بر طبق آمار OPTA, درصد پاس صحیح او در ناحیه یک سوم آخر زمین ۸۵ درصد می باشد که این آمار به طور قابل ملاحظه ای از آمار رونی که ۷۳ درصد است بیشتر می باشد. به همین ترتیب, رونی در فصل گذشته به طور مستقیم ۵۰ بار به دلیل پاس اشتباه یا سانتر موقعیت از دست داده است و ۳۹۸ بار در ۲۸ بازی که از رقابت های لیگ برتر به میدان رفته بود, موقعیت از دست داده است, در حالی که کاگاوا در مقایسه با این بازیکن ملی پوش انگلیسی تنها ۳۳ بار توپ را بدلیل پاس یا سانتر اشتباه از دست داده است و ۱۷۲ بار در کمتر از ۸ بازی که در رقابت های داخلی به میدان رفته, موقعیت از دست داده است.البته مناطق مختلفی وجود دارد که جای تعجب نیست که رونی بر هم تیمی های خود غلبه می کند (آماری بهتر از دیگر بازیکن های تیم دارد.). این بازیکن ۲۷ ساله تقریبا دو برابر کاگاوا موقعیت خلق کرده است یعنی ۳۳ موقعیت به ۱۶ موقعیت کاگاوا و رکوردی را در لیگ برتر با زدن ۱۳ گل و ۱۳ پاس گل در ۳۳ حضورش در رقابت های داخلی و لیگ قهرمانان به نام خود ثبت کرده است که این آمار به خودی خود گویا است. علاوه بر این, رونی همچنین در مقایسه میزان مشارکت در کارهای دفاعی, بردن موقعیت ها با آمار ۱۱۳ بار در لیگ برتر آماری بهتر از بازیکن تیم ملی ژاپن دارد, که شامل ۴۱ بار از آن خود کردن موقعیت در یک سوم خودی و ۱۶ بار در یک سوم حمله با نسبت تکل موفقیت آمیز ۹۵ درصد, در مقایسه با کاگاوا که در کل تنها ۶۶ با موقعیت ها را از آن خود کرده و نسبت تکل صحیح او ۸۸ درصد بوده است.
اما شما می توانید بیشتر از این مقدار از آمار استنباط کنید و بحثی همیشه در جریان بوده که در واقع ثابت می کند آنالیزهای خوب با چشم غیرمسلح امکان پذیر نیست. اما بدون توجه به این مسئله می توان گفت که در اواخر رقابت های لیگ برتر سال گذشته, علی رغم حساس بودن این برهه از فصل, فرگوسن ترجیح می داد کاگاوا به جای رونی در برخی موارد در ترکیب ثابت تیم قرار بگیرد و این بازیکن ژاپنی در مقایسه با هم تیمی های خود عملکرد درخشان تری داشت به طور قابل توجه مخصوصا در بازی حساس یونایتد برابر وست هام می توان این موضوع را دید,در همین حین حضور کاگاوا در ترکیب ثابت تیم می شود گفت به تنهایی بدون شک به تصمیم نگرفتن رونی درباره آینده خود در منچستریونایتد در این برهه از زمان کمک کرد.این مسئله ممکن است یک فرضیه تعجب آور باشد, اما قبل از این فصل, کاگاوا در ۴۹ حضورش با پیراهن دورتمون در بوندسلیگا ۲۱ گل به ثمر رسانده بود, و کمک شایانی به دورتموند کرده بود تا دو عنوان قهرمانی متوالی کسب کند. به همین منوال, اگرچه میزان بازی هایی که به میدان رفته هنوز به سطح مورد نیاز در لیگ برتر نرسیده است ولی او در طول فصل ارزش های خود را نشان داده است, ما از این بازیکن ۲۴ ساله توانایی گل زدن و ساختن گل, حفظ توپ و موتوری فناناپذیر دیده ایم که اغلب باعث می شود او مناطق بیشتری از زمین را در مقایسه با هم تیمی های خود در هر بازی پوشش دهد.اما آیا او می تواند زمام کارهایی را که قلب تپنده ترکیب یونایتد و بهترین بازیکن یک دهده اخیر تیم ایفا می کند, در دست بگیرد؟ گری نویل معتقد است آینده کاگاوا در بال ها (وینگز) رقم خواهد خورد, با این وجود, من متواضعانه مخالف این نظریه هستم. رونی در طول ده سال گذشته لیگ برتر, بسیار زیاد نماینده کیفیت های این دهه بوده است, در حالی که رقیب ژاپنی او می تواند مهارت هایی بی همتا داشته باشد که در پیشرفت لیگ برتر انگلیس در آینده مورد نیاز است. هافبک ها روز به روز ضعیف تر می شوند, مدرن تر و مبتنی بر تکنیک می شوند, در حالی که ضرورت داشتن قابلیت سرعتی بودن مهمتر از تمام آن ویژگی های دیگر است که بازی به بازی بیشتر مشهود می شود.

.کاگاوا در درون خود هر دو این ویژگی های جدایی ناپذیر را دارد, در حالی که همچنین قادر به ایفا کردن نقشی شبیه به نقش رونی است که به تیم هم در حمله و هافبک خدمت می کند. عملکرد این بازیکن ژاپنی هنوز نقد های متفاوتی دارد, اما ثبات با بازی کردن به طور منظم پدید می آید.طرفداران بی صبرانه منتظر برگشتن کریستیانو رونالدو هستند تا جای خالی رونی را که احتمال دارد جدا شود پر کند, برخی دیگر به دنبال گرت بیل هستند, در حالیکه کارشناسان می گویند, دیوید مویز مجبور است تا حدودی همانند این مثال معروف باید چرخ را دوباره اختراع کند, حداقل از لحاظ ایجاد ترکیب ها (سیستم بازی), و همچنین باید این ملی پوش انگلیسی درباره جدایی در تابستان تصمیم گیری کند.اما راه حل از قبل در باشگاه وجود دارد, شینجی کاگاوا. سپردن سرنوشت خود به طور تمام و کمال به یک بازیکنی که هنوز به طور کامل برتری خود در انگلستان را نشان نداده است, بدون شک ریسک کردن درباره آینده این مربی اسکاتلندی است, که در خلال رقابت هایی قرار دارد که تفاوت مابین موفقیت و شکست باریک تر از همیشه خواهد بود, اما این تصمیم به نوبه خود سودی نیز دارد, اعتماد کردن به کاگاوا, مویز را از انجام یک وظیفه سخت مبرا می دارد یعنی نیاز به پیداکردن جایگزینی مناسب برای رونی, کاری که همانند ریسک کردن بر روی کاگاوا, می شود گقت قماری جسورانه خواهد بود.