پورمحمدی: پیراهن علی کریمی را قاب کردم و به دیوار چسباندم.
وجوان قمی می گوید پیراهن علی کریمی را قاب کرده و به دیوار اتاقش چسبانده است.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
محسن پورمحمدی که چاق ترین پسر ایران است سوژه بازی پرسپولیس و صبا در ورزشگاه یادگار امام بود. او که از طرفداران دو آتیشه پرسپولیس است از حرکت علی کریمی به وجود آمده.
چاق ترین پسر ایران می گوید: فکر نمی کردم علی کریمی انقدر بزرگ و خوش اخلاق باشد، پیراهن او را قاب کردم و به دیوار اتاقم چسباندم.
محسن پورمحمدی علاقه زیادی به علی کریمی، علی دایی، مهدی مهدوی کیا و علی پروین دارد و آرزویش تماشای بازی های پرسپولیس در ورزشگاه آزادی و حضور در رختکن سرخپوشان برای ملاقات با بازیکنان است.
چاق ترین پسر ایران می گوید: هزینه های درمان و داروهای من بسیار بالاست و خانواده من حتی پولی برای انجام عمل جراحی ندارند. امیدوارم با کمک مسئولان مشکلات من برطرف شود.
شناخت فلسفه مصطفی دنیزلی در فوتبال.
مصطفی دنیزلی با آنچه در داربی 74 تهران عرضه کرد بار دیگر ارزشهای فنی خارقالعاده خودش را به نمایش گذاشت و بیشتر در دل هواداران پرسپولیس جا باز کرد.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
او حالا دوباره در کانون توجهات قرار گرفته است مثل روزی که به ایران بازگشت و نیمههای شب روی قلمدوش دوستدارانش نشست. حالا خیلیها بیش از گذشته به رفتار او، گفتارش و نتیجه افکارش خیره میشوند و جزییات کار افندی را با دقت تمام زیرنظر میگیرند.
حال چنین تمرکزی بیگمان آشنایی با «فلسفه فوتبال» آقا مصطفی خواهد بود مجموعه باشکوهی از باورها و برداشتهای او در حوزه مربیگری که در نوع خودش کمنظیر و به شدت قابل توجه است. این مطلب میکوشد تا به فراخور بضاعت خودش نگاهی به مهمترین اصول مصطفی دنیزلی هنگام کار به عنوان مربی فوتبال بیندازد.
آغاز مسابقه مهم است، اما پایان آن مهمتر است!
این نکتهای است که مصطفی دنیزلی همیشه روی آن تأکید دارد او چه در لیگ ششم که سرمربی پرسپولیس بود چه پس از آنکه به بشیکتاش رفت و چه حالا که برگشته در خیلی از کنفرانسهایش این اصل کلیدی را به زبان میآورده است دنیزلی بر این باور است که مهمترین بخش کار یک مربی، مربوط به هدایت تیمش درطول دقایق مسابقه میشود، نه قبل از شروع بازی او مهارت فوقالعادهای در بازیخوانی و اتخاذ تصمیمات سریع در جریان مسابقه دارد. تعویضهای دنیزلی معمولاً طلایی هستند او سعی میکند برنامههایش را مطابق با آنچه در زمین رخ میدهد پیش ببرد تا به جای حوادث ابتدایی نتیجه پایانی را به سود تیمش رقم بزند.
گل زدن مهم است اما فرصت گل درست کردن مهمتر است
مصطفی دنیزلی در این زمینه بینش منحصربهفردی دارد. در هنگام هدایت تیمهای مختلف دهها بار از زبان او شنیده شده که خلق موقعیت گلزنی بیشتر از به ثمر رساندن گل اهمیت میدهد. در حقیقت او معتقد است ماشین حرکت تیمهایش زمانی درست و دقیق کار میکند که شاگردان او بتوانند به فرصتهای بیشتری دست پیدا کنند. او معمولاً درصد موفقیت تیمهایش را با تعداد پاسها، شوتها و موقعیتهای ایدهآل میسنجد و چندان اهمیت نمیدهد که این توپها چند بار به گل تبدیل شدهاند.
