Design & Developed BY Patira

صفحه 17 از 73 نخستنخست ... 715161718192767 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 161 تا 170 , از مجموع 730
  1. #1
    کاربر محروم

    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    محل سکونت
    Catalunya
    پست مورد علاقه
    LW
    مربی مورد علاقه
    Guardiola-Allegri-Mancini
    بازیکن محبوب
    All players:Barçelona-AC milan-Man City+torres
    اسم واقعی شما
    David

    ItaliaBarcelona

    نوشته ها
    2,443
    تشکر ها
    6,293
    تشکر شده 8,885 در 2,503 پست

    Bia Inja ✔✘✔ اسپم سیتی @ دربی ✔✘✔





    ♡ سلام خدمت دوستان گل و عزیز ♡
    [SIZE=1][COLOR=RoyalBlue]

    بعد از موفقیت کمپ در سایت و بیشتر شدن پست های کاربران نیاز به راه اندازی این تاپیک شد و با حمایت آقا مهدی این تاپیک افتتاح شد !
    پست های این قسمت بیشتر به Copy ، Pste های بچه ها مرب.ط میشه !
    امید داریم دوستان همراهی کنند !
    قوانین : قانون خاصی مد نظر نیست ! فقط پست های غیر اخلاقی و 30یا30 نباشن


    ویرایش توسط AlexDelpiero : 04-28-2012 در ساعت 23:39


  2. #161
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    محل سکونت
    TEHRAN
    پست مورد علاقه
    FORWARD
    مربی مورد علاقه
    Arsène Wenger
    بازیکن محبوب
    RONALDO 9_Zidane_Zlatan Ibrahimovic_R.CARLOSE
    اسم واقعی شما
    MEHDI

    BrazilSS_TehranMilan

    Pirlo

    نوشته ها
    254
    تشکر ها
    3,094
    تشکر شده 2,194 در 462 پست

    پیش فرض

    حسنک
    دیگر گاو ماما نمی كرد. گوسفند بع بع نمی كرد. سگ واق واق نمی كرد .كه بگویند حسنك كجایی؟! آنها از گرسنگی مردند!!!


    دیر وقت بود. حسنك به خانه نیامده بود. حسنك مدت زیادی است كه دیگر به خانه نمی آید. او از روستا و خانه‌ی خودش متنفر شده بود و آنجا را ترك كرده است. حسنك الان در شهر است. دیگر از آن لباس و لهجه‌ی روستایی‌اش خبری نیست. او در شهر شلوار جین و تی شرت تنگ به تن می كند. هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات مدتی در اطاق كرایه‌ایش در جنوب شهر جلوی آینه می ایستد و به موهایش ژل می زند.......


    سپس در میدان انقلاب كوپن خرید و فروش می كند. ظهرها حسنك به كافی نت می رود و با نام مستعار دی جی اچ با تعداد زیادی چت می كند و قرار ملاقات می گذارد. كبرا دوست سابق حسنك كه در چت روم متوجه این كار حسنك شده بود تصمیم بزرگی گرفت. او دیگر از حسنك متنفر شده و تصمیم داشت با پتروس دوست شود چرا كه پتروس همیشه آن لاین بود. پتروس حوصله‌ی بیرون رفتن و گشت و گذار نداشت. عشق پتروس اینترنت و چت كردن بود. به همین خاطر وقتی سد سوراخ شد كسی آنجانبود تا انگشتش را در سوراخ بكند. سوراخ بزرگ و بزرگتر شد تا سد شكست و شهر را آب برد. بیچاره پتروس مثل بقیه‌ی مردم شهر جلوی كامپیوترش غرق شد.

    بعد از مرگ پتروس كبرا تصمیم گرفت با ریزعلی دوست شود. اما ریزعلی نیز غروب كه می شود جلوی مدرسه دخترانه‌ی روستایشان زنجیر می چرخاند و مرتب دست به ریش مدل لنگریش می كشد. چند روز پیش كه كبرا برای دیدنش با قطار عازم روستای آنها بود ، كوه ریزش كرد و قطار پس از برخورد با سنگها به ته دره افتاد. ریزعلی از این جریان اصلا بی خبر بود. او كارهای مهم تری جلوی آن مدرسه داشت.
    كوكب خانم همسایه ریزعلی ، هر روز صبح سر صف شیر جلوی مغازه‌ی روستایشان با مغازه دار دعوایش می شود. آخر او می گوید این آب سفید كه فقط شبیه شیر است. مغازه دار هم می گوید آن را به همان صورت از چوپان دروغگو خریده است. هرچند كه روی شیشه های آن آرم استاندارد خورده است. چوپان دروغگو الان صاحب تمام مزارع و گاوداری هاست. چوپان دروغگو تعداد زیادی كارگر و چوپان دروغگو استخدام كرده است. امروزه همه‌ی اهالی روستا وشهر او را الگو قرار داده اند . چرا كه به خاطر دروغ هایش خیلی ثروتمند و دارای اعتبار شده است . . .
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    Don’t count the years, count the memories

  3. 4 کاربر از پست مفید mehdi30100 تشکر کرده اند .


  4. #162
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    محل سکونت
    TEHRAN
    پست مورد علاقه
    FORWARD
    مربی مورد علاقه
    Arsène Wenger
    بازیکن محبوب
    RONALDO 9_Zidane_Zlatan Ibrahimovic_R.CARLOSE
    اسم واقعی شما
    MEHDI

    BrazilSS_TehranMilan

    Pirlo

    نوشته ها
    254
    تشکر ها
    3,094
    تشکر شده 2,194 در 462 پست

    Jadide

    سیندرلا
    یکی بود ، دو تا نبود ، زیر گنبد کبود که شایدم کبود نبود و آبی بود ، یه دختر خوشگل بی پدر مادر زندگی می کرد. اسم این دختر خوشگله سیندرلا بود که خیلی خوشگل بود .

