قبل از بازی نگران بودم ، چون عراق تیم بسیار خوبی بود . عجب بردی بود، خستگی همه اردوهای قبلی از تنمان خارج شد .
بی احترامی هواداران عراق
اول بازی که از همه حاضرین خواسته شد به احترام جان باختگان پرواز تهران - ارومیه سکوت کنند ، نصف تماشاگران عراقی حاضر در ورزشگاه، دست به یک کارخیلی کثیف زدند و شروع به مسخره بازی درآوردند و دوباره بچه های ما را جری کردند.
در بازی قبلی هم مقابل عراق که در اردن برگزار شد، هنگام پخش سرود ایران ، تماشاگران عراقی ما را هو کردند و با دستان خود به ما علامت های زشتی می دادند. خوب طبیعی بود بچه ها با حسی خاص بازی را شروع کنند و ما هر 2 بازی را بردیم.
عراقی ها مثل بحرینیها!
بازیکنان عراق هم که فوتبال را کاملا ناجوانمردانه بازی می کنند و شباهت زیادی به تیم بحرین دارند . یک جا موی هادی را کشیدند ، یک جا با دست به صورت خلعتبری زدند، شجاعی را چند بار ناجوانمردانه زدند . به نظر من اگر تیم ما 100 بار دیگر هم با این شرایط با عراق بازی کند بازی را می برد .
سه سرماخورده
2 روز قبل از بازی چند نفر از بچه ها سرماخوردگی شدیدی پیدا کردند. خود من ،جلال حسینی ومسعود شجاعی شب قبل از بازی حال بدی داشتیم به طوری که مجبور به زدن سرم شدیم. بعد از پرویز ، شجاعی را با آمبولانس مستقیما به بیمارستان بردند.
حالا امیدواریم
اوضاع تیم خیلی خوب است.خیلی جو دوستانه و آرامی بر اردوی تیم حاکمه و همه بچه ها تقریبا دنبال این هستند که برخلاف پیش بینی خیلی از کارشناسان بتوانند با تیم ملی به موفقیت بزرگی برسند . بعد از برد عراق، حالا خیلی امیدواریم که هم از گروه صعود کنیم و هم بتوانیم درمراحل بعدی پله به پله بالا بیاییم.
گلی که خوردم
روی گلی که خوردم هنوز دارم فکر میکنم . توپ که سانتر شد من خیلی صدا زدم بچه ها بیان و دیرک سمت چپ رو پوشش بدند . مشت کردم توپ رو بزنم اما عماد رضا خیلی سریعتر به توپ رسید و دیگه کاری از دستم بر نمی آمد. اما خدا را شکر در صحنه های بعدی از خودم رضایت دارم . خوشبختانه مربی ها هم از من خیلی راضی بودند.
دلم برای پسرم تنگ شده
بعد از بازی هم در هتل همه خیلی شاد و خوشحال بودیم . ساعات خالی را در اتاقهایمان مشغول استراحت هستیم و یا بعد از تمرین مشغول مرور بحث های فنی . من هم ساعات خالیم رو سعی می کنم که زبان بخونم تا زبانم بهتر بشه .از روزی هم که اینجا هستم با پسرم صحبت نکردم . علی الان 3 سال و 7 ماهش شده و خیلی با گذشته فرق کرده .وقتی با من صحبت میکنه هوایی میشه و دیگه زبان هم باز کرده . زمانی که قطربودیم گریه می کرد .میگفت بلیط بخر من بیام قطر یا تو بیا تهران .منهم خیلی دلم براش تنگ شده و میترسم باهاش صحبت کنم و باز هوایی بشه وخودم بیشتر اذیت میشم .
باید مراقب کره باشیم
در مورد کره شمالی هم ، تیمش به مراتب بهتر از تیمیه که پارسال تو خرداد ماه باهاشون بازی کردیم . با تجربه تر شده اند .بازیشون رو با امارات دیدم .کره شمالی پیشرفت خوبی داشته و موقعیت های خوبی را در بازی امارات خلق کردند.البته امارات در نیمه دوم بهتر بازی کرد.
در این بازی هم باید خیلی مراقب باشیم و فکر میکنم تیم ما توان گرفتن 3 امتیاز این بازی را هم دارد. الان بچه ها بعد از برد عراق خیلی مصمم هستند که هم کره شمالی و هم امارات را ببرند و با 9 امتیاز از گروهمان صعود کنیم. خب خیلی هم سخته ولی فکر میکنم که به دستش میاریم.