+++دانشنامه شیاطین+++

همه چیز در مورد خانواده گلیزر

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
آشنایی بیشتر با مالکوم گلیزر و خانواده وی:
نام کامل: مالکوم گلیزر.
تاریخ تولد: 25 / 05 / 1928.
محل دقیق تولد: شهر روجستر در نزدیکی شهر نیویوک در کشور آمریکا.
داراییهای ورزشی مالکوم گلیزر: باشگاههای Tampa Bay Buccaneers و باشگاه Manchester United.
تعداد اعضای خانواده مالکوم گلیزر: خانواده گلیزر شامل 8 عضو است.
اسامی اعضای خانواده گلیزر:
1 - Malcolm Glazer
2 - همسر مالکوم گلیزر: Linda Glaze
3 - پسران: Avram Glazer - Kevine Glazer - Bryan Glazer - Joel Glazer - Edwards Glazer
4 - دختر مالکوم گلیزر: Darcies Glazer
توضیح: تمامی فرزندان مالکوم گلیزر سابقه مدیریت ورزشی را دارا هستند.
اصالت: یهودی.
سمتهای اعضای خانواده گلیزر در باشگاه منچستر یونایتد:
مالکوم گلیزر مالک - فرزندان مالکوم گلیزر مدیران غیر اجرائی باشگاه منچستر یونایتد.
میزان ثروت خانواده گلیزر: 2 / 2 بیلیون پوند.
عادت شغلی این خانواده: گفته میشود اين خانواده يهودی کسب و کارشان را بدون هياهو انجام میدهند و ترجيح میدهند در باره کار هايشان با رسانه ها صحبت نکنند.
سابقه کاری مالکوم گلیزر:

يکی از جنجالی ترين سرمايه گذاريهای اين خانواده شرکت زاپاتا ( Zapata ) بوده است. شرکت زاپاتا را ابتدا جورج بوش پدر رئيس جمهور سابق کشور آمريکا در سال 1954 به عنوان يک شرکت نفت و گاز تأسيس کرد.

وی اين شرکت را در اواسط دهه 1960 فروخت و آقای مالکوم گليزر در دهه 1990 شروع به خريد سهام آن کرد. هنگامی که او و پسرش آورام گلیزر در سال 1994 به هيأت مديره شرکت زاپاتا پيوستند فعاليت شرکت در زمينه نفت و گاز را کنار گذاشتند و وارد هر گونه کسب و کاری از جمله توليد سوسيس شدند ولی فقط زيان ديدند.
آورام گلیزر در سال 1995 مدير اجرائی شرکت زاپاتا شد. در سال 2004 نشريه بيزنس ويک گزارش داد که کميسيون سهام و ارز کشور آمريکا در حال تحقيق در باره علت افزايش غير منتظره ارزش سهام شرکت زاپاتا و شرکت وابسته آن امگا پروتئين است.
اين افزايشها همزمان با خريد سهام باشگاه منچستر يونايتد از سوی آقای مالکوم گليزر اتفاق افتاد. اين بدين مفهوم نيست که اين خانواده سهام شرکت زاپاتا را فروخت تا پول خريد سهام باشگاه منچستر يونايتد را تأمين کند اما ظنی اثبات نشده وجود دارد که ممکن است سهام اين شرکت به عنوان وثيقه برای گرفتن وام از بانک مورد استفاده قرار گرفته باشد.
در این زمان آورام گليزر اين ادعا را که شرکتش احتمالاً از طريق شخص ثالث اقدام به دستکاری بازار کرده مضحک خواند.

خانواده گليزر در زمان رونق شرکتهای اينترنتی يک شرکت به نام Zap.com در کنار شرکت زاپاتا داير کردند که اين سايت برای خريد سايت اکسايت اقدام کرد.

شرکت اکسايت اين پيشنهاد را نوعی شرين کاری تبليغاتی توصيف کرد و شرکت Zap که 98 % آن متعلق به شرکت زاپاتا بود همانند ساير شرکتهای اينترنتی اواخر دهه 1990 ورشکسته شد.
آقای مالکوم گليزر از آن زمان از اين شرکت بيرون آمده ولی تا تاریخ آوريل سال 2006 حقوق ماهيانه دريافت کرد که به نوشته نشریه بيزنس يک رقم آن به 6 ميليون دلار بالغ خواهد شد.
ورود تاجران حریض به فوتبال انگلستان:
وقتی در اواخر سال 2004 شایعه شد که باشگاه منچستر یونایتد توسط خانواده ای آمریکایی یهودی و در رأس آنها شخصی به نام مالکوم گلیزر پیر مورد 81 ساله نیویورکی خریداری خواهد شد موج نگرانی و اعتراض آهسته آهسته در طرفداران باشگاه منچستر یونایتد دیده شد.
در حقیقت جریان فروش باشگاه پر طرفدار انگلیسی زمانی کلید خورد که رومن آبراموویچ مرد ثروتمند روسی پا به جزبره گذاشت....
رومن آبراموویچ در حقیقت دروازه ورود تاجرانی غیر بومی به فوتبال انگلستان بود که به هدف پر کردن هر چه بیشتر جیب خود پا به مهد فوتبال دنیا گذاشته بودند.

او که در ابتدا به هدف تصاحب باشگاه منچستر یونایتد باب مذاکره را به سهامداران عمده باشگاه منچستر یونایتد باز کرد وقتی از قیمت بر آورد شده این باشگاه مطلع شد ( 700 میلیون پوند ) به نوعی عقب نشینی کرد و این بار با Kenneth William Ken Bates پیر مورد مو سفید انگلیسی وارد مذاکره شد و در آخر موفق شد مالک وقت باشگاه چلسی را به فروش باشگاه خود با قیمت تقریبی 100 میلیون پوند راضی کند.

توضیح:

Kenneth William Ken Bate در حال حاضر مالک باشگاه لیدز یونایتد است.

آغاز سلطه مالکوم گلیزر:
مالکوم گلیزر در حقیقت از سال 2003 تمایل خود برای خرید کامل باشگاه منچستر یونایتد اعلام کرد و در سال 2004 این تمایلات شکل واقعی به خود گرفت و در سال 2005 با پرداخت قیمت تقریبی 700 میلیون پوند در چند مرحله و هر بار با خریداری درصدی از سهام باشگاه منچستر یونایتد صاحب پر آوازه ترین باشگاه فوتبال در جهان شد اما این کار به آسانی صورت نگرفت زیرا طرفدار یکی از ثروتمند ترین باشگاههای دنیا به هیچ عنوان با ورود غریبه ای به نام مالکوم گلیزر به باشگاه منچستر یونایتد موافق نبودند اما خانواده گلیزر به شدت بر خواسته خود پا فشاری کردند و در نهایت با دادن قولهایی طرفداران دو آتیشه شیاطین سرخ را به قبول این واقعیت مجبور کردند. وقتی عمده سهامداران باشگاه منچستر یونایتد که غالباً اهل کشور ایرلندی جنوبی بودند سهام خود را به مالکوم گلیزر واگذار کردند حالا دیگر او 97 % سهام باشگاه را در اختیار دارد و طبق قانون مالکیت سهام در کشور انگلستان صاحبان آن 3 % سهام باقی مانده به صورت خود کار مجبور به فروش سهام خود شدند.
توضیح:
پیشنهاد ارائه شده توسط خانواده گلیزر برای هر سهم 5 / 5 دلار بود که با موافقت سهامداران عمده این باشگاه رو به رو شد.
اعتراضات و اقدامات طرفداران:
در این روز ها طرفداران به شدت در شهر منچستر به تظاهرات مشغول بودند و حتی کار به جایی کشید که برخی طرفداران اقدام به تأسیس باشگاهی کردند که در حال حاضر در دسته های پائین باشگاههای انگلستان مشغول به فعالیت است و این طرفداران هیچگاه باشگاه منچستر یونایتد به مالکیت مالکوم گلیزر را به رسمیت نشناختند حتی شایعه شده بود که طرفداران باشگاه منچستر یونایتد قصد جان خانواده گلیزر را دارند اما این خانواده در این مطقع زمانی با حضور دائمی در ورزشگاه اولدترافورد به نوعی سعی در آرام جلوه دادن اوضاع داشتند.
باشگاه منچستر یونایتد جدا از تمامی نکات بازر و شناخته شده خود همیشه در مسائل اقتصادی در بین باشگاههای بزرگ پیشرو و یکه تاز بوده و این یکه تازی با ورود مالکوم گلیزر کمی دچار شک و شبحه شد.
با وجود ثروت 2 / 2 بیلیون پوندی خانواده گلیزر او پول خرید سهام سهامدارن باشگاه را از وامهای سنگین از بانکهای کشور آمریکا تأمین کرد و این بدهیها تا به امروز که بیش از 600 میلیون پوند تخمین زده میشود طرفداران باشگاه منچستر یونایتد را بیش ار پیش از بابت بدهیهای سنگین باشگاه نگران کرده است. البته آنها حق دارند زیرا کمتر کسی به یاد دارد که باشگاه منچستر یونایتد همانند دیگر باشگاههای معروف دنیا مقروض بوده باشد و این خود رکوردی برای باشگاه انگلیسی محسوب میشود که تا قبل از ورود مالکوم گلیزر چندین سالی بود که جلوی بدهیهای این باشگاه عدد 0 نوشته میشد البته در حال حاضر...
اولین اقدامات مالکوم گلیزر بعد از خرید باشگاه منچستر یونایتد:
بخشی از طرحهای مالکوم گليزر آمريکايی بعد از تصاحب کامل باشگاه منچستر يونايتد افزايش بهای بليت بازيها و تعيين سقف 45 ميليون دلاری برای نقل و انتقال بازيکنان در سال بود.

روزنامه The Times چاپ انگلستان در این زمان در مطلبی جنجالی ادعا کرد اسنادی را ديده است که پيشنهاد های آقای مالکوم گليزر برای تقويت در آمد باشگاه منچستر يونايتد به ميزان 50 % تا سال 2010 را ترسيم کرده است. پيش نويس اين پيشنهاد ها احتمالاً بر هواداران اين باشگاه فوتبال نيز تأثير خود را گذاشت و بسياری از آنها خود را دشمن خريدار آمريکايی باشگاه محبوبشان دانستند.

سخنگوی شرکت آقای گليزر در این زمان در مصاحبه ای با شبکه BBC در این خصوص گفت: هيچ پيشنهادی نهائی نشده است. وی که نماينده يکی از پسران اين ثروتمند آمريکايی به نام جوئل گلیزر ( Joel Glazer ) بود همچنین گفت: بحث در باره اين مسائل ادامه دارد و طرحها قطعی نشده است. حتی در اوایل حضور مالکوم گلیزر و خانواده او در باشگاه منچستر یونایتد شایعه شده بود که لگوی باشگاه که همیشه باعث غرور هر طرفدار پیر و جوان باشگاه منچستر یونایتد بوده و خواهد بود تغییر خواهد کرد و حتی کار به جایی رسید که گفته شد نام ورزشگاه اولدترافورد که هر طرفدار باشگاه را نا خود آگاه به یاد جمله تاریخی سر بابی چارلتون می اندازد ( تأتر رویا ها ) در ازای مبلغی گزاف به فروش گذاشته خواهد شد ( اقدامی که باشگاه آرسنال چند سال بعد به آن جامه عمل پوشاند ) که این 2 خبر سریعاً توسط سخنگوی خانواده گلیزر تکذیب شد و اگر چنین میشد چه بسی جان خانواده گلیزر در خطر می افتاد و در این جا بود که آنان فهمیدند باید طرفداران - اعضای قبلی باشگاه و سر مربی فهیم باشگاه را از خود بدانند.
پس از آرام شدن جو:

جوئل گليزر همراه برادرانش برايان گلیزر ( Bryan Glazer ) و آورام گلیزر ( Avram Glazer ) در این زمان به عنوان مدير غير اجرائی به هيأت مديره باشگاه منچستر يونايتد پيوستند.

