صورتِ عکسِ تو آلبوم خیسه ،
دوباره خاطرهتُ بوسیدم !
این سوالِ بی جوابُ از خودم ،
تا حالا هزار دفه پرسیدم :
با کدوم ترانه باز جون میگیره ،
نبضِ اون حنجرهی فیروزه ؟
میدونم بدونِ تو فردای من ،
رنگِ خاکستریِ دیروزه !
تنْتشنه مثلِ خورشید ! بیسرزمینتَر از باد !
کولیتَر از ترانه ! بیپَرده مثلِ فریاد !
تنهاتر از سکوتم ! روشنتر از ستاره !
عاشقتر از همیشه ، با من بخون دوباره !
پلکای پنجره رُ وا میکنم ،
تو کوچه زمزمهی مهتابه !
همهی پنجرهها خاموشن ،
انگار این کوچهی خلوت خوابه !
بیصدا اسمتُ فریاد میزنم !
هقهقم حنجرهمُ میبنده !
دوباره دستای نامرییِ شب ،
پِلکای پنجرهمُ میبنده !
تنْتشنه مثلِ خورشید ! بیسرزمینتَر از باد !
کولیتَر از ترانه ! بیپَرده مثلِ فریاد !
تنهاتر از سکوتم ! روشنتر از ستاره !
عاشقتر از همیشه ، با من بخون دوباره !
شاعر:یغما گلرویی