سلام بعد از كلي اومدم....
ابي خدمتت تموم شد!خوشبحالت من از فروردين سال ديگه بدبختي هام شروع ميشه !!تو كل اقوام مون همه يه جور نرفتن سربازي اگر هم رفتن چند ماه خدمت بودن ولي من اين شانس رو نداشتم !!!بايد برم..
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام بعد از كلي اومدم....
ابي خدمتت تموم شد!خوشبحالت من از فروردين سال ديگه بدبختي هام شروع ميشه !!تو كل اقوام مون همه يه جور نرفتن سربازي اگر هم رفتن چند ماه خدمت بودن ولي من اين شانس رو نداشتم !!!بايد برم..
به قول دوستان این شتریه که دم خونه همه ی پسرها میخوابه:hehee:نقل قول:
نوشته اصلی توسط GOLL [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
اره منم یه 17 ماهی از عمرم رفت برا :iran:dallliii:sooot:
اولش سخته بعد سریع میگزره وقتی تموم شدی میفهمی همش شبیه یه خواب دیدن بوده...ki::
واقعا crying::-crying::-crying::-crying::-crying::-crying::-من كه همچين ذهنيتي ندارم:shogh:نقل قول:
نوشته اصلی توسط ibrahim [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
بهروز وثوقی با نام واقعی خلیل وثوقی (زادهٔ ۱۳۱۶ (۱۹۳۷) در شهرخوی، آذربایجان غربی، هنرپیشهٔ نامور ایرانیاست.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
محتویات
- ۱ زندگینامه
- ۲ فیلمشناسی
- ۲.۱ دهه ۴۰
- ۲.۲ دهه ۵۰
- ۲.۳ دهه ۶۰
- ۲.۴ سایر فیلم ها
- ۲.۵ نمایش
- ۲.۶ مجموعه تلویزیونی
- ۳ جایزهها
- ۴ منابع
زندگینامه
بهروز وثوقی ستایش شده ترین بازیگر تاریخ سینمای ایران و به عقیده بسیاری از سینماگران ومنتقدان سینمابهترین بازیگر تاریخ سینمای ایران است.
وی برادر چنگیز و شهراد وثوقی است که هر دو در ایران به کار هنرپیشگی مشغولند. تحصیلات وی در حد دیپلم میباشد و همسر سابق گوگوش میباشد.بهروز وثوقی قبل از بازیگری در سینما کارمند اداره دارائی و دوبلر و گوینده رادیو تلویزیون بوده است.
شخصی به نام مسعود صمدی در سال ۱۳۳۴ در سن ۱۸ سالگی بهروز وثوقی را کشف کرد.بازی در نقشهای متفاوت و شخصیتهای به یادماندنی سینمای ایران مانند قیصر - داش آکل - سیددر گوزنها - مجید ظروف چی در سوته دلان - ممل امریکایی - زائر محمد تنگسیر - رضا موتوری - ابی نسیه در کندو - عباس چاخان در دشنه - دکتر رستگار در سازش - سرهنگ نصرالله در کاروانها و.... وی را تبدیل به یکی از محبوب ترین بازیگران تاریخ سینمای ایران نموده است.
استعداد خداوندی و علاقه و پشتکار شدید بزرگترین سرمایه وی در این راه به عقیده خودش است. اولین فیلم سینمائی اش فیلم «صد کیلوداماد» (۱۳۴۰ به کارگردانی عباس شباویز) میباشد از مشهورترین نقشهای بهروز وثوقی نقش قیصر در فیلم قیصر به کارگردانی مسعود کیمیایی در سال ۱۳۴۸ بود. جوان اول آن سالهای سینمای ایران در بسیاری از فیلمهای ایرانی به هنرنمایی پرداختهاست که از جمله فیلمهای بهروز وثوقی میتوان به بازی هنرمندانه او در فیلم (سوته دلان) که از دسته فیلمهای هنری و ماندگار در تاریخ سینمای ایران نیز هستند اشاره کرد ضمن اینکه اثار دیگری چون (کندو، داش اکل، خاک، بلوچ، تنگسیر، همسفر، ممل آمریکایی، ماه عسل، دشنه، طوقی، گوزنها، سازش، کاروانها، ملکوت و بسیاری دیگر) جزو اثار به جا مانده از وی است. بهروز وثوقی پس از آن به آمریکا رفت تا در فیلم «گربه در قفس» ساخته محمد زرین دست بازی کند که اقامت او با انقلاب اسلامی مصادف شد. یکی از اتفاقات مهم در حضور هنری وثوقی در سالهای اخیر جایزهای است که داوران جشنواره فیلم سان فرانسیسکو(جایزه آکیرا کوروساوا) در سال 2000 به عباس کیارستمی اهدا کردند و او نیز تقدیم وثوقی کرد.