بعد از این ماجرا شرکت سرمايه گذاری خانواده گليزر به نام رد فوتبال ( Red Football ) کنترل تقريباً کامل اين باشگاه را در ميان خشم هواداران به دست گرفت. اين شرکت در حال حاضر کنترل تمامی سهام باشگاه منچستر يونايتد را در دست دارد.
يکی از پيشنهاد هايی که خشم طرفداران ثروتمند ترين باشگاه جهان را هر چه بیشتر بر انگیخت افزايش 54 % قيمت بليتهای مسابقات تیم منچستر يونايتد در 5 سال آينده بود.
همچنين خانواده آقای گليزر در آن زمان تصمیم گرفتند هزينه حضور در مسابقات جام باشگاههای اروپا را از سال 2006 برای تماشاگران تا سقف 25 % درصد افزايش دهد.
بر اساس اين طرحها همچنين معامله آقای مالکوم گليزر و پسران با بانکها برای تأمين هزينه خريد باشگاه منچستر يونايتد به این معنی بود که سر مربی باشگاه منچستر یونایتد نمیتواند ساليانه بيشتر از 45 ميليون دلار صرف خريد بازيکنان جديد کند که در این حالت برای تأمين مبالغ بيشتر باشگاه بايد بازيکن بفروشد و عملاً میبینیم که این اقدامات از آن سال به بعد پیوسته در باشگاه رخ داده و نمونه های آن فروش دیوید بکهام - رود وان نیستلروی - خوان سباستین ورون و در همین اواخر کریستیانو رونالدو و... بوده که هر کدام میتوانند برای باشگاههای بزرگ دنیا 1 آرزو باشند و البته شاید خروج تدریجی این بازیکنان روند موفقیتهای باشگاه منچستر یونایتد را به مخاطره بیندازد.
اما در راستای تصمیمات عجیب مالکان جدید باشگاه منچستر یونایتد مقرر شد بازيکنان این باشگاه برای افزايش در آمد باشگاه ساليانه يک مسابقه فوتبال در شهر فلوريدا آمریکا انجام دهند که در همین خصوص سخنگوی جوئل گليزر تأکيد کرد هيچ کدام از اين طرحها هنوز قطعی نشده و اين اعداد و ارقام در حد گمانه زنی است اما حال بعد از گذشت چند سال از آن روز ها عملاً میبینیم که بیشتر این طرحها به حقیقت پیوسته است.
رویه خانواده گلزر در خصوص افکار عمومی:
عملکرد خانواده گليزر در شرکت زاپاتا و نحوه خريد باشگاه منچستر يونايتد نشان میدهد آنها برای افکار عمومی اهميتی قائل نيستند.
باب لفلر از دوستان آقای مالکوم گليزر در این خصوص میگويد: آنها به خاطر اين که کسی دلخور شده است از انجام کار منصرف نمیشوند.
همچنين آقای مالکوم گليزر و پسران حاضر نيستند از جيب خود هزينه کنند و در عوض ترجيح میدهند همانند مورد خرید باشگاه منچستر يونايتد تا حد امکان زير بار قرض بروند.
شايد بتوان مهمترين عامل موفقيت اين خانواده در به دست آوردن شرکتها را اراده ناميد که از نگرشی مثبت به زندگی سر چشمه میگيرد.
آقای مالکوم گليزر به روزنامه تامپا تريبون چاپ فلوريدا در این خصوص میگوید: من به فرزندانم چند صد بار گفته ام که بزرگترين دشمن شما روی زمين ذهن منفی باف شماست. پس منفی فکر نکنيد.
تحلیل:
جالب است که بدانید مالکوم گلیزر فقط چند بار به قصد دیداری با مدیران - سر مربی و اعضای باشگاه منچستر یونایتد به انگلستان سفر کرده و بیشتر عمر خود را در کشور آمریکا گذرانده. البته شریط سنی و بدنی مالکوم گلیزر خیلی اجازه سفر های بلند مدت و دراز مدت را به او نمیدهند اما باز این دلیل نمیشود که در خلال چند سال فقط چند مرتبه به گرانترین دارایی خود سر بزند و این خود گواه بر این ادعاست که مالکوم گلیزر به هدف پر کردن هر چه بیشتر جیب خود و خانواده خود پا به خاک انگلستان گذاشت نه به قصد خدمت با این باشگاه پر افتخار و طرفداران پر شور آن.
اکثر سود سر شار حاصل از قهرمانیهای متعدد در انگلستان و اروپا به بهای کم کردن هر چه بیشتر بدهیهای سنگین این خانواده مصرف میشود و این خود دلیل عمده ایست بر عدم خرجهای کافی در باشگاه منچستر یونایتد است به خصوص در زمینه جذب بازیکنان طراز اول دنیا.
مالکوم گلیزر که در ازای وامهای سنگین اکثر داراییهای با ازرش باشگاه را در گرو بانکها قرار داده است حال او باید جوابگوی احساسات میلیونها هوادار این باشگاه در سطح دنیا باشد که اصلاً هدف از خریداری این باشگاه توسط پیرمرد یهودی آمریکایی چه بوده؟
باشگاه منچستر یونایتد تا قبل از ورود خانواده گلیزر با خاک انگلستان کم مقروض ترین باشگاه مطرح اروپا محسوب میشد و این تیم مملو از بازیکنان طراز اول دنیا بود که هیچ گاه روند فتح جامهای متعدد توسط سربازان سر آلکس فرگوسن قطع نشد پس هیچ دلیلی برای ورود این خانواده به تشکیلات باشگاه نبود و این را طرفداران باشگاه منچستر یونایتد به خوبی درک کرده بودند اما او نه تنها به قولهلی خود از جمله اختصاص بودجه نا محدود در ازای جذب بازیکنان طراز اول دنیا عمل نکرد بلکه با انتقال بدهیهای سر سام آور بر دوش باشگاه بزرگترین خیانت را به باشگاه منچستر یونایتد و طرفدارانش کرد. همچنین فروش ستاره های این باشگاه که ظاهراً عادت این خانواده شده دل هر طرفدار باشگاه منچستر یونایتد را بیش از پیش آزار داده و خواهد داد اما شانس بزرگ این خانواده این بود که باشگاه منچستر یونایتد با بهره گیری از بازیکنان و کادر مربیگری خوب - مجرب و کار کشته خود هیچ گاه اجازه نداد روند افتخارات باشگاه قطع شود و این دلیلی بر سکوت فعلی اکثر طرفداران باشگاه منچستر یونایتد است و گویی طرفداران باشگاه منچستر یونایتد از باشگاه محبوب خود به قدری جامهای رنگارنگ و افتخارات متعدد دیده اند که فراموش کرده اند که مالکوم گلیزر چه کسی بود و به چه نحوی باشگاه را از آنان ربود.
توضیح:
با توجه به این که سهام باشگاه منچستر یونایتد تا قبل از فروش به خانواده گلیزر به عنوان سهام عام در بازار بورس عرضه میشد در حقیقت عموم طرفداران باشگاه منچستر یونایتد مالکان و سرمایه های اصلی باشگاه بودند اما این خانواده آمریکایی مالکیت را از عاشقان باشگاه منچستر یونایتد گرفت و اینک تنها سرمایه های اصلی باشگاه طرفدران باشگاه محسوب میشوند.
شاید این سر آلکس فرگوسن کبیر باشد که به تنهایی تصمصم میگیرد که چه بازیکنی در باشگاه باشد و چه بازیکنی نباشد اما فروش دوره ای بازیکنان خوش استیل باشگاه منچستر یونایتد قطعاً به بدهی های سنگین باشگاه مربوط میشود. حتی اگر با فرض بر اینکه مالکوم گلیزر هیچ بودجه ای برای خرید بازیکنان به باشگاه منچستر یونایتد اختصاص ندهد جایزه های نقدی به دست آماده از راه کسب جامهای متعدد به تنهایی میتوانست هر فصل 1 یا چند بازیکن تاپ و درجه اول را به تأتر رویا ها بکشاند اما امان از بدهیهای سنگین با سود های سر سام آور که تقریباً هیچ پشتوانه مالی سنگین و تشکیلات قوی نمیتواند منکر زخما های واره از این راه شود.
زاویه ای دیگر:

اما از جنبه دیگر موضوع قابل بحث است. در حقیقت نیمی از ثروتمندان کشور آمریکا را یهودیان مقیم آنجا تشکیل داده اند که نفوذ زیادی بر بازار سرمایه و پول این کشور دارند حتی در مقامهای رده بالای کشوری و لشکری کشور آمریکا رد پای یهودیان به خوبی قابل رویت است و قطعاً مالکوم گلیزر هم یکی از همین افراد است که شاید با دارا بودن از امتیاز اصالتاً یهودی بودن و نفوذ زیاد خود در کشور آمریکا و با توجه به روابط خوب یهودیان با 2 کشور آمریکا و انگلستان در نهایت توانست باشگاهی ثروتمند را به لیست داراییهای خود بیفزاید. و این ادعا وقتی رنگ واقعیت به خود میگیرد که بدانیم وقتی شرکت American International Group با نام اختصاری AIG که در صنعت بیمه در کشور آمریکا بسیار معروف و شناخته شده است در سال 2006 با قراردادی 4 ساله در ازای مبلغ 5 / 56 میلیون پوند به عنوان اسپانسر رسمی و اصلی باشگاه منچستر یونایتد سناخته شد مالکوم گلیزر نقش به سزای در انعقاد این قرارد داد داشت.

با توجه به کهولت سن مالکوم گلیزر که وی را در چند سال گذشته هر از چند صباحی در بستر بیماری میکشاند و با علم به اینکه او سالهای آخر زندگی خود را سپری میکند قطعاً در آینده نقش فرزندان مالگوم گلیزر در اداره امور باشگاه منچستر یونایتد بیشتر خواهد شد و باید صبور بود و دید که در آینده این خانواده با باشگاه منچستر یونایتد و طرفداران پر شمارش چه خواهد کرد.
در واقع علل زیادی باعث ورود تاجران سود جو به فوتبال انگلستان شده اما 2 علت بیش از پیش خود نمایی میکند.
1 - سود بیش از حد باشگاههای لیگ برتر انگلستان در خلال بازیهای لیگ این کشور و همچنین بازیهای اروپایی و همچنین سود خوبی که از فروش حق پخش بازیها نصیب باشگاههای انگلیسی میشود.
2 - وجود قوانینی در خصوص آزاد عمل کردن هر چه بیشتر سرمایه داران در خاک انگلستان و این قانون متضاد قوانینی در همین خصوص در کشوری مثل اسپانیا است زیرا در کشور اسپانیا قانون به تاجران و سرمایه گذارن غیر بومی به راحتی اجازه نمیدهد آزادانه در این کشور به تجارت مشول شوند.
باید کماکان منتظر بود و دید که وجودی افرادی چون مالکوم گلیزر - جورج ژیلت - تام هیکس - رومن آبراموویچ و شیخ منصور بین زاید آل نهیان در دراز مدت چه تأثیری بر پیکره فوتبال انگلستان و اروپا خواهد گذاشت.

mufctalk.com

همه چیز در باره زندگی شخصی جرج بست 1

شناسنامه جرج بست :
نام : جرج بست.
تاريخ تولد : 22 می سال 1946.
محل تولد : شهر بلفاست مرکز کشور ايرلند شمالی.
تاريخ فوت : 25 نوامبر سال 2005.
علت وفات : عارضه شدد کلیوی و عفونت ریه در اثر مصرف بیش از حد مشروبات الکلی.
محل وفات: بيمارستان كرومول شهر لندن در کشور انگلستان.
پست: وینگر.
جرج بست متولد 22 می سال 1946 در شهر بلفاست مرکز کشور ايرلند شمالی میباشد. عمده شهرت او به دليل بازیهای درخشانش در باشگاه منچستر يونايتد میباشد. جرج بست وینگری بود که همزمان - سرعت - شتاب - تعامل - گل زدن و کار با پا را به نمايش میگذاشت. جرج بست اولين کسی بود که به واسطه فوتبال و چهره اش به شهرت دست پيدا کرد و حقوق حرفه ای گرفت. برخی او را زيبا ترين فوتباليست کل دوران میدانند. جمله ای در بين فوتباليستها وجود دارد که چنين است: دیوگو آرماندو مارادونا خوب - پله بهتر - جرج بست بهترين ( Maradona Good Pele Better.George Best )
جرج بست اولين فرزند ديکی بست و آنه ويتر بود که در شهر بلفاست متولد و بزرگ شد. او دارای 4 خواهر به نام های کارول - باربارا - جولی و گريس و 1 برادر به نام لن بوده است. جرج بست مادرش را در سال 1978 در سن 55 سالگی و بر اثر مصرف بيش از حد الکل از دست داد.
جرج بست و همسرش :
جرج بست در طول عمرش 2 بار ازدواج کرد. بار اول با آنجلا مک دونالد جيمز که حاصل اين ازدواج پسری به نام کالوم است و سپس در سال 1995 با آلکس پرسی ازدواج کرد. گفته میشود که او از زن ديگری هم دارای 2 دختر میباشد.
آنجلا مک دونالد جيمز همسر اول جرج بست خود در مجله پلی بوی مشغول به کار بوده است اما عمده شهرتش به واسطه ازدواج با جرج بست حاصل آمد. پدر و مادر آنجی هر 2 هنرمند بودند. او جرج بست را در يک مهمانی در شهر لس آنجلس در سال 1975 ملاقات کرد زمانی که قمار بازی - زن بازی و فساد اخلاقی جرج بست شهره عام و خاص شده بود. جرج بست حتی در شب مراسم ازدواجش هم دست از قمار و الکل بر نداشت. اين 2 نفر سر انجام در سال 1986 از هم جدا شدند و آنجلا مک دونالد جيمز پسرشان را با خود به شهر لس آنجلس در کشور آمریکا برد. آنجلا مک دونالد جيمز هم اکنون مشغول تجارت در زمينه جواهر است. او علاقه زيادی به حيوانات داشته و وقت خود را صرف مراقبت از 6 سگ و اسبهايش میکند.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فرزند جرج بست :
کالوم ميلان بست پسر جرج بست متولد 6 فوريه سال 1981 در سن حوزه کاليفرنياست. او تا چندی پيش به عنوان مدل مشغول به کار بود. اسم وسطش ميلان از روی نام پدر خوانده اش ميلان مانداريچ صاحب باشگاه لسترسيتی انگلستان و دوست صميمی پدرش انتخاب شده است. او مدتی هم به فوتبال پرداخت تا جايی که سر آلکس فرگوسن سر مربی افسانه ای باشگاه منچستر یونایتد برای مشاهده بازی اش نزد او رفت اما خود تصميم گرفت که ورزش فوتبال را رها کرده و در عوض به فعاليت در زمينه مد و فشن بپردازد. کالوم میلان بست از يک مدل به نام لورنا هوگان دارای دختری به نام آمليا است که در سال 2006 متولد شد.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

