دلیلش اینه که استقلال همیشه سرور پرسپولیسهنقل قول:
نوشته اصلی توسط alexdelpiero [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
نمایش نسخه قابل چاپ
دلیلش اینه که استقلال همیشه سرور پرسپولیسهنقل قول:
نوشته اصلی توسط alexdelpiero [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
حق هواداران استقلال اين نبود آقاي حيدري
مهمترين سوال اين است: چرا حالا خسرو.؟
خيليها دوست دارند نيامدن خسرو به استقلال را به رابطه قديمياش با پرويز مظلومي ربط دهند اما آيا واقعيت اين است؟
پاسخ منفي است. پرويز مظلومي نه تنها با خسرو مشكلي نداشت بلكه به عنوان يك استاد قديمي كه نقش پررنگي در ظهور و معرفي حيدري به فوتبال ايران داشته است سخت كوشيد تا خسرو را به تهران بياورد اما مساله خسرو اين نبود كه كوششهاي مظلومي در اين رابطه موثر واقع شود بلكه مساله خسرو شبيه به مورد ديگراني بود كه به استقلال پشت كردند و رفتند به خيال آنكه بزرگي استقلال از آنهاست اما نبود و نيست.
در عجبم كه چرا اين مهم اينقدر در تاريخ تكرار ميشود اما دوباره و چند باره تكرار ميشود و درس عبرت نيست كه نيست.
سپاهان باشگاه بزرگ و محترمي است اما خسرو خود نيك ميداند كه متعقل به آن باشگاه نبوده و نيست و آنچه از او يك بازيكن محبوب در فوتبال ايران ساخت استقلال و بزرگياش بود كه آن بزرگي را به حيدري وام داد و حالا بايد از پنجشنبه به بعد آرام آرام اقساط وام را برگرداند و هرچه زمان جلوتر برود و خسرو محبوبيتش را هم بيشتر باز پس ميدهد و دست آخر هيچ!
مهمترين سوال اين است: چرا حالا خسرو؟
البته كه اختيار عمل خويش خسروان دانند اما كاش خسرو ميآمد و اول پاي ميز مذاكره با استقلال مينشست پس از آن تصميم ميگرفت نه اينكه ده رو تلفنش را از دسترس خارج كند و پس از آن باز بدون مذاكره سر از نصف جهان درآورد.
كاش خسرو از رو در رو شدن با مسئولان استقلال نميترسيد، ترس او البته كه از مسئولان استقلال نبود بلكه ترس او از هواداراني بود كه از روز جمعه در كوچه و بازار و كوي و برزن وي را ميبينند و به چشمهايش خيره ميشوند و با همان چشمها از او ميپرسند چرا حالا؟ به خاطر ضربه زدن به استقلال؟
ميپرسند چرا خسرو؟ چرا رفتن به سپاهانت را مخفي كردي؟ چرا تمايل خودت را در كوچه و پس كوچههاي سكوت قايم كردي؟ چرا؟ آيا نيت تو اين بود كه طي همين ده روز همان يكي، دو راست پاي باقي مانده در آخرين روزهاي نقل و انتقالات هم قراردادهايشان را با ديگر تيمها ببندند و بعد تو بروي؟
آيا نيت تو اين بود كه استقلال دستش در پوست گردو بماند؟
نه! پاسخ اين سوالها از جانب هواداران خسرو اين نيست و يا حداقل اينكه اين پاسخ «شيرين» نيست!
قصه خسرو و شيرين را لابد بايد لابهلاي كتابهاي قديمي پيدا كنيم چرا كه امروز حتي عشق هم خريداري ميشود و بر سر آن چك و چانه هم ميزنند! حالا اگر خسروي قديمي نباشي چوب حراج ميزنند و شيرينت را هم با خود ميبرند! اگر لازم باشد از يك ميليارد هم عبور ميكنند.
