به مناسبت ماه مبارک رمضان
چه کسی جز کریمی در رابطه با این سوال که آیا خود را محبوبترین بازیکن تاریخ ایران میداند با متانت جواب میدهد قبل از من بازیکنان محبوب دیگری در تیم ملی حضور داشتند ( حضور 100000 نفر در بازی پرسپولیس و پگاه سال 87 برای استقبال از کریمی در سطح جهان بی نظیر هست+ کارنامه محبوبیت او در تیم ملی در تمام سالیانی که حضور داشته است )
چه کسی جز کریمی وقتی مسئولین پرسپولیس قصد تشکر از زحمات این بزرگ فوتبال را دارد(پرسپولیس -بایرمونیخ) جواب میدهد چرا من ؟ قبل از من باید از بزرگان دیگر چون پنجعلی، بهزادی ، پروین و.... تقدیر به عمل بیاید واگر قرار باشد از کسی قدردانی شود من باید آخر صف باشم
خیلی از بزرگان فوتبال ما از خود تعریف کردن، بعضی ها خودشون مسی و اینیستا میدونن ، بعضی ها خودشونو عامل افتخارات ملی میدون بعضی ها خودشون بهترین در هر پست تاریخ ایران میدونن و....
اما جز کریمی که به گفته خیلی ها بهترین بازیکن تاریخ ایران هست (از جمله دایی) چه کسی میتواند چنین متواضعانه با همه برخورد داشته باشد و علارقم تمام توانایی های فنی که دارد خودشو بر سر دیگران نکوبد و من من نکند ؟
علی کریمی مردی صاف و ساده است.هر آنچه را که کم و کسر ببینید بدون هیچ محافظه کاری بیان میکند. گاهی سخنش تند میشود و این سخنان که همگی از سر دلسوزی بلند میشوند برای او عواقب بدی دارند ...( این فدراسیون ضعیفترین فدراسیون تاریخ ایران هست ...به خاطر همین جمله که الان خیلی ها به اون رسیدن علی کریمی توسط کفاشیان و البته مشورت با دایی از تیم ملی محروم میشود و البته حواشی که برای کریمی بعد بازی کره پیش آوردند و اونو به گوش رینگ بردند و ناجوانمردانه در ت.ل.ویزیون کوبیدند )
بگذریم به قول پروین کریمی همیشه چوب صاف بودن و سادگیش رو خورده وبلد نبوده مردم رو سیاه کنه ...بگذیرم
__________________________________________________ __________________________________________
سال 89 برای کریمی سال پر فراز ونشیبی بود ... برنامه هایی که برای کوبیدن کریمی از قبل چیده بودن (بعد از بازی با کره جنوبی ) تک به تک .و به صورت دقیق توسط مجریان اجرا میشد ..از شروع این پروسه که دور کردن جادوگر از پرسپولیس بود که اجرای این کار رو به انصاریفرد سپرده بون (هرچند انصاریفرد بعد از انکه متوجه شد در پرسپولیس جایی ندارد در برنامه 90 اعلام کرد هم من هم کریمی جفتمون رکب خوریدم) تا حمله اجورلو به کریمی و کوبیده شدن کریمی توسط تلوی.زی.ون به ناجوانه مردانه ترین شکل ممکن تا حواشی وافر دیگری که همگی کاملاً برنامه ریزی شده بودن و مو به مو برای از بین بردن کریمی انجام میدادن . سخن زیاد هست اما کسانی که خود رو مدعی میدونن و جز حرف کاری نمیکنن چرا کسانی که مردم اونا رو دوست دارن میکوبن و تمت وافترا میزنند و لی در عمل خودشون هیچ نمیکنن و جز حرف زدن کار دیگری بلد نیستن .....بگذریم
__________________________________________________ ___________________________________________
پهلوانان نمیمیرند
آرزوی جوان روستایی
ماه مبارک رمضان در پیش بود و «احسان علیخانی» در تدارک برنامهای ویژه برای ساعات افطار. مجری جوان تلویزیون که در اجرای برنامههای مناسبتی تبحر خاصی دارد، به صورت اتفاقی نشریهای محلی را میبیند که در آن با یک جوان بیمار شمالی مصاحبه شده است. جوان ساده و صادقی که قد او به خاطر عملکرد نامناسب غدد داخلی و تشخیص نادرست پزشکان بسیار بیشتر از حد متعارف رشد کرده و به 50/2 متر رسیده است. حال آنکه وی به لحاظ مالی هم در شرایطی نیست که از پس هزینههای سنگین عمل جراحی برآید.
