گوشه اي از پشت پرده فوتبال
_ علي دايي پس از ماجراهاي جام جهاني 2010 آلمان چهره اي منفور نزد مردم ايران است و از فوتبال كناره گيري كرده . ..
_ علي دايي درلابي با مسئولان وقت سايپا كه از نزديكان مقامات اجرايي كشور بودند جايگزين لورانت موفق مي شود ! سايپا قهرمان ليگ مي شود و دايي براي فصل بعد بازيكنان بزرگ تيم را فراري مي دهد .سايپا در انتهاي جدول دست و پا مي زند....دايي همه كاره باشگاه است..مسئولين باشگاه راضي نيستند...
_ علي دايي در لابي يك شبه با بذرپاش و سعيد لو و نزديكان مقام اجرايي كشور سرمربي تيم ملي مي شود !!...علي دايي بزرگاني همچو علي كريمي را به تيم ملي دعوت نمي كند ...مردم عصبي هستند .تيم ملي در مقدماتي جام جهاني 2010 گند مي زند !! علي دايي با فشار مردم بركنار مي شود....
_ علي دايي چهره اي منفور نزد مردم ايران است و از فوتبال كناره گيري كرده . ..
_ علي دايي در لابي سياسي با كاشاني و جناح او جايگزين كرانچار در پرسپوليس رده چهارم جدول ليگ مي شود و در اولين مصاحبه در پاسخ به پرسش خبرنگار مبني بر دليل بازگشت به فوتبال مي گويد: "بخاطر حاج حبيب كاشاني به فوتبال بازگشتم" ...دايي به عادت هميشگي بازيكنان بزرگي همچو خليلي و كريم باقري را فراري مي دهد و اجازه حضور نصرتي و پژمان نوري را نمي دهد ...كسب بدترين نتايج تاريخ پرسپوليس...بيشترين باخت در تاريخ پرسپوليس...كمترين تعداد حضور هوادار در تاريخ....آخر شدن در مرحله گروهي آسيا براي اولين بار در تاريخ پرسپوليس...آخر شدن در همه تورنمنتهاي 4جانبه.... و...
علي دايي به عادت گذشته عين سايپا و تيم ملي اينبار پرسپوليس را مي خواهد و البته مقصري براي ناكامي هايش ! جناح حامي او همچو بذرپاش و سعيدلو در لابي با مقامات كشوري خواهان مديرعاملي او هستند تا زمينه براي تملك بخشي از سهام پرسپوليس توسط دايي و دوستانش فراهم شود... كاشاني خبردار مي شود و در صدد جايگزيني دايي بر مي آيد....دايي به مصاحبه هاي جنجالي عليه كاشاني مي پردازد... او نزديكترين مقصر و سدي براي تملك پرسپوليس است ...او به سياسي بازيهاي كاشاني اشاره مي كند و مردم هم غافل از اينكه دايي از همين طريق به پرسپوليس آمد....به سايپا رفت...به تيم ملي رفت ..!!
_ سجادي براي وزارت ورزش پيشنهاد مي شود كه اگر راي بياورد همه چيز به كام دايي مي شود .كاشاني كميته فني تشكيل مي دهد و از چند مربي از جمله دايي و استيلي برنامه مي خواهد .حميد استيلي از روابط پشت پرده خبردار نيست و شركت مي كند...دايي هم به وقت نياز دارد تا سجادي وزير شود وبلافاصله پرسپوليس در اختيار او قرار گيرد پس به كميته فني برنامه مي دهد !!....كاشاني دست او را مي خواند وپس از انتخاب دايي توسط كميته فني مهلتي كوتاه تا قبل از جلسه راي اعتماد به وزير پيشنهادي را به دايي مي دهد ....دايي نمي داند چه كند و رفتار دوپهلو را انتخاب مي كند !!....كاشاني پس از مهلت تعيين شده بلافاصله گزينه دوم كميته فني يعني استيلي از همه جا بي خبر را سرمربي پرسپوليس انتخاب مي كند..براي كاشاني نفر دوم مهم نبود...هر كسي به جز كسي كه سمت او را مي خواهد ...سجادي راي نمي آورد...دايي و جناح همراهش شكست مي خورند ...دايي از طريق لابي بازي سياسي با جناح همراهش از راه آهن سر در مي آورد تا باز همه كاره باشد...جايي نزديك پرسپوليس در تهران با اميد به روزهاي آينده براي تملك پرسپوليس...
_ليگ شروع مي شود... علي دايي به روزنامه ها و ليدرهاي همراهش پناه مي برد... اولين برد تيم حميد استيلي يعني جا باز كردن استيلي در دل مردم پس به هر راهي مي زند ...از دقيقه 30 اولين بازي پرسپوليس ليدرها مردم را به مخالفت با استيلي تهييج مي كنند...بازي مساوي مي شود ...تحركات دايي بيشتر مي شود و مصاحبه پشت مصاحبه ...حاشيه سازي روزنامه ها و برنامه نود ....بحران روحي بازيكنان و كادر فني ..... استعفاي كاشاني با خيال راحت از بازنگشتن دايي...پرسپوليس در بحران است... .استيلي مانده چه كند...رويانيان از جناح مقابل سجادي كه پيروز شده به مديرعاملي پرسپوليس انتخاب مي شود....پرسپوليس چندبازي بهتر شده....فردوسي پور براي دايي هر كاري مي كند... رويانيان و استيلي و پرسپوليس در همه برنامه هاي نود كوبيده مي شوند...با باخت پرسپوليس مقابل مس ليدرها براي دايي كم نمي گذارند ...باز هم حاشيه سازي از طريق ليدرها/ جرايد همراه /برنامه نود ...راه آهن در انتهاي جدول است و از جام حذفي هم حذف مي شود.. دايي هنوز هست .....بازي بين لابيهاي قدرت ادامه دارد ...