    سیندرلا با نامادریش که اسمش صغرا خانم بود و 2 تا خواهر ناتنیاش که اسمشون زری و پری بود زندگی می کرد . بیچاره سیندرلا از صبح که از خواب پا می شد باید کار می کرد تا آخر شب . آخه صغرا خانم خیلی ظالم بود . همش می گفت سیندرلا پارکت ها رو طی کشیدی؟ سیندرلا لوور دراپه ها رو گرد گیری کردی؟ سیندرلا میلک شیک توت فرنگیه منو آماده کردی ؟ سیندرلا هم تو دلش می گفت : ای بترکی ، ذلیل مرده ی گامبو ، کارد بخوره به اون شکمت که 2 متر تو آفسایده ، و بلند می گفت : بعله مامی صغی ( همون صغرا خانم خودمون ) . خلاصه الهی بمیرم برای این دختر خوشگله که بدبختیهاش یکی دو تا نبود . .... القصه ، یه روز پسر پادشاه که خاک بر سرش شده بود و خوشی زیر دلش زده بود ، خر شد و تصمیم گرفت که ازدواج کنه .

    رفت پیش مامانش و گفت مامان جونم ..... مامانش : بعله پسر دلبندم .... شاهزاده : من زن می خوام ..... مامانش : تو غلط می کنی پسره ی گوش دراز ، نونت کمه ، آبت کمه ؟ دیگه زن گرفتنت چیه؟......... شاهزاده : مامان تو رو خدا ، دارم پیر پسر می شم ، دارم مثل غنچه ی گل پرپر می شم .....مامانش در حالی که اشکش سرازیر شده بود گفت : باشه قند عسلم ، شیر و شکرم ، پسر گلم ، می خوای با کی مزدوج شی؟ ....... شاهزاده : هنوز نمی دونم ولی می دونم که از بی زنی دارم می میرم ...... مامانش : من از فردا سراغ می گیرم تا یه دختر نجیب و آفتاب مهتاب ندیده و خوشگل مثل خودم برات پیدا کنم . خلاصه شاهزاده دیگه خواب و خوراک نداشت .

    همش منتظر بود تا مامانش یه دختر با کمالات و تحصیل کرده و امروزی براش گیر بیاره. یه روز مامانش گفت : کوچولوی عزیز مامان ، من تمام دخترای شهر رو دعوت کردم خونمون، از هر کدوم که خوشت اومد بگو تا با پس گردنی برات بگیرمش ، شاهزاده گفت : چرا با پس گردنی؟ مامانش گفت : الاغ ، چرا نمی فهمی ، برای اینکه مهریه بهش ندی، پس آخه تو کی می خوای آدم بشی ؟ روز مهمونی فرا رسید ، سیندرلا و زری و پری هم دعوت شده بودند . زری و پری هزار ماشاالله ، هزار الله اکبر ، بزنم به تخته ، شده بودند مثل 2 تا بچه میمون ، اما سیندرلا ، وای چی بگم براتون شده بود یه تیکه ماه ، اصلا" ماه کیلویی چنده ، شده بود ونوس شایدم ...( مگه من فضولم ، اصلا" به ما چه شبیه چی شده بود ) .
    صغرا خانم حسود چشم در اومده سیندرلا رو با خودش نبرد ، سیندرلا کنار شومینه نشست و قهوه ی تلخ نوشید و آه کشید و اشک ریخت . یهو دید یه فرشته ی تپل مپل با 2 تا بال لنگه به لنگه ، با یه دماغ سلطنتی و چشمای لوچ جلوی روش ظاهر شد ....سیندرلا گفت : سلام....... فرشته : گیریم علیک . حالا آبغوره می گیری واسه من ؟ ...... سیندرلا : نه واسه خودم می گیرم .......فرشته : بیجا می کنی ، پاشو ببینم ، من اومدم که آرزوهات رو بر آورده کنم ، زود باش آرزو کن ...... سیندرلا : آرزو می کنم که به مهمونیه شاهزاده برم ...... فرشته : خوب برو ، به درک ، کی جلوی راهتو گرفته دختره ی پررو ؟ راه بازه جاده درازه........ سیندرلا : چشم میرم ، خداحافظ ...... فرشته : خداحافظ .... سیندرلا پا شد ، می خواست راه بیفته . زنگ زد به آژانس ، ولی آژانس ماشین نداشت . زنگ زد به تاکسی تلفنی ولی اونجا هم ماشین نبود .

