به نام خدا
بحث و تبادل نظر قرمزهای آنفیلد فصل 2011/12
بحث و تبادل نظر هواداران لیورپول در این تاپیک انجام می شود.
به نام خدا
بحث و تبادل نظر قرمزهای آنفیلد فصل 2011/12
بحث و تبادل نظر هواداران لیورپول در این تاپیک انجام می شود.
ویرایش توسط feri71 : 05-11-2012 در ساعت 19:22
لیورپول اگه ستاره هاشو حفظ کنه میتونه دوباره قهرمان بشه و به سصح اول جهان برگرده
مالک های باشگاه واسه فصل بعد باید خرج کنند
Distruggi i nemici Golden Bo
rossoneri
اگه فینال هفته ی قبلو میبردیم خیلی شبیه به فصل 2000/01 میشد!
اون سال لیورپول هرچی جام بود گرفت به جز پریمر لیگ. امسالم اگه قهرمان FA Cup میشدیم ، به جز لیگ برتر هرچی جام بود فتح کرده بودیم!
مشکل لیورپول اینه که هنوز هدفی برای فصول آینده وجود نداره دقیقا رم هم همینطوریه. هدف سهمیه ی چمپیونزلیگه یا رسیدن به عنوان قهرمانی؟
داگليش رفت؛
يه مربي خوب بيارن يكم شاد بشيم؛
محسن جون من که برعکس شما خیلی ناراحت شدم
دالگلیش حتی اگه تیمو ببره دسته یک هم باز همون اسطوره ی دوست داشتنی ما هست
اصلا همون وجودش یه روحیه بود. خدا کنه حداقل یه مربی کار درست بیارن که بیشتر از این دلمون نسوزه!
امیدوارم یه روز برگرده. یه روزی که یه ترکیب کامل و پر مهره داشته باشیم.
من كه فقط وقتي پيارسال سرمربي ليورپول شد براي اولين بار اسمش رو شنيدم و احساس خاصي بهش نداشتم!
به هر حال به خاطر زحماتي كه كشيد دستش درد نكنه ولي ليورپول به تغيير مربي نياز داشت؛
من از رفتن دالگلیش یکم ناراحت شدم ولی بهتره که یه مربی جون تر بیاد تا تفکرات نو داشته باشه .
دالگلیش واسه لیورپول مثل یه سوپرمن میمونه که وقتی تیم وضع بدی پیدا میکنه پیداش میشه و تیم رو سر و سامون میده .
× در ضمن آقا محسن دالگلیش جز اسطوره های افسانه ای لیورپوله , میشه گفت خطرناک ترین محاجم توی تاریخ خودش بوده .
خداحافظ پادشاه...
وقتی که برگشت،
بنرها رو که می دیدیم، صدای هوادارن رو در اقساط و نقاط دنیا می شنیدیم,
همه و همه این گواهی که رو می دادند که :
Return of the king
(این جمله منو یاد محبوب ترین فیلمم می اندازه، ارباب حلقه ها _ بازگشت پادشاه)
بله، پادشاه برگشته(و چه بازگشت باشکوهی)...
برگشته، تا دوباره تاریخ ساز بشه .
.
.
.
اما حالا وقت خداحافظی رسیده !
و ای کاش، اینطور نمی شد... .
کلا شخصیت کینگ کنی رو دوست داشتم و دارم .
تقابل اشک ها و لبخندهاش...
شادی هاش پس از هر گلی که زده میشد
و غمی که صورتش رو فرا می گرفت پس از هر گلی که خورده می شد .
چیزی که کاملا برای من واضح بود، این بود که :
کینگ کنی لیورپول رو با تمام وجودش دوست داشت؛ علاقه ای عمیق...
اینو از چشمهاش میشه فهمید...
از اشک هایی که پس از قهرمانی در کارلینگ کاپ سرازیر شد .
از نگاه دوست داشتنی اش...
و
و
و
راستش رو بگم :
دلم برات تنگ میشه کینگ کنی .
یادش بخیر...