عبور از يك ميليارد به جاي خود اما نكته و سوال اصلي براي هواداران اينجاست:
چرا حالا خسرو؟ چرا حالا كه استقلال اين همه به پاي فرزند خودش ايستاد و با هيچكس مذاكره نكرد؟
طي همين ده روز گذشته بسيار بودند بازيكناني كه التماس ميكردند به استقلال بزرگ بيايند و فرصت «خسرو» شدن داشته باشند و آن حضور برايشان بسيار «شيرين» بود ا ما استقلال به پاي فرزند خويش ايستاد و به آنها «نه» گفت. چرا كه مطمئن بود خسرو حيدرياش نميتواند به آن همه لطف و محبت اين مردم پشت كند. حتي اگر به فرض از يك ميليارد هم عبور كنند و كوهي از پول به پايش بريزند! بدتر از همه البته اين نبود بلكه آن بود كه خسرو نگفت نميآيم! كه كاش ده روز قبل گفته بود تا استقلال خسروي ديگري را پيدا ميكرد و طعم شيرينش را ميچشيد همانطور كه همين خسرو دو سال پيش توسط همين فتحالهزاده به استقلال آمد و به كام هواداران «شيرين» شد.
به هر حال زمستان ميگذرد و روسياهي به زغال ميماند.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
وقتی پای پول وسط باشد
اشك هواداران فدای صفرهای بی انتها [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
آری.وقتی دودوتا چهار تا میكنی میبینی شاید بازیكنان حق دارند.ولی جواب اشكهای بی پایان هواداران راچه كسی میدهد؟
آری.وقتی دودوتا چهار تا میكنی میبینی شاید بازیكنان حق دارند.ولی جواب اشكهای بی پایان هواداران راچه كسی میدهد؟.تماشاگران استقلال را در نظر بگیرید.كی به فكر تماشاگرهااست؟وقتی بزرگ تیم ناصر حجازی سعی میكنه چوب لای چرخ تیم بزاره دیگه از بقیه چه انتظاری میره؟آقا، اصلا امیر قلعه نویی بد.بی ادب.این درسته كه وقتی تیمش تو كورس قهرمانیه شما با حرفات و مصاحبه هات شیرازه تیمو میریزی به هم؟.آقای زرینچه!شما چی؟تیم داره قهرمان میشه شما تازه یادت اومده فلان سال در فلان بازی استقلال با تبانی برنده شده و عامل اصلی تبانی شخص آقای قلعه نویی است؟تو كه ادعای فوتبال پاك داری چرا هموون موقع چیزی نگفتی.؟الان بعد از چند سال درست در زمانی كه تیم فقط به ارامش و اعتماد به نفس برای قهرمانی نیاز داره،شما باید ارامش تیمو به هم بریزی؟كه چی بشه؟هدفت چیه؟حتی اگر كسی اندك سواد ورزشی هم داشته باشه میتونه بفهمه هدف شما چیه.شما خودتو استقلالی میدوونی؟پس منكه استقلالی هستم چه كار كنم جز خجالت.؟خجالت از ایكه بزرگای تیم ما واسه هم میزنند.
همین امیر قلعه نویی كه ادعای استقلالی بودنش گوش هفت اسموونو كر كرده.همین كه دید اوضاع استقلال با استعفای واعظ اشتیانی ریخته به هم،سه تا از بازیكنهای مؤثر تیمو به سپاهان برد.حالا جالبش اینه كه وقتی كار خودشو كرد و تمام شد ،در مصاحبه خود اعلام میكنه كه:به علت اینكه اوضاع استقلال خرابه،و طبق جلسه ای كه با اقای سعیدلو داشتم ،از استقلال بازیكن نمیگیرم.یكی نیست بگه تو كه همرو بردی.فقط مونده سهراب بوقی!!!!!
ما مشكلی نداریم كه شما حرفه ای عمل كنید.مشكل اینكه شما بزرگترها تیمو به هم میریزید.بعد ادعای استقلالی بودنتوون میشه.جالبه از اب گلالوودی كه خودتوون با اهداف خاصی درست كردید ماهی میگیرید.