فیلمشناسی
دهه ۴۰
دهه ۵۰
- صد کیلو داماد (۱۳۴۰خ / ۱۹۶۲م) - عباس شباویز
- گل گمشده (۱۳۴۱خ / ۱۹۶۲م)- عباس شباویز
- فرشتهای در خانه من (۱۳۴۲خ / ۱۹۶۳م) - آرامانیس آقامالیان
- دختر ولگرد (۱۳۴۳خ / ۱۹۶۴م)- آرامانیس آقامالیان
- لذت گناه (۱۳۴۳خ / ۱۹۶۴م)-سیامک یاسمی
- دزد بانک (۱۳۴۴خ / ۱۹۶۵م)-دکتراسماعیل کوشان
- عروس دریا (۱۳۴۴خ / ۱۹۶۵م)-آرمان
- امروز و فردا (۱۳۴۵خ / ۱۹۶۶م)
- بیست سال انتظار (۱۳۴۵خ / ۱۹۶۶م) - مهدی رئیس فیروز
- خداحافظ تهران (۱۳۴۵خ / ۱۹۶۶م) - ساموئل خاچیکیان
- هاشم خان (۱۳۴۵خ / ۱۹۶۶م) - محمد (تونی) زرین دست
- ایمان (۱۳۴۶خ / ۱۹۶۷م)-مهدی رئیس فیروز
- دالاهو (۱۳۴۶خ / ۱۹۶۷م) - سیامک یاسمی
- زنی به نام شراب (۱۳۴۶خ / ۱۹۶۷م)-امیرشروان
- وسوسه شیطان (۱۳۴۶خ / ۱۹۶۷م) - محمد (تونی) زرین دست
- بر آسمان نوشته (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)-اباهیم زمانی آشتیانی
- بیگانه بیا (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م) - مسعود کیمیایی
- تنگه اژدها (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م) - سیامک یاسمی
- دشت سرخ (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)- حکمت آقانیکیان
- گرداب گناه (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م)
- من هم گریه کردم (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م) - ساموئل خاچیکیان
- هنگامه (۱۳۴۷خ / ۱۹۶۸م) - ناصرمحمدی
- دزدسیاهپوش (۱۳۴۸خ / ۱۹۶۹م)
- دنیای آبی (۱۳۴۸خ / ۱۹۶۹م)
- قیصر (۱۳۴۸خ / ۱۹۶۹م) - مسعود کیمیایی
- پنجره (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م) - جلال مقدم
- دور دنیا با جیب خالی (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م)-خسروپرویزی
- رضا موتوری (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م) - مسعود کیمیایی
- طوقی (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م) - علی حاتمی
- قهرمانان (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م) (The Invincible Six) (مشترکا با ایالات متحده) کارگردان : ژان نگلسکو دستیارن:کیمیایی - زرین دست - بهرام ری پور - جلال مقدم
- لیلی و مجنون (۱۳۴۹خ / ۱۹۷۰م) - سیامک یاسمی
دهه ۶۰
- داش اکل (۱۳۵۰خ / ۱۹۷۱م) - مسعود کیمیایی
- رشید (۱۳۵۰خ / ۱۹۷۱م) - پرویز نوری
- فرارازتله (۱۳۵۰خ / ۱۹۷۱م) - جلال مقدم
- یک مرد و یک شهر (۱۳۵۰خ / ۱۹۷۱م)
- بلوچ (۱۳۵۱خ / ۱۹۷۲م) - مسعود کیمیایی
- دشنه (۱۳۵۱خ / ۱۹۷۲م) - فریدون گله
- غریبه (۱۳۵۱خ / ۱۹۷۲م) - شاپور قریب
- تنگسیر (۱۳۵۲خ / ۱۹۷۳م) - امیر نادری
- خاک (۱۳۵۲خ / ۱۹۷۳م) - مسعود کیمیایی
- گرگ بیزار (۱۳۵۲خ / ۱۹۷۳م) - مازیار پرتو
- نفرین (۱۳۵۲خ / ۱۹۷۳م) - ناصر تقوایی
- سازش (۱۳۵۳خ / ۱۹۷۴م) - محمد متوسلانی
- ممل آمریکائی (۱۳۵۳خ / ۱۹۷۴م) - شاپور قریب
- گوزنها (۱۳۵۴خ / ۱۹۷۲م) - مسعود کیمیایی
- ذبیح (۱۳۵۴خ / ۱۹۷۵م) - محمد متوسلانی
- کندو (۱۳۵۴خ / ۱۹۷۵م) - فریدون گله
- همسفر (۱۳۵۴خ / ۱۹۷۵م) - مسعود اسداللهی
- بت (۱۳۵۵خ / ۱۹۷۶م) - ایرج قادری
- بت شکن (۱۳۵۵خ / ۱۹۷۶م) - شاپور قریب