سیستم تیم با توجه به نفرات تغییر میکند
اصولا دو دیدگاه کلی در مورد سیستم و نوع چینش بازیکنان در زمین بین مربیان وجود دارد عدهای اولویت را به «سیستم» مطلوبشان میدهند و تلاش میکنند براساس چینشی که در ذهن دارند بازیکن بگیرند و از نفرات استفاده کنند مربیان خلاقتر اما اولویت را به «نفر» میدهند و میکوشند تا خودشان و تاکتیکهایشان را با داشتههای تیمملی تطبیق دهند.
به بازی سرعت بدهید، تماشاگران را همراه کنید
دنیزلی از جمله مربیانی است که شدیداً به حضور تماشاگران روی سکوها اهمیت میدهد و همیشه از اعتبار خودش برای دعوت آنها به استادیوم هزینه میکند. گفته میشود یکی از مشکلات او در پاس تهران، کم تماشاگر بودن این تیم سابقاً قدرتمند بوده که در نهایت باعث شد او از لحاظ تاکتیکی، روی سرعت دادن به بازی و ارایه فوتبال تک ضرب و شناور اصرار دارد و اتفاقاً عقیده دارد تیمش اگر چند گل هم از حریف عقب باشد ارائه چنین نمایشی باعث خواهد شد هواداران و تماشاگران حاضر در استادیوم تا آخرین لحظه از تیم حمایت کنند.
من «واقعاً» در مورد داوری حرف نمیزنم
این جمله را معمولا از زبان بسیاری از مربیان ایرانی میشنویم اما خیلی از آنها اغلب به آنچه میگویند عمل نمیکنند و صرفاً وقتی اشتباهات داوری به سودشان بوده باشد در این مورد اظهارنظری انجام نمیدهند! دنیزلی اما واقعاً جزو مربیانی است که حتی در بدترین شرایط هم چیزی در مورد داوران نمیگوید.
قابل توجه متقاضیان ادبیات جدید!
با ورود افشین قطبی به ایران طرز متفاوت صحبت کردن او برای خیلیها جالش شد به طوری که بدون اینکه چنین تفاوتی لزوما معنای فضیلت و برتری بدهد شروع کردند به تعریف و تمجیدهای غلو شده از آقای امپراتور! از همه هیجانزدهتر هم عادل فردوسیپور بود که گفت «افشین قطبی ادبیات جدیدی را وارد فوتبال ایران کرده است» و این جمله را به یک ضربالمثل تبدیل کرد. با این وجود به نظر میرسد اگر از قید و بند ضوابط رها شویم و کمی «معنا» را دریابیم ادبیات و برخوردهای جدید و محترمانه همین چیزی است که هر روز از مصطفی دنیزلی میبینیم او به کسی بیاحترامی نمیکند کری ناجور نمیخواند، از همکارانش بدگویی نمیکند در سختترین شرایط لبخند میزند با کولهباری از انواع و اقسام موفقیتهای رنگارنگ خودش را برتر و بزرگتر از مردم ایران نمیداند و تحت هیچ شرایطی بر سر فوتبال این کشور منت نمیگذارد فکر نمیکند چون برای کار به ایران آمده «کریزی» است از داوری حرفی نمیزند و وقار و آرامش خودش را همیشه حفظ میکند آیا این همان مجموعهای نیست که باید به دیگران توصیهاش کنیم؟
پانادیچ: افتخار می کنم همبازی مهدوی کیا بودم/ با حضور او خیالم راحت بود.
نفر اول نیمکت الاتفاق در بازی امروز مقابل استقلال می گوید افتخار می کند که همبازی مهدوی کیا در هامبورگ بوده است.
آندره پانادیچ؛ این نام دستیار برانکو است که باید تیمش را به جای سرمربی سابق تیم ملی برابر استقلال رهبری کند. پانادیچ البته به خوبی فوتبال ایران را می شناسد. او سال ها همبازی مهدی مهدوی کیا بوده و علاقه زیادی هم به کاپیتان سابق تیم ملی دارد.
این مربی که به عکس برانکو ، حسابی اهل کری خوانی است ، در گفت و گویی برای مان از بازی حساس با استقلال گفته. گفت و گویی که مثل همیشه ، زحمت ترجمه اش با دوست خوبمان ، رضا چلنگر بود. مصاحبه را اینگونه شروع می کند: «ببخشید من منتظر تماس برانکو هستم. هر وقت که او تماس بگیرد باید چند دقیقه ای حرف های مان را قطع کنیم. او در مسیر زاگرب است.»
