همه چیز از صفر آغاز خواهد شد
شاید امسال سکوت سه سال اخیر دوست داران این تیم ایتالیایی شکسته شود و شاید پس از مدتها هیاهوی تیفوسی های سیاه و سفید در دامنه کوهای الپ در ورزشگاه جدیدشان به مانند سال های در اوج شنیده شود تا یووه ای جدید متولد شود.
با پیوستن ووچینیچ خط حمله یووه تبدیل به یکی از زهردارترین خطوط حمله در میان تیم های ایتالیایی خواهد شد. تیمی که پس از چند سال دوری از خریدهای موفق امسال با امدن انتونیو کونته به دنبال تغییر چهره ای ست که پس از صعود مجدد به سری a از ان صحبت می کردند. به نظر می رسد به زمان تعیین شده مدیران پس از داستان کالچوپولی نزدیک می شویم و همان طور که انتظار داشتیم با افتتاح ورزشگاه جدید بیانکونری و سپری شدن برنامه هایی که در دست داشتند، یوونتوسی جدید را نیز خواهیم دید.
یوونتوسی که شباهت زیادی به ان بانوی پیر کبیر اروپا دارد که امید اوج گیری را برای تیفوسی هایش زنده نگاه می دارد. در این میان مهاجمانی که در لیست کنونی یووه دیده می شوند و طرز تفکر مربی 42 ساله اش این امیدواری را نزد هواداران این تیم پررنگ می کند که در فصل پیش رو شاهد نمایشی رو به جلو و هجومی از تیم محبوب شان باشند و در نتیجه پس از چند سال سکوت، سر و صدای تیفوسی های سیاه و سفید نیز در میان هیاهوی فوتبال دوستان به گوش می رسد که با هیجان از رضایت شان نسبت به عملکرد تیم شان اشاره دارد.
کونته که رهبر سابق بیانکونری در دوران بازیگری اش لقب گرفته به تمرین و تلاش بسیار عقیده زیادی دارد و معتقد است هر چه در زمان پیش فصل تمرینات خوب و سختی را پشت سر گذارند و به هماهنگی و قدرت بیشتر دست یابند نتیجه گیری در طول فصل اسان تر خواهد شد.
به این ترتیب یووه با کونته از صفر برای فراموش کردن دو سال سیاه اخیرش فعالیتش را برای فصل جدید شروع کرد. تغییر ابتدایی پس از تغییر مربی، عوض کردن محل اردوی تابستانی پس از 5 سال بود. یووه از پینتزولو به باردونکیا تغییر مسیر داد و تصمیم گرفت این بار از ارتفاعات به دامنه های الپ رود و ده روز اغازین دوره بدنسازی اش را در کنار هواداران و مراسم ویژه ای که هر شب برگزار می شد برگزار کند.
دوره خوبی بود و مربی خیلی زود بازیکنانش را راهی تورنمنت امریکا – کانادا کرد تا تمرینات در اردوی دوم ادامه یابد. هر چند که ابتدا اب و هوای گرم فیلادلفیا شرایط را سخت کرد و خارج شدن از دوره بدنسازی موجب شد نمایش ضعیفی از شاگردان کونته در نخستین دیدار دوستانه تورنمنت برابر لیسبون شاهد باشیم اما در ادامه یووه نخستین تغییرات مثبتش را با بازی برابر کلوب امریکا شروع کرد و امید را برای کونته هدیه اورد تا او از تیمی که به دست گرفته ابراز رضایت کند.
این تیم در امریکا بود که مطلع شد ارتور ویدال به همراه میرکو ووچینیچ به انان اضافه خواهد شد و در نهایت دو ستاره تازه خریداری شده نیز به امضای قرارداد به این تیم پرافتخار ایتالیایی پیوستند تا کونته خط حمله ای قدرتمند را در اختیار داشته باشد.
خریدهایی که مثبت ارزیابی میشوند اما برخی بر این عقیده اند که بانوی پیر هر چند که ابتدا از خرید بازیکنانی به اصطلاح تاپ صحبت می کرد اما در نهایت بازیکنان سطح اولی را جذب کرد که نمی توان به انان لقب تاپ داد. بنابر این، این بار نیز یووه در خرید ستاره ناکام ماند.
اما اگر کمی دقیق تر به این مسئله نگاه کنیم و اگر شناخت خوبی نسبت به یووه داشته باشیم متوجه می شویم که استراتژیک یوونتوس در خرید بازیکنان همیشه همین طور بوده و هست. در تاریخ حیات این باشگاه نام های بزرگی دیده می شود اما نکته مشترک اکثر این ستاره ها و مهره های بزرگ در این مسئله خلاصه می شود که این گروه با پیوستن به بانوی پیر به این شهرت و افتخار رسیدند.
