کي روش: تا به جام جهاني نرويم هيچ جا نمي روم
اين گفت و گو در مالزي با سرمربي تيم ملي گرفته شده است.
خبرآنلاين: وقتي شما اين مصاحبه را مي خوانيد او به مسافرت رفته و اين بار هم کمي با دلخوري از ايران رفته. البته قطعا بر مي گردد اما دلخور است از اينکه چرا گروهي از مسئولان فدراسيون فوتبال موج جديدي از فشارها را آغاز کرده اند تا يک دستيار ايراني را به کادرفني تحميل کنند. با اين وجود کي روش در اين گفت و گو که تقريبا يک ماه قبل در مالزي با او انجام شده است به صراحت مي گويد:« مردم نگران من نباشيد. هيچ جا نمي روم قبل از اينکه با ايران به برزيل رسيده باشم.» در اين گفت و گو ، سرمربي محبوب تيم ملي کمي از زندگي يکساله در ايران ، علايق و سرگرمي هايش گفته. از مشکلاتش حرف زده و چيزهايي که براي موفقيت نياز دارد. اين آخرين گفت و گوي تفصيلي است که کي روش در 3 ماه اخير با نشريات يا رسانه هاي ورزشي ايراني انجام داده است. گفت و گويي در هتل ماريوت شهر کوالالامپور ، ساعتي پس از مشخص شدن حريفان نهايي ايران براي رسيدن به جام جهاني.
*از راه رسيدن به جام جهاني شروع کنيم. از قرعه اي که داريد.
فقط مي خواستم بگويم که کار دشواري در پيش داريم اما کاملا مطمئنم که شانس زيادي دارييم، فرصت خوبي داريم تا آماده اين دور از مسابقات شويم و سهميه بازي هاي برزيل را به دست بياوريم. به شدت معتقدم که از عهده اين کار بر مي آييم. چيزي که بايد به تمام هواداران تيم در ايران، در همه دنيا بگويم اين است که گروه خيلي سختي داريم؛ بازي جلوي ازبکستان، بازي دوباره جلوي قطر، بازي با کره و لبنان سخت است. با مربيان ديگر حرف زده ام و مي دانم حتي عمان و قطر، همه شان، برنامه خيلي جاه طلبانه و خوبي دارند تا تيم شان را آماده اين مرحله کنند. بنابراين وظيفه ما اين است، مسوليتي که داريم اين است که در اين 3 ماه باقي مانده، برنامه قوي و جاه طلبانه اي براي تيم ملي خودمان بريزيم. بايد شروع خيلي خوبي داشته باشيم. ما 9 امتياز... ببخشيد، ما 6 بازي تا نوامبر داريم بنابراين بايد آماده باشيم چون اين مسابقات خيلي سخت است و اين چند بازي هم در برهه اي برگزار مي شود که هنوز فصل شروع نشده يا جا نيفتاده؛ يعني مي توانند باعث شوند ما در جام جهاني بعدي باشيم يا نباشيم. بنابراين يک بار ديگر مي گويم که ما فرصت و شانس خوبي داريم؛ وظيفه ما اين است که حتي اگر بهترين برنامه آماده سازي را در آسيا نداريم، دست کم همسطح بقيه تيم ها باشيم.
*اگر بخواهيم به جام جهاني برويم، چه کار بايد بکنيم؟ هم مردم و هم فدراسيون...
کار...گاهي اوقات وقتي مي گويي کار، يک کم به هم ريخته، يک کم غير منطقي به نظر مي رسد. به نظر خنده دار مي رسد: کار. خوب همه کهر مي کنند! اما من دارم درباره کاري که خودمان بايد انجام دهيم، حرف مي زنم، دارم درباره هوشمندانه کار کردن حرف مي زنم. وقتي بهتر از ديگران کار کني موفق مي شوي... البته آسان نيست که باهوش تر و سريع تر از ديگران کار کني، که يک قدم جلوتر از آنها باشي. کل ماجرا اين است که يک قدم جلوتر از بقيه باشي، وقتي بقيه تيم ها تازه به اين نقطه مي رسند، تو بايد اين مرحله را رد کرده باشي. حرف من اين است... بنابراين توصيه من، پيشنهاد من به هواداران، به مديران فوتبال ايران در حال حاضر اين است که بايد با هم بنشينيم و به اهداف مان فکر کنيم، بايد به روياهاي مان فکر کنيم. پس بياييد در کنار هم کار کنيم، يک برنامه خيلي قوي و جاه طلبانه براي حمابت از تيم ملي بريزيم. هدف من اين است، آرزويم اين است ، وظيفه و مسوليت من اين است که همه بدانند و گوش به زنگ باشند که بايد براي بازي با ازبکستان و قطر آماده باشيم چون بازي آسان وجود ندارد.
