PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دانشنامه بارسلونا "همه چیز درباره بارسلونا"



Catalon
04-01-2010, 23:35
سلا م به همه ی اون کسانی که عاشق فوتبال بارسلونا هستند.
من این قسمت رو گذاشتم تا دوستداران بارسلونا بدونند چه تیمی رو بهش عشق می ورزند.:hihi: تا هر چی از این مطالب خواستند استفاده کنند.
از عزیزانی که مایل به قرار دادن مطلب در اینجا هستند خواهش میشود که لطفا مطالب را با منبع ارسال کنید.



از عزیزانی که ما را در این کار یاری کنند تشکر می کنیم.

Catalon
04-02-2010, 12:01
نام کامل باشگاه: باشگاه فوتبال بارسلونا (Fútbol Club Barcelona)


لقب: آبی اناری
تاریخ تاسیس: 19 نوامبر 1899
نام ورزشگاه: نوکمپ
گنجایش: 98,772



مدیرعامل: خوان لاپورتا
سرمربی: جوزپ گواردیولا
لیگ: لالیگا
آدرس اینترنتی: [Only Registered And Activated Users Can See Links]
پر گل ترین برد: بارسلونا10-1 خیمناستیک
بدترین باخت: بارسلونا 1-12 اتلتیک بیلبائو
بهترین گلزن تاریخ: سزار رودریگز(235)
افتخارات:
داخلی:

19بار قهرمانی در لالیگا
25بار قهرمانی در جام حذفی
7قهرمانی در سوپر کاپ
2قهرمانی در لیگ کاپ
اروپایی:
3قهرمانی در لیگ قهرمانان
4قهرمانی در جام یوفا
2قهرمانی در سوپر کاپ اروپا

جهانی:
1 بار قهرمانی در جام باشکاه های جهان(2009)

Torres 9
04-02-2010, 18:08
[Only Registered And Activated Users Can See Links]



تاریخچه اف سی بارسلونا

در تاریخ 29 نوامبر 1899، هانس گمپر به همراه یازده نفر از مشتاقان فوتبال، ورزشی كه در این قسمت از دنیا هنوز تا حد زیادی ناشناخته بود، باشگاه فوتبال اف سی بارسلونا را تاسیس كرد.
او هرگز نمی توانست عظمتی را كه ابتكارش به آن تبدیل خواهد شد، تصور كند. اف سی بارسلونا در طی تاریخچه بیش از صدسالش، به طور ویژه ای در هر محیطی رشد كرده و به چیزی به مراتب فراتر از یك باشگاه تبدیل شده است تا شعار «فراتر از یك باشگاه» بارسا را به واقعیت تبدیل كند.

بارسا برای میلیون ها نفر در سراسر دنیا، به سمبلی برای هویتشان، نه تنها در زمینه ورزش، بلكه در محدوده جامعه، سیاست و رسوم، تبدیل شده است. در طول سخت ترین دوره های زمانی، بارسا معیاری به عنوان مظهر كاتالونیا و اشتیاق مردم كاتالان برای آزادی بود. سمبلی كه تا امروز به سمت رابطه نزدیك تر با ویژگی باشگاه و اعضای آن پیش رفته است. بارسا درون بافت اسپانیا به عنوان یك باشگاه آزاد و دموكراتیك دیده می شود و در سراسر دنیا با اهداف دوستانه به ویژه در مورد كودكان، به وسیله ی توافق برای حمایت از یونیسف، شناخته شده است.

در طی یك قرن كامل، اف سی بارسلونا از میان لحظات افتخار و رنج عبور كرده است. دوره هایی از درخشش و دوره هایی دیگر توام با موفقیت كمتر، پیروزی های حماسه آفرین و مغلوب شدن های همراه با فروتنی؛ اما تمام این لحظه های مختلف كمك كرده اند تا هویت باشگاهی را مشخص كنند كه در راستای طبیعت منحصر به فردش، در جهان بی همتا به شمار می آید.

به دلیل وجود پیشینه بیشتر از صد سال، طبیعتا دوره های زیاد و گوناگونی در هر دو زمینه ورزشی و اجتماعی، وجود داشته است. در سال های آغازین تاسیس باشگاه (1899-1922)، تا ساخت ورزشگاه لس كرتس، بارسا باشگاهی به شمار می رفت كه باید خود را از تمام تیم های دیگر در بارسلونا متمایز كند و به همراه شهر به عنوان یك واحد كلی دست یابد. بارسا به زودی باشگاه اصلی در كاتالونیا شناخته شد و با حس هویت ملی كاتالان كه در حال رشد بود، متحد شد.

از لس كرتس تا نیوكمپ (1957-1922) ، باشگاه وارد دوره ی متفاوتش شد. کانون هوادارانش برای اولین بار 10.000 عضو پذیرفت و این در حالی بود كه فوتبال به یك پدیده تبدیل شد و شكل حرفه ای به خود گرفت؛ و این در سال هایی بود كه اسطوره هایی چون آلكانتارا و سامیتیر پدید آمدند. اما به علت مشكلات اصلی و جنگ غیر نظامی و درون كشوری اسپانیا و دوران پس از جنگ، باشگاه مجبور بود تا از عهده شرایط ناخوشایند بر آید. از جمله این ناملایمتی ها، ترور رئیس باشگاه، خوزه سونیول در سال 1936 بود. كسی كه بیش از همه شعار «ورزش و شهروندی» را رواج داده بود. اما باشگاه به بقایش ادامه داد و دوره ای از بهسازی های ورزشی و اجتماعی به شكل نیوكمپ شكل گرفت كه این پیامد با آمدن لادیسلاو كوبالا كه به شدت تاثیر گذار بود، مصادف شد.

از تاسیس نیوكمپ تا جشن هفتاد و پنجمین سالگرد (1957-1974) ، بارسا از نتایج متوسطی كه به دست آورد، رنج برد اما با موجودیتی كه یكپارچه شده بود و با رشد دائم اعضا و یك بهبود آهسته اما پیوسته، علیرغم بداقبالی ها، همراه بود. یك هیجان خاص كه برای اولین بار در عبارت «بارسا، بیش تر از یك باشگاه» ظاهر شد، توسط مدیر باشگاه نارسیس دِ كارراس اعلام شد. انجمنی كه تحت مدیریت آگوستی مونتال اداره می شد، بازیكنی را به بارسا آورد كه تاریخ باشگاه را عوض كرد، یوهان كرایف.

از جشن هفتاد و پنجمین سالگرد تا جام اروپایی (1974-1992) ، باشگاه شاهد تبدیل گفتگوی باشگاه ها به دموكراسی بود. شروع مدیریت بلند مدت خوزه لوئیس نونیز، توسعه نیوكمپ در شرایط جام جهانی 1982 و پیروزی جام برندگان جام در سال 1979، یك موفقیت بزرگ نه تنها در عرصه ورزش، بلكه در در اجتماع، به همراه افزایش چشمگیر و مثال زدنی پشتیبانان بارسا، اتحاد پرچم كاتالان و بارسلونا را به اروپا نمایاند. كرایف بازگشت، این بار به عنوان مربی و چیزی را كه بعد ها با نام «تیم رویایی» (Dream Team) شناخته شد، به وجود آورد كه افتخار نهایی و شكوهمندش فتح جام اروپایی در ومبلی (1996) بود كه به لطف گل معروف كومان به دست آمد.

ار ومبلی تا پاریس (1992-2006) ، زمانی بود كه جدیدترین پیشرفت اخیر باشگاه میان دو عدد از بزرگترین دستاوردهایش رخ داد. قهرمانی در اروپا! دوره طولانی ریاست خوزه لوئیس نونیز به پایان رسیده بود و باشگاه بهترین پتانسیلش را در طی جشن یك صد سالگی خود نشان داد. در ادامه ی مدیریت خوان گاسپارت (2000-2003)، انتخابات ژوئن 2003 خوان لاپورتا را به دفتر ریاست آورد و موجب گسترش اجتماعی جدیدی شد كه با به دست آوردن 150.000 عضو و موفقیت های بیشتر در زمین بازی از جمله دو عنوان لالیگا و بردن لیگ قهرمانان در پاریس همراه بود.

ابهت باشگاه فوتبال بارسلونا، به همراه فاكتورهای بسیار زیاد دیگر، به وسیله ی لیست افتخارات تحسین برانگیزش تعریف شده است. تعداد كمی از باشگاه های سرتاسر دنیا، موفقیت هایی تا این حد گوناگون را به دست آورده اند. جام میان قاره ای، تنها جایزه پیروزی است كه تاكنون به موزه ی باشگاه راه نیافته است؛ بنابراین دو جام اروپایی كه در ومبلی (1992) و پاریس (2006) فتح شده اند، بزرگترین سربلندی و لذت باشگاه باقی مانده اند. این ها بهترین لحظات بارسا در صحنه قاره ای هستند. اما باشگاه، این افتخار را نیز به همراه خود دارد كه تنها تیمی است كه در تمام دوره های رقابت ها میان باشگاه های اروپایی، از زمانی كه برای اولین بار در سال 1955 به وجود آمده، حضور داشته است. موفقیت های زیاد بارسلونا در اروپا شامل شناخته شدن به عنوان «پادشاه جام برندگان جام»، به علت ركورد فتح این عنوان در 4 دوره، نیز می شود.

به علاوه، اف سی بارسلونا، 3 بار جام جوانمردی Fairs Cup ( تورنومنتی كه اکنون به عنوان جام یوفا شناخته می شود) را نیز در سال های 1958، 1960 و 1966 كسب كرده است. در سال 1971، بارسا جایزه ویژه برد مسابقه ای را كسب كرد كه میان خودشان، به عنوان اولین پیروز این رقابت ها و لیدز یونایتد، به عنوان آخرین پیروز این رقابت ها، برگزار شد. اما بارسا نه تنها اروپا را بلكه رقابت های اسپانیایی به ویژه جام ملی (حذفی)، Copa del Rey، را كه 24 بار و بیشتر از سایر باشگاه ها فتح كرده اند، تحت نفوذ دارد.

لیگ اسپانیا به طور مرسوم یكی از رقابت هایی است كه بردنش برای بارسا جزء سخت ترین ها به شمار می رود. اما به لطف ویژه برخی از فصل های دهه 1990، دهه ای كه در آن 6 قهرمانی به دست آمد و دو قهرمانی دیگر در طی دو سال، باشگاه فوتبال بارسلونا تا كنون 18 بار عنوان قهرمانی لالیگا را به دست آورده است.

تذکر: حتما به لینک هایی که درون متن آمده است، مراجعه کنید تا بخش های مختلف تاریخچه بارسا را مطالعه نمایید.

منبع: [Only Registered And Activated Users Can See Links]
مترجمین: اقلیما معنوی - سام فروهش

Gladiature_Roma
04-02-2010, 18:46
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
یک متر و نود یک سانتی متر بلندای قامت اوست. همه او را با پاتریک ویرا ستاره تکرار نشدنی دنیای فوتبال مقایسه میکنند! در تقابل بارسلونا و منچستر یونایتد در بالاترین و با کیفیت ترین مسابقه فوتبال در سال 2009 در پستی غیر از پست تخصصی خود قرار میگرد و در مقابل مهاجمان منچستر به خوبی هر چه تمام تر در پست مدافع مرکزی می درخشد. اما بوسکتس بر او ترجیح داده میشود و توره جایگاه مشخص و قابل اطمینانی در میان اسپانیایی های خط مرکزی بارسا ندارد!

بازیکنی که رئالی ها او را نخواسته بودند پس از 5 فصل حضور در مایورکا به بارسا پیوست و بارها از کهکشانی های مادرید انتقام گرفت. بدون شک هواداران بارسا گلزنی های اتوئو در ال کلاسیکو و بازیهای حساس را فراموش نخواهند کرد. ساموئل اتوئو تنها بازیکن تاریخ بارساست که در دو فینال لیگ قهرمانان برای این تیم گل زنی کرده و تیمش رو به پیروزی رسانده است. 30 گل اتوئو در لالیگا نقشی اساسی در قهرمانی بارسا در فصل 2009-2008 داشته همچنین 6 گل او در 12 دیدار اروپایی نقشی بسزا در قهرمانی بارسا در معتبرترین رقابت های فوتبال باشگاهی دنیا یعنی لیگ قهرمانان اروپا داشته است.

گواردیولا بلافاصله پس از حضورش در رختکن تیم تصمیم به فروش شیر کامرونی میگیرد و در مقطعی اتوئو برای پیوستن به لیگ ازبکستان به این کشور سفر میکند، اما اتوئو در کاتالان باقی میماند.

فصل قبل یکی از بهترین فصول تاریخ بارسا بود اتوئو بهترین گلزن این تیم رویایی بود اما در پایان فصل، خوان لاپورتا بالاخره اتوئو رو هم مثل رونالدینیو و دکو به بهانه عدم تمدید قرارداد فروخت. آن هم به شکل بسیار تحقیر آمیز، اتوئو همراه با 46 میلیون یورو به اینتر داده شد و در عوض زلاتان ابراهیموویچ را به نیوکمپ آوردند! انتقالی که باعث شد کسی در اینتر از ورود اتوئو خوشحال نشود و او را یک اخراجی بدانند. هر چند اتوئو بر خلاف بقیه اخراجی های بارسا توانست با حمایت های مورینیو خودش را در تیم جدیدش اثبات کند. جالب اینجاست که عملکرد زلاتان در بارسا از عملکرد اتوئو در این تیم بسیار ضعیف تر بوده است!

هیچ گاه مشخص نشد که چرا ژاوی ، اینیستا و یا پویول به عنوان ستاره شماره یک تیمشان مطرح نشدند و حاشیه ها در بارسا همیشه اطراف بازیکنان خارجی را فرا میگرد و میتوانند بازیکنان خارجی را به بالاترین درجه ممکن برسانند و یا اینکه آینده آنها رو تباه کنند!

هیچ گاه مشخص نمیشود که چه فرقی بین اشتباهات رافائل مارکز و ویکتور والدز دروازبانی که حتی به تیم ملی کشورش دعوت نمیشود وجود دارد! هانری در زمان خودش برای حضور در پست مهاجم کناری بارسا فوق العاده بود ، دنی آلوز نیز در هنگام پیوستن به بارسا یکی از بهترین مدافعان راست دنیای توپ گرد بود. اما مشخص نمیشود چرا با وجود دروازبان های فوق العاده عالی در سطح اروپا، والدز که حتی به عنوان دروازبان سوم هم به تیم ملی اسپانیا دعوت نمیشود باید سنگربان بارسلونای قدرتمند باشد! و رافائل مارکز به دلیل چند اشتباه نیمکت نشین میشود و فرصتی برای بازگشت بدو داده نمیشود.

بازیکنان آکادمی بارسا همیشه بدون حاشیه به کار خود ادامه میدهند، ستارهای بزرگ فوتبال جذب میشوند، محصولان آکادمی که معمولا اسپانیایی هستند کنار این ستاره ها بازی میکنند، رشد میکنند، قدرتمند میشوند، حال وقت خداحافظی با ستاره هایی هست که با حضور بوسکتس ها و پدرو ها سوخته به حساب می آیند ، ستاره های چون هانری و توره!!

هر چند که توره از کمترین فرصتی که برایش فراهم شده به بهترین نحو ممکن استفاده کرده اما تجربه ساموئل اتوئو بی شباهت به تجربه این آفریقایی نیست!

پیراهن شماره 10 را مرور کنیم، همیشه یک بازیکن خارجی در بارسا همه کاره میشود، تمام توجهات به اوست. محبوب ترین چهره باشگاه میشود، قیمت او دست نیافتنی میشود، باشگاه از او تمجید میکند، اما پس از چند فصل حضور در بارسا او نیز کم کم مورد انتقاد قرار میگیرد، پیراهن شماره 10 از او گرفته میشود و به فرد دیگری تعلق میگیرد، درست همانند حکایت پیراهن شماره 7 منچستر با اندکی تفاوت، پیراهنی که بر تن اریک کانتونا ، دیوید بهکام و کریستین رونالدو پوشیده شد و در فصل آخر حضور رونالدو در منچستر مشاهده کردیم که کل تیم منچستر برای درخشش رونالدو بازی میکردند و پس از خروج رونالدو، فضا برای درخشش وین رونی ایجاد شد!

اما پیراهن شماره 10 بارسا اندکی تفاوت دارد، فراموش نمیکنیم داستانهایی چون احتمال امضای قرارداد مریخی رونالدینیو با باشگاه چلسی انگلستان ، اما رونی آنقدر محبوب دل هواداران بود که با نوید روزهای درخشانتر در نیوکمپ باقی میماند، ولی به یکباره همه چیز دگرگون میشود و رونالدینیو مورد انتقاد قرار میگرد، گل زیبای او به ویارئال نیز تنها برای مدت کوتاهی میتواند شرایط را بر وقف مراد او کند، اما افت او به دلیل مصدومیت ها سر و صدا ها را بالا برده بود، کسی حاضر نیست به او فرصت بازگشت دهد و رونالدینیو زیر بار حملات همه جانبه مسئولان و طرفداران بارسا قرار گرفت.

رونالدینیوی رویایی تبدیل به بازیکنی شد که هیچکس او را نمیخواست و در نهایت با قیمتی ارزان تر از قرارداد آمائوری با یووه!!! راهی میلان شد، رونالدینیو این فصل تا حدودی توانسته به اوج بازگردد، ولی همچنان خیلی ها او را بازیکنان تمام شده بارسا میدانند.

""وقتی اخبار مربوط به رونالدینیو و توهین هواداران به او را می خوانم، به یاد روزی می‌افتم كه در فرودگاه بارسلونا تصمیم گرفتم دیگر پایم را در كاتالونیا نگذارم. رونالدینیو هم شرایطی را دارد كه در چند ماه آخر حضور خود در بارسلونا داشتم. گل‌های زیادی برای بارسلونا زده بودم؛ اما به خاطر چند بازی بدون گلزنی و یك مصدومیت ۳ ماهه، چنان منفور شدم كه یك غریبه تصور می كرد بزرگترین خیانت تاریخی را به تیم آنها كرده ام."" اینها بخشی از سخنان شوستر در روزهای آخر حضور رونالدینهو در نیوکمپ هست، اما ریوالدو در خصوص جو سهمگین بارسا بر ضد بازیکنان خارجی میگوید:""شوستر درست می گوید. من نیز با توهین هواداران بارسلونا بدرقه شدم و از اینكه برای این تیم بازی كرده ام تا مدتها ناراحت بودم. هواداران بارسلونا خیلی بی انصافند. رونالدینیو برای بارسلونا زحمت زیادی كشیده است و این پاسخ مناسبی برای تلاش های وی نیست.

نمی دانم كه چه اتفاقی افتاده؛ اما رونالدو پس از یك سال از بارسلونا فرار كرد. روماریو نیز خیلی سریع قراردادش را با بارسلونا باطل كرد و من هم برای رفتن به سمت میلان سر از پا نمی شناختم، با اینكه هیچ علاقه ای به میلان نداشتم. لیونل مسی جوان با دیدن چنین سرنوشت‌هایی چه فكری در مورد آینده اش می كند؟""

مهاجم هلندی بارسا را همه با گلهای بی نظیرش به یاد دارند کلایورت در میلان ناموفق بود ولی بارسلونا از او یک سوپر استار ساخت. او نیز چون فیگو با پیشنهادات فوق العاده رئال مادرید روبرو شد اما ترجیح داد وفاداری اش را به پیراهن بارسا نشان دهد و با پیراهن آبی و آناری از دنیای فوتبال خداحافظی کند اما هیچگاه به آرزویش نرسید و بعد از 5 فصل گلزنی بی نظیر برای بارسا، تنها یک فصل برای بارسا به طور کامل بازی کرد و 8 گل هم به ثمر رساند، پس از اتمام فصل بارسا خیلی محترمانه کلایورت را اخراج کرد!! کلایورت هم مثل ریوالدو چند سالی خانه به دوش بود و در نهایت مجبور شد در سن 32 سالگی از بازیگری فوتبال خداحافظی کند.

ریوالدو همه کاره بارسا بود و بارسا به لطف او جامهای زیادی بدست آورد، فصل دوم حضورش 24 گل در لیگ اسپانیا زد و در پایان سال 1999 به عنوان برترین بازیکن جهان شناخته شد. در آن مقطع ریوالدو پیشنهادات فوق العاده ای از غول های بزرگ اروپا داشت ولی در بارسا باقی ماند و بعد از 4 سال حضور رویایی، فصل آخر به دلایل مختلف نتوانست در بیشتر بازیهای بارسا حاضر باشد و فقط 20 بازی برای این تیم انجام داد. مسئولان بارسا در آن فصل با وجود درخشش ریوالدو در جام جهانی این بازیکن رو به بهانه حقوق بالا !!! به میلان هدیه دادند، با این حرکت، ریوالدو از لحاظ روحی کاملا نابود شد و پس از یک دوره ناموفق در میلان به کروزیرو، المپیاکوس و آ آِ ک آتن به ازبکستان رفت و بازیکن بنیادکور شد!!

حالا به بازیکنانی می رسیم که به زعم طرفداران بارسا به آنها خیانت کردن:

سالها قبل، دیگو آرماندو مارادونا درست در همان زمانی که شوستر به پیراهن کاتالان وفادار ماند، پیراهن کاتالان را به پول های ایتالیایی فروخت و راهی ناپولی شد. مارادونا در ناپل روز به روز بزرگ و بزرگ تر شد. در جام جهانی 86 و 90 درخشید و آنقدر بزرگ شد که امروزه بسیاری او را برترین بازیکن تاریخ فوتبال بدانند. مارادونا به دلیل وارد شدن به حیطه های غیر فوتبالی کم کم به حاشیه رفت، ولی هنوز پس از گذشت نزدیک به دو دهه در شهر ناپل روزی با عنوان روز مارادونا وجود دارد!

رونالدو ستاره پی اس وی بود. بارسا او را کشف کرد و به سطح فوتبال جهان آورد و رونالدو همان سال بهترین بازیکن جهان شد. زدن 34 گل در 37 بازی آمار عجیب رونی در همان فصل اول بود. بارسایی ها منتظر یک اسطوره جدید بودند، ولی رونالدو پس از اولین فصل حضورش در بارسا با پیشنهاد موراتی و شرکت پیرلی راهی اینتر شد. به همین سادگی! رونالدو پس از جدا شدن از بارسا با وجود مصدومیت های پیاپی، توانست باز هم بهترین بازیکن جهان شود و توپ طلای اروپا را هم بدست آورد. به جام جهانی رفت و در دوره مختلف عنوان بهترین گلزن و بهترین بازیکن این رقابت ها را از آن خود کرد. پس از چند سال با قیمتی دو برابر بیش از قیمتی که توسط اینتر خریداری شد، به رئال پیوست و توانست آقای گل اسپانیا شود. مصدومیت های پیاپی تا حدود زیادی اجازه درخشش رونالدو را گرفت ولی هم اکنون رونالدوی افسانه ای برترین گلزن تاریخ رقابت های جام جهانی است!

و اما جنجالی ترین انتقال تاریخ فوتبال جهان! فیگو به عنوان گرانقیمت ترین بازیکن جهان از بارسا به دشمن قدیمی یعنی رئال مادرید پیوست. در اولین ال کلاسیکو بدترین توهین ها را شنید و خیلی ها او را بزرگترین خائن تاریخ میدانستند. اما اگر منصفانه نگاه کنیم، کار فیگو کاملا به نفعش تمام شد. فیگو فصل اول در رئال توپ طلای اروپا و فصل دوم جایزه بهترین بازیکن جهان و همچنین قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را بدست آورد. پس از 5 سال درخشش در مادرید راهی اینتر شد و از همان فصل اول حضور او اینتر هر سال قهرمانی لیگ ایتالیا را بدست آورده است! فیگو سال اول بهترین پاس گل دهنده تیمش بود. سپس در جام جهانی 2006 با وجود سن و سال زیادش خوش درخشید و در پایان فصل 2007-2006 با وجود تصمیم به خداحافظی با اصرار تماشاگران و سران باشگاه اینتر به فوتبالش ادامه داد. در نهایت فصل گذشته با حمایت و تشویق تماشاگران تیمش و در یک باشگاه سرشناس به فوتبال خود خاتمه داد. خودتان سرنوشت فیگو را با ریوالدو، کلایورت و رونالدینیو مقایسه کنید!

تنها تفاوتی که مسی با ستارهای سوخته شده بارسا چون رونالدینهو دارد این است که مسی جزیی از آکادمی و محصولات باشگاه بارسا به حساب می آید و این از معدود دفعاتی هست که عضوی از آکادامی بارسا به عنوان محبوب ترین و بهترین بازیکن باشگاه نمایان میگردد ، آیا در صورت افت لیونل، باشگاه به او فرصتی برای بازگشت میدهد! شاید با یک سوم فرصت هایی که بارسا در اختیار بویان قرار میدهد رونالدینهو میتوانست خود را همانند ققنوسی از نو احیا کند!

چه سرنوشتی در انتظار مسی خواهد بود؟

نویسندگان : ساسان و نستوه

Catalon
04-02-2010, 18:53
در ۲۲ اکتبر ۱۸۹۹، خوان گمپر در روزنامه لوس دپورتس آگهی ای به چاپ رساند و در آن تمایل خود را برای تشکیل یک باشگاه فوتبال اعلام کرد. در پی این آگهی، در ۲۹ نوامبر همان سال بعد از جلسه‌ای در خیمانسیو سوله، نتایج مثبتی حاصل شد، و سپس ۱۱ بازیکن جذب شدند; واتر وایلد، لوئیس دی اوسو، بارتومئو ترادس، اوتو کونزله، اوته مه یر، انریک دوکال، پره کبوت، کارلس پوجول، جوزپ لوبت، جانپارسونز و ویلیام پارسونز. و در نتیجه باشگاه فوتبال بارسلونا متولد شد. چندین باشگاه دیگر اسپانیا، از جمله رئال مادرید و اتلتیک بیلبائو نیز دارای موسسانی انگلیسی بوده اند، از این رو دارای نامی انگلیسی نیز می‌باشند. بر اساس افسانه ای، خوان گمپر در انتخاب رنگ پیراهن تیم، یعنی آبی و اناری، از رنگ پیراهن بازل سوئیس الهام گرفته است. اگرچه تیم سوئیسی دیگری که گمپر با پیراهن آن بازی کرده، یعنی تیم محلی اش در زوریخ، و نیز تیم مدرسه مرچنت تیلور در کزبی انگلیس، هر دو به عنوان تیم هایی مطرح هستند که ممکن است گمپر ایده پیراهن بارسلونا را از آنها گرفته باشد. بعد از حضور در لیگ کمپئوناتو دی کاتالونا وکوپا دل ری، بارسلونا به سرعت نام خود را در بین تیم های پیش رو در فوتبال اسپانیا قرار داد. در ۱۹۰۲ باشگاه اولین جام خود، کوپا ماکایا، را دریافت کرد، و نیز در همان سال در فینال اولین دوره کوپا دل ری به مصاف بیزکایا رفت که ۱ - ۲ مغلوب شد.

[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] celona_1903_year.jpg)
اعضای تیم در سال ۱۹۰۳

Derby
04-02-2010, 19:21
مطلب زیبایی بود و خیلی جالب سرنوشت برخی از بهترین فوتبالیستهای تاریخ بارسلونا رو بررسی کردید
اما حتمآ دلیلی داره که برای بازیکنان بزرگ تیم بارسلونا این اتفاق مشترک پیش می آد
می تونه دلایل مختلفی داشته باشه .بعضی از دلایلی که به نظر می می رسه رو می گم.درست یا غلط بودنش رو نمی دونم.



حتمآ بارها و بارها درباره اهالی این منطقه از اسپانیا که برای خود پرچم واحد و زبان واحدی دارند و خود را یک کشور مستقل می دانند شنیده اید. آنها فوتبال را به چشم یک جنگ می بینند و کسی که از اهالی کاتالان نباشد تارمانی محبوب آنها خواهد بود که مثل یک سرباز واقعی حریف را نابود کند و به محض احساس اولین افت و اولین احساس خطر از او به راحتی چشم می پوشند.
داستان بازیکنانی که نام برده اید تقریبآ این گونه است و اکثر قریب به اتفاق همه این ستاره ها یک ویژگی مشترک داشتند و آن این بود که از اهالی کاتالان نبوده اند و متولد آن شهر نبوده اند.
نمونه های بسیار ضعیف تری را می بینیم که از لحاظ فنی در سطح پایین تری بوده اند اما هواداران آنها را سربازان همیشگی خود می دانند و به هیچ وجه آنها را از دست نخواهند داد.
آمادگی و نقش کلیدی کارلس پویول هیچ گاه به اندازه این ستاره ها نبوده است اما اهالی کاتالونیا آبی و اناری ها را بدون پویول فرض نخواهند کرد و او را یک بارسلونایی همیشگی می دانند.
شاید این تعصب وحشتناک مردم این منطقه باعث ایجاد ترس درد ل ستاره های فوتبال شده است که حتی حاظر می شوند به امپراطوری خود در بارسلونا پشت کنند و با اعتماد به نفس بالا و شناخت کامل و اشراف به توانایی های شخصی خود تصمیم خروج از بارسا را گرفته باشند.

و اما لیونل مسی !
تفاوتی که لیونل مسی را با این ستاره ها متمایز می کند سطح فوتبال تیم بارسلونا در آن زمان بوده است
این که بارسلونا همواره تیم بزرگی در اسپانیا محسوب می شده صحیح اما نگاهی به نقل و انتقالات آن زمان نکته کلیدی ای را به ما نشان می دهد
بارسلونای 99 که در آن رونالدو بازی می کرد از اینتر سال 99 که جمع کردن ستاره ها را شروع کرده بود قوی تر نبود و این انتقال برای رونالدو پیشرفتی بزرگ محسوب می شد
ریوالدو زمانی به میلان رفت که میلان در اوج بود و همواره از تیم های مراحل پایانی لیگ قهرمانان بود
لوئیز فیگو به کهکشانی ها رفت , تیمی که به بیان بسیاری از کارشناسان پتانسیل نام گرفتن بهترین تیم تاریخ فوتبال جهان از نظر تعداد بازیکنها را دارد
و نمونه های دیگر که بعضآ به خاطر مشکلات شخصی با سرمربی بارسا را ترک کرده بودند
اما تیمی که لیونل مسی در آن بازی می کند یکی از بهترین تیم های حال حاظر جهان است و انگیزه رفتن به تیمی بهتر برای مسی وجود ندارد
لیونل می داند که تا چند سال آینده با حضور این ستاره ها بارسلونا تیمی در سطح اول دنیا باقی خواهد ماند و نقل مکان از این تیم برای او فعلآ تصور نمی شود. مگر اینکه او بخواهد تجربه ای متفاوت در جهان فوتبال با تیمی دیگر داشته باشد و حاظر باشد برای کسب این تجربه نیوکمپ را ترک کند !!

