مورینهو ،امید جدید کهکشانیها

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

خوزه مورينيو نگاه ويژه اي به آلوارو موراتا دارد .
خوزه مورينيو در كنفرانس مطبوعاتي خود پس از بازي با سويا ، يك پيغام ويژه و اميدوار كننده براي آلوارو موراتا داشت .
اين بازيكن جوان كه در بازيهاي خود در اين فصل براي تيم اصلي عملكرد اميدوار كننده اي داشته است ، در حال حاضر روزهاي خوبي را با كاستيا پشت سر مي گذارد و تقريبا هفته اي يك گل مي زند .
اين امر از چشم مورينيو ، مربي پرتغالي رئال مادريد دور نمانده است ،‌چرا كه او در مورد موراتا گفت‌:" فصل بعد از همان روز اول ، موراتا را خواهيم داشت ، او خيلي خوب كار مي كند . آدبايور و بنزما دو مهاجم خوب هستند ،‌ هيگوائين نيز باز خواهد گشت و با حضور موراتا ، خط حمله ما تكميل خواهد شد ."

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

بحث ها در مورد فينال كوپا دل ري زياد شده است .
آنخل ماريا ويار ،‌ رئيس فدراسيون فوتبال اسپانيا ، امروز در مراسم معارفه بازي دوستانه ميان اتلتيك بيلبائو و سلتيك گلاسكو شركت كرد كه پس از آن ، پاسخ انتقاد خوزه مورينيو از زمان برگزاري فينال كوپا دل ري كرد چرا كه در آن زمان بارسلونا و رئال مادريد بايد در چمپيونزليگ رقابت كنند .
ويار در پاسخ به مورينيو گفت :"‌زمان فينال از قبل معلوم بود و اين انتقاد قابل درك نيست . "
او در مورد مكان فينال نيز گفت كه چند استاديوم نامزد شده اند اما هنوز هيچ چيز قطعي نشده است .

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

بازيكن اروگوئه اي اوساسونا حرف هاي تندي را عليه مورينيو به زبان آورد .
والتر پاندياني ، بازيكني كه در اواخر دوران فوتبال خود به سر مي برد ، در مورد صحبتهاي مورينيو در مورد خودش بعد از بازي با سويا ، اظهار نظر كرد . مربي رئال مادريد در مورد مهاجم اوساسونا گفت :" او خودش را تبليغ كرده است . تبليغات گران است و پول لازم دارد اما مورينيو با اين روش خودش را رايگان تبليغ كرده است و خيلي باعث خرسندي شده است ، اما مورينيو را همه مي شناسند ، فرد سختكوشي است كه خيلي به تيم كمك مي كند و مورد اعتماد هواداران و هم تيمي هايش است . "
پاندياني در مصاحبه با آژانس خبري اطلس در اين باره گفت :" دو كلام از بابابزرگ بشنو !" كه مشخص بود اشاره اش به مورينيو و كريستيانو رونالدوست و گفت كه پس از اين همه سال حضور در اسپانيا نيازي به تبليغ خودش ندارد ."

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

خوزه مورينيو ،‌ پيش از بازي با سوسيه داد در كنفرانس مطبوعاتي در مورد مسائل مختلفي صحبت كرد .
تيمتان از نظر بدني دچار مشكل شده است ؟
راستش را بخواهيد هيچ تيمي را نديده ام كه بتواند بهتر از ما بازيهايش را به اتمام برساند و بازيهاي اخير هيچ ربطي به شرايط بدني بازيكنان نداشته است . هميشه در بازيهايمان تا آخر راه جنگيده ايم . حتي در بازيهايي مثل آلمريا ، اوساسونا و ... در اواخر بازي سرتر از حريف بوده ايم . اين كه دي ماريا مي گويد كه از نظر بدني تخليه شده است ، زياد تعجب بر انگيز نيست ، آن هم به دو علت . اول اين كه او از يك ليگ شانزده تيمي آمده كه در اواسط هفته بازي نكرده، در چمپيونزليگ و جام يوفا هم حضور نداشته است . علت دوم هم اين است كه فوتباليستي كه با سرعت 200 كيلومتر بر ساعت مي دود نمي تواند اين روندش را متوقف كند چرا كه در صورتي كه از سرعتش بكاهد ، از مشخصه هايي كه او را به بازيكني بزرگ مبدل كرده ، كم كرده است . اميدوارم كه او همين را به مربي تيم ملي آرژانتين بگويد . اما به هر حال ما بايد سعي كنيم كه در فرم خوبي بمانيم چرا كه دوباره بايد در اواخر ماه فوريه در چمپيونزليگ بازي كنيم ،‌تورنمنتي كه مفهوم خاصي براي ما دارد .

اگر بارسلونا ببرد ، فشارها بيشتر مي شود چرا كه فاصله تان با تيم به 10 امتياز مي رسد .
هيچ فشاري اضافه نمي شود . ما هميشه بايد به خودمان فشار بياوريم ، در هر بازي براي بردن به زمين مي رويم ، اگر آنها ببرند ، برده اند ، اين كه حريفمان چه كار مي كند ، به من مربوط نيست.

كاكا براي كاكا شدن چه كم دارد ؟
كاكا هميشه كاكا خواهد بود . او شش ماه است كه بازي نكرده و با مصدوميتي بسيار جدي دست و پنجه نرم مي كرده است . اين قضيه از نظر حفظ آمادگي روحي و رواني آسان نيست و اين را از زماني كه بازگشت ، اطلاع داشتيم اما او روبراه است . زمان مي برد تا بتواند از نظر روحي آماده شود . در بازي با سويا نمي شد از او استفاده كنيم چرا كه نيازي نبود كه زود تعويض كنيم چرا كه خطر از دست رفتن نتيجه وجود داشت . بعد از اين كه گل زديم و خيالمان راحت شد ، مي توانستيم تعويض كنيم ،‌ اما واقعيت اين بود كه من نمي خواستم از او براي دو ، سه دقيقه استفاده كنم . فردا دوباره فرصت خواهد داشت و به زودي رو خواهد آمد .

بهتر نيست كه بي خيال ليگ شويد و روي كوپا و چمپيونزليگ تمركز كنيد ؟
بازي فينال كوپا كه اواخر فروردين است ، فكر كردن به آن احمقانه است . كوپا تا زمان رسيدن به فينال براي ما تعطيل شده است . حالا بايد با لاليگا و چمپيونزليگ فكر كنيم كه كه در تورنمند دومي ، به اندازه هر پانزده تيم حاضر در تورنمنت شانس داريم . در ليگ از حريفعقب هستيم و طبيعتا تورنمنتي كه در آن پيش هستي ،‌ برايت محبوب تر است . اما به هر حال ما تا جايي كه روي كاغد شانس داشته باشيم ، شانس داريم . چمپيونزليگ نزديك است و مي خواهيم كه از اين مرحله آن صعود كنيم .براي رئال مادريد خيلي مهم است كه بتواند كه از اين طلسم مسخره مرحله يك هشتم ، صعود كند .

شرابط اينتر و لئوناردو را چطور مي بينيد ؟
مشكلات اينتر ، مشكلات من نيستند . اين تيم در قلب من است و هميشه دوست دارم كه برنده باشد . خوشحالم كه اوضاع روبراه است اما من هيچ وقت دنبال ارزيابي كار لئوناردو يا بنيتز نبوده ام . بازگشت به ايتاليا ؟‌احتمالا نه . من قراردادي چهار ساله با رئال مادريد دارم و سعي مي كنم كه آن را به اتمام برسانم . در آينده بايد ديد كه چه مي شود اما حالا ، قصد بازگشت به ايتاليا را ندارم .

چرا پدرو لئون از ليست خط خورد ؟
اين به انتخاب مربي است . هيگوائين و په په به علت مصدوميت در ليست نيستند و راموس هم كه محروم است . اگر او در ليست بود و گرانرو نبود ، از من مي پرسيديد كه چرا گرانرو نيست . چرا از من نمي پرسيد كه علت حضور كانالس در ليست چيست ؟ علتش اين است كه اين هفته خيلي خوب كار كرده است و لياقت حضور در ليست را داشته است . با همين علت مي توان خط خوردن برخي بازيكنان را توجيه كرد .

كريستيانو طلسم شده است ؟
كريستيانو دچار يك طلسم دراماتيك شده است اما واقعيت اين است كه او آمار فوق العاده اي از نظر بازي كردن داشته است . فقط در بازي كوپا برابر لوانته حضور داشته ، نه محروم شده و نه مصدوم ... كريستيانو حتي اگر ديگر گل هم نزند ، فصل فوق العاده اي داشته است . اين دو كلام را هم از بابا بزرگش بشنويد. (كنايه به پاندياني)

آربلوا به خوبي با شيوه شما انس گرفته است ؟
از نظر ذهني خيلي با هم هماهنگ هستيم . براي من فوتبال خيلي جدي است و براي او هم همين طور . براي او بايد 90 دقيقه كامل تمركز داشت ،‌براي من هم همين طور . او به خوبي به توانايي هايش واقف است . هيچ گاه براي تيم كم نمي گذارد . از صفر تا ده ،‌ ده نيست اما هيچ گاه شش هم نمي شود ، هميشه هفت يا هشت است . او بازيكني است كه خيلي مي پسندمش .

نظرتان در مورد آينده تان عوض شده است ؟
آينده ام هيچ ارتباطي به رسيدن به اهداف ورزشي ،‌رسيدن به فينال كوپا يا برد و باخت در چمپيونزليگ ندارد . اين تصميم مديران است . تصميم من اين است كه از باشگاه راضي باشم و آنها هم از من راضي باشند . در اين مرحله بايد بگويم كه من راضي هستم اما نمي شود گفت كه عالي است . من عالي نيستم چرا كه باشگاه عالي نيست . ما كم كم داريم ساختار خود را بهتر پيدا مي كنيم و اكنون در مسيري هستم كه بايد باشم . اگر بتوانيم كه از نظر ورزشي موفقيت هاي بيشتري كسب كنيم ، همه خوشحال تر خواهيم شد اما من تصميماتم را بر اساس توانايي هايم براي انجام كارم مي گيرم . در حال حاضر من از اين شرايط راضي هستم .

از دست بنزما راضي هستيد ؟
او خيلي بهتر شده است . هواداران در سانتياگو برنابئو خيلي فهيم و منطقي هستند . او معمولا زمين را در حالي ترك مي كرد كه برايش سوت مي كشيدند اما اين بار ، وقتي داشت بيرون مي رفت حتي با اين كه گل نزده بود تشويق شد . مردم مي فهمند كه او خوب بازي مي كند . در پامپلونا بازيكن بسيار موثري براي تيم بود . ما با داشتن او و آدبايور خيلي متعادل تر شده ايم و وقتي ال پيپيتا دوباره برگردد ، شرايط با حضور سه مهاجم با كيفيت ،‌ ايده آل تر خواهد شد .

