توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بیوگرافی آبی های تهران
لطفا بیوگرافی آبیهای تهران را اینجا قرار داهید
بیوگرافی ناصر حجازی
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
ناصر حجازی در تهران، محله آریانا (مالک اشتر) در تاریخ 28 آذرماه 1328 به دنیا آمد. وی دروازه بان سابق تیم های استقلال (تاج) و تیم ملی ایران است که اکنون به مربیگری می پردازد. یکی از محبوب ترین و مشهور ترین فوتبالیست های ایرانی بشمار می رود، در استقلال تهران از او بعنوان تنها اسطوره ی این باشگاه نام می برند. در سال 1378 کنفدراسیون فوتبال آسیا (تنها به خاطر بی لیاقتی مسئولان فوتبال ایران) وی را بعنوان دومین دروازه بان برتر قرن بیستمِ این قاره انتخاب کرد. پدرش متولد تبریز بود و آژانس املاک داشت. وی با چهار خواهر و یک برادر در خانواده ای 8 نفری زندگی می کرد. در کودکی بازیگوش بود و در سوم دبستان، ششم ابتدایی و ششم دبیرستان رفوزه شد. اما به هر ترتیب موفق شد دیپلم بگیرد. دوران دبستان را در دبستان هخامنش طی کرد و دوره دبیرستان را در بیرستان های سعادت، سینا، سهند و شرف طی کرد. رشته اصلی وی بسکتبال بود اما روزی با دوستانش به تماشای مسابقات فوتبال منطقه ی 8 می رود در آنچا تیم مدرسه منتخب مدرسه اشان بازی داشته و اتفاقا دروازبان تیم آسیب دیده بوده است؛ حسین دستگاه (خبرنگار وقت کیهان ورزشی) که مربی تیم مدرسه بود او را صدا می زند و پست دروازبانی را به او می سپارد. دو ماه بعد همراه با تیم کیهان ورزشی که بازیکنانی همچون غلام وفاخواه، مهدی مناجاتی و مجید حلوایی را به خدمت داشت راهی گرگان میشود تا برای این تیم بازی کند. در گرگان در حالی که وی تنها 16 سال داشت نتیجه را 1-0 واگذار کردند. فردی به نام هویدا اولین پیشنهاد حرفه ای فوتبال را به او کرد و وی به تیم دسته دومی دارایی پیوست. و به تحصیلاتش ادامه داد و توانست در مدرسه عالی ترجمه مدرک لیسانس مترجمی زبان انگلیسی بگیرد.
رده باشگاهی
ناصر حجازی در دهه ی 40 دروازه بان باشگاه تاج بود. در سن 18 سالگی با این تیم شروع کرد و همراه با این تیم اولین قهرمانی آسیا را در سال 1349 با مربیگری رایکوف بدست آورد. در این بازی وی دروازه بان تیم تاج بود و بازی در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی) مقابل تیم هاپوئل از اسرائیل برگزار میشد. در این بازی غلام وفا خواه در دقیقه 83 نتیجه را مساوی کرد و در وقت اضافه تیم تاج با گل مسعود معینی مدافع پیش تاخته خود در وقت اضافه قهرمان جام باشگاه های آسیا شد. بعد از حضور در جام جهانی در سال 1356 از طرف باشگاه منچستر یونایتد پیشنهادی دریافت کرد و یک ماه با این تیم تمرین کرد و حتی در برابر تیم استک سیتی Stoke City برای منچستر یونایتد بازی کرد. متاسفانه علارغم اینکه تیم منچستریونایتد خواهان بخدمت گرفتن وی بود بخاطر مشکلاتی که در ایران وجود داشت موفق به امضای قرار داد با این تیم نشد.
رده ملی
بعد از ملحق شدن به تیم ملی ایران وی توانست با تصاحب جام ملت های آسیا در سال 1346 به افتخارات خود بیافزاید. بهترین بازی و البته خاطره انگیز ترین بازی وی برای تیم ملی ایران در برابر کره جوبی بوده است که در ورزشگاه 70 هزارنفری اما خاکی این کشور برگزار شد. وی قهرمانی در جام ملت های آسیا را دوبار دیگر در سالهای 1350 و 1354 همراه با تیم ملی ایران تجربه کرد. در سال 1350، او تیم ملی ایران را در بازی های المپیک مونیخ همراهی کرد و به جام جهانی 1386 آرژانتین نیز راه یافت.
دوران مربیگری
وی بخاطر قانونی من دراوردی و احمقانه ( قانون 29 ساله ها) که حضور در دروازه را برای بازیکنانی که بیش از 29 سال دارند منع میکرد، مجبور به کناره گیری از فوتبال حرفه ای شد. سپس به کشور های جنوب شرق آسیا سفر کرد. در آنجا مربی-بازیکن تیم محمدان بنگلادش بود و توانست این تیم را به جمع هشت تیم برتر آسیا برساند. وی با تیم محمدان توانست پرسپولیس تهران را نیز شکست دهد.
در طی دهه ی 70، حجازی مربی بسیاری از تیم های فوتبال از قبیل بانک تجارت، ماشین سازی ، استقلال تهران و استقلال اهواز بود. متاسفانه او بخاطر غرور بی اندازه درست مانند همتای پرسپولیس اش علی پروین مدرک مربیگری ندارد و در اینگونه کلاس ها شرکت نمی کند. باوجوداین، در زمان کار با تیم استقلال تهران، ناصر حجازی توانست با این تیم به فینال جام باشگاه های آسیا راه یابد؛ اما متاسفانه بخاطر اشتباهات فردی بعضی از بازیکنان موفق به فتح این جام نشد و به نایب قهرمانی رضایت داد. بسیاری از منقدین از او انتظار قهرمانی را داشتند اما بعد از اولین اخراج او از استقلال در اردبیهشت ماه سال 1378 ، تکرار نایب قهرمانی او در آسیا برای تیم های ایرانی ده سال طول کشید تا سرانجام درست زمانی که او به استقلال بازگشت تیم باشگاهی سیمان سپاهان با مربیگری لوکا بوناچیچ توانست همین عنوان در آسیا تکرار کند. در طی دوران مربیگری، ناصر حجازی توانسته است بازیکنانی مانند علی دایی و رحمان رضایی را به فوتبال ایران معرفی کند.
خرده اتفاقات
یک بار پدرش به منزل آمد و برادرش را سوار ماشین کرد تا باهم به مسافرت بروند، به دنبال ماشین می دوید و داد میزد که او را با خودشان ببرند. آنها قبول نکردند؛ سر پدر و برادرش داد کشید و با همان حالتی که گریه می کرد به آنها گفت: "عیبی ندارد، مرا با خودتان نبرید. ولی مطمئن باشید تمام دنیا را با پای خودم میروم"
در خردسالی میخواستند به او آمپول بزنند. تا آن موقع آمپول نزده بود ولی شنیده بود که آمپول زدن درد دارد به همین دلیل فرار کرد. پدر، مادر، برادرش و کسی که قرار بود به او آمپول بزند دنبال او می دویدند و سرانجام چهارنفری موفق شدند او را بگیرند و به او آمپول بزنند
در مسابقات منطقه ای وقتی که تنها 16 سال داشت مربی تیم حریف پشت دروازه او آمد و به او گفت: "ناصرجان، تو را به خدا یک توپ را ول کن تا ما بازی را ببریم. ما خرج کرده ایم، آبرویمان می رود."
اولین نشریه ای که عکس ناصرحجازی را چاپ کرده است نشریه ای به نام آیندگان بوده است.
بعد از بازی با کره جنوبی تیتر روزنامه ای این بوده است: " حجازی؛ معجزه گر پیونگ یانگ"
در 23 سالگی اولین فرزندش آتیلا به دنیا آمد.
پرونده ناصر حجازی :
اطلاعات شخصی:
تاریخ تولد 28 آذر ماه 1328 برابر با 19 دسامبر 1949
محل تولد تهران / آریانا
میزان تحصیلات کارشناسی زبان انگلیسی (مترجمی)
پست بازی دروازه بان
باشگاههای دوران بازیگری :
1346 - 1356 استقلال تهران (تاج سابق)
1356- 1357 شهباز
حضور در تیم ملی
1346 - 1356 62 بازی
باشگاههای دوران مربیگری :
1366 محمدان
1366 تا 1367 شهرداری کرمان
1368-1372 بانک تجارت
1372-1373 سپاهان
1373-1374 ماشین سازی تبریز
1374 تا 1377 استقلال
1377 تا 1379 ذوب آهن
1379 تا1380 استقلال رشت
1380 تا 1381 ماشین سازی تبریز
1381 تا 1382 استقلال اهواز
1384 - 1385 نساجی مازندران
1386 استقلال
افتخارات باشگاهی :
قهرمانی جام باشگاه های تهران (1347)
قهرمانی جام باشگاه های تهران (1348)
قهرمانی جام حذفی (1348)
جام میلز هندوستان (1348)
نایب قهرمانی جام باشگاه های تهران (1349)
نایب قهرمانی جام حذفی (1349)
قهرمانی جام باشگاه های آسیا (1349)
جام میلز هندوستان (1349)
قهرمانی جام باشگاه های تهران (1350)
قهرمانی جام دوستی (1351)
نایب قهرمانی جام هندوستان (1351)
قهرمانی جام اتحاد (1352)
نایب قهرمانی جام تخت جمشید (1352)
قهرمانی جام تخت جمشید (1353)
قهرمانی جام حذفی کشوری (1356)
افتخارات ملی :
حضور در جام جهانی در سال 1354
قهرمانی در مسابقات جام ایران (1351)
قهرمانی جام ملت های آسیا (1346)
قهرمانی جام ملت های آسیا (1350)
قهرمانی جام ملت های آسیا (1354)
افتخارات مربیگری :
قهرمانی جام آزادگان (1376)
قهرمانی جام پرچم ترکمنستان (1376)
نایب قهرمانی لیگ کشور (1377)
نایب قهرمانی جام باشگاه های آسیا (1377)
بیوگرافی حشمت مهاجرانی به قلم خودش
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بیوگرافی حشمت مهاجرانی به قلم خودش
حشمت مهاجرانی، پر افتخار ترین مربی تاریخ فوتبال ایران است.
از بچگی شروع کنم که چگونه به ورزش آمدم، طبیعتاً بنا بر وضعیت و زمان و مکان زندگی های آن موقع، نوع تفریح های ما بخصوص در شهرستان ها بسیار محدود و کم بود و امکاناتی که امروزه برای جوانان فراهم است، در زمان ما موجود نبود. زندگی ها حتی به گونه ای بود که فرض کنید آب لوله کشی هم نداشتیم و خیلی کمبود های دیگر. خانواده ما هم یک خانواده تقریباً پر جمعیت بود، ما پنج برادر بودیم که همگی ناخودآگاه به ورزش پناه آورده بودیم و اوقات خود را با ورزش کردن می گذراندیم و همین مساله در زندگی ما نقش بزرگی را بازی کرد به صورتی که بعد ها تشکیل تیم دادیم و همین تیم ابومسلم که در لیگ برتر کشور بازی می کند نتیجه بارز علاقه خانوادگی ما به ورزش بود.
ما هم مثل دیگر جوانان آن دوره به قول معروف پا برهنه بودیم و امکانات آنچنانی برای ورزش کردن نداشتیم اما بیشتر اوقات خود را در کوچه پس کوچه ها با فوتبال و والیبال و دیگر ورزش ها می گذراندیم. شاید اگر امکانات و مربی فراهم بود، جوانان بسیاری در همه شهرستان های ایران بودند که استعداد های خوبی داشتند و ممکن بود هرکدام در حد خودشان به نابغه ای تبدیل شوند.
به هر حال به فوتبال بیشتر علاقه مند بودم و تیم محلی داشتیم که کم کم توسعه پیدا کرد و تیم فوتبال ابومسلم تشکیل شد. من در دوران دبستان در کنار فوتبال، ژیمناستیک هم کار می کردم و شاید ژیمناستیک به عنوان یک ورزش مادر، در شکل گرفتن فیزیک بدنی من تاثیر بسیاری داشت. اینکه در دیگر ورزش ها توانستم به موفقیت برسم به خاطر ژیمناستیک و دوومیدانی بود. حتی در 17-18 سالگی در رشته های پرش ارتفاع، پرش با نیزه و دو 400 متر قهرمان کشور شدم. در همین سن هم بود که کاپیتان تیم فوتبال مشهد شدم و جالب اینکه در تیم فوتبال مشهد بازیکنانی بودند که شاید 5-6 سال از من بزرگ تر بودند اما من کاپیتان تیم بودم و همه از من حرف شنوی داشتند. آن زمان ها هیچگاه به ذهنم نمی رسید که فوتبالی را که برای تفریح و تفنن و گذران وقت بازی می کردم، روزی به عنوان یک شغل، نقش بسیار بزرگی را در زندگی آینده ام رقم بزند.
پس از گرفتن دیپلم به دانشگاه پلیس آمدم و همزمان در تیم تاج تهران بازی می کردم. در آن زمان تیم تاج بازیکنان بسیار بزرگی داشت که اکثرا ستاره های تیم ملی بودند. استخوان بندی تیم ملی آن دوره را، مانند دهه 70 تیم های تاج و پرسپولیس تشکیل می دادند. خدا بیامرز دهداری یا مهراب شاهرخی، خدابیامرز امیر جاسبیان، آقایان بهزادی، شیررزادگان و برومند ستاره هایی بودند که در تیم ملی و باشگاهی خود می درخشیدند. متقابلاً می توان از رنجبر، کوزه کنانی، جدی کار، برادران بیاتی و حسن حبیبی نام برد. به طور کلی فوتبال یک فوتبال دو قطبی بود و تیم ملی در دو تیم تاج و پرسپولیس خلاصه می شد و فرصت برای شهرستانی ها کمتر مهیا می شد. بعد ها تیم پاس بوجود آمد و نیروی هوایی تیمی تشکیل داد به نام عقاب که بازیکنان بزرگی مانند فریبرز اسماعیلی، غلام وفاخواه، مصطفی عرب و پرویز قلیچ خانی را در اختیار داشت. در تیم پاس هم رنجبر، برادران حبیبی، شاهرخی و فرکی حضور داشتند که همراه با ناصر نوآموز بازیکنان اولیه ای بودیم که تیم پاس را تشکیل دادیم و هنوز هم پا بر جاست.
در سن 26-27 سالگی پس از بازی های ارتش های جهان در در یونان، فوتبال را کنار گذاشتم. سپس به مدت 3 ماه برای شرکت در یک دوره مربیگری به ژاپن رفتم. در این دوره که در زمان سر استانلی رز رئیس فدراسیون جهانی فوتبال و مدیریت داتمار کرامر مربی مشهور آلمانی تشکیل شده بود، رنجبر، ابوطالب و من سه نفری بودیم که از ایران شرکت داشتیم. پس از بازگشت به ایران، به علت اینکه باند بازی در فوتبال زیاد بود، یکی دو سالی تیمی به من داده نشد.
من خبر مربیگری خود را در روزنامه خواندم. طبق عادتی که داشتم، از طریق روزنامه رویداد های اقتصادی و سیاسی کشور را دنبال می کردم که یک روز تیتری را در صفحه اول دیدم که نوشته بود "محمود بیاتی مربی تیم ملی و حشمت مهاجرانی مربی تیم ملی جوانان".
در سال 1971 بود که کار خود را با تیم ملی جوانان شروع کردم. در زمان مربیگری تیم ملی جوانان شانس زیادی به جوانان شهرستانی دادم و بسیاری از جوانانی را که از شهرستان آوردم، مانند نظری، برزگری، قاسمپور پزشک کار بعدها به تیم ملی راه یافتند.
تیم من چهار سال به طور مداوم قهرمان آسیا شد، در صورتی که قبل از من تیم ایران نتوانسته بود قهرمان آسیا شود و این رکوردی است که بعد از من نیز تا به حال به دست نیامده است. سپس در تهران قهرمانی جام ملت های آسیا را با تیم ملی کسب کردم و در المپیک 1976 کانادا -مونتریال- تیم ملی ایران برای اولین بار به دور دوم راه پیدا کرد. آخرین کار من با تیم ملی راه پیدا کردن به جام جهانی 1978 آرژانتین و شرکت در آن جام بود. به طور کلی از سال 1971 تا 1978 که مربی و مشاور تیم ملی بودم، تیم ما در رده های مختلف قهرمان بلا منازع آسیا بود و هر تیمی که می خواست در برابر ایران بازی کند دچار دلهره و اضطراب می شد. حتی با تیم دوم و جوان ایران، تیم ملی کویت را که یکی از قدرت های آسیا بود و توسط کارلوس آلبرتو و زاگالو اداره می شد، در خاک خودشان شکست دادیم که برای کویتی ها یک فاجعه حساب می شد.
بعد از انقلاب به امارات آمدم و کار خود را با باشگاهی در شارجه به نام الشعب آغاز کردم که این باشگاه حتی زمین تمرین هم نداشت و من تیم را در خیابان تمرین می دادم. با این حال تیم ما همراه با تیم الاهلی که حسن روشن و حسن نظری را با خود داشت به فینال مسابقات راه پیدا کرد. در همان زمان بود که پیشنهاد مربیگری تیم ملی امارات به من داده شد که پس از فسخ قرارداد دان ربی مربی سابق تیم ملی انگلیس، من به عنوان سرمربی تیم ملی امارات انتخاب شدم. کار خود را با جوانان 16-17 ساله آغاز کردم که بلافاصله در همان سال اول قهرمان جوانان غرب آسیا شدیم و بعدها همین تیم، شاید به اضافه یکی دو بازیکن دیگر به جام جهانی 1990 ایتالیا راه پیدا کرد.
منصور پورحیدری
منصور پورحيدري متولد 1334 در تهران داراي چهار برادر.ديپلمه. متاهل و داراي دو فرزند به نامهاي علي و عسل ميباشد.
"دارايي "نخستين باشگاه رسمي پورحيدري در سن 17 سالگي بود.وي در سال 1345 به استقلال آمد و تا سال 1354 به طور رسمي بازي کرد و از آن به بعد در کسوت کمک مربي .سرمربي و مدير فني در خدمت استقلال بود.
پست او دفاع راست بود. او پس از انقلاب هم يک سال در استقلال به مربيگري پرداخت. در سال 1359 به باشگاه الاهلي دوبي رفت و کمک جکيچ بود و قريب يک و نيم سال با او بود.پور حيدري در اواخر سال 1361 به ايران امد و اوايل 1362 مربي استقلال شد و استقلال را صاحب عنوان قهرماني کرد.پور حيدري ضمن کسب چندين قهرماني براي استقلال در ايران در سال 1369-1370 با قهرماني در جام باشگاههاي آسيا کارنامه ي زرين خود را کامل کرد.
پور حيدري همچنين براي تيم ملي کشورمان نيز افتخارات زيادي کسب کرده که از آ جمله مي توان به قهرماني در بازيهاي آسيايي بانکوک اشاره کرد.مرد محجوب آبي ها در اوايل اسفندماه 1378 در حالي که تيم ملي ايران براي پيکارهاي مقدماتي آسيا آماده مي شد به علت نتايج ضعيفي که استقلال با هدايت يوگني سوکوموروخوف کسب کرده بود از مربيگري تيم ملي کناره گيري کرد و بدون درنگ روي نيمکت استقلال نشست
آبي ترين مرد تاريخ باشگاه استقلال خود ميگويد
عشق را آدم هاي عاشق مي دانند بايد با من باشي تا اين عشق را بشناسي.من و استقلال و زندگي يکي هستيم.اين خود عين عاشقي است. عشق من به استقلال ابدي و جداناشدني است
پور حيدري که از نيمه دوم 1340 پيراهن آبي استقلال رابر تن کرد در اواسط دهه 1350 کفشهايش را آويخت و جامه ي مربيگري بر تن نمود.
اردشیر قلعه نویی
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
«اردشیر قلعه نویی، فرزند محمد، تاریخ تولد: ۱۳۴۲» معروف به امیر قلعه نویی
او در خانوادهٔ پرجمعیت به دنیا آمد. ۷ خواهر و برادر بودند. پدرش یک خودروی «ولوو» داشت و با آن کار میکرد و خرج زندگی خانواده پرجمعیت اش را تامین میکرد اما روزهای تقریباً عادی خیلی دوام پیدا نکرد. اردشیر ۷ ساله بود که خبر دادند پدرش فوت کردهاست. از سیزده سالگی شروع به کار کردن کرد و در کنارش فوتبال را نیز فراموش نکرد.
آغاز فوتبال حرفه ای
اردشیر لارودی و ابوطالب اولین کسانی بودند که او را برای تیمهای پایه یی راه آهن انتخاب کردند و بعد ناصر ابراهیمی او را به تیم بزرگسالان راه آهن برد. او در سال ۱۳۶۰ به تیم ملی جوانان دعوت شد که نمایش قابل قبولی هم از خود ارائه کرد اما چند ماه بعد ناصر ابراهیمی در اسفند ۱۳۶۰ از راه آهن به شاهین رفت. ابراهیمی از میان تمام بازیکنان نخبه ایی که در راه آهن داشت تنها امیر قلعه نویی را به شاهین برد. شاهین ملی پوشان زیادی در آن روزها داشت. نادر فریادشیران، دینورزاده، نصرالله عبداللهی، صادقی، حمید مجدتیموری و علی حیدری از این جمع بودند.
سال اول و دوم فعالیت ابراهیمی در شاهین پر تنش بود. او سال ۶۳ شاهین را رها کرد و جای خود را برای مدت کوتاهی به محراب شاهرخی سپرد. او نیز بعد از چند ماه جای خود را به نصرالله عبداللهی داد. پس از خداحافظی صادقی و رفتن دینورزاده، اردشیر ۲۲ ساله به عنوان کاپیتان تیم انتخاب شد. او اواسط لیگ سال ۶۶ پس از پیروزی ۲ بر صفر برابر پرسپولیس، شاهین را ترک کرد و به السد قطر رفت.
حضور در استقلال تهران
زمستان ۱۳۶۷ او به تهران بازگشت و این بار سراغ باشگاه استقلال تهران رفت ، پای میز قرارداد نشست و پیراهن آبی را بر تن کرد. اولین بازی اردشیر به عنوان بازیکن استقلال در تاریخ ۱۹/۱۲/۱۳۶۷ مقابل پرسپولیس رقم خورد. این بازی که در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی برگزار میشد به پنالتی کشیده شد و اردشیر پنالتی اش را از دست داد. در تیم آن روز استقلال به جز قلعه نویی، یکه، اردستانی و شکورزاده دیگر نفراتی بودند که سابقه بازی در شاهین را داشتند.
بازیگری در تیم ملی
این بازیکن خلاق تا پایان دوره بازیگری اش تنها ۱۹ بازی ملی را در کارنامه ثبت کرد که اتفاقاً ۱۸ بازی آن در سن ۳۰ سالگی به بعد رخ داد. امیر اولین بار توسط ناصر ابراهیمی در سال ۱۳۶۴ به تیم ملی «ب» دعوت شد.
او در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ همراه تیم ملی به چین سفر کرد و اولین بار پیراهن تیم ملی الف را بر تن کرد اما تا سال ۱۳۷۲ هیچ گاه مجدداً به تیم ملی فراخوانده نشد یعنی ۲۱/۶/۱۳۷۲ دیدار ایران - بوسنی هرزگوین که با سرمربیگری علی پروین انجام شد. در کارنامه ملی قلعه نویی تنها یک گل زده آن هم به کویت دیده میشود.
مصدومیت دوران بازیگری
او در سال ۱۳۶۸ دچار مصدومیت شدیدی شد. قلعه نویی دو مرتبه مصدومیت جدی را تجربه کرد که بار دیگر آن در سال ۱۳۷۳ بود.
تجربههای مربیگری
* مربیگری در تیم برق تهران
* مربیگری در تیم کشاورز
* مربیگری در استقلال اهواز
* مربیگری در استقلال تهران
مربیگری در تیم ملی
پس از قهرمانی استقلال تهران با قلعه نویی در سال ۱۳۸۵ و نتایج ضعیف تیم ملی ایران در مسابقات جام جهانی ۲۰۰۶ و از طرفی خاتمه همکاری ایران با برانکو ایوانکویچ، شرایط تازه یی برای قلعه نویی مهیا کرد. سرانجام او به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد و همزمان در ادواری پستهای مدیرفنی و رئیس سازمان فوتبال استقلال تهران را نیز بر عهده داشت. تیم ملی ایران با حضور او روی نیمکت در مسابقات جام ملتهای ۲۰۰۷ آسیا با ضربات پنالتی مغلوب تیم ملی کره جنوبی شد و از این رقابتها دست خالی بازگشت.
بیوگرافی فرهاد مجیدی
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
شاه مهره آبی ها
سوم ژوِئن سال 1977 و یا بهتر بگوییم 13 خرداد 1355 در تهران به دنیا آمد.
در یک خانواده اصیل با وضعیت مالی و اجتماعی خوب رشد کرد. کم کم به فوتبال علاقه مند شد. او در کنار دو خواهر و یک برادر بزرگ شد. برادر کوچک تر فرهاد را هم خوب می شناسید. فرزاد مجیدی که درست بسان فرهاد از بهمن به استقلال تهران پیوست. فرهاد از کودکی عاشق فوتبال بود. از تیم های پایه کار خود را آغاز کرد. گرچه مادرش به طور کلی مخالف حضور او در میادین فوتبال بود اما پدرش از همه نظر یار و پشتیبان او بود.
فرهاد مجیدی این روزها دوباره پیراهن استقلال تهران را بر تن کرده است. پیراهنی که با آن به فرهاد مجیدی تبدیل شد و شاید با آن از دنیای فوتبال خداحافظی کند.
آغاز یک راه طولانی
اولین تیم رسمی و تقریباً مطرح او جوانان کشاورز بود. تیمی که با کمبود امکانات مواجه بود اما با این حال این مساله باعث نشد تا فرهاد مجیدی فوتبال را کنار بگذارد. پس از حضوری تقریبا کوتاه در جوانان کشاورز در همان رده سنی به تیم بهمن پیوست. وضعیت در تیم جوانان بهمن بهتر از کشاورز بود. روزی 3 بار تمرین می کرد. تمرین های سنگین و نفس گیر. برای حضور در مسابقات استانی به تیم صنایع پارچین پیوست و مدت کوتاهی به صورت بازیکن قرضی در این تیم توپ زد. درخشش او در تیم صنایع باعث شد تا مربیان تیم امید بهمن برای جذب دوباره او تلاش کنند. پس از هشت ماه بازی در صنایع پارچین وارد تیم امید بهمن بود. او می دانست که اگر در رده سنی امید موفق ظاهر شود می تواند به تیم بزرگسالان و مطرح بهمن راه پیدا کند. پس وقت تلاش بود! تلاشی برای رسیدن به یک آرزوی دیرینه! او پس از یک دوره کوتاه به آرزویش رسید و پیراهن تیم بزرگسالان بهمن را بر تن کرد. آن روزها بهمن در شرایط خوب و آرمانی قرار داشت. او حالا آرزوهای بزرگتری در سر داشت...
حضور در استقلال!
پس از درخشش در تیم بزرگسالان بهمن به استقلال تهران پیوست. تیمی که همیشه آرزوی پوشیدن پیراهنش را در سر داشت. فرهاد مجیدی می دانست که راه سختی در پیش دارد. راهی که به قله های افتخار ختم می شد. او در استقلال به یک شاه مهره تبدیل شد! شم بالای گلزنی و هوش فوق العاده او باعث شد که به یکی از موفق ترین و محبوب ترین بازیکنان آن زمان استقلال تبدیل شود. به واقع می توان از فرهاد مجیدی به عنوان یکی از ستاره های اواخر دهه هفتاد نام برد. گل که می زد یک دستش را روی سینه می گذاشت و دست دیگر را باز می کرد! حرکت او بعد از هر گل تکرار می شد. مجیدی سالها برای استقلال بازی کرد و در واقع همین مساله باعث شد که حتی امروز محبوبیت خاصی بین هواداران استقلال داشته باشد.
اروپا، مقصد بعدی فرهاد!
درخشش او در بازیهای لیگ ایران و حتی در سطح آسیا با پیراهن استقلال باعث شد تا سران باشگاه راپید وین اتریش که با استقلال روابط حسنه ای داشتند سخت به دنبال جذب فرهاد باشند. فرهاد مجیدی تصمیم خود را گرفت و در زمان حضور فتح الله زاده به اتریش ترانسفر شد. گرچه حضور او در اتریش چندان رویایی و همراه با موفقیت نبود اما فرهاد همیشه از آن به عنوان یک تجربه طلایی یاد می کند. اختلاف در مبلغ قرارداد و همین طور یکی دو مصدومیت سنگین باعث شد تا فرهاد مجیدی فکر ادامه فوتبال در اروپا را از سر خود بیرون کند. رضایت نامه او بعد از یک فصل نا موفق در اتریش صادر شد...
امارات، نقطه آغاز...