جامها و رکورد های جرج بست در رده باشگاهی :
در 7 فوریه سال 1970 تیم منچستر یونایتد با شکست 2 - 8 تیم نورثهمپتون تاون در جام FA ( جام حذفی ) به قهرمانی پنجاهمین دوره این رقابت ها دست یافت. جرج بست در این بازی 6 گل به ثمر رساند که یک رکورد به حساب می آید و هنوز هم پابرجاست.
همچنین جرج بست در اواسط دهه 1960 در اوج خود بود. وی به همراه سر بابی چارلتون و دنیس لاو تیم منچستر یونایتد را با یک فرم تهاجمی حرکت میداد و به قهرمانی در سال 1965 و 1967 لیگ دستاه 1 انگلستان رساند.
جرج بست به دلیل بازیهای زیبا و گلهای فراوان به عنوان مرد سال فوتبال اروپا و برنده توپ طلای اروپا در سال 1968 نائل شد.
باشگاههایی که جرج بست در آن بازی کرده در قالب تصویر :
توضیح : در تصویر زیر به ترتیب از سمت چپ سال بازی - باشگاه - تعداد بازی و تعداد گل به ثمر رسیده مشخص شده است.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

تعداد بازی و گل زده جرج بست در رده بین المللی :
جرج بست برای تیم ملی ایرلند شمالی از سال 1964 تا سال 1977 در 37 مسابقه به میدان رفت که حاصل آن 9 گل بود.
جرج بست بار ها به علت رانندگی در حالت مستی دستگير و به زندان و پرداخت جريمه محکوم شد اما باز به نوشيدن الکل در حد افراطی ادامه میداد. در سال 2002 عمل پيوند عضو را با موفقيت پشت سر گذاشت اما در اکتبر 2005 به علت عفونت کليه که گفته شد از اثرات جانبی دارو های پيوند عضوش است بستری شد. مدتی بعد از بستری شدن او رسانه ها از مرگ احتمالی او خبر دادند و جمله ای اين چنين از او نقل کردند: مثل من نميريد. او با اين جمله از همه خواسته بود که از خطرات الکل آگاه باشند. در ساعات اوليه روز 25 نوامبر سال 2005 کار درمان او به دستور پزشک مربوط متوقف شد زيرا که او در ساعت 06 : 13 ( به وقت گرينويچ ) به علت عفونت ريه در سن 59 سالگی دنيا را بدرود گفت. قرار بر اين شد که در تمام بازیهای آخر آن هفته 1 دقيقه سکوت به احترام او برقرار شود که عده ای به جای اين کار با دست زدن به تشويق او پرداختند.
مراسم تشييع جنازه اش را نهاد های خبری بسياری تحت پوشش قرار دادند. پيکر او در کنار پيکر مادرش در يک آرامگاه خصوصی در غرب شهر بلفاست به خاک سپرده شد. فرودگاه شهر بلفاست برای گرامی داشت اين اعجوبه فوتبال به فرودگاه جرج بست تغيير نام داد.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید][برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
mufctalk.com

همه چیز در باره زندگی شخصی جرج بست 2

حقایقی از زندگی بست :

جرج بست ملقب به بیتل پنجم ( بیتلها یک گروه موسیقی ۴ نفره در دهه ۶۰ میلادی بودند ) اولین سوپراستار دنیای فوتبال بود.
او زمانی كه در ۲۷ سالگی از فوتبال كناره گیری كرد گفت: من با استعدادی فوق العاده به دنیا آمدم كه گهگاهی برایم حكم نابودكننده را داشت. همان طور كه میخواستم همه را در زمین دریبل كنم میخواستم در شهر هم همین طور باشم. او اواخر عمرش كه به عنوان تحلیلگر تلویزیونی كار میكرد تا سر حد تبدیل شدن به موضوع خنده مردم رفت اما او این توانایی را داشت كه به خودش و مشكلاتش بخندد. او یک بار گفت: پولهای زیادی صرف الكل - پرنده ها و ماشینهای سریع كردم. بقیه زندگی ام تلف شده است.
جرج بست زمانی كه در فینال جام باشگاههای اروپا در سال ۱۹۶۶ درخشید در اوج دوران فوتبالش قرار داشت. او در یک هفته 10 هزار نامه از طرفدارانش دریافت كرد و ۳ نفر را تمام وقت استخدام كرد تا جواب نامه ها را بدهند.
او در دیداری دوستانه مقابل تیم استودیانتس قهرمان باشگاههای آرژانتین از زمین بازی اخراج شد و كناره گیری سر مت بازبی هم بد جوری روی او تأثیر منفی گذاشت.
او در سال ۱۹۷۲ بعد از یكسری دعوا بر سر تمریناتی كه از دست داد و روش زندگی نامناسبش از باشگاه منچستر یونایتد رفت و اعلام كناره گیری كرد اما دو باره در سال 1974 بازگشت اما این بار هم برای همیشه خداحافظی كرد.
در سال ۱۹۸۴ به دلیل رانندگی در حین مستی و اهانت به مأمور پلیس ۸ هفته زندانی شد.
در سال ۲۰۰۴ هم به دلیل رانندگی در حین مستی ۲۰ ماه از نشستن پشت فرمان محروم شد.
در سال ۲۰۰۰ پنج هفته را به دلیل مشكلات كبدی در یكی از بیمارستانهای شهر لندن بستری شد و بعد از اینكه یكی دیگر از قولهای نشدنی كنار گذاشتن الكل را داد. او گفت: من باید میمردم.
در سال ۲۰۰۲ او عمل پیوند كبد داشت كه ۱۰ ساعت طول كشید.
در سال ۲۰۰۳ در بازی نزدیک خانه اش در گیری به وجود آورد و بدون اینكه مدركی علیه اش داشته باشند آزاد شد اما آخرین همسرش آلكس پرسی آن زمان گفت: به نظر میرسد كه جرج بست مأموریت نابودی خودش را آغاز كرده و روز به روز بدتر میشود. طولی نكشید كه جرج بست از او جدا شد.
جرج بست چند سال پیش گفته بود: پله روزی به من گفت كه تو بهترین فوتبالیست دنیا هستی و این آخرین تعریفی بود كه از من شد.

اظهار نظر پله در مورد جرج بست :
پله در مورد جرج بست این طور گفته است: جرج بست بهترین بازیکنی است که تا کنون دیده ام این بالا ترین درجه شهرت است که یک بازیکن آرزوی رسیدن به آن را دارد. جرج بست باریکن با استعداد انگلیسی قادر بود تا گلهایی خارق العاده در وضعیتهای دشوار به ثمر برساند. او با ظرافتی ورزشکارانه حرکت میکرد و مهارتهای جادویی با توپ و بالانسهای حیرت آورش در گذر از مدافعان تعجب آور بود. این جوان اهل ایرلند شمالی اولین فوق ستاره فوتبال بریتانیا شد.
مرگ جرج بست :
جرج بست اسطوره باشگاه منچستر یونایتد پس از یک شب خیلی سخت و به ‌رغم تلاش پزشكان به پایان راه زندگی خود رسید. جرج بست ستاره اسبق تیم ملی ایرلند شمالی كه بازیهایش در تیم شیاطین سرخ هنوز در اذهان طرفداران باشگاه منچستر یونایتد وجود دارد در بيمارستان كرومول شهر لندن دار فانی را وداع گفت. این خبر را پروفسور راجر ویلیامز پزشک معالج جرج بست تأیید كرد در حالی كه تلاش شبانه‌ روزی آنان برای باز گرداندن زندگی جرج بست بی ‌تأثیر بوده چاره ‌ای نیست كه این واقعیت را بپذیریم. جرج بست به علت بعضی مشكلات مجبور شد در سال ۲۰۰۲ كبد خود را جراحی كند و پزشكان به او توصیه كردند ادامه روند زندگی قبلی باعث مرگ زود رس وی خواهد شد اما جرج بست حاضر نشد تا به توصیه آنها گوش دهد و پس از چند بستری موفق در بیمارستانهای شهر لندن سرانجام در سن ۵۹ سالگی و پس از ۲۴ ساعت تلاش دشوار پزشكان از دنیا رفت. زندگی جرج بست توأم با اتفاقات و رویداد های مهم و غیر قابل باور بود در سال ۱۹۶۸ او كه عضو تیم ‌ملی ایرلند شمالی بود و در باشگاه منچستر یونایتد غوغا كرد و نام خود را به عنوان یكی از برترین ستارگان این تیم به ثبت رساند. پس از اینكه خداحافظی زود رسی با دنیای فوتبال حرفه‌ای داشت به نوعی از مسیر زندگی دور شد و مشكلات خانوادگی هم به آن افزوده گردید تا در این سالها او همواره یكی از سوژه‌ های داغ روزنامه نگاران باشد. 1 سال قبل از فوت جرج بست قسمتی از دارایی‌ ها و افتخارات خود را به نفع پسرش به فروش رساند. با اینكه مشكلات بسیاری را برای همسرش به وجود آورده بود اما در نزد مردم یک چهره محبوب به شمار می ‌آمد. مرگ او یک خاطره تلخ برای مردم انگلستان و ایرلند شمالی و طرفداران باشگاه منچستر یونایتد و کل دنیا میباشد.
اظهار نظر جامعه ورزش و بزرگان فوتبال بریتانیا در مورد جرج بست :
پس از شنیدن خبر درگذشت جرج بست اسطوره فوتبال انگلستان و تیم ملی ایرلند شمالی تقریبا تمام دست اندركاران فوتبال در انگلستان به نوعی به اظهار همدردی با جامعه ماتم زده ورزش در این كشور پرداختند. باشگاه منچستر یونایتد طی بیانیه ای تاسف خود را از درگذشت ستاره اسبق ورزشگاه اولدترافورد اظهار داشت و گفت: جرج بست یكی از بزرگترین بازیكنان فوتبال در تمام طول دوران این ورزش بود. ورزشكاری واقعی - سرسخت و با اعتماد به نفس كه از نبوغی ذاتی در فوتبال بهره میبرد. او یكی از درخشانترین عملكرد ها را در میان نسل خودش داشت. استعداد های منحصر به فرد او در مستطیل سبز فوتبال به میراث کشور انگلستان تعلق دارد. باشگاه منچستر یونایتد و طرفداران سرخ پوش آن در جای جای این كره خای به گلهای زیبا - دریبل های اسرار آمیز و خاطرات به یاد ماندنی او افتخار خواهند كرد. در مرگ او همگان خواهند گریست اما روح بزرگ و استعداد شگرف او همواره زنده خواهد ماند. سر بابی چارلتون هم تیمی او در زمان حضورش در جمع شیاطین سرخ نیز با اظهار تاسف از در گذشت این انسان بزرگ میگوید: تاریخ پرافتخار باشگاه منچستر یونایتد با حضور جرج بستها شكل گرفته است. هر كسی كه عملكرد جرج بست را در درون زمین میدید آرزو میكرد كه ای كاش میتوانست همانند او فوتبال بازی كند. جرج بست در زمان بازی با تمام وجودش فوتبال بازی میكرد. دریبل های رویایی او در درون زمین روح هر فوتبالیستی را شاد میكرد. امروز روز سختی است. همچنین پل گاسكوئین اسطوره فوتبال مدرن انگلستان که خود از صرف کننده های مشروبات الکلی است و خیلیها از این نظر او را با جرج بست مقاسه میکنند نیز با اشاره به ضایعه مرگ جرج بست میگوید: جرج بست یک فوتبالیست بی مانند بود. گلهایی كه او در طول دوران فوتبالش زده گلهای یک بازیكن عادی نبود. او در كار خود یک پدیده تمام عیار بود. او یكی از جرج بستهای زندگی من بود. دنیس لاو یكی از مریدان پر و پا قرص جرج بست كه در ساعات پایانی زندگی در كنار دوست همیشگی و هم باشگاهی سابقش بود نیز پس از درگذشت وی گفت: از سال ۱۹۶۴ تا سال ۱۹۶۹ او بهترین بازیكن فوتبال کشور انگلستان بود. تاسف آور است اما به عقیده من جهان فوتبال عظمت جرج بست را هیچگاه درک نكرد. درست در زمانی كه او میتوانست بهتر از همیشه باشد جریانات فوتبال او را به كناره ها و حاشیه ها میكشاند. جرج بست انسان بزرگی بود.
استادیومهای محل برگزاری دیدارهای هفته بعد از وفات جرج بست در لیگ برتر انگلستان به مدت 1 دقیقه قبل از شروع هر دیدار سكوت کردند البته در برخی از ورزشگاهها به تشویق جرج بست پرداختند تا خاطره جرج بست اسطوره بی چون و چرای فوتبال انگلستان و باشگاه منچستر یونایتد را گرامی بدارند. بازیكن اسبق باشگاه منچستر یونایتد انگلستان در سن ۵۹ سالگی در گذشت. سخنگوی لیگ برتر انگلستان با اظهار همدردی از شنیدن خبر درگذشت جرج بست گفت: فوتبالیستهای انگلیسی طی درخواستی رسمی خواستار 1 دقیقه سكوت پیش از شروع دیدار های این هفته لیگ برتر انگلستان شده اند كه با موافقت فوری مسوولان لیگ برتر انگلستان مواجه شد. این مسوولان امیدوارند تا با این حركت تمامی دوستداران فوتبال در انگلستان یاد و خاطره یک اسطوره بزرگ را زنده نگاه دارند.