*زاگرب؟ برای چه زاگرب؟
کاری شخصی داشت و وقتی دید نمی تواند به ایران بیاید رفت به زاگرب.
*یعنی به خاطر مشکلات شخصی نیامده یا واقعا بحث مالیات باعث شده به ایران نیاید؟
من نمی دانم. این مسئله ای نبود که به من مربوط باشد. فقط می دانم به او گفتند مشکلی دارد که نمی تواند به ایران بیاید . برای همین هم بود که به زاگرب رفت. فقط می توانم بگویم جایش در کنار تیم واقعا خالی است. البته او انسانی بی نظیر است و یک مربی بزرگ و البته فکر می کنم بزرگترین مربی حال حاضر آسیا.
*اگر الان اینجا بود شاید استقبال گرمی از او می شد.
قطعا همین طور است. البته در عربستان هم چهره محبوبی شده و مردم خیلی دوستش دارند.
*مردم دوستش دارند چون خاطره خوشی از دوره حضورش در ایران دارند؛ صعود به جام جهانی.
دقیقا. من اخبار فوتبال ایران را خیلی دقیق دنبال کردم و می دانم بزرگترین کار تاریخ فوتبال ایران را برانکو با صعود آسان تیم تان به جام جهانی انجام داده و این نشان از توانایی های اوست. چنین موفقیتی قطعا اتفاقی نیست.
*نمی ترسی از اینکه باید جای برانکو نفر اول الاتفاق در یک مسابقه سخت باشی؟
نه ترسی ندارم. چون هم در تیم های بزرگی بازی کردم و در بازی های سختی حضور داشتم و هم اینکه تجربه بارها نفر اول بودن در جاهای مختلف را داشته ام.
*برسیم به آندره پانادیچ. از دوره بازی و آشنایی اش با برانکو.
زمانی که من بازی می کردم در تیم دینامو ، برانکو در هایدوک اشپیلت مربیگری می کرد و من بارها جلوی تیم او بازی کردم. بعدها او کمک مربی تیم ملی کرواسی شد و به هر حال ما را می شناخت. بعدها هم من هم ملی پوش بودم و در تیم های مختلفی مثل هامبورگ ، اشتروم گراتس ، دینامو زاگرب و ناگویای ژاپن بازی کردم که تیم هایی بین المللی هستند و می دانی همیشه سرنوشت آدم ها یک جاهایی با هم تلاقی پیدا می کند. من در لیگ اتریش کارم به عنوان مربی در تیم لانس کلینس اتریش تمام شده بود که برانکو با پیشنهاد کار در عربستان مواجه شد و بعد از اینکه فهمید در این بازه زمانی بیکارم گفت بیا با هم کار کنیم و من هم با کمال میل این پیشنهاد را پذیرفتم.
*و حالا باید جای او را در مسابقه ای بزرگ پر کنی
سابقه مربیگری در رده های مختلف را دارم. با خیلی از مربی های بزرگ کار کردم ، دوره های مختلف مربیگری مختلف را پشت سر گذاشتم و حتی مدیر ورزشی تیم هایی در کشورم بودم. قبل از این هم مسابقاتی به این بزرگی را تجربه کردم. از نظرم بازی با استقلال یک بازی معمولی است . قبل از این هم بازی پیش چشم 100 هزار نفر را دیدم. بازی در چنین جوی خیلی هم ترسناک نیست.
*برسیم به وحید هاشمیان و مهدی مهدوی کیا که می گویی از دوستان خوبت هستند.
هر دو از بهترین دوستانم هستند. بازیکنان خیلی خوب ، انسان های متشخص و جنتلمن و دوستانی بی نظیر. اصلا جای تعجب نداشت که در تیم های بزرگ آلمانی بازی کردند. من این افتخار را داشتم که با مهدی و وحید همبازی باشم. سال های زیادی فکر کنم 4 سال را در کنار مهدی بازی کردیم البته دوره حضور وحید در جمع بازیکنان هامبورگ خیلی طولانی نبود. می توانم درباره این دو با توجه به شناخت شخصی که از رفتارشان دارم ، بگویم واقعا عالی بودند. من و مهدی با هم همسایه بودیم . او همسایه ای عزیز برایم بود.
