PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : *تاریخچه کامل مربیان آرسنال



GOLL
09-04-2011, 17:37
سالهای مربیگری هربرت چاپمن ( مقدمه )

[Only Registered And Activated Users Can See Links]



هنگامی که هنری نوریس در تابستان 1925 تصمیم گرفت که باشگاه به مربی جدیدی نیاز دارد، هرگز تصور نمی کرد که انتخاب او چه تأثیری در سرنوشت باشگاه خواهد گذاشت.

هربرت چاپمن، کسی که در اوایل دهه بیست، یک جام حذفی و دو لیگ دسته یک را همراه با هادرزفیلد تاون (Huddersfield Town) فتح کرده بود، پذیرفت که در تابستان 1925 به آرسنال ملحق شود.

بعد از اینکه توپچی ها در فصل 1924/1925 توانستند با قرارگیری در رتبه بیستم لیگ، از سقوط به دسته دو فرار کنند، چاپمن با تأثیر فوری خود، به گونه ای باشگاه را دوباره احیا کرد. در اولین فصل حضور او در هایبوری، آرسنال تا مرحله یک چهارم پایانی جام حذفی پیش رفت و در لیگ نیز به مقام دوم دست یافت، رتبه ای که تا آن زمان در تاریخ باشگاه سابقه نداشت.

یک سال بعد، در 23 آوریل 1927، آرسنال برای اولین بار به فینال جام حذفی رسید، هرچند آن بازی بخاطر نکات دیگری در ذهن ها باقی مانده. تیم کاردیف سیتی (Cardiff City) مقابل دیدگان 91,206 نفر تماشاگر ورزشگاه ومبلی، با یک گل آرسنال را مغلوب کرد تا تنها تیم ولزی محسوب باشد که به این مهم دست یافته است. این اولین و تنها باری بود که جام حذفی از انگلستان خارج شد. (تیم های فوتبال ولز لیگ جداگانه ای ندارند و در رقابت های انگلیسی حضور پیدا می کنند). همچنین این دیدار اولین بازی فوتبال انگلستان محسوب می شد که گزارش آن به طور زنده از رادیو بی بی سی (BBC) پخش شد.

به هر حال چاپمن سه سال دیگر منتظر ماند تا بار دیگر به ومبلی بازگردد و برای اولین بار این جام با ارزش را به هایبوری بیاورد. آرسنال در فینال جام حذفی 1930 با غلبه بر هادرزفیلد تاون (تیم سابق چاپمن) اولین جام رسمی خود را بالای سر بردند. این پیروزی، شروع سلطه طولانی توپچی ها بر فوتبال انگلستان بود. با وجود افرادی مانند کلایف باستین (Cliff Bastin)، الکس جیمز (Alex James) و بازیکنانی در همین سطح، آرسنال به یکی از محبوب ترین و پرغرورترین تیم های فوتبال در جهان تبدیل شد.

یک فصل بعد، آرسنال برای اولین بار در تاریخ باشگاه به مقام قهرمانی لیگ یک دست یافت. توپچی ها با 66 امتیاز، مقتدرانه لیگ را بالای سر بردند و رکورد جدیدی از نظر امتیاز تیم قهرمان از خود برجای گذاشتند. در فصل 1931/1932 آرسنال تنها موفق به فتح جام خیریه (the FA Charity Shield) شد، هرچند تیم چاپمن در آن سال فاصله چندانی با فتح دیگر جام ها نداشت. آن ها تنها بخاطر 2 امتیاز کمتر لیگ را به اورتون (Everton) واگذار کردند و در فینال جام حذفی نیز با یک گل مقابل نیوکاسل (Newcastle) مغلوب شدند.

آرسنال برای اینکه جام جدیدی را تصاحب کند، زیاد منتظر نماند. در پایان فصل 1932/1933 توپچی ها بار دیگر خود را در صدر لیگ یک دیدند تا بار دیگر این جام را به هایبوری باز گردانند. پیراهن قرمز مشهور باشگاه که با آستین های سفید همراه بود، برای اولین بار در آن فصل مورد استفاده قرار گرفت. تنها ناکامی تیم چاپمن در آن سال، شکست ناباورانه مقابل والسال (Walsall) در دور سوم جام حذفی بود.

اما وقتی این ناکامی را در کنار تراژدی غم انگیز باشگاه در ژانویه 1934 بگذارید، خواهید دید که بسیار کم اهمیت بوده است. بعد از تماشای بازی تیم سوم آرسنال مقابل گویلدفورد سیتی (Guildford City)، وضعیت سرماخوردگی چاپمن به سرعت رو به وخامت رفت و خیلی زود به ذات الریه تبدیل شد. سر انجام در ششم ژانویه 1934، هربرت چاپمن، مربی افسانه ای باشگاه آرسنال در سن 55 سالگی در خانه خود در منطقه هندون (Hendon) درگذشت.

به هر حال این تراژدی، پایان موفقیت های آرسنال نبود و باشگاه به مسیر خود ادامه داد تا خشت های سربلندی و افتخار خود را روی پایه هایی که مربی پیشین بنا نهاده بود بالا برد. در ماه می همان سال، قهرمانی در دومین لیگ متوالی نیز مسجل شد و جورج آلیسون (George Allison) مربی تازه وارد توپچی ها بلافاصله در فصل 1934/1935 سومین لیگ متوالی را نیز به هایبوری آورد.

بعد از 3 لیگ متوالی که به آرسنال رسید، توپچی ها نتوانستند دو فصل متوالی لیگ را از آن خود کنند. در 1935/1936 آن ها به مقام ششم قناعت کردند و در فصل 1936/1937 نیز رتبه ای بهتر از سومی بدست نیاوردند. هرچند آرسنال در لیگ موفق نبود، اما تفنگداران برای دومین بار فاتح جام حذفی شدند. در 25 آوریل 1936، تک گل دقیقه 74 تد دریک (Ted Drake) کافی بود تا توپچی ها در فینال بازی ها بر شفیلد یونایتد (Sheffield United) غلبه کنند.

در آخرین فصل بازی ها، پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، آرسنال بار دیگر فاتح لیگ یک شد. این پنجمین لیگ انگلستان محسوب می شد که توپچی ها در 8 فصل گذشته از آن خود کرده بودند. (1938, 1935, 1934, 1933, 1931)




هربرت چاپمن به عنوان سرمربی منصوب می شود
[Only Registered And Activated Users Can See Links]

از راست : الکس جیمز ، هربرت چاپمن ، باب جانمسلماً انتصاب هربرت چاپمن در تابسان 1925، تیم فوتبال آرسنال را به شکل امروزی خود که شاهدش هستیم درآورد.

موفقیت این مرد انگلیسی در تیم هادرزفیلد تاون (Huddersfield Town) باعث شد رئیس آرسنال، هنری نوریس برای به خدمت گیری او وسوسه شود اما به رقم موفقیت سریع چاپمن در هدایت آرسنال و کسب مقام دوم در پایان فصل 1925/1926 در لیگ یک، سال های باقی مانده دهه 20 با حضور در میانه جدول سپری شد که سال های درخشانی محسوب نمی شد. چاپمن تیم را به اولین فینال جام حذفی در 1927 رساند اما تیمش با نتیجه 1-0 مقابل کاردیف سیتی (Cardiff City) شکست خورد.

به رغم مبارزه آرسنال در لیگ، چاپمن همچنان به ادامه کار اصرار می ورزید و سرانجام در اوایل دهه 30، تلاش های طاقت فرسای او به نتیجه نشست. تاکتیکهای نوآورانه اش در کنار خرید چند بازیکن باهوش مانند دیوید جک (David Jack)، کلایف باستین (Cliff Bastin)، الکس جیمز (Alex James) و ادی هاپگود (Eddie Hapgood) آرسنال را به یکی از هولناک ترین رقبای کشور تبدیل کرد.

چاپمن نخستین جام آرسنال را در سال 1930 بدست آورد، هنگامی که در فینال جام حذفی، تیم سابق خود هادرزفیلد را درهم کوبید. فتح این جام، آغازی برای یک دهه حکمرانی توپچی ها در فوتبال انگلستان بود. توپچی های آرسنال اولین مقام قهرمانی خود را در 1930/31 بدست آوردند و این شاهکار را دو سال بعد نیز تکرار کردند، متاسفانه این آخرین موفقیت چاپمن محسوب می شد.

در ژانویه 1934، سرمربی افسانه ای آرسنال ناگهان در اثر ذات الریه در سن 55 سالگی از دنیا رفت و نتوانست ببیند تیمی که او برای ساختنش تلاش کرد، چگونه سه فصل پیاپی لیگ را از آن خود کرد.

جدای موفقیت هایی که او با آرسنال بدست آورد ، از چاپمن به عنوان عنصری تاثیر گذار در تاریخ باشگاه یاد می شود که با نوآوری های خود ، آرسنال و سبک بازیش را به کلی دگرگون کرد.

در میان عقاید انقلابی چاپمن، استفاده از نیم دایره برای ناحیه پنالتی، قضاوت های گل و استفاده از داور دوم به چشم می خورند. او همچنین استفاده از نورافکن در ورزشگاه ها را ارتقا داد و سرپرسیتی ایجاد یک درب چرخنده الکترونیک را نیز عهده دار شد. سیستم پی ای (PA) را گسترش داد که اخبار تیم را به طرفدارانش انتقال می داد. او همچنین با اضافه کردن حروف و اعداد، نوع استفاده از تابلوی اعلام نتایج را به کلی تغییر داد که در طی 50 سال بعد ، به طور گستره ای در سراسر کشور از آن الگو برداری شد.

علاوه بر این ها، چاپمن ساعت مشهور هایبوری را ساخت، آستین های سفید لباس آرسنال که به عقیده وی به بازیکنان اجازه میداد همدیگر را آسانتر شناسایی کنند را طراحی کرد. ایجاد باشگاه های فرعی و برپایی تورهای اروپایی نیز از دستاورد های دیگر او بود. اما شاید بزرگترین ابداع او، طراحی سیستم دابلیو ام (WM) یا همان چیدمان 3-2-2-3 درون زمین بود. این روش آنچنان در خنثی نمودن بازی حریف موفقیت آمیز بود که شمار زیادی از تیم های انگلیسی بعد ها آن مورد استفاده قرار دادند و بازی های داخلی را به نمایشی باشکوه تبدیل کردند.

آخرین اما قطعا نه کمترین کار چاپمن که باعث می شود باشگاه آرسنال همیشه قدردان او باشد، نامگذاری یکی از ایستگاه های مترو لندن به نام آرسنال است، به عنوان تنها تیم لندنی که به این مهم دست یافته است.

چاپمن سخت تلاش کرد تا نامگذاری مترو پشت درب شمالی ورزشگاه را متوقف کند و نام جدیدی برایش انتخاب شود. او در مذاکرات خود به این نکته اشاره کرد " چه کسی تا کنون اسم گیلسپی رود (Gillespie Road) را شنیده؟ " او باور داشت که باید نامی آشنا بر روی آن ایستگاه گذاشته شود " آرسنال در اطراف اینجاست "

این ایده زمانی به ذهن چاپمن رسید که آرسنال در 1913 به تازگی نقل مکان کرده بود و وی به عنوان مربی لیدز سیتی (Leeds City) از باشگاه دیدار کرد. چندین ماه طول کشید تا این اعمال نفوذ صورت گیرد و این تغییر به این معنا بود که باید هزاران بلیط، نقشه و تابلو جایگزین می شد. حتی مکانیزم آن نیز باید بازسازی می شدند.

سرانجام در 5 نوامبر 1932، اولین ایستگاه مترو به نام آرسنال ساخته شد.


آرسنال اولین جام مهم خود را فتح میکند



[Only Registered And Activated Users Can See Links]


سه سال پس از شکست در فینال جام حذفی 1927 مقابل کاردیف، هربرت چاپمن بار دیگر آرسنال را به ومبلی بازگرداند و با کسب نخستین جام مهم باشگاه به ناکامی های توپچی ها پایان داد. تا جایی که داستان موفقیت آرسنال نقل می شود، این پیروزی همان جایی است که همه چیز از آن شروع شد.

عجیب اینکه تیم مقابل هادرزفیلد تاون (Huddersfield Town) بود، همان باشگاهی که چاپمن آن را در سال 1925 ترک کرد تا به آرسنال بیاید.

او هادرزفیلد را به سه عنوان قهرمانی لیگ در دهه 20 رساند. ترکیب تیم منطقه یورک شایر (Yorkshire) تماماً نشان از خلاقیت های تاکتیکی چاپمن داشت. استفاده از سیستم W-M با بازیکنان کناری و مهاجمین میانی.

آرسنال نیز با همین روش به میدان رفت اما اکنون چاپمن، طراح این روش تیم را هدایت می کرد که باعث عملکرد بهتر توپچی ها می شد.

[Only Registered And Activated Users Can See Links]



برای نخستین بار پیش از یک بازی مهم، دو تیم در کنار هم قرار گرفتند. تام ویلسون (Tom Wilson) کاپیتان هادرزفیلد و تام پارکر (Tom Parker) کاپیتان آرسنال بودند. کاپیتان حریف همه چیز را درباره برنده شدن جام می دانست اما کاپیتان توپچی ها تیمی را رهبری می کرد که هرگز طعم پیروزی را نچشیده بود و برای رسیدن به فینال بازی ها، از چند شکست حتمی نیز جان سالم به در برده بود.


اما در 1930 و به ویژه روز شنبه 26 آوریل، روزی بود که آرسنال دگرگونی خود را آغاز کرد و به یکی از ثروتمندترین و موفق ترین باشگاه های جهان تبدیل شد.




آن روز برای پنجمین بار یک دیدار به صورت زنده و مستقیم برای هواداران پخش می شد و جورج آلیسون (George Allison) مربی سال های بعد آرسنال گزارشگر این بازی بود، در حالی که پادشاه جرج پنجم (King George V) پس از بهبود از بیماری در مقابل جمعیت 92,488 نفری در ومبلی به بازیکنان معرفی شد.


دفاع مستحکم آرسنال خیلی زود هادرزفیلد را دست و پا بسته کرد و فکری تیز هوشانه از جانب الکس جیمز (Alex James) تیم چاپمن را در هفدهمین دقیقه بازی از حریف خود پیش انداخت. خطایی صورت گرفت و جیمز به سرعت بازی را آغاز کرد و توپ را در سمت چپ به کلایف باستین (Cliff Bastin) رساند. باستین نیز به سرعت تصمیم گرفت تا با یک پاس رو به عقب خود جیمز را صاحب توپ کند، جیمز نیز بدون تعلل ضربه خود را به کنج دروازه فرستاد تا آرسنال زننده گل اول این دیدار باشد.

گراف زپلین (The Graf Zeppelin)، کشتی هوایی غول پیکر آلمانی در اواخر نیمه اول بر فراز ورزشگاه ومبلی پدیدار شد. هادرزفیلد در زمین آرسنال خیمه زده بود تا بتواند کار را به تساوی بکشاند اما رسیدن به دروازه چارلی پریدی (Charlie Preedy) برای آن ها دست نیافتنی بود، آن هم برای تیمی که که شانس اول فتح این جام محسوب می شد.

در ادامه، 7 دقیقه مانده به پایان این دیدار، جیمز از دایره وسط زمین توپ بلندی را برای جک لامبرت (Jack Lambert) ارسال کرد. وی از دو دفاع مقابل خود عبور کرد و نیمی از طول زمین را پشت سر گذاشت تا بر دروازه بان هادرزفیلد، ترنر (Turner) غلبه کند. جام حذفی به آرسنال رسید، پیروزی ای که سیل جام های دیگر را برای این باشگاه به هموار داشت.

می 1925 هنگامی که چاپمن وارد هایبوری شد، این سخن را به زبان آورد " پنج سال طول می کشد تا یک تیم قهرمان ساخته شود. " در 1930، چاپمن حرف خود را عملی کرد.




[Only Registered And Activated Users Can See Links]

قهرمانان جام حذفی 1930 پیش از حرکت به سمت خانه در ومبلی عکس یادگاری می گیرند


[Only Registered And Activated Users Can See Links]




کاپیتان تام پارکر
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
دیوید جک در نیمه نهایی جام حذفی دروازه هال سیتی را باز می کند - 26 مارچ 1930


آرسنال نخستین عنوان لیگ خود را پیروز می شود


[Only Registered And Activated Users Can See Links]یک سال پس از اینکه آرسنال برای اولین بار در 1930 طعم فتح جام حذفی را چشید، توپچی ها برای فتح اولین عنوان لیگ خود به پا خواستند و این کار را به بهترین نحو، با روش خود انجام داد.

تیم هربرت چاپمن با خط حمله ای غیر قابل مهار متشکل از جک لمبرت (Jack Lambert)، دیوید جک (David Jack) و کلایف باستین (Cliff Bastin) به مصاف حریفان می رفت و دفاع حریف به هیچ وجه قادر نبود مقابل حرکات ترکیبی این سه استعداد ناب مقاومت کند. لمبرت 38 گل در 34 مسابقه، جک 31 گل در 35 مسابقه و باستین 28 گل در 42 مسابقه به ثمر رساندند. همچنین در حالی که آرسنال 127 گل در لیگ به ثمر رسانده بود، جو هالم (Joe Hulme) نیز با 14 گل در این افتخار سهیم شد. این بالاترین رکورد گل زده در طول یک فصل است که برای باشگاه به ثبت رسیده.

آرسنال فوتبالی جذاب و نفس گیر را ارائه می کرد و آمار گل های زده تیم نشان می دهد که شکست های بسیاری را به حریفان خود تحمیل کرد. گریمزبی تاون (Grimsby Town) با نتیجه 9-1 مغلوب آرسنال شد، گرچه آن ها می توانستند خود را کمی بدشانس تصور کند، بازی در مقابل دریانوردان (لقب باشگاه گریمزبی تاون) ابتدا برای شش دسامبر 1930 برنامه ریزی شده بود اما آن مسابقه به خاطر مه شدید پس از 63 دقیقه نیمه کاره ماند، در حالی که گریمزبی در جریان بازی تنها 1-0 عقب بود.

بلکپول (Blackpool) با نتیجه 7-1 در هایبوری شکست خورد، هرچند دربی کانتی (Derby County) در خانه خود 4-2 آرسنال را مغلوب کرد، اما توپچی ها در هایبوری با حساب 6-2 آن ها را به خانه بدرقه کردند. همچنین تیم چاپمن با حساب 7-2 لستر (Leicester) را درهم کوبیدند. یقیناً در آن زمان، هواداران آرسنال بودن بسیار هیجان انگیز بود.

فتح لیگ توسط آرسنال، توپچی ها را به اولین تیم در جنوب بیرمنگام تبدیل کرد که به این مهم دست یافتند. این جام شروعی بر فتح 5 لیگ در طول 8 فصل بود (1938, 1935, 1934, 1933, 1931)، دوره ای که آن ها را به بالاترین سطح بازی رساند.

همچنین فصل 1930/1931، نخستین بازیکن خارجی توچی ها را معرفی کرد. گری کیسر (Gerry Keyser) دروازه بان هلندی در 12 بازی ابتدایی این رقابت ها به میدان رفت. نکته قابل توجه دیگر، جورج میل (George Male) بازیکن تازه وارد آرسنال بود که برای اولین بار در ماه دسامبر مقابل بلکپول به میدان رفت و تا سال 1948 در باشگاه باقی ماند.

اولین بازی جورج میل مصادف با کریسمس هیجان انگیز تیم چاپمن بود. آن ها از 27 دسامپبر تا روز کریسمس، سه بازی را در سه روز برگذار کردند و در همه آن ها، پیروز از زمین خارج شدند. توپچی ها در این 3 بازی 14 بار دروازه حریفان را باز کردند.

انتظار طولانی توپچی ها برای فتح یک جام، یک سال زودتر برآورده شد اما کسب موفقیت در فصل 1930/1931 به جهانیان نشان داد این تیم گروهی از بازیکنانی را شامل می شود که لایق بهترین ها هستند با توانایی های منحصر به فرد خود می توانند هر خواسته ای را به واقعیت تبدیل کنند، آن ها این مساله را به خوبی اثبات کردند.