mufctalk.com

همه چیز در باره زندگی شخصی جرج بست 3

نظر جرج بست در مورد ديگران و ديگران در مورد او :
جرج بست در مورد ديويد بكهام: او پای چپ ندارد. ضربه سر او خيلی ضعيف است. ولی در كل بچه خيلی خوبی است و گاهی اوقات گلهای قشنگی ميزند.
سر آلگس فرگوسن: بدون شک جرج بست بهترين بازيكن تاريخ بريتانياست.
سر بابی چارلتون: زمانی كه به بهترين بازيكن تاريخ فوتبال جهان فكر ميكنيم بدون شک به جرج بست فكر ميكنيم.
مارک هيوز بازيكن پيشين باشگاه منچستر یونایتد و سر مربی كنونی باشگاه منچستر سيتی: جرج بست هميشه به عنوان بهترين بازيكن تاريخ جهان در خاطرات من باقی خواهد ماند.
در مورد جرج بست 2 خاطره جالب بايد ذكر شود:
1 - پيش از بازی برابر تیم ملی هلند در مسابقات مقدماتی جام جهان سال 1978 در سال 1977 زمانی كه خبر نگاران از جرج بست ميپرسند كه آيا يوهان كرويف از او بهتر است با خنده به خبر نگاران گفت: من در اولين فرصت كه به دست بيايد به او لايی خواهم زد. فقط 5 دقيقه از شروع بازی گذشته بود كه جرج بست در جناح چپ صاحب توپ شد و پس از اينكه 3 بازيكن حريف را به زيبايی دريبل كرده بود يوهان كرويف به طرف او آمد و جرج بست موفق شد 2 بار پشت سر هم به او لايی بزند.
2 - جرج بست يک بار گفته بود خيلی دلش ميخواهد پس از دريبل دروازه ‌بان حريف روی خط دروازه توپ را با سر وارد دروازه كند ولی او خود اعلام كرده بود: در بازی برابر تیم بنفيكا ليسبون در فینال ليگ قهرمانان امكان اين كار را داشتم ولی آن را انجام ندادم و گرنه سر مت باسبی سكته قلبی ميكرد.
آخرین حرفهای جرج بست قبل از مرگش :
اکنون 59 ساله ام و نميدانم به 60 سالگی ميرسم يا نه! ولی به هرحال از مرگ نميترسم. اين جمله ای بود كه جرج بست 1 ماه و اندی پيش به خبرنگار روزنامه اينديپندنت چاپ انگلستان گفته بود آن هم در بستر بيماری... او سرانجام به 60 سالگی نرسيد تا بدين ترتيب اسطوره دهه 60 فوتبال بريتانيا خيلی زود يک دنيا خاطرات خوب و بد را رها كند. جرج بست ساعت 06 : 13 روز جمعه در اثر عارضه شديد كبد و عفونیت ریه در بيمارستان كرومول شهر لندن جان سپرد. همين. خبر خيلی طول و تفصيل نميخواست به این دلیل که هم او چهره سرشناس و پر خاطره ای بود و هم بيماری اش سالها او را به سوی مرگ ميكشاند پس بدون دلیل نبود كه خيليها با شنيدن اين خبر برای جرج بست طغيانگر سال 1965 تا سال 1975 اشک ريختند. شايد نسل ما جرج بست را فقط از طريق فيلم بازيهای تیم منچستر یونایتد و يا حواشی فراوان زندگی اش بشناسد اما برای قديمی ترها او نماينده يک برهه تأثير گذار فرهنگی بوده و هست همچنین سمبل و تجسم يک نسل ياغی و از همه جا بريده...
اظهار نظر جرج بست در مورد باشگاه منچستر یونایتد :
من با باشگاه منچستر يونايتد بهترين روز هايم را داشتم. هرچه در رؤيا هايم متصور بودم برايم در ورزشگاه اولدترافورد پيش آمد. آن دقايق هميشه در ياد و خاطره ام هستند.
هيچ گاه فرياد هواداران باشگاه منچستر یونایتد را از ياد نميبرم. مخصوصاً آن هنگام كه در تونل ( رختكن ) راه ميرفتم و اين سر و صداها در گوشم ميپيچيد! هيچ چيزی خوشايند تر از شنيدن صدای شادی هواداران و ديدن دست تكان دادنهای آنها نيست.
آن روز ها روز های من بود و در پايان هم برای من بد نبود. من هنوز يادم هست كه هر وقت توپ را ميگرفتم هيچ گاه به عقب بر نميگشتم!
پس از فوت وی باشگاه منچستر یونایتد یک بازی دوستانه را در ورزشگاه اولدترافورد برگزار کرد و تمامی درآمد حاصل از این بازی را به خانواده جرج بست تقدیم کرد. در این بازی تماشاگران حاضر در ورزشگاه پوسترهایی با عکس جرج بست در دست داشتند که روی آنها نوشته شده بود: Best The Best.

mufctalk.com

به نام خدا

منچستر يونايتد يکي از ريشه دار ترين و قديمي ترين تيم هاي دنياست ...
ممکن است اکثر دوستان تاريخ باشگاه را بشناسند ، ولي چيز هايي که شايد نشانسيد از جمله :

اسم هايي که براي اين تيم بازي کردند ، تاريخ و کسب موفقيت هاي زيادي را با اين تيم شريک بودند با تلاش و همت و اخلاص اين بازيکنان منچستر يونايتد به جام هاي متعددي دست يافته است .

سر مت بازبي ( او هم مثل سر الکس فرگوسن در زمان خودش بود )
Sir Matt Busby


[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


سر مت بازبي يکي از اسم هاي درخشان در يونايتد است . سر مت بازبي در تاريخ 26 مي 1909 ميلادي در اسکاتلند متولد شد .
سر مت بازبي در سال 1945 ميلادي هدايت يونايتد را به عهده گرفت ، سر مت بازبي به دليل ساخت يک نسل طلايي از بازيکنان ، که به آنها کودکان بازبي ميگفتند مشهور شد .

با اين تيم توانست 11 جام کسب کند » از بين آنها 5 بار قهرمان ليگ انگليس شد ، قهرماني که 41 سال طول کشيد تا دوباره به يونايتد رسيد ، اولين قهرماني اروپا در سال 1968 ميلادي توسط سر مت بازبي بدست آمد .
او توانست بعد از حادثه دردناک و معروف مونيخ تيم را دوباره بسازد ، او دوباره تيمي متشکل از جوانان بعد از کشته شدن ستارگان خودش توانست بسازد . او دوباره توانست تيم را به يکي از قدرت هاي برتر دنيا تبديل کند و بعد از 24 سال افتخار آفريني به همراه اين تيم از سمت خود بازنشسته شد .

دوباره تيم را به مدت يک سال مربي گري کرد بعد از 24 سال مربي گري ، تقريبا 24 سال + 1 سال = 25 سال ... هيچکس نتوانست رکورد او را بشکند ولي سر الکس توانست رکورد او را بشکند ..

و همينطور لقب سر مت بازبي (God Father) است .


در لينک زير ميتوانيد ويدوئي از مت بازبي مشاهده کنيد .

مت بازبي .. بزرگي مردانگي
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]




سر بابي چارلتون
Sir Bobby Charlton


[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


قلب تپنده يونايتد .. سر بابي چارلتون در 11 اوکتبر 1937 ميلادي متولد شد .
او حرفه بازي گري خود را به عنوان يک بازيکن در سال 1956 ميلادي آغاز کرد .. او يکي از نجات يافتگان حادثه مونيخ است ..
رهبري اين تيم را به عهده گرفت و بعد از دست رفتن ستارگان در حادثه مونيخ کاپيتان تيم شد .. او تيم را به قهرماني در سالهاي 1965 و 1967 رساند .
و همينطور کاپيتان اين تيم در اولين جام اروپايي در سال 1968 ميلادي تحت رهبري سر مت بازبي بود ، او با اين تيم نزديک 17 سال بازي کرد و آخرين بازي خودش را در سال 1973 مقابل چلسي بازي کرد .

چارلتون يکي از بازيکناني است که بيشترين گل را در طول تاريخ براي منچستر يونايتد به ثمر رسانده است ، 249 گل . و همينطور بيشترين بازي را براي منچستر يونايتد بعد از اسطوره الان ما يعني رايان گيگز انجام داده است ، 758 بازي .

سر بابي چارلتون از بالاي سر بردن جام ليگ قهرمانان در سال 2008 خودداري کرد ، زيرا اين سال پنجاهمين سالگرد حادثه مونيخ بود ...

او توانست توپ طلا را کسب کند .


در لينک زير ميتوانيد ويدوئي از سر بابي چارلتون مشاهده کنيد .

بابي چارلتون اسطوره بازي
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]




جورج بست
George Best


[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


بهترين بازيکن تاريخ يونايتد (شايد) .. بست در 22 مي 1946 ميلادي در ايرلند شمالي در شهر بلفاست متولد شد ..
او در سال 1963 به تيم منچستر يونايتد پيوست ، 11 سال براي اين تيم بازي کرد ، تا سال 1974 ميلادي .. او توانست 179 گل به ثمر برساند ، چهارمين گلزن برتر تاريخ يونايتد است .
او يکي از کساني بود که اولين جام اروپايي را در سال 68 براي منچستر يونايتد کسب کرد ، گل دوم را در دقايق وقت اضافه اول در مقابل بفيکا براي يونايتد به ثمر رساند تا يونايتد از حريف خود پيش بيافتد ..

او همه جهان را با تکنيک بسيار بالا و قدرت عبور از هر دفاعي شگفت زده کرد ..

او هم توانست توپ طلا را با اين تيم بدست بياورد .


در لينک زير ميتوانيد ويدوئي از جورج بست مشاهده کنيد .