یاددموون نمیره؟!روزی كه نیك بخت از استقلال رفت و با پرسپلیس ثبت كرد.دنیا رو سرم خراب شد.انگار كه تو زندگی یك چیز مهمی را از دست دادم.وقتی از همین جناب نیكبخت سوال میشود كه چه شد سر از پرسپلیس در اوردی میگه :من رفتم باشگاه دیدم دارن با یك هافبك چپ دیگه مذاكره میكنند.منم رفتم با پرسپلیس بستم.اینم شد بهوونه؟مگه سند منگوله دار هافبك چپ استقلال واسه تو بود؟یعنی چون تو هستی نباید یك چپ پای دیگه تو استقلال باشه؟روت نمیشه بگی پرسپلیس بیشتر پول داد؟تو نگو.ما خدموون میفهمیم.
همین اقای اكبرپور و كاظمی.تا دو روز از لیگ تمام شد رفتند با پیراهن یك تیم منتصب به تیم حریف عكس انداختند.والا من یكی كه فكر كردم از حول حلیم رفتن تو دیگ.اونوقت جفتشوون میگن:با مدیریت مشكل داشتیم.خوب وایمیستادین تكلیف مدیریت معلوم بشه.مگه بقیه واینستادن؟هوادارا از شما انتظار دارن.باید بدوونید كه همین هوادارا شمارو كاظمی و اكبر پور كردند.حالا شما با احساسات اونها بازی میكنید.؟[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
اقای حیدری شما كه گفتی من سه روز وقت میدم به استقلال كه تكلیف مدیریت معلوم بشه.واقعا لطف میكنید.منت میزارید سر هوادارا.اخه تا زمانی كه تو ابو مسلم و پیكان بودی كسی اسمتم بلد نبود.ما تورو حیدری كردیم.قبل از مهلت شما تكلیف تیم و مدیریتش معلوم شد.ولی شما رفتی سمت سپاهان.چرا؟من بهت میگم.چون پول بیشتری میداد.
بله.شك نكنیید كه این اتفاقات به خاطر پول بیت المالی كه تو فوتبال ما وجود داره اتفاق میفته.وقتی یك كسایی مثل حجازی ،پروین و..... كه بیرون گود موندند اینطوری رفتار میكنند دیگه فاتحه این فوتبالو باید خوند.همه وقتی از تیمی میرن میگن با فلانی مشكل داشتیم.یكی نمیگه بابا جوون،فلان جا پول بیشتر میدادن من رفتم هموونجا.باید به فكر ایندم باشم.اگه اینطوری بگن خدا شاهده بهتره.خودشوون هم خراب نمیشن.
افسوووووووووووووووس.افسوو ووووووس كه كسی به فكر اشكی كه تو سرما و تو ورشگاهای ما یخ میزنه نیست.[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
تو آبی استقلالی یادمه طالبلو گفت استقلال همیشه استقلاله ....این حرفش همیشه تو ذهنم میمونه چون پشت این جمله خیلی معنی عمیقی وجود داره...خسرو حیدری که خسرو شدنشو مدیونه استقلاله باید مطمئن باشه هیچ جا واسش استقلال نمیشه ...فرهاد مجیدیم که من نمیدونم چرا اون یه هفته که استقلال هیچ کسو نداشت حال میکردو انگار نه انگار کاپیتانه تیمه حتی یه مصاحبم نکرد که بگه واسه این تیم نگرانم الانم که رفته اصلا مهم نیست چون همچین کسایی به درد استقلال نمیخورن...تو اینجا من فقط تعصب دو نفر واسم روشن شد که اولیش طالبلو بود که بعد اون همه کم لطفی که باعث ضعیف بازی کردنش شد و حق داشت که بره تو اون یه هفته با اینکه کلی پیشنهاد داشتو هنوز هیچی استقلال معلوم نبود گفت تو این شرایط استقلالو ترک نمیکنم دومیشم پیروز قربانی بود که گفت با این وضعم برمیگردم چون استقلال خونه ی منه واقعا این دونفر لیاقت کاپیتانی استقلالو دارن نه کسایی که دنبال منافعشونن اما فابیو و خسرو خیلی بد کردن که به خاطر پول رفتن و جواب بدیشونم میگیرن استقلال امسال نفرات خوبی گرفته و امیدوارم روی بعضی ها سیاه شه
ول کنید این بازیکنایی که بخاطر پول از استقلال رفتند اینا که استقلالی نیستند پولین بهتر اینارو اصلا استقلالی ندونیم استقلالی اصل فقط داش علی منصوریان
خوب فعلا که دعوا بین حیدری و باشگاه تموم نشده و بلافاصله بعد از مصاحبه حیدری درباره بیانیه اول باشگاه بیانیه دوم صادر شد:
صداقت را در استقلال جا گذاشتی آقای خسرو حیدری! دروغ گفتن بدترین اتفاقی است که ممکن است رخ دهد به ویژه آنکه معمولا انسانی که دروغ میگوید فراموشکار هم میشود و خودش خودش را لو میدهد.