- ماه عسل (۱۳۵۵خ / ۱۹۷۶م) - فریدون گله
- ملکوت (۱۳۵۵خ / ۱۹۷۶م) - خسرو هریتاش
- سوته دلان (۱۳۵۶خ / ۱۹۷۸م) - علی حاتمی
- کاروانها (۱۳۵۶خ / ۱۹۷۸م) (مشترکا با ایالات متحده)
- نفس بریده (۱۳۵۷خ / ۱۹۷۹م) - سیروس الوند
- گربه در قفس (۱۳۵۷خ / ۱۹۷۹م) (در ایالات متحده) - محمد (تونی) زرین دست
- دفینه (۱۳۵۹خ / ۱۹۸۱م) (در ایالات متحده)
سایر فیلم ها
- ابو الهل - 1981 فرانک شفنر(در مصر)
- گروگان (۱۳۶۲خ / ۱۹۸۴م) (در آلمان غربی)
- چشمهایش (۱۳۶۵خ / ۱۹۸۷م) (در آلمان غربی)
- تهدید (۱۳۶۹خ / ۱۹۹۱م) - سیروی نورسته(در ایالات متحده)
- وحشت در بورلی هیلز (۱۳۶۹خ / ۱۹۹۱م)
نمایش
- The Crossing (ساخته 1999م) - نورا هوپ (درهلند و بلژیک)
- Broken Bridges (ساخته ۲۰۰۴م) - رفیق پویا
- Zarin - (ساخته ۲۰۰۵م) شیرین نشاط
- شب های اضطراب - محمد ناطق (در آلمان غربی)
- 2 Black Stallion - فرانسیس فورد کاپولا (در مراکش ) نیمه تمام
- فصل کرگدن ها (۱۳۹۰خ / ۲۰۱۱م) - بهمن قبادی (در ترکیه)
مجموعه تلویزیونی
- رستمی دیگر اسفندیاری دیگر
- پروانه ای در مشت
جایزهها
- بلبل - رضا بدیعی (در ایالات متحده)
- Falcon crest - رضا بدیعی (در ایالات متحده)
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در دومین جشنواره فیلم سپاس تهران در سال ۱۳۴۸ برای بازی در فیلم قیصر
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در سومین جشنواره فیلم سپاس تهران در سال ۱۳۴۹ برای بازی در فیلم رضا موتوری
نامزدجایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهارمین جشنواره فیلم سپاس تهران در سال ۱۳۵۰ برای بازی در فیلم داش آکل
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در سومین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال ۱۳۵۳ برای بازی در فیلم گوزنها
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در چهارمین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال ۱۳۵۴ برای بازی در فیلم کندو
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در پنجمین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال 1355 برای بازی در فیلم ملکوت
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرددر ششمین جشنواره جهانی فيلم تهران در سال 1356 برای بازی در فیلم سوته دلان
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره جهانی فیلم تاشکند در سال ۱۹۷۱ برای بازی در فیلم داش آکل (عنوان بهترین بازیگر زن این جشنواره را سوفیا لورن هنرپیشه معروف هالیوودی تصاحب نمود)
برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره جهانی فیلم دهلی در هندوستان در سال ۱۹۷۳ برای بازی در فیلم تنگسیر
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]خلاصه داستان
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
گوزنها فیلمی است ساخته مسعود کیمیایی و با هنرمندی بهروز وثوقی .این فیلم یکی از عمیقترین و در عین حال جنجال بر انگیزترین فیلمهای مسعود کیمیایی است که با بازی بهروز وثوقی در نقش فردی معتاد به یکی از ماندگارترین آثار سینمای ایران تبدیل شد.
