تبادل نظر و گفتگو درباره بازی اینترمیلان - بارسلونا |نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا فصل 2009/2010

[Gladiature_Roma]

توی این بازی اینتر با همون 4231 بازی رفت به زمین اومد ، کریستین چیوو به عنوان بال کناری سمت چپ کار میکرد!
چیزی که مربیان باید از این تصمیم مورینهو یاد بگیرن این هستش :

1_ حضور چیوو در اون منطقه با توجه به پاس های هوشمندانه خودش میتونست از جلو کشیدن بارسا استفاده کنه و توپ رو برای استفاده میلیتو و اتوئو به عمق بفرسته!

2_ حضور چیوو در اون منطقه میتونست قدرت تدافعی اینتر در برابر مسی و دنی آلوز رو با کمک زانتی بیشتر کنه!

3_ اما مهمترین مسئله و نفع از حضور چیوو در اون منطقه :
توجه کردید که میلیتو به جای اینکه نوک باشه ، متمایل به سمت چپ (جایی که چیوو بازی میکرد) بود!؟ این باعث میشد تا دنی آلوز چندان با اطمینان نفوذ نکنه و دلیل مهمترش این بود تا چیوو در مواقعی متمایل به مرکز زمین بشه و با کمک کامبیاسو و موتا بتونن سه نفری مرکز فرماندهی بارسلونا و مغز متفکر بارسا رو پوشش بدند!
ژاوی با دوندگی بالای خودش به فضاهای خالی فرار میکنه و به راحتی صاحب توپ میشه ، اما با مرکزی شدن چیوو (چیزی که در تیم ملی رومانی به خوبی انجام میده) اون منطقه هم پوشش داده میشد!

از حضور چیوو در سمت چپ این همه نغع واسه اینتر حاصل شد! بعد بیاید بگید فوتبال شاغلام و شانس و ....!!!!

بحث دیگه در مورد حضور توره در قلب خط دفاع بود! با توجه به ضعف داشتن میلیتو و مارکز در آفساید گیری ها و ضد حمله ها، پپ از یایا توره در قلب خط دفاعی استفاده کرد ، یایا توره با فیزیک قدرتمند خودش میتونست از حفظ توپ میلیتو جلوگیری کنی و همچنین در آفساید گیری ها هم خیلی خوب کار میکنه این توره !

مسئله ی دیگه ای که وجود داشت ، تغییر سیسیتم مورینهو پس از اخراج موتا بود ، واقعا به نبوغ مورینهو پی بردیم که در عرض چند ثانیه بعد از اخراج و بدون آمادگی قبلی بهترین تصمیم رو گرفت !

کریستین چیوو به مرکز زمین رفت ، اتوئو و میلیتو دو بال کناری شدند و اشنایدر هم جلوی دو هافبک تدافعی(کامبیاسو و چیوو) قرار گرفت و بدون مهاجم!!! اینتر به کار خودش ادامه داد! این باعث شد تا خیلی زود پپ به مدافعانش دستوراتی رو بده که باعث تغییر بازی اونها بشه!

توره در بیشتر مواقع نفوذ میکرد و در خط هافبک قرار میگرفت ، چون حضور دو مدافع به طور ثابت بر روی خط مرکزی زمین در مواقعی که بارسا پا به توپ بود ، و اینکه فشاری روی مدافعان نبود(در مواقعی اشنایدر با دوندگی های خود فشار میورد) بی خود به نظر میرسید!

این چند نکته از نیمه اول بازی بود.