علت اين كه در مسير درستي قرار داريد اين است كه فقط به مدير عامل و خوزه آنخل سانچز گزارش مي دهيد ؟
فلسفه كاري و اهداف ما در مسير درستي قرار دارند . مهم اين است كه بتوان ساختار متناسبي را ايجاد كرد . من جلسات خود را با مدير عامل دارم . اين مسير براي مبدل كردن اين باشگاه به يك تيم قدرتمند خيلي موثر است . اگر امسال هم قهرمان نشويم ، سالهاي بعد و بعد ترش خواهيم شد . نمي خواهم اسمش را قدرت بگذارم اما من دوست دارم كه با افرادي كه پيرامونم هستند راحت باشند . اگر هواداران و باشگاه با من راحت باشند ، ادامه خواهم داد .

و رئال سوسيه داد ...
آنها يكي از تيمهاي محبوب من در لاليگا هستند . شيوه بازيشان را دوست دارم . بازي خوبي در سن سباستين انجام دادند . تيم منسجمي هستند و خود را براي راهيابي به اروپا آماده مي كنند .

خوسه مورینیو،خوسه مورینیو نیست اگر چیزی را که حس میکند نگوید!در این لحظات طلایی برای شبکه های تلوزیونی مورینیو هر چیزی که اول از همه به ذهنش می آید را میگوید.برای مورینیو بازی از کنفرانس مطبوعاتی آغاز میشود.او سعی میکند تمام توجهات را به سمت خودش ببرد و به روی تیم حریف نیز فشار روانی ایجاد کند!

مورینیو یک انسان خاص است!او در مقابل هیچ چیز و هیچکس ساکت نمیشود!در این مطلب که از سوی marca.com ارائه میشود شما میتواند بخشی از اظهارات غافلگیرکننده مورینیو را بخوانید!

این شما و این هم 30 اظهارنظر برتر مورینیو طی 10 سال سابقه مربیگریش!



:"بهترین مربی دنیا نیستم ولی فکر هم نمیکنم کسی بهتر از من وجود داشته باشد."

2:"احساس میکنم رابین هودِ فوتبال ایتالیا هستم به همین خاطر دوست دارم در اینتر باشم."

3:"اصلا موقیعتهای گلی که داشتیم و مالکیتمان در زمین را دیدید؟من در دروازه می ایستادم هم حداقل 5-1 باید بازی را میبریدم."

4:"من زیاد کار میکنم ولی نمیتوانم معجزه کنم چون نه مرلین هستم نه هری پاتر."

5:"بارسلونا یک شهر فرهنگیست با تاترهای مهم،و این پسربچه (مسی) کمدی و نقش بازی کردن را بسیار خوب آموخته است."

6:"از چیزی که میترسم حریف نیست از جنون گاویست که در اسکاتلند یعنی همین نزدیکیها وجود دارد."

7:"بازیکنی که یک فرد کامل باشد را نمیخواهم،میخواهم یک انسان حرفه ای کامل با شخصیتی فوق العاده باشد.این مردیست که برای دخترم در نظر دارم."

8:"بازیکنان بارسا را دیدم که از داوری عصبانی بودند ولی مثل اینکه حافظه کوتاه مدتشان مشکل دارد."(اشاره میکند به بازی چلسی-بارسا در نیمه نهایی لیگ قهرمانان)
9:"یکی از چیزهایی که خیلی در ایتالیا به آن علاقه دارم سر و صدای الکی دشمنانم است.به عنوان یک فرد آزاد در یک شهر آزاد نظر خود را گفتم بعد نق نق ها و سر و صدای دشمنانم بلند شد."

10:"این داستان را شخصا به پایان میرسانم،البته با فروتنی.امیدوارم برای کریسمس هدیه ای به من بدهید.تنها رامازوتی مشهور اِروس بود نه آندره آ."(مربوط میشود به بعد از بحث و درگیری لفظی که که با آندره آ رامازوتی خبرنگار ایتالیایی داشت.)

11:"میخواهم فلسفه فوتبال زا تغییر دهم.هیچکس با اندیشه های من وجود ندارد."

12:"ونگر از آن دسته آدمهایی است که در انگلستان به آنها میگویند دهان بین.همیشه دوست دارد ببیند بقیه چه میکنند.بعضی افراد هستند که وقتی در خانه اند با استفاده از یک تلسکوپ فوق العاده بقیه فامیل و دوستان را زیرنظر میگیرند تا از کارشان سر در بیارند."

13:"برای کسی که به باخت عادت ندارد همیشه باختن سخت است.در واقع این خصوصیت افرادیست که همیشه پیروزند.شخصیت من هم کمی اینگونه است.قبول شکست برای من راحت نیست."

14:"هستند افرادی که بعد از پیروزی میخندند،ولی من وقتی برای جشن گرفتن موفقیتهایم ندارم."

15:"حقوق من 9 میلیون نیست،تقریبا 11 میلیون است که با تبلیغات میشود 14 میلیون در سال."

16:"بارسلونا باشگاه بزرگیست ولی در 200 سال تاریخشان فقط یک بار قهرمان اروپا شده اند.من مربیی هستم که تازه چندسال است کارش را شروع کرده و به اندازه کل تاریخ بارسا جام اروپایی برده ام."

17:"چند ماه روزی 5 ساعت ایتالیایی کار کردم تا بتوانم به راحتی با بازیکنان-رسانه ها و هواداران ارتباط برقرار کنم،رانیری 5 سال در انگلیس بوده ولی هنوز با خودش بر سر گفتن صبح به خیر و عصر به خیر میجنگد."

18:"از بین 21 نفری که به بهترین مربی سال رای دادن فقط یک نفر به من رای نداد که آن هم عادیست.حتی عیسی مسیح را نیز همه دوست نداشتند."

19:"ببینید موهایم را کوتاه کرده و آماده جنگ هستم."

20:"3 سال کار کردن در لیگ جزیره بدون بردن جام؟من توانایی این کار را ندارم."(در پاسخ به بنیتز)

21:"کارنامه کاری من با رایکارد قابل قیاس نیست.او هیچ جامی نبرده ولی من جامهای زیادی را برده ام."

22:"اگر تو با کامبیاسو و زانتی تمرین کنی و نتوانی سطح خودت را ارتقا دهی احتمالا فقط یک عصب در مغزت وجود دارد که آن هم احتمال زیاد خوب کار نمکیند."

23:"اگر بخواهیم مشکل را اینجا به پایان برسانیم و مختومه اعلام کنیم از جانب من ایرادی ندارد.رانیری برای بار اول اظهارنظر کرد و من راحت بودم برای بار دوم نظر داد و راحت بودم برای بار سوم هم نظر خود را گفت و باز هم راحت و آرام بودم ولی من فقط یک نظر دادم و او عصبانی شد.اگر بخواهیم پرونده را مختومه اعلام کنیم از جانب من مشکلی نیست.3-1 به نفع رانیری ولی گل من بسیار دیدنی بود."

24:"اگر من قبل از بازی یا سر تمرین فیلم گلادیاتور را برای بازیکنانم بگذارم آنها یا از خنده به خود میپیچند یا مرا به یک پزشک روانشناس معرفی میکنند.رانیری فراموش کرده که بازیکنانش بچه نیستند."(اشاره به یکی از ترفندهایی که رانیری در هنگام تمرینات داشت)

25:"یووه مرا نگران میکند؟بله بله چشمهایم را ببینید از نگرانی شبها خواب ندارم."

26:"از من پرسیدند که بازی یووه را دیدی؟گفتم تا گل آمائوری دیدم بعد از آن دیگر تلویزیون را خاموش کردیم چون باید برای صرف شام آماده میشدیم."

27:"ما فقط اینتر تی وی را داریم با 45 هزار مشترک.در حالی که میلان 3 شبکه تلوزیونی با یک روزنامه و یووه نیز شبکه تلوزیونی و یک روزنامه به نام توتواسپرت دارد.اگر بخواهیم در مورد تاثیرات ذهنی صحبت کنیم شما وقتی تبلیغات و خبرهای این سه باشگاه را با هم مقایسه کنید به این موضوع پی میبرید که چه تیمهایی با یک کار برنامه ریزی شده بزرگ قصد القای بیماریهای روانی به تماشاگران فوتبال را دارند."

28:"یووه و میلان تا دقیقه 88 خیلی خوشحال بودند تا دقیقه 93 هم بسیار شاد بودند ولی دقیقه 95 احتمالا یک تلوزیون از پنجره ای به پایین پرتاب شد."(بعد از بازگشت اینتر به بازی مقابل سیه نا که در نهایت 4-3 به نفع شاگردان مورینیو تمام شد.)

29:"رانیری گفت که نیازی به کسب موفقیت ندارد.او با 70 سال سنی که دارد فقط یک سوپرکاپ برده.هیچوقت موفق به کسب جام مهمی نشده.شاید بهتر باشد ذهنیت خود را عوض کند هرچند که برای اینکار خیلی پیر شده است."

30:"من عوض نمیشوم.من خوسه مورینیو هستم با تمام تواناییها و تاثیراتش."(در مراسم معارفه خود به عنوان سرمربی جدید رئال مادرید.)

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

ركورد شكست ناپذيري خوزه مورينيو در بازيهاي خانگي ليگ با تيمهايش خيره كننده به نظر مي رسد .
خوزه مورينيو فقط يك بار به عنوان سرمربي در بازيهاي ليگ شكست خورده است :‌باختي كه مربوط به 23 فوريه 2002 و زماني كه با پورتو مغلوب بيا مار ، شد ،‌ مي شود . نزديك به نه سال از آن روز مي گذرد و مورينيو به 122 برد و 25 مساوي از بعد از آن بازي در بازيهاي خانگي خود در ليگ رسيده است و چه در اسپانيا ، چه در ايتاليا ، چه در انگليس و چه در پرتغال ، در خانه نباخته است . او در بازي شنبه برابر لوانته مي تواند كه ركورد شكست ناپذيري خانگي را به نه سال برساند .
او تمام 11 بازي ليگ خود در برنابئو در اين فصل را با برد 1شت سر گذاشته است . اين مربي از 165 بازي خانگي خود در ليگ ، فقط يكي را باخته است . 331 گل در خانه زده (2.25 گل در هر بازي) و 87 گل خورده است (0.59 در هر بازي)

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

در يك سال اخير مطبوعات جهان نگاه ويژه اي به مورينيو داشته اند .
بنا بر گزارش يك مركز تحقيقاتي در ناوارا ، رئال مادريد و بارسلونا ، دو باشگاهي از جهان هستند كه بيشترين بازتاب رسانه اي را داشته اند .
همچنين خوزه مورينيو ، مربي رئال مادريد ، بيشترين بازتاب را در ميان مطبوعات جهان در ميان ديگر مربيان داشته است . پس از او الكس فرگوسن و رافا بنيتز قرار گرفته اند .