مرتضی مهزاد(همان جوان مریض روستایی) در گفتو گوی دراز مدت خود با این برنامه درسته خیلی حرف نزد اما با نگاهاش خیلی چیزا به ما فهموند فهمیدیم چقدر غم توی دلشه کسی که به کلی اعتماد به نفس خودش را از دست داده بود او هفت سال است که از خانه بیرون نیامده بودکه مبادا کسی او را با انگشت اشاره نشان دهد مسخره کند مرتضی به غیر از قد بسیار بلندش غم های دیگری هم داشت : تومور داخل سرش / این که یه پاش از پای دیگرش کوتاه تر است / غم دوری از پدر / غم اجاره نشینی در یکی از روستاهای چالوس . اما احسان علیخانی در پایان برنامه آخرین سوال را از مرتضی می پرسد :
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
- مرتضی آرزوت توی زندگی چیه؟
بعد از کمی من من می گوید:
- سلامتی ام رو بدست بیارم......... یه خونه واسه خودمون داشته باشیم ...... یه کامپیوتر داشتم ...... و علی کریمی رو می دیدم
احسان علیخانی هم با شنیدن آرزوی آخر مرتضی جلو می ره با مرتضی دست می ده و می گه:
- اون آرزو های دیگه ات رو نمی تونم کاری کنم اما این آرزوی آخرت رو بهت قول می دم همین امشب ردیف کنم قول مردونه می دم
مرتضی از این قضیه خوشحال بود که یکی از آرزوهاش به زودی برآورده می شه اما نمی دونست این آرزو آرزوهای دیگرش هم برآورده می کند
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
علی کریمی با یک متر و 78 سانتیمتر قد درکنار مرتضی مهزاد 2.50 متر
ملاقات با جادوگر / جادوی کریمی در خیابان سئول
شنبه 7 شهریور، استودیو 11 شبکه سوم، مرتضی همراه با مادر خود جلوی دوربین قرار گرفته و صادقانه حرف میزد. از آرزویی که مدتهاست روزها را به یاد آن شب میکند؛ ملاقات با علی کریمی.
«یعنی او را میبینم؟»
این رویایی است که جوان صادق شمالی همواره در شوق تحقق آن است و زمانی که قصد خروج از تلویزیون را هم داشت و به آن میاندیشید، اما هرگز فکر نمیکرد به همین زودی آرزویش رنگ واقعیت به خود بگیرد. مرتضی در پایان برنامه از سوی علیخانی دعوت به صرف شام شد و همراه با هم راهی رستورانی در خیابان سئول شدند. جایی که علی کریمی انتظار ورودشان را میکشد!
... و چقدر زیبا بود لحظهای که مرتضی سرشار از شوق تحقق آرزویش بود و کریمی خوشحالتر از وی که توانسته دل یک هموطن را شاد کند.
کریمی در جریان این ملاقات به مه زاد قول کمک داد و قرار شد از طریق دوستان خود ترتیبی بدهد تا مرتضی مه زاد توسط بهترین پزشکان متخصص در آلمان مورد معاینه قرار بگیرد. و خود به تنهایی تمام هزینه های معالجه او را تقبل کرد و حسابی به این جوان حال داد . مرتضی که اصلا فکر نمی کرد علی کریمی انقدر آدم خوبی باشد حسابی شوکه شده بود. اما سریال نیکو کاری علی کریمی همین جا تمام نشد و بعد از صرف شام با آنان از داخل کیفش یه جعبه در می آورد و به دست مرتضی می دهد و در آن جعبه چیزی نبود جز یه لپ تاپ آخرین مدل. اشک در چشمان مرتضی حلقه می زند و کریمی را در آغوش می گیرد و می بوسد. علی کریمی به تنهایی ۳ آرزوی بزرگ مرتضی را برآورده کرده بود پس می توان گفت علی کریمی غول چراغ جادو!!!!!!!!
و این هم علی کریمی در کنار بلندقدترین پسر ایران که در برنامه ماه عسل شرکت کرد. از بلندی قد خودش دچاره عارضه شده بود. مجری ازش پرسید چه آرزویی داری. گفت سه تا آرزو دارم. یکی اینکه سالم باشم. لپ تاپ داشته باشم. و علی کریمی رو از نزدیک ببینم. همون شب علی کریمی یه لپ تاپ براش خرید و رفت به دیدنش و گفت هزینه درمانت هم میدم بری آلمان. هر سه تا آرزوشو برآورده کر
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
پ.ن 1: مرتضی مهزاد این جوانان عزیز و دوست داشتنی کشورمون که هیچ وقت از خونه بیرون نمیمد بعد اون برنامه ماه عسل تغیراتی در زندگیش به وجود امد، مرتضی الان عضو تیم والیبا ل نشسته شهر چالوس هست و با پیشرفتی که تا به حال داشته است میتواند صاحب شماره 8 والیبال نشسته تیم ملی شود
پ.ن 2: این اتفاق در 8 رمضان سال 88 پیش افتاد.. عدد 8 همیشه برای کریمی عددی متفاوت از سار اعداد بوده است ..