ما كه آخرش رسيديم اگه از اولش بوديم تا الان حبسي چيزي خورده بوديم...حکم دادگاه اعلام شد
متهم ردیف اول احمد رضا نیک اقبال به دلیل عقد کردن پسر و دختران بدون آن هم بدون مجوز( حتی یک بار پلیس 202 رو هم با یک دختره عقد کرد و من که پلیس بودم بخشیدمش اما آدم نشد
) به 5 سال حبس محکوم و به جریمه ی نقدی 500 هزار اوشلوق محکوم می شود
.
متهم ردیف دوم رسول رستمی به دلیل همکاری با پلیس 202 آزاد شد ولی چون تو جریان فتنه ی احمد شرکت داشته باید 5 بار از درس شهر ما خانه ی ما که تو کتاب سوم ابتدایی بود و 4 ص هم بود ( الان نمیدونم هست یا نه ) باید برام مشق بنویسه
و مجتبی بی گناه شناخته شد ولی چون یک روز الکی تو بازداشتگاه 202 خوابید باید پول غذایی رو که خورده رو بده
سرهنگ 202 در پایان به جوانان اعلام کرد که مواظب خودشان باشنددست در دماغشان نکنند
گلوله درست نکنن شوت نکنن
...
عجب فيلم ماجرايي شده...
هي فك كنم افسردگي گرفتم نميدونم چرا اينجوري شدم...
هفته قبل تمرين داشتيم عين....جغد رفتم فقط نگاه كردم حس نداشتم بازي كنم اين حالگير تر بود!
يك ساله تو اين تمرينهاي مذخرف آخ نگفتم اومدم خونه داداشم هواسش نبود جفت پا رفت رو پام حركت آهسته اش هم مسخره تر از همه كلي خنديديم ..
فك كردم دوباره پام شكست اما بعد از يه هفته مدارا و چرت و پرت دكتر گوش كردن خودش خوب شد
منتظر 4 سوري ام با بچه ها دانشگاه قرار گذاشتيم از هفته ديگه نريم دانشگاه شما هم با فيس بوك به جنبش ما بپيونديد و ما را لايك كنيد
ويرايش:آقا يكي يه پيشنهادي بده ما از افسردگي خارج بشيم جدي ميگم....:|