*می دانی که مهدی هنوز هم بازی می کند؟
بله ، می دانم. او باید هنوز هم بازی کند. تا زمانی که توانش را دارد باید بازی کند. من هم اگر مصدوم نشده بودم ، هنوز هم بازی می کردم چون فوتبال توی خون ماست.
*مهدی یکی از محبوب ترین های هامبورگ هم بود؟
بله ، مهدی یکی از ستاره های هامبورگ بود که واقعا دوستش داشتند. مردم همیشه اسمش را صدا می کردند. همیشه فریاد « مه دی ی ی مه دی ی ی ی» جمعیت ورزشگاه هامبورگ را پر می کرد چون او استثنایی بود. همیشه با تمام وجودش بازی می کرد و حتی با پای آسیب دیده هم می رفت توی زمین تا برای تیم بازی کند. خلاصه صدای جمعیت که نام او را تشویق می کردند را در همه بازی ها می شد شنید. کمتر بازیکنی مثل مهدی پیدا می شود که بتواند برای مدت طولانی؛ 10 سال در لیگ کیفیت بالایی مثل بوندسلیگا بازی کند و این نشان از توان بالا و منحصر به فرد کیا دارد. او بدون شک بازیکن بزرگی بوده و هست.
*ما آن سال ها بازیکنان زیادی در بوندسلیگا داشتیم اما حالا...
این فقط بازیکنان شما نیستند که کمتر به بوندسلیگا می روند. غیر از مهدی و وحید فکر کنم من جلوی علی دایی شما هم بازی کردم. زمانی که در آرمینیا بیله فلد بازی می کرد و واقعا مهارش سخت بود. شما از این بازیکنان کم نداشتید. البته اینکه حالا چرا بازیکنان تان در بوندسلیگا نیستند ، بخشی از آن بر می گردد به سیاستگذاری جدید فوتبال آلمان. اگر خوب نگاه کنید حتی تعداد مربیان خارجی بوندسلیگا هم کم شده . به نظرم فکر می کنم آنها سیاستگذاری شان را بر بومی گرایی گذاشتند که کار درستی هم هست اما این جای نگرانی ندارد. بازیکنان خوب از راه می رسند و دوباره نسلی نو برای فوتبال تان ساخته می شود. فرقی ندارد که بچه تهران باشد ، زاگرب یا حتی از کشوری مثل اندونزی. بازیکنی که خوب باشد ، راهش را پیدا می کند و چشم هر ناظری را خیره می کند. فرقی ندارد اسمش وحید باشد ، مهدی یا پانادیچ.
*معمولا می گویند آلمانی ها خیلی موجودات سرد و بی احساسی هستند اما انگار شرایط هامبورگ با باقی شهرهای این کشور فرق دارد؟
واقعا مردم این شهر واقعا خونگرم هستند و مهمان نواز. من که عاشق شان هستم. فکر کنم مهدی هم همین حس را داشته باشد. حتی بعد از باخت هم تشویق مان می کردند چون می دانستند ما در زمین کم نمی گذاریم. همیشه خیلی با فرهنگ و گرم با ما برخورد می کردند. آلمان یکی از پاک ترین لیگ های دنیا را دارد و مردم هامبورگ هم بهتر از همه مردم شهرهای دیگر آلمان. مردم هر جا که ما را می دیدند خیلی خوب استقبال مان می کردند. تیم شان را خیلی دوست داشتند . همیشه ورزشگاه شان پر بود حتی اگر ته جدول هم می ماندیم ، تیم تشویق می شد. من خودم هنوز هم رویایم این بود که آنجا می ماندم و بازی می کردم. هنوز هم فکر می کنم اشتباهم این بود که از هامبورگ رفتم.