تکنيک بسيار بالاي بست
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]




دنيس لاو
Denis Law


[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


اسمي است که حرف هاي آن با طلا در تاريخ يونايتد ثبت شده است و همينطور لقب پادشاه استرد فورد اند (Stretford End Stand) داده اند .. دنيس در تاريخ 24 فوريه 1940 ميلادي متولد شد ..
اولين بازي خودش را در تاريخ 18 آگوست 1962 ميلادي براي يونايتد انجام داد .. و اولين گل خودش را بعد از 7 دقيقه از اولين بازيش براي تيم به ثمر رساند .. او توپ طلاي بهترين بازيکن اورپا در سال 1964 ميلادي کسب کرد .
به همراه جورج بست و بابي چارلتون توانست بهترين مثلث طول تاريخ يونايتد را تشکيل بدهد .. 237 گل براي تيم به ثمر رساند ، دومين گلزن برتر تاريخ يونايتد بعد از بابي چارلتون است .


در لينک زير ميتوانيد ويدوئي از دنيس لاو مشاهده کنيد .

دنيس لاو Stretford End King
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]



دانکن ادواردز
Duncan Edwards


[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


ستاره اي که سرنوشت زود آن را از بين برد .. دانکن ادواردز در تاريخ در اکتبر سال 1936 ميلادي در شهر دادلي در انگليس به دنيا آمد ..
او از همان کودکي استعداد خاصي داشت و در آخر در سن 16 سالگي در سال 1952 ميلادي به تيم منچستر يونايتد پيوست ..
سرعت بسيار بالاي او در زمين بازي همه را به ترس مي انداخت ..
تمام اين شهرت را در سن 21 سالگي بدست آورد ، تا اين که قلب او از کار افتاد و از دنيا براي هميشه رفت ، 3 هفته بعد از حادثه سقوط هواپيماي يونايتد در مونيخ دار فاني را وداع گفت .

و همچنين براي او مجسمه اي در روستايي که زندگي ميکرد ساختند .


در لينک زير ميتوانيد ويدوئي از دانکن ادواردز مشاهده کنيد .

استعدادي که به دست سرنوشت از بين رفت
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]




اريک کانتونا ( پادشاه )
Eric Cantona


[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


کانتونا در تاريخ 24 مي در سال 1966 ميلادي در پاريس متولد شد ، اين سال مترادف با آخرين جامي که منچستر يونايتد در ليگ به دست آورده بود ، است . براي همين است که هواداران يونايتد يک شعاري دارند : 1966 سالي بزرگ براي انگلستان است چرا که کانتونا به دنيا آمد .
او در سال 1993 از تيم ليدز جدا شد و به تيم منچستر يونايتد پيوست . شخصيت او مشکل ساز و سر کش بود . يکي از مهمترين آنها لگد زدن به سينه يکي از طرفداران کريستال پالاس که به او حرف ها ناسزا گفته بود .
او يک شاهکار و يک بازيکن الهام بخش براي بازيکنان در زمين بازي بود . او توانست اولين جام را بعد از 26 سال براي منچستر يونايتد کسب کند . 4 قهرماني ديگر را در ليگ انگليس ، 2 قهرماني در جام حذفي ، 3 قهرماني در جام اتحاديه با اين تيم تجربه کرد .
در سال 1997 وقتي که 31 سالش بود از دنياي فوتبال خداحافظي کرد .. در سال 2001 به عنوان بازيکن قرن در منچستر يونايتد انتخاب شد ..


در لينک زير ميتوانيد ويدوئي از اريک کانتونا مشاهده کنيد

اريک کانتونا .. گل هاي پادشاه
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


mufctalk.com

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]





مارک هیوز:

تاریخ تولد: 1 نوامبر 1963
محل تولد: رابسون رکسهام ، ولز
پست : فوروارد

دوران حضور در منچستر یونایتد:

مارک هیوز بازیکن سابق تیم ملی ولز و باشگاه منچستریونایتد یکی از بهترین بازیکنان تاریخ ولز و منچستر یونایتد می باشد. او به غیر از منچستریونایتد در تیم های مطرح دیگری نظیر بارسلونا ، بایرن مونیخ و چلسی سابقه ی بازی دارد.

او در دو مقطع در تیم منچستریونایتد توپ زد. اولین بار بین سال های 1986 - 1980 که پس از پایان درس خود در مدرسه به این تیم پیوست و توانست 89 بازی برای یونایتد انجام دهد و 37 گل به ثمر برساند. سپس به بارسلونا و بعد از آن به بایرن مونیخ رفت.

در سال 1988 سر الکس فرگوسن او را به یونایتد برگرداند. در قبال قراردادی 1.8 میلیون پوندی که یک رکورد در زمان خود بود. او تا سال 1995 که به چلسی رفت ، برای یونایتد 256 بازی انجام داد و 82 گل نیز به ثمر رساند و یکی از ارکان اصلی تیم سر الکس فرگوسن بود. او در این دوران 2 بار موفق شد بهترین بازیکن لیگ برتر شود.

او در پایان جون 1995 به چلسی پیوست.

تیم ملی ولز:

او اولین بازی ملی خود با پیراهن ولز را در 2 می 1984 در مقابل انگستان انجام داد. پس از آن او در 72 بازی برای تیم ملی کشورش به آن 72 بار برای تیم ملی کشورش به میدان رفت و 17 گل به ثمر رساند.

دوران مربیگری:

دوران مربیگری او با قبول مربیگری در تیم ملی کشورش در سال 1999 شروع شد. پس از این تجربه و در سال 2004 او سرمربیگری بلکبرن راورز را بر عهده گرفت و تا سال 2008 در این تیم دوران درخشانی را پشت سر گذاشت و تیم بلکبرن با او بازی های درخشانس را انجام داد و در سال 2007 این تیم را در انگلستان 7ام کرد و بهترین مربی ماه اوکتبر هم شد.
پس از نتایج خوب او با بلکبرن ، در سال 2008 به منچستر سیتی رفت و رسما" سرمربی این تیم شد و جای اسون گوران اریکسون رو گرفت. دوران حضور او در سیتی همراه بود با مالکیت شیخ منصور و خریدهای بزرگ او. اما چون هیوز نتوانست انتظارات مالکان سیتی را برآورد کند در 19 دسامبر 2009 جای خود را به روبرتو مانچینی داد و به فولهام رفت. در 2 جون 2011 به خاطر کسب نتایج ضعیف از این تیم کنار گذاشته شد.

مهمترین افتخارات در منچستر یونایتد:
قهرمانی لیگ برتر انگلستان ۹۳ و ۹۴
قهرمان جام حذفی انگلستان : ۸۵ و ۹۰ و ۹۴ و ۹۷
قهرمان جام اتحادیه انگلستان : ۹۲ و ۹۸ و ۲۰۰۲
قهرمان جام برندگان جام اروپا : ۹۱ و ۹۸

قهرمان سوپر جام اروپا :91



[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

داوید ده خئا زندگی در باشگاه منچستر یونایتد را دوست دارد ( بخش اول )

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

ماهنامه رسمی باشگاه منچستر یونایتد، Inside United، درست قبل از کریسمس داوید دهئا، دروازه بان قرمزها را به تله انداخت.
در یکی از 2 بخش برگزیده ( گلچین ) ما، دروازه بان انگلیسی از سازگاری با فوتبال انگلیسی، برقرای ارتباط با مدافعین و جاه طلبیهای خود برای کسب عنوان صحبت میکند.
1 - در حال حاضر شما پس از 2 فصل در لالیکا، چند ماه را در لیگ برتر تجربه کرده اید. تفاوتها چه چیزهایی هستند؟
خب، من فکر میکنم منصفانه این است که بگویم لالیگا و لیگ برتر 2 تا از بهترین لیگها در جهان هستند و در احساسی بسیار مشابه، آنها در سطحی شبیه به هم هستند. اما این به خوبی شناخته شده است که سبک بازی در انگلستان نسبتاً بیشتر فیزیکیست و به عنوان یک دروازه بان شما باید بر روی آن درست کار کنید، شما باید در طول بازی متوجه همه باشید. بازیکنان میتوانند از هر زاویه ای شلیک کنند، آنها میتوانند از راه دور شوت کنند، شما باید آگاه باشید چراکه که ممکن است هر زمان یک شوت از راه دور دریافت کنید. با بیان اینکه، همچنین در اینجا تقاطعهای بسیاری از اطراف، بسیاری از توپها در بالا و نیز بازی هوایی وجود دارند. پس شما باید قادر به ربودن توپ، بلوکه کردن و متوقف کردن شوتها باشید.
2 - آیا شما مجبور به سازگاری زیاد بوده اید، و یا انتظار این تفاوتها را داشتید؟
من میدانستم هنگامی که وارد شوم این سبک بازی من در آینده خواهد بود، پس من تا حد زیادی آماده بودم و قبلاً از آمدن به اینجا مطمئن بودم. من میدانستم نیاز به تمرینات زیادی دارم که انجام بدهم. من بر روی مسدود کردن شوتها تمرکز کردم و این برای من خوب است.
3 - هنگامی که شما وارد شدید کدام بازیکنان اولین بار به شما برای جا افتادن در باشگاه کمک کردند ؟
کسانی که هم زبان من بودند مانند چیچاریتو، لوئیز آنتونیو والنسیا و لوئیز نانی. همه آنها، اما به صور خاص آن بچه ها به دلیل هم زبانی. اگر من هر سوال و یا مشکلی داشته باشم میتوانم از آنها بپرسم، آنها به مقدار زیاد به من کمک کردند.
4 - از نظر ارتباط با مدافعین خود، انگلیسی شما چگونه است؟
[ مترجم سوال را به انگلیسی میپرسد و به همان زبان پاسخ میدهد ] خوب، بله. [ کلاسهای زبان انگلیسی خوبی میروید؟ ] بله. [ داوید دهئا باز میگرد به زبان اسپانیایی ] من درک میکنم اما این برای بیان خودم سخت تر است. گفتمان با مدافعان، صداهای هشدار دهنده و این نوع از کارها: من میتوانم همه این کارها را به خوبی انجام دهم.

mufctalk.com

داوید دهئا زندگی در باشگاه منچستر یونایتد را دوست دارد ( بخش دوم / پایانی )

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

اهنامه رسمی باشگاه منچستر یونایتد، Inside United، درست قبل از کریسمس داوید دهئا، دروازه بان قرمزها را به تله انداخت.
در یکی از 2 بخش برگزیده ( گلچین ) ما، دروازه بان اسپانیایی از سازگاری با فوتبال انگلیسی، برقرای ارتباط با مدافعین و جاه طلبیهای خود برای کسب عنوان صحبت میکند.
5 - خط دفاعی تیم منچستر یونایتد زیاد از هم جدا ( خرد ) شده و با صدمات و چرخشها تغییر زیادی کرده است، آیا این باعث شده زندگی برای شما سخت تر شود؟
اولین چیزهایی که هر کس برای اولین بار در باشگاه منچستر یونایتد شروع میکند این است که ما یک گروه داریم، ما بازیکنانی داریم و همه آنها واقعاً خوب هستند. سطح توقع و سطح بازی در باشگاه منچستر یونایتد بسیار بالاست، اما ما گروهی اساسی داریم و برای چرخش آزادیم و هر بازیکنی که وارد میشود یک بازیکن بزرگ است و من میگویم که این سجنشیست از دیگران.
6 - شما با پاهایتان خوب کار میکنید، آیا هنگامی که نوجوان بوده اید تا حال بیرون از محیط بازی کرده اید؟
در واقع هنگامی که جوان بودم، بله، من بیرون از محیط بازی میکردم و این را بسیار دوست داشتم. باید بگویم که من واقعاً چند گل به ثمر رساندم! اما هنگامی که به یک تیم مناسب نقل مکان کردم به دروازه رفتم و احتمالاً این بهترین بود زیرا بدیهیست که این چیزیست که در حال حاضر هستم. در اینجا زمانهایی در تمرینات هستند که شما در روشهای تمرینی با بازیکنان دیگر سهیم میشوید، به منظور توسعه مهارتها بر روی توپ و مهارتهای پای خود، همه اینها بخشی از بازیست.
7 - شما تا کنون در این فصل چه چیزی ایجاد کرده اید؟
ما به عنوان یک تیم شروع خوبی داشتیم اما این روشن بود که حفظ این سطح میتواند دشوار باشد. بنابراین پس از 5 یا 6 مسابقه فورم ما مقدار کمی نزول کرد اما ما در حال حاضر سخت کار میکنیم و در حال پیشرفت کردن هستیم. ما خوب بازی میکنیم، خوب حفط توپ میکنیم و در مسر درستی حرکت میکنیم.
8 - آیا شما از شهرت تیم منچستر یونایتد در نیم فصل دوم اطلاع دارید؟
بله، من راجع به سندروم ( مجموعه علائم ) نیم فصل دوم آگاهی دارم. سال گذشته ما در مسابقات برگشت موفق به میخکوب کردن تیم چلسی شدیم و البته در ادامه جام را فتح کردیم. من فکر میکنم به طور کل ما به عنوان یک باشگاه باید مسیر دشواری را حفظ کنیم و خود را در سطحی بالا نگاه داریم، و اگر تیم بتواند خود را حفظ کند من فکر میکنم که ما میتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم.
9 - پس گلهای شما چه هستند؟، هم در این فصل و هم در دراز مدت.
به جایگاه ما در لیگ برتر نگاه کنید. ما باید فشار را حفظ و برنده جام شویم. بدیهسیت که تیم منچستر سیتی مقداری درد سر برای ما ایجاد خواهد کرد پس کسب جام آسان نخواهد بود اما ما باید خود را در بالا نگاه داریم و این هدف اصلی ماست. همانطور برای من در دراز مدت، من میخواهم سالهای زیادی را در اینجا صرف کنم و میخواهم به دروزاه بانی بزرگ برای باشگاه منچستر یونایتد تبدیل شوم، من میخواهم جام کسب کنم و شایسته احترام باشم و امیدوارم که این به وجود آید. و من میخواهم برای ساختن تاریخچه اینجا به باشگاه منچستر یونایتد کمک کنم.

