدن آبراموویچ ملیاردر معروف روسی به باشگاه ، لمپارد دوباره شکوفا شد و خود را به عنوان بهترین هافبک تیم شناساند .
در سال 2004 ، 2005 لمپارد توانست در همه 38 بازی لیک بازی کند و 13 گل به ثمر برساند و با تیم چلسی قهرمان لیگ برتر شود . بازی او آنقدر زیبا بود که ( کارلوس البرتو ) و ( یوهان کرایف ) بازکنان مطرح جهان هر دو او را ستودند و لمپارد را بازیکن برتر جهان خواندند لمپارد موفق شد در آن فصل جایزه فوتبالیست سال FWA را از آن خود کند . او در سال بعد بهتر ظاهر شد به طوری که خوزه مورینیو ( مربی آن دوران چلسی ) او را بهترین بازیکن دنیا لقب داد .
لمپارد در سال 2003 با ( النارایوز ) ازدواج کرد و ثمره این ازدواج یک دختر به نام ( لوناکوکو پاتریشیا لمپارد ) است ، لونا 22 آگوست سال 2005 به دنیا آمد . چندی پیش فرانک اظهار داشت که او و والنا در انتظار دومین فرزند خود به سر می برند . فرانک لمپارد در حال فراگیری زبان اسپانیایی است که به گفته برخی به خاطر احتمال پیوستن او به لالیگا اسپانیاست . ولی لمپارد اظهار کرد که آموزش زبان اسپانیایی او صرفا دلایل خانوادگی دارد ، زیرا انارایوز اسپانیایی است و او دوست دارد دخترشان و البته کودک آینده آنها دو زبانه بزرگ شود .
لمپارد در ماه های سپتامبر و اکتبر سال 2005 در مسابقه گل برتر روزنامه THE SUN حضور داشت . در جولای سال 2006 THE SUN کتاب زندگینامه لمپارد با نام ( همه چیز از فرانک ) را به صورت دنباله دار به چاپ رساند . این کتاب اسرار زندگی خانوادگی و خصوصی فرانک لمپارد و عکس العمل هایش را نسبت به نا امیدی های جام جهانی افشا کرده است .
لمپارد تا کنون توانسته است با چلسی 2 بار قهرمان لیگ برتر شود ، در نوامبر سال 2005 به عنوان دومین فوتبالیست برتر اروپا شناخته شد و جایزه فوتبالیست سال قاره خود را به هافبک برزیلی ( رونالدینیو ) سپرد . یک ماه بعد رنالدینیو عنوان بازیکن سال دنیا را از آن خود کرد و بار دیگر فرانک لمپارد به مقام دوم بسنده کرد .
. درباره فرانك لمپارد هافبك برجسته چلسی :
اگر رونالدینیو مثل كودكی می ماند كه بر اثر دیدن توپ فوتبال ذوق زده شده باشد، فرانك لمپارد نیز حالت یك قهرمان داستان ها و كتاب های كمیك كودكان را دارد و مثل آنها تلاشگر، متمركز بر كار، سرسخت، نیك كردار و اهل كمك به نیازمندان نشان می دهد.كارهای بزرگ او برای چلسی و در درجاتی پایین تر تیم ملی انگلیس باعث شده است كه او عنوان مرد دوم سال فوتبال اروپا را تصاحب كند و یكی از سه كاندیدای مرد سال فوتبال دنیا هم باشد. به واقع لمپارد در یك سال اخیر جوایز متعدد دیگری را هم برده و به عنوان مثال از دیدگاه روزنامه نگاران به عنوان مرد برتر فصل گذشته لیگ انگلیس نیز انتخاب شده است.و بالاترین تعریف و تمجید از وی از جانب خوزه مورینیو مربی چلسی صورت گرفته كه او را كامل ترین بازیكن كنونی جهان فوتبال خوانده است و این اعتقادی است كه چند چهره سرشناس دیگر فوتبال جهان مثل ماتیاس سامر مربی سابق دورتموند و اشتوتگارت هم دارند.با این حال لمپارد از زمان انتقال ۱۱میلیون پوندی اش از وستهام به چلسی در سال ۲۰۰۱ روزهای سخت نیز كم به خود ندیده است. به عنوان مثال در فصل اول بازی در استنفوردبریج، لمپارد بسیار سنگین و كند و كم تحرك توصیف شد و خیلی ها گفتند پول پرداختی برای او بیش از اندازه بوده و وی ارزش اش را نداشته است.در عین حال حتی در آن زمان نیز لمپارد با سختكوشی و فداكاری اش مربیان خود را راضی و متقاعد ساخت و مشخص بود كه سال ها كار زیر نظر پدرش كه راهنمای او و خود یك فوتبالیست مطرح و از «خوب»های زمان خود (و نامش مثل پسرش فرانك) بود، ثمر داده است.