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

هافبك سوئدي ليون در مورد مصاف با رئال مادريد اظهار نظر كرد .
كيم كالستروم ، بازيكن سوئدي در مورد رويارويي تيمش ، ليون با رئال مادريد در سه شنبه آينده در بازيهاي چمپيونزليگ صحبت كرد و گفت كه حريفاشان نسبت به فصل گذشته عوض شده است و تاثير زيادي از مربي جديدش ، خوزه مورينيو گرفته است .
اين هافبك سوئدي كه در حذف رئال در فصل گذشته از چمپيونزليگ نقش داشت گفت :"‌رئال مادريد تيم سختكوشي است كه از نظر تدافعي خيلي بهتر شده است . تاثير مورينيو را مي توان در اين تيم ديد . "
كالسترو همچنين در مورد هم تيمي سابقش كريم بنزما كه اكنون در رئال مادريد بازي مي كند و به شدت مورد انتفاد است صحبت كرد . اين هافبك گفت :" كريم بازيكن بزرگي است . او هنوز جوان است و براي درخشش در يكي از بزرگترين باشگاه هاي جهان ، براي هماهنگ شدن نياز به هماهنگ شدن دارد . "

مورينيو :"‌بايد در بازي سه شنبه دو طلسم را بشكنيم "

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
خوزه مورينيو ، مربي پرتغالي رئال مادريد بعد از بازي با لوانته در كنفرانس مطبوعاتي شركت كرد .
"بايد خيلي بيشتر مي زديم "
"خيلي خوب بود كه تيم اين بازي را جدي گرفت . اغلب چنيني بازيهايي مشكل است چرا كه معمولا همه حواسشان به سمت بازيهاي آتي همچون چمپيونزليگ مي رود . ما خيلي حواسمان جمع بود و حريف را جدي گرفته بوديم . آنها از نظر تدافعي نظم خوبي داشتند . با گل زودهنگامي كه زديم ، اوضاع را بهتر تحت كنترل خود در آورديم . بايد بيشتر مي زديم . بنزما و راموس را خيلي دوست داشتم . "

"شام خوردن با خانواده ام را به ديدن بازي بارسلونا ترجيح مي دهم "
" نمي توانم بگويم كه حتما بازي بارسلونا را مي بينم . شايد ترجيح بدهم كه با خانواده ام شام بخورم . اگر هم ببينم ، احساس خاصي نخواهم داشت ، مثل هر بازي ديگري . در حال حاضر فاصله مان دو امتياز است اما مهم اين است كه بفهميم كه فردا چه فاصله اي خواهيم داشت . ممكن است كه دوباره فاصله پنج شود . براي ما مهم اين است كه بازيمان را برديم . قرار نيست كه من در بازي بارسلونا - اتلتيك حضور داشته باشم . من هيچ تاثيري بر آن بازي ندارم . "

"اطلاعاتي به مربي ليون نمي دهم "
"بايد ببينيم كه ليساندرو خواهد بود يا خير ، اگر نباشد ، براياند و دلگادو هستند . مربي ليون بايد سعي كند كه بهترين راه حل را پيدا كند . من هيچ اطلاعاتي را لو نمي دهم و تا روز دوشنبه در كنفرانس مطبوعاتي ، صحبت خاصي در اين باره نخواهم داشت . "

"اگر كريستيانو خسته نيست ، چرا تعويض شود ؟"
"اين كه ليساندرو به علت ضربه زدن به توپ مصدوم شده باشد خيلي احمقانه است . هر بازيكن مي تواند كه به هر طريقي مصدوم شود . هميشه خطر است . كاري از دست ما در اين زمينه بر نمي آيد . كريستيانو عاشق بازي كردن است و خسته هم نيست ، پس چرا تعويض شود ؟"

"اوزيل و ژابي برابر ليون بازي مي كنند "
"ما تيم خود را انتخاب كرديم و فكر كرديم كه براي برد كافي است . مي دانستيم كه از نظر تدافعي قدرتمند هستند . با پنج مدافع بازي مي كنند و خيلي بسته عمل خواهند كرد و به همين علت با چهار بازيكن با تكنيك در خط جلو بازي كرديم و به ژابي و اوزيل استراحت داديم . طبيعتا آنها در برابر ليون بازي خواهند كرد ، به خصوص آن كه حريفمان 24 ساعت استراحت خواهند كرد . جدا از آن ، اوزيل و آلونسو در تيم هاي مليشان هم خيلي بازي كرده اند . "

"ليون باعث كم خوابي من نمي شود . "
"نه ليون ، نه هيچ تيم ديگري خواب را از من نمي گيرد . بعد از بازيها معمولا زياد خوب نمي خوابيم . البته طبيعتا اين روزها ليون را خوب آناليز خواهيم كرد . زيدان كه فرانسوي است به ما كمك خواهد كرد تا بازيكنانشان را بشناسيم . ما بايد دو طلسم را بشكنيم ، يكي شكست دادن ليون و ديگري صعود از مرحله يك هشتم . "

"خسته نبوديم "
"دي ماريا از اين كه برابر اسپانيول بازي نكرد ناراحت بود . اما امروز عالي بود ، مثل بقيه تيم . امروز خسته نبوديم . بايد بازيهاي زيادي را ببريم كه البته بازي بعدي هميشه مهمترين است ."

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

سرمربي تيم فوتبال رئال ماديد از سو قصد جان سالم به در برد.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ژوزه مورينيو در فرودگاه لاکرونيا از سوي يک شخص ناشناس مورد حمله قرار گرفت که محافظ شخصي وي با ضربه چاقو مجروح شد تا مربي پرتغالي از اين سو قصد جان سالم به در ببرد.
مورينيو در فرودگاه لاکرونيا مشغول دادن امضاي يادگاري به يک هوادار بود که يک مرد ناشناس به او نزديک شد و قصد داشت با چاقو به او حمله کند. محافظ شخصي مورينيو در اين سو قصد مجروح شد و فرد ناشناس به داخل جمعيت فرار کرد.
پليس تحقيقاتش را درباره اين پرونده آغازکرد و قصد دارد با استفاده از دوربين‌هاي مدار بسته درفرودگاه ضارب را شناسايي و دستگير کند.
باشگاه رئال مادريد اعلام کرد فرد ضارب، مورينيو را در شلوغي اشتباه گرفته و ضربه چاقويش را به بازوي محافظ او زده است.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

مورينيو حتي يك بازي خانگي را هم در 9 سال اخير در ليگ نباخته است و حالا در انديشه سومين قهرماني چمپيونزليگي خود با سومين تيم متفاوت است . مربي رئال مادريد مي تواند كه در هر ورزشي در هر جايي ، بهترين مربي ممكن باشد . به همين بهانه ، مجله آمريكايي معتبر "Sports Illustrated " بخش اعظمي از شماره اخير خود را به بحث در مورد مربي پرتغالي به قلم گرانت وال اختصاص داده است .

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

خوزه مورينيو با مشكلي مواجه است . وقتي كه هواداران با معروف ترين مربي جهان - از مادريد گرفته تا لندن و لس آنجلس - مواجه مي شوند ، به يك امضاي معمولي رضايت نمي دهند ، يك چيز بي همتا بي خواهند . يك چيز خيلي خاص . "به اسم خوزه مورينيو امضا مي كنم " مربي رئال مادريد پس از يك جلسه تمرين در پايتخت اسپانيا اين را مي گويد . اما اغلب مردم مي گويند :" نه ، نه ، نه ، به اسم آقاي خاص امضا كنيد !" مورينيو آه مي كشد ، نيشخند معروفش به لبخند خفيفي مبدل مي شود و مي گويد :" همه از من مي خواهند كه آقاي خاص باشم . اما اشكالي ندارد ، مي توانست لقب بدتري باشد . "
اين لقبي است كه خودش آن را خلق كرده است . اين اتفاق در سال 2004 ، در طول اولين كنفرانس مطبوعاتي مورينيو به عنوان مربي چلسي رخ داد ، زماني كه ترديد ها در مورد آمدنش از كشوري همچون پرتغال زياد شده بود كه با اوقات تلخيش همراه شد . "مطبوعات انگليس طوري با من صحبت مي كردند كه انگار از كره ماه آمده بودم ."خودش اين را تعريف مي كند :" تو كي هستي ؟ مي تواني در انگليس كار كني ؟ من هم گفتم كه به خاطر خدا به من فرصت دهيم . چمپيونزليگ را با پورتو بردم . من يك آقاي خاصي هستم ، مرا در همين روز اول نكشيد !"
"اما آنها حرف من را طوري گرفتند كه " اين جا صدايش را صاف مي كند "من آقاي خاص هستم "
و بعد از آن گذشت . شخصيت مورينيو آن قدر ويژه بود كه سه سال بعد از رفتنش از انگليس هم ، هنوز برنامه طنز تلويزيوني محبوبي كه با نام او در شبكه بي بي سي با نام "اسپشال 1" راه افتاد ، پابرجاست . اين روزها حتي منتقدان مورينيو - كه كم هم نيستند - مي توانند كه به ظرافتي كه در لقبي كه براي خودش انتخاب كرده ، اذعان كنند . در ژانويه ، فيفا او را به عنوان بهترين مربي سال 2010 جهان مطرح كرد كه حاصل يدك كشيدن يك سال پر جام در اينتر ميلان بود ، سالي كه توانست قهرمان ليگ ايتاليا ،‌ كوپا ايتاليا و بزرگترين تورنمنت در عرصه باشگاهي در سرتاسر جهان ، يعني چمپيونزليگ شود . در عرض هفت سال كامل به عنوان مربي تيمهاي پورتو ،‌چلسي و اينتر ، مورينيوي 48 ساله توانسته كه 14 جام مهم شامل دو قهرماني چمپيونزليگ و شش قهرماني در ليگ هاي داخلي را به كارنامه اش اضافه كند .
جايگاه مورينيو در ميان مربيان برتر فوتبال جهان كجاست ؟"او در صدر است ، شكي در آن نيست " سر الكس فرگوسن ، مربي اسطوره اي منچستر يونايتد كه رقيب و رفيق مورينيوست اين را مي گويد . " او معيارهاي خاص خود را در عرض مديريت كلان دارد و طول عمر طولاني موفقيت او - كه در دنياي امروز خيلي مشكل است - و همين طور موفقيت هايش حاصل همين است . دستاورد هاي او را حقيقتا بايد درجه يك دانست ."
حالا ، نه ماه پس از حضورش در رئال مادريد ، مورينيو با پرفشار ترين آزمون خود مواجه مي شود : بازگرداندن پر افتخار ترين باشگاه تمام ادوار به گذشته درخشانش ، نه تنها در اسپانيا (جايي كه رقيب ديرينه شان بارسلونا ، از شش لاليگاي قبلي ، چهار تا را برده است) بلكه در اروپا (جايي كه رئال مادريد از سال 2004 نتوانسته كه در آن به مرحله يك چهارم چمپيونزليگ برسد). "رئال مادريد دوباره مي خواهد كه بهترين باشد . هم در حال حاضر و هم در آينده ." مورينيو اين را مي گويد . "اين چالش من است " اگر او بتواند كه در اين تيم رزومه اش را جلا ببخشد ، مي تواند كه بيش از پيش مورد احترام قرار گيرد . هيچ مربي تا كنون نتوانسته كه با سه تيم مختلف قهرمان اروپا شود . رئال مادريد روز 25 اسفند در برنابئو در مرحله برگشت چمپيونزليگ به مصاف ليون خواهد رفت . رئال مادريد در روز اول اسفند توانست كه در بازي رفت در زمين ليون به تساوي 1-1 دست يابد .
هر چقدر مورينيو بيشتر به قله مي رسد ، دانشش را بيشتر افزايش مي دهد . او در حال بررسي سبك مديريتي مايكروسافت و اپل ، خواندن اتوبيوگرافي كولين پوول ، كتاب هاي فيل جكسون و اهرام موفقيت جان وودن است . مي خواهد كه به ايالات متحده برود ، هم براي اين كه سبك مربيگري گلف را ببيند و هم اين كه شايد روزي مربي تيم ملي ايالات متحده يا يك تيم در ليگ حرفه اي آمريكا شود . "مربي فوتبالي كه فقط فوتبال بفهمد ، مربي بزرگي نيست . " مورينيو اين را مي گويد . :" بايد از جنبه هاي ديگري هم خوب باشيم . هيچ وقت فراموش نمي كنم كه مردان من ، بازيكنانم هستند . مرداني با شخصيت ها و فرهنگ هاي متفاوت . كنار آمدن با اين قضيه براي ساختن يك تيم خيلي مهم است . به نظرم ، من توانش را دارم و شايد اين نعمت مهمي باشد ."
مورينيو تنهايي نمي تواند كارش را پيش ببرد . او با افراد باهوش ، شوخ طبع ، مغرور ، نيازمند ، خشن و پوست كلفت كار مي كند . اما كمتر كسي از او گلايه دارد . اين موهبتي براي اوست . هيچ مربي امروزي را نمي توان با او قياس كرد . فيل جكسون شايد يازده قهرماني NBA داشته باشد اما هميشه بهترين بازيكنان را داشته است . مورينيو توانست كه چمپيونزليگ را با پورتو و اينتر ميلان ببرد ، تيمهايي كه حتي در اندازه هاي توانايي هاي رقباي بزرگشان هم نبودند . جو توره و مايك كرژيفسكي ، شايد چهار بار به قله رسيده باشند ، اما هيچ كدام با بازيكنانشان با پنج زبان مختلف ارتباط برقرار نمي كردند . مورينيو زبانهاي پرتغالي ، انگليسي ،‌فرانسوي ، ايتاليايي و اسپانيايي را بسيار سليس صحبت مي كند . بيل بليچكيك كه سه بار قهرمان سوپر بول به عنوان مربي شده است هم در مقابل ركورد خيره كننده مورينيو هيچ نيست . او نه سال است كه در بازيهاي خانگي شكست نخورده است : 150 بازي با چهار تيم متفاوت .
هيچ مربي آمريكايي نمي تواند كه با فشار نابود كننده هفتگي فوتبال اروپا مقابله كند ، چرا كه اين ورزش ، مهمترين بازي در سطح قاره است . در سياست هاي قابل احتراق رئال مادريد ، حتي يك شكست هم مي تواند كه بحران را ايجاد كند . اما يك دليل براي دستمزد سالي 12 ميليون يورويي اين مربي كه بالاترين در ميان مربيان كره زمين است وجود دارد ،‌ اين كه او در جهان بهترين است .