*با مهدی خاطره مشترک در بازی هم داشتید؟
او همیشه بغل دست من بازی می کرد. من دفاع وسط بودم و مهدی دفاع راست. وقتی مهدی بغلم بود ، خیالم راحت می شد. عالی بازی می کرد . حالا اگر گلی هم می خوردیم که نمی آیم برای شما تعریف کنم ! ( می خندد) مهدی واقعا عالی بود . من که افتخار می می کنم کنار دستش بازی می کردم.
*البته توماس دال خیلی با شما موافق نبود و خیلی به مهدی بازی نمی داد!
من و مهدی با تماس دال هم بازی بودیم برای مدت کوتاهی . او بازیکن و مربی خوبی بود اما هر مربی یک نظری دارد. شاید او مدتی به مهدی بازی نداد اما فکر کنم بعدا به مهدی بازی داد و بعد هم که او رفت ، مربیان دیگری آمدند که خیلی به بازیکن ایرانی تیم اعتقاد داشتند. من همیشه از بازیکنانی که تسلیم می شدند بدم می آمده. مهدی همیشه برای گرفتن حقش می جنگید اما یک قدم عقب نمی گذاشت. خود من هم سعی می کردم این طور باشم. من خودم وقتی دیدم مربی تیم به من بازی نمی دهد ، رفتم به تیم گراتس اتریش. در گراتس فقط 3 ماه بازی کردم که از ناگویا پیشنهادی عالی گرفتم. سه سال در این تیم بازی کردم و تا 35 سالگی آنجا بودم. فکر می کنم اگر زانویم آسیب نمی دید ، هنوز هم بازی می کردم. الان 43 ساله هستم! البته الان مربی خوبی هستم جایش!( می خندد)
*خیلی از مربیان بزرگ کشور شما به ایران آمدند . از ایویچ و بلاژویچ گرفته تا برانکو ، کرانچار و بوناچیچ!
لوکا که اخلاق خاص خودش را دارد. او متفاوت است از همه مربیان دیگر! مربیان کروات مکتب خاص خودشان را دارند. که خیلی مهم است. این یک اولویتی است که مربیان کروات می توانند خودشان را با هر شرایطی تطبیق بدهند. ما برای مان فرقی ندارد که دروازه نداریم ، توپ یا بازیکن. ما خودمان را وفق می دهیم . فرقی ندارد در کرواسی کار کنیم ، ژاپن ، برزیل ، ایران یا عربستان. ما به هر شکلی خودمان را تطبیق می دهیم. بگذار یک چیزی را برایت شرح بدهم. تیم ملی ما الان در رنکینگ فیفا رتبه زیر 10 دارد. آن هم برای کشوری که جمعیتش فقط 4.5 میلیون نفر است. یعنی جمعیتی یکسوم شهر تهران. ما در هندبال و بسکتبال هم بهترین هستیم. این دلیلش شرایط خوب تطبیق پذیری ماست. ما آموزش خوبی داریم ، از نظر تحصیلی عالی هستیم و اینکه برای رسیدن به هدف ، سخت تلاش می کنیم. ما اتوماتیک وار ورزشکار بار می آییم. راستش ما خیلی ساده زیستیم. ما از کشورهای ابرقدرت که نیستیم ما باید تلاش زیادی کنیم که با ورزش در صف بزرگان باشیم.
*اما مدت هاست که مربیان کروات در چرخه مربیان بزرگ دنیا نیستند؟
این بر می گردد به ملیت ما. گفتم که من گذرنامه کروات دارم و این یعنی یک سد. الان خیلی از مربیانی که دانش فنی شان نصف ما هم نیست ، فقط برای غربی بودن کار می گیرند. فکر می کنی برانکو چه چیزی کم دارد که نمی تواند در بوندسلیگا سرمربی شود؟ خیلی از مربیان ما این مشکل را دارند. شاید اگر ما هم رضایتنامه پرتغالی ، فرانسوی یا آلمانی داشتیم الان مربیان بهترین تیم های دنیا بودیم.
*اما برانکو زمانی که مربی ایران بود هم منتقدان زیادی داشت. اگرچه امروز دوست داشتنی شده اما آن وقت ها متهم بود به فوتبال دفاعی!