Gladiature_Roma
04-02-2010, 19:59
با تشکر از پاسخ خیلی خوب و مناسب جعفر خان!
سیاست بارسلونا بر اینه که ستاره بارسا بهترین بازیکن جهان باشه! لیونل مسی هم ربات نیست که تا 10 سال دیگه همواره به عنوان 3 بازیکن برتر دنیا انتخاب بشه! طبیعتا مسی حداقل تا 10 سال دیگه میخواد فوتبال بازی کنه! و همه هم میدونیم که بارسا تیمی نیست که قدر زحمات بازیکنانش رو بدونه و در صورت افت اونها رو به بیرون پرتاب میکنه!
حالا تکلیف مسی چی میشه ! آیا مسی تا 10 سال دیگه همینطور میدرخشه! خب اگر بدرخشه که بعید به نظر میرسه هیچ مشکلی نیست!!
در مورد فیگو موافقم ، فیگو رفت رئال به خاطر شهرت بیشتر ، به خاطر تیم بهتر! اما بازیکنانی که در تیم بارسلونا موندن تکلیفشون چی شد!؟

Catalon
04-09-2010, 12:29
در ۱۹۰۸،خوان گمپر برای اولین بار به عنوان ریاست باشگاه برگزیده شد. گمپر ریاست را در شرایطی خاص بر عهده گرفت: باشگاه از سال ۱۹۰۵، بعد از فتح کمپئوناتو دی کاتالونا، به این طرف، موفق به کسب هیچ عنوانی نشده بود و در نتیجه از لحاظ مالی در وضعیت مساعدی قرار نداشت.

گمپر در ۵ دوره متفاوت، در بین سال های ۱۹۰۸ تا ۱۹۲۵، ریاست باشگاه را بر عهده داشت، و حدود ۲۵ سال را در مجموع در خدمت باشگاه گذراند.
یکی از مهم ترین دستاوردهای او، کمک به بارسا برای به دست آوردن یک ورزشگاه اختصاصی بود.

در ۱۴ مارس ۱۹۰۹، بازی های خانگی تیم به ورزشگاه کرر اینداستریا، که ۸٫۰۰۰ نفر گنجایش داشت، انتقال یافت. گمپر همچنین تلاش هایی برای افزایش تعداد اعضای باشگاه انجام داد، طوری که در سال ۱۹۲۲، تعداد اعضای باشگاه به فراتر از ۱۰٫۰۰۰ نفر افزایش یافت. در این برهه، ورزشگاه باشگاه دوباره تغییر یافت، و این بار به لس کورتس، که در همان سال افتتاح شده بود. ورزشگاه جدید ۲۲٫۰۰۰ نفر گنجایش داشت که بعدها به ۶۰٫۰۰۰ نفر هم رسید. گمپر همچنین جک گرینول را به عنوان سرمربی انتخاب کرد. هدایت او سبب شد که موقعیت بارسا از نظر فنی دچار تحول شود. در دوران گمپر، تیم فوتبال بارسلونا موفق شد یازده کمپئوناتو دی کاتالونا، شش [کوپا دل ری و چهار کوپا دی پیرنز به دست آورده و نخستین «عصر طلایی» خود را تجربه کند.

Catalon
04-10-2010, 23:57
در ۱۴ ژوئن ۱۹۲۵، جمعیت حاضر در یک مسابقه، به نشانه همراهی با اورفئو کاتالا، سرود پادشاهی را هو کردند، اقدامی خودجوش که در واقع واکنشی بود به دیکتاتوری پریمودی ریوه را . حکومت به عنوان انتقام، ورزشگاه را تعطیل کرد و گمپر را هم مجبور به کناره گیری از ریاست باشگاه کرد.

در ۱۹۲۸، مراسم قهرمانی بارسلونا در جام حذفی اسپانیا با ترانه‌ای به نام اودا اِ پلاکتو برگزار شد، ترانه‌ای که توسط یکی از اعضای اصلی گروه «نسل ۲۷»، رافائا آلبرتی، و در وصف عملکرد قهرمانانه دروازه بان بارسا، نوشته شده بود.

در ۳۰ ژولای ۱۹۳۰، بنیان گذار باشگاه، خوان گمپر، بعد از دوره‌ای افسردگی که به خاطر مشکلات شخصی و اقتصادی ایجاد شده بود، اقدام به خودکشی کرد. اگرچه بارسلونا بازیکنان بزرگی مانند جوزپ اسکولا داشت که می‌توانستند به تیم کمک کنند، اما باشگاه بعد از این وارد دوره‌ای از افت و نزول شد، که در آن کشمکش های سیاسی جامعه ورزشی را به کلی تحت شعاع قرار داده بود. در این دوران، بارسا در سه جبهه با بحران رو به رو بود، مالی، اجتماعی (شمار اعضای باشگاه روز به روز کاهش می‌یافت) و ورزشی (با اینکه تیم جام کمپیونات دی کاتالونیا را در ۱۹۳۰، ۱۹۳۱، ۱۹۳۲، ۱۹۳۴، ۱۹۳۶ و ۱۹۳۸ تصاحب کرد، اما جز جام قهرمانی ۱۹۳۷ که بعدها پس گرفته شد، در سطح اسپانیا توفیق چندادنی نداشت).
یک ماه بعد از شروع جنگ داخلی ، رئیس چپ گرای بارسا، جوزپ سانیول، توسط سربازانفرانسیسکو فرانکو در نزدیکی گواداراما به قتل رسید. در تابستان ۱۹۳۷، اعضای تیم در اردوی مکزیک و آمریکا بودند که خبر وقوع جنگ داخلی دیگر به آن ها رسید.

قرار داشتن تیم درآن تور باعث شد که باشگاه از نظر اقتصادی در امان بماند، و نیز نصف بازیکنان خواستار پناهندگی به مکزیک و فرانسه شدند. در ۱۶ مارس ۱۹۳۸، فاشیست ها بمبی را در دفتر باشگاه انداختند که خسارت قابل توجهی بر جا گذاشت.

چند ماه بعد، بارسلونا زیر سلطه فاشیست قرار گرفت، و به عنوان نمادی از یک کاتالانی مبارز، با مشکلات بسیار جدی ای مبارزه می‌کرد، و این در شرایطی بود که تعداد اعضای باشگاه به تنها ۳٫۴۸۶ نفر کاهش پیدا کرده بود.
بعد از جنگ های داخلی اسپانیا، زبان کاتالانی و پرچم کاتالونیا ممنوع شد و تیم ها از استفاده از اسامی غیر اسپانیایی منع شدند. این اقدام سبب شد که باشگاه اجباراً به نام اسپانیایی «Club de Fútbol Barcelona» تغییر نام دهد و همچنین پرچم کاتالونیا را از نماد باشگاه حذف کند. در سال ۱۹۳۴، بارسلونا در نیمه نهایی کوپا دل جنلاریزیمو به مصاف رقیب دیرینه خود، رئال مادرید رفت. بازی رفت در لس کورتس با برتری ۰ - ۳ بارسلونا تمام شد. قبل از آغاز بازی برگشت، یک مقام امنیتی از طرف ژنرال فرانکو در رختکن بارسلونا با بازیکنان دیدار کرد. او به آن ها "یادآوری" کرد که آن ها تنها به واسطه "سخاوت" حکومت است که می‌توانند بازی کنند. بعد این اظهارات، در زمین بازی رئال کاملاً بر بازی تسلط داشت، و در پایان بارسا را با نتیجه ۱ - ۱۱ در هم کوبید.

Catalon
04-11-2010, 23:34
در آن سال‌ها که اسپانیا سرگرم جنگ و نزاع‌های سیاسی خودش بود، باشگاه نیز مانند بسیاری از باشگاههای دیگر از جنگ در امان نماند و آسیبهای بسیاری دید و تلخ ترین سالهای بارسا در این زمانها رقم خورد. در سال ۱۹۴۰ اهالی بارسا دوباره توانستند فعالیت خود را شروع کنند و سعی در ساختن تیم و باشگاهی در حد نام ایالت کاتالونیا نمودند و موفق شدند پس از پنج سال یک قهرمانی دیگر در لیگ بدست آورند.

این قهرمانی مدیون فداکاری‌های بازیکنانی نظیر: سزار, والاسکو و... بود که در این پیروزی‌ها نقشی انکار ناشدنی داشتند.
اسامی تیم قهرمان سال ۱۹۴۵:

والاسکو, کویکو, والرون, الیاس, کورتا, کالو, بنیتو, رایش, گونزالوو II, کالوت,سیرا, سانز, کارو,سوسپدرا, واله, اسکولا, ماریانو مارتینز, گونزالوو III, براوو, روودا, باسیلو, ریبا, سزار, سگوئر

در سال ۱۹۵۰ بارسا یک بازیکن بزرگ و نابغه را در ترکیب خود دید:jeddiiiii:.کوبالا بازیکنی که در خط حمله بازی می‌کرد و دارای نبوغ عجیبی بود. در طی سالهای حضور وی در باشگاه بزرگ بارسلونا کمتر پیش می‌آمد که بارسلونا مسابقه‌ای را با پیروزی پشت سر نگذارد. حضور وی در بارسا موجب شده بود بارسا به یکی از قدرتهای آن زمان بدل شود. کوبولا به همراه باسورا و سزار یک خط حمله رویائی را تشکیل داده بودند و کمتر تیمی بود که از گزند این سه مهاجم آماده در امان بماند. کوبالا بازیکنی با سه ملیت مجار, چک و اسپانیایی بود که برای هر سه تیم به میدان رفت.


منبع:

[Only Registered And Activated Users Can See Links] DB%8C

Catalon
04-13-2010, 13:30
بعد از دوران ناامید کننده گاسپارت، ترکیب یک رئیس باشگاه جوان ، خوان لاپورتا ، و یک مربی جوان هلندی ،

فرانک رایکارد ، ستاره آث میلان ، باشگاه را دوباره به روزهای اوج خود برگرداند. حضور بازیکنان بین المللی نظیر رونالدینهو، دکو، هنریک لارسن، لدویک ژولی، ساموئل اتوو، رافائل مارکز در کنار بازیکنان محصول باشگاه و اسپانیایی مانندکارلوس پویول، آندرس اینیستا، ژاوی هرناندز و ویکتور والدز[/URL] سبب شد که باشگاه دوباره به دوران موفقیت خود برگردد.

بارسا در ۰۵-۲۰۰۴ موفق شد لالیگا و سوپرکاپ اسپانیا را ببرد، و نیز دو ستاره این تیم، یعنی رونالدینهو و اتوو به ترتیب به عنوان اولین و سومین بازیکن سال فیفا انتخاب شدند.

در فصل ۰۶-۲۰۰۵، بارسلونا قهرمانی اش در لیگ و سوپرکاپ را مجددا” تکرار کرد. نقطه اوج بارسا در لیگ، در سانتیاگو برنابئو اتفاق افتاد، جایی که بارسلونا موفق شد با حسا ب ۰ – ۳ رئال مادرید را شکست دهد، پیروزی ای که دومین برد فرانک رایکارد در برنابئو محسوب می‌شد و از این حیث او را تبدیل به اولین مربی ای کرد که رئال مادرید را در ورزشگاه خانگی اش دو بار شکست می‌دهد. عملکرد رونالدینهو در این بازی به حدی شگفت انگیز بود که بعد از گل دوم اش، گل سوم بارسا، هواداران رئال را وادار به تشویق و تحسین او کرد.

در لیگ قهرمانان، بارسا تیم انگلیسی آرسنال را در فینال ۱ – ۲ شکست داد. در این بازی بارسا در حالیکه تا ۱۵ دقیقه به پایان بازی مقابل تیم ۱۰ نفره آرسنال ۰ – ۱ عقب بود، با تعویض هنریک لارسن، که آخرین باری بود که با پیراهن بارسا بازی می کرد، و در پی آن گل ساموئل اتوو و در ادامه جولیانو بلتی، بازیکن تعویضی، موفق شد نتیجه را به ۱ – ۲ تغییر دهد و به این ترتیب اولین جام اروپایی باشگاه بعد از ۱۴ سال به دست آمد.


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
([Only Registered And Activated Users Can See Links] D9%84%D8%AF%D8%B2)

([Only Registered And Activated Users Can See Links] jpg)


بازیکنان پیروز بارسا، در حال گرفتن مدال های قهرمانی بعد از برد مقابل آرسنال در فینال
لیگ قهرمانان اروپا
([Only Registered And Activated Users Can See Links] D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%A7)



اگرچه بارسا فصل ۰۷-۲۰۰۶ را با قدرت آغاز کرد، اما در انتها فصل را بدون گرفتن جام به پایان برد. بعدها از تور پیش فصل بارسلونا در آمریکا به دلیل اینکه در آن چند بازیکن کلیدی، از جمله گلزن تیم ساموئل اتوو و ستاره جوان بارسا لیونل مسی، آسیب دیدند، به عنوان یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت بارسا در این فصل نام برده شد. همچنین بعد از اینکه اتوو آشکارا از فرانک رایکارد و رونالدینهو انتقاد کرد، در تیم اختلافاتی آشکار به وجود آمد. رونالدینهو نیز پذیرفت که عدم آمادگی بالا بر روی نمایش او در این فصل اثر گذاشته است. در لالیگا، بارسا در اکثر اوقات فصل صدرنشین بود، اما با شروع سال جدید رئال مادرید توانست از بارسلونا سبقت گرفته و قهرمانی را به دست آورد. بارسا همچنین در کوپا دل ری به مرحله نیمه نهایی صعود کرد، جایی که در دور رفت آن،گتافه رقیب خود را با حساب ۲ - ۵ در نوکمپ شکست داد، که در آن لیونل مسی گلی به ثمر رساند که باعث شد همه آن را با گل معروف دیه گو مارادونا مقایسه کنند، اما در دور برگشت بازی را ۰ - ۴ واگذار کرد و ااز صعود به فینال باز ماند. آنها در آن سال در جام باشگاه های جهان نیز حضور داشتند، جای که در فینال با گلی دیر هنگام مغلوب حریف برزیلی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AC%D9%87%D8%A 7%D9%86) خود، اینترناسیوناله شدند.

در لیگ قهرمانان باشگاههای اروپا، بارسا به دلیل قانون گل زده در خانه حریف توسط لیورپول درمرحله یک شانزدهم پایانی حذف شد.
بارسلونا فصل ۰۸-۲۰۰۷ را با عنوان سومی در لالیگا به اتمام رساند، و در لیگ قهرمانان و کوپا دل ری به مرحله نیمه پایانی رسید، که در هر دو توسط قهرمان همان سال حذف شد; منچستریونایتد و والنسیا. یک روز بعد از شکست ۱ - ۴ مقابل رئال مادرید، خوان لاپورتا اعلام کرد که بعد از ۳۰ ژوئن، جوزپ گواردیولا ، سرمربی تیم دوم بارسلونا جانشین فرانک رایکارد خواهد شد.[URL="[Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D 9%84%D9%88%D9%86%D8%A7#cite_note-FCBO-4"]

Catalon
04-14-2010, 23:58
فصلی رؤیایی برای بارسلونا:toop:

پیش از آغاز فصل ۰۹-۲۰۰۸، موجی از بی اعتمادی نسبت به رئیس باشگاه، خوان لاپورتا، به راه افتاد. این موضوع سبب شد که در انتخابات ۶۰% این بی اعتمادی را تائید کنند، در حالیکه اگر این مقدار به ۶۶% می‌رسید باعث برکناری او از سمتش می‌شد، و نتیجه این رأی گیری باعث استعفای ۸ نفر از اعضای هیئت مدیره شد.
لاپورتا به عنوان نشانه‌ای از بازگشت دوباره‌اش، همراه با مدیر ورزشی باشگاه،تکسیکیی بگرستین [/URL]، تصمیم گرفتند که هافبک سابق بارسلونا، جوزپ گواردیولا، را به عنوان سرمربی جدید تیم معرفی کنند.

لاپورتا همچنین با فروش جیانلوکا زامبروتا،دکو،ادمیلسون و رونالدینهو، تغییراتی عمده در تیم به وجود آورد.
حدود ۹۰ میلیون یورو توسط لاپورتا و بگرستین برای بازسازی تیم هزینه شد

و بازیکنانی همچون سیدوکیتا،جراردپیکه،مارتین کاسرس،دنی آلوز و الکساندرهلب ([Only Registered And Activated Users Can See Links] 8C%DB%8C_%D8%A8%DA%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%8 6&action=edit&redlink=1) خریداری شدند. علاوه بر این باشگاه هستهٔ اصلی خود را که همان بازیکنان پرورش‌یافته در بارسلونا نظیر کاپیتان پویول، لیونل مسی، ژاوی هرناندز، ویکتور والدز و آندرس اینیستا بودند، حفظ کرد.
در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۷، بارسا با به دست آوردن ۵۰ امتیاز، با ۱۶ برد، دو تساوی و تنها یک باخت در ۱۹ بازی، رکورد بیشترین امتیاز نیم فصل لالیگا را جا به جا کرد. بارسا همچنین بعد از شکست دادن مایورکا موفق شد برای اولین بار بعد از ۱۹۹۸ به فینال کوپا دل ری ([Only Registered And Activated Users Can See Links] DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7) صعود کند. ۶ روز بعد، در ۲۳ ژانویه،فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال.
(IFFHS)، بارسا را به عنوان بهترین تیم فوتبال جهان در ۱۸ سال گذشته معرفی کرد
رده بندی بهترین باشگاههای تاریخ فوتبال جهان بر اساس نتایج تیم‌ها در رقابت‌های داخلی، از جمله لیگ و جام حذفی، رقابت های بین‌المللی در قاره‌های مختلف و نیز رقابت‌هایی که مستقیماً زیر نظر فیفا برگزار می‌شد، تعیین شد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] ns,_Lliga.JPG)
([Only Registered And Activated Users Can See Links] ns,_Lliga.JPG)
جام های سه گانه - کوپا دل ری ، لیگ قهرمانان اروپا و لالیگا (از چپ به راست)




بارسا در دومین ال کلاسیکوی ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) این فصل که در سانتیاگو برنابئو انجام می‌شد، موفق به خلق پیروزی تاریخی ۲ - ۶ شد، که با بیشترین گلی که بارسا تاکنون در ال کلاسیکو به ثمر رسانده برابری می‌کرد، و نیز بااقتدار‌ترین برد بارسا در ال کلاسیکو از سال ۱۹۷۰ محسوب می‌شد، زمانی که درخشش یوهان کرایف موجب پیروزی ۰ - ۵ بارسا مقابل رئال شد. در ۶ می ۲۰۰۹، تنها چند روز بعد برد تاریخی مقابل رقیب سنتی، بارسا در بازی برگشت نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان در ورزشگاه استمفورد بریج به مصاف چلسی رفت. در حالی‌که بازی اول بدون گل به پایان رسیده بود، در بازی دوم چلسی با گل دقیقه ۸ خود ۰ - ۱ پیش افتاده بود، تا زمانیکه در اوقات تلف شده، آندرس اینیستا با شوتی از پشت محوطهٔ جریمه بازی را در دقیقه ۹۳ به تساوی کشاند و بارسا به خاطر گل زده درخانه حریف راهی فینال شد.

در ۱۳ می، بارسا با برد ۱ - ۴ مقابل اتلتیک بیلبائو در ورزشگاه مستابا ، برای ۲۵ اُمین بار قهرمان کوپا دل ری شد تا همچنان رکورد‌دار این عنوان باقی بماند. تنها چند روز بعد، به خاطر باخت رئال مادرید مقابل ویارئال ، دوگانهٔ داخلی بارسا قطعی شد و بارسا قهرمانی فصل ۰۹-۲۰۰۸ لالیگا را جشن گرفت. به کمک بازیکنان بی شمار پرورش یافته در بارسا، که تعدادشان از ۱۱ باریکن اصلی به ۷ نفر می رسید ویکتور والدز، کارلس پویول، جرارد پیکه،ژاوی هرناندز، آندرس اینیستا، سرخیو بوسکتس و لیونل مسی ، و اندیشه‌های گواردیولا مبنی بر بازی هجومی و حفظ توپ، بارسا منچستر یونایتد ([Only Registered And Activated Users Can See Links])، مدافع عنوان قهرمانی، را در ۲۷ می ۲۰۰۹ و در استادیوم المپیکو رم ۰ - ۲ شکست داد، تا سومین قهرمانی باشگاه در اروپا حاصل شود و سه گانه بارسا، که پیش از آن قهرمانی در لالیگا و کوپا دل ری مسجل شده بود، به دست آید. این نخستین باری بود که یک تیم موفق می‌شد این سه عنوان را در طول یک فصل تصاحب کند.
در تابستان، باشگاه رکورد نقل و انتقالات خود را با هزینه کردن رقم ۴۶ میلیون یورو ( + ساموئل اتوو که ۲۰ میلیون یورو ارزش گذاری شده بود ) برای به خدمت گرفتن زلاتان ایبراهیموویچ شکست. در ادامه روند موفقیت های خود،بارسلونا توانست با گلهای مسی و کرکیچ و پیروزی 3 بر 1 برابر اتلتیکو بیلبائو در بازی برگشت،قهرمانی سوپرلیگ اسپانیا را ازآن خود کند و چهارمین قهرمانی خود را در یک فصل جشن بگیرد.اما این پایان راه نبود و تنها یک هفته بعد،بازیکنان بارسلونا هوای یک قهرمانی دیگر را در سر پروراندند و این بار در شهر موناکو و با گلزنی بازیکن جوان خود پدرو روریگز لدسما ،موفق شدند شاختاردونتسک اوکراین [URL="[Only Registered And Activated Users Can See Links]"] ([Only Registered And Activated Users Can See Links])،قهرمان جام یوفا را از پیش رو برداشته و قهرمان سوپر جام اروپا شوند. انگار سرنوشت و خدا پپ گواردیولا را بسیار دوست دارند:khahesh:،چون بارسلونا و گواردیولا بازهم قهرمانی دیگری را به دست آوردند،اما این بار در سطح جهان و جام باشگاه های جهان.
در فینال این مسابقات دو تیم بارسلونا و استودیانتس آرژانتین به مصاف هم رفتند.بازیکنان استودیانتس در نیمه اول گلی را وارد دروازه بارسا کردند.تا دقیقه 88 بازی تماشاگران،ستودیانتس را قهرمان میدانستند.اما تعویض طلایی گواردیولا،پدرو رودریگز،بازهم به داد بارسلونا رسید و در این دقیقه بازی را به تساوی کشاند.بازی به وقت اضافه کشید.در این وقت ها بود که لیونل مسی چند شب قبل از انتخابش به عنوان مرد سال فوتبال جهان،گل پیروزی بارسلونا را با سینه به ثمر رساند تا بارسلونا را جاودانه کند و 6 قهرمانی بارسلونا را برای این تیم و گواردیولا فراهم آورد.

Catalon
04-16-2010, 09:46
در سال ۱۹۵۷ درهای ورزشگاه عظیمی به نام نوکمپ به روی عموم گشوده شد.
این ورزشگاه برای حضور نود هزار نفر گنجایش داشت که در زمان خودش حضور این تعداد تماشاگر برای دیدن یک مسابقه فوتبال بسیار عجیب بود.
این ورزشگاه بزرگترین ورزشگاه جهان بود که در آن زمان ساخته شد. گنجایش این ورزشگاه پس از مرمت و بازسازی در سالهای گذشته به یکصد و پانزده هزار نفر افزایش یافت. بارسا در این ورزشگاه موفق شد اولین جام اروپایی خود را در مقابل یک تیم لندنی بدست آورد و در نیوکمپ این تیم را با ۶ گل بدرقه کند تا در بازی برگشت با کسب نتیجه مساوی دو بر دو به عنوان قهرمانی دست پیدا کند. طراح و معمار این ورزشگاه عظیم و مخوف شخصی به نام سانتیر بود. یادگاری وی برای همیشه نزد هواداران پر شور بارسا باقی خواهد ماند و مانند گذشته یک مکان مقدس برای آسولگرانا به حساب خواهد آمد.


[Only Registered And Activated Users Can See Links]

MOHAMMAD ALI
04-17-2010, 15:07
سلام
فکر کنم بدترین باخت بارسا 13-1مقابل سویا است با اینکه خودم عشق بارسا هستم ولی حقیقت رو نمیشه کتمان کرد
اما در کل چیزای باحالی گذاشتین

Catalon
04-19-2010, 18:04
در خلال سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۴ یوهان کرایف به همراه «تیم رویایی» (لقب این تیم در آن سالها: Dream Team) موفق شد چهار بار پیاپی قهرمان لیگ اسپانیا شود. در سال ۱۹۹۲ بارسلونا در فینال لیگ قهرمانان اروپا موفق شد با گل دقیقه ۱۱۱ رونالد کومان سمپدوریا که در آن زمان بسیار عالی بازی می‌کرد، را شکست دهد و اولین قهرمانی اروپا را جشن بگیرد. در همان سال بارسلونا با شکست دادن وردربرمن در نیوکمپ و با نتیجه دو بر یک موفق شد اولین سوپر کاپ اروپا را نیز بدست آورد. بازی رفت در آلمان و با نتیجه مساوی یک بر یک به پایان رسیده بود و بارسا در مجموع با نتیجه سه بر دو به پیروزی رسید. در سال‌های بعد نوار موفقیت‌های مردمی ترین تیم جهان ادامه داشت. بارسا همیشه محل حضور بزرگترین ستارگان تاریخ فوتبال دنیا بود. بازیکنانی چون مارادونا، روماریو، استوویچکوف، رونالدو، ریوالدو،[/URL] و بسیاری دیگر از ستارگان بزرگ فوتبال در دهه‌های قرن بیستم در بارسلونا افتخار آفرینی نمودند. پس از سه سال رویایی به همراه لوئیس ونگال که برای بارسا ۲ قهرمانی و یک نائب قهرمانی را در لالیگا به همراه داشت، آبی و اناری‌ها دچار افت غیر قابل قبولی شدند. حتی بازگشت دوباره ونگال پس از ۲ سال نیز نتوانست گره از مشکلات تیم بزرگ کاتالونیا باز کند و دست قهرمانان آبی و اناری برای ۶ سال از جام‌های مختلف به دور ماند. بارسا در فصل ۲۰۰۳ - ۲۰۰۴ با خریداری بازیکن بزرگی همچون رونالدینهو[URL="[Only Registered And Activated Users Can See Links] 9%87%D9%88"] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] AF%D9%88&action=edit&redlink=1) توانست دوباره به همان تیم رویایی گذشته بدل شود, این در حالی بود که باشگاههای رئال مادرید و منچستر به شدت سعی داشتند با پیشنهادات وسوسه انگیز رونالدینهو را خریداری کنند, ولی وی با میل قلبی خود به بارسلونا پیوست تا با پیوستن به تاریخ این باشگاه نقش انکار ناپذیری در موفقیتهای بارسا داشته باشد. حضور خوان لاپورتا در راس هرم مدیریتی بارسا و اعتماد او به یک بازیکن بزرگ و یک مربی گمنام به نام فرانک ریکارد که در ابتدای راه مربیگری خود بود، و حضور بازیکنان ارزشمند باعث شد بارسلونا نه تنها دوباره به اوج اقتدار خود در اروپا بازگردد، بلکه چنان نمایش غرور آفرینی از بازی زیبا و فوتبال ناب و در عین حال کسب نتایج پر گل و جذاب را در معرض دید دوستداران فوتبال قرار دهد، که خیلی‌ها آن را بهترین تیم تاریخ بارسلونا و حتی بهترین تیم تاریخ فوتبال بدانند.



منبع:

ویکی پدیا ([Only Registered And Activated Users Can See Links] DB%8C)

Catalon
04-21-2010, 21:05
یوهان کرایف افسانه ای:




در سال ۱۹۷۳ مرد افسانه‌ای فوتبال هلند با بارسلونا قرار داد بست. بازیکنی تیز هوش, سریع و جنگنده که تکنیک منحصر به فردی داشت. حضور کرایف در بارسلونا به تنهایی برای شکست دادن رئال مادرید در آن سالها کافی بود.

در آن سالها بارسلونا موفق شد با حضور کرایف رئال مادرید مغرور را که از طرف دولت وقت اسپانیا به شدت حمایت می‌شد با پنج گل در هم بکوبد.
بارسا با حضور کرایف در بازیهای بسیاری در مقابل رئال مادرید پر مدعا به پیروزی رسید و این آغاز افسانه کرایف در بارسلونا بود.

در خلال این سالها باشگاه بارسلونا هفتاد هزار عضو رسمی و ثبت شده داشت که این در آن زمان در نوع خود بی نظیر بود و یک رکورد محسوب می‌شد و هیچ باشگاهی در جهان وجود نداشت که این تعداد هوادار رسمی داشته باشد.
یوهان کرایف در دسامبر 2009 که برای رونمایی از لباس جدید بارسلونا شرکت کرده بود از بارسلونا به عنوان تیم ملی کاتالانها یاد کرد تا نشان دهد که بارسلونا همچنان نماد ملی‌گرایی کاتالانها به شمار می آید.
دیگران:

آسنسی , آمور, باکرو, بگریستاین, سزار, کوکو, کرایف, لوئیز انریکه, فرر, گواردیولا, کلایورت, کومان, هانس کرانکل, کوبالا, لادروپ, گری لینکر, اواریستو, مارادونا, نیسکنز, کویینی , رامالتز, ریوالدو, روماریو,رونالدو/ رونالدو/سادورنی, سامیتیر, شوستر, سرجی, آلن سیمونسن, سوتیل, استویچکف, اولوتی, والاسکو زامورا, زوبیزارتا, کوکو, کارلس پویول, دکو , والدس, رونالدینهو، ساموئل اتوو، لیونل مسی، ژاوی، اینسیتا،ابراهیمویچ،آنری


ساموئل اتوو:


ساموئل اتوو ملقب به شیر کامرونی بارسا, مردی که همراه رونالدینهو تاثیری انکار ناشدنی بر تیم کنونی بارسا گذاشتند. اتوو در تاریخ ۲۸ آگوست سال ۲۰۰۴ با مبلغی بالغ بر ۲۴ میلیون یورو به بارسا پیوست و این در حالی بود که از دست مدیران و مقامات وقت مادرید به دلیل نامهربانی‌هایی که در حقش کرده بودند، به شدت عصبانی و ناراحت بود. این انتقال یکی از بزرگترین و موثرترین انتقالات تاریخ باشگاه است و بعدها با درخشش اتوو حسرت بسیاری را برای مدیران کارنابلد مادریدی باقی گذاشت. اتوو در ۱۴ ماه می‌در سال ۲۰۰۵ موفق شد همراه بارسا هفدهمین مقام قهرمانی بارسلونا را جشن بگیرد. او در سال ۲۰۰۶ ضمن کسب عنوان پی چی چی مجددا عنوان قهرمانی لا لیگا را بدست آورد و بدین ترتیب همراه بارسا جاودانه شد. باشگاه بارسلونا به عنوان یک تیم مردمی شناخته می‌شود که در سر تا سر دنیا میلیون‌ها هوادار دارد, تاریخ درخشان این باشگاه نشانگر عظمت و بزرگی این باشگاه است و بر خلاف تیم رقیب مادریدی آری از هر گونه خیانت، تبانی، اعمال فشار و جنایت‌های نابخشودنی است. تاریخ بارسلونا همانند کاتالونیا پر است از یاد مردانی که دلیرانه برای دفاع از آزادی و انسانیت جنگیده‌اند و از ظلم و جور طاغوت هراسی نداشته‌اند، و در عین حال ستارگانی که در زمین فوتبال نام آن بزرگان را زنده نگه داشته‌اند، و مانند آنها سربازی وفادار برای بارسلونا و کاتالونیا بوده‌اند. هم اکنون بارسا برای دستیابی به موفقیتهای آتی تلاش می‌کند, موفقیتهایی که برای تیم رویایی بارسا دور از انتظار نیست, و در این راه ستارگان متعصبی همچون پویول, ژاوی, اتوو, والدس و... تمام توان خود را به کار گرفته‌اند.

