اینم به خاطر شما:flowerysmile::sigar:نقل قول:
نوشته اصلی توسط sareh.sh [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
نمایش نسخه قابل چاپ
اینم به خاطر شما:flowerysmile::sigar:نقل قول:
نوشته اصلی توسط sareh.sh [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
این زندی عجب بازی سازیه من که از بازیش خیلی خوشم امد
آبی دلان عزیز میدونستید پله اسطوره فوتبال برزیل به دعوت باشگاه تاج " استقلال " به ایران اومده ؟؟؟؟
جدا؟؟؟؟؟؟؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط David Sina [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
کی؟؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟؟
تیم اون زمانش سانتوس بعد از یک بازی دوستانه در ترکیه مستقیما وارد تهران شد ........ اومدن که بازی دوستانه انجام بدند .........نقل قول:
نوشته اصلی توسط sareh.sh [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
کل ایران منتظر دیدن پله بودند ...... فرودگاه مهرآباد پر از جمعیت شده بود .........
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
پرده اول
بهار 1351. سانتوز در ایران. پله افسانهای در تهران
سلطان پله. سانتوز پس از برگزاری دیداری در استامبول راهی تهران شده. پس از پیروزی 1-6 برابر فنر باغچه. هجوم جمعیت به فرودگاه مهرآباد. حلقه های گل. شعارهای کر کننده پله، پله. به تله افتادن سلطان در منگنه مردمان از خود بیخود شده. به بند آمدن در سیل عکس ها، کاغذ ها و خودکارها برای گرفتن امضا. گم شدن سایر برزیلی ها در انبوه طرفداران. ایستادن مهراب شاهرخی - که از ساعت سه صبح در فرودگاه انتظار کشیده - کنار پله. گرفتن عکسی با سلطان. عکسی زینت بخش صفحه اول روزنامه کیهان. سیه چرده ایرانی کنار سیه چرده برزیلی.
* پرده دوم
رخدادهای جاری پرشمارند. سه هفته پیش فاجعه ای رخ داده. زلزله ای بزرگ در جنوب استان فارس. وقوع هزار لرزه طی چهل و هشت ساعت. از دست رفتن بیش از پنج هزار نفر... سه روز پیش نیروهای نظامی ایران و عراق درگیر شده اند... آپولو 16 هنوز در آسمان سرگردان است... شکست نیروهای آمریکایی در ویتنام. سایگون در معرض سقوط... راهیابی آژاکس و اینتر به دیدار نهایی جام باشگاه های اروپا... شایعه سفر محمد علی کلی به تهران. زمزمه حضور کلی در استادیوم صد هزار نفری برابر یک حریف... سیلی های آبدار علی عبده رئیس باشگاه پرسپولیس به گوش صفر ایرانپاک برای عکس گرفتن با یک ستاره زن سینما در پوستر تبلیغاتی. استعفای بی دوام ایرانپاک، ابراهیم آشتیانی، علی پروین، اصغر ادیبی و فریدون معینی از عضویت در پرسپولیس... رفتن سپهبد مصطفی امجدی رئیس تربیت بدنی، آمدن یک سپهبد دیگر جای او: حجت کاشانی... جشنواره فیلم تهران. ساتیا جیت رای، کلیفت رابرتسن، یوسف شاهین و کلودت کلبر در تهران... با این وصف ورود پله همه را تحت الشعاع قرار داده. همه چیز را.