بهروز وثوقی با بازی در این فیلم جایزه بهترین بازیگر مرد در سومین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال ۱۳۵۳ را از آن خود کرد.
محتویات
- ۱ خلاصه داستان
- ۲ حاشیههای فیلم
- ۳ منابع
- ۴ پیوند به بیرون
حاشیههای فیلم
مرد تحت تعقیبی به نام قدرت، خود را به دوستش سید رسول میرساند. سید مردی معتاد است و همسرش فاطی بازیگر تماشاخانه است. سید که مردی زبون است، با کمک معنوی قدرت، ابتدا در مقابل صاحب خانه سپس در برابر مزاحم فاطی میایستد و سپس هروئین فروشی را که او را به اعتیاد کشانده از پا در میآورد. پلیس رد قدرت را در خانه سید مییابد و هر دو به دست پلیس کشته میشوند.
واقعه آتش سوزی سینما رکس آبادان و موضوع طعنه دار فیلم که تنها سه سال پس از واقعه سیاهکل به پرده رسید، شایعات زیادی را در خصوص این فیلم دامن زد. پری زنگنه ترانه گنجشکک اشی مشی را روی این فیلم خواندهاست.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
داداش مهدی نمرده که میگن نفس کشیدن یادش رفته!!!!!!!!!!!!!!!!نقل قول:
نوشته اصلی توسط alexdelpiero [برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
راستی بچه های گل دربی برید سربازی حال کنید و خاطره کسب کنید.
خوش به حال من که 2 ساله معافمیو گرفتمو حالی به حولی ام .......
ولی من که نرفتم ولی باید دوران خوبی باشه.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
سینما رکس آبادان در شب هنگام ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ و در حین نمایش فیلم گوزنها دچار آتشسوزی گردید و قریب به اتفاق حاضران در سینما زنده در آتش سوختند. تحقیقات حاکی از عمدی بودن حریق بود. همزمانی این رویداد با اعتراضات و آشوبهای انقلاب ۱۳۵۷ و طولانی شدن رسیدگی به آن در سالهای بعد از انقلاب، گمانههای مختلفی را پیرامون عاملان این حادثه ایجادکرد.
محتویات
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
- ۱ چگونگی آتشسوزی
- ۲ دیدگاهها
- ۲.۱ دیدگاه مقامهای پهلوی
- ۲.۲ دیدگاه مقامهای جمهوری اسلامی
- ۳ سرنوشت سینما
- ۴ پانویس
- ۵ منابع
- ۶ پیوند به بیرون
چگونگی آتشسوزی
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
نگاره پیکر بیجان کشتهشدگان سینما رکس آبادان
یکی از مهمترین حوادث سال ۵۷ که باعث خشمگین کردن مردم و سرعت بخشیدن به انقلاب ۵۷ شد، فاجعه به آتش کشیدن سینما رکس آبادان بود. علت خشمگینی مردم، نسبت دادن این فاجعه به عوامل حکومت پهلوی بود.در حدود ساعت ۲۱:۴۵ شب بیست و هشتم مرداد، ۳۳۷ نفر از کسانی که به تماشای فیلم گوزنها در آخرین سانس به سینما رفته بودند در آتش سوختند. تعداد کشتهشدگان بعداً به بیش از ۴۰۰ نفر افزایش یافت.