هفت تفنگدار در تیم ملی انگلستان


[Only Registered And Activated Users Can See Links]

در عصر مه آلود 14 نوامبر 1934، آرسنال هفت نفر از 11 بازیکن ثابت تیم ملی انگلستان برای یک بازی دوستانه در مقابل ایتالیا، قهرمان آن زمان جهان را تأمین کرد، رکوردی که تا به امروز همچنان به قوت خود پا برجاست.

بازی به طور شایسته ای در هایبوری برگزار شد و 3-2 به نفع انگلستان خاتمه یافت. این بازی با نام " نبرد هایبوری (The Battle of Highbury) " در ذهن ها باقی ماند. این لقب به دو دلیل روی این بازی گذاشته شد، اولاً به خاطر بازی جانانه ای که دو تیم از خود به نمایش گذاشتند و نتیجه پر سر و صدایی که قهرمان جهان بدست آورد، ثانیاً بازی پر برخورد دو تیم مصدومان فراوانی به جای گذاشت، در حالی که بازیکنی برای تعویض وجود نداشت!!

فرانک ماس (Frank Moss)، جورج میل (George Male)، ادی هاپگود (Eddie Hapgood)، وایلف کوپینگ (Wilf Copping)، ری بودن (Ray Bowden)، تد دریک (Ted Drake) و کلایف باستین (Cliff Bastin) هفت بازیکنی بودند که در این دیدار به میدان رفتند. ادی هاپگود برای اولین بار بازوبند کاپیتانی انگلستان را بر بازو بست، در حالی که تد دریک و جورج میل برای اولین بار به تیم ملی دعوت شده بودند.

چهار بازیکن بی تجربه دیگر انگلستان که در ترکیب آغازین بازی به میدان رفتند، کلایف برایتون (Cliff Britton)، جک بارکر (Jack Barker)، اریک بروک (Eric Brook) و استنلی متیوز (Stanley Matthews) بودند.

پس از اینکه در دومین دقیقه بازی تد دریک روی مونتی (Monti) هافبک میانی ایتالیا تکل رفت، او با پای شکسته بازی را ترک کرد و ایتالیا تقریباً در تمام طول بازی با 10 مرد ظاهر شد.

ظرف ده دقیقه ایتالیا سه بار دروازه خود را باز شده دید، دو گل از اریک بروک و یک گل از تد دریک انگلستان را خیلی زود پیش انداخت. در نیمه اول، اتفاقات بد همچنان ادامه داشت. بعد از مصدومیت وحشتناک بازیکن ایتالیا، ادی هاپگود زمین را به مدت 15 دقیقه ترک کرد تا بینی شکسته خود را پانسمان کند. این حادثه با برخورد غیر عمد او با آرنج بازیکن ایتالیا به وقوع پیوست.

هاپگود به بازی بازگشت اما حتی با وجود یک بازیکن بیشتر، انگلستان خیلی زود زیر فشار حریف قرار گرفت. جوزپه مئاتزا (Giuseppe Meazza) در نیمه دوم دو گل به ثمر رساند تا پایانی هیجان انگیز را رقم زند اما فرانک ماس، دروازبان آرسنالی انگلستان، لاجوردی پوشان را در حسرت گل تساوی نگه داشت.

این دیدار در انگلستان به " فینال واقعی جام جهانی " معروف شد. این نخستین بازی ایتالیا پس از پیروزی در جام جهانی 1934 بود، گرچه انگلستان در این تورنمنت شرکت نکرده بود، اما با این حال یکی از پرقدرت ترین تیم های اروپا به حساب می آمد.

56044 نفر تماشاگر از نزدیک این دیدار را در هایبوری تماشا کردند.

ترکیب کامل دو تیم در آن دیدار:

انگلستان با ترکیب 3-4-3 به میدان رفت.

Frank Moss (Arsenal)
George Male (Arsenal)
Eddie Hapgood (Arsenal)
Cliff Britton (Everton)
Jack Barker (c) (Derby County)
Wilf Copping (Arsenal)
Stanley Matthews (Stoke City)
Ray Bowden (Arsenal)
Ted Drake (Arsenal)
Cliff Bastin (Arsenal)
Eric Brook (Manchester City)

قهرمان جهان در آن سال (ایتالیا) با ترکیب 2-5-3 به زمین رفت.

Carlo Ceresoli (Ambrosiana-Inter)
Eraldo Monzeglio (Bologna)
Luigi Allemandi (Ambrosiana-Inter)
Attilio Ferraris (AS Roma)
Luis Monti (Juventus)
Luigi Bertolini (Juventus)
Enrique Guaita (AS Roma)
Pietro Serantoni (Juventus)
Giuseppe Meazza (Ambrosiana-Inter)
Giovanni Ferrari (Juventus)
Raimundo Orsi (Juventus)


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
نمایی از پشت دروازه انگلستان - 1934

آرسنال سه عنوان قهرمانی لیگ را در آغوش کشید


[Only Registered And Activated Users Can See Links]


نوآوری و الهامات هربرت چاپمن، توپچی های آرسنال را از تیمی دست و پا بسته به قدرت برتر در فوتبال جهان تبدیل کرد. پس از مرگ زود هنگام چاپمن در ژانویه 1934، جورج آلیسون (George Allison) هدایت تیم را به عهده گرفت تا ادامه دهنده کار بزرگی باشد که افسانه پیشین باشگاه شروع کننده آن بود.

آلیسون تیم را تحویل گرفت. او رسماً مسؤولیت آرسنال را در پایان فصل 1933/1934، پس از این که دومین قهرمانی متوالی توپچی ها در لیگ مسجل شده بود به عهده گرفت. آلیسون در حالی به این مقام نائل شد که تام ویتاکر (Tom Whittaker) و جو شاو (Joe Shaw) کمک مربی های باشگاه بودند. با ترکیب موجود و با به خدمت گیری چند تن از بهترین بازیکنان جهان و آوردن آن ها به هایبوری، همه چیز برای فتح سه لیگ متوالی آماده شد.

تنها چالش موجود پیش روی آرسنال، باشگاه ساندرلند بود که در مجموع دو دیدار رفت و برگشت چهار امتیاز از آرسنال گرفت. در 9 مارس 1935 جمعیتی بالغ بر 73295 نفر به هایبوری آمدند تا شاهد دیدار برگشت این دو مدعی در لیگ باشند، هرچند تلاش آن ها 0-0 پایان یافت. حضور بی سابقه این تعداد تماشاگر در یک بازی خانگی، رکوردی خارق العاده را در تاریخ باشگاه به ثبت رساند که همچنان پابرجاست.

تساوی بدون گل در آن روزها، آن هم در هایبوری اتفاق بسیار نادری محسوب می شد زیرا در طول فصل 1934/1935، آرسنال بسیاری از حریفان خود را در خانه قدیمی گلباران کرد. لستر (Leicester) و میدلزبرو (Middlesbrough) هر دو با نتیجه مشابه 8-0 در مقابل آرسنال شکست خوردند، لیورپول (Liverpool) با حساب 8-1 مغلوب شد و وولوز (Wolves) با شکست 7-0 به خانه بازگشت. همچنین آرسنال طعم یک پیروزی 6-0 را مقابل تاتنهام چشید.

تد دریک (Ted Drake) به کابوس مدافعان حریف تبدیل شده بود. او 42 بار در لیگ دروازه حریفان را گشود که در تاریخ باشگاه آرسنال، همچنان به عنوان رکورد بیشترین تعداد گل زده در طول یک فصل محسوب می شود. همچنین تد دریک یکی از از هفت بازیکن ملی پوش آرسنال بود که در 14 نوامبر 1934 مقابل ایتالیا در هایبوری به میدان رفت.

با توجه به قدرت بی مانند آن زمان آرسنال، فتح سه لیگ متوالی توسط آن تیم به هیچ وجه تعجب آور نبود. توپچی ها یکی از چهار تیمی هستند که در تاریخ فوتبال انگلستان موفق به انجام این کار شدند. هادرزفیلد تاون در سال های (1925، 1926، 1927) لیورپول در سال های (1982، 1983، 1984) و منچستر یونایتد دو بار در سال های (1999، 2000، 2001) و (2007، 2008، 2009) موفق به انجام این کار شدند.



[Only Registered And Activated Users Can See Links]

ترکیب آرسنال در 1932/33 که موفق به کسب دومین قهرمانی لیگ در تاریخ باشگاه شدند
ردیف بالا از راست: تامی بلک - باب جان - هربی روبرتز - فرانک ماس - چارلی جونز - تام پارکر
ردیف پایین از راست: تام ویتاکر - کلایف باستین - الکس جیمز - جک لامبرت - دیوید جک - جو هالم - هربرت چاپمن


افتتاح جایگاه شرقی هایبوری


[Only Registered And Activated Users Can See Links]

با وجود نقل مکان به استادیوم امارات و تخریب ورزشگاه هایبوری، نمای باشکوه شرقی، همچنان در جای خود باقی مانده و جلوه ای خاص به خانه های ساخته شده در هایبوری داده است.

جایگاه شرقی هایبوری که شامل تالار مرمر (Marble Halls) مشهور می شد، جزو ساختمان های درجه دو (Grade II) طبقه بندی شد. این بنا در سال 1936 ساخته شد و به افتخار خانه های ویکتوریایی (Victorian houses) نواحی اطراف، از معماری به سبک آرت دکو (Art Deco) در آن استفاده شده بود که در بین دو جنگ جهانی از محبوبیت خاصی برخوردار بود.

ویلیام بنی (William Bennie) مردی که مسؤولیت اجرای این پروژه را بر عهده داشت، از سبک آرت دکو استفاده کرد که سعی داشت درون مایه معماری باستانی را مدرن جلوه دهد و در بر گیرنده بسیاری از دوران های تاریخی باشد.

ورودی اصلی جایگاه شرقی از کف پوشی موزائیکی بهره می برد که با نقش برجسته های آرم باشگاه، جلوه ای خاص به خود می گرفت. همچنین در سال های پایانی هایبوری، یک مجسمه برنزی از هربرت چاپمن فقید نیز در آنجا وجود داشت که بعد ها به موزه امارات منتقل شد. سالن گردهمایی های هیأت مدیره، سالن پذیرایی، رختکن، اتاق کنفرانس مطبوعاتی و دفاتر اصلی باشگاه نیز در آنجا واقع شده بود.

این جایگاه رسماً در 24 اکتبر 1936 افتتاح شد، در آن روز آرسنال میزبان گریمزبی تاون بود اما بدون شک جلوه جایگاه تازه تأسیس به مراتب بیشتر از جلوه دیداری بود که با تساوی 0-0 پایان یافت.

آرسنال نخستین پیروزی خود در مقابل جایگاه شرقی را دو هفته بعد، در 7 نوامبر به دست آورد، زمانی که توپچی ها با حساب 4-1 لیدز یونایتد را درهم کوبیدند. در آن دیدار کرچن (Kirchen)، دریک (Drake)، داویسون (Davison) و میل (Male) موفق به گلزنی شدند.


منبع ([Only Registered And Activated Users Can See Links])

GOLL
09-04-2011, 17:47
آرسنال پس از جنگ (مقدمه)



[Only Registered And Activated Users Can See Links]
آرسنال پس از جنگ جهانی دوم با همان سرمربی یعنی جورج آلیسون و تعدادی از همان بازیکنان به میادین بازگشت، هرچند خیلی زود مشخص شد که جادوی دهه 30 از بین رفته است. به نظر می رسید غیبت تد دریک (Ted Drake) و کلایف باستین (Cliff Bastin) به دلیل بازنشستگی، بار سنگینی را بر دوش باشگاه گذارده است.

در واقع مدافع عنوان قهرمانی در فصل 1946/1947 سیر نزولی داشت و در پایان جایگاهی بهتر از رتبه سیزدهم پیدا نکرد.

آلیسون اکنون در اواسط ششمین دهه زندگی خود قرار داشت و تصمیم گرفت پس از پایان بازی ها خود را بازنشسته کند. دستیار او تام ویتاکر (Tom Whitaker) زمام کار را در دست گرفت و تأثیر فوق العاده سریعی روی عملکرد تیم گذاشت.

در فصل 1947/1948 آرسنال با 7 امتیاز بیشتر نسبت به منچستر یونایتد فاتح لیگ شد. دو سال بعد در فینال جام حذفی، توپچی ها مقابل دیدگان یکصد هزار تماشاگر ورزشگاه ومبلی با دو گل مقابل لورپول صاحب برتری شدند. هر دو گل آرسنال را رج لوئیس (Reg Lewis) را وارد دروازه لک لک ها کرد، هرچند تقدیر شایسته ای از او به عمل نیامد!!

آخرین کمک مهم آلیسون به آرسنال، جذب جو مرسر (Joe Mercer) بود. بازیکنی با پاهای بسیار انعطاف پذیر که در سمت چپ خط میانی بازی می کرد و خریدی موفق محسوب می شد. او تقریباً 250 بازی برای آرسنال انجام داد، پیش از آنکه در بازی مقابل لیورپول در 10 آوریل 1954، دو نقطه از پایش در اثر برخورد با هم تیمیش جو وید (Joe Wade) دچار شکستگی شود.

مرسر از اورتون به آرسنال آمد و شاید فینال جام حذفی 1950 مقابل لیورپول، بهترین ساعت بازی او برای آرسنال بود. بعد از پیوستن به آرسنال، وی به لندن نقل مکان نکرد، در عوض خواربار فروشی خود را در منطقه والسی (Wallesey) حفظ کرد و برای انجام بازی ها خود را به هایبوری می رساند. در طول هفته او با لیورپول تمرین می کرد اما مشخصاً چندین جلسه پیش از برگزاری بازی فینال، اجازه تمرین در مرسی ساید را نداشت.

جو مرسر بازوبند کاپیتانی تیم را تصاحب کرد و با توانی که در اختیار داشت موفق شد تیم ویتاکر را در اوایل دهه 50 میلادی به قدرتی مهم در فوتبال انگلستان تبدیل کرد. در فصل 1951/1952 آرسنال برای کسب دو جام تلاش می کرد اما در پایان چیزی نصیبش نشد.

آن ها با 4 امتیاز کمتر نسبت به منچستر یونایتد، قهرمانی را به حریف واگذار کردند و در فینال جام حذفی نیز با تک گل جورج روبلدو (George Robledo) مغلوب نیوکاسل شدند. هرچند اگر والی بارنز (Wally Barnes) دچار مصدومیت زودهنگام نمی شد، اوضاع به گونه ای دیگر پیش می رفت زیرا در آن روزها، تیم ها بازیکنان تعویضی در اختیار نداشتند و بارنز نیز دفاع آخری بود که در اکثر بازی های آن فصل برای آرسنال به میدان رفته بود.

شاگردان ویتاکر، فصل بعد موفق شدند بار دیگر قهرمانی لیگ را از آن خود کنند اما با نزدیک ترین اختلاف ممکن در تاریخ فوتبال. دو باشگاه آرسنال و پرستون (Preston) با رکوردی کاملاً یکسان فصل را به پایان رساندند. در پایان فصل میانگین گل آوراژ آرسنال در هر بازی 1/52 بود و میانگین گل زده پریستون 1/42 و بنابراین تیم لندنی با میانگین 0/099 گل زده بیشتر در هر بازی، فاتح لیگ 1952/1953 شد.

آرسنال با کسب این جام، تا 17 سال نتوانست به موفقیتی دست پیدا کند. تیم در حال پیر شدن بود و ویتاکر نمی توانست نام های بزرگی را به رختکن تیم بیاورد. پس از مرگش در اواخر سال 56، باشگاه در ادامه کار سعی کرد با استفاده از دو بازیکن با شهامت کار را ادامه دهد. جک کرایستون (Jack Crayston) و جورج سوئیندین (George Swindin) آن دو بازیکن بودند اما در طول این 17 سال هیچ یک نتوانستند افتخارات گذشته را تکرار کنند. در واقع بهترین جایگاه آرسنال در آن 17 سال، مقام سومی بود که در اولین سال مربیگری سوئیندین بدست آمد.

سپس باشگاه سیاست های خود را تغییر داد و در سال 1962 بیلی رایت (Billy Wright) را به سمت مربی گری تیم منصوب کرد، یک مربی تازه کار. او کاپیتان فوق العاده وولوز و تیم ملی انگلستان بود و همچنین در نوجوانی از طرفدار پرو پا قرص آرسنال به شمار می رفت اما تجربه بسیار کمی در مربیگری داشت. باشگاه زیر نظر رایت، فروغ چندانی نداشت، هرچند او بازیکنانی مانند باب ویلسون (Bob Wilson)، فرانک مک لینتاک (Frank McLintock) و جو بیکر (Joe Baker) را به تیم آورد. تیم جوانان باشگاه در سال 1966 فاتح جام حذفی جوانان (FA Youth Cup) شد. گویا هر دو تیم باشگاه شاهد پاشیدن بزری جدید در ترکیب خود بودند.

معمار این پیروزی، برتی می (Bertie Mee) بود که مسؤولیت تیم اصلی را در همان سال به عهده گرفت و جانشین بیلی رایت شد. فیزیوتراپ سابق باشگاه با آوردن بازیکنانی مانند پت رایس (Pat Rice)، جان ردفورد (John Radford) ، ری کندی (Ray Kennedy) و چارلی جورج (Charlie George) کار خود را آغازکرد. تیم او دهه 60 را با رسیدن به دو فینال متوالی جام اتحادیه (League Cup) و البته شکست در هر دوی آن ها به پایان رساند اما به هر حال، موفقیت های بزرگ پیش روی باشگاه قرار داشت.

نکته: آرسنال در فینال جام اتحادیه سال 1968 با نتیجه 0-1 مغلوب لیدز یونایتد (Leeds United) شد و در سال 1969 نیز با شکست 1-3 مقابل سوئیندون تون (Swindon Town) نتوانست این جام را تصاحب کند.


آرسنال در جنگ




[Only Registered And Activated Users Can See Links]
جنگ جهانی اول و دوم تأثیر بسیار عمیقی بر رقابت های فوتبال انگلستان گذاشت اما آرسنال با پیوستن به لیگ های منطقه ای و کسب موفقیت در آن ها، هواداران خود را شادمان باقی نگه داشت تا به ادامه کار تشویق شوند.

یک سال پس از شروع و گسترش جنگ جهانی اول در سال 1914 باشگاه های لندن با چند تیم از لیگ جنوبی ادغام شدند تا یک اتحادیه لندنی را تشکیل دهند. آرسنال چهار سال در این رقابت ها شرکت داشت.

به محض شروع جنگ، تقریباً تمام کارکنان آرسنال در تلاش هایی که برای آن صورت می گرفت فعال بودند، در حالی که حتی بسیاری از آن ها در نیروهای نظامی انجام وظیفه می کردند. در نتیجه آرسنال نیز از الگوی دیگر تیم ها پیروی کرد و رو به استفاده از بازیکنان مهمان آورد تا هم در بازی های خود موفق باشد و هم کمک کند فوتبال به شکلی رقابتی در جریان باشد. این سیاست در جریان وقوع جنگ جهانی دوم در 1939 از سر گرفته شد. افرادی مانند استنلی متیوز (Stanley Matthews) از تیم استوک سیتی، استن مورتنسن (Stan Mortensen) از تیم بلکپول و بیل شانکلی (Bill Shankly) از تیم پریستون بازیکنانی با سابقه درخشان محسوب می شدند که در آن سال ها پیراهن قرمز آرسنال را بر تن کردند.