mufctalk.com

مردی که باشگاه منچستر یونایتد را حفظ کرد

طرفداران باشگاه منچستر یونایتد باید به مقدار زیاد قدردان جیمز ویلیام گیبسون ( James William Gibson ) باشند...هرچند احتمالاً او را نمیشناسند.
در تاریخ 19 ژانویه 80 سال قبل، هنگامی که مرد متولد سالفورد ( Salford )، بر اساس تعهدات واقعی این بازرگان ورزشگاه اولدترفور بدهیهای خود را پاک کرد.
در دسامبر سال 1931 باشگاه منچستر یونایتد در آستانه ورشکستگی بود، برای هفته ها بود که بازیکنان حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده بوده، نتایج ضعیف بود و تماشاگران بسیار کمی برای دیدار با تیم بریستول سیتی در تاریخ 19 دسامبر آمده بودند ( تنها 4697 تماشاگر ). پس از سالها کاهش ترس واقعی، پس از 2 دهه، قهرمانی مجدد و سخت در لیگ دسته اول انگلستان، ممکن بود باشگاه منچستر یونایتد اعلام ورشکستگی کند. اتفاق بعدی که افتاد دوره ای از تاریخ باشگاه را تغییر داد، و مهمتر از آن، در واقع تضمینی توسط یک نفر وجود داشت. دبیر باشگاه، والتر کریکمر ( Walter Crickmer ) یک تاجر محلی را ملاقات کرد که عاشق ورزش خود بود ( اساساً راگبی و کریکت ). در حالی که او یک طرفدارا بزرگ فوتبال نبود، بلادرنگ برای کمک 2000 پوندی به باشگاه موافقت کرد. این پول کمکی بود برای هزینه های سفرها و هزینه های عمومی و همچنین برای خوردن بوقلمون توسط بازیکنان در شب کریسمس!
این توقف اعدام بود، اما برای دفع تهدید انقراض لازم بود. در تاریخ 21 / 12 / 1931، جیمز ویلیام گیبسون موافقت کرد که تا تاریخ 09 / 01 / 1932 صورت حسابهای باشگاه منچستر یونایتد را پرداخت کند و در عوض هیئت مدیره باشگاه متقاعد شد که در آینده برای او به راحتی از سمت خود استعفاء دهند. او در تاریخ 05 / 01 / 1932 برنامه هایی را برای راه اندازی مجدد هیئت مدیره باشگاه سازماندهی کرد و یه یک مدیر باشگاه تبدیل شد و در تاریخ 19 / 01 / 1932 زمانی که هیئت مدیره استعفاء داد، او به صورت کامل بدهیهای باشگاه را پاک سازی و باشگاه را نجات داد.
ماه گذشته ادای احترام ویژه ای به اولین معامله جیمز ویلیام گیبسون با باشگاه منچستر یونایتد انجام شد. مراسمی کوتاه توسط پلاکتهایی با خاطره شیوه سر مت بازبی بر روی خود که با حضور مسئولان باشگاه، طرفداران و اعضای خانواده امبلینگ ( Embling، اقوام جیمز ویلیام گیبسون ) انجام شد. محل مناسب بود، در نمایی از استادیوم ایستگاه راه آهن، یکی دیگر از پروژه هایی که با تأمین مالی جیمز ویلیام گیبسون انجام شد و ممکن است پس از آن با خطوط راه آهن مذاکره کرده باشد و این تنها یکی از میراث دوران ریاست او از سال 1932 تا سال 1951 در باشگاه منچستر یونایتد بود. وی بودجه ای را برای تشکیل اولین سیستم جوانان ( بازیکنان تازه وارد باشگاه منچستر یونایتد ) به والتر کریکمر و لوئیز روکا ( Louis Rocca ) داد، قرمزها شاهد یک بحران اقتصادی بزرگ بودند و در جنگ جهانی دوم، در سال 1945 سر مت بازبی به عنوان سر مربی باشگاه منصوب شد و جیمز ویلیام گیبسون پس از یک حمله هوایی از سوی آلمان بودجه ای را برای بازسازی مجدد استادیوم اولدترافورد تأمین کرد. هنگامی که در سال 1948 سر مت بازبی با گروه عالی خود جام حذفی را فتح کرد، رئیس ( جیمز ویلیام گیبسون ) به شدت برای حضور در نمایش ویژه در ورزشگاه ومبلی بیمار بود و پیش از این از یک سکته مغزی رنج میبرد و با کلماتی این چنین از تیم خود استقبال کرد: شما بزرگترین جاه طلبی من را برآورده کردید.
متأسفانه جیمز ویلیام گیبسون عمر خود را در سال 1951 از دست داد، چند ماه قبل از اینکه سر مت بازبی اولین عنوان خود در لیگ دسته 1 باشگاههای انگلستان را در 41 سالگی به دست آورد. وفات او پایان درخشش سلطنت جامها بود، اما یکی از پایه ها برای موفقیتهای بزرگ گذاشته شده بود. برای آن، همه طرفداران قرمزها باید سپاسگذار او باشند، حتی در حال حاضر.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

کارینگتون ، Trafford Training Centre

مجموعه ورزشي کارينگتون

(Carrington)



[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]


بعد از اينکه تاپيکي به عنوان کارينگتون ، که در آن مجموعه عکس هايي از اين مجموعه گذاشته بودم ، تصميم گرفتم در اين مطلب از اين مجموعه ورزشي براي شما توضيحات مختصر و البته مفيدي را به اطلاعتان برسانم ، ممکن است بعضي از دوستان اطلاعات کاملي از اين مجموعه نداشته باشند . البته يک کمک کوچکي هم از ويکي پديا گرفتم و اميدوارم که اين مطلب مثل مطالب قديمي مورد پسند شما دوستداران اين تيم واقع بشود .


مجموعه مرکزی تمرين ترافورد (Trafford Training Centre) که به اسم کارينگتون (Carrington) او را ميشناسيم ، يک زمين تمرين براي تيم محبوبمان يعني منچستر يونايتد است ، اين زمين تمرين در جولاي سال 2000 براي جانشيني از زمين قبلي يعني کليف (The Cliff) افتتاح شد.

در اين مجموعه ورزشي پيشرفته و بزرگ قسمت هاي مختلفي وجود دارد به طور مثال : آکادمي ، مرکز تمرينات ، توانبخشي ، اتاق هاي ماساژ دهنده ، فيزيوتراپي و مراکز درمان ، استخر آب درماني و همچنين اتاق هاي سونا ، اتاق براي اندازه گيري وزن بازيکنان ، سالن هاي مخصوص براي اسکواش و بسکتبال ، رستوران مخصوص براي بازيکنان و کارکنان تيم و همچنين اتاق کنفرانس که در اينجا سر الکس فرگوسن و بازيکنان با مطبوعات مصاحبه ميکنند و سر الکس هر هفته در اين جا حاضر ميشود و به سوالات خبرنگاران پاسخ ميدهد و همچنين مجموعه زيادي از دفاتر ، سالن هاي سخنراني و استوديو خاص براي بازيکنان و همچنين مديران و کارکنان کانال MUTV در آنجا حضور دارند .

مجموعه ورزشی کارینگتون دارای 14 زمین فوتبال است . این زمین ها در ابعاد مختلف و متفاوت هستند . در آنجا نیز مرداب های مخصوص درمان توسط آب وجود دارد و یکی از پیشرفته و جدیدترین روش درمان در جهان ورزش است . به واسطه همین بازیکن منچستر یونایتد یعنی آنتونیا والنسیا بعد از همان مصدومیت در بازی مقابل گلاسکو رنجرز در لیگ قهرمانان اروپا درمان شد .

و قابل ذکر است که کارینگتون دارای مساحتی بیشتر از 20 کیلو متر مربع است و در اطراف این مجموعه نزدیک به 30 هزار درخت وجود دارد و به نوعی حصار تشکیل شده است و توانسته است از وجود خبرنگاران و جاسوسان جلوگیری کند ، تا نتوانند از اسرار تیم مانند تمرینات اختصاصی و تاکتیکی اطلاعات داشته باشند و به دیگر تیم ها این اطلاعات را فاش کنند ، مخصوصا قبل از بازی !


در این مساحت بزرگ قسمتی از آن برای تیم مورد استفاده قرار میگرد و قسمت دیگر آن به کشاورزان محلی اجاره داده میشود و قسمتی از آن به طبیعت اختصاص داده شده است تا در حفظ محیط زیست سهیم باشند .

قابل ذکر است که رسانه ها و مطبوعات به آن لقب قلعه داده اند .

هم چنین اضافه کنم که کارینگتون حدود 10 دقیقه با ماشین با اولدترافورد فاصله دارد .


[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

26دیروز

مي، صد و سومين سالگرد تولد سر مت بازبي، يکي از بزرگ‌ترين سرمربيانتاريخ فوتبال بريتانياست. به همين مناسبت، مرور کوتاهي خواهيم داشت براتفاقات مهم زندگي اين مرد بزرگ و برخي از مشهورترين نقل‌قول‌هاي بازبي:

26 مي 1909

در روستاي لنرکشاير اسکاتلند به دنيا آمد.

11 فوريه 1928

به باشگاه منچسترسيتي پيوست.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

12 مارچ 1936

پس از حضور در بيش از 200 بازي با پيراهن سيتي، اين باشگاه را به مقصد ليورپول ترک کرد.

1939

با شروع جنگ جهاني دوم، فوتبال حرفه‌اي را رها کرده به خدمت سربازي رفت.

19 فوريه 1945

به طور رسمي به باشگاه منچستريونايتد پيوست.

28 آپريل 1948

اولين جام خود را با پيروزي برابر بلکپول در فينال جام حذفي انگلستان به دست آورد.

1948

به عنوان سرمربي تيم المپيک انگلستان انتخاب شد و با اين تيم تا مرحله نيمه‌نهايي پيش رفت.

21 آپريل 1952

به همراه منچستريونايتد پس از 41 سال، قهرماني دسته اول انگلستان را جشن گرفت.

4 آپريل 1953

بازيکناننوجواني چون دانکن ادواردز، ادي کولمن و مارک جونز را جايگزين بازيکنانباتجربه‌اي چون جک راولي ( سومين گلزن برتر تاريخ باشگاه) کرد.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

30 مارچ 1956

بازبيموفق شد سبک نويني را به فوتبال عرضه کند و با بازيکناني با ميانگين سنيزير 24 سال (ملقب به بچه‌هاي بازبي) قهرماني در دسته اول فوتبال انگلستانرا جشن بگيرد.

20 آپريل 1957

بازبي براي سومين بار قهرماني دسته اول را جشن گرفت.

27 آپريل 1957

منچستريونايتد در نيمه‌نهايي جام اروپا مغلوب رئال‌مادريد شد و از دور رقابت‌ها کنار رفت.

29 آپريل 1957

بچه‌هاي بازبي فصل را با يک رکورد خارق‌العاده به پايان رساندند: 57 بازي و 143 گل زده!

6 فوريه 1958

يکياز تلخ‌ترين فجايع تاريخ فوتبال رقم خورد: هواپيماي حامل بازيکنان و کادرفني منچستريونايتد در فرودگاه مونيخ سقوط کرد و 8 تن از بچه‌هاي بازبي جان‌خود را از دست دادند.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

17 آپريل 1958

بازبي پس از 71 روز مداوا در بيمارستان، سرانجام به منچستر بازگشت.