*براي اينکه تيم خوبي بسازيد، چند هفته اردو لازم است؟
فقط وقتي در اين باره حرف مي زنم که همه چيز در اختيارم باشد.
*خيلي ها در ايران مي گويند که اگر هواپيماي چارتر در اختيار تيم ملي قرار بگيرد، ديگر مشکلي نخواهيد داشت. آرزو نمي کنيد که تيم هواپيماي چارتر داشت؟
تا ببينيم چه مي شود. گاهي اوقات براي بعضي بازي ها لازم داريم، براي بعضي بازي هاي ديگر هم نه. بستگي به زمان بازي مان، زمان سفر دارد. مهم اين است که الان وقت زياد حرف زدن نيست، وقت عمل کردن است. بايد ببينيم برنامه چه جوري مي شود، چي داريم. احتمالا بعضي بازي ها به چارتر احتياج دارند، بعضي ها؛ بعضي ها هم نه.
*کمي برگرديم به عقب تر. هنوز هم باورش سخت است که کارلوس کروش هدايت ايران را قبول کرده است.
وقتي تيم ملي پرتغال را ترک کردم- چيزي که خواسته شخصي خودم هم نبود- در آن زمان تمام فکر و ذهنم روي رسيدن به جام ملت هاي اروپا و بازي در آن و بعد جام جهاني برزيل بود که متاسفانه ماجراي مربوط به کميته دو پينگ پيش آمد و من اخراج شدم؛ البته خوشبختانه دادگاه جريمه اي را که براي من در نظر گرفته بودند، برداشت ولي بازهم فکر مي کردم آنها به اندازه کافي مجازات نشده اند، بايد به خاطر رفتارشان با من مجازات شديدي براي شان در نظر گرفته مي شد ولي متاسفانه کميته انضباطي فدراسيون فوتبال پرتغال اين کار را نکرد. وقتي پرتغال را ترک کردم، چند تا پيشنهاد داشتم. ديگر مطمئن بودم شانس حضور در يورو 2012 را ندارم پس به پيشنهادهاييفکر کردم که مي توانست مرا به برزيل برساند. يکي شان کره جنوبي بود، ژاپن هم همين طور؛ و به خاطر حوادثي که اتفاق افتاده بود، نمي توانستم دنبال اين پيشنهادها را بگيرم. چون امکان فعاليت نداشتم. بعد از آن ماجراها، ايران جلو آمد. با فدراسيون مذاکره کردم و آنها به من گفتند، هدف شان حضور در برزيل است. اين هدف خود من هم بود، بنابراين کار ساده اي بود. پل ارتباطي بين ما برقرار شد. اين پل اين بود که ايران مي خواست در برزيل باشد و من هم به خاطر کارنامه ام مي خواستم در برزيل باشم.
*از عربستان، قطر و موزامبيک هم پيشنهاد داشتيد. چرا پيشنهاد ايران را قبول کرديد؟
مورامبيک هيچ وقت از من دعوت نکرد؛ اين حقيقت ندارد.اگر اين پيشنهاد بود شايد تصميم ديگري مي گرفتم اما دعوتي از تيم ملي کشورم نداشتم. من هم از باشگاه ها پيشنهاد داشتم و هم از تيم هاي ملي ولي در آن زمان، دادگاه ورزشي در سوييس هنوز تصميم گيري نکرده بود، بنابراين بايد منتظر راي دادگاه مي ماندم. و وقتي راي اعلام شد، ايران دوباره پا جلو گذاشت و با توجه به پلي که بين ما وجود داشت، تصميم گيري ساده بود. ايران منتظر من ماند و اين ما را به هم رساند.
