عمري باقي باشد آخر فصل با خيليها برخورد ميكنم
مظلومي: قلعهنويي و دايي در تيم ملي سوختند!
فارس - پرويز مظلومي با تاكيد بر اينكه براي آمدن به استقلال از هيچ كانالي نگذشته ميگويد: «هنگامي كه به استقلال آمدم نه كانال داشتم و نه پارتي. در سال 87 قرار بود مربي استقلال شوم ولي در همان زمان پيشنهاد مربيگري تيم اميد ايران به من شد كه باشگاهم موافقت نكرد. شايد اگر سرمربي تيم ميشدم خيلي به نفعم بود ولي خوشحال هستم كه پيرواني اين سمت را قبول كرد البته حالا خوشحالترم كه سرمربي تيم اميد ايران نشدم چون وقتي مشكلات پيرواني را ديدم متوجه شدم كه با اين شيوه و رويه نميتوانستم كار كنم چون تحمل ندارم تيمم را با 9 نفر تمرين دهم.»
سرمربي استقلال درباره اينكه چرا اين تيم در نيمفصل نخست مقابل سپاهان تا آستانه از دست دادن آن پيروزي پيش رفت، گفت: «در بازي با سپاهان جباري و مجيدي در نيمه اول مصدوم شدند ولي من آنها را تا پايان نيمه نگه داشتم چون ميدانستم سكوها تحمل اين تعويضها را ندارند. بعد از اينكه اين دو بازيكن تعويض شدند دو گل خورديم و همه تقصيرها سر من شكست و انتقادات عليه من سرازير شد. آيا هيچ كس فهميد كه اين دو نفر مصدوم بودند و نميتوانستند بازي كنند؟ پيرواني هم با همين انتقادات مواجه شد در حالي كه انصاريفرد و افشين مصدوم بودند ولي همه ايراد ميگرفتند كه چرا اين دو نفر تعويض شدند.»
مظلومي از خودش و پورحيدري دفاع ميكند و به حرفهايش ادامه ميدهد: «من و منصور خان 12 سال مربي استقلال بوديم، سه جام آسيايي آورديم و انواع و اقسام جامهاي داخلي را درو كرديم. همان مردمي كه در زمان بازي كردن ما تشويقمان كردند حالا هم تشويقمان ميكنند. شايد اين تيم براي خيليها منفعت مالي داشته است ولي براي مظلومي نه.»
مظلومي در بخش ديگري از حرفهاي خود به مشكلات استقلال اشاره ميكند: «چه كسي ميداند در تيم من در برخي پستها مشكلاتي وجود دارد؟ مجبورم از بازيكني كه پست تخصصياش نيست در جايي ديگر استفاده كنم. آيا منتقدان اين مسائل را ميدانند؟ دربرخي از بازيها به اصطلاح استقلال را با وصله و پينه به زمين ميفرستم اما هيچ كس نميداند اين اتفاقات چگونه ميافتد.»
مظلومي با دفاع از كميته فني استقلال به حرفهايش ادامه ميدهد: «گاهي وقتها روزنامهها را باز ميكنيم و ميبينيم ما را به رگبار بستهاند، هيچ اشكالي ندارد. من ميگويم حضور حجازي، پورحيدري و غلامحسين مظلومي ميتواند به ما كمك كند چون آنها تجارب بسيار زيادي دارند اما نظر اصلي را من ميدهم چون شايد فكر من در مربيگري با ديگران جور نباشد. من روش خاص خودم را دارم و در اين راستا اگر پيشنهادي شود استقبال ميكنم. با اين وجود در حضور 4 آدم بزرگ بالاي سر خود هراسي ندارم و كارم را ادامه ميدهم.» مظلومي در شرايطي كه آينده مبهمي دارد ميگويد: «اگر عمري باقي باشد سال آينده تيم گردن كلفتي را ميسازم. نميتوانم بگويم چند درصد اين تيم سال آينده ميماند اما كارنامه آنها بررسي ميشود. استقلال امسال درست مثل يك دانشگاه است. آخر سال كارنامه همه را نگاه ميكنم و نحوه تمرينها، بازيها، اخلاق و ديگر مسائل را ميسنجم. با هيچ كس هم رودربايستي ندارم. اگر عمرمان باقي ماند و در استقلال ماندم (هر چند در اين فوتبال چيزي مشخص نيست و ممكن است بگويند فردا نيستي) اما خيلي چيزها را لحاظ ميكنم. حال ميخواهد بازيكن قرارداد داشته باشد يا نداشته باشد. صراحتا ميگويم شايد الان نتوانم با خيلي از بازيكنان برخورد كنم ولي آخر فصل ميتوانم.