25 مي 1963

بازبي بار ديگر بازگشت و به همراه يونايتد موفق به فتح جام حذفي انگلستان شد.

1965

منچستريونايتد با بازبي به قهرماني ليگ رسيد.

1967

مردان بازبي تنها دو سال بعد، قهرماني در ليگ را تکرار کردند.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

29 مي 1968

بازبيباز هم افتخار آفريد: منچستر با نتيجه 4-1 بنفيکاي پرتغال را در فينالشکست داد تا به قهرماني اروپا برسد. بازبي با کسب اين افتخار براي انگلستانموفق شد به لقب سر (شواليه) نائل آيد.

15 ژانويه 1969

مت بازبي رسما بازنشسته شد.

28 دسامبر 1970

هيئت مديره منچستريونايتد از بازبي خواست بازگردد و تا پايان فصل جانشين مربي وقت، مک‌گينس باشد.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

1993

جاده‌اي‌ که به اولدترافورد ختم مي‌شود به نام وي نامگذاري شد.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

20 ژانويه 1994

سرمت بازبي سرانجام در بيمارستان آلکساندرا درگذشت. مراسم تشييع‌جنازه وييکي از به‌يادماندني‌ترين خداحافظي‌‌هاي تاريخ انگلستان به شمار مي‌‌آيد.

27 آوريل 1996

مجسمه سر مت بازبي روبروي درب ورودي باشگاه نصب شد تا همه به ياد داشته باشند اين باشگاه چه تاريخي داشته است.

درانتها بايد اضافه کرد منچستريونايتد در سال 99 (در روز تولد بازبي) باشکست بايرن‌مونيخ در فينال توانست به قهرماني چمپيونزليگ برسد. اگر بازبيزنده بود آن روز در 90 سالگي جام را بالاي سر مي‌برد!

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

جملات ماندگار سر مت بازبي

درباشگاه منچستريونايتد ما تنها براي کمال مي‌جنگيم. اگر شکست خورديمبازمي‌گرديم و تلاش مي‌کنيم تا باز، بهترين باشيم نه يکي ازبهترين‌ها!

جمله‌اي که بين بازيکنان تيم به يک دستور تاکتيکي بدل شده بود: هر زمان که امکانش بود توپ را به جرج (بست) پاس دهيد!

من هرگز نمي‌خواستم منچستريونايتد، اولويت دوم باشد. تنها خواسته ما اين بود که بهترين باشيم.

درکمال فروتني بايد بگويم نتيجه جمع‌بندي من از فصل 1955/56 و 1956/57 ايناست که هيچ باشگاهي در کشور (انگلستان) توانايي رقابت با منچستريونايتد راندارد

بابي چارلتون از همان 12 سالگي قابل ستايش بود.

اگر مشکلات را تحمل نکني، متوجه ارزش آنچه به دست مي‌آوري نخواهي شد.

تاسال‌ها بعد از آن حادثه، مردم خيلي از بازيکنان را دانکن ادواردز دوممي‌ناميدند: اول ديو مک‌کي و بعد، برايان رابسون. ولي هيچکدام از آنهانتوانستد مانند دانکن باشند. او تنها بازيکني بود که در تيم جايگاهي والاتراز من داشت.

من نگران باز شدن دروازه تيمم نيستم چون ايمان دارم مهاجمان تيم دو برابر اين گل‌ها را وارد دروازه حريف خواهند کرد.

فوتبال فقط برد در بازي نيست. هرگز از پيروزي‌ها مغرور نشو و بعد از شکست‌ها، نااميدي را از خود دور کن!

وقتي بازيکني به اندازه کافي خوب فوتبال بازي کند، يعني به اندازه کافي تجربه کسب کرده!

يادگاري‌هاي بازبي

درفصل 1957-1956، رئيس باشگاه رئال‌مادريد به مت بازبي پيشنهاد داد هدايتاين تيم را برعهده بگيرد: ”هدايت باشگاهي مثل رئال‌مادريد با ستاره‌‌هاييچون آلفردو دي‌استفانو، براي تو همانند يک بهشت خواهد بود.“ اما بازبي پاسخداد:‌ ”بهشت من اينجاست. منچستر بهشت من است. جايي که پسرانم در آن بازيمي‌کنند.“ جالب است بدانيد جمله ”منچستر بهشت من است!“ در نزد هوادارانبسيار محبوب شد به طوري که هم اکنون در اولدترافورد بنرهايي با جمله MANCHESTER IS MY HEAVEN و تصوير سر مت بازبي در جايگاه‌هاي مختلف مشاهدهمي‌شود.

پساز اينکه بازبي براي اولين بار پس از حادثه مونيخ به هوش آمد، خطاب بهجيمي مورفي گفت:” پرچم را بالا نگه دار جيمي!‌ تا وقتي من بازگردم سعي کنتيم مانند گذشته به کار خود ادامه دهد.“

بازبيبازگشت به اولدترافورد پس از 71 روز مداوا در بيمارستان را اينگونه توصيفمي‌کند: ” استراحت در بيمارستان آلمان يک چيز بود و حضور دوباره دراولدترافورد چيز ديگري. زماني که به آرامي در تونل راه مي‌رفتم و به چمننزديک مي‌شدم‌، يکي از ترسناک‌ترين صحنه‌هاي عمرم را تماشا کردم. هزارانطرفدار منچستريونايتد که به سختي در کنار هم ايستاده بودند يک صدا ما راتشويق مي کردند. من باور داشتم که روح پسرانم آنجا حضور دارد و مطمئنم کهآنها در کنارم بودند. آنها براي هميشه در اولدترافورد هستند و در هر بازي،بازيکنان سرخ‌پوش و جوانم از تونل وارد چمن سبز اولدترافورد مي شوند.“

يکياز دردناک‌ترين نقل‌قول‌هاي بازبي در مصاحبه‌اي پس از فاجعه مونيخ:‌ ” منحتي با چشماني بسته هم مي‌توانستم از بازي بچه‌ها لذت ببرم. آرزوي من اينبود که روزي مرد شدن اين پسرها را ببينم.“

If ever they're playing in your town,

Get yourself to that football ground

Take a lesson, you will see

چرا منچستر یونایتد نمی تواند با چلسی و من سیتی رقابت کند؟

از سال 2005 که خانواده گلیزرها به منچستر یونایتد آمدند، باشگاه چهار عنوان قهرمانی در لیگ برتر، یک عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و سه عنوان قهرمانی در جام اتحادیه را کسب کرده اند، البته دو بار دیگر رسیدن به فینال لیگ قهرمانان اروپا را نیز تجربه کرده اند. از آن زمان، یونایتد نه تنها کمتر از قهرمان فعلی لیگ برتر، منچستر سیتی (با خالص پرداختی 417.12 میلیون پوند) و قهرمان فعلی لیگ قهرمانان اروپا (چلسی با خالص پرداختی 276.44 میلیون پوند)، بلکه از تیم های لیورپول (108.95 میلیون پوند) و تاتنهام (90.95 میلیون پوند) در هفت سال گذشته، با خالص پرداختی 52.6 میلیون پوند، کمتر خرج کرده است. نکته عجیب این است که یونایتد در سه سال اخیر حتی از تیم هایی مثل بلکپول، هال سیتی و برنلی نیز در زمینه نقل و انتقالات کمتر خرج کرده است. دلیل این آمار خیره کننده، انتقال تاریخی کریستیانو رونالدو به رئال مادرید است، اگرچه یونایتد پول باقی مانده را در نقل و انتقالاتی که تیم هایی مثل سیتی، چلسی و غول های اسپانیایی انجام می دهند، خرج نکرده است. از آنجایی که یونایتد به شدت کم هزینه است، واضح است که سرالکس را وادار می کنند تا برای تقویت تیم خود، در زمنیه پرداخت پول در فصل نقل و انتقالات و برای رقابت با چلسی و سیتی تلاش بیشتری کند.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 06-2005
خالص پرداختی: 1 میلیون پوند

با از دست دادن ادن هازارد، آیا به نظر می رسد که یونایتد دیگر نمی تواند در مسابقات بزرگ رقابت کند؟ در اینجا به بررسی خالص پرداختی هر فصل منچستر یونایتد، از زمانی که گلیزرها به یونایتد آمده اند، خواهیم پرداخت. خرید نمانیا ویدیچ با مبلغ 7 میلیون پوند یک خرید کلیدی در همان فصل اول بود، به همراه اورا با مبلغ 5.5 میلیون پوند و ادوین وندرسار با مبلغ 2 میلیون پوند. بخش عمده ی این هزینه ها به لطف 12.5 میلیون پوند غرامتی که برای جان اوبی میکل توسط یونایتد دریافت شد، جبران شدند.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 07-2006
خالص پرداختی: 4.1 میلیون پوند

تنها یک بازیکن در تابستان 2006 به یونایتد اضافه شد، اما مایکل کریک 18.6 میلیون پوندی ارزان به نظر نمی رسید. فروش رود ون نیستلرووی به مبلغ 10 میلیون پوند کمک کرد تا بخش از وجه نقد رفته را بازگرداند و با حضور وین رونی و کریستیانو رونالدو در خط حمله، یونایتد اولین عنوان را از سال 2003 توانست کسب کند، بعد از اینکه توانست تیم ثروتمند و تازه قدرت یافته چلسی را پشت سر بگذارد اما اگر فرگی تمایل به کسب عنوان های اروپایی داشت، باید بیشتر خرج می کرد.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 08-2007
خالص پرداختی: 26.55 میلیون پوند

به دنبال حضور مایکل کریک، یونایتد در بخش میانی تیم خرج زیادی کرد و اوون هارگریوز (17 میلیون پوند) و اندرسون (15 میلیون پوند) را به همراه نانی (13.5 میلیون پوند) و کارلوس توز [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید] (9 میلیون پوند به طور قرضی) به خدمت گرفت. جدایی جرارد پیکه (6 میلیون پوند) و جوزپه روسی (6.7 میلیون پوند) و همچنین کایران ریچاردز (5.5 میلیون پوند) بخشی از پول را بازگرداند، اما سرمایه گذاری منصفانه ای بود که منجر به تکرار قهرمانی در لیگ برتر شد و از آن مهمتر به قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا انجامید. همه چیز مهیا بود تا یونایتد تسلط داشته باشد (بر فوتبال اروپا)، اما آیا آنها خرج خواهند کرد؟

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 09-2008
خالص پرداختی: 33.75 میلیون پوند

الکس فرگوسن دیمیتار برباتف مهاجم تاتنهام را با مبلغ 30.75 میلیون پوند به دست آورد، بازیکنی که توانست در اولین فصل حضورش در یونایتد قهرمانی در لیگ برتر را تجربه کند، اما نتوانست از شکست یونایتد مقابل بارسا در فینال لیگ قهرمانان جلوگیری کند. به این ترتیب یونایتد شانس تسلط یونایتد بر اروپا از دست رفته بود.

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 10-2009
خالص دریافتی (سود خالص): 64.5 میلیون پوند

فروش کریستیانو رونالدو که رکورد جهانی را نیز شکست، سود کلانی را در تابستان 2009 برای یونایتد به جا گذاشت، با جایگزینی آنتونیو والنسیا 16 میلیون پوندی که جانشین کریس رونالدو 80 میلیون پوندی شد. با وجودی که حساب بانکی این تیم در وضعیت کاملا مساعدی بود، عنوان قهرمانی را برای اولین بار در چهار سال گذشته از دست داد و تنها موفق شد که جام اتحادیه را از آنِ خود کند. آیا گلیزرها برای بازگرداندن یونایتد به جایگاه اصلی، قانون شکنی در هزینه ها انجام می دهند؟

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 11-2010
خالص پرداختی: 13.55 میلیون پوند

کریس اسمالینگ گران قیمت ترین بازیکنی بود که در تابستان 2010 به یونایتد آمد، با مبلغ 10 میلیون پوند، زمانی که هرناندز با مبلغ 6 میلیون یک خرید ارزان به حساب می آمد، مخصوصا وقتی که با فروش بن فاستر پولی که بابت او پرداخت شده بود، بازگشت. یونایتد همچنین زوران توسیچ را 7 میلیون پوند فروخت. این تیم موفق شد که به فینال لیگ قهرمانان برسد، اما دوباره مغلوب بارسلونا شد، اگرچه فرگوسن عنوان قهرمانی لیگ برتر را دوباره کسب کرد. هیچ شکی وجود نداشت که یونایتد نیاز به تقویت قابل توجهی داشت...