* پرده سوم
باشگاه تاج، میزبانی سانتوز را بر عهده دارد. سپهبد خسروانی رئیس باشگاه تاج گفته برای مسابقه با سانتوز 240 هزار تومان می پردازد (حدود سی هزار دلار). شرط اصلی، حضور نود دقیقه ای پله در میدان است. ولی دستان تاج خالی شده. ناصر حجازی، علی جباری، اکبر کارگرجم، کارو حق وردیان، غلامحسین مظلومی و جواد قراب در تهران بسر نمی برند. آنها در تیم ملی طی مسابقات مقدماتی المپیک، کره شمالی را در پیونگ یانگ با نتیجه صفر صفر متوقف کرده اند و سپس راهی مسابقات آسیایی تایلند شده اند. تغییر برنامه. برپایی تیمی مختلط. تیمی منتخب. فقط باشگاه پرسپولیس است که اعلام می کند بازیکنانش را در اختیار تاج قرار نخواهد داد.
* پرده چهارم
بعد از ظهر 15 اردیبهشت 1351. بلیط های 50، 100، 200 و 300 ریالی. شهربانی و مقررات ویژه تردد. ورود مجانی به اتوبان. جمعه ساعت چهار بعد از ظهر. شصت هزار تماشاگر. ولیعهد پسر شاه در جایگاه ویژه. آغاز بازی با نیم ساعت تاخیر. بیقراری برای تماشای پله روی سکوهای استادیوم صد هزار نفری، که چند ماه پیش افتتاح شده، بی تابی. زردراکو رایکف مربی باشگاه تاج روی نیمکت. کیوان نیک نفس درون دروازه. حسن حبیبی و مهدی لواسانی در قلب دفاع. عزت جان ملکی و مسعود معینی مدافعان کناری. همایون شاهرخی، نصراله عبدالهی (رودروی پله) و اصغر ادیبی (بازیکنی از پرسپولیس) در خط میانی. حسین باباخانلو، غلام وفاخواه و پرویز میرزا حسن در خط حمله. قضاوت عبدالرضا موزون و دستیاری محمد صالحی و منوچهر نبوی.
گل دقیقه 21 پله. ولی پرویز میرزا حسن هشت دقیقه بعد گل تساوی را می زند. یک - یک. به درازا کشیده شدن زمان استراحت بین دو نیمه به نیم ساعت. مردود اعلام شدن سه گل سانتوز (اعتراض پله با بی انصاف خواندن داور). تعویض های فاجعه بار رایکف در پانزده دقیقه پایانی. مسعود مژدهی، علی رحمانی و احمد منشی زاده جای میرزا حسن، باباخانلو و ادیبی (رایکف اعتراف می کرد تعویض هایش اشتباه بوده). تساوی تا هشت دقیقه به پایان. شادمانی ما. خوش بینی مفرط. خوش دلی کاغذی. سادگی. برگشتن ورق. طوفان برزیلی. چهار گل در هشت دقیقه پایانی درون دروازه. شامل دو گل دیگر از پله. پیروزی 5-1 برزیلی ها. هو شدن بازیکنان خودی توسط تماشاگران. هورا کشیدن برای سلطان و همراهانش. مربی سانتوز می پرسد "چرا تیم منتخب شما پنج گل دریافت کرد؟" و در پاسخ "تیم اصلی ایران در سفر بسر می برد"، می گوید "مگر شما فقط یک تیم دارید؟"
* پرده پنجم
حضور سه روزه سلطان در تهران. ادامه ذوق زدگی افراطی. زبان به زبان نقل کردن زندگی پسر محلههای فقیر نشین که مرد اول فوتبال جهان شده. قصه پریان ادسون آرانتس دوناسیمنتو. بازیکنی که در پانزده سالگی در سانتوز به میدان رفته و در شانزده سالگی در تیم ملی برزیل. تنها بازیکنی که سه بار قهرمان جهان شده. 1958، 1962 و 1970. بازیکن هزار گله (128 گل در 1363 بازی رسمی و غیر رسمی). پسری که پیش از بیست سالگی "گنجینه ملی برزیل" نامیده شد. مردی که نامش در بیش از صد ترانه بر زبان آمد. می گفتند نیجریه و بیافرا جنگشان را متوقف کردند تا بازی اش را تماشا کنند.
