بازگشت قلعهنويي و رفقا به استقلال
بازگشت قلعهنويي و رفقا به استقلال
ليگ يازدهم رو به اتمام است و مثل هميشه حرف و شايعات در مورد نقل و انتقالات بازيکنان و مربيان در ليگ برتر به گوش ميرسيد.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، لیگ یازدهم تا یک ماه دیگر به پایان میرسد و مانند همیشه حرف و حدیثها و شایعات در مورد نقل و انتقالات و جابجایی بازیکنان و مربیان در لیگ برتر به گوش میرسید. اما یکی از حرف هایی که این روزها زیاد به گوش میرسد بازگشت امیر قلعه نویی مربی موفق تیم تراکتورسازی تبریز به استقلال است. درست است که مسئولان استقلال این شایعه را رد کردهاند اما، مصاحبه هایی اطرافیان و نزدیکان باشگاه نشان میدهد که بازگشت قلعه نویی به استقلال حتمی است.
بر اساس این گزارش، قلعه نویی که دو سال موفق را با سپاهان پشت سر گذاشت این فصل نیز روزهای خوبی با تراکتورسازی تبریز دارد، دیگر خواهان ماندن در این تیم نیست و جدایی خود را از مدت ها پیش اعلام کرده بود. جعفری مدیر عامل باشگاه نیز از ماه ها پیش مذاکرات خود را برای جذب سرمربی فصل آینده تیم خود آغاز کرده و ویسی، سرمربی فعلی تیم فوتبال صبای قم یکی از کاندیداهای اصلی این پست به شمار میآید.
پرویز مظلومی، سرمربی تیم فوتبال استقلال که این روزها تیمش شرایط خوبی ندارد و از همه جا مورد انتقاد قرار میگیرد، خوب میداند که فصل آینده در این تیم جایی ندارد و باید به فکر تیم بعدی در لیگ برتر باشد.
درست است که وی در 4 دربی برابر پرسولیس به برتری رسیده ولی باخت در 10 دقیقه برابر پرسپولیس و شکست این تیم در لیگ برتر و لیگ قهرمانان باعث شده تا فتح الله زاده مدیرعامل باشگاه استقلال، اولتیماتوم جدی خود را مظلومی بدهد.
مظلومی که از سوی جباری به بی دانشی متهم شده بود و مشاوران فتح الله زاده از پایان عمر مربیگری وی خبر دادهاند، تمام تلاش خود را خواهد کرد تا در بازی های باقیمانده در لیگ، نتایج آبرومندی کسب کند تا با خاطره ای مناسب از این تیم جدا شود.
رضا رجبی، رئیس سابق آکادمی باشگاه استقلال در جمعی اعلام کرده بود که مسئولان باشگاه استقلال از چند ماه قبل با قلعه نویی به توافق رسیده اند و در لیگ دوازدهم قلعه نویی روی نیمکت این تیم می نشیند، هر چند که نظری جویباری بلافاصله این خبر را تکذیب کرد و از رسانه ها خواست تا به حواشی اهمیت ندهند و استقلال را برای رسیدن به قهرمانی کمک کنند.
گفته می شود قلعه نویی برای فصل آینده موافقت سیاوش اکبرپور، امیر صادقی و جان واریو را جذب کرده و خواهان حضور آنها در استقلال شده است.
سیدمهدی رحمتی که شایعه رفتنش بسیار بیشتر از ماندنش به گوش میرسد، از گزینه های باشگاه پرسپولیس است و جباری همیشه مصدوم نیز به احتمال فراوان از این تیم جدا خواهد شد.
ما منکر مربی بزرگی همچون قلعه نویی نمی شویم، ولی مذاکره با وی و قبول ضمنی برای هدایت تیم استقلال و آن هم در زمانی که هنوز لیگ یازدهم تمام نشده است نمی تواند کار اخلاقی درستی باشد. هر چند که مطمئن باشید دوستان ما بلافاصله این خبر را تکذیب میکنند و میگویند، هیچ مذاکره ای صورت نگرفته و همه چی امن و امان است.
باید این یک ماه آخر را صبر کرد و دید که چگونه پازل مربیان ما در لیگ توسط مدیران عامل باشگاه ها به سرانجام میرسد.
تراز خانگي استقلال منهاي 5 است، آقاي مظلومي
تراز خانگي استقلال منهاي 5 است، آقاي مظلومي
اندوخته استقلال از 2 بازي خانگياش در ليگ قهرمانان فقط يك امتياز است، بنابراين مظلومي با تراز منفي 5 روبهرو است، كارنامهاي كه بدون شك نميتواند قابل دفاع باشد.
بوي ناي نتيجهگرايي
90: اندوخته استقلال از 2 بازي خانگياش در ليگ قهرمانان فقط يك امتياز است، بنابراين مظلومي با تراز منفي 5 روبهرو است، كارنامهاي كه بدون شك نميتواند قابل دفاع باشد.