*زندگي در ايران براي تان راحت است؟ مثلا يک سال است که در هتل زندگي مي کنيد. زمان زيادي است. مشکلي نداريد؟
دوست ندارم درباره مشکلات شخصي ام جلوي مردم حرف بزنم. بله، بله، من يک سري مشکلات دارم اما دوست ندارم جلوي ديگران از آنها حرف بزنم. اين چيزي است که مي خواهم با رييس درباره اش حرف بزنم ولي يک سري چيزها هستند که دوست دارم ببينم آماده شده اند، روبراه هستند؛ ولي هيچ وقت درباره مسايل خودم حرف نمي زنم؛ ولي دوست دارم جلوي همه از مشکلات تيم ملي حرف بزنم چون به مردم تعلق دارد، به بازيکنان و مربي تعلق دارد و آنها حق دارند بدانند چه اتفاقي دارد مي افتد. همه چيز بايد براي مردم توضيح داده شود، روشن شود و بايد بفهمند چه مي گذرد.
*يعني تمام وقت شما در ايران به کار کردن مي گذرد؟
نه؛ لحظات دلپذيري داشتم، رفتم موزه، تيراندازي کردم. فيلم مي بينم، کتاب مي خوانم...خيلي کارها. من در ايران کلي کار دارم که بايد انجام دهم. در ايران بايد در روز 26 ساعت وقت داشته باشم. خيلي کار دارم و اغلب سرم شلوغ است. ولي خيلي جاهاي جذاب هم هست که دوست دارم ببينم شان.
*از ايران، مردمش، تهران... از همه چيز خوش تان مي آيد؟
همه چيز، نه. از ترافيک آن مي ترسم. وقتي رانندگي مي کنم، رانندگي که نه، وقتي توي ماشين هستم، کلي شوماخر مي بينم که فکر مي کنند خيلي کار دارند. واقعا چطور با اين سرعت لايي مي کشند و رانندگي مي کنند؟
*غذاهاي ايراني را دوست داريد؟
بله، خيلي زياد. اما شيريني ها و ميوه ها برايم جاب تر هستند.
*از بين غذاهاي ايراني کدام را خيلي دوست داريد؟
بيشتر از غذاها ، ميوه هاي تان مرا شيفته کرده. عاشق هندوانه هاي ايران هستم... همين امروز صبح هم هندوانه خوردم. ولي واقعا هندوانه هاي ايران چيز ديگري هستند . اصلا هندوانه اينجا طعمي نداشت. با خودم گفتم ببين اسمش را هم گذاشتند هندوانه. هندوانه هاي شيرين ايران ، هيچ جاي ديگر دنيا پيدا نمي شود.
*غذا چطور؟
من بيشتر ميوه مي خورم. برايم خيلي مهم است که هيکلم روي فرم باشد!
*خاويارچطور؟
گاهي . حرف ندارد.
*ولي خيلي گران است؟ قرارداد شما طوري است که مي توانيد بخريد!
بله، گران است اما من هديه گرفتم! من هم پولم نمي رسد که بخرم ( مي خندد)
*کجاي ايران را دوست داريد؟ اصفهان، شيراز، ...
نمي توانم اين را بگويم چون درست نيست. اگر يک جا را بگويم ، آن يکي مي گويد چرا شهر ما را دوست نداشتي. فکر مي کنم همه جاي ايران زيبا باشد و ديدني.
*نه، مثلا در اصفهان جاهاي تاريخي داريم...