در ماجرای خسرو حیدری و باشگاه استقلال هم یک جای کار میلنگد که این مسأله کاملا تبعات دارد.
قصه این جدایی از جایی ادامه پیدا میکند که خسرو حیدری طی مصاحبهای میگوید: هیچکس از باشگاه استقلال با من تماس نگرفت! که این حرف اگر واقعا حرف خسروی محبوب قدیمی استقلال باشد جای سوالهای فراوانی را ایجاد می کند به ویژه آنکه حیدری در چند خط بعدی مصاحبه خودش میگوید: "فقط نظری جویباری با من تماس گرفت و پس از آن آقایان فریبا و نوروزی با من صحبت کردند! به هر حال همه باید بدانند که برای مذاکره با یک بازیکن باید مسئولان اجرایی باشگاه با بازیکن صحبت کنند نه کمک مربی و پزشک تیم!"
این حرف در حالی گفته میشود که نظری جویباری سرپرست تیم و مسئول نقل و انتقالات باشگاه استقلال است و آقای فریبا هم عضو کادر فنی هستند و البته که دکتر نوروزی دوست خسرو حیدری بوده است.
پس به این ترتیب سرپرست تیم و مسئول نقل و انتقالات باشگاه استقلال هر عضو کادر فنی طبق گفته خود حیدری با وی تماس گرفتهاند. این حرف در حالی از دهان حیدری بیرون میآید که واقعیت بسیار پررنگتر از گفتههای خود خسرو حیدری است و آن واقعیت این است:
جناب خسرو حیدری طی 10 روز گذشته تلفن موبایلش را خاموش کرده بود و پاسخ تلفنهای خانه خود را هم نمیداد! ایشان توسط دوست خودش به باشگاه اعلام کرد که: در تالش هستم و پدر همسرش هم حالش خوب نیست. ایشان جانباز هستند و باید به تهران منتقل شوند به همین دلیل ما به تالش آمدهایم. اینجا تلفنم آنتن نمیدهد و در دسترس نیست من چهارشنبه به تهران میآیم و پنجشنبه با استقلال تمدید میکنم!"
خاموش بودن تلفن موبایل خسرو نه فقط آقای نظری، فریبا و نوروزی و بلکه همه باشگاه استقلال را بسیج کرده بود تا وی را پیدا کنیم و اصالتا اگر نوروزی موفق شده در لحظه روشن کردن موبایل با وی تماس بگیرد نشانه بسیج عمومی باشگاه استقلال برای پیدا کردن خسرو حیدری بوده است!
این اتفاق در حالی رخ میدهد که پرویز مظلومی سرمربی تیم که به هیچ بازیکنی تلفن نمیزند خودش 11 بار با وی تماس بگیرد و شخصا 4 بار روی پیغامگیر منزل خسرو حیدری پیغام بگذارد که اینها هم قابل اثبات هستند و هم شاهدان عینی دارند.
در این میان و برای خسرو حیدری استقلال حتی جناب دکتر رضایی هم دست به کار شدند و همانطور که گفتیم خود آقای مظلومی هم برای خسرو روی پیغامگیرش پیغام گذاشت!
آیا این تماسها از سوی باشگاه استقلال نبوده است؟
اینکه خسرو حیدری بخواهد به هر تیمی به جز استقلال برود در دنیای حرفهای اتفاق بد و عجیبی محسوب نمیشود اما در این میان 2 نکته منفی وجود درد.
