ماه من ، غصه چرا ؟! آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !ماه من ، غصه چرا ؟! آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد
نمایش نسخه قابل چاپ
ماه من ، غصه چرا ؟! آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !ماه من ، غصه چرا ؟! آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد
بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست
هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست
میرفت خیال تو ز چشم من و میگفت
هیهات از این گوشه که معمور نماندست
وصل تو اجل را ز سرم دور همیداشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست
نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید
دور از رخت این خسته رنجور نماندست
صبر است مرا چاره هجران تو لیکن
چون صبر توان کرد که مقدور نماندست
در هجر تو گر چشم مرا آب روان است
گو خون جگر ریز که معذور نماندست
حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده
ماتم زده را داعیه سور نماندست
حافظ
غمگینم همانندِ
مرد هزار چهره که میگفت:
" نمی دونم چرا تو زندگیم هِـی نمیشه"...!!
سرم را شاید بتوانند دیگران گرم کنند
اما وقتی تو نیستی
هیچکس نیست دلم را گرم کند!
گلی دارم به دور از دیدگان ولی مخفی میان قلب و جانم / که گهگاهی کند یادی زخاکش فدای آن رفیق و قلب پاکش...چه جمله عجیبی است دوستت دارم…
هرکس میگوید عاشقتر میشود و هرکس میشنود بی تفاوتر…...باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته.
.دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده...ای که در دنیای من پیدا و ناپیدا شدی / چشمهای روشنم را عاشق و شیدا شدی
ای تو با رخش نگاهت بر دل من تاخته / این دل من ، رو بروی تو خودش را باخته...عشق یعنی گم شدن پیدا شدن/ عشق یعنی غرق در رویا شدن
عشق یعنی حسرت دیدار تو/ عشق یعنی من شوم بیمار تو...عاشق شدم و عشق مرا بد نام کرد / داروغه شنید و مرا زندان کرد
در خلوت زندان به خود نالیدم / عاشق شود آنکس که مرا عاشق کرد...فدای ناز عشقت ناز دانه / که عشقت کنج دل زد آشیانه
به یاد سوزش مجنون ز لیلی / به یادت سوختم در این زمانه...از خدا خواهم نبخشاید تو را / این چه رسم دوستی باید تو را
تو که می دانی در قلب منی / این همه دوری و بی مهری چر[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] ؟...گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش / بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان / اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش...منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم / منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم / که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم...بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند / قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است
بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند / تارموی توست اما ریشه ی عمر من است...دوستت دارم به اندازه ی پلک هایی که در زمان خیال پردازی هایم زدم و چه بسیار خیالاتی که در ذهن پروراندم...زیباترین غروب: غروب عاشقان
زیباترین سنگ: دل یار
زیباترین مایع: اشک
زیباترین ناله: آه
زیباترین دف: قلب تو
زیباترین کلام :دوستت دارم . . .
اِمشــب تَمـــامـ فَضـــای اتــاقَــم بــوی غـَــم میـدهــد
.
.
گُنــاه مـَن ایــن بــود:
اِشتبــــاه عــــاشِـــق شُــده بــــودمـ ...!!! __________________
عاقلانه انتخاب کن تا عاشقانه زندگـی کنی چون اگر عاشقانه انتخاب کنی عاجزانه زندگـی می کنی
دلم سوخت واسه احساسی که پای تو هدر کردم
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
دلم سوخت واسه قلبی که عاشقونه دست تو دادم
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ای دل دیگه تنها باش و بسوز
دیگه چشم و به در ندوز
آخه اون دیگه پیشت نمیاد
رفتش دیگه فکر چشاش نباش دنبال خنده هاش نباش اون دلش دیگه تورو نمیخواد
توی خواب و خیالم ، هنوز دستاتو میگیرم
میدونم که نمیای ولی من برات میمیرم
همه احساس وقلبم تو دستای تو گیره
میخوام رهاشم از تو
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
دلم سوخت،دلم سوخت،دلم سوخت...
ای دل دیگه تنها باش و بسوز
دیگه چشم و به در ندوز
آخه اون دیگه پیشت نمیاد
رفتش دیگه فکر چشاش نباش دنبال خنده هاش نباش اون دلش دیگه تورو نمیخواد
ای دل دیدی تنهات گذاشت و رفت
توی غمهات گذاشت و رفت
آره دوست نداشت و رفت
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
در دلم رازی نهان دارم
نمی دانم بگویم یا نگویم
ترس از آن دارم اگر گویم بریزد آبرویم
نمی دانم که رازم را بگویم یا نگویم
عاشقم اما پریشانم
نمی دانم که رازم را زچشمانت بجویم یا نجویم
نمی دانم که رازم را بگویم یا نگویم
کن نگاهی در نگاهم
یا بگو غرق گناهم
یا بگو در اشتباهم
عاشقی گمکرده راهم
نمی دانم که این ره را بپویم یا نپویم
وای از آن زلف و پریشان موی تو
می برد هوش از سرم جادوی تو
خود نمی دانی که هرجا بوی تو
می کشد هر دم دلم را سوی تو
نمی دانم که این زلف ختن بو را ببویم یا نبویم.آغاز شد نه مثل هر آغاز با سلامفصل شروع عشق همان فصل بی کلامتنها اشارتی از شما بود و بعد مندیدم که ذره ذره دلم میشود تمامتو رفته رفته دور که نه نور میشدیمن قطره ای که گم شدم آنجا در ازدحامدیدم به صفحه دل خوبان نوشته اندک(اینجا نفس کشیدن بی عشق هم حرام)مثل همیشه منتظرت مانده ام ولیاین قصه هم رسیده به پایان نا تماماین است حاصل همه ی انتظارها:تنها دو چشم خیس و دگر هیچ... و السلام!
فریاد می زنم
از هیچ کس و هیچ چیز واهمه ای ندارم
من او را دوست می دارم
هنوز جای پایش کنارم است، واهمه ی من
بی او بودن است
بی او بودن یعنی پایان داستان
و پایان داستان یعنی پایان من
پس با او همراه می شوم ، چون او را دوست می دارم
چون تنها اوست که با من است
فریاد می زنم
قبل از فریادم او می شنود، قبل از آنکه تمنا کنم
او می داند
او می داند آنچه من می خواهم
و او می خواهد برای من
چون من نمی دانم آنچه او می داند
در اصل من هیچ نمی دانم
پس از نا خواسته هایم هیچ واهمه ای ندارم
چون او را دوست می دارم
چون تنها اوست که با قلب من آشناس
فریاد می زنم تا اهل عالم بدانند
اهل عالم بدانید من خدا را دوست می دارم
درگیر رویای توام ، منو دوباره خواب کن
دنیا اگه تنهام گذاشت تو منو انتخاب کن
دلت از آرزوی من انگار بی خبر نبود
حتی تو تصمیمای من چشمات بی اثر نبود
خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم
درارو بستم روت تا احساس آرامش کنم
باور نمی کنم ولی ، انگار غرور من شکست
اگه دلت میخواد بری ، اصرار من بی فایدست
هرکاری میکنه دلم تا بغضمو پنهون کنه
چی میتونه فکر تورو از سر من بیرون کنه
یاد داغ رو دلم بذار یا که از عشقت کم نکن
تمام تو سهم منه ، به کم قانعم نکن
خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم
درارو بستم روت تا احساس آرامش کنم
باور نمی کنم ولی ، انگار غرور من شکست
اگه دلت میخواد بری ، اصرار من بی فایدست