ميلان ،‌ مي 2010 ، بمب خبري به صدا در آمده است . مورينيو اينتر ميلان را به مقصد رئال مادريد ترك كرده است .
خارج از برنابئو بعد از فينال چمپيونزليگ ، دوربين يك شبكه ايتاليايي در حال فيلم گرفتن از مورينيوست كه سوار به خودروي شيكش است . خودرو جلو مي رود ، اما ناگهان توقف مي كند . مورينيو از پشت سرش ،‌عينك دوديش را به چشم مي زند ، 20 قدم حركت مي كند تا به ماركو ماتراتزي ، مدافع ايتاليايي كه به خاطر نوش جان كردن ضربه سر زين الدين زيدان در جام جهاني 2006 مشهور است ، مي رسد . مورينيو و ماتراتزي همديگر را براي پنج ، 10 ، 20 ثانيه در آغوش مي گيرند . شانه هاي دو مرد تكان مي خورد . دو تن از خشن ترين فوتبالي هاي دنيا در آغوش يكديگر مثل ابر بهاري مي گريند .
اگر از مردم بپرسيد كه چه چيزي مورينيو را بي همتا كرده است به يك پاسخ يكسان مي رسيد : بازيكنانش در سرتاسر جهان او را مي پرستند . ديديه دروگبا ، مهاجم با شخصيت چلسي گفت كه وقتي كه مورينيو غرب لندن را در سال 2007 ترك كرده است احساس "يتيم شدن " كرده است . دروگبا افزود :" او فرد فوق العاده ايست . مي توانيد ببينيد كه بازيكنانش چقدر با او نزديك هستند . سبك خاص خود را براي ارتباط برقرار كردن با ذهن بازيكنان دارند . هم مدير است و هم يك مرد بزرگوار . مردي كه آماده است كه تمام اعتماد به نفسش را به تو القا كند چرا كه انتظار دارد كه آن را به او پس بدهي . " دروگبا همچنين مي گويد كه وقتي مورينيو رفته است ،‌از معدود دفعاتي بوده كه در دوران بزرگسالي اشك ريخته است .
زبان مادري ماتراتزي ، ايتاليايي است . دروگبا ، فرانسوي . مورينيو قانوني دارد : وقتي كه به تيمهايش مي رود ، زبان كشور تيمش را ياد مي گيرد تا بتواند كه بهتر با بازيكنان و فرهنگشان خو بگيرد . (در اينتر هم با اين كه فقط 4 تا از 24 بازيكن تيم اصليش بومي بودند ، ايتاليايي صحبت مي كرد .) اما در جلسات خصوصي و انفرادي با بازيكنان ، مورينيو تا جايي كه بتواند با زبان مادري آنها صحبت مي كند . خودش مي گويد :" با صحبت كردن با پنج زبان مي توانم كه ارتباط خاصي با آنها داشته باشم . يك بازيكن وقتي كه با زبان خودش صحبت مي كند ، راحت تر مي تواند كه احساساتش را بيان كند . پس مشكلي براي گشودن قلبش ندارد تا انتقاد كند و مورد انتقاد واقع شود ."
در حقيقت توانايي مورينيو در ارتباط برقرار كردن ، تلقيقي از روانشناسي و زبان شناسي است . نشستن كنار مورينيو و مصاحبه كردن با او مي تواند كه موضوع يك تز دكترا باشد ، هر چند كه اين موضوع زياد به جنسيت تو ربطي ندارد .خم مي شود ، آرنج هايش را روي زانو هايش مي گذارد ،‌ دست هايش را به هم گره مي زند ، گويي رازي را مي داند كه هيچ كسي از آن با خبر نيست . اين نوعي از هنر است ؟ البته . اما به چه درد ورزشي مي خورد ؟ اين ويژگي ها هستند كه باعث مي شوند كه هر چه گفته مي شود در مطبوعات جهان درج شود و به فروش برسد . اگر فرگوسن را به خاطر تلخ زبانيش ، همچون يك افسر سختگير بگيريم ، مورينيو ورژن ورزشي يك بازيگر با ذوق است .