نکته اول: پشت کردن به هواداران استقلال است که حیدری را دوست داشتند و خسرو هم به پشتوانه حمایت و عشق همین هواداران و باشگاه استقلا ل بوده که حیدری شده است و پشت کردن به آنها معرفت را زیر سوال میبرد که لابد باید در پی این جمله بگوییم در دنیای حرفهای معرفت جایی ندارد!
نکته دوم: باشگاه استقلال طی تمامی 15 روز گذشته که تیم مدیریتی جدید سر کار آمده سعی داشت که خسرو حیدری را به باشگاه بیاورد (همانطور که دیگر بازیکنان استقلال را پای میز مذاکره کشاند و با همه آنها تمدید قرارداد کرد) اما خسرو طی تمام روزهای گذشته به کسانی که توانستند با وی تماس بگیرند قول داد که پنجشنبه به باشگاه میآید و قرارداد را تمدید میکند!
این نکته از این جهت بد و اشتباه و غیرحرفهای است که باشگاه استقلال میتوانست طی تمامی این روزها جانشین خسرو را پیدا کند و با وی قرارداد ببندد (همانطور که با جواد کاظمیان میتوانست وارد مذاکره شود و البته به خاطر قول خسرو حیدری از کاظمیان چشمپوشی کرد و به داشتهها و سرمایههای خودش اطمینان کرد.)
نکته مبهم اینجاست که چرا درست یک روز پیش از موعد قرار و پس از ثبت قرارداد کاظمیان در دیار نصف جهان ایشان هم با سپاهان قرارداد میبندد؟
آیا باید به این اتفاق مشکوک باشیم و آن را برنامهریزی شد از سوی دشمنان استقلال تصور کنیم؟ و آیا این طرحی بود برای ضربه زدن به استقلال؟
استقلال بزرگ متکی به فرد نیست. بازیکنان زیادی در تاریخ این باشگاه آمده و رفتهاند اما حتی آنها که رفتهاند هم با قولهای عجیب سعی نکردند به باشگاهی که در آن رشد کردهاند و بزرگ شدهاند ضربه بزنند بلکه صادقانه و به تبع دنیای حرفهای فوتبال اعلام کردند که جای دیگر پول بیشتری میگیرند (خسرو اصلا پای میز مذاکره ننشست تا ببیند که باشگاه استقلال چه خدماتی به وی متعهد میشود چه بسا خدمات باشگاه استقلال بیشتر از سپاهان هم بود) و یا اینکه صادقانه اعلام کردند که با فلانی نمیتوانند کار کنند و میروند! نه اینکه در دوره کنونی که استقلال 2 ماه تمام از رقبایش عقب است و تیم مدیریتی جدید 15 روز بیشتر نیست که مستقر شده و زمان و فضای محدودی دارد اینچنین به باشگاه قول بدهد و تمام این 15 روز را هم از این باشگاه مردمی بگیرد تا استقلال دستش در پوست گردو بماند!
البته که استقلال آنقدر بزرگ هست که در این ماجرا متضرر نشود اما بحث بحث صداقت است که انصافا از سوی خسرو رعایت نشد. او با اینکار به استقلالی که وی را بزرگ کرد و به ایران معرفیاش کرد پشت کرد. این کار نه حرفهای است، نه صداقت را میتوان در آن دید و نه بوی معرفت میدهد و حتی میتوانیم بگوییم که این ماجرا بوی توطئه هم استنشاق میشود.
به راستی آیا استقلال که خودش خسرو را 2 سال پیش به این سطح از فوتبال آورد با همه بازیکنان (8 بازیکن باقی مانده بود و بقیه یا رفته بودند و یا آزاد بودند بروند) تمدید میکند منهای خسرویی که طی سالهای اخیر هم از نظر فنی خوب بود و هم بیحاشیه بود؟
زمان قاضی خوبی است و البته قضاوت زمان به اندازه قضاوت وجدان قدرتمند نیست و حالا هر دوی این قاضیها میتوانند قضاوت کنند.