• از پارك ها تا ...
هافبك برجسته كنونی چلسی می گوید: «در آن سال ها پدرم مرا به پارك و زمین های تمرینی اطراف خانه مان می برد تا در كنار هم سن و سال های خود بازی كنم و تمرینات آمادگی جسمانی انجام بدهم.»حتی امروز و در اوج شهرت هم لمپارد مثل بكام اضافه بر تمرینات باشگاهی و گروهی تمرین های اختصاصی و اضافی نیز انجام می دهد و ضربات آزاد متعددی را نیز می زند تا در این زمینه هم پخته شود. اگر جز این بود و این استمرارها در كار نبود، امكان نداشت لمپارد بتواند ماه پیش ركورد حضورهای متوالی را در لیگ برتر انگلیس بشكند و حتی از مرز ۱۶۲ بازی پیاپی نیز عبور كند. كار او بیشتر از آن رو باورنكردنی و عظیم می نماید كه او یك هافبك و مرد وسط میدان است، حال آن دیوید جیمز ركورددار سابق دروازه بان منچسترسیتی است و طبعاً یك سنگربان بسیار كمتر از لمپارد در خطر محرومیت ها و مصدومیت ها و برخوردهای سنگین قرار دارد.لمپارد ظاهراً فقط یك هافبك است، اما او امسال بهترین گلزن تیمش نیز بوده است و هرگاه جلو می رود، با یك شوت و یا یك «پاس گل» برای تیمش فرصت سازی می كند. مهارت و خونسردی او به حدی است كه حتی وظیفه و عنوان پنالتی زن اول تیم ملی انگلیس نیز فراتر از دیوید بكام به وی واگذار شده است. كسی این را هم فراموش نكرده است كه لمپارد در راه صعود مستقیم انگلیس به مرحله نهایی جام جهانی ۲۰۰۶ زننده ۵ گل برای این كشور بود. اگر از پدر او و تاثیرگذاری عمیق او بر كار فرانك گفتیم، باید از نقش هری ردنپ نیز یاد كنیم كه عموی فرانك است و اصول اولیه فوتبال را به او در وستهام آموخت و پایه های استعداد وی را گذاشت.
• بالاتر از همتاهایش
لمپارد برخلاف بسیاری از فوتبالیست های انگلیس از یك طبقه متوسط و فقیر نیامده و برعكس در یك مدرسه خصوصی درس خوانده و نمرات تحصیلی اش هم در سطحی بالا بود و اگر فوتبالیست نمی شد قطعاً در یك دنیای شغلی و تحصیلی و آكادمیك نیز به حد و حدودی قابل توجه می رسید. به همین خاطر بود كه وقتی سال پیش جایزه بازیكن سال لیگ برتر انگلیس را دریافت می داشت، نطقی را ایراد كرد كه از سطح متعارف دانش بسیاری از همتاها و «هم حرفه ای ها»ی او فراتر می رفت. او طی این نطق نه تنها از همبازیانش بلكه تمام اعضای خانواده خود و به خصوص مادرش تشكر كرد، سپس در یك اقدام دیگر طی یك مهمانی كه خودش ترتیب داده بود، ۵۰۰ هزار پوند به عنوان اعانه و كمك نقدی برای كودكان و نوجوانان مبتلا به سرطان جمع آوری كرد.او شاید فقط یك ایراد داشته باشد و آن نداشتن جلال و شكوه فردی رونالدینیو و نبوغ شگفت انگیز وی در كارهای فنی باشد كه همین مسئله سبب می شود به لحاظ تبلیغاتی هم پشت سر وی قرار گیرد.
• فرانك لمپارد در یك نگاه
۱۹۷۸: در ۲۰ ژوئن این سال در رامفورد اسكس انگلیس به دنیا می آید. پدرش فوتبالیست حرفه ای و عضو وستهام است.
۱۹۹۲: خودش نیز در ماه آگوست این سال در ۱۴ سالگی عضو وستهام می شود و ۱۸۷ بازی برای این تیم انجام می دهد.
۱۹۹۵: در ماه اكتبر به طور قرضی به سوانسی می رود.
۱۹۹۹: در ماه اكتبر این سال اولین بازی ملی اش را برای انگلیس در برابر بلژیك انجام می دهد.
۲۰۰۱: در ماه ژوئن در ازای ۱۱میلیون پوند به چلسی منتقل می شود.