بازیکنی که آخرین آوردگاه ملی اش در جام جهانی 1970 با پدیده جدید پخش تلویزیونی ماهواره ای همراه شد. تا هنرنمایی اش به صورت زنده بر صفحه مونیتورها نقش ببندد. تا پاس استادانه اش به جرزینیو برابر انگلیس را تماشا کنند. ضربه سر کوبنده اش برابر گوردون بنکس را. گلش درون دروازه ایتالیا را. شادی کردن از نوع سلطان را. بالا بردن جام زرینه بال را. هیجان زده شدن شیفتگان سینه چاک. بیقراری رسانه ای. رقابت ورزشی ها، سیاست پیشگان، شاهزادگان (ولیعهد پسر شاه) برای ایستادن کنار سلطان. برای عکس گرفتن با او. تلاش برای بهره گیری از نام و معروفیتش.
گسترش امواج هیجان. آن قدر گسترده تا نام باشگاه "دیهیم"، یکی از تیم های زیر مجموعه تاج، به "پله" تغییر یابد. تا "استادیوم دیهیم" در شرق تهران "استادیوم پله" نام بگیرد. تا پرویز ابوطالب پسر حجت الاسلام ابوطالب، و بازیکن سابق تاج و دیهیم و مدرس فوتبال و مربی تیم ملی جوانان - یکی از خدمتگذاران فوتبال ایران- که شیفته ستاره برزیلی است، سلطان را بر بالین پسر تازه به دنیا آمده اش در بیمارستان آسیا ببرد. تا نام فرزند نورسیده اش را بگذارد "پله". "پله ابوطالب" بعدها به میدان می رفت. مهندس مکانیک می شد. دو پله در یک عصر. یکی در برزیل. یکی در ایران. یکی سیاه. یکی سفید.
* پرده ششم
سلطان بعدها بیشتر مصاحبه می کرد. بیشتر حرف می زد. زندگینامه های پرشمارش به چاپ می رسیدند. می گفت از شنیدن نام پله به خشم می آمد. می گفت ای کاش او را "ادسون" می خواندند. توضیح می داد نام " Pilé " را مادرش پس از مشورت با زن فال بین همسایه برگزید. می گفت نام "پیله" در گذر زمان با تلفظ غلط بدل شد به "پله"... با این وصف آن چهار حرف لاتین مفاهیم دیگری یافتند ( PELE ). ورای فوتبال. آن سوی مستطیل سبز. بازتابنده آرزوی بازنده ها برای رهایی از فقر. نمایشگر جاه طلبی برنده ها برای چنگ زدن به معروفیت.
سلطان پس از آویختن کفش ها همه عرصه ها را در می نوردید. وزیر ورزش برزیل می شد. سیاستمدار، تاجر، آوازه خوان، شومن، بازیگر سینما (در "فرار به سوی پیروزی"ََ احتمالا پرت ترین فیلم جان هیوستن)، نماینده یونیسف، مشاور ده ها نهاد دولتی و غیر دولتی. با ده ها عنوان رسمی و غیر رسمی، القاب و عناوین افتخاری. افسانه پریانش درازتر می شد. پرآب و تاب تر. بلندتر و پیچیده تر.
مرتبت سلطان به جایی می رسید که تفکیک فوتبال از قدرت اقتصادی و مسند اجتماعی ناممکن می شد. از جاه. از پول. از قدرت. بعدها به هر جایی پای می گذاشت مردمان، تاجران و سیاست پیشگان را همان قدر هیجان زده و بی تاب می کرد که ما پسرکان بی خبر تهران 1351 را.