منچستر ، انگليس ، مارس 2010 . اين مرد كيست ؟ چطور جرئت مي كند كه به زمين چمن مقدس اولدترافورد توهين كند ؟ بازي برگشت مرحله يك هشتم چمپيونزليگ است و پورتوي كوچك تازه توانسته كه خود را به جهان فوتبال مطرح كند ، آنها در دقيقه 90 با گلي كه زدند توانستند كه منچستر يونايتد پر مدعا را حذف كنند . مورينيو در حال دويدن در كنار خط عرضي است ، همه به او نگاه مي كنند ، همه اين راه را تا خط كرنر رفته تا با بازيكنانش خوشحالي كند . اين مرد كيست ؟ همه نگاه ها به اوست .
بر خلاف خيلي از مربيان ، مورينيو بدون اين كه يك فوتباليست حرفه اي باشد ، به عرصه مربيگري حرفه اي آمده است - دوران كوتاه بازيگريش به عنوان يك مدافع در سن 24 سالگي تمام شد - او يك مترجم بود . مترجم سر بابي رابسون ، مربي انگليسي ، براي پنج سال . اول در پرتغال و بعد در اسپانيا و بارسلونا . وقتي كه رابسون در سال 1997 بارسلونا را ترك كرد ، مورينيو به عنوان دستيار لوئيز فن خال در اين تيم ماند ، به خاطر تيزهوشي فني خود ، ارتباط خوبش با بازيكنان و آناليزهاي دقيق معروفش ، اعتماد مربي هلندي را جلب كرد . (مورينيو آناليز كردن تيمها را در نوجواني براي پدرش فليكس كه بازيكن و مربي سابق در پرتغال بود آغاز كرد .) دروگبا مي گويد :" او ديوانه وار در اين زمينه كار مي كند . در چلسي نيز همين كار را حتي براي تيمهاي دسنه چهارمي مي كرد . اين نشان از جديتش داشت ."
پس از گذشت زمان ، مورينيو هدايت پورتو در ليگ دسته اول پرتغال را در سال 2002 به عهده گرفت و يك فلسفه فوتبالي مهم را در پيش گرفت . در لحظات سخت و بازيهاي مهم ، توانايي هايش را بيشتر نشان مي داد ،‌جابجايي هايش ، تحول از دفاع به حمله (و بالعكس) كه حريف را مبهوت مي كرد . خودش مي گويد :" اينها دوره هايي سه ، چهار ثانيه اي بودند . اگر بازيكنان سطح بالا باشند ، گاهي بازي توقف ناپذير مي شود . بايد تعادل كامل را ايجاد كرد . به همين علت است كه به داشتن بازيكناني با فرهنگ تاكتيكي يكسان براي آناليز بازيها احتياج دارم . همه آنها بايد در يك لحظه به يك چيز فكر كنند . اين بسكتبال نيست ، چرا كه در بسكتبال پنج بازيكن هستند ، اين جا 11 بازيكن بايد بازي كنند ."
هر چقدر كه فوتبال متحول مي شد ، دوران حرفه اي مورينيو هم متحول مي شد . او از پورتو به چلسي و به اينتر ميلان مهاجرت مي كرد و هيچ گاه بيش از سه فصل كامل در باشگاهي نمي ماند . در همه اين تيمها بيش از تمام بازيكنانش در تيتر روزنامه ها بود .
او مي گويد :"‌اين شانس را داشته ام كه در تمام اين سه باشگاه تاريخ سازي كنم . در پورتو بدون پول قهرمان چمپيونزليگ شديم . ما با منچستر يونايتد و رئال مادريدي بازي كرديم كه دستمزد يكي از بازيكنانشان به اندازه كل تيم پورتو بود . چلسي خيلي خاص بود ، چرا كه اين تيم براي اولين بار پس از 50 سال قهرمان شد . در چمپيونزليگي كه با اينتر برديم هم خيلي تا قدرتمندترين تيم فاصله داشتيم . در آن تورنمنت چهار بار با بهترين تيم فصل گذشته جهان كه بارسلونا بود ، بازي كرديم . "
عملكرد مسحور كننده اينتر برابر بارسلونا در مرحله نيمه نهايي چمپيونزليگ - با برد در مجموع 3-2 در حالي كه در بازي برگشت ، تيم ايتاليايي يك نيمه ده نفره بود - همه را به توانايي هاي مورينيو كه بيش از توانايي هاي تمام مربيان حال حاضر دنياست ، متقاعد كرد چرا كه او با بازيكنان بي بضاعت تر توانست كه حريف قدرتمند خود را شكست دهد . همچنين او فوتبالدوستان جهان را به دو دسته تقسيم كرده است : يكي آنهايي كه مورينيو را به خاطر هوش ذاتيش تحسين مي كنند و ديگران كه او را يك مربي تدافعي "فوتبال خراب كن " مي دانند . او توانست كه همچنين نگاه فلورنتينو پرز ، مدير رئال مادريد را به خود جلب كند . اين مدير متمول كه بين سالهاي 2000 تا 2006 با اضافه كردن ستارگان به تيمش ، توانسته بود كه يك تيم رويايي با حضور زيدان ، رونالدو ، ديويد بكام و لوئيز فيگو ، ملقب به كهكشاني ها را ايجاد كند ، در دوره دوم خود در سال 2009 ، دو بازيكن برتر سالهاي اخير جهان را به خدمت گرفت‌‌ ، كريستيانو رونالدو و كاكا . اما رئال مادريد باز هم نتوانست كه در ليگ اسپانيا ، بارسلونا را مغلوب سازد .
در فصل جديد ، كهكشاني تيم ، خود مورينيو بود ، جادوگري كه بارسلونا ، جدي ترين رقيب رئال را شكست داده بود . آمدنش ارزان نبود ، رئال مادريد براي خريد اين مربي از اينتر 10 ميليون يورو پرداخت و همچنين قرارداد چهارساله مورينيو چيزي در حدود 48 ميليون يورو براي رئال مادريد آب خواهد خورد . جدا از بحث مالي ، آمدنش ، سياستها و فرهنگ هاي باشگاه را متحول كرد . سيد لوو ، خبرنگار ساكن مادريد در مصاحبه با گاردين گفت :" چيزي كه مورينيو اورده است ، يك احترام نوظهور براي مربي است . چيزي كه در رئال مادريد زياد به آن اهميت داده نمي شد . حالا مربي ،‌مهمترين شخصيت باشگاه است . اين كه تا چه زماني اين طور خواهد بود ، بحث ديگري است ."
سياست پيشين رئال مادريد كه هواداران و مديران به آن خو گرفته بودند ، اين بود كه هيئت مديره باشگاه تصميم گيرنده نهايي در هر موضوعي است ، موضوعي كه در تيمهاي مورينيو هيچ مفهومي در خود نداشته است . خورخه والدانو ، مدير بخش فوتبال رئال مادريد ، زماني كه مورينيو مربي چلسي بود ، به انتقاد از سبك مربي پرتغالي پرداخته بود و اين دو در مطبوعات اسپانيا در اين فصل با يكديگر مشاجراتي داشتند . آقاي خاص البته خودش هم مي داند كه در رئال حالا بازيكنان سرگرم كننده و خوش تكنيك تري در اختيار دارد. مورينيو مي گويد :" در اينتر ، توانايي كنترل توپ را با حفظ توپ در تمامي زمان ها نداشتيم . اما در رئال مادريد با توانايي هاي بازيكنانم خو مي گيرم . افرادي داريم كه مي توانند بازي را نه به واسطه دفاع كردن ، بلكه با حفظ توپ ، كنترل كنند . "
هيچ كس چشم نواز تر از كريستيانو رونالدوي 26 ساله نيست ، بازيكن پرتغالي مثل طوفان مي دود ، خوش تكنيك است و رقابت سختي را با ليونل مسي ، بازيكن 23 ساله بارسلونا در پيش گرفته است . يكشنبه گذشته ، رونالدو توانست كه به ركورد 34 گل در 39 بازي در تمامي رقابت ها برسد . مسي 39 گل در 35 بازي زده است . رونالدو در كنار هموطنش روي نيمكت رئال ؛ توانسته كه دوباره همان آمار ويران كننده دو فصل پيش خود در منچستر يونايتد را ارائه دهد . مورينيو مي گويد :" من هميشه بازيكنان بزرگي داشته ام ، اما هيچ گاه كريستيانو رونالدو را نداشتم . پارسال كريستيانو رونالدو براي بازيش خيلي به رونالدو وابسته بود . مهم اين است كه فشار موفقيت ها يا ناكامي هاي تيم منحصرا روي دوش او نباشد . او هم يكي ديگر از بازيكنان تيم است ، كه البته توانايي هاي متفاوتي دارد و مي تواند كه در بازي تاثير بسزايي داشته باشد ، اما پشت سر او بايد ساختار منسجم ديگري وجود داشته باشد . به نظرم كه او خيلي راحت تر است . "
به هر صورت ، شش ماه اول مورينيو در رئال مادريد پيش درآمدي براي ماجراجويي اين مربي در احتمالا سه سال آينده در فوتبال اسپانيا بوده است . رئال مادريد و بارسلونا را شايد بتوان بهترين تيمهاي حال حاضر جهان دانست و حالا اين مورينيوست كه بايد نشان دهد كه تيمش در بازيهاي بزرگ چه كار مي كند . او مرد بازيهاي حذفي است . تيم كاتالاني بازي رفت را در خانه اش در نيوكمپ با نتيجه تحقير آميز 5-0 برد كه بدترين شكست دوران مربيگري خوزه مورينيو بود . اما رئال مادريد در 32 بازي چمپيونزليگ و ليگ خود در اين فصل فقط 2 تا را باخته است . رئال مادريد و بارسلونا در اين فصل مي توانند كه چهار بار ديگر با هم مواجه شدند : در ليگ (27 فروردين) ، فينال كوپا دل ري (30 فروردين ) و شايد دو بازي در چمپيونزليگ .
البته رقابت اين دو تيم تنها بيش از رقابت دو شهر است . در زماني كه رئال مادريد سميل حكومت فرانكو بود ، بارسلونا نماد استقامت كاتالان شد . در حال حاضر بارسلونا برتري هفت امتيازي در ليگ دارد و البته هنوز زود است كه بخواهيم كه مورينيو را توبيخ كنيم ، چرا كه او خودش بهتر از هر كسي مي داند كه از چهار بازي فصل گذشته اش با بارسلونا فقط يكي را برد كه البته مهمترين آنها هم بود .


لندن ، آوريل 2007 . برنامه كشتي كج معروف WWE Raw به انگليس آمده است و شين مك ماهون ، مجري برنامه ناگهان فرياد مي زند :" يك لحظه صبر كنيد ، من او را مي شناسم ، اين هوزه مورينيوست ، سرمربي تيم چلسي . " چند تن از تماشاگران به سمت مورينيو كه بين دو بچه اش در رديف جلو نشسته است ، سرازير مي شوند . مورينيو مي خندد و براي مك ماهون دست تكان مي دهد . شايد شين ، نام او را غلط تلفظ كرده باشد و به جاي خوزه گفته باشد هوزه ، اما چه اهميتي دارد ؟ اين آقاي خاص است و گوشه رينگ ، آماده جنگيدن است .
وقتي كه مورينيو از زمين تمرين والدبباس به خانه اش بر مي گردد ، ديگر رئيس نيست . اين جاست كه همسرش ، تامي كه 21 سال است با هم هستند رئيس مي شود . مربي پرتغالي كه يك دختر 14 ساله به نام ماتيلده و يك پسر 10 ساله به نام خوزه دارد ، مي گويد :" هر كاري بخواهند انجام مي دهند . بايد برنامه هايي كه آن ها دوست دارند را ببينم ، براي ديدن فيلمهايي كه آنها دوست دارند به سينما بروم . بايد به كشتي كج بروم چرا كه آنها دوستش دارند . "
بچه هاي مورينيو در لندن ، ميلان و انگليس در مدرسه آمريكايي ها تحصيل كرده اند . انتظار دارد كه آنها به دانشگاهي در ايالات متحده بروند و البته خودش هم در همين كشور به دنبال فرصتهاي شغليش باشد . مورينيو مي گويد :" مي خواهيم كه تا جايي كه مي توانيم به بچه هايمان نزديك باشيم . به همين علت ، در طول چند سال آتي وقتي كه آنها مسيرشان را پيش بگيرند ، من و همسرم هم همان مسير را پيش خواهيم گرفت . اين احتمال وجود دارد كه من مربي تيم يا باشگاهي در ايالات متحده شوم تا به توسعه فوتبال اين كشور كمك كنم . وقتي كه از بردن در اروپا خسته شوم ، اين كاري است كه انجام مي دهم . مي خواهم كه مربي تيم ملي پرتغال باشم اما كار كردن در ايالات متحده را هم دوست دارم . "
روي كاغذ ، ماتيلده بايد چهار سال ديگر به دانشگاه برود و خوزه (پسر) ، هشت سال ديگر . اين زماني است كه مورينيو خود را براي آمدن به فوتبال آمريكا آماده مي كند ، يعني حداقل بعد از جام جهاني 2018 . او هر ساله تيمهايش را براي تمرينات پيش فصل به آمريكا مي آورد . خودش در مورد آمريكا مي گويد :" عاشقش هستم . مردم در آن جا ذهنيت بازي دارند . هر كسي يك نوع است . من اين راه را خيلي دوست دارم . "
مورينيو مربي ايست كه در هر گونه ورزشي در جهان بهترين است . او براي موفق شدنش ، هر كاري انجام مي دهد .

مذاکره مورينيو با چلسي و من‌سيتي

بازگشت آقاي خاص به ليگ برتر انگليس


سرمربي پرتغالي تيم فوتبال رئال‌مادريد به ليگ برتر انگليس بازخواهد گشت.


[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
به نقل از روزنامه ديلي‌ميل، خوزه مورينيو در هفته‌هاي اخير از طريق مدير برنامه‌اش مذاکراتي با دو تيم ليگ برتري چلسي و منچسترسيتي انجام داده است. اين اقدام در حالي صورت گرفته که تيم‌هاي مذکور توسط کارلو آنچلوتي و روبرتو مانچيني، مربيان ايتاليايي شاغل در جزيره هدايت شده و فصل جاري مطابق خواسته و هدف باشگاه، عمل نکرده‌اند.
براساس اين گزارش آقاي خاص که در سال‌هاي 2004 الي 2007 مسئوليت چلسي را در اختيار داشت، پس از تجربه همکاري با اينترميلان ايتاليا و اکنون رئال‌مادريد، تمايل زيادي براي بازگشت به انگليس دارد.
مورينيو خود در اين ارتباط به يک روزنامه کشورش گفته است: فوتبال باشگاهي انگليس هميشه براي من جذاب و رويايي است. در آنجا سه فصل خارق‌العاده را تجربه کردم که هيچ گاه از خاطر و ذهنم محو نخواهد شد. در اين کشور ساختار متفاوت ورزشي، احترام‌ها، ‌اخلاق ورزشي، زندگي اجتماعي، زندگي خصوصي و خيلي عوامل ديگر به گونه‌اي است که همواره مرا براي بازگشت وسوسه مي‌کند. از زندگي در چنين کشوري بسيار لذت مي‌برم. در آنجا بسيار مورد توجه هستم. پس دوست دارم بازهم کار در اين کشور را تجربه کنم.
او که از سال 2000 فعاليت جدي در عرصه مربيگري را با بنفيکا شروع کرد، در تيم‌هاي ليرا و پورتو کشورش نيز فعاليت کرده است.