    زنگ زد پیک موتوری گفت : آقا موتور دارید؟ یارو گفت : نه نداریم. سیندرلا نا امید گوشی رو گذاشت و به فرشته گفت ؟ هی میگی برو برو ، آخه من چه جوری برم؟ فرشته گفت : ای به خشکی شانس ، یه امشب می خواستم استراحت کنم که نشد ، پاشوبیا ببینم چه مرگته !!!! بلاخره یه خاکی تو سرمون می ریزیم . با هم رفتند تو انباری ، اونجا یدونه کدو حلوایی بود ، فرشته گفت بیا سوار این شو برو ، سیندرلا گفت : این بی کلاسه ، من آبروم می ره اگه سوار این بشم . فرشته گفت : خوب پس بیا سوار من شو !!! سیندرلا گفت : یه آناناس اونجاست فرشته جون ، به دردت می خوره؟ .... فرشته : بعله می خوره .....سیندرلا : پس مبارکه انشاالله . خلاصه فرشته چوب جادوگریش و رو هوا چرخوند و کوبید فرق سر آناناس و گفت : یالا یالا تبدیل شو به پرشیا. بیچاره آناناس که ضربه مغزی شده بود از ترسش تبدیل شد به یه پرشیای نقره ای. فرشته به سیندرلا گفت : رانندگی بلدی؟ گواهینامه داری؟....... سیندرلا : نه ندارم ........ فرشته : بمیری تو ، چرا نداری؟..... سیندرلا : شهرک آزمایش شلوغ بود نرفتم امتحان بدم...... فرشته : ای خاک بر اون سرت ، حالا مجبورم برات راننده استخدام کنم. فرشته با عصاش زد تو کله ی یه سوسک بدبخت که رو دیوار نشسته بودو داشت با افسوس به پرشیا نگاه می کرد . سوسکه تبدیل شد به یه پسر بدقیافه ، مثل پسرای امروزی .
    سیندرلا گفت : من با این ته دیگ سوخته جایی نمیرم.....فرشته : چرا نمیری؟........ سیندرلا : آبروم می ره....... فرشته : همینه که هست ، نمی تونم که رت باتلر رو برات بیارم ....... سیندرلا : پس حداقل به این گاگول بگو یه ژل به موهاش بزنه . خلاصه گاگول ژل زد به موهاش و با هر بدبختی بود حرکت کردند سمت خونه ی پادشاه. وقتی رسیدند اونجا دیدیند وای چه خبره !!!!! شکیرا اومده بود اونجا داشت آواز می خوند ، جنیفر لوپز داشت مخ پدر پادشاه رو تیلیت می کرد . زری و پری هم جوگیر شده بودند و داشتند تکنو می زدند
    . صغرا خانم هم داشت رو مخ اصغر آقا بقال راه می رفت (آخه بی چاره صغرا خانم از بی شوهری کپک زده بود ) خلاصه تو این هاگیر واگیر شاهزاده چشمش به سیندرلا افتاد و یه دل نه صد دل عاشقش شد . سیندرلا هم که دید تنور داغه چسبوند و با عشوه به شاهزاده نگاه کرد و با ناز و ادا اطوار گفت : شاهزاده ی ملوسم منو می گیری ؟....... شاهزاده : اول بگو شماره پات چنده ؟........ سیندرلا : 37 ....... شاهزاده در حالی که چشماش از خوشحالی برق می زد گفت : آره می گیرمت ، من همیشه آرزو داشتم شماره ی پای زنم 37 باشه.
    خلاصه عزیزان من شاهزاده سیندرلا رو در آغوش کشید و به مهمونا گفت : ای ملت همیشه آن لاین ، من و سیندرلا می خواهیم با هم ازدواج کنیم ، به هیچ خری هم ربط نداره . همه گفتند مبارکه و بعد هم یک صدا خوندند : گل به سر عروس یالا ... داماد و ببوس یالا ... سیندرلا هم در کمال وقاحت شاهزاده رو بوسید و قند تو دلش آب شد ( بعد هم مرض قند گرفت و سالها بعد سکته کرد و مرد) سپس با هم ازدواج کردند و سالهای سال به کوریه چشم زری و پری و صغرا خانم ، به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند و شونصد تا بچه به دنیا آوردند
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    Don’t count the years, count the memories
    ویرایش توسط mehdi30100 : 05-03-2012 در ساعت 19:01

  5. 5 کاربر از پست مفید mehdi30100 تشکر کرده اند .


  6. #163
    کاربر محروم

    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    پست مورد علاقه
    وینگر چپ،هافبک تهاجمی
    مربی مورد علاقه
    گواردیولا،کرایوف
    بازیکن محبوب
    فرزندان کرایوف
    اسم واقعی شما
    شهریار

    NetherlandsBarcelona

    نوشته ها
    1,298
    تشکر ها
    3,074
    تشکر شده 7,772 در 1,642 پست

    پیش فرض

    دوستان خواهشا یکم وقت بذارید این مطلب رو تا اخر بخونید

    اگر در جریان 2 قسمت قبلی فیلم نارنیا باشید؛ شاید با تحلیل های استراتژیک این فیلم هم رو به رو شده باشید برای یادآوری توضیح کوتاهی درمورد قسمت های قبلی این سریال داده میشود.
    نارنیا داستان یک سرزمین یا دنیای دیگری است که در آن برخی از حیوانات مانند انسان ها ناطق اند! و مردمانش افراد شایسته و نیکوکاری اند .اما در این سرزمین افرادی هم هستند که به اصطلاح طرف بد ماجرا اند و همواره در تلاش برای نابودی نارنیا اند . پادشاه این سرزمین یک شیر نر به نام "اصلان" است . قسمت اول این فیلم با سکانس هایی از جنگ جهانی دوم (یا اول ) آغاز میشود .
    شخصیت های اصلی این فیلم در قسمت اول چهار فرزند یک خانواده اند که مادرشان آنان را به خاطر در امان ماندن از جنگ به خانه ی یکی از اقوامشان میفرستد نام این چهار فرد، لوسی، ادمون، پیتر و سوزان است. هنگامی که این چهار نفر در خانه ی مذکور ساکن میشوند؛ لوسی که یک دختر بچه است وارد یک کمدی میشود که انتهای این کمد راه به سرزمین دیگری دارد ...
    بقیه در ادامه مطلب ...