من با برادرم هم شوخي ندارم. حتي زماني با منصور پورحيدري كه استاد من است شايد حتي جر و بحث كرديم اما در اين فوتبال زير بار حرف هيچ كس نميروم و خودم تشخيص ميدهم بر اساس سيستم بازيكن بگيرم. بازيكن بزرگ هم نميتواند در تيم ما خودش را محق بداند. فقط مربي است كه چنين شرايطي را دارد.
آيا بازيكني كه 15 سال در استقلال بوده بايد حتما بازي كند؟ اصلا اينگونه نيست. در استقلال سند به نام هيچ كس نخورده است. كساني آمدهاند و پيراهن اين تيم را عوض نكردهاند اما به حقشان هم نرسيدهاند. قبول ميكنم بعضي مواقع مجبورم از برخيها بازيكن بگيرم اما اگر شرايط را داشتم حتي در ليست 18 نفره هم آنها را قرار نميدادم. شرايط يك بازيكن را كادر فني تعيين ميكند و اگر بازيكني نميتواند شرايط را بپذيرد بهتر است برود.
بعضي مواقع بازيكنم را تنبيه ميكنم اما قضيه را هرگز رسانهاي نميكنم. بارها اتفاق افتاده بازيكني گفته حقم بود در زمين بازي كنم ولي من را در تركيب قرار نداد. باور كنيد دو هفته آن بازيكن را حتي در تمرينها نگاه هم نكردم و جواب آن را هم گرفتم.» سرمربي استقلال با دفاع از تيم ملي در زمان حضور قلعهنويي به حرفهاي خود ادامه ميدهد: «هميشه بهعنوان يك آدم فني به فوتبال نگاه ميكنم حتي در سال 87 يادم نميآيد از تيم ملي انتقاد كرده باشم. درست است تيم قلعهنويي با پنالتي مقابل كره حذف شد اما كارنامه خوبي داشت. آن زمان انتقاد كردند كه چقدر نفرات فني تيم ملي زياد است اما باور كنيد در آن روزها تمام فوتبال ايران را زير نظر داشتيم و هيچكس بيكار نبود. بازيكناني كه در ليست 50 نفره ما بودند هفته به هفته نمره ميگرفتند. تيم بسيار خوبي در آن زمان داشتيم. ولي تجربه قلعهنويي كم بود و اگر به او فرصت داده ميشد سالها به درد تيم ملي ميخورد. زماني گفتم براي قلعهنويي مربيگري تيم ملي يك مقدار زود بود و اگر باتجربهتر ميشد حتي در جام ملتها ميتوانستيم قهرمان شويم. تيم بزرگسالان ما در آن مسابقات بد آورد و با پنالتي حذف شد. براي دايي هم همين حرفها را زدم. هيچ وقت نميگذاريم مربيانمان تجربه پيدا كنند و به يك باره آنها را سرمربي تيم ملي ميكنيم.» سرمربي استقلال حرفهاي خود را اينگونه پايان داد: «اگر آقاي قطبي گفته كه فرهنگ جديدي را به فوتبال ما هديه داده تعجب ميكنم ايشان كجا بوده است كه فرهنگ ايراني را شناخته است. ما كه 50 و چند سال در ايران زندگي ميكنيم هنوز ادعا نميكنيم فرهنگ ايران را شناختهايم. نميخواهم در مورد قطبي مستقيما صحبت كنم چون تيم ملي در مقطع حساسي است فقط اين را ميگويم ماهيت قطبي اين نيست كه در ظاهر ميبينيد. فعلا قول دادهام همه جوره حمايت كنم و بعد از جام ملتها حرفهاي زيادي را كه در دل دارم خواهم زد.»