من هم به نوبه خودم قهرمانی استقلال رو به همه استقلالی های عزیز تبریک میگم :flowerysmile:
ایشالا قهرمانی لیگ برتر:esteghlal:
نمایش نسخه قابل چاپ
من هم به نوبه خودم قهرمانی استقلال رو به همه استقلالی های عزیز تبریک میگم :flowerysmile:
ایشالا قهرمانی لیگ برتر:esteghlal:
تازه الان تو 90 دیدم
موردشور مراسم جام دهی شون روببرن
گند زدن به هچی جشن
استقلال قهرمان شده اهنگ ایران ایران تاجیک رو گذاشتن
:chi migi:
از منم تبریک.آره مراسم اصلا جالب نبود.دور افتخارشونم که مثل آدم نبود.یه مشت آدم با 6متر شکم جامو گرفته بودن دستشون دور میزدن.یوسفی و حسینی و میلاد و دو سه تا دیگه هم باهاشون بودن.ولی حسینی رو صدا زدیم 10ثانیه تعظیم میکرد خیلی حال کردم.رحمتی رو هم که صدا زدیم تا جلو دروازه بیشتر نیومد.ترسید بیاد جلوتر.
میگه:
ما که رفتیم آسیا
.........لق لنگیا
شعار تماشاگرا بعد از بازی جلوی حافظیه بود.بزن و برقصی بود.خیلی حال داد جاتون خالی.
پیراهن ناصرخان برازنده ی دروازبان بود
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
دست مریزاد سید....
روح ناصرخان رو شاد کردی....
و روی بعضیا رو هم کم کردی....
************************************************** ************************
ناصر کمکش کن پنالتی رو بگیـــره . . . .
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
وقتی سید مهدی رحمتی با آن پیراهن به زمین مسابقه قدم گذاشت خیلی ها از خود پرسیدند چه شباهتی دارد این پیراهن به لباس آن قلعه چی افسانه ای در آن بازی تاریخی، اما کمتر کسی تصور می کرد که این پیراهن همانی باشد که ناصر حجازی با آن فاتح پیونگ یانگ شده بود.
داستان این پیراهن نیز برای خودش جالب است؛ پیراهنی که تنها یادگار ناصر از آن سالهای بازیگری اش بود.
بهناز شفیعی همسر مرحوم حجازی درباره این پیراهه به خبرنگار ما گفت:«این تنها پیراهنی است که از ناصر داریم و البته این بهترین آنها بود و با همین لباس بهترین بازی هایش را انجام داد»
وی درباره بازی دیروز استقلال و درخشش رحمتی با لباس مرحوم حجازی گفت:«نکته ای را می گویم که شاید باور نکنید، وقتی زمان پنالتی ها شد و درست قبل از همان پنالتی ای که رحمتی گرفت، فریاد زدم ناصر اگر الان خانه هستی و و با ما بازی را تماشا می کنی کمکش کن تا پنالتی را بگیرد.باور کنید خیلی از دوستان بعد از بازی به ما زنگ زدند تا تبریک بگویند همین حرف را زدند و مثل من قبل از آن پنالتی چنین چیزی را خطاب به ناصر گفته بودند.»
شفیعی در پاسخ به این سوال که ؛ چرا قبول کرد این پیراهن را به رحمتی بدهد، نیز گفت:«ما مهدی را خیلی دوست داریم و وقتی چنین خواسته ای مطرح شد قبول کردیم، وقتی مهدی را با آن لباس در دروازه استقلال دیدم یاد جوانی ناصر افتادم.»
همسر مرحوم حجازی در انتها گفت:« قرار است این پیراهن را مثل همان پیراهنی که منچستری ها برای ناصر فرستادند قاب کنیم و آن را نگه داریم تا یادگار بماند.»
تقدیم به مهدی رحمتـــــــــــــــــــــ ـی
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
علیرضا ارژنگ زاده/مقدماتی المپیک 1972. پیونگ یانگ. اردوگاه کمونیسم. شش سال بعد از غرش طوفان زرد. در روزی که هیچ کس انتظاری جز شکست ندارد. روزی که تنها و تنها ناصر حجازی بازی را برای ایران در می آورد. شیرین ترین صفر-صفر تاریخ . صفر-صفری که هرگز ملال آور نیست. ایران بعدها به المپیک می رود. بعد از این بازی هم یک سره راهی بانکوک می شود تا با چهار پیروزی متوالی برابر عراق و تایلند و کامبوج و کره جنوبی از قهرمانی اش در آسیا دفاع کند. با همان دروازه بان خوش سیما، خوش قد و هیکل، با همان لباس سبز همیشگی. که گاهی هم زرد می شود. مثل خودش. مثل چهل سال بعد. چهل سال می گذرد. شش ماه هم از آخرین روزی که جز خداحافظ خداحافظ های جلوی کسری و بعد هم آزادی صدایی به گوش نرسید. استقلال برای اولین قهرمانی فصلش بلند می شود. اولین قهرمانی بدون ناصر خان. بدون چشمهایش. حتی اگر گود افتاده باشند. حتی اگر روی تخت بیمارستان باشد. زیر شکنجه مرهم های بی ثمر. ناصر رفته. یادش ولی نباید برود. علی کریمی یادداشت می نویسد، سوشا مکانی و علیرضا حقیقی به شیوه خودشان یادآوری می کنند و... ولی حق مطلب ادا نشده. هنوز ادا نشده. حقش را استقلالی ها باید ادا کنند. با درخشش دروازبانشان. با همان لباسی که ناصر می پوشید. که آتیلا را یاد پدرش بیندازد. که قهرمان پیونگ یانگ را به خاطر ما بیاورد. که احتمالا جایی آن بالاها ایستاده و تماشا می کند. به احترامت کلاهمان را بر می داریم. حتی اگر ناصر را برای خودت خواسته باشی، برای روزهای بهتر. اما ایرادی ندارد... حالا که لباسش را از کمد غبار گرفته اش بیرون کشیدی و پوشیدی، حالا که غبارهای مزارش را قدری کنار زدی، حالا که جای خالی اش در استقلال را شمع روشن کردی و یادش را سبز نگه داشتی، حالا که همه ما یادش افتادیم خب چه ایرادی دارد اگر قدری از محبوبیتش هم سهم تو شود... راستی قهرمانی ات هم مبارک؛ آقای قهرمان...
گزارش تصویری جشن قهرمانی در یکی از رستورانهای تهرانپارس
.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]