    در آن سرزمین برف همه جا را پوشانده در نیمه های قسمت اول لوسی با اصلان آشنا میشود و در این میان برف ها کم کم ذوب میشود.
    لوسی برادران و خواهر خود را به سرزمین یخ زده می آورد . اصلان به آن ها میگوید که شما طبق پیشگویی ها احتمالا 4 انسانی هستید که قرار است نارنیا را از شر ملکه یخ و سرما آزاد سازد. در ادامه در طی یک عهد نامه اصلان به دلیل زیر پای گذاشتن یکی از قوانین، به خاطر "ادمون" حاضر میشود که خود را تحویل ملکه یخ بدهد و آن ها هم اصلان را میکشند . فردای آن روز جنگ آغاز میشود و اصلان به دلیل فداکاری دوباره زنده میشود و در پایان این فیلم نیز این چهار نفر تاج گذاری میکنند.
    تحلیل کوتاه قسمت یک از بیان دیگر محققین :
    در تفکر غربی در حقیقت تفکر ماسونی یا صهیونی، 4 شیطان (شیطان موعود) به نام لوسیفر، دمون، دویل و سیطن(شیطان) وجود دارد که این چهار شیطان در حقیقت در تلاش برای بپایی حکومت مسیح ( مسیح دروغین / دجّال) اند . در قسمت یک نارنیا، با آمدن لوسی (لوسیفر) یخ ها کم کم ذوب میشود که نشان از تحول در دنیا و آزادی از شر سرزمین تلسم شده است . و همین فرد بقیه برادران و خواهرش را با این سرزمین آشنا میکند (این نکته در قسمت سوم از زبان اصلان یادآوری میشود) .
    معنی کلمه لوسیفر به معنای نوردهنده است. که به خدای ری یا خورشید هم اطلاق میشود. در حقیقت این چهار شیطان اطلاق به یک فرد دارد فردی که از آغاز خلقت انسان بر روی زمین بوده که همان ابلیس است . جالب این جاست طی اطلاعی که داریم نارنیا فیلمی است که همه ی دانش آموزان آمریکایی باید حتما این فیلم را ببینند .این فیلم در مدارس آمریکا برای دانش آموزان به نمایش گذاشته میشود.
    تحلیلی که در مورد کشته شدن و زنده شدن اصلان میشود این است که این ماجرا تلمیح کاملی با ماجرای کشته شدن مسیح و بازگشت وی به عقیده مسیحی ها است.
    و همه این تحلیل ها دست به دست هم میدهند و ما را به ماجرای ضد مسیح یا دجال سوق میدهد . در تفکرات آرمگدونی صهیون ها آمده است که مسیح (دجال) باز نمیگردد مگر این که :
    1- یهود به سرزمین مقدس (فلسطین) باز گردد
    2 - حکومت یهودی در سرزمین مقدس برپاشود
    3 - بشارت دادن لاهوت انجیلی به تمام ملل
    4 - وقوع جنگ آرمگدون
    و ...
    در 3 گانه نارنیا تقریبا تمام این شرط ها تحقق میابد . جالب این جاست که منظور از ظهور مسیح در تفکرات صهیون ها، منظور عیسی (ع) نیست شاید آنان به خاطر جذب مسیحیان این طور القا میکنند اما منظور از مسیح در تفکرت صهیون، فردی است یهودی که هنگامی که خروج میکند حتی به مسیحیان اعتنایی نمیکند . خدای این فرد تمام ملل را به جز یهود میکشد و ملت یهود با شادی در زمین زندگی خواهد کرد .
    در قسمت دوم نارنیا، جنگ میان ارتش پلیدی ها و مردمان سرزمین نارنیا است که شاید به جنگ های کوتاه ملت یهود با دیگر ملل تلمیح داشته باشد.
    و اما قسمت سوم که چند هفته ی پیش در آمریکا بر روی پرده ی سینما رفت ؛ این قسمت ظاهرا آخرین تفکرات صهیون ها را دنبال میکند یعنی وقوع جنگ آرمگدون و باز گشت یهود به سرزمین خود.
    ابتدای داستان اصلی، با ورود دو کاراکتر ادمون و لوسی و یک کاراکتر جدید به نام "یوستیس"، از طریق یک تابلو نقاشی به اقیانوس آغاز میشود و آنان سوار بر کشتی متعلق به پادشاهان نارنیا میشوند . این قسمت در حقیقت به معنی آغاز سفری بزرگ است .





    در ادامه آنان به سرزمین متعلق به نارنیا وارد میشوند که به دست عده ای ظالم افتاده است . در این میان چند تن از سرنشینان کشتی که وارد سرزمین شده اند دستگیر میشوند . و عده ای هم از اهل شهر سوار بر قایقی می شوند و به وسط آب فرستاده میشوند در این میان اتفاق جالبی رخ میدهد . از درون آب یا از دور دست ها یک توده مه یا دود سنگین به رنگ سبز ، به سمت قایق می آید و در یک لحظه قایق ناپدید میشود . در ادامه داستان متوجه میشویم که این مه در حقیقت نیروهای شیطانی اند که انسان ها را به عنوان قربانی میپذیرند و با خود میبرند .
    اما نکته اینجاست که چرا باید آن مه به رنگ سبز باشد ؟ آیا رنگ سبز بر اساس دکترین (ایده استراتژیک) جناب فرانسیس فوکویاما ([برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]) (فوکویاما، یکی از افراد شاخص در اتاق های فکری آمریکاست ) رنگ منجی در شیعه نیست ؟ آیا این رنگ به سپاه اسلام اشاره ندارد که در این فیلم القا میشود که باید این نیرو نابود شود ؟ دقیقا همان چیزی که در اندیشه صهیون آمده که مسیح باز نمیگردد مگر این که جنگ آرمگدون آغاز شود و در جنگ آرمگدون، دشمن اصلی مسلمانان اند . در ادامه این فرض رابیشتر بررسی خواهیم کرد .
    در دقیقه 9 تصویری بسیار شبیه نماد هم*ج*نس بازی بر روی شیشه های ورودی اتاقکی در کشتی تنها لحظه ای دیده میشود که بسیار جای تامل دارد .



    همان طور که گفته شد این 3 گانه برای سنین پایین است و یکی از پروژه های صهیون به فساد کشاندن جوانان و کودکان است .
    آنان این فرض را در پروتکل های خودشان نیز گفته اند. در آینده مطلب در این وبلاگ درج خواهد شد که نشان داده است که صهیون ها در حال به فساد کشاندن کودکان و آشنایی آنان با مسائل جنسی اند . اگر مطلع باشید این مسائل در غرب فقط از سنین 18 سال به بالا برای افراد مجاز به حساب می آید. و کوچک ترین مسائل غیر اخلاقی در کارتون ها و فیلم های متعلق به کودکان، با واکنش شدید والدین نسبت به شرکت عمل کننده، روبه رو خواهد شد . بنابر این عادی کردن این نماد ها و این مسائل برای کودکان که والدین آینده اند؛ پروژه ای خطرناک برای نسل آینده خواهد بود.
    و در ادامه در دقیقه 9 تصویر به سمت نماد شیر و اسب ( از نماد های سلطنتی بریتانیا) کشیده میشود.