Catalon
04-23-2010, 15:28
خوان گمپر

([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] GhwP29wdGlvbj1jb21fY29udGVudCZ2aWV3PWFydGljbGUmaWQ 9ODI6MTM4Ny0wOS0yNi0xMC00MC0wNCZjYXRpZD01OTpsZWdlb mRzJkl0ZW1pZD05NA==)
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
مشخصات و آمار

فصلهای حضور در باشگاه: 1899-1903
تعداد بازی: 51
گلهای زده: 120

افتخارات

ماکایا کاپ
(1901/02)
بارسلونا کاپ
(1902/03)




خوان گمپر



موسس اف سی بارسلونا در 29 نوامبر 1899 و پنج دوره به عنوان ریاست باشگاه طی سالهای 1908 تا 1925.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
این مرد سوئیسی نمونه ای از یک ورزشکار واقعی بود. خوان گمپر ( وینترتور، سوئیس، 1877 – بارسلونا، 1930 ) در شنا، راگبی، دوچرخه سواری، دومیدانی و در راس همه اینها فوتبال موفق بود. او در سال 1898 وارد بارسلونا شد و ابتدا در خیابانهای " سنت گراوسی" به ورزش پرداخت و بعد از مدتی در سال 1899 فوتبال در بارسلونا متولد شد.

او موسس باشگاه و کاپیتان تیم بود، با این حال پست مدیریت تیم را تا 9 سال بعد دریافت نکرد. توانایی های وی در آن زمان فراتر از دیگران بود و این توانایی افراد زیادی را شگفت زده کرده بود. او یک مهاجم بود، با این حال تعداد گلهایی که به ثمر رسانده در دوران فعلی باور نکردنی است.

Catalon
04-25-2010, 23:19
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
مشخصات و آمار

فصلهای حضور در باشگاه: 1903-1912
تعداد بازی: 145
گلهای زده: 172

افتخارات

قهرمانی اسپانیا 2 دوره
(1909/10، 1911/12)
قهرمانی کاتالونیا 4 دوره
(1904/05، 1908/09، 1909/10،
1910/11)


کالس کومامالا ( مادرید، 1887 – بارسلونا 1976 ) دوست صمیمی گمپر و جانشین این بازیکن سوئیسی در خط حمله بارسا و در زمانی که گمپر در سال 1903 بازنشسته شد، بود. کومالا یک گلزن فوق العاده قدرتمند بود.

پدرش اهل جزایر قناری و مادرش اهل باسک بود، اما خود وی متولد مادرید بود و بعدها به کاتالونیا آورده شده بود. او تنها یک مهاجم بزرگ نبود، بلکه شخصیتی بی نظیر نیز داشت. وی تا زمانی که به سن میانسالی رسید در ورزش باقی ماند و سپس با کار خود را با پذیرفتن مدیریت یک باشگاه بین سالهای 1909 تا 1911 ادامه داد. وی باشگاههای جدیدی در ایرلند، گالنو و یونیورسیتاریو تاسیس کرد، و در کنارش از راگبی، شنا و روزنامه نگاری نیز لذت می برد. او رئیس فدراسیون ژیمناستیک کاتالونیا بود و به پزشک ورزشها نیز مشهور بود.

و اگر تمام اینها نیز کافی نبود، او طراح لوگوی اف سی بارسلونا نیز بود. وی در سال 1910 طی مسابقه ای همگانی که در این رابطه برگذار شد پیروز شد.

Catalon
04-27-2010, 19:38
پائولینو آلکانترا







[Only Registered And Activated Users Can See Links]
مشخصات و آمار

فصلهای حضور در باشگاه: 1912-1927
تعداد بازی: 357
گلهای زده: 357

افتخارات

قهرمانی اسپانیا 5 دوره
(1912/13، 1919/120، 1921/22،
1924/25، 1925/26)
قهرمانی کاتالونیا 10 دوره
(1912/13، 1915/16، 1918/19،
1919/20، 1920/21، 1921/22،
1923/24، 1924/25، 1925/26،
1926/27)




پائولینو آلکانترا ( لویتو، فیلیپین، 1896 – بارسلونا، 1964 ) با به ثمر رساندن 357 گل در 357 بازی برترین گلزن تاریخ باشگاه است.

ویژگیهای منحصر به فرد وی باعث محبوبیت وی نزد هواداران شد و وی را در کنار سامیتیر، زامورا، ساگی، پیرا و خیلی دیگر در خلال دهه بیست و عصر طلایی باشگاه تبدیل به ستاره اول باشگاه کرد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links] توانایی وی در زدن شوتهای قدرتمند در 30 آوریل 1922 در بازی بین دو تیم اسپانیا و فرانسه به نمایش درآمد. در این بازی او آن چنان شوتی زد که مستقیما تور دروازه را پاره کرد. پس از گذشت سالهای بسیار، کودکان بارسلونا آن صحنه را در خاطر داشتند و آرزو داشتند بتوانند مانند مرد فیلیپینی همان حرکت را تکرار کنند.

او کفشهای خود را در 5 جولای 1937 آویخت تا بتواند پزشک شود. هر چند این خداحافظی وی از فوتبال نبود. او در بین سالهای 1931 تا 1934 یکی از اعضای هیئت مدیره باشگاه بود. آلکانترا یکی از اولین فوتبالیست هایی بود که خاطرات دوران بازیگری اش را نوشت.

Catalon
04-30-2010, 13:58
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
مشخصات و آمار

فصلهای حضور در باشگاه: 1913-1928
تعداد بازی: 475
گلهای زده: 16

افتخارات

قهرمانی اسپانیا 5 دوره
(1919/20، 1921/22، 1924/25،
1925/26، 1927/28)
قهرمانی کاتالونیا 10 دوره
(1915/16، 1918/19، 1919/20،
1920/21، 1921/22، 1923/24،
1924/25، 1925/26، 1926/27،
1927/28)

رامون تورالبا
معروف به "باسابقه" ( la Vella ). زیرا مدت زیادی را در بارسا سپری کرد. رامون تورالبا ( آردیسا، زاراگوزا، 1887 – بارسلونا، ؟ ) به دلیل حضورش طی پانزده فصل تبدیل به یک شخصیت افسانه ای در بارسا شده است.


یک هافبک دفاعی، او به دلیل قدرت و فداکاری بسیار زیادش شاخص بود. او یک گروه بسیار قوی و مشهور به همراه سانچو و سامیتیر بوجود آورد. به واقع بسیاری از مردم اعتقاد داشتند که این گروه سه نفره بهترین خط هافبک تاریخ بارسا را تشکیل داده بودند.او از فصل 1914/15 تا فصل 1925/26 به طور منظم در ترکیب اصلی تیم قرار داشت و همواره خود را در شرایط عالی فیزیکی حفظ کرد. او در فصل 1924/25 و در سن 30 سالگی، 42 مسابقه انجام داد.
او اولین بازیکن تاریخ بارسا بود که به افتخارش یک بازی یادبود برگذار شد. این بازی در 4 فوریه 1917 در ورزشگاه خیابان ایندوستریا و زمانی که وی هنوز به عنوان بازیکن فعالیت میکرد برگذار شد. بازی دوم که به عنوان بازی خداحافظی وی محسوب می شد در تاریخ 1 جولای 1928 در ورزشگاه "لس کورتس" برگذار شد.

[Only Registered And Activated Users Can See Links]

Catalon
05-05-2010, 14:10
جوزپ سامیتیر

([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links])


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
مشخصات و آمار

فصلهای حضور در باشگاه: 1918-1933
تعداد بازی: 454
گلهای زده: 326

افتخارات

قهرمانی کاتالونیا 12 دوره
(1918/19، 1919/20، 1920/21،
1921/22، 1923/24، 1924/25،
1925/26، 1926/27، 1927/28،
1929/30، 1930/31، 1031/32)
قهرمانی اسپانیا 5 دوره
(1919/20، 1921/22، 1924/25،
1925/26، 1927/28)
قهرمانی لیگ اسپانیا 1 دوره
(1928/29)



وی خوش فکر ترین بازیکن تاریخ اف سی بارسلونا و بهترین مهاجم اروپا در دوران خودش به شمار میرفت. جوزپ سامیتیر ( بارسلونا، 1902 – بارسلونا، 1972 ) رهبر بارسا در دهه طلایی بیست بود.


پرش های آکروباتیک و شگفت انگیز وی خیلی زود وی را محبوب هواداران بارسلونا ساخت، و وی را با القابی مانند "مرد خرچنگی" و "جادوگر" خطاب قرار می دادند. اولین فریاد هواداران فوتبال به نشانه تشکر از او بلند شد، یک تیم فوتبال با تکنیکی استثنایی و فوتبالی کم نظیر گرداگرد او بوجود آمده بود. عاقبت در سال 1922 به دلیل کمبود جا و برای جای دادن تماشاگران مشتاق "لس کورتس" ساخته شد.

[Only Registered And Activated Users Can See Links]بارسا همراه با سامیتیر، 12 عنوان قهرمانی کاتالونیا، 5 مقام قهرمانی اسپانیا و اولین لیگ اسپانیا را که در سال 1928/29 آغاز شد فتح کرد. با وجودی که وی فوتبال خود را به عنوان یک هافبک آغاز کرد ولی از او به عنوان یک فوروارد مرکزی عالی یاد میشود. طبق آمار او 326 گل در لباس آبی و اناری بارسا به ثمر رسانده که در تاریخ باشگاه پس از پائولینو الکانترا به عنوان دومین گلزن برتر تاریخ باشگاه به شمار می رود.

سامیتیر همچنین مابین سالهای 1944 تا 1947 به عنوان مربی مشغول به فعالیت بود و موفق شد لیگ اسپانیا را در فصل 44/45 و جام "اوا دوراته" را در سال 45 فتح کند. وی به عنوان مدیر باشگاه ( این پست تا زمان مرگش در اختیارش بود ) مسئول امضا کردن قرارداد با کوبالا در سال 1950 بود. در تاریخ 16 سپتامبر 1993، نام وی را بر روی یکی از خیابانهای نزدیک نوکمپ گذاشتند.

Catalon
05-07-2010, 17:22
ویسنس پیرا





[Only Registered And Activated Users Can See Links]



مشخصات و آمار

فصلهای حضور در باشگاه: 1920-1933
تعداد بازی: 395
گلهای زده: 123

افتخارات

قهرمانی اسپانیا 4 دوره
(1921/22، 1924/25، 1925/26،
1927/28)
قهرمانی کاتالونیا 10 دوره
(1920/21، 1921/22، 1923/24،
1924/25، 1925/26، 1926/27،
1927/28، 1929/30، 1930/31،
1931/32)
قهرمانی لیگ اسپانیا 1 دوره
(1928/29)



معروف به لقب "جادوگر"، پیرا ( بارسلونا، 1903 – 1960 ) متولد منطقه سانتوس در بارسلونا بود. او یکی از بهترین بازیکنان گوش راست تاریخ فوتبال بارسلونا و اسپانیا بود.


او بازیکنی با قابلیتهای خاص مانند تکنیک و فیزیک بدنی عالی، سرعت، قدرت سر زنی عالی و قدرت تمرکز بالا بود. به همین دلیل وی را ماشین گلزنی می نامیدند. او یکی از بازیکنان بزرگ بارسا در دهه بیست بود. او کار خود را اولین بار در ژانویه 1921 آغاز کرد. هنگامی که در یک صبح به همراه تیم جوانان بازی میکرد، خوان گمپر به توانایی های او اعتقاد پیدا کرد. بعد از ظهر همان روز وی همراه با تیم اول در مقابل "آرناس د گتکسو" به عنوان بازیکن تعویضی به جای الکانترا که مصدوم شده بود به بازی آمد و دو گل در پیروزی 3-1 بارسا به ثمر رساند. بعد از آن روز تا زمان بازنشستگی پیرا در تمامی بازیهای بارسا بازی کرد.


[Only Registered And Activated Users Can See Links]

Catalon
05-09-2010, 22:06
فرانس پلاتکو


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
مشخصات و آمار

فصلهای حضور در باشگاه: 1923-1930
تعداد بازی: 189

افتخارات

قهرمانی اسپانیا 2 دوره
(1924/25، 1925/26)
قهرمانی کاتالونیا 6 دوره
(1923/24، 1924/25، 1925/26،
1926/27، 1927/28، 1929/30)
قهرمانی لیگ اسپانیا 1 دوره
(1928/29)



پلاتکو ( بوداپست، مجارستان، 1898 – سانتیاگو، شیلی، 1983 ) در سال 1923 به عنوان جانشین دروازبان بزرگ بارسا، ریکاردو زامورا با باشگاه قرارداد بست.

وی به واسطه استعداد شگرفش در بین سایر پستها همواره می درخشید، سرعت او در خروج از دروازه در موقعیتهای خطرناک زبانزد بود، و همواره حس امنیت و آرامش را در بین هم تیمی هایش به وجود می آورد. او یکی از بازیکنان مهم بارسا در عصر طلایی به شمار می رفت.




[Only Registered And Activated Users Can See Links]


در سال 1928 "رافائل آلبرتی" شاعر کادیزی به خاطر حرکت قهرمانانه وی در فینال قهرمانی اسپانیا که با وجود ضربه سختی که بر سرش وارده شده بود در زمین باقی ماند با شعری وی را جاودان ساخت. آلبرتی از لغاتی مانند "ببر خشمگین در چمن سرزمینی دیگر" ، "قهرمان آبی و اناری" ، "خرس سفید خون آلود" استفاده کرد.

او بعدها در دو فصل 1934/35 و 1955/56 به عنوان مدیر فوتبال به باشگاه بازگشت.

Catalon
05-21-2010, 12:20
مارتی ونتولرا


به واقع یکی از بهترین بازیکنان گوش تاریخ بارسا می باشد. ونتولرا ( بارسلونا، 1906 – مکزیکو سیتی 1977 ) یکی از بزرگترین ستارگاه دهه سی بارسلونا بود.


وی یک بازیکن منحصر به فرد و جذاب بود و به خاطر دستمالی که همیشه بر روی سرش می بست به سرعت در میان هواداران محبوب شد. او دریبل زنی قهار، و دارای سرعتی شگفت انگیز بود. وی در بازی هوایی نیز متبحر بود و مرتبا گلزنی میکرد.

او دو جام بین المللی را به همراه اسپانیا تصاحب کرد، ولی فعالیتش در بارسا به شکلی غیر معمول خاتمه یافت. در زمان جنگهای داخلی اسپانیا وی به همراه تیم در اردوی مکزیک به سر می برد، ( ژوئن – آگوست 1937 ) ناگهان تصمیم به ماندن در این کشور گرفت و با باشگاه آتلانتا قرارداد امضا کرد. اما دلیل اصلی وی برای ماندن عاطفی بود، زیرا وی پس از دیدار با خواهر زاده رئیس جمهوری مکزیک "لازارو کاردناس" با وی نامزد شد. او پسری با نام "خوزه" داشت که بعدها به مدافعی برجسته تبدیل شد، و در جام جهانی 1970 مکزیک برای این کشور بازی کرد.



[Only Registered And Activated Users Can See Links]
مشخصات و آمار

فصلهای حضور در باشگاه: 1933-1937
تعداد بازی: 125
گلهای زده: 73

افتخارات

قهرمانی کاتالونیا 2 دوره
(1934/35، 1935/36)

MARADONA10
06-09-2010, 00:20
50 نکته از مسی




1)نام کامل وی لیونل آندرس مسی هستش که نام میانی اش را از خانواده ی مادری اش به ارث برده

2)اولین بازیهاشو در باشگاه محلی گراندولی انجام داد،آن هم زمانیکه فقط 5 سال سن داشت و مربیشم پدرش بودش

3)لئو یه ماهیگیر قهر هستش به طوریکه در یک مسابقه با پسرهای اقوام در یه جشن خانوادگی وقتی 11 سال سن بیشتر نداشت همه حاضرین را با گرفتن یه ماهیه 7 کیلوگرمی شوکه کرد!!!!

4)به خاطر قد کوتاهش چندان از سوی مربیان جدی گرفته نمیشد تا اینکه چارلز ریکساچ تصمیم گرفت از لئو یه فوتبالیست حرفه ای بسازه.

5)مدتی برای تامین هزینه های کلاس خودش،روزنامه میفروخته!!!!!

6)در کودکی به بیماری مبتلا بوده که هزینش 500 یورو بودش و خانوادش قادر به پرداخت اون قیمت نبودن و اگر یکی از دوستان خانوادگی شان به دادش نمیرسید،او در حال حاضر لال میشد

7)به شدت به رنگ آبی علافه منده تا جایی که دوستانش هدایایی بهش تقدیم میکردن که کادوها و جعبه هاش رنگ آبی بودن.

8)مدل موهاشو از خواننده ی آرژانتینی قدیمی به نام (کوانتاک) تقلید کرده .

9)اصولا آدم ترسویی هستش و تعدادی از اون ترس ها که فاش شد عبارتند از،ترس از نشستن در صندلی جلوی اتومبیل،ترس از خوابیدن در تاریکی و ترس از از حرکت حیوانات سریع و جونده.

10)عاشق بازی های کامپیوتری است و علاقه مند به بازی های مهیج و رو به جلو هستش.





11)زادگاه خود،روزاریو که دومین شهر با 1 میلیون نفر جمعیت در آرژانتین هستش و در 180 مایلی بوینس آیرس قرار داره رو بهتزین شهر جهان میدونه.

12)مادر بزرگ و پدر بزرگش هر سال تا 10 سالگی اش به هر مناسبتی برایش فقط توپ فوتبال می خریدن.

13)در کودکی دچار مشکل هورمون رشد شد به همین علت رشد قدش در نوجوانی متوقف باقی موندش.

14)شاید کمتر کسی بدونه که تبار لئو به دو نزاد ایتالیایی و کانادایی میرسه آرزانتین الاصل نیست.

15)یکی از پسر عموهاشدر اسپانیا مدیر یه شرکت خبررسانی و تهیه و تولید فیلم های خبری برای رسانه های اروپایی هستش.

16)وقتی عضو بارسا شد،به خاطر قد کوتاهش هنگام نشستن در اتاق رختکن روی نیمکت تنها بازیکنی بود که پاهاش به زمین نمیرسید

17)دوستاش مسی رو ((لاپولگا))صدا میکنن که در زبون محلی به معنی کک هست و اونو به خاطر کوچکی و ریز بودن اندامش اونو اونطوری صدا میکنن.

18)موقع بازی با یوونتوس چنان بازیه عجیب و دور از انتظاریاز خودش نشون دادش که کاپلو محو استعدادش شد و گفت:این شیطان نیم وجبی دیگه از کدوم گوری اومده؟؟!!!!!

19)در می 2005 با 17 سن سال تبدیل به جوانترین و کم سن و سال ترین بازیکن بارسا شد که برای این باشگاه گلزنی کرد.

20)رکورد جوانترین گلزن بارسا رو بویان کرکیچ در اکتبر 2007 شکست و لقب مسی 2 رو گرفت.




21)در هر صاحبه به جای حرف زدن اونقد تکون می خوره که کفر همه خبر نگارارو در اورده و در عالم رسانه بهش ((یویو)) میگن.

22)دوستای صمیمیش رونالدینیو،ژاوی و اینیستا هستنن که با این 2 میره خوش گذرونی همیشه با هم میرن بیرون.(البته رونی دیگه رفته)

23)بیشترین تعداد مصاحبه رو در بین تیم و بازیکنان بارسا در اختیار داره

24)لئو کتونی جدید آدیداس رو با نام مدل f50 رو به پا میکنه که گرانترین استوک تولید شده توسط آدیداس هستش.

25)2 سال پیش اقدام به فروش لباس های امضا شده حودش طی یه حراجی کرد که در آمد اونو به کودکان بی سرپرست آرزانتینی اختصاص داد.

26)هوادار 2 آتیشه آنتونیو باندراس هست و اعتراف کرده تا به حال فیلم دسپرادو رو بیش از 100 بار دیده است.

27)برای انجام مصاحبه ی اختصاصی جدیدش بما مجله ی شوت در خواست کرد در آمد فروش 100 هزار نسخه از مجله را به کمک درساخت مدرسه فوتبال زادگاه اختصاص دهتد که مدیریت آن را پدرش برعهده دارد.

28)به خاطر چاپ تصویری از او در حالی که به یه پلیس زن زبون دراز کرده،باعث دردسر فراوانی براش شد که از مجله ی فوتبال لهستان شکایت کرد.

29(طی یک برنامه ی مدون قصد داره تا آموزش فوتبال رو برای کودکان زیر 8 سال را با تصویرهای آموزشی از خودش تحت یک کتاب به رشته ی تحریر در بیاره.

30)شاید خیلی ها ذائقه ی هنری لئو رو دست کم گرفته باشن،اما مسی یکی از علاقه مندان اشعار ((سیلویا بلات)) هست.



31)برای انجام تبلیغات آدیداس مبلغ 3 میلیون یورو دستمزد گرفته که حتی بالاتر از قرارداد این کمپانی با کاکا هست.

32)قصد داشت نام آرژانتینو روی گردن خود خالکوبی کنه که مدیر برنامه هاش لئو رو از انجام این کار شنیعی باز داشت.

33)طی یه درگیری با یه خبر نگار از مجله ی پیپل که می خواست حین صحبت با دختر دایی اش در یه رستوران از آنها تصویر برداری کنه،کتک مفصلی می خوره و بعد از شکایت علیه نشریه مبلغ 1میلیون دلار خسارت میگیره!!!!!!!!!


34)علی رغم قد کوتاهشتبحر ویژه ای در بازیه والبال داره و همچنین یه تنیسور خوب هم هست.

35)در قبال شایعه ارتباطش با گروهای حمایت از نژادپرستی قومی دست به اعتراضی زد و خودشو ادمی آزاد بدون وابستگی خزبی دانست.

36)علاقه فراوانی به بچه حیوانات و به خصوص بچه شتر و بچه شتر مرغ داره و معتقده که خودش شبیه همستر هست.

37)چیزی که سالها جز برنامه ی روزانه ی او و حذف نمیشه دیدن حتی کدتاه،فیلم مستند هست.

38)آدم شلخته ای هست و تقریبا هر بار نظافت و سر و سامان دادن به اتقش بیش از 5 ساعت وقت میگیره!!!!!!!

39)اعلام کرده که دوست داشته چهراه ای مثل دیوید بکهام داشته باشه.

40)در یه مصاحبه ی تلوزیونی تو اسپانیا لیوان نوشیدنی از دستش میوفته و لئو در کمال ناباوری کلمات رشتی رو به زبون میاره که باعث میشه تا در مورد تحاجم بسیاری از علاقه مندانش واقع بشه




41)سفر به مراکش رو یکی از بهترین سفرهای عمرش میدونه،چون در اونجا تونستش چندتا شتر رو زنده و از نزدیک ببینه!!!!!!

42)احتمالا نمیدونستید که مادرش برای تنبیه کردنش لئو رو وادار میکرده که تا صدای خروس رو تقلید کنه و اگر نا موفق میشد،شام رو از دست میداد.

43)تبحر خاصی در ساخت پازلی با قطعات بالا دارد و رکورد ساخت پازل تابلوی دختری با گوشواره مروارید رو با با 1300 قطعه رو در 20 دقیق داره!!!!!!!!!!!!!!

44)از علاقه مندان غذاهای مدیترانه هستش.

45)نسبت به کودک آزاری گارد ویژه ای داره و از حامیان دو آتشه ی کودکان هستش و بسیاری از در آمد خودشو صرف حمایت از اونا میکنه.

46)از اینکه اونو دائم با مارادونا مقایسه میکنن،دل خوشی نداره میگه من هم مثل همه آرژانتینی ها مارادونا رو دوست دارم،اما من لیونل مسی هستم.

47)هنگام خواب عادت به استفاده از چشم بند داره،وگرنه دچار بی خوابی میشه.

48)هرگز الکل مصرف نمیکنه.

49)در کودکی هر وقت در کنترل توپ دچار مشکل میشد،یکی از دوستان کوچیکتر خودشو به که اسمش رافائل بود و به قصد کشت میزد!!!!!!!!!

50)به تازگی یه لامبورگینی سیاه رنگ خریداری کرده که تنها درصدی از قیمت اصلی اونو پرداخت کرده و مابقی اونو شرکت تولید کننده اتومبیل به عنوان هدیه به او داد.

Catalon
09-11-2010, 15:42
یک فوتبالیست جنتلمن. اسکولا ( بارسلونا، 1914 – بارسلونا، 1998 ) مهاجمی که بیشتر موقعیتهایی که از پشت سر برای وی ساخته می شد را به ثمر می رساند.


[Only Registered And Activated Users Can See Links]او دارای قدرت تکنیکی عالی و شوتهای استثنایی بود، که او را با 223 گل به عنوان پنجمین گلزن برتر تاریخ باشگاه معرفی کرد. او به دلیل بازی جوانمردانه همواره مورد تحسین عده زیادی بود، و عصبانیت هنگامی که در میدان بود هیچ گاه بروز پیدا نمی کرد.

وی در سال 1934 به بارسلونا آمد و به عنوان یک عضو از مهاجمینی که شامل ونتولرا، رایش، اسکولا، فرناندز و مونلوچ می شد در آمد. او در طول جنگهای داخلی اسپانیا به کشور فرانسه فرار کرد و در سال 1940 پس از بازگشتش با لباس آبی و اناری به موفقیت دست یافت. با این حال مدت زمان فعالیتش به دلیل بروز صدمات بسیار از ناحیه مفصل ران و زانو کوتاه شد.

سالها بعد وی به عنوان مربی تیمهای پایه ای به بارسا بازگشت تا از دوران موفق خود لذت ببرد.


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
مشخصات و آمار

فصلهای حضور در باشگاه: 1934-1949
تعداد بازی: 253
گلهای زده: 223

افتخارات

قهرمانی لیگ اسپانیا 3 دوره
(1944/45، 1947/48، 1948/49)
قهرمانی لاتین کاپ 1 دوره
(1949)
قهرمانی جام حذفی اسپانیا 1 دوره
(1941/42)
قهرمانی در جام طلایی 1 دوره
(1945)
قهرمانی جام اوا دوراته 1 دوره
(1948)
قهرمانی کاتالونیا 3 دوره
(1934/35، 1935/36، 1937/38)

kiavash13
09-14-2010, 18:22
اولا که دوست من یه خورده انصاف داشته باش.
کلایورت تو 30و خورده ای سالگی از بارسا رفت.
رونالدینیو به خاطر این رفت که پپ نخواستش به خاطر این که پپ زیاد از بازیکنی که خوشگذرون باشه خوشش نمیاد.و اونم میرفت کلوب شبانه.
ریوالدو به میلان رفت و اونجا هم ستاره بود.
در مورد بوسکتس هم درسته ولی پپ یه خورده به آینده ی باشگاه فکر کرد گفت یحیی توره بازیکنی نیست که تا آخر بمونه.پس بوسکتس رو میزارم که احتمال این که از بارسا بره خیلی کمه.
بوسکتس تو جام جهانی اینو نشون داد که کیفیت بازیش خیلی بالتر از یه هافبک دفاعی 21 ساله است.
والدس هم به خاطر این که زمانی که والدس 24 سالش بود بارسا به بوفون پیشنهاد داد به سزار هم پیشنهاد داد ولی خوب اون ها پیشنهادو رد کردن.بارسا باید چیکار میکرد؟

messi1373
09-20-2010, 10:03
آقا توروخدا یه کی یه خبری از مسی بده من و همه ی بارسایی ها بیشتر از اینکه از برد بارسا خوشحال باشیم اضطراب مصدومیت مسی رو داریم.آخه هر بارسایی که اون صحنه رو میدید ......... من تا صبح همش کابوس میدیدم.آخه اویفالوجی این چه کاری بود کردی.صحنه ای که مسی روی برانکارد بودو داشتند میبردنش و دستش روی صورتش بودو درد میکشید گریه من را درآورد.توروخدا هرکی میدونه چی شده به ماهم بگه.......... ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااا......................:gijjj:: gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::g ijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ajibeee::ajibeee::ajibeee::ajibeee::ajibee e::ajibeee::ajibeee::ajibeee::ajibeee::chemidonam: :gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye:: gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::g erye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::ge rye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::ger ye::gerye::gerye::gerye::gerye:

messi1373
09-20-2010, 10:31
تیم پزشکی اف سی بارسلونا، با انجام آزمایشات اولیه، تشخیص داد که لئو مسی دچار آسیب دیدگی رباط در مچ پای راستش شده است؛ اما هیچ نشانه ای از شکستگی استخوان وجود ندارد. فردا، صبح دوشنبه، آزمایشات بیشتری برای ارزیابی میزان آسیب دیدگی انجام می شود.

تصاویر مهیج از بهترین بازیکن جهان، به وضوح درد کشیدن این ستاره جوان را به تصویر کشید. مسی دقیقه 92 بازی، توسط خطای خطرناک اوژفالوسی، که بلافاصله با دریافت کارت قرمز مستقیم از بازی اخراج شد، به سرعت مورد معاینه امداد پزشکی قرار گرفت، پزشکان تشخیص دادند ستاره آرژانتینی از مچ پای راست دچار آسیب دیدگی رباط شده، اما هیچ اثری از شکستگی وجود ندارد. بی شک بسیاری از هواداران که بازی را تماشا می کرده اند، ترسیده اند.


[Only Registered And Activated Users Can See Links] (javascript:CaricaFoto("[Only Registered And Activated Users Can See Links]");)
گواردیولا: «او در اشک قرار دارد.»