شاید فکرش را نمی کرد که در امارات به آن همه موفقیت برسد. اولین تیم او در امارت الوصل بود. پس از مدت کوتاهی با شرایط فوتبال امارات آشنا شد. کم کم به یک ستاره محبوب در بین شیوخ اماراتی تبدیل شد و پوسترهای او در سرتاسر امارات به چشم می خورد. سبک بازی او با دیگر بازیکنان آنقدر متفاوت بود که بازیهای او خیلی زود به چشم آمد. فرهاد مجیدی از نظر مالی نیز آنقدر تامین بود که جایی را جز امارات ترجیح نمی داد. پس از الوصل به الاهلی امارات پیوست. در آنجا نیز بازیهای خوبی به نمایش گذاشت. اما در سال 2003 به عنوان بازیکن قرضی به تیم العین امارات پیوست تا در جام باشگاههای امارات به میدان برود. او آن سال در بازی نیمه نهایی جام باشگاه های آسیا و در برابر دالیان درخشید و به یک قهرمان تبدیل شد. گل رویایی او در آن بازی العین را به فینال جام باشگاهای آسیا برد و در آخر او با العین قهرمانی در آسیا را تجربه کرد. او دوباره به الاهلی پیوست. در طول مدت حضور در الاهلی حدود 130 گل برای این تیم به ثمر رساند و در سال 2006 با این تیم قهرمان لیگ امارات شد.
حضور کم فروغ در رده ملی!
او در سال 1375 برای اولین بار به تیم ملی دعوت شد. محمد مایلی کهن مربی وقت تیم ملی به توانایی های فرهاد اعتقاد داشت. فرهاد مجیدی اولین بازی ملی خود را در برابر کویت و در سال 1375 انجام داد. گرچه او همراه تیم ملی به جام جهانی 1998 فرانسه هم رفت اما از او به عنوان یک بازیکن کم فروغ در رده ملی یاد می شود. او در حالی که در اوج بود و در امارات می درخشید خیلی کم به تیم ملی دعوت می شد و زمانی هم که به اردو ها ملحق می شد به دلیل دوری طولانی از تیم ملی نمی توانست به هماهنگی لازم برسد. او در طول دوران بازیگری خود 41 بازی ملی انجام داده است و تنها موفق به ثمر رساندن 10 گل شده است.
بازگشت به استقلال...
مشکلات داخلی او با مدیران النصر امارات و فسخ قراردادش باعث شد تا در بدو ورود دوباره ناصر حجازی به استقلال، صحبت از بازگشت فرهاد مجیدی به میان آید. فرهاد مجیدی پس از کش و قوس های فراوان به استقلال پیوست تا به قولی که در زمان جدایی اش از استقلال داده بود عمل کند. او در حالی به استقلال پیوست که مدیران پرسپولیس نیز به دنبال جذب او بودند.
فرهاد مجیدی پس از رفت و آمدهای فراوان بلاخره کارت آی تی سی خود را دریافت کرد تا این روزها به عنوان شاه مهره آبی ها از او یاد شود.
فرهاد مجیدی این روزها در تهران به همراه همسر و دخترش تیام زندگی می کند و می خواهد با درخشش در تیم محبوب و اسبق خود بار دیگر به یک ستاره تبدیل شود. او آمده است تا خودی نشان دهد. بار دیگر با پیراهن استقلال گلزنی کند و آن حرکات معروف خود پس از گلزنی را اینبار در استادیوم آزادی انجام دهد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بیوگرافی رازکو رایکوف
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
زنده یاد رایکوف در 5 ماه دسامبر 1927 میلادی در روستایCuragدر یوگسلاوی سابق که اینک جزیی از صربستان است دیده به جهان گشود. در ششم ماه می 1951 نخستین بازی ملی خود را رقم زد با پیراهن تیم ملی یوگسلاو و 28 بار درنقش مهاجم به میدان رفت و یازده گل نیز به ثمر رساند. در رقابتهای المپیک 1952 موفق به کسب گردن آویز سیمین شد و در جام جهانی 1958 سوئد حضوری خوش داشت و زننده گل پیروزی بخش در مقابل تیم پاراگوئه بود، در رشته تربیت بدنی مدارج دانشگاهی را کسب کرد.
مانایاد رایکوف که ایران و ایرانی را دوست می داشت به همراه همسر وفادار و مهربانش در فراگیری زبان فارسی بی نظیر بودند و در کمترین زمان چنان با نکات برجسته فرهنگ کهن دیار عجین شدند که گویی در ایران زاد و رشد کرده اند. شایسته به ذکر است بیش از دو سال پیش تلفنی با معلم ماندگار رایکوف و همسر نیک منش وی که آن زمان در ایالت بریتیش کلمبیای کانادا زندگی می کرد تماس گرفتم. آنچه برایم به راستی شگفت آور بود اینکه بعد از سه دهه ترک ایران همچنان به شیوایی فارسی تکلم می کردند و هنوز به ایرانیان عشق می ورزیدند و با بزرگواری ساده و صمیمی از خاطرات خوش در ایران یاد می کردند.
رايکوف: ايراني ترين مربي خارجي فوتبال
زدراوکو رايکوف که در جام جهاني و المپيک هاي دهه پنجاه ميلادي يکي از بهترين بازيکنان تيم ملي يوگسلاوي سابق بود در تابستان سال 1347 براي اولين بار به ايران آمد و به طور همزمان مسووليت امور فني تيم هاي ملي بزرگسالان و جوانان کشورمان را برعهده گرفت.
او براي حضور در ايران قرارداد 2 ساله يي را با فدراسيون فوتبال کشورمان منعقد کرد و تا پايان دوران قراردادش يعني تا تابستان سال 49 صاحب اين مسووليت ماند اما بعد از پايان قرارداد نه تنها از ايران نرفت بلکه 7 سال ديگر در کشورمان ماند و با مربيگري تيم هاي استقلال و سپاهان به مرور تبديل به ايراني ترين مربي خارجي تاريخ فوتبال کشورمان شد.
سوابق باشگاهي و مربيگري
رايکوف از جمله بازيکنان معروف و باکلاس يوگسلاوي سابق بود که در باشگاه «ووي ودنيا» بازي مي کرد. او عضو تيم ملي يوگسلاوي سابق بود و به علت ديد عالي و وسيع خود در فوتبال مشاور مربي تيم ملي کشورش هم بود. در 27 سالگي به سوئيس رفت و در آنجا چندين سال به عنوان بازيکن و مربي اقامت داشت. سپس به يوگسلاوي برگشت و مربي تيم سابق خودش شد و اين تيم را قهرمان يوگسلاوي سابق کرد و بعد از آن به ايران آمد و هدايت تيم هاي ملي جوانان و بزرگسالان را برعهده گرفت.
آينده نگري
شايد بتوان رايکوف را تواناترين آدم فوتبال ايران در امر استعداديابي دانست.
در واقع با ديد وسيع و عالي او بود که ستارگاني نظير ناصر حجازي، غلامحسين مظلومي، حسن روشن و... در فوتبال ايران شناخته شدند. رايکوف آن قدر به اين نفرات اعتقاد داشت و به آنها ميدان داد که در مدتي کوتاه آنها تبديل به ستارگان در جداول فوتبال ملي شدند.
دوران رايکوف در ايران
رايکوف با تيم ملي فوتبال در جام بين المللي دوستي در سال 47 نتايج خوبي گرفت اما در سال 1348 او درجام عمران منطقه يي نتايج خوبي نگرفت. اين نتايج ضعيف، همراه ناکامي با تيم ملي جوانان در مسابقات فوتبال قهرماني آسيا باعث شد که فدراسيون فوتبال تمايلي براي تمديد قرارداد با او نداشته باشد. به همين دليل رايکوف در سال 49 از تيم هاي ملي جوانان و بزرگسالان ايران جدا شد و مسووليت سرمربيگري را در تيم تاج سابق پذيرفت. رايکوف در ايران دوران باشگاهي موفقي را سپري کرد. او در سال 49 با اين تيم قهرماني ليگ ايران و قهرمان جام باشگاه هاي آسيا شد و روزگار خوبي را سپري کرد.
در سال هاي 49 و 50 با تاج سابق قهرمان مسابقات فوتبال باشگاه هاي تهران شد. در سال 1352 با تاج سابق قهرمان مسابقات بين المللي جام دوستي شد و بالاخره در سال 1353 با همين تيم عنوان قهرماني را در مسابقات فوتبال ليگ دوم تخت جمشيد به دست آورد.
رايکوف در سال 55 از استقلال جدا شد و به تيم سپاهان اصفهان پيوست. حضور او در تيم سپاهان ادامه دار و موفق نبود و رايکوف در سال 1356 ايران را براي هميشه ترک کرد در حالي که خيلي ها تاثيرحضور فوق العاده موفق او را در فوتبال ايران هنوز به ياد دارند. هنوز همه به ياد دارند که اعتماد به جوان هاي پرانگيزه در دوران رايکوف چه ثمراتي را براي فوتبال کشورمان داشته است،
زدراکو رایکوف که پرواز ابدی اش هنوز در باورم نمی گنجد معلمی کارآمد و فکور بود و توانست با درایت گرانبهایش برای نخستین بار در سال 1970 میلادی تیم تاج تهران را به مقام قهرمانی آسیا برساند. در مقطعی به سال 1968 در رقابتهای جام ملتهای آسیا هدایت تیم ملی را نیز در دست گرفت. او که سابقه بازی در تیمهای ویودینانو و یاسد یوگسلاو و لوزان سوئیس را در کارنامه داشت مدتی نیز سرمربی تیم ملی الجزایر بود.
نیک اندیش رایکوف که شمع عمرش در سن 79 سالگی به خاموشی گرایید آفتاب عشقش برای همیشه در دل هواداران راستین ورزش تابان خواهد بود.
"یادش گرامی و آرمانهای انسانی اش پایدار باد.
بیو گرافی علی دانایی فرد
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
علی دانایی فرد متولد مهر ماه سال 1300
مرحوم علی دانایی فرد یکی از چهره هیا ماندگار و به یادماندنی تاریخ باشگاه استقلال به شمار می رود. وی در سال 1325 هجری شمسی و یک سال بعد از تاسیس باشگاه دوچرخه سواران تیم فوتبال این باشگاه را تشکیل داد.
دانایی فرد که خود یکی از بازیکنان تیم دوچرخه سواران به شمار می رفت، تیمهای جوانان و نوجوانان این باشگاه تازه تاسیس را اداره میک رد و از همان ابتدا بازیکنان نخبه و با استعداد زمان خود را ب هباشگاه دوچرخه سواران ملحق میک رد. دوچرخه سواران به طور رسمی از سال 1325 در رقابتهای فوتبال شرکت کرد و علی دانایی فرد در حین بازیگری تواماً مربیگری دوچخه سواران را نیز بر عهده داشت. دانایی فرد علاوه بر آن که تیم فوتبال دوچرخه سواران را پایه گذاری کرد، اولین مربی فوتبال تاریخ باشگاه دوچرخه سواران را در زمین نازی آباد، وحیدیه، امجدیه و ... نیز بر عهده داشت و زحمات بیسیاری برای موفقیت تمام تبیمهای فوتبال باشگاه شکید و خم به ابرو نیاورد.
د
انایی فرد در سن 17 سالگی نایب قهرمان دوومیدانی ایران شده بود. وی علاوه بر بازیگری و مربیگری به عنوان داور نیز در خدمت فوتبال ایران بود.
شایسته است که دانایی فرد را اولین اسطوره تابناک باشگاه استقلال معرفی نماییم. دانایی فرد زمانی دوران بازیگری خود را به اتمام رساند که ستاره ای به نام (بیوک جدیکار) در مستطیل سبز درخشید. وی در زمان بازیگری خود در پیستون چپ بازی می کرد و پس از آن که خود به عنوان مربی دوچرخه سواران و تاج از بیوک جدیکار در پیستون چپ – به صورت یک درمیان- استفاده کرد و او را بازیکن شایسته ای برای جانشینی خود دانست، از دنیای بازیگی به طور رسمی کناره گیری کرد و در سالهای متمادی، مربیگری دوچرخه سواران و تاج را عهده دار بود. دانایی فرد ضمن درک عالی از مربیگری و علاقه و کوشش وافری که به امر فوتبال داشت در اتحاد و گردهم آوردن بازیکنان و هماهنگ کردن اعضای تیم بی نظیر بود. دانش مربی فقید و جاودانه باشگاه استقلال از عصر خود فراتر به نظر می آمد.
باشگاه استقلال خیلی زود موسس و نخستین مربی تاریخ باشگاه و یک از بازیکنان مستعد خود را از دست داد. دانایی فرد رد سال 1358 به دلیل بیماری کبد و سرطان روده چشم از دنیا فروبست تا تنها خاطره ای از او بر جای بماند. از مرحوم دانایی فرد پندها و توصیه های مختلفی به یادگار مانده است. اما مهمترین مسئله ای که او بیش از هر چیز دیگری بر آن تکیه می کرد، نظم و انظباط و داشتن اخلاق نیکو بود، به طوری که اگر بایکنی بسیار خوب بازی می کرد و از لحاظ فنی در خدمت تیم می بود اما انضباط و اخلاق نمی داشت از او به هیچ عنوان استفاده نمی کرد و ریشه بازیکن سالاری را در همان ابتدا می خشکاند. از جمله شاگردانی که مرحوم دانایی فرد تربیت کرد، می توان به نامهایی همچون: بیوک جدیکار، پرویز کوزه کنانی، محمود و محمد بیاتی، عارف قلیزاده، غلامحسین مظلومی، اکبر کارگر جم، مهدی حاج محمد، اکبر افتخاری، داریوش مصطفوی و ... اشاره کرد. از مرحوم دانایی فرد سه فرزند به یادگار مانده است. دو فرزند دختر که متولد سالهای 1328 و 1334 می باشند که از میان آنها خانم میترا دانایی فرد یکی از بهترین مربیان تاریخ فوتبال بانوان ایران به شمار می آید و یک فرزند پسر به نام ایرج دانایی فرد، متولد 1329 می باشد که خود یکی از ستارگان تاریخ باشگاه استقلال است
تاریخ وفات:1385/08/14
بیوگرافی آرش برهانی
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
سریع ترین هتریک کننده فوتبال برتر ایران
ارش برهانی متولد 23/06/1362 در خواجوي کرمان است
او داراي پدر کرماني است
داراي 5 برادر و 2 خواهر است
داراي 175سانتي متر قد و 72 کيلوگرم وزن است
ارش با ساز زدن هم ميانه خوبي دارد او دف وتنبک را بسيار خوب ميزند
ارش ابتدا در تيم ميلاد کرمان دروازه بان بود اما بعد از مدتي به خط حمله امد
ارش در فصل 81_82 ليگ برتر ايران پديده فوتبال معرفي شد
به خاطر سرعت بالا و تکنيکش برانکو او را به تيم ملي دعوت کرد
بهترين گل ملي ارش گل او به تيم ملي قطر در بازيهاي مقدماتي جام جهاني 2006 المان است
او همراه تيم ملي ايران به جام جهاني 2006 المان راه پيدا کرده است
او هماکنون عضو باشگاه استقلال تهران است.
او پیش از آمدن به استقلال در تیم پاس تهران و همچنین مدت کوتاهی برای تیم النصر امارات بازی کرده بود.
انتقال به استقلال تهران
آرش برهانی در فصل نقل و انتقالات سال ۱۳۸۶ با توجه به این که زمزمه پیوستن او به پرسپولیس تهران شنیده میشد، با استقلال تهران قرارداد بست و به این تیم منتقل شد.
حبیب کاشانی مدیرعامل وقت پرسپولیس با توجه به توافقات اولیه باشگاه پرسولیس با آرش برهانی از بابت این انتقال ابراز نارضایتی کرده بود.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
سریع ترین هتریک کننده فوتبال برتر ایران
آرش برهانی در دوره هشتم لیگ برتر باشگاهای کشور در تاریخ ۶ آبان ۸۷ با زدن ۳ گل پياپي به پيكان نام خود را در كتاب نانوشته گينس ايرانيها ثبت كرد.
این رکورد از نظر زمان اين هتتريك است.
برهاني در كمتر از ۹ دقيقه ۳ گل به تیم پيكان زد تا اگر اتوئو سريعترين هتتريك ۱۰ سال اخير بارسلونا را انجام داده، برهاني با نصف زمان مهاجم كامروني، سريعترين هتتريك تاريخ استقلال و لیگ برتر باشد.
کامل ترین بیوگرافی داش علی منصوریان
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بدون شک منصوریان یکی از اسطوره های تاریخ باشگاه استقلال در میان هواداران این تیم است
علیرضا منصوریان در دی ماه 1350 در خیابان بلورسازی در محله ای در جنوب تهران بدنیا آمد.
از همان زمان کودکی به فوتبال علاقه داشت و به همراه دو دوست صمیمی خود (علی اکبریان و رضا شاهرودی) پا به عرصه باشگاهی گذاشت!فوتبال را بصورت رسمی و از سال 1366 در تیم بنیاد شهید تهران آغاز کرد و بعد از 2-3سال بازی در این تیم برای خدمت مقدس سربازی در سال 1370 به تیم فجرسپاه تهران پیوست!
پس از پایان خدمت سربازی و بدلیل درخشش در تیم فجر سپاه،در سال 1372 راهی تیم تازه تأسیس و متمول پارس خودرو شد!
حضور 2ساله علی منصور در پارس خودرو و درخشش او بویژه در دو بازی مرحله گروهی لیگ 73 در مقابل استقلال،زمینه ساز دعوت از او توسط یکی از 2 باشگاه پرطرفدار پایتخت یعنی پیروزی شد!!
این دعوت بنا به درخواست مهدی محمد نبی مدیرعامل پارس خودرو که در ابتدای سال 1374 به عنوان قائم مقام باشگاه پیروزی انتخاب شده بود صورت گرفت.علیرضا به اتفاق دوست دوران نوجوانی خود رضا شاهرودی که 2سال قبل به پرسپولیس پیوسته بود بر سر تمرینات پیروزی حاضر شد ولی مورد توجه سرمربی وقت این تیم(یورگن گده)قرار نگرفت!!
علیرضا ناامید از این اتفاق بود و به گفته خودش(در مصاحبه ای که چند وقت پیش در یکی از برنامه های سیما داشت)قصد عزیمت به ژاپن برای کار کردن را داشت که تلفن منزلشان زنگ می خورد!فرد مورد نظر خودش را امیر قلعه نوعی کاپیتان وقت استقلال معرفی می کند! علیرضا ابتدا این موضوع را یک شوخی بچه گونه از طرف بچه محلی هایش می دانست و خیلی تلفن را جدی نگرفت ولی لحن محکم طرف پشت تلفن نشان می داد این همان امیر قلعه نوعی کاپیتان پرآوازه و ملی پوش استقلال هست.قرار ملاقات گذاشته شد و قرار شد علیرضا منصوریان که بسیار از این اتفاق ذوق زده شده بود و در واقع آن را باور نمی کرد به همراه امیر(که حالا دیگه به شخصیت محبوب منصوریان تبدیل شده بود)به کارخانه یخ سازی نصرالله عبداللهی(سرمربی وقت استقلال)بروند تا او علیرضا را تأئید کند!
بعد از قرار ملاقات در کارخانه،قرار شد منصوریان در تست فنی تیم شرکت کند تا بتواند در صورت قبولی با استقلال قرارداد ببندد.
در تست فنی ،علیرضای پرانگیزه که این فرصت را بزرگترین شانس زندگیش می دانست چنان عالی ظاهر شد که در همان ملاقات اول نصرالله عبداللهی به اولیائی(مدیرعامل وقت)گفت:که سریعا" با این پسر قرارداد ببندید!!
قرارداد بسته شد و علیرضا پا به تیم محبوب دوران کودکی خود( به گفته خودش) گذاشت ( اگر چه که برادرش محمدرضا که پرسپولیسی است می گوید:علیرضا در بچگی همچون او پرسپولیسی بوده است!!).
آن سال به سختی برای استقلال شروع شد ولی این سختی از طرفی برای آبدیده شدن و حس مسئولیت پذیری علی منصور خوب بود!
بدلیل حوادث بازی گذشته داربی،2عنصر مهم خط میانی استقلال (قلعه نوعی و فکری جویباری)محروم بودند و این وظیفه منصوریان را بیشتر می کرد اما علی منصور در همان بازی اول با برق نشان داد یک خرید متفاوت نسبت به دیگر خریدهای استقلال است.
بعد از بازی با برق و شکست استقلال آنهم در تهران،نصرالله عبداللهی استعفا داد و این اوضاع آشفته استقلال رو آشفته تر می کرد! در این میان بازی با کشاورز که یکی از بهترین تیمهای لیگ بود فرا رسید! بازی ای که می شود آن را تولد علیرضا منصوریان در فوتبال ایران دانست!
بازی بی نقص او در مرکز خط میانی و در مصاف با کریم باقری هافبک ملی پوش کشاورز و زدن یک گل زیبا از فاصله 30متری او را به فوتبال ایران شناساند!
بعد از این بازی اسم او بر سر زبانها افتاد و پوسترهای قد و نیم قد او بود که بر روی جلد روزنامه ها می رفت!بعد از این بازی،او به لیدر استقلال در میانه میدان تبدیل شد و حتی در ادامه لیگ بازگشت امیر قلعه نوعی کاپیتان ملی پوش و سرشناس استقلال و آمدن بهروز پرورشخواه سرشناس نیز نتوانست بازی منصوریان را در سایه قرار دهد!
در فاصله بعد از بازی با کشاورز تا بازی با شموشک که هفته بعد بود،مرد پرافتخار سرمربیگری استقلال یعنی منصور پورحیدری بعد از 4فصل به همراه یار همیشگیش پرویز مظلومی به استقلال بازگشت.با آمدن پورحیدری،بازیهای درخشان و گلهای زیبای علیرضا منصوریان یکی یکی از راه می رسیدند و حضور او با بازگشت امیر قلعه نوعی و اضافه شدن بهروز پرورش خواه ،یک خط میانی رعب آور را برای استقلال بوجود آورده بود!
در اواسط نیم فصل اول لیگ بود که همه او را بهترین بازیکن لیگ می دانستند و بدین ترتیب او از سوی مجید جلالی به تیم ملی ارتش ایران برای شرکت در مسابقات ارتشهای جهان دعوت شد.
درخشش او و دیگر بازیکنان تیم ملی ارتش از قبیل کریم باقری،مهدی پاشازاده،علی دائی،حمید مطهری ،مهرداد میناوند و هاشم حیدری زمینه نائب قهرمانی تیم ملی ارتش ایران را در مسابقات ارتشهای جهان رقم زد و این نخستین افتخار دوران بازیگری او بود...
در بازگشت به لیگ درخشش او ادامه داشت تا هفته پانزدهم...در هفته 15 بود که استثنائی ترین گل تاریخ فوتبال ایران(تا آن موقع) به ثمر رسید!
بازی استقلال و پاس بود که هجوم استقلال به سمت دروازه پاس با دفع توپ سیدهادی طباطبائی دروازه بان پاس همراه شد.این توپ در فاصله 40متری دروازه و در حالیکه هنوز به زمین نرسیده بود به منصوریان رسید و او در حالیکه نمی خواست این فرصت را از دست بدهد بی درنگ به توپ ضربه زد و توپ در میان حیرت همه حاضرین به درون چهارچوب طباطبائی رفت!
بقدری این گل زیبا بود که حتی سیدهادی طباطبائی هم به پاس زیبائی این گل برای منصوریان دست زد!
درخشش منصوریان باعث شد که استقلال کم ستاره عنوان سومی لیگ را تصاحب کرده و در جام حذفی نیز راهی فینال شود.
ولی لیگ 74 یک حادثه تلخ نیز برای او در پی داشت که به بازی دور برگشت با آرارات برمی گشت!
در این بازی علیرضا در کنار نقطه کرنر یک خطای بی مورد روی سامسون پطروسیان مدافع نفوذ کرده آرارات انجام داد.این خطا سبب اخطار گرفتن او شد!
با گرفتن این اخطار، منصوریان که به خوش اخلاقی معروف بود از خود بیخود شده و به سمت داور بازی رفت.حتی قلعه نوعی و بزیک(بازیکن آرارات)هم نتوانستند او را آرام کنند! البته این خشم او بی دلیل نبود! بله او بازی حساس داربی را در دور برگشت از دست داده بود.
به هر حال لیگ 74 با تمامی حوادثش برای او پایان یافت و در اواخر سال 74 بود که او شاهد 2 اتفاق مهم در زندگیش شد!
اولین اتفاق،انتخاب او به عنوان مرد سال فوتبال ایران بود و اتفاق دیگر که برای او خوشحال کننده تر بود به دعوت او به تیم ملی برمی گشت و جالب اینکه یک پیراهن معروف به او رسید!
پیراهن شماره هفت که بر تن بزرگانی مانند علی جباری،علی پروین،مجید نامجو مطلق و...بود به علی منصور رسید و این اهمیت علیرضا منصوریان در آن زمان را می رساند , ولی او بدلیل مصدومیت اغلب بازیهای دوستانه تیم ملی را از دست داد و تنها برای مرحله مقدماتی جام ملتهای آسیا آماده شد!
در بازیهای دور رفت او معمولا" بخاطر همان مصدومیت نیمکت نشین بود ولی در بازی اول دور برگشت و در مقابل سریلانکا او وارد ترکیب ثابت تیم ملی شد و جالب اینکه اولین گل ملی او نیز در همین بازی به ثمر رسید و نکته جالب تر اینکه این گل با پاس زیبای کاپیتان آن روز تیم ملی و دوست صمیمی او (امیر قلعه نوعی) به ثمر رسید!
از این بازی بود که علی منصور جای ثابت خود را در ترکیب تیم ملی باز کرد , هر چند که هیچ گاه آن درخشش استقلال را در تیم ملی نداشت!
قبل از شروع لیگ 75 و در تقسیم پیراهنها، پیراهن شماره 10استقلال که بر تن ایمان عالمی سفر کرده به تایلند بود به او رسید و او دیگر بواقع به ستاره اول استقلال تبدیل شد!
بازیهای زیبای او در لیگ 75هم ادامه یافت.ولی حواس مسئولان استقلال در همان آغاز این لیگ به 2 بازی حساس دوخته شده بود! این دو بازی،بازی با برق در فینال جام حذفی بود که از فصل قبل باقی مانده بود.
در بازی رفت فینال،علیرضا مثل همیشه یکی از موثرترین بازیکنان استقلال بود و موفق شد که گل سوم استقلال را نیز وارد دروازه برق کند.استقلال 3-1برق را در شیراز برد و آماده گرفتن جام در تهران و در بازی ای شد که یک هفته بعد برگزار می شد.
در بازی برگشت یک اتفاق جالب افتاد. در حالیکه استقلال با 2گل امیر قلعه نوعی بازی را برده بود در دقیقه 88 و بدنبال اخراج بهزاد غلامپور و از آنجا که استقلال هر 3 تعویضش را نیز انجام داده بود،علیرضا منصوریان برای دقایقی درون دروازه رفت!
بدین ترتیب استقلال با درخشش منصوریان و سایر بازیکنان،نماینده دوم ایران این بار در جام در جام باشگاههای آسیا بود.
درخشش علیرضا در لیگ ادامه داشت تا بازی با نوف باخور( نوبهار) در مرحله اول جام در جام باشگاههای آسیا فرا رسید!
استقلال در تاشکند بازی را با 4گل واگذار کرد و در عوض این 4گل فقط یکبار توسط عبدالصمد مرفاوی موفق به باز کردن دروازه تیم ازبکی شد.بازی برگشت یک هفته بعد در تهران برگزار می شد و استقلال در تهران به نتیجه 3-0 یا بیشتر برای صعود به مرحله بعد احتیاج داشت!
استادیوم آزادی کیپ تا کیپ پر از استقلالی و البته پرسپولیسیهایی بود که از آنجا که هواداران استقلال در بازی پرسپولیس در برابر آلیما به حمایت تیم متبوع آنها آمده بودند , به هواخواهی استقلال به آزادی رفته بودند.
.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بازی با حملات پردامنه استقلال آغاز شد و در همان نیم ساعت نخست،پنالتی صادق ورمزیار (که یکی از بیادماندنی ترین بازیهایش را به نمایش گذاشت)و ضربه سر عبدالصمد مرفاوی حساب کار را 2-0 کرد!!بنابر این استقلال فقط به یک گل دیگر احتیاج داشت ولی هر چی می زد به در بسته می خورد تا دقیقه 80!
در این دقیقه نفوذ ورمزیار به درون محوطه جریمه با خطای مدافعان ازبک همراه بود.خود ورمزیار پشت توپ ایستاد ولی ضربه بد او را دروازه بان ازبک با پا دفع کرد اما در برگشت این علیرضا منصوریان بود که مثل پلنگ به توپ رسید و تیر خلاص را شلیک کرد و با زدن گل سوم ،استادیوم را منفجر کرد!
بدین ترتیب،منصوریان از سوی هواداران و روزنامه ها فرشته نجات استقلال لقب گرفت! ولی این مسابقه زیاد برای استقلال آمد نداشت , چون بعد از این بازی سیر نزولی این تیم شروع شد!
در مهرماه این سیر نزولی سرانجام تبدیل به تحولات بسیاری شد!
بازی نیمه نهائی با الهلال و در حضور 70هزار تماشاگر متعصب سعودی در ریاض بود.بازی با حملات الهلال و مقاومت استقلال در وقتهای قانونی و اضافی 0-0 شد و ضیافت پنالتی ها برنده بازی را تعیین می کرد!
ولی در ضربات پنالتی بخت یار استقلال نبود و هرچند علیرضا ضربه پنجم را وارد دروازه کرد ولی استقلال با شکست 6-5در ضربات پنالتی از راهیابی به فینال مسابقات بازماند!