فروردين، ماه مهمتري بود
به گمان كارشناسان، بهمن و اسفند «ماه»هاي كليدي استقلال براي مواجه نشدن با بحران بودند. طي اين دو ماه «مظلومي» آخرين داربي را باخت تا افسانه سوبله چوبله شدن پايان خوشي نداشته باشد، اما ساير نتايج پسران آبي ورق را به سود پرويز برگرداند تا عبور از ذوبآهن و الاتفاق در آسيا از يكسو و فتح جام حذفي از سويي ديگر بهمن و اسفند «امني» را براي اين مربي و تيمش رقم بزنند.
بعد از قهرماني در شيراز پيشبيني ميشد قرارداد مظلومي را تمديد كنند، ولي نيمه اول فروردين؛ ماهي كه جايي در محاسبات اهالي فن نداشت، دوباره همه چي را به هم زد تا اين مربي در آستانه فصل نقل و انتقالات روزهاي بسيار بدي را سپري كند.
انتقادها «فني» نيستند
استقلال در شرايطي الريان را در قطر برد كه به لحاظ فني استحقاق كسب چنين نتيجهاي را نداشت. تساوي خانگي در برابر نسف قارشي هم محصول بازي بيكيفيتي بود كه از شاگردان مظلومي ديديم.
بعد از اين دو بازي هيچ انتقادي از پسران آبي نشد! در حالي كه امروز شاهد شديدترين حملهها عليه مظلومي و تيمش هستيم. نقدهاي بيرحمانه در شرايطي است كه استقلال بين دقايق 25 تا 72 نمايش قابل قبولي داشت و اگر مهاجمان اين تيم در زدن ضربات آخر دقت ميكردند ترديدي نيست كه تيم ميهمان با دو سه گل اختلاف ميباخت و ميرفت.
اين از بيرحمي فوتبال است كه الريان در خانه به استقلال ميبازد و استقلال نيز در عين برتري فنياش مقابل الجزيره مغلوب اين تيم ميشود، اما انتظار افكار عمومي از در اهالي فن اين است كه حرفهايشان عاري از طبع «نتيجهگرايي» باشد.
اين كه چون تيم برده پس نبايد چيزي گفت و چون باخته بايد با همه تسويه حساب كرد، فرهنگ بيماري است كه اجازه نميدهد افكار عمومي، «جامعه كارشناسي» فوتبال ايراني را جدي بگيرد.
احتياط به خاطر فقدان هافبك دفاعي متخصص
استقلال بين دقايق 25 تا 72 نزديك به 7 موقعيت بالاي 80درصد داشت. در اين 47 دقيقه چند موقعيت معمولي و چند مورد اقدام به خلق موقعيت نيز اتفاق افتاد كه نشان ميدهد ميزبان؛ برخلاف برخي اظهارات، ابدا تيمي «ترسو» نبوده است.
انتقاد از سيستم 1-3-2-4 نيز ناشي از به حساب نياوردن غيبت تيموريان و رحمتي است. آري! وقتي
تيمي هافبك دفاعي تخصصي ندارد، ناچار است «احتياط» را درمقابل حريفي كه اصليترين قابليتش در زمان بازگشت از دفاع به حمله است رعايت كند.
امروز كه نتيجه معلوم شده است ميگويند: پرويز ميتوانست تيمش را 3-3-4 بچيند(!) اين كه او يركوويچ و ميداوودي را به ميدان فرستاده هم باعث نميشود تا منتقدان آرايش مبنا، «جسارت» تيمي كه مغلوب دو اشتباه بچگانه از سوي دروازهبانش شد را بپذيرند.
در كل همه چي بوي نتيجهگرايي ميدهد. بوي حرفهاي از پيش تعيين شده. بوي تسويهحساب. بوي انداختن توپ در زمين همسايه. بوي زدن ديگران به قصد مطرح كردن خود. بوي ناي فوتبالي كه تفكري غيرحرفهاي حاكم برآنست.
واكنشهاي «افراطي» نسبت به باختها
استقلال، هم در آسيا شانس صعود دارد و هم در ليگ يكي از سه ضلع مدعيان كسب عنوان قهرماني است، اما فقدان «ظرفيتي» به نام تحمل شكست ميتواند شانسها را از مظلومي و تيمش دور كند.
در چنين جوي اين تنها مديرعامل است كه ميتواند صداهاي مزاحم را مديريت كند. فتحالهزاده حتي بايد با كساني مثل رحمتي نيز جلسه بگذارد و به آنها يادآور شود كه ورود به جنگ رسانهاي با اصحاب حواشي چه تبعاتي را براي كل مجموعه در پي ميآورد.
اگر استقلال مجيدي و كرار و تيموريان و جباري و رحمتي را داشت ميشد دليلي براي اين همه واكنش منفي نسبت به هر كدام از شكستهاي اين تيم پيدا كرد، اما بدون اين همه ستاره و با وجود شلوغي تقويم و صدها دليل پيدا و پنهان ديگر اين طبيعي نيست كه از كنار نتايجي مثل قهرماني در جامحذفي به سادگي ميگذرند، در حالي كه يك باخت باعث ميشود تا بحث حتي به بركناري كادر فني هم بكشد.