    این نماد در حقیقت بر پایه ی تفسیر ضد مسیح ایجاد شده است . به طوری که در انجیل، دشمن مسیحیت را شیری غران معرفی میکند که به شکلی خاص ایستاده و در حقیقت مسیحیان نمادی را استفاده میکنند که علیه دین آن هاست. و این نماد هم به وسیله ی یهودیان منحرف ایجاد شده است . و در اصل این نماد، نماد ضد مسیح یا دجّال است .
    در ادامه آنان به سرزمین یک جادوگر وارد میشوند و او راه نابودی مه سبز را قرار دادن 7 شمشیر بر روی میز اصلان در یک جزیره میداند . و میگوید که برای رسیدن به میز اصلان باید ستاره آبی را دنبال کنند .
    چرا آبی ؟ یکی از 13 راز ماسونی جن آبی (Blue Jinn) است که در حقیقت آنان معتقد اند که هنگام احضار جن، آنان به رنگ آبی اند . اما در این جا فقط به جن آبی اشاره ندارد بلکه در حقیقت اشاره کاملی به خود ابلیس دارد که راهنمای مسیر آنان است . جادوگر تبیین میکند که شیطان (مه سبز) همه شما را فریب میدهد و با نفس وسوسه گرتان مشغولتان میکند؛ تا شما را شکست دهد. خیلی جالب است که این عمل دقیقا همان کاری است که شیطان میکند اما در اینجا به مه سبز نسبت داده میشود.
    همان طور که گفته شد آنان باید 7 شمشیر را بر روی یک میز قرار دهند تا قدرت شمیر ها نیروی سبز را نابود کند . اما چرا هفت ؟ آیا این عدد تقارن کاملی با تعداد طبقات آسمان ندارد ؟ و جالب تر این جاست که در اواخر فیلم که هفت شمشیر بر روی میز قرار گیرد ؛ نیرویی آبی از شمشیر ها به سمت آسمان می رود و جادو یا همان مه سبز را نابود میکند.
    و اما در ادامه قبل از نابودی مه سبز وی همه ی افراد درون کشتی را فریب میدهد و البته آنان از همه این وسوسه ها سربلند بیرون می آیند!! در این داستان یک موش هم که البته در قسمت دوم هم بود نقش بسزایی را ایفا میکند . وی موجودی بسیار شجاع است که برای رسیدن به سرزمین اصلان تلاش میکند. سرزمین اصلان سرزمینی در مشرق است که در این فیلم به آن انتهای دنیا هم میگویند .سرزمین اصلان به اصطلاح فیلم، همان سرزمین بهشت است که هر کسی که به آن وارد شود دیگر نمیتواند باز گردد .به همین خاطر این موش تلاش میکند به آن سرزمین برسد .
    در ادامه آنان به میز اصلان میرسند. در حقیقت ستاره آبی آنان را به آنجا میکشاند . وی از آسمان (آسمان ها) به زمین میآید و با کاسپین (یکی از فرمانروایان نارنیا) و ادمون صحبت میکند . و دستور العمل را دوباره به آنان گوشزد میکند. وی مانند یک زن که به رنگ آبی نورانی است؛ نمایانگر میشود که باعث مسحور شدن ادمون و کاسپین میشود .



    بعد از دستور العمل آنان رهسپار میشوند و نیروی سبز را شکست میدهند. بعد از شکست نیروی سبز آنان با کمال حیرت به دور دست ها نگاه میکنند و سرزمین اصلان را که اطراف آن با نیلوفرهای آبی احاطه شده را نظاره میکنند.



    اما چرا نیلوفرآبی ؟ " نیلوفر آبی در هندو، بودیسم و ادیان مصری مقدس شناخته شده است. نیلوفر آبی (لوتوس) نوعی زنبق آبی است که با رشد در آب های گل آلود،‌ شکوفه می دهد و به همین دلیل مظهر خلوص، پاکدامنی و همچنین رستاخیز شناخته می شود.در اسطوره شناسی مصری، نیلوفر آبی با خورشید مرتبط است چرا که در روز شکوفه می زند و در شب بسته می شود. همچنین این باور وجود دارد که نیلوفر آبی به خورشید حیات داده است. [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] " در حقیقت این نماد هم نشانه ی سرزمین موعود است همان سرزمینی که در جهان شرارت قرار دارد و نماد سلامت و امنیت است .



    بعد از این که به سرزمین اصلان رسیدند؛ شگفتی های جالبی را نظاره میکند . مثلا اطراف سرزمین اصلان را امواج فرا گرفته اند که ما را یاد رد کردن موسی (ع) از بین رود نیل می اندازد. در این میان بالاخره اصلان ظاهر میشود و با آنان سخن میگوید و به آنان خوش آمد میگوید که تا دروازه های سرزمین او آمده اند. اصلان گوشزد میکند که اگر از میان این امواج به آن طرف بروید دیگر باز نخواهید گشت . در این میان کاسپین برای دیدن پدر از دست رفته اش وسوسه میشود که به این سرزمین قدم گذارد اما این کار را نمیکند اما کاراکتر موش تصمیم میگیرد که وارد سرزمین اصلان شود.
    بسیار جالب است که هیچ کس حاضر به رفتن به سرزمین اصلان که در شرق قرار دارد نمیشد مگر کاراکتر موش .



    اما چرا موش ؟ آن هم موشی که به سرزمین مشرق میرود . در اروپای قدیم، یهودیان به خاطر برخی اعمال، مانند دزدیدن کودکان و قربانی کردن آنان و برخی سنت های عجیب ، در بین ملل مسیحی بسیار منفور بودند . به همین دلیل اروپاییان به 3 دلیل به آنان موش میگفتند:
    1- به خاطر این که نام پیامبر آنان که به زبان انگلیسی موسس (Moses) است؛ که بسیار شبیه به کلمه موش (Mouse) است.
    2- به این خاطر این که یهودیان مانند موش ها به سرعت تولید مثل میکنند و مثلا جمعیت آنان بعد مدتی از یک به 10 و از 10 به 100 میرسد .
    به عنوان مثال در گزارشی که چندی پیش از سوی یکی از سازمان های بین المللی منتشر شده بود؛ رژیم اسرائیل بدترین کشور از جهت کنترل جمعیت شناخته شده بود. چرا که آنان معتقد اند که برای جنگ آرمگدون باید نیرو به اندازه کافی داشته باشند و بسیار جالب بود که بهترین کشور از لحاظ کنترل جمعیت ایران بود که این به آن معناست که جمعیت شیعه رشدش کم تر از جمعیت صهیون هاست که این عمل غفلت مسئولان مارا در این زمینه میرساند . در هنگام انتشار این خبر از آن مرجع بین المللی تقدیر های زیادی از ایران شده بود! هیچ وقت این جمله ی امام خمینی (ره) را فراموش نکنیم که اگر زمانی آمریکاو غرب از ما تجلیل و تعریف کرد باید بدانیم که راه را اشتباه رفته ایم.
    3- اما سومین دلیل این بود که یهودیان مانند موش ها فعالیت زیر زمینی فوق العاده ای داشتند و البته دارند . به طوری که در آن زمان با فعالیت های مستمر زیر زمینی، توانستند سراسر اروپا را به تصرف نامرئی خود درآورند و کم کم منابع و سرمایه های جهان را از آن خود کنند.
    و البته یهودیان برای این که تمسخر اروپاییان را تلافی کنند؛ کاراکتر موش را به عنوان نماد خودشان قرار دادند. به طوری که در چند دهه ی گذشته موش از یک موجود چندش آور و کثیف و زشت به یک موجود دوست داشتنی تبدیل شد نمونه های شاخص آن میکی موس ، تام و جری ، اخیرا موش آشپز و. از اشاعه این نماد در ایران شاهد ساخت مجموعه مدرسه موش ها هستیم که باز هم از موش ها به عنوان موجوداتی دوست داشتنی یاد میشود .
    بدین سبب در آخر مجموعه نارنبا، کاراکتر موش باید به سرزمین شرق که همان سرزمین موعود (فلسطین) است بازگردد .تا اهداف صهیون ها کامل شود.
    با این تحلیل ها میتوان کشتی این داستان را نماد آمریکا دانست چرا که به واسطه ی یک گروه دریانورد آمریکایی (به سرپرستی کریستف کلمب) بود که امریکا کشف شد و نام اولین محلی که پیدا کردند را پایتخت داوود (سرزمین موعود) نام نهادند و نام آن شهر الان واشنگتن دی سی است به معنای دیوید کپیتان یا پایتخت داوود است . البته امروزه این عبارت در جاهای رسمی منتشر نشده است و مخفف آن را عبارت دیگری میدانند .
    بادبان این کشتی را میتوان نماد انگلیس دانست چرا که دقیقا آرم سلطنتی بریتانیا در آن نقش بسته و حالا این دوعامل چه مسئولیتی دارند ؟ مسئولیت آنان این است که اولا اسلام (مه سبز) را به واسطه ی شیاطین موعود خود نابود سازند و درثانی بعد از نابودی اسلام، یهود را به سرزمین موعودش برسانند .