بعد از این مسابقات،علیرضا به عنوان تک نماینده استقلال به اردوی تیم ملی رفت تا مهیای حضور در جام ملتهائی شود که یک ماه بعد برگزار می شد.
بنابر این در بازی آخر مرحله مقدماتی در مقابل عربستان آن مثلث معروف خط میانی متشکل از باقری ،استیلی و منصوریان و زوج طلایی عزیزی-دائی شکل گرفت.
پدید آمدن این تغییرات سبب بازیهای زیبای آن تیم و بردهای پرگل در مقابل عربستان(در دور مقدماتی)و کره جنوبی در مرحله 4/1نهائی شد.ماحصل این تغییرات،کسب عنوان سوم جام ملتهای آسیا بود.
عنوانی که فوتبال مرده ایران را بعد از قهرمانی سال 90 مجددا" به سطح اول آسیا برگرداند.
در بازگشت به استقلال ولی دیگر منصوریان آن بازیکن سابق نبود!
تغییرات فنی استقلال که بعضا" مورد قبول منصوریان نبود و نتایج ضعیف این تیم باعث شد که منصوریان نیز آن درخشش سابق را نداشته باشد!
منصوریان و بسیاری دیگر از بازیکنان همچنان هواخواه پورحیدری بودند و این امر برای حجازی قابل تحمل نبود اما حکایت بازی با ماشین سازی دیدنی بود!
بازی با ماشین سازی برای منصوریان در طول 2سال حضورش مثل بازی با آرارات یک تراژدی بود!
در حالیکه استقلال با درخشش علیرضا اکبرپور مهاجم ماشین سازی،تا دقیقه 90 با حساب 2-1به ماشین سازی باخته بود بدنبال خطای مدافعان ماشین سازی در دقیقه 90،استقلال صاحب یک ضربه پنالتی شد.به دستور حجازی،منصوریان پشت توپ ایستاد ولی در کمال ناباوری ضربه اش با اختلاف بسیاری به اوت رفت!
این ضربه از نظر حجازی همیشه بدبین،عمدی بود , بطوریکه زمینه خشم او را برانگیخت و منصوریان آماج تهمتهای او قرار گرفت.
منصوریان که طاقت چنین چیزی را نداشت بی درنگ به اولین پیشنهادخارجیش که از سوی بالیستر سنگاپور بود جواب مثبت داد و برای اولین بار طعم زندگی در غربت را چشید!
در سنگاپور دوباره او تبدیل به همان مرد انرژیک خط میانی شد.مردم سنگاپور نیز که از استقلال و منصوریان شناخت داشتند به بالیستر بدلیل رنگ آبی پیراهنش،استقلال سنگاپور می گفتند!
بعد از بازگشت از سنگاپور در اولین بازی به همراه استقلال او و یارانش باید با تیم چغر سیمان سپاهان اصفهان که در سال گذشته بهترین تیم شهرستانی لیگ شده بود مصاف می دادند!
در حالیکه بازی سختی برای استقلال پیش بینی می شد،در دقیقه 14 و روی سانتر دیدنی منصوریان و ضربه سر فرهاد مجیدی استقلال به گل اول رسید!
این نتیجه تا پایان نیمه اول پابرجا ماند.در شروع نیمه دوم اصفهانیها از روی یک ضربه کرنر به گل رسیدند و این سبب مشغولیت فکری هوادارن استقلال شد, تا دقیقه 68.
در این دقیقه پاس عرض اکبرپور درون قوس محوطه جریمه به منصوریان رسید. او در حالیکه پشت به دروازه داشت به ناگاه چرخید و با یک شلیک دیدنی پای چپ زاویه راست آرمناک پطروسیان سنگربان بسیار آماده ارمنی سپاهان را فرو ریخت.
استقلال بازی را 2-1 برد و منصوریان مرد اول بازی لقب گرفت!
صدرنشینی او به همراه استقلال در لیگ تا پایان سال 1376 ادامه داشت تا اینکه در پایان سال،کلیه بازیهای تیمهائی که بیش از 3ملی پوش داشتند(از جمله استقلال)تعطیل شد تا تیم ملی اردوی خود را برای جام جهانی شروع کند.اردوها شروع و نهایتا" علیرضا به عنوان یکی از 22مسافر جام جهانی انتخاب شد, اما در مسابقات جام جهانی او مثل اواخر مرحله مقدماتی، یک ذخیره نشین بود ولی در معدود حضورهای خود بازیهای خوبی به نمایش گذاشت و حرکت ماندگارش بعد از برد در مقابل آمریکا هنوز یکی از بخشهای تیتراژ برنامه قدیمی ورزش و مردم است!
پس از مسابقات جام جهانی،مسابقات باقی مانده لیگ از سر گرفته شد و علیرضا منصوریان هم در ترکیب استقلال شروعی دوباره داشت.
نهایتا" لیگ 1376 با قهرمانی استقلال و منصوریان پایان یافت.بدین ترتیب استقلال و پاس به عنوان قهرمان و نائب قهرمان لیگ،نمایندگان ایران در مسابقات جام باشگاهها و جام در جام آسیا شدند.
در مرداد ماه لیگ 1377 آغاز و علی منصور که دیگر به اوج پختگی رسیده بود به همراه استقلال بازیهای ابتدائی لیگ را به منظور آمادگی برای جام باشگاههای آسیا آغاز کردند.
در اولین گام از جام باشگاههای آسیا،استقلال به مصاف الجویه عراق رفت.
بازی رفت 1-1به پایان رسیده بود و استقلال در بازی برگشت فقط نیاز به گل نخوردن داشت, ولی استقلال در بازی برگشت 2-0 تیم عراقی را برد و منصوریان نیز یکی از بهترین بازیهایش را در میان 100هزار پرچم آبی انجام داد و اگر بدشانس نبود می توانست یکی از گلزنان آبی باشد اما شلیک سهمگین او را فقط تیر دروازه برگرداند اما خوشبختی او و استقلال در این فصل کوتاه بود تا اینکه...
در جریان داربی رفت، استقلال نیمه اول را باخت و منصوریان نیز یک نیمه بد را پشت سر گذاشت!
گویا در رختکن و بین 2 نیمه یک جدال لفظی میان او و قلعه نوعی با ناصر و آتیلا حجازی صورت می پذیرد.در نتیجه منصوریان میان 2 نیمه با سیروس دین محمدی تعویض می شود .استقلال با تصمیمات اشتباه حجازی بازی را واگذار کرد(در حالیکه خوشبین ترین هوادار پرسپولیس هم به پیروزی در مقابل این استقلال پرستاره فکر نمی کرد)و همین تعویض و بدنبال آن شکست سبب جدائی او و قلعه نوعی از استقلال شد.
بعد از این بازی قلعه نوعی به دستور حجازی از استقلال اخراج و حاجیلو به عنوان دستیار حجازی جای او را گرفت و منصوریان هم به پیشنهاد تیم نه چندان مطرح اسکودا زانتی جواب مثبت داده و راهی یونان شد!
در عزیمت به یونان او تولدی دوباره داشت و اینبار در ترکیب تیم یونانی درخشید.این درخشش و گلزنی در مقابل تیم معروف المپیاکوس،سبب شد تا در فصل بعد تیم معروف آپولون او را استخدام کند.بازیهای زیبا او در آپولون از چشمان مربیان سن پائولی دور نماند و او در فصل 2000-2001 راهی سن پائولی از دسته دوم بوندسلیگا شد!
حضور او در دسته دوم به همراه ستاره سن پائولی توماس مگلی سبب شد تا سن پائولی بعد از سالها راهی دسته اول بوندسلیگا در فصل 2001-2002 شود!
یک فصل حضور در بوندسلیگا و در حالیکه بیشتر مواقع ذخیره توماس مگلی بود سبب شد تا علیرضا منصوریان تصمیم به بازگشت به ایران و تیم محبوب همیشگیش استقلال را بگیرد!
بنابر این او در فصل 1381 و در حالیکه 30سال سن داشت به درخواست امیر قلعه نوعی دوست قدیمیش دوباره به استقلال بازگشت!
استقلال در اولین دوره لیگ برتر در میان ناباوری مقام قهرمانی را در هفته آخر واگذار کرده بود ولی در جام حذفی جبران کرده و با امیر قلعه نوعی قهرمان جام حذفی و نماینده دوم ایران در لیگ تازه تأسیس قهرمانان آسیا شده بود!
ترکیب کادر فنی استقلال در فصل جدید،حضور رولاند کخ به عنوان سرمربی و در کنار او ابراهیم طالبی،امیر قلعه نوعی و ولی الله صالح نیا بود ولی اختلافات شروع فصل بین کخ و طالبی با قلعه نوعی سبب جدائی قلعه نوعی شد.
منصوریان و سیدعباسی هم در این میان به جدائی قلعه نوعی اعتراض کردند...طالبی و فتح الله زاده نیز که می دانستند منصوریان بدین خاطر دلخور است کاری کردند که او از چشم کخ افتاد و در استقلال به نیمکت نشین تبدیل شد و سیدعباسی نیز بصورت قرضی به صنعت نفت تبعید شد!
آن فصل برای استقلال سراسر ناکامی بود و برای منصوریان هم جزء نیمکت نشینی در بیشتر فصل حاصل دیگری نداشت!
در آخر کخ اخراج شد و در حالیکه به عقیده بعضی ها ردپای منصوریان،پاشازاده و زرینچه در این امر به چشم می خورد.
بعد از کخ،زرینچه و پورحیدری سرمربی استقلال شدند ولی این تغییرات نیز برای منصوریان فرقی نداشت و در وضعیت او تفاوتی ایجاد نکرد!
در اواخر این لیگ ،استقلال بناگاه دچار تحولات مدیریتی شد و فتح الله زاده پس از 7سال جای خود را به قریب داد تا فصل 82 فرا رسید!
در این فصل دوست معنوی او یعنی قلعه نوعی به استقلال بازگشت و در میان پالایش اکثر بازیکنان استقلال،منصوریان را به عنوان یک بزرگتر که بازیکنان از او حرف شنوی داشتند در استقلال نگه داشت!
این فصل نسبتا" موفقی برای استقلال و منصوریان بود و او دوباره بعضی از چشمه های زیبای فوتبالیش را در این سال نشان داد و با اینکه هم در لیگ و هم در جام حذفی در آخرین لحظات ناکام بود ولی بازیهای بیاد ماندنی این تیم(بخصوص در داربی)در اذهان باقی ماند!
لیگ 83 و 84 هم برای منصوریان به همین صورت گذشت و در لیگ 84 او و قلعه نوعی توانستند برای اولین بار به همراه استقلال مقام قهرمانی لیگ برتر را کسب کنند.
این قهرمانی برای استقلال چندان خوش یمن نبود!قطع همکاری وزارت رفاه با این باشگاه،سرمربیگری امیر قلعه نوعی در تیم ملی و جدا شدن مدیر موفقی مثل قریب باعث شد استقلال با وضعیتی نگران کننده(از حیث مدیریتی)لیگ 85 را شروع کند!
با این حال،استقلال با هدایت مرفاوی و کمکهای قلعه نوعی از بیرون و منصوریان در زمین و با تمام مشکلات ریز و درشت مدیریتی و حذف از آسیا بدلیل ارسال دیر هنگام اسامی که برای اولین بار سبب اختلاف قلعه نوعی و منصوریان شد , تا 4هفته مانده به پایان با 2امتیاز اختلاف نسبت به سایپا صدرنشین بود...
...ولی حوادثی که در اردیبهشت ماه اتفاق افتاد سبب شد که زندگی ورزشی علیرضا منصوریان دستخوش حوادثی شود!
در این ماه فتح الله زاده به عنوان سرپرست موقت به استقلال بازگشت و این بازگشت که طبق همیشه با هیاهو و حواشی فتح الله زاده همراه بود کمترین ضررش از دست رفتن قهرمانی لیگ در فاصله 4هفته به پایان بود .بدین ترتیب قلعه نوعی از استقلال دور شد و مرفاوی محترمانه برکنار شد!
تیم استقلال بعد از لیگ دوباره باید بازسازی می شد ولی فتح الله زاده در اقدامی عجیب حجازی را بعد از چندین سال خانه نشینی و در میان مخالفت بسیاری برای اینکار انتخاب کرد!
در حالی که بدلیل مسائل گذشته به نظر می رسید منصوریان و مرفاوی جزء رفتنی ها باشند،با نظر هیئت مدیره و موافقت حجازی در تیم ماندگار شدند،ولی از همان اول پیدا بود این تیم با این وضع ناهمگون از صدر تا ذیل به جائی نمی رسد!
زمزمه ها شروع شده بود و آن چه نباید برای فتح الله زاده و منصوریان اتفاق بیفتد،اتفاق افتاد!
قلعه نوعی سرمربی استقلال شد تا دوران مدیریت فتح الله زاده و بازیگری منصوریان عملا" در آستانه تهدید باشد!
بعد از این انتخاب منصوریان در مصاحبه ای عجیب اعلام کرد در پایان جام حذفی از فوتبال خداحافظی می کند...
همه تقریبا" حدس می زدند که علت این تصمیم چه می تواند باشد؟!
سرانجام روز موعود فرا رسید.استقلال با قلعه نوعی قهرمان جام حذفی شد ولی این قهرمانی علاوه بر اشک شادی،سبب اشک غم استقلالیها نیز شد!
بله علیرضا منصوریان بعد از 9فصل بازی برای استقلال تصمیم گرفته بود کفش ها را آویزان کند!
شاید که نه حتما"اگر قلعه نوعی باز نمی گشت منصوریان همچنان به بازی برای استقلال ادامه می داد , ولی دست سرنوشت چنین چیزی را در طالع او نوشته بود.پس از کناره گیری،با حکم فتح الله زاده،منصوریان به عنوان مدیر آکادمی جانشین حسن روشن شد که در حال حاضر نیز به همین عنوان فعالیت می کند و تیمهای او در هر 4رده قهرمان تهران هستند!
او در طول دوران بازیگریش،در سطح اول فوتبال ایران موفق به زدن 24 گل برای استقلال و 7 گل برای تیم ملی شد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
شناسنامه
نام کامل : خسرو حیدری - متولد : ۲۳ شهریور ۱۳۶۲ - سن : ۲۵ سال - زادگاه تهران، ایران - قد : ۱۷۴ سانتیمتر
---------------------------------------------------------------------------------
اطلاعات باشگاهی :
باشگاه کنونی : استقلال تهران - شماره پيراهن : 2 - پُست : هافبک راست
---------------------------------------------------------------------------------
باشگاه هاي جوانان :
1379 - 1382 استقلال تهران
---------------------------------------------------------------------------------
باشگاه هاي حرفه اي :
1382 - 1385 پاس تهران
1385 - 1386 ابومسلم مشهد
1386 - 1387 پاس همدان
1387 - تا كنون استقلال تهران
---------------------------------------------------------------------------------
خسرو حیدری (زاده ۲۳ شهریور ۱۳۶۲ در تهران) یک بازیکن فوتبال ایرانی است. او هماکنون عضو باشگاه استقلال تهران است.
افتخارات :
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم استقلال تهران
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
شناسنامه :
نام کامل : فابیو دانیل جانوآریو - متولد : ۳ سپتامبر ۱۹۷۹ - سن : ۲۹ سال - زادگاه : لوندرینا ، برزیل - قد : ۱٫۷۸ متر - نام مستعار : ریکاردو
---------------------------------------------------------------------------------
اطلاعات باشگاهی :
باشگاه کنونی : استقلال تهران - شماره پیراهن : ۳۷ - پُست مهاجم ٬ هافبک
---------------------------------------------------------------------------------
باشگاههای جوانان :
1998 - 1999 کاسکاول برزيل
---------------------------------------------------------------------------------
باشگاه هاي حرفه اي :
1999 - 2002 کاسکاول برزیل
2002 - 2003 ویتوریا برزیل
2003 - 2005 گیل ویسنته پرتغال
2005 - 2006 بلننسس پرتغال
2006 - 2008 فولاد خوزستان
2008 - تا كنون استقلال تهران ایران
---------------------------------------------------------------------------------
فابیو دانیل جانوآریو (به پرتغالی: Fábio Daniel Januário) (زاده ۳ سپتامبر ۱۹۷۹ در لوندرینا در برزیل) یک بازیکن فوتبال برزیلی است. وی هم اکنون عضو باشگاه فوتبال استقلال تهران است.
افتخارات :
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم استقلال تهران
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بیوگرافی ایمان مبعلی
متولد: 1361
محل تولد :ایذه
رده ی سنی بزرگسالان
قد: 173
وزن: 65
پست :هافبک
از ده سـالــگی در حـالـی که سن کمی داشت به تنها زمین فوتبال ایذه می رفــت و بــه تــنهایی به تمرین شوت و ضربات ایستگاهی می پرداخت و برای اولین باردرمسابقات دانش آموزی چهره شــد،در سال هفتاد و دو به عنوان قهرمان مــهــارت های فــردی ایران دست یافت و در همان سـال به عـــضـــویـــت تــیــم آموزشگاهای خوزســتـــان در آمـد وی سپس درسن شانزده سالگی با پرسپولیس ایذه فوتبال را بصورت جدی دنبال نمود و در سال هفتادوهــفــت به استقلال اهواز آمد و با این تیم قهرمان کشور شد، در ســـال هفتادوهشت توسط بگوویچ به تیم بزرگسالان فولاد دعوت شد او در تیم فولاد بازی می کرد که تــوسط مناجاتی به تیم ملی جوانان دعوت شد و در ســال هفتاد و نه توسط برادو مربی برزیلی تیم مـلــی بزرگسالان نیزبه تیم ملی بزرگسالان دعوت شد او همزمان در هر سه رده ملی شروع به بازی نمودو با تیم ملی امید قهرمان بازیهای آسیایی پوسان شد وی تاکنون بیست و هشت بازی ملی انجام داده است
آرش برهانی
شناسنامه
زادروز
۲۳ شهریور ۱۳۶۲
سن:۲۷ سال
زادگاه
کرمان ([Only Registered And Activated Users Can See Links])، ایران ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
قد
۱٫۷۸ متر ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
نام مستعار
آرش آقای گل
اطلاعات باشگاهی
باشگاه کنونی
استقلال تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)
شمارهٔ پیراهن
۹
پُست
مهاجم ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
باشگاههای جوانان
۱۹۹۷–۲۰۰۱
۲۰۰۱–۲۰۰۲
شهرداری کرمان
پاس تهران
باشگاههای حرفهای
۱۳۸۱-۱۳۸۵
۱۳۸۵-۱۳۸۶
۱۳۸۶
۱۳۸۶ - اکنون
پاس ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D9%BE%D8%A7%D8%B3)
النصر ([Only Registered And Activated Users Can See Links] 87_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%D9% 84%D9%86%D8%B5%D8%B1&action=edit&redlink=1)
پاس ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D9%BE%D8%A7%D8%B3)
استقلال تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)
تیم ملی
۲۰۰۳–۲۰۰۶
۲۰۰۳-
زیر ۲۳ سال ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %8C_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%B2%DB %8C%D8%B1_%DB%B2%DB%B3_%D8%B3%D8%A7%D9%84_%D8%A7%D B%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86&action=edit&redlink=1)
ایران ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7% D9%86)
آرش برهانی (زادهٔ ۲۳ شهریور ۱۳۶۲ در کرمان ([Only Registered And Activated Users Can See Links])) یک بازیکن فوتبال ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ایرانی است. او هماکنون عضو باشگاه استقلال تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) است. او پیش از آمدن به استقلال در تیم پاس تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) و همچنین مدت کوتاهی برای تیم النصر ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) امارات بازی کرده بود.
رده باشگاهی
پاس تهران
استقلال تهران
آرش برهانی در فصل نقل و انتقالات سال ۱۳۸۶ با توجه به این که زمزمه پیوستن او به پرسپولیس تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) شنیده میشد، با استقلال تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86) قرارداد بست و به این تیم منتقل شد.او در اولین فصل از حضورش در استقلال توانست ۱۰ گل برای این تیم به ثمر برساند اما انتقاد زیادی به وی از لحاظ خراب کردن موقعیتهای مناسب گلزنی در آن فصل شد. اما او در فصل بعد و دومین فصل حضور در استقلال به روزهای اوج خود بازگشت و گلهای فراوانی را برای این تیم ثمر رساند.
آرش برهانی در دوره هشتم لیگ برتر باشگاهای کشور در تاریخ ۶ آبان ۸۷ با زدن ۳ گل پیاپی (هت ریک) به پیکان از لحاظ زمان یک رکورد به خود اختصاص داد او در کمتر از ۹ دقیقه ۳ گل به تیم پیکان ([Only Registered And Activated Users Can See Links] DA%A9%D8%A7%D9%86) زد تا اگر اتوئو سریعترین هتتریک ۱۰ سال اخیر بارسلونا را انجام داده، برهانی با نصف زمان مهاجم کامرونی، سریعترین هتتریک تاریخ استقلال و لیگ برتر باشد
آمار
باشگاه
لیگ
جام
قاره
مجموع
فصل
باشگاه
لیگ
بازی
گل
بازی
گل
بازی
گل
بازی
گل
ایران
لیگ
جام حذفی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86)
آسیا ([Only Registered And Activated Users Can See Links] 9%88%D9%86_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D 8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7)
مجموع
۱۳۸۱-۸۲ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %AA%D8%B1_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8 %A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B1-%DB%B8%DB%B2&action=edit&redlink=1)
پاس ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D9%BE%D8%A7%D8%B3_%D8%AA% D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)
جام خلیج فارس ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D8%A7%D8%B1%D8%B3)
۱۸
۴
-
-
۱۸
۴
۱۳۸۲-۸۳ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B2-%DB%B8%DB%B3)
۲۴
۱۲
-
-
۲۴
۱۲
۱۳۸۳-۸۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B3-%DB%B8%DB%B4)
۲۵
۱۰
-
-
۲۵
۱۰
۱۳۸۴-۸۵ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B4-%DB%B8%DB%B5)
۲۷
۸
۸
۴
۳۵
۱۲
امارات متحده عربی
لیگ
جام امیر ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %8C%D8%B1_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D9 %85%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D9%87_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB% 8C&action=edit&redlink=1)
آسیا ([Only Registered And Activated Users Can See Links] 9%88%D9%86_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D 8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7)
مجموع
۲۰۰۶-۰۷ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA&action=edit&redlink=1)
النصر ([Only Registered And Activated Users Can See Links] 87_%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DB%8C_%D8%A7%D9%84%D9% 86%D8%B5%D8%B1&action=edit&redlink=1)
لیگ امارات ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA&action=edit&redlink=1)
۷
۱
-
-
۷
۱
ایران
لیگ
جام حذفی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86)
آسیا ([Only Registered And Activated Users Can See Links] 9%88%D9%86_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D 8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7)
مجموع
۱۳۸۵-۸۶ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B5-%DB%B8%DB%B6)
پاس ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D9%BE%D8%A7%D8%B3_%D8%AA% D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)
جام خلیج فارس ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D8%A7%D8%B1%D8%B3)
۱۱
۴
-
-
۱۳۸۶-۸۷ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B6-%DB%B8%DB%B7)
استقلال ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D 9%84%D8%A7%D9%84_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)
۲۹
9
۶
۲
-
-
۳۵
۱۰
۱۳۸۷-۸۸ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B7-%DB%B8%DB%B8)
۲۵
۲۱
۱
۵
۴
۲
۲۸
۲۸
۱۳۸۸-۸۹ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B8-%DB%B8%DB%B9)
۲۷
۱۱
۱
۳
۵
۰
۳۳
۱۴
۱۳۸۹-۹۰ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %AA%D8%B1_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8 %A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B9-%DB%B9%DB%B0&action=edit&redlink=1)
۱
۱
۰
۰
۰
۰
۱
۱
مجموع
ایران
۱۵۱
۷۶
۷
۷
۱۲
۶
امارات متحده عربی
۷
۱
کل دوره
۲۴
۱۲
رده ملی
گلهای بینالمللی
تاریخ
ورزشگاه
حریف
امتیاز
نتیجه
مسابقه
۱
۲۱ ژوئن ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
ورزشگاه آزادی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C), تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] .svg) سوریه ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C% D9%87)
۳-۰
۷-۱
مسابقات فوتبال غرب آسیا ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] A7%D8%AA_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8% BA%D8%B1%D8%A8_%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7_%DB%B2%DB% B0%DB%B0%DB%B4&action=edit&redlink=1)
۲
۲۱ ژوئن ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
ورزشگاه آزادی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C), تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] .svg) سوریه ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C% D9%87)
۴-۰
۷-۱
مسابقات فوتبال غرب آسیا ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] A7%D8%AA_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8% BA%D8%B1%D8%A8_%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7_%DB%B2%DB% B0%DB%B0%DB%B4&action=edit&redlink=1)
۳
۲۳ ژوئن ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
ورزشگاه آزادی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C), تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) عراق ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82)
۲-۱
۲-۱
مسابقات فوتبال غرب آسیا ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] A7%D8%AA_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8% BA%D8%B1%D8%A8_%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7_%DB%B2%DB% B0%DB%B0%DB%B4&action=edit&redlink=1)
۴
۲۵ ژوئن ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
ورزشگاه آزادی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C), تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] .svg) سوریه ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C% D9%87)
۳-۱
۴-۱
مسابقات فوتبال غرب آسیا ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] A7%D8%AA_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8% BA%D8%B1%D8%A8_%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A7_%DB%B2%DB% B0%DB%B0%DB%B4&action=edit&redlink=1)
۵
۹ اکتبر ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
ورزشگاه خلیفه ([Only Registered And Activated Users Can See Links] A7%D9%87_%D8%AE%D9%84%DB%8C%D9%81%D9%87&action=edit&redlink=1), دوحه ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] .svg) قطر ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D9%82%D8%B7%D8%B1)
۲-۲
۳-۲
بازیهای انتخابی جامجهانی ۲۰۰۶ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D 8%A8%DB%8C_%D8%AC%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%AC%D9%87 %D8%A7%D9%86%DB%8C_%DB%B2%DB%B0%DB%B0%DB%B6&action=edit&redlink=1)
۶
۱۷ نوامبر ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۴ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
ورزشگاه آزادی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C), تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) لائوس ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %8C_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D9%84%D8 %A7%D8%A6%D9%88%D8%B3&action=edit&redlink=1)
۶-۰
۷-۰
بازیهای انتخابی جامجهانی ۲۰۰۶ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D 8%A8%DB%8C_%D8%AC%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%AC%D9%87 %D8%A7%D9%86%DB%8C_%DB%B2%DB%B0%DB%B0%DB%B6&action=edit&redlink=1)
۷
۲ فوریه ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۵ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
ورزشگاه آزادی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C), تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] a_and_Herzegovina.svg) بوسنی و هرزگوین ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %8C_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A8%D9 %88%D8%B3%D9%86%DB%8C_%D9%88_%D9%87%D8%B1%D8%B2%DA %AF%D9%88%DB%8C%D9%86&action=edit&redlink=1)
۲-۱
۲-۱
بازی دوستانه ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87&action=edit&redlink=1)
۸
۲۸ می ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۶ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
Gradski Vrt Stadium ([Only Registered And Activated Users Can See Links]), اوسیجک ([Only Registered And Activated Users Can See Links] A9&action=edit&redlink=1)
([Only Registered And Activated Users Can See Links] ia.svg) کرواسی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%DA%A9%D8%B1%D9%88%D8%A7% D8%B3%DB%8C)
۲-۱
۲-۲
بازی دوستانه ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87&action=edit&redlink=1)
۹
۲ ژانویه ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۹ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
ورزشگاه آزادی ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C), تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] eople's_Republic_of_China.svg) چین ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
۱-۰
۳-۱
بازی دوستانه ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87&action=edit&redlink=1)
۱۰
۱۲ آگوست ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) ۲۰۰۹ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
Asim Ferhatović Hase Stadium ([Only Registered And Activated Users Can See Links]), سارایوو ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
([Only Registered And Activated Users Can See Links] a_and_Herzegovina.svg) بوسنی و هرزگوین ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %8C_%D9%81%D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A8%D9 %88%D8%B3%D9%86%DB%8C_%D9%88_%D9%87%D8%B1%D8%B2%DA %AF%D9%88%DB%8C%D9%86&action=edit&redlink=1)
۲-۲
۳-۲
بازی دوستانه ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%87&action=edit&redlink=1)
افتخارات
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B3-%DB%B8%DB%B2) به همراه تیم پاس تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D9%BE%D8%A7%D8%B3_%D8%AA% D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)
قهرمانی در جام حذفی ۸۷-۱۳۸۶ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %DB%B7-%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B6) به همراه تیم استقلال تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D 9%84%D8%A7%D9%84_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ ([Only Registered And Activated Users Can See Links] %D9%88%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1% D8%A7%D9%86_%DB%B8%DB%B8-%DB%B8%DB%B7) به همراه تیم استقلال تهران ([Only Registered And Activated Users Can See Links] D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D 9%84%D8%A7%D9%84_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)
Fc Bayern München
08-24-2011, 19:32
بیوگرافی پژمان منتظری
پژمان منتظری هستم،متولد 17/10/1362 در اهواز.البته در شناسنامه ام نوشته شده 15/6/1362.به این خاطر که خانواده ام قصد داشتند تا یک سال زودتر مرا به مدرسه بفرستند.اصالتا بختیاری هستم.محله ما در اهواز نیز زندان کارون نام داشت.واقع در کوی پلیس و نزدیک به محل زندگی سهراب بختیاری زاده.مجردم.3 برادر و یک خواهر دارم.فرزند چهارم هستم.دیپلمه تجربی.فوتبال برای من از سال های 76 – 77 آغاز شد.اولین تیمم جوانان پرسپولیس اهواز بود.بعد به تیم شهاب نقل مکان کردم.در ادامه سر از شاهین و دیهیم اهواز سر در آوردم و پس از آن پیراهن امیدهای فولاد را پوشیدم.به دنبال 3 سال حضور در فولاد با قراردادی 2 ساله به استقلال تهران آمده ام.در سطح تیم ملی تجربه بازی در مسابقات غرب آسیا و مسابقات آسیایی دوحه را دارم.به غیر از این به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شده ام
نوشته شده توسط(ساناز)
شناسنامه آرش برهانی
متولد : ۲۳ شهریور ۱۳۶۲ - سن:۲۵ سال - زادگاه : کرمان، ایران - قد ۱٫۷۸ متر
----------------------------------------------------------------------------
اطلاعات باشگاهی
باشگاه کنونی استقلال تهران - شماره پیراهن ۹ - پُست : مهاجم
----------------------------------------------------------------------------
باشگاه های جوانان :
۱۹۹۷–۲۰۰۱ - شهرداری کرمان
۲۰۰۱–۲۰۰۲ - پاس تهران
----------------------------------------------------------------------------
باشگاه های حرفه ای :
1381-1385 پاس تهران
1385-1386 النصر
1386 پاس تهران
1386 - تا كنون استقلال تهران
----------------------------------------------------------------------------
تیم ملی :
2003 - 2006 زیر 23 سال 8 بازی ( 8گل)
2003 تا كنون بزرگسالان 25 بازی ( 8گل )
----------------------------------------------------------------------------
آرش برهانی در فصل نقل و انتقالات سال ۱۳۸۶ با توجه به این که زمزمه پیوستن او به پرسپولیس تهران شنیده میشد، با استقلال تهران قرارداد بست و به این تیم منتقل شد.او در اولین فصل از حضورش در استقلال توانست ۱۰ گل برای این تیم به ثمر برساند اما انتقاد زیادی به وی از لحاظ خراب کردن موقعیت های مناسب گلزنی در آن فصل شد. اما او در فصل بعد و دومین فصل حضور در استقلال به روزهای اوج خود بازگشت و گلهای فراوانی را برای این تیم ثمر رساند.