فکر می کنم این به خاطر یک استنباط اشتباه است. او ذاتا یک مربی هجومی است. اولین چیزی که باید در فوتبال بدانی این است که برانکو همیشه به همه احترام می گذارد. او خیلی باهوش است. می داند که مهمترین چیزی که باید به بازیکنانش یاد بدهد ، دفاع کردن است. تو دفاع کردن را می توانی یاد بدهی اما گل زدن یاد گرفتنی نیست. بستگی به خلاقیت بازیکن دارد ! برانکو از این لحاظ ، می گوید اگر گل نخوری ، گل می زنی . شاید او در ایران این تاکتیک را در پیش گرفته بوده چون می دانسته که دفاع تیمی تان نیاز دارد اول گل نخورد.
*مشکل دیگر برانکو این است که هیجان بالایی ندارد. فاکتورهایی که مردم دوست دارند.
او سر و صدا نمی کند چون کارهایش را قبل از شروع بازی انجام می دهد. قبل از اینکه بازی شروع شود کارش را کرده و در طول مسابقه شاید با یک یا دو تغییر بازی را در می آورد. او در ایران هم خیلی موفق بود. فکر می کنم به رکوردی رسیده که هیچ مربی دیگری نداشته و شاید این تنها خودش باشد که می تواند برگردد و بتواند این کار را تکرار کند.
*اما الان تیم ایران مربی سرشناسی دارد که مردم هم دوستش دارند و هم به او امیدوار.
من هم اسم کروش را شنیدم البته شناخت زیادی از نوع کارش ندارم اما خیلی خوشحال می شوم اگر او با تیم ایران موفق باشد چون برانکو خیلی ایران را دوست دارد و از خوبی های مردم تان می گوید و من هم دوستان ایرانی خیلی عزیزی دارم.
*برانکو وقتی شنید با استقلال هم گروه شده و به ایران می آید ، چه حسی داشت؟
نگاهی کرد و با خنده گفت: دوباره ایران؟ حسابی هیجان داشت که می خواهد به ایران بیاید. او هر وقت که تنها هستیم برایم از خاطرات خوبش در تهران می گوید. حتی بارها درباره رضا( چلنگر) برایم خاطره گفته و از اینکه مردم ایران چقدر خونگرم و دوست داشتنی هستند. ولی بعضی وقت ها یک اتفاقاتی می افتد که شوکه ات می کند. برای مشکلی که نمی دانم چه بود ، او همراه مان نیامد و واقعا ناراحت بود از اینکه نمی تواند بیاید اینجا. او می دانست که بازی سختی با استقلال دارد.
هاشمیان:اظهارنظر مظلومی غیرکارشناسی است/مواد استفاده شده از سه سال پیش ممنوع است.
رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال اظهارنظر سرمربی استقلال را غیرکارشناسانه خواند و گفت: از بازیکنان زیادی آزمایش گرفتهایم و آنها در سلامت کامل مشغول فعالیت هستند.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
احمد هاشمیان درباره مثبت اعلام شدن دوپینگ 5 بازیکن فوتبال و این شائبه که ماده ممنوعه به تازگی در فهرست مواد نیروزا قرار گرفته اظهار داشت: مادهای که باعث شده دوپینگ 4 بازیکن از 5 بازیکن مثبت اعلام شود، سه سال است که از سوی سازمان مبارزه با دوپینگ جزو مواد ممنوعه اعلام شده است. این ماده باعث قدرت و افزایش انرژی میشود، البته گاهی هم پیش میآید که برخی از مواد نیروزا به صورت مستقیم باعث افزایش عملکرد ورزشی نشود اما به دلایلی ممنوعه اعلام میشود ولی این مادهای که باعث شده آزمایش دوپینگ این بازیکنان مثبت شود در زیرگروه محرکهای ویژه قرار گرفته است.
وی افزود: اگر این ماده در بدن ورزشکاری دیده شود و ثابت شود که ناآگاهانه از این دارو استفاده کرده هر چند که رفع مسئولیت نمیکند اما در صادر کردن حکم تخفیف دارد. سعی میکنیم تا پایان هفته پرونده این 5بازیکن را مورد بررسی قرار دهیم.