    نکته جالب دیگر این فیلم اینجاست که در عکس کاور قسمت سوم این فیلم، اصلان در حال لبخند زدن است . (همان طور که گفته شد اصلان نماد مسیح دروغین است) شاید به این دلیل که توانسته است بعد از این همه جنگ به هدف خود برسد .
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


    (استفاده از این مطلب حتی بدون منبع مجاز است. )


  7. 7 کاربر از پست مفید spiderkiller تشکر کرده اند .


  8. #164
    کاربر محروم

    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    محل سکونت
    Catalunya
    پست مورد علاقه
    LW
    مربی مورد علاقه
    Guardiola-Allegri-Mancini
    بازیکن محبوب
    All players:Barçelona-AC milan-Man City+torres
    اسم واقعی شما
    David

    ItaliaBarcelona

    نوشته ها
    2,443
    تشکر ها
    6,293
    تشکر شده 8,885 در 2,503 پست

    پیش فرض

    تندیس های جالب در سراسر جهان 2



    "درون هر قطعه سنگی یک مجسمه وجود دارد و این کار مجسمه ساز است که آن را کشف کند."




    لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
    در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید


    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    دروازه ابر، پارک هزاره، شیکاگو، ایلینویز، ایالات متحده

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    بودا بزرگ، وکسی در استان جیانگ سو، جمهوری خلق چین

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    مجسمه [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]، سان دیگو، ایالات متحده

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    جانور نوتردام در پاریس، فرانسه

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    اودسا، اوکراین

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    مجسمه شیر بزرگ در میدان ترافالگار، لندن، [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] واقع شده

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    سان استبان، بوداپست، مجارستان

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    شارژ [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]، منهتن شهر نیویورک، ایالات متحده

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    مجسمه آدم و حوا ، توکیو، ژاپن

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    مجسمه Gatotkaca، [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]، اندونزی

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    پل اژدها، لیوبلیانا، اسلوونی

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] نجات دهنده، ریودوژانیرو، برزیل

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    مجسمه آزادی، جزیره آزادی، نیویورک، ایالات متحده

    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    کارگر زن Kolkhoz و نمایشگاه [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] روسیه، مسکو، روسیه

  9. 6 کاربر از پست مفید fcb10 تشکر کرده اند .


  10. #165
    کاربر محروم

    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    محل سکونت
    Catalunya
    پست مورد علاقه
    LW
    مربی مورد علاقه
    Guardiola-Allegri-Mancini
    بازیکن محبوب
    All players:Barçelona-AC milan-Man City+torres
    اسم واقعی شما
    David

    ItaliaBarcelona

    نوشته ها
    2,443
    تشکر ها
    6,293
    تشکر شده 8,885 در 2,503 پست

    پیش فرض

    طراحی خلاقانه ساک های دستی !


    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]






  11. 8 کاربر از پست مفید fcb10 تشکر کرده اند .


  12. #166
    کاربر محروم

    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    برازجان
    پست مورد علاقه
    مهاجم
    مربی مورد علاقه
    گواردیولا - تیتو ویلانو
    بازیکن محبوب
    لیونل مسی
    اسم واقعی شما
    صادق