گواردیولا در مصاحبه بعد بازی درباره مصدومیت ستاره جوانش گفت: «فردا تست های بیشتری روی او انجام خواهد گرفت؛ اما در اصل احتمال شکستگی وجود ندارد. او مصدوم است و پزشکان ما را از حال او باخبر خواهند کرد. بیایید امیدوار باشیم که تشخیص اولیه درست است و ما می توانیم به او کمک کنیم که دوباره به آمادگی پیشین خود بازگردد. او بارها گفته است. این اتفاقات در فوتبال رخ می دهد.» منبع[Only Registered And Activated Users Can See Links]

MOHAMMAD ALI
09-20-2010, 10:42
فقط به خاطر حميد مسي





"مسي" از ناحيه‌ي رباط زانو آسيب ديد


بنا به اعلام پزشکان بارسلونا ليونل مسي از ناحيه رباط زانو دچار آسيب ديدگي شده، اما ميزان دقيق آسيب و زمان بهبودي‌اش هنوز مشخص نشده است.
تيم فوتبال بارسلونا يک شنبه شب در هفته سوم لاليگا، آتلتيکو مادريد را در ويسنته کالدرون شکست داد، اما مهم تر از پيروزي بارسلونا، آسيب ديدگي ليونل مسي در دقايق پاياني بازي بود که موجي از نگراني را در اردوي آبي -اناري‌ها به دنبال داشت.
در دقايق تلف شده بازي بود که مسي پا به توپ شد و از سد مدافعان آتلتيکو گذشت، اما اويفالوژي با خطايي به عمد مسي را متوقف کرد و اين ستاره آرژانتيني با برانکارد از زمين مسابقه خارج شد.
کادرپزشکي بارسلونا صبح روز دوشنبه پس از انجام معاينه‌، تشخيص اوليه آسيب ديدگي پاي مسي را اعلام کرد، بر اين اساس اثري از شکستگي در استخوان زانوي او ديده نمي شود اما رباط اين نابغه آرژانتيني دچار آسيب ديدگي شده است.
پزشک تيم فوتبال بارسلونا درباره‌ي ميزان دقيق دوري مسي از مستطيل سبز گفت: هنوز چيزي مشخص نيست. بايد آزمون‌هاي بيشتري بر روي پاي او انجام شود تا ميزان دقيق آسيب ديدگي او مشخص شود.

منبع.[Only Registered And Activated Users Can See Links]

[Only Registered And Activated Users Can See Links]

AlexDelpiero
09-20-2010, 10:53
عجب فضاحتی!
بارسا بدون مسی خیلی افت خواهد کرد!
خود مسی هم معلوم نیست بعد از پشت سر گذاشتن دوران نقاحت همون مسی سابق بشه !
البته خدا کنه خیلی این مسئله طول نکشه و الا مسی در جوانی حیف میشه!

footballking12
09-20-2010, 11:11
امیدوارم هر چه زود تر مسی خوب بشه
فوتبال بدونه مسی هیچ جذابیتی نداره :masdom: :gerye::gerye::gerye:

messi1373
09-20-2010, 11:28
امیدوارم هر چه زود تر مسی خوب بشه
فوتبال بدونه مسی هیچ جذابیتی نداره :masdom: :gerye::gerye::gerye:
فوتبال بدون مسی یعنی بی مزه ترین ورزش جهان.ولی رفیق هممون میدونیم پشت این قضایا تیمی هست که نامش.......است

MOHAMMAD ALI
09-20-2010, 11:40
فوتبال بدون مسی یعنی بی مزه ترین ورزش جهان.ولی رفیق هممون میدونیم پشت این قضایا تیمی هست که نامش.......است

:masdom:سلام حميد خودت همه كاري كردی فقط علنيس نكردي بگو رئال ديگه خيالمونو راحت كن ديگه حرف حق حقه.:ghelyon:

messi1373
09-20-2010, 15:02
:masdom:سلام حميد خودت همه كاري كردی فقط علنيس نكردي بگو رئال ديگه خيالمونو راحت كن ديگه حرف حق حقه.:ghelyon:
باشه میگم پشت همه ی این قضایی رئال مادرید نامردههههههههههه

m.f.c.b
09-20-2010, 15:14
omidvaaram messi zood khoob beshe

messi1373
09-20-2010, 17:09
omidvaaram messi zood khoob beshe
فقط دعا کنید همتون واسه مسی بهترین بازیکن جهان در 5 سال گذشته دعا کنید

messi1373
09-20-2010, 21:43
همزمان با مصدومیت جدی مسی, توpes 2010 نامرد آربلوآ مسی جونمو مصدوم کرده 24 هفته نمیتونم بازیش بدم.اصلا اونو ولش کن اویفالوجی چی بهت بگم نامرددددددددددددددددددددد ددددددددددددددددددددددددد ددددددددددددددددددددددددد ددددددددددددددددددددددددد دددددددددددد اگه تیمی بهت پول داده این کارو بکنی ایشالا ........بشی:gerye::gerye::gerye::gerye::gerye:: gerye::gerye:

messi1373
09-20-2010, 22:23
خدایا شکرت مثل اینکه دعاها یم از صبح تا حالا نتیجه داد خدایا شکرت که گریه هایمان را بی نتیجه نذاشتی.مسی تک ستاره فوتبال جهان تا دو هفته دیگه خوب میشه مثل اینکه تلاشهای پشت پرده بعضی ها جواب نداد.:eyvalla::eyvalla::eyvalla::eyvalla::eyva lla::eyvalla::eyvalla::eyvalla::eyvalla::balesh::b alesh::balesh::balesh::balesh::balesh::bia baghalam::bia baghalam::bia baghalam::bia baghalam::bia baghalam::bia baghalam::bia baghalam::bia baghalam::bia baghalam:

*Rossonero*
09-21-2010, 15:28
آقا توروخدا یه کی یه خبری از مسی بده من و همه ی بارسایی ها بیشتر از اینکه از برد بارسا خوشحال باشیم اضطراب مصدومیت مسی رو داریم.آخه هر بارسایی که اون صحنه رو میدید ......... من تا صبح همش کابوس میدیدم.آخه اویفالوجی این چه کاری بود کردی.صحنه ای که مسی روی برانکارد بودو داشتند میبردنش و دستش روی صورتش بودو درد میکشید گریه من را درآورد.توروخدا هرکی میدونه چی شده به ماهم بگه.......... ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااااااا......................:gijjj:: gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::g ijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::gijjj::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ey babaaa::ajibeee::ajibeee::ajibeee::ajibeee::ajibee e::ajibeee::ajibeee::ajibeee::ajibeee::chemidonam: :gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye:: gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::g erye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::ge rye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::ger ye::gerye::gerye::gerye::gerye:
انشاالله مسی هم زود خوب میشه.درکت میکنم چون زمانی که نستا و مخصوصا پاتو(عزیزم)این بلا سرش اومد حالم از تو خرابتر بود.ایشالله زود خوب میشه.:yes::yes:

messi1373
09-21-2010, 15:44
انشاالله مسی هم زود خوب میشه.درکت میکنم چون زمانی که نستا و مخصوصا پاتو(عزیزم)این بلا سرش اومد حالم از تو خرابتر بود.ایشالله زود خوب میشه.:yes::yes:
خیلی باحالیا از دعات ممنون.ولی شما اونشب تو احوال من نبودی هیچکس جز عاشقان مسی و بارسا منو درک نمیکنند.در ضمن مصدومیت مسی و خوب شدنش خیلی مهمتر از پاتو و نستا است.مسی کجال اون دوتا کجا

messi1373
09-21-2010, 16:00
:gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye::gerye:: gerye::gerye:بعد از تماشای فیلم خطای اویفالوژی بر روی لئو مسی، داوید ویا آن را «بی رحمی» می پندارد؛ اما هم چنین صحبت بازیکنان اتلتیکو مادرید را باور می کند که: «برای صدمه زدن تکل نرفتم.»

موضوع صحبت کنفرانس مطبوعاتی که بعد از تمرینات امروز صبح برگزار شد، مصدومیت مسی بود؛ ویا در حالی که برای از دست دادن این آرژانتینی در دو بازی بعدی تاسف می خورد، پا فشاری می کند: «بقیه اعضای تیم شایستگی این را دارند که اطمینان دهند غیبت او احساس نمی شود.»


[Only Registered And Activated Users Can See Links] (javascript:CaricaFoto("[Only Registered And Activated Users Can See Links]");)
مسی در حال بهبودی است.

بعد از این که آزمایشات نشان دادند، مصدومیت مسی آن چنان که در ابتدا احساس شد، جدی نیست، ویا توضیح داد: «اگر مصدومیت او تنها 10 روز باشد، ما خوش شانس هستیم؛ هم چنان که ما دوست داریم او اینجا حضور داشته باشد، همانطور که او بازیکن کلیدی تیم است.» این مهاجم اسپانیایی هم چنان توضیح داد که او امروز صبح مسی را دیده است و: «او در حال بهبودی است، درد زیادی نمی کشد و در رابطه با برگشتن مصمم تر است.»

*Rossonero*
09-21-2010, 17:08
خیلی باحالیا از دعات ممنون.ولی شما اونشب تو احوال من نبودی هیچکس جز عاشقان مسی و بارسا منو درک نمیکنند.در ضمن مصدومیت مسی و خوب شدنش خیلی مهمتر از پاتو و نستا است.مسی کجال اون دوتا کجا
ولی من فکر میکنم پاتو چیزی از مسی کم نداره.فقطسنش کمتره وبی تجربه تره.حداقل پاتو مسی میلانه و برای میلانیا از اهمیت زیادی برخورداره.به علاوه محبوب ترین بازیکن میلان هم هست و مصدومیتش برای همه میلانیا سخته.

messi1373
09-21-2010, 19:55
لئو مسی از وقتی که گواردیولا هدایت بارسا را به عهده داشته، تاکنون 17 بازی را از دست داده و خبر خوب این است که تنها 4 بازی در غیاب مسی با شکست و سه بازی با نتیجه تساوی به اتمام رسیده و 10 تای دیگر همراه با برد تیم خاتمه یافته است. نکته قابل ذکر در مورد این 4 باخت هم این است که سه مورد آنها در خارج از خانه رخ داده است.

بدون شک مسی دو بازی آینده تیم را از دست خواهد داد؛ اما در گذشته بارسا بدون ستاره آرژانتینی خود هم نتایج خوبی کسب کرده است؛ بارسا بدون مسی فقط در برابر ویسلا (0-1)، شاختار (3-2) و مایورکا (1-2) که در خارج از خانه برگزار شده و مقابل اوساسونا (1-0) در خانه خود شکست را تجربه کرده است. از این چهار باخت فقط بازی با ویسلا اوضاع تیم را ناگوار ساخت و به ضرر تیم شد.


[Only Registered And Activated Users Can See Links] (javascript:CaricaFoto("[Only Registered And Activated Users Can See Links]");)
پیروزی مقابل اسپورتینگ و بیلبائو

این اولین بار نیست که لئو بازی مقابل اسپورتینگ و بیلبائو را از دست می دهد و این مورد موضوع جالبی به شما می رود. :gozaresh::gozaresh::gozaresh::gozaresh::gozaresh:

mas
09-22-2010, 11:41
حداقل تا 10 روزه دیگه نمی تونه بازی کنه !! دکتر های بارسا گفتن :بعد از MRI انجام شده بر روی لیونل مسی در بیمارستان بارسلونا، پزشکان به این نتیجه رسیدند که رباط داخلی و خارجی مچ پای راست مسی، رگ به رگ شده؛ اما تایید کردند که به استخوان وی آسیبی وارد نشده است.

پس از اینکه پزشکان تشخیص نهایی خود را درباره خطای خطرناک یوفالوژی به روی مسی اعلام کردند، ستاره آرژانتینی قطعا دو بازی هفته آینده، مقابل اسپورتینگ و بیلبائو را از دست خواهد داد. حضور دوباره مسی بعد از این 2 بازی، به نحوه بهبود او از مصدومیتش بستگی دارد.
خدا کنه به بازی با روبین برسه :motalee::afarin::afarin::afarin::afarin::afarin:: afarin:
only messia

mamaliss
09-27-2010, 17:01
تبریک به همه ی بارسایی ها
در میان حیرت پزشکان بارسا ، ناگهان مسی خوب شد:jeddiiiii:

messi1373
09-27-2010, 21:55
تبریک به همه ی بارسایی ها
در میان حیرت پزشکان بارسا ، ناگهان مسی خوب شد:jeddiiiii:
قربونت داداش.با هیچ غیر بارسایی هم شوخی ندارم.از ته دلم میگم کور بشه چشم هر چی حسوده که میخواست مسی مصدوم شه کور بشههههههههههههههههههههههه هههههههه:chi migi::chi migi::gijjj::gahhr::gahhr::gahhr:

MOHAMMAD ALI
09-28-2010, 11:16
مسي به روسيه سفر كرد


مهاجم آرژانتيني تيم فوتبال بارسلونا با وجود مصدوميت و تاکيد پزشک تيم براي بازي نکردن، به روسيه سفر کرد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links] ليونل مسي، بازيکن مصدوم بارسلونا، به استناد گزارش منتشر شده در سايت رسمي باشگاه بارسلونا در ترکيب اصلي تيمش بازي نخواهد کرد اما دليل سفر او به روسيه هنوز مشخص نشده است.
يک روزنامه روسي در گزارشي از احتمال حضور تک نيمه‌اي مسي نوشته اما با توجه به حساسيت بسيار بالاي لاليگا و نزديک شدن به ال کلاسيکو دربي بعيد به نظر مي‌رسد بارسلونا در يک بازي نسبتا سبک از وي استفاده کند.
ديدار بارسلونا و روبين کازان روسيه چهارشنبه شب در چارچوب ليگ قهرمانان اروپا برگزار مي‌شود.
[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links])

MOHAMMAD ALI
09-30-2010, 14:26
مارادونا: مسي شايسته کسب کفش طلاست


مربي سابق تيم ملي آرژانتين معتقد است که ليونل مسي، مي تواند بارها و بارها کفش طلايي اروپا را از آن خود کند.
[Only Registered And Activated Users Can See Links] دیه گو مارادونا، سرمربی تیم ملی آرژانتین در صحبتهایی اعلام کرد که لیونل مسی، ستاره آرژانتینی شایستگی فتح کفش طلای اروپا را دارد و می تواند در طول سالهای پیش رو جوایز به مراتب بیشتری را به خود اختصاص دهد.
مسی که تنها 23 سال سن دارد، روز پنجشنبه جایزه برترین گلزن فصل گذشته اروپا را دریافت می کند. این ستاره آرژانتینی در 35 دیداری که فصل گذشته با پیراهن بارسا به میدان رفت، 34 گل به ثمر رساند و البته این در حالی بود که لوئیس سوارس 35 گل برای آژاکس به ثمر رسانده ولی سطح بالای رقابتهای لالیگا در مقایسه با لیگ هلند، نشانگر ارزش بالای فوتبال مسی است.
دیه گو مارادونا در صحبتهایی که در روزنامه مارکا منتشر شد گفت:« مسی کفش طلا را از آن خود کرده و واقعا شایستگی اش را دارد و جوایز به مراتب بیشتری را از آن خود خواهد کرد.»
دیدیه دروگبا از چلسی و آنتونیو دی ناتاله از اودینزه در رتبه دوم برترین گلزنان اروپا قرار دارند و این در حالی است که گونسالو ایگواین هم در رده بندی نهایی، بالاتر از سوارس قرار دارد.

MOHAMMAD ALI
10-10-2010, 15:00
کمپ نو در قرن 21

پس از پنجاه سال، اکنون کمپ نو می تواند خوش بینانه به آینده نگاه کند. معمار معروف، فوستر به همراه تیم معماری شرکایش در رأس کار بازسازی ورزشگاه هستند.

اساس طرح اصلی فرانسس میتیخان بر این بود که کمپ نو یک مرجع مهم برای معماری قرن 21 باشد. این ورزشگاه پس از بازسازی در نوع خود با هویت معماری جداگانه ای شناخته خواهد شد.

ورزشگاه دارای ظرفیتی کاملاً مشخص و نمایی یکپارچه از بیرون خواهد بود. فضاها و تجهیزات اضافه شده با توجه به کاربرد و اصول معماری در کنار هم قرار گرفته اند.

زمانی که کار بازسازی کمپ نو به پایان برسد، تماشاگران از وجود ورزشگاهی که تصویری بی نظیر و ممتاز از اف سی بارسلونا ارائه می دهد، و از میراث معماری شهر نیز خواهد بود، لذت خواهند برد. از سطح خیابان ها ورزشگاهی کاملاً مدرن دیده خواهد شد و از داخل نیز همین طور خواهد بود، با قسمت های خدماتی بزرگ و آسانسور های برقی برای انتقال تماشاگران به طبقات بالاتر.

این کمپ نو جدید است

کمپ نو جدید پس از بازسازی در نوع خود به عنوان موجودیت معماری جداگانه ای دیده خواهد شد. ظرفیت آن کاملاً مشخص خواهد بود و با طراحی موزاییکی خود نمای خارجی بی نظیری خواهد داشت.

خصوصیات

هنگامی که بازسازی کمپ نو به اتمام برسد مهمانان از امکانات زیر بهره مند خواهند شد:

• ورزشگاه تصویری بی نظیر و ممتاز از باشگاه خواهد بود. معماری دقیق آن قدرتمند و با طراوت است. به طور قطع تصویری که از کمپ نو ارائه می دهد به قدرتمندی همیشه است و همچنین تماماً بر اساس عناصری که هویت اف سی بارسلونا را تعریف می کنند طراحی شده است.

• هر کسی ورزشگاه را به عنوان جزئی قدرتمند و منحصر به فرد در محیط شهری خواهد دید. طراحی آن، با سازه هایی رنگارنگ و بی نظیر، جزئی از میراث معماری شهر خواهد بود. مردم از خیابان ورزشگاهی کاملاً مدرن را خواهند دید که با غرور و افتخاربر پایه میراث محلی طراحی شده است.

• هوادارن بارسلونا از یک محیط عمومی تفریحی جدید بهره خواهند برد. آسانسور های جدید آنها را به قسمت های بالایی ورزشگاه می برد که در آنجا مناطق جدید خدماتی برای رسیدگی و آسایش تماشاگران تدارک دیده شده است.

• ورزشگاه بازسازی شده با ایجاد مسیر های افقی و عمودی جدید مسیر عبوری تماشاگران و اعضای تیم را جدا خواهد کرد.

• ورزشگاه تمام احتیاجات امنیتی تماشاگران را پوشش می دهد و کاملاً با نیازهای معلولین سازگار است.

• تماشاگران از ورودی هایی که کاملاً مشخص هستند و به طور منطقی تری در منطقه های مربوطه در اطراف ورزشگاه پخش شده اند استفاده خواهند کرد.

• ورزشگاه جدید دارای یک مسیر خدمات رسانی دو طرفه با زاویه 360 درجه (در سرتاسر ورزشگاه) و همچنین یک مسیر جدید دایره ای شکل در دور ورزشگاه برای کارکنان اجرایی باشگاه خواهد بود.

• استادیوم امکانات پیشرفته ای را در اختیار مطبوعات و رسانه ها قرار خواهد داد که از بخشهای عمومی جدا می باشد.

• بازیکنان و دیگر کارکنان از رختکن های جدید، مناطق کار جدید، قسمت مدیریت و دفاتر جدید بهره خواهند برد.

• مهمانان ویژه خدمات پذیرایی بهبود یافته ای را در مناطقی مجهز در دو سمت ورزشگاه تجربه خواهند کرد. جایگاه های ویژه دارای فضایی استثنایی با استانداردهایی بالا هستند تا احتیاجات بالای چنین جایگاه هایی را برآورده کنند.

• امکانات جدید که سازگار با طبیعت با شکوه باشگاه است، زیرساخت فوق العاده ای را برای اف سی بارسلونا مهیا می کند تا با اطمینانی بیش از پیش به سمت آینده برود.


[Only Registered And Activated Users Can See Links]




امکانات و تسهیلات رفاهی

برای تماشاگرانی که به استادیوم بازسازی شده می آیند، چشمگیرترین و لذت بخش ترین تغییر از لحاظ دسترسی و عبور و مرور، از آن کسانی است که وارد ردیف های بالا می شوند. به جای سراشیبی ها و پله های زیاد، تمامی تماشاگران توسط پله های متحرک مکانیکی از سطح زمین به جایگاه تماشاگران در بالای استادیوم انتقال پیدا می کنند. شش گروه از پله های متحرک در اطراف استادیوم، درون نوار جدید روساخت دور کمپ نو توزیع شده اند. تماشاگرانی که از این پله های متحرک استفاده می کنند، قادر خواهند بود که در هنگام استفاده از این پله ها و بالا رفتن از آنها، از منظره های کمپ نو در اطراف خود لذت ببرند. تماشاگران معلول از بالا برنده ها برای رسیدن به ردیف های بالایی استفاده می کنند.

تسهیلات رفاهی در روزهای مسابقه

استادیوم بازسازی شده، تسهیلات رفاهی بسیار بهتری را به تمام تماشاگران ارائه می دهد. عموم تماشاگران از افزایش تعداد سرویس های بهداشتی در استادیوم بهره مند می شوند. در جایگاه بزرگ شده تماشاگران، تمام تماشاگران به تعداد بسیار بیشتری از فروشگاه های نوشیدنی و مواد غذایی دسترسی دارند و بنابراین برای خریداران جای انتخاب بیشتری وجود دارد. تمامی اینگونه فروشگاه ها، دارای مکان هایی برای تشکیل صف می باشند تا از ازدحام افراد در مسیر جایگاه جلوگیری شود.

وضعیت محیطی در جایگاه به طرز چشمگیری بهتر شده است. روشنایی طبیعی به فضای مسیرهای عبور و مرور وارد می شود تا محیط مطبوع تر و دلپذیرتری ساخته شود.

جایگاه افراد معلول

انتظار می رود استادیوم بازسازی شده امکانات مناسب و کافی برای تماشاگران معلول جسمی داشته باشد. این جایگاه ها در هر یک از ردیف ها و در اطراف استادیوم قرار داده شده اند. بسیاری از این مکان ها در پشت ردیف پایینی قرار داده شده اند، زیرا برای این افراد دسترسی به این مکان ها بسیار آسان است و نیازی به استفاده از دستگاه های بالابرنده نیست. جایگاه این افراد در ردیف های بالایی و میانی، در سکوهای اختصاصی بین درهای ورودی قرار داده شده است و می توان با استفاده از بالابرنده ها به این مکان ها دسترسی پیدا کرد. تمام مکان های مخصوص افراد معلول، دارای یک صندلی مجاور برای فرد همراه هستند.


[Only Registered And Activated Users Can See Links]
منبع: [Only Registered And Activated Users Can See Links]

MOHAMMAD ALI
10-10-2010, 15:02
فوستر: "ما می خواهیم بهترین استادیوم دنیا را بسازیم"

نورمن فوستر چالش بازسازی و تطبیق کمپ نو با نیازهای قرن 21، به همراه احترام به طراحی اصلی آن را پذیرفته است. این آرشیتکت پروژه را با هیجان فراوان توضیح می دهد.

نورمن فوستر در این مصاحبه درباره اهداف و عناصری که پروژه را تحت تأثیر قرار می دهند صحبت می کند.

نظر شما درباره ی کمپ نو فعلی چیست؟

-"به عقیده ی من این ورزشگاه یک ساختمان عالی است و یکی از الهام های ما برای طراحی می باشد. اما اکنون سالگرد 50 سالگی آن است و با وجود اینکه نیازهای از سال 1957 تاکنون پوشش داده شده اند، اما زمان زیادی از آن سال می گذرد. معیارها تغییر کرده اند، اما ما به ساختمان موجود احترام می گذاریم. ما هیچ چیز را خراب نمی کنیم، آن را بزرگتر می کنیم. این یک ساختمان عالی است و جوی باور نکردنی دارد بنابراین ما قطعاً تلاش خواهیم کرد به جنبه های مثبت آن بیفزاییم و محاسن موجود را ارتقاء دهیم. ما بخش نامتقارن ورزشگاه را به سمت بالا گسترش می دهیم و برای محافظت از جمعیت روی آن یک سقف قرار می دهیم. اما سقف متحرک خواهد بود و اجازه ی استفاده از نور خورشید را می دهد."

چرا پروژه ی خود را ارائه دادید؟

-"چگونه یک آرشیتکت می توانست در این رقابت شرکت نکند؟ بارسا یک مؤسسه است، یک شانس باور نکردنی. به همین خاطر ما برای انجام این پروژه بسیار مشتاق و هیجان زده بودیم و این فوق العاده است که در پایان پیروز شدیم."

پیشنهاد خود برای کمپ نو جدید را چگونه توصیف می کنید؟

-"اگر سعی کنم آن را با کلمات توضیح دهم کمی پیچیده خواهد شد. ورزشگاه برای هواداران بسیار آشنا است، بنابراین ما آن را توسعه می دهیم. ما از آن الهام گرفتیم، با آن طراحی نامتقارن فوق العاده که قسمت شرقی در آن بالاتر است. ما همه ی اینها را حفظ خواهیم کرد، آن را بزرگتر می کنیم، یک سقف روی آن قرار می دهیم و امکانات را افزایش می دهیم. برای رفتن به طبقات بالایی می توان از پله برقی استفاده کرد، که برای افراد داری معلولیت بسیار مناسب است، و امکاناتی را که مناسب امروز و آینده می باشند افزایش می دهیم. ما می خواهیم بهترین ورزشگاه را در دنیا بسازیم و در آخر آن را با نوعی موزاییک، با روح گائودی، می پوشانیم. اما موزاییک های روی این پوسته متفاوت هستند، بسیار رنگارنگ و با رنگ های باشگاه و کاتالونیا. این امر به ورزشگاه اجازه ی "تنفس" می دهد. و همچنین این ساختمان به محیط زیست اطراف خود اهمیت می دهد، آب باران را جمع می کند، در مصرف انرژی صرفه جویی می کند، و از تهویه ی طبیعی استفاده می کند. مکان مناسبی برای رفتن خواهد بود."

چه چیزی برای این طراحی به شما الهام بخشید؟

-"الهام بخش ها باشگاه بارسلونا، خود ورزشگاه، تاریخچه ی آن، شهرت آن، شهر، کاتالونیا، رنگ ها، اشکال و... بودند. برخی از این موارد قابل تعریف هستند و برخی دیگر در روح این مکان حضور دارند. این ها به من الهام بخشیدند."

ورزشگاه جدید بدون هیچ نرده و حصاری برای جدا کردن آن از خیابان در منطقه شهری واقع شده است...
-"این ورزشگاه در رابطه با محیط بسیار نرم و ملایم است. باید به خاطر بسپارید که تغییر دادن شکل ورزشگاه، اعمال این تغییرات بدون تعطیل کردن ورزشگاه، باز نگه داشتن آن و فراهم کردن امکان برای برگزاری بازیها، بدون جرثقیل و بدون داربست، چالشی فوق العاده بود. این بنا مزاحم و مهاجم نیست، اعضا برایش محترم هستند و همسایه های آن نیز از اهمیت خاصی برخوردارند."

چرا شما از چالش بین ماده و معنویت صحبت می کنید؟

-"فرهنگ فوتبال تقریبا یک روش زندگی است، یک علاقه شدید، و از حس مسلم افتخار به کاتالونیا در شهر جدا نیست. شعار "فراتر از یک باشگاه" یک اساس است. این همان بخش معنوی است که ذکر کردم. همهمه، رنگ ها، صدا ها، رایحه ها... اما همه اینها وجودی فیزیکی دارند، شما باید راحت نشسته باشید، این تجربه باید تجربه ای خوب باشد، باید از دیگر عوامل محافظت شده باشید و چیزی نباید جلوی دید شما را گرفته باشد. پس ما باید در عین محترم دانستن معماری ورزشگاه و الهام گرفتن از آن، قدری نیز امکانات ورزشگاه را افزایش دهیم. ما باید به گذشته علاقمند باشیم، اما این ساختمانی برای آینده است، و بر این اساس یک ساختمان مدرن است."

چگونه می خواهید ساخت ورزشگاه جدید را طوری انجام دهید که به آن روند کاری معمول آن لطمه ای وارد نشود؟

-"ما به کمک پژوهش های بسیار به همراه سازندگان، کار با متخصصان و مهندسان راه کاری را ارائه خواهیم کرد که در آن نیازی به داربست و جرثقیل نباشد و بدین ترتیب از اختلال در روند عادی ورزشگاه جلوگیری خواهیم کرد، و در این صورت بازسازی می تواند در طی فصل انجام شود. استادیوم به صورتی جادویی شروع به تغییرشکل دادن خواهد کرد. این ساختمان تقریبا هیچ وقت خالی از جمعیت نیست، بنابراین هر زمانی که مسابقه ای برگزار می شود، تماشاگران قادر خواهند بود که شاهد پیشرفت پروژه باشند و در آخرین مرحله، عناصر قدیمی و جدید به یکدیگر متصل می شوند."


[Only Registered And Activated Users Can See Links]


مشخصه های مشترک با برج کلسرولا

نیوکمپ، اولین پروژه نورمن فوستر در بارسلونا نخواهد بود. او همچنین طراح برج کلسرولا است که بر تپه های مشرف بر شهر واقع شده است. بر طبق سخنان فاستر، هر دو ساختمان چندین مشخصه مشابه دارند: "همجواری ورزشگاه و برج کلسرولا جالب است. نکته جالب دیگر این است که در هر دو ساختمان از راه های مختلف، در استفاده از سیم ها بسیار ظریف و گسسته عمل شده است. برج کلسرولا در امتداد خط افق ظرافت خاصی دارد، زیرا سیم های نگهدارنده آن تقریبا نامرئی هستند. ما برای ورزشگاه نیز از همین اصول و فلسفه استفاده می کنیم. سیم ها تقریبا ناپدید خواهند شد".
منبع : [Only Registered And Activated Users Can See Links]

پوریا صبور
01-11-2011, 12:50
گزارش روز:بارسلونا در صدر جدول بهترین تیم دهه از نظر فدراسیون تاریخ و آمار فوتبال

کاتالونیایی ها توانستند صدر جدول بهترین تیم دهه را از منچستریونایتد باز پس بگیرند



در حالی که تنها 3 ماه دیگر تا پایان اولین دهه قرن بیست و یکم باقی است، طبق انتخاب فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال، باشگاه بارسلونا به عنوان بهترین تیم دهه اول قرن بازگشت


پس از گذشت 9 سال و 9 ماه،بارسلونا توانست صدرنشینی را از منچستریونایتد بازپس گرفت ؛ البته هنوز این امکان وجود دارد که در سه ماه پایانی اولین دهه قرن بیست و یکم، منچستریونایتد بتواند با پشت سر گذاشتن تیم کاتالان به صدر جدول بازگردد و عنوان برترین تیم دهه اول قرن را مال خود کند ولی در حال حاضر بارسا توانسته با پیشی گرفتن از یونایتد، به صدر برسد


جدول ارائه شده از سوی فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال، و لیست برترین تیمهای دهه ، در سه ماه مانده به پایان اولین دهه این قرن، بدین ترتیب است:
1- بارسلونا (اسپانیا) 2459 امتیاز
2- منچستریونایتد (انگلیس) 2436 امتیاز
3- لیورپول (انگلیس) 2362 امتیاز
4- آرسنال (انگلیس) 2348 امتیاز
5- اینتر (ایتالیا) 2275 امتیاز
6- میلان (ایتالیا) 2237 امتیاز
7- بایرن مونیخ (آلمان) 2231 امتیاز
8- رئال مادرید( اسپانیا) 2168 امتیاز
9- چلسی (انگلیس) 2165 امتیاز
10- رم (ایتالیا) 1959 امتیاز
جایگاه سایر تیمهای اسپانیایی در این جدول بدین ترتیب است:
12- والنسیا (اسپانیا) 1855 امتیاز
18 – سویا (اسپانیا) 1621 امتیاز
23- ویارئال (اسپانیا) 1496 امتیاز
25- دپورتیوو لاکرونیا(اسپانیا) 1473 امتیاز
از دیگر تیمهای مطرح اروپا، یونتوس ایتالیا در رده 13، آژاکس در رده 20، گالاتاسرای در رده 29، لاتزیو در رده 35، دورتموند در رده 55 و ... قرار گرفته اند. برای مشاهده کامل این رده بندی به آدرس زیر مراجعه کنید

تمام لیست ([Only Registered And Activated Users Can See Links] c871a)
و منبع ([Only Registered And Activated Users Can See Links])

__________________________________________________ ________________________________

casillas1995
03-11-2011, 11:16
تحلیل نقطه ضعهای بارسلونای بزرگ؛پاشنه آشیل ارتش کاتالونیا کجاست؟‌



بارسلونا طی سه فصل اخیر، در بازی های مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا، موفق به پیروزی در خارج از خانه نشده است. در این میان تساوی در برابر لیون، بایرن مونیخ، چلسی، اشتوتگارت و آرسنال و شکست در برابر اینترمیلان و آرسنال به چشم می خورد. از طرفی دیگر بارسلونا در بازی های خانگی در برابر تمام تیم های فوق به جز چلسی پیروز شده است. این بدین معناست که تیم پپ گواردیولا وابستگی زیادی به ورزشگاه کمپ نو دارد.