سینما در زمانی دچار آتش سوزی شد که در حال نمایش فیلم گوزنها، ساخته مسعود کیمیایی بود. این فیلم به گونهای اشاره کوتاه و گذرایی داشت به روزهای فرار و مرگ یک مبارز مسلح علیه حکومت پهلوی و بسیاری بر این عقیده بودند که فیلم به بخش کوچکی از واقعه سیاهکل پرداختهاست. همین امر موجب برخی گمانهزنیها مبنی بر دخالت ساواک در این آتش سوزی گردید.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
دیدگاهها
دیدگاه مقامهای پهلوی
متقابلا در فضای انقلابی سال ۱۳۵۷ مقامات وقت حکومت پهلوی با نسبت دادن این رویداد به «مارکسیستهای اسلامی» آنها را متهم کردند «به جای تمدن بزرگ، وحشت بزرگ» به مردم میدهند.
شاه بعدها از این عمل دادستان گلایه کرد و در کتاب پاسخ به تاریخ نوشت «مقصر واقعی به عراق گریخت و در آنجا دستگیر شد. اعترافات او ثبت شد. ولی قضاتی که مرعوب شده و یا جبون بودند بر این قضیه سرپوش گذاشتند.»
دیدگاه مقامهای جمهوری اسلامی
انقلابیون مسئولیت این واقعه را به گردن ساواک انداختند و آن را یک حرکت انحرافی برای بدنام ساختن انقلابیون قلمداد کردند. سید روحالله خمینی صراحتا شاه را عامل این فاجعه دانسته و آنرا شاهکار شاه خواند.اظهارات خمینی در اندک زمانی مقبولیت عام یافت.
در سال ۱۳۵۹ فردی به نام حسین تکبعلیزاده خود را به مقامات معرفی کرد و اقرار کرد که عامل جنایت او بودهاست. او به همراه همدستانش دستگیر و پس از هجده جلسه محاکمه به اعدام محکوم و تیرباران شد. در جریان محاکمات مشخص شد که او که فردی معتاد و بیکار بود، هیچ وابستگی به رژیم شاه نداشته و به خیال خود این حرکت انقلابی را در جهت پیشبرد مقاصد انقلاب انجام داده بود.
سرنوشت سینما
بقایای سینما در سال ۱۳۸۴ تخریب و به مجتمع تجاری تبدیل شد. کشته شدگان سینما شهید محسوب شدند و همچنان برای بزرگداشت آنان مراسم گلباران بر مزارشان برگزار میشود.
پانویس
۱. به گفته تکبعلیزاده، عامل اصلی حادثه آتشسوزی، محمد کیاوش[منبع بیشتر. نام چنین کسی در فهرست کشته شدگان هفت تیر نیست]که قبل از انقلاب معلم و از رهبران نیروهای مذهبی این شهر بود، همان کسی است که نقشه آتش زدن سینما رکس آبادان و کشتار حدود هفتصد نفر از مردم این شهر را اجرا کرد. کیاوش پس از انقلاب فرماندار آبادان شد و به پیگیری حادثه سینما رکس آبادان پرداخت. وی پس از یک دوره، نماینده آبادان شد و در ماجرای انفجار حزب جمهوری اسلامی در هفتم شهریور ۱۳۶۰ کشته شد.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
واقعه سیاهکَل که همچنین به قیام سیاهکَل و جنبش سیاهکَل نیز مشهور است، به عملیات چریکی که
در تاریخ ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹ توسط سازمان چریکهای فدایی خلق ایران برای مبارزه با حکومت پهلوی در روستای سیاهکَل در استان گیلان رخ داد، گفته میشود. این قیام نخستین جنگ چریکی در تاریخ ایران محسوب میشود.