مقدمه
این مقاله درست فردای آن روزی که مورینیوسرمربی رئال مادریدشدوبه طوررسمی کارش روباباشگاه رئال آغازکرددرروزنامه ی آس شهرمادرید اسپانیا منتشرشدویکی دوروز بعددرسایت های معتبرورزشی گسترش یافت.من این مقاله راهمون موقع ازسایت گل دریافت کردم و اکنون باکمی ویرایش برای شمادوستان قراردادم.
شروع مقاله
اگربخواهیم به تحلیل موشکافانه درموردشخصیت مورینیو بپردازیم ناچاریم به اندازه ی یک کتاب 300صفحه ای براتون مطلب بذاریم به همین منظوربایک تحلیل سطحی ازشخصیت مورینیوشماراازخصوصیات اوآگاه خواهیم کرد. شمااگربخواهیددرموردشخصیت فردی به طورقاطع صحبت کنیدبرای این که نظری درست راارائه دهیدبایدشناختی چندساله نسبت به آن شخصیت داشته باشید.دراین موردشاگردان مورینیودرچلسی واینتر وحتی رئال مادرید به ماکمک زیادی خواهندکرد.چون آنهاحداقل یک سال و هرروز با اقای خاص برخوردداشتند.

خیلی هامورینیوروآدم مقرورو گواردیولارامربی فروتنی میدانند.ساموئل اتو یکی ازبازیکنانی است که هم زیرنظرمورینیووهم زیرنظرگوواردیولاکارکرده و اتفاقا باهردو مربی قهرمان اروپاشده اودرمورد مورینیو می گوید:خیلی ها مورینیو را آدم مغروری میداننداما اگرهمان انسان ها تنهایک روزشاگردمورینیوباشندحرفشا ن راپس میگیرند.گاهی وقت هاوقتی که واردکمپ تمرین میشدم مورینیورامیدیدم که باورودشاگرداش ازروصندلی به احترام آن هابلند می شد. زلاتان هم که دومین بازیکنی است که هم زیرنظرمورینیوو هم زیرنظرگواردیولاکارکرد گفت:گواردیولا فکرمیکنه مخترع فوتباله اگرجایی غیرازایالت کاتالونیا اورا ببینم ناک اوتش میکنم اماحاضرم برای مورینیوبمیرم چون من ودوستام افتخارشاگردیشوداشتیم .مسعوداوزیل:یکی ازدلایل محکمی که موجب شد من به رئال بیام مورینیوبوداوبالحنی احترام آمیزازمن خواست و من هم قبول کردم. کاکا:مورینیو روانشناس بزرگی است اوازنظرروانشناسی رومن کارکردوباعث شد زودتربه میادین وروزهای اوجم برگردم من تاعمردارم مدیونشم. دروگبا:هرچی درموردمورینیو بگویند اوباز همان شخصیت دوست داشتنی من هست. میلیتو:مورینیودرخدمتم برای همیشه. اسنایدر:اگرمورینیوبخوادبه خاطراوحاضرم دست رئیس باشگاه رئالو ببوسم و اختلافاتم روبااین باشگاه کناربگذارم و بشم یه پسرخوب وبرای رئال مادرید بازی کنم.خب شماخودتونو بذاریدبه جای این بازیکنا اگرمربی متکبری داشتین این طوری ازش تعریف می کردین انسان ها معولاازافرادمتکبرخوششان نمی آید.زلاتان و اتوئودرموقعی که دربارسلونابودن به دلیل اختلاف با گوواردیولااین تیموترک کردن اماماهیچ نمونه ای روندیدیم که بازیکن تیمی که مربیش مورینیوباشه به دلیل اختلاف بامورینیوباشگاهش روبه مقصد یه باشگاه دیگه ترک کنه.
آیامورینیودوست داردجلب توجه کند؟
بایدبگم نه.پس چرابعدازبازی هایی که می بازدمصاحبه هایی می کندکه موجب میشوداوتیتراول روزنامه هاباشد:اگردقت کرده باشین وقتی تیمی میبازه ازمربی و بازیکنان همه موردانتقادقرارمیگیرنداما آیا خیلی به ندرت پیش می آیدتیم تحت رهبری مورینیوببازدوبازیکنان آن تیم زیربارانتقادات بروند دلیل اینجاست که مورینیوبا مصاحبه های جنجالی تمام توجهات و انتقادات رو به طرف خودش سوق میده تاهیچ روزنامه و سایت و رادیوو تلویزیونی فرصت انتقادکردن ازبازیکنان تیم تحت رهبری مورینیورونداشته باشندوقتی هم که فرصت پیدامیکنند یا کارازکارگذشته یا آقای خاص دوباره سوجه ی جدیدی را می آفریند.درواقع او خودرافدای بازیکنان خودکرده وتمام فشارها و انتقادات راقبول کرده تا شاگردانش درآرامش فوتبال خودراارائه داده وهین امراست که موجب شده او به موفقیت های فراوانی برسد. اوکارهای خاصی درزمین مسابقه انجام میدهدمثلا بجای انتقال مسائل فنی به طورشفاهی این کاررا کتبی و یا باواسطه ی بازیکن به بازیکن انجام می دهد یادرطوربازی چهره ای متکبر به خودمیگیرد و وقتی تیمش به گل می رسد خوشحالی های عجیبی میکندتا بااین کارها گزارش گران بازی های تیمش هم فرصت انتقادازبازیکنای تیمش رانداشته باشند.کاروایو گفته:چلسی دیگرآن چلسی امن مورینیو نبودبه اینجا آمدم تا تحت فشارنباشم.
سبک بازی:
اودفاعی بازی نمی کند اوتیمش هجومی بازی می کندبه قول فرگوسن اگه مورینیو دفاعی بازی میکرد کم گل می زددرنتیجه کم می برد درنتیجه جام هم فتح نمی کرد درحالی که مورینیو بیشترجام های معتبرراباتیم های مختلف برد.گفته ی فرگوسن زمانی آشکارترمی شودکه اگردرپایان فصل به گل های زده ی تیم تحت رهبری مورینیونگاهی بی اندازیدخواهید دیدکه بهترین خط حمله یا حداقل دومین خط حمله ی لیگ ازآن مردان اوست.سرمربی حال حاضراتلتیک بیلبائو میگوید:سبک بازی رئال روبه مستقیم و جذاب است این سبک به مذاق قدیمی ترها بیشترخوایندتراست تاسبک نوین بارسلونا.سرمربی بیلبلئوخاطرنشان کرد:اگربا 10پاس به گل برسید بهتراست یا با100پاس؟اومیگوید:مسلما اگربا10پاس به گل برسیدبهتراست چون هم وقت بازی تلف نمی شودوهم تیم گل های بیشتری خواهدزدواین یعنی بازی هجومی که درحال حاضررئال مورینیواستادانه آن رابه نمایش می گذارد.ازدیدن بازی این تیم سیربشونیستم.
شخصیت:
مورینیودراظهارنظرجالبی گفت: من عقده ای ام درواقع عقده ی جام گرفتن دارم.
ازنظرروانشناسی درواقع عقده این طوربیان شده:عقده یک بیماری روان پریشانی هست که شخص درخودیا اطراف خوداحساس کمبودمیکند.حال میریم سرمثا ل:ادیسون عقده ای بود؟ بایدبگم ادیسون بعدازمرگ مادرش عقده ای شده بود.دکتربه اوگفته بوداگرمادرت تاصبح دوام می آوردباروشنایی روزبهترمی شداوراجراحی کردو اوالآن زنده می بود.ادیسون هم ازطرفی که مشکل شنوایی داشت درمدرسه موردتمسخرقرارمیگرفته و ازمدرسه فرارکرد.اوتحت نظرمادرش درخانه مشغول تحصیل شدو بامرگ مادرش اودیگرمشوقی نداشته واحساس کبودمی کرد.اودرواقع عقده ای شده بود.ادیسون باهمین عقده بالای صد اختراع کردکه دوتاازآن هاداروی رفع عقده اش شده بودیعنی اختراع برق و لامپ که شب راچون روز روشن میکرد.درمثال دیگربه آلبرت انیشتین اشاره میکنیم که اوهم بعدازقتل پدربزرگش به دست مامورین حکومتی عقده ای شده بود.او تصمیم به تلاش گرفت تا با پیشرف درعلم به مقام بالایی برسدتا هیچکس توان زورگفتن به اورانداشته باشد.مثال ها زیاد هست حال میرویم سراغ مورینیو,جام هایی که اوکسب کرده وموفقیت های کسب شده ازجانب اودردنیای فوتبال مثال زدنی است او انگیزه ی تمام نشدنی خودرادرگرفتن جام عقده ای میداند که ته دلش است عقده ای که برمی گرددبه حضوراو در روی نیمکت بارسلونا که مربی وقت بارسلونا دانش های بالای اودرفوتبال راخردمی شمردو به پیشنهادات اوبی اعتنایی می کردوازاو به عنوان یک مترجم خشک و خالی استفده می کرد.او به دلیل اختلاف با مربی وقت بارسلونا ازاین تیم جداشد و به سرعت پله های ترقی رابالا رفت شهرت اوباحذف منچستریونایتد درفینال لیگ قهرمانان و قهرمانی باپورتودرهمان جام شروع شد و تااینجایی که سرمربی رئال مادرید بزرگ دومین باشگاه برترجهان و دومین باشگاه پرطرفدارجهان همچنان ادامه می یابد و خواهد یافت.
حاشیه:اونایی که مورینیوی بزرگ روزیر بارانتقدادها قرارمیدن دو علت داره: 1/ خودشونو کمترازمورینیو میبینن 2/به موفقیت های کسب کرده ی مورینیوحسودی میکنند.مورینیوچون کوه استوارباش ماهمیشه با توایم .

مرجع خبري رئال مادريد : مسئولان اروپا در زمان حضور خبرنگاران اسپانیایی در لیون برای مراسم قرعه کشی فینال چمپیونزلیگ از آنها می پرسیدند :" می توانید به ما بگویید که آن بنری که در آن نوشته شده بود " انگشتت راه را نشان می دهد " و در برنامه دیده می شد ، کار هواداران آماتور رئال مادرید بود یا خود باشگاه ؟" و سوال دوم هم این بود :" آیا باشگاه در طول بازی آن را برداشت ؟ "
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
یوفا شرایط درگیری ها میان رئال مادرید و بارسلونا را از نزدیک تحت نظر دارد ، به خصوص رفتار مورینیو را که محرومیتی تعلیقی هم برایش در نظر گرفته است و نمی خواهد که دیگر چنین اتفاقاتی تکرار شود .
یوفا اعتقاد دارد که بنری که چهارشنبه شب در برنابئو نصب شده ، مصداق بارز خشونت است و از قوانین بازی جوانمردانه به دور است . با این که این بنر را کانون هواداری "لا کلاسیکا " نصب کرده بود و به شدت هم از سوی هواداران رئال مادرید مورد تشویق قرار گرفت اما یوفایی ها نسبت به آن سورپرایز شده اند .
طبعیتا یوفا حق دخالت در مسائل داخلی رقابت ها را ندارد اما چنین اتفاقاتی در چمپیونزلیگ می تواند موجب جریمه یا محرومیت باشگاه ها شود .