من خودم در مورد مسائل فنی کنی و تیمش از منتقدهاش بودم
(البته قطعا نکات مثبتی هم داشت و هرگز یادم نمیره که او لیورپول رو به دو فینال رسوند
و بعد از 6 سال تونست یک جام دیگر به ویترین افتخارات تیم اضافه کنه،
اما (با تمام بدشانسی ها و نا داوری های این فصل) وقتی یک نگاه به جدول لیگ می اندازم.............)،
انتقاداتمم فقط در چارچوب مستطیل سبز بود و همین و بس.
اما این اشکالات به هیچ وجه نمی تونست رو من اثر بذاره که شخصیتش رو دوست نداشته باشم یا برام لکه دار بشه .
نه، هرگز...
کینگ کنی، همیشه تو قلب من جای داری و بدونه نه تنها من، بلکه تمام لیورپولی های دنیا، هیچ وقت فراموشش نخواهیم کرد...
اصلا مگه میشه یک هوادار اسطوره ی تیمش رو فراموش کنه ؟!
کینگ کنی، بدون که :
هرگز تنها قدم نخواهی زد .
ویرایش توسط * رامتین * : 05-17-2012 در ساعت 17:53
از همون روز فینال FA Cup و اون قضیه دست ندادن هنری بیشعور معلوم بود که کینگ رفتنیه !
آخ که چه روزای بدی ... اون از یووه که داره در حق اسطوره و نمادش این رفتارو می کنه و این هم از لیورپول !
الان هر چی فک می کنم نمیتونم تو این مقطع کسی رو جانشین کینگ برای فصل بعد فرض کنم ! یه دوستی می گفت یه نکته مثبت پشت این قضیه هست ! که امیدوارم حق با اون رفیقمون باشه و اون هم اینه که این یانکی ها قصد دارند کینگ رو یه مقام مدیریتی و نظرتی تو باشگاه بهش بدن تا هنوز هم در کنار تیم باشه و الا در غیر این صورت کارشون هیچ قابل بخشش نیست ! به بخش فنی کینگ انتقاد زیاد بود ولی هیچوقت کس دیگه ای نمیتونه اون حسی که کینگ به تیم داشت رو داشته باشه ! اشک های کینگ بعد از صعود تو کارلینگ کاپ رو با هیچ قهرمانی لیورپول عوض نمی کنیم !
کینگ رفت که رفت به درک اصلا من ناراحت نشدم
خیلی سخته عشقت یه دفعه ای بپره.کینگ مرد بازیهای بزرگ بود.ولی تو بازیهای کوچیک بد نتیجه میگرفت.
این آخریا هم که قربونش برم کارولو چسبوند به نیمکت و کویت رو هم انداخت بقلش
نمیدونم چرا همچین میکرد.کریک بلامی هم بعد از اون درخشش اول فصلش شد سوهان روح.فقط سوآرز اون جلو خوب بود که اونم نمیدونم چرا رفت تو حاشیه.تموم مسئولیتها هم افتاد رو دوش کاپیتانهای تیم یعنی جرارد و کاراگر.
خداییش فقر مهاجم گلزن نداشت لیورپول تو کمربند میانی مشکل داشت.البته دفاع چپشم مثل منگلا عمل میکرد.انریکه مثل اون انریکه رم احمق به تمام معنا بود.
اما کمربند میانی به نظر من به جز جرارد محبوب قلبها و مکسی دیگه خلاقیت رخت از خط میونی بربست.جوکول هم که من کلا نفهمیدم کی بود و چی شد.فقط بلدم تیم یه دفاع چپ میخواد با دو سه تا هافبک توپ و بس.
همانند پدری در قلب هواداران لیورپول.
درست صحبت كن!از همون روز فینال FA Cup و اون قضیه دست ندادن هنری بیشعور معلوم بود که کینگ رفتنیه !
همين بيشعور يه عالمه بدهياي ليورپولو داد و 100 و اندي ميليون بودجه به داگليش اختصاص داد!
ولي داگليش پولا رو ريخت دور!
تازه دستش درد نكنه هنري كه داگليش رو انداخت بيرون!
اصلا خوب كاري كرد!
يه مربيه درست و حسابي بياره محظوظ بشيم!
كي بود اين داگليش بابا؟!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)