    IranBarcelonaPersepolis

    نوشته ها
    337
    تشکر ها
    2,441
    تشکر شده 2,289 در 454 پست

    پیش فرض

    تفاوت خوابیدن زن و مرد و یك نتیجه گیری واقعی!
    مامان و بابا داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مامان گفت:"من خسته ام و دیگه دیروقته ، میرم که بخوابم " مامان بلند شد ، به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهار فردا شد ، سپس ظرف ها را شست ، برای شام فردا از فریزر گوشت بیرون آورد ، قفسه ها رامرتب کرد ، شکرپاش را پرکرد ، ظرف ها را خشک کرد و در کابینت قرار داد و کتری را برای صبحانه فردا از آب پرکرد.
    پیراهنی را اتو کرد و دکمه لباسی را دوخت. اسباب بازی های روی زمین را جمع کرد و دفترچه تلفن را سرجایش در کشوی میز برگرداند. گلدان ها را آب داد، سطل آشغال اتاق را خالی کرد و حوله خیسی را روی بند انداخت.
    بعد ایستاد و خمیازه ای کشید . کش و قوسی به بدنش داد و به طرف اتاق خواب به حرکت درآمد، کنار میز ایستاد و یادداشتی برای معلم نوشت، مقداری پول را برای سفر شمرد و کنارگذاشت و کتابی را که زیر صندلی افتاده بود برداشت.
    بعد کارت تبریکی را برای تولد یکی از دوستان امضا کرد و در پاکتی گذاشت ، آدرس را روی آن نوشت و تمبرچسباند ؛ مایحتاج را نیز روی کاغذ نوشت و هردو را درنزدیکی کیف خودقرارداد. سپس دندان هایش رامسواک زد.
    باباگفت: (فکرکردم، گفتی داری میری بخوابی) و مامان گفت:(درست شنیدی دارم میرم). سپس چراغ حیاط راروشن کرد و درها را بست.
    پس ازآن به تک تک بچه ها سرزد، چراغ ها راخاموش کرد، لباس های به هم ریخته را به چوب رختی آویخت، جوراب های کثیف را درسبد انداخت، با یکی از بچه ها که هنوز بیداربود و تکالیفش را انجام می داد گپی زد، ساعت را برای صبح کوک کرد، لباس های شسته شده در ماشین لباسشویی را پهن کرد، جاکفشی را مرتب کرد و شش چیز دیگر را به فهرست کارهای مهمی که باید فردا انجام دهد ، اضافه کرد. سپس به دعا و نیایش نشست.
    درهمان موقع بابا تلویزیون را خاموش کرد و بدون اینکه شخص خاصی مورد نظرش باشد گفت: (من میرم بخوابم) و بدون توجه به هیچ چیز دیگری، دقیقاً همین کار را انجام داد!

    نتیجه گیری:
    ۱- مردها همیشه كارهایشان را درست و به موقع انجام میدهند و وقتی تلویزیون نگاه می كنند قبلا كارهای دیگرشان را انجام داده اند. ولی زنها بسیار بی برنامه و نامرتب هستند. در صورتیكه كلی كار نكرده دارند نشسته اند و تلویزیون نگاه میكنند!!!
    ۲- مردها بسیار راستگو هستند. ولی زنها دورغگو هستند و بجای اینكه بگویند من می روم كارهای نكرده ام را انجام بدهم الكی میگویند من میروم بخوابم!!!!
    ویرایش توسط spbarcelona : 05-04-2012 در ساعت 10:24

  13. 5 کاربر از پست مفید spbarcelona تشکر کرده اند .


  14. #167
    کاربر محروم

    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    برازجان
    پست مورد علاقه
    مهاجم
    مربی مورد علاقه
    گواردیولا - تیتو ویلانو
    بازیکن محبوب
    لیونل مسی
    اسم واقعی شما
    صادق

    IranBarcelonaPersepolis

    نوشته ها
    337
    تشکر ها
    2,441
    تشکر شده 2,289 در 454 پست

    پیش فرض

    عادت بد ما!
    یک ایرانی در فرانسه مشغول رانندگی در اتوبان ناگهان متوجه می شه که خروجی مورد نظرش رو رد کرده…

    به عادت دیرینه ی ایرانی ها، میزنه روی ترمز و با دنده عقب شروع میکنه به برگشتن به عقب!

    در همین حال با یه ماشین دیگه تصادف می کنه …
    سرت رو درد نیارم، پلیس می آد و اول با راننده ی فرانسوی صحبت می کنه. بعد میآد سراغ ایرانیه و بهش میگه: از شما معذرت می خوایم.

    ما باید این آقا رو بازداشت کنیم، ایشون اونقدر مسته که فکر می کنه شما تو اتوبان داشتی دنده عقب میرفتی!!!

  15. 8 کاربر از پست مفید spbarcelona تشکر کرده اند .


  16. #168
    کاربر محروم

    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    محل سکونت
    برازجان
    پست مورد علاقه
    مهاجم
    مربی مورد علاقه
    گواردیولا - تیتو ویلانو
    بازیکن محبوب
    لیونل مسی
    اسم واقعی شما
    صادق

    IranBarcelonaPersepolis

    نوشته ها
    337
    تشکر ها
    2,441
    تشکر شده 2,289 در 454 پست

    پیش فرض

    دوستان نمیدونم کلیپ تبلیغاتی شرکت اپل در مورد گوشی آیفون 5 رو دیدید یا نه اگه ندیدید حتما دانلود کنید خیلی جالبه
    میگن قیمتش بین 3 میلیون تا سه و نیم میلیون هست و جنسش هم از جنس فلز مایع هست به هر حال دانلود کنید و ببینید چه تفاوتی با دیگر گوشی ها داره. خیلی جالبه
    لینک دانلود: [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

  17. 4 کاربر از پست مفید spbarcelona تشکر کرده اند .


  18. #169
    مدیر بخش هواداران

    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    Lahijan
    پست مورد علاقه
    DEF_CAM
    مربی مورد علاقه
    Carlo ancelotti /Chezare prandelli
    بازیکن محبوب
    Gattuso /Maldini / Nesta /Inzaghi / Seedorf / Kaka
    اسم واقعی شما
    Sina Sammak

    ItaliaMilanSS_Tehran

    Gattuso

    نوشته ها
    1,766
    تشکر ها
    7,599
    تشکر شده 12,276 در 2,437 پست

    پیش فرض








    Distruggi i nemici Golden Bo
    rossoneri

  19. 2 کاربر از پست مفید sina acm تشکر کرده اند .


  20. #170
    عضو Derby

    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    محل سکونت
    TEHRAN
    پست مورد علاقه
    FORWARD
    مربی مورد علاقه
    Arsène Wenger
    بازیکن محبوب
    RONALDO 9_Zidane_Zlatan Ibrahimovic_R.CARLOSE
    اسم واقعی شما
    MEHDI

    BrazilSS_TehranMilan

    Pirlo

    نوشته ها
    254
    تشکر ها
    3,094
    تشکر شده 2,194 در 462 پست

    milan

    50 مزیت مرد بودن
    1- اسم هر جک و جونوری رو روی شما نمی گذارند، از قبیل آهو، غزال، پروانه، شاپرک و موارد دیگر که اینجا جاش نیست!

    2- در عروسی می تونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو دوباره بپوشید!

    3- می تونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید و بعد بگید مد روزه!