در نهایت خسرو خان حیدری؛ صداقت داشته باش و بگوید پول را بیشتر از هواداران استقلال دوست داشتم.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
خشم و اندوه هواداران استقلال از جدايي حيدري
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
يک هفته تمام آن سه هوادار از شهرستان آمده و زيرآفتاب جلوي باشگاه نشسته بودند تا خسرو حيدري براي تمديد قرارداد بيايد، پرسان پرسان آدرس باشگاه در سعادتآباد را پيدا کرده و زير درختان جلوي در نشسته بودند تا با چشم خود ببينند که ستاره اين سالهاي آبي کي ميآيد.
با ديدن هر آزار سفيدرنگ از جايشان ميپريدند که خسرو آمد، اما خيلي زود رويايشان سراب ميشد چون او نبود، آفتاب اين روزها خيلي داغ بود آنقدر داغ که روياي آنها را هم داغ کرد در اين چند روز همه آمدند،امضا زدن تا آبي بپوشند از آرش برهاني که از دسته وسوسههاي ميلياردي استيل آذينيها فرار کرد تا ايمان مبعلي که آمده بود دربي تهران را خاطره کند، اما او نيامد هفته به آخر رسيد و پرويز مظلومي در طبقه دوم باشگاه هنوز نتوانسته بود خود را بابت يارگيري اين فصل راضي کند...
به گزارش خبرگزاري فوتبال ايران او دغدغه داشت، نگران براي بازي جاي هافبکهاي چپ و راست تيمش که هنوز معلوم نبود آنها را به چه کسي بسپارد بارها به نظري جويباري و بهتاش فريبا سفارش کرد که خسرو را پيدا کند، آخرين خبر درباره اين بود که فرصت خواسته تا تکليف پيشنهادهاي خارجياش به خصوص پيشنهاد اسپانيا را معلوم کند حالا نگو او از لاليگا پيشنهادي نداشته و همه راهها به اصفهان ختم شده است.
يک پيشنهاد وسوسهانگيز از سپاهان که يک ماهي بود تمام فکر و ذکر او را به خود جلب کرده بود و به خاطر همين براي آنکه دور از دسترس ديگر پيشنهادها باشد بهانه کرد که به ترکيه و امارات ميرود تا راحتتر درباره آينده خود تصميم بگيرد، تصميمي که باعث دلشکستگي ميليونها هوادار استقلال شد.
روز پنجشنبه وقتي زمزمه شد او با سپاهان تمام کرد و رفتني است هيچکس اين خبر را باور نداشت آن سه هوادار نااميد هم همچنان جلوي باشگاه انتظار او را ميکشيدند، پنجشنبه روزي بود که تمام بازيکنان جديد و قديم استقلال ناهار را ميهمان فتحاللهزاده بودند تا با او براي ليگ دهم يا علي بگويند؛ تنها غايب سرشناس اين جمع خسرو حيدري بود.
پرويز مظلومي و نظري جويباري هنوز باور نداشتند، نظري خيلي محکم دربرابر اين شايعه گفت:«اگر با سپاهان تمام کرده عکسش کو؟!» انگار که او از برنامههاي يارگيري اين سالها بيخبر است و با آنها آشنا نيست و نميداند که ميشود به طور پنهاني هر کاري کرد و به جاي دفتر باشگاه در لابي يک هتل بدون حضور هيچ خبرنگار و هيچ عکاسي قرارداد بست.
بالاخره خبر بستن قطعي شد و حيدري از دلايل جدايياش خبر داد؛ يکي از دلايل اين بود که مظلومي زماني که سرمربي تيم ملي ب بود به او اعتقادي نداشت و نيمکتنشين بوده، جالب اينجاست که يادش نميآيد آن سالها او هنوز خسرو حيدري اين روزها نبود و مظلومي نميتوانست ستارگان آن زمان مانند بادامکي، شاپورزاده يا همين ميلاد ميداودي را کنار گذاشته و به خسرو بازي داده است، جالب اينجاست آقاي حيدري در ادامه گفتوگو از عدم تماس استقلاليها با او ايراد گرفته و گفته است که تنها يکبار سراغش را گرفتهاند در حالي که در اين ده روزه به غير از فتحاللهزاده پرويز مظلومي، فريبا و نظري جويباري بارها با او تماس گرفتهاند، تماسهايي که اکثر آنها بيجواب بود و اين آخريها کار به پيغامرساني رسيده از طريق دوست و آشنا رسيده بود.
