شما ضاهرا سربازی رو با اردو اشتباهی گیرفتید.دایی من رفته بود میگفت یک بابایی حاظر نشد غذا رو بخوره میگه بستنش دو نفر پاهاشو گرفتن بعد زمین رو باهاش تی زدن.یعنی واقعا زمین رو باهاش تمیز کردن.میگه یکی دیگه هم درست دستورها رو انجام نمیداد یک روز کامل دستش رو به سمت بالا بستن اخر شب اینقدر رگاش خشک شده بودن که وقتی دستش رو باز کردن دست اومد پایین از جیغ همه پادگان رو بیدار کرد.تازه این مال الانه.زمان شاه بابام میگه هر روز صبح با سمباده میکشیدن رو صورت بچه ها که کسی ته ریش نداشته باشه.یعنی واقعا رفتن سربازی یعنی بدبخت کردن خودت 2 سال میری بدبختی میکشی مثل سگ برمیگردی خونتون و تازه الافی شروع میشه