نمایش نسخه قابل چاپ
دستت درد نکنه یعنی زنگ زیست اینقدر بده.نقل قول:
نوشته اصلی توسط پوریا صبور [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
من تاحالا آدمای زیادی رو میشناسم که از این که به رشته ی تجربی نیومدن و به ریاضی رفنتد پشیمونند.
عابد و ابلیس ........
در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند : فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند! عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند.
ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت : ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!
عابد گفت : نه، بریدن درخت اولویت دارد. مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند، عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست.
ابلیس در این میان گفت : دست بدار تا سخنی بگویم. تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است …
عابد با خود گفت : راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم ، و برگشت......
بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت ، روز سوم هیچ پولی نبود!
خشمگین شد و تبر برگرفت و به سوی درخت شتافت. باز در همان نقطه ، ابلیس پیش آمد و گفت: کجا؟!
عابد گفت: می روم تا آن درخت را برکنم! ابلیس گفت : زهی خیال باطل، به خدا هرگز نتوانی کند!!!
باز ابلیس و عابد درگیر شدند و این بار ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست!
عابد گفت : دست بدار تا برگردم ! اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟!!
ابلیس گفت : آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کـاری برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛
ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی ای بندهء حقیر............
خوب برعکسشم وجود داره...بچه های تجربی که از تجربی رفتن پشیمونن و تغییر رشته میدن به ریاضینقل قول:
نوشته اصلی توسط مورینیو... [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
انسانی رو عشقه
فقط عشق و حاله سرکلاسlay_;;
دیشب مختار نامه رو دیدید؟
یحیی بن زمزم اگه فهمیدید کی بود؟:khandeeeee bahal:
کی بود؟ بگو تا ماهم بخندیم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط turk ughly [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
حامد حدادی بود
mas:-
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
مظاهم ( مزاحم ) ! :nishkhand:نقل قول:
نوشته اصلی توسط پوریا صبور [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
یه لینک بذار .. من سه چهار تا رو گوش کردم ... میخوام ببینم بقیشون چی چی خوندند ؟!!
برگشتنت رو خیر مقدم عرض می کنیم ! :hihi:نقل قول:
نوشته اصلی توسط turk ughly [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
اونی که جلوش داشت شعر میخوند هم همین بهنام تشکر که تو ساختمان پزشکان در نقش دکتر نیما افشار بازی میکنه بود ! ولی حامد هم عجب غول بی شاخ و دمی شده بود ! :nishkhand:
نه منظورم این نبود دنبال یه شکلک بودم که به در بزنه مثلا داره اجازه ورود به بحثو میگیره فقط همین دره بود:nishkhand:نقل قول:
نوشته اصلی توسط مورینیو... [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
بچه ها منو دعا کنید فردا میرم اطاق عمل!!!
شاید فعلا نیام!!
تا چند روز نمیتونم حتی حرف بزنم!!!
:rose:فعلا منو حلال کنید مخصوصا آقا پوریا که خیلی اذیتش کردم..:rose:
من انصاری فرد و خییییییییییییییییلییییییی ییییییییی دوست دارم
تو دلم بود گفتم بگم
حقیقییییییییییییییی رو هم خیلی دوس دارم
فشنگمممممممممممم خیلی دوس دارم
دایی رم خیلیییییییییییی دوس دارم
اندو تیموریانم خیلی دوس دارم
رضایی(غلوم)خیلی دوس دارم
ایول به این میگن ابراز احساسات یه دخترررررر کیف کردینlay_;;