نظري جويباري درباره اين اتفاق ميگويد:«عيبي ندارد استقلال تيم بزرگي است و در اين سالها بازيکنان بزرگي آمدهاند و رفتهاند، خسرو حيدري به اندازه عليرضا نيکبخت نبود، نيکبختي که خودش به تنهايي يک تيم بود، توجه کنيد وقتي او از استقلال جدا شد به کجا رسيد که حالا خسرو ميخواهد برسد، من فقط از اين ناراحتم که او اقلا جرأتش را نداشت که حتي براي يکبار هم که شده براي ديدار با مسئولين جديد سري به باشگاه و خانهاش بزند، بگذار او هم برود عيبي ندارد.»
جالبترين قسمت گفتوگوي خسرو حيدري بخش پيغام هواداران است و واکنش آنها با اين گفتوگوست. 1500 پيغام ضبط شده که تنها بخش کوچکي از هواداران است، هيچکدام خسرو حيدري را نبخشيده و اين کار او را باور نکردهاند، آنها مي گويند کاش خسرو معرفت جان واريو برزيلي را داشت ... غريبه اي که پس از دو سال بازي با پيراهن آبي درباره جدايياش بهانه نياورده و با معذرتخواهي از هواداران اعلام کرده که به بهانه ديگري زردسپاهان را پوشيد و اي کاش ميتوانست برگردد.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
استقلالیهای عزیز کیف کردید به این میگن بازیکن بااینکه پیشنهادهای بهتری ازپیشنهاد استقلال داشت ولی دراستقلال موند واستقلالی بودن خودش رو ثابت کرد ایول داش فرهاد
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
پاسخ نه به پيشنهاد وسوسه انگيز استيلآذيننقل قول:
نوشته اصلی توسط raian [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
فرهاد با نصف قيمت در استقلال ماند!
در حالي كه باشگاههاي متمول با پيشنهادهاي آنچناني سعي در تقويت خود داشتند و شاه مهرههاي استقلال را از اين تيم ميربودند جدايي فرهاد مجيدي هم ميتوانست دردهاي استقلال را در فصل نقل و انتقالات افزون كند. به دنبال جدايي خسرو حيدري و پاسخ مثبت او به پيشنهاد 750 ميليوني سپاهان به انضمام آن متممهاي اغوا كننده! شنيده ميشد فرهاد مجيدي مرد محبوب هواداران استقلال هم قصد دارد اين تيم را ترك كند. فرهاد همه بهانههاي لازم را براي جدايي از استقلال در اختيار داشت؛ پيشنهاد 750 ميليوني باشگاه استيلآذين، احتمال بروز برخي حاشيهها از سوي اطرافيان باشگاه استقلال و موارد ديگر كه دست او را براي جدايي بازميگذاشت. صحبتهاي او از زوريخ، پايتخت سوييس اين جدايي را به حقيقت نزديكتر ميكرد: «ميخواهم بروم چون دوست ندارم حاشيهها نابودم كنند!» اين بزرگترين دليلي بود كه فرهاد را ترغيب ميكرد از استقلال جدا شود. خيليها تصور ميكردند به مجرد آنكه از سوييس به تهران باز گردد از استقلال جدا خواهد شد و تيمش را ترك خواهد كرد اما به محض آنكه به تهران آمد بعد از ساعاتي استراحت راهي باشگاه استقلال شد تا رودرروي علي فتحاللهزاده بنشيند و قراردادش را امضا كند! حتي مديران باشگاه استقلال هم تصور نميكردند فرهاد پاي قولش بايستد و به باشگاه بيايد و قراردادش را امضا كند. اين نگراني و بياعتمادي دليل هم داشت؛ وقتي خسرو حيدري با مسوولان باشگاه استقلال به توافق رسيد ناگهان خود را براي مدت زمان يك هفته از دسترس خارج كرد و سرانجام از دل باشگاه سپاهان سردرآورد. فكر ميكردند فرهاد هم مثل خسرو حيدري آنها را دور خواهد زد و بعد از مدتي مصاحبه ميكند و ميگويد: «با مظلومي مشكل داشتم به خاطر همين از استقلال رفتم!»