اصفهان رفته ام و آن جا را خيلي دوست دارم.. من رشت و انزلي هم رفتم. خيلي شهرهاي ساحلي قشنگي هستند و تماشاگران شان هم مدام تشويقم مي کنند! يا مثلا تبريز. زيباترين بخش سفرم به تبريز اين بودکه با ماشين سفر کرديم. در ايران بعضي ها مي گويند من از پرواز مي ترسم که اين طور نيست؛ حتي تو هم اگر فکر کني من از پرواز مي ترسم ،بايد ديوانه باشي من عمرم را در پروازها گذراندم _ اما اگر با ماشين به تبريز برويد، مي توانيد روستاها را ببينيد، ايران واقعي را ببينيد، با 7 يا 8 ساعت رانندگي فرصت ديدن مزرعه ها را پيدا مي کنيد... اين خوب است. اين کار را به خاطر ترس از پرواز انجام نمي دهم، اين کار را مي کنم چون مي خواهم روستاها را ببينم. مي خواهم ببينم در کشوري که کار مي کنم شهرها و روستاهايش چه شکلي دارند.
*دوست داريد با مردم، مثلا کشاورزها حرف بزنيد؟
متاسفانه خيلي از مردم انگليسي بلد نيستند... با اين حال من به کمک مترجم با ديگران خوب ارتباط برقرار مي کنم. ولي اين مشکلي است که بايد درست شود.
*مثلا همين حالا شما مترجم هم نداريد.
بله، يکي از مسايل مهم براي من، ارتباط برقرار کردن با فدراسيون است. ارتباط برقرار کردن، کليد يک رابطه خوب با مردم است. اين يکي از مشکلاتي است که بايد در تيم ملي حل شود. بايد راه حلي براي ان پيدا کنيم چون مي خواهم اين مشکل برطرف شود.
*خيلي از منتقدان تيم ملي ايراد مي گيرند که چرا شما به دعوت از دورگه ها براي تيم ملي اعتقاد داريد. چرا قرار است تعدادشان زياد شود.
مساله تعداد اين بازيکنان نيست، مساله وظيفه من است که بايد ببينم بهترين بازيکنان براي تيم کجاها هستند، کدام شان لياقت حضور در تيم ملي را دارند؛ و وظيفه من اين است که اين فرصت را در اختيارشان بگذارم. اگر اين بازيکنان در تهران، تبريز يا استکهلم يا لندن هستند، وظيفه من اين است که آنها را به تيم ملي بياورم... اگر لياقتش را دارند. دژآگه الان در تيم است و ما بقيه را هم زير نظر گرفته ايم. اما هنوز هيچ تصميمي نگرفته ايم.
*بعضي از مربي ها مي گويند ما بهترين بازيکنان را در همين ليگ داريم ولي به نظرم شما به اين اعتقاد داريد که ايران يراي همه ايرانيان است؟
نه؛ نمي دانم که بقيه مربي ها چه فکري مي کنند ولي به انها احترام مي گذارم چون فوتبال، بازي عقايد مختلف است. بنابراين هرکسي مي تواند بگويد چه چيزي مي خواهد.
*نه، منظورم اين بود که شما فکر مي کنيد تيم ملي ايران براي همه ايراني ها است، نه فقط براي تبريز، تهران و...
قطعا، قطعا.
*و حالا مثلا رضا گوچي هم هست. او بازيکن خوبي است؟ مي تواند به تيم ملي ما کمک کند؟
اين طور فکر مي کنم.
*الان تيم ملي آلمان تيم خوبي شده چون از همه بازيکناني که ريشه هاي غير آلماني دارند، دعوت کرده اند. شما هم مي خواهيد تيم ملي مثل آلمان شود؟
بله. مي خواهم بازيکن هاي خوب را به تيم ملي بياورم چون وقتي با ژاپن، کره و استراليا بازي مي کنيد، با بازيکناني روبرو مي شويد که تجربه بازي هاي بين المللي زيادي را دارند و به اين بازيکنان نياز داريم چون تجربه بين المللي را نمي شود خريد.
*هربار که به اروپا سفر مي کنيد و سفرتان طولاني مي شود، مردم مي گويند کي روش ديگر به ايران بر نمي گردد چون هر بار با رييس فدراسيون ، سرپرست تيم مشکل داريد. بعد از بازي با اندونزي...