    4- از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه شناسنامتون رو قایم نمی کنید!

    5- مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است!

    6- مدل لباس دختر شمسی خانم چشمهاتون رو داخل دهانتون سرنگون نمی کنه!

    7- در موقع استرس هیچ وقت ناخنهای خود را نمی جوید!

    8- هفته ای دو بار شکست عشقی نمی خورید!

    9- لازم نیست از 18 سالگی موهای سرتون رو رنگ کنید چون موهای جوگندمی خیلی هم به شما میاد!

    10- فقط شما می تونید برید استادیوم.

    11- خودتون پنچری ماشینتونو می گیرید!

    12- لازم نیست با قرار دادن انواع جکهای هیدرولیک و غیر هیدرولیک در پاشنه کفش قدتون رو افزایش بدید!

    13- می تونید تمام روز بادوستانتون برید کوه و وقتی برمی گردید خونه برای خانمتون تعریف کنید که چه روز پرکاری داشتید!

    14- موقع خواستگاری به هیچ وجه نگران بر هم خوردن تعادل سینی چای نیستید!

    15- از دیدن کله پاچه دچار تشنج نمی شید!

    16- هیچ کس از اینکه دست پخت افتضاحی دارید به شما ایراد نمی گیره!

    17- فقط شمایید که لذت تماشا کردن فوتبال میلان - بارسلونا را با گزارش عادل فردوسی پور درک می کنید!

    18- فقط شمایید که می تونید لذت تکچرخ زدن با cg رو تجربه کنید!

    19- می تونید با خط ریشتون بیش از 12000 اثر هنری خلق کنید!

    20- به طلا و جواهرات دیگران در حالی که دارید از حسادت منفجر می شید نگاه نمی کنید!

    21- تو عروسی ها لازم نیست چند تن زنجیر به خودتون آویزون کنید که تازه دیگران ازتون بپرسند بدلیه ؟

    22- سر سفره عقد لازم نیست برید گل بچینید و گلاب بیارید و نون بگیرید و اینا...

    23- در حالی که خواهرتون باید بمونه خونه و آشپزی یاد بگیره شما می رید بیرون و گل کوچیک بازی می کنید!

    24- لازم نیست آدرس تمام مزون ها، پاساژها، بوتیک ها و مراکز لاغری شهرتون رو حفظ باشید!

    25- اگه تو خیابون تویوتا کمری جلوی پاتون نگه نداشت به راحتی سوار یه پیکان می شید!

    26- لازم نیست همیشه جای جورابهای همسرتون رو حفظ باشید!

    27- فقط شما می تونید سه ساعت تمام برنامه نود رو با دوستاتون تفسیر کنید!

    28- لازم نیست روزی چهار بار مثل آمپول ب کمپلکس سریالهای بی سر و ته وطنی رو تماشا کنید!

    29- لازم نیست سالی یه بار زاویه دماغتون رو نسبت به افق تغییر بدید!

    30- می تونید حتی تا محل کارتون رو هم با دوچرخه طی کنید و کسی اونجوری به شما نگاه نکنه!

    31- می تونید راحت رو صندلی های جلوی اتوبوس بشینید و در عقب دود نخورید (البته این اتوبوس های brtاین قضیه رو خرابش کرد.)

    32- می تونید با شلوارک و رکابی راحت تا سر کوچه برید!

    33- خیالتون راحته که هرگز یک خواهر شوهر (و ایضا جاری) که مدام رو اعصابتون رزمایش برقرار کنه ندارید!

    34- لباسهاتون ظرف 48 ساعت دلتون رو نمی زنه!

    35- در زیر گرمای نابود کننده تابستون خیلی راحت با یه آستین کوتاه میایید بیرون!

    36- نیازی ندارید هر روز که از خواب پا می شید تا ساعت 6 بعدازظهر رو جلوی آیینه با خودتون ور برید!

    37- نیازی نیست سه چهارم عمرتون رو توی کلاسهای آشپزی، خیاطی، گلدوزی، آموزش فال شیرموز و تقویت اعتماد به نفس در 3/0 ثانیه بگذرانید!

    38- نیازی نیست داخل کیفتون به تعداد رنگهای یک lcd لنز چشم داشته باشید (توضیح: رنگهای lcd معمولا بالای 16 میلیون می باشد.)

    39- اگه به انواع فنون حرکات موزون آشنا نبودید هیچ اشکالی نداره!

    40- فقط شما می فهمید که یک 206 اسپرت *** چقدر زیباست!

    41- بدون اینکه کسی بهتون چیزی بگه می تونید ساعتها پلی استیشن بازی کنید!

    42- با دیدن سوسک و موش و امثالهم اجدادتون از گور در نمی آیند و جلوتون رژه نمی روند!

    43- فرق cd رو با بشقاب میوه خوری متوجه می شید!

    44- با یک سرماخوردگی سه ماه در ccu بیمارستان بستری نخواهید شد!

    45- می تونید یه جوک بامزه تعریف کنید بدون اینکه خودتون قبل از همه دو ساعت تمام بهش بخندید!

    46- روی در هیچ مغازه ای ننوشته اند که از پذیرفتن آقایانی که شئونات اسلامی را رعایت نکنند معذوریم (بس که محجوب هستند آخه)

    47- داشتن ریش پروفسوری از ویژگی های بسیار ممتاز است که مخصوص شما آقایان می باشد!

    48- فقط شما می تونید کت و شلوار بپوشید و کروات بزنید و کلی خوشتیپ بشید!

    49- بیش از 60 درصد رشته های مهندسی رو شما به خودتون اختصاص دادید (دیگه از این با کلاس تر؟)

    50- و در نهایت اینکه می تونید تو خیابون از هر کس که دلتون خواست بپرسید ساعت چنده؟! (این یکی دیگه ته ویژگی بود!)


    خانمای دربی ببخشد/ناراحت نشین یه وقتا
    [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
    Don’t count the years, count the memories
    ویرایش توسط mehdi30100 : 05-04-2012 در ساعت 13:41

  21. 4 کاربر از پست مفید mehdi30100 تشکر کرده اند .


صفحه 17 از 73 نخستنخست ... 715161718192767 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: 04-14-2010, 13:54

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
تغییر پس زمینه