ماجراي فرهاد و استقلال اما متفاوتتر از ديگران بود. او پيشنهاد خوبي از استيلآذين داشت اما به اين پيشنهاد پشت كرد و پاي قراردادي كه در متن آن نوشته شده بود 350 ميليون براي يك فصل را امضا كرد و رفت. او از خيلي چيزها گذشت. از پيشنهاد وسوسهانگيز استيلآذين كه بگذريم، ميبينيم طي سالهاي گذشته رفتار خوبي با فرهاد مجيدي نشد، به جز فصل قبل كه مديران استقلال همواره كوشش چشمگيري در احيا كردن او داشتند در فصول قبل تر از آن مجيدي به واسطه دخالت برخي، همواره بازيكني گوشهنشين بود و اين مسائل سبب ميشد با بازگشت فتحاللهزاده و گروهش، مجيدي براي جدايي از استقلال عزمش را جزم كند...
همه اين مشكلات اما مقابل اراده فرهاد مجيدي را نگرفت. در آن روزها كه او حرفي از رفتن هم ميزد تنها يك دغدغه داشت: «نميخواهم هواداران را ناراحت كنم. فقط از اين موضوع نگرانم.» فرهاد جايگاه خود را ميان هواداران استقلال ميدانست، برخلاف تصويري كه خسرو حيدري از هواداران استقلال در ذهن خود ساخته بود! فرهاد ميدانست رفتنش تا چه اندازه ميتواند به استقلال آسيب برساند به همين دليل ماند و پا روي علايقش گذاشت. اگرچه فرهاد از لحاظ مالي تامين است و حاصل هفت هشت سال حضور او در فوتبال اتريش و امارات كسب درآمدهاي قابل توجه بوده اما حرفه بازيكنان فوتبال ايجاب ميكند تا جايي كه ميتوانند درآمد بيشتري كسب كنند.
مجيدي اما از اين كار خودداري كرد و پيراهنش را به پول نفروخت تا ميان هواداران استقلال جاودانه بماند...
استقلال تا ابد استقلال است
امیر و رضا با این که حق بزرگی بر گردن مااستقلالی ها واستقلال دارند بدون استقلال معنای ندارند. این عزت ومال را هم از استقلال دارند. در ضمن وقتی امیر خان حاضرند کشاورزی کنند ولی به استفلال نیایند آقای عنایتی هم حق خواهند داد که ...
همه می دانیم که یکی از دلایل نتیجه نگرفتن استقلال در فصل گذشته حواشی بود که مدیر عامل وکادرمربیگری استقلال با امیر قعله نوعی بوجود آوردند. امیری که انصافا اگر جواب حرفهای آنها را می داد حق داشت و هواداران همگی طرف امیر بودند. ویکی از آسیب ها که در کمین استقلال در فصل جاری است همین حواشی است و هیچ کس نباید دست به چنین کاری بزند. بعضی از مصاحبه ها که می خوانیم نمی شود اظهار نظر نکرد. یکی از این مصاحبه ها اگر حقیقت داشته باشد اظهار نظر آقا رضا عنایتی است که گفتند استقلال بدون امیر معنا ندارد. با کمال احترامی که به امیر و رضا داریم اعلان می کنیم استقلال با امیر و بدون امیر استقلال است .ولی امیر وعنایتی با این که حق بزرگی بر گردن مااستقلالی ها واستقلال دارند بدون استقلال معنای ندارند. این عزت ومال را هم از استقلال دارند. در ضمن وقتی امیر خان حاضرند کشاورزی کنند ولی به استفلال نیایند آقای عنایتی هم حق خواهند داد که باید تیم را حمایت کرد نه با این اظهار نظرها به تضعیف تیم پرداخت.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]