روی قمرت قبله نما شد چه بجا شد
تیر نظرت سینه گشا شد چه بجا شد تا سرو قدت، ریشه به غمخانه جان کرد
سرسبز زخون دل ما شد ،چه بجا شد
گلزار پر ازبوی تو گلبرگ زرویت
گربانگ هزاران به هوا شد، چه بجا شد
بس جان که ببوی لبت همواره به لب گشت
بس دل که رخت دیده فدا شد ،چه بجا شد
برتر زجهانی مه من کوی خرامت
گر منظره ی عرش خدا شد، چه بجا شد
ازآتش روی تو ، شرر در دوجهان ریخت
راوی اگر افسانه سرا شد چه بجا شد