اینم کل ماجرا
سوتی جدید مدیر عامل .............. :
آقای موسس یا مهندس ؟ :khandeeeee bahal: کسی که فرق حاج رضایی و موسس رو ندونه به درد فوتبال نمیخوره
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
پیروزی بر ذوب آهن خیلی مفهوم داشت . عده ای ناسالم که متاسفانه در قسمت رسانه ای کشور مشغول فعالیت هستند همچون سالیان قبل که هدف خود را ضربه زنی به استقلال قرار داده اند این بار نیز برای ضربه زنی به استقلال به کادر فنی آن حمله بردند . و متاسفانه کادر سرپرستی و مدیرعامل باشگاه در مقابل بسیاری از این هجمه ها واکنش مناسب و لازم نشان ندادند . امسال یک موقعیت ویژه ی استقلال فعال بودن قسمت روابط عمومی سایت استقلال بود که با وجود اینکه بودنش یک حسن است ولی اینکه در مقابل هجمه های فراوان جز در چند مورد واکنش قاطع نشان ندادند از نکات منفی این بخش است . واقعا بی تعارف باید گفت سایت استقلال و روزنامه ی استقلال جوان دو بازوی رسانه ای استقلال در مواردی موثر نشان ندادند مثلا : در مقاطعی ، بیشتر از حد معمول به پوشش و برجسته سازی مدیرعامل تیم پرداختند . در موفقیت تیم ، مدیرعامل نقش بسیار مهمی دارد ولی اغراق بیش از اندازه وجهه ی ایشان را خراب می کند و این ظلم به مدیرعامل محترم باشگاه و خانواده ی استقلال است . به هر حال امیدواریم افراد متملق از مجموعه ی آبی به راحتی کنار گذاشته شوند . البته خوشبختانه این روند بهبود نسبی پیدا کرده است و امید است ابزار های رسانه ای استقلال در هر جا ضرورت بود از مواردی که به آن حمله شده است به درستی دفاع نمایند و از حقوق مدیرعامل ، مربی ، بازیکن و ... پشتیبانی لازم را کنند . پس از این مقدمه به بازی استقلال و ذوب آهن برمی گردیم جایی که مظلومی حرف هایی برای گفتن داشت .
وقتی او در قبل از بازی تراکتورسازی از در اختیار نداشتن مردانش ناراحتی کرد و همین طور بازی با راه آهن هر دو بار با تاکید گفت ( کاری که هر مربی حتی در سطح دنیا انجام نمی دهد ) که در بازی های پرسپولیس و ذوب آهن با در اختیار داشتن کامل نفرات و پیاده کردن تاکتیک های مورد نظر ایشان به پیروزی می رسد . این برگ برنده ی مظلومی شد مردی که با هر دو بردش بار دیگر رکوردزنی کرد .
برد دوباره در مقابل پرسپولیس به صورت پشت سر هم و از لحاظ اینکه سال ها استقلال با مربیان مختلفش در اصفهان پیروز نشده بود . رکورد های جدیدی برای مرد ساکت استقلال شدند .
و اینکه پاسخی داد به آن هایی که شجاعت سرمربی را زیر سوال می برند .