هاشمیان تصریح کرد: در سال 2011 سازمان جهانی دوپینگ اطلاعیهای صادر و اعلام کرد مادهای آلوده به شکل گسترده در برخی از مکملهای غذایی در حال پخش بین ورزشکاران است و هشدار داد ورزشکاران مراقبت بیشتری داشته باشند. در این اطلاعیه تأکید شد که این مکملها با وجود عدم آگاهی بازیکنان و بدون درج این ماده در برچسبهای مکمل غذایی توزیع میشود. ما هم به موازات این اطلاعیه وادا، خود به باشگاهها اطلاعرسانی کردیم.
رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال خاطرنشان کرد: متأسفانه این مکملهای غذایی از طریق کشورهای حاشیه خلیج فارس توسط دوستان ناآگاه وارد ایران شده و همین مسأله باعث شد در اواخر سال 2011میلادی با سه نمونه از دوپینگ توسط این مکملها روبرو شویم.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا فدراسیون فوتبال به صورت رسمی ابلاغیهای به باشگاهها بابت این قضیه داده بود یا خیر گفت: اطلاعرسانیها به باشگاهها شده است. حتی در سایت رسمی فدراسیون فوتبال این مسئله را عنوان کردم، مکملی به نام "جکتریدی" یکی از همان مکملهاست که به شکل گسترده مورد استفاده بازیکنان قرار گرفته و متأسفانه بین ورزشکاران دستبه دست میشود. در مورد این بازیکنان هم چنین اتفاقی رخ داده است.
هاشمیان در ادامه در جواب این سؤال که اگر این بازیکنان به صورت ناآگاهانه از این مکمل غذایی استفاده کرده باشند چه تصمیمی گرفته میشود، عنوان کرد: در کمیسیون بدوی این مسئله که نحوه ورود این ماده به بدن بازیکن به چه ترتیب بوده و آیا بازیکن به قصد دوپینگ از این مکمل استفاده کرده یا خیر، بررسی میشود
رئیس کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال در خصوص اینکه اگر پزشک یا باشگاه در تجویز این مکمل غذایی تأثیرگذار بوده باشد چه تفاوتی در صدور حکم دارد، گفت: قطعاً اگر پزشک یا باشگاه در نحوه ورود این ماده به بدن بازیکن تأثیرگذار بوده باشد، تصمیمات فرق میکند. در آییننامه هم هست که اگر بازیکن اثبات کند از چه طریقی این ماده وارد بدنش شده با توجه به تعهدی که ما از کادرهای پزشکی قبل از فصل گرفتهایم قطعاً در سرنوشت این پروندهها تأثیرگذار خواهد بود.
هاشمیان افزود: در صورتی که ثابت شود بازیکن ناآگاهانه از این مکمل استفاده کرده اینطور نیست که جریمه نشود. به هر حال کار خلافی صورت گرفته اما حکم تخلف بازیکنی که از چنین مادهای استفاده کرده با توجه به شرایط و چگونگی استفاده از این ماده از اخطار کتبی تا دو سال محرومیت است.
هاشمیان با تأکید بر اینکه شهرت تیم و بازیکن هیچ اثری در حکم ندارد گفت: آییننامه برای همه ورزشکاران در سرتاسر دنیا یک چیز است و حکم تغییر نمیکند. مسلماً بعد از صدور حکم برخی افراد که صلاحیت اظهارنظر ندارند صحبتهایی میکنند.
وی اضافه کرد: مسلماً بازیکنی که در لیگ برتر بازی میکند از سوی باشگاه و کادر پزشکی مراقبتهای بیشتری از او میشود و قطعاً کادر پزشکی چنین تیمهایی یک کادر شناخته شده هستند و این مسائل در بررسی پرونده اهمیت دارد. اگر بازیکن در چنین شرایطی ثابت کند از روی ناآگاهی از چنین مکملی استفاده کرده در صدور حکمش تخفیف صورت میگیرد.
هاشمیان در پاسخ به این سؤال که اگر ثابت شود پزشک تیم در تجویز این مکمل غذایی مقصر بوده، حکم پزشک تیم چیست، گفت: حداقل محرومیت برای چنین پزشکی 4 سال است و در سوابق تصمیمات کمیته پزشکی موجود است که چنین احکامی برای پزشک متخلف صادر شده است.