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

فصل 12-2011
خالص پرداختی: 38.15 میلیون پوند

با خرج های هنگفت سیتی، یونایتد به افتخارات گذشته خود اتکا نکرد و فرگی با بودجه ای که در اختیارش گذاشته بودند، توانست بازیکنان جوان و مستعد از جمله داوید ده خیا (18.9 میلیون پوند)، فیل جونز مدافع 17 میلیون پوندی و اشلی یانگ هافبک 17 میلیون پوندی را بخرد. بازیکنان مُسن تر یونایتد مثل وس براون (1.2 میلیون پوند) و جان اوشی (4.5 میلیون پوند) در کنار بازیکنان مقطعی یونایتد از جمله اوبرتان (3 میلیون پوند) و دارن گیبسون (2 میلیون پوند) از منچستر یونایتد جدا شدند. تقریبا کافی بود برای گرفتن تیم سیتی، اما نه کاملا. آیا یونایتد دوباره خرج خواهد کرد تا به رقابت با سیتی بپردازد؟ کاگاوا یک شروع است...

[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]

امروز 8 آگوست، سالگرد تولد جيمي مورفي فقيد است. جيمي مورفي کار مربيگري خودش را در سال 1946 و در کنار مت بازبي آغاز کرد. جيمي مورفي را مي‌توان پدر آکادمي فوتبال و تيم‌هاي پايه دانست. کاري که اکنون تيم‌هايي مثل بارسلونا يا آياکس انجام مي‌دهند، در واقع همگي به ايده و همت جيمي مورفي بوده است. جيمي با تاسيس آکادمي و پرورش جواناني که بعدها به بچه‌هاي بازبي شهرت يافتند، منچستر يونايتد را به بهترين تيم اروپا تبديل کرد. اما اوج کار مورفي در فاجعه مونيخ بود! زماني که تمامي هيئت مديره قصد داشتند باشگاه را تعطيل کنند، ولي جيمي مورفي به تنهايي در مقابل باشگاه ايستاد و از نابودي منچستر يونايتد جلوگيري کرد. جيمي در غيبت بازبي تيم نابود شده يونايتد را حفظ کرد و با خريد چند بازيکن جوان و چند بازيکن پا به سن گذاشته، توانست تيم را به فينال جام حذفي برساند. پس از اينکه آن فصل به پايان رسيد، جيمي سياست پيشين خود را ادامه داد و با پرورش بازيکناني مانند نابي استايلز و جرج بست، توانست به همراه ديگر اعضاي يونايتد، در دهمين سالگرد فاجعه مونيخ، قهرماني اروپا را جشن بگيرد. جيمي سرانجام در سال 1971 از فوتبال کناره گيري کرد و 18 سال بعد درگذشت: در 14 نوامبر سال 1989. جيمي مورفي مدتي نيز به عنوان سرمربي تيم ولز فعاليت مي کرد و تنها سرمربي است که توانسته تيم ملي ولز را به جام جهاني ببرد. گفتني است جايزه سال آکادمي منچستريونايتد هم به ياد جيمي، جايزه جيمي مورفي نام‌گذاري شده است.
اکنون نگاهي خواهيم داشت بر برخي از با ارزش ترين خدمات اين مربي بزرگ

1) جيمي، مردي از جنس مردم.

زماني که جيمي هدايت ولز را بر عهده گرفت، تمامي بازيکنان و طرفداران از خوشحالي سر از پا نمي‌شناختند. کسي او را رئيس يا جناب خطاب نمي‌کرد. جيمي هميشه جيمي بود. او غير قابل وصف بود. در نخستين روز ملاقات ما با جيمي‏‌، او همه تيم را به يکي از اتاق‌هاي هتلي که در آن مستقر بوديم، برد! ما فکر کرديم جيمي مي‌خواهد مانند ديگر مربيان در مورد استفاده از فضاهاي ايجاد شده بين مدافعين حريف و از اين قبيل حرف‌ها، صحبت کند. ما خود را براي چرت زدن آماده کرده بوديم اما، جيمي ناگهان بلند شد و اتاق را با يک جذبه خاص، خاموش کرد. او در ابتدا به همه خوشآمد گفت و سپس در مورد اميدها و اهداف تيم ولز سخن گفت:

” ما خيلي خوش شانسيم بچه‌ها! ما با فوتبال زندگي ‌‌مي‌کنيم. به آن کارگراني فکر کنيد که براي به دست آوردن پول تا اعماق زمين مي‌روند و با دستان خود، زغال سنگ را استخراج مي‌کنند. به خانواده‌هايي فکر کنيد که براي به دست آوردن پول، شبانه روز کار مي‌کنند. شما نماينده‌هاي کشور و مردم‌تان هستيد. وقتي که در زمين قدم مي‌گذاريد، با غرور بازي کنيد! براي کشورتان بازي کنيد!"

او فوق العاده بود! ‌من هرگز نديدم کسي به زيبايي جيمي سخن بگويد.

- خاطره‌اي از برايان هيوز‏‌، بازيکن سال‌هاي دور ولز و ليدزيونايتد

2) پرچم را بالا نگه دار‏‌، جيمي!

شب سردي بود، اما براي جيمي همه چيز فوق العاده بود. تيم ملي ولز به رهبري او توانسته بود در مرحله انتخابي جام جهاني، اسرائيل را شکست دهد و منچستر يونايتد هم در غياب او موفق شده بود با تساوي 3-3 در بلگراد، به مرحله نيمه نهايي جام اروپا صعود کند. او با يک سبد پر از پرتقال با شادماني به دفتر باشگاه رفت تا اين موفقيت را به همراه ديگران جشن بگيرد. زماني که وارد دفتر شد با همان صداي رساي خود اين موفقيت را به منشي باشگاه تبريک گفت و از او خواست که با پرتقال‌ها از خودش پذيرايي کند. اما زماني که به صورت منشي نگاه کرد‏‌، متوجه شد که مشکلي پيش آمده است. او به آرامي در حالي که گوشي تلفن در دستانش بود‏ زير لب مي‌گفت: ” هواپيما سقوط کرد!“ جيمي در ابتدا متوجه منظور او نشد و از او پرسيد ”منظورت چيست؟“ منشي اين بار بلند گفت: ” هواپيماي تيم! ما نمي‌دانيم چه کساني زنده مانند.“ لبخند بر لبان جيمي خشک شد. اندکي طول کشيد تا به عمق فاجعه پي ببرد. يعني چه بر سرشان آمده بود؟ جيمي با ظاهري مضطرب از منشي درخواست کرد تا هرچه سريع‌تر از طريق سفارت آلمان، اطلاعات کامل و موثق به دست آورد. جيمي با اولين پرواز خود را به مونيخ رساند. در بيمارستان مونيخ، بدن جيمي يخ کرد! از همان چيزي که وحشت داشت، جلوي چشمانش قرار گرفته بود. پسراني که 10 سال براي آن‌ها شبانه روز زحمت کشيده بود‏، با پاهايي شکسته و دست‌هايي قطع شده، بر روي تخت بيمارستان، بيهوش خوابيده بودند. اما اين ابتداي فاجعه بود، پس از آنکه جيمي آمار کشته شدگان را از پزشکان جويا شد، عرق سردي بر پيشاني اش نشست. هفت تن از پسرانش را از دست بود. پسراني که مايه افتخار او، انگلستان و منچستر يونايتد بودند. پسراني که فقط عاشق فوتبال بازي کردن بودند. جيمي پس از آن به ديدار مت بازبي رفت. مي‌دانست که او زنده است، اما انتظار نداشت آن مرد رشيد و مقتدر را آنطور بر روي تخت بيمارستان ببيند، زماني که به تخت بازبي نزديک شد، بازبي به او دستور داد تا باشگاه را پايدار نگه دارد: ”پرچم را بالا نگه دار‏‌‏‌جيمي!“ جيمي به بازبي قول داد‏‌، همانطور که روزي به پسرانش قول داده بود تا پرچم را بالا نگه دارد! و اين ملاقات، آغازگر حماسه جيمي مورفي و منچستر يونايتد بود! جيمي پس از بازگشت به منچستر و برگزاري مراسم تشيع جنازه قربانيان، با هيئت مديره جلسه‌اي مهم ترتيب داد:

جيمي که همواره يک سيگار در گوشه لبش بود‏‌، به صحبت‌هاي هيئت مديره گوش مي‌کرد، آن‌ها مي‌دانستند که با توجه به مرگ اعضاي تيم اصلي و مجروح شدن مت بازبي، محال است که يک کمک مربي بتواند باشگاه را از خطر نابودي نجات دهد.

اما جيمي با قدرت جواب داد:” من مي‌توانم!“
و رئيس باشگاه هم پاسخ داد:‌”‌اين غيرممکن است! “
جيمي صريحه پاسخ داد:”به من نگوييد چه چيزي غير ممکن است!‌ وقتي با مت بازبي کار در منچستريونايتد را آغاز کردم هيچکس شانسي براي ما متصور نبود. همگان گمان مي‌کردند منچستريونايتد در آن دوران ظرفيت پيروزي ندارد. آنها مي‌گفتند نمي‌توان با يک مشت بچه در ليگ حرفه‌اي بازي کرد و با بزرگان اروپا جنگيد. اما ما ثابت کرديم که اين امر ممکن است و به همين خاطر با تمام احترامي که براي شما قائل هستم بايد بگويم که اشتباه مي‌کنيد. اين کار ممکن است و ما موفق مي‌شويم. من از اين بابت مطمئن هستم! “

اما، رئيس باشگاه معتقد بود که اين امر غير ممکن است و جيمي تنها مي‌خواهد با اين کار ياد و خاطره بچه‌هاي بازبي را زنده نگه دارد. در آن زمان بود که جيمي يکي از مشهورترين سخنان خود را به زبان آورد: ” اين موضوع تنها در مورد افتخار به خاطره آنها نيست. ما بايد به جهان ثابت کنيم چه هويتي داريم. ما بايد به جهان نشان دهيم با اين تراژدي محو نمي شويم. نماي باشگاه در آينده به رفتار ما در زمان حال بستگي دارد."

پس از اين‏ جلسه ، جيمي همان سياست قديمي خود را پيش گرفت و با استخدام بازيکنان جوان و تربيت آن‌ها، باشگاه منچستر يونايتد را زنده نگه داشت و اين تيم را در حالي که تمامي بازيکنان اصلي خود را از دست داده بود، به فينال جام حذفي رساند. پس از آن نسل دوم بچه‌هاي بازبي نيز به همت جيمي رشد پيدا کردند و منچستر يونايتد به لطف بازيکناني که همگي پرورش يافته زحمات جيمي مورفي بودند، در دهمين سالگرد فاجعه‌مونيخ‏‌، قهرمان اروپا شد و بر قله فوتبال دنيا ايستاد! جيمي به قولش وفا کرده بود! او پرچم يونايتد را بالا نگه داشته بود! هنوز هم به لطف اوست که همچنان پرچم يونايتد بالا است!

- برگرفته از فيلم United, ساخت انگلستان، محصول 2011

3) جيمي، پدر آکادمي فوتبالشايد بسياري از ما معتقد باشيم که پايه گذار آکادمي فوتبال و تيم‌هاي پايه، تيم آياکس آمستردام و يوهان کرايف بوده است. اما اين گونه نيست! جيمي مورفي، نخستين فردي بود که ايده استفاده از بازيکنان جوانان و پرورش بازيکنان مستعد در خود باشگاه را مطرح کرد. زماني که جيمي در سال 1946 طي قراردادي که مت بازبي آن را مهم‌ترين و با ارزش‌ترين قرارداد عمر خود مي‌داند، به منچستر يونايتد پيوست، به تدريج شروع به يافتن استعدادهاي جوان در سطح انگلستان کرد و سپس با پرورش آن‌ها‏‌، يکي از کامل‌ترين و شگفت انگيزترين نسل بازيکنان، به جهان فوتبال معرفي شدند. بازيکناني با ميانگين سني 21 سال که همگي جهان فوتبال را به شگفتي وا داشتند. نسل بچه‌هاي بازبي تا سال‌ها، مستعدترين و موفق‌ترين نسل بازيکنان فوتبال بودند؛ از جمله دانکن ادواردز. دانکن ادواردز، دومين بازيکن جوان تاريخ فوتبال پس از رونالدوي برزيلي است که کانديداي کسب جايزه توپ طلا شده است. دانکن ادواردز در سال 1957 کانديداي جايزه توپ طلاي اروپا شد، اما در ميان رقيباني چون آلفردو دي استفانو، شانس زيادي براي کسب اين عنوان نداشت.