شرح واقعه
در سالهای خفقان پس از سرکوبی سال ۱۳۴۲، شماری از دانشجویان دانشگاهها که روشهای پیشین و مسالمتآمیز جبهه ملی و حزب توده را برای مبارزه با حکومت موفقیت آمیز نمیدانستند، گروههای مباحثه مخفی و کوچکی را برای بررسی تجربیات اخیر چین، ویتنام، کوبا و الجزایر و ترجمه آثار مائو، جیاپ و چهگوارا و فانون تشکیل دادند. دستاورد این مباحثات و بررسیها، شکلگیری شماری گروههای کوچک مارکسیست و اسلامی بود که «تنها رَه رهایی» را «جنگ مسلحانه» و نبرد چریکی میدانستند. یکی از آنها گروهی بود که به سال ۱۳۴۲ توسط عدهای از دانشجویان مارکسیست دانشگاه تهران و با ادغام دو گروه تشکیل شد و بعدها سازمان چریکهای فدایی خلق نامیده شد. رهبری فدائیان خلق در این عملیات برعهده دو تن به نامهای علی اکبر صفایی فراهانی و حمید اشرف بود. این گروه از دو بخش تیم شهری و تیم روستایی تشکیل شده بود که در تاریخ ۱۵ شهریور ماه سال ۴۹ در دره مکار اطراف چالوس حرکت خود را آغاز کرد و پس از بررسیهای فراوان جنگلهای گیلان را انتخاب کرده و تیم روستایی را به آنجا فرستاد. دلایل متعددی برای انتخاب گیلان وجود داشت. نخست آنکه وجود کوهستانهای صخرهای، استفاده از سلاحهای سنگین در آن منطقه را ناممکن میساخت و تاحدودی به این سبب که جنگلهای این منطقه در برابر حملات هوایی، استتار مناسبی محسوب میشد. اما دلیل اصلی، سابقه مبارزاتی روستاییهای این منطقه به ویژه در جنبش جنگل در دهه ۱۳۰۰ خورشیدی بود. به پیش بردن برنامه «تیم روستایی»، مستلزم تدارکات دقیق، زندگی با شبانان کوهستان، ایجاد ارتباط با روستاییان و قبول رزمنده از بین آنان بود، لیکن پس از دستگیر شدن یکی از هواداران فداییان توسط ژاندارمهای شهرستان سیاهکل، در اواسط بهمن ماه این برنامهها عقیم ماند. چریکهای فدایی که بیم داشتند اطلاعات حیاتی او زیر شکنجه لو برود، تصمیم سرنوشت ساز را گرفتند تا به پاسگاه ژاندارمری حمله برده و یار خود را آزاد سازند.
در شامگاه سرد زمستانی جمعه ۱۹ بهمن ۱۳۴۹، سیزده مرد جوان مسلح به تفنگ، مسلسل و نارنجک دستی به پاسگاه ژاندارمری شهرستان سیاهکل در کناره جنگلهای گیلان حمله کردند. شاه با شنیدن این خبر عکسالعمل شدیدی نشان داده و برادر خود را در راس قوای نظامی سنگینی شامل کوماندوها، هلیکوپتر و افراد شهربانی به منطقه اعزام نمود. در عملیات تعقیب و گریزی که از پی آن آمد، چندین سرباز شاهنشاهی و سی چریک فدایی کشته شدند و یازده تن از چریکها نیز اسیر گشتند. از این تعداد ده نفر به ضرب گلوله اعدام شده و یک تن زیر شکنجه جان سپرد.
پیامدهای واقعه سیاهکل
گرچه فداییان در این خیزش، از دستیابی به هدف خود ناکام ماندند، ولی از این درگیری تا سالها بعد به عنوان بزرگترین عملیات مسلحانه بر علیه رژیم شاه یاد میشد. این واقعه باور ضربهپذیر بودن نظام شاهنشاهی از طریق مبارزه مسلحانه را تقویت نمود.فداییان آنرا یک پیروزی تبلیغاتی خواندند که نشان داد گروه کوچکی از افراد مصمم میتوانند کل رژیم پهلوی را به هراس افکنند. روز ۱۹ بهمن روز قیام سیاهکل در تاریخ ایران روز پیدایش جنبش چریکی محسوب میشود. حکومت وقت برای تاکید بر اهمیت این قیام، به دنبال اعدامها، تبلیغات وسیعی به منظور جوسازی علیه چریکها به راه انداخت و حتی ۵۱ تن از دانشجویان چپگرا را که ارتباطی با فداییان نداشتند در تهران بازداشت کرد و بدون برنامهای از پیش تعیینشده، دانشگاههای تهران را به مدت یک هفته تعطیل اعلام نمود. شاه همچنین کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور را به عنوان توطئه بینالمللی، غیرقانونی اعلام کرد. همچنین این واقعه موجب تسریع و شتاب بیشتر فعالیت سایر گروههای انقلابی و بروز برخی ناآرامیهای دانشجویی در تهران گردید.