هاشمیان درباره این شایعه که این بازیکنان دوپینگی در دو تیم استقلال و پرسپولیس حضور دارند گفت: اگر اجازه بدهید من مجموعه اطلاعات در مورد این قضیه را پس از صدور حکم مطرح کنم. متأسفم که گروهی اصرار دارند به این رفتار غیر قانونی خود ادامه دهند و اسم بازیکنی را اینچنین بر سر دهان بیندازند، این گروه چه از سوی رسانهها باشند چه اشخاص دیگر کار نادرستی انجام میدهند. ما روزی به یک کشور پیشرفته تبدیل میشویم که مسائل اینچنینی را رعایت کنیم.
رئیس کمیته پزشکی در پایان درباره اینکه مظلومی سرمربی استقلال عنوان کرده با وجود این مکملهای غذایی باید تمام بازیکنان را دوپینگی معرفی کرد، گفت: این یک اظهارنظر غیر کارشناسانه است. ما در لیگ یک بازیکنی داشتهایم که از یک مکمل آلوده استفاده کرده بود که مربوط به داروهای هورمونی میشد. این بازیکن دو سال محروم شد و به هیچ وجه نتوانست حتی یک ماه تخفیف بگیرد. اینکه به خاطر چنین مکملهایی کسی محروم میشود یا نمیشود اظهارنظرهای غیر کارشناسانه است. ما از خیلی بازیکنان آزمایش گرفتهایم و در آنها سلامت کامل مشغول فعالیت هستند.
پولادی: فقط مانده بود پلیس را خبر کنند.
هافبک پرسپولیس گفت: با دفاعیاتی که در کمیته پزشکی داشتم و حکمی که اعلام شد مشخص شد که همیشه سالم زندگی کردهام.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
مهرداد پولادی اظهار داشت: چند روز بود که فشار زیادی را تحمل میکردم. امروز با مسئولان ستاد مبارزه با دوپینگ صحبت کردم و مشخص شد حق با ما است. البته لطف این عزیزان و پیگیریهای دقیق آنها کمک زیادی به ما کرد.
وی افزود: ما از مکملی استفاده کرده بودیم که روی آن قید نشده بود ممنوع است. با بررسیهای انجام شده حرف ما ثابت شد. مشخص شد همیشه سالم زندگی کردهایم و دنبال این مسائل نبودیم و اگر هم مسئلهای بوده ما در جریان نبودیم که از آن مکمل استفاده کردیم.
پولادی خاطرنشان کرد: در این مدت فشارهای مختلفی روی ما بود گویی که میخواهند مجرمی را دستگیر کنند و فقط مانده بود که پلیس امنیت به دنبال ما باشد تا دستگیرمان کند! امیدوارم این عزیزان که این هجمه به راه انداختند شب با وجدان راحت بخوابند.
استعفای کمیته پزشکی تکذیب شد/ زاید به ایران بازگشت، دنیزلی امشب می آید.
مسئولان باشگاه پرسپولیس خبر استعفای اعضای کمیته پزشکی این باشگاه را تکذیب کردند.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
ایمون زاید مهاجم تیم فوتبال پرسپولیس که برای گذراندن تعطیلات و معالجه پای مصدومش عازم ایرلند شده بود، امروز به ایران بازگشت و از فردا در تمرینات پرسپولیس حضور پیدا خواهد کرد.
* شیث رضایی که در تمرین امروز پرسپولیس حضور یافت اما به دلیل عدم حضور دنیزلی اجازه تمرین پیدا نکرد پس از تمرین اعلام کرد باشگاه به وی گفته مصاحبه نکند.
* مصطفی دنیزلی سرمربی پرسپولیس با اتمام تعطیلات امشب به ایران برمیگردد تا تمرینات پرسپولیس را از فردا زیر نظر بگیرد.
* صبح امروز نمابری با امضای مسئول اطلاعرسانی کمیته پزشکی-ورزشی باشگاه پرسپولیس به رسانه ها ارسال شد که طی آن از استعفای اعضای کمیته پزشکی این باشگاه خبر داده بود اما مسئولان باشگاه پرسپولیس اعلام کردند چنین اتفاقی رخ نداده و اعضای کمیته پزشکی پرسپولیس استعفا نکردهاند و مشغول فعالیت هستند.