هیچ کدام این ستاره ها پیش از حضور در یووه ستاره نبودند اما توان و استعداد ستاره شدن در وجودشان به خوبی دیده می شده و مدیران تیزهوش بیانکونری بودند که با دقت انان را شناخته و جذب کردند.
در این میان تنها زیدان از این گروه جدا شده، شاید او تنها ستاره ای بود که پیش از حضور در یوونتوس نیز ستاره بود اما نه به اندازه شهرت و قدرتی که با پیراهن سیاه و سفید یووه به دست اورد. در چند سال اخیر ترزگه، بوفون، ندود، کامورانزی، زامبروتا نیز به یووه پیوستند و در این میان بوفون و ندود در کنار ترزگه توانستند شهرت جهانی تر به خود بگیرند و راه موفقیت را به خوبی طی کنند.
بازیکنانی که یووه در این سال ها جذب کرده با همین روش و استراتژیکی خریداری شدند که خاص بانوی پیر است؛ خرید مهره های بااستعداد و توانا با کمترین هزینه که شناخت و توجه زیادی از انان در دنیای فوتبال نباشد و تبدیل کردن انان به ستاره و یا مهره ای موثرتر نسبت به گذشته که البته اکثر انان نیز در ترکیب تیم تا زمانی که قدرت نمایشی زیبا و سریع داشته باشند حضور دارند و در نهایت تعدادی که با ارزشی چند برابر نسبت به زمان ورودشان از تیم جدا می شوند که در این بخش نیز به زیدان می توان اشاره کرد.
این تیم هرگز به دنبال خرید بازیکنانی نظیر رونالدو، فیگو، کریس رونالدو و یا مسی نبوده و نیست، در این تیم بازیکنانی به مانند کریس رونالدو جایی ندارند، این تیم یک ستاره نمی خواهد، تیمی با بازیکنان هم سطح می خواهد که همگی تبدیل به ستاره شوند.
اگر ابتدا در لیست این تیم نام سانچس، توس، اگوئرو و یا روسی مطرح شد و ماروتا، مدیر ورزشی اش از توجه باشگاه به این نام ها گفت و در نهایت ویدال، ووچینیچ و پیرلو سر از یووه در اوردند نشان از بازگشت یووه به گذشته نه چندان دورش می دهد.
مدیرانی که همیشه نام هایی برای خرید مطرح می کردند و در نهایت بازیکنان دیگری در ورودی باشگاه را پیش می گیرند و جذب این تیم می شوند و یا مربیانی که یک شبه بی خبر به نیمکت بانوی پیر راه می یافتند. این تغییرات همگی امیدبخش اند. امیدی که به تیفوسی های یووه نشان می دهد یووه تغییر کرده و به بازگشت به چهره ذاتی اش نزدیک شده.
کونته نیز شبیه یوونتوس است و این خصوصیاتش نشان می دهد که او پروش یافته مجموعه بیانکورنری ست، کونته ستاره به معنای ستاره های کنونی دنیای فوتبال که به راحتی با مبلغی پول از این باشگاه به ان باشگاه نقل مکان کنند، نمی خواهد او بازیکنان ویژه و استثنایی می خواهد که تشنه بازی و پیروزی باشند. بازیکنانی که روحیه مبارزه طلبی در انان موج زند، روحیه ای که در چهره بازیکنان 5 سال اخیر یووه کمتر دیده شد و حالا با کونته چهره ها و ساق ها به قدرت گذشته نزدیک و نزدیک تر می شود.
یووه در سال های اخیر نقشه هایی در سر داشت و حالا با گذشت 5 سال نخستین گام های تغییر در کالبد این تیم شکل گرفته، یوونتوس با 190 میلیون یورو به برنامه هایی که در نظر داشت تا همان باشگاه بزرگ و قدرتمند گذشته شود فکر کرد. در این میان ساخت ورزشگاه به مراحل انتهایی خود رسید و مبلغ زیادی برای نقل و انتقالات تابستانی در نظر گرفته شد. بانوی پیر برای اگرو 43 میلیون یورو، سانچس 38 میلیون یورو خرج نکرد این تیم حاضر نشد به تنهایی برای یک بازیکن این مبلغ هنگفت را هزینه کند بلکه خواست با این هزینه چند مهره مورد نظر مربی جوانش را جذب کند که برای تیم مفید باشند. همیشه چند بازیکن بزرگ بهتر از یک ستاره هستند، یووه هرگز تک ستاره نخواسته، در این تیم ستاره های زیادی در کنار یکدیگر بازی کردند و بازی خواهند کرد. اگر اگوئرو، سانچس و یا توس را ستاره بدانیم نباید ویدال و ووچینیچ را کمتر از انان بشماریم.