آرش برهانی در دوره هشتم لیگ برتر باشگاهای کشور در تاریخ ۶ آبان ۸۷ با زدن ۳ گل پیاپی (هت ریک) به پیکان از لحاظ زمان یک رکورد به خود اختصاص داد او در کمتر از ۹ دقیقه ۳ گل به تیم پیکان زد تا اگر اتوئو سریعترین هتتریک ۱۰ سال اخیر بارسلونا را انجام داده، برهانی با نصف زمان مهاجم کامرونی، سریعترین هتتریک تاریخ استقلال و لیگ برتر باشد.
----------------------------------------------------------------------------
افتخارات :
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲ به همراه تیم پاس تهران
قهرمانی در جام حذفی ۸۷-۱۳۸۶ به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم استقلال تهران
Fc Bayern München
08-24-2011, 19:33
بیوگرافی پژمان منتظری
پژمان منتظری هستم،متولد 17/10/1362 در اهواز.البته در شناسنامه ام نوشته شده 15/6/1362.به این خاطر که خانواده ام قصد داشتند تا یک سال زودتر مرا به مدرسه بفرستند.اصالتا بختیاری هستم.محله ما در اهواز نیز زندان کارون نام داشت.واقع در کوی پلیس و نزدیک به محل زندگی سهراب بختیاری زاده.مجردم.3 برادر و یک خواهر دارم.فرزند چهارم هستم.دیپلمه تجربی.فوتبال برای من از سال های 76 – 77 آغاز شد.اولین تیمم جوانان پرسپولیس اهواز بود.بعد به تیم شهاب نقل مکان کردم.در ادامه سر از شاهین و دیهیم اهواز سر در آوردم و پس از آن پیراهن امیدهای فولاد را پوشیدم.به دنبال 3 سال حضور در فولاد با قراردادی 2 ساله به استقلال تهران آمده ام.در سطح تیم ملی تجربه بازی در مسابقات غرب آسیا و مسابقات آسیایی دوحه را دارم.به غیر از این به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شده ام
نوشته شده توسط(ساناز)
شناسنامه آرش برهانی
متولد : ۲۳ شهریور ۱۳۶۲ - سن:۲۵ سال - زادگاه : کرمان، ایران - قد ۱٫۷۸ متر
----------------------------------------------------------------------------
اطلاعات باشگاهی
باشگاه کنونی استقلال تهران - شماره پیراهن ۹ - پُست : مهاجم
----------------------------------------------------------------------------
باشگاه های جوانان :
۱۹۹۷–۲۰۰۱ - شهرداری کرمان
۲۰۰۱–۲۰۰۲ - پاس تهران
----------------------------------------------------------------------------
باشگاه های حرفه ای :
1381-1385 پاس تهران
1385-1386 النصر
1386 پاس تهران
1386 - تا كنون استقلال تهران
----------------------------------------------------------------------------
تیم ملی :
2003 - 2006 زیر 23 سال 8 بازی ( 8گل)
2003 تا كنون بزرگسالان 25 بازی ( 8گل )
----------------------------------------------------------------------------
آرش برهانی در فصل نقل و انتقالات سال ۱۳۸۶ با توجه به این که زمزمه پیوستن او به پرسپولیس تهران شنیده میشد، با استقلال تهران قرارداد بست و به این تیم منتقل شد.او در اولین فصل از حضورش در استقلال توانست ۱۰ گل برای این تیم به ثمر برساند اما انتقاد زیادی به وی از لحاظ خراب کردن موقعیت های مناسب گلزنی در آن فصل شد. اما او در فصل بعد و دومین فصل حضور در استقلال به روزهای اوج خود بازگشت و گلهای فراوانی را برای این تیم ثمر رساند.
آرش برهانی در دوره هشتم لیگ برتر باشگاهای کشور در تاریخ ۶ آبان ۸۷ با زدن ۳ گل پیاپی (هت ریک) به پیکان از لحاظ زمان یک رکورد به خود اختصاص داد او در کمتر از ۹ دقیقه ۳ گل به تیم پیکان زد تا اگر اتوئو سریعترین هتتریک ۱۰ سال اخیر بارسلونا را انجام داده، برهانی با نصف زمان مهاجم کامرونی، سریعترین هتتریک تاریخ استقلال و لیگ برتر باشد.
----------------------------------------------------------------------------
افتخارات :
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲ به همراه تیم پاس تهران
قهرمانی در جام حذفی ۸۷-۱۳۸۶ به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم استقلال تهران
Fc Bayern München
08-24-2011, 19:34
بیوگرافی فرهاد مجیدی
پدرش کارمند صنایع دفاع بود و روز وشب برای رتق وفتق امور روزمره کار می کرد وباز هشتش گرو نهش بود
پدرومادر او اصالتاً قائم شهری هستند(یه جورایی باهاش هم استانی شدیم) اما خود او در تهران به دنیا آمد و چون پدرش کارمند اداره دفاع بود در همان مجتمع های صنایع دفاع زندگی میکردند ودر محله پارچین ورامین دوران کودکی را گذراند.
وضعیت مالی خوبی نداشتند به طوری که او تمتم مسیر منزل تا محل تمرینات را با اتوبوس شرکت واحد که تنها پول بلیط آن را داشت میرفت.
در سوم ژوئن هزار نهصدوهفتادوهفت(13/3/55)در یک شب بهاری چشم گشود.
قبل از او یک دختر و بعد اونیز دختری دیگر و فرزاد هم آخرین فرزند این خانواده بود.
دوخواهرزاده به نام های نگین و فرشته دارد وبه خواهرانش بسیار وابسته است؛و در مورد فرزاد نیز خود فرزاد میگوید):اگر یک روز حداقل تلفنی با هم حرف نزنیم شبمان روز نمیشود)
اولین قرارداد رسمی اش با تیم نوجوانان کشاورز300هزار تومان وماهی5هزار تومان و آخری هم با استقلال که سفید امضا کرد.
او و فرزاد برعکس دیگران اهل صغرسنی نبوده بلکه پدرشان شناسنامه ی آنهارا یکسال بزرگتر گرفت تا زود تر به مدرسه بروند ولی چه مدرسه ای! پدرو مادرش راضی نبودند که او فوتبال را حرفه ای دنبال کند و پدرش همیشه میگفت:(این فوتبال به درد تو نمیخورد بچسب به درست تا برادرت هم از تو یاد بگیرد!) اما او با اثرار آنها را راضی کرد و پس از مدتی اجازه فرزاد را هم گرفت تا یکی دیگر از برادران فوتبال ما را تشکیل دهند.
حدودا سه سال پیش زمانیکه پروین سرمربی پرسپولیس بود پروین علنا اعلامکرد:(تنها کسی که حق پوشیدن پیراهن شماره7پرسپولیس را دارد او است)
و اوهم برای بستن قرار داد به باشگاه پرسپولیس رفت و ناصر خان حجازی هم اعلام کرد:(اگر او طلا هم باشد دیگر نمی خواهمش)اما او هرگز راضی نشد با خودش کنار بیاید چه برسد با میلین ها هوادار.
نرفتن به پرسپولیس و ماندن در استقلال را بزرگترین تصمیم درس زندگی ورزشی اش میداند و هیچ علاقه ای به یاقی شدن ندارد و اکنون هم به ختطر استقلال و هوادارانش به ایران برگشته و کلی شرایط مالی خوب را از دست داده وهیچگونه شرط مالی برای باشگاه نذاشته!
الگوی خارج از فوتبالش دایی بوده وهمیشه خواسته پشتکار او را داشته باشد در فوتبال هم مجی نامجو مطلق الگوی او است البته حمید استیلی نیز در رشت فوتبال او بسیار تاثیر گذار بود.
واما همسرش؛ او با همسرش در یک شرکت هواپیمایی هنگامیکه برای تهیه بلیط رفته بود آشنا و این سرآغاز یک زندگی شیرین بود(همسر او یکی از کارمندان اصلی آن شرکت بود)
زنگی شیرینی که با تولد دختری زیبا شیرین ترشد؛ دختری که پدرش نام او را تیام گذاشت.
تیام در 30/7/83(1/8/83)به دنیا آمد تا عزیزدردانه بابا شود و قسم اول او(به جان تیامم)
واما تولدی کاکل پسری این زندگی را شیرین تر کرد. پسری به نام امیر بردیا
امیر بردیا در 9/3/87 به دنیا آمد تاهم ماه پدر شود وشاید ادامه دهنده راه او!
نظرات او در بارهی ای کلمات نیز خواندنی است:
ناصر حجازی:محبوب هواداران استقلال
امیرقلعه نویی:هوادارا دوستش دارند
غلامرضا عنایتی:مهاجم گلزن
اکبر عبدی:هنر پیشه هزار چهره
علی پروین:سلطان پرسپولیسی ها
فرزاد مجیدی:برادر خوشتیپ خودم
افشین قطبی:مربی با کلاس ودانش
فرهاد کاظمی:مربی جسور
فتح الله زاده:فقط مدیرعاملی بهش میاد
علیرضا نیکبخت:حیف شد که از استقلال رفت
ازخصوصیات فرهاد محبوب قلبها:
متولد 13/3/1355
۱۷۹سانتیمتر قدو ۷۳کیلوگرم وزن
همسرش ازپرسنل اصلی شرکت هواپیمایی بودکه هنگامی که برای تهیه ی بلیط اقدام کرده بودبااو آشنا میشود.
متاهل وصاحب دوفرزند است.
دخترش تیام متولدسال 30/7/1383وپسرش امیربردیا متولد9/3/1387میباشد.
نام تیام راخودش انتخاب کرد ونیز علاقه ی خاصی نسبت به اودارد.
تولددخترش رابهترین رخداد زندگیش ذکر میکند وهمیشه قسم اولش نام اوبوده وهست.
همه ی تلاشش رو می كنه تا تیام وامیربردیا توی زندگی آرامش داشته باشند و همیشه میگه تیام همه ی زندگی منه.
شهرت رو زمانی دوست داره كه بین مردم محبوب باشه.
به مارک اعتقادنداره بیشترروی ظاهراجناس وچیزی که از همون اول دلش میخواد خریدمیکنه.وبااین وجو فوق العاده خوشتیپه
چهار ماشین دارد وماشین موردعلاقه اش بی ام و مدل تیپ هفت که هم اکنون همراه(( بنتلی)) 2008وی درامارات ونیز دوماشین دیگرش(پرادوو بنز مشکی او)درایران است.
بهترین خاطره اش سفرش به کربلا همراه باتیم پاس بوده.
کتاب خودش(شیرین وفرهاد )رادوست دارد.
از ویژگیهای منفی اش که خود اونیز به آن اشاره میکند عدم توانایی اش در برقراری ارتباط با دیگران است.
مثل هرانسان دیگری از دروغ متنفر واما فردی صبور است.
عاشق فیلم وسینما رفتن است وهنرمندمحبوبش امین حیایی وبهرام رادان اشت.
موسیقی لایت وآرامش بخش رامیپسندد.
خواننده ی محبوبش شادمهراست.
از میان باشگاه های خارجی به اینتر ومیلان علاقه مند است
Fc Bayern München
08-24-2011, 19:39
سامره
متولد 2/9/1356
دارای 3 خواهر و 3 برادر.
قد 183 سانتیمتر.
متأهل دارای یک پسر به نام دانیال .
مدرک تحصیلی: دیپلم ادبیات.
تکه کلام: علی یارت و راست میگی.
دوست داره بعد از دانیال خدا دنیا خانم هم بهش بده.
معتقد هستش که فوتبال خودش علمه پس هم علم خوبه هم ثروت.
اگه فوتبالیست نمیشد معلم میشد.
خورشت بادمجان رو دوست داره و خودش هم میپزه.
در 24 ساعت 9 ساعت خوابه و تنها راه درامدش هم فوتباله.
قصد داره تو اوج فوتبال رو کنار بذاره.
همسرش از فوتبال بدش مییاد.
دلسوز، مهربان، عاطفی و مرد خانه هستش.
از انشاء و فیزیک بیزار بوده.
کشندهترین شغل را مربیگری میداند.
بهترین کلام زندگی رو <الهی به امید تو> میداند.
شعار مورد علاقهاش علی 30ثانیه هستش.
عطر مورد علاقش هم دیور هستش.
بهترین گلش رو سال 82 به لُنگیها زده.
اولین باشگاهش حمید رفسنجان بوه.
اولین مربیانش علی و حسن احمدی بودند.
اولین گل رسمی را در مسابقات امیدهای کشور به برومند زده.
اولین اخطار را در بازی با فجر سپاسی گرفته.
بهترین مربی رو اکبر زبردست، منصور پورحیدری و ژنرال قلعهنوعی میداند.
از مربیان خارجی هم فرگوسن رو قبول داره.
آدم بسیار زودرنجی هستش.
اتومبیل مورد علاقهاش پاجیرو هستش.
اگه زیادی احساساتی بشه گریه میکنه.
زیباترین لحظه زندگیاش رو گلی که از فاصله 30 متری در دقیقه 8 به لنگیها زده می دونه.(یادش بخیر چه قدر کیف کردم)
نظرش راجع به حجازی اینه که مربی خوبیه ولی افتخار شاگردیاش رو نداشته.
تاریخ تولد دانیالش هم 28/12/81 است.
علیزاده نوه خاله سامره هستش.
وقتی ناراحت میشه با کسی صحبت نمیکنه تا آروم بشه.
آقای گل لیگ هم شده(چشم حسودا کور)
اولین تصادف رو به تویتای قدیمی پدرش بوده که به دیوار زده.
به شماره 8 علاقهی وافری داره.
هنرمند مورد علاقهاش هدیه تهرانی و فروتن هستند.
هم سنتی گوش میده هم پاپ.
میوه مورد علاقهاش انبه هستش.
گل رز رو دوست داره.
دوست نداره در مورد چیزی که اتفاق نیافتاده حرف بزنه.
اینزاگی رو دوست داره.
به تیم ملی ایتالیا علاقه زیادی داره.
الگوی اجتماعی او پدر و مادرش هستند.
یک سال بازی در کالچوی رو بهترین حادثه زندگیاش میدونه.
خواننده مورد علاقهاش عبداللهی و عصار هستند.
اولین مصاحبه رو سال 75 انجام داده.
اولین سفر ورزشی اش به شیراز بوده.
اولین تجدیدی را سال دوم راهنمایی آورده.
اولین سفر خارجی رو به اردن کرده.
اولین سفر زیارتی اش به مشهد بوده.
دوست داره تو یکی از شهرهای شمال زندگی کنه.
تاریخ ازدواجش 30/5/80 بوده.
به فال و خرافات اصلاً اعتقاد نداره.
دوست داره به ایتالیا برگرده.
با فرهاد مجیدی خیلی صمیمی هستش.
یادش نمییاد آخرین بار کی گریه کرده.
مراسم عروسی نگرفتن و یه راست رفتن سر خونه و زندگیشون و بعد از اون هم پرواز به ایتالیا.
خانمش خواهر دوستش بوده.
هواداران استقلال را موجوداتی دوست داشتنی میدونه.
Fc Bayern München
08-25-2011, 13:14
زندگی محبوب ترین بازیکن استقلال
پدرش کارمند صنایع دفاع بود و روز وشب برای رتق وفتق امور روزمره کار می کرد وباز هشتش گرو نهش بود
پدرومادر او اصالتاً قائم شهری هستند(یه جورایی باهاش هم استانی شدیم) اما خود او در تهران به دنیا آمد و چون پدرش کارمند اداره دفاع بود در همان مجتمع های صنایع دفاع زندگی میکردند ودر محله پارچین ورامین دوران کودکی را گذراند.
وضعیت مالی خوبی نداشتند به طوری که او تمتم مسیر منزل تا محل تمرینات را با اتوبوس شرکت واحد که تنها پول بلیط آن را داشت میرفت.
در سوم ژوئن هزار نهصدوهفتادوهفت(13/3/55)در یک شب بهاری چشم گشود.
قبل از او یک دختر و بعد اونیز دختری دیگر و فرزاد هم آخرین فرزند این خانواده بود.
دوخواهرزاده به نام های نگین و فرشته دارد وبه خواهرانش بسیار وابسته است؛و در مورد فرزاد نیز خود فرزاد میگوید):اگر یک روز حداقل تلفنی با هم حرف نزنیم شبمان روز نمیشود)
اولین قرارداد رسمی اش با تیم نوجوانان کشاورز300هزار تومان وماهی5هزار تومان و آخری هم با استقلال که سفید امضا کرد.
او و فرزاد برعکس دیگران اهل صغرسنی نبوده بلکه پدرشان شناسنامه ی آنهارا یکسال بزرگتر گرفت تا زود تر به مدرسه بروند ولی چه مدرسه ای! پدرو مادرش راضی نبودند که او فوتبال را حرفه ای دنبال کند و پدرش همیشه میگفت:(این فوتبال به درد تو نمیخورد بچسب به درست تا برادرت هم از تو یاد بگیرد!) اما او با اثرار آنها را راضی کرد و پس از مدتی اجازه فرزاد را هم گرفت تا یکی دیگر از برادران فوتبال ما را تشکیل دهند.
حدودا سه سال پیش زمانیکه پروین سرمربی پرسپولیس بود پروین علنا اعلامکرد:(تنها کسی که حق پوشیدن پیراهن شماره7پرسپولیس را دارد او است)
و اوهم برای بستن قرار داد به باشگاه پرسپولیس رفت و ناصر خان حجازی هم اعلام کرد:(اگر او طلا هم باشد دیگر نمی خواهمش)اما او هرگز راضی نشد با خودش کنار بیاید چه برسد با میلین ها هوادار.
نرفتن به پرسپولیس و ماندن در استقلال را بزرگترین تصمیم درس زندگی ورزشی اش میداند و هیچ علاقه ای به یاقی شدن ندارد و اکنون هم به ختطر استقلال و هوادارانش به ایران برگشته و کلی شرایط مالی خوب را از دست داده وهیچگونه شرط مالی برای باشگاه نذاشته!
الگوی خارج از فوتبالش دایی بوده وهمیشه خواسته پشتکار او را داشته باشد در فوتبال هم مجی نامجو مطلق الگوی او است البته حمید استیلی نیز در رشت فوتبال او بسیار تاثیر گذار بود.
واما همسرش؛ او با همسرش در یک شرکت هواپیمایی هنگامیکه برای تهیه بلیط رفته بود آشنا و این سرآغاز یک زندگی شیرین بود(همسر او یکی از کارمندان اصلی آن شرکت بود)
زنگی شیرینی که با تولد دختری زیبا شیرین ترشد؛ دختری که پدرش نام او را تیام گذاشت.
تیام در 30/7/83(1/8/83)به دنیا آمد تا عزیزدردانه بابا شود و قسم اول او(به جان تیامم)
واما تولدی کاکل پسری این زندگی را شیرین تر کرد. پسری به نام امیر بردیا
امیر بردیا در 9/3/87 به دنیا آمد تاهم ماه پدر شود وشاید ادامه دهنده راه او!
نظرات او در بارهی ای کلمات نیز خواندنی است:
ناصر حجازی:محبوب هواداران استقلال
امیرقلعه نویی:هوادارا دوستش دارند
غلامرضا عنایتی:مهاجم گلزن
اکبر عبدی:هنر پیشه هزار چهره
علی پروین:سلطان پرسپولیسی ها
فرزاد مجیدی:برادر خوشتیپ خودم
افشین قطبی:مربی با کلاس ودانش
فرهاد کاظمی:مربی جسور
فتح الله زاده:فقط مدیرعاملی بهش میاد
علیرضا نیکبخت:حیف شد که از استقلال رفت
ازخصوصیات فرهاد محبوب قلبها:
متولد 13/3/1355
۱۷۹سانتيمتر قدو ۷۳کیلوگرم وزن
همسرش ازپرسنل اصلی شرکت هواپیمایی بودکه هنگامی که برای تهیه ی بلیط اقدام کرده بودبااو آشنا میشود.
متاهل وصاحب دوفرزند است.
دخترش تیام متولدسال 30/7/1383وپسرش امیربردیا متولد9/3/1387میباشد.
نام تیام راخودش انتخاب کرد ونیز علاقه ی خاصی نسبت به اودارد.
تولددخترش رابهترین رخداد زندگیش ذکر میکند وهمیشه قسم اولش نام اوبوده وهست.
همه ي تلاشش رو مي كنه تا تيام وامیربردیا توي زندگي آرامش داشته باشند و هميشه ميگه تيام همه ي زندگي منه.
شهرت رو زماني دوست داره كه بين مردم محبوب باشه.
به مارک اعتقادنداره بیشترروی ظاهراجناس وچیزی که از همون اول دلش میخواد خریدمیکنه.وبااین وجو فوق العاده خوشتیپه
چهار ماشین دارد وماشین موردعلاقه اش بی ام و مدل تیپ هفت که هم اکنون همراه(( بنتلی)) 2008وی درامارات ونیز دوماشین دیگرش(پرادوو بنز مشکی او)درایران است.
بهترین خاطره اش سفرش به کربلا همراه باتیم پاس بوده.
کتاب خودش(شیرین وفرهاد )رادوست دارد.
از ویژگیهای منفی اش که خود اونیز به آن اشاره میکند عدم توانایی اش در برقراری ارتباط با دیگران است.
مثل هرانسان دیگری از دروغ متنفر واما فردی صبور است.
عاشق فیلم وسینما رفتن است وهنرمندمحبوبش امین حیایی وبهرام رادان اشت.
موسیقی لایت وآرامش بخش رامیپسندد.
خواننده ی محبوبش شادمهراست.
از میان باشگاه های خارجی به اینتر ومیلان علاقه مند است
افتخارات :
صعود به جام جهاني 98 فرانسه همراه با تيم ملی -
قهرماني با استقلال در ليگ نهم -
قهرماني با بهمن در ليگ -
قهرماني آسيا با العين -
قهرماني در ليگ امارات با الاهلي -
قهرمانی جام حذفی با استقلال-
-بهترين بازيکن خارجي ليگ امارات و آقاي گل ليگ امارات را نيز به دست آورده و با 107 گلي که در ليگ امارات زده بهترين گلزن خارجي اين ليگ به حساب مي آيد . ديگر خارجي هاي حاضر در اين ليگ هنوز نتوانسته اند رکورد اورا بشکنند
- نایب قهرنانی در آسیا با استقلال
Fc Bayern München
08-25-2011, 13:17
زندگینامه: آرش برهانی (1362-)
ورزش > فوتبال - همشهری آنلاین:
آرش برهانی ۱۳ شهریور سال ۱۳۶۲ در کرمان به دنیا آمد.
آرش برهانی سابقه حضور در باشگاههای پاس تهران، النصر امارات و استقلال تهران را در کارنامه خود دارد.
او پیش از آمدن به استقلال در تیم پاس تهران و همچنین مدت کوتاهی برای تیم النصر امارات بازی کرده بود.
وی در فصل نقل و انتقالات سال ۱۳۸۶ با توجه به این که زمزمه پیوستن او به پرسپولیس تهران شنیده میشد، با استقلال تهران قرارداد بست و به این تیم منتقل شد.
حبیب کاشانی، مدیرعامل وقت پرسپولیس با توجه به توافقات اولیه باشگاه پرسولیس با وی، همان زمان از بابت این انتقال ابراز نارضایتی کرد.
آرش برهانی در دوره هشتم لیگ برتر باشگاهای کشور در تاریخ 6 آبان 87 با زدن 3 گل پیاپی به پیکان در کمتر از 9 دقیقه نام خود را مجددا بر سر زبانها انداخت.
برهانی با این زمان، رکورد اتوئو سریعترین هتتریک کننده 10 سال اخیر بارسلونا را شکست.
وی با نصف زمان مهاجم کامرونی، سریعترین هتتریک تاریخ استقلال و شاید هم تمام مهاجمان ایرانی را رقم زده باشد
Fc Bayern München
08-25-2011, 13:32
سيدمهدي رحمتي يكي از دروازهبانان خوب پس از انقلاب است كه توانست از جواني خود را مليپوش كند. اگر به ياد داشته باشيد سال 83، زماني كه رحمتي 22 ساله بود، در بازيهاي مقدماتي جامجهاني 2006 و بازي مقابل قطر به ميدان رفت، پس از آن بود كه رحمتي ديگر هر دوره به اردوي تيم ملي فوتبال ايران دعوت ميشد. اما از زمان «علي دايي» به عنوان سرمربي تيم ملي، مهدي رحمتي سنگربان اول تيم ملي ايران شناخته شد و انصافا هم بازيهاي خوبي از خود به نمايش گذاشت تا جايي كه توانست حتي نظر منتقدان را هم برگرداند. ميتوان اذعان داشت كه مهدي رحمتي در همين ديدارهاي اخير تيم ملي ايران را بارها، از شكست حتمي نجات داده است. سال 87، سال خوبي براي مهدي بود. او آرزو دارد كه روزي پسرش «سيدعلي رحمتي» هم به جايگاهي كه پدرش دارد برسد. گرچه هنوز زود است، چرا كه علي دو سال بيشتر سن ندارد، در واپسين روزهاي سال 87 با سنگربان و دروازهبان اول تيم ملي به گفتگو نشستيم.
در ابتداي مصاحبه يك بيوگرافي از خودت بگو؟
رحمتي: در 14 بهمن 1361 در بيمارستان اقبال تهران به دنيا آمدم. يك خواهر داشتم كه فوت شده. بچه محله خانيآبادنو هستم، پدرم هم شغل آزاد داشت.
چه طور شد كه سر از فوتبال در آوردي؟
رحمتي: مثل همه فوتباليستها به توپ پلاستيكي علاقه داشتم. از زمينهاي خاكي منطقه پايين شهر شروع كردم و سر از نوجوانان پاس تهران در آوردم. بايد بگويم زحمت زياد و خوششانسي! باعث شد به اينجا برسم و هماكنون دروازهبان تيم ملي باشم.
خانوادهات مخالفتي با فوتباليست شدن تو نداشتند؟
رحمتي: پدرم نه، اما مادرم دوست داشت دكتر يا مهندس شوم و از فوتبال بازي كردن من خوشش نميآمد. يادم ميآيد يك روز زماني كه از فوتبال برگشتم مادرم چون موافق نبود لباسهاي ورزشي مرا پاره كرد.
از دوران كودكي و درس و مدرسه چيزي به ياد داري؟
رحمتي: جدا از فوتبال بازي كردن در مدرسه هميشه جزو شاگردهاي زرنگ بودم. البته دبيرستان كه رفتم فوتبالم جديتر شد و باعث شد درسم كمي لطمه بخورم، اما به هر ترتيبي بود ديپلم گرفتم.
همسرت مخالف فوتبال بازي كردن تو نيست؟
رحمتي: قطعا زماني كه ازدواج كردم، ميدانست كه من فوتباليست هستم و با اين قضيه كنار آمده بود. البته بايد از او به خاطر تحمل شرايط كاري و سفرهايم و تنها گذاشتنها تشكر كنم.
چه سالي ازدواج كردي؟
رحمتي: سال 84.
بچه هم داري؟
رحمتي: خدا يك پسر به من داده كه اسم او را «علي» گذاشتهام، او 17 فروردين 2 ساله ميشود.