مرجع خبري رئال مادريد : سانتیاگو برنابئو مملو از بنرهایی در حمایت از خوزه مورینیو ، مربی رئال مادرید پس از اتفاقات سوپرکاپ اسپانیا برابر بارسلونا و شایعات غلط پیرامون رفتنش بود .
یکی از این بنر ها که به شدت هم مورد توجه قرار گرفت ، از سوی کانون هواداری "لا کلاسیکا " منتشر کرده بود که در آن نوشته شده بود :" مورینیو ، انگشتت راه را نشان می دهد . "
در سمت جنوب غربی استادیوم ، یک بنر غول پیکر دیگر نصب شده بود که در آن نوشته شده بود :" مورینیو ، حمایت ما بی چون و چراست ."
پوسترهای دیگر محتاطانه بودند . یکی از آنها کنایه به مربی بارسلونا بود :"گواردیولا ، نظرت در مورد سفید ها چیست " در یکی دیگر به حمایت از پرنغالی های رئال مادرید یعنی په په ، مورینیو و رونالدو پرداخته شده بود :" پرتغالی ، چه عالی " اما بنر های زیاد دیگری هم در حمایت از مربی رئال مادرید بودند .
در برخی از این بنر ها هم مربی پرتغالی به عنوان "بهترین مربی جهان " معرفی شده بود .

مورینیو و رکورد های بزرگی که یکی پس از دیگری می شکند
مرجع خبري رئال مادريد : مورینیو در پیش فصل هشدار داد :" تیمی بهتر از فصل قبل خواهیم بود " و پیش بینی او به حقیقت پیوسته است . دومین دوره کارش در رئال مادرید ، با تاریخ سازی همراه بوده است . از رکورد شکنی خسته نمی شود و این در آمارش هم مشخص است : 62 گل برابر 16 تیم در 19 بازی (با احتساب سوپرکاپ) ، ، بهترین شروع در چمپیونزلیگ با بردن هر پنج بازی را داشته اند و ... با هم نگاهی به برخی آمار شگفت انگیز تیم مورینیو می اندازیم :

دوازده برد پیاپی
رئال مادرید برابر دینامو به دوازدهمین برد پیاپی خود رسید ، رکوردی که از سال 1961 به آن نرسیده بود ( با میگل مونیز) ، آن رکورد ، 15 بازی بود . مورینیو هیچ گاه در تیمهایش به رکورد ده برد پیاپی نرسیده بود (در پورتو در فصل 03-2002 به این رکورد رسید) .

یک برد پس از دیگری
رئال مادرید مورینیو ، در عرض پانزده ماه در بازیهای رسمی ، 13 بار توانسته که پنج گل یا بیشتر بزند . در ده سال قبلی او در پرتغال ، انگلیس و ایتالیا ، کلا فقط 12 بار تیمهایش توانسته بودند پنج گل یا بیشتر بزنند .

بالاتر از مونیز
مربی پرتغالی ، دومین مربی برتر تاریخ رئال مادرید پس از میگل مونیز در 50 بازی اول لالیگا بوده است (123 امتیاز ، دو تا کمتر از مونیز) .

تاثیرگذار ترین
مورینیو ، در 50 بازی اول لالیگایی ، از نظر آمار گلزنی ، بهتر از تمام مربیان تاریخ رئال مادرید بوده است (144 گل) .

دومین شروع برتر به گلزنی
رئال مادرید دومین آمار گلزنی عالی را داشته است با 42 گل در 12 بازی که دومین آمار برتر در تاریخش است (فصل 51-50 را با 44 گل آغاز کرد) .

رکورد میانگین
رئال مادرید در 12 بازی اول لالیگایی 42 گل زده (3.5 گل در هر بازی بطور میانگین) که با این میانگین می تواند در پایان فصل به رکورد 133 گل بزند و رکورد تاریخ را بشکند (بهترین رکورد مربوط به فصل 89-90 است که رئال مادرید با دسته کرکس ها توانست که 107 گل بزند ، مربی آن تیم توشاک بود ) .

چمپیونزلیگ
رئال مادرید هر پنج بازی اولش در مرحله گروهی چمپیونزلیگ را برده که این اتفاق برای اولین بار در تاریخش رخ می دهد .

برابر آژاکس ، یک رکورد دیگر
اگر رئال مادرید روز 16 آذر بتواند در آمستردام آره نا برنده شود (فارغ از هر نتیجه ای ) بهترین رکورد تاریخ مرحله گروهی چمپیونزلیگ را به نام خود ثبت خواهد کرد)
Real-madrid.ir

مورینیو بهترین مربی تاریخ اسپانیا در 100 دیدار ابتدایی

سرمربی پرتغالی در 99 دیدار گذشته اش روی نیمکت رئال، 76 پیروزی کسب کرد و تنها 10 شکست در کارنامه اش ثبت شده است.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] Goal.com / Shinichiro Ema

سایت گل- ژوزه مورینیو، سرمربی رئال مادرید، در دیدار این هفته تیمش مقابل بتیس، برای صدمین بار روی نیمکت کهکشانی ها خواهد نشست و البته هم اکنون هم بهترین رکورد تاریخ فوتبال اسپانیا در 100 دیدار ابتدایی برای یک مربی را به خود اختصاص داده است.
سرمربی پرتغالی در 99 دیدار گذشته اش روی نیمکت رئال، 76 پیروزی کسب کرد و تنها 10 شکست در کارنامه اش ثبت شده است.
به این ترتیب مورینیو با این رکورد، از رکورد 70 درصد پیروزی های میگل مونیوس، مربی اسطوره ای رئال و پپ گواردیولا، سرمربی بارسا در 100 دیدار ابتدایی شان روی نیمکت این تیم ها پیشی گرفته است.
بهترین پیروزی مورینیو در این مدت، پیروزی 8-0 مقابل لوانته در دسامبر 2010 در رقابت های کوپا دل ری بود اما مطمئنا ارزشمند برد او، پیروزی 1-0 مقابل بارسا در فینال فصل گذشته همین رقابت ها رقم خورد.
البته سرمربی پرتغالی در 10 رویارویی اش با بارسا، تنها یک پیروزی کسب کرد و در مقابل در 5 دیدار شکست خورد.
با این وجود رئالی ها در حال حاضر با 10 امتیاز فاصله نسبت به بارسا در صدر جدول لالیگا قرار دارند.

در ستایش ژوزه مورینیو؛ مغرور اما دوست‌داشتنی!

مادریدی ها به همراه آقای خاص بیش از یک بار موفق به شکست پپ و بارسلونا نشده اند وآن هم در فینال کوپا دل ری بود که رئال پس از 18 سال قهرمان جام حذفی شود

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] Jose Mourinho - Real Madrid vs Malaga

سایت گل – ژوزه مورینیو یا آقای خاص را همه می شناسند حتی اگر غیر فوتبالی باشند .

وقتی عادل فردوسی پور و مزدک میرزائی لب به نکوهش سرمربی پرتغالی رئال مادرید باز می کنند یعنی تنفر کارشناسان و البته گزارشگران فوتبال کشورمان از آقای خاص مشهود تر از همیشه است و کاسه صبر آنها لبریز شده !

پسر ژوزه فیلیکس مورینوی دروازه بان حالا جزو مشهورترین مربیان دنیاست . راستی دلیل این همه نفرت از این مربی کاربلد چیست؟ مورینیو از سال 2002 تا کنون با هر تیم حداقل یک جام کسب کرده و بهتر بود بجای اقای خاص او را آقای جام صدا می زدند .

2 قهرمانی در لیگ ، قهرمانی در جام حذفی و سوپرجام پرتغال به همراه قهرمانی در جام یوفا و لیگ قهرمانان ، نام مورینیو را بر سر زبانها انداخت و مالک میلیاردر روسی چلسی را بر آن داشت تا وی را به استمفورد بریج بکشاند تا شاهد دوران طلائی چلسی باشیم . سه قهرمانی در لیگ برتر ، قهرمانی در کارلینگ کاپ ، جام اتحادیه و خیریه به همراه آبی های لندنی حاصل فعالیت آقای خاص در فوتبال جزیره است ضمن اینکه تا نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا نیز با چلسی پیش رفت ولی در آن بازی دراماتیک مقابل آبی اناری های شهر بارسلون با اشتباهات فاحش داوری از رسیدن به فینال بازماند و این شروع ماجراهای او و بارسلونا بود .

شهر میلان و تیم مشکی – آبی پوش ایتالیایی مقصد بعدی این مرد مغرور بود . 2 قهرمانی در سوپر جام ، 2 قهرمانی در سری آ ، قهرمانی جام حذفی کارنامه ژوزه در لیگ ایتالیا بود البته وی به همراه اینتر توانست انتقام خود را از بارسلونا و گواردیولا بگیرد و پس از سالها نراتزونری ها بر قله فوتبال اروپا بایستند .

رئال و شهر مادرید با موافقت آقای خاص میزبان وی شدند تا با او بر افتخارات خود بیفزایند .

مادریدی ها بهمراه خاص بیش از یک بار موفق به شکست پپ و بارسلونا نشده اند وآن هم در فینال کوپا دل ری بود که باعث شد یک جام از چنگ تیم رقیب در آورند و پس از 18 سال قهرمان جام حذفی شوند.

آنچه در بالا آمد خلاصه موفقیت های این مربی به همراه تیم هایش بوده است و این در حالی است که افتخارات شخصی او بیش از اینهاست و به عنوان نمونه میتوان به مربی سال جهان در سال 2010 یا 2 بار مربی سال یوفا اشاره کرد . کدامیک از بهترین مربیان دنیا چنین افتخاراتی را بدست آورده است ؟ قطعا و بدون هیچ تردیدی انگشت شمارند و به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسند. وقتی فرگوسن با تیم منچستر یونایتد و در مدت زمانی بسیار طولانی به جامهای متعدد رسیده و مورینیو با چهار تیم در چهار کشور ، میتوان به تفاوت این دو آشنا شد . نکته دیگر جالب به مناسبت این روزهای اروپا این است که وی با 4 تیم متفاوت 4 حضور در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان داشته است !

بی شک نوع صحبت و نگاه مورینیو و البته غرور وی باعث شده است که مخالفانی سرسخت و منتقدانی که عمدتا به دفاع از بارسا می پردازند داشته باشد .

آیا سخت کوشی آقای خاص و از مربی گری در تیم های پایه شهر ستوبال پرتغال و مترجمی تا رسیدن به این سطح قابل ستایش نیست ؟ اندیشه های وی و غیر قابل پیش بینی بودن تاکتیک تیمش نباید باعث تمجید از وی شود؟ اینکه شخصیت وی غیر معمولی است صحیح ولی باید سایر مسائل را نیز در نظر گرفت . و در مسائل شخصی همانند مربی گری اش نمونه است این کاتولیک معتقد در امور انسان دوستانه شرکت می کند و خانوده را مهمترین قسمت زندگی و پدر بودن را مهمترین کارش می داند . رک بودن ، دانش فنی بالا و آشنایی کامل با زبانهای اسپانیایی ، فرانسوی ، انگلیسی و ایتالیایی به جز زبان مادری اش جزو رموز موفقیت مورینیو است

باید با احترام صحبت کرد در مورد ژوزه مغرور اما دوست داشتنی !