روزنامه ی خبرورزشی بعد از بازی استقلال با راه آهن تیتر زده بود که تیم ملی آبی ، کی روش نداشت ! در حالی که تنها با فاصله ی کمی از یک بازی مهم ملی ، استقلال با راه آهن بازی داشت و در آن بازی ملی تمام مردان اصلی استقلال فیکس بازی کرده بودند . ( چیزی که باز هم در این فصل تکرار خواهد شد و لازم است که همان طور که با سپاهان در گذشته همکاری بی نظیری می شد با استقلال هم بشود . ) به راستی هدف روزنامه ی خبرورزشی با این تیتر جز تخریب استقلال چه می تواند باشد ؟ و اوج نادانی نویسنده ی آن روزنامه این است که در تیتر دیگری می نویسد باز هم استقلال روی خلاقیت فردی گل زد ! جالب است از بین تمام تیم های لیگ برتر فقط استقلال از روی خلاقیت فردی گل می زند . آیا نفوذ به زمین حریف و سانتر از جناحین و ضربه ی سر جباری یک کار تاکتیکی نیست ؟! این جمله فقط مربوط به این فصل نیست از دیدگاه مفسران ورزشی تلویزیونی و غیرتلویزیونی که فضای ورزش کشور را مسموم کرده اند و تعدادشان نسبت به افراد سالم هر لحظه بیشتر می شود ؛ هر سال استقلال بدون تاکتیک گل می زند و تیم های مقابلش روی اشتباه فردی گل می خورند و اگر نتیجه بگیرد بازیکنانش تکنیکی هستند ! چقدر استقلال برای آقایان همانند خاری در چشمشان است . در همین بازی ذوب آهن ، گزارشگرخیلی بی طرف اصفهانی در جایی در راستای مسئولیت گزارشگری می فرمایند : روزنامه ای در کشور مطالبی تحلیلی از ذوب آهن چاپ کرده که در غیبت بازیکن این تیم استقلال می تواند چگونه بازی کند . ( شخصا اصلا نمی دانم به چه مطلبی ایشان اشاره می کند . ) و از رسانه ی عمومی اعلام می کند با ذوب آهن مانند تیم خارجی رفتار می شود ! شما بیابید پرتقال فروش را ! واقعا اینجور تحلیل کارشناسی و اجتماعی را دیگر ندیده بودیم واقعا گویا آزادی بیان فقط برای مجریان و گویندگان ورزشی وجود دارد !
آری مظلومی این رسانه ها را در میدان مسابقه بدون کمک رسانه ای شکست داد . البته در مورد ظاهرش هم به او حمله کردند ، در یک مقاله ی توهین آمیز گفتند چون می خواست گلاه گیسش خیس نشود در انزلی کنار زمین نایستاد ! در مورد اصلاح صورت و ... واقعا شرم آور است که این گونه خود را نویسنده ورزشی هم می خوانند !
رسانه ها : مجیدی همه کاره ی استقلال است ... استقلال را رحمتی نجات می دهد ... دایی : اگر جباری نبود ... یک روز هم تیموریان همه کاره می شود ... به راستی شما چقدر تحت تاثیر قرار گرفته اید !؟ هر روز سعی کردند بگویند استقلال تنها به یک بازیکن وابسته است ولی خودشان با حرف هایشان خودشان را شکست دادند ! چون هر دفعه یک اسم مطرح شد !!
و این یعنی استقلال یک تیم است و می رود تا خودش را تکمیل تر کند .
گویندگان ورزشی – مفسران ورزشی ضد استقلال و روزنامه هایی که بعضا ریاکاری هم می کنند و تیم ذوب آهن و آقای ابراهیم زاده که با اظهارات سخیفش در توجیه شکست نشان داد که هیچ نشانی از بزرگی ندارد همه و همه در اصفهان مغلوب جلال استقلال بزرگ شدند و مظلومی هم می تواند سرش را بلند نگه دارد و به آینده و شکست دشمنان داخل و بیرون از مستطیل سبز فکر نماید .
پیروزی دیگر مظلومی این بود که در مقابل حاشیه سازی های اختلاف افکنی بین بازیکنان و سرمربی در مقابل خبرگزاری های خاص و روزنامه ها و رسانه های مشخص نیز پیروز شد و نشان داد با وجود بحران بی پولی هنوز می تواند بازیکنان تیم را بر سر یک سفره قرار دهد . حتی اگر مجری سرشناس نود هم با آن نحوه ی صحبت با امثال ، جباری و تیموریان هدف خاصی را دنبال کند که به همگان هم ثابت شد که نیات ایشان چیست . البته بی شک باز هم سعی خواهند کرد تا در این زمینه اقدام کنند .
با اشاره ای به صحبت های آقای ابراهیم زاده این مطلب را به پایان می بریم .
پس از شکست در نهایت تعجب بازی برتر استقلال را با بازی دور از جوانمردی راه آهن قیاس می کند .