از دوران ازدواجت خاطره جالبي داري؟
رحمتي: يادم ميآيد كه روز عقدكنان با تيم فجرسپاسي در اردوي عربستان بودم و صبح آن روز به تهران رسيدم، حتي فرصت نكردم به آرايشگاه بروم.
دوست داري پسرت هم فوتباليست شود؟
رحمتي: شايد جالب باشد بدانيد كه او علاقه عجيبي به فوتبال دارد. فكر ميكنم حتي اگر من هم دوست نداشته باشم او خودش فوتباليست ميشود. البته دوست دارم «سيدعلي رحمتي» يك فوتباليست تحصيلكرده باشد.
اهل خريد براي خانه هستيد؟
رحمتي: باور كنيد نه! يادم نميآيد.
آشپزي چي؟
رحمتي: آن هم نه، در حد نيمرو بلدم!
سال 87 چطور سالي براي شما بود؟
رحمتي: خوشبختانه سال خوبي بود. هم از لحاظ خانوادگي هم از نظر ورزشي، البته شايد چون زمان زيادي را در اردو به سر بردم كمي از خانواده دور بودم اما موفقيتهاي ورزشي جاي آن را گرفت.
بهترين بازيهاي باشگاهي و مليات امسال مقابل چه تيمهايي بود؟
رحمتي: خوشحالم كه بازي خوب زياد داشتم، اما در زمينه باشگاهي بازي با پرسپوليس در تهران و در زمينه ملي هم بازي با امارات بهترين بازيهايم بودند.
آدم خجالتي هستي؟
رحمتي: نه اصلا. فكر ميكنم چوب اين قضيه را هم خورده باشم، چون هميشه حرفهايم را رك ميزنم.
نظرتان درباره مدير برنامه چيست؟
رحمتي: مدير برنامه داشتن خوب است به خصوص در فوتبال ما كه تازه حرفهاي شده حضور مدير برنامه ميتواند موثر باشد.
نظرتان در مورد انتقاد چيست؟
رحمتي: اگر سازنده باشد خيلي خوب است. ياد ندارم كه از انتقادات سازنده ناراحت شده باشم. مثل همه از انتقادات تخريبي هم خوشم نميآيد.
چقدر فيلم ميبينيد يا كتاب ميخوانيد؟
رحمتي: خيلي كم، آخرين كتابي كه خواندم يادم نيست. مدتهاست سينما هم نرفتهام اما اگر فرصت كنم فيلم ميبينم. آخرين فيلمي كه ديدم «مادرزن سلام» بود كه همسرم CD آن را تهيه كرده بود و با هم ديديم.
يك خاطره از سفرهاي خارجي خود برايمان بگو؟
رحمتي: سفر اولي كه به اسپانيا داشتيم 20 روز طول كشيد و همه دوست داشتيم زودتر برگرديم. اما از پرواز جا مانديم و مجبور شديم با اتوبوس به اتريش بريم و از آنجا به سمت ايران پرواز كنيم.
اهل قيافه گرفتن هستي؟
رحمتي: اي بابا، من توي اين خطها نيستم!
تا حالا كسي براي شما قيافه گرفته؟
رحمتي: كم نه!
ساعات تنهايي خود را چه ميكني؟
رحمتي: سعي ميكنم استراحت كنم. البته پلياستيشن هم بازي ميكنم.
به مدل ماشين و لباس چقدر اهميت ميدهي؟
رحمتي: ماشين خيلي دوست دارم. الان بي.ام.و مدل x3 دارم. لباس هم در حد و اندازه خودش دوست دارم. ماركباز نيستم ولي تا حدي كه وارد افراط و تفريط نشوم اهل خوشپوشيام.
قشنگترين دروغي كه شنيديد؟
رحمتي: زياد شنيدم، يادم نيست!
آرزويي كه دوست داري به آن برسي؟
رحمتي: بازي در جامجهاني.
[/URL]سلطان دربی ها
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
[URL="[Only Registered And Activated Users Can See Links]"]بیوگرافی پرویز مظلومی ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
پرویز مظلومی در سال 1333 در اصفهان به دنیا آمد
پرویز مظلومی بازیکن پیشین فوتبال و سرمربی فعلی باشگاه فوتبال استقلال تهران است.
:: بازی
وی از جمله فوتبالیستهای باسابقه کشورمان است که در دوران بازیگری در پست فوروارد وارد زمین فوتبال میشد.
مظلومی سابقه بازی در باشگاههای تراکتورسازی (1357) و استقلال (1357 تا پایان دوران بازیگری) را در کارنامه خود دارد.
وی در سالهای حضور خود در استقلال مجموعا ۷۲ گل برای این تیم به ثمر رساند
و در پرتماشاچیترین بازی استقلال و پرسپولیس در سال ۱۳۶۲ در ورزشگاه آزادی که بیش از ۱۳۰ هزار نفر شاهد این دیدار بودند استقلال با تک گل پرویز مظلومی به پیروزی رسید.
مظلومی بعد از بازیگری به سمت مربیگری رو آورد و به مدت ۹ سال دستیار منصور پورحیدری در تیم استقلال بود. وی سابقه سرمربیگری تیمهای صنعت نفت آبادان، مس کرمان، صبای قم (در زمان وی نام باشگاه صباباتری بود)، ابومسلم مشهد و استقلال اهواز را درکارنامه خود دارد.
مظلومی همچنین در سال ۲۰۰۷ در بازیهای غرب آسیا، به عنوان سرمربی در کنار آقاجانیان به هدایت تیم (ب) ایران پرداخت و این تیم را به مقام قهرمانی جام غرب آسیا رساند.
وی در فصل 1389- 1390 لیگ برتر از سوی مدیر عامل باشگاه استقلال تهران به عنوان سرمربی این تیم انتخاب شد.
هرآنچه که دوست داريد از فرهاد مجيدي بدانيد
فرهاد مجيدي قاديكلايي در سيزدهم خردادماه سال 1355 در تهران به دنيا آمد. وي يك برادر و 2 خواهر دارد و در خانوادهاي معمولي زندگي ميكرد.به غير از فرهاد، برادرش فرزاد نيز به فوتبال روي آورد تا خانوادهاي ورزشي را تشكيل داده باشند.
(تکرار)سيتي سنتر فرهاد در دبي:
5/1 ميليون دلار ميارزد
سلام آقا! ببخشين پيراهن شماره 7 استقلالو دارين؟!
بله! چند تا ميخواين
* 3 تا! آره 3 تا كافيه! يكيش سايز بچهگانه باشه.
مكالمهاي را كه ميخوانيد مربوط ميشود به يك هفته پيش، وقتي من وارد يك فروشگاه پوشاك البسه ورزشي شدم. بعد از آنكه فروشنده لباسها را فروخت سر صحبت را با او باز كردم و پرسيدم كه كدام پيراهن استقلال، بيشتر فروش ميرود؟
فروشنده كه مردي ميان سال بود گفت: خدا فرهاد مجيدي را خير بدهد. دروغ نيست اگه بگم نود درصد فروش لباسهاي استقلالي براي فرهاده. به خاطر همينه كه توليدي لباسمون بيشتر شماره پيراهن 7 را ميزند.
همين امر موجب شد تا روي پيشنهاد سردبير كه گفته بود زندگينامه فرهاد را بنويس، بيشتر زوم كنم و شماره 7 استقلاليها را بيشتر از گذشته زير ذرهبين قرار دهم.
آنچه در پي ميخوانيد ماحصل اين تلاشهاست:
بيوگرافي
فرهاد مجيدي قاديكلايي در سيزدهم خردادماه سال 1355 در تهران به دنيا آمد. وي يك برادر و 2 خواهر دارد و در خانوادهاي معمولي زندگي ميكرد.
به غير از فرهاد، برادرش فرزاد نيز به فوتبال روي آورد تا خانوادهاي ورزشي را تشكيل داده باشند.
اهل درس نبود
كاپيتان اين روزهاي استقلال، در نوجواني درسش را خوب نميخواند و نمرات خوبي نميگرفت. پدر و مادر فرهاد روي درس او حساسيت داشتند و نميخواستند وي فقط به فكر فوتبال باشد اما عشق به فوتبال مانع از اين شد تا فرهاد تحصيلات عاليه داشته باشد.
پرسپوليسي بوده؟!
در كودكي بيشتر از اينكه به پيراهن آبي استقلال دل ببندد پرسپوليس را دوست داشته است. شنيدههاي ما حاكي از آن است كه وي در دوران كودكي و نوجواني پرسپوليسي بوده اما پس از آنكه به صورت حرفهاي به فوتبال ميپردازد يك استقلالي تمام عيار ميشود.
مديون مايليكهن
اگر از فرهاد مجيدي بپرسيد كه فوتبالش را مديون چه افرادي است حتما از محمد مايليكهن سرمربي اسبق تيمملي هم نام خواهد برد. چرا كه حاجي مايلي اولين فردي بود كه او را در سن 20 سالگي براي رقابتهاي جام ملتهاي آسيا سال 1996 به اردوي تيمملي دعوت كرد. البته «ناصر حجازي» هم سهم زيادي در «رشد» اين بازيكن داشت.
پيشرفت سريع
نخستين تيم رسمي فرهاد جوانان كشاورز بود. پس از مدت زماني كوتاه به تيم بهمن كرج رفت و بعد از آن نيز به مدت 8 ماه براي تيم صنايع پارچين بازي كرد. سپس به بهمن بازگشت و با گلزنيهاي خود توانست نظر ناصرحجازي سرمربي فقيد آبيپوشان پايتخت را براي پيوستن به اين تيم جلب كند. فرهاد خيلي زود و در اوج جواني خودش را به عنوان بازيكن اصلي در تركيب استقلال قرار داد. پس از آن با پيشنهاد 2 تيم اروپايي مواجه شد كه در ميان آنها راپيدوين اتريش را به عنوان مقصد بعدياش انتخاب كرد.
البته فرهاد نتوانست در اروپا خوش بدرخشد و به همين خاطر به دعوت تيمهاي اماراتي پاسخ مثبت داد و به الوصل پيوست.
روزهاي خوش در امارات
مجيدي در امارات بار ديگر توانست به روزهاي اوجش بازگردد. بازيهاي فوقالعاده او در تركيب الوصل موجب شد تا اين تيم در جامهاي مختلف، مقامهاي بهتري را كسب كند. با توجه به اينكه فرهاد يكي از بهترين خارجيهاي ليگ امارات در سال 2003 – 2002 لقب گرفت به دعوت سران باشگاه العين براي بازي در رقابتهاي نيمه نهايي ليگ قهرمانان آسيا به صورت قرضي به اين تيم رفت و توانست همراه اين تيم به مقام قهرماني اين مسابقات در سال 2003 نايل آيد.
امير دبي شيفته بازيهاي فرهاد
در آن سالها امير دبي به شدت به ورزش فوتبال علاقمند بود و هر از چند گاهي نيز به ورزشگاهها ميرفت. علاقه وي به بازيها و گلزنيهاي مجيدي به حدي بود كه ميگفت تحت هر شرايطي بايد مجيدي را در امارات حفظ كنيم و به همين خاطر فرهاد در تيمهايي نظير الاهلي و النصر نيز توپ زد.
كلكسيون افتخارات
به جز قهرماني در رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا به همراه العين كه در سال 2003 رخ داد، وي مدالهاي طلاي ديگري نيز به گردن انداخته است. مجيدي همراه با استقلال، قهرماني مسابقات جام آزادگان سالهاي 77-76 و 80-79، قهرماني در جام حذفي 87-86 و قهرماني در ليگبرتر 88-87 را جشن گرفت.
فوقالعاده پولدار
بازي در تيمهاي اماراتي موجب شد تا زندگي فرهاد، رنگ و بوي ميلياردي به خود بگيرد! مجيدي كه ارقام قراردادهايش بسيار بالاست در مدت حضورش در امارات توانست سرمايهاي بالا براي خود جمع كند.
مجيدي كه اقامت دبي را دارد، پس از آنكه با العين قهرماني در آسيا را جشن گرفت يك دستگاه ويلا در ساحل جميرا از دستان شيخ دبي دريافت كرد. شنيدههاي ما حاكي از آن است كه وي يك منزل فوقالعاده شيك و همچنين يك سيتيسنتر به ارزش يك و نيم ميليون دلار در امارات دارد.
ماشين باز قهار
بهترين ماشينها را ميخرد. در امارات، اتومبيلش چشم هم تيميهايش را گرفته بود. كاپيتان استقلاليها در امارات با ماشين دستساز انگليسي «بنتلي» كه در دنيا، پنج نفر بيشتر ندارند رانندگي ميكرد. مجيدي براي آنكه اتومبيلش وارد ايران شود پول زيادي را بايد به گمرك ميداد از اين تصميم صرفنظر كرد تا در ايران اتومبيل bmw سري 7 را براند.
حساس روي مبلغ قراردادها
به هيچوجه عادت ندارد مبالغي از قراردادهايش را ببخشد و به قول معروف تا قران آخر قراردادهايش را دريافت ميكند. هروقت هم دچار مشكلات مالي ميشود و چكهايش از طرف باشگاه پاس نميشود لب به اعتراض ميگشايد و آتش حاشيه را شعلهور ميسازد.
رفت و آمد به تيمملي
فروغ فرهاد در تيمملي، همچون تيمهاي باشگاهياش نبود. فرهاد مجيدي در 45 بازي ملي شركت كرد و توانست 10 گل براي تيمملي به ثمر رساند و تنها يكبار به عنوان كاپيتان در تيمملي ظاهر شد. كاپيتان اين روزهاي استقلال اولين بازياش را در سال 75 مقابل كويت انجام داد اما ديري نپاييد كه بعد از رفتن مايليكهن و روي كار آمدن افرادي همچون برانكو، افشين قطبي و علي دايي جايگاهش را در تيمملي از دست داد.
فرهاد در دوران جواني، پشت خط بازيكناني همچون علي دايي ماند تا همچون بسياري از ايرانيهاي فوتباليست، ركورد شكني ملي و جهاني نداشته باشد.
مجيدي آخرين بازي ملياش را پانزدهم شهريورماه امسال در دوحه، مقابل تيمملي قطر انجام داد و پس از آن طي نامهاي از تيمملي خداحافظي كرد.
البته فرهاد در دوران افشين قطبي نيز به تيمملي دعوت شد اما به خاطر مسايلي، اين دعوت را قبول نكرد تا اينكه كارلوس كيروش او را به اردو دعوت كرد و پس از بازي مقابل اندونزي و قطر، از تيمملي خداحافظي كرد.
به اجبار خداحافظي كرد!
داستان اينگونه است كه وي را از تيمملي جدا كردند! دلش از نوع انتخاب بازيكنان مليپوش، در گذشته به شدت خون بود. معتقد است؛ حقش را در تيمملي خوردهاند و به خاطر اينكه لابي قوي نداشت به تيمملي دعوت نشد!
پس از آن هم كه به دعوت كيروش پاسخ مثبت داد اردوي تيمملي را پس از بازي با اندونزي ترك كرد. قضيه از اين قرار بود كه وي پس از بازي با اندونزي به بهانه گرفتن mri از دستش از ترابيان اجازه ميگيرد و اردو را ترك ميكند و ديگر باز نميگردد!
اين خبر وقتي به گوش كيروش ميرسد وي به شدت عصباني ميشود و به اطرافيانش ميگويد كه ديگر از او دعوت نخواهد كرد. اين موضوع نيز به گوش فرهاد ميرسد و با توجه به آنكه علاقه چنداني نيز به اين موضوع نداشته است تصميم ميگيرد نامه خداحافظي تنظيم كند.
رابطه بد با منصوريان
رابطهاش با عليرضا منصوريان به شدت تيره و تار است. قضيه از اين قرار است كه وي وقتي در ليگ هفتم پس از سالها به استقلال بازگشت، ناصرحجازي سرمربي وقت استقلال تهران فرزاد مجيدي را از ليست خود كنار ميگذارد تا جا براي بازگشت محمد نوازي به جمع آبيپوشان پايتخت باز شود. مجيدي دليل بيرون ماندن برادرش فرزاد از ليست استقلال را عليرضا منصوريان ميدانست. فرهاد رفاقت عليمنصور با نوازي را دليلي براي بيرون ماندن برادرش ميدانست. همچنين وقتي منصوريان به عنوان رئيس آكادمي استقلال مشغول به فعاليت شد، به خوبي اين مجموعه از لحاظ مالي تغذيه نميشد و منصوريان فكر ميكرد فرهاد مجيدي كه رابطه خيلي خوبي با واعظ آشتياني، مديرعامل وقت استقلال تهران داشت مانع از دادن بودجه به آكادمي ميشد.
تمامي اين قضايا موجب شد تا رابطه آنها به شدت با يكديگر تيره و تار شود.
گفته ميشود مجيدي وقتي توسط قطبي به تيمملي دعوت شد به خاطر آنكه منصوريان مربي تيم ملي شده بود اين دعوت را نپذيرفت.
بين استقلاليها فقط حجازي
در ميان مربيان استقلال، علاقه وافري به مرحوم ناصرحجازي سرمربي فقيد استقلاليها داشت و درخشش در فوتبالش را تا حد زيادي به او نسبت ميدهد. البته مجيدي رابطه نسبتا خوبي نيز با مظلومي دارد و با او احساس راحتي ميكند.
مشكل با قلعهنوعي
امير قلعهنوعي وقتي سرمربي استقلال بود بارها با فرهاد مجيدي به مشكل خورد. قلعهنوعي از او در تركيب اصلي استقلال استفاده نميكرد و با اينكه فرهاد در تمرينات، آمادگي بدني بالايي داشت تصميم به استفاده از او نداشت.
البته آنها به خاطر مسايل فني با يكديگر مشكل نداشتند و مشكلات شخصي دليل مكدر بودن رابطه آنها بود كه به دليل حفظ اسرار آنها در مورد مسايل شخصيشان از نوشتن آنها معذور هستيم.
رابطه خوب با مديران عامل
فرهاد مجيدي در هر باشگاهي كه بوده با مديران و روساي آن باشگاه رابطه خوبي داشته. فرهاد با فتحالهزاده و واعظ آشتياني رابطه خوبي داشته است و به عنوان رابط ميان بازيكنان و مديرعامل نيز فعال است.
البته او در امارات نيز رابطه خوبي با روساي باشگاهها داشت و به همين خاطر در يكي از شاديهاي پس از گلش عكس يكي از شيخهاي امارات را كه زير پيراهنش انداخته بود نشان داد. اين شادي پرحرف و حديث موجب شد تا شايعاتي در مورد گرفتن هديه ويژه از اين شيخ بر سر زبانها بيفتد. اتفاقي كه در مطبوعات داخلي، تبعات مناسبي در بر نداشت.
محبوبترين بازيكن سال 2010
فرهاد مجيدي در نظرسنجي سايت فيفا توانست محبوبترين بازيكن سال 2010 جهان لقب بگيرد. وي در اين نظرسنجي توانست افرادي همچون ليونل مسي و ژاوي را پشت سر بگذارد. مجيدي امسال نيز جزو كانديداي بهترين بازيكن سال 2011 به همراه علي كريمي انتخاب شده است.
فراز كمالوند او را استقلالي كرد
روزهايي كه فرهاد مجيدي در بهمن كرج حضور داشت، فراز كمالوند كه خبرنگار بود براي آنكه مديرعامل وقت بهمن را راضي كند تا رضايتنامه فرهاد را براي استقلال صادر كند خيلي تلاش كرد. اين در حالي بود كه پرسپوليسيها نيز خواهان جذب اين مهاجم بودند اما فتحالهزاده با پيشنهادي 20 ميليون توماني توانست مجيدي را استقلالي كند.
داربي بازقهار
نرفتن مجيدي به پرسپوليس وقتي به ضرر اين تيم تمام شد كه وي توانست در 3 داربي متوالي براي استقلال گلزني كند و در مجموع نيز 4 بار براي استقلاليها مقابل پرسپوليس گلزني كرد تا از اين لحاظ نيز محبوبيت خاصي در ميان هواداران پيدا كند.
ريكاوري نميكند
فرهاد معمولا تمرينات پس از بازيها را جدي نميگيرد و ريكاورياش را به صورت اختصاصي انجام ميدهد. البته فرهاد برخلاف آنكه نظم و انضباط در رفت و آمد به اردوها را آنچنان رعايت نميكند اما اهل به وجود آوردن حاشيه براي خود و تيمش از اين لحاظ نيست! در واقع فرهاد ميداند چه موقعي غيبت كند و چه موقعي به سفر برود!
خواب منظم
زندگي شخصي فرهاد روي نظم و برنامه استوار است. رأس ساعت 7 صبح از خواب بيدار ميشود و پس از خوردن صبحانه مفصل به نرمش روي تردميل ميپردازد. اگر تمرين استقلاليها عصر باشد، صبحها به صورت انفرادي تمرين ميكند و پس از صرف ناهار حدود نيم ساعت ميخوابد.
مجيدي معتقد است؛ خواب كوتاه مدت ظهرها باعث ميشود نشاط روحي در تمرين عصر داشته باشد.
اهل كتابهاي روانشناسي
علاقه زيادي به خواندن كتابهاي روانشناسي دارد و حتي اعتراضهايش را با خواندن كتاب بيان ميكند! وقتي فرهاد در زمان حضور قلعهنوعي، فيكس نيمكت استقلال بود در يكي از بازيها روي نيمكت كتاب ميخواند.
رابطه خاكستري با علي دايي
رابطهاش با علي دايي نه سياه سياه است و نه سفيد سفيد! وي معتقد است؛ عدم توفيقش در تيمملي ماندن پشت خط علي دايي است اما هرگز اين موضوع را علني نكرد و براي وي احترام خاصي قايل است. فرهاد در جشن پيراهن استقلال، وقتي سامان گوران صدا و حركات علي دايي را تقليد كرد. ناراحت و از اين اقدام باشگاه دلخور شد.
فوتبال با فتحالهزاده
يكي از خاطرات شيريني كه فرهاد همواره از آن ياد ميكند بازي دستگرمياش با فتحالهزاده در منزل شخصي فتحالهزاده بوده است. البته اين فوتبال دو نفره را فتحالهزاده برد تا كري خواني حاجي براي فرهاد همچنان ادامه پيدا كند.
دنيايش تيام و امير بردياست
تمام زندگي شخصياش مملو از علاقه به تيام و امير برديا (فرزندان خود) است. فرهاد به خاطر عشق به فرزندانش، گاهي تمرينات را زودتر تمام ميكند و پس از بازيها نيز زودتر از سايرين، كمپ را ترك ميكند. به نوع تربيت آنها نيز بسيار حساس است و يكي از دلايلي كه پيشنهاد اماراتيها را براي بازگشت به ليگ اين كشور رد كرد همين قضيه بود.
مجتبي جباري،آقاي خاص فوتبال ايران
90: خاص بودنش دليل شد تا از او بنويسيم. نوع زندگياش متفاوت است با آنچه از فوتباليستهاي ايراني سراغ داريم.آرامش خاصي در صحبت و رفتارش دارد ولي امان ازآن موقعي كه عصبانيت بر او چيره شود. كمي غيرقابل مهار ميشود و صحبتهايش معمولا تيتر يك روزنامههاي ورزشي ميشود.هيچ ابايي از نقد سرمربي تيمش ندارد و هر جا ضعفي ببيند آنها را بيان ميكند! بيآن كه به عواقب آن توجهي داشته باشد.
(تکرار)صحبت از مجتبي جباري بازيكن خوشفكر و دوستداشتني استقلاليهاست. هافبك محبوب آبيپوشان پايتختآنقدر متفاوت ميانديشد و زندگياش نسبت به ساير فوتباليستها تفاوت دارد كه تصميم به نگارش آن گرفتيم.
آنچه در پي ميخوانيد ماحصل تلاشهاي چند روز اخيرمان براي مطلع شدن از ديدگاه آقاي خاص فوتبال ايران است.
بيوگرافي
90: مجتبي جباري در 26/3/1362 در رباطكريم به دنيا آمد. در خانوادهاي نسبتا پرجمعيت كه يك برادر و يك خواهر را براي وي به ارمغان داشت. البته خانواده وي تقريبا ورزشي بود! چرا كه پدرش علاقه خاصي به ورزش و فوتبال داشت.
كودكي آرام و كمحرف
90: در كودكي نيز كاملا سكوت را به حرافي ترجيح ميداد! كمتر كسي يادش ميآيد كه مجتبي در كودكي و در مجلسها و مهمانيها، در صحبت كردن يكه تازي كند. نزديكانش ميگويند اگر از او سئوالي ميپرسيديم حرف ميزد، در غير اين صورت هيچ حرفي از او نميشنيديم!
تحصيلات
90: دوره ابتدايي را در مدرسه جلالآلاحمد سپري كرد و دوران راهنمايي را در مدارس چمران و هدايت. جباري در دوران دبيرستان رشته رياضي فيزيك را در دبيرستان عرفان (فرهنگ) خواند. جالب است بدانيد مدارس ابتدايي و دبيرستان وي در يك مكان بود. در واقع وقتي مجتبي قصد داشت وارد دوره متوسطه شود وارد مدرسه دوران دبستان خود شد چرا كه آموزش و پرورش آن منطقه دبستان آلاحمد را تبديل به دبيرستان كرده بود.
جباري كه نمرات خوبي در دروس رياضي و فيزيك داشت به خاطر علاقه وافر به فوتبال تصميم گرفت فوتبالش را به طور جدي ادامه دهد. از اين رو قيد دانشگاهآزاد را زد. البته مجتبي از اين كه درس را رها كرده است. آنچنان اظهار پشيماني نكرده است و معتقد است راه موفقيت، فقط درس نيست!
پدري فوتبالدوست و مادري دلسوز
شايد يكي از مشوقين اصلي هافبك استقلاليها براي آن كه تبديل به فوتباليستي حرفهاي شود، پدرش بود. مادر مجتبي جباري نيز معتقد بود پسرش وقتي فوتبال بازي ميكرد ديگر كمتر به درسهايش ميرسيد. به همين خاطر بيشتر اوقات به وي تذكر ميداد كه درسهايش را جدي بگيرد. مجتبي هم كه دانشآموزي تيزهوش بود سعي ميكرد درسهايش را خيلي زود بخواند تا اجازه مادر را براي حضور در كوچه و بازي گل كوچك جلب كند.
بازي به خاطر شغل پدر
اولين تيمي كه جباري در دوران جواني انتخاب كرد جوانان راهآهن بود. مجتبي به خاطر شغل پدرش، راهآهن را انتخاب كرد تا بيشتر وقتش را با پدر خود باشد. حمايتهاي همهجانبه پدر وي سبب شد تا مجتبي در سالهاي حضورش در راهآهن به عنوان يكي از موثرترين بازيكنان اين تيم شناخته شود.
عشق به استقلال
رنگ اتاقش آبي نبود اما از بچگي عاشق استقلال بود. با پدر و دايياش به استاديوم ميرفت و بازي تيم محبوبش را تماشا ميكرد. وقتي توانست با بازيهاي خود مربيان تيمهاي پايه استقلال را متقاعد كند تا او را به خدمت بگيرند درنگ نكرد و پيشنهاد استقلاليها را براي بازي در اين تيم پذيرفت.
خاطرات خوشمشهد
دوران سربازياش را به مشهد رفت و براي ابومسلميها بازي كرد. در واقع حضور پررنگ جباري در تركيب سياهجامگان مشهدي سبب شد تا وي نامي را در بين فوتبالدوستان، براي خود دست و پا كند. هماهنگي جباري با بادامكي، تيموريان و خسرو حيدري باعث شده بود ابومسلم يكي از غولكشهاي ليگ در آن روزها لقب بگيرد.
مجتبي همواره در خاطراتش از روزهاي خوبي كه در مشهد ميگذراند ياد ميكند و هنوز هم دوستاني را در مشهد دارد.
جباري در مشهد بيشتر با خسرو حيدري و حسين بادامكي رابطه خوبي داشت و هر وقت كه تنها ميشد به حرم امامرضا(ع) ميرفته تاآرامش پيدا كند.
خلاقيت در خوابگاه!
روزهاي خوشمشهد را با خاطراتي كه در اردوهاي ابومسلم داشته بيان ميكند. همبازيهاي مجتبي در ابومسلم ميگويند كه او كمتر اهل شوخي بود. اما وقتي تصميم ميگرفت با بازيكنان شوخي كند، مزاحهايش نيز متفاوت بوده است به گونهاي كه هيچكس انتظار آن كه مجتبي چنين شوخيهايي را بكند، نداشت.
ناراضي از فوتبال ايران
سازش را مخالف آنچه ديگران از وي انتظار دارند كوك ميكند. هميشه از فوتبال ايران و سيستم آن ناراضي بوده است. برايش هيچفرقي ندارد كه چه كسي مربي تيمش است و چه فردي مديريت تيم را برعهده دارد. هر وقت احساس كند مواضعش از لحاظ مالي و اصولي در خطر است، لب به نقد ميگشايد.
مجتبي معتقد است فوتبال ما طي چندين سال اخير، هيچ پيشرفتي نكرده است و مدام در حال در جا زدن بودهايم. جباري درد فوتبال را از ريشه ميداند و اعتقاد دارد اگر قرار باشد سيستم مناسبي بر مسند فوتبال ايران بنشيند، بسياري از مديران فعلي بايد از فوتبال محو شوند!
هافبك استقلاليها ميگويد خيلي از بازيكنان مستعد به خاطر آن كه رابطه ندارند از فوتبال محو شدهاند و حقكشيهاي زيادي در مورد جوانان خوش آتيه فوتبال ايران صورت گرفته است.