مورینیو چگونه در رئال مربیگری می کند؟(بخش اول)

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

همانطور که میدانید ژوزه مورینیو برای ایجاد چالش های شخصی خود و بعد از موفقیتش در پرتغال،انگلیس و ایتالیا آقای خاص قدم به اسپانیا گذاشت. از چالش های شخصی او هتریک کردن در چمپیونز لیگ و پایان دادن به سلطه گری بارسلونا است ، رکورد جدیدی از خود بجای بگذارد که علاوه بر گرفتن جام ها و مدال های مختلف نام خود را در تاریخ فوتبال جهان جاودانه کند.
ان چیزی که من فکر میکنم این است که مورینو چگونه در رئال مربیگری میکند ؟ چگونه میتواند تیمی که از بزرگترین ستاره ها تشکیل شده است را برای رویدادهای بزرگتر مدیریت کند ؟ چگونه این بازیکنان بزرگ را با ان غروری که دارند با هم تمرین میدهد ؟ به راستی که او میتواند رکورد امتیازات لیگ را جا به جا کند ؟ ایا میتواند رسیدن به فینال چمپیونز لیگ را هدف اصلی تیم قرار دهد ؟ میتواند استایل خودش را حفظ کند و با بازی های سازماندهی خود بهترین بازی هر بازیکن را بیرون بکشد و ان را جلوی چشمان سنتیاگوبرنابئو به رخ همگانی بکشد ؟
به راستی که این سوالات همواره ذهن من را مشغول کرده است.
پیشنهادات :
برای پاسخ به این سوالات بهتر است تا کنترل رئال و بدست گیرم و سعی کنم مربی ای در حد و اندازه های آقای خاص باشم و با استفاده از متد ها و استایل های اقای خاص ان ها را در مربیگری خود استفاده کنم ، این کار لازمه ی چند موضوع کلیدی است :

1-مقدار تصاحب مالکیت توپ مهم نیست : تاکتیک های من باید طوری باشد که به حریف اجازه بده با توپ بازی کند ،مشروط بر اینکه ان ها نتونن هیچ کار خطرناکی انجام دهند در عوض تیم باید توانایی نفوذ سریع به حریف را داشته باشد.

2-دفاع کردن یک کار تیمی است : اگر من میخواهم یک بازی با پرس بالا انجام دهم ، همه باید پرس کنند . بله همه ! که شامل حتی کاکا و اوزیل در جناحین هم میشود. که علاوه بر دفاع و عدم اجازه به نفوذ ان ها ، حریف با توجه به ذهنیت ضد حمله در حالت دفاع قرار میگیرد . بخصوص در برابر حریفان کوچک نگه داشتن بازیکنان فوروارد در جلو آن ها را از ضد حمله هراسان میکند ، پس بدین معنی است که حریف تعداد دفعات انگشت شماری قادر به حمله کردن است . اگر بازی های رئال را تماشا کرده باشید حریفان بسیار بسیار کم روی دروازه ی رئال خطرناک میشوند و ممکن است دو موقعیت خطرناک در طول نود دقیقه خلق کنند و یکی را گل کنند که این یعنی ضعف دفاعی نه ساختار تیمی.

3-بردن خیلی مهم تر از زیبا بازیکردن است : البته من نمیخوام بازیکنان هر هفته را عقب بندازند نه این نه ان (زیبا بازی کردن) من میخواهم یک ساختار ثابتی را قبول کنم . دلیل این کارم فقط به این خاطر است که با قلاب ماهیگیری 3 امتیاز بازی را شکار کنیم ، حتی اگر شده 1-0 برنده باشیم . به همین خاطر کارایی خیلی مهم تر از بازی کردن با پاس های پی در پی و زیباست . مورینو به زیبایی ثابت کرد در چلسی و سپس در اینتر زیبایی گاهی اوقات در قدردانی از اتحاد و مهارت کافی برای اجرا کردن دقیق تاکتیک هاست و نه پاسکاری زیاد. به راستی که زیباترین بازی در تاکتیک های اوست .

4-غرور نه ! فقط...؟ : هرکس شروع به ناآرامی و به هم زدن جو در رختکن کند به خاطر این حرکتش جریمه خواهد شد.
ساموئل اتوئو این موضوع را درک کرد او که در بارسلونا شکارچی کندی بود و باعث درهم گسیختگی در رختکن میشد بعد از 12 ماه در اینتر مشتاق به بازی کردن با تاثیر گذاری زیاد و پشتیبانی از هم تیمی هایش شد ان هم در زمانی که به او احتیاج میشد. من باید به بازیکنانم شکل و فرم مناسب بدم تا اون کاری که ازشون میخوام را انجام بدهند . اگر نتواستند و یا نخواستتند ، میتوانم ان ها را جریمه و در کنفرانس ها نقدشون کنم.
بازی
بازی های جهانی در چهار تا از بزرگترین لیگ ها برگزار خواهد شد (انگلیس،اسپانیا،ایتالیا و آلمان) ،،،،من سعی میکنم شبیه به استایل مورینیو مربیگری کنم و شما را لحظه به لحظه از پیشرفت کارم آگاه کنم. چه موفق بشوم و چه نشوم تا آنجایی که در توانم است تلاشم را خواهم کرد.قبل از انجام هرکاری و پیچ در پیچ کردن مطالب ،باید برای اولین رقابتم برگردم به اصول طرح تاکتیکی مورینو در زمان حضورش در اینتر میلان.
یک امتیاز بیشتر.من میبینم خیلی از افراد شکایت میکنند از وقتگیر بودن بازی ها و خواستار این هستند که بازیها با سرعت بیشتری دنبال بشن ، بنابراین میخوام فقط نکات کلیدی بازیهایم را اجرا کنم و تجدید نظر میکنم از بازیهایی که مهم نیستن و ترجیح میدهم فقط نگاهی گذرا به نکات کلیدی ان ها داشته باشم تا شما هم ان نکاتی که من دیده ام را ببینید.کاملا موافق هستم که این یادگیری به صورت نمودار شیبدار است اما میخواهم تایید کنم که شما چگونه میتوانید از عهده ی اون بربیایید، فقط و فقط در هربازی تغییرات ضروری که احتیاج به برنده شدن داریم را انجام خواهم داد.
با این ذهنیت اولین گام چیدن یک تاکتیک اساسی است. چگونه باید بازی کنیم ؟ تا چقدر طراحی این تاکتیک ها میتونه برای تیم مفید باشه ؟ من برمیگردم به سیستم های 2-4-4 و 1-5-4 این سیستم ها منطقی است مشابه با سیستمی که مورینیو از ان در فینال چمپوینز لیگ 2010 برابر بایر مونیخ استفاده کرد. بهتر است شما به منابعتون رجوع کنید تا اون فینال را به یاد بیاورید .
کاکا باید رول (نقش ) اسنایدر را بازی کنم،فشار اوردن از طرف هافبک ها تا بتواند در زمان حمله مهاجمان را تغذیه کند،اما زمانیکه توپ را از دست میدهیم سریعا باید به عقب برگردد تا توپ گیری کند و یک ضد حمله سریع شکل دهد رونالدو باید نقش وینگر را بازی کند (درست شبیه اتوئو) اما او هم در زمانی که مالکیت توپ را از دست میدهیم سریع باید برگردد. اوزیل یا دیماریا هم تقریبا همین نقش را ایفا میکنند اما طبیعیه که بیشتر در عمق بازی کنند و بیشتر وظیفه ی پرس کردن دارن . پس وظیفه ی دفاعی بیشتری دارند.
2 نکته اساسی وجود دارد ، یکی اینکه رئال مهره ی خارق العاده و استثنایی نظیر رونالدو در دیگر سمت زمین ندارد. دومین نکته مربوط به نکته ی قبل است، نداشتن مهره کلیدی نظیر رونالدو در سمت دیگر خط حمله رئال خیلی کمک میکند به ثبات دفاعی رئال این امر باعث میشه با اضافه کردن یک بازیکن به عنوان پوشش دهنده مانع از ضدحمله حریف شویم ، این نقش در این سوی زمین یعنی جایی که دیماریا یا اوزیل بازی میکنند اندکی تهاجمی تر از نقشی است که چیوو در بازی برگشت نیمه نهایی چمپیونز لیگ مقابل بارسلونا بازی میکرد و این برمیگردد به قدرت تهاجمی و مهارت این دو بازیکن اینده دار رئال.
اما در میانه های زمین ما ژابی آلونسو را داریم که با پاس ها رو به جلو و حرکت دادن توپ به سمت هافبک ها (شبیه به کامبیاسو) بازیسازی را از میانه های زمین اغاز میکند ، او موتور حملات رئال است . لاسانا دیارا و یا خدیرا هر کدام با توجه به ویژگی هایی که به تیم اضافه میکنند بازی میکنند در این امر ژابی الونسو را در میانه ی زمین همراهی میکنند ، دیارا بیشتر نقش ویران کننده را دارد و در برابر هافبک های حریف ایستادگی میکند.
یک پشت پر باعث تشویق شدن و راحت تر بودن فورواردها برای ساپورت حملات میشود. اما در درجه ی اول نقش ان ها دفاع کردن است از حملات حریف و پوشش دادن منظقه ی میانی زمین است ، به این موضوع توجه داشته باشید اون ها این اجازه را دارند در مواقعی لزوم پست خود را رها کنند و در ضد حملات به مهاجمان کمک کنند و باید سریعا به پست خود برگردند.
حرکت رو به جلو
میخوام یک سری تغییرات شخصی در رختکن اعمال کنم ، مهره هام را دقیقا مثل آقای خاص از رو ویژگی و استعداد هر بازیکن انتخاب کنم. یک سری بازی دوستانه انجام دادیم تا اشتباهات ترکیبم را پیدا کنم و تونستم با اطلاعات بازی ها به یک ترکیب منطقی و با ثبات دست پیدا کنم. تابستان همیشه زمانی برای تست کردن تاکتیک های مختلف است شاید 3-0 باختن یک نتیجه ی واقعا بد برای تیم باشد اما کمک میکند تا اشتباهاتمان را متوجه بشیم .
در مقاله ی بعدی عمیق تر و بیشتر توضیح خواهم داد چگونه هر تغییر جزئی میتونه کمک کنه به نتیجه ی بازی ، چگونه تمرینات قبل بازی ها در سرنوشت بازی موثر است و برای هربازی به چه تمریناتی احتیاج خواهید داشت ، چگونه باید ثبات خود را در یک بازه ی زمانی حفظ کنیم. اولین بازی فصل بازی برابر بارسلونا در خانه است ، هیچ چیز بهتر از یک بازی هیجانی و نفس گیر در ابتدای فصل نیست ، هست ؟ پس منتظر باشید...