۲۰۰۳: تقریباً بازیكن فیكس تیم ملی انگلیس می شود.
۲۰۰۴: در یورو ۲۰۰۴ در سه نوبت برای تیم ملی انگلیس گل می زند.
۲۰۰۵: با چلسی ابتدا در ماه مارس فاتح جام اتحادیه انگلیس می شود و سپس در ماه مه در اولین قهرمانی چلسی در لیگ انگلیس طی ۵۰سال گذشته شریك می شود.
۲۰۰۵: در ماه نوامبر عنوان دومین مرد برتر سال فوتبال اروپا را به دست می آورد.
************************************************** *****
JT Cappitan Leader , Legend
************************************************** ****
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 17:03
Daniel Sturridge
خوب من می خوام یه مقداری توضیح راجع به دنیل استوریچ بدم ! مهاجم انگلیسی چلسی که الان از نظر آمار گلزنی بهترین مهاجم چلسی توی این فصل بوده !
بازیکنی که به عقیده خیلی ها در آینده بهترین مهاجم تیم ملی انگلیس خواهد بود !
اون که محصول آکادمی باشگاه منچستر سیتی هست در فصل 2009/2010 با ورود مربی ایتالیایی به چلسی به لندن اومد !
فصل اول بهش چندان بازی نرسید و بیشتر برای تیم ذخیره های چلسی بازی می کرد
فصل دوم قرار بود جزوی از مهره های اصلی چلسی در خط حمله باشه ولی بهش اونقدر بازی نمی رسید.
توی ژانویه با خرید فرناندو تورس اون رو به بولتون قرض دادن و اون تونست زیر نظر اوون کویل به یک بازیکن کاملا حرفه ای تبدیل شد و توی 12 بازی تونست 8 تا گل برای تیمش به ثمر برسونه در حالی که در اون طرف فرناندو تورس توی 14 بازی فقط 1 گل برای جلسی زد !
همین باعث شد که توجه های زیادی به استوریچ جوان جلب بشه و اون توی کانون توجه قرار بگیره.
در فصل 2011/2012 با اومدن AVB به چلسی و اندیشه های جوون گراییش دنیل استوریچ از همون ابتدا به یکی از مهره های اصلی و مهم چلسی تبدیل شد ! او به کلی کالو را نیمکت نشین کرد و به همراه ماتا معمولا دو وینگر چلسی هستند !
او روز گذشته مقابل ولور هامتون گل دوم چلسی را روی یک جاگیری بسیار مناسب به ثمر رساند تا به آمار 17 گل در 29 بازی در لیگ برتر برسد که برای یک مهاجم با سن 22 واقعا آمار خوبی است !
او همین طور برای بازی مقابل اسپانیا و سوئد هم برای اولین بار به تیم ملی بزرگسالان انگلیس دعوت شد و اولین بازی ملیش را انجام داد ! او همچنین پیش از این در تمامی رده های تیم ملی انگلیس به میدان رفته بود !
او همچنین بازیکنی با اخلاق است و تا کنون هیچ مشکل اخلاقی هم نداشته و در کل طول دوران ورزیش اش تنها 1 کارت قرمز گرفته که مربوط به آخرین بازی فصل گذشته مقابل تیم سابقش یعنی منچستر سیتی است که به همراه بولتون در آن بازی حضور داشت و با آن کارت قرمز مستقیم 3 بازی ابتدایی این فصل چلسی را هم به علت محرومیت از دست داد
از قابلیت های او می توان قدرت دریبل زنی و حرکت با توپ بالا و شوت های قدرتمند از راه دور نام برد و او همچنین سرعت بالایی هم در حرکت با توپ دارد.
او می تواند در پست های وینگر و مهاجم سایه و مهاجم نوک بازی کند که در حال حاضر یک وینگر تهاجمی برای چلسی محسوب می شود که در ترکیب اصلی این تیم جای خود را کاملا پیدا کرده است .
************************************************** *****
JT Cappitan Leader , Legend
************************************************** ****
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ویرایش توسط DanielBahrami : 07-04-2012 در ساعت 17:02
بیوگرافی چک
پیتر چک(زاده ۱۹۸۲) دروازهبان اهل جمهوری [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]، که در باشگاه [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] بازی میکند. پیتر چک، سابقهٔ بازی در تیم ملی جمهوری چک را داراست و به همراه این تیم در مسابقات [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] شرکت داشتهاست.
همچنین چک از طرف فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال بهترین دروازهبان در سال ۲۰۰۵ انتخاب شدهاست.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)