در توصیف آلکس فرگوسن:پیرمرد و دریا
باخت منچستر مقابل همشهری و رقیب همیشگی اش باختی تمام عیار بود.خوردن 6گل ان هم در زمین خودت و درست وقتی که بعد از سالها رقابت بالاتر از حیثیت و رسیدن به صدر جدول است بدون شک سنگینی این شکست را برای طرفداران یونایتد سنگین تر میکند.انقدر سنگین که کسی باور نمیکند تیم سر الکس است که اینگونه باخته و اینگونه تحقیر شده.هرچقدر هم که مانچینی بگوید هنوز یونایتد شانس اول قهرمانی است و تری ونبلز احمق ها را تنها افرادی بداند که شانس قهرمانی شان را از دست رفته میبینند اما پلاکارد های عدد 6 در اولین بازی بعد از دربی نشان میدهد این تاریخ ثبت شده است.
داستان سر الکس فرگوسن فراتر از این تاریخ ها و پلاکارد هاست.داستان تاریخ فوتبال است که نمیخواهیم باور کنیم تمام شده است.
درست از همان روز هایی که ابراموویچ به چلسی امد و پول را با پدیده ای به نام مورینیو تلفیق کرد نجوای اینکه پیرمرد رفتنی است به گوش رسید.نسل تمام شده روی کین ها و فروختن نیستلروی ها همه را مجاب کرده بود که منچستر که نامش با فرگوسن عجین شده بود جایش را به چلسی و مورینیو داده است.نه جامی و نه پدیده ای.دوسال کامل کسی که فرگوسن ادعای پدیده بودنش را میکرد و شماره بکهام را داده بودش زیر سایه ارین روبن و دیمین داف مورینیو بود.ضعیف و پر منتقد انقدر که باور خوب بودنش هم سخت بود چه رسد به ستاره بودنش.فرگوسن اما نشان داده که کارش را خوب بلد است.بعد از همان دو سال مورینیو بود که رفت و نشان داد هیچکس فرگوسن نیست.در افول کامل از چلسی رفت و طعنه وار گرانت همان چلسی را به فینال رساند.اما باز هم فرگوسن و ساخته هایش بودند که وزنشان از پول های ابراموویچ بالاتر بود.تمام جام ها را درو کرد و باز شد سمبل مریگری فوتبال باشگاهی جهان.پدیده اش هم همان سال بهترین بازیکن دنیا شد.
فصل بعد با همان رونالدو و رونی قهرمان شد و به فینال اروپا رفت در حالی که خرید میلیونی و عجیبی هم نداشت.
ابراموویچ اما اس دیگری رو کرد انچلوتی در فصلی که فرگوسن باز فوق ستاره اش را حراج کرده بود قهرمان شد و باز سخن از تمام شدن فرگوسن به میان امد.حتی شروع فصل بعد هم کمکی به منچستر نکرد.خرید های عجیب مثل چیچاریتو و اسمالینگ والنسیا و بازی دادن امثال رافائل در مقابل برد های وحشتناک چلسی و اختلاف امتیاز زیاد همه و همه خبر از فصل افول تازه میداد.اما باز هم فرگوسن قهرمان شد و به فینال اروپا رسید و انچلوتی بود که رفت.
در همین چند سال که با روی کار امدن پول و ظهور میلیاردها در جزیره مربیانی مثل ونگر که هنرشان سازندگی بود رو به نابودی رفته اند بیشتر از همیشه نیاز به فرگوسن احساس میشود.پیرمردی که دستش شاید بلرزد اما دلش وقت بها دادن به پدیده ها هرگز نلرزیده.پدیده هایی مثل کلورلی جونس اسمالینگ ودنی ولبک اگر فرگوسن نبود و این هجمه بیکران پول ادامه پیدا میکرد هرگز حتی نامشان را هم نمیشنیدیم.فرگوسن با همین جوان ها 8گل به ارسنال زد و البته 6 تا هم از من سیتی خورد.همین من سیتی که امار نشان داده مالکانش ازهم ابراموویچ بیشتر مایه دارند در فینال مغلوب همین پدیده ها شده بود.فوتبال اگر از دریچه این بازی دیده شود من سیتی فوق العاده و بینظیر بود.اما اگر مثل تمام این نقد های امروز نوشته شده بر علیه فرگوسن بخواهیم در تاریخ ثبتش کنیم فرگوسن بی شک تاریخ زنده فوتبال است که با این شکست ها نامش خدشه دار نمیشود...
سن فرگوسن انقدر بالا هست که امروز فردایش کنیم و هر لحظه منتظر رفتنش باشیم و این باخت ها را میخ گور فوتبالیش بدانیم.ولی اگر یک بار و فقط یک بار هم به دور از نگاه تیم هایی که خودمان دوستشان داریم به فرگوسن نگاه کنیم شاید ما هم ارزو کنیم این پیر مرد دوست داشتنی برای اینکه فوتبال زنده بماند نمیرد.با رفتن بکهام کانتونا نیستلروی رونالدو روی کین و تمام ستاره هایی که محصول جرات خودش بودند از پا نیافتاده که اعتبارش بیشتر هم شده است.بخاطر فوتبال هم که شده با این 6 گلوله هم نمیر پیرمرد.
سرالکس عاشقتم...فرگوسن پدرخوانده فوتبال جهانه...بهترین مربی تاریخ...روز مرگ فرگوسن روز مرگ فوتباله