نمي دونم كدومش قشنگ تره:fek konam:
خيلي هنرمندي !نمي دونستيم:eyvalla:...
راستي عبداله اون روز كلي بهت خنديدم چن روز پيش يه بلايي سرم اومد.... خدا خفت كنهki::
با يكي از دوستام خيلي رو در بايستي دارمom:: مجبور شدم باهاش سوار تاكسي بشم راننده اش يه خانم بود(تا اينجا همه چيز طبيعي بود..)
يه نيم ساعتي طول كشيد به مقصد برسيم تو راه هم خيلي بحثمون داغ شده بود ،رسيده بوديم به يورو و تيم ملي انگليس!
اومديم پياده بشيم كه رفتم كرايه رو حساب كنم ،طبق معمول دست كردم تو كيفم و يه 10000 بدم البته همچنان بحثمون داغ بود!كه ديدم دوستم داره ميخنده ،راننده تاكسيه كرايه رو نميگيره،ملت دارن يه جوري بهم نيگا ميكنن (در حد كتك)،خلاصه همه چيز مخوف شده بود!
اومدم بگم چرا كرايه رو نميگيريد كه ديدم به جاي پول يه كاغذ البته تا مستطيل شكل و قشنگ دستمهcrying::-ما هم رو خودمون نذاشتيم و گفتم :ا
خلاصه اين دوستمون تا آخر بهمون ميخنديد و ميگفت رانندهه فك كرد ميخواي بهش شماره بدي !!!نه يه بار نه دوبار بلند ميگفت و ميخنديد !منم چيزي نميتونستم بگم فقط ميگفتم :چي شد!:sooot:يا آخريا هم ميگفتم چه اشتباهي كردم عادت خوبي ندارم همه كارام رو حفظي انجام ميدم:nishkhand:
فك كنم تا لان به همه جا رسيده باشه و ابروم هم جابه جا شده باشهentezar::