آثار هنری در خصوص قیام سیاهکل
پوستر فیلم گوزنها ساخته مسعود کیمیایی
قیام سیاهکل تاثیراتی نیز بر هنر انقلابی پس از خود داشت و بعدها سوژه حداقل یک اثر نقاشی مهم شد. تابلوی سیاهکل در سال ۱۳۵۰ توسط بیژن جزنی و در زندان عشرتآباد ترسیم شدهاست. از محل نگهداری فعلی این اثر اطلاع دقیقی در دست نیست.
همچنین محتمل است که مسعود کیمیایی در فیلم مشهور گوزنها و انتخاب نام این فیلم اشارهای به این مضمون داشتهاست.
در ترانههای پس از این واقعه نیز، آثار سیاهکل مشهود است. فرهاد مهراد، خواننده ترانه جمعه، معتقد است که شهیار قنبری (شاعر ترانه) در سرودن شعر این ترانه به روز جمعه که قیام سیاهکل رخ دادهاست، نظر داشتهاست. همچنین ترانه گنجشگک اشی مشی با صدای فرهاد بر روی فیلم گوزنها اجرا شد. ترانهٔ جمعه که سرودهٔ شهیار قنبری است، وقتی در همان سالها با صدای فرهاد مهراد و بر روی اهنگی از اسفندیار منفردزاده خوانده شد، مدتها در میان دانشجویان و روشنفکران ترانهای سیاسی و تداعیگر واقعهٔ سیاهکل انگاشته میشد و البته لحن ترانه و محتوای کلام و نیز صدای به هم کوبیدن سنگ که یادآور نوعی مراسم عزاداری در میان اقوام مختلف ایرانی است، این برداشت را قوت میبخشید. اسفندیار منفردزاده، آهنگساز این ترانه در گفتوگویی که پس از مرگ فرهاد مهراد با رادیو بی.بی.سی صورت گرفته بود، ارتباط میان این ترانه با قیام سیاهکل را رد نکرد.
این قیام همچنین موجب تاثیرگذاری بر روند پیشرفت شعر نوی معاصر فارسی گردید. این واقعه باعث به وجودآمدن یک دوره جدید در شعر فارسی شد که به دوره سیاهکل معروف است.
[برای مشاهده لینک ها شما باید عضو سایت باشید برای عضویت در سایت بر روی اینجا کلیک بکنید]
یه سوال در مورد فوتسال تیم ملی؟
تو این دو روز غیبت بعضی از بازیکنا از جمله محمد کشاورز- نظری-اصغری مقدم-طیبی. و یه چند تای دیگشون که الان حضور ذهن ندارم که اسماشون رو بگم. مشهود بود. گزارشگر هم که هیچ حرفی در این مورد نمیزد!
حالا سوالم ازتون اینه که آیا بحث دعوت نشدن این بازیکنا مطرحه یا چیز دیگه؟....
اگه هر کی میدونه دریغ نکنه. چون واقعا دعوت نشدن این افراد جای سوال داشت بخصوص نظری و کشاورز
مرسیroz::
من فقط يادمه نظري مصدوم بود و از يه دروازهبان ديگه استفاده كردن طيبي هم احتمالا مصدومه ،كشاورز هم بهترين بازيكن آسيا شد فك نكنم دليلي داشته باشه كه بازيش نداده باشن، از همه ي اينا گذشته شمس رفته و مربيه هم ميخواسته يه خودي نشون بده وگرنه همه هستن!