بارسلونا در بازی رفت مقابل آرسنال دومین شکست فصلش را تجربه کرد. شاگردان آرسن ونگر موفق شدند در لندن، ژاوی و تیمش را با نتیجه دو بر یک شکست دهندو البته در بازی برگشت مغلوب بارسا و از دور مسابقات حذف شدند. .




بدون شک بارسلونا، بهترین تیم حال حاضر فوتبال دنیا است. کیفیت بازی، بازیسازی ها ژاوی و قدرت هجومی خارق العاده لیونل مسی این تیم را شکست ناپذیر کرده است. اما اشتباهاتی که از تیم بارسلونا سر می زند، به مراتب بزرگ تر از حد و اندازه های این تیم است. تیمی که به عقیده بسیاری از فوتبال دوستان می تواند لقب بهترین تیم تاریخ فوتبال را یدک بکشد، نباید چنین اشتباهات بزرگ و عجیبی را مرتکب شود.




بارسلونا طی سه فصل اخیر، در بازی های مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا، موفق به پیروزی در خارج از خانه نشده است. در این میان تساوی در برابر لیون، بایرن مونیخ، چلسی، اشتوتگارت و آرسنال و شکست در برابر اینترمیلان و آرسنال به چشم می خورد. از طرفی دیگر بارسلونا در بازی های خانگی در برابر تمام تیم های فوق به جز چلسی پیروز شده است. این بدین معناست که تیم پپ گواردیولا وابستگی زیادی به ورزشگاه کمپ نو دارد.




گواردیولا در اواسط نیمه دوم بازی رفت ، سیدو کیتا را به جای داوید ویا به میدان فرستاد. این تعویض برای قدرت بخشیدن به خط میانی بارسلونا انجام شد. تعویض هافبک به جای مهاجم، وقتی که تیم در خانه حریف 1-0 پیشی دارد از رایج ترین تعویض های فوتبال امروز است. اما تنها تعویض کردن کافی نیست. تیم باید تغییر را احساس کند و بر حسب نفرات حاضر در میدان بازی کند. آیا سیدو کیتا بهترین گزینه برای تقویت خط میانی بود؟ خاویر ماسچرانو، هافبک دفاعی نیمکت نشین بارسلونا می توانست مفیدتر باشد. تجربه اروپایی ماسچرانو به مراتب بیشتر از سیدو کیتا ست. علاوه بر این آشنایی او با آرسنال و ورزشگاه های انگلیسی نیز می توانست به گواردیولا و بارسلونا کمک کند.(او در بازی برگشت ثابت بازی کرد)




آرسنال به طور واضح سیستم دفاع و ضدحمله را در پیش گرفته بود. یکی دیگر از سیستم های رایج در فوتبال امروز این است که موقع بازی در برابر تیم قدرتمندتر، اجازه حمله و حفظ توپ به آن ها داده شود و سپس با استفاده از یک ضد حمله منظم دروازه آن ها را باز کرد. بدون تردید با وجود بازیکنانی چون تئو والکات، آرشاوین، سسک فابرگاس و رابین ون پرسی، خط دفاعی بارسلونا آرام و قرار نخواهد داشت. در این میان به وجود یک هافبک دفاعی مستحکم برای جلوگیری از ضدحملات و ایجاد ترس در میان مهاجم های حریف نیاز است. مسلماً این ویژگی ها شامل حال ژاوی هرناندز، سرجیو بوستکس و سیدو کیتا نمی شود. اما گواردیولا همچنان به خریدهای گران و ارزشمندش اهمیت نمی دهد و سعی دارد از بازیکنان قدیمی اش استفاده کند.




بهتر است به تحلیل گل های آرسنال بپردازیم تا اشتباهات خط میانی بارسلونا و پپ گواردیولا واضح تر شود. به طور قطع می توان گفت خط میانی بارسلونا به هیچ عنوان خط دفاعی این تیم را یاری نکرد. وقتی مدافع بزرگی همچون کارلس پویول بازی نمی کند، مسلماً باید شاهد دفاعی متزلزل باشیم. در این میان گواردیولا برای برطرف کردن این ضعف چه کاری را انجام داد؟ شگفت انگیز است که گواردیولا هیچ کدام از هافبک هایش را مأمور کمک به خط دفاعی نکرد و به آن ها دستور اعمال فشار بر مدافعان و هافبک دفاعی های آرسنال را داده بود. دقیقاً کاری که آرسن ونگر برای ضد حمله به آن نیاز داشت.



[Only Registered And Activated Users Can See Links]


[Only Registered And Activated Users Can See Links]

تصویر بالا مربوط به گل اول آرسنال است. همانطور که می بینید، شش بازیکن بارسلونا در صحنه حضور دارند اما حتی یکی از آن ها موفق به پر کردن فضای خالی به وجود آماده نمی شود. ژاوی هرناندز سعی دارد که دنیل آلوز را در پست دفاعی اش یاری کند اما قابلیت های تدافعی ژاوی همانند قابلیت های تهاجمی او نیست و برای این کار به هافبک هایی با توانایی های متفاوت نسبت به ژاوی نیاز است. در این صحنه توپ به راحتی به ون پرسی می رسد و با جایگیری اشتباه ویکتور والدز گل اول آرسنال به ثمر می رسد تا بازی در دقیقه هفتاد و هشتم به تساوی کشیده شود.




این دومین بازی است که آرسن ونگر، آرشاوین و بنتنر را وارد میدان می کند و نتیجه 1-0 را به 1-2 تغییر می دهد. این اتفاق در بازی با اورتون نیز رخ داده است. آزمون و خطاهایی که سرمربی ها در بازی های لیگ انجام می دهد و در مواقع حیاتی همچون بازی چهارشنبه شب به کمک آن ها می آید. یک تعویض طلایی دیگر از آرسن ونگر باعث شد برنده بازی تغییر کند.




از سویی دیگر پپ گواردیولا برای مقابله با تغییر تاکتیکی آرسنال هیچ کاری نکرد! حتی با وجود اینکه ونگر تعداد مهاجم هایش را افزایش داده بود، گواردیولا نگران ضد حملات آرسنال نبود. تصویر زیر را ببینید:





[Only Registered And Activated Users Can See Links]



جای بسی سؤال دارد که شش بازیکن بارسلونا (دو مهاجم و چهار هافبک) به طرف یک توپ حرکت می کنند و چهار مدافعشان را با آرشاوین، بنتنر و دیگر مهاجمان آرسنال تنها می گذارند! اگر به تصویر دفت کنید متوجه خواهید شد که مکسول و دنیل آلوز نیز در زمین آرسنال هستند و فقط اریک آبیدال و جرارد پیکه در نیمه خودی ایستاده اند. بدیهی است که تیمی پرسرعت همچون آرسنال، چنین اشتباهات بزرگی را غنیمت می شمارد و دروازه بارسلونا را باز می کند.




[Only Registered And Activated Users Can See Links]
[Only Registered And Activated Users Can See Links]



همانطور که می بینیم، در ادامه حتی مدافعان کناری توان رسیدن به منطقه خودی را ندارند. آرایش بازیکنان در این ضدحمله حائز اهمیت نیست. چیزی که باید نظر گواردیولا را جذب کند این است که چطور این ضدحمله اتفاق افتاد؟




[Only Registered And Activated Users Can See Links]
[Only Registered And Activated Users Can See Links]



در تصویر بالا، موقعیت قرار گرفتن زننده گل دوم هایلایت شده است. بارسلونا، در آن منطقه حتی یک بازیکن هم ندارد. به جرات می توان گفت که آرشاوین، تنها بازیکنی است که در آن یک سوم از میدان قرار دارد و بدون هیچ گونه مزاحمتی، آزادانه حرکت می کند.




البته این اولین باری نیست که چنین اشتباهاتی در ترکیب بارسلونا اتفاق می افتد. سال گذشته در مرحله نیمه نهایی، بارسلونا با نتیجه سه بر یک در ورزشگاه جوزپه مه آتزا مغلوب اینترمیلان شد. در آن بازی ژوزه مورینیو از ضعف تدافعی مکسول برای به ثمر رساند هر سه گل اینتر استفاده کرد. گواردیولا پس از به ثمر رسیدن گل سوم مکسول را تعویض کرد که دیگر دیر شده بود و آن اشتباهات بارسلونا را از رقابت ها حذف کرد. .




نبود نقشه دوم برای بارسلونا مشکل ساز شده است. بارسلونا در اغلب بازی های از یک سیستم و روش بازی پیروی می کند و به ندرت پیش می آید که آن را تغییر دهد. یک تیم بزرگ باید بتواند با نفراتی که روی نیمکت دارد، یک سیستم و یک استراتژی جدید را طراحی کند که در هر لحظه توانایی کمک به تیم را داشته باشد. سیستم تیم را تدافعی یا تهاجمی کند. در تدارک ضدحملات به تیم کمک کند و همچنین مانع از ضدحملات تیم حریف شود. یک تیم بزرگ باید بتواند در حین بازی از تمام این ویژگی ها در صورت لزوم استفاده کند.




شاید بتوان با نگاه کردن به تیم آ.ث میلان در دوره سرمربیگری آریگو ساکی، نمونه یک تیم کامل را دید. تیم رئال مادرید نیز در اواخر دهه 1950 در اوایل دهه 1960 یک تیم رویایی بود. تیم ملی هلند سال 1974، با وجود اشتباهات کوچکی که داشتند یک تیم کامل بودند. بارسلونای پپ گواردیولا هنوز با این تیم ها فاصله دارد.

David Sina
03-19-2011, 12:42
لاماسیا زمین تمرین تاریخ بارسلونا روزگاری یک زمین کشاورزی معروف در کاتالونیا بود و در سال 1702 رسما به نام عده‌ای از مردم محلی که روی آن به صورت فصلی کشاورزی می‌کردند سند خورد.[Only Registered And Activated Users Can See Links]


زمین تمرین بارسا (لاماسیا) از دید بسیاری از کارشناسان راز موفقیت و ماندگاری این تیم بزرگ و مردمی است.از بین چاوی ارناندس، آندرس اینیستا یا مسی، یک بازیکن دوشنبه توپ طلا را بالای سر خواهد برد و به عنوان بهترین بازیکن سال جهان برگزیده می‌شود و این در حالی است که همزمان بدون هر سه این بازیکنان کوچکترین مشکلی در ترکیب بارسلونا ایجاد نخواهد شد. لاماسیا زمین تمرین تاریخ بارسلونا روزگاری یک زمین کشاورزی معروف در کاتالونیا بود و در سال 1702 رسما به نام عده‌ای از مردم محلی که روی آن به صورت فصلی کشاورزی می‌کردند سند خورد.30 سال پیش بود که لاماسیا به عنوان هدیه به بارسلونا از سوی مردم ثبت شد و مدیرعامل وقت نیز سند آن را به عنوان ملک عمومی ثبت کرد تا برای همیشه یک خانه مردمی باقی بماند.از آن پس لاماسیا هم زمین تمرین تیم اصلی بارسلونا بود و هم آکادمی جوانان فوتبال بارسلونا.مسی، اینیستا و چاوی از نسل طلایی پرورش یافته در همین لاماسیا هستند که امروز در جهان فوتبال حرفه‌ای پادشاهی می‌کنند.هشت قهرمانی و افتخار در دو فصل چیز کمی نیست و این مردان لاماسیا بودند که چنین رویای بزرگی را تا مرز واقعیت نزدیک کردند.حتی اگر مراسم توپ طلای زوریخ را در نظر نگیریم، این خود بارسلونا است که قهرمان اصلی میدان بوده و مشخصا وابسته به چند نام و چند مراسم پر زرق و برق نیست.البته حضور سه بازیکن از یک تیم در مرحله پایانی رای گیری یک افتخار بزرگ است، افتخاری که در سال 1988 برای آ.ث میلان ایتالیا رخ داد. جوزپه گواردیولا در این خصوص می گوید: نسل کنونی که در بارسلونا می‌درخشند به سختی پرورش یافته است و مردم برای ایجاد آن هزینه زیادی کرده‌اند. برای بازیکنانی چون چاوی، مسی یا اینیستا همیشه جایگزین داریم و تا وقتی لاماسیا زنده است بارسلونا نیز زنده خواهد بود.هفت بازیکن از یازده بازیکن بارسلونا در دیدار فینال لیگ قهرمانان اروپا که طی آن منچستریونایتد را دو بر صفر شکست دادند، پرورش یافته آکادمی لاماسیا بودند.خود گواردیولا نیز فرزند لاماسیا است

[Only Registered And Activated Users Can See Links]

[Only Registered And Activated Users Can See Links]

.9 بازیکن از تیم 23 نفره ملی اسپانیا که قهرمانی در جام جهانی 2010 را جشن گرفته نیز در لاماسیا رشد کرده و به جهان فوتبال عرضه شده‌اند.از طرفی لاماسیا بزرگانی چون په‌په رینا و سسک فابرگاس را نیز به فوتبال جزیره هدیه داده است.باشگاه‌های بزرگی در آمریکای جنوبی از جمله سانتوس برزیل یا ریورپلاته آرژانتین وجود دارند که همیشه به پرورش استعدادها مشهورند. می‌شود به میلان ایتالیا، رئال مادرید یا لیورپول نیز اشاره کرد اما هیچیک به پای لاماسیا در بارسلونا به عنوان یک پدیده تاریخی نمی‌رسند.در آکادمی فوتبال لاماسیا کاتالونیا از سن 7 تا 18 سالگی حداقل 13 گروه فعال و مجهز همیشه در حال تمرین و مسابقه هستند.برخی از این گروه‌ها گاهی زیر ذره‌بین حداقل 20 کارشناس فوتبال به طور همزمان قرار دارند و عملکرد تک‌تک نوجوانان به دقت مورد تحلیل و تجزیه قرار می‌گیرد.دو گروه از این 13 گروه حاضر در لاماسیا به هلندی‌ها مشهورند، هر چند این روزها نه بازیکن هلندی در بین آنها است و نه مربی هلندی اما سیستم تدریس آژاکس هلند همچنان در آن دو گروه پیاده می‌شود و بازیکنانی که از این قسمت فارغ التحصیل می‌شوند معمولا بیش از سایرین جلب نظر می‌کنند.از سال 1979 تا امروز حداقل 500 بازیکن آماده و معروف از لاماسیا به جهان فوتبال حرفه‌ای معرفی شده اند که گواردیولا یکی از همین بازیکنان است.درهای لاماسیا در پایان سال 2012 برای همیشه بسته می‌شود و این آکادمی بزرگ به یک فضای مدرن و جدید منتقل می‌شود.برخی بر این باورند که زمان خیلی چیزها را عوض می‌کند اما فلسفه لاماسیا همیشه در کنار بارسلونا زنده و فعال باقی خواهد ماند.
برخی نیز معتقدند که راز موفقیت بارسلونا همزمان با بسته شدن درهای لاماسیا برای همیشه مدفون خواهد شد.

AL1reZA
05-29-2011, 22:57
به نام خدا


خاطرات ژاوي از ده سال الکلاسيکو



[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links])


چابي ارناندس، ستاره خط مياني بارسلونا در گفتگو با روزنامه الموندو دپورتيوو به نبردهاي بارسلونا و رئال مادريد در نوکمپ در ده سال گذشته پرداخته و خاطراتش از آنها را گفته است



01-2000 | بازگشت فیگو (بارسا 2 – رئال صفر)

گلها: لوییس انریکه، سیمائو سابروسا

این اولین الکلاسیکو پس از رفتن فیگو به رئال بود. هرگز چنین نفرتی را در میادین فوتبال ندیده بودم. احساسات تماشاگران بسیار قدرتمند بود و من به وضوح به یاد میآورم که پویول چقدر عالی فیگو را گرفت. من هم بازی خوبی انجام دادم.



02-2001 | تساوی با گل من (بارسا یک – رئال یک)

گلها: چابی، زینالدین زیدان

رئال با زیدان، بکام، رونالدو و فیگو آمده بود… آنها یک سطح بالاتر از ما بودند ولی یک تساوی به دست آوردیم و حتی میتوانستیم بازی را ببریم. خوشاقبال بودم که گل تساوی را زدم.



03-2002 | ماجرای سر خوک (بارسا صفر – رئال صفر)

در آن روز شایسته برد بودیم. دیدار به دلیل کله خوکی که به سمت فیگو پرتاب شد در خاطرهها ماند. فیگو برای زدن ضربه کرنر به کنار میدان رفته بود که این اتفاق برایش افتاد. برخی میگویند بازی بدی بود اما به نظرم ما تیم برتر بودیم و شایسته بردن بازی بودیم.



04-2003 | رئال بهتر بود (بارسا یک – رئال 2)

گلها: پاتریک کلویورت، روبرتو کارلوس، رونالدو

اولین سال حضور ریکارد در بارسلونا بود و مادرید در آن سال از ما بهتر بود. هیچ حرف دیگری ندارم چون آنها تیم برتری بودند.



05-2004 | نوبت ما بود (بارسا 3 – رئال صفر)

گلها: ساموئل اتوئو، جووانی فانبرونکهورست، رونالدینیو (پنالتی)

فصل تغییر فرارسیده بود. پایان دوران اول کهکشانیهای رئال بود. ما در نیمفصل اول برنابئو دو بر یک پیروز شده بودیم. ما سه بر صفر بردیم و روی گل اول، اتوئو روبرتو کارلوس را نابود کرد.



06-2005 | مصدومیت و درد (بارسا یک – رئال یک)

گلها: رونالدینیو (پنالتی)، رونالدو

بازی نکردم چون مصدوم بودم و یادم هست که زیاد درد میکشیدم. ما میتوانستیم ببریم. رونالدینیو با پنالتی حاصل از خطای روبرتو کارلوس روی فانبومل ما را پیش انداخت. فکر میکردم دو بر صفر یا سه بر صفر پیروز شویم اما رونالدو توپ را پشت سر ویکتور انداخت. مادرید همیشه کار عجیبی در آستین خود داشت.



07-2006 | مسی پدیدار میشود (بارسا 3 – رئال 3)

گلها: لیونی مسی (3 گل)، رود فاننیستلروی (دو گل، یکی پنالتی)، سرخیو راموس

یادم هست که یک بازیکن کمتر داشتیم چون اولگر اخراج شده بود. پس از آن که سرخیو راموس بازی را سه بر دو کرد، مسی با حرکتی تماشایی گل تساوی را زد. آن بازی مال مسی بود.



08-2007 | آن کلاسیکو را فراموش کن (بارسا صفر – رئال یک)

گل: ژولیو باپتیستا

افتضاح بود. یادم است که آخرین بازی قبل از کریسمس ما بود. چه کریسمس فاجعهای هم شد. نمیدانستیم چه شده، اما آن سال همه خسته و فرسوده به نظر میرسیدیم. در نهایت هم قهرمانی را بسیار آسان به رئال مادرید واگذار کردیم.



09-2008 | مادرید در اوج نبود (بارسا 2 – رئال صفر)

گلها: اتوئو، مسی

مادرید تیم کوچکی به نظر میرسید و همه بازیکنانش در جلوی دروازه جمع شده بودند. باورم نمیشد آنها این طور بازی کنند. یادم هست که باران بیپایان میبارید و ما بسیار تاثیرگذار بازی کردیم.



10-2009 | با گل ایبراهیموویچ (بارسا یک – رئال صفر)

گل: ایبراهیموویچ

میگفتند مادرید پیشرفت کرده، اما با وجود اخراج بوسکتس ما برتر از مادرید بودیم. نه تنها در نوکمپ، که در برنابئو هم برتر بازی کردیم.



بهترین کلاسیکو در خانه

آن برد سه بر صفر (05-2004)، هم از نظر بازی خودم و هم از نظر بازی تیم. ما آنها را در طول بازی خفه کرده بودیم. یادم هست که با دکو گفتیم: «ما مسئولیت این مسابقه را به عهده میگیریم. کل بازی را.» از نظر فیزیکی بهتر بودیم و بازی فوقالعادهای بود.



بدترین کلاسیکو در خانه

04-2003 چون حس میکردیم پایینتر از آنها هستیم. آنها با بکام، زیدان و روبرتو کارلوس آمده بودند… آنها برتر بودند و ما احساس ناتوانی میکردیم.



اگر قرار باشد با ژوزه مورینیو یا کریستیانو رونالدو شام بخوری، کدام را انتخاب میکنی؟

اگر بخواهیم درباره فوتبال حرف بزنیم، شاید مورینیو را انتخاب کنم. او تجربه بسیار زیادی دارد.



بازیکنی که در مهار او مشکل داشتهای.

زیدان. بازی او تماشایی بود. توپ را به شما نشان میداد و فکر میکردید میتوانید توپش را بزنید، اما آن را ناگهان روی پای دیگرش میبرد. او بهترین بازیکن دهه 90 و اوایل دهه اول قرن جدید بود.



بازیکنی که بیش از همه ناامیدت میکرد.

ماکهلهله. او فوقالعاده مقاوم بازی میکرد. وقتی میدیدید که دارد از راه میرسد با خود فکر میکردید: «این فرد توپ من را خواهد گرفت!» ردوندو هم همین طور بود.



گلی که هرگز فراموشش نمیکنی.

در برنابئو (05-2004). ارزش آن گل را هم فراموش نمیکنم. در دقیقه آخر بود و پایان یک دوران را قطعی کرد.



بهترین نصیحت تو پیش از کلاسیکو.

حرف گواردیولا: «از بازی خود لذت ببرید اما فلسفهمان را فراموش نکنید».



حرفهای رقیب.

18 سالم بود و در برنابئو گرد هم آمده بودیم. رائول به نزد من آمد و به صورت من سیلی زد و گفت: «هی، آروم باش!» مات و مبهوت مانده بودم. او با من رفتار بدی داشت و از بالا برخورد کرد؛ البته او با همین غرور با بازیکنان جوان رئال هم برخورد میکرد.



دیداری که دوست داری فراموشش کنی.

باخت چهار بر یک در برنابئو (2008). نه به دلیل نتیجه، بلکه به دلیل آن که در زمین حس میکردیم ناتوان هستیم. فکر کنم آنها در برد دو بر شش ما (2009) همین احساس را داشتند.



کلاسیکویی که به عنوان تماشاگر بیش از دیدارهای دیگر به یاد داری.

دو نتیجه پنج بر صفر. یکی برد با «تیم رویایی» (1994) در همین جا، یکی هم باخت پنج بر صفر، آن دیداری که لادروپ در رئال بازی میکرد. به عنوان تماشاگر بارسا بسیار ناراحت شدم ولی عجب مسابقهای بود.



اگر به انتخاب تو بود کدام بازیکن مادرید را میخریدی؟

دو دوست خودم، ایکر و ژابی آلونسو را. اما تنها برای افزودن به تیم، چون هیچ کدام از بازیکنانی که داریم بهتر نیستند.



کدام بازیکن مادرید را بیش از همه میستایی؟

رائول با فاصله زیاد. من هنوز رابطه خوبی با او دارم. ایهرو هم همین طور. او انتخاب من برای کاپیتانی بود. او فردی فوقالعاده است، البته تصویری که از خود ارائه میدهد با واقعیت سازگاری ندارد. اینجا خیلی از او متنفرند.



بدترین داور.

پرس بورول در جریان شکست چهار بر یک (2008)، به دلیل پنالتیای که داور به حریف داد. پویول اصلا خطا نکرد. لوسانتو اومار هم یک بار گل ریوالدو را مردود اعلام کرد، اما تا جایی که من متوجه شدم آن اشتباه کمکداور بود، نه او. با اوندیانو ولی همیشه عالی کار کردهایم.



آن برد دو بر شش، با توجه به نتیجه سنگینی که رقم خورد، کدام تصویر را برایت تداعی میکند؟

احساس برتری را. میدیدید که چطور دارند همدیگر را در میدان متهم میکنند و این احساس روی چهره آنها نقش بسته بود. اما از سوی دیگر احساس میکردیم هر حرکت ما منجر به گل میشود.

Messi Hernandez
07-04-2011, 12:12
سلام
درسته که بارسا بهترین تیم جهانه ولی دفاع چپش مثل دفاع راستش قوی نیست.من نمیدونم که چرا بارسا به فکر خرید یه دفاع چپ خوب نیست.مثل گرت بیل.ابیدال که سنی ازش گذشه.ادریانو و مکسول هم در حر بارسا نیستن

David Sina
07-14-2011, 16:28
Gerard Deulofeu evolution

با این ستاره جوان؛ کابوس رئالیها، بیشتر آشنا بشید!

فکر میکنم در اینجا نیازی به معرّفی این بازیکن بصورت مکتوب نباشه......
[Only Registered And Activated Users Can See Links]


دانلود کنید حالشو ببرید !
([Only Registered And Activated Users Can See Links])

spiderkiller
07-20-2011, 19:38
این مشخصه که بزرگترین مشکل بارسا توی بازگشت سریع از حمله به دفاع هست مخصوصا از دقیقه 75 به بعد که پیکه و الوز هم به کاملا جلو میکشن . تنها راه شکست بارسا (حتی توی نیو کمپ) استفاده از ضدحمله های سریع در دقایق پایانیه.البته میبخشید جایی که شما استادها هستید من اظهار نظر کردم

l classico
10-09-2011, 19:34
ژاوی میرمه تسه شه براره دا

spiderkiller
10-09-2011, 20:19
یک ستاره فوق العاده.هم از لحاظ اخلاق هم از لحاظ بازی.هم فوتبالیستای ما و هم بچه های لامایسا باید از اون اخلاق رو یاد بگیرن.واقعا لیاقت بهترین بازیکن جهان رو شدن داره :yes:

spiderkiller
10-31-2011, 23:04
سلام دوستان.این گزارش رو از سایت گل دیدم.واقعا فوق العاده بود.یکی از بهترین بررسی های سبک بارسا بود.واقعا دنبال همچین بررسی داشتم میگشتم که خدا بهم نشونش داد.لطفا حوصله داشته باشید تا اخرش رو بخونید واقعا اگه به سبک بارسا علاقه دارید بهترین مرجع فعلی همینه.لطفا شما هم نظراتتون رو بگید.از مدیران گرامی هم میخوام که از بعضی تایپیک ها حمایت کنن مخصوصا توی بخش بارسا نه اینکه فقط توی 3 تایپیک پست داشته باشیم
سوررئالیستها در برابر رئالیستها / پنج دلیل برای اینکه بارسا در این فصل هنوز رویایی نشده

مسی ، مسی و باز هم مسی .اما او به گفته منتقدانش در این فصل به مانند چاقویی دو لبه عمل کرده .او در فصل جدید خود خواه تر از گذشته نشان داده .گویی که بدنبال شکستن رکورهای باشگاه است



[Only Registered And Activated Users Can See Links] Getty


سایت گل - برخی صاحبنظران بر این عقیده هستند با بارسای این سالها ، فوتبال در حال گذار از دوران مدرنیته و رسیدن به دوران پست مدرنیسم (به مفهوم فوتبالی آن ) است .
مدرنیته فوتبال و یا فوتبال مدرن در اروپای دهه هفتاد بعد از قهرمانی برزیل در جام جهانی ۱۹۷۰ شکل گرفت .از شاخصه های آن مدرنیسم ،تیم آژاکس /هلند در زمانه خود بود. پایه گذاری اولیه اش هم در کلاس های فوتبال آژاکس که بعدها تبدیل به آکادمیهای فوتبال شد ، در دهه شصت میلادی شکل گرفت .
از مولفه های اصلی آن دوره از مدرنیته ، مربیان / معلمان تئوری پرداز و ایده ئولوگ بود .مردانی با روایت های کامل و جامع : استفان کواچ ، رینوس میشل و ارنست هاپل .بعدها آن مدرنیته امتداد پیدا کرد تا رسید به میلان اواخر دهه هشتاد و آلمان نود.

دهه نود و دهه آغازین هزاره سوم را باید عصر رخوت فوتبال نامید .اما در .سالهای پایانی دهه اول قرن بیست و یک شاهد شکوفایی پدیده ایی بنام بارسلونا بودیم این پدیده از دل لاماسیایی بیرون آمد که اتفاقا پایه ریزی آن بوسیله پایه گذاران فوتبال مدرن و مکتب آژاکس انجام شده بود: استفان کواچ و رینوس میشل اما با گذشت زمان و با تکیه بر ارزشهای نوین اروپای بعد از فروپاشی کمونیسم و رشد خرده فرهنگ ها در دل یک اروپایی آزاد و متحد که اجازه ابراز وجود و خودنمایی را به همان خرده فرهنگ ها می داد آرام آرام شاهد بوجود آمدن پدیده های نو و تازه ایی بودیم .
این دوره جدید در عین شباهت های زیاد ، تفاوت های اساسی با دوره ماقبل خود داشت که آن تفاوتها آنرا بشکل گریز ناپذیر وارد عصر جدیدی میکرد: جهان خرده روایت ها. در این جهان مینی مالی همه چیز بصورت مینی مال شده ، کوتاه ، مختصر و مفید عرضه می شود که نشات گرفته از شرایط جدید ، تحولات سیاسی و اجتماعی ، دنیای انفورماتیک و تکنولوژی نوین می باشد.
در دنیای فوتبال هم شاهد این تغییرات شدیم دیگر از مربیان تئوری پرداز / روایت گران کلان خبری نیست آنها به پشت صحنه خزیده اند و جای خود را به تکنسین ها /مدیرانی داده اند که معجون و ملقمه ایی از علم مربیگری / علم مدیریت/علم روانشناسی،.... و علوم اجتماعی هستند آنها سخنورانی اند که با فن بیان و ارتباط عمومی قوی سعی در جذب شاگردان خود و تحریک آنان برای یک نمایش دلپذیر در میدان مسابقه هستند.
دیگر مربی/ معلم در نقش یک دانای کل ظاهر نمیشود .کارها بشکل اجزای تقسیم بندی شده و شکسته شده در وظایف مختلف بین گروهها و اکیپهای مختلف که متخصصینی ازمشاغل و رشته های گوناگون هستند، تقسیم گردیده و مربی درجایگاه یک سوپروایزر وهماهنگ کننده بخش های مختلف قرار گرفته است .
با این تفاصیل حال اگر شاخصه مربیگری درعصر نوین را به مثابه یکی از مولفه های اصلی دوران پست مدرنیسم قلمداد کنیم به دو مثال خوب میتوان رسید: پپ گواردیلا و ژوزه مورینیو .
اولی با نوع نگاه غریزی و هوشمند و دومی با نگاه تیزبین و موشکافانه به فوتبال هر دو با بهره گیری از علوم مختلفی که قبلا اشاره شد و نگاه نافذ و تاثیر گذاری که بروی شاگردان خود دارند گر چه به دوشیوه کاملا متفاوت و مجزا از یکدیگر.
از مولفه های دیگر این دوران از جنبه فنی آن میتوان به دو عنصر سرعت و قدرت اشاره نمود. باید پذیرفت تمام تاکتیک ها و تکنیک های فوتبال آینده بر پایه این دو عنصر اساسی ذکر شده استوار خواهد بود همچنین نزدیک شدن قابلیت های یک مدافع و یک مهاجم به یک هافبک یعنی پیدایش یک بازیکن کامل یا ابر فوتبالیست از دیگر ویژه گی های فوتبال فردا خواهد بود .اما آیا بارسا به عنوان نماد دوران پست مدرنیسم فوتبال و یک جنبش آوانگارد تا چه اندازه میتواند نقش تاریخی خود را در روند این پروسه ایفا نمایند ؟ و یا ایفا کرده ؟ آیا با افت یا میرایی بارسا خلل و خلایی در روند این پروسه تاریخی ایجاد خواهد شد ؟ و یا اینکه این پروسه مجزا از بارسا در قالب و فضایی دیگر به روند و حیات خود ادامه خواهد داد ؟
اما بارسا در فصل جاری با مشکلاتی مواجه گردیده که با بازیابی و باز تولید خود یحتملا قادر به عبور و گذر از این برهه می باشد .به برخی از مشکلات آنها در فصل جاری اشاره خوهیم کرد :

سیستم بازی
گواردیلا در این فصل از دو سیستم ۳-۴-۳ و ۴-۳-۳ (۴-۱-۲-۳ ) به تناوب استفاده کرده ولی هنوز در افکار تاکتیکی خود به جمع بندی واحدی بخصوص در مورد سیستم جدید (۳-۴-۳ ) نرسیده و انگار در مرحله آزمون و خطا بسر میبرد .
دلایلی که او از سیستم فصل پیش به طرف سیستم ۳-۴-۳ تغییر روش داد .را میتوان بطور خلاصه به این شکل بر شمرد:۱
- آن سیستم به نهایت خود رسیده بود و جا برای پیشرفت بیشتری در کالبد بارسا نمیداشت .قابلیت بالای بازیکنان در آن سیستم اشباح شده دیگر جوابگو نبود .یکنواخت شدن بازی آنها در اواخر فصل گذشته و اینکه تیمها کاملا دست آنها را خوانده بودند
۲-کمبود مدافع بدلیل آسیب دیده گی ، نبود یک مدافع چپ تراز اول ، فشردگی ، تعدد و تراکم بازیکن خوب در خط هافبک او را بشکل غریزی ، هوشمندانه و نقادانه به طرف سیستم تازه سوق می داد اما این سیستم جدید که محصول توفیق اجباری و بر اساس هوش و استعداد خود گواردیلا شکل گرفته ، به گفته برخی تحلیل گران می تواند تغییرات شگرفی در فوتبال نوین ایجاد کند .
سیستم سه دفاعه اگر چه در عمر تاریخ فوتبال بارها به کار گرفته شده اما در فوتبال مدرن اولین بار به وسیله فرانس بکن بائر در تیم آلمان جام جهانی نود بکار گرفته شد در آن جام ، بکن بائر با الهام از نوع بازی خود در آلمان ۷۰،۶۶ و ۷۴ در نقش لیبرو ( مدافع /هافبک وسطی که با تکنیک خوب ، قابلیت حمل توپ و قدرت دریبل زنی تا باکس پنالتی حریف بطور خطی نفوذ میکرد ) که در فوتبال آن زمان که عموما مدافعان در نقش سنتی خود ظاهر میشدند ( فاکتی -ایتالیا ) امر جدیدی محسوب میشد.
با همین ایده در جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا بکن بائر با قرار دادن پنج مدافع بلند قامت و تنومند (اگن تالر- بوخوالد - کوهلر-برتولد- برمه )که سه تای وسطی دردفاع وسط قرار گرفته بودند به تناوب یکی از آنها را به جلو فرا میخواند که این امر سبب تغییر آهنگ حمله و سردرگمی خط دفاعی حریف که روی مدافع نفوذ کننده حساب نکرده بود ، میگشت.
این شیوه همچنین اجازه نفوذ بی امان به دو مدافع کناری و مستحکم تر شدن عمق خط دفاعی آلمان هم شده بود .این سیستم که به سیستم ۳-۵-۲ معروف شد تا یک دهه بعنوان یکی از سیستمهای متداول فوتبال جهان استفاده میشد اما بدلیل نگرش های دفاعی و نبود مدافعان چند منظوره و با توان و قابلیت تکنیکی بالا بعد ها منسوخ شد .
اما سیستم سه دفاعه بارسا کاملا متفاوت با سیستم یاد شده است .اولین نکته این است که سه مدافع سیستم قدیمی جمع بازی میکردند و یک دفاع آخر بعنوان سوئیپر دو مدافع دیگر را پوشش میداد ولی در سیستم جدید، سه مدافع درعرض و با فاصله از هم بازی میکنند .
در سیستم گواردیلا در خط دفاع ، سه هافبک / مدافع قرار داده شده (دنی آلوس ، ماسچرانو ، آبیدال(آدریانو )).بازیکنانی با هوش بالا ، سرعت بالا ، تکنیکی و دریبل زن ، قادر به حمل توپ در مسافت های بالا ، قادر به اورلپ های کنار خط و عبور از مدافعان کناری و قدرت پاس دهی دقیق در مسافت های کوتاه یا بلند ، برگشت های سریع ، تشکیل دفاع بدون عمق و انداختن مهاجمین حریف در تله های آفسایدی.وهمچنین استفاده از تعداد خطاهای به مراتب کمتر است این شد که ماسچرانو ، پویول اسطوره باشگاه را نیمکت نشین کرد و او را به صرافت خداحافظی از فوتبال انداخت .
آسیب دیده گی او فقط یکی از دلایل نیمکت نشینی او بود ..پویول متعلق به دوران مدرنیسم است و ماسچرانو سمبل هافبک / مدافعان عصر پست مدرنیسم .با نوع و سبک بازی ماسچرانو، تعریف مدافع در فوتبال آینده تغییر خواهد کرد و این تغییر را از همین حالا با مباحثه های کلان درمحافل آکادمیک و تئوریک فوتبال دنیا شاهد هستیم .تنها نقطه ضعف ماسچرانو قامت کوتاه اوست که در توپ های ارسالی از جناحین وسانتر های بلند ، قافیه را به حریفان خود می بازد .ضربه سری را که په په در بازیهای چهار گانه سال گذشته در بالای سر ماسچرانو به زیبایی به تیر دروازه زد را یادتان هست؟
.یا گل رونالدو در فینال جام پادشاهی که از بالای سر آدریانو به ثمر رساند .اما مشکل این سیستم و جناب گواردیلا در کجاست ؟ واقعیت این است که پپ هنوز مسلط بر این سیستم نشده و در حال باگ گیری از آن است .
پپ در هر دو سیستم مورد استفاده سه نفر را عقب زمین نگه می دارد .سال گذشته که با سیستم ۴-۱--۲-۳ بازی میکرد همواره مثلث پویول ، پیکه و بوسکتس در عقب میماندند .آنها عناصر کاملا دفاعی نیز بودند .اما در سیستم جدید او سه عنصر تقریبا تهاجمی به خصوص در کناره ها ( آلوس ،آبیدال، آدریانو ) را در عقب زمین آچمز میکند و خودش را خلع سلاح .این میشود که در جریان بعضی از بازیها سریع تغییر سیستم داده، به سیستم قبلی باز میگردد و دو مدافع کناری را آزاد و به جلو فرا میخواند .اگر او بتواند تا حدودی احتیاط را کنار بگذارد و به درک درستی از این سیستم برسد شاید شاهد تغییراتی شگرف در فوتبال نوین خواهیم شد فوتبالی با دو مدافع / هافبک (ماسچرانو و بوسکتس ) و هشت حمله کننده .
البته جواب های کلیشه ایی به این پرسش داده شده بعنوان مثال :اگر یکی ازآنها از چپ یا راست برود دیگری بایستد و بوسکتس جای خالی بازیکن نفوذ کننده را پر کند اما در بازی شناور و واترپلویی ( تغییر مدام توپ و جهت بازی از چپ به راست و بر عکس ) و هچنین ضعف امسال آنها در بالهای کناری و همچنین دفاع پرتعداد حریفان در مرکز و یک سوم دفاعی وجود دو مدافع کناری و وجود بازیکنانی که بتوانند از کناره ها و لب خط نفوذ کنند ، لازم و مبرم مینماید.

سبک بازی
واقعیت نشان می دهد که در این چند ساله آنقدر از سبک و مدل بازی آنها گفته شده که بزرگترین آنالیزورها و تحلیلگران دنیا را هم به صرافت تجزیه و تحلیل بازی آنها انداخته .مانند یک کروموزم از ساختمان پیچیده دی.ان .ا ی یک موجود جاندار آنقدر بررسی های موشکافانه و دقیق بر روی آن انجام شده که دیگر هیچ نقطه مبهم و پیچیده ایی در بازیشان وجود ندارد مگر تیکی تاکای آنها.حالا همه میدانند دفاع از جلو در مقابل آنها که استاد پاس های تو در تو و عبور از لابرینت های هزار توی هستند علاوه بر اتلاف انرژی اتلاف وقت هم است .
حالا همه میدانند آنها در یک سوم دفاعی حریف از پاس های ناگهانی و ضربتی پشت دفاع استفاده میکنند برای همین حریفان با ایجاد مربع- ذوزنقه هایی در مرکز دفاعی که از یاران بلند قامت تشکیل شده سعی میکنند تمام توپ های آنها را دفع کنند کاری که میلان و سویا کرد در بازی دیشب آنها با درس از این نکته نه از توپهای بلند که از توپهای روی زمین استفاده کردند مانند گل چهارم اسحاق.
حالا همه میدانند آنها با پاس های پرتعداد و پی در پی سعی در دواندن حریف ، خسته کردن ، گرفتن تمرکز و بر هم زدن نظم دفاعی حریف دارند اما .تا .پاس های آنان به پشت محوطه جریمه شما نرسد آرام و بی استرس فقط توپ را دنبال کنید .راحت باشید ،خطری شما را تهدید نمیکند این است رمز نهفته در بازی آبی و اناری ها که چرا کمتر از حریف میدوند .آنها با مالکیت توپ و دوندان آن شما را وادار به دویدن بیشترمیکنند .حالا همه میدانند که آلوس در نقطه کور دفاعی حریف قرار میگیرد او استاد شکستن خط آفساید حریف است .
او بعد از گذشتن از خاک ریز دفاعی توپ ها رانه به دهانه دروازه حریف بلکه به بیرون ارسال میکند .حالا همه میدانند که مسی در نزدیک مرکز زمین متمایل به راست جایگیری میکند وزمانی که توپ اول را که گرفت پاس داده و خود در فضای خالی حرکت میکند دیگر .کسی از آنجا با او یارگیری نمیکند .اما در یک سوم دفاعی اگر صاحب توپ شد کاملا خطرناک است .یا دریبل میزند یا با یک دو کردن و حرکات ترکیبی به تو میزند یا پاس های کشنده پشت دفاع میفرستد.
حالا همه میدانند چابی به مثابه مغز متفکر و مهندس تیم ، کار طراحی را چه در زمین خودی و چه در پشت محوطه جریمه حریف با آن چشمان عقابی سیصد و شصت درجه ایی و چرخش های بک تو بک و مثال زدنی اش انجام میدهد و در کسری از ثانیه جهت و شکل بازی را تغییر میدهد .
حالا همه میدانند دیوید ویا توان دور زدن حریف را ندارد. شگرد اواستارت های ناگهانی از کناره ها بسمت عمق و دریافت پاس های عمقی میباشد .همچنین در محوطه جریمه حریف ضربات آخر را بشکل مورب خیلی خوب میزند .حالا همه میدانند اینیستااستارت های تماشایی دارد ، پا به توپ خیلی خوب به عمق میزند و پاس های ناگهانی کشنده ایی دارد همه میدانند بارسایی ها از توپهای با ارتفاع و سانتر های بلند استفاده نمیکنند .
حالا همه در مقابل آنها با دفاعی پر تعداد و متمرکز که هدفش بازی خوانی سریع ، قطع پاس های پی در پی و شاهراههای ارتباطی آنان و استفاده از ضد حمله های برق اسا است، ظاهر میشوند .وقتی بارسایی ها توپ را سریع به چرخش در میآورند و سرعت بازی را بالا میبرند میتوانند حربه های حریف را خنثی کنند اما زمانی که قادر به انجام آن نیستند مشکلات شروع میشود.
حالا همه میدانند که آنها هنر فضا سازی و فرار به فضاهای خالی ، چه با توپ و چه بی توپ را بخوبی میدانند .حالا همه هنر و فن کوزه گری را می دانند ولی کسی نیست که فوت کوزه گری را بداند !

مقایسه سبک بازی بارسا و رئال
مقایسه سبک بازی این دو تیم در واقع تفاوت سبک سوررئالیستها در مقابل رئالیستها و در واقع یک قیاس مع الفارق است .مقایسه ایی است بین سالوادر دالی و پابلو پیکاسواز یکطرف با دیه گو ولاسکوئزاز طرف دیگر .شاید این سوال برای خیلی از دوستداران فوتبال ایجاد شده که چرا تیمها در برابر بارسا( در مقایسه با رئال ) دفاعی تر و با تعداد بیشتر این صخره دفاعی را تشکیل میدهند .این پرسش پاسخ ساده ایی دارد .
اساس سبک بازی کاتالان ها بر اساس مالکیت توپ است آنها علاقه زیادی به داشتن توپ دارند حتی برای انجام بازی تفریحی خرس وسط در اثنا یک بازی رسمی .آنها هیچ علاقه ایی به از دست دادن توپ ندارند حتی به قیمت پاتک زدن و گل زدن به حریف.یا حفظ پیروزی به همین دلیل حریفان در زمانی که صاحب توپ نیستند چاره ایی جز دفاع کردن ندارند باز بازی کردن آنها در برابر بارسا خود کشی محض است .به همین دلیل دفاع پر تعداد درمواقعی بازی را برای راه راه پوشان گره میزند .
در مقابل رئالیها به اندازه رقیبشان قادر به حفظ توپ نیستند و مضافا آنها گاها با روش تله گذاری میانه میدان را به حریف میدهند تا تیم مقابل باز شده و نفوذ کند. اما به محض ربایش توپ با استفاده از شگرد عالی شان که ضد حمله های سریع و برق آسا است حریف را از پای در میآورند .ضد حمله های آنها در فوتبال حال حاضر دنیا بی نظیر و بی بدیل است.
از سوی دیگر اگر زمین مسابقه را به مستطیل هایی مساوی تقسیم کنیم یاران گواردیلا با حرکت خزنده و تدریجی خود با هاشور زدن مستطیل قبلی پا به درون مستطیل جدید می گذارند آنها با روش نقطه گذاری از نقطه اول شروع کرده ، بمانند یک الگوریتم ریاضی و با حوصله وافر تا رسیدن به نقطه آخر آنرا ادامه میدهند .حرکت آنها مانند پازلی است که باید بدقت همه خانه های آن بدون انجام هیچگونه اشتباهی پر شود.
زمانی که آخرین پازل در جای خود قرار گرفت بیننده متوجه پازل های قبلی میشود و در نهایت خودش را در مقابل یک تابلو خوش و آب رنگ میبند که از هر تکه آن صرافت، ظرافت و هنر می بارد درآنطرف روش مادریدی ها روشی است سهل و ممتنع .آنها به سادگی هر چه تمامتر و با عناصر سرعتی خود در کمترین زمان ممکنه ، با سه توپ خود را به دروازه حریف می رسانند .ضربات آخر آنها بسیار کشنده است .این نشاندهنده آن است که آنها در تمرینات روی ضربات آخر خیلی کار میکنند .گل سوم آنها به ویارئال یک گل مادریدی ناب و خالص بود..با سه توپ و سه پاس ، توپ درون دروازه زرد پوش ها قرار گرفت .
مورینیو به عنوان یک مربی مولف ، شباهتهای اساسی را درهمه تیمهای تحت نظرش پیاده میکند: فوتبال درگیرانه و ضد حملات خیلی سریع اما.در هر حال باید متذکر شد برای پیاده سازی هر دوی این مدل ها نیاز به ابزار لازمه خاصه خود میباشد.ناگفتنی پیداست که هر سبک البته طرفداران خاص خود ر دارد .شما چطور ؟از کدام دسته هستید ؟ کدام را می پسندید ؟ حجم گرایی کوبیسمی دالی و پیکاسو یا پرتره های واقع گرایانه ولاسکوئز را ؟ .

لئو مسی
مسی ، مسی و باز هم مسی .اما او به گفته منتقدانش در این فصل به مانند چاقویی دو لبه عمل کرده .او در فصل جدید خود خواه تر از گذشته نشان داده .گویی که بدنبال شکستن رکورهای باشگاه است .در موقعیت هایی که به سادگی میتوانست یار خودی را صاحب توپ کند ، بدون گذشت خودش ضربه آخر را در شرایطی هر چند نامتعادل نواخته . بعد از دست دادن پنالتی در برابر سویا ، در چند بازی گذشته عصبی ، نامتعادل و بدون تمرکز کافی نشان داده بود .
تعداد پاس های پر اشتباه او همه هوادارانش در سراسر جهان را در بهت و تعجب فرو برده بود چه هیچگاه او را چنین پر اشتباه ندیده بودند در جریان بازی با گرنادا شاید برای اولین بار به ویا به شکل عصبی معترض شد که چرا به او پاس نداده اما در بازی مایورکا بعد از به ثمر رساندن آن پنالتی باز ما شاهد همان مسی همیشگی بودیم .بازیابی مسی و رساندن او به شرایط نرمال و طبیعی آنقدر برای بارسایی ها حائز اهمیت بود که در طول هفته گذشته مرتب شاهد مصاحبه هایی از کادر فنی گرفته تا بازیکنان در حمایت از مسی بودیم حتی در اوایل بازی با مایورکا ، دیوید ویا در یک موقیعت صد در صدی ترجیح داد مسی را صاحب توپ کند که این نشان دهنده اهمیت شرایط این بازیکن برای مجموعه تیم است بعد از به ثمر رساندن پنالتی دیشب تمام نیمکت بارسا از جا بلند شد گل دوم و سوم او به مایورکا در عین سادگی ولی کاملا هوشمندانه بود .گل دوم در کمال خونسردی و گل سوم با محاسبه دقیق زمان و نقطه فرود توپ حاصل گشت.
در چنین شرایطی منتقدان فوتبال بارسا بر عقیده قدیمی خود بیشتر پا فشاری میکنند که بارسای بدون مسی یعنی یک تیم معمولی .آنها این نظریه را تعمیم داده و عنوان میکنند گواردیلای بدون بارسا هم یعنی یک مربی معمولی .در مقابل طرفداران بارسا تیم ملی آرژانتین را مثال میزنند که چگونه مسی در آنجا درخشش بارسلونا را ندارد .اما اگر بخواهیم یک نظریه بینابینی از میان این دو نظریه را عنوان کنیم باید گفت هم مسی هم گواردیلا هم بارسا لازم و ملزوم همدیگر هستند ظرف و مظروفی هستند که کامل کننده دیگری است .
میتوان گفت محیط بارسا باعث رشد و شکوفایی مسی و گواردیلا گردید چه هر دو آنها عمر درازی را در این باشگاه سپری کردند .یکی بدون دیگری قادر به ارائه این سطح از توانایی ها نبود به همین قیاس هم میتوان مثال فرگوسن را زد که نام او به نام من یونایتد عجین شده و منفک کردن آنها از یکدیگر کاری عبث و نشدنی است شاید به همین دلیل بود که سر آلکس در اوج اقتدار بارها پیشنهاد تیم ملی انگلیس و کشور خودش یعنی اسکاتلند را رد کرد .اما برای جواب دقیق به این سوال باید شاهد حضور مسی و گواردیلا در باشگاه دیگری باشیم تا بتوان به این سوال بطور جامع پاسخ داد اما پیشاپیش میتوان پیش بینی کرد تکرار موفقیت های این دو در تیمی بجز بارسا نشدنی مینماید به هر حال در صورت افت این ستاره آرژانتینی احتمالا باید شاهد افت بارسا هم باشیم

وضعیت خط حمله
وقتی فصل گذشته پایان گرفت ، پپ بهتر از هر کس دیگری به نقاط ضعف تیمش واقف بود .او بخوبی میدانست زوج چابی و اینیستا در میانه میدان ترکیبی شکننده می باشد چه یکی از سن بالایی بهره میبرد و دیگری بنا به خصوصیات ذاتی اش بازیکن نود دقیقه ایی نیست .با توجه به فشردگی بازیها در لالیگا و لیگ اروپایی و اینکه هر دوی اینها در فاز دفاعی کمک چندانی به تیم نمیتوانند بکنند وبازیکن دیگر این خط یعنی سیدو کیتا بعنوان یک بازیکن ثابت نمیتواند مورد توجه قرار گیرد .
پپ بدنبال بازیکنان دیگری هم بود .او بازیکنانی را نیاز داشت که با داشتن انرژی جوانی بتوانند به تیم در جلو و عقب کمک کنند .تیاگو یک موهبت الهی بود که از تیمهای پایه نصیبش شد .با آمدن فابرگاس هم کمک زیادی به پیکان خط حمله شد که از وجود مسی بعنوان مهاجم کاذب استفاده میکرد و از ترکیب این دو میتوانست زوج خوبی را در پست حمله خود تشکیل دهد .
اما در جناحها و بالها مشکلات او اساسی تر بود او بخوبی میدانست تیمهای این فصل با شناختی که از بارسا پیدا کرده اند با دفاعی پر تعداد تر در مقابل آنها ظاهر خواهند شد یکی از راه حل های این مساله در داشتن دو بال تکنیکی و با سرعت بالا که بتواند از فضاهای گوشه زمین استفاده کند و قادر به دور زدن دفاع حریف باشد ، میبود .جذب سانچز برای او از هر چیز دیگری واجبتر بود .
پپ در دفاع چپ هم با مشکل مواجه بود.آبیدال پا به سن گذاشته ، قادر به رفت و آمد های مکرر در جریان بازی نیست .آدریانو حال و هوای سینوسی دارد گاهی بالا و گاه پائین .ماکسول در لیست فروش قرار گرفته .حال تا اینجای فصل مشکلات پپ فزونی پیدا کرده .دیوید ویا پا به سن گذاشته و با آن جوان سر پنجه و چابک والنسیا فاصله زیاد دارد او در والنسیا پشت سر تک مهاجم و یا مهاجم دوم بازی میکرد و عملکرد فوق العاده ایی داشت.ا
و در تیم ملی اسپانیا هم هر زمان که متمایل به وسط شده بازیکن خطرناکی میشود و ضربات آخر را خوب مینوازد .اما در نقش بال نه توان و نه سرعت کافی برای دور زدن مدافع حریف ندارد ..در سوی دیگر پدرو به هیچ وجه در فرم خوب خودش بسر نمیبرد و تازه هم مصدوم شده .الکسیس سانچز تا آمد با سیستم بارسا آشنا و در آن جا بیافتد مصدوم شد .او در همان چند بازی اولیه هم که برای بارسا انجام داد ، پر استرس ظاهر شد .
ابراهیم آفلای هم مصدوم شده و تا آخر فصل نمیرسد .پپ در چند بازی بدلیل کمبود بازیکن حتی از آدریانو و ماکسول در نقش بال استفاده کرد.در دو بازی اخیر او از جوانی از تیمهای پایه بنام اسحاق کناکئو استفاده کرده هر چند که بد کار نکرده و در بازی با مایورکا یک گل مسی وار هم زد اما تا رسیدن به ترکیب ثابت تیم راه درازی در پیش دارد .
از طرف دیگر مسی و سسک حتی با قابلیت هایی که دارند ، پپ را در فکر فرو برده اند که آنها خلا یک مهاجم هدف را برای تیمش پر نخواهند کرد ..برای او مهاجمی نیاز است که سیستم بازی اش هم با فلسفه وسبک بازی بارسا مچ شده باشد .
از اینرو پپ بشدت بدنبال به خدمت گرفتن نیمار در نوک حمله ، ولکات در بال .و اشلی یانگ برای جناح چپ در تعطیلات زمستانی است .در این میان به خدمت گرفتن ولکات برای بال چپ و یا راست و با توجه به سرعتی که دارد میتواند مشکلات زیادی از تیم بارسا را درکناره ها حل کرده و به آنها برای نیم فصل دوم کمک برساند

ضربات ایستگاهی و میانگین کوتاه قدی
بارسا یکی از معدود تیمهایی است که از ضربات ایستگاهی مانند ضربات کرنر و سانترهای ارسالی استفاده نمیکند .یکی از دلایل آن میانگین کوتاه قدی آنها و نحوه بازیشان که روی زمین است ، میباشد تقریبا بجز بوسکتس و آبیدال در ترکیب اصلی( پویول و پیکه محاسبه نشده اند ) هیچکدام از آنها قادر به زدن ضربات سر نیستند آنها تقریبا هیچ گلی رادر این فصل با این نوع ضربات به ثمر نرسانده اند مضاف به اینکه از همین مکان ضربه خورده اند مانند گل تساوی میلان بوسیله سیلوا در دقیقه ۹۲ .
در بسیاری از مسابقاتی که بازی برای آنها گره میخورد این یکی از کارامدترین وسهل الوصول ترین روشها برای رسیدن به گل بنظر میرسد با اینهمه یک نکته را نباید از نظر دور داشت که سیستم دفاعی آنها سیستم منحصر بفردی در جهان فوتبال است .آنها حتی در حالت حمله هم در پوزیشن دفاعی قرار دارند و با مالکیت توپ و بازی خوانی خوب خود یک فاز از جریان بازی جلوتر حرکت میکنند این تقدم فاز به آنها اجازه میدهد در صورت از دست دادن توپ با پرس چند جانبه و از جهت های مختلف یار صاحب توپ را تحت فشار قرار داده وبا قطع شریانهای ارتباطیش و بستن فضاها مجددا توپ را بدست آورند این امر سبب میگردد که انرژی و دوندگی کمتری در طول بازی صرف نمایند البته شاید راه مقابل با این نوع دفاع استفاده از توپهای بلند و حرکت های زیگزاگی در جهات مخالف باشد .به هر حال این سبک از دفاع تیمی و یک دروازبان آماده باعث شده که آنان در چند بازی متوالی گلی را دریافت نکنند


کسی میگفت سبک بازی بارسا، بازی به سبک سوسیال لیبرال دموکرات ها ست .لقبی که آنرا به مدد یک اروپای آزاد و بدون مرز بدست آورده اند .حال باید دید این سوسیال لیبرال دموکرات های اروپایی در مصاف با شاهزادگان مادریدی در تاریخ ده دسامبر چکار خواهند کرد دیداری که شاید بمانند دیدار رفت سال گذشته چهره قهرمان از درونش تا حدودی روشن شود البته شاید

یک چیز هم خودم در ادامه اظافه میکنم که واقعا نویسنده بهش دقت نکرده.خرید الکسیس کاملا یک خرید نسبی بود.پپ واقعا یک بومی گرای افراطی هست.همین عامل شاید باعث باشه در مواقعی که پدرو روی فرم هست از پدرو استفاده کنه و الکسیس رو نیمکت نشین.حتی اگه ویا روی فرم نباشه.از طرفی پپ ترجیح میده ریسک نکنه و ادریانو و الوز رو مشترکن تهاجمی استفاده نکنه مگه اینکه از سه مدافع مثل بوسکتس و پویول و پیکه یا ماسکرانو بهره ببره.یعنی هرگز حاظر نیست با 8 بازیکن حمله کنه اونم بدون اینکه دو دفاع وسط مطمئن باشه.بعضا دیدیم داره ابیدال رو هم تهاجمی میکنه تا این سبک جدیدش رو یعنی کلا زمین رو به هافبک ها بده رو امتحان کنه.از طرفی نویسنده میگه بارسا مهاجم هدفش بین سسک و مسی(یعنی تلفیق دو بازیکن) میچرخه در حالی که کاملا اشتباه هست.مسی مهاجم نوک صرف هست.اون اجازه داره همه کار توی زمین بکنه حتی گل به خودی بزنه.چون اولا یک کاتالانه و دوما مهاجم مورد علاقه پپ هست.اون مهاجم هدف و هافبک تهاجمی هست که در مواقع لزوم برای کسی مثل سسک یا اینیستا بازی سازی میکنه.درکل با خرید ولکات به جای ویا به شدت موافقم اما نیمار واقعا در حد بارسا نیست.امیدوارم زمستان یا ولکات یا یک دفاع وسط خوب بگیریم.از طرفی امیدوارم الکسیس به فرم ایده ال برسه تا خط حمله بارسا از فصل قبل تهاجمی تر و بازی ساز تر بشه
دوستان شما هم نظراتتون رو بگید.ممنون

spiderkiller
12-09-2011, 23:01
خود پپ به عنوان یک مربی برنده پا به برنابئو خواهد گذاشت او در چهار باری که به برنابئو رفته آمار شگفت انگیز سه برد و یک مساوی را در کارنامه دارد


سایت گل - در حالیکه چیزی به آغاز دیدار سنتی دو قدرت حال حاضر فوتبال اروپا نمانده نگاهی به وضعیت تیمی و بازیکنان آنها خواهیم انداخت
شرایط بازیکنان
ویکتور والدس - با دستهایی که بعد ازهر گل به آسمان میرود ، والدس یکی از آماده ترین بازیکنان تیمش بشمار میرود و برخلاف بعضی از همقطارانش بمراتب از چند سال گذشته بیشتر خوش درخشیده و با آماری خیره کننده در بازی های خانگی : بدون دریافت گل ، حالا یک رقیب اساسی برای همتایش در تیم رقیب بشمار میرود امسال تقریبا بجز روی گل دوم میلان و تا حدودی گل ختافه روی معدود گلهایی که دریافت کرده مقصر نبوده در کنار آن یک ویژگی و امتیاز منحصر بفرد هم در کارش دارد: شروع مجدد و بازی با پایش هم در لالیگا بی مانند است و میتواند پاس های دقیق و بلندی را برای یارانش ارسال کند .ضمن اینکه با جایگیری در محوطه جریمه خروجهای برق آسایی هم از دروازه دارد .روز شنبه باید مراقب پاس های عمقی و بلند رئالی ها برای مهاجمان تیز و تند شان باشد







دنی آلوس - هنوز به درخشندگی سال گذشته ظاهر نشده اما باز هم یکی از یاران کلیدی تیمش محسوب میشود.از معدود بازیکنان بارسا ست که شعاع حرکتی اش کل طول زمین را در بر میگیرد در ال کلاسیکو وظایف سنگینی بر عهده خواهد داشت ضمن مغلوب نشدن در نبردهای یک برابر یک مقابل یکی از بهترین یاران حریف (رونالدو یا دی ماریا ) باید در زمان حمله هم حضوری موثر داشته باشد.پپ احتمالا ازسسک در بال راست جلوی او استفاده خواهد کرد با توجه به اینکه فابرگاس یک وینگر کلاسیک نیست و متمایل به عمق و وسط حرکت خواهد کرد ، الوس باید در نقش یک بال راست کاذب هم ظاهر شود که این جدالش را در برابر هموطنش مارسلو دیدنی خواهد کرد ازسوی دیگر مورینیو احتمالا مانند چهار گانه پارسال از دی ماریا برای خنثی سازی دنی در آن جناح استفاده کند .تقابل این دو بس نفس گیر خواهد بود





جرارد پیکه - به میزان آمادگی سال گذشته نرسیده ضمن اینکه به نظر میرسد مسائل زندگی خصوصی اش روی فوتبالش تاثیر گذاشته اما قدرت بازی هوایی ، توان روحی بالا و پیروز همیشگی در مسائل حاشیه ایی درون زمین او را مهره غیر قابل جانشین برای مربیش ساخته .ضمن اینکه عدم سرعت کافی در برابر مهاجمین سرعتی حریف یک نقطه ضعف در کارش محسوب میشود


ماسچرانو - از نقاط قابل اتکا پپ در خط دفاع است که باید دوئل های سرعتی را با مثلث جلویی حریف انجام دهد او ضمن داشتن هوش بالا و نداشتن هیچگونه حشو و زوائد در بازیش با انعطاف بدنی بالا در نبردهای تک به تک مغلوب نمیشود .بعد از چند بازی متوسط ، در برابر لوانته بازگشتی درخشان داشت و توانست اعتماد مربیش را دوباره جلب کند .یکی از خرید های خوب باشگاه که توانسته به نسبت بهتر از سایر بازیکنان خریداری شده در این چند سال خودش را با سبک بازی تیم وفق دهد ، سال گذشته با مصدومیت مدافعان تیم به قلب دفاع کوچ کرد و با بازیهای درخشانش توانست جای خود را در ترکیب ثابت تیم تثبیت کند اما همچنان از کوتاهی قد در نبردهای هوایی رنج میبرد





پویول - به نظر می اید هنوز از بند مصدومیتش کاملا رهایی نیافته ضمن اینکه در آمادگی کامل به سر نمیبرد احتمالا روی نیمکت قرار خواهد گرفت تا در صورت لزوم به بازی گرفته شود



اریک آبیدال - سن بالا و عدم تحرک زیاد ، بارسا را به صرافت خرید یک دفاع چپ ششدانگ برای سال آینده خواهد انداخت اما با بودن یک آدریانوی مصدوم همچنان آبیدال در جناح چپ بی رقیب است ضمن اینکه با قامت بلندش در ضربات ایستگاهی خطر ناک حریف به یاری تیم کوتاه قدش خواهد شتافت .اما در مقابل بالهای غیر قابل مهار حریف روز سختی خواهد داشت و احتمالا اجازه نفوذ زیادی پیدا نمیکند ضمن اینکه باید مواظب سوتی های یک خط در میانش هم باشد






آدریانو - تازه از بند مصدومیت رها شده و احتمال بازیش خیلی کم است اما در صورت لزوم پپ میتواند از سرعتش در جناح چپ استفاده کند

بوسکتس - با آن پاهای بلند شاهرگ حیاتی تیمش محسوب میشود ، آخرین خاکریز تیم اولین اشتباهش آخرین اشتباه خوهد بود. در تیمی که فقط با یک هافبک دفاعی بازی میکند نقش او برجسته تر مینماید سه سال پیش وقتی پپ اصرار به فروش توره داشت و بوسکتس را از تیم پایه به تیم اصلی آورده بود بعضی ها به او خورده گرفتند اما عاشق لنگ دراز ضمن رو سفید کردن مربی اش جای پای خود را هم در تیم ملی اسپانیا ثابت کرد .روز شنبه متمایل به راست بازی خواهد کرد تا جای خالی آلوز را پوشش دهد مضاف به اینکه باید از نمایش های تئاتری گونه اش دست بردارد که دیگر داورها تره هم برایش خرد نخواهند کرد.از همین حالا یک کارت زرد را میتوان به حسابش گذاشت



سیدو کیتا - جانشین بالقوه بوسکتس بشمار می اید ضمن اینکه سرعت نسبتا بهتر ، قدرت سرزنی بالاتر و بازی رو به جلوی بهتری نسبت به سرجیو دارد .او را سال آینده در تیمی دیگر خواهیم دید





تیاگو - با روزهای درخشان آغاز فصل که او را حتی به تیم ملی اسپانیا رساند فاصله گرفته.تیاگو باید برای حرکت رو به جلو و کامل کردن فوتبالش تلاش بیش از حد انجام دهد. ضعف اساسی او در این است که خیلی ساکن بازی میکند اما با توجه به شرایط سنی مناسبی که دارد با پشتکار بیشتر میتواند آینده خوبی را برای خود رقم بزند .احتمال بازی او در ال کلاسیکو کم میباشد



چابی - طراح ، مهندس ، آرشیتکت ، کارگردان به عبارت دیگر چشم بارسا .ریتم وهارمونی بازی تیمش را در دست دارد .هر وقت در جریان بازی ، بارسا سردرگم عمل میکند باید توپ را به زیر پاهایش رساند تا آرامش را دوباره به تیمش بازگرداند .روز شنبه او را در دو نقطه از زمین خواهیم دید یکی در عقب و یک سوم میانی که طراحی بزرگ و کلان را برای شروع حمله انجام خواهد داد دوم در یک سوم دفاعی حریف جایی که طراحی ریز و مینیاتوری را به سرانجام خواهد رساند او مطمئنا تحت فشار و پرس هافبک های حریف قرار خواهد گرفت و باید شاهد جابه جایی های متوالی اش در زمین مسابقه باشیم اما دیگر پا به سن گذاشته و یک بازیکن نود دقیقه ایی آرمانی محسوب نمیشود بارسا از حالا باید به فکر جانشینی برایش باشد




اینیستا - همواره مصدومیت های متوالی گریبانگیرش میشود .حالا هم بعد از یک آسیب دیدگی نسبتا بلند مدت به شرایط آرمانی نرسیده اما اگر روزش باشد تبدیل به یکی از نقاط دردسر ساز برای مورینیو خواهد شد او با کنترل توپ در حال حرکت خیره کننده و استارت های پا به توپ انفجاری و همکاری اش با مسی میتواند سازمان و نظم دفاعی حریف را در هم ریزد ضمن اینکه در فقر بالهای مثمر ثمر میتواند در بال چپ هم ظاهر شود اما به همراه چابی در فاز دفاعی کمک زیادی به تیم نمیتوانند بکنند ضمن اینکه در حال حاضر توان دو نیمه بازی کردن را هم ندارد



مسی - بله مسی.مورینیو خوب میداند اگر قرار باشد از ناحیه کسی گزیده شود آن کس ، کسی جز مسی نیست به همین دلیل بیشترین برنامه ریزی را برای کنترل او انجام داده .مسی در بازی شنبه شاهد بیشترین فشارها و پرس خرد کننده از سوی حریف خواهد بود اما اگر مانع اول را پشت سر بگذارد مهارش کار مشکلی خواهد بود لازم است در لحظه نهایی یاران خودی را بهتر ببیند و ضمن گذشت بیشتر در نقطه سرنوشت باید بهترین تصمیم را .برای دریبل و شوت یا پاس به یار خودی بگیرد مضاف به اینکه با نبوغ ذاتی اش میتواند تصمیمات خلق الساعه و غیر قابل پیش بینی بگیرد کارهایی که در آنالیز مورینیو پیش بینی نشده




فابرگاس - با توجه به حضورش در آکادمی بارسا نسبتا با تیم راحت تر و بهتر اخت شد احتمالا پپ از سسک در بال راست متمایل به باکس پنالتی وپشت محوطه هجده قدم استفاده خواهد کرد ضربات آخر را خوب میزند و حرکات ترکیبی خوبی با هافبک های بارسا دارد ضمن اینکه از امکانات سر زنی مناسبی بهره میبرد میتواند از بازیکنان تاثیر گذار باشد و سرنوشت بازی را عوض کند اما توان نود دقیقه بازی پرفشار را ندارد

الکسیس سانچز - سانچز و قبل از آن ایبرا و ویا ثابت کردند بازیکنانی که در سنین نسبتا بالا و ذهنیتی انسجام گرفته وارد بارسا شوند مشکل بتوانند خودشان را با فلسفه و سبک بازی بارسا وفق دهند البته این نکته بیانگر بد بودن کیفیت آنها نیست چه مبالغ پرداختی بابت آنان گویای همه چیز می باشد این امر حتما حالا مسؤلین بارسا را به این نتیجه رسانده که بهتر است مانند آرسن ونگر بازیکنانی در رنج پائین بیست سال جذب کنند تا بتوان با تغییرخمیر مایه قوام نیافته شان آنها را با سبک و روح بازی بارسا تطابق دهند .سانچز هنوز با ذهنیت فوتبال سری آ و لیگ ایتالیا در بارسا بازی میکند .تمایل دارد توپ را لمس کند ، یک پا دو پا کند و بعد اقدام به تصمیم گیری کند چیزی که با مدل بازی بارسا ناهمخوانی دارد .در نوع بازی بارسا قبل از دریافت توپ باید تصمیم خود را گرفته باشید الکسیس در بازی آخر در مقابل لوانته بهتر ظاهر شد بخصوص زمانی که در پست مهاجم نوک قرار گرفت .او از سرعت ، تکنیکی مناسب و همچنین قدرت سرزنی و جنگندگی کافی بهره میبرد ممکن است پپ را به صرافت استفاده از او در پست مهاجم مرکزی برای بازیهای آینده انداخته باشد احتمالا روز شنبه بازی را از روی نیمکت آغاز خواهد کرد تا شاید در ادامه کار و روند حوادث بازی نیازیبه حضورش در زمین احساس شود




ایساک کونئکا - پدیده این روزهای آکادمی بارسا یکبار دیگر ثابت کرد تنها و تنها بازیکنان پایه بارسا فقط قادر به برطرف کردن نیازهای عمیق باشگاه هستند بقول معروف کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من .در روزهایی که نقطه آشیل و ضعف اساسی بارسا در ناحیه وینگرها محسوب میشود و هیچکدام از خرید های باشگاه نتوانسته این نیاز اساسی را پوشش دهد ، ایساک توانسته بارقه امیدی را در چشمان گواردیلا ایجاد کند در این فصل بارسا از ناحیه بال ها بسیار ضربه خورد در زمانهایی که بازی بسته و دفاع همه جانبه حریف مسابقه را برای آنها گره میزد ، نیاز اساسی به بالهایی که بتواند از کناره ها دفاع حریف را دور بزند کاملا احساس میشد .سال گذشته طلسم بازی دو برصفر دیدار رفت لیگ قهرمانان اروپا در برنابئو را آفلای شکست که توانست مارسلو را جا بگذارد و لقمه را برای مسی آماده کند .حالا هم در میان وینگرهای موجود تیم - ویا ، پدرو ، الکس - ایساک که کاتالانها به او باسین میگویند بهتر از همه این نامهای بزرگ قادر به دور زدن و گذشتن از دفاع های کناری نه چندان مطمئن حریف است اگر روز شنبه باسین را در ترکیب اصلی دیدید اصلا تعجب نکنید .او میتواند سوپرایز پپ برای نیمه شب شنبه باشد

پدرو - بعد از پشت سر گذاشتن یک مصدومیت نسبتا طولانی با نود دقیقه بازی در مقابل باته و زدن دو گل رفته رفته در شرایط مسابقه قرار میگیرد اما حتی قبل از مصدومیت هم با پدروی سال گذشته تفاوت فاحشی داشت و قابل مقایسه نبود حالا با توجه به دریبل خور بودن دو مدافع کناری رئال این احتمال وجود دارد پپ برای دقایقی از او استفاده کند

دیوید ویا - او هم حتی در اندازه های سال گذشته ظاهر نشده و با توجه به شرایط سنی اش احتمال انتقال او به تیم دیگری قبل از پایان قراردادش میرود اما ویا را باید یکی از یاران فیکس گواردیلا در بازی شنبه حساب کرد با دستور پپ از چپ به عمق حرکت خواهد کرد تا ضمن فشار بر دو مدافع میانی رئال بتواند از پاس های عمقی یارانش استفاده کرده و از آن ضربات تمام کننده مرگبارش بنوازد دیوید مرد لحظه هاست اگر در شرایط روحی و جسمی مناسب باشد در بازی با لوانته تلویزیون اسپانیا سعی در شکار تصویرش بروی نیمکت ذخیره ها داشت اما بیشتر سایه و روشنی از او بر پرده تلویزیون نمایش داده شد که تداعی گر نمای معروف سایه روشن چهره اورسن ولز در مرد سوم بود .آیا او روز شنبه خواهد توانست خودش و تیمش را از این سایه روشن کسل کننده بیرون بیاورد ؟

شرایط تیمی

-بازی آخرشان با لوانته یکی از بهترین نمایش های این فصل شان بود و نشان داد رفته رفته به شرایط خوبشان نزدیک می شوند اما همانقدر که در بازی های داخل خانه موفق بودند درخارج از خانه آمار جالبی ندارند با این وجود در همین شرایط نه چندان ایده ال شان در هر بازی بطور متوسط در حدود بیست در صد بیشتر ازرئال پاسهای درست داده اند: تقریبا بیش از هفت پاس در هر دقیقه یا به عبارت دیگر هرهشت ثانیه یک پاس .
- نقاط قوتشان در زون و هرم میانی زمین و نقطه ضعف شان در ناحیه وینگر ها ست آنها بازی را با سبک و استایل همیشگی آغاز خواهند کردضمن داشتن مالکیت توپ سعی خواهند کرد کنترل بازی را در دست بگیرند ، سرعت گردش توپ را بالا برده و رفته رفته خودشان را بر حریف تحمیل نمایند.
- گواردیلا بازی را با سیستم ۴-۱-۲-۳ آغاز میکند .در ادامه کار در صورت دریافت گل به سیستم ۳-۴-۳ سویچ خواهد کرد اما آنها با هر سیستمی که بازی کنند سیستمی است نا متقارن و غیر هندسی که بیشتر مبتنی بر قرار و مدار های مربی با بازیکن ، شعاع حرکتی و خلاقیت های فردی استوار است تجربه تیم گواردیلا نشان داده اگر آنها موفق به زدن گل اول شوند خیلی آرامتر ، مطمئن تر و با اعتماد به نفس بیشتری بازی خواهند کرد .
-در زمان مربیگری گواردیلا تا به حال سابقه نداشته که بارسا گل اول را بزند اما بازنده از زمین خارج شود همچنین در بیش از دویست دیدار پپ با بارسا تاکنون مالکیت توپ آنها به زیر پنجاه درصد نرسیده شاید کمترین مقدار آن همین فصل در برابر تیم بیلسا ، بیلبائو شکل گرفت که آمار پایان بازی عدد ۵۳ در برابر ۴۷ را نشان میداد.
-در این ال کلاسیکو پپ می داند در جایی که نقطه ضعف رئال است ، نقطه ضعف آنها هم محسوب می شود او حالا یک وینگر درست و حسابی در تیمش ندارد تا بتواند دو مدافع کناری نه چندان مطمئن رئال را دور بزند و همه نیروهای خوبش در هرم وسط قرار دارند جایی که مورینیو مطمئنا آنرا خواهد بست .
-شاید اگر مربی کاتالانها کمی از شجاعت ذاتی اش خرج کند و ایساک بیست ساله را در ترکیب قرار دهد ضرر نکند البته در صورت این اتفاق به خود باسین هم بستگی دارد که بتواند از پس فشارهای روحی این بازی هم برآید .
-ازطرف دیگر خود پپ به عنوان یک مربی برنده پا به برنابئو خواهد گذاشت او در چهار باری که به برنابئو رفته آمار شگفت انگیز سه برد و یک مساوی را در کارنامه دارد به همین دلیل آرامش خاصی را در وجود خود میبیند تا بتواند بهترین تصمیمات را در جریان بازی بگیرد اما این بار شرایط متفاوت است و با حریفی رو برو است که در اوج آمادگی بسر میبرد و تشنه پیروزی است .
-پپ میداند روزی این اتفاق برایش روی خواهد داد و طعم شکست را دور یا زود خواهد چشید که این طبیعت فوتبال و زندگی ست که اگر این اتفاق حتی در دوره رئال مورینیو برایش رخ ندهد باید کاتالانها مجسمه طلایش را در میدان اصلی بارسلونا نصب کنند

David Sina
12-18-2011, 22:38
بارسلونا زیبا بازی می‌کند. این سخنی است که اگر از هر فوتبالدوستی راجع به فوتبال و تیمی که فوتبال زیبا بازی می‌کند بپرسید، قطعا در پاسخ خواهید شنید. اما آیا این پاسخ همه حقیقت است؟ احتمالا نه. به نظر من پاسخ درست این است که بارسلونا به ایده‌آل‌ترین شکل ممکن فوتبال بازی می‌کند. این پاسخ مبتنی بر نوعی رویکرد آرمانگرایانه نسبت به همه‌چیز است که اکنون تجلی خود را در فوتبال می‌جوید.
ایده‌آلیسم یا آرمانگرایی در ذات خود نوعی تمامیت‌خواهی مستتر دارد، یعنی جستجوی هر پدیده یا فرآیندی در کامل‌ترین شکل خود. این کمال‌طلبی کمترین نقصی را پذیرا نمی‌شود و البته اگر گاهی نقصی هم در پدیده مذکور موجود باشد (که حتما هست) احتمالا با نوعی خودفریبی آشکار یا پنهان منکر می‌شود، اما آرمانگرا به هرحال در یک فرآیند خوداقناعی، نقص مذکور را ندیده می‌گیرد.
فوتبالی که تیم بارسلونا بازی می‌کند هم احتمالا نقایصی دارد که شاید در آینده تیمی کاملتر با بازی بهتر، این نقایص را آشکار کند؛ اما به هر حال در وضع موجود این تیم بارسلونا کاملترین فوتبال را بازی می‌کند. زیبایی فوتبال بارسلونا فقط در حرکات فردی و حتی در نتایجی که این تیم می‌گیرد نیست؛ این زیبایی حتی هنگامی که بارسلونا نتیجه نمی‌گیرد( که البته کم پیش می‌آید) هم خود را نشان می‌دهد و به همین دلیل است که تماشاگر نهایت لذت را از فوتبال بارسلونا می‌برد.
زیبایی فوتبال بارسلونا در هماهنگی میان تمام اجزایی است که یک تیم فوتبال و حتی حواشی آن را می‌سازد؛ از حرکات فردی و تیمی گرفته که در اوج ظرافت و هماهنگی انجام می‌شود تا جنبه‌های رفتاری بازیکنان و مربی این تیم در داخل و خارج زمین. این ویژگیها حتی چهره‌های فتوژنیک بازیکنان و مربی بارسلونا را هم شامل می‌شود و حتی وضعیت اجتماعی-سیاسی این تیم در ایالت کاتالونیا و اسپانیا را هم دربرمی‌گیرد که به نوعی بارسلونا را نماد استقلال‌خواهی و مقاومت اقلیتی در برابر اکثریت جلوه می‌دهد، مقاومتی که با پیروزی‌های خود تحسین همگان را برمی‌انگیزد. در واقع در کاتالونیا، بارسلونا فقط یک تیم فوتبال نیست و پیروزیهای این تیم هم صرفا پیروزی یک تیم فوتبال نیست، بلکه تا حدود زیادی سمبلی از کینه‌ای قدیمی است که میان ساکنان این ایالت و بقیه اسپانیا از زمان جنگ جهانی دوم و حکومت ژنرال فرانکو باقی مانده است. دوره‌ای که حمله بمب‌افکنهای ایتالیایی به این ایالت استقلال‌طلب اسپانیایی با بی‌توجهی و حتی تشویق فرانکو و همفکرانش همراه شد. از آن پس، حس تنهایی و بی‌پناهی که در نتیجه عدم‌همراهی دیگر ساکنان اسپانیا دردست‌یابی به آرمان مردمان این ایالت ایجاد شد، بازتاب خود را در تقابل این ایالت و بقیه کشور نشان داد که بخشی از آن نیز همواره در زمین فوتبال و برعهده بازیکنان بارسلونا بوده است. به واقع تیم فوتبال بارسلونا آنقدر برای مردم این ایالت مهم و با تقدس همراه بوده که تا همین اواخر این تیم در اثر فشار افکار عمومی، با وجود درآمد هنگفتی که دیگر تیمها از تبلیغ روی پیراهن خود کسب می‌کنند و یکی از منابع اصلی درآمد آنها محسوب می‌شود، هیچگاه تبلیغ تجاری روی پیراهن خود درج نمی‌کرد تا این پیراهن که به نوعی پرچم این ایالت محسوب می‌شد، آلوده منافع تجاری نشود.


نگاه افکار عمومی فوتبالدوستان جهان به بارسلونا با شاخصهای گفته‌شده که با تبلیغات فراوان هم همراه بوده، بارسلونا را به نماد همان آرمانگرایی یادشده در زمین فوتبال تبدیل کرده است؛ تیمی که فوتبال را به غایت زیبا بازی می‌کند. کنشهای فردی و گروهی بازیکنان بارسلونا در زمین، آنچنان مواج و سیال است که گویی بیننده یک بازی کامپیوتری از قبل طراحی‌شده را می‌بیند.


در تیم بارسلونا، توپ هیچگاه بی‌حرکت نیست، حرکات اضافه نمی‌بینید، بازیکنان همیشه از قبل در نقطه‌ای هستند که توپ قرار است بعدا به آنجا برسد، رسیدن توپ از یک نفر به نفر بعدی با حداقل ضربات انجام می‌شود، سریع و دقیق و البته این فرآیند در نهایت با حرکات رقص‌گونه و انفجاری بازیکنانی مانند مسی و اینیستا که در نهایت نرمی، ظرافت و در عین حال صلابت انجام می‌شود به بار می‌نشیند و به گل یا خطری جدی روی دروازه حریف ختم می‌شود و تماشاگر آرمانخواه را به لذتی دیوانه‌وار می‌رساند.


بارسلونا حتی در بیرون زمین هم نماد آرمانگرایی تماشاگرپسند است. مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای بازیکنان و بخصوص مربی جوان این تیم که به دور از هرگونه جنجال و بی‌احترامی به حریفان و باتواضع انجام می‌شود، شاهد این گفته است و بی‌تردید این یکی از بزرگترین تفاوتهای بارسلونا با تیمی مثل رءال مادرید است که شاید تنها تیمی باشد که تا حدود زیادی در عرصه فنی به بارسلونا شبیه است. توجه به مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای مورینیو، مربی مادریدیها، که عنوان آقای خاص را برای او به ارمغان آورده، تفاوت او را با مربی بارسا نشان می‌دهد و به خوبی پاسخ این سوال را می‌‌دهد که چرا از میان این دو مربی بزرگ و کاربلد که هردو به شدت مشهور هستند، تنها یکی محبوب می‌شود و او کسی نیست جز گواردیولا. همچنین مقایسه معروفترین بازیکنان دو تیم، یعنی مسی و رونالدو و تمایزگذاری میان تکبر رونالدو و تواضع مسی به خوبی دلیل محبوبیت بیشتر مسی را توضیح می‌دهد و به همین دلیل است که گواردیولا و مسی دردرون و بیرون زمین ترجمان آرمانگرایی تماشاگرانی می‌شوند که در فوتبال هم آرمانهای فروخفته‌شان را جستجو می‌کنند.


ایده‌آلیسمی که این روزها فوتبال را به مهمترین ورزش دنیا تبدیل کرده و حتی آن را ابزاری در دست سیاستمداران کرده تا با سوارشدن بر موج آن به اهداف سیاسیشان برسند، تجلی خود را در بارسلونا یافته است.


نمی‌دانم چند سال دیگر باید بگذرد تا دوباره تیمی مثل بارسلونا یا بهتر از آن ظهور کند، تیمی که آنقدر اقبال داشته باشد که در یک زمان واحد این همه بازیکن و مربی کم‌نظیر را در خود جمع کند و فوتبالی در نهایت روانی و زیبایی ارائه دهد، اما به هرحال دست تقدیر این فرصت را به فوتبالدوستان عصر ما داده تا شاهد تجلی آرمانهای فوتبالی خود باشند و احتمالا تا سالها با غرور و افتخار از مشاهده مستقیم بازیهای این تیم برای نسل پس از خود که از دیدن آن محرومند، صحبت کند.

David Sina
12-18-2011, 22:39
فوتبالیست های بیتلزی بارسا


یك زمانی انگلیسی ها جرج بست را زمانی كه فوتبال بازی می كرد به عنوان پنجمین فرد از گروه بیتلز معرفی می كردند. امروز بعد از اینكه سال ها از فروپاشی بیتلزها می گذرد و نصف آنها مرده اند در بارسلونا تیمی (اركستری) بیتلزی بوجود آمده است كه دنیا تا بحال بخود ندیده است. ژاوی فرناندز، لئو مسی، آندره اینیستا، سس فابرگاس بهترین هافبك های موجود در دنیا هستند كه این موضوع را در چند روز گذشته در مسابقه دربی خود با تیم دوم دنیا یعنی رئال با تحقیر كردن آنها در برنابئو ثابت كردند. این كار را بدون اینكه عرق بكنند انجام دادند. تنها آنها هستند كه می توانند برای خود بگویند كه یك تیم افسانه ای هستند.
یك صدایی كامل
زیاده نیست اگر بگوییم كه فوتبالی این چهار نفر در بارسلونا بازی می كنند در حد نوازندگی و خوانندگی بیتلزها می باشد. آنها پیش برنده ها و یا عامل های یك انقلاب فوتبالی هستند مانند بیتلزها در موسقی و صدا. همانطوری كه بیتلزها باعث از هوش رفتگی علاقمندان به موسیقی می شدند تیم بارسلونا با بازی كه مسی و هم تیمی هایشان انجام می دهند باعث از هوش رفتن مشتاقان فوتبال می شوند. می توان ژاوی را جان لنون فوتبال نامید. او مغز لیدر و آهنگ ساز گروه است كه گیتار را بدست لئو مسی داده است، مسی كه با استعدادترین فوتبالیست قرن نامیده می شود. مسی را با دی استفانو و یا مارادونا مقایسه می كنند ولی مسی فوتبال كامل تر و فانتزی تری در زمانی كه همه شده اند گلادیاتور فوتبال بازی می كند، در زمانی كه فوتبال های مكانیكی، در زمانی كه سیستم ها و تاكتیك های دفاعی به حد كمال رسیده اند و زمانی كه مربی های خودخواه همه كار می كنند كه فوتبالیست های خلاق و هنرمند را در بازی خاموش و نابود كنند در چنین شرایطی مسی با یك راحتی غیرقابل باوری فوتبال بازی می كند، زیبایی صدای بازی او یك كمال را تضمین می كند.
غیر قابل باور
4 نفرگروه را كه شامل ژاوی، مسی،اینیستا و فابرگاس بر شمردیم حال عضو پنحم گروه كیست؟ در نیوكمپ آماده است و او تیاگو آلكانتارا، پسر مازینها، ملی پوش سابق برزیل است. ژاوی و اینیستا احترام فوق العاده ای برای او بدون در نظر گرفتن سنش قائل هستند. چه اتفاقی با بیتلزهای فوتبال خواهد افتاد؟ ممكن است كه حاكمیت بازی تیك – تاکای آنها حالا حالا ادامه داشته باشد، ممكن است كه یك شیخ عربی از جیبش یك 150 میلیون یورو ناقابلی را درآورده به بارسلونا بابت فسق قرارداد مسی كه در یك بند از قراردادش آمده بدهد و او را به منچستر سیتی و یا پاریسن ژرمن ببرد. با شناختی كه از مسی وجود دارد عادات و تعصب و علاقه ای كه به بارسلونا دارد هیچ وقت از این شهر نخواهد رفت. پول برایش در درجه اول اهمیت نیست چون به اندازه كافی دارد. تقریباً غیر قابل باور است كه او را جدا شده از بارسلونا ببینیم.
كرایف
ژاوی به سن جدی فوتبال خود نزدیك شده است، دید كامل و نگاه او در هنگام بازی را باید به جوانی مثل تیاگو پر كند. فابرگاس تازه به خانه اش برگشته است و بهترین سال های فوتبالی او دارند فرا می رسند. می گویند كه مهمترین شخص موثر در سبك فوتبال جدید بارسلونا بعد از گواردیولا، كرایف و بعد از او رونالدینیو می باشد. رونالدینیو قطعاً زیباترین فوتبال را قبل از آمدن مسی بازی می كرد.


پزشک تیم فوتبال راه آهن و مترجم میرسلاو ایویچ در تیم ملی فوتبال

David Sina
12-25-2011, 22:39
صدمین بازی ( در 20 فوریه 2011 جوزپ گواردیولا برای صدمین بار هدایت تیم اول را در بازیهای لالیگا داشت، با شگفتی 79 برد، 14 مساوی و فقط 7 باخت پشت او، بهترین رکورد ممکن برای مربی اف سی بارسلونا. در این بازی، گواردیولا از 40 بازیکن متفاوت استفاده کرده بود، که 56% آنها محلی بودند، و به مدت 68 هفته صدر جدول بود. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links]

قهرمانی ( ماه پنجم سال فراموش نشدنی بود. در 11 ماه بارسا با لوانته 1-1 مساوی کرد و سومین قهرمانی لیگ پیاپی. 17 روز بعد به سمت لندن پرواز کردند. جایی که اف سی بارسلونا یک درس فوتبالی به منچستر یونایتد داد، با گلهایی از پدرو، مسی و ویا با نتیجه 3-1.این چهارمین عنوان لیگ قهرمانان برای بارسلونا بود.دومین عنوان طی سه سال و سومین عنوان طی شش سال. کاپیتان پویول در یک حرکت به یادماندنی به آبیدال اجازه داد جام را در ومبلی بالای سر ببرد. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links]

حمایت ( تیم در نیمه فصل اخبار وحشتناکی دریافت کرد. اریک آبیدال یک تومور کبدی داشت. مرد فرانسوی، که در نهایت در زمان مورد نظر بهبود یافت، می توانست به تیم قبل از پایان فصل بپیوندد. هواداران حمایت خود را به وسیله بنر ها و پوسترها در سرتاسر نیوکمپ به او نشان دادند. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links]

صعود ( بارسلونا صدر نشین گروه خود در لیگ قهرمانان با پیروزی در سن سیرو با ریسک بازی با سه مدافع شد. اف سی بارسلونا با نتیجه 3-2 با گلهای ون بومل(گل به خودی)، مسی و ژاوی این به این معنا بود که باید در خانه با بایرلورکوزن در مرحله بعدی بازی کنند. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links] .JPG

اوج ( پویول عمل جراحی روی زانو خود داشت.گواردیولا 10 جام از 13 جام ممکن را با یک فوتبال عالی برده بود. در سه سال، گلهای بارسلونا توسط 29 بازیکن مختلف زده شد. چهار بازیکن از ماسیا (مونتایا، تیاگو، جفرن و بویان) به تیم اسپانیا در قهرمانی زیر 21 ساله های اروپا کمک کردند. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links]

آغاز سال 2011 ( سال 2011 با یک تکریم طلایی به لاماسیا آغاز شد. اندرس اینیستا، لئو مسی و ژاوی هرناندز، سه بازیکن پرورش یافته در این سیستم، نامزد دریافت توپ طلای فیفا بودند. بازیکن آرژانتینی اولین بازیکنی بود که 2 سال پشت هم برنده این عنوان شد. جوزپ گواردیولا در همزمان، جایگاه سومین مربی برتر 2010 را در اختیار داشت. در روزی که بارسا بتیس را با نتیجه 5-0 در کوپا دل ری شکست داد، 3 برنده جایزهایشان را به طرفداران تقدیم کردند. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links] .JPG

سوپر کاپ ( بعد از دو ماه تعطیلات فصل رسما شروع شد.اف سی بارسلونا رئال مادرید را در سوپر کاپ اسپانیا در مجموع با نتیجه 5-4 با یک نمایش خیره کننده در هر دو مسابقه شکست داد.مسی سه گل به ثمر رساند. یک هفته بعد بارسا سوپر کاپ اروپا را با نتیجه 2-0 از پورتو با گلهای مسی و دیگر خرید بزرگ تابستانی، سسک فابرگاس پیروز شد.این 12جام از 15 جام برای گواردیولا بود. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links]

فینال ( آپریل و ماراتون الکلاسیکو ها.تساوی 1-1 در برنابئو رسیدن مادرید به فینال جام حذفی با پیروزی 1-0 در النسیا. و تیم با دو گل به یاد ماندنی از لئو مسی و پیروزی 2-0 در مادرید و پیروزی 1-3 در مجموع به فینال ومبلی رسید. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links]

از تیم ب ( کسی که این ماه را هرگز فراموش نمی کند آیساک کوئنکا است.او اولین بازی خود برای تیم اول مقابل ویکتوریا پلزن (0-2) و و در ترکیب اولیه برای حضور مقابل گرانادا (0-1) 90 دقیقه بازی کرد. بازیکنان بارسا ب بعد از مصدومیت های پدرو و آلکسیس به تیم اصلی راه یافتند. کوئنکا اولین گل خود را برای اف سی بارسلونا در این ماه در پیروزی مقابل مایورکا با نتیجه 5-0 به ثمر رساند. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links]

رویای کودکی ( سه روز بعد از کوپا آمریکا، الکسیس سانچز اولین قرارداد برای حضور در فصل 12/2011 را برای بارسا امضا کرد. سانچز:«از وقتی بچه بودم آرزوی بازی در بارسا را داشتم». ) [Only Registered And Activated Users Can See Links]

پایان ( سال 2011 با نمایش باور نکردنی با یک پیروزی 3-1 در برنابئو، جایی که گواردیولا به عنوان مربی هنوز در آن شکست نخورده است به پایان رسید. سپس باشگاه جام باشگاههای جهان را در ژاپن، هر دو بازی مقابل السد قطر سانتوس برزیل را با نتیجه 4-0 برد. اما این پیروزی با خبر وحشتناک شکستگی ساق پایش در نیمه نهایی، و خارج از میدان بودن برای 4-5 ماه همراه بود.

) [Only Registered And Activated Users Can See Links] .JPG

بازگشت کاپیتان ( حالا پویول دوران بهبودی زانوی خود را به پایان رسانده بود.این ماهی بود که تیم پیروزی های پرگلی به دست آورد: اوساسونا 8-0 ، آتلتیکو مادرید 5-0، و باته بورسیو 5-0، و اما سه تساوی با رئال سوسیداد ، آ.ث میلان و والنسیا همه با نتیجه 2-2 داشت.همچنین آسیب دیدگی همسترینگ اینیستا در مقابل میلان و یک ماه کنار رفتن از میادین. ) [Only Registered And Activated Users Can See Links] .JPG

spiderkiller
12-25-2011, 22:49
فصل 2011 یعنی نشون دادن غیرت کاتالوینایی به جهان.فصل 2011 یعنی شکوندن کمر همه تیما در سراسر دنیا.فصل 2011 یعنی ترکاندن حباب های پوشالی تیم های بی اصل و نسب.فصل 2011 یعنی توپ طلا زیر پای بازیکنای بارسا.فصل 2011 یعنی بهترین تیم تاریخ رو به رخ دنیا کشیدن.و هزاران مورد دیگه رو میشه برای فصل 2011 بارسا نام برد.این است قدرت کاتالونیایی.حالا تیمای دیگه هرچی میخوان پول خرج کنن.عمرا اگه یک بازیکن مثل بازیکن لامایسای ما رو بسازن

David Sina
12-30-2011, 12:27
در ادامه ترجمه ای از مارتی پارنانائو را می خوانید. مارتی یکی از نویسندگان قابل احترامی است که درباره ی بارسا می نویسد و در این مقاله نکته جالبی را بیان کرده است.

«تیکی تاکا» اصطلاحی است که بدون شک بر اثر یک سوتفاهم بزرگ به سبک بازی که از آن الهام شده، اطلاق می گردد. این اتفاق برای سایر ابزارهای مکانی هم رخ می دهد که معمولا از آنها به عنوان تاثیرات یاد می شود.من در اینجا، در مورد مفاهیمی همچون مالکیت و تحت فشار بودن یا قرار دادن، مفاهیمی که همه روزه آنها و نتایجشان را ملاحظه می کنیم اما کمتر به دلیل آنها پی می بریم اشاره می کنم.

[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
سفری با همراهی یکدیگر، همه با هم به همراه یک توپ. این یکی از معیارهایی است که بارسا به آن می پردازد.تمام تیم با هم حرکت می کنند. اگر این تیم یک گروه کوهنوردی بود، همه با یک طناب حرکت می کردند؛ حرکتی آهسته و تدریجی.اگر یکی از همسفران در موضع مناسبی قرار نداشت به راحتی باز می گشت و سفر را دوباره آغاز می کرد. از کمپ اصلی تا نوک قله، همه با یک طناب واحد بالا می رفتند. تیم پپ گواردیولا نیز این چنین بازی می کند؛ در نتیجه ی درک تکاملی از تیم های افسانه ای، مانند: مجارستان دهه 50، برزیل دهه 70 و 82، فرانسه پلاتینی، گیرسه و تیگانا و تیم رویایی آژاکس ون گال. این تیم ها توسط مربیان نخبه ای هم چون لیلو، لاولپ و کرویف هدایت شده اند. بازی تیمی، سفرهای گروهی، فوتبال، بدون هیج موردی از کسانی که خارج از این گروه بودند و نه برای دلسوزی بلکه برای ضرورت ترک کردند.

توپ هم در این سفر یک همراه است و ایده کوهنوردان حاکی از این است که نمی توان تیم را متفرق کرد و در آخر هیچ کسی از ابتدای مسیر تا قله تنها نمانده است. با توجه به این مسائل اتفاقات زیادی می افتد که از نظر عده ای نا آشنا به این مفاهیم غیر قابل درک و یا حتی تمسخر آمیز به نظر می رسد، عده ای که هنوز قادر به درک این سبک پیچیده و در این حال ساده نیستند.

در واقعیت، تیم به عنوان یک گروه منسجم پیشرفت میکند و تا رسیدن به بالاترین درجه و حمله نهایی آن طناب واحد را حفظ می کند و در هر موقعیت جدیدی جایگاهی به دست می آورد. این «اتحاد» سوخت آخرین مرحله است، زمانی که موفقیت گروهی و یا فردی تفاوتی نمی کند چون پرچم پیروزی بلاخره چه در این راه و چه در دیگری برافراشته خواهد شد.

با تشبیه این سبک بازی به سفر گروه کوهنوردان که هدفی مشخص دارند، می توان به عظمت تیمی که جوزپ گواردیولا هدایتگر آن است پی برد و این دلیلی است که ما تسلط و فشار را به عنوان تاثیر و یا ابزار تفسیر می کنیم و نه به عنوان عوامل موفقیت. در معنای استعاری این تیم با کمک همه اعضا به مانند گروه کوهنوردی و با طنابی واحد وبا همراهی یک توپ برای رسیدن به قله های مختلف حرکت می کنند.

raptor
02-25-2012, 09:38
عصر ایران ورزشی، هومان دوراندیش - این روزها ایالت کاتالونیا در تب و تاب یک امضا می سوزد: امضای پپ گواردیولا در پای قرارداد جدید پیشنهاد شده از سوی باشگاه بارسلونا.

مردم شهر بارسلون، بازیکنان بارسلونا، یوهان کرویف، مقامات باشگاه و مطبوعات ایالت کاتالونیا، سخت می کوشند تا فضایی را فراهم سازند که گواردیولا در بارسلونا ماندگار شود. هر کس به طریقی چیزی می گوید و کاری می کند!

کسی نمی داند در سر پپ گواردیولا چه می گذرد اما هر چه هست، تردید آشکار او را نمی توان نادیده گرفت.

احتمالاً طرفداران بارسلونا در ایران نیز مشتاق تداوم حضور گواردیولا در بارسلونا هستند.

اما سوال این است که گواردیولا چرا باید در بارسا بماند؟

گواردیولا در سال های اخیر سیزده جام از شانزده جام ممکن را نصیب بارسلونا کرده است. او بی تردید موفق ترین مربی تاریخ این باشگاه است.

علاوه بر این، گواردیولا از بارسلونا تیمی ساخته است که باز هم بی تردید، جزو پنج تیم برتر تاریخ باشگاههای اروپاست.

بارسلونای گواردیولا در کنار رئال مادرید دهه 1950، آث میلان آریگو ساچی، آژاکس یوهان کرویف و بایرن مونیخ فرانس بکن بائر ( هر دو در دهه 1970 )، جزو مقتدرترین تیم های باشگاهی در تاریخ اروپا به حساب می آید.

هر چند که خیلی ها بارسلونای کنونی را برترین تیم تاریخ فوتبال می دانند، اما حتی اگر نخواهیم این ادعا را بپذیریم، باید بگوییم که بارسلونای گواردیولا در کنار رئال مادرید دهه 1950 جای می گیرد و احتمالاً این دو تیم، از حیث کیفیت بازی و موفقیت های بدست آمده، برتر از سایر تیم های باشگاهی اروپا هستند.

اگر خواستار ماندن گواردیولا در بارسا باشیم، می توانیم دلیلی مهم و اساسی ارائه کنیم: حضور گواردیولا در بارسا، موجب تداوم بازی های درخشان و هجومی این تیم می شود و این امر نه تنها موجب دوام بازی های زیبای بارسلونا می شود بلکه به الگوگیری سایر تیم ها از بازی بارسلونا نیز کمک می کند و در مجموع زمینه ساز رشد فوتبال هجومی در سطح جهان می شود. مجموع این شرایط نیز افزایش لذت فوتبالدوستان جهان از تماشای بازی فوتبال را در پی خواهد داشت.

کافی است نگاهی به امروز خوزه مورینیو بیفکنیم و او را با دیروز خودش مقایسه کنیم. اگر مورینیو رقیب قدری چون گواردیولا را در پیش رو نداشت، بی تردید رئال مادرید او این قدر هجومی بازی نمی کرد. بازی های اینترمیلان مورینیو را با بازی های رئال مادرید وی مقایسه کنیم تا دریابیم رقابت با گواردیولا، چگونه یک مربی قائل به فوتبال تدافعی را به مربی ای کارآمد در فوتبال تهاجمی بدل کرده است.

در اثبات ضرورت ماندن گواردیولا در بارسلونا، دلیل دیگری نیز می توان اقامه کرد که البته بیشتر مد نظر طرفداران بارسلونا است: اگر گواردیولا در بارسا بماند، این بارسلونا احتمالاً می تواند چند بار دیگر نیز قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود و فاصله زیادش با رئال مادرید را در فتح مهمترین جام باشگاهی اروپا کاهش دهد. رئال مادرید تا کنون 9 بار قهرمان اروپا شده است و بارسلونا 4 بار. هیچ بعید نیست که گواردیولا بتواند لااقل سه بار دیگر نیز بتواند بارسلونا را قهرمان اروپا کند و نه تنها بر تعداد قهرمانی های بارسلونا بیفزاید، بلکه مانع از افزایش شمار قهرمانی رئال در لیگ قهرمانان اروپا شود.

این دلیل هم اگر چه سرشتی بارسلونایی دارد، اما از حیث تاریخ ساز شدن گواردیولا، فی نفسه مهم است. گواردیولا می تواند بارسلونا را به دومین تیم پرافتخار اروپا بدل کند و چه بسا اگر بخواهد مثل فرگوسن عمل کند و سال ها در بارسلونا بماند، در پانزده سال آینده، بارسلونا را پرافتخارترین تیم قاره اروپا کند.

اما اگر خواستار ترک بارسلونا از سوی گواردیولا باشیم، دلیل مهم و اساسی ما می تواند این باشد: گواردیولا باید خودش را در باشگاه دیگری به غیر از بارسلونا نیز اثبات کند. گواردیولا اگر در بارسلونا بماند و روند کسب افتخارش با این تیم ادامه یابد، به فرگوسن 2 جهان فوتبال بدل می شود. او دیر یا زود باید از بارسلونا برود تا به همه ثابت کند در جای دیگری جز بارسلونا نیز می تواند " گواردیولا " باشد.

جوزپه گواردیولا می تواند برترین مربی تاریخ فوتبال اروپا و حتی جهان شود اگر که نخواهد کپی اسپانیایی الکس فرگوسن شود. او نمونه بارز مربی ای با شعور تاکتیکی بالا و شخصیت متعالی است. او می تواند سایر لیگ های فوتبال اروپا را نیز با حضور خودش در یکی از تیم های اصلی آن ها، از حیث کلاس فوتبال، ارتقا دهد.

گواردیولا در بارسلونا نشان داده است که از شجاعت بالایی برخوردار است. اقتضای شجاعت او، ترک بارسلونا است نه ماندن در این باشگاه. گیرم نه امسال، ولی گوادیولا بالاخره باید بارسلونا را ترک کند. کرویف نیز قصد ترک بارسلونا را نداشت ولی بالاخره روزی فرا رسید که او را کنار گذاشتند. هیچ معلوم نیست که گواردیولا مثل فرگوسن بتواند سالیان سال در یک باشگاه بماند. شاید او به سرنوشت کرویف دچار شود و سرانجام از بارسلونا اخراج شود.

اگر فرگوسن ده سال پیش از منچستریونایتد اخراج می شد، بسیار بعید بود پس از بیست سال کار کردن در منچستر، بتواند دوران چندان درخشانی را در تیمی دیگر تجربه کند. کرویف نیز زمانی که از بارسلونا اخراج شد، ترجیح داد در تیم دیگری مشغول به کار نشود چرا که خودش بهتر از هر کسی می دانست که پس از سال ها کار کردن در بارسلونا، دیگر نمی تواند در تیم دیگری همان تجربه موفق بارسلونا را تکرار کند. این گونه شد که یوهان کرویف بزرگ زودتر از موعد در عالم مربیگری بازنشسته شد.

گواردیولا باید از سرنوشت کرویف و فرگوسن درس بگیرد. او نباید امکان موفقیت چشمگیرش در عالم فوتبال را به حضور در یک باشگاه خاص گره بزند. او نباید کرویف شود چرا ممکن است مربیگری اش پایانی تلخ و اجباری داشته باشد. فرگوسن هم نباید بشود چرا که ماندگار شدنش در بارسلونا، موجب می شود که همه بگویند او در جای دیگری جز بارسلونا نمی تواند این گونه موفق باشد؛ ایرادی که همه به الکس فرگوسن بابت ضور طولانی اش در منچستریونایتد می گیرند.

باید دید که گواردیولای بزرگ سرانجام کدام یک از این دو راه را انتخاب می کند: ماندن یا نماندن؟ مساله این است!

raptor
03-19-2012, 16:41
-همين چند وقت پيش بود كه مسي در يكي از صحبتاش گفته بود،گوراديولا برايه بارسا مهم‌تر از من است....حالا اين مصاحبه موضوعي رو پيش مياره كه اگه واقعا قرار باشه از بين اين دو نفر تاثيره يكي رو بيشتر بدونيم،اون يه نفر كيه؟:mage mishe:

-از طرفي در سالهايه اخير مسي نمايش خيره كننده‌اي رو داشته،و به عنوان‌هايه فردي مهمي دست پيدا كرده،همچنين با بازيهايه خوبه خودش تونسته در لحظات حساس،گره از كار آبي‌ و اناريها باز كنه و نقش مهمي در موفقيتهايه اين تيم داشته باشه،تا جايي كه حتي برخي‌،موفقيت‌ هايه پي‌در‌پي بارسا در الكلاسيكوها رو به نبوغ اين بازيكن ربط ميدن...

-در طرف ديگه مربي قرار داره كه در عين جواني،به موفقيت هايه زيادي رسيده و تيمي رو ساخته كه خيلي از تيمها اون رو الگو قرار ميدن و سعي ميكنن از اونا تقليد كنن...البته هر چند كه خيلي‌ها عملكرد خوب بارسلونا را به فلسفه و بازيكنان خوبش ربط مي‌دهند،اما نميشود كه به راحتي نقش او در موفقيتها را ناديده گرفت....


:khahesh:دوستان لطفا همراه نظراتون،يه توضيحي هم بديد:khahesh:
:ohum::shogh:entezar::ki::entezar:::shogh::ohum:

fcb10
03-20-2012, 01:38
این دو مکمل هم هستن ! چون اگه مسی نباشه 50% تاکتیک های پپ به نتیجه نمیرسه ! در مقابل این پپ هست که طوری تیم رو مدیریت میکنه که تونسته از تمام قابلیت های مسی به بهترین شکل استفاده کنه !

ولی با تمام این موارد به نظر من مسی سهم بیشتری در موفقیت های بارسا داره ! چون این فقط لیونله که میتونه خواسته های گواردیولا رو به نتیجه برسونه و کارهای خارق العاده انجام بده .

amir-97
03-20-2012, 01:46
من یه رئالی هستم
اما به نظرم هم لیونل مسی و هم پپ وهمه بازیکنان
بارسلونا یه تیم بسیار گروهی هست
بارسا تیمی نیست که با یک نفر بچرخه
به نظرم همه تو این تیم نقش به صورت مساوی دارن

David7
03-20-2012, 13:17
من با صحبت داوود موافقم که گفته این دو مکمل هم هستن ... نمیشه یکی رو انتخاب کرد ... چون مدیریتی که پپ داره تا حالا باشگاه بارسا نداشته و اگه پپ از این تیم بره تیم بارسا افت روحی پیدا میکنه ... مسی هم که بی شک یکی از بهترین هاست ... entezar::

Abdollah 202
03-20-2012, 14:18
به نظر من عامل موفقیت بارسلونا کسی نیست جز ژاوی

اگه بخوام با درصد بیان کنم

به جرات میتونم بگم 40 درصد موفقیت های بارسلونا رو باید از شاهکار های ژاوی بدونیم .

10 درصد رو اختصاص میدم به پپ گوادریولا
و 20 درصد رو به مسی اختصاص میدم

و30 درصد بقیه رو به کار گروهی منظم شاگردان گواردیولا اختصاص میدم .
به نظر من اگه هر مهاجمی رو هم به جای مسی بزاریم میتونه نقش مسی رو انجام بده البته یکم کمرنگ تر .

همونطور که گفتم بیشتر ژاوی نقش یه رهبر رو داره و من اگه ژاوی تو گزینه ها بود به اون رای میدادم .
و الان هم به مسی رای دادم

mortezarm
03-21-2012, 16:52
خب من واقعا فکر میکنم مسی بازیکن بزرگیه و تو حرکات انفرادی و نبوغ و درک بازی عالیه
اما این نبوغ و ساختار بازی رو کسی مثه پپ بوجود اورده حالا اینکه بگیم کدومشون مهمترن واقعا سخته
به نظره من بارسا یه مربع خیلی خوب داره که شامل لئو ، اینیستا،ژاوی و پپ حالا اینکه بگی سهم کدومشون بیشتره خیلی سخته گواهشم بازی نه چندان خوب مسی تو تیم ملی علی رغم هتریک اخیرشه پس چیزی دیگه هم تو بارسا هست که مسی اینقد میدرخشه و اون بقیه تیم و همون 3 عنصر اصلی دیگه تیمه

LEO JOON
03-21-2012, 22:17
به نظر منم این که بخوای بگی پپ بهتره یا لئو واقعا سخته
از طرفی کار های تکنیکی که پپ توی زمین پیاده می کنه از مسی بر می آد و مهاجمای دیگه نمی تونن به این خوبی اون کارها رو انجام بدن و از یه طرف دیگم فقط پپ می تونه یه همچین تاکتیک خوبی رو تو تیم بارسایی ها به اجرا در بیاره
به نظر من شاید هردو به یه اندازه تآثیر گذار نباشن، ولی بدون وجود هرکدوم کار اون یکی ناقص میشه

mojtabadj88
03-22-2012, 00:00
هیچ کدوم بازیساز اصلی تیم ژاوی هرناندز

ibrahim
03-22-2012, 00:24
گزینه 3:وجود هافبکهای خلاق و طراح مثل اینیستا و ژاوی اگه هافبک خوبی نداشته باشه مسی نمیتونه کارهای الانشو انجام بده.
-مسی بازیکن بزرگیه ولی تبلیغات خیلی به نفع مسی بوده.
-مثل رونالدینهو یا اتوو که وقتی از بارسا رفت دیگه افت کردن.

Wizard-8
03-22-2012, 00:26
به نظر من این دو هر چی دارن از تیم بارسلونا دارن که به معنی واقعی کلمه تیم هست

شک نداشته باشید اگه مسی یا پپ به یه تیم دیگه برن به هیچ وجه نمیتونن مسی و پپ بارسا باشن

چرا که این تیم یه تیم کامل هست و این دو به خاطر کامل بودن تیم (ژاوی، اینیستا، ویا، پویول، پیکه، و.....)بیشتر به چشم میا ن

شک نکنید اگه این دو برن تیمهای دیگه به هیچ وجه موفقیت های بارسا رو نمیتونن توی تیم دیگه تکرار کنن

mojtabadj88
03-22-2012, 00:34
2گزینه برای این نظر سنجی کافی نیست دوستان

raptor
03-22-2012, 10:22
دوستان خواهشا به يه نكته توجه داشته باشين كه همين دو گزينه‌اي بودن اين نظرسنجي كه ارزشه فنيش رو بيشتر ميكنه...يعني اينطور بگم كه من به عمد اين دو گزينه رو گذاشتم تا راه برايه نقد و بحث كارشناسي!! باز بشه،و گرنه همونطور كه اكثر دوستان اشاره كردن،مسي و گوارديولا هر دو به منزله چرخ دنده‌ هايه يك ساعت مكانيكي هستن،كه وقتي سره جايه خودشون به درستي نصب بشن،ميتونن با كمك مجموعه فوق‌العاده اي از قطعاته مهم ديگه،ساعت خوش ساخت بارسا رو به راه بيندازن...!!!

اما اين نكته رو،هم من و هم اكثر بچه‌ها ميدونن،پس اگه من گزينه‌هايي مثله:ساير بازيكنان،مجموعه بارسلونا يا حتي اسم بازيكنايه ديگه(ژاوي،اينيستا،...) رو ميزاشتم كه ديگه احتياجي به نظر سنجي نبود!!
ارزش اين نظر سنجي به سخت بودنشه و اينكه،با تحليل ها و تبادل نظرات به يه نتيجه برسيم كه فقط از بين اين دو نفر،چه كسي نقشه بيشتري داره،والا اين از قبل مشخصه كه هيچ ساعتي نميتونه با نقصه حتي يه قطعه كوچيكش،درست كار كنه!!!!!!!!!:mage mishe::ehem::chemidonam::toop::ehem::ehem:think::



:khahesh::khahesh::khahesh::khahesh:راستي اگه امكان داره بگيد كه به كي راي دادايد،و كسايي هم كه راي دادان،لطفا يه توضيح همراه نظرشون بدن !:khahesh::khahesh::khahesh::khahesh:

Javad Barca
03-23-2012, 18:17
من هم به مسی رای میدم

چون تو از بین گواردیولا و مسی مسلما نقش مسی خیلی پر رنگ تره :ohum:

مورینیو...
03-24-2012, 12:25
من چون رئال مادریدی ام شاید نظرم کامل نباشه چون نه خبر های بارسلونا رو دنبال میکنم و نه بازی هاشو میبینم.
ولی تو ال کلاسیکو ها بارها کار گواردیولا از نظر تاکتیکی گره خورد ولی مسی نجاتش داد و بارسلونا رو برنده کرد.نمونش همین بازی رفت لالیگا.مسی نقش پر رنگ تری داره. هر مربی ای بیاد بارسلونا با وجود مسی و ژاوی و اینیستا موفق میشه. ولی هر مربی ای تو مادرید با تیم رئال مادرید موفق نمیشه(بنا به دلایلی چون اینجا موضوع بحث نیست در موردش صحبت نمیکنم).

spiderkiller
03-27-2012, 15:31
دوستان به نظر من این بحث خیلی فنی هست و خیلی جای بحث داره.باید اول یک سری مسائل رو بررسی کرد تا رسید به این که ایا پپ مهم تر هست یا مسی.اول باید به این نکته اشاره کنم که ایا اول پپ در پست مربی گری درخشید یا مسی در پست بازیکن؟ خب مشخصه اولین درخشش مربوط به مسی بود که در زمان رایکارد هم همین مسی امروز بود ولی با تجربه کمتر.وقتی پپ مربی شد فهمید چه طوری از مسی استفاده کنه.به نظر من درخشش پپ از وقتی شروع شد که برای مسی رونالدینیو و اتوئو رو کنار گذاشت.این حرکت بزرگی بود.چون رونالدینیو کاپیتان مهم ما بود و اتوئو یکی از بهترین گلزن های تاریخ بارسا بود.پپ اونا رو فدای مسی کرد.پس یکجوری باید بگیم مسی موفقیت فعلیش رو مدیون پپ هست.از طرف دیگه پپ الوز رو گرفت نه به عنوان یک مدافع بلکه به عنوان بازیکن مخصوص مسی.مسی توی تمام بازی ها امکان نداره کمتر از 5 بار با الوز یک و دو کنه.این یعنی الوز توی زمین مخصوص مسی هست.همینطور که بار ها دیدیم ویا نفوذ میکنه الکسیس نفوذ میکنه ایبرا نفوذ میکرد و خیلی های دیگه ولی الوز فقط ترجیح میده به مسی پاس بده و وقتی هم که مسی نفوذ میکنه به اون پاس میده نه به کس دیگه.این نشون دهنده اینه که پپ مسی رو به یک بازیکن بهتر تبدیل کرد.بازیکنی که طراحی مثل الوز رو داره.اما یک نکته دیگه.اگه بخواییم تاکتیک های گواردیولا رو بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که اون اولین چیز براش فضا هست.یعنی بازیکنایی رو میخره و پرورش میده که فضا و توپ رو بتونن حفظ کنن.چه کسی بهتر از مسی میتونه توپ رو حفظ کنه؟ چه کسی بهتر از مسی میتونه 5 دقیقه از بازی رو در دقایق پایانی به تنهایی توپ رو در اختیار بگیره تا بازی تموم شه؟ اگه دقت کنید شمشیر پپ توی تمام تاکتیک ها مسی هست.این یعنی یک جورایی پپ بدون مسی نمیتونه اون تاکتیک های خودش رو پیاده کنه.من نمیگم بارسا بدون مسی شکست میخوره اما میگم بارسا بودن مسی نمیتونه تاکتیک های پپ رو پیاده کنه.از طرفی ما بازی مسی زیر نظر رایکارد رو هم دیدیم.فرق چندانی نمیکرد.فقط بازیکن مکمل نداشت.چیزی که در دوران پپ داره.خلاصه میخوام به این نتیجه برسم که پپ بدون مسی یعنی یک مربی ساده ولی مسی بودن پپ یعنی همون مسی.پس اگه قرار باشه میزان نیاز این دو به هم رو بررسی کنیم نهایتا به این نتیجه میرسیم که پپ بیشتر از مسی نیاز مند هست و این یعنی ضعف.پس با توجه به اینا من نقش مسی رو پررنگ تر میدونم.از طرفی من داشتم یک مدت مقاله های مربیگری رو میخوندم یک جا چیز جالبی نوشته بودن.نوشته بود شما هرچه قدر هم میخوایید تاکتیک های پیشرفته پیاده کنید اخرش این بازیکن ها هستند که باید اونو اجرا کنند و گل بزنن.یعنی یک بازیکن خوب میتونه به مراتب از مربی خوب بهتر باشه.اگه دقت کنید مربی های اصیل که توی یک تیم هستند با از دست دادن یک بازیکن جایگزینش رو میسازن ولی تاکتیک عوض نمیکنن.نمونه مشخصش هم فرگوسن هست که با از دست دادن رونالدو نانی رو ساخت ولی همچنان همون تاکتیک رو داره.یعنی فرض کنید که نانی رو هم ازش بگیرن و کلا همچین نوع بازیکنهایی رو ازش بگیرن اونوقت تاکتیک های اون دیگه اجرا نمیشه.امیدوارم تونسته باشم نظرم رو به همه برسونم.مثلا اگه مسی از بارسا بره پپ یا باید مسی بسازه یا باید تاکتیکش رو عوض کنه واین یعنی نقص پپ.این هست که به نظر من نقش یک بازیکن کامل به نسبت از مربیش بالاتر هست در موفقیت های تیم.من مسی رو انتخاب میکنم چون به نظر من حتی اگه پپ بره مسی باز هم فرم خودش رو حفظ میکنه و نیازی به پپ نداره.

a.rezaei
06-04-2012, 17:22
واقعا انتخاب سخته . ولی فکر کنم مسی بیشتر سهم داشته

42d3e78f26a4b20d412==