شوخی با خلعتبری
داماد آينده مارادونا
اين روزها رابطه محمدرضا خلعتبري و ديه گو مارادونا خيلي نزديك شده و به نظر مي رسد ديه گو خوابهايي براي خلعتبري ديده است. بازيكن ملي پوش ايراني ادامه حضورش در الوصل را منوط به ادامه حضور مارادونا در اين تيم كرده و مدام از اين مرد آرژانتيني صحبت مي كند. خلعتبري و خانواده مارادونا آنقدر به هم نزديك شده اند كه محمدرضا با زير شلواري در خانه مارادونا اينا جلوي تلويزيون دراز مي كشد و هندوانه مي خورد. اين نزديكي حتي باعث شد آگرو، داماد مشهور مارادونا هم به خلعتبري حسودي كند اما مارادونا همان دفعه اولي كه آگرو با خلعتبري بد حرف زد چنان با پشت دست كوبيد در دهان دامادش كه آگرو تا سه روز از ناحيه لثه خونريزي داشت. گويا ديه گو خوابهايي براي خلعتبري ديده و فعلا دارد براي او دانه مي پاشد.
- ممد جون رودربايستي نكن با ما. خودت برو سر يخچال هرچي مي خواي بردار.
- رودربايستي ندارم آقا، چاكرتم.
- هزار ماشاالله اين جياناي من از هر انگشتش هزار تا هنر مي ريزه.
- بله، بله... آقا آب نبات قيچي ندارين؟
- چرا اتفاقا جيانا درست كرده بود. اين تابلويي كه به ديواره هم كار جياناست.
- به به... آقا بزن كانال دو. داستان هاي باور نكردني داره.
- ول كن تلويزيون رو. پسر تو كي ميخواي سر و سامون بگيري.
- آقا من ديگه برم. داره شب ميشه.
- اي بابا بودي حالا. جيانا...جيانا بيا ممد جان داره ميره.
- نه، نه مزاحم جيانا خانم نشين. شايد خواب باشن.
- ببين ممد جون تو كه غريبه نيستي. من هميشه دوست داشتم يه داماد فتوژنيك موفرفري داشته باشم. اين آگرو من رو گول زد. وقتي اومد خواستگاري فر شيش ماهه زده بود.
- مال منم شيش ماهست آقا. دو ماه ديگه باز ميشه.
- نخير خودم عكس هاي شموشكت رو ديدم. اونجا هم فرفريه.
- آقا من قصد ازدواج ندارم.
- جيانا... جيانا كجايي پس. ممد جان داره ميره.... ميگم جيانا تا يه جايي باهات بياد. هوا تاريك شده خوبيت نداره تنها بري.... دخترم از اون كيك توت فرنگي كه صبح درست كردي هم چند تيكه بزار ممد جان ببره با خودش.