در کمال ناباوری می گوید استقلال به غیر از آن دو موقعیت گل فرصت دیگری برای گل زنی نداشت !
به مجموعه ی خودی هم حمله می کند و اتهاماتی را وارد می کند !
با توهین غیر مستقیم به مربی استقلال ، گل های خورده را تنها حاصل اشتباهات فردی می داند !! آقای ابراهیم زاده که خود را مربی جهانی می دانی ! اشتباهات فردی در دنیا به مواردی می گویند که بازیکن دروازه ی خودی را باز کند یا بسیار درصد اشتباه بالا باشد اینکه گل به ثمر می رسد ناشی از هوشیاری تاکتیکی حریف و اشتباه است و اگر اشتباه نباشد گلی به ثمر نمی رسد ولی اشتباه فردی چیز دیگری است جناب استاد ابراهیم زاده !
با وجود ژست های قدیمی اش که تاکید دارد فقط درباره ی فوتبال صحبت می کند امروز چهره ی اصلی خود را نشان می دهد و مدیریت باشگاه خود و همچنین استقلال را خطاب قرار می دهد و در اظهار نظر عجیب می گوید مگر ما دولتی نیستیم این ها هم دولتی هستند ! ( چرا به استقلال پول پرداخت شد !!؟ ) ،آقای ابراهیم زاده فکر کرده اید ملت ایران از شعور پایینی برخوردار است ؟ متولی ذوب آهن کارخانه ی ذوب آهن و وزارت مرتبطه و متولی استقلال وزارت ورزش است . و آن روز ها که سپاهان و ذوب آهن پول بیت المال را با ژست مدیریت برتر خرج می کردند و استقلال بازیکنانش را هم نمی توانست نگه دارد آن موقع فریاد شما کجا بود ؟ آن موقع شما دولتی نبودید ؟ وقتی همین مدیریت پول به جیب شما می ریختند و نایب قهرمان آسیا شدید مربی با دانشی بودید ! طبق استدلال شما دانش خود شما هم زیر سوال می رود که البته با این نحوه ی صحبت کردن کمابیش زیر سوال رفته است ؟ روزی که بدون سابقه مهم مربی گری ، تیم ملی را به دستان امثال شما دادند ، شاید سبب شده تا دچار توهم شوید و امروز واقعیات خود و تیمتان را نبینید . جالب است وقتی پرسپولیس پول از وزارت ورزش می گیرد ، آقای ابراهیم زاده صحبتی ندارند ولی وقتی بدهی های فدراسیون به استقلال پرداخت می شود حرف های عجیبی می زند و آن را جالب می خواند ! استقلال هنوز پولی از وزرات ورزش نگرفته آقای سرمربی بزرگ ذوب آهن !! ، این مبالغ جزو طلب های باشگاه از فدراسیون فوتبال بود .
کادر فنی و مجموعه ی استقلال با هر نقص و مشکلی تا اینجای کار عوامل زیادی را شکست داده اند و کسانی که منفعتی در شادی هواداران آبی ندارند هر لحظه در حال اجرای نقشی جدید هستند .
همیشه باید گفت هنوز آغاز راه است حتی اگر هفته ی پایانی باشد . پس برای موفقیت باید تا آخرین لحظه تلاش کرد . شما موفق و پیروز هستید وقتی قله را فتح می کنید و بالا و پایین های رسیدن به قله خاطره می شود و موفقیت این فتح هست که همیشه در یاد ها باقی می ماند ، پس به امید فتح قله های پی در پی موفقیت برای آبی پوشان . /
یعنی میشه تاج و لنگ توی یک چهارم جام حذفی به هم بخورن و با توجه به فشردگی لیگ بازی برگشت دربی هم بیفته قبل از پایان سال ،ما که حتما میبریم اونوقت میشه 4 بار بردن دربی توی یه سال،چه سالی بشه سال90
ای خدا