اين غلط است. من با هيچ کسي مشکل ندارم. و اگر هم داشته باشم، وظيفه ام اين است که براي ان راه حل پيدا کنم. آقاي کفاشيان مشکل درست نمي کند، راه حل پيدا مي کند. وظيفه من اين است که اگر اين راه حل از آن يکي بهتر باشد، اين يکي را انتخاب کنم. مساله مشکل داشتن نيست، اگر يک راه حل براي يک مشکل بهتر از آن يکي باشد، ما بايد آن را انتخاب کنيم... من براي تيم ملي دنبال راه حل هاي خوب مي گردم، اين وظيفه من است... من به رييس اعتماد دارم. اما اگر يک راه حل خوب نبود، بايد رهايش کنيم. اگر اين زمين خوب نيست، يک زمين ديگر انتخاب مي کنيم. نه گريه، نه شکايتي، نه توجيهي، نه؛ اگر زمين بد است، عوضش مي کنيم؛ اگر غذا بد است، عوضش مي کنيم. من اينجا هستم تا همه با هم به برزيل برويم براي جام جهاني.تا آخرين لحظه هم مي مانم و تلاش مان را مي کنيم.
*شما با آقاي کفاشيان مشکل داريد؟ به نظر من ، شما دوستي خوبي با هم داريد.
بله، به عنوان يک انسان او را دوست دارم و به او اعتماد دارم. اما دوستي يک چيز است، کار يک چيز ديگر. و حالا زمان کار کردن است. ما با هم خيلي دوستانه کار مي کنيم.
*مي توانيد با او کار کنيد؟
قطعا. به همين خاطر اين جا هستم.
*شما خيلي چيزها را در ايران تغيير داديد، از ذهنيت بازيکنان تا لباس تيم. به نظرم مي خواهيد ايران يک تيم حرفه اي باشد؟
بله.
*براي همين بود که لباس تيم را هم عوض کرديد؟
نه؛ وقتي ايران بازي مي کند، ميليون ها نفر آن را نگاه مي کنند، براي همين بهترين ها را لازم داريد. تصويري که مي بينند، تصوير کشور است، تصوير مردم آن است، بنابراين چرا بايد لباسي را بپوشيم که زياد خوب نيست؟
*يعني فکر مي کنيد حالا لباس تيم خوب است؟
بايد بهتر شود. ولي من مي خواهم آدم هاي حرفه اي دور و برم باشند، آماتور نمي خواهم چون فوتبال را نمي فهمند.من ذهن فوتبالي مي خواهم. اگر آنها يک توپ فوتبال انتخاب کنند، توپ خوبي نمي آورند. بعضي ها ممکن است به جاي توپ، طالبي بياورند. ما به آدم هاي حرفه اي احتياج داريم.
*شما مي خواهيد هميشه برنده باشيد. در بازي با بحرين ما 6 بر صفر جلو بوديم اما روي يک توپ عصباني شديد و آقاي پولادي را نشان داديد. نمي شود راحت بنشينيد؟
نه، مساله انجام دادن کار درست در جريان بازي است. بايد 90 دقيقه کارتان را درست انجام دهيد. بازيکنان بايد 90 دقيقه با تمرکز بازي کنند. در بازي آخرمان با قطر، خوردن يک گل اينطوري، گل آخر، خطرناک است، خيلي خطرناک است. تمرکزي در کار نبود. و فردا اگر در بازي با ژاپن، يک گل اين طوري بخوريد، مي بازيد. من از بازيکنانم 90 دقيقه تمرکز مي خواهد، که کارشان را درست انجام دهند. تمرکز و درست انجام دادن کار.
*با بازيکنان بزرگي کار کرده ايد، بکام، رونالدو... حالا هم با بازيکنان ايراني کار مي کنيد. مي شود ايراني ها را با آن ها مقايسه کرد؟
نه، منصفانه نيست. سطح رقابت در ايران با انگليس، با پرتغال، با ايتاليا فرق دارد. بازيکنان ايراني خيلي خوب هستند، مي خواهند ياد بگيرند، پيشرفت کنند، مي خواهند بازيکنان بهتري شوند و اين براي من مهم است و از اين بابت خوشحالم.
منبع: گل