مصدوميتهاي متعدد
به جرات ميتوان گفت هافبك خوشتكنيك استقلاليها يكي از بازيكناني است كه دچار بيشترين آسيبديدگي شده ولي توانسته است پس از هر بار مصدوميت، روحيهاش را حفظ كند و به ميادين بازگردد. خودش معتقد است انجام بيش از حد تمرينات بدنسازي و تداخل در نوع تمريناتش يكي از عوامل اصلي به وجود آمدن مصدوميتهايش بوده است.
مجتبي تا به امروز 4 بار دچار مصدوميتهاي شديد از ناحيه زانو شده و مجبور شده است زانويش را به تيغ جراحان بسپارد.
گفته ميشد جباري به همين خاطر با استقلال، قرارداد مشروط امضا كرده است. اتفاقي كه جباري آن را به شدت تكذيب ميكند. همچنين بايد يادآور شويم مجتبي جباري امسال خيلي زود و در همان روزهاي آغازين فصل نقل و انتقالات، قراردادش را با استقلال به ثبت رسانيد.
اتفاقي كه از مجتبي كاملا بعيد به نظر ميرسيد چرا كه وي عادت داشت قراردادش را در روزهاي آخر به ثبت برساند.
پيشنهاد خوب از پرسپوليس
فصل 87-86 پيشنهاد اغواكنندهاي از پرسپوليس دريافت كرد. پيشنهادي كه حدود 150 ميليون تومان بيشتر از استقلاليها بوده است اما جباري حتي حاضر به مذاكره با آنها نشد!
همين اتفاق موجب شد تا محبوبيت شماره هشت استقلاليها بيش از پيش گردد.
بيتفاوت نسبت به متكديان!
در چهارراهها شيشه اتومبيلش هميشه بالاست! وقتي گدايان به سمت ماشينش ميروند هيچ عكسالعملي براي كمك كردن به آنها نشان نميدهد. در واقع مجتبي علاقهاي براي كمك به آنها ندارد. او معتقد است نبايد به آنها توجه ويژهاي كرد و اينگونه كمكها موجب افزايش اين افراد در سطح جامعه ميگردد.
عضو انجمنهاي خيريه
برخلاف آن كه هيچگونه علاقهاي براي كمك به فقرا در خيابانها ندارد، يكي از اعضاي فعال در 2 انجمن خيريه ميباشد كه كمكهاي قابلتوجهي را نيز به اين انجمنها ميكند.
شنيدههاي ما حاكي از آن است كه وي در طول سال، حدود 20 ميليون تومان كمك ميكند.
پول پاي ماشين نميدهد
اتومبيلش هيوندا سوناتاي سفيدرنگ است و علاقهاي به اين كه اتومبيلهاي گرانقيمت داشته باشد ندارد. جباري سالهاي سال نيز سوار پژو 206 ميشد.
كتابخوان حرفهاي
در طول روز حدود 2 ساعت كتاب ميخواند. كتابهايي از پائولوكوئيلو و دكتر علي شريعتي را ميخواند. رمانهاي كوئيلو را به خاطر نوع نگارش و مضمون داستانهايش ميپسندد و كتابهاي دكتر شريعتي را چندين و چند بار ميخواند.
سينما برو نيست
او نيز مثل ساير افراد مشهور جامعه كمتر ميتواند در مكانهاي عمومي حضور يابد، به همين دليل كمتر به سينما و رستوران ميرود اما به خاطر علاقهاي كه خود و همسرش به ديدن فيلمهاي سينمايي دارند سعي ميكنند فيلمهاي روز دنيا را ببينند. كمتر پيش آمده است به خاطر بازيگران خاصي فيلمي را انتخاب كند اما در ميان آنها از بازي آلپاچينو، رابرت دنيرو، عزتا... انتظامي و پرويز پرستويي لذت ميبرد. جباري به فيلمهاي اكشن و اجتماعي علاقه خاصي دارد.
رابطه خوب با آندو
در مشهد كه بودند آنچنان با هم رابطه خوبي نداشتند و گفته ميشد يكي از عواملي كه موجب شد تيموريان خيلي دير به استقلال بپيوندد، مجتبي جباري بوده است. اما به محض آن كه آندو به استقلال آمد و در كنار همبازي قديمياش قرار گرفت توانست رابطه خوبي با وي برقرار كند.
شنيدههاي ما حاكي از آن است كه جباري و آندو در اردوها رابطه خيلي خوبي با هم پيدا كردهاند و در شاديهاي پس از گل نيز زودتر از ديگران همديگر را بغل ميكنند.
شادي با حلقه
مجتبي جباري امسال خيلي خوب گلزني ميكند و معمولا شاديهاي پس از گلش را با همسرش تقسيم ميكند. هافبك استقلاليها پس از به ثمر رساندن گل، حلقه ازدواجش را ميبوسد تا وفاداري به همسر هنرمندش را اين گونه ثابت كند.
همسري هنرمند
همسر مجتبي جباري كه تحصيلات عاليهاش را تا مقطع كارشناسي ادامه داده است، ويلون ميزند و سبب شده است تا مجتبي نيز به موسيقي روي آورد. در اوقات بيكارياش بيشتر براي جباري، ويلون ميزند.
پيانيست
مدتي است كه جباري به زدن پيانو روي آورده است. البته مجتبي به خاطر بازيهاي ليگ و تيمملي كمتر فرصت پيدا ميكند تا به زدن پيانو بپردازد.
مستند بين قهار
اطلاعاتش از نوع زيست حيوانات بسيار قوي است. در مورد اكثر جانوران، اطلاعات جامع و كاملي دارد. اكثر مستندهاي حياتوحش را ميبيند و به آنها علاقهمند است.
رابطه خوب با قيمه و فسنجان
دستپخت همسر و مادرش را خيلي دوست دارد. مجتبي به خورش قيمه و فسنجاني كه مادرش ميپزد علاقهمند است و اكثر اوقات، وقتي براي صرف غذا به منزل مادرشان ميروند برايش اين غذاها را درست ميكنند.
وعده خوب صبحانه است
در وعدههاي غذايي به صبحانه توجه ويژهاي دارد. جباري معتقد است خوردن صبحانه مناسب و كامل از ساير وعدههاي غذايي مهمتر است و تاثير بسزايي در اندام ورزشكاران دارد.
تيمملي و كيروش
اگر مصدوم نميشد تعداد بازيهايش به مراتب بيشتر از اينها بود. وي كه در دوران برانكو ايوانكوويچ براي اولين بار به تيمملي دعوت شد. نتوانسته بود پيش از اين كه كيروش هدايت تيمملي را عهدهدار گردد. آنچنان تكنيك خودش را به رخ بكشد. جباري از اين كه تيمملي تحت هدايت كيروش است رضايت كامل دارد و او نيز همچون اكثر بازيكنان و كارشناسان فوتبال، معتقد است اگر شرايط برايش مهيا شود ميتواند باعث پيشرفت فوتبال كشورمان گردد.
كيروش نيز علاقه خاصي به سبك بازي مجتبي جباري دارد و به پاسكاري او علاقه دارد.
واقعبيني
هيچوقت سعي نداشته موضوعي را بيش از پيش بزرگ كند. همواره از آنچه به وجود ميآيد در حد و اقتضاي آن موضوع صحبت ميكند. مثلا اين كه مجتبي معتقد است قضيه شيث و نصرتي، بيش از حد بزرگ شده است و نبايد تا اين حد به آن پرداخته ميشد.
فيروز كريمي و فروتن فنياند
بين مربيان وطني نوع تمرينات فيروز كريمي و بهمن فروتن را متفاوت از سايرين ميداند. به همين دليل معتقد است كه آنها جزو بهترين مربيان ايراني هستند.
مشكل با قلعهنوعي
جباري به شدت با امير قلعهنوعي سرمربي سابق استقلاليها مشكل دارد. جباري از نوع تمرينات قلعهنوعي و لحن صحبتش با بازيكنان، خوشش نميآيد. او معتقد است هر بازيكن، صاحب شخصيت است و نبايد آن را زير سئوال برد.
بيتفاوت نسبت به 8
برايش هيچ فرقي نداشت شماره پيراهن او چه رقمي داشته باشد. البته سالهاست كه شماره هشت را بر تن دارد و به آن عادت كرده است. وگرنه برايش اصلا مهم نيست كه چه شمارهاي را بر تن داشته باشد.
عشق كنسرت
تنها محافل عمومي كه علاقه دارد به آنجا برود كنسرت است. اكثر كنسرتهاي گروه شمس به سرپرستي كيخسرو پور ناظري را به همراه همسرش ميرود. جباري كمتر به كنسرت خوانندگان و گروههاي پاپ ميرود. البته جباري در اتومبيل شخصياش آهنگهاي محسن چاووشي و سروش لشكري ملقب به هيچكس را نيز گوش ميدهد. علاقه جباري به صداي چاووشي به حدي است كه قصد دارد با او آشنا شود و رابطه برقرار كند.
اهل شعر و ادب
ديوان اشعار زيادي دارد. از حافظ گرفته تا خيام و مولوي. اگر كسي قصد مشاعره با وي را داشته باشد قطعا شكست خواهد خورد! چرا كه مجتبي تسلط كامل به اشعار شاعران دارد.
متنفر از تزوير
سم روابط فوتبالي و اجتماعي را ريا ميداند. از تزوير بيزار است و با افرادي كه ظاهر و باطني متفاوت دارند سعي ميكند ارتباط برقرار نكند و دليلي ميداند بر عدم توفيق در كارهاي تيمي.
روياي جباري
مجتبي جباري پاك شدن فوتبال ايران را رويايي دست نيافتني ميداند.
جباري به بازي در ليگهاي معتبر اروپايي نيز علاقه دارد. اما به نظر ميرسد ديگر وقت آن رسيده كه وي فوتبالش را در همين ايران دنبال كند! چرا كه سن و سال جباري اين احتمال را كاهش ميدهد.
لقب ژاپنيها براي جباري
او را زيدان آسيا مينامند. چند سال پيش وقتي همراه با تيمملي مقابل ژاپن بازي كرد، نظر كارشناسان و مفسران فوتبال ژاپن را به خود جلب كرد و لقب زيدان آسيا را از آن خود كرد.
كمتر مصاحبه ميكند
اهل مصاحبه كردن نيست. به غير از تني چند از دوستان مطبوعاتياش كمتر با ديگران مصاحبه ميكند و علاقهاي به حضور پررنگ در صفحات روزنامهها ندارد.
احساس مسئوليت شديد در مورد آينده خانوادهاش
همان طور كه ميدانيد جباري هنوز طعم شيرين پدر شدن را نچشيده است اما از حالا به فكر آينده زندگي آنهاست. او معتقد است پدر و مادر بايد بيشتر وقت خودشان را صرف فرزندانشان كنند تا در تربيت آنها مشكلي به وجود نيايد. وي در اين باره احساس مسئوليت خاصي ميكند.
كمحافظه
با اين كه جباري يكي از باهوشترين هافبكهاي حال حاضر فوتبال كشورمان است اما حافظه وي ضعيف است و خيلي از خاطرهها را به ياد ندارد!
تلخترين خاطره
حتما بسياري از استقلاليها اين موضوع را ميدانندكه فوت پدرش تلخترين خاطره را برايش رقم زده است.
بهترين خاطره
2 دوره قهرماني در رقابتهاي ليگبرتر، جزو بهترين خاطرههايش است. اتفاقي كه جباري معتقد است استقلال، امسال نيز ميتواند بهآن برسد.
بیوگرافی جی لوید ساموئل
.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
سلطان اصلي و واقعي فوتبال ايران
[Only Registered And Activated Users Can See Links] B1%DB%8C%20%D9%88%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%88%20%D8 %AD%D9%82%20%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86.j pg
سلطان اصلي و واقعي فوتبال ايران در 29 تير1325 در تهران متولد شد.
آيا ميدانستيد لقب سلطان اولين بار در فوتبال ايران از طرف هواداران تاج به علي جباري داده شد و بعد پرسپوليسي ها از آن تقليد کردند؟!
اين بازيکن افسانه اي به مدت 10 سال ( از سال 44 تا 54) براي تاج بازي کرد که در اين مدت با اين که در پست هافبک تهاجمي بازي ميکرد توانست 101 گل به ثمر برساند تا رکورد دار گلزني در تارخ استقلال باشد.
از افتخارات وي ميتوان به دو بار قهرماني در جام ملت هاي آسيا در سال 1968و همچنين 1972 که با گل او در فينال مقابل کره جنوبي ايران قهرمان جام ملت هاي آسا شد.
علي جباري در سال 49 درحالي که فقط 24 سال داشت در حضور بزرگان تاج بازوبند کاپيتاني به او سپرده شد.
فتح جام باشگاه هاي آسيا در سال 1970 با پيروزي دو بر يک مقابل هاپوئل اسرائيل در ورزشگاه امجديه.
دو بار قهرماني با استقلال در ليگ کشور در سال هاي 1350 و 1353
سه قهرماني باشگاه هاي تهران در سال هاي 1348 ، 1350، 1351
سه بار قهرماني در جام ميلز هند در سال هاي 1348، 1349، 1350
وي تمام افتخاراتي که بهد از سال 1350 به دست آورده به عنوان کاپيتان بوده پس ميتوان علي جباري را پرافتخار ترين کاپيتان تاريخ استقلال دانست.
علي جباري کسي که باشگاه براي احترام به او براي او به جاي بازوبند کاپيتاني از پيراهن هايي با آستين هاي دورنگ استفاده ميکرد. علي جباري با شوت هاي پشت محوطه هجده قدم معروف بود. شوت هايي که 5 عدد از آن را پرسپوليسي ها نوش جان کردند.
او به همراه غلامحسين مظلومي بهترين گلزن استقلال در تاريخ دربي هاست.
تا زماني که جباري يا بهتر بگويم سلطان علي جباري فوتبال ملي را ترک نکرده بود هم پست او در تيم ملي يعني علي پروين جايي جز روي نيمکت نداشت.
[Only Registered And Activated Users Can See Links] B1%DB%8C.jpg
یادی از علی جباری ، شاه ماهی نسل طلایی فوتبال ایران
تنها ۱۰ دقیقه تا پایان ۹۰ دقیقه باقی مانده بود و تیم ملی فوتبال ایران بازی را با نتیجه ۰ – ۲ به میزبان رقابت های جام ملتهای آسیا ( تایلند ) واگذارکرده بود… یک شکست تاریخی درانتظار تیم ملی فوتبال ایران بود اما اینگونه نشد!… همان دقایق اندک کافی بود تا شاه ماهی نسل طلایی فوتبال باشگاه تاج وفوتبال ایران دردهه چهل و پنجاه قادر باشد هتریک نماید و تیم ملی فوتبال ایران را که درزیر باران سیل آسا یک شکست سنگین را انتظار می کشید در پایان ۹۰ دقیقه به پیروزی برساند و یک برگ طلایی از تاریخ فوتبال ایران زمین را ورق بزند…
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
آری ، از علی جباری سخن می گوییم… اسوه تعصب و تکنیک ناب فوتبال باشگاهی و ملی ایران در زمانیکه آبی پوشان و تیم ملی فوتبال ایران قدرت بلامعارض قاره کهن آسیا بودند…
درتداوم آن پیروزی تاریخی بود که ایران باقربانی کردن حریفان دیگر به فینال رسید تا بازهم علی جباری یکی از ۲ گل بازی فینال را در برابر کشور کره جنوبی به ثمر برساند و حریف را در برابر شیران ایران زمین تسلیم نماید… با این نتیجه برای دومین بار همای سعادت و خوشبختی برروی شانه های یک ملت فوتبالدوست نشست ( سال ۱۹۷۲) تا رنسانس فوتبال ایران در دهه پنجاه شکل بگیرد و به قدرت اول فوتبال آسیا تبدیل شود.
آن سالها قهرمانی جام ملت ها حتی در خانه حریف برای ایرانیان یک رویا و سراب نبود زیرا امثال جباری ها را داشتیم…
علی جباری را بدون تردید باید یکی ازبهترین و بااخلاق ترین بازیکنان فوتبال ایران و استقلال دانست… بازیکنی تکنیکی و سرعتی که از فاکتور تعصب و هوشی سرشار بهره می برد و معمولا در پست هافبک تهاجمی بازی می کرد و باتوجه به شرایط بازی به خط حمله می پیوست و درکار تیمی مشارکتی چشمگیر داشت... قدرت رهبری ، هوش و ذکاوت او باعث گردید سالیان سال بع
Blue-StaR
07-17-2012, 12:25
::.بیوگرافی امیر قلعه نویی.::
نام:امیر قلعه نویی
نام کامل: اردشیر قلعهنویی
تاریخ تولد: ۱ آذر ۱۳۴۲
محل تولد: تهران-ایران
پست: مربی (گذشته:هافبک)
باشگاه کنونی: تراکتورسازی
دوران حرفهای
حضور در تیم ها به عنوان بازیکن:
۱۹۸۴–۱۹۸۶ راهآهن
۱۹۸۶–۱۹۸۸ شاهین
۱۹۸۸–۱۹۸۹ السد
۱۹۸۹–۱۹۹۵ استقلال تهران
حضور در تیم ها به عنوان مربی:
برق تهران-استقلال اهواز-استقلال تهران-تیم ملی ایران-
مس کرمان-استقلال-سپاهان-تراکتور سازی
به عنوان مربی:
قهرمانی در جام حذفی ۸۱-۱۳۸۰ به همراه تیم استقلال تهران
نائب قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲ به همراه تیم استقلال تهران
سومی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۴-۸۳ به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی در بازیهای قهرمانی غرب آسیا ۲۰۰۷ به همراه تیم ملی فوتبال ایران
قهرمانی در جام حذفی ۸۷-۱۳۸۶ به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ به همراه تیم سپاهان اصفهان
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹ به همراه تیم سپاهان اصفهان
توضیحات بیشتر:
رده باشگاهی
اردشیر لارودی و ابوطالب اولین کسانی بودند که او را برای تیمهای پایه یی راه آهن انتخاب کردند و بعد ناصر ابراهیمی او را به تیم بزرگسالان راه آهن برد. او در سال ۱۳۶۰ به تیم ملی جوانان دعوت شد که نمایش قابل قبولی هم از خود ارائه کرد اما چند ماه بعد ناصر ابراهیمی در اسفند ۱۳۶۰ از راه آهن به شاهین رفت. ابراهیمی از میان تمام بازیکنان نخبه ایی که در راه آهن داشت تنها امیر قلعه نویی را به شاهین برد. شاهین ملی پوشان زیادی در آن روزها داشت. نادر فریاد شیران، دینور زاده،نصرالله عبدالهی، صادقی، حمید محدتیموری و علی حیدری از این جمع بودند.
سال اول و دوم فعالیت ابراهیمی در شاهین پر تنش بود. او سال ۶۳ شاهین را رها کرد و جای خود را برای مدت کوتاهی به محراب شاهرخی سپرد. او نیز بعد از چند ماه جای خود را به نصرالله عبداللهی داد. پس از خداحافظی صادقی و رفتن دینورزاده، اردشیر ۲۲ ساله به عنوان کاپیتان تیم انتخاب شد. او اواسط لیگ سال ۶۶ پس از پیروزی ۲ بر صفر برابر پرسپولیس، شاهین را ترک کرد و به السد قطر رفت.
حضور در استقلال تهران
زمستان ۱۳۶۷ او به تهران بازگشت و این بار سراغ باشگاه استقلال تهران رفت، پای میز قرارداد نشست و پیراهن آبی را بر تن کرد. اولین بازی اردشیر به عنوان بازیکن استقلال در تاریخ ۱۳۶۷/۱۲/۱۹ مقابل پرسپولیس رقم خورد. این بازی که در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی برگزار میشد به پنالتی کشیده شد و اردشیر پنالتی اش را از دست داد. در تیم آن روز استقلال به جز قلعه نویی، یکه، اردستانی و شکورزاده دیگر نفراتی بودند که سابقه بازی در شاهین را داشتند.
رده ملی
این بازیکن خلاق تا پایان دوره بازیگری اش تنها ۲۰ بازی ملی را در کارنامه ثبت کرد که اتفاقاً ۱۸ بازی آن در سن ۳۰ سالگی به بعد رخ داد. وی اولین بار توسط ناصر ابراهیمی در سال ۱۳۶۴ به تیم ملی «ب» دعوت شد.
او در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ همراه تیم ملی به چین سفر کرد و اولین بار پیراهن تیم ملی الف را بر تن کرد اما تا سال ۱۳۷۲ هیچ گاه مجدداً به تیم ملی فراخوانده نشد یعنی ۱۳۷۲/۶/۲۱ دیدار ایران – بوسنی هرزگوین که با سرمربیگری علی پروین انجام شد. در کارنامه ملی قلعه نویی تنها یک گل زده آن هم به کویت دیده میشود.
مصدومیت دوران بازیگری
او در سال ۱۳۶۸ دچار مصدومیت شدیدی شد. قلعه نویی دو مرتبه مصدومیت جدی را تجربه کرد که بار دیگر آن در سال ۱۳۷۳ بود.
استقلال تهـران
قلعهنویی ۴ فصل سرمربی تیم استقلال را بر عهده داشته و در ۲ مقطع نیز تیم استقلال را در بازیهای جامحذفی هدایت نمودهاست.
وی در اولین حضور خود به عنوان سرمربی در تیم استقلال این تیم را قهرمان جام حذفی ۸۱-۱۳۸۰ کرد.
اما یک سال بعد یعنی در سال ۸۲ که وی به عنوان سرمربی تیم استقلال انتخاب گردید، در سومین دوره از لیگ برتر تیم استقلال را در آستانهٔ قهرمانی در لیگ برتر قرار داد اما در هفتههای پایانی نتوانست به این عنوان برسد و نائب قهرمان شد. او در فصل بعد باز هم تیم استقلال را در کورس قهرمانی قرار داد اما در آن فصل تیم استقلال با تفاضل گل کمتر نسبت به ذوب آهن سوم شد البته خط حمله استقلال در آن فصل با زدن ۵۱ گل بهترین خط حمله لیگ شد. در فصل بعد و در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ بالاخره وی توانست تیم استقلال را برای اولین بار در لیگ برتر قهرمان کند.
در فصل نخست مربیگری بعد از یک فصل بسیار بد با رولند کخ، استقلال تهران با انجام بازیهای جذاب و بی نظیر و تماشگر پسند در حالیکه تا آخرین هفتهها در صدر بود در پایان به نائب قهرمانی اکتفا کرد.
در فصل دوم استقلال تهران گر چه به همراه فولاد خوزستان کمترین شکست را در کارنامه داشت، اما در پایان سوم شد. البته استقلال تهران این فصل هم به همراه امیر قلعه نویی بازی هایی تماشاگر پسند و جذاب را به نمایش گذاشت.
اما در نهایت در فصل سوم قلعه نوعی این بار استقلال را قهرمان لیگ برتر کرد.
چهارمین فصل حضور در آبی پوشان دو قهرمانی داشت:
قهرمانی در جام حذفی
قهرمانی در لیگ برتر
در این فصل آرش برهانی که فصل قبل از جمله دلایل اخراج ناصر حجازی و فیروز کریمی بود آقای گل لیگ برتر لقب گرفت و استقلال عنوان بهترین خط حمله و دفاع و همچنین بیشترین برد و بهترین تفاضل و بهترین تیم بازیهای خارج خانه را از آن خود کرد.
همچنین بازیکنانی چون وحید طالبلو،پیروز قربانی،امیرحسین صادقی،خسرو حیدری، سیاوش اکبرپور، در زمان مربیگری وی در استقلال به دوران اوج خود رسیدند، امیر قلعه نویی در لیگ هشتم نقش بسزایی در بازگشت آرش برهانی به روزهای اوج خود داشت.
Blue-StaR
07-17-2012, 12:29
::.بیوگرافی حنیف عمران زاده.::
بیوگرافی :
حنـیف عمران زاده در سـال 10/2/1364 در مازندران به دنـیا آمده است.
حنـیف در یک خانواده چهار نفری بزرگ شده است.
وی فـوتبال را در سن 17 سالگی در شهر نور زير نظر جلال موسوي نسب سال 1381
حـرفه :
حنیف عمران زاده در سال 82 به تیم شـاهین تهـران پیوست.
پـس از آن وی در تیم های امید پاس، پـاس تهران، مـلوان بندر انزلی،
پـاس همدان و اسـقلال تهران، فعالیت کرده است.
سطح ملي :
حـنیف عمران زاده برای اولین بار تـوسط حمـید علیدوستی به تیم ملی جوانان دعوت شد
و در مقطع اميد زير نظر (رنه سيموئز) و (وينگو بگوويچ) فيكس بازي کرد.
براي اولين بار در سال 87-88 توسط افشین قطبی به تيم ملي بزرگسالان دعوت شد و هم
اکنون هم جز تیم ملی میباشد.
سال های حضور در باشگاههای حرفهای :
1382: شاهين تهران (داوود جليلي)
1383: اميد پاس (مهدي احمد پور - رضا رحمتي)
1384: پاس تهران (مجيد جلالي - همايون شاهرخي)
1385: ملوان انزلي (نصرت ايراندوست)
87-1386: پاس همدان (بگوويچ)
1388: استقلال تهران (صمد مرفاوي)
استقلال تهران(پرویز مظلومی:1389)
Blue-StaR
07-17-2012, 12:30
::.بیوگرافی پـژمان منتظری.::
بـیوگرافی :
پـژمان منتظری در سال 17/10/1362 به دنیا آمده است. در شناسنامه 1362/10/15
پـژمان فوتبال خود را مانند بسیاری از بازیکنان خوزستانی از زمین خاکی و
تیم های محله ای شروع کرده است و
مدرک تحصیلی آن دیپلم تجربی است.
حـرفه :
وی فوتبال حرفه ای را از سال 77-76 آعاز کرد.
اولین تیم پـژمان تــیم پـرسپولیس اهواز بود که بعد به تیم شـهاب پیوست.
در ادامه سر از شاهین و دیهیم اهواز سر در آورد و پس از آن پیراهن امیدهای فولاد را
پوشید و به دنبال 3 سال حضور در فولاد با قراردادی به استقلال تهران آمد.
سطح ملی :
پژمان منظری در بازی های آسیایی ۲۰۰۶، عضو تیم ملی فوتبال زیر 21 سال ایران بود.
همچنین در تاریخ دهم مهرماه یکهزارو سیصدو نود از سوی کارلوس کیروش به تیم ملی دعوت
شد.
افتخارات در سطح باشگاهی :
قهرمانی درلیگ برتر فوتبال ایران 84-83به همراه تیم فولاد خوزستان
قهرمانی در جام حذفی 87-86به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی درلیگ برتر فوتبال ایران به همراه تیم استقلال تهران
سال های حضور در باشگاههای حرفهای :
1383-1386 شهرداری وشاهین اهواز فولاد خوزستان
تاکنون-1386 اسـتقلال تـهران
بیو گرافی کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران و استقلال جواد نکونام
.
.
[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
.
کاپيتان آبي ها را زير ذره بين ببينيد
ستارهي جديد تيم استقلال گرچه به تازگي پيراهن اين تيم را برتن کرده است اما سابقهي بر هيچ فوتبالدوستي پوشيده نيست.
بالاخره و پس از کش و قوسهاي فراوان، جواد نکونام، ستارهي گرانقيمت باشگاه اوساسونا راهي تيم پرطرفدار آبيپوش پايتخت شد تا استقلال بيش از پيش لقب کهکشاني را شايستهي خود ببيند. جواد نکونام، کاپيتان تيم ملي ايران از جمله بازيکنان پا به سن گذاشتهاي است که در آسمان بيستارهي فوتبال ايران حکم خورشيد تابان را دارد و حضور او در تيم استقلال يعني وزنهاي که با اتکا به سنگيني آن ميتوان گفت پيروز فصل نقل و انتقالات استقلال بوده است نه پرسپوليس. هرچند پيروز واقعي در فصل نقل و انتقالات تيمي است که با ديدي روشن و روبه آينده ، به فکر فرآهم آوردن تيم يکدست و هماهنگي باشد که توان مبارزه در راه فتح جام قهرماني را داشتهباشد.
ستارهي جديد تيم استقلال گرچه به تازگي پيراهن اين تيم را برتن کرده است اما سابقهي بر هيچ فوتبالدوستي پوشيده نيست. با اين وجود قصد داريم تا تکرار مکررات کنيم و کارنامهي کاپيتان تيم ملي کشورمان را زير ذرهبين قرار دهيم.
دوران باشگاهي :
جواد نکونام ، در 15 مهر سال 1359 در شهر ري متولد شد. اين هافبک باسابقه ، محصول باشگاه جوانان سايپا است.
پاس تهران ، ايستگاهي براي اوجگيري
نکونام در سال 1377 درحاليکه فقط 18 سال سن داشت راهي يکي از پرسابقهترين باشگاههاي پايتخت و ايران يعني پاس شد و از همين تيم بود که به عنوان چهرهاي برتر به فوتبال ايران معرفي شد ، از همين پاس بود که تيمهاي ملي ردهي سني راه يافت و در ادامه نيز راهي تيم ملي بزرگسالان شد. نکو ، از همان ابتدا هافبکي درخشان بود و اين امر را نيز ثابت کرد. درخشش او در دو فصل ابتدائي حصورش در تيم پاس ، سبب شد تا مد نظر مسئولان وقت تيمهاي کلي جوانان و اميد قرار گيرد. او در تيم پاس هفت فصل حضور داشت تا در نهايت عنوان کاپيتاني اين تيم را نيز از آن خود کرد. اوج حضور او در پاس بازيهاي درخشانش در جام باشگاههاي آسيا ???? بود، جايي که او به همراه آرش برهاني و محمد نصرتي تيم را به مرحلهي بعدي بردند. نکونام در مجموع 187 بار پيراهن تيم پاس را برتن کرد و 49 گل براي اين تيم به ثمر رساند.