در طول جنگ جهانی اول، باشگاه تاتنهام تعدادی از بازی های خانگی خود را در هایبوری برگزار کرد و این لطف در طول جنگ جهانی دوم جبران شد. آرسنال استادیوم خود را برای بازی فوتبال بست و هایبوری به مرکز هشدار حملات هوایی تبدیل شد. (این مرکز به اختصار ARP نامیده می شد)

به خاطر همه این تلاش ها، هایبوری هزینه سنگینی را پرداخت کرد. در سال 1941 زمانی که بمباران شد، ضلع شمالی بعد از یک آتش سوزی و فرو ریختن سقف آن به ویرانه تبدیل شد، در حالی که تیرهای دروازه در مقابل ضلع شمالی نیز درهم شکسته شد. بیشتر سکوهای تماشاگران در جایگاه جنوبی نیز دچار خسارت شد و همه این ویرانی ها باید پیش از آنکه آرسنال پس از جنگ به خانه باز می گشت تعمیر می شد.

یک بمب دیگر به وزن 1000 پوند در اکتبر 1940 نزدیک استادیوم فرود آمد. چندین سرباز نیروی هوایی سلطنتی در یک کلبه اقامت داشتند که به یکباره منفجر شد، دو نفر از آن ها کشته شدند، در همین حال حدود یک تن بتن که متعلق به ساعت هایبوری (Clock End) بود بر روی جایگاه تماشاگران فرود آمد. در طول جنگ، ساکنان منطقه ایسلینگتون (Islington) در ایستگاه مترو آرسنال پناه می گرفتند.

هنگامی که اوضاع برای انجام بازی فوتبال امن شد، آرسنال یکی از تیم های پیشرو در طول جنگ جهانی دوم به شمار می رفت، بیشتر سال های دهه 30 فوتبال انگلستان زیر سلطه توپچی ها قرار داشت.

در 1939/40، آرسنال فاتح گروه یک لیگ جنوب شد، هرچند توپچی ها در ادامه نتوانستند به فینال بازیهای لیگ جنگ (League War Cup) برسند. یک سال بعد آرسنال به فینال بازی ها رسید. فینال در ومبلی با تساوی 1-1 مقابل پریستون پایان یافت، هرچند لسلی کامپتون (Leslie Compton) یک پنالتی را در آن دیدار از دست داد. این بازی تکرار شد و آرسنال این بار 2-1 مغلوب حریف شد. لازم به ذکر است که بازی تکراری در زمین بلکبرن برگذار شد.

در 1941/1942 تعدادی از باشگاه های لندن، یک لیگ انشعابی را تشکیل دادند و آرسنال برای تصاحب جام، 108 گل در 30 بازی به ثمر رساند. یک فصل بعد آن ها به لیگ جنوب بازگشتند و در 1942/43 قهرمان لیگ جنوب شدند.

در فینال جنوب، آرسنال با حساب 7-1 چارلتون را درهم کوبید. رج لوئیس (Reg Lewis) در آن بازی چهار بار دروازه حریف را باز کرد. البته او به پیشرفت خود ادامه داد و هفت سال بعد به چهره برجسته تری در ومبلی تبدیل شد. در فینال جام حذفی 1950 مقابل لیورپول، او زننده هر دو گل آرسنال بود.


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
دان ولش ، مت بازبی و جو مرسر با درجه گروهبان در جنگ حضور یافتند


نکته: در زمان جنگ جهانی، باشگاه های کل کشور در قالب مناطق گوناگون به رقابت می پرداختند. (شمال - شرق- غرب ...) قهرمانان هر منطقه به فینال کشوری راه پیدا می کردند تا چهره قهرمان کشور مشخص شود. این شیوه برگزاری بازی ها به لیگ جنگ (League War Cup) معروف بود.


ویتاکر آرسنال را به سوی فتح ششمین جام هدایت می کند




[Only Registered And Activated Users Can See Links]
اکثر قدرت های فوتبال یا به واسطه جنجال های پیش آمده در زمان خود کنار زده می شوند، یا با ظهور قدرتی جدید در بازی ها به زیر کشیده می شوند. بدون شک سلطه آرسنال بر دهه 30 یک قدرت نمایی استثنای به شمار می رفت.

ماجرا برای آرسنال به گونه ای دیگر پیش رفت. توپچی ها نه در زمین مسابقه سیر نزولی داشتند و نه به حاشیه رفتند. تنها یک چیز توانست مانع پیشرفت ترکیب قدرتمندی شود که هربرت چاپمن آن را ایجاد کرده بود و جورج آلیسون نیز به خوبی از آن حفاظت می کرد. آن مانع، فاجعه جنگ جهانی دوم بود.

درگیری ها در 1945 خاتمه یافت و فوتبال حرفه ای مجدداً از 1946 آغاز به کار کرد اما جنگ تأثیر خود را روی آرسنال را خیلی زود نمایان کرد، آرسنال اکنون ضعیفتر از گذشته شده بود. در واقع آن ها از همان ابتدا نتوانستند به صدر جدول نزدیک شوند و در پایان لیگ 1947، مقامی بهتر از رتبه سیزدهم بدست نیاوردند. توپچی ها 16 امتیاز با لیورپول که به مقام قهرمانی رسید فاصله داشتند.

جورج آلیسون، کسی که کار چاپمن را بعد از مرگش به خوبی ادامه داد، در تابستان سال 1947 بازنشسته شد و تام ویتاکر (Tom Whittaker) جانشین وی شد. ویتاکر شدیداً مورد احترام همگان قرار داشت و عنصر خارق العاده ای برای باشگاه محسوب می شد، ابتدا به عنوان بازیکن، سپس به عنوان برترین فیزیوتراپ کشور و در نهایت به عنوان مسؤول تیم.

با هدایت ویتاکر، آرسنال در فصل 1947/48 بار دیگر به سطح اول فوتبال بازگشت و موفق شد بار دیگر لیگ را از آن خود کند، همانطور که در دهه سی، 5 بار آن را بالای سر برده بود. توپچی ها از ابتدا تا انتها در کورس قهرمانی لیگ قرار داشتند و در نهایت با کسب هفت امتیاز بیشتر نسبت به منچستریونایتد، لیگ را با قاطعیت به پایان رساندند.

در 17 ژانویه 1948 دیدار آرسنال با یونایتد جمعیت 83,260 نفری را به خود جذب کرد. این آمار همچنان رکورد حضور بالاترین تعداد تماشاگر در یک بازی لیگ در انگلستان به شمار میرود.

ویتاکر معمار پیروزی آرسنال در آن بازی بود اما درون زمین، رونی روک (Ronnie Rooke) تحسین همگان را برانگیخت. مهاجم تأثیرگذار توپچی ها برای تصاحب کفش طلای آن سال، 33 گل برای تیمش به ثمر رساند که شامل 4 گل در بازی نهایی لیگ مقابل گریمزبی بود، دیداری که با برتری کوبنده 8-0 آرسنال در هایبوری پایان یافت. روک مانند دروازبان آرسنال جورج سوئیندین (George Swindin) در تمام بازی های آن فصل حضور داشت.

در حالی که به نظر می رسید لسلی کامپتون (Leslie Compton) از بازی کریکت خود در جنوب انگلستان لذت می برد، رج لوئیس (Reg Lewis) در غیاب او با زدن 14 گل، رقابتی شانه به شانه را با کاپیتان تیم جو مرسر (Joe Mercer) ترتیب داده بود. لوئیس آنقدر خوب کار کرد که مرسر اعتقاد داشت وی باید به بازی در تیم اصلی ادامه دهد، حتی در پایان رقابت های کریکت و زمانی که کامپتون دوباره به تیم باز می گردد.


جو مرسر آرسنال را بسوی فتح جام حذفی هدایت می کند
[Only Registered And Activated Users Can See Links]


تصاویر جو مرسر در ومبلی، در حالی که لبخند بر لب دارد و جام حذفی را در دستان خود گرفته و دیگر بازیکنان او را روی دوش خود گذاشته اند، به یکی از بیاد ماندنی ترین عکس های فوتبالی دهه 50 تبدیل شده است.

مرسر کاپیتان الهام بخش آرسنال بود و تحت هدایت زیرکانه تام ویتاکر، در 29 آوریل 1950، توپچی ها با شکست 2-0 لیورپول در ورزشگاه ومبلی، برای سومین بار در تاریخ باشگاه، جام مشهور قدیمی (جام حذفی) را به خانه آوردند.

در لحظات ابتدایی بازی فینال، لیورپول تیم برتر میدان بود اما آرسنال که در آن روز به طور غیر منتظره ای پیراهن های طلایی قدیمی خود را به تن داشت، پس از 17 دقیقه برتری خود را به رخ حریف کشید. رج لوئیس (Reg Lewis) که حضورش در ترکیب توپچی ها با تردید همراه بود، خیلی زود اعتقاد ویتاکر به خود را پاسخ داد. حرکت جیمی لوجی (Jimmy Logie) و پاس او به لوئیس کافی بود تا سریل سیدلو (Cyril Sidlow) دروازه بان لیورپول برای اولین بار در آن بازی دروازه خود را باز شده ببیند.

اسنابینز (Stubbins) نزدیک بود با دو ضربه سر خود لیورپول را به بازی بازگردانَد و در ادامه، واکنش عالی دروازه بان آرسنال جورج سوئیندین (George Swindin) مانع گل زود هنگام پین (Payne) در ابتدای نیمه دوم شد. با بازی برجسته مرسر و همینطور مدافع آخر اسکاتلندی آرسنال الکس فوربس (Alex Forbes)، خطرات ایجاد شده توسط بیلی لیدل (Billy Liddel) به کلی خنثی شد. آرسنال زیر فشار همه جانبه حریف قرار داشت اما یک ضد حمله کلاسیک، برتری توپچی ها را دو برابر کرد.

مرسر حرکت را شروع کرد و در دقیقه 62 لوئیس آماده بود تا در انتهای زمین کار را یکسره کند. این هجدهمین گل او در آن فصل بود. پیش از این دیدار، لیورپول هر دو بازی لیگ مقابل آرسنال را با پیروزی پشت سر گذاشت اما در روز فینال هیچ راه بازگشتی برای آن ها وجود نداشت.

مرسر تیم پیروز خود را به طرف پلکان مشهور ومبلی هدایت کرد تا جایزه قهرمانی را از شخص پادشاه جورج ششم (King George VI) دریافت کنند اما ملکه (Queen) نشان اشتباه را به دست کاپیتان آرسنال داد و مرسر با مدال تیم بازنده جایگاه را ترک کرد !! این اشتباه به سرعت اصلاح شد.

هنگامی که مرسر در زمین بازی مصاحبه انجام داد، به سرعت از بازیکنان لیورپول تقدیر کرد. در واقع او حریف آرسنال را به خوبی می شناخت. باشگاه لیورپول موافقت کرده بود که مرسر از امکانات آن ها استفاده کند تا برای فینال بازی ها آمادگی بدنی خود را حفظ کند زیرا شغل او در منطقه مرسی ساید (Merseyside) قرار داشت.

البته دسترسی مرسر در آنجا محدود بود و بنابراین او از تاکتیک های محرمانه لیورپول چیزی نمی دانست. هرچند فوتبالیستی که اخیراً افتخار بهترین بازیکن سال را کسب کرده بود آنچنان در ومبلی سرحال نشان داد که دیگر نیازی به دانستن آن تاکتیک ها نداشت.

آرسنال لیگ را با میانگین 0/099 گل زده بیشتر می برد



[Only Registered And Activated Users Can See Links]
آنفیلد 89 ممکن است نمایانگر هیجان انگیز ترین پایان برای یک کورس قهرمانی باشد اما تا آنجا که عملکرد برابر دو تیم مد نظر است، آنگاه باید از فصل 1952/53 با احترام و غرور یاد کرد.

در روز پایانی، هیچ جدال رو در رویی میان دو رقیب برای کسب عنوان قهرمانی وجود نداشت اما میانگین تعداد گل های توپچی ها ارزش خود را نمایان کرد و آرسنال تاج قهرمانی را از پریستون ربود.

در آخرین شنبه رقابت های لیگ، تام ویتاکر با از دست دادن دو امتیاز حساس مقابل پریستون با تهدیدی جدی در صدر جدول روبرو شد. گل های تام فینی (Tom Finney) و چارلی ویمن (Charlie Wayman) برای پریستون، بالانس قهرمانی را به کلی برهم زد و هر دو تیم مدعی را با یک بازی کمتر در امتیاز 52 باقی نگه داشت.

در روز پایانی بازی ها، پریستون با پیروزی 1-0 در خانه دربی کانتی ته جدولی ، با دو امتیاز بیشتر نسبت به آرسنال در صدر جدول جای گرفت که سبب شد بازیکنان ویتاکر با دیداری در هایبوری روبرو شوند که پیروزی در آن ضروری بود. حریف آرسنال بارنلی بود که در میان 6 تیم ابتدایی جدول جای داشت و همین مسأله کار را دشوارتر می کرد. این بازی درست پیش از فینال جام حذفی برگذار می شد که توپچی ها در آن حضور داشتند.

ارغوانی ها (برنلی) تنها پس از گذشت سه دقیقه پیش افتادند. جو مرسر، کاپیتان آرسنال جهت توپی که از دروازبان گذشته بود را تغییر داد که پایه ساز گل اول حریف شد. به نظر می رسید که خیلی زود قهرمانی از دست رفته اما سه گل از جیمی لوگی (Jimmy Logie)، الکس فوربس (Alex Forbes) و دوگ لیشمن (Doug Lishman) آرسنال را به بازی بازگرداند و از حریف خود پیش انداخت.

اعصاب آرسنالی ها بار دیگر به هم ریخت، هنگامی که برنلی در نیمه دوم اختلاف را به یک گل کاهش داد و بازی 3-2 شد. اما برتری توپچی ها در صدر جدول آنقدر محسوس بود که در آن زمان هیچ کس فکر نمی کرد هواداران تیم میزبان در پایان بازی به شادی خواهند پرداخت. در پایان، قهرمانی لیگ برای هفتمین بار به هایبوری آمد.

آرسنال و پریستون هر دو با رکورد مشابه 21 برد 12 تساوی و 9 شکست کار را به پایان رساندند. به میانگین گل نیاز بود تا دو تیم از یکدیگر متمایز شوند و بازیکنان ویتاکر به خاطر ویژگی های هجومی خود جام را بدست آوردند. میانگین گل زده آرسنال 1/516 و میانگین گل زده پریستون 1/417 بود. حاشیه پیروزی چقدر بود؟؟ بله، تنها 0/099 از یک گل.

این بخش خوب اخبار بود. خبر بد این بود که جام بدست آمده تا 17 سال تکرار نشد، نه این جام و نه هیچ جام دیگر. این آغاز یک طلسم بی حاصل بود که سرانجام توسط برتی می (Bertie Mee) در 1970 شکسته شد.

نکته: در گذشته در ازای هر پیروزی 2 امتیاز به تیم برنده تعلق می گرفت و تفاضل گل مستقیم وجود نداشت بلکه میانگین گل ممد نظر بود. میانگین گل از تقسیم تعداد گل زده بر تعداد گل خورده بدست می آمد.






آخرین بازی شاگردان بازبی قبل از مونیخ

[Only Registered And Activated Users Can See Links]

آرسنال 4 - 5 منچستر یونایتد - 1958


در نگاه به گذشته، یکی از بهترین بازی های برگزار شده در هایبوری، یکی از غم انگیزترین آن ها نیز محسوب می شود ...

64,000 هوادار در روز شنبه یک فوریه 1958 خود را به هایبوری رساندند تا جدال آرسنال و منچستریونایتد را از نزدیک تماشا کنند. ترکیب مت بازبی (Matt Busby) در آن زمان به یکی از دشوارترین حریفان لیگ تبدیل شده بود. آن ها به واسطه فتح دو لیگ پی در پی مورد تمجید همگان قرار داشتند و به ارائه بازی هیجان انگیز و هجومی معروف بودند.

چهره های مشهور یونایتد نا امید نبودند. دانکن ادواردز (Duncan Edward) با یک ضربه پرقدرت از لبه محوطه جریمه، گلزنی را آغاز کرد. در دقیقه سی بازی، بابی چارلتون (Bobby Charlton) جک کلسی (Jack Kelsey) دروازه بان آرسنال را مغلوب کرد تا حساب کار 2-0 شود. اما این پایان کار نبود و تامی تیلور (Tommy Taylor) در اواخر نیمه اول گل سوم یونایتد را وارد دروازه آرسنال کرد تا پسران بازبی مقتدرانه این نیمه را به پایان برسانند.

آرسنال که به نظر می رسید از کیفیت و بازی برجسته حرف خود الهام گرفته است، در نیمه دوم به شکلی کاملاً باورنکردنی ظرف 3 دقیقه 3 بار دروازه حریف را باز کرد تا بازگشتی طوفانی به بازی داشته باشد و کار را به تساوی بکشاند. دیوید هرد (David Herd) که بعدها به منچستر یونایتد پیوست گل اول آرسنال را به ثمر رساند. جیمی بلومفیلد (Jimmy Bloomfield) پس از عبور از هری گرگ (Harry Gregg، دروازه بان منچستر) حساب کار را 3-2 کرد. هواداران آرسنال مشغول شادی این گل بودند که همین بازیکن با یک ضربه سر شیرجه ای کار را به تساوی کشاند.

اما آن یونایتد، قهرمانی پوشالی نبود. آن ها دوباره به خود آمدند، متحد شدند و کنترل بازی را بدست گرفتند. دنیس وایلت (Dennis Viollet) تیم مهمان را احیا کرد و با ضربه پرقدرت خود یونایتد را پیش انداخت. در ادامه تیلور گل دوم خود و گل پنجم یونایتد را نیز به ثمر رساند.

آرسنالی ها تسلیم نشدند و بازیکن ولزی تیم درک تاپ اسکات (Derek Tapscott) با به ثمر رساندن یک گل اختلاف را به حداقل رساند. چیزی نمانده بود که ویک گرووز (Vic Groves) کار را به تساوی بکشاند اما شاگردان بازبی مانع این کار شدند و یک پیروزی بیاد ماندنی 5-4 را در هایبوری رقم زدند.

متأسفانه این آخرین پیروزی آن ها در خاک بریتانیا بود. پنج روز پس از پیروزی یونایتد در هایبوری، 5 تن از ستارگان این تیم که در آن بازی از ابتدا در میدان حضور داشتند، در حادثه سقوط هواپیمای مونیخ جان خود را از دست دادند، دفاع چپ و کاپیتان تیم راجر بایرن (Roger Byrne)، هافبک های کناری این تیم ادی کولمن (Eddie Colman)، مارک جونز (Mark Jones) و دانکن ادواردز (Duncan Edward) و همچنین مهاجم مرکزی این تیم تامی تیلور (Tommy Taylor).

شاگردان بازبی همه کسانی که از آن ها خاطره خوبی داشتند را ترک کردند، ترکیبی که یکی از جذابترین انواع فوتبال انگلیسی را در زمان خود ارائه می داد.


برتی می به عنوان سرمربی انتخاب می شود




[Only Registered And Activated Users Can See Links]
هنگامی که برتی می (Bertie Mee) درسال 1966 به عنوان سرمربی آرسنال منصوب شد، اَبروی خیلی ها به نشانه تعجب بالا رفت!! او به عنوان فیزیوتراپ کارهای ارزشمندی برای باشگاه انجام داده بود، اما آیا واقعاً کسی بود که بتواند جایگزین بیلی رایت (Billy Wright) شود؟ پاسخ یک "بله" قاطعانه بود.

برتی می به سادگی تمام آرسنال را به بالاترین سطح بازی های اروپایی بازگرداند، او توانست توپچی ها را در سال 1970 فاتح فیرز کاپ (Fairs Cup) کند که اولین جام اروپایی باشگاه محسوب می شد. آرسنالی ها همیشه نام او را به خاطر فتح دو جام در فصل 1970/71 بیاد می آورند.

مربیگری هرگز هنر برتی می (Bertie Mee) نبود و او با حرکت عاقلانه ای این وظایف را به دیو $$$تون (Dave $$$ton) و بعدها دان هو (Don Howe) واگذار کرد. اما برتی نظم و انضباط را در تیم خود القا کرد، توجه به جزئیات برایش احترام به ارمغان آورد و استانداردها را در هایبوری و خارج از زمین بالا برد.

می (Mee) در 1960، پس از بیلی میلن (Billy Milne) به عنوان فیزیوتراپ به آرسنال پیوست. شش سال بعد او مشهورتر از بیلی، کاپیتان سابق انگلستان شد. آرسنال از 1953 بدون کسب حتی یک جام در افسردگی به سر می برد.

می (Mee) همه این ها را تغییر داد. توجه عمده خود را به نسل جدید و با استعدادی که جام حذفی جوانان را در 1966 فتح کردند بودند معطوف نمود. رئیس جدید تیم نو ساخته خود را به دو فینال پیاپی جام اتحادیه در سال های 1968 و 1969 رساند، با اینکه در هر دو فینال شکست خوردند اما به نظر می رسید آرسنال به جمع مدعیان کسب جام بازگشته بود.

در 1970، آن ها سرانجام به یک جام دست یافتند، در بازی رفت فینال فرز کاپ (Fairs Cup)، آن ها 3-0 از اندرلخت (Anderlecht) عقب بودند اما گل دیر هنگام ری کندی (Ray Kennedy) در خارج از خانه، طناب نجاتی برای آرسنال به شمار می رفت. در یک شب مهم و حساس در هایبوری، تیم می (Mee) توانست در مجموع دو بازی حریف سر سخت خود را 4-3 مغلوب کند و نخستین جام اروپایی را برای باشگاه به ارمغان بیاورد. این تنها جام آرسنال در 17 سال گذشته محسوب می شد.

لحظه ای بسیار غرور آفرین برای می (Mee) بود اما بهترین زمان حضور وی به سال دیگری باز می گشت، وقتی که آرسنال دابل افسانه ای خود را فتح کرد. (Double فتح جام حذفی و لیگ در یک فصل). قهرمانی خود در لیگ را با پیروزی 1-0 مقابل تاتنهام تثبیت کرد و پنج روز پس آن، ضربه مهار نشدنی چارلی جورج (Charlie George) در وقت های اضافه، پیروزی 2-1 مقابل لیورپول را تضمین کرد و توپچی ها فاتح جام حذفی شدند.

موفقیت های بیشتر روز به روز از می (Mee) و تیمش فاصله می گرفت و منتقدان معتقد بودند او اجازه داد کیفیت ترکیبی که فاتح دو جام شده بود از بین برود. برتی می (Bertie Mee) در سال 2001 در سن 82 سالگی از دنیا رفت اما نام و روح او برای همیشه در میان معبد بزرگان آرسنال جای خواهد داشت، او کسی بود که روزهای خوب را به هایبوری بازگرداند.

GOLL
09-04-2011, 17:58
مروری بر دهه 70
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
برتی می همراه با دوگانه خود در 1971


دهه 70 با شکوه آغاز شد و خیلی خوب نیز به پایان رسید، اگرچه سال های میانی آن عمیقاً مأیوس کننده بود.

در آواخر دهه 60 این احساس وجود داشت که آرسنال در حال رشد است. با ورود به دهه جدید، تیم پیروز جام حذفی جوانان 1966 شروع به جایگزینی در تیم اول نمود. آن ها حتی به فتح جام اتحادیه در سال های 1968 و 1969 بسیار نزدیک بودند. به هر حال آن ها برای آغاز مسیر پر افتخار خود تنها به یک موفقیت نیاز داشتند.

این اتفاق در اروپا محقق شد. تیم برتی می (Bertie Mee) برای رسیدن به فینال جام بین شهری اروپا موسوم به فیرز کاپ (Fairs Cup) - شکل اولیه جام یوفا - با مشکل روبرو نشد. توپچی ها در مرحله یک چهارم نهایی در مجموع دو دیدار با 9 گل دینامو باکائو (Dinamo Bacau) - تیمی از کشور رومانی - را از پیش رو برداشتند. آن ها برای رسیدن به فینال بازی ها با آژاکس قدرتمند روبرو شدند که از وجود یوهان کرایوف بهره می برد، با این حال با برتری 3-1 در مجموع دو دیدار به یک قدمی کسب جام رسیدند اما به نظر می رسید به دست آوردن آن جام به این آسانی ها نیست. در بازی اول فینال، آرسنال در خانه اندرلخت با سه گل عقب افتاد اما تک گل ری کندی در دقایق پایانی، طناب نجاتی را به سوی توپچی ها پرتاب کرد و آن ها نیز با پیروزی درخشان 3-0 در هایبوری، با دستان خود جام را در آغوش گرفتند.

بازگشتی بیاد ماندنی فیرز کاپ را به ارمغان آورد


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
پس از 17 سالی که بدون جام سپری شد، پیروزی دراماتیک آرسنال در فینال جام بین شهری موسوم به فیزکاپ در سال 1970، روزهای شکوه و افتخار را بار دیگر به هایبوری باز گرداند.

توپچی ها در نیمه نهایی آژاکس قدرتمند را از پیش رو برداشتند که بازیکنان کاربلدی مانند یوهان کرایوف (Johan Cruyff)، رودی کرول (Rudi Krol) و پیت کیزر (Piet Keizer) را در اختیار داشتند. اندرلخت تیمی بود که در فینال بازی ها میان آرسنال و قهرمانی مشقت بارشان قرار داشت.

بازیکنان می (Mee) با سه گلی که در بلژیک دریافت کردند، کاملاً نا امید شده بودند اما ضربه سر دیر هنگام بازیکن تعویضی آرسنال ری کندی (Ray Kennedy)، چراغ امید توپچی ها را روشن نگه داشت.

فریادهای کاپیتان آرسنال فرانک مک لینتوک (Frank McLintock) پیش از بازی برگشت مقابل اندرخت در هایبوری، روحیه توپچی ها را دو چندان کرد و باعث شد آن ها به قدرتی نفوذ ناپذیر تبدیل شوند.

گل زود هنگام ادی کلی (Eddie Kelly) نیروی مضاعفی برای مردان می (Mee) بود و باعث شد آن ها فشار خود رو دروازه حریف را بیشتر کنند. در ادامه آرسنالی ها مزد حملات خود را گرفتند. ضربه سر جان رادفورد (John Radford) در نیمه دوم، کار را در مجموع دو دیدار به تساوی 3-3 کشاند.

توپچی ها با توجه به تک گل ری کندی در بازی رفت، تیم پیروز فینال بودند اما ضربه مهاجم اندرلخت یان مولدر (Jan Mulder) به تیرک دروازه آرسنال برخورد کرد تا به شاگردان می (Mee) نشان دهد هنوز هیچ چیز تمام نشده. به هر حال در آن شب قهرمانی این جام به نام آرسنال نوشته شده بود و گل جان سملز (Jon Sammels) نتیجه بازی را 3 -0 کرد، گلی که یاران اندرلخت نتوانستند ان را پاسخ دهند تا تفنگداران در مجموع دو بازی با برتری 4-3 فاتح اولین جام اروپایی در تاریخ باشگاه باشند.

سوت پایان بازی مهر تأییدی بر این کار بود تا هواداران آرسنال به داخل زمین هایبوری ریخته و قهرمانی تیمشان را جشن بگیرند. کاپیتان فرانک مک لینتوک (Frank McLintock) پس از شکست در چهار فینال مختلف، سر انجام جام قهرمانی را روی دستان خود بالا برد.



قهرمانی را در وایت هارت لین با ضربه سر کندی


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
لحظه گلزنی ری کندی در مقابل تاتنهام هاتسپر - 1971


هر پیروزی در وایت هارت لین، هواداران آرسنال را دلگرم می کند اما این پیروزی چیز دیگری بود، خیلی خاص.

روز دوشنبه 3 می 1971، تیم برتی می (Bertie Mee) برای برگزاری آخرین بازی فصل به خانه رقیب محلی خود سفر کرد. آرسنال یک امتیاز از لیدز عقب بود و می دانست یک پیروزی و یا یک تساوی بدون گل می تواند بار دیگر پس از 18 سال قهرمانی را به هایبوری بازگرداند.

در هر صورت یک تساوی با گل برای آرسنال کافی نبود زیرا هر چند دو تیم در صدر جدول هم امتیاز می شدند، اما میانگین گل ها مانع رسیدن به قهرمانی می شد. به عبارت دیگر، برای آرسنال گل نخوردن در این بازی به مراتب مهمتر از گلزنی در آن بود.

در روز بازی، آرسنال همه چیز را تحت کنترل داشت و به هر دو هدف خود رسید.

جمعیت 51,192 در وایت هارت لین جمع شدند و دو برابر این جمعیت نیز در پشت درهای بسته ورزشگاه باقی ماندند. آن هایی که در میان درب گردون ورزشگاه حضور داشتند، با فشاری که از هر دو طرف به آن ها وارد میشد دچار صدمه شدند که تحت درمان قرار گرفتند، در این بین درگیری هایی نیز به وجود آمد و در کل اتفاقات بیرون ورزشگاه کمتر از حواشی درون میدان نبود.

در حالی که چارلی جورج (Charlie George) و جورج گراهام (George Graham) مشغول خودنمایی بودند، مارتین پترز (Martin Peters) خطری زودهنگام را روی دروازه آرسنال پدید آورد. بازیکنان اسپرز مصمم بودند تا موفقیتی را که خود 10 سال پیش بدست آورده بودند، نصیب آرسنال نشود (فتح دو جام در یک فصل) اما سه دقیقه مانده به پایان بازی، سرانجام تسلیم تفنگداران شدند.

پت جنینگز ( او آن زمان دروازه بان تاتنهام بود) با واکنش درجه یک خود مانع گلزنی جان ردفورد (John Radford) شد اما جورج آرمسترانگ (George Armstrong) توپ برگشتی را تصاحب کرد و توپ را با یک ضربه چیپ روی دروازه فرستاد. ری کندی (Ray Kennedy) به هوا برخواست و توپی را که از جنینگز عبور کرده بود وارد دروازه تاتنهام کرد تا تک گل آرسنال در آخرین دقایق بازی شکل گیرد.

این لحظه نجات بخش بود اما وضعیت همچنان برای شادی آرسنالی ها امن نبود زیرا تنها یک گل از تاتنهام کافی بود تا مانع قهرمانی آرسنال شود. ری کندی بعدها گفت " این طولانی ترین سه دقیقه بود که تاکنون دیدم. در حالی که تاتنهام قصد بازگشت به بازی را داشت، به یاد دارم که فکر می کردم شاید بهتر بود آن ضربه سر را وارد دروازه نمی کردم!! "

اسپرز هجوم آورد و به دنبال یک تساوی ارزشمند بود اما کنترل اوضاع درون چهارچوب توسط باب ویلسون (Bob Wilson) اعصاب آرسنالی ها را آرام کرد و سوت پایان بازی غوغایی را میان بازیکنان و هواداران بر انگیخت. برای هشتمین بار در تاریخ، آرسنال به مقام قهرمانی لیگ دست یافت، آن هم در خانه منفورترین حریف خود.

برای تصاحب دومین جام، توپچی ها مجبور بودند 5 روز صبر کنند.


در حالی که تیم سرشار از اعتماد به نفس بود، به نظر می رسید برد دوگانه فصل بعد آن ها در سال های دیگر بارها تکرار خواهد شد، اما اینگونه نشد.

آرسنال در در کل فصل رقابت شانه به شانه ای را با لیدز یونایتد ایجاد کرد. لیدز با 42 بازی 63 امتیازی بود و آرسنال با یک بازی کمتر و یک امتیاز کمتر در رتبه دوم قرار داشت. همه چیز به روز پایانی و به دیدار آخر توپچی ها بستگی داشت. تیم می (Mee) برای رسیدن به قهرمانی تنها به یک پیروزی و یا حداقل یک تساوی بدون گل نیاز داشت. شکست در این دیدار و یا یک تساوی با گل می توانست جام را در الندرود (Elland Road ورزشگاه لیدز) نگه دارد. از قضای روزگار، بازی پایانی آرسنال در وایت هارت لین و در مقابل رقیب سرسخت آن ها یعنی تاتنهام بود اما ضربه سر دقایق پایانی ری کندی، به راستی افتخار آفرینی کرد.

این تنها عنوان قهرمانی آرسنال در لیگ برای 18 سال گذشته بود اما 5 روز بعد توپچی ها واقعاً تاریخ سازی کردند. گلزنی ادی کلی (Eddie Kelly) و گل به یاد ماندنی چارلی جورج (Charlie George) باعت شد تیم برتی می (Bertie Mee) به بازی بازگردد و در فینال جام حذفی 2-1 لیورپول را شکست دهد.

آرسنال به چهارمین تیم تاریخ انگلستان و دومین تیم در قرن بیستم تبدیل شد که توانست در طول یک فصل هم لیگ و هم جام حذفی را فتح کند.

متأسفانه عصر آن روز آفتابی اوج درخشش این تیم بود. آن ها سال بعد فینال جام حذفی را به لیدز واگذار کردند و در فصل 1972/73 در لیگ به مقام دوم رسیدند. می (Mee) با پرداخت 220,000 پوند، (Alan Ball) را که همراه با انگلستان به مقام قهرمانی جام جهانی 1966 رسیده بود به هایبوری آورد اما تیم کاملاً متزلزل پیش می رفت. در سه فصل آینده آن ها به ترتیب به رتبه های دهم (1973/74)، شانزدهم (1974/75) و هفدهم (1976/76) دست یافتند و با این حساب در سال 1976 تری نیل (Terry Neill) جانشین برتی می (Bertie Mee) شد.

او پت جنینگز (Pat Jennings) را از تیم سابق خود، تاتنهام، به هایبوری آورد و با پرداخت مبلغ £333,333.34p (مساوی با 333,333 پوند و 34 پنی) برای جذب مالکولم مک دونالد (Malcolm MacDonald) از نیوکاسل، رکورد باشگاه در نقل و انتقالات را شکست. این بازیکنان تازه وارد درکنار استعدادهای نو ظهور باشگاه مانند لیام بریدی (Liam Brady) و فرانک استپلتون (Frank Stapleton) بار دیگر آرسنال را به جمع هشت تیم برتر لیگ بازگرداند. به هر حال موفقیت های درخشان آن ها تنها با کسب جام نمایان می شد.

تیم نیل (Neill) به سه فینال متوالی جام حذفی در سال های 1978، 1979 و 1980 رسید. در اولی و سومی، توپچی ها با شکست غیر منتظره 1-0 مقابل ایپسویچ و وستهم نتوانستند جام را تصاحب کنند. در فینال 1979، پنج دقیقه پایانی بسیار پر حادثه بود زیرا بازیکنان نیل (Neill) با 2 گل از از حریف خود پیش بودند اما منچستریونایتد با دو ضد حمله کار را در آخرین لحضات به تساوی کشاند. در هر صورت آلن ساندرلند (Alan Sunderland) مهاجم توانمند آرسنال قلب حریف را شکست و با گل خود در وقت های تلف شده، جام را برای توپچی ها به ارمغان آورد.

یک سال بعد، نیل (Neill) دریافت که یونایتد در آن بازی چه احساسی داشت. چهار روز پس از شکست در فینال جام حذفی 1980 مقابل وستهام، آرسنال در فینال جام برندگان جام اروپا، در ضربات پنالتی از والنسیا شکست خورد تا نیل (Neill) و تیمش 2 جام را با کمترین اختلاف ممکن از دست بدهند.

آرسنال نخستین دوگانه خود را پیروز شد

[Only Registered And Activated Users Can See Links]
قهرمانی دوگانه (یا دابل به معنی فتح لیگ و جام حذفی در یک سال) در دهه گذشته به اتفاقی عادی تبدیل شده و آرسنال نیز تحت رهبری آرسن ونگر دو بار این افتخار را بدست آورده اما اگر به روزهای پیش از شروع لیگ برتر باز گردید، درک خواهید کرد که فتح لیگ و جام حذفی در یک فصل، به واقع هدفی مقدس در فوتبال انگلستان به شمار می رفت.

هنگامی که رقابت های 1970/71 آغاز شد، تاتنهام به عنوان تنها فاتح دوگانه قرن بیستم به شمار می رفت اما در پایان فصل، آرسنال برتی می (Bertie Mee) همان کاری را انجام داد که تاتنهام بیل نیکولسون (Bill Nicholson) ده سال پیش به انجام رسانده بود.

آرسنال همانطور که برای قهرمانی لیگ در تکاپو بود، برای فتح جام حذفی نیز استوک سیتی را در نیمه نهایی این جام، در یک بازی کاملاً جنجالی از پیش رو برداشت.

برای فتح اولین جام، آن ها رقیب دیرینه خود تاتنهام را شکست داده و با پیروزی 1-0 در وایت هارت لین، برای هشتمین بار قهرمان لیگ شدند. پنج روز بعد، مردان برتی می (Bertie Mee) به ومبلی رفتند تا در فینال جام حذفی با لیورپول روبرو شوند. این بازی مرز ایجاد یک شاهکار بود، شاهکاری که می توانست نام آن ها را برای همیشه در تاریخ ثبت کند.

در یک روز بسیار گرم در ومبلی، پس از پایان یک فصل بسیار طولانی و سخت، هر دو تیم برای رسیدن به دروازه یکدیگر با مشکل روبرو شدند. آرسنال شانس های بهتر را بدست آورد اما ضربات آخر بی دقت بود. در طول 90 دقیقه، ری کندی (Ray Kennedy)، جورج گراهام (George Graham) و چارلی جورج (Charlie George) نتوانستند از موقعیت های بدست آمده استفاده کنند.

در نهایت کار به وقت های اضافه کشید، دومین جام هنوز پیش روی تیم قرار داشت اما در حالی که تنها دو از اولین وقت اضافه گذشته بود، استیو هایوی (Steve Heighway) و لیورپول بودند که اولین گل را به ثمر رساندند. باب ویلسون (Bob Wilson) انتظار یک سانتر را داشت اما هافبک کناری لیورپول ضربه محکمی را به گوش دروازه زد که از کنار تیرک وارد دروازه شد.

این اولین بار نبود که برای پیروزی، آرسنال باید شدیداً به آب و آتش می زد. کاپیتان فرانک مک لینتوک (Frank McLintock) بود که فاصله چندانی با پنجمین شکست خود در ومبلی نداشت اما فریادهای او همیشه برای هم تیمی هایش روحیه بخش بود. چند دقیقه بعد اشاره نوک پای ادی کلی (Eddie Kelly) کار را به تساوی کشاند، حرکت او واقعاً قابل تقدیر بود. ابتدا جورج گراهام مدعی گلزنی شد اما تصاویر تلویزیونی نشان داد که هافبک آرسنال هیچ نقشی در مسیر عبور توپ از دروازه بان لیورپول ری کلمنز (Ray Clemence) نداشت.

به هر حال آرسنال مسیر بازگشت را پیدا کرده بود و حتی نتیجه بهتری نیز در انتظارشان بود. چارلی جورج پاس آرامی را از جان ردفورد (John Radford) دریافت کرد. او از فاصله 20 یاردی با ضربه ای پر قدرت دروازه ری کلمنز (Ray Clemence) را هدف گرفت. در حالی که توپ به تور دروازه لیورپول چسبید، جورج در میدان ومبلی غرق شد و بر روی پشت خود دراز کشید، در حالی که دستانش به بیرون باز بود. شادی او به عنوان یکی از برجسته ترین تصاویر جام حذفی باقی مانده است

نمایش کلاسیک بریدی در پیروزی 5 - 0 مقابل اسپرز


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
گلزنی لیام بریدی در پیروزی 5-0 در وایت هارت لین مقابل تاتنها


ایام کریسمس 1978 یک هدیه غیر منتظره برای آرسنال به همراه داشت.

با آن که این اتفاق دو روز زودتر از سال جدید اتفاق افتاد اما کاملاً آهنگ جشن آن فصل را تنظیم کرد " تاتنهام 0 آرسنال 5 "

این یک نتیجه فراموش نشدنی در آن بعد از ظهر بود و توپچی ها به طور بحث برانگیزی بهترین عملکرد خود در طول هفت سال مربیگری تری نیل (Terry Neill) را ارائه کردند.

اسپرز بعد از یک فصل حضور در لیگ دسته دو، بار دیگر به بالاترین سطح بازی ها در لیگ دسته یک بازگشته بود. از این گذشته دو بازیکن فاتح جام جهانی آرژانتین به نام های اوسی آردیلس (Ossie Ardiles) و ریکی ویلا (Ricky Villa) را به خدمت گرفتند که باعث بهبود جایگاه آن ها در جدول شده بود. اما این آرسنال و خصوصاً لیام بریدی (Liam Brady) -رهبر خط میانی توپچی ها - بودند که جشن تولد حضرت مسیح را در وایت هارت لین برپا کردند.

طرفداران اسپرز مبهوت هنرنمایی آلن ساندرلند (Alan Sunderland) شده بودند که نه تنها موقعیت های فراوانی را به دست آورد، بلکه با حمایت لیام بریدی، سه گل عالی را وارد دروازه حریف کرد. فرانک استپلتون (Frank Stapleton) نیز از درخشش بریدی در این بازی بی نصیب نبود و روی سانتر عالی او از سمت چپ با ضربه سر شیرجه ای خود گل چهارم را نیز وارد دروازه حریف کند. اما این پایان کار نبود، گل پنجم نیز در راه بود.

تلاش دیدنی لیام بریدی به یاد ماندی ترین صحنه آن دیدار بود و حتی امروزه نیز توسط طرفداران آرسنال مورد ستایش قرار می گیرد. درحالی که دوربین های تلویزیونی توپ گیری عالی بریدی و تغییر جهت سریع او در گوشه محوطه جریمه، ضربه کات دار تماشائی وی و شادمانی پس از گل این مرد ایرلندی در مقابل هواداران بهت زده تاتنهام نشان می داد، گزارشگر بازی جان موتسون (John Motson) فریاد می زد " به آن حرکت نگاه کنید، اوه به آن نگاه کنید."

شاگردان نیل (Neill) آن فصل را با حضور در رتبه هفتم به پایان رساندند، چهار پله بالاتر از تاتنهام. این نتیجه هنوز قاطعانه ترین پیروزی توپچی ها پس از جنگ جهانی دوم در وایت هارت لین محسوب می شود.


پنج دقیقه پایانی، منچستریونایتد را بُهت زده کرد


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
شادی آلن ساندرلند پس از به ثمر رساندن گل قهرمانی در جام حذفی

در ماه می 1979، توپچی ها مصمم وارد ومبلی شدند تا شکست غیر منتظره فصل پیش خود مقابل ایپسویچ تاون (Ipswich Town) - در فینال جام حذفی - را جبران کنند.

در فینال جام حذفی سال گذشته بازیکنان تری نیل (Terry Neill) در برابر بازیکنان بابی رابسون (Bobby Robson) رنگ باخته بودند اما به هیچ وجه نمی خواستند برای دومین فصل متوالی این جام را از دست بدهند، هرچند یقیناً افراد کمی بودند که این نوع پیروزی را پیش بینی می کردند.

در حالی که لیام بریدی (Liam Brady) نفوذهای متعددی از میانه میدان داشت، تسلط آرسنال بر بازی بیشتر و بیشتر می شد و توپچی ها توانستند پیش از اتمام نیمه نخست دو بار دروازه حریف را باز کند. لیام بریدی در میانه میدان حرکت ویران کننده ای را آغاز کرد و سه بازیکن یونایتد را اسیر هنرمایی خود کرد، سپس در سمت چپ توپ را به فرانک استپلتون (Frank Stapleton) داد، استپلتون با دید باز خود پاس در عمق فوق العاده زیبایی به دیوید پرایس (David Price). او نیز با حرکتی زیرکانه مدافع پیش رو را کنار زد و در حالی که دروازه بان یونایتد به سمت او حرکت کرده بود، با پس رو به عقب توپ را پشت محوطه شش قدم ارسال کرد. برایان تالبوت (Brian Talbot) خود را به توپ رساند و با تکل خود توپ را درون دروازه جای داد تا گل اول آرسنال شکل گیرد.

گل دوم نیز روی حرکت انفجاری بریدی به ثمر رسید. این بار تالبوت در میانه میدان حرکت را آغاز کرد، او پس از یک نیم چرخش توپ را به بریدی رساند و او نیز دو بازیکن را در سمت چپ محوطه جریمه به زیبایی از پیش رو برداشت و سانتر دقیقی روی تیر دو برای فرانک استاپلتون (Frank Stapleton) سانتر کرد و ضربه سر محکم او پس از عبور از دروازه بان یونایتد گری بیلی (Gary Bailey) وارد دروازه شد.

این طور به نظر می رسید که بازی فینال در حال تبدیل شدن به یک پیروزی آسان برای توپچی هاست اما در حالی که 5 دقیقه به پایان مانده بود، درام واقعی آغاز شد. گوردون مک کوئین (Gordon McQueen) روی ارسالی کوتاه از سمت راست، پشت محوطه شش قدم به توپ ضربه زد که از کنار دستان پت جنینگز (Pat Jennings) وارد دروازه شد. به نظر می رسید طناب نجاتی به سوی یونایتد پرتاب شده است. در ادامه پاس در عمقی برای سمی مک ایلروی (Sammy McIlroy) ارسال شد، او پس از عبور از دو بازیکن و در حالی که جنینگز از دروازه خود بیرون آمده بود، ضربه خود را از زیر دستان او وارد دروازه آرسنال کرد تا در آخرین دقایق بازی کار به تساوی کشیده شود.

یونایتدی ها شادمان و آرسنالی ها بهت زده بودند. مردان نیل (Neill) پس از دو گلی که نیمه نخست به ثمر رساندند، تقریباً از پیروزی خود مطمئن بودند، حال به نظر می رسید حریف آن ها نبض بازی را در دست گرفته است اما در این فینال همه چیز باور نکردنی به نظر می رسید و گل دوم یونایتد پایان کار نبود.

بریدی در مرکز میدان صاحب توپ شد و مصمم بود که توپ را از دست ندهد. او نفوذ ویران کننده دیگری را آغاز کرد و پس از عبور از دو بازیکن توپ را در سمت راست به گراهام ریکس (Graham Rix) سپرد. ریکس بدون تعلل توپ را روی تیر دو ارسال کرد، یک سانتر فوق العاده دقیق و زیبا.

ارتفاع توپ بسیار زیاد بود و خروج دروازه بان یونایتد نتوانست مانع رسیدن آن به ساندرلند شود. ساندرلند که در تیر دو با توپ کمی فاصله داشت، به سمت آن تکل رفت و در حالی که یک مدافع به سمت او خیز برداشته بود، او گل سوم آرسنال را وارد دروازه حریف کرد. شادی پس از گل او بدون شک به عنوان یکی از لحضات نمادین در جام حذفی می ماند. آرسنال به طور وحشتناکی متزلزل شد اما سرانجام به بازی بازگشت و جام را به هایبوری بازگرداند.




گل پیروزی بخش وائسن، یوونتوس را در تورین شوکه کرد




[Only Registered And Activated Users Can See Links]
گل پاول ویسن در خانه یوونتوس -

پیش از سال 1980، سفرهای اروپایی به زمین یوونتوس معمولاً یک معنا برای باشگاه های انگلیس داشت، شکست.

در 25 سال رقابت اروپایی تا به آن روز، هیچ تیمی از جزیره نبود که بتواند در استادیوم یوونتوس پیروزی خود را جشن بگیرد.

در سال 1980، هنگامی که توپچی ها برای برگزاری بازی برگشت نیمه نهایی جام برندگان اروپا از تونل استادیوم یووه بیرون می آمدند، چالشی بزرگ را پیش روی خود می دیدند. اما این چالشی بود که آن ها توانستند به دراماتیک ترین شکل ممکن از عهده آن بربیایند.

توپچی ها در چهار بازی آخر خود در این رقابت ها سه پیروزی مقابل فنرباغچه (Fenerbahce)، مادبورگ (Magdeburg) و گوتنبرگ (IFK Gothenburg) بدست آوردند اما در بازی رفت مقابل یووه در هایبوری، یک تساوی پر زحمت را کسب کردند.

نتیجه بدی برای ایتالیایی ها که بازی برگشت در خانه خودشان برگزار می شد نبود اما از طرف دیگر توپچی ها با وجود بازیکنانی مانند پت رایس (Pat Rice)، لیام بریدی (Liam Brady) و دیوید اولری (David O'Leary)، پا به پای حریف خود پیش رفتند. به هر حال تا 15 دقیقه مانده به پایان بازی نتیجه بدون گل مساوی بود و با توجه به گل زده یووه در هایبوری، این تیم ایتالیایی بود که به فینال راه پیدا می کرد.

مربی آرسنال تری نیل (Terry Neill) مهاجم 18 ساله خود، پل وائسن (Paul Vaessen) را به میدان فرستاد.

وائسن بعدها گفت " تساوی 0-0 با توجه به قانون گل زده در خانه حریف باعث حذف ما می شد، زمانی که مربی دان هاو (Don Howe) مرا به میدان فرستاد، نتیجه بازی همین بود." به یاد می آورم که او به من گفت " پل به زمین می روی، یک گل برای ما می زنی " و من به او پاسخ دادم " بله، حتماً "

او نیز این کار را انجام داد. گراهام ریکس (Graham Rix) با دریبل ویران کننده خود وارد محوطه جریمه شد و سانتر رو به عقبی را برای وائسن ارسال کرد. او نیز با ضربه سر خود توپ را از دروازه بان آن زمان یوونتوس دینو زوف (Dino Zoff) عبور داد تا تک گل آرسنال به ثمر برسد. تنها دو دقیقه از زمان بازی باقی مانده بود. وائسن خاطر نشان کرد " هرگز سکوتی را که پس از به ثمر رساندن گلم حکم فرما شد فراموش نمی کنم. ترقه ها، طبل ها و شعارها، همه و همه متوقف شده بود، بسیار ترسناک بود "

این نخستین بار بود که یوونتوس در خانه خود مغلوب یک تیم انگلیسی می شود. آرسنال تاریخ ساز شده بود اما نتوانست در فینال جام برندگان اروپا 1980 بر حریف خود غلبه کند و در ضربات پنالتی بازی را به والنسیا واگذار کرد.

گل وائسن در تورین، نقطه برجسته ای در کار حرفه ای او محسوب می شد. در 8 اگوست 2001، پل وائسن (Paul Vaessen)، زمانی که تنها 39 سال سن داشت به طور غم انگیزی در آپارتمان خود از دنیا رفت.


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
پل وائسن

[Only Registered And Activated Users Can See Links]
جان هاولی، جان دواین، پل وائسن

GOLL
09-05-2011, 14:50
سال های افتخار گراهام - (مقدمه)


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
جورج گراهام همراه با جام قهرمانی لیگ 89


در ماه می 1986 که مصادف با یک صد سالگی آرسنال بود، باشگاه تصمیم گرفت جورج گراهام (George Graham) بازیکن سابق خود را به عنوان سرمربی تیم انتخاب کند تا ادامه دهنده راه دان هاو (Don Howe) باشد. هاو خواستار پایان دادن به قراردادش در هایبوری شده بود.

این مرد اسکاتلندی با ورود خود خطی پر رنگ بر روی عملکرد اوایل دهه 80 تری نیل (Terry Neill) و بعد ها دان هاو (Don Howe) کشید. پس از فتح جام حذفی در 1979 و باخت در فینال جام برندگان اروپا 1980 در ضربات پنالتی، آرسنال چند تن از تاثیرگذارترین ستارگان خود را در اوایل این دهه از دست داد. لیام بریدی (Liam Brady) که سه بار متوالی به عنوان بازیکن سال جزیره انتخاب شد به یوونتوس پیوست و در همین حال فرانک استپلتون (Frank Stapleton) به منچستریونایتد رفت. این دو انتقال موجب نزول آرسنال در این دوران شد.

گراهام پس از اینکه دوران موفقیت آمیز در تیم دسته سومی میلوال (Millwall) داشت، به عنوان سرمربی آرسنال برگزیده شد. ظرف مدت یک سال، او نخستین قهرمانی را برای آرسنال پس جام حذفی 1979 بدست آورد. با وجود اینکه یک گل از لیورپول پرقدرت عقب بودن، تیم جوان گراهام دو بار دروازه لک لک ها را باز کردند تا نخستین جام اتحادیه (League Cup) در تاریخ باشگاه کسب شود. آن ها سال بعد هم به فینال این جام رسیدند اما از لوتون تاون (Luton Town) شکست خورند.

دوران سلطه گراهام بخاطر قوانین سخت گیرانه او داخل و خارج از زمین مشهور بود. او ترکیب 4 نفره ای را در دفاع شکل داد که بیش از یک دهه در خدمت آرسنال بودند. کاپیتان جوان آرسنال تونی آدامز (Tony Adams) در مرکز قرار داشت. در زمین افرادی مانند دیوید روکاسل (David Rocastle)، پل مرسون (Paul Merson) و آلن اسمیت (Alan Smith) مهره های هجومی آرسنال بودند.

در سومین فصل هدایت تیم، جورج گراهام شاید رویایی ترین جام را در تاریخ انگلستان بدست آورد، در حالی که همه چیز به روز آخر فصل 1988/89 بستگی داشت. هرچند باید تقدیر ویژه ای از آلن اسمیت و مایکل توماس (Michael Thomas) به انجام رساند.

این اولین لیگی بود که پس از 18 سال بدست می امد و آغازگر دوره جدیدی بر سلطه آرسنال در فوتبال انگلستان بود، اگر چه کاملاً قاطعانه نبود. فصل بعدی به هیچ وجه درخشان نبود و با حضور در رتبه چهارم پایان یافت که بسیار نا امید کننده بود. این تمام دستاورد تیمی بود که گراهام تحویل گرفت.

اما به نظر می رسید برای رسیدن به موفقیت های بیشتر، تیم به بازیکنان تازه وارد نیاز دارد. یک هافبک سوئدی به نام آندرس لیمپار (Anders Limpar) و همین طور دروازه بان جوان کوئینز پارک رنجرز با نام دیوید سیمن (David Seaman) به جمع توپچی ها اضافه شدند و خیلی زود تأثیر خود را نشان دادند. با وجود این که کمیته انضباطی لیگ به خاطر درگیری ایجاد شده در بازی رفت منچستر یونایتد و آرسنال در الدترافورد که با پیروزی 1-0 توپچی ها همراه بود، 2 امتیاز از آرسنال کسر کرده بود و همچنین حکم بازداشت هشت هفته ای برای تونی آدامز صادر کرده بودند، اما آرسنال همچنان با قدرت به پیشتازی خود در لیگ 1990/91 ادامه می داد و در این مسیر تنها یک شکست داشت و توانست قهرمان آن فصل شود.

به هر حال در 1992 آرسنال نتوانست بار دیگر در لیگ موفق عمل کند و به در پایان به مقامی بهتر از چهارمی دست نیافت. ناکامی آرسنال در لیگ بعد از آن نیز همچنان ادامه داشت اما توپچی ها قصد داشتند خود را به عنوان یک تیم با کارایی بالا نشان دهند.

در 1993 شاگردان گراهام دو جام حذفی و اتحادیه را تصاحب کردند. توپچی ها فاصله چندانی با فتح جام برندگان اروپا نداشتند و یک سال بعد با پیروزی مقابل پارما ایتالیا، دومین جام باشگاه در سطح قاره بدست آمد، فینالی که در شهر کپنهاگ (Copenhagen) به انجام رسید.

با این حال ده ماه پس از این پیروزی، گراهام از مربی گری آرسنال کنار گذاشته شد. اخراج او پایانی بر یک دوره درخشان 9 ساله در هایبوری بود.

GOLL
09-05-2011, 14:59
نخستین جام اتحادیه با دو گل از نیکلاس بدست آمد


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
قهرمانان جام لیتل وودز ( جام اتحادیه )


وقتی یان راش (Ian Rush) گلزنی می کرد، لیورپول نمی باخت. تا این که در فینال جام اتحادیه سال 1987 (موسوم به لیتلوودز کاپ) این رکورد شکسته شد.

نخستین فصل مسؤولیت جورج گراهام در هایبوری، یکی از تأثیرگذارترین دوره های او نیز محسوب می شد. یک نسل جوان و مستعد در حال شکوفایی بود و رسیدن به فینال ومبلی، پاداشی بر تلاش آن ها در رساندن آرسنال به رتبه چهارم جدول بود.

جوانان گراهام این کار را به شیوه ای خاص انجام دادند. هرچند گل دیر هنگام دیوید روکاسل (David Rocastle) به تاتنهام در وایت هارت لین آرسنال را به سختی فینالیست کرد، اما به نظر می رسید توپچی ها در مقابل لیورپولی که در آن دهه حکمرانی می کرد شانسی ندارند.

رکورد خارق العاده گلزنی یان راش همچنان ادامه داشت و پس از 23 دقیقه دروازه آرسنال باز شد. این مهاجم ولزی تقریباً در 150 بازی برای تیمش گلزنی کرده بود که در هیچ یک از آن بازی ها لیورپول بازنده میدان نبود اما مردان جوان آرسنال به خاطر این رکوردها آرامش خود را از دست ندادند، اگرچه جو به شدت دلهره آوری بود.

چارلی نیکلاس خیلی زود این گل را پاسخ داد و دقیقه 30 پس از اینکه توپ را از روی محوطه شش قدم به قسمت بیرونی تیرک دروازه زد، در بازگشت توپ ارسالی را از داخل محوطه شش قدم وارد دروازه کرد تا نتیجه کار 1-1 مساوی شود.

این نتیجه تا 7 دقیقه مانده به پایان بازی دست نخورده باقی ماند. بازیکن تازه نفس آرسنال پری گروز (Perry Groves) به زیبایی هرچه تمام تر مدافع لیورپول گری جیلسپی (Gary Gillespie) را از جریان بازی محو کرد و با نفوذ از سمت چپ توپ را داخل محوطه جریمه به نیکلاس رساند. ضربه نیکلاس آرام بود و در میان راه با برخورد به بازیکن حریف تغییر مسیر داد و وارد دروازه بروس گلوبلار (Bruce Grobbelaar) شد تا در آخرین دقایق بازی، توپچی ها تیم پیروز میدان باشند.

لیورپول نتوانست پاسخی به این گل دهد تا کاپیتان آن روز آرسنال کنی سنسوم (Kenny Sansom) با کلاهی که بر سر گذارده بود پیشاپیش دیگر بازیکنان تیم خود را برای دریافت مدال و کاپ قهرمانی جام اتحادیه به جایگاه ویژه ومبلی هدایت کند. پس از یک دوره کاملاً بی حاصل، جورج گراهام بار دیگر روزهای خوب را به هایبوری بازگرداند.


ضربه توماس قهرمانی را در آنفیلد به ارمغان آورد


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
گل مایکل توماس در آنفیلد -
" توماس، در میانه میدان تغذیه میشه ... حالا توپو میگیره ... توماس، درست در آخرین لحظه!! "

بیست سال از زمانی که گزارشگر بازی بریان مور (Brian Moore) اوج هیجان فصل 1988/89 را توصیف می کند می گذرد اما طرفداران آرسنال هنوز تمام آن حرف ها را در قلب خود حفظ کرده اند. به هیچ وجه تعجب آور نیست زیرا فوتبال به هیچ وجه نمی توانست هیجان انگیزتر از آن شب در آنفیبد باشد.

چند هفته پیش از این بازی، آرسنال به تنهایی پیشتاز رقابت ها بود و به نظر می رسید پس از 18 سال بتواند بار دیگر کاپ قهرمانی لیگ را به هایبوری باز گرداند. آخرین قهرمانی آرسنال در لیگ به 1971 باز می گشت. جورج گراهام یکی از اعضای ترکیب آن تیم (در سال 1971) بود اما اکنون هدایت تیم را بر عهده داشت. مربی اسکاتلندی توپچی ها ترکیب جوان خود را با اضافه نمودن چند بازیکن جدید به قدری متحول کرد که توانست در آن زمان لیورپول پر مدعا را پشت سر گذارد.

دو بازی نهایی آرسنال در خانه با یک شکست مقابل دربی کانتی (Derby County) و یک تساوی مقابل ویمبلدون (Wimbledon) همراه بود و برد قاطعانه 5-1 لیورپول مقابل وستهم، در یک هفته مانده به پایان بازی ها، آن ها را با 3 امتیاز اختلاف در صدر جدول جای داد. طبق برنامه، در هفته پایانی بازی ها آرسنال در آنفیلد مهمان لیورپول بود. این دیدار به خاطر حادثه هیلزبورو (Hillsborough) به روز جمعه 26 می موکول شد و تنها پیروزی با اختلاف 2 گل می توانست قهرمانی آرسنال را تثبیت کند.

تعداد کمی بیرون از هایبوری منتظر خلق یک شگفتی بودند. یکی از روزنامه ها در صبح بازی این تیتر را زده بود " آرسنال هیچ دعایی پشت سر خود ندارد ". اما گراهام اعتقاد دیگری داشت " نیمه اول محکم و منسجم بازی کنید، یک گل زود هنگام در نیمه دوم و سپس شکست لیورپول در پایان " مربی آرسنال کاملاً به این دستور عمل معتقد بود.

گراهام تصمیم گرفت از 3 دفاع مرکزی استفاده کند و این مسأله به لی دیکسون (Lee Dixon) و نایجل وینتربرن (Nigel Winterburn) فرصت داد تا از جناهین بیشتر نفوذ کنند و در طرف مقابل دو دفاع کناری لیورپول کاملاً به دفاع بپردازند و فکر نفوذ کارهای هجومی را از ذهن خود پاک کنند. این تاکنیک کارساز بود و آرسنال توانست فشار اولیه را بر لیورپول تحمیل کند اما برای زدن اولین گل کمی بدشانس بود. حرکت خوب توماس در سمت راست و سانتر دقیق او باعث شد حتی خروج دروازبان لیورپول نتواند مانع رسیدن آن به استیو بولد (Steve Bould) شود اما ضربه بولد در تیر دو پس از برخورد با سر بازیکن لیورپول روی خط دروازه منحرف شد و از روی تیرک به بیرون رفت.

هفت دقیقه پس از آغاز نیمه دوم، تیم میهمان به گل رسید. وینتربرن از سمت راست یک ضربه ایستگاهی را روی دروازه ارسال کرد و آلن اسمیت با اشاره مختصری به توپ، باعث عبور آن از دروازه بان لیورپول بروس گلوبلار (Bruce Grobbelaar) شد. بازیکنان لیوپول دور داور جمع شدند اما ادعای آن ها مبنی بر اینکه اسمیت توپ را لمس نکرده بود یا در واقع آفساید شده بود رد شد و گل پذیرفته شد، لیورپول 0-1 آرسنال.

بهترین موقعیت برای به ثمر رساندن گل دوم از دست رفت. پل مرسون (Paul Merson) در محوطه جریمه توماس را صاحب توپ کرد اما ضربه ضعیف توماس را دروازه بان لیوپول مهار کرد. به هر حال این پایان کار توماس نبود، او قرار بود تاریخ ساز شود.

دقیقه 92، ثانیه های پایانی بازی، یکی از غرورانگیز ترین لحظه ها در تاریخ باشگاه. دروازه بان آرسنال جان لوکیچ (John Lukic) توپ را در سمت راست به لی دیکسون می دهد. ضربه بلند دیکسون تا میانه زمین لیورپول پیش می رود و به آلن اسمیت (Alan Smith) می رسد. اسمیت با هشیاری کامل و با یک نیم چرخش یک پاس هوایی را برای توماس که در حال نفوذ بود می فرستد. برخورد مدافع آخر حریف با توماس باعث شد او در موقعیت تک به تک قرار گیرد. در حالی که دو مدافع لیورپول از کنار به او نزدیک می شدند و همچنین دروازه بان لیورپول به سمت راست خیز برداشته بود، مایکل توماس (Michael Thomas) با ضربه بیرون پای دقیق خود، توپ را به سمت چپ دروازه فرستاد.

گزارشگر بازی برایان مور فریاد کشید " پایانی غیر قابل باور در لیگ این فصل ... !! " پس از انتظاری 18 ساله، آرسنال بار دیگر به اوج فوتبال انگلستان بازگشت.


تیم گراهام قهرمانی خود را تضمین شده دید


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
قهرمانان لیگ 1991

خاطرات آن شب دراماتیک در آنفیلد 89 هنوز در ذهن طرفداران هر دو تیم آرسنال و لیورپول زنده بود و این در حالی بود که کورس قهرمانی دو فصل پس از آن شب در فصل 1990/91 به اوج خود رسیده بود.

6 می 91، درست یک هفته مانده به پایان بازی ها، توپچی ها در ساعت 8 عصر میزبان منچستر یونایتد بودند. پیش از این دیدار، لیورپول باید به ورزشگاه سیتی گروند (City Ground) سفر می کرد تا با ناتینگهام فارست بازی کند.

طبق محاسبات، اگر آرسنال گلی به ثمر نمی رساند و اگر لیورپول بازی خود را واگذار می کرد، بدون توجه به دو بازی باقی مانده، توپچی ها همانند دو فصل قبل قهرمانی لیگ را بدست می آوردند. تیم جورج گراهام در هایبوری گرد هم آمدند تا بازی ظهر لیورپول مقابل ناتینگهام را در کنار یکدیگر تماشا کنند، آن ها نباید نا امید می شدند.

هر دو تیم گل های اول خود را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساندند اما گل دقیقه 64 یان ووان (Ian Woan) سرنوشت لیگ را مشخص کرد، لیورپول بازی را واگذار کرد و آرسنال قهرمان شد. جشن و شادمانی در هایبوری برپا بود اما حرفه ای بودن گراهام هرگز به تیمش اجازه نداد این اتفاق روی نتیجه بازی عصر آن ها تأثیر بگذارد.

سربازان جرج گراهام در حالی از تونل ورزشگاه هایبوری خارج می شدند که هواداران با تمام وجود آن ها را تشویق می کردند. آن ها از راهرویی عبور کردند که بازیکنان یونایتد آن را تشکیل داده بودند و برای افتخار آفرینی توپچی ها دست می زدند. اما وقتی بازی آغاز شد، همه چیز به حالت عادی بازگشت و هر دو تیم تنها به پیروزی فکر می کردند.

آلن اسمیت (Alan Smith) در دقیقه 19 سانتر لی دیکسون (Lee Dixon) را به گل اول آرسنال تبدیل کرد. مهاجم ملی پوش و انگلیسی توپچی ها پیش از اتمام نیمه اول، گل دوم خود و تیمش را روی پاس کوین کمپبل (Kevin Campbell) به ثمر رساند.

خطای هند استیو بروس (Steve Bruce) در نیمه دوم این فرصت را به اسمیت داد تا هت تریک خود را تکمیل کند و کفش طلا را از آن خود کند. خود بروس یکی از گل ها را جبران کرد اما این گل به هیچ وجه نمی توانست مانع شادی آرسنال شود.

توپچی های گراهام شایسته قهرمانی بودند. آن ها برای تصاحب این عنوان تنها یک بار با نتیجه 2-1 مقابل چلسی شکست خوردند و دریافت تنها 18 گل و ثبت 23 بازی بدون گل خورده، عملکرد خیره کننده دیوید سیمن و چهار دفاع مقابلش را به رخ حریفان کشید.

در محاسبات نهایی، آرسنال با 83 امتیاز از 38 بازی و 7 امتیاز اختلاف نسبت به لیورپول، قاطعانه کار را به پایان رساند. در واقع اگر در اکتبر 1990 به خاطر درگیری در الدترافورد 2 امتیاز از آرسنال کسر نمی شد، این اختلاف به عدد 9 می رسید.

فتح جام حذفی و جام اتحادیه در یک فصل



[Only Registered And Activated Users Can See Links]
گل قهرمانی اندی لینگان در جام حذفی 1993

جورج گراهام در سال 1993 آرسنال را به فتح دو جام داخلی بی سابقه هدایت کرد، فتح همزمان این دو جام بعید بود و هیچ تیمی تا آن زمان چنین کاری را به انجام نرسانده بود.

گل استیفن مورو (Stephen Morrow) باعث شکست شفیلدونزدی (Sheffield Wednesday) در فینال جام اتحادیه شد. شفیلد چند ماه بعد به فینال جام حذفی نیز رسید ولی این بار مصمم بود تا کاپ قهرمانی را تصاحب کند اما گل دقایق پایانی اندی لینیگان (Andy Linighan) نتیجه فینال جام اتحادیه را تکرار کرد تا تیم منطقه یورک شایر (Yorkshire) در شبی بارانی، شکست خورده ومبلی را ترک کند.

در روز فینال جام اتحادیه در ماه آپریل، جشن قهرمانی استیفن مورو (Stephen Morrow) با مصدومیتی طولانی مدت همراه بود. مرد ایرلندی پس از اینکه پل مرسون دروازه جان هارکس (John Harkes) را باز کرد، گل قهرمانی آرسنال را به ثمر رساند و پس از سوت پایان بازی، جشن قهرمانی در ومبلی آغاز شد.

متأسفانه تلاش تونی آدامز (Tony Adams) برای پرتاب کردن مورو به هوا با زمین خوردن سنگین وی همراه بود. بازوی مورو شکست و او در حالی که روی برانکارد قرار داشت، به سرعت از زمین بازی خارج و به بیمارستان منتقل شد. مراسم قهرمانی آرسنال بدون حضور قهرمان بازی پس از یک ساعت به پایان رسید اما مورو در ماه می به ومبلی بازگشت و پیش از فینال جام حذفی، مدال قهرمانی خود در جام اتحادیه را دریافت کرد.

حالا نوبب اندی لینگان بود که مرکز توجه همگان قرار گیرد، هرچند هواداران دو تیم و میلیون ها تماشاگر در سطح جهان پیش از گل برتری آرسنال در دیدار تکراری، باید نظاره گر نبردی کسل کننده می شدند.

آرسنال با غلبه بر یئویل (Yeovil)، لیدز (Leeds)، ناتینگهام فارست (Nottingham Forest)، ایپسویچ (Ipswich) و البته پس از یک پیروزی بیاد ماندنی مقابل تاتنهام خود را به ومبلی رساند. ضمناً باید از ضربه سر دقیق یان رایت (Ian Wright) تقدیر نمود، گلی که دیوید هرست (David Hirst) آن را پاسخ داد تا قهرمان این جام در بازی تکراری مشخص شود. این اتفاق به هیچ وجه بیانگر نبردی کلاسیک نبود زیرا دیدار دوم جذاب تر از بازی اول در نیامد.

بازی تکراری پنج روز بعد برگزار شد و یان رایت بار دیگر آرسنال را پیش انداخت. آلن اسمیت (Alan Smith) پاس در عمقی را برای او ارسال کرد که وی را در موقعیت تک به تک قرار داد. رایت در حالی که دو مدافع را پشت سر خود داشت و دروازه بان کریس وودز (Chris Woods) نیز از دروازه بیرون آمده بود با ضربه چیپ کوتاه خود دروازه را به آرامی باز کرد. کریس وادل (Chris Waddle) در نیمه دوم کار را به تساوی کشاند تا در کمتر از پنج روز، دو بار به وقت اضافه کشیده شود.

به نظر می رسید برنده طولانی ترین فینال جام حذفی باید برای اولین بار در ضربات پنالتی مشخص شود اما اندی لینیگان اعتقاد دیگری داشت. دقیقه 119 کرنری برای آرسنال در سمت چپ شکل گرفت و اندی لینگان توپ ارسالی توسط مرسون را با ضربه پرقدرت خود به مرکز دروازه فرستاد، تلاش دروازه بان و مدافع شفیلد روی خط دروازه نتوانست مانع ورود آن به درون دروازه شود تا در آخرین لحضات آرسنال فاتح این ماراتن نفس گیر شود. توپچی ها جام حذفی را برای ششمین بار به خانه بردند.

اندی لینیگان شایسته عنوان بهترین بازیکن زمین بود زیرا پس از برخوردی که در نیمه اول با مهاجم شفیلد مارک برایت (Mark Bright) داشت، با بینی شکسته کار را تا پایان ادامه داد. لینگان 155 بار با لباس آرسنال به میدان رفت و 8 گل نیز به ثمر رساند اما بدون شک گل دقایق پایانی او مقابل شفیلد، ارزشمند ترین گل او محسوب می شد.

بازی مجدد دو تیم در پنجشنبه شب به دلایل متعدد دیگری مهم و بیاد ماندنی بود. حداقل جمعیت 62,267 نفری را برای یک فینال جام حذفی به ومبلی کشاند، بازی به دلیل یک تصادف در اتوبان ام یک (M1) با یک ساعت و نیم تأخیر آغاز شد. این اولین بار پس از فینال 1923 بود که آغاز بازی در ومبلی به تأخیر می افتد.

دیوید اولری (David O'Leary) که همچنان رکورد دار بیشترین تعداد بازی در تاریخ باشگاه آرسنال است، آخرین بازی خود را در آرسنال انجام داد و کمی پیش از گل لینیگان، آلن اسمیت تنها کارت زرد دوران حرفه ای خود را دریافت کرد.

دیوید اولری که همچنان رکورد دار بیشترین تعداد بازی در تاریخ باشگاه آرسنال است ، آخرین بازی خود را در آرسنال انجام داد و کمی پیش از گل لینگان ، آلن اسمیت تنها کارت زرد دوران حرفه ای خود را دریافت کرد.

آرسنال در کپنهاگ پارما را مغلوب کرد


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
گل آلن اسمیت در فینال جام یوفا مقابل پارما در کپنهاگ


جورج گراهام از این بازی به عنوان یکی از دو دیداری نام برده که بازیکنانش رضایت بخش ترین عملکرد را در دوران مربیگری او در آرسنال ارائه داده اند. جای تعجب ندارد، فینال جام برندگان اروپا سال 1994 در نهایت 1-0 به نفع آرسنال به پایان رسید.

آرسنال برای غلبه بر پارما فرصت های کمی در بازی بدست اورد و شاید یکی از مهمترین دلایل آن این بود که ترکیب حاضر در میدان به اندازه سال های قبل قدرتمند نبود اما این تنها مشکل گراهام نبود. بی دقتی یان رایت در نیمه نهایی این جام مقابل پاریس سن ژرمن و دریافت یک کارت زرد کاملاً بی دلیل باعث محرومیت او در فینال شد، جان ینسن (John Jensen) هافبک آرسنال نیز محروم شد و مارتین کیون (Martin Keown) نیز در تست آمادگی که صبح بازی برگزار شد نتوانست نتیجه رضایت بخشی بگیرد.

با این وضع، گراهام مجبور بود دو هافبک تازه کار خود به نام های یان سلی (Ian Selley) و استیو مورو (Steve Morrow) را به میدان بفرستد. پل مرسون (Paul Merson) و کوین کمپبل (Kevin Campbell) در دو جناح حضور داشتند، در حالی که آلن اسمیت (Alan Smith) تک مهاجم آرسنال در این دیدار بود. خوشبختانه چهار دفاع مشهور آرسنال در ترکیب حضور داشتند و دیوید سیمن (David Seaman) پس از تزریقات دردناکی که بخاطر آسیب غیر منتظره دنده هایش داشت به برای بازی آماده شد. گراهام انتخاب دیگری در عقب زمین نداشت و روند بازی نشان داد که چرا در این منطقه به ترکیب کاملش نیاز داشت.

ترکیب ابتدایی پارما بازیکنان مستعد فراوانی داشت. از ستاره سوئدی توماس برولین (Tomas Brolin) گرفته تا مهاجم کلمبیایی فاستینو آسپریلا (Faustino Asprilla) و همینطور افسانه ایتالیایی این تیم جیان فرانکو زولا (Gianfranco Zola). نماینده سری آ (Serie A) تیم محبوب فینال بود و خیلی زود دلیل این مسأله را نشان داد. شوت برولین به تیر دروازه برخورد کرد و ضربه آسپریلا را دیوید سیمن با فوق واکنش خارق العاده خود مهار کرد. آرسنال به اجبار عقب کشیده بود اما به نظر می رسید تقدیر چیز دیگری است.

حملات پارما ادامه داشت اما در طرف دیگر این آرسنال بود که به گل رسید. در دقیقه 21 دیکسون در سمت راست توپ بلندی را مرسون ارسال کرد اما بازیکن پارما با حرکت اکروباتیک خود مانع رسیدن توپ به او شد و توپ اتفاقی به آلن اسمیت رسید. اسمیت دو مدافع را در دو طرف خود داشت اما توپ را با استوپ سینه مهار کرد و با پای چپ گوش دروازه را هدف گرفت. دروازبان نتوانست به توپ برسد و توپ با برخورد به تیرک دروازه وارد چهارچوب شد تا تک گل دیدار شکل گیرد. آرسنال نا باورانه پیشتاز میدان بود.

توپچی ها جانانه از این گل دفاع کردند. لی دیکسون (Lee Dixon)، استیو بولد (Steve Bould)، تونی آدامز (Tony Adams) و نایجل وینتربرن (Nigel Winterburn) نمایش کاملاً برجسته ای از خود ارائه دادند و استادانه توسط یان سلی و استیو مورو حمایت می شدند. وقتی طی جریان بازی نوبت به سیمن می رسید، غیر قابل شکست بود. نفس های پارما به شماره افتاده بود اما با این حال همچنان خطرناک بود. طرفداران آرسنال پرچم های خود را به شیوه قدیمی در استادیوم پارکن (Parken) تکان می دادند و تمامی دقایق آن بازی را عاشقانه دوست داشتند.

سوت پایان بازی موجب ایجاد صحنه های شادمانی میان هواداران آرسنال، بازیکنان و کارکنان تیم شد، یک پیروزی خیره کننده که با غلبه بر شان بدست آمد!! شعار " One-nil to the Arsenal " فضای کپنهاگن را پر کرده بود. باشگاه دومین جام اروپایی خود را 24 سال پس از فتح فیرز کاپ (Fairs Cup) در هایبوری، بالای سر برد.

این یکی دیگر از رضایت بخش ترین بازی های جورج گراهام به عنوان مربی در آرسنال بود؟؟ البته جدای آنفیلد 89

GOLL
09-05-2011, 15:09
آن ها چه کاری انجام دادند، آن ها چه گفتند


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
آلن اسمیت و مایکل توماس در آنفیلد جشن قهرمانی می گیرند.


امروز سه شنبه 26 می بیستمین سالگرد شب به یاد ماندنی آرسنال در فتح لیگ در مرسی ساید است. آنفیلد 1989.

تیم جرج گراهام می بایست لیورپول را با اختلاف دو گل در آنفیلد شکست می داد تا جام را از آنفیلد به هایبوری بیاورد. کاری که به نظر خیلی ها فراتر از حیطه دسترسی توپچی ها بود. اما آرسنالی ها تمامی این افراد را به مبارزه طلبیدند و ابتدا با ضربه ی سر "آلن اسمیت" (Alan Smith) پیش افتادند و سپس با حمله ی دقایق پایانی "مایکل توماس" (Michael Thomas) که نامش را در تاریخ آرسنال به عنوان یک حمله ی مهارنشدنی ثبت کرد، توانستند این کار را انجام دهند.

سایت رسمی آرسنال با چند تن از بازیکنان مؤثر آرسنال در آن شب استثنایی صحبت کرده است که خلاصه ی ان را در ذیل می خوانید.

آلن اسمیت (ALAN SMITH) - زننده ی گل اول
بیست سال. باور نکردنیه. لحظه ی گل میکی (مایکل توماس) فراموش نشدنیه. جان لوکیچ توپ را از کنار دروازه با پرتاب دست پراتب کرد به سمت لی (لی دیکسون). لی توپ رو به من پاس داد و من می دونستم فرصت کمی دارم. ما نمی دونستیم چقدر از وقت بازی مونده. هر لحظه ممکن بود سوت بازی به صدا دربیاد. من میکی رو دیدم که داره از من دور میشه منم در جهت حرکتش توپ رو براش فرستادم. وقتی توپ با برخورد به دفاع لیورپول براش پله شد. من هم داشتم مسیری که مایکل میره رو دنبال می کردم. دفاع های لیورپول داشتند بهش نزدیک می شدند اما اون اصلاً عجله نداشت. اناگر همه چیز داشت اسلوموشن پیش می رفت. او از زمانی که در اختیار داشت استفاده کرد. اجازه داد تاGrobbelaar (دروازه بان لیورپول) بیرون بیاد و سپس با فریب او توپ رو درون دروازه قرار داد. عجب لحظه ی دیوانه کننده ای.
در مورد گل خودم روی یک ضربه ی آزاد بود. از این نوع ضربات در تمریناتمون زیاد استفاده می کردیم و تمرین می کردیم. در مسابقات قبل هم به کار ما نیامده بود. اما در آن لحظه چاره ساز شد. من، تونی (آدامز) و استیو (بولد) در ترکیب تیم بودیم. همگی ما بالای 6 فوت قد داشتیم. تونی خودش را به سمت توپ پرت کرد و مقداری آن را منحرف کرد و من توانستم روی توپ تأثیر بگذارم. بازیکنان لیورپول به آفساید اعتقاد داشتند. من جهت توپ را خیلی عض نکردم فقط کمک کردم توپ مسیر خود را به خوبی بپیماید. بعد از مسابقه بعضی از بازیکنان لیورپول می گفتند پرچم کمک داور را دیده اند که ابتدا بالا رفته و سپس پایین آمده است!!!!! وقتی بازیکنان لیورپول داور و کمکش را احاطه کرده بودند فکر می کردمی گل مردود اعلام شود اما وقتی داور به مرکز زمین اشاره کرد ما به بازی امیدوار شدیم


نایجل وینتربرن (NIGEL WINTERBURN) - دفاع چپ در آنفیلد
بیست سال از آن شب گذشت و وقتی هنوز خوب فکر می کنم خاطرات آن شب هنوز برایم شیرین است. شرح دادنش برایم بسیار مشکل است. در واقع ما باید قبل از ان تکلیف قهرمانی را مشخص می کردیم اما باخت به دربی کانتی و تساوی مقابل ویمبلدون موجب شد به آنجا رویم و نتیجه 2-0 را به دست آوریم. این یک دست آورد بزرگ برای باشگاه و بازیکنان بود. شاید بزرگترین دست آورد من در زمان بازیگری ام در این باشگاه.
من امیدوار بودم میکی توپ رو از دست بده چرا که من در جهت توپ بودم و آماده ی ریباند. نهههههههه من 10 یارد با میکی فاصله داشتم و در آن لحظه داشتم دعا می کردم این توپ گل شود. وقتی توپ به ثمر رسید شما می توانید عکس العمل من و بقیه بازیکنان رو ببینید. چه شبی بود!
بازی جمعه شب برگزار شد و مراسم خوشحالی ما تا تا جمعه بعد ادامه داشت.


لی دیکسون (LEE DIXON) - دفاع راست در آنفیلد
من خاطرات بسیاری از آن شب دارم. شفاف ترین خاطره ای که در ذهنم باقی مانده لحظه ی گلزنی میکی توماس هست. من چشمانم اشک آلود شد و به سمت جان لوکیچ برگشتم. هر دو همدیگر را در آغوش گرفتیم. او نزدیک ترین فرد به من بود و من فقط گریه ها و در آغوش گرفتن او را به یاد دارم. بعد متوجه این شدم که بازی هنوز ادامه داره و سوت پایان بازی به صدا درنیمده. سعی کردم اشک هامو از چشام پاک کنم قبل از اینکه لیورپولی ها بازی رو شروع کنند.
من نقش مؤثری در ل میکی داشتم. به جان گفتم تا وقتی توپ رو گرفت به سمت من بندازه. من فکر می کردم وقت بازی تموم شده و جان می خواد توپ رو شوت کنه. من بهش نزدیک شدم و او توپ رو برای من پرتاب کرد. اما من انتخاب های زیادی نداشتم. اما توانستم خوشبختانه توپ را مستقیم به هم تیمی هایم برسانم و باقی ماجرا.
عدد صفر جلوی اسم لیورپول به اندازه ی عدد 2 جلوی ام آرسنال ارزش داشت. جرج در این بازی از سه مدافع استفاده کرد. این امر برای تیم لیورپول تعجب آور بود. البته این امر برای ما هم تعجب اور بود. چون ما تا قبل از شروع مسابقه نمی دونستیم باید با این شیوه بازی کنیم. اما این حربه کارساز شد. ما در دفاع محکم ظاهر شدیم و آن ها را متوقف ساختیم. من فکر می کنم اگر لیورپول مجبور بود بازی را ببرد بازی متفاوت می شد. اون ها عقب نشسته بودند و ریلکس بودند و این به نفع ما شد. فکر جرج کارساز شد.


دیوید اولری (DAVID O'LEARY) - مدافع وسط تیم
من اصلاً نمی تونم باور کنم که 20 سال گذشته. اما شب فوق العاده و لحظات بزرگی بودند. من به مجلسی که در استادیوم امارات بود رفتم و خیلی برام لحظات خوبی بود چون دوستانی که خیلی وقت بود ندیده بودم رو ملاقات کردم. فکر می کنم شفاف ترین خاطره ی من از اون شب گل میکی توماس و عکس العمل هواداران بود.هواداران آرسنال در گوشه ی پایینی ورزشگاه جایی که مایکل گل زد بودند و هنگام گل آن ها شگفت انگیز بودند. پدر و برادر من هم جزو جمعیت بودند و من به وضوح نمی توانستم آن ها را ببینم اما مطمئن بودم آن ها نیز با دیگران در حال شادمانی هستند. این یک گل شگفت انگیز برای یک جام شگفت انگیز بود.


پری گراوز (PERRY GROVES) - بازیکن تعویضی در آنفیلد
واضح ترین خاطره ای که از آنفیلد 1989 به خاطر دارم سفر ما به آنجا بود. کادر همراه ما 58 نفر بود. افراد مهم و سهمادارانی که 20 سال است ندیدمشان نیز با ما بودند. من هم یکی از آن ها بودم. تیم ما ریلکس بود. ما باید بازی را با اختلاف دو گل می بردیم. در آنفیلد. این اصلاً کار غیرممکنی نبود. دست یافتنی بود. بچه ها ریلکس بودند و من از دیدن بازی آن ها از روی نیمکت لذت می بردم.
نیمه اول 0-0 به پایان رسید. اگر ما می توانستیم یک گل به لیورپول بزنیم، فشار روی لیورپولی ها زیاد می شد و ما می توانستیم گل دوم را هم بزنیم. اما انتظار نداشتیم گل دوم دقیقه 94 به ثمر برسد. اما اگر با بچه ها صحبت می کردید بیشتر از انچه که باور داشتند امیدوار بودند.
میکی 100 درصد بهترین مردی بود که می تاونست در آن موقعیت قرار گیرد. البته او ده دقیقه قبل از گل یک موقعیت را از دست داد. او نشان داد که بازی کردن برای آرسنال قدرت ذهنی بالایی می خواهد. او خودش را در آن موقعیت در دقیقه پایانی قرار داد تا تاریخ را بسازد. وقتی الان صحنه ی گل را می بینم فکر میک نم مدافعان می خواستند او را بگیرند. به اعتقاد من این بزرگترین گل باشگاه آرسنال است.

آرسن ونگر - مربی کنونی آرسنال
من آن بازی را ندیدم چون ما بازی های انگلیس را به طور زنده در فرانسه نمی دیدیم. (در 1989) ما احساس می کردیم از انگلیس بهتریم و تلویزیون بسیار کمتر از الان جهانی شده بود.
من گل های بازی را دیده ام اما کل بازی را ندیده ام. گل های بازی را بارها دیده ام. این گل ها تاریخ آرسنال را ساخته اند زیرا در دقیقه پایانی و به طور غیرقابل پیش بینی ای به ثمر رسیدند. آن هم پیروزی 2-0 در آنفیلد که بسیار بزرگ است. وقتی مردم درباره ی آن لحظه صحبت می کنند کاملاً احساس می کنید چه لحظه ی بزرگی بوده است. از آن موقع ما فقط دفعات کمی موفق به برد در آنفیلد شدیم.چیزی که شگفت انگیز است این است که لیورپول در آن روزگار قدرت تسلط بر جزیره را داشت اما آن ها مکشلات زیادی برای تسط بر انگلیس دارند کاری که در آن ذروزگار موفق به انجام آن شدند.


ایوان گازیدیس - مدیر اجرایی آرسنال
مراسم یادبود باورنکردنی رو داشتیم. من مقابل تلویزیون نشتم و بازی 20 سال پیش رو دیدم. دقیقه 52 وقتی آلن اسمیت گل زد مسابقه جذاب شد و من از اینجا به بعد مسابقه را با دقت بیشتری دیدم. وقتی گل دوم به ثمر رسید من داشتم به دیوار ضربه می زدم. یک لحظه ی شگفت انگیز که تکرارنشدنی است. جذاب بود. همسر من آمریکایی است و من تلاش کردم برای او توضیح دهم چقدر این امر محتمل بوده است. اما نتوانستم همه ی انچه لازم است به او انتقال دهم. موارد زیادی وجود داشت که این امر را غیرمحمتل می کرد. شاید غیرممکن اما انجام شد. این یک امر شگفت انگیز است.
ما بیستین سالگرد این تفاق را همراه یک شام و مراسم تجدید خاطره داشتیم و سنت باشگاه را ادامه دادیم. بازیکنان قدیمی بازگشتند. ایناج یک مکان ویژه است، آرسنال. یکی از بازیکنانی که در جشن حضور نداشت David Rocastle بود. من فکر می کنم او یک جزء بزرگ تیم بود و من فکر می کنم در تمامی بازی های ان سال حضور داشت. اما فوق العاده است وقتی می بینی بازیکنان قدیمی بازمی گردند و تماشاگران آن لحظه ها و و بازیکنان قدیمی را به یاد می آورند.


هاچینسون: من نمی دانم چرا اعتراض کردند


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
دیو هاچینسون در کنار بازیکنان لیورپول - می 1989

هاچینسون: من نمی دانم چرا اعتراض کردند


آیا آلن اسمیت تماسی با توپ داشت؟آیا آفساید بود؟آیا خطا بود؟بیست سال پس از داوری در مشهورترین بازی تاریخ آرسنال،دیو هاچینسون هنوز مطمئن نیست چرا بازیکنان لیورپول به شدت به گل اول توپچی ها اعتراض کردند.

زمانی که طرفدارن آرسنال از آنفیلد 89 نا امید می شدند گل لحظات آخر توماس تمامی توجهات را به خود جلب کرد،اما اگر گل آلن اسمیت در دقایق ابتدایی نیمه دوم نبود،در شبی که آرسنال باید با اختلاف دو گل می برد تا قهرمانی را به دست آورد این گل زده شده در وقت های تلف شده یک تسلی بخش محض بر آوار فرو ریخته آرزو های توپچی ها بود.

در حالی که ساعت دقیقه 52 را نشان می داد هنوز قفل دروازه ها شکسته نشده بود.رونیه ولن بر روی دیوید روکستل خطا کرد.نایجل وینتربرن توپ را روی دروازه فرستاد و اسمیت با یک اشاره توپ را به گوشه دروازه بروس گروبلار فرستاد.در حالی که بازیکنان آرسنال شروع به شادمانی کردند جمعی از بازیکنان لیورپول هاچینسون را احاطه کردند و اصرار داشتند که گل باید مردود اعلام شود.

اما برای آسایش خاطر طرفداران آرسنال در جای جای جهان - میلیونها طرفداری که بازی را از تلویزیون تماشا می کردند - هاچینسون به عقلش استناد کرد در حالیکه همه کسانی که اطراف او بدند عقل از کف داده بودند.داور بازنشسته داستان را اینگونه مطرح می کند.

هاچینسون اینگونه قضایا را به خاطر می آورد : " من یک ضربه آزاد غیر مستقیم دادم و من همیشه دستم را بلا فاصله بالا می برم تا مشخص کنم ضربه غیر مستقیم است.ممکن است که دست من در هنگام مرتب کردن دیوار دفاعی پایین آمده باشد اما قبل از زده شدن ضربه دستم را دوباره بالا بردم.من کاملا مطمئن بودم که این کار را انجام دادم.چرا که این عادت من است."

"ضربه زده شد و من درست بین بازیکنان بودم.من کاملا متقاعد شده بودم که اسمیت یک اشاره خیلی کوچک به توپ کرده است.من خطایی ندیدم،آفسایدی ندیدم،من به کمک داور خود (جئوف بنول) نگاه کردم و او داشت به سمت خط نیمه زمین بر می گشت چرا که به نظر او هم گل درست بود.در حالی که عده ای می گفتند کمک داور پرچم خود را بالا برده،او هرگز این کار را نکرده بود.من تقریبا حاضر بودم سر حقوقم شرط ببندم که او این کار را نکرد!"

"بازیکنان لیورپول به چه جیزی اعتراض می کردند؟من نمی دانم!فکر می کنم آنها از اینکه عقب افتاده بودن شوکه شده بودند.آنها مرا احاطه کردند و از من خواستند تا با کمک داور صحبت کنم.من فکر کردم که بهترین راه برای جلوگیری از تقابل انجام خواسته آنها بود.من کاملا مطمئن بودم که جواب چه خواهد بود.اما از آنجایی که مدیریت روانی انسان می گوید این بهترین راه برای کنترل موقعیت بود من آنرا انجام دادم.من از بازیکنان لیورپول خواستم که همانجایی که هستند بمانند تا من بروم و با کمک داور خود صحبت کنم."

"رفتار آنها به هیچ وجه تهدید آمیز نبود،تا آنجایی که من می دیدم بیشتر کلافگی محض بود.برعکس آن چیزی که بعضی ها می گفتند هیچ فحشی رد و بدل نشد.تنها چیزی که خواسته شد صحبت با کمک داور بود.اما کسی نگفت که آیا آفساید بود،آیا توپ مستقیم گل شده بود(از ضربه ایستگاهی) و یا که خطایی اتفاق افتاده بود.آنها فقط می خواستند که من با کمک داور صحبت کنم."

پس من با جئوف صحبت کردم و فقط از او پرسیدم آیا پس از اینکه من ضربه آزاد غیر مستقیم دادم دستم به طور کامل بالا رفت.او گفت بله.من پرسیدم آفساید بود؟او گفت نه.پرسیدم خطا بود.گفت نه.از او پرسیدم آیا دلیلی هست مبنی بر گل نبودن آن؟او جواب داد نه.پس ما گل را اعلام کردیم و بازیکنان لیورپول بلا فاصله برگشتند."

"من ری هاتن (بازیکن گذشته لیورپول) را مدتی بعد دیدم و از او پرسیدم که آن اعتراض به چه چیزی بود.او گفت که هیچ کدام از آنها واقعا نمی دانستند که به چه جیزی اعتراض می کنند.آنها فقط از اینکه یک گل خورده بودند شوکه شده بودند."

26 می 1989 تاریخیست که همیشه به یاد طرفداران آرسنال خواهد ماند و هاچینسون برای همیشه یک عضو نمایش آنفیلد خواهد بود.از همه این حرف ها گذشته سوت نهایی او بود که آغاز گر شادی های جنون آور در بین هواداران سفر کرده به آنجا و نیمه قرمز شمال لندن بود.اما این به معنای آن نیست که همه آن طرفداران اگر این داور بازنشسته را در خیابان ببینند خواهند شناخت.

"آیا من توسط طرفداران آرسنال شناخته می شوم؟نه و هیچ وقت بازیکنان آرسنال هم مرا نشناختند!"هاچینسون ادامه می دهد " ما یک برنامه رادیوی آزمایشی را یک سال پس از بازی آنفیلد اجرا کردیم.موضوع برنامه بزرگداشت لحظات بزرگ تاریخ ورزش بود.آنها پنلی متشکل از بازیکنان لیورپول و آرسنال داشتند و زمانی که من به عنوان مهمان برنامه معرفی شدم سکوت عجیبی حاکم شد!وقتی که من وارد شدم هیچ اثری از اینکه شناخته شده بودم نبود."

"اگر بخواهم صادق باشم بازی خاطره بسیار دلپذیری بود.زمانی که گل دوم زده شد فکر کنم من تنها کسی بودم که می دانستم لیورپول قهرمان نخواهد شد،برای اینکه می دانستم دقیقا چه قدر زمان باقی مانده.فقط به اندازه گرفتن توپ و اتمام بازی با گل آرسنال باقی مانده بود."

"در واقع آغاز دوباره بازی فقط برای این بود تا به جمعیت حاضر نشان دهد که گل توماس مورد تائید قرار گرفته.من ترجیح دادم این کار را بکنم به جای اینکه فقط اعلام کنم که گل بوده و بازی هم تمام است.ما بازی را دوباره آغاز کردم و تا آنجایی که یادم می آید 6 - 7 ثانیه باقی مانده بود."

GOLL
09-05-2011, 15:18
سال های مربیگری ونگر - (مقدمه)

[Only Registered And Activated Users Can See Links]
آرسن ونگر همراه با دوگانه خود در 98

پس از جدایی جورج گراهام، استوارت هوستون (Stewart Houston) و بروس ریوچ (Bruce Rioch) در دو دوره کوتاه مدت هدایت تیم را بر عهده گرفتند اما آرسنال نیازمند یک پاسخ بلند مدت بود. این کار قطعاً در گرو حضور یک مرد فرانسوی نسبتاً ناشناخته بود که باشگاه را برای همیشه متحول کند.

آرسن ونگر (Arsène Wenger) در سپتامبر 1966 پس از موفقیت قابل توجه در موناکو (Monaco) و همینطور یک دوره کوتاه مدت باشگاه ژاپنی گرامپوس ایت ناگویا (Grampus Eight Nagoya) وارد هایبوری شد. او نخستین مربی غیر بریتانیایی آرسنال به شمار می رفت.

آرسنال در آن فصل چهارم شد اما مربی جدید رسماً نخستین فصل کامل خود را با قرارگیری در جایگاه اول جدول به پایان رساند. در مقاطعی از فصل 1997/98، توپچی ها 12 امتیاز کمتر از منچستریونایتد داشتند اما عملکرد خارق العاده تیم در نیم فصل دوم رقابت ها باعث جبران این اختلاف شد و سربازان آرسن ونگر دو هفته مانده به پایان بازی ها قهرمانی خود را تثبیت کردند. دو هفته بعد آن ها جام حذفی را نیز بالای سر بردند تا آرسن ونگر در اولین فصل کامل کاری خود 2 جام را برای آرسنال به ارمفان آورد.

مرد متفکر فرانسوی همانطور که آرسنال را در زمین بازی دگرگون کرده بود، در خارج از زمین نیز انقلابی در زندگی بازیکنانش وجود آورد و با ایجاد یک رژیم غذایی بسیار مدرن، تحولی عظیم در فوتبال جزیره پدید آورد. مربی جوان آرسنال در شکل دهی ترکیب خود نیز وسواس ویژه ای داشت. اضافه شدن بازیکنانی مانند پاتریک ویرا (Patrick Vieira)، امانوئل پتی (Emmanuel Petit) و مارک اورمارس (Marc Overmars) در حالی که تیم پیش از آن چهره های پر غروری مانند دیوید سیمن (David Seaman)، تونی آدامز (Tony Adams) و دنیس برگ کمپ (Dennis Bergkamp) را در آختیار داشت، ترکیبی ایده آل را در اختیار ونگر قرار داد.

دلاور مرد دیگر هایبوری که زیر نظر آرسن ونگر به شکوفایی بیشتر رسید، یان رایت بود. او در هنگام ورود ونگر به هایبوری، با رکورد گلزنی تاریخ باشگاه که در اختیار کلایف باستین (Cliff Bastin) بود فاصله چندانی نداشت و سرانجام 179 گل جادویی خود را در 13 سپتامبر 1997 مقابل بولتون به ثمر رساند. در پایان شاید بهترین خرید ونگر، تیری هانری (Thierry Henry) بود که پس از حدود 8 سال توانست رکورد رایت را شکسته و از او پیشی گیرد.

هانری در آگوست 1999 به آرسنال پیوست، پس از اینکه شاگردان ونگر در ماه می همان سال با اختلاف تنها یک امتیاز قهرمانی لیگ را به منچستر یونایتد واگذار کردند. در ابتدا سازگاری این جوان فرانسوی با خشونت و تحرک لیگ برتر دور از ذهن به نظر می رسید اما سرانجام پس از اینکه نتوانست در هشت بازی نخستش برای باشگاه گلزنی کند، گل ها یکی یکی به سمت او آمدند و ستاره نیمکت نشین یوونتوس موفق شد در آن فصل 26 گل تأثیرگذار به ثمر برساند. شکست در فینال جام یوفا و همینطور فینال جام حذفی یه این معنا بود که هانری هنوز هیچ جامی را برای هایبوری به ارمغان نیاورده، اما برای انجام این کار نباید زیاد صبر می کرد.

در فصل 2001/02 ترکیب آرسن ونگر برای فتح دوگانه به یاد مادنی دیگر دست بکار شدند. آن ها در پایان لیگ 7 امتیاز بیشتر از لیورپول کسب کردند و عنوان قهرمانی خود را با یک پیروزی دلچسب مقابل منچستر یونایتد در الدترافورد تثبیت کردند، درست 4 روز پس از آنکه در فینال جام حذفی چلسی را با نتیجه 2-0 مغلوب کردند.

با وجود اینکه در فصل 2002/03 یک بار دیگر جام حذفی را به خانه بردند اما دیگر نتوانستند برد دوگانه خود را تکرار کنند اما دلسردی فصلی که سپری شد با فتح لیگ بدون شکست در سال بعد کاملاً جبران شد و رکورد شکست ناپذیری طولانی مدت ناتینگهام فارست نیز پشت سر گذاشته شد. 49 بازی، 36 پیروزی، 13 تساوی و بدون شکست، به واقع آرسنال شکست ناپذیر بود.

ونگر انگلستان را تسخیر کرده بود اما اروپا هنوز از خود مقاومت نشان می داد. یک شکست در یک چهارم نهایی 2004 مقابل چلسی، نزدیکترین موقعیت آرسنال به ارزشمند ترین جام اروپا بود اما همه اینها در ماه می 2006 و هنگامی سربازان ونگر برای رسیدن به فینال پاریس تمام راه ها را پشت سر گذاشتند به فراموشی سپرده شد.

آرسنال به سرعت به یکی قابل احترام ترین تیم های اروپا تبدیل شد. آن ها در فوریه 2004 و هنگامی که ساخت خانه جدید و مدرن خود در آشبرتون گروو (Ashburton Grove) را آغاز کردند، بار دیگر عظمت و جاه طلبی خود را به رخ جهانیان کشیدند. با خداحافظی از هایبوری، استادیوم امارات رسماً درهای خود را از تابستان 2006 گشود. این انتقال، گامی جسورانه برای آینده باشگاه با گذشته ای درخشان بود.

موارد زیر در بخش بیوگرافی بازیکنان و مربیان هم هست:
آرسن ونگر به عنوان سرمربی منصوب شد ([Only Registered And Activated Users Can See Links])

رکورد گل های باشگاه شکسته می شود ([Only Registered And Activated Users Can See Links])

ونگر نخستین دوگانه خود را بدست می آورد ([Only Registered And Activated Users Can See Links])

یک دوگانه دیگر، ونگر بار دیگر این کار را انجام داد ([Only Registered And Activated Users Can See Links])

شکست ناپذیران، 49 بازی بدون باخت را تجربه می کنند


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
جشن قهرمانی در وایت هارت لین - 2004
9 بازی، 36 پیروزی، 13 تساوی و بدون شکست. ترکیب آرسنال رکورد بدون شکست جدیدی را در لیگ از خود به جا گذاشت، از ماه می 2003 تا ماه اکتبر 2004، رکوردی که تا مدت ها در ذهن ها باقی خواهد ماند و برای همیشه در کتاب رکورد ها به ثبت خواهد شد.

دوره تاریخی توپچی ها در میان ویرانه های ناکامی در لیگ 2002/03 آغاز شد. پس از یک شکست 3-2 خانگی مقابل لیدز یونایتد که قهرمانی منچستریونایتد را قطعی کرد، شاگردان آرسن ونگر در 7 می 2003 ساوتهمپتون را با حساب 6-1 در هایبوری مغلوب کردند. هیچ کس تصور نمی کرد در پس این پیروزی، رکوردی خارق العاده نهفته است.

رقابت های 2003/04 با چهار پیروزی پیاپی برای آرسنال آغاز شد اما در هشتمین بازی فصل جدید، به نظر می رسید توپچی ها با چالشی جدی در الترافورد روبرو هستند. پنالتی دقایق پایانی رود فن نیسترروی (Ruud van Nistelrooy) به تیرک افقی دروازه برخورد کرد تا توپچی ها با یک تساوی 0-0 جان سالم به در برند. این جدی ترین تهدید در طول 49 بازی بدون شکست بود.

آرسنال با قدرت تمام به سوی بازی های داخل خانه و خارج از آن حرکت می کرد. پیروزی های به یاد ماندنی در الندرود (Elland Road)، استمفورد بریج (Stamford Bridge) و آنفید (Anfield) رقم خورد و به علاوه گل های خارق العاده ای نیز در این مسیر به ثمر رساند. گل پیروزی رابرت پیرس مقابل لیورپول در اکتبر 2003 یکی از بهترین آن ها بود، در حالی که تیری هانری گل های کلاسیک را یکی پس از دیگری وارد دروازه حریفان می کرد.

آرسن ونگر تیمی را ساخته بود که با برترین تیمهای اروپایی در یک ردیف قرار داشت. با وجود سول کمپبل (Sol Campbell) و کلو توره (Kolo Toure) در مرکز دفاع، پاتریک ویرا و رابرت پیرس در میانه میدان و البته همکاری تیری هانری و دنیس برگ کمپ در خط حمله، آرسنال به تیمی بی رقیب و صاحب سبک در انگلستان تبدیل شد.

آن ها کوله بازی از شخصیت را نیز به همراه داشتند. در فاصله چند روز پس از خروج از جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا، توپچی ها شکست 2-1 نیمه اول خود در هایبوری مقابل لیورپول در آوریل 2004 را با یک پیروزی 4-2 در نیمه دوم عوض کرد تا همچنان به پیشتازی خود ادامه دهند.

در اواخر همین ماه، آرسنال با کسب تساوی 2-2 در وایت هارت لین مقابل تاتنهام، قهرمانی خود در لیگ جزیره را قطعی کرد. این موفقیتی دلچسب بود اما هنوز باید تاریخ ساخته می شد. آرسنال چهار بازی باقی مانده خود مقابل بیرمنگام، پورتسموث، فولهام و لستر را بی نقص به پایان می رساند تا نخستین تیمی باشد که رقابت های لیگ را بدون حتی یک شکست به پایان رسانده است. تنها پرستون در قرن 19 موفق به انجام این کار شده بود.

رکورد 42 بازی بدون شکست ناتینگهام فارست به مدت 26 سال دست نخورده باقی مانده بود. آرسنال در 22 آگوست 2004 با این رکورد برابری کرد، هرچند فاصله چندانی با از دست دادن این فرصت نداشت. آن ها در نیمه نخست 3-1 از میدلزبرو عقب بودند اما برای تغییر تاریخ، هیچ چیز جلودار سربازان آرسن ونگر نبود. آن ها در نیمه دوم 4 گل وارد دروازه حریف کردند تا بار دیگر قدت خود را به رخ حریفان بکشند.

سه روز بعد، گل های هانری، فابرگاس و ریس شکست 3-0 را برای بلکبرن در هایبوری به همراه داشت تا نام آرسنال برای همیشه یکه و تنها در کتاب تاریخ ثبت شود. تیم ونگر رکورد خود را به 49 بازی افزایش داد. گل های بی شماری در این دیدارها به ثمر رسید و ارائه بهترین و جداب ترین نوع بازی در فوتبال انگلستان از مشخصه تیم ونگر بود.

دوران شکست ناپذیری آرسنال در الدترافورد پایان یافت. یک پنالتی اهدایی از سوی مایک رایلی (Mike Riley)، پیروزی 2-0 شیاطین در 24 اکتبر 2004 را به همراه داشت. اما این شکست چیزی از دستاوردهای آرسنال کم نکرد. شکست ناپذیری ونگر هرگز فراموش نخواهد شد


خدا حافظی با هایبوری


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
خداحافظی باشکوه هواداران با هایبوری


در روز 7 می 2006، آرسنال پس از 93 سال با خانه مقدس خود در هایبوری خداحافظی کرد، این کار به باشکوه ترین شکل ممکن به انجام رسید.

در یک بعد از ظهر پر فشار و در درام بی پایان آن، توپچی ها با پیروزی 4-2 مقابل ویگان اتلتیک جایگاه چهارمی خود را تضمین کردند تا در فصل بعد بتوانند در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا حضور داشته باشند، تا بوی لیگ قهرمانان اروپا را از مشام رقیب دیرینه تاتنهام خارج کنند.

تاتنهام در پایان هفته 37 با 65 امتیاز در رده چهارم بود و آرسنال با یک امتیاز کمتر پشت سر آن ها قرار داشت. اسپرز در هفته آخر باید در خانه وستهم به میدان می رفت و توپچی ها نیاز داشتند تا نتیجه ای بهتر از تاتنهام بدست آورند. رابرت پیرس با گل زود هنگام خود تیم ونگر را در موقعیت بهتری قرار داد اما دو گل غیر منتظره توسط پل شارنر (Paul Scharner) و دیوید تامپسون (David Thompson) باعث سکوت محض در هایبوری شد.

هواداران آرسنال مضطرب گوش های خود را به رادیو چسبانده بودند تا اطلاعاتی در مورد نتیجه دیدار آپتون پارک (Upton Park استادیوم وستهم) بدست آورند. وستهم خیلی زود به گل رسید اما تاتنهام پیش از پایان نیمه اول کار را به تساوی کشاند. نترسید، آرسنال هم بیکار نماند و تیری هانری در دقیقه 35 گل تساوی آرسنال را به ثمر رساند.

کمی پس از شروع بازی در نیمه دوم خبر رسید که تدی شرینگهام (Teddy Sheringham) یک پنالتی را برای وستهم از دست داده است اما جای نگرانی نبود زیرا طولی نکشید که تیری هانری روی پاس رو به عقب اشتباه تامپسون، دروازه ویگان را برای بار سوم باز کرد.

کاپیتان هت تریک خود را 14 دقیقه مانده به پایان بازی از روی نقطه پنالتی تکمیل کرد و سپس برای شادی گل خود چمن هایبوری را بوسید. این شایسته ترین روش برای پایان دادن به فعالیت این زمین توسط پر افتخارترین مهاجم آن بود. جمعیت حاظر در ورزشگاه نیز چند دقیقه بعد با شنیدن خبر گل دوم وستهم به این شادی ملحق شدند.

دقایق پایانی بازی سرشار از شادی، هیجان، فشار و ترس بود. هنگامی که سوت پایان به صدا در امد، همه این ها با احساسات بی پایان ترکیب شد. دو هزار و دهمین و آخرین دیداری که در زمین شگفت انگیز قدیمی آرسنال برگزار می شد، خاظره ای ارزشمند را از خود به جا گذاشت.

هنری پس از آن بازی گفت " شادی من بیانگر همه چیز بود، بر زمین بوسه خداحافظی زدم، هایبوری تنها یک مکان ویژه است. "

حرف های او احساسات طرفدادران آرسنال را در همه جا طنین انداز کرد.

باشگاه به استادیوم امارات نقل مکان می کند


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
استادیوم امارات و هایبوری




اگر تغییر مکان آرسنال از وولویچ به هایبوری به باشگاه شانس بالا رفتن از نردبان فوتبال را داده بود، نقل مکان به استادیوم امارات این امکان را به باشگاه داد تا خود را در بالاترین سطح حفظ نماید.

بسیار مشکل است که در مورد بزرگی و عظمت این پروژه که آرسنال را از استادیوم 93 ساله ی خود به یک استادیوم فوق مدرن و هنری در نزدیکی محل باشگاه انتقال داد مبالغه گویی نکنیم. باشگاه فقط یک استادیوم نساخت، بلکه یک اثر هنری با توجه به جامعه محلی خلق کرد.

آرسنال طرح خود برای نقل مکان به یک استادیوم جدید که در آشبورتون گروو (Ashburton Grove) واقع بود را در نوامبر 1999 اعلام کرد. در ماه می 2002 موافقت کلی در مورد طرح ارائه شده صورت گرفت پس از تکمیل بودجه، کار احداث آن از فوریه 2004 آغاز شد.

پل های باشکوه شمال و جنوب ظرف مدت 6 ماه در مکان معین قرار گرفتند و در اکتبر 2004، آن محل به طور رسمی استادیوم امارات نام گرفت. مراسم رونمایی از این مکان در آگوست 2005 به انجام رسید و یک سال بعد، استادیوم فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد.

نخستین بازی این استادیوم، دیدار خداحافظی و قدردانی از دنیس برگ کمپ بود که در 22 جولای 2006 برگزار شد. شاید معدود افرادی باشند که بتوانند ادعا کنند استادیوم امارات انتظارات را برآورده نکرده است. این استادیوم به عنوان یکی از بهترین و مدرین ترین استادیوم های فوتبال در جهان شناخته شده است و در فصل اول فعالیت خود، تمام بلیت های آن به فروش رفت.

همانطور که مدیر اجرایی ورزشگاه کیت ادلمن(Keith Edelman) پیش از این انتقال توضیح داده بود، سودهای مالی حاصل از این نقل مکان تاریخی به استادیوم جدید به آرسنال اجازه می دهد تا رقابت پذیری خود را در بالاترین سطح حفظ کند. او گفت " هدف ما این است که به یکی از برجسته ترین باشگاه ها در سطح اروپا تبدیل شویم و وقتی به استادیوم جدید نقل مکان کنیم، در ان موقعیت قرار خواهیم گرفت. به علاوه این کار درآمد زایی فوق العاده زیادی نیز به همراه خواهد داشت."

" هنگامی که به استادیوم امارات برویم، درصد بیشتری از در آمد خود را از گیشه ها بدست می آوریم، نزدیک به 50% از درآمد ما تنها در از محل فروش بلیط ها در استادیوم امارات خواهد بود، در مقایسه با حدود 30% که در هایبوری عاید ما می شد. "

" درآمد حاصل از جایگاه های ویژه (جایگاه گزارشگران، خبرنگاران، مدیران و سالن های پذیرایی و ... ) تقریباً به تنهایی برابر با کل درآمدهای هایبوری است. بنابراین این مبلغ را در کنار درآمد حاصل از 51000 تماشاگر بیشتر در استادیوم بدست خواهیم آورد. "

آرسنال در 7 می 2006 با هایبوری خداحافظی کرد تا به 93 سال حضورش در این خانه دوست داشتنی پایان دهد. هایبوری برای همیشه خانه مقدس آرسنال باقی خواهد ماند اما استادیوم امارات کلید آینده است.



آرسنال در فینال جام باشگاه های اروپا بازی می کند


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
گل سول کمپبل در فینال لیگ قهرمانان اروپا - 2006




با وجود تمام مشکلات، آرسن ونگر برای نخستین بار در تاریخ باشگاه توانست تیم خود را به فینال لیگ قهرمانان اروپا هدایت کند، او تا حدودی توانست فصل جدیدی را در تاریخ درخشان باشگاه شکل دهد.

توپچی ها در حالی به فینال پاریس راه پیدا کردند که در 10 بازی پیاپی دروازه خود را بسته نگه داشته بودند، یک رکورد کم نظیر، به رغم اینکه در مراحل قبلی این تورنومنت با دفاعی بی تجربه کار را ادامه داده بودند و دو مدافع توانمند خود یعنی سول کمپبل و اشلی کول را به علت مصدومیت در اختیار نداشتند. فیلیپ سندروس 21 ساله از دور دوم بازی ها در تمام دیدارها به میدان رفت و اوضاع به قدری وخیم بود که هافبک راست پای آرسنال، متئو فلامینی در دفاع چپ به بازی گرفته شد. در حالی که بازیکن میانی راست متیو فلامینی دفاع چپ را پوشش می داد.

آژاکس (Ajax)، اف سی تون (Thun) و اسپارتا پراگ (Sparta Prague) تیم هایی بودند که در دور گروهی بازی ها هیچ شانسی برای غلبه بر آرسنال در اختیار نداشتند. شاگردان آرسن ونگر در دور گروهی بازی ها 5 پیروزی و یک تساوی بدست آوردند و تنها دو بار دروازه خود را باز شده دیدند. مادریدها در خانه خود اسیر هنرنمایی تیری هانری شدند، یوونتوسی ها مقابل یک نوجوان 18 ساله به نام سسک فابرگاس شکست تحقیرانه ای را متحمل شدند، زیر دریایی های ویارئال نتوانستند از روی نقطه پنالتی عقاب توپچی ها ینس لمن را مغلوب کنند و تا دقیقه 77 بازی فینال نیز، آرسنال با 10 مرد از بارسلونای قدرتمند فرانک ریکارد (Frank Rijkaard) پیش بود.

اتفاقی غیر منتظره در دقیقه 17 صورت گرفت. ینس لمن در موقعیتی تک به تک و در حالی که مهاجم کامرونی از او عبور کرده بود، پای ساموئل اتوئو (Samuel Eto'o) را کشید. لودویک ژولی (Ludovic Giuly) توپ را وارد دروازه خالی کرد اما داور مسابقه ترخه هاوگ (Terje Hauge) گل را باطل اعلام کرد، یک ضربه ایستگاهی چسبیده به محوطه جریمه به حریف داد و لمن بهت زده را از زمین بازی اخراج کرد!!

اتفاق نظر جمعی بر این موضوع تکیه داشت که گل نباید باطل اعلام می شد و باید به آرسنال اجازه داده می شد با ترکیب کامل کار را ادامه دهند. اما به هر حال آرسنال باید این تصمیم را می پذیرفت.

این تمام آنچه بود که اتفاق افتاد. بازیکنان ونگر بار دیگر خود را پیدا کردند و پس از 37 دقیقه زمانی فرار رسید که آن ها بیش از پیش به فتح این جام نزدیک شدند. تیری هانری یکی ضربه آزاد را از سمت راست ذوی دروازه ارسال کرد و سول کمپبل با پرواز بلند و ضربه سر استثنایی خود جای هیچ حرکتی را برای ویکتور والدز (Victor Valdes) باقی نگذاشت.

در بیشتر زمان نیمه دوم، به نظر می رسید مأموریت غیر مکن در حال انجام شدن است. حتی هانری و لیونگبرگ فرصت های خوبی بدست آوردند تا اختلاف را بیشتر کنند.

به هر حال 13 دقیقه مانده به پایان بازی، اتوئو از زاویه بسته کار را به تساوی کشاند و چند دقیقه بعد ژولیانو بلتی (Juliano Belletti) گل پیروزی بخش بارسونا را از میان دو پای آلمونیا وارد دروازه کرد. ورود هنریک لارسن (Henrik Larsson) به زمین تأثیر ویژه ای روی بازی گذاشت، او سازنده هر دو گل تیمش بود.

42d3e78f26a4b20d412==