در جدول زير بطور خلاصه عملکرد جواد نکونام در پاس را بررسي خواهيم کرد :
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
امارات و دو تيم الوحده و الشارجه
فصل 06-2005 براي جواد نکونام فصلي پرتلاطم بود. او فصل را با پاس آغاز کرد و با الشارجه به پايان برد. در جدول زير بطور خلاصه عملکرد نکونام را بررسي کردهايم.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
اوساسونا
پس از عملکرد قابل قبول نکونام در جام جهاني 2006 ، تيمهاي اروپايي بسياري خواهان به خدمت گرفتن نکونام بودند که برترين آنها هرتابرلين و المپيک ليون بودند. اما به ناگاه نکونام سر از اسپانيا درآورد و با اوساسونا قراردادي دوساله به ثبت رساند ، قراردادي که در صورت توافق طرفين به مدت يک سال ديگر قابل تمديد بود. در اولين فصل حضور خود در اوساسونا آنقدر خوب و درخشان در ترکيب اصلي اين تيم ظاهر شد که تيم رنجرز اسکاتلند حاضر به پرداخت يک ميليون پوند براي به خدمت گرفتن اين مليپوش ايراني شد ، اما نکونام ترجيح داد در اوساسونا بماند.
در 14 آگوست 2007 نکونام دچار پارگي ليگامنت در زانوي راست خود شد و پس از انجام عمل جراحي موفق در آلمان ، هشت ماه از ميادين فوتبال دور بود. در زمان غيبت او باشگاه اوساسونا از ياروسلاو پلاشيل در پست هافبک استفاده نمود. در 24 نوامبر همين سال اوساسونا اقدام به تمديد قرارداد نکونام براي سومين سال متوالي نمود.
سومين فصل حضور نکونام در اوساسونا فصل درخشاني براي اين بازيکن بود و اين هافبک مليپوش ايراني توانست با گلزني برابر تيمهايي رئال مادريد 8 گل به ثمر برساند و بعد از والتر پاندياني برترين گلزن فصل اوساسونا لقب گرفت. اين درخشش نکونام در اوساسونا از چشم ديگر تيمهاي حاضر در لاليگا پنهان نماند و تيمهايي همچون ويارئال و اسپانيول حاضر به پرداخت 5 ميليون يورو براي به خدمتگيري نکونام بودند ، اما نکونام از حضور در پامپلونا راضي بود و تمايل به ترک اين تيم نداشت.
ديگر فصل درخشان نکونام در اوساسونا ، فصل 11-2010 بود ، فصلي که نکو با زدن 6 گل و ارائهي بازيهاي تاثيرگذار در خط هافبک از جمله عواملي بود که مانع از سقوط اوساسونا از لاليگا شد. در پايان اين فصل تيمهاي عربي و ترک بسياري حاضر به خريدن گرانقيمتترين بازيکن اوساسونا بودند که با نکو با قبول کاهش دستمزدش ، يک فصل ديگر در اين تيم ماندگار شد ، تا بهترين نتيجهي تيمي دوران حضورش در اوساسونا را کسب نمايد.
در پايان بد نيست بدانيم نکونام ، اولين بازيکن ايراني است که در لاليگا بازي کردهاست. او در نخستين فصل حضور در لاليگا، به بازيکن ثابت تيمش تبديل شد و توانست با گل طلايي که در جام يوفا مقابل بوردو فرانسه زد، به بازيکني محبوب در تيمش بدل شود او با اين گل باعث شد تا براي اولين بار باشگاه اوساسونا جز 16 تيم برتر جام يوفا قرار گيرد پيش از اين هرگز اوساسونا نتوانسته بود تا اين مرحله از مسابقات بالا بيايد وي همچنين از سوي كاربران اينترنتي سايت باشگاه اوساسونا اسپانيا به عنوان بهترين بازيكن اين تيم در سال 2011 ميلادي انتخاب شد.او در بازي مقابل بارسلونا در جام حذفي اسپانيا در سال 2012 به عنوان کاپتان اوساسونا بازوبند را به دست بست تا به عنوان اولين ايراني باشد که موفق به بستن بازوبند کاپتاني در اروپا شود.البته اولين بازي که جواد نکونام بازوبند کاپيتاني اوساسونا را به بازو بست در بازي دوستانه با لاتزيو بود که با تک گل جواد نکونام به سود اوساسونا به پايان رسيد .
در جدول زير بطور مختصر مروري بر عملکرد نکونام در اوساسونا داشتهايم.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
دوران ملي :
نکونام در 22 دي سال 1379 در حالي که فقط 19 سال و 31 روز سن داشت ، اولين بازي ملي خود را برابر اکوادور انجام داد. نکونام در ادامه در سه دوره از جام ملتهاي آسيا حضور يافت (2004 ، 2008 ، 2011). او در جام جهاني 2006 نيز در ترکيب تيم ملي ايران حضور داشت.
نکونام تا کنون 128 بازي ملي انجام داده است و 30 گل ملي در کارنامهي خود دارد. او پس از خداحافظي علي دائي کاپيتان اول تيم ملي ايران بوده است.
نکته جالب توجه در مورد نکونام ثبات اين بازيکن بوده است. نکونام در کليهي تيمهايي که حضور داشته است ، ثباتي ستودني داشته است و در نهايت نيز عنوان کاپيتاني اين تيمها را از آن خود ساخته است ، البته اگر دوران بسيار کوتاه عضويت اين ستاره در الوحده و الشارجهي امارات را در نظر نگيريم. حال بايد ديد حضور او در استقلال با کولهباري از تجربه در ايران و اسپانيا ، با کاپيتاني در اين تيم پر هوادار خواهد شد يا نه ؟
Blue-StaR
08-13-2012, 16:07
::.بيوگرافي امين منوچهري.::
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بـیوگرافی :
سيد امين منوچهري در 17 / 11 / 1364 متولد شد. او اکنون در تیم استقلال تهران بازي ميكند.
زادگاه : تهران ، ايران
سن : 26
قد : 1.92 متر
اطلاعات باشگاهی :
باشگاه کنونی : استقلال تهران
شماره پیراهن : 11
پُست : مهاجم
حرفه :
منوچهری فوتبال حرفهایش را در باشگاه سایپا آغاز کرد. او پس از شش فصل بازی در تیم
سایپا البرز پس از دریافت رضایتنامه خود از اين تيم در دفتر علی فتح الله زاده حضور یافت
و پس از توافقات نهایی قرارداد دو ساله ای را با استقلال امضا کرد.
منوچهری دو سال قبل در برنامه نود به طور علنی اعلام کرد که استقلالی است .
او پس از پیوستن به استقلال نیز اعلام کرد به آرزوی دوران کودکی خود دست یافته است .
باشگاههای جوانان :
هما
1385 دانشگاه آزاد زنجان
باشگاههای حرفهای :
.................................................. .......[Only Registered And Activated Users Can See Links]بازي.[Only Registered And Activated Users Can See Links]گل..
1391 - 1385 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) سايپا البرز ..................[Only Registered And Activated Users Can See Links]
....... - 1391 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) استقلال تهران
Blue-StaR
08-13-2012, 16:09
::.بيوگرافي فابيو جانواريو.::
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بـیوگرافی :
فابيو جانواريو در 3 سپتامبر 1979 در شهـــر لوندرينا برزيل به دنيا آمد.
نام کامل : فابیو دانیل جانواریو
قد : 1.87 متر
نام مستعار : ریکاردو
اطلاعات باشگاهی :
شماره پیراهن : ۳۷
پست : هافبک
باشگاه کنونی : استقلال تهران
حرفه :
فابيو جانواريو پس از 8 سال حضور در ليگ برزيل و پرتغال در سال 1385 به ايران آمد و به مدت
2 سال در تيم فولاد خوزستان بازي كرد . در پايان فصل 1386-87 تيم خوزستاني را ترك و به
باشگاه استقلال تهران پيوست . وي پس از گذراندن يك فصل موفق در استقلال و همچنين
كسب مقام قهرماني ليگ برتر ايران از جمع آبي ها جدا شد و به تيم فوتبال سپاهان اصفهان
پيوست و 3 فصل متوالي ، را در اين تيم سپري كرد و همراه اين تيم موفق به كسب 2 مقام
قهرماني در ليگ برتر شد. جانواريو به علت تاخير در تمرينات سپاهان از سوي كرانچار سرمربي
اين تيم از ليست كنار گذاشته شد و پس از فسخ قرارداد با اين تيم اصفهاني ، با پيشنهاد
استقلال مواجه شد كه پس از انجام مذاكرات و توافق طرفين بار ديگر به جمع استقلالي ها
برگشت و ليگ دوازدهم را در جمع آبي هاي پايتخت توپ خواهد زد.
باشگاههای جوانان :
1994 - 1998 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] l.svg) کاسکاول برزيل
باشگاههای حرفهای :
.................................................. ........[Only Registered And Activated Users Can See Links]بازي.[Only Registered And Activated Users Can See Links]گل..[Only Registered And Activated Users Can See Links]پاس گل
1998 - 2002 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] l.svg) کاسکاول برزیل .............[Only Registered And Activated Users Can See Links]
2002 - 2003 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] l.svg) كولاتينا برزيل ...............[Only Registered And Activated Users Can See Links]
2002 - 2003 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] l.svg) ویتوریا برزیل ................[Only Registered And Activated Users Can See Links]
2003 - 2005 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] gal.svg) گیل ویسنته پرتغال .......[Only Registered And Activated Users Can See Links]
2005 - 2006 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] gal.svg) بلننسس پرتغال ...........[Only Registered And Activated Users Can See Links]
2006 - 2007 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] gal.svg) بلننسس پرتغال ...........[Only Registered And Activated Users Can See Links]
2006 - 2007 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) فولاد خوزستان ............[Only Registered And Activated Users Can See Links]
2007 - 2008 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) فولاد خوزستان ............[Only Registered And Activated Users Can See Links]
2008 - 2010 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) استقلال تهران .............[Only Registered And Activated Users Can See Links] 0 [Only Registered And Activated Users Can See Links] 11
2010 - 2012 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) سپاهان اصفهان ..........[Only Registered And Activated Users Can See Links] 1 [Only Registered And Activated Users Can See Links] 6
2012 -........ [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) استقلال تهران
افتخارات در سطح باشگاهی :
مقام قهرمانی لیگ برتر ایران به همراهی باشگاه استقلال تهران 87-88
مقام قهرمانی لیگ برتر ایران به همراهی باشگاه سپاهان اصفهان 89-90
مقام قهرمانی لیگ برتر ایران به همراهی باشگاه سپاهان اصفهان 90-91
Blue-StaR
08-13-2012, 16:11
::.بيوگرافي ليام ردي.::
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بـیوگرافی :
ليام ردي متولد 8 آگوست 1981 مي باشد كه هم اكنون در پُست دروازه بان عضو تيم استقلال
تهران و در ليگ برتر فوتبال ايران بازي مي كند. او برای باشگاه نيوكاسل يونايتد جتس در افتتاح
فصل اي-ليگ بازي كرده است و سابقه بازي در تيم هاي اف سي سيدني ، ولينگتون
فونيكس را داشته است.
نام کامل : لیام ردی (Liam Reddy)
زادگاه : سيدني ، استراليا
قد : 1.88 متر
اطلاعات باشگاهی :
شماره پیراهن : 29
پُست : دروازه بان
باشگاه کنونی : استقلال تهران
زندگي شخصي :
خانواده او یک خانواده موفق در زمینه ورزش است و پدر و برادر او در رشته راگبي در تیم های
استرالیایی فعال بوده اند.
حرفه :
این بازیکن کار خود را در باشگاه پاراماتا پاور در غرب استرالیا و در سال 2000 آغاز کرد ،باشگاهی که در آن زمان در
لیگی محلی عضو بود. او در مدت سه فصلی که در این باشگاه حضور داشت 39 بار به میدان رفت و البته یک گل
نیز به ثمر رساند. فوتبال ردی در حال رشد بود و او پس از سه سال حضور در یک لیگ محلی ، راهی تیم سیدنی
یونایتد شد ، تیمی که درلیگ دسته دوم استرالیا عضو بود. این دروازه بان در طی دو فصلی که در این باشگاه
حضورداشت ، 24 بار پیراهن این تیم را برتن کرد. او در بین سالهای 2003 تا 2005 عضو این باشگاه بود. در سال
2005 ، ردی راهی برترین لیگ استرالیا یعنی ای-لیگ شد و در تیم نیوکاسل یونایتد جتس حضور یافت. در این
فصل او 23 بار پیراهن تیم نیوکاسل را بر تن کرد. دروازه بان جدید استقلال پس از اختلاف نظر با نیک تئو ، سرمربی
نیوکاسل راهی تیم بریسبانه روآر شد. او از سال 2006 و به مدت چهار فصل در این تیم حضور داشت. وي در طول
این مدت 66 بار پیراهن بریسبانه روآر را بر تن کرد و 21 گل نیز دریافت کرد. در اواخر فصل 10-2009 این دروازه بان با
سابقه راهی تیم ولینگتون فونیکس شد ، تا جایگزین دروازه بان مصدوم این تیم یعنی مارکپاستون گردد. لیام ردی
در مدت اندکی که در این باشگاه حضور داشت توانست.درخشان ترین دوران حرفه ای خود را تجربه نماید. او با
وجود آنکه فقط 12 بازی برای ولینگتون انجام داد و 5 گلرا نیز دریافت کرد ، اما توانست با درخشش خود تیم
ولینگتون را راهی فینال مقدماتی در ای-لیگ نماید. او در سه بازی متوالی نیز گلی را دریافت نکرد و از این حیث در
باشگاه ولینگتون صاحب رکورد است. او در پایان این فصل جز یکی از برترین بازیکنان ای-لیگ لقب گرفت، بازیکنی
که در بین هواداران ولینگتون بسیار محبوب بود ، چراکه در مدت کوتاهی توانست درخشش قابل تحسینی را از
خود به نمایش بگذارد. او به دلیل همین درخشش راهی تیم قهرمان یعنی اف سی سیدنی شد ، این دروازه بان
در مجموع 37 بار پیراهن اف سی سیدنی را بر تن کرد .لیام ردی در سن 31 سالگی ترجیح داد استرالیا و ای-لیگ
را ترک نماید و راهی پرافتخارترين تيم آسيا یعنی استقلال تهران گردد. نکته ی جالب توجه در مورد لیام ردی آن
است که او همواره در تیمهای برتر استرالیا حضور داشته است ، اما هیچگاه با هیچکدام از آنها طعم خوش
قهرمانی را نچشیده است.
باشگاههای جوانان :
1998 - 1997 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) SASI
1999 - 1998 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) AIS
باشگاههای حرفهای :
.................................................. ...........[Only Registered And Activated Users Can See Links]بازي.[Only Registered And Activated Users Can See Links]گل..
2003 - 2000 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) i..1..[Only Registered And Activated Users Can See Links] Power
2005 - 2003 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) i..0..[Only Registered And Activated Users Can See Links] United
2006 - 2005 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) i..0..[Only Registered And Activated Users Can See Links] Jets
2009 - 2006 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) i..0..[Only Registered And Activated Users Can See Links] Roar
2010 - 2009 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) i..0..[Only Registered And Activated Users Can See Links] Phoenix
2012 - 2010 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links]) i..0..[Only Registered And Activated Users Can See Links] y FC
....... - 2012 [Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links] svg) استقلال تهران
Blue-StaR
08-27-2012, 19:39
::.بیوگرافی جواد زرینچه.::
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بـیوگرافی :
جواد زرينچه متولد 1345 و در تهران به دنیا آمده است.
جـواد زرینچه 3 فــرزند دارد.
جواد زرینچه مدافع - هافبک سرعتی و تکنیکی دههٔ هفتاد ایران بود.
پُست :
مدافع سابق، سرمربی
حـرفه :
جواد زرینچه مثـل دیگر بازیکنان فـوتبال را از بچگی دوست داشت.
وی در تیم های لکوموتیو، بوتان، ژاندرمری، کشاورز، استقلال، صباباتری بازی کرده است.
و گفــتنی است که جـواد زرینچه حـدود 13 سال برای تیم استقلال بـازی کرده است.
ســطح مــلی:
جـواد زرینچه بـازی های زیاد و خوبی را انـجام داده است اما به یاد ماندنی ترین لحظه
سانتر زیبای او در بازی ایران و آمریکا و گل حمید استیلی تا سالیان متمادی در
ذهن فوتبال دوستان ایرانی باقی خواهد ماند.
سـال های حضور در باشگاه های حرفه ای :
۱۳۶۵-۱۳۶۸ کــشاورز تهـــران
۱۳۷۹-۱۳۶۸ اســتقلال تهــران
۱۳۸۱-۱۳۷۹ استقلال رشـت
۱۳۸۲-۱۳۸۳ صــــبا باتری
سـال های حـضور به عنوان مربیگری در باشگاه های حرفه ای:
استقلال تهران
صبا باتری
استقلال جنوب
صنایع اراک
آلومینیوم هرمزگان
Blue-StaR
08-27-2012, 19:41
::.بیوگرافی علیرضا منصوریان.::
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بیوگرافی :
علیرضا منصوریان در سال 1350 در تهران به دنیا آمد.
وی از نوجوانی به فوتبال علاقه داشت و همین موضوع باعث شد
در سال 1373 به شکل حرفهای فوتبال خود را آغاز کند و برای تیم پارسخودرو به میدان برود.
حـرفه :
وی از نوجوانی به فوتبال علاقه داشت و همین موضوع باعث شد در سال 1373 به شکل حرفهای فوتبال خود را آغاز کند و
برای تیم پارس خودرو به میدان برود.با درخشش در این تیم خیلی زود به
یک پدیده بدل گشت و سال بعد سر از تیم مطرح استقلال تهـران درآورد.
منصوریان 2 فصل برای این تیم بازی کرد و سال 1376 به ترکیه رفت و برای
تیم بالیستر سنترال یک فصل به میدان رفت.سال بعد مجددا به استقلال
بازگشت اما این بار نیز دوام نیاورد و در فصل 1377 - 78 برای تیم سکودا
یونان بازی کرد.علیرضا منصوریان همچنان به بازی در تیمهای مختلف ادامه داد،
به طوریکه یک فصل در تیم آپولون اسمیرنیس یونان شرکت داشت و 2 فصل نیز در
آلمانبرای تیم سن پائولی توپ زد.وی سرانجام به تیم همیشگی خود؛
استقلالبرگشت و 5 فصل برای این تیم بازی کرد و در سال 1387
برای همیشه از بازی فوتبال خداحافظی کرد.
وی نیز همچون بسیاری از فوتبالیستها، پس از آویختن کفشها، به مربیگری
رو آورد و در ابتدا در سال 1387 توسط مدیرعامل اسقلال به عنوان رئیس آکادمی فوتبال
باشگاه استقلال منصوب شد. چندی بعد وی به عنوان سرمربی تیم پاس هـمدان ،
هدایت این تیم را بر عهده گرفت و بعد کنار کشید.
سطـح مــلی :
منصوریان در خلال دوران بازیگری به مدت 2 سال (1375 تا 1377) پیراهن
تیم ملی را نیز به تن کرد.
منصوريان در سال 2011 همراه باتیم ملی فوتبال ایران به جم ملت های آسیا 2011اعزام شد
كه در انجا وي به عنوان دستيار افشین قطبی اجراي مسئوليت مي نمود. همچنين، پس از
جدايي افشین قطبی ازتیم ملی فوتبال ایران او به عنوان سرمربي تيم ملي در مقابلتیم ملی
فوتبال روسیه حاضر شد كه در ان ديدار تیم ملی فوتبال ایران توانست با نتيجه 1-0 تیم ملی
فوتبال روسیه را شكست دهد.
اردیبهشت سال 1390 علیرضا منصوریان از سوی فدراسیون فوتبال
به عنوان سرمربی تیم فوتبال امید ایران انتخاب شد.
سـال های حضور در باشگاه های حـرفه ای :
- - - - - پـارس خـودرو
1374-1376 استقلال تهـران
1376 بالستیر سنترال
1376-1377 استقلال تهـران
1377-1378 سـکودا
1378-1379 آپولون اسمیرنیس
1379-1381 سن پائولی
1381-1386 استقلال تهــران
RezaVilla7
09-12-2012, 03:30
بیوگرافی فریدون زندی*عکس
فریدون در صبح روز ششم اردیبهشت ( ۲۶ آوريل) سال 1358 شمسی در شهر بندریاِمدن در کشور آلمان دیده به جهان گشود . اِمدن شهری در شمال آلمان است که با کشور هلند مرز آبی و خاکی دارد. در اين شهر پایگاه زير دريايی های مدرن آلمان قرار دارد. کارخانه ی فولکس واگن هم در اين شهر وجود دارد.
پرویز زندی، پدر فریدون در سال 1323 شمسی در کرمانشاه به دنیا آمده است. چون پدرش کارمند شهربانی بوده و بیشتر وقتها در ماموریتهای کاری به سر می برده است بچه های وی در شهرهای مختلف ایران به دنیا آمدند. پدر پرویز بچهسرچشمه تهران و مادرش در منطقه سنگلج تهران به دنیا آمده اند. ورزش در این خانواده ی ریشه دارد . پرویز از کودکی کشتی گیر بوده و به این ورزش علاقه ی زیادی داشته است و در سال 1341 هم قهرمان استان خراسان شد. وقتی برای مسابقات کشوری به تهران رفت چون 200 گرم وزن اضافه داشت از مسابقات محروم شد و این ورزش را کنار گذاشت . پرویز پس از پایان تحصیلات و اتمام دوران سربازی به آلمان رفت و همان جا شروع بهکار کرد. در مسجدی در شهر هامبورگ آلمان با الا کخ (او پس از مسلمان شدن اسم لیلا را برای خود بر گزید. ) ازدواج کرد. خطبه ی عقد آن ها را ایت اله شبستری خوانده است.
لیلا کخ متولد 1949 ، زمانی که به دنیا آمد مادرش را از دست داد. این موضوع سالها اورا آزار می داد، او با پرویز زندی آشنا شد وعلی رغم مخالفت دوستانش با او ازدواج کرد. وی با اینکه در آلمان به دنیا آمده خیلی خوشحال است که فریدون ایران رابرای ادامه فوتبال انتخاب کرده است . مادر فریدون ایران را خیلی دوست دارد و علاقه مند است که بتواند در ایران به همراه خانواده ی خود زندگیشان را ادامه دهند.
کوروش برادر فریدون، 3 سال از او بزرگتراست.وی هم مثل فریدون در شهر 60 هزار نفری اِمدن آلمان به دنیا آمده است.کوروش در دانشگاه کلن آلمان مشغول به تحصیل در مقطع دکترای ورزشبوده است. او ابتدا فوتبالیست بوده و سپسبه رشته ی بسکتبال روی آورد. او نیز چون پدر و مادرش از اینکه برادر کوچکش فریدون برای ادامه فوتبال ایران را انتخاب کرده بسیار خوشحال است. وی خیلی کم بهایران آمده و امیدوار است برای آشنایی بهتر با فرهنگ غنی ایران به سرزمین پدری اش بیشتر سفرنماید.
فریدون برای تیم ملی امید آلمان بازی کرده است. با اینکه احتمال بازی کردن در تیم ملی آلمان برای او فراهم بود، او تیمملی ایران را برای ادامه فوتبال خود انتخاب نمود. پدر و مادرش از این تصمیم استقبال نمودند.
اولین باری که فریدن به ایران آمد قبل از بازی با بحرین (بازی های مقدماتی 2006) بود.او استرس داشت ولی وقتی با مردم ایراناز نزدیک آشنا شد ، استرس را برای همیشهفراموش کرد.
فریدون اولین گلش را برای ایران در یک بازی دوستانه به ثمر رساند . پرچم ایران روی پیراهنش را بوسید تا نشان دهد به سرزمین پدری خود عشق می ورزد. او در جایی گفته است:
« قبل از اینکه به ایران بیایم چون تا به حال این کشور را ندیده بودم اطلاعاتم به اندازه ی چیز هایی بود که از پدرم شنیده بودم .ولی الان چیزهای بیشتری از آداب و فرهنگ ایرانی را یاد گرفته ام. گل های زده ی ملی خود را به پدر و مادرم که برای من خیلی زحمت کشیده اند، تقدیم می کنم. «
فریدون علاقه زیادی به رالی دارد و اگر فوتبالیست نمی شد قهرمان رالی بود !!! یک بار در مسابقات رالی شرکت کرده بود و 2 بار هم تصادف شدید داشته است.او هیجان سرعت را به همین تصادف ها می داند!! ماشین های شیک و سریع را خیلی دوست دارد و ماشین خود را زود به زود تعویض می کند .
بیشتر درآمدش را خرج خرید لباس و ماشین می کند .به لباس های مارکدار و شیک خیلی اهمیت می دهد و دوست دارد خوش تیپ و خوش لباس باشد. آن قدر لباس خریده است که توی منزلش یک اتاق دارد پر از لباسهای شیک!!!
فريدون زندي از كودكي با ايران بيگانهنبود. در خانواده او، هميشه از ايران صحبت بود ونقش پدر و مادرش تا حد زيادي در اين روند موثربود.
وی عاشق خوروشت قیمه و لوبیا پلو هست. مادرش هم این 2 نوع غذا را خیلی خوب درست می کند. او وقتی به ایران می آید غذاهای تک و شماره یک ایرانی را در رستوران های تهران می خورد.
او اعتقاد دارد که ایرانی ها خیلی خوب و مهربان هستند. آنها به یکدیگر تعهد دارند و مدام سعی دارند به کسی که احتیاجدارد کمک کنند . در ایران همه به فکر خانواده و دوستانشان هستند، درست برعکس آلمانی ها !! وی فکر می کند مردم سرزمین پدری اش با تمام دنیا فرق داشته و به آن افتخار می کند.
وقتی خیلی بچه بود از پدرش در مورد اسمش سوال می کرد چون نامش با تمام دوستانش در آلمان فرق داشت!پدرش در این مورد به او می گفت:«فریدون یک اسم اصیل و تاریخی ایرانی است و در قدیم مردی با این نام از بزرگان سرزمین پدری اش بوده است . اسم کوروش برادرش نیز یک اسم بزرگ تاریخی است.»
او عاشق کودکان هست به همین دلیل اگر بخواهد کار خیری انجام دهد سعی می کند ازکودکان بی سرپرست حمایت کند. امیدوار است روزی در دنیا فرا برسد که کودک بی خانه ای وجود نداشته باشد .
از دروغ گفتن و پشت سر کسی بد حرف زدن هم متنفر است و اجازه نمی دهد کسی جلویش از کسی بد حرف بزند .
وی در بین تیم های فوتبال دنیا، عاشق تیم بارسلونا اسپانیا هست .
بزرگترین آرزوی فریدون این است، روزی برسد که در تمام جهان صلح و دوستی برقرار باشد و کسی با کسی دعوا نداشته باشد. دوست دارد جنگ های تمام دنیا به اتمام برسد و آدم ها فقط یکدیگر را دوست داشته باشند .
عکس های فریدون زندی:
[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
[Only Registered And Activated Users Can See Links] ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
پرسپوليسي ها مادرم را به طرز وحشتناكي كتك زدند
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
من بچه بودم، خواهرم استقلالي بود و من پرسپوليسي. در يکي از داربيها با هم کريخواني داشتيم. پرسپوليس به استقلال باخت و من از داغ دل، خواهرم را آنقدر کتک زدم که دندانهايش شکست.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
جام ورزشی؛ من بچه بودم، خواهرم استقلالي بود و من پرسپوليسي. در يکي از داربيها با هم کريخواني داشتيم. پرسپوليس به استقلال باخت و من از داغ دل، خواهرم را آنقدر کتک زدم که دندانهايش شکست.
همين چند وقت پيش جايي رفته بودم که يک راننده وانت نيسان من را شناخت و چون پرسپوليسي بود، بدترين الفاظ را نثارم کرد؛ دعوا کرديم و من کتکش زدم. نامه دادگاهش درِ خانهمان آمد.اما اين منم که کم نميآورم.
"مهدي هاشمي نسب را از جهت "ياغي بودن" با مجتبي محرمي مقايسه مي كنند.
به هر حال روزي،روزگاري نه خيلي دور او با 100 ميليون در انتقالي جنجالي از پرسپوليس به استقلال رفت و اين انتقال حاشيه هاي فراواني برايش داشت.
حاشيه هاي بعضا تلخي كه شنيدن آنها مايه تاسف است. اينكه برخي طرفداران پرسپوليس مادرو برادرش را به طرز وحشتناكي كتك زدند. اينكه انواع و اقسام فحش هاي ركيك نثارش شد و...
آنچه در ادامه مي خوانيد بازنشري است از گفت و گوي جنجالي و جالب مهدي هاشمي نسب.
مهدي هاشمي نسب استقلالي است
من استقلالي ام.استقلالي خداحافظي کرده ام و استقلالي مي ميرم.
دندان هاي خواهرم را شكستم!
من بچه بودم، خواهرم استقلالي بود و من پرسپوليسي. در يکي از داربيها با هم کريخواني داشتيم. پرسپوليس به استقلال باخت و من از داغ دل، خواهرم را آنقدر کتک زدم که دندانهايش شکست.
گلي كه به اندازه 4 گل مي ارزد!
يک گل زده ام به اندازه همه آن چهار گل مي ارزد.برويد از استقلالي ها بپرسيد.از پرسپوليسي ها هم بپرسيد.آن گل چهار گب بيشتر زير زبانشان مزه کرده؟يا آن گلي به پرسپوليس زدم بيشتر ناراحتشان کرده... اصلا بگذاريد ماجرا را تمام کنم.پرسپوليس در وجود من مرده
رفتن من به استقلال، به هيچ بنيبشري ربط ندارد
من يک سوال دارم.چطور ميشود در جام باشگاههاي آسيا، پرسپوليس در دو بازي، به دو تساوي صفر بر صفر ميرسد و در بازي آخر مرحله مقدماتي، تنها در صورتي به چهار تيم نهايي صعود ميکند که بازي را ببرد، اما بازي تا دقيقه 75، صفر بر صفر بود و پرسپوليسِ در آستانه حذف است. مهدي هاشمينسب در دقيقه 70 گل پيروزيبخش و صعود پرسپوليس را در بازي سوم به ثمر ميرساند و بعد کنار گذاشته مي شود؟
من به خاطر اين رفتارها به استقلال رفتم، اصلا به هيچ بنيبشري ربط ندارد. من قراردادم به پايان رسيد و به استقلال رفتم.همين.
ماجراي آن گل عجيب
کار آن بالايي بود.شما فقط به اين نکته مهم توجه کن.احمد عابدزاده در تمام طول عمر بازيگرياش، حتي در بازياي که ما همراه با پرسپوليس، در کره جنوبي بوديم و هوا به شدت باراني بود، سُر نخورد، اما آن روز سُر خورد؛ ميدانيد چرا؟ چون افشين ايستاد و وقتي توپ را ارسال کردند، احمد عابدزاده به سمت من آمد و با صداي بلند گفت: «منم!» به همين دليل افشين ايستاد. احمد پايش سر خورد و من با سر به توپ ضربه زدم و توپ به گل تبديل شد. از وقتي توپ به تور خورد و ورزشگاه منفجر شد، ديگر هيچي نفهميدم. در آن بازي آنقدر عصبي شده بودم که بين دو نيمه عضلات دوقلويم گرفته بود، حتي منصورخان ميخواست مرا تعويض کند، اما يک حسي به من ميگفت که بايد در زمين بمانم. بايد يک اتفاقي ميافتاد که افتاد.کار خودم را کردم.اما حيف که غش کردم. اگر در بازي ميماندم، شايد استقلال پيروز ميشد.اي کاش غش نميکردم! اي کاش! با آن گل که جواب خيليها را دادم، در زمين ميماندم و نميگذاشتم تا علي کريمي گل مساوي را بزند.
كتك خوردم،ترور شدم
کتک خوردم.ترور شدم اصلا.خيلي از پرسپوليسيها به من بد و بيراه گفتند، اما همه آنها را حلال ميکنم. مهدي هاشمينسب از پرسپوليس رفت، اما همه ميدانند که در قلب آنها قرار دارم، اما همه آنها بدانند که من يک استقلالي دوآتشه هستم که با استقلال از فوتبال حرفهاي خداحافظي کردم. حتي در تيمهايي که مقابل استقلال ايستادم، هيچ وقت از هواداران استقلال فحش نخوردم و تا زماني که به استقلال رفتم، هميشه مورد محبت هواداران استقلال بودم.
بهترين گل زندگيام
آخر اين سوال است؟معلوم است! بهترين گل زندگيام را به پرسپوليس زدهام؛ نه به خاطر اينکه تيم سابقم بود، بلکه حقم بود! باز هم اگر به آن روزها برگردم، به استقلال ميروم و استقلالي ميشوم تا خيليها را بسوزانم.
پرسپوليسي ها مادرو برادرم را به طرز وحشتناكي كتك زدند
اصلا در گلويم عقده شده بود. ميداني چرا در آن بازي سعي کردم به پرسپوليس گل بزنم؟ براي آنکه در بازار کرج، هواداران پرسپوليس بعد از رفتن من به استقلال مادرم را به بدترين وجه کتک زدند و همين مانده بود تا چاقويش بزنند و اگر مردم به دادش نميرسيدند، شايد مادرم را از دست ميدادم. همينطور برادرم را جلوي در خانهمان و در چند جاي ديگر کرج کتک زدند. من براي پرسپوليسيها چهار گل زده بودم و مزه آن گلها هنوز زير دندانشان است، اما من دندانهايشان را با آن گل مسواک زدم و بهتر بگوبم جرم گيري کردم تا مزهاش از بين برود.
راننده نيسان را زدم چون فحش داد
همين چند وقت پيش جايي رفته بودم که يک راننده وانت نيسان من را شناخت و چون پرسپوليسي بود، بدترين الفاظ را نثارم کرد؛ دعوا کرديم و من کتکش زدم. نامه دادگاهش درِ خانهمان آمد.اما اين منم که کم نميآورم..
منصور پورحیدری، مدافع راست آبی ها
39 سال و انواع افتخارات با پیراهن استقلال
در ششمین قسمت از مجموعه "مردانی که در فوتبال ایران دوستشان می داریم"، سراغ پرخبرترین نامی که این روزها در فوتبال ایران حضور دارد رفتیم، منصورپورحیدری بعد از تمام افتخاراتی که برای استقلالی ها کسب کرد، این روزها مشغول درمان بیماری خود است.
ه گزارش "ورزش سه"، این روزها شاید به ندرت در فوتبال مان نامی را پیدا کنیم که با تاریخ یک باشگاه عجین شده باشد، نامی مانند منصور پورحیدری که بدون شک بعد از شنیدنش بازی های آسیایی، بازی دربی و صدالبته نیمکت آبی ها به ذهن می آید. نامی که این روزها احتیاج به یک همت بلند و دعای خیر هواداران برای ایستادن دوباره کنار زمین دارد تا بازهم با نگاه های دنباله دار، مضطرب و پیگیرش، آبی پوشان را در بازی دنبال کند.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
دفاع راست 69 ساله استقلالی ها
ششم بهمن ماه روزیست که منصور پورحیدری 69 ساله می شود، مدافع راست آبی ها (که در ابتدای فوتبال خود مدافع میانی بود) 1324 در تهران، حوالی میدان خراسان و در خانواده ای هفت نفره به دنیا آمد، دو فرزند ثمره زندگی مشترک او با کسی بود که در سال های اخیر نام او را حوالی فدراسیون فوتبال بسیار شنیدیم، فریده شجاعی نایب رئیس سابق فدراسیون فوتبال سال هاست زندگی با یک ورزشکار و سرمربی مطرح را تجربه می کند.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
پا به توپ شدن در نقطه عطف زندگی
اولین پا به توپ شدن ها در تیم دبیرستان و مسابقات آموزشگاه ها بود پس از آن ها وی به سمت دنیای حرفه ای فوتبال کشیده شد اما مهمترین اتفاق زندگی پورحیدری زمانی نبود که وقتی وی تنها 17 سال داشت در سال 1341 توسط غلامحسین نوریان وارد فوتبال حرفه ای شد و برای تیم دخانیات از زیر مجموعه های دارایی بازی کرد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
قطعا مهمترین اتفاق زندگی او چهار سال بعد و در سال 1345 روی داد، زمانی او برای اولین پیراهن آبی ها را به تن کرد و آخرین بار آن را 9 سال بعد و در سال 1354 از تن بیرون آورد، به نوعی می توان گفت نقطه عطف زندگی پورحیدری پا به توپ شدن در تیمی بود که تا همین امروز هم درگیر آن است.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
مقام در تهران و ایران و آسیا
سرمربی سابق و سرپرست فعلی استقلالی ها زمانی که برای این تیم بازی می کرد توانست مقام های ریز و درشتی را به دست بیاورد، 3 بار قهرمانی باشگاههای تهران، قهرمانی باشگاههای ایران، قهرمان جام دوستی و اتحاد، قهرمان جام تخت جمشید، سه دوره قهرمان جام میلز هندوستان و در نهایت کسب مقام قهرمانی و سومی جام باشگاههای آسیا تعدادی از مهمترین افتخارات وی در دورانی بود که پیراهن آبی را به تن می کرد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
آویختن کتانی و پوشیدن لباس دامادی
سال 1354 و پس از 9 سال بازی برای آبی پوشان، پورحیدری ترجیح داد در حالی که تنها 30 سال سن داشت از دنیای بازیگری خداحافظی کند، این وداع او مصادف شد با سلامی دیگر، سلام به زندگی زناشویی و دقیقا همان سال بود که پیراهن آبی بازهم برای او سرنوشت ساز شد و این بار بازیکن تیم بسکتبال بانوان تاج بود که نقاشی 9 ساله او را پررنگ تر کرد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
حضور اولیه در کنار سه مربی
او پس از خداحافظی با دنیای بازیگری، تصمیم به نشستن روی نیمکت گرفت و برای این کار نیز وی انتخاب اول مربی معروفی بود که آن سال ها در فوتبال ایران کار می کرد، رایکوف تصمیم گرفت منصور جوان و سخت کوش را به عنوان مربی دستیار در کنار خود داشته باشد و همین اتفاق نیز به وقوع پیوست، بعد از وی دو مربی دیگر نیز همین کار را تکرار کردند، مرحوم علی دانایی فرد و جکیچ مربیانی بودند که وی را در کنار خود نشاندند.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
کنار جکیچ تا آن سوی آب ها
پس از انقلاب و فسخ قرارداد جکیچ با آبی ها، این مربی از استقلال جدا شد و به کشورهای حاشیه خلیج فارس رفت و پورحیدری نیز در سال 59 باز هم به این مربی پیوست و این بار در باشگاه الاهلی امارات بازهم دستیار جکیچ شد و به مدت یک سال و نیم دیگر را در کنار این مربی به تجربه اندوزی گذراند.
سال 62 و شروع نفر اول بودن
اوایل سال 1362 پورحیدری به ایران و خانه خود بازگشت و توانست این بار به عنوان مرد اول فنی این تیم روی نیمکت استقلال بنشیند و در همان سال نیز این تیم را به مقام قهرمانی برساند و این شد سرآغازی برای 309 رقابتی که وی نفر اول استقلالی ها بود.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
انواع و اقسام مقام ها در داخل و خارج
سه دوره قهرمانی باشگاه های تهران، دو دوره قهرمانی جام آزادگان، دو دوره قهرمانی جام حذفی، نایب قهرمانی لیگ برتر افتخاراتی است که وی در لیگ های داخل کشور کسب کرده است، او دو 5 دوره و 32 بازی نیز هدایت استقلالی ها را در آسیا داشته است که در تاریخ این باشگاه یک رکورد محسوب می شود و از جمله افتخاراتش خارج از کشور می توان به مقام های قهرمانی، نایب قهرمانی و سومی جام باشگاه های آسیا و دو مقام چهارمی جام در جام باشگاه های آسیا اشاره کرد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
عنوانی منحصر به فرد، فقط برای منصورخان
پورحیدری صاحب یک عنوان جاودانه نیز در فوتبال ایران است، وی تنها کسی است که هم در دوران بازیگری و هم در دوران مربیگری توانسته به عنوان قهرمانی جام باشگاه های آسیا دست پیدا کند، سال های 1349 و 1370 مهمترین عناوین ورزشی این مربی رقم خورده است.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
باز هم در خارج از ایران، این بار نفر اول
وی اولین باری که از جمع آبی ها جدا شد بازهم به امارات و باشگاه الاهلی رفت اما این بار به عنوان نفر اول نیمکت این تیم، پورحیدری به این جدایی یک بار دیگر نیز از جمع آبی ها دل کند و این بار در سال 1377 به فجر سپاسی شیراز پیوست، پس از آنجا و حضور دو ساله در تیم ملی بازهم به استقلال آمد تا پایان لیگ اول حرفه ای را روی نیمکت این تیم نشست و در نهایت به مقام نایب قهرمانی لیگ برتر برسد، پس از آن برای مدت کوتاهی به صنعت نفت آبادان رفت و به نوعی می توان این را آخرین تجربه سرمربیگری وی دانست، پس از آبادان وی به اراک و تیم صنایع اراک رفت و از آنجا نیز به مدت دو سال سرپرست و مدیرفنی پاسی شد که به تازگی به همدان رفته بود. پورحیدری بعدها، در اواخر دهه هشتاد و دهه نود بازهم به استقلال بازگشت اما این بار با عناوینی همچون عضو هیات مدیره، سرپرست و مدیرفنی.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
منصورخان در لباس ملی
پورحیدری از سال 1349 عضو تیم ملی فوتبال ایران بود و 40 بازی ملی نیز به انجام رسانده است که حاصل آن 7 گل بوده است، او در بازی های آسیایی تایلند نیز به همراه تیم ملی بوده است.
بعدها و پس از حضور تیم ملی در جام جهانی، او سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد و توانست در بازی های آسیایی بانکوک با تیم ملی به مقام قهرمانی رقابت ها دست پیدا کند.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
بی توجه به اطراف با تمرکز به متن
پورحیدری نیز به مانند تمام فوتبالی های حاضر در ایران در دوران حرفه ای حضور خود در این عرصه با حاشیه هایی دست و پنجه نرم کرد و هر از گاهی شایعات و حرف و حدیث هایی از اختلاف و او با شخص و یا اشخاصی به میان می آمد اما وی ایستاد و بدون توجه به تمام حرف و حدیث ها به پیراهن آبی فکر کرد و به کار خود پرداخت.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
او حتی تا یک روز پیش عود کردن بیماری خود در تمرینات این تیم حضور داشت و مجدانه پیگیر تمرینات و بازی های تیم محبوبش بود و تمام وظایف سرپرستی یک تیم بزرگ را بی کم و کاست انجام می داد.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
یک استارت دیگر برای افتخاری جدید
و منصورخان پس از وخامت حالش در اثر بیماری دیابت یک بار با استارتی سریع، رکوردی دیگر ثبت کرد و توانست از آن شرایط سخت خود ر ا برهاند و این روزها با احوالی به مراتب بهتر دوران درمان و سپس نقاهت خود را سپری کند.
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
[Only Registered And Activated Users Can See Links]
melika00
12-24-2019, 09:30
نام و نشانواره پیشین باشگاه، با الهام از تاج پهلوی، تاج بود و در بیشینه مدت فعالیت باشگاه تا پیش از انقلاب ایران، این تیم همین نام را داشت و هواداران این تیم نیز به تاجی معروف بودند. بعد از انقلاب، بازیکنان، دستاندرکاران و نزدیکان باشگاه مجبور شدند برای جلوگیری از انحلال باشگاه نام تیم را عوض کنند و از میان نامهای استفاده شده در شعارهای انقلابی آن سال، واژه استقلال را برگزیدند. صفحه رسمی فیفا نیز، در گزارشی که در سپتامبر ۲۰۰۹ در مورد استقلال منتشر کرد از این تیم با نام تاج ایران نام برد.
استقلال از ابتدای فصل ۸۷–۱۳۸۶ دو ستاره طلایی رنگ به نشانه دو قهرمانی در جام باشگاههای آسیا به نشانوارهاش افزود. این امر از همان ابتدا محل بحث و درگیری میان هوادران این تیم و سایر تیمها بود و در رسانهها نیر در مورد این دو ستاره نحوه نمایششان بر روی نشانواره استقلال بحثهای فراوانی درگرفت. با گذر سالها نزد هواداران و بازیکنان پیشین و کنونی استقلال قهرمانی در آسیا مترادف کسب ستاره قلمداد و تلاش برای قهرمانی در آسیا با کسب ستاره سوم همنام شدبعدها کنفدراسیون فوتبال آسیا در حساب رسمیاش در شبکه اجتماعی اینستاگرام از نشانواره ستارهدار استقلال در سالگرد قهرمانی این تیم در آسیا استفاده کرد. این امر از سوی رسانهها به عنوان تأیید ستارههای نشانواره استقلال از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا تلقی شد. در حال حاضر سازمان لیگ فوتبال ایران و کنفدراسیون فوتبال آسیا هر دو از نشانواره ستارهدار استقلال برای نمایش نشانواره این تیم استفاده میکنن
لیست ۵۰ تا از کاربردی ترین فرمول های اکسل (توابع مهم) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
قفل شدن اپل آیدی و آموزش ریست کردن آن (گام به گام) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
آموزش ۱۲ تکنیک بسیار کاربردی در اکسل که شما را تبدیل به حرفه ای می کند! ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
فراموش کردن سوالات امنیتی اپل ایدی +بهترین راه حل ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
melika00
12-24-2019, 09:33
علی داناییفرد پیش از فوتبال در رشته دو و میدانی فعالیت میکرد و در ۱۷ سالگی مقام دوم مسابقات کشوری را در این رشته کسب کرد. در سالهای بعد رو به فوتبال آورد و فعالیت مربیگری خود را در این رشته با تأسیس سه تیم ایرج، سلم و تور در سال ۱۳۲۳ آغاز کرد. تیم تور چند دورهٔ پیاپی با مربیگری داناییفرد در مسابقات خردسالان که تابستان هر سال به همت احمد ایزدپناه در منظریه برگزار میشد به قهرمانی رسید و بازیکنان بزرگی همچون محمود بیاتی، ژرژ مارکاریان، نادر افشار و بیوک جدیکار در آن چهره شدند. باشگاه دوچرخهسواران که از ابتدای تأسیس تنها در رشته دوچرخهسواری فعالیت داشت، از سال ۱۳۲۴ تصمیم گرفت در رشته فوتبال هم تیمی را روانه مسابقات کند. در آن زمان تیم تور موفق شده بود تیم کارگر آبادان را شکست دهد و علی داناییفرد مورد توجه باشگاه دوچرخهسواران قرار گرفته بود. با پیوستن علی داناییفرد به دوچرخهسواران، تیم تور از سال ۱۳۲۵ با نام دوچرخهسواران وارد بازیها شد.[۱] افزون بر بازیکنان تیم تور، تعدای از بازیکنان تیم فوتبال نادر هم به دوچرخهسواران آمدند
برای یادگیری اکسل از کجا شروع کنیم؟ چقدر زمان لازم است؟ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
چگونه به صفحه بوت کامپیوتر/ لپ تاپ برویم؟ (همه مدلها) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
دانلود رایگان آموزش صفر تا صد اکسل (فیلم فارسی+PDF) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
۲۰ تا از رایج ترین مشکلات واتساپ +راه حل رفع ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
melika00
12-24-2019, 09:33
زدراکو رایکوف (صربی سیریلیک: Здравко Рајков - صربی لاتین: Zdravko Rajkov) (زادهٔ ۵ دسامبر ۱۹۲۷ - درگذشتهٔ ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۶) بازیکن و سرمربی فوتبال اهل یوگسلاوی بود که در طی سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ سرمربیگری تیمهای ملی فوتبال جوانان و بزرگسالان ایران را بر عهده داشت
رایکوف در میان سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ سرمربیگری تیم فوتبال باشگاه فوتبال تاج را بر عهده داشت و در این سالها توانست نخستین قهرمانی تیم فوتبال تاج را در لیگ قهرمانان آسیا در سال ۱۳۴۹ به ارمغان آورد و دو بار نیز در سالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۵۳ با این تیم لیگ سراسری فوتبال ایران را فتح کرد. وی همچنین یک سال سرمربی تیم سپاهان اصفهان بود.
رایکوف همچنین به چهار بار عنوان قهرمانی در جام باشگاههای تهران و یک دوره نائب قهرمانی جام حذفی باشگاههای تهران نائل آمدهاست.
بسیاری از اسطورههای کنونی باشگاه استقلال که نام و آوازه درخور توجهی کسب کردهاند توسط رایکوف به فوتبال ایران شناسانده شدند که از جمله آنها میتوان به ناصر حجازی، منصور پورحیدری، حسن روشن و غلامحسین مظلومی اشاره کرد.
چه مارک گوشی بخریم؟ ۱۳ نکته بسیار مهم موقع خرید گوشی نو ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
۳ روش ساده دانلود فیلم از یوتیوب (در موبایل و کامپیوتر) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
۴ تا از بهترین برنامه های تغییر فرمت فیلم در گوشی اندروید ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
همه دروس اکسل به ترتیب ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
melika00
12-24-2019, 09:34
منصور پورحیدری (۶ بهمن ۱۳۲۴ تهران – ۱۴ آبان ۱۳۹۵ تهران) بازیکن و مربی فوتبال اهل ایران بود. پورحیدری در یک بازه زمانی ۲۳ ساله هشت مرتبه سرمربیگری باشگاه فوتبال استقلال تهران را بر عهده گرفت و با این تیم افتخارات فراوانی، از جمله یک قهرمانی در آسیا در ۹۱–۱۹۹۰، دو قهرمانی در لیگ فوتبال ایران در ۶۹–۱۳۶۸ و ۸۰–۱۳۷۹، دو قهرمانی در جام حذفی ایران در ۷۵–۱۳۷۴ و ۷۹–۱۳۷۸ و سه قهرمانی در جام باشگاههای تهران در ۱۳۶۲، ۱۳۶۴ و ۱۳۷۰ را کسب کرد به گونهای که وی بعد از علی داناییفرد پرافتخارترین مربی این باشگاه است. پورحیدری همچنین در سالهای ۱۳۷۷ و ۱۳۷۸ سرمربی تیم ملی ایران بود و با این تیم موفق به کسب عنوان قهرمانی در فوتبال بازیهای آسیایی ۱۹۹۸ بانکوک شد. این قهرمانی تا به امروز آخرین قهرمانی تیم ملی ایران در سطح قاره آسیا است
بهترین تنظیمات رندر خارجی اسکچاپ با یک مثال ساده ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
آموزش حذف دوستان پیشنهادی در اینستاگرام (ساده ترین روش) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
۳ روش ساده دانلود فیلم، عکس واستوری اینستاگرام (موبایل و کامپیوتر) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
آموزش ترجمه سریع با دوربین آیفون (بهترین روش موجود) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
melika00
12-24-2019, 09:35
ناصر حجازی (زاده ۲۳ آذر ۱۳۲۸ در تهران – درگذشته ۲ خرداد ۱۳۹۰ در تهران) دروازهبان نامدار تیم ملی و مربی مشهور فوتبال اهل ایران بود. حجازی بهترین دروازه بان تاریخ ایران و دروازهبان اول تیم ملی فوتبال ایران در دهه ۱۳۵۰ بود و ۲ قهرمانی در جام ملتهای آسیا، ۱ قهرمانی در بازیهای آسیایی و شرکت در المپیک و جام جهانی فوتبال را در کارنامه دارد. او همچنین به همراه تیم تاج قهرمانی در جام تخت جمشید و جام باشگاههای آسیا را تجربه کردهاست.
فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال ناصر حجازی را دومین دروازهبان برتر قرن بیستم قاره آسیا پس از محمد الدعایه عربستانی معرفی کردهاست. ضمن آنکه حجازی به عنوان چهل و یکمین دروازهبان برتر قرن بیستم جهان از نگاه فدراسیون آمار و تاریخ فوتبال جهان، برگزیده روزنامه نیونیشن چاپ سنگاپور به عنوان یکی از ۱۰ دروازهبان برتر جهان در تاریخ ۲۷ فوریه ۱۹۸۰ و جزو ۱۰ بازیکن برتر قاره آسیا در تمامی ادوار مسابقات جام جهانی از نگاه سایت ورزشی و معتبر espn fc معرفی شدهاست. ناصر حجازی دارای رتبه ۱۳۴ جهان و رتبه دوم ایران با رکورد ۸۳۷ دقیقه در بسته نگاه داشتن دروازه از نگاه فدراسیون آمار و تاریخ فوتبال جهان است.
رفع مشکل عدم برقراری یا دریافت تماس با گوشی اندرویدی ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
آموزش انتخاب ناحیه و تنظیم فایل برای پرینت کردن در اتوکد ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
بهترین ویندوز برای سیستم های ضعیف کدام است؟ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
آموزش اسکریپت در متلب (به زبان ساده) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
اردشیر قلعهنویی معروف به امیر قلعهنویی (زاده ۱ آذر ۱۳۴۲ در تهران و با اصالتی نیشابوری) مربی فوتبال اهل ایران است. وی پیشینه سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران را دارد.
او تیم استقلال تهران را در مسابقات لیگ برتر فوتبال ایران در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲، و تیم سپاهان اصفهان را هم سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ به مقام قهرمانی رساند. وی هماکنون با ۵ بار قهرمانی به همراه تیمهای استقلال و سپاهان، چهار نایب قهرمانی به همراه تیمهای استقلال، تراکتورسازی تبریز ،ذوبآهن اصفهان و سپاهان اصفهان و یک مقام سومی به همراه تیم استقلال، پرافتخارترین مربی لیگ برتر فوتبال ایران است. ضمن اینکه وی توانسته دو قهرمانی در سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۷ و یک نایب قهرمانی در سال ۱۳۸۳ در جام حذفی ایران به همراه تیم استقلال تهران به دست آورد.
بهترین ورژن فتوشاپ کدام است؟ بهمراه معرفی آخرین ورژن فتوشاپ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
نحوه افزایش سرعت گوشی های هواوی (تنها ۵ روش موثر) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
روش قرار دادن عکس روی نوشته در فتوشاپ (آموزش تصویری) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
روش تغییر رمز فیسبوک در کامپیوتر و موبایل ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
پرویز مظلومی به مدت ۹ سال دستیار منصور پورحیدری در استقلال بود. در سالهای بعد سرمربی تیمهای صنعت نفت آبادان، مس کرمان، صبای قم (در آن زمان نام باشگاه صباباتری بودهاست)، ابومسلم مشهد (در این سال عنوان بهترین تیم شهرستانی لیگ را کسب کرد) و استقلال اهواز بود. او در سال ۲۰۰۷ بازیهای غرب آسیا، به عنوان سرمربی در کنار مارکار آقاجانیان به هدایت تیم ب ایران پرداخت و این تیم را که از بازیکنان کمتجربهای چون خسرو حیدری بهره میبرد، قهرمان جام غرب آسیا کرد. در لیگ هشتم (سال ۸۷–۸۸) به همراه تیم مس کرمان در رتبهٔ سوم لیگ برتر ایران ایستاد و این تیم را روانهٔ لیگ قهرمانان آسیا کرد. پس از چند هفته از شروع لیگ نهم از مس کرمان جدا شد و بعد از آن در مقطع کوتاهی نیز هدایت باشگاه ابومسلم مشهد را بهعهده داشت.
چرا کامپیوترم روشن است و بلافاصله خاموش می شود؟ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
۵۰ تا از کاربردی ترین و مهم ترین کلید های میانبر فتوشاپ که همه باید بدانند! ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
چگونه پسورد ایمیل یاهو خود را تغییر دهیم؟ (در کامپیوتر، اندروید و آیفون) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
دانلود رایگان ۸ فیلم کاربردی آموزش طراحی عکس آتلیه در فتوشاپ ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
او بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۸ سرمربی کارلسروهه بود. وی در اولین فصل حضور خود در این تیم، آن را از بوندسلیگا ۲ به بوندسلیگا آورد و این تیم را به اوج خود رساند و محبوبیت زیادی نیز به دست آورد. شفر به همراه این تیم در سال ۱۹۹۶ نایب قهرمان جام حذفی آلمان و جام اینترتوتو شد و در فصل ۹۴–۱۹۹۳ تا نیمه نهایی جام یوفا پیش رفت و تنها به دلیل قانون گل زده در خانهٔ حریف، از رسیدن به فینال این مسابقات بازماند. از نتایج درخشان او در این دوره، برتری ۷–۰ در مقابل والنسیا بود.
شفر چند سالبعد در مصاحبه با روزنامه بیلد اعلام کرد که در سال ۱۹۹۴ با پیشنهاد سرمربیگری بایرن مونیخ مواجه شده بود اما آن را نپذیرفت.[۲] او سپس سرمربیگری در تیمهایی چون اشتوتگارت، تنیس بروسیا برلین و تیم ملی کامرون را نیز تجربه کرد.
شفر با کامرون به قهرمانی جام ملتهای آفریقا در سال ۲۰۰۲ رسید و به جام جهانی ۲۰۰۲ صعود کرد و در جام جهانی با یک برد، یک مساوی و یک شکست در رتبهٔ سوم گروه خود قرار گرفت. همچنین کامرون تحت مربیگری او در جام کنفدراسیونها ۲۰۰۳، موفق به شکست برزیل در مرحلهٔ گروهی شد و در نهایت به نایب قهرمانی رسید.
وی پس از آن هدایت تیمهای الاهلی امارات، العین امارات، باکو، تیم ملی تایلند و تیم ملی جامائیکا را برعهده داشت. وی در سال ۲۰۱۷ پس از استعفای علیرضا منصوریان سرمربیگری تیم استقلال تهران را برعهده گرفت
نشانه که زمان پایان دادن ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
آموزش پاک کردن حافظه واتساپ در آیفون (ساده ترین روش) ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
نشانه که زمان پایان دادن ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
۷ علت اصلی وصل نشدن گوشی به وای فای تلویزیون ([Only Registered And Activated Users Can